سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط nevisandeh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره مگس

بازديد: 393

مقدمه
مگسها جزء حشرات به شمار می‌آیند و به زیر رده بال‌داران یا حشرات تعلق دارند و حشرات بال‌دار دارای زایده‌هایی به نام دنباله‌های شکمی و زواید تناسلی هستند مگسها به راسته دو بالان تعلق دارند. دو بالان جانورانی هستند که تعداد رگبالها کم است و بالهای پسین تبدیل به دو اندام کوتاه متورم شده است که هالتر نامیده می‌شود بخشهای مختلف بدن مشخص است و شکم دارای ۴ تا ۹ بند است و دگردیسی آنها کامل بوده و لاروهای آنها بدون پا هستند و ضمایم دهانی سوراخ کننده و مکنده دارند. این راسته شامل زیر راسته‌های متعدد است که انواع مگسها را شامل می‌شود.

زیر راسته راست درزان
کوتاه شاخان
شاخکها کوتاه و اغلب سه بندی است.

* خرمگس: تند پروازند و چشمهای جانبی و برگ و نواری دارند. خرطومی برجسته دارند، مگسهای نر گیاهان را می‌مکند ولی ماده‌ها از خون جانوران تغذیه می‌کنند.

* دزد مگسان: حشراتی قوی و بدنی خاردار دارند در اطراف دهان یک ریش مویی وجود دارد حشرات دیگر را در حال پرواز شکار می‌کنند.

* زنبور مگسان: دارای موهای پرپشت و متراکم شبیه زنبورها هستند پاها و خرطوم بلندی دارند.

زیر راسته پیچیده درزان

* بی‌شیار مگسان: حشرات فاقد شیار پیشانی در اطراف قاعده شاخکها هستند.

* شهد مگسان: رنگ این حشرات روشن است و فاقد موهای زبرند. از زنبورها یا زنبوران عسل تقلید می‌کنند. لاروهای آنها از شته‌ها تغذیه می‌کنند.

شیار دار مگسان
این حشرات دارای حلقه‌ای در اطراف قاعده شاخکهای خود می‌باشند.

* برمگسان: مگسهایی کوچکند و نوک شکم آنها باریک است. روی بالهای آنها لکه‌های تیره عرضی وجود دارند. لاروهای آنها گیاهخوارند و یا داخل میوه زندگی می‌کنند.

* سرکه مگسان: چشمهای این جانوران معمولا قرمز است. از میوه‌های گندیده تغذیه می‌کنند.

* ریشه مگسان: لاروهای آنها روی ریشه یا مواد فاسد شده زندگی می‌کنند بعضی گوشتخوارند.

* سرامگسان: مگسهایی با اندازه‌های کوچکند لاروها روی مواد آلی در حال تجزیه رشد می‌کنند. بالغها روی پستانداران اهلی و وحشی و حتی انسان و حشرات کامل که در بعضی انواع دارای قطعات دهان نیش زننده هستند. از خون انسان و سایر موجودات خونگرم تغذیه می‌کنند. مگس خانگی دارای ضمایم دهانی اسفنجی است و می‌تواند غذاهای انسانی را آلوده کند.

* گوشت مگسان: لاروها از حیوانات مرده ، مدفوع ، فضولات و غیره تغذیه می‌کنند یا روی بدن حشرات دیگرند.

* تیز مگسان: این حشرات تخمها یا لاروهای خود را روی حشرات دیگر می‌گذارند.

* اسب مگسان: بالغها بزرگ و به شکل زنبورند و در روی بدن آنها کرک وجود دارد چشمهای مرکب در حیوان نر و ماده از هم مجزا است پرواز سریع دارند و طول عمر در حیوان بالغ کوتاه است.

شفیره زایان
قطعات شکم نامشخص است پاهای آنها پنجه‌دار است تخمگذار هستند و در هر مرتبه یک لارو تولید می‌کنند.

* سگ مگسان: بدنی مسطح و پهن شبیه شپش دارند بالدار یا بدون بالند شکم آنها حجیم است این مگسها روی پستانداران مخصوصا روی بدن خفاشها زندگی می‌کنند. انگلهای خارجی می‌باشند و از خون میزبان تغذیه می‌کنند.

* نحل مگسان: حشراتی ریزند یا فاقد بالند و یا بالهای کوتاهی دارند عموما انگلند و روی زنبورها مخصوصا زنبوران عسل انگل می‌شوند. برولاسکا فاقد بالند و روی ملکه و حیوان نر زنبوران عسل زندگی می‌کنند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 فروردین 1394 ساعت: 19:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگینامه حضرت یحیی(ع)

بازديد: 289

زندگینامه حضرت یحیی(ع)

زکریا (ع) یکى از پیامبران الهى است که عمر با برکت خویش را در راه دعوت به خداپرستى و خدمت در بیت‏ المقدس سپرى نمود. وى آرزومند بود خداوند به او پسرى مرحمت کند تا پس از او رسالت پدر را استمرار بخشد و قوم او به گمراهى نیفتند؛ زیرا نشانه‏ هاى گمراهى میان آنان هویدا بود، ولى پیرى و سالخوردگى حضرت و نازایى همسر سالخورده‏اش امید و آرزوى فرزند داشتن او را کاهش مى‏داد، امّا زکریا که به پروردگار خویش ایمان داشت، مى‏ دانست هیچ مانعى نمى تواند در برابر قدرت الهى عرض اندام کند.
روزى در معبد، بر مریم وارد شد -چه این‏که مریم شب و روز خود را در آن‏جا مى ‏گذراند – در برابر او خوراک و آشامیدنى و میوه‏ هاى غیر فصلى ملاحظه کرد، از او پرسید اینها را از کجا آورده‏ اى؟ پاسخ داد: اینها از نزد پروردگارى است که به هر که خواهد بى‏ اندازه نعمت مى دهد.

وقتى زکریا این نشانه‏ هاى بارزِ قدرتِ الهى و احترامى را که به مریم پارسا و تنها عنایت کرده بود، مشاهده نمود، او را بر این داشت که با پروردگار خود مناجات کند و عرضه بدارد: پروردگارا، من پیر و سالخورده گشته ام و استخوان‏هایم ضعیف و ناتوان شده و موى سرم سپید گشته است، آرزو و امید بسیار دارم که دعایم را بپذیرى و به من فرزندى عنایت کنى، چه این‏که من خود را از عطاى بى‏ انتهاى تو هرگز محروم ندانسته، بلکه با استجابت دعایم انتظار سعادتمندى دارم.

پروردگارا، من به جهت خواسته دنیوى و صِرف علاقه به فرزند به درگاهت دعا نکردم، امّا ملاحظه مى‏ کنم که خویشاوندان من به تبهکارترین مردم تبدیل شده‏ اند و مطمئن نیستم پس از من احکام دین را به‏ پاداشته و میان مردم به عدالت رفتار کنند، ولى پروردگارا با وجود نازایى همسرم، تو قادرى که دعایم را مستجاب گردانى و به من پسرى عنایت کنى تا علم و دانش و دین را از من و مُلک و پادشاهى را از آل یعقوب به ارث بَرَد و او را مورد خرسندى خویش قرار ده.

هر گاه زکریا در مکان عبادت بر مریم وارد مى‏شد، طعامى را نزدش ملاحظه مى ‏کرد، گفت: اى‏ مریم، این خوراکى‏ ها را از کجا آورده ‏اى؟ گفت: اینها از نزد خدایند، خداوند به هر که خواهد بى‏ حساب روزى مى‏ دهد. اینجا بود که زکریا پروردگار خویش را خواند و عرضه داشت: پروردگارا، از پیشگاه خودت به من فرزندانى پاک سرشت عنایت کن، به راستى که تو دعا را مى‏ شنوى و مستجاب مى‏ گردانى.

استخوان‏هایم سست گشته و پیرى مویم را سپید نموده است، ولى من هیچ گاه از عطاى تو محروم نبوده‏ ام. بار خدایا، من از این وارثان کنونى بیمناکم که راه باطل پویند و همسرم نیز نازاست، از پیشگاه خود به من جانشینى شایسته عنایت کن که وارث من و همه آل یعقوب باشد، خداوندا، او را وارثى پسندیده و صالح مقرر دار.

مژده ولادت یحیى(ع)

خداوند دعاى زکریا را به استجابت رساند و فرشتگانى را نزد او فرستاد تا به او مژده دهند که خداى متعال به زودى به او فرزندى عنایت خواهد فرمود و نام یحیى را برایش برگزیند که ویژه اوست و هیچ کس را به این اسم نام‏گذارى نکرده است و به ‏زودى برکات الهى بر او وارد مى‏ شود. وى به کتاب الهى ایمان مى‏ آورد و پیشواى قوم خود خواهد بود و از شهوات و هواى نفس اجتناب و دورى مى‏ کند.

زکریا از این مژده شگفت‏ زده شد؛ زیرا او پیرمردى سالخورده بود و همسرى نازا داشت که حتى در دوران جوانى، فرزندى از او متولد نشده بود. بدو گفته شد: خداوند این چنین اراده فرموده و این کار بر او آسان است، چنان که خداوند تو را نیز از نیستى به هستى آورد.

اینجا بود که زکریا از پروردگار خویش خواست: تا نشانه و علامتى براى او ارائه دهد که پى‏ ببرد همسرش بارداراست و خداى متعال او را مطلع ساخت. علامتى که به واسطه آن برباردارى همسر خود آگاه گردد، این خواهد بود که مدت سه روز نمى‏ تواند با مردم سخن بگوید و چیزى را جز با اشاره دست یا چشم و یا حرکت دادن سر و امثال آن، نمى‏تواند بدانان بفهماند.

زکریا سه روز بدین منوال گذراند، چه این‏که خداوند به او دستور داده بود در مدت این سه روز خدا را زیاد یاد کرده و در صبح و شام او را تسبیح گوید؛ زیرا وى هر چند توان سخن گفتن با مردم را ندارد، ولى مى‏ تواند عبادت نموده و خدا را تسبیح گوید. خداى متعال فرمود:

اى زکریا، ما تو را به پسرى به ‏نام یحیى مژده مى ‏دهیم، و قبلاً کسى را به این اسم ننامیده‏ ایم. عرض کرد: پروردگارا، چگونه من صاحبِ فرزند مى شوم، در صورتى که همسرم نازاست و من پیرى سالخورده ‏ام. فرشته گفت: خداوند فرمود: این کار بر من آسان است و من خودت را از نیستى به هستى آوردم. عرض کرد: پروردگارا، برایم نشانه ‏اى قرار ده. فرمود: نشانه‏ ات این باشد که سه روز با مردم سخن نگویى. وى از محل عبادت خارج و نزد مردم رفت و خداوند به آنان وحى کرد که صبح و شام به ذکر و تسبیح خدا بپردازید.

سپس فرشتگان زکریا را که در محراب عبادت به نماز ایستاده بود، ندا کردند که خداوند تو را به ولادت یحیى مژده مى ‏دهد، چه این‏که او نبوت عیسى را تصدیق مى‏ کند و خود فردى پیشوا وپارسا و پیامبرى از شایستگان است، عرضه داشت: پروردگارا، چگونه من صاحب فرزندى شوم در صورتى که پیر و سالخورده گشته ‏ام و همسرم نیز نازاست: گفت: چنین است کار خدا، هر عملى را بخواهد انجام مى‏دهد. عرض کرد: پروردگارا، برایم نشانه ‏اى مقرر فرما، فرمود: نشانه‏ ات این است که مدت سه روز با مردم جز به اشاره سخن نگویى، و پروردگار خویش را صبح و شام بسیار ذکر و تسبیح بنما.

پیامبرى یحیى

اراده الهى تحقق یافت و همسر زکریا (ع) باردار شد، پس از پایان مدت حمل، یحیى متولد گشت، خداوند به وى موهبت‏هاى بزرگى بخشید، از جمله به او هوشمندى و خوش فهمى عنایت کرد و به او دستور داد تا تورات را بخواند و با عزمى راسخ به دستورات آن عمل نماید و از همان کودکى به وى بینشى عطا کرد که توان درک و فهم دین و احکام آن را داشته باشد و از رحمت وافر خویش به او نفسى رؤوف و قلبى مهربان عنایت کرد و او را از پلیدى‏ ها پاکیزه گرداند و پرهیزکار و فرمانبردار خدا قرار داده و در مدت زندگى مرتکب گناهى نشد و به پدر و مادر فوق‏العاده نیکى و احسان مى‏ نمود.

او انسانى فروتن و خوش‏رفتار بود. خداوند بر او درود پاک فرستاد و او را در عافیت و امان قرار داد تا هیچ گونه گزندى در روز ولادت، و روز وفات و روز قیامت که براى حسابرسى در پیشگاه خداوند زنده مى‏ شود، به او نرسد. خداى متعال فرمود:

اى یحیى، کتاب آسمانى را به قوّت نبوت فراگیر و ما در همان سن کودکى به او مقام نبوت بخشیدیم. او از نزد ما انسانى مهربان و پاک سرشت و پرهیزکار بود، وى به پدر و مادر خود مهربانى و نکوکارى نمود و گردنکشى و نافرمانى آنها نکرد. درود بر او باد آن روز که متولد گشت و آن روز که از دنیا مى‏ رود و زمانى که زنده برانگیخته شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 فروردین 1394 ساعت: 19:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره اصطلاک

بازديد: 1365

دید کلی درباره اصطلاک

• اصطکاک پدیده‌ای است که در مرز بین جامدات ، مایعات و گازها ، همچنین در داخل آنها ، دیده می‌شود.
• در تحلیل اصطکاک در شاره‌ها (مایعات و گازها) ، به خاصیت چسبندگی آنها توجه می‌شود.
• آیا بدون اصطکاک امکان راه رفتن برای ما و اتومبیل یا دوچرخه امکان‌پذیر است؟
• کارکرد اصطکاک همیشه بگونه‌ای است که از لغزیدن سطوح مجاور نسبت به یکدیگر جلوگیری می‌کند. نیروی اصطکاک با سطوحی که نسبت به هم می‌لغزند، موازی است. جهت نیروی اصطکاک ممکن است در جهت حرکت یا در خلاف جهت حرکت باشد.
سیر تاریخی
گایلام آمونتون در سال ۱۶۹۹ اصطکاک را توصیف کرد و شارل آگوستین اطلاعات موجود تا زمان خودش را جمع آوری کرد و آنها را در سال ۱۷۷۹ در رساله‌ای منتشر کرد.

مدل ریاضی اصطکاک

با اندازه گیری نیروها می‌توان به مدل ریاضی ساده‌ای برای نیروی اصطکاک دست یافت. نخست ، همانگونه که انتظار می‌رود، اصطکاک بستگی به فشاری دارد که سطوح به یکدیگر وارد می‌کنند. نیروی اصطکاک به مساحت کل سطح تماس بستگی دارد، اما از آنجا که فشار از تقسیم نیروی عمودی بر مساحت سطح تماس بدست می‌آید، P=FN/A ، که در آن FN نیروی عمودی و A مساحت سطح تماس است، پس از ضرب این دو عامل بدست می‌آید:

PA=FN A ~ نیروی اصطکاک

از رابطه فوق معلوم است که نیروی اصطکاک مستقل از مساحت است.

برای سطوح در حال حرکت داریم: μkFN

=نیروی اصطکاک

که در آن μk ثابتی است که ضریب اصطکاک جنبشی نامیده می‌شود.

برای سطوحی که نسبت به هم ساکن هستند، بهتر است که این رابطه بصورت μsFN ≤نیروی اصطکاک نوشته شود که در آن μs ضریب اصطکاک ایستایی است و مقدار آن عموما از μk بیشتر است. نیروی اصطکاک ، برای سطوحی که نسبت به هم ساکن هستند، نمی‌تواند از μsFN تجاوز کند، اما از نیرویی که به موازات سطح اعمال می‌شود، نیز نمی‌تواند فراتر رود.

برای اجسامی‌ که تحت تاثیر نیرویی قرار ندارند، هیچ نیروی اصطکاکی وجود ندارد.

مقادیر ضریب اصطکاک

مقادیر نوعی ضریب اصطکاک بین ۰٫۲ و ۰٫۹ قرار دارند، اما مقادیری به کوچکی ۰٫۰۳ و بیش از ۱ نیز گزارش شده‌اند.
دیدگاههای حدی مربوط به اصطکاک
دو دیدگاه حدی مربوط به اصطکاک را می‌توان در مقیاس اتمی ، تقریبا بصورت مدلهای فیزیکی و شیمیایی در نظر گرفت. در مدل فیزیکی ، علت اصطکاک را نفوذ قله‌های یک سطح به داخل دره‌های سطح دیگر می‌دانند. دراین صورت ، حرکت تنها وقتی امکان‌پذیر است که سطحها تا حدی در راستای عمودی جابجا شوند، یا قله‌های یکی از سطوح یا هر دو سطح بریده شوند و یا اینکه سطوح در حال تماس بطور موم‌سان تغییر شکل بدهند.

دیدگاه حدی دیگر ، اصطکاک را برخاسته از چسبندگی یا پیوند میان قله‌های یک سطح و قله‌های سطح دیگر تعبیر می‌کند. مطالعات تفصیلی نشان می‌دهد که مدل شیمیایی پیوند و گسست تقریبا صحیح‌تر است. اما این مدل نمی‌تواند کل قضیه را توضیح دهد، زیرا نشان داده شده است که سطح سخت تمایل دارد که در سطح نرمتر شیارهایی را ایجاد کند.

مدل‌های میکروسکوپی توجیه اصطکاک

در مدل‌سازی میکروسکوپی غالبا بحث بر سر این است که سطح واقعی تماس از سطح ظاهری تماس خیلی کوچکتر است و مساحت سطح واقعی متناسب با نیروی عمودی اعمال شده، تغییر می‌کند. مقدار تماس به ماهیت ناخالصی‌های موجود در سطح و به مدت زمان تماس نیز بستگی شدیدی دارد.

کم کردن اثر اصطکاک

تاثیر اصطکاک را معمولا با استفاده از خاصیت اهرم نیز به حداقل می‌رسانند. در چرخ و محور متداول ، مثلا در یک واگن ، نیروی اصطکاک در سطح یاتاقانی کوچک عمل می‌کند. اثر این اصطکاک به علت استفاده از خاصیت اهرم ، به نسبت طول شعاعهای چرخ و یاتاقان از اصطکاک ناشی از کشیدن چرخ بدون چرخش بر سطح جاده کمتر است. حتی با جانشین کردن اصطکاک چرخشی به جای اصطکاک لغزشی و با استفاده از نگه‌دارنده‌های کاسه ، ساچمه‌ای می‌توان اصطکاک را باز هم کاهش داد.

مزیت ضریب اصطکاک

همان طور که در عمل ضریب اصطکاک ایستایی از ضریب اصطکاک جنبشی بیشتر است، مقاومت چرخ در حال غلتش در مقابل لغزش ، از مقاومت چرخ در حال لغزش بیشتر است. این نکته از اهمیت زیادی برای اتومبیل‌ها برخوردار است. به آسانی با استفاده از ماشینهای اسباب‌بازی می‌توان نشان داد که اگر چرخ‌های جلو قبل از چرخ‌های عقب قفل شوند، هدایت خودرو از کنترل خارج می‌شود ولی معمولا چرخش شدیدی ایجاد نمی‌شود.

اما اگر چرخهای عقب قفل شوند، چرخ های عقب فورا به طرف جلو سر می‌خورند و لغزش ابتدا در عقب متوقف می‌شود. ترمزهایی که قفل نمی‌شوند، با پمپ کردن سیستم ترمز از قفل‌شدگی محورهای جلو یا عقب جلوگیری می‌کنند و بدین‌سان با حفظ کنترل خودرو مانع از لغزیدن آن می‌شوند، شاید هم از مزیت ضریب اصطکاک ایستایی بیشتر در آنها استفاده می‌شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 فروردین 1394 ساعت: 18:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

انچه دریاره جانور شیر باید بدانیم

بازديد: 211

مقدمه

شیر از لحاظ اندازه بدن و دم تقریبا مانند ببر است ولی از لحاظ داشتن رنگ یکنواخت گندمگون که بدون نوارهای تیره عرضی است با آن تفاوت می‌کند. در شیر در انتهای دم یک دسته موی سیاه ودر عقب گوش یک لکه سیاه وجود دارد و بین پهلوهای بدن با ناحیه شکم و سطح خارجی با سطح داخلی دستها و پاها اختلاف زیادی دیده نمی‌شود. در پهلوها و بالای گردن موهای بلند به صورت یال وجود دارد.

نرها از ماده‌ها بزرگتر هستند و در نرهای بالغ در بالای شانه تا بالای سر و روی گونه‌ها و پهلوهای گردن تا سینه موهای بلند یال مانند روئیده شده است. اندازه یال در نژادهای مختلف شیر متفاوت است. در شیر ایرانی یال کوتاهتر است. بچه‌های تازه متولد شده گاهی به رنگ یکنواخت هستند ولی اغلب در بالای بدن آنها لکه‌هایی دیده می‌شود. این لکهها بیشتر دنبال یکدیگر قرار گرفته و به شکل نوارهای عرضی در می‌آیند.

نحوه زندگی و تغذیه

شیر جنگل

شیر مانند سایر گوشتخواران در روز استراحت کرده و در شب بخصوص اوایل شب فعالیت می‌کند. از علفخواران بزرگ مانند خوک وحشی و گوزن و سایر سم‌داران اهلی مانند گاو و گاومیش تغذیه می‌کند. گاهی به انسان حمله‌ور می‌شود ولی معمولا برای دفاع از خود انسان را مورد حمله قرار می‌دهد. در حدود پنج سالگی کاملا بالغ می‌شوند. بعد از تولد بچه‌ها نرها مادر و بچه‌ها را ترک نمی‌کنند. دوران آبستنی در حدود ۱۰۵ تا ۱۱۲ روز است. بچه‌ها ۲ تا ۵ است. بچه‌ها معمولا با چشم بسته متولد می‌شوند و بعد از ۶ روز چشم باز می‌کنند. مدت تغذیه از شیر مادر در حدود ۳ ماه است.

پراکندگی در ایران

یکی از قدیمی‌ترین شرحی که درباره شیر ایران وجود دارد مربوط به کتاب نزهت‌القلوب است که در سال ۷۴۰ هجری بوسیله حمدالله مستوفی قزوینی تالیف شده است. در این کتاب نوشته شده است: مرغزار دشت ارژن بر کنار بحیره است که در آن صحرا است و در این محدوده بیشه است که در آن شیر شرزه بسیار باشد. طول این مرغزار دو فرسنگ و در عرض یک فرسنگ است. W.Ousley در سال ۱۸۱۹ ضمن اشاره به وجود شیر در جنوب ایران می‌نویسد که بوشهر به علت داشتن شیر زیاد به معدن شیر معروف بوده است. شیر در جنگلها و بیشه‌ها و نیزارها و بوته‌زارهای جنوب ایران از حوالی شیراز در فارس تا حدود کارون در خوزستان می‌زیسته است.

نژاد شیر ایرانی

این نژاد بوسیله تعدادی صفات از شیر آفریقایی تفاوت می‌کند. در جمجمه صندوق صماخ کمتر متورم بوده و ناحیه پس حدقه‌ای کوتاه‌تر و سوراخ جلوی حدقه‌ای معمولا بوسیله دیواره میانی به دو قسمت شده است. از لحاظ صفات خارجی دسته موهای انتهایی دم بلندترو دسته موهای بلند آرنج و ناحیه شکم نسبتا رشد بیشتر داشته و یال کوتاهتر است. موها بر حسب فصل ممکن است کوتاه و نرم یا بلند و ضخیم باشند. رنگ کلی بدن متغیر است و از گندمگون مخلوط با سرخی و سایه‌ای از سیاهی تا خاکستری با خاکستری نخودی و گاهی با سایه‌ای از نخودی مایل به سفید تغییر می‌کند. یال نیز ازلحاظ شکل رنگ متغیر است.

پراکندگی جهانی شیر ها

در جنگلهای گیر در کتیاور هندوستان ، نواحی استوایی آفریقا از سمالی لند تا سودان و تا جنوب غربی آفریقا دیده می‌شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 فروردین 1394 ساعت: 18:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نوروز

بازديد: 533

 

             مقدمه

 

                     ·  این تحقیق در مورد  عید نوروز و مراسمی است که در عید نوروز انجام میدهند.

                     ·  مردم ایران رسم و رسومات خاصی دارند که در این تحقیق آن ها را خواهید دید.

                  ·     عید نوروز یکی از عید های مهم  ایران به حساب می آید.

                     ·  به دلیل اینکه این عید عید بزرگ شیعیان استتمامی مردم شروع به خانه تکانی

می کنندو همه با اغوش باز به استقبال بهار میروند.

                                                         

 

 

عید نوروز مبارک باد

 

نوروز، جشن ايرانيان از روزگاران كهن پر شكوه ترين جشن بهاری در جهان بوده است. نوروز بهارانه ای است كه روايت های تاريخ درباره پيدايش آن بسيار گوناگون است نوروز جشن شروع فروردين يا           « فرودگان » است كه ياد آور اجداد و نياكان ما بود و چنان مي پنداشتند كه در پنج شب ، ارواح پاك مردگان ، برای ديدار وضع زندگي و احوال بازماندگان به زمين فرود مي آيند و در خانه و آشيانه خويش سرگرم تماشا وسركشي مي شوند . اگرخانه روشن و پاكيزه و ساكنان آن راحت وشاد باشند ، ارواح مسرور و سر افراز برمي گردند. اما درغير اينصورت ، آنان غمگين وناراحت به منزلگاه خويش باز مي گردند وتا سال آينده به انتظار مي نشينند.

درباره پيدايش نوروز در روايتي ديگر چنين آمده است كه نيشكر را جمشيد در اين روز يافت و مردم از كشف خاصيت آن متحير شدند . پس جمشيد دستور داد تا از ( شهد آن ) شكر ساختند و به مردم هديه دادند . از اين رو ، آن را نوروز ناميدند.

همچنين روايت شده كه اهريمن ، بلای خشكسالي و قحطي را بر زمين فرو نشانيد . اما جمشيد به جنگ با اهريمن پرداخت و عاقبت او را شكست داد . آنگاه خشكسالي، قحطي ونكبت را بر روي زمين از ريشه بخشكانيد و به زمين بازگشت با بازگشت ويدرختان و هر نهال و چوب خشكي سبز شدند . پس مرد م اين روز را « نوروز » خواندند و هر كس به يمن و مباركي در تشتي جو كاشت و اين رسم سبزه نشانيدن در ايام نوروز از آن زمان به امروز باقي مانده است . در خيام نامه آمده استچون از اميري جمشيد 421 سال گذشت ، جهان از او يكسره راست همي آمد .ايران و ايرانيان هم مطيع و مريد او شدند تا بفرمود گرمابه های بسيار ساختند و سيم و زر از معادن بر آوردند و ديبای ابريشمي بافتند كه آن روز ، روز اول « حمل » بود . پس جشني بر پا ساخته و نوروزش نام نهاد تا هر سال چو فروردين آيد ، آن روز را جشن گيرند . در ميان اقوام آريايي كه وارد ايران شدند ، جشن سال نو در اصل به دو شكل زير بوده است:

آرياييها در روزگاران باستاني دارای دو فصل گرما و سرما بودند . فصل سرما شامل دو ماه و فصل گرما شامل ده ماه مي شد . ولي پس از مدتي ، تابستان داراي هفت ماه و زمستان داراي پنج ماه شد . در هر يك از اين دو فصل جشني برگزار مي كردند كه هر دو اين جشنها را آغاز سال نو تلقي مي كردند . در جشن اول كه به هنگام آغاز فصل گرما يعني به هنگامي كه گله ها را از آغل به چمنهاي سبز و خرم مي كشانيدند و از ديدن چهره گرمابخش خورشيد شاد مي شدند. جشن دوم با شروع سرما آغاز مي شد . در اين ايام گله را به آغل باز مي گرداندند و با توشه هاي اندوخته از آنها نگهداري مي كردند . بر اساس شواهد و قرا ئن ، جشن نوروز حتي به هنگام تدوين بخش كهن اوستا نيز در آغاز بهار بر پا مي شده و شايد به نحوی كه اكنون بر ما معلوم نيست آن را در برج مزبور ثابت نگاه مي داشتند

عيد نوروز شش روز متوالي دوام داشت و در اين روزها ، سلاطين بار عام مي دادند و نجبای بزرگ و اعضای خاندان خود را به ترتيب مي پذيرفتند و به حاضران عيدی مي دادند . در روز اول سال مردم زود از خواب برمي خواستند ، به كنار نهرها و قناتها و خود را مي شستند و به يكديگر آب مي پاشيدند و شيريني تعارف مي كردند . صبح قبل از آنكه كلامي گويند ، شكر يا عسل مي خورند و برای حفظ بدن از نا خوشي ها و بدبختي ها روغن به تن مي ماليدند.

اما نوروز ، پس از مرگ جمشيد نيز به حيات خود ادامه داد . در معنا ، نوروز ، از هجمه ها و حمله هاي يونانيان ، اعراب ، تركها ومغول ها جان به در برد . و نوروز ثابت كرد كه مهم ترين جشن فرهنگي ميليون ها ايراني است كه در درون ايران زندگي مي كنند

 

هفت سين

هفت سين ، هفت واژه كه با حروف « سين » شروع مي شوند نيز از سنت های جالب نوروز است . در زمان امروز ، هفت سين مشخصاً معاني استعاره اي خاص خود را دارد : سمنو ، جوانه هاي گندم كه طي مراسم خاصي پخته مي شود . سيب ، سنجد ، سير . زرتشتيان ، اوستا ، كتاب مقدس آسماني خود را در رأس سفره هفت سين قرار مي دهند . تخم مرغ های رنگين ، گلاب ، سكه ، طلا ، ماهي قرمز در آب ، آينه ، شمع و هر يك از اين موارد سمبل و نماد تولد ديگر باره بهاران است . در اساطير ايراني در ارتباط با نوروز ، جوانه ي گندم و عناب ، نشانه و سمبل زايش ديگر باره بهاران است و سبزی ، سكه ، و سركه سمبل و نماد افكار نيك ، كردار نيك ، خدا پرستي ، نيك بختي ، جاودانگي و داد و دهش است كه به باور زرتشتيان ، زرتشت پيامبر، آنها را از جمله صفات اهورا مزدا دانسته است .

به نقل از سایت  : http://www.yataahoo.com/

جاری باشید،

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فلسفه‌ی آيين‌های نوروزی

سر آغاز جشن ِ نوروز، روز نخست ماه فروردين (روز اورمزد) است و چون برخلاف ساير جشن‌ها برابری نام ماه و روز را به دوش نمي‌كشد ، بر ساير جشن‌ها‌ی ايران باستان برتری دارد.
در مورد پيدايی اين جشن افسانه‌های بسيار است ، اما آنچه به آن جنبه‌ی راز وارگی مي‌بخشد ، آيين‌های بسياری است كه روزهای قبل و بعد از آن انجام مي‌گيرد.
اگر نوروز هميشه و در همه جا با هيجان و آشفتگی و درهم ريختگی آغاز مي‌شود ، حيرت انگيز نيست چرا كه بي‌نظمی يكی از مظاهر آن است. ايرانيان باستان ، نا آرامی را ريشه‌ی آرامش و پريشانی را اساس سامان مي‌دانستند و چه بسا كه در پاره‌ای از مراسم نوروزی ، آن‌ها را به عمد بوجود مي‌آوردند ، چنان كه در رسم باز گشت ِ مردگان (از 26 اسفند تا 5 فروردين) چون عقيده داشتند كه فروهر‌ها يا ارواح درگذشتگان باز مي‌گردند ، افرادی با صورتك‌های سياه برای تمثيل در كوچه و بازار به آمد و رفت مي‌پرداختند و بدينگونه فاصله‌ی ميان مرگ و زندگی و هست و نيست را در هم مي‌ريختند و قانون و نظم يك ساله را محو مي‌كردند. باز مانده‌ی اين رسم ، آمدن حاجی فيروز يا آتش افروز بود كه تا چند سال پيش نيز ادامه داشت.

از ديگر آشفتگي‌های ساختگی ، رسم مير نوروزی ، يعنی جا به جا شدن ارباب و بنده بود. در اين رسم به قصد تفريح كسی را از طبقه‌های پايين برای چند روز يا چند ساعت به سلطانی بر مي‌گزيدند و سلطان موقت ? بر طبق قواعدی ? اگر فرمان‌های بيجا صادر مي‌كرد ، از مقام اميری بر كنار مي‌شد. حافظ نيز در يكی از غزلياتش به حكومت ناپايدار مير نوروزی گوشه‌ی چشمی دارد:
       سخن در پرده مي‌گويم ، چو گل از غنچه بيرون‌ای

                                                           كه بيش از چند روزی نيست حكم مير نوروزی.

خانه تكانی هم به اين نكته اشاره دارد ؛ نخست درهم ريختگی ، سپس نظم و نظافت. تمام خانه برای نظافت زير و رو مي‌شد. در بعضی از نقاط ايران رسم بود كه حتا خانه‌ها را رنگ آميزی مي‌كردند و اگر ميسر نمي‌شد ، دست كم همان اتاقی كه هفت سين را در آن مي‌چيدند ، سفيد مي‌شد. اثاثيه‌ی كهنه را به دور مي‌ريختند و نو به جايش مي‌خريدند و در آن ميان شكستن كوزه را كه جايگاه آلودگي‌ها و اندوه‌های يك ساله بود واجب مي‌دانستند. ظرف‌های مسين را به رويگران مي‌سپردند. نقره‌ها را جلا مي‌دادند. گوشه و كنار خانه را از گرد و غبار پاك مي‌كردند. فرش و گليم‌ها را غاز تيرگي‌های يك ساله مي‌زدودند و بر آن باور بودند كه ارواح مردگان ، فروهر‌ها (ريشه‌ی كلمه‌ی فروردين) در اين روز‌ها به خانه و كاشانه‌ی خود باز مي‌گردند ، اگر خانه را تميز و بستگان را شاد ببينند خوشحال مي‌شوند و برای باز ماندگان خود دعا مي‌فرستند و اگر نه ، غمگين و افسرده باز مي‌گردند. از اين رو چند روز به نوروز مانده در خانه مُشك و عنبر مي‌سوزاندند و شمع و چراغ مي‌افروختند.

در بعضی نقاط ايران رسم است كه زن‌ها شب آخرين جمعه‌ی سال بهترين غذا را مي‌پختند و بر گور درگذشتگان مي‌پاشيدند و روز پيش از نوروز را كه همان عرفه يا علفه و يا به قولی بی بی حور باشد ، به خانه‌ای كه در طول سال در گذشته‌ای داشت به پُر سه مي‌رفتند و دعا مي‌فرستادند و مي‌گفتند كه برای مرده عيد گرفته اند.

در گير و دار خانه تكانی و از 20 روز به روز عيد مانده سبزه سبز مي‌كردند. ايرانيان باستان دانه‌ها را كه عبارت بودند از گندم ، جو ، برنج ، لوبيا ، عدس ، ارزن ، نخود ، كنجد ، باقلا ، كاجيله ، ذرت ، و ماش به شماره‌ی هفت- نماد هفت امشاسپند - يا دوازده ? شماره‌ی مقدس برج‌ها ? در ستون‌هايی از خشت خام بر مي‌آوردند و باليدن هر يك را به فال نيك مي‌گرفتند و بر آن بودند كه آن دانه در سال نو موجب بركت و باروری خواهد بود. خانواده‌ها بطور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن به نماد هومت (= انديشه‌ی نيك) ، هوخت (= گفتار نيك) و هوو.رشت (كردار نيك) سبز مي‌كردند و فروهر نياكان را موجب بالندگی و رشد آنها مي‌دانستند.

چهار شنبه سوری كه از دو كلمه‌ی چهارشنبه ? منظور آخرين چهارشنبه‌ی سال ? و سوری كه همان سوريك فارسی و به معنای سرخ باشد و در كل به معنای چهارشنبه‌ی سرخ ، مقدمه‌ی جدی جشن نوروز بود. در ايران باستان بعضی از وسايل جشن نوروز از قبيل آينه و كوزه و اسفند را به يقين شب چهارشنبه سوری و از چهارشنبه بازار تهيه مي‌كردند. بازار در اين شب چراغانی و زيور بسته و سرشار از هيجان و شادمانی بود و البته خريد هركدام هم آيين خاصی را تدارك مي‌ديد.
غروب هنگام بوته‌ها را به تعداد هفت يا سه (نماد سه منش نيك) روی هم مي‌گذاشتند و خورشيد كه به تمامی پنهان مي‌شد ، آن را بر مي‌افروختند تا آتش سر به فلك كشيده جانشين خورشيد شود. در بعضی نقاط ايران برای شگون ، وسايل دور ريختنی خانه از قبيل پتو ، لحاف و لباس‌های كهنه را مي‌سوزاندند.

آتش مي‌توانست در بيابان‌ها و رهگذرها و يا بر صحن و بام خانه‌ها افروخته شود. وقتی آتش شعله مي‌كشيد از رويش مي‌پريدندو ترانه‌هايی كه در همه‌ی آنها خواهش بركت و سلامت و بارآوری و پاكيزگی بود ، مي‌خواندند. آتش چهار شنبه سوری را خاموش نمي‌كردند تا خودش خاكستر شود. سپس خاكسترش را كه مقدس بود كسی جمع مي‌كرد و بی آنكه پشت سرش را نگاه كند ، سر ِ نخستين چهار راه مي‌ريخت. در باز گشت در پاسخ اهل خانه كه مي‌پرسيدند:

كيست؟"

مي‌گفت: "منم."

- " از كجا مي‌آيي؟"

- "از عروسی... "

- "چه آورده‌اي؟"

- "تندرستی..."

شال اندازی از آداب چهارشنبه سوری بود. پس از مراسم آتش افروزی جوانان به بام همسايگان و خويشان مي‌رفتند و از روی روزنه‌ی بالای اتاق (روزنه‌ی بخاری) شال درازی را به درون مي‌انداختند. صاحب خانه مي‌بايست هديه‌ای در شال بگذارد. شهريار در بند 27 منظومه‌ی حيدر بابا به آيين شال اندازی و در بند 28 به ارتباط شال اندازی با بركت خواهی و احترام به درگذشتگان به نحوی شاعرانه اشاره دارد:

برگردان بند 27:

عيد بود و مرغ شب آواز مي‌خواند

ختر نامزد شده برای داماد ،

جوراب نقشين مي‌بافت...

و هر كس شال خود را از دريچه‌ای آويزان مي‌كرد

وه... كه چه رسم زيبايی است ? رسم شال اندازی

هديه عيدی بستن به شال داماد...

برگردان بند 28

من هم گريه و زاری كردم و شالی خواستم

شالی گرفتم و فوراً بر كمر بستم

شتابان به طرف خانه‌ی غلام (پسر خاله‌ام) رفتم ،

و شال را آويزان كردم...

فاطمه خاله‌ام جورابی به شال من بست

"خانم ننه‌ام" را به ياد آورد و گريه كرد...

شهريار در توضيح اين رسم مي‌گويد: "در آن سال مادر بزرگ من (خانم ننه) مرده بود. ما هم نمي‌بايست در مراسم عيد شركت مي‌كرديم ولی من بچه بودم ، با سماجت شالی گرفتم و به پشت بام دويدم."

از ديگر مراسم چهارشنبه سوری فالگوش بود و آن بيشتر مخصوص كسانی بود كه آرزويی داشتند. مانند دختران دم بخت يا زنان در آرزوی فرزند. آنها سر چهار راهی كه نماد گذار از مشكل بود مي‌ايستادند و كليدی را كه نماد گشايش بود ، زير پا مي‌گذاشتند. نيت مي‌كردند و به گوش مي‌ايستادند و گفت و گوی اولين رهگذران را پاسخ نيت خود مي‌دانستند. آنها در واقع از فروهر‌ها مي‌خواستند كه بستگی كارشان را با كليدی كه زير پا داشتند ، بگشايند.

قاشق زنی هم تمثيلی بود از پذيرايی از فروهر‌ها... زيرا كه قاشق و ظرف مسين نشانه‌ی خوراك و خوردن بود.

ايرانيان باستان برای فروهر‌ها بر بام خانه غذاهای گوناگون مي‌گذاشتند تا از اين ميهمانان تازه رسيده‌ی آسمانی پذيرايی كنند و چون فروهر‌ها پنهان و غير محسوس اند ، كسانی هم كه برای قاشق زنی مي‌رفتند ، سعی مي‌كردند روی بپوشانند و ناشناس بمانند و چون غذا و آجيل را مخصوص فروهر مي‌دانستند ، دريافتشان را خوش يُمن مي‌پنداشتند.

اما اصيل ترين پيك نوروزی سفره‌ی هفت سين بود كه به شماره‌ی هفت امشاسپند از عدد هفت مايه مي‌گرفت. دكتر بهرام فره وشی در جهان فروری مبنای هفت سين را چيدن هفت سينی يا هفت قاب بر خوان نوروزی مي‌داند كه به آن هفت سينی مي‌گفتند و بعدها با حذف (يای) نسنت به صورت هفت سين در آمد. او عقيده دارد كه هنوز هم در بعضی از روستاهای ايران اين سفره را ، سفره‌ی هفت سينی مي‌گويند. چيزهای روی سفره عبارت بود از آب و سبزه ، نماد روشنايی و افزونی ، آتشدان ، نماد پايداری نور و گرما كه بعد‌ها به شمع و چراغ مبدل شد ، شير نماد نوزايی و رستاخيز و تولد دوباره ، تخم مرغ نماد نژاد و نطفه ، آيينه نماد شفافيت و صفا ، سنجد نماد دلدادگی و زايش و باروری ، سيب نماد رازوارگی عشق ، انار نماد تقدس ، سكه‌های تازه ضرب نماد بركت و دارندگی ، ماهی نماد برج سپری شده‌ی اسفند ، حوت (= ماهی) ، نارنج نماد گوی زمين ، گل بيد مشك كه گل ويژه‌ی اسفند ماه است ، نماد امشاسپند سپندار مز و گلاب كه باز مانده‌ی رسم آبريزان يا آبپاشان است ( بر مبنای اشاره‌ی ابو ريحان بيرونی چون در زمستان انسان همجوار آتش است ، به دود و خاكستر آن آلوده مي‌شود و لذا آب پاشيدن به يكد يگر نماد پاكيزگی از آن آلايش است. ) نان پخته شده از هفت حبوب ، خرما ، پنير ، شكر ، بَرسَم (= شاخه‌هايی از درخت مقدس انار ، بيد ، زيتون ، انجير در دسته‌های سه ، هفت يا دوازده تايی) و كتاب مقدس.

بعضی از مؤمنان مسلمان نوروز را مقارن با روز آغاز خلافت علی عليه السلام مي‌دانستند چنانكه‌هاتف اصفهانی مي‌گويد:

    نسيم صبح عنبر بيز شد ، بر توده‌ی غبرا

                                                      زمين سبز نسرين خيز شد چون گنبد خضرا

   همايون روز نوروز است امروز و به فيروزی

                                                       بر اورنگ خـلافت كـرده شـــاه لافـتی مأوا

بد نيست اشاره شود كه در زمان شاهی ِ فتحعليشاه قاجار و به فرمان او دستور داده بودند كه شاعران به جای مدح ، حقيقت گويی كنند. شاعری با تكيه بر اين فرمان شعر زير را سرود و آن را در حضور شاه خواند و صله‌ی قابل توجهی هم دريافت نمود 

 مگر دارا و يا خسـرو سـت اين شـاه                           بدين جـاه و بدين جـاه و بدين جـاه

 ز كيخـسرو بســی افـتاده او پـيش                            بدين ريش و بدين ريش و بدين ريش

ز جاهش مُلك كيخسرو خراب است                           ز ريشـش ريشه‌ی ايــران در آب است

در پايان با آرزوی سالی خجسته با ترجمه‌ی شعری از ابونواس شاعر اهوازی نوشتار را به انجام مي‌بريم:

مگر نمي‌بينی كه ؛

خورشيد به برج بره

اندر شده

و اندازه‌ی زمانه برابر گرديده؟

مگر نمي‌بينی كه ؛

مرغان پس از زبان گرفتگی

به آواز خوانی پرداخته‌اند؟

مگر نمي‌بينی كه ؛

زمين از پارچه‌های رنگين گياهان

جامه بر تن كرده؟

پس بر نوشدن زمانه

شاد كام مي‌باش...

 

 

 

نوروز به عنوان آیینی سنتی زمینه اتحاد و وفاق جمعی را در طول تاریخ برای ایرانیان فراهم کرده است. حمید بقایی با بیان این مطلب درباره مراسم ثبت ملی نوروز، گفت: ثبت ملی نوروز از ابتدای سال جاری با جدیت از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مطرح بود.

به همین دلیل کارها و تشریفات اداری این اقدام در طول سال جاری انجام شد و خوشبختانه قرار است که نوروز به عنوان آیینی سنتی با حضور رئیس جمهور ثبت ملی شود.

وی افزود: ثبت ملی مقدمه‌ای برای ثبت جهانی است.

امیدوارم با تکمیل پرونده ثبت جهانی با همکاری کشورهای حوزه نوروز، این آیین سنتی و دیرینه ایرانیان ثبت جهانی شود.

بقایی با بیان اینکه قرار است در مراسم ثبت ملی نوروز سفرای تمامی کشورها به ویژه کشورهای فارسی زبان حضور یابند، خاطرنشان کرد: فلسفه نوروز حرکت به سمت جمع شدن و اتحاد است. چنین مراسم هایی کمتر در طول تاریخ به این شکل و در این ابعاد وجود داشته است.

به گفته قائم مقام سازمان میراث فرهنگی، آیین نوروز حتی بعد از ورود اسلام به ایران همچنان مورد توجه بوده است

این موضوع نشان می‌دهد که وجه معنوی نوروز بر سایر وجوح آن برتری داشته زیرا این آیین مورد توجه مسلمانان نیز قرار گرفته است.

بقایی تأکید کرد: نوروز به عنوان آیینی سنتی زمینه اتحاد و وفاق جمعی را در طول تاریخ برای ایرانیان فراهم کرده است. بنابراین ثبت ملی چنین آیینی که نشان دهنده روحیه جمعی ایرانیان است ضروری و ارزشمند است.

بخش اعظمی از «نوروزخوانی ها» در گذشته به مدح پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) اختصاص داشته و در حال حاضر نیز این اشعار با ستایش رسول خدا آغاز و با مدح سایر ائمه (ع) پایان می یابد. محمد جعفری قنواتی؛ پژوهشگر فرهنگ عامه و شفاهی؛ در گفتگو با خبرگزاری قرآنی با توجه به تأثیر دین اسلام در فرهنگ و ادبیات شفاهی نوروز بیان كرد: «در بسیاری از نقاط ایران هنوز هم پیك های نوروزی وجود دارد كه یكی از آن ها نوروز خوان ها هستند و یكی از شیوه های مهم نوروزخوانی در گذشته این بوده است به ترتیب پس از نام خداوند، نام پیامبر (ص) و سپس هر یك از اهل بیت (ع) در این اشعار ذكر می شود.» قنواتی افزود: «نوروز یك آیین بسیار كهن است و قدمت آن به پیش از تاریخ، اسلام می رسد و به گفته بسیاری از پژوهشگران قبل از آریایی ها، آیین نوروز بوده و نخستین بار كوروش در قرن ششم پیش از میلاد نوروز را رسمیت بخشیده است.

نوروز فراتر از هر آیین و اعتقادی بوده است و دیگر اقوامی كه به ایران آمدند نوروز را پذیرفتند و دین زرتشت هم نوروز را دفع نكرد؛ بلكه آن را جذب كرد و به آن احترام گذاشت.» این نویسنده با اشاره به تأثیرات آیین اسلام در ادبیات شفاهی نوروز تصریح كرد: «پس از این كه ایرانیان دین زرتشت را پذیرفتند یكی از نمودهای آن این بود كه كتاب زرتشتیان یعنی اوستا را بر روی سفره های تحویل سال خود قرار دادند و پس از پذیرفتن اسلام بسیاری از اعتقادات این دین با مراسم نوروز آمیخته شد. دین اسلام نیز یك برخورد مدارا آمیز با نوروز داشت و نه تنها با مبانی اسلام در تناقض نبود، بلكه در پرورش آن هم سهیم بود.» جعفری قنواتی با اشاره به تغییراتی كه دین اسلام بر ادبیات شفاهی نوروز ایجاد كرد افزود: «پس از این كه ایرانی ها به دین اسلام روی آوردند تغییرات زیادی در آیین های نوروزی شكل گرفت و ایرانی ها بر روی سفره های هفت سین قرآن، مهر و جانماز گذاشتند و بسیاری از شیعیان ایران نیز بر این اعتقادند كه روزغدیرخم مصادف با نوروز بوده است.» وی یكی از تأثیرات اسلام بر آیین های نوروزی را خواندن دعای تحویل سال دانست و بیان كرد: «تمام تعبیرات و واژه های دعای یا مقلب القلوب والابصار از قرآن و احادیث مختلف شكل گرفته است.»

"اسفندیار رحیم مشایی" معاون رییس جمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری كشور دیروز چهارشنبه برگزاری جشنی ویژه به مناسبت تحویل سال نو را در تخت جمشید تكذیب كرد اما در عین حال گفت كه ما از این محل، پخش زنده اینترنتی خواهیم داشت.

وی امروز چهارشنبه در حاشیه نشست هیات دولت به خبرگزاری فارس گفت: اخبار مربوط به برگزاری مراسمی خاص سال نو در تخت جمشید از سوی این سازمان به هیچ عنوان صحت ندارد و سازمان میراث فرهنگی چنین اقدامی نخواهد كرد.

رحیم مشایی حتی تهدید كرد كه سازمان متبوعش از كسانی كه چنین اخبار كذبی را منتشر ساخته اند، شكایت می كند.

با این وجود، در ادامه خبر كوتاهی كه فارس از اظهارات مشایی مخابره كرده، به نقل از وی آمده است:"ما بر اساس برنامه‌ریزی پخش اینترنتی از اماكن مختلفی چون شهرهای مقدس كربلا، مشهد، شهر ری و اماكنی چون شاهچراغ و تخت جمشید را خواهیم داشت."

برخی منابع خبری در روزهای اخیر گزارش داده بودند كه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، «تخت جمشید» را به عنوان یكی از مكان‌های برگزاری مراسم تحوبل سال نو انتخاب كرده و برنامه‌های متنوعی نیز در این مكان برگزار خواهد كرد.

این منابع در این زمینه اظهاراتی را از بقایی، قائم‌مقام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نقل كرده و نوشته بودند كه او گفته است:سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در ایام نوروز برگزاری هم زمان جشن تحویل سال در چند نقطه تاریخی ایران را در دستور كار خود دارد.

به گفته منابع یادشده، بقایی تخت جمشید را یكی از نقاط تعیین شده برای برپایی جشن تحویل سال ۸۷ اعلام و اضافه كرده است: «لحظه تحویل سال را در سه نقطه كشور از جمله تخت جمشید، جشن خواهیم گرفت كه طبق هماهنگی‌هایی كه صورت می‌گیرد مراسم تحویل سال از این مكان به طور مستقیم برای ایرانیان خارج از كشور بر روی اینترنت پخش خواهد شد».

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی هشت سال پیش در اولین روز آغاز سال ۱۳۷۸ در جمع دههاهزارتن از زائران بارگاه ملكوتی امام هشتم (ع)، جشن نوروز در تخت جمشید را "اشتباه و ندانم كاری" توصیف و تصریح كرده بودند:"... یك نفر هم پیدا می‏شود كه از سرِ اشتباه و ندانمكاری، به جای مرقد امام رضا و مرقد امام بزرگوار و مرقد حضرت معصومه و مراسم معنوی، تخت جمشید را زنده می‏كند! البته تخت جمشید، یك اثر معماری است؛ انسان، اثر معماری را تحسین می‏كند و چون متعلّق به ما و مال ایرانیهاست، به آن افتخار هم می‏كند؛ اما این غیر از آن است كه ما دلها و ذهنها و جانهای مردم را متوجّه به نقطه‏ای كنیم كه در آن خبری از معنویت نیست، بلكه نشانه طاغوتیگری است! در همان ساختمانها كه امروز بعد از گذشت یكی دو هزار سال، ویران است، زمانی به مناسبت همین روز نوروز، خدا می‏داند كه چقدر بی‏گناه، در مقابل تخت طاغوتهای زمان به قتل می‏رسیدند و چقدر دلها ناكام می‏شدند! این افتخاری ندارد."

داربستهای مقبره كوروش باز می شود

در همین حال، "محمدحسن طالبیان" مدیر پایگاه پژوهشی پارسه ـ پاسارگاد از باز كردن داربست‌های

مقبره كوروش در پاسارگاد در ایام نوروز خبر داد.

طالبیان در گفتگو با ایسنا در باره اقداماتی كه به مناسبت نوروز در این مجموعه انجام می‌شود، گفت:" ما تلاش می‌كنیم با ایجاد یك سالن، برای بازدیدكنندگان، تخت جمشید (پارسه) و منظر فرهنگی پارسه ـ پاسارگاد را معرفی كنیم. همچنین از بخش‌های مختلف مانند بانك و پست برای امانات مردم و ارایه تسهیلات استفاده خواهیم كرد."

وی با اشاره به افزایش تعداد راهنمایان زنده در تخت جمشید (پارسه) افزود: افرادی در این‌باره آموزش دیده‌اند و با لباس‌های مخصوص در مجموعه به فعالیت خواهند پرداخت. البته از لحاظ وسایل امنیتی مانند دوربین، هم‌چنان وضعیت گذشته را داریم و فقط تعداد افراد محافظ در بخش مردمی و یگان نسبت به گذشته افزایش پیدا كرده است.

به گفته‌ طالبیان، امسال بخش دیگری از مسیر بازدیدكنندگان برای جلوگیری از فرسایش، با چوب حفاظت می‌شود. همچنین در ایام نوروز، نمایشگاه‌هایی مانند نمایشگاه عكس، تمبر یا نمایشگاه آثاری از كسانی كه در ارتباط با آثار باستانی مانند خط میخی كار كرده‌اند، برپا خواهد بود.
مدیر پایگاه پارسه با بیان این‌كه اقلامی اطلاعاتی درباره‌ مجموعه برای نوروز تدارك دیده شده‌اند، اظهار داشت: برخی قسمت‌های مجموعه كه در آن‌ها كار مرمتی را نمی‌توان انجام داد، آماده بازدید گردشگران خواهد بود. همچنین با حضور استادكاران تلاش می‌شود چند كارگاه مرمتی را برای نمایش باز بگذاریم.

وی افزود: پاسارگاد نیز علاوه بر ایجاد خدمات رفاهی، سرویس‌های بهداشتی و رستوران، با باز شدن داربست‌های مقبره‌ی كوروش آماده‌‌ بازدید علاقه‌مندان خواهد بود.

 

 
 

 

 

 

جشن نوروز در تخت جمشید

نقل است در نوروز، جامی پر از حلوا برای پیغمبر هدیه آوردند.

آن حضرت پرسید: این چیست؟ گفتند: امروز، روز نوروز است.

پرسیدند: نوروز چیست؟ گفتند: عید بزرگ ایرانیان است. فرمود: آری. در این روز بود كه خداوند عسكره را زنده كرد.

پرسیدند: عسكره چیست؟ فرمود: عسكره هزاران مردمی بودند كه از ترس مرگ، ترك دیار كرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند و سپس آنان را زنده كرد و ابرها را امر فرمود كه به آنان ببارد.

ازاین‌روست كه پاشیدن آب در این روز رسم شد. پس از آن حلوا تناول و بقیه را میان یاران خود قسمت كرد و گفت: كاش هر روزی برای ما نوروز بود. سال در فرس باستان از كلمه «سرد» مشتق شده و به همین دلیل سال را با فصل سرد شروع می‌كردند.

نوروز، بزرگ‌ترین جشن ملی مردم ایران به شمار می‌رود. این روز در واقع آغاز نوزایی طبیعت و بشارت زنده شدن دوباره مردگان است. برگزاری جشن‌های آغاز سال نو بسیار قدیمی و كهن بوده و در هر دوره، اندكی از شاخ و برگ آن زده شده و درخت كهنسال نوروز بار دیگر منعطف با زمانه، رشد و نمو دیگری یافته است و امروزه نه تنها رسمی كهن كه رسمی دینی نیز به شمار می‌رود كه به نوزایی و بازگشت اشاره دارد.

در گذشته، سال در میان ایرانیان به ۲ بخش تابستان و زمستان تقسیم می‌شد كه به تابستان «همه» و به زمستان «زینه» می‌گفتند. تابستان از آغاز بهار و فروردین آغاز و تا پایان مهرماه ادامه داشت كه در واقع ۷ ماه به اضافه فروردین بود. ۶ ماه بعد نیز كه از آغاز آبان شروع می‌شد، تا پایان اسفند و پنجه بزرگ ادامه پیدا می‌كرد.

زرتشتیان آغاز سال را با قرار گرفتن برج حمل در آفتاب و اعتدال بهاری شروع می‌كردند و مهرگان را به عنوان جشنی برای ۶ ماه پایان سال برپا می‌داشتند.

سلمان فارسی می‌گوید: «ما در عهد زرتشتی بودن می‌گفتیم خداوند برای زینت بندگان خود یاقوت را در نوروز و زبرجد را در مهرگان بیرون آورد و فضل این دو بر ایام دیگر، مانند برتری یاقوت و زبرجد است به جواهر دیگر.»

ایرانیان باستان سال نو را با انجام مراسم دینی آغاز می‌كردند و نوروز برای آنها مقدس بود و به این دلیل جشن‌ها و رسوم بازمانده از جشن نوروز را نباید تنها برای شادی و جشن ظاهری دانست و ریشه آن را باید در رسوم و عقاید دینی آنها بازجست.

جشن‌های نوروزی در ایران پس از ورود اسلام نیز با آیین‌های دین شریف درهم آمیخت و ضمن حفظ ریشه‌ها، شاخ و برگ‌های تازه یافت.

شاید به دلیل روحانی بودن جشن‌های نوروزی بود كه پیامبر اكرم‌ص و امامان معصوم‌ع همگی به بزرگی از نوروز ایرانیان یاد كرده و بر تداوم آن پای می‌فشارند.

معلی بن خنیس به نقل از امام جعفر صادق‌ع می‌گوید: «گفتم ای سید من! فدای تو شوم. نمی‌آموزی به من نام روزها را به زبان فارسی؟»

جواب فرمود: «آنها روزی چند قدیم از ماه‌های قدیمند كه هر ماهی ۳۰ روز است و زیاد و كم ندارد.
آنگاه افزود: اول از هر ماه هرمزد نام دارد كه نامی است از نام‌های خدای تعالی. در این روز آدم علیه‌السلام آفریده شد. فارسیان می‌گویند این روز جهت آشامیدن مفرحات و خوشحالی كردن خوب است و ما می‌گوییم روزی است مبارك و روز سرور و خرمی است...»

جشن‌های باستانی نوروزی مانند سبزه به آب دادن یا نذر و نیاز برای مردگان نیز نشانی از نوزایی است كه همچنان برگزار می‌شود و نوروز را دوچندان ارزشمند و ماندگار می‌كند.

آیین‌های نوروزی‌

تردیدی نیست گردآوری تمامی آیین‌ها و رسوم مربوط به بزرگترین جشن ملی ایرانیان، همان اندازه غیرممكن است كه سر زدن به تمامی دوستان و آشنایان در این روزها. با این حال تا جایی كه امكان باشد با چنین آیین‌هایی به شما سر می‌زنیم و عید را تبریك می‌گوییم؛ باشد كه هر روزتان نوروز باشد.

حكومت زنان در نوروز

در روستای بی‌مرغ نزدیك گناباد (از توابع خراسان شمالی) از روز نهم فروردین تا سیزده‌بدر، اختیار روستا به دست زنان می‌افتد و هیچ مردی حق ندارد از خانه خارج شود و اگر خارج شود، زنان او را تنبیه می‌كنند. اداره این روستا در این روزها به اختیار زنان است. زنان اغلب روز را در خارج از خانه می‌گذرانند. اسب سوار می‌شوند. می‌تازند و از روز سیزده‌بدر دوباره به خانه برمی‌گردند و باز همان زن تسلیم و سر به زیر می‌شوند.

 

نوروزی‌خوان (نوروز سلطان)

یكی دیگر از مراسمی كه در مناطق مختلف گیلان و مازندران و الموت و طالقان در روزهای پیش از نوروز مشاهده می‌شد، حضور نوروزی‌خوان‌ها بود. نوروزی‌خوان‌ها ۲ گونه شعری می‌خواندند؛ عده‌ای شعری مذهبی می‌خواندند و در واقع امام‌خوانی می‌كردند و برخی نیز شعری نوروزی و ملی برای مردم می‌خواندند. به نظر می‌رسد این آیین پیش از اسلام، جدا از بشارت رسیدن نوروز، مدح امیران و مردمان گشاده‌دست نیز بوده است.

نوروزی‌خوان‌ها می‌خواندند:

مژده دهید ای دوستان

گل در گلستان آمده‌

فصل بهاران آمده

نوروز سلطان آمده‌

آب‌پاشی در اول نوروز

مهدی محی‌الدین بناب، استاد بازنشسته دانشگاه برایمان می‌گوید: مسجد بزرگی به نام مهرآباد در بناب هست. این مسجد سنگ‌نوشته‌ای دارد كه رویش نوشته شده: بُنی هذه المسجد الشریف فی زمن السلطان العادل المرشد الكامل الشاه الطهماسب الصفوی الحسینی و بناها عالیه خانم بنت منصور بگ فی سنه احدی و خمسین و تسع مائه

روز عید نوروز مردم در مسجد مهرآباد جمع می‌شدند. پدرم و عمویم كه هر دو روحانی بودند، با آب زعفران دعا می‌نوشتند و این دعاها را به مردم می‌دادند. یك دعای دیگری هم می‌نوشتند و به تشت خیلی بزرگی می‌زدند كه ده پانزده نفری می‌شد آن را بلند كرد. این تشت را هر سال پر از آب می‌كردند و به مجرد این كه سال تحویل می‌شد، مردم می‌آمدند و هر كدام كاسه یا گلابدانی پر می‌كردند و به عنوان تبرك می‌بردند.

آب را تا در خانه‌شان می‌بردند و به همه جا می‌پاشیدند تا ارواح خبیثه و جن و شیاطین وارد خانه نشوند.

هفت یا هشت سال بیشتر نداشتم كه یك بار دیدم عمویم دارد دعایی می‌نویسد كه شبیه دعاهای عربی نیست. دعا این بود: «به نام‌ نامی ایرج و به نام‌ بینوا فریدون.» برایم عجیب بود كه این چه دعایی است! پدرم كه روحانی متعصبی بود، به عمویم گفت: «اینها چیه می‌نویسی؟» او جواب داد: «از قدیم، اینها را می‌نوشتیم.» پدرم گفت: «بنویسید بسم‌الله» .

احتمالا آنچه عمویم می‌نوشت، از دوران زرتشت در آذربایجان باقی مانده بود. عمویم با این كه آخوند بود، این را می‌نوشت و به همان آب می‌زد یا به مردم می‌داد كه ببرند.

مرغانه جنگ (بازی با تخم‌مرغ) در گیلان‌

مرغانه جنگ دو طرف داشت و ممكن بود به دو گونه: تكی (تك به تك) و رجی (چندتایی) بازی شود. در این بازی، نوك تیز تخم‌مرغ (سر) و انتهای پهن آن (ته) نامیده می‌شد. مرغانه جنگ به صورت سر به سر، ته به ته و گاه با توافق طرفین سر به ته و ته به سر انجام می‌پذیرد. در شروع بازی، یكی از طرفین تخم‌مرغ خود را در حلقه تنگ بین شست و انگشت به گونه‌ای كه نوك تیز آن به طرف بالا باشد، قرار داده و طرف مقابل سر تیز تخم‌مرغ خود را بر آن ضربه وارد می‌كند. هر تخم‌مرغ كه می‌شكست، صاحبش بازنده محسوب شده و باید ته تخم‌مرغ خود را برای ضربه‌پذیری در اختیار حریف قرار دهد. تخم‌مرغ‌بازهای حرفه‌ای بعضا ترفندهایی برای برنده شدن به كار می‌برند. از جمله یك تخم‌مرغ را با سوزن سوراخ و مایع داخل آن را خالی می‌كنند و با پر كردن مواد شیمیایی چسبنده یا سقز، استحكام بدنه تخم‌مرغ را افزایش می‌دهند.

برخی نیز از تخم‌مرغ‌های دوزرده كه از ضخامت و استحكام بیشتری برخوردار است و در مرغانه جنگ كاربرد بیشتری دارد، استفاده می‌كنند تا شانس برنده شدن خود را افزایش دهند. گاه هنگام بازی بومی مرغانه جنگ، طرفین بازی تخم‌مرغ یكدیگر را محك می‌زنند كه اصطلاحا در زبان گیلكی شرق گیلان به آن «چیشتن» (چشیدن) می‌گویند. روش چشیدن كه برای تشخیص مقاومت تخم‌مرغ حریف انجام می‌شود، به وسیله ضربه زدن دو سر آن تخم‌مرغ به دندان‌های پیشین انجام می‌شود. بدین ترتیب حریف مرغانه جنگ از صدای زیر و بم تخم‌مرغ، متوجه استحكام آن می‌شود و سپس بنا به تشخیص صورت‌های مختلف بازی سر به سر، سر به ته و... را انتخاب می‌كند.

گفتنی است تخم‌مرغ در باورهای بومی گیلك‌زبانان، نشانه بركت و فراوانی و تداوم نسل و زندگی است وبر همین اساس معتقدند كه تخم‌مرغ شكسته شده توسط نوعروس یا زن باردار مصرف شود.
تكم؛ بشارت‌دهنده نوروز در اردبیل‌

كریم عظیمی ججین درباره این رسم برای ما نوشته است، تكمچی در كوچه‌ها به راه می‌افتاد و بچه‌ها نیز پشت سر تكمچی با او همنوا می‌شدند:

سیزون بو تازه بایراموز موبارك‌

آیوز، ایلوز، گونوز، هفته وز موبارك...

ترجمه: این عید تازه‌تان مبارك‌

ماه و سال و روز و هفته‌تان مبارك...

تكم و تكم‌گردانی، ریشه‌ای بس عمیق در فرهنگ كهن منطقه اردبیل دارد. خاستگاه تاریخی و جغرافیایی آن به یقین معلوم نیست؛ اما آنچه امروزه از مراسم تكم‌گردانی در دست داریم، حاصل سابقه و غنای فرهنگ شفاهی مردم منطقه است كه سینه به سینه از نسل گذشته تا به امروز به یادگار مانده.

واژه «تكم» در زبان تركی تركیب یافته از ۲ بخش «تكه» (به فتح تا و كاف) به معنی بز نر و ضمیر ملكی «م» می‌باشد كه معنی «بز نر من» را می‌دهد. به كسی هم كه تكم‌گردانی می‌كند «تكمچی» گفته می‌شود. از این واژه برای نامگذاری مناطق و روستاها نیز استفاده شده است؛ مثل «تكه‌چی» علیا و سفلی از توابع پارس‌آباد مغان.

«تكم» عروسك چوبی كوچكی است به شكل بز كه با پارچه‌های رنگی، زنگوله، سكه و آینه زینت می‌یابد. چوبی باریك به زیر شكم عروسك متصل است كه انتهای این چوب هم از سوراخ وسط صفحه‌ای چوبی می‌گذرد. تكمچی به وسیله این چوب، تكم را به رقص درآورده و ریتم و ضربی هماهنگ از برخورد تكم بر صفحه چوبی ایجاد می‌كند. تكمچی با خواندن اشعاری، فرارسیدن بهار را به مردم بشارت داده و مردم نیز در قبال این شادمانی، هدیه‌ای به تكمچی می‌دهند.

نكته جالب توجه در این آیین، استفاده از عروسك بز است كه رابطه تنگاتنگی با مفهوم شروع فصل بهار دارد. بز در فرهنگ باستانی ایران نماد باروری، زایش و پیشاهنگی است. در اشعار تكمچی، به موضوعات و مناسبت‌های مختلف دینی و اجتماعی اشاره می‌شود.

آغاز سال نو با مس‌

از قدیم تا به حال اغلب مردم خراسان مخصوصا ساكنان مشهد، زمان تحویل سال در حرم امام رضاع حضور دارند كه آغاز سال جدید با یك بار روشن و خاموش شدن چراغ و نقاره خانه اعلام می‌شود. در آن سال‌های دور كه تمام جمعیت مشهد در بزرگترین صحن حرم می‌توانستند گردهم بیایند، بعد از تحویل سال با سبزه‌ای كه هدیه می‌گرفتند، از خادمان حرم به خانه بازمی‌گشتند.
رسم بر این بود كه قبل از آغاز سال نو، مرد خانه بیرون می‌رفت و هنگام تحویل سال، با سبزه و نان و در بعضی محلات با تكه‌ای مس وارد خانه می‌شد كه علامت بركت و روزی‌رسانی بود.

بوسیدن دست بزرگترها

در خراسان همچنین مردها معمولا دستمالی ابریشمی به همراه داشتند. صاحبخانه به تعداد بچه‌های مهمان، تخم‌مرغ رنگی هدیه می‌داد كه در دستمال می‌گذاشتند و بعد آن را تقسیم می‌كردند.

عیدی بیشتر مواقع سكه‌های طلایی رنگ بود كه توی كاسه می‌ریختند و تعارف می‌كردند. این سكه‌ها را اكثر مهمانان نگه می‌داشتند و در سفرهای زیارتی مثل حج و سفر كربلا می‌بردند و متبرك می‌كردند.

عروس گوله‌

نمایش معروف نوروزی در گیلان و مازندران و الموت و طالقان، عروس + غول است. در این نمایش غول، عروس و پیربابو نقش دارند. عروس گله یا عاروس گوله در مازندران به پیربابو معروف است.
غول با پوششی از كُلش (ساقه‌های خشك شالی) و زنگوله‌هایی به پا و چماقی در دست در میان مردم حاضر می‌شد. نقش عروس را نیز اغلب یكی از پسران جوان بازی می‌كرد و لباس زنانه می‌پوشید.

در بازی نوروزی عروس گوله، غول و پیربابو برای به دست آوردن عروس با یكدیگر درگیر می‌شدند.
پیش از آغاز نمایش نیز گروه همخوانی می‌كردند:

عروس گوله بیاردیم/ جانه دله بیاردیم/ خانه خواه تره نیاردیم/ تی پسره بیاردیم‌
ترجمه: بازی عروس و غول آوردیم/ برای جان و دل آوردیم/ صاحبخانه برای تو نیاوردیم/ برای پسر تو آوردیم.

در تهران قدیم تقریبا تمام کارهای مربوط به عید، توسط اعضای خانواده انجام میشد که در بیشتر مواقع، همه در یک خانه زندگی میکردند و دست به دست هم داده به خیاطی و خانه تکانی، خرید و پخت و پز میپرداختند، باغچه را صفا داده و گلکاری میکردند و خلاصه با آغاز سال نو، همه با احساس رضایت از نتیجه کوششهای خود، پذیرای مهمانان شده و خود به دیدار فامیل میرفتند و روزهای خوشی را در کنار یکدیگر میگذراندند.

عید نوروز برای کودکان از حال و هوایی استثنایی برخوردار بود و اکثر آنان تنها در همین زمان صاحب یک دست لباس نو میشدند و شاید یکی دو اسکناس تا نخورده عیدی میگرفتند و برای آن هزارتا نقشه میکشیدند. ناگفته نماند که در بیشتر موارد این اسکناسها به جیب والدین میرفت و خرج گوشه ای از اجاره خانه یا یک مورد ضروری دیگری میشد که آنرا به بعد موکول کرده بودند.

زیرا در این روزها هیچ کس از خرج کردن پول کم نمیگذاشت و ضرب المثل "چو فردا شود فکر فردا کنیم" در این مواقع خیلی صدق میکرد! اما تمام اینها چیزی از لذت عیدی کم نمیکرد و بچه هایی هم که میدانستند قرار است عیدی نقد آنها به مصارف دیگر برسد، با این ایده که کمک خرج پدر و مادر خود شده اند به خود دلگرمی میداده و حتا بادی به غبغب میانداختند و احساس بزرگی میکردند.


پیـشواز نوروز

رخت نو :

از آغاز ماه اسفند کم کم اندیشه عید نوروز موجب شادی اغنیا و نگرانی فقرا میشد و در این میان اوضاع کسبه بازار از همه بهتر بود و فصل رونق بازار فرا رسیده بود. اولین کار، که زمان و دقت بیشتری لازم داشت تهیه رخت و لباس نو بود. البسه کودکان معمولا از رنگهای شاد و زنده تهیه میشد که معمولا توسط خانمهای خانه دوخته میشد و کفش و کلاه تنها مواردی بودند که از بازار خریداری میشدند. خانم و آقا هم(در خانواده های متوسط) معمولا به نو کردن چند تکه اصلی لباس خود که شامل چادر مشکی و چادر نماز، کفش و عبا بود میپرداختند و در صورت امکان البسه دیگر را شسته و رفو میکردن، یقه ها را آهار میزدند و خلاصه برای سال نو، نو نوار میشدند.

خانه تکانی

هر چند که تهیه لباس نو در بعضی از خانواده های بی بضاعت انجام نمیشد ولی رسم خانه تکانی، فقیر و غنی نمیشناخت و برای انجام شدن آن، تمام وسایل خانه باید بیرون ریخته شده و تمام خانه شسته، جارو و گردگیری میشد و بعد تمام اسباب پس از تمیز شدن به داخل برده شده و چیده میشد.در همین خانه تکانیها، دو کار مهم انجام میگرفت، یکی دل کندن از لوازم و اسباب کهنه و شکسته بود که پس از یک یا چند سال کار کردن و تعمیر شدن، دیگر نفسهای آخر را کشیده و تنها به درد دور انداختن میخورد و همچنین تغییر و تحول شکل چیدن اثاث منزل که با بیرون ریختن و دوباره چیدن، شکل تازه ای به خانه داده و موجب تنوع میشد

خانه تکانی در آن روزها وقت بسیاری میگرفت زیرا از تکاندن فرش و گلیم و قالی شروع میشد و با صیقل دادن لوازم فلزی، شستن پارچه ایها (ملافه و پرده، روتشکی و پشتیها و...)، سشتن در و پنجره ها و ظرف و ظروف و دوده گیری از اتاقها به پایان میرسید و بعد همه چیز باید دوباره چیده میشد تا سال بعد که روز از نو، روزی از نو.

سبزه سبز کردن

سبزه عید از بیست روز تا ده روز مانده به عید باید سبز میشد. به این ترتیب که خانم خانه به تعداد جمعیت خانواده مشت مشت گندم یا عدس یا هر دانه سبز کردنی دیگر را برداشته و در ظرفی سفالی میریخت، این کار باید طوری با دقت انجام میشد که از دستشان دانه ای به زمین نیافتد و در ضمن با هر مشت دانه باید برای سلامتی، خوشی، سعادت و گشایش بخت و مال آن شخص دعا میکردند، سپس روی دانه ها را با آب نیم گرم پوشانده و در جایی نه گرم و نه سرد قرار میدادند و هر روز آب تازه بر ریش میریختند تا جوانه بزنند.

این دانه های جوانه زده را در دستمال مرطوبی نگه میداشتند نا برگهای آن نیش بزند و بالا بیاید، سپس سبزه را در یک سینی یا بشقاب زیبا قرارداده، و هر روز آب میدادند تا سبز شده و برای هفت سین آماده شود، سپس آنرا با روبانی قرمز و گلهای پارچه ای تزیین کرده و سر سفره میگذاشتند.

خانمهای باسلیقه با تخم تره تیزک (شاهی) سبزه سبز میکردند، و با دانه های شاهی که پس از خیس شدن لعاب پیدا میکند، روی پارچه ای جملاتی چون "سال نو مبارک" یا "یا مقلب الالقلوب و الابصار" را مینوشتند و سبزه خود را به این شکل سبز میکردند.

خوردنیهای شب عید

سبزی پلو: یک شب مانده به تحویل سال، زمان خوردن سبزی پلو با کوکوی سبزی، سیر تازه و ماهی فرا میرسید. عقیده به پلوی سبزی دار این بود که میگفتند خوردن آن دل را زنده، احشا را تازه ، بدن را رطوبت مفید می بخشید و روح تازه به تن میدمید. با توجه به اینکه در تهران سبزی تازه هنوز نرسیده بود و وسایل تندرو برای رساندن ماهی تازه به تهران موجود نبود، بیشتر تهرانیها از سبزی خشک و ماهی دودی استفاده میکردند. سبزی تازه در گلخانه ها عمل می آمد و به قیمت گزافی فروخته میشد و تازه به دوران رسیده ها برای آنکه نشان بدهند سبزی و ماهی تازه استفاده کرده اند، آشغال سبزی و کله ماهی را کنار در خانه خود میگذاشتند.

از طرفی بسیاری از افراد خیر در این شب به یاری مستمندان شتافته و با بردن برنج، روغن، ماهی و تخم مرغ به در خانه آنها، دلشان را شاد میکردند.

رشته پلو

شب سال نو، یعنی شب تحویل سال، وقت خوردن رشته پلو بود که خوردن آن آدابی داشت. رشته پلو که با رشته پلویی و همراه با خرما و کشمش سرخ کرده آماده میشود، غذایی است که نه تنها پر قوت و گرم کننده مزاج به شمار می آمد، بلکه خوردن آن موجب میشد که "سر رشته کار" تا آخر سال در دستشان باشد.

آداب تهیه و خوردن رشته پلو از این قرار بود: اگر مرد و سرپرست خانه دچار مشکلی در کار و کسب شده بود، بشقاب اول برای او کشیده میشد، اگر در خانه دختر بخت بسته ای بود، او باید زیر دیگ را روشن میکرد و موقع کشیدن در دیگ را باز میکرد. رشته خشک کرده این پلو، برای رفع بی پولی داخل کیف قرار میگرفت.

دختر یا پسر بخت بسته در هنگام کشیدن پلو باید از منزل خارج میشد و بعد مادر یا مادر بزرگ او بشقابی از برنج برایش میکشید و پشت در برده و می پرسید کی هستی؟ و او جواب میداد باز کن، مادر در را باز میکرد و بشقاب را به دستش می داد، آن شخص باید دو لقمه پلو را همان بیرون میخورد و بعد به داخل می آمد تا بختش گشوده شود.

چراغهای شب عید

از اعتقادات دیگر شب سال نو این بود که باید شعله و نور در خانه زیاد باشد کهاین شامل اجاق یا منقل و چراغها بود که باید تا صبح روز دوم سال روشن نگه داشته میشد به طوریکه باید با کمال دقت نفت گیری میشد تا دود نزده و خاموش نشود. از طرفی، شیوه سوختن این چراغها، خود تعبیر و تفسیری داشت که شنیدن آن خالی از لطف نیست.

اگر چراغها از ابتدا تا انتها روشن و سالم باقی مانده بود، سالی پربرکت با دلخوشی و تندرستی در انتظار اهل خانه بود، اگر لوله چراغها دود زده میشد یا شمع درون آنها به یکسو می افتاد، تاریکی و کدورت در زندگی رخنه میکرد، اگر خاموش میشد، مالی از دستشان میرفت یا امیدی به نا امیدی مبدل میشد و بدتر از همه اینکه اگر لوله چراغ میشکست یا چراغ واژگون میشد، به معنای درگذشت کسی از نزدیکان یا زیر و رو شدن زندگی اهل خانه بود.

تصویری از یک سفره سنتی هفت سین

 

 
 

 

 

 

 

 

چیدن سفره هفت سین یکی از مهمترین آداب استقبال سال نو بود که نچیدن آن معادل با نگون بختی در سال جدید به شمار می آمد. پارچه سفره هفت سین معمولا سفید و تمیز بود که هفت نوع خوردنی که با حرف سین آغاز میشد بر روی آن چیده میشد که شامل: سیر، سرکه، سماق، سمنو، سبزی، سنجد و سیب بود و با اشیا و مواد دیگر تکمیل می گشت.

اما آداب چیدن از این قرار بود که ابتدا سفره را در محل مناسبی در بالاترین قسمت اتاق پهن میکردند و یک جلد کتاب مقدس ( با توجه به اینکه عید نوروز عید ایرانیان است و مختص مسلمانان نیست، هر خانواده کتاب مقدس دین خود را بر سفره میگذاشت) در وسط سفره گذاشته، کاسه آب و یک گلاب پاش در دو طرف آن قرار داده، آیینه را در بالا و بشقابی آرد و نان بریده را در دو طرف آب و گلاب قرار داده و چهار گوشه سفره را با چهر شمعدان روشن میکردند که نشانه رحمت، گشاده دستی، روشنایی و خیر و برکت بود.

مواد هفت سین نیز بر روی سفره قرار داده میشد که نشان از برکت، سلامتی، زایش، زیبایی و شادابی داشتند. اسفند برای رفع چشم زخم و شیرینی برای شیرین کامی بر سر سفره آورده میشد. یک کاسه آب که نارنجی در آن انداخته بودند هم جزو ضروریات سفره بود زیرا نام نارنج (نا-رنج) را به معنی بدون رنج معنا میکردند و حضور این میوه را دافع درد و رنج میدانستند.

آداب نشستن بر سر سفره هفت سین

از زمانی که خانواده با بهترین لباسهای خود بر سر سفره گرد هم جمع میشدند، دیگر تمام حواسها متوجه خیر خواهی و خوش اقبالی بود و همه باید با خلق خوش، ابروی گشاده و لبخند بر لب بر سر سفره مینشستند و همه گفتگوها درباره خیر و خوشی و ذکر و دعا برای رفع بیماری، روا شدن حاجت و دفع بلا باشد.خواندن دعای "یا مقلب القلوب و الابصار" نیز بسیار مطلوب بوده است. با تحویل شدن سال و به صدا درآمدن توپ سال نو، همه به دیده بوسی و تبریک سال نو مشغول میشدند، کام خود را شیرین کرده و به شادی می پرداختند.

تفریحات نوروز تا روز سیزده

روزهای عید به دید و بازدید و شادی و تفریح میگذشت و رسم بر این بود که در این روزها کسی بداخمی و تندی نکند، پول یا مالی قرض نکند، نزد پزشک و دوا فروش هم نرود و خلاصه از هر مورد غم افزا و مکدر کننده دوری کند. البته زیارت اهل قبور و پخش نذری برای رفتگان جزو آدابی بود که هرچند غم افزا، اما موجب شادی روح رفتگان و در نتیجه بسیار پسندیده به شمار میرفت.
دو سه روز اول عید برای دیدار از بزرگترها بود که از منزل پدر و مادر آغاز میشد و منازل دایی و عمه و دیگر بزرگان و دوستان میگذشت. در این دید و بازدیدها عیدیهایی هم رد و بدل میشد و به خصوص عروس و دامادها در اولین عید پس از ازدواج عیدی فراوانی میگرفتند.

گشت و گذار و سفر هم در برنامه های روز چهارم به بعد بود و تفریح و استراحت معمولا تا روز سیزده ادامه داشت و در این روز به اوج خود میرسید.

سر آغاز جشن ِ نوروز، روز نخست ماه فروردین (روز اورمزد) است و چون برخلاف سایر جشن‌ها برابری نام ماه و روز را به دوش نمی‌کشد ، بر سایر جشن‌ها‌ی ایران باستان برتری دارد. در مورد پیدایی این جشن افسانه‌های بسیار است ، اما آنچه به آن جنبه‌ی راز وارگی می‌بخشد ، آیین‌های بسیاری است که روزهای قبل و بعد از آن انجام می‌گیرد. اگر نوروز همیشه و در همه جا با هیجان و آشفتگی و درهم ریختگی آغاز می‌شود ، حیرت انگیز نیست چرا که بی‌نظمی یکی از مظاهر آن است. ایرانیان باستان ، نا آرامی را ریشه‌ی آرامش و پریشانی را اساس سامان می‌دانستند و چه بسا که در پاره‌ای از مراسم نوروزی ، آن‌ها را به عمد بوجود می‌آوردند ، چنان که در رسم باز گشت ِ مردگان (از 26 اسفند تا 5 فروردین) چون عقیده داشتند که فروهر‌ها یا ارواح درگذشتگان باز می‌گردند ، افرادی با صورتک‌های سیاه برای تمثیل در کوچه و بازار به آمد و رفت می‌پرداختند و بدینگونه فاصله‌ی میان مرگ و زندگی و هست و نیست را در هم می‌ریختند و قانون و نظم یک ساله را محو می‌کردند. باز مانده‌ی این رسم ، آمدن حاجی فیروز یا آتش افروز بود که تا چند سال پیش نیز ادامه داشت. از دیگر آشفتگی‌های ساختگی ، رسم میر نوروزی ، یعنی جا به جا شدن ارباب و بنده بود. در این رسم به قصد تفریح کسی را از طبقه‌های پایین برای چند روز یا چند ساعت به سلطانی بر می‌گزیدند و سلطان موقت ? بر طبق قواعدی ? اگر فرمان‌های بیجا صادر می‌کرد ، از مقام امیری بر کنار می‌شد. حافظ نیز در یکی از غزلیاتش به حکومت ناپایدار میر نوروزی گوشه‌ی چشمی دارد: سخن در پرده می‌گویم ، چو گل از غنچه بیرون‌ای که بیش از چند روزی نیست حکم میر نوروزی. خانه تکانی هم به این نکته اشاره دارد ؛ نخست درهم ریختگی ، سپس نظم و نظافت. تمام خانه برای نظافت زیر و رو می‌شد. در بعضی از نقاط ایران رسم بود که حتا خانه‌ها را رنگ آمیزی می‌کردند و اگر میسر نمی‌شد ، دست کم همان اتاقی که هفت سین را در آن می‌چیدند ، سفید می‌شد. اثاثیه‌ی کهنه را به دور می‌ریختند و نو به جایش می‌خریدند و در آن میان شکستن کوزه را که جایگاه آلودگی‌ها و اندوه‌های یک ساله بود واجب می‌دانستند. ظرف‌های مسین را به رویگران می‌سپردند. نقره‌ها را جلا می‌دادند. گوشه و کنار خانه را از گرد و غبار پاک می‌کردند. فرش و گلیم‌ها را غاز تیرگی‌های یک ساله می‌زدودند و بر آن باور بودند که ارواح مردگان ، فروهر‌ها (ریشه‌ی کلمه‌ی فروردین) در این روز‌ها به خانه و کاشانه‌ی خود باز می‌گردند ، اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند خوشحال می‌شوند و برای باز ماندگان خود دعا می‌فرستند و اگر نه ، غمگین و افسرده باز می‌گردند. از این رو چند روز به نوروز مانده در خانه مُشک و عنبر می‌سوزاندند و شمع و چراغ می‌افروختند. در بعضی نقاط ایران رسم است که زن‌ها شب آخرین جمعه‌ی سال بهترین غذا را می‌پختند و بر گور درگذشتگان می‌پاشیدند و روز پیش از نوروز را که همان عرفه یا علفه و یا به قولی بی بی حور باشد ، به خانه‌ای که در طول سال در گذشته‌ای داشت به پُر سه می‌رفتند و دعا می‌فرستادند و می‌گفتند که برای مرده عید گرفته اند. در گیر و دار خانه تکانی و از 20 روز به روز عید مانده سبزه سبز می‌کردند. ایرانیان باستان دانه‌ها را که عبارت بودند از گندم ، جو ، برنج ، لوبیا ، عدس ، ارزن ، نخود ، کنجد ، باقلا ، کاجیله ، ذرت ، و ماش به شماره‌ی هفت- نماد هفت امشاسپند - یا دوازده ? شماره‌ی مقدس برج‌ها ? در ستون‌هایی از خشت خام بر می‌آوردند و بالیدن هر یک را به فال نیک می‌گرفتند و بر آن بودند که آن دانه در سال نو موجب برکت و باروری خواهد بود. خانواده‌ها بطور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن به نماد هومت (= اندیشه‌ی نیک) ، هوخت (= گفتار نیک) و هوو.رشت (کردار نیک) سبز می‌کردند و فروهر نیاکان را موجب بالندگی و رشد آنها می‌دانستند. چهار شنبه سوری که از دو کلمه‌ی چهارشنبه ? منظور آخرین چهارشنبه‌ی سال ? و سوری که همان سوریک فارسی و به معنای سرخ باشد و در کل به معنای چهارشنبه‌ی سرخ ، مقدمه‌ی جدی جشن نوروز بود. در ایران باستان بعضی از وسایل جشن نوروز از قبیل آینه و کوزه و اسفند را به یقین شب چهارشنبه سوری و از چهارشنبه بازار تهیه می‌کردند. بازار در این شب چراغانی و زیور بسته و سرشار از هیجان و شادمانی بود و البته خرید هرکدام هم آیین خاصی را تدارک می‌دید. غروب هنگام بوته‌ها را به تعداد هفت یا سه (نماد سه منش نیک) روی هم می‌گذاشتند و خورشید که به تمامی پنهان می‌شد ، آن را بر می‌افروختند تا آتش سر به فلک کشیده جانشین خورشید شود. در بعضی نقاط ایران برای شگون ، وسایل دور ریختنی خانه از قبیل پتو ، لحاف و لباس‌های کهنه را می‌سوزاندند. آتش می‌توانست در بیابان‌ها و رهگذرها و یا بر صحن و بام خانه‌ها افروخته شود. وقتی آتش شعله می‌کشید از رویش می‌پریدندو ترانه‌هایی که در همه‌ی آنها خواهش برکت و سلامت و بارآوری و پاکیزگی بود ، می‌خواندند. آتش چهار شنبه سوری را خاموش نمی‌کردند تا خودش خاکستر شود. سپس خاکسترش را که مقدس بود کسی جمع می‌کرد و بی آنکه پشت سرش را نگاه کند ، سر ِ نخستین چهار راه می‌ریخت. در باز گشت در پاسخ اهل خانه که می‌پرسیدند: "کیست؟" می‌گفت: "منم." - " از کجا می‌آیی؟" - "از عروسی... " - "چه آورده‌ای؟" - "تندرستی..." شال اندازی از آداب چهارشنبه سوری بود. پس از مراسم آتش افروزی جوانان به بام همسایگان و خویشان می‌رفتند و از روی روزنه‌ی بالای اتاق (روزنه‌ی بخاری) شال درازی را به درون می‌انداختند. صاحب خانه می‌بایست هدیه‌ای در شال بگذارد. شهریار در بند 27 منظومه‌ی حیدر بابا به آیین شال اندازی و در بند 28 به ارتباط شال اندازی با برکت خواهی و احترام به درگذشتگان به نحوی شاعرانه اشاره دارد: برگردان بند 27: عید بود و مرغ شب آواز می‌خواند دختر نامزد شده برای داماد ، جوراب نقشین می‌بافت... و هر کس شال خود را از دریچه‌ای آویزان می‌کرد وه... که چه رسم زیبایی است ? رسم شال اندازی ? هدیه عیدی بستن به شال داماد... برگردان بند 28 من هم گریه و زاری کردم و شالی خواستم شالی گرفتم و فوراً بر کمر بستم شتابان به طرف خانه‌ی غلام (پسر خاله‌ام) رفتم ، و شال را آویزان کردم... فاطمه خاله‌ام جورابی به شال من بست "خانم ننه‌ام" را به یاد آورد و گریه کرد... شهریار در توضیح این رسم می‌گوید: "در آن سال مادر بزرگ من (خانم ننه) مرده بود. ما هم نمی‌بایست در مراسم عید شرکت می‌کردیم ولی من بچه بودم ، با سماجت شالی گرفتم و به پشت بام دویدم." از دیگر مراسم چهارشنبه سوری فالگوش بودو آن بیشتر مخصوص کسانی بود که آرزویی داشتند. مانند دختران دم بخت یا زنان در آرزوی فرزند. آنها سر چهار راهی که نماد گذار از مشکل بود می‌ایستادند و کلیدی را که نماد گشایش بود ، زیر پا می‌گذاشتند. نیت می‌کردند و به گوش می‌ایستادند و گفت و گوی اولین رهگذران را پاسخ نیت خود می‌دانستند. آنها در واقع از فروهر‌ها می‌خواستند که بستگی کارشان را با کلیدی که زیر پا داشتند ، بگشایند. قاشق زنی هم تمثیلی بود از پذیرایی از فروهر‌ها... زیرا که قاشق و ظرف مسین نشانه‌ی خوراک و خوردن بود. ایرانیان باستان برای فروهر‌ها بر بام خانه غذاهای گوناگون می‌گذاشتند تا از این میهمانان تازه رسیده‌ی آسمانی پذیرایی کنند و چون فروهر‌ها پنهان و غیر محسوس اند ، کسانی هم که برای قاشق زنی می‌رفتند ، سعی می‌کردند روی بپوشانند و ناشناس بمانند و چون غذا و آجیل را مخصوص فروهر می‌دانستند ، دریافتشان را خوش یُمن می‌پنداشتند. اما اصیل ترین پیک نوروزی سفره‌ی هفت سین بود که به شماره‌ی هفت امشاسپند از عدد هفت مایه می‌گرفت. دکتر بهرام فره وشی در جهان فروری مبنای هفت سین را چیدن هفت سینی یا هفت قاب بر خوان نوروزی می‌داند که به آن هفت سینی می‌گفتند و بعدها با حذف (یای) نسنت به صورت هفت سین در آمد. او عقیده دارد که هنوز هم در بعضی از روستاهای ایران این سفره را ، سفره‌ی هفت سینی می‌گویند. چیزهای روی سفره عبارت بود از آب و سبزه ، نماد روشنایی و افزونی ، آتشدان ، نماد پایداری نور و گرما که بعد‌ها به شمع و چراغ مبدل شد ، شیر نماد نوزایی و رستاخیز و تولد دوباره ، تخم مرغ نماد نژاد و نطفه ، آیینه نماد شفافیت و صفا ، سنجد نماد دلدادگی و زایش و باروری ، سیب نماد رازوارگی عشق ، انار نماد تقدس ، سکه‌های تازه ضرب نماد برکت و دارندگی ، ماهی نماد برج سپری شده‌ی اسفند ، حوت (= ماهی) ، نارنج نماد گوی زمین ، گل بید مشک که گل ویژه‌ی اسفند ماه است ، نماد امشاسپند سپندار مز و گلاب که باز مانده‌ی رسم آبریزان یا آبپاشان است ( بر مبنای اشاره‌ی ابو ریحان بیرونی چون در زمستان انسان همجوار آتش است ، به دود و خاکستر آن آلوده می‌شود و لذا آب پاشیدن به یکد یگر نماد پاکیزگی از آن آلایش است. ) نان پخته شده از هفت حبوب ، خرما ، پنیر ، شکر ، بَرسَم (= شاخه‌هایی از درخت مقدس انار ، بید ، زیتون ، انجیر در دسته‌های سه ، هفت یا دوازده تایی) و کتاب مقدس. بعضی از مؤمنان مسلمان نوروز را مقارن با روز آغاز خلافت علی علیه السلام می‌دانستند چنانکه‌هاتف اصفهانی می‌گوید: نسیم صبح عنبر بیز شد ، بر توده‌ی غبرا زمین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا همایون روز نوروز است امروز و به فیروزی بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی مأوا بد نیست اشاره شود که در زمان شاهی ِ فتحعلیشاه قاجار و به فرمان او دستور داده بودند که شاعران به جای مدح ، حقیقت گویی کنند. شاعری با تکیه بر این فرمان شعر زیر را سرود و آن را در حضور شاه خواند و صله‌ی قابل توجهی هم دریافت نمود ! مگر دارا و یا خسرو ست این شاه بدین جاه و بدین جاه و بدین جاه ز کیخسرو بسی افتاده او پیش بدین ریش و بدین ریش و بدین ریش ز جاهش مُلک کیخسرو خراب است ز ریشش ریشه‌ی ایران در آب است در پایان با آرزوی سالی خجسته با ترجمه‌ی شعری از ابونواس شاعر اهوازی نوشتار را به انجام می‌بریم: مگر نمی‌بینی که ؛ خورشید به برج بره اندر شده و اندازه‌ی زمانه برابر گردیده؟ مگر نمی‌بینی که ؛ مرغان پس از زبان گرفتگی به آواز خوانی پرداخته‌اند؟ مگر نمی‌بینی که ؛ زمین از پارچه‌های رنگین گیاهان جامه بر تن کرده؟ پس بر نوشدن زمانه شاد کام می‌باش..

                                                  

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 11:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(1)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 158

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس