سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط arash

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

قصه گوی خوب كيست؟

بازديد: 385

در كشور ما به رغم وجود گنجينه هاي علم و معرفت و داستآنها و افسانه هاي زيبا و آموزنده، اوليا و مربيان بيشترين وقت خود را به مسائل آموزشي كودكان اختصاص مي دهند و دانش آموزان نيز در خانه و مدرسه بيشتر اوقات خود را صرف يادگيري هاي غير فعال كرده، از سختي و خشكي دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج مي برند. بدين ترتيب اغلب اوليا و مربيان از هدف اصلي تعليم و تربيت كه پرورش انسان هاي خلاق، مبتكر و كارآمد است، باز مي مانند.

هدف از ذكر اين مطالب آشنايي شما با روش هاي قصه خواني و قصه گويي براي كودكان دبستاني است كه نقش بسزايي در رشد و شكوفايي خلاقيت در كودكان دارد.

 

 

ادبيــــات كـــــودكان چيست؟

ادبيات كودكان شامل قصه، شعر، نمايش، افسانه و داستان است. ادبيات كودكان عبارت است از تلاشي هنرمندانه در قالب كلام، براي هدايت كودك به سوي رشد، با زبان و شيوه اي مناسب و در خور فهم او. به بياني ديگر، ادبيات عبارت است از چگونگي تعبير و بيان احساسات، عواطف و افكار به وسيله كلمات در اشكال و صورت هاي گوناگون.

 

ادبيات، كودك را در همه اوقات زندگي پرورش مي دهد و باعث مسرت خاطر، وسعت تخيل و قوت تصور او مي شود و نيز نيروي ابتكار و ابداع به او مي بخشد. داستانها و اشعاري كه كودكان مي خوانند و مي شنوند اثري عميق در فكر و روحيه آنان مي گذارد و ايشان را براي رويارويي با مسائل رشد و معاشرت با ديگران آماده مي سازد و نيز در درك و فهم مشكلات زندگي آنان را ياري مي كند. ادبيات كودك، به ويژه در زمينه هاي زبان آموزي و آموختن كلمات تازه به كودكان، نقش قاطعي دارد.

 

اهداف برنامه ادبيات كودكان در آموزش و پرورش دوره ابتدايي عبارت اند از:

  • كمك به پرورش قدرت بيان و عواطف و افكار كــــودكان
  • تقويت و پــــرورش نيروي تخيل در كـــودكان
  • تحــريك قوه ابتكار و ابداع در كـــودكان
  • ايجاد عشق و علاقه به ادبيات در كـــودكان
  • رشد اعتماد به نفس كودك و علاقه مند ساختن او به آزادي و عدالت اجتماعي  
  • برآورده كردن نيازهاي عاطفي كودك و آماده ساختن او براي دريافت پيام هاي اخلاقي و انساني و شهروندي خوب بودن

 

در تعـــــريف ادبيـــات كــــودكان مــــي توان گفت:

مجموعه نوشته ها، سروده ها و گفتارهايي كه از طرف بزرگسالان جامعه براي استفاده خردسالان فراهم مي آيد، يا خردسالان خود خالق آن هستند.

  

تاثيـــــــر قصـــــــه در كــــــــــودكان

داستان و قصه نقش بسيار مهمي در تكوين شخصيت كودك دارد. از طريق قصه ها و داستان هاي خوب، كودك به بسياري از ارزش هاي اخلاقي پي مي برد. پايداري، شجاعت، نوع دوستي، اميدواري، آزادگي، جوانمردي، طرفداري از حق و حقيقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزش هايي هستند كه هسته مركزي بسياري از قصه ها و داستان ها را تشكيل مي دهند.

پرورش حس زيبايي شناسي در كودك، متوجه ساختن كودك به دنيايي كه اطرافش را فرا گرفته، پرورش عادات مفيد در كودك، تشويق حس استقلال طلبي و خلاقيت كودك هدف هاي اصلي طرح قصه هاي خوب براي كودكان است.

 

 

انتخـــــاب قصــــــه هاي مناســــب

مسئله انتخاب كردن قصه، با توجه به انبوه موادي كه در اختيار قصه گوست، به ويژه براي قصه گوهاي تازه كار و مبتدي، مشكلي اساسي است. حتي بهترين و برجسته ترين قصه گوهاي حرفه اي هم قادر به گفتن هر داستاني نيستند.

قصه گو، قهرمانان خود را از قصه هايي مي سازد كه با شخصيت خاص و سبك او متناسب باشند. قصه گوي تازه كار، ابتدا بايد سعي كند كه ويژگي هاي شخصيت و سبك گويش خود را ارزيابي كند. سپس از خودش بپرسد: چه نوع داستان هايي را مي توانم مؤثر و خوب بيان كنم؟ چگونه مي توانم شخصيت خود را با قصه هماهنگ كنم تا هر دو بتوانيم با شنونده ارتباط برقرار كنيم؟

 

پس از آنكه قصه گو كار انتخاب كردن را تمام كرد، وارد مرحله آماده كردن داستان براي گفتن مي شود كه از مهمترين گام هايي است كه در جهت به كار گرفتن فن قصه گويي برداشته مي شود. قصه گو بايد به خاطر داشته باشد كه كار او از بر كردن يا از رو خواندن نيست، بلكه كار او قصه گفتن است كه مانند تجربه اي يگانه باقي مي ماند.

 

از بر كردن قصه اغلب نخستين مانعي است كه راه سير طبيعي و خودانگيخته يك قصه گويي مــوفق را سد مي كند. قاعده درست اين است كه هــرگـــز نبايد داستانــي را براي « گفتن » به خاطر سپرد، بلكه با توجه به ساختمان قصه، به خاطر سپردن طرح آن كافي است.

 

انتخاب و آماده كردن داستان، نخستين گام ها در راه پيشبرد هنر قصه گويي است و هنر قصه گويي بر آنها استوار مي شود. قصه گوهاي مبتدي و تازه كار به زودي متوجه مي شوند زماني را كه براي رسيدن به اين مرحله از رشد سپري كرده اند، سرمايه گذاري مفيدي بوده است.

 

آماده كردن ذهن و بيان، در ارائه موفقيت آميز يك قصه مهمترين متغير به شمار مي آيد. بدون اين انتخاب و آماده كردن بسيار دقيق، قصه گو نبايد انتظار به دست آوردن يك تجربه موفق را داشته باشد.


هنر قصه گويي متاسفانه معمولاً مورد غفلت و فراموشي قرار مي گيرد و حتي بيشتر معلمان  و والدين داستان گفتن را براي خود كاري حقير و بي مقدار و براي كودكان وسيله ي اتلاف وقت مي پندارند، غافل از اين كه همين قصه گويي، علاوه بر فوايد و ارزش هاي تربيتي بي شمار، به معلم كمك مي كند كه ميراث فرهنگي جامعه ي خود را به آيندگان انتقال دهد.

 

 

هنـــــــــر قصــــــــه گـــــــويــــــــي

يك قصه گوي خوب نبايد تمام حوادث را با عباراتي صريح و روشن بيان كند، بلكه بهتر است به اشاره از آن بگذرد تا كودك مجال تفكر و تخيل پيدا كند كه اين خود براي كودكان و قصه گو نشاط آور است. پدر، مادر و معلم نبايد قصه گويي را بيان و رفتاري ساده تصور كنند، بلكه اين هنر نياز به تمرين و ممارست دارد.

قصه گو بهتر است تمام داستان را قبلاً خوانده و مرور كرده باشد. كودكان به قصه هايي كه برايشان خوانده مي شود توجه دارند، معني و مفهوم آنها را درك مي كنند و آنها را مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهند.

 

 

ويــــــژگـــــــــي هاي يك قصـــــــــه خوب

  • در هر قصه، ماجرايي پيگيري مي شود كه نقاط مجهولي دارد و مي تواند حس كنجكاوي بچه ها را برانگيزد.
  • پشت سر هم بودن و پيوستگي منطقي صحنه هاي قصه، كودك را سرگرم مي كند و به ذهن او نظم منطقي مي دهد.
  • كودك به كمك قوه تخيل، خود را جايگزين يكي از شخصيت هاي قصه مي كند و به اين ترتيب شادماني و لذت را نصيب خود مي سازد.
  • با خواندن قصه و بازگويي آنها نيروي بيان و تكلم كودك رشد مي يابد و گنجينه لغات و اطلاعات وي غني مي شود.
  • كودك از طريق قصه هاي مناسب با مشكلات و مسائل زندگي آشنا مي شود و مهارت هاي اجتماعي بيشتري به دست مي آورد.
  • قصه گويي، فاصله ميان قدرت « خواندن » و قدرت « درك كردن » را در كودك پر مي كند. به عبارت ديگر آن دسته از كودكان كه در دوره پيش از دبستان به قصه ها گوش داده اند و با صداها و واژه ها و معناي آنها به صورت شنيداري آشنا شده اند، در سنين مدرسه و با برخورد با شكل نوشتاري كلمات معني آنها را سريع تر درك مي كنند. 

نقش كــــودكان دبستانـــــي در فــرايند قصـــه گويـــــي

در برنامه قصه گويي، مخاطب ها امكان دخالت و اعتراض دارند، قصه گو را به خودشان نزديك مي بينند و به خود اجازه مي دهند كه وسط صحبت او بدوند و با گفتن خاطره يا سؤالي نظر خود را مطرح كنند يا چيزي را كه متوجه نشده اند دوباره بپرسند تا بهتر بفهمند. ناگفته پيداست كه اين امكان، در پرورش استعدادها و قدرت خلاقيت بچه ها تأثير زيادي دارد. به طور معمول بچه ها دوست دارند كه قصه هاي شنيده شده را دوباره بشنوند. بازگويي قصه هاي شنيده شده فايده هاي بسياري دارد، زيرا علاوه بر پرورش قدرت حافظه، قدرت بيان بچه ها را نيز تقويت مي كند. بازگو كردن قصه هاي شنيده شده مهم ترين تمرين در پرورش قدرت بيان و تكلم بچه ها است. كودكان طبيعتاً از شنيدن قصه لذت مي برند، زيرا جريان يك زندگي ناشناخته و ماجرايي عجيب را در آن تعقيب و كشف مي كنند.

 

 

دنيـــاي كــــودك، دنيــــای قصــــه

كودكان در دنياي قصه بازي مي كنند، با قصه ها مي خوابند، بيدار مي شوند و زندگي مي كنند. شلوغ ترين بچه ها با آرامش به قصه ها گوش مي دهند، از قصه ها مي آموزند و عبرت مي گيرند و حتي در عالم خواب نيز قصه ها را دنبال مي كنند. اگر قصه گو با دنياي بچه ها آشنا باشد و منطق آنها را بپذيرد ، مي تواند با بهره گيري از فنون قصه گويي، بذر تمام ارزش هاي بزرگ و كوچك اخلاقي و انساني را در كودكان بكارد. چقدر خوب بود اگر در خانه و مدرسه براي پرورش نيكوتر، حتي آموزش بهتر درس ها به فن قصه گويي توجه بيشتري مي شد و آموزش قصه گويي به مدرّسان و معلمان جزء برنامه هاي اصلي تربيت معلم قرار مي گرفت.

ادامـــــه دارد ...


 

بي شك يكي از چيزهايي كه در مطلوب بودن قصه ما را ياري مي دهد يك قصه گوي خوب و ماهر است. قصه گوي خوب، به كلمه ها تسلط كامل دارد و از ارزش آنها با خبر است. او مي تواند روي شنونده اثر بگذارد. قصه گوي خوب به استفاده درست از صفت ها و قيدها توجه دارد و از نيروي ايهام، به هنگام گزينش كلمه هاي خود آگاه است. او مي داند كه به هنگام گفتن داستان مي تواند با كلمه ها حس لمس كردن، چشيدن و بوييدن را منتقل كند. همچنين مي داند كه مي تواند با كلمه ها رنگ، جنس و حتي دما را چنان توصيف كند كه شنوندگانش را به دنبال قصه خود بكشاند. قصه گو تصويرگري است كه به جاي رنگ از كلمه ها استفاده مي كند.

 

كار قصه گو تنها آگاه بودن از نيروي اعجازانگيز كلمه ها و آن چه با خيال كودك انجام مي دهند، نيست، بلكه قصه گو نگران چگونگي رسيدن اين كلمه ها به گوش شنونده نيز هست . او مي داند كه صدايش در رساندن مؤثر كلمه هاي انتخاب شده به گوش شنونده عامل مهمي است. قصه گوي خوب همواره از دام يكنواختي مي گريزد و از تمامي زير و بم ها و طنيني كه صدايش مي تواند به وجود آورد استفاده مي كند. اگر نتوان با استفاده ي مؤثر از صدا به طور دقيق مفاهيم و حالت ها را آفريد ، دست كم مي توان اثر آنها را مشخص تر كرد.

 

ابزار اصلي قصه گو براي انتقال داستان به شنونده، صدا و كلمه هايي است كه ادا مي شود. اگر قصه گو در استفاده ي مؤثر از كلمه ها و صداي خود دقت كافي نداشته باشد، حتي بيان بهترين و هيجان انگيزترين داستآنها هم ضعيف از كار درخواهد آمد.

 

چهــــره و حــــركات قصــه گــــو

به طور كلي رفتار، به ويژه چهره قصه گوي خوب كمك بسيار مؤثري به شنونده مي كند. شنونده ضمن اين كه به كلمه هايي كه به تصاوير داستان جان مي بخشد توجه دارد، در تمام مدت به قصه گو نيز چشم مي دوزد. چهره ي قصه گو اغلب آيينه تمام نماي آن قصه است و به آنچه شنوده مي شنود، جان مي بخشد.

 

قصه گوي خوب بايد چهره اي قابل انعطاف داشته باشد تا اخم و لبخند، ترس و بيم و ساير عواطف را نشان دهد و بر تأثير قصه گويي بيفزايد.حالات چهره بايد منطبق بر حالت هاي داستان باشد و هرگز نبايد به كاريكاتور تبديل شود مگر آن كه داستان چنين ايجاب كند.

 

حركات بايد طبيعي باشد، نه برنامه ريزي شده. به جاي اداها و حالتهاي اضافه و تمـــرين شده اي كه معمولاً درگذشته به عنوان فن بيان آموخته مي شد، بايد حركتها خودانگيخته باشد تا به تأثير قصـــه بيفزايد. در هر حال، در يك قصه گويــــي موفق، چهره چيزي است كه مي تواند در بيان بهتر قصـــه، به قصه گو كمك كند، ولي نبايد بيش از ساير جنبه هاي اين هنر به آن توجه كرد.

 

چشــــم هاي قصــــه گـــــو

چشم هاي قصه گو نقطه تمركز به شمار مي آيد؛ زيرا شنوندگان براي كشف نشانه ها، احساس حالت عاطفي و اطمينان از صداقت قصه گو در تمام مدت قصه گويي بر آن چشم مي دوزند. قصه گو نيز با شنوندگانش رابطه اي چشم در چشم دارد. اين نگاه اوست كه به گونه اي شنوندگانش را به قصه متصل مي كند و به آنها مي گويد كه اين داستان فقط براي آنهاست.

 

قصه گوي ماهر، در طول قصه با گرداندن نگاهش از فردي به فرد ديگر، با شنوندگان رابطه مستقيم چشم در چشم برقرار مي كند. در مواردي مثل اوج گيري داستان يا نقطه ي اوج، قصه گو چشم هاي خود را روي يك شنونده يا روي يك گروه از شنوندگان متمركز مي كند، درست مثل اينكه آن بخش به خصوص فقط به آن گروه تعلق دارد. اين شيوه اغلب سبب تأكيد بيشتر بر آن قسمت مي شود و اثر عاطفي آن را برجسته تر مي كند. البته قصه گو فقط گاه گاهي از اين شيوه استفاده مي كند، زيرا توجه بيش از اندازه به بعضي از شنوندگان مي تواند عاملي براي بي نظمي باشد.

 

قصه گو گاهي مي تواند در حالي كه تأثير خود را همچنان حفظ مي كند چشم از چشم شنوندگان برگيرد و نگاه خود را وراي آن ها، به كوهي خيالي يا قلعه اي كه در داستان توصيف مي كند، بدوزد. او مي تواند با شنوندگان رابطه مستقيم و چشم در چشم برقرار نكند و نگاه خود را به طور مؤثر بر صحنه هاي خيالي و جزئيات رنگارنگ متوجه سازد.

 

اين عمل اغلب سبب مي شود كه تماشاگران براي درك كردن صحنه هايي كه قصه گو توصيف مي كند نگاه او را دنبال كنند. همچنين شيوه درست براي زماني كه قصه گو بايد مكالمه ميان دو يا چند شخصيت داستان را انجام دهد، اين است كه جاي اين شخصيت هاي خيالي مشخص شود و مكالمه مستقيم ميان آنها به وسيله حركت دادن نگاه از جايي به جاي ديگر صورت گيرد. اگر موقعيت سر نيز همگام با حركت هاي چشم تغيير كند، تأثير آن بيشتر خواهد بود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ايجاد انگيزه در كاركنان

بازديد: 185

يكي از بزرگ‌ترين چالش‌ها و دستاوردها براي مديران امروز ايجاد انگيزه در اعضاي تيم‌هاي كاري تحت رهبري آنان است، به گونه‌اي كه اين انگيزه سبب آشكار شدن بيشترين تلاش و جديت در آنان شود. برخي از مديران احساس مي‌كنند كه كاركنان زير نظارت آنان بايد در انجام كارهاي‌شان مسووليت‌پذيري بيش‌تري از خود نشان دهند.

 

به نظر آنان كاركنان براي يافتن پاسخ پرسش‌هاي خود منتظر راهنمايي آنان مي‌مانند. از سوي ديگر مديران خود نيز به دنبال اطلاعاتي هستند تا با آگاهي از آن بتوانند كاركنان را در انجام وظايف فني خود به افرادي باانگيزه و مشتاق تبديل كنند.

پيش از آنكه برخي از راهبردهاي ايجاد انگيزه در كاركنان را بررسي كنيم، يادآوري چند نكته ضروري به نظر مي‌رسد :

 

مديران نمي‌توانند كاركنان خود را در انجام كارها مجبور به انگيزه‌دار شدن كنند. هنر مديريت در ايجاد شرايطي است كه براي با انگيزه كردن افراد بيش‌ترين كارآيي را دارد. افراد سرانجام به شيوه‌اي برانگيخته مي‌شوند و براساس نيازهاي دروني خود، به الهامات و تصويري كه از خود در ذهن دارند، واكنش نشان مي‌دهند. مديران كارآمد مي‌توانند به درون اين فرآيندهاي داخلي گام نهند و از طريق روابطي كه با افراد زير دست خود برقرار مي‌كنند، فضاي كاري مورد نظر را شكل دهند.

 

هيچ فرضيه يا روش واحدي براي بر انگيختن افراد وجود ندارد. انگيزه‌ كاري يكي از موضوعاتي است كه بيشترين مطالعه درباره آن صورت گرفته است و در ادبيات مديريت بسيار يافت می شود. اين واقعيت كه انگيزه بسيار مورد توجه قرار گرفته است ناشي از نقش كليدي اين عنصر در موفقيت يك سازمان است. اين اهميت همچنين نشان دهنده‌ نبود توافق جمعي و نظر عمومي واحد درباره‌ نكاتي است كه ميتواند در افراد انگيزه ايجاد كند.

 

براي با انگيزه كردن كاركنان در انجام جدي امور و نيز نوآور ساختن آنها بيش از يك راه وجود دارد.مديران كارآمد از فرصتها و محدوديتهاي موجود در يك محيط كاري درك درستي دارند. از اينرو بر مواردي تكيه مي‌كنند كه به راستي مي‌تواند در كاركنان انگيزه ايجاد كند.

 

نظــــريه بهداشت محيط انگيــــزشـــي

يكي از نظريه‌هايي كه مي‌تواند براي يك مدير جديد در درك انگيزش كاري بسيار مفيد واقع شود، نظريه‌ي بهداشت محيط انگيزشي است كه طي دهه‌ي 1950 توسط فردريك هرتزبرگ (Frederick Herzberg) مطرح شد. از ديدگاه هرتزبرگ و همكارانش: "عوامل ايجاد كننده‌ي تفكر مثبت در كار متفاوت از عوامل ايجاد كننده‌ي تفكر منفي هستند." آن‌ها ضمن پژوهش‌هاي خود دريافتند كه بيش‌تر كاركنان از عواملي مانند احساس كاميابي، به رسميت شناخته شدن، مسووليت‌پذيري و كارهاي متنوع و جذاب به عنوان عوامل برانگيزاننده ياد مي‌كردند. ديگر عوامل يا جنبه‌هاي كاري يا عوامل بهداشت محيطي به عنوان عواملي در نظر گرفته شدند كه به احساس منفي در محيط كار كمك مي‌كردند. اين عوامل شامل سياست‌ها و خط‌مشي‌هاي سازمان، روابط قابل تصور با سرپرستان، حقوق و دستمزد كم و شرايط نامناسب كاري بودند.

 

اين نظريه افزون بر آن‌كه مي‌تواند به توضيح انگيزه‌ي كاري كمك كند، در پيشنهاد روش‌هاي موثر به مديران تازه كار به منظور تعيين نحوه‌ي تعامل با زيردستان خود موفق است. از ديدگاه اين فرضيه به طور كلي يك مدير مياني در ايجاد انگيزه ميان زيردستان خود موفق‌تر از يك مدير ارشد خواهد بود‎؛ چرا كه اين كار را با مخاطب ساختن محتواي كار يا كيفيت تجربه‌ي كاري انجام مي‌دهد. چندين راه براي يك مدير وجود دارد كه مي تواند از طريق آن‌ها اين هدف را برآورده كند.

 

انتظارات و نيازهاي كــــارمندان‌تان را تشخيص دهيد

شما به عنوان يك مدير تازه كار مي‌خواهيد تا آن‌جا كه ممكن است درباره‌ي عواملي كه مي‌توانند سبب ايجاد انگيزه در كاركنان شوند، اطلاعات به دست آوريد. هر فرد يك ويژگي‌هايي متفاوت از ديگران دارد. ارزش‌ها و علايق افراد با يكديگر متفاوت است. به عنوان مثال، برخي از افراد ممكن است با فرصت يا پيشرفت، انگيزه پيدا كنند، در حالي كه ممكن است براي ديگران ثبات و تداوم موقعيت در كار اولويت داشته باشد. هم‌زمان با تفكر درباره‌ي چيزهايي كه از نظر شما براي ديگران خوب است، مي‌توانيد فرصت‌هايي را براي تجربه‌ي افراد ايجاد كنيد. با اين كار نشان مي‌دهيد كه نياز آن‌ها را درك كرده‌ايد و آن‌ها را در رفع نيازهاي‌شان ياري داده‌ايد.

 

كـــاركنانتان را تقويت كنيد تا احساس كنند به كار خود مسلط هستند

مديران تازه كار به دليل نداشتن اطمينان و تجربه كافي، بيش‌تر به مديريت جزييات تيم‌هاي كاري مي‌پردازند، چرا كه مايلند به عنوان يك متخصص استانداردهاي بالاي كاري را هم‌چنان حفظ كنند. اگر پيوسته سرگرم يادآوري كارهاي افراد به آن‌ها هستيد، سعي كنيد روش‌تان را تغيير دهيد. مديران كارآمد قواعد بازي و انتظارات خود را از كاركنان زيردست مشخص مي‌كنند و بعد به آنها اجازه مي‌دهند كه وظايف خود را به تنهايي انجام دهند. به جاي اطمينان يافتن از تكميل كارهاي مشخص تمركز و توجه خود را به ايجاد استانداردها و انتظارات معطوف كنيد.

 

هرگز تصور نكنيد كه تقدير از افراد در آنها اعتماد به ‌نفس دروغين ايجاد مي‌كند

يكي از بزرگ‌ترين اشتباهاتي كه يك مدير مي‌تواند مرتكب شود، اين است كه تصور كند افراد مي‌دانند چه‌قدر براي سازمان يا تيمي كه در آن عضو هستند، اهميت دارند. راه‌هايي را براي اظهار قدرداني از كاركنان خود، هم به صورت داخلي (درون گروه يا تيم كاري) و هم به صورت خارجي (در جمع مديران و يا ديگر گروه‌هاي كاري سازمان) بيابيد.

به ياد داشته باشيد كه تقدير از افراد بدون اعلام قبلي و به دور از حضور جمع و اعضاي تيم مفيد نخواهد بود. افراد ممكن است با چنين تقديري خوشحال شوند، اما از اعتبار شما كاسته خواهد شد. بايد خود را متوجه فرصت‌هايي كنيد كه براي تقويت كار خوب تيم خود در اختيار خواهيد داشت و نگذاريد هيچ فرصتي بدون بهره‌برداري از دست برود.

 

اعضاي تيم را صادقانه نسبت به جنبه هاي منفي كار و مضرات شغلشان آگاه كنيد

شرايط سازماني متعددي مي‌توانند بر ايجاد انگيزه‌ كاري تاثير منفي داشته باشند. پرداخت كم حقوق، نبود فرصت‌هايي براي پيشرفت و فضاهاي كاري پر سروصدا تنها برخي از مواردي هستند كه مي‌توانند آرامش كاركنان را بر هم بزنند. از آگاه نمودن كاركنان خود نسبت به واقعيت‌هاي شغل‌شان نهراسيد. سرپوش گذاشتن بر جنبه‌هاي منفي كار مفيد نخواهد بود، نشان دادن واقعيت‌ها ( آنگونه كه هستند ) مي‌تواند اعتماد آنها را جلب كند و سبب تقويت انگيزه‌ و روحيه‌ در آنها شود.

 

جمـــــع بندي

براي نشان دادن اين نكات، موقعيت زير را در نظر بگيريد :

كيم (Kim) يك مدير IT تازه كار بود كه از ميان جمعي از مديران براي مديريت شبكه در يك سازمان بزرگ، انتخاب شده بود. به عنوان يك مدير نوظهور، انگيزه لازم را براي انجام يك كار بزرگ داشت و مي‌خواست مطمئن شود كه تيمش به شيوه‌اي هماهنگ و كارآمد كارها و مسووليت‌ها را به انجام خواهد رساند. پس از مدتي كوتاه، كيم نا اميد شد، چون احساس ميكرد گرفتار جزييات كار تيم شده است و نمي‌تواند به كارهاي بزرگ‌تر بپردازد.

 

با مشاورش به طور مفصل درباره‌ نا اميدي خود صحبت كرد. مشاورش درباره شيوه‌هاي كاري او از وي سوال كرد كه چگونه با اعضاي تيم رفتار مي‌كند و انتظارات آنها را چگونه برآورده مي‌كند. به او پيشنهاد كرد كه با هريك از آنها در مورد انتظارات دو طرف به صحبت بپردازد. در نهايت به او توصيه كرد كه از هر يك از آنها بخواهد كار را طوري شكل دهند كه مطابق با شرايط مطلوب آنان باشد.

 

كيم پس از مذاكره با مشاورش احساس كرد كه باري از روي دوشش برداشته شده است. تمركز بر به دست آوردن كيفيت در كار از او به اعضاي تيمش نيز انتقال يافت. همچنين دريافت كه كاركنانش رضايت بيش‌تري از كار كردن با او پيدا كرده اند. اين احساس باعث شد كه بتواند وقت بيشتري را به موضوعات مورد توجه خود اختصاص دهد و در عين حال اعضاي تيم را براي پذيرش مسووليت‌هاي كاريشان تقويت كند.

 

نكته‌ پندآموز اين داستان اين است كه مديران كارآمد استانداردها و انتظارات سطح بالا را براي اعضاي تيم خود تدوين مي‌كنند و بعد به آنها اجازه مي‌دهند كارشان را طوري شكل دهند كه اين انتظارات و استانداردها را برآورده سازد.

 

فــــــراتر از فـــــــرضيه

انگيزه‌ كاري يكي از پرمطالعه‌ترين جنبه‌هاي مديريت است. گستره‌اي از فرضيات براي كمك به توضيح آنچه كه مي‌تواند سبب انگيزش كاركنان در انجام كارهایشان و نوآوري در آنها شود، ارايه شده است. متاسفانه بيشتر اين فرضيه‌ها با يكديگر در تناقض هستند و اغلب در توضيح شايسته‌ و كاملي از انگيزه‌ كاري به دست نمي‌دهند. مديران نمي‌توانند كارمندان خود را وادار به انگيزه‌دار بودن در كارها كنند، اما مي‌توانند آنها را در تسلط يافتن بر كارهايشان تقويت كنند و در فرصت‌هاي مقتضي در صورت دستيابي به اهداف‌ مورد نظر، آنها را مورد تقدير قرار دهند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

سندرم دان

بازديد: 175

سندرم يعنی مجموعه علايم بدنی و ذهنی عارضه ای خاص و و دان نام پزشک انگليسی است که در حدود ۲۰۰ سال قبل اين مجموعه علايم را کشف نمود. علت اين پديده نوعی بی نظمی در ترتيب کروموزومی است که در مراحل جنينی و هنگام تقسيم سلولی رخ می دهد. کسانی که سندروم دان دارند در سلول های بدن خود به جای ۴۶ کرومورزم ۴۷ کروموزوم دارند. کروموزوم بخش بسيار کوچکی از سلول است که ژن ها در آن جمع شده و حاوی اطلاعاتی است که بدن ما را شکل می دهد.

 

به عنوان مثال رنگ پوست، چشم، موها، مونث يا مذکر بودن، در همين بخش کوچک مشخص می گردد. کروموزوم اضافی هر بدن فردی که سندروم دان دارد بر روال شکل گيری موارد ياد شده تأثير می نهد و موجب تغييرات بدنی و ذهنی می شود . افراد با سندروم دان تفاوت هايي با ديگران دارند. بخشی از اين تفاوت ها مربوط به خصوصيات ظاهری افراد و بخشی ديگر مربوط به ويژگی های ذهنی می گردد. مهم آن است که بدانيم سندروم دان مانند سرماخوردگی نيست که کسی به آن مبتلا گردد بلکه قبل از تولد بروز می کند. گرچه اين افراد اغلب به اندازة افراد عادی توانا نيستند، اما استعداد آنان در انجام برخی از امور ما را شگفت زده می کند.

 

نحـــوه اســم گــــزاری سنـــدرم دان

آیا میدانید چرا برای بیماری تروزمی ۲۱ نام سندرم دان گذاشته شده است. در اینجا  به زندگي كه در پس اسامي برخي از شناخته‌شده‌ترين بيماري‌ها قرار دارد، مي‌پردازيم و این برای پاسداشت نیکوئیشان است. بعضي از مشهورترين افراد در جهان به واقع براي ميليون‌ها نفر كه هر روز به نامشان اشاره مي‌كنند، ناشناخته‌اند. نام آنها در فرهنگ لغات گنجانيده شده اما زندگيشان ناشناخته است. اين افراد بيشتر به نام مشهورند كه نامشان بر سخت‌ترين بيماري‌ها نهاده شده اما زندگي‌شان اغلب در داخل و خارج از حوزه پزشكي نيز قابل توجه بوده است. جان لنگدن دان ، مردي كه پس از او نامش به يك بيماري ژنتيكي يعني سندرم دان اختصاص داده شد هرگز نمي‌خواست « دان » (Down) ناميده شود. وي در سال 1828 متولد شد و مايل بود رسما فاميل « دان » را به « لنگدن – دان » تغيير دهد و بالاخره اين كار را كرد.

 

دكتر « لنگدن دان » پيشگام آموزش و پرورش افراد دچار نقص ذهني در بيمارستان خود (نورمنزفيلد) شد. او و همسرش كه مادر كوچولو شهرت داشت ، مجتمعي كه به وسيله يك مزرعه و زمين‌هاي پوشيده از درخت احاطه شده بود را اداره مي‌كردند ، جايي كه بيماران شغلي را مي‌آموختند و حبس و آزار و اذيت آنان ممنوع بود. از دهه 1860 دكتر لنگدن‌دان آثار خود را مبني بر طبقه‌بندي حالات آنان از نظر ويژگي‌هاي ذهني و جسمي منتشر كرد. نام بيماري تحت عنوان منگوليسم تا زماني كه در دهه 1960 رسما واژه « سندرم دان » جايگزين آن شد، مصطلح بود.

 

سنــــدروم دان چگونه در روند رشـــد اثر مـــی گذارد؟

افراد با سندروم دان مراحل رشد ذهنی و جسمی را نسبت به ديگر افراد با تأخير سپری می کنند . آنها نسبت به همسالان خود نشستن، راه رفتن، صحبت کردن، بازی کردن و فعاليت های ديگر را ديرتر می آموزند. اما امروزه با کمک علم توانبخشی (کار درمانی، گفتار درمانی، بازی درمانی و ...) می توان در سرعت رشد حرکتی و ذهنی کودکان با اين عارضه بسيار مؤثر بود. از اين رو بايد به نيازهای توانبخشی اين کودکان از بدو تولد توجه نمود . مراقبت های اوليه مورد نياز که بايد در مدت کوتاهی پس از تولد کودک ارائه گردد زمينه ای فراهم می کند تا کودک با سندروم دان حداکثر استعداد خود را بروز دهد . اين خدمات شامل برنامه های مناسب آموزشی و مراقبت های پزشکی است که بدون شک افراد با سندرم دان را عضو مفيد و مؤثر خانواده و جامعه می سازد.

 

 

 مــــــراحل

 محـــدوده سنی سنـــدرم دان

محدوده سنی معمـــول 

نشستن بدون تكيه

6 تا 30 ماهگی

5  تا  9  ماهگی

چهار دست و پا رفتن

8 تا 22 ماهگی

6  تا 12 ماهگی

ايستـــادن

1 تا 3 سالگــی

8  تا 17 ماهگی 

راه رفتن به تنهايي

1 تا 4 سالگــی

9  تا 18 ماهگی

تک کلمــه

1 تا 4 سالگــی

8  تا 23 ماهگی

عبارتهای دو کلمه ای

2 تا 7 سالگــی

15 تا 22 ماهگی

غذا خوردن با انگشتان  

1 تا 24 ماهگی

7 تا 14 ماهگی 

نوشيدن با ليــوان

12 تا 32 ماهگی

9 تا 17 ماهگی

استفاده از قاشق 

13 تا 39 ماهگی

13 تا 20 ماهگی

کنتـــرل ادرار

 2 تا 7 سالگــی

16 تا 42 ماهگی

 

سنـــدرم دان چگـــونه تشخيص داده مــــی شود؟

تشخيص قطعی سندروم دان با اتکا به مشخصات ظاهری نوزاد قدری دشوار است به همين دليل با انجام کاريوتايپ Karyo Type) تشخيص قطعی مشخص می شود. برخی خصوصيات ظاهری نوزاد با سندروم دان که با شدت و ضعف متفاوتی بروز می کند و الزاماً همة آنها در اين نوزادان وجود ندارد، عبارتند از :

  • شــل بودن عضـــلات بدن  
  • نـــرمی مفاصل و قابليت خم شوندگی بيش از حد معمــول
  • نيم رخ تخت، بينـــی کــــوچک و چشم های کشيده و بادامــــــی
  • بـــزرگی عضلة زبان نسبت به دهـــان 
  • تک شيار عميـــق در کف دست 
  • فاصلة بيش از حد معمـــول بين انگشت شصت پا و انگشتان کناری

آيا کـــودکان با سنـــدروم دان مشکـــلات پزشکــــی خاصی دارند؟

مشکلاتی که ممکن است در برخی از نوزادان با سندروم دان بروز کند عبارت است از :

  • ناراحتی های قلبــــی مادرزادی
  • ابتلا سريع به بيماری های عفــــونی
  • مشکلات تنفسی و برخی ناراحتی های گوارشــــی
  • استرابيسم چشم ( لوچــــی چشم )
  • مشکلات شنوايي و مشکلات ناشی از کارکــــرد غدة تيروييد.

بايد توجه داشت که موارد ياد شده در حد احتمال است و پيشرفت های علم پزشکی درمان اکثر آنها را امکان پذير ساخته است . به گونه ای که افراد با سندورم دان تا سنين بالای (55 سالگی) می توانند به سلامت زندگی کنند.

ادامـــه دارد ....


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نقاشی کودکان

بازديد: 145

نقاشي زبان كودك است. كودكان برخلاف بزرگسالان هستند. آنها از طريق نقاشي كشيدن، قصه گويي، بازي كردن و … شناخته مي شوند. نقاشي به ما كمك مي كند تا به دنياي دروني و روح كودك پي ببريم، بدانيم چه نيازهايي دارد، آيا كودك ناسازگار يا بيمار است؟در بزرگسالي مي خواهد چه كاره شود و … در زیر مفاهيم نقاشي كودكان به صورت كاملا خلاصه شده، آورده شده است. مفهوم خورشيد، ماه، آسمان، زمين، اتومبيل و حيوانات. لطفا توجه داشته باشيد كه شما به كودك، موضوع نقاشي نمي دهيد و خودش آزادانه نقاشي مي كند.

 

۱- خـــورشيد و مـــاه

در اغلب نقاشيهاي كودكان، خورشيد ديده مي شود. خورشيد نشانه امنيت، خوشحالي، گرما، قدرت و به قول روانشناسان خورشيد به معني پدر است. وقتي رابطه كودك و پدر خوب است كودك خورشيد را در حال درخشيدن مي كشد و وقتي رابطه آن دو مطلوب نيست كودك خورشيد را در پشت كوه ناپديد مي كند. ترس كودك از پدر به رنگ قرمز تند و يا سياه در نقاشي ديده مي شود. البته با يك نقاشي ما به قضاوت نمي پردازيم بلكه بايد چندين نقاشي كودك را بررسي كرد. ماه نشانه نيستي است. اغلب كودكان ماه را كنار قبر و قبرستان مي كشند. كودكان در نقاشي خود ماه را با مرگ معني مي بخشند.

 

۲- آسمــــان و زميــــن

آسمان به معني الهام و پاكي است. ولي زمين به معني ثبات و امنيت مي باشد. كودكان خيلي كوچك هيچ وقت خطي براي نشان دادن زمين ترسيم نمي كنند، ولي در سن 5 يا 6 سالگي كه آغاز به درك دلايل منطقي مي كنند به كشيدن زمين نيز مي پردازند.

 

۳- اتــــومبيل

درجامعه امروزي ماشين نشانه قدرت است، به همين دليل در نقاشيهاي كودكان مخصوصاً پسربچه ها ماشين زياد ديده مي شود. وقتي يكي از اعضاي خانواده كه اغلب پدر و گاهي خود كودك است، رانندگي مي كنند، از ديدگاه برون فكني اهميت پيدا مي كند. بيشتر نوجوانان به بهانه اينكه كشيدن تصوير آدم حوصله شان را سرمي برد يا سخت است، از كشيدن شكل آدم خودداري مي كنند اما به اعتقاد پژوهشگران ترجيح دادن كشيدن ماشين در اين دوره خود به خود نشان دهنده وابسته بودن شخص به دنياي خارج و زندگي ماشيني است. البته اين مسائل بستگي به سن، فرهنگ وعوامل ذهني و … نوجوان دارد.

 

۴- حيـــــــــوانات

اگر در نقاشي كودك شما تصاوير حيوانات ديده مي شود ممكن است دلايل مختلفي وجود داشته باشد كه شما با صحبت كردن با كودك پي به آن مي بريد. كودكي كه در روستا زندگي مي كند و يا حيوانات خانگي دارد و يا عاشق حيوانات باشد و يا حتي زياد به باغ وحش برود طبيعي است كه حيوان بكشد. پس فرهنگ و طرز زندگي كودك در خانواده از اهميت زيادي برخوردار است. اگر كودك به نوعي با حيوانات رابطه نداشته باشد و حيوان براي او در دسترس نباشد تصوير حيوان در نقاشي او اهميت خاصي پيدا مي كند. گاهي ممكن است كودك احساس گناه و تقصيري را كه تجربه كرده و جرأت نكرده آن را ابراز كند در نقاشي و در قالب حيوان نشان دهد.

 

مثلاً كودكي ممكن است به دليل اينكه ديشب درجايش خرابكاري كرده و سرزنش شده احساس گناه كرده باشد و در نقاشي اش شكل حيوان خاصي را مثل مارمولك بكشد. كشيدن حيوانات درنده نشانه فشارهاي دروني مخفي كودك است. مثلاً كودكي كه نسبت به برادر كوچكتر تازه به دنيا آمده اش حسادت مي كند، در نقاشي ممكن است گرگ بكشد كه اين نشان دهنده ترس و دلهره كودك از تازه وارد كوچولو است.دوستان خوبم، توجه داشته باشيد كه درتجزيه و تحليل نقاشي كودكان كه كاري بسيار ظريف و حساس است چون يك كار تخصصي و تجربي است شما رأي قطعي نمي دهيد. كودك شما بايد خودش به ميل خودش موضوع نقاشي را اتنخاب كند.

 

شما نبايد بالاي سر او بنشينيد و به او مداد رنگي به ميل خودتان بدهيد. او در نقاشي كردن بايد آزادي كامل داشته باشد. در پايان نقاشي از كودك بخواهيد كه در مورد تصاوير كشيده شده براي شما حرف بزند. اين گونه اطلاعات به شما در تجزيه و تحليل نقاشي كودك كمك مي كند. كودكان را به كشيدن تشويق كنيد اما آنها را مجبور نكنيد كه همين الان براي شما نقاشي بكشند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

آزمون سنجش خلاقيت تورنس

بازديد: 209

پرسشنامه‌اي را كه در پيش رو داريد حاوي 60 سؤال است كه هر سؤال مشتمل بر سه گزينه يا پاسخ مي‌باشد.

لطفاً هر يك از سؤالات را با دقت مطالعه نموده، سپس يكي از پاسخ‌هاي ارائه شده در زير هر سؤال را با علامت ( * ) انتخاب نماييد. بديهي است اظهار نظر واقعي و دقيق شما مد نظر مي‌باشد.

آزمونگــــر پس از اداي جملات بالا براي دستيابـــي به نتيجه آزمون بايد به ازاي هر پاسخ به پاسخ ( الف ) صفــر امتياز پاسخ ( ب ) يـــك امتياز و پاسخ ( ج ) دو امتياز بدهد.

 

جـــــــدول نــــــرم آزمــــــون تــــــورنس:

ميــزان خــلاقيت امتيـــاز

خلاقـــيت بسيـــار زياد : از 120 الـــي 100

خلاقيــــت زيـــاد : از 100 الـــي 85

متـــوسط : از 85 الــي 75

خلاقيت كـــم : از 75 الــــي 50

خلاقـــيت بسيار كـــم: از 50 الـــي پايين

 

پــــــــــرسشنامـــــه

كـــــلاس:

ســــن:

نــــام و نـــام خانــــوادگـــي:

تعداد خواهــــران:

تعـداد بــــــرادران:

چندمين فـــرزند خانــــواده خود هستيد؟

تحصيـــلات پـــدر:

شغل پـــدر:

تحصيلات مــــادر:

شغل مـــادر:

 

1- وقتي با يك مساله خيلي مشكلي روبرو مي‌شويد معمولاً چه مي‌كنيد؟

الف- گـــريه مي‌كنم، چون فكر نمي‌كنم بتوانم مسأله را حل كنم.

ب- گريه نمـــي‌كنم، اما ناراحت مي‌شوم.

ج- سعي مي‌كنم راه مناسبي بـــراي حل مسأله بيابم.

 

2- اگر سرگرم ساختن وسيله‌اي باشيد، ناگهان دريابيد قطعه مهمي از آن گم كرده‌ايد، چه مي‌كنيد؟

الف- كار ار متوقف مي‌كنم.

ب- سعي مي‌كنم قطعه گم شده را پيدا كنم و اگر نتوانم آن را پيدا كنم كار را متوقف مي‌كنم.

ج- قطعة گم شده را پيدا مي‌كنم و اگر نتوانم آن را پيدا كنم به جاي آن قطعة ديگر مي‌سازم.


3- وقتي در مكاني عمومي هستيد، آيا سعي مي‌كنيد حدس بزنيد افرادي كه دور شما هستند دربارة چه چيزي بحث مي‌كنند؟

الف- هرگز علاقه‌مند نيستم حدس بزنم ديگران درباره من چه چيزي بحث مي‌كنند.

ب- گاهي دوست دارم حدس بزنم ديگران درباره من چه چيزي بحث مي‌كنند.

ج- هميشه دوست دارم حدس بزنم ديگران درباره من چه چيزي بحث مي‌كنند.


4- آيا از حل مسائل دشــــوار لذت مي‌بريد؟

الف- خيــــــــر، از حل مسائل دشوار لذت نمي‌برم.

ب- به ندرت از حل مسائل دشوار لذت مي‌برم.

ج- اغلب از حل مسائل دشوار لذت مي‌برم.

 
5- اگر عضو گروهي باشيد كه بايد مسأله‌اي را با همكاري حل كنند، چه مي‌كنيد؟

الف- خودم كاري نمي‌كنم و مي‌گذارم ديگر اعضاي گروه مسأله را حل كنند.

ب- گاهي در آنچه گروه انجام مي‌دهد، شركت مي‌كنم.

ج- به طور فعال در آنچه گروه انجام مي‌دهد، شركت مي‌كنم.


6- وقتــــي كه با مسأله تازه‌اي روبرو مي‌شويد معمولاً چه مي‌كنيد؟

الف- از كسي مي‌خواهم آن را برايم حل كند.

ب- سعي مي‌كنم با كمك كسي ديگر آن را حل كنم.

ج- سعي مي‌كنم اطلاعات بيشتري بدست آورم تا بتوانم خودم آن را حل كنم.


7- اگــــر درگير حل مسألة مشكل رياضــــي باشيد، چه مي‌كنيد؟

الف- از معلــــم يا شخصـــــي مي‌خواهم به من كمك كند.

ب- يك كتاب رياضـــي مــربوط به مسأله را مي‌خوانم.

ج- از منابعي كه در دستـــرس دارم استفاده مي‌كنم.


8- وقتي در گروهي براي حل مسأله‌اي كار مي‌كنيد، اعضاي گروه چگونه از نظرات مبتكرانه شما استقبال مي‌كنند؟

الف- به ندرت از نظرات مبتكرانه من استقبال مي‌كنند.

ب- گاهي از نظرات مبتكرانه من استقبال مي‌كنند.

ج- اغلب از نظرات مبتكرانه من استقبال مي‌كنند.


9- وقتي با مشكلي غير عادي مواجه مي‌شويد، معمولاً آن را چگونه رفع مي‌كنيد؟

الف- اغلب از كســـي كمك مي‌گيـــــرم.

ب- قبل از اينكه از كسي كمك گيرم مدت كوتاهي تلاش مي‌كنم تا خودم آن را حل كنم.

ج- مدتي بسيار طولانــــي تلاش مي‌كنم تا خودم آنرا حل كنم.


10- آيا به نظــــر ديگــــران شما سؤالات مشكلـــي طـــرح مي‌كنيد؟

الف- خيــــر، اين طور فكـــــر نمي‌كنم.

ب- گاهـــي اين طور فكر مــي كنم.

ج- اغلب اين طــور فكر مي‌كنند.


11- آيا معمولاً دوست داريد به كارهـــاي تازه دست بــــزنيد؟

الف- معمولاً به كـــارهاي تازه دست نمــــي‌زنم.

ب- گاهــــي به كارهاي تازه دست مي‌زنم.

ج- اغلب به كارهاي تازه دست مي‌زنم.


12- وقتـــــي با مسأله پيچيده‌اي روبه‌رو مي‌شويد، چه مـــي‌كنيد؟

الف- سعــــي مي‌كنم خود را درگيـــر حل آن نكنم.

ب- ممكـــن است زمان كوتاهــــي براي حل آن تلاش كنم.

ج- زماني بسيار طولانـــي براي حل آن تلاش مي‌كنم.


13- آيا از تجـــارب تازه لذت مـــــي‌بريد؟

الف- از تجارب تازه لذت نمـــي‌برم.

ب- گاهــــي از تجارب تازه لذت مي‌برم.

ج- از تجارب تازه لذت نمـــي‌برم.


14- وقتي در موقعيتي قـــــرار مي‌گيريد كه از عهدة آن برنمي‌آييد.

الف- اغلب به ديگــــران متوسل مي‌شوم.

ب- گاهي به ديگران متــــــوسل مي‌شوم.

ج- معمولاً تــــرجيح مي‌دهم به خودم متكــــي باشم.


15- به آنچه مستقلاً انجام مــــي‌دهيد، چقــــدر اطمينان داريد؟

الف- به آنچه خـــودم مستقلاً انجام مي‌دهم اطمينان زيادي ندارم.

ب- به آنچه خــودم مستقلاً انجام مي‌دهم تا حدودي اطمينان دارم.

 ج- به آنچه خودم مستقلاً انجام مـــي‌دهم اطمينان زيادي دارم.


16- آيا از انــــجام آزمايش‌هاي علمـــــي لذت مي‌بريد؟

الف- از انجام آزمايش لذت نمــــي‌برم.

ب- از انجام آزمايش تا حــــدودي لذت مي‌برم.

ج- از انجام آزمايش خيلـــي لذت مي‌برم.


17- آيا هــــرگـــــز به رويا فـــــرو مي‌رويد؟

الف- خيــــر، من به رويا فرو نمي‌روم.

ب- گاهي، اگـــــر وقت داشته باشم به رويا فرو مي‌روم.

ج- اغلب اگـــــر وقت داشته باشم به رويا فــــرو مي‌روم.


18- در بيان مطالب خود با چه سهولتـــي از كلمات استفاده مي‌كنيد؟

الف- معمـــــولاً اشكـــــــال دارم.

ب- گاهـــــــي اشكــال دارم.

ج- به ندرت اشكـال دارم.


19- بيان شمـــــا تا چه اندازه خــــــوب است؟

الف- مطالبم را به خوبي بيان نمـــــي‌كنم.

ب- گاهــــي مطالبم را به خوبي بيان مي‌كنم.

ج- اغلب مطالبــــم را به خوبـــــــي بيان مــي‌كنم.


20- نــــوشتن شما تا چه اندازه خــــوب است؟

الف- در نوشتن نظـــــراتم اشكال دارم.

ب- شايد بتوانـــــــم نظراتم را بنويسم.

ج- كاملاً مي‌توانــــم نظراتم را بنويسم.


21- اگر عده‌اي از افراد به نحوي غير منتظره از شما بخواهند بيش از پنج دقيقه دربارة موضوعي صحبت كنيد تا چه اندازه از عده اين كار برخواهيد آمد؟

الف- از عهده‌اش بر نخواهم آمد زيرا براي آن آمادگــــي نداشته‌ام.

ب- نهايت سعي خود را خواهــــم كرد تا از عهده آن بر ايم.

ج- به خوبـــي از عهده ‌آن بر خواهــــم آمد.


22- براي توصيف چيزي با چه سهولتي به كلمات دست پيدا مي‌كنيد؟

الف- معمــــولاً اين كار برايم دشـــوار است.

ب- گاهــي اين كار بــرايم آسان است.

ج- اغلب اين كار برايم آسان است.


23- آيا به شغلي علاقه داريد كه مستلزم فراهم ساختن انديشه‌هاي بسيار باشد؟

الف- علاقـــــه‌مند نخواهم بود.

ب- شايد علاقــــه‌مند باشــــم.

ج- هميشه علاقــــه‌مند خــــواهم بود.


۲۴- براي بيان يك انديشه با چه سهولتي به كلمات مترادف دست پيدا مي‌كنيد؟

الف- معمولاً اين كار برايـــــم دشـــــواراست.

ب- گاهي اين كار بــــرايم آســـان است.

ج- اغلب اين كار برايم آسـان است.


25- اگر به ناچار در مسابقه‌اي شركت كنيد كه در آن بايد تا حد امكان كلمه‌هاي بسياري را كه با حرف « ج » شروع مي‌شوند بيان نماييد. تا چه اندازه از عهدة اين كار برمي‌آييد؟

الف- چند از عهدة اين كار برنمـــي‌آيم.

ب- تا اندازه‌اي از عهدة اين كار برنمــــي‌آيم.

ج- در حد خيلي زيادي از عهدة اين كار برمـــي‌آيم.


26- اگر از شما خواسته شود در مسابقه‌اي شركت كنيد كه در آن بايد چيزهاي متعلق به يك طبقه معين مانند غذاها يا گياهان را نام ببريد تا چه اندازه‌اي از عهده اين كار برمي‌آييد؟

الف- چند از عهــــدة اين كار برنمي‌آيم.

ب- تا اندازه‌اي از عهدة اين كار برنمـــــي‌آيم.

ج- در حد خيلي زيادي از عهدة اين كار برمـــي‌آيم.


27- چند جمله مي‌توانيد بنويسيد كه همة آنها با كلمة « همه » شروع شود؟

الف- مي‌توانــــم فقط چند تا بنويسم.

ب- مي‌توانم تعــــدادي بنويسم.

ج- مي‌توانم تعداد زيادي بنـــــويسم.


28- آيا مي‌توانيد غير از كاربرد معمولي اشياء موارد استفاده ممكن ديگري نيز براي آنها پيدا كنيد؟

الف-اين كار بـــــرايم خيلي دشوار است.

ب- شايد بتوانم چند مورد استفاده ديگـــــر پيدا كنم.

ج- مي‌توانـــم موارد استفادة بسياري پيدا كنم.


29- نوشتن تعداد زيادي داستان تازه چقد برايتان آسان است؟

الف- اين كار برايـــــم دشــوار است.

ب- مي‌توانم چند داسـتان بنويسم.

ج- مي‌توانم داستــــان‌هاي بسيار بنويسم.


30- كداميك از موارد زير برايتان آسان‌ترين است؟

الف- حفظ يك شعـــــر ده بيتي.

ب- تفسير يك شـــــعر ده‌ بيتي.

ج- سرودن يك شعــــر ده بيتي.


31- اگر از شما خواسته شود تا مقاله‌اي براي روزنامه دربارة جامعة خود بنويسيد، ترجيح مي‌دهيد درباره كداميك از موارد زير بنوسيد؟

الف- آنچه را كه پيش از آن دربارة جامعه‌ام نوشته شده است خلاصه مي‌كنم.

ب- بر آنچه كه پيش از آن دربارة جامعه‌ام نوشته شده است اطلاعات ديگري مي‌افزايم.

ج- پس از مطالعه مطالبي كه پيش از آن دربارة جامعه‌ام نوشته شده است به نوشتن مقالة خود اقدام مي‌كنم.

 
32- از كدام مورد زير بيشترين لذت را مي‌بريد؟

الف- از مطالـــعه كتاب‌هاي معـــــروف لذب مي‌برم.

ب- از مطالعه كتاب‌هاي معروف و نوشتن چند كتاب توسط خودم لذت مي‌برم.

ج- از نوشتن كتاب‌هاي خـــــودم لذت مي‌برم.


33- در طراحي اسباب‌بازي‌هاي جديد براي كودكان موفق مي‌شويد؟

 الف- چندان مـــــــوفق نخواهم بود.

ب- شايد بتوانم چند طـرح ارائه كنم.

ج- مي‌توانم طــــــرح‌هاي بسياري ارائه كنم.


34- اگر به جاي معلم به كلاس كودكستاني برويد و طرح درس نداشته باشيد تا چه اندازه از عهدة آن برمي‌آييد؟

الف- شكست خواهــــــم خورد.

ب- مشكل خواهــم داشت.

ج- موفق خواهــم شد.


35- نوشتن مترادف‌هاي بسيار براي كلمه «سريع» چقدر برايتان آسان است؟

الف- اين كار بــــــرايم خيلي دشوار است.

 ب- اين كار تا اندازه‌اي برايم دشوار است.

ج- اين كار بــــرايم آسان است.


36- فرض كنيم همه راه‌هاي معمولي براي گرم كردن غذا را از دست داده‌ايم، تهية فهرستي طولاني از راه‌هاي ديگر براي گرم كردن غذا چقدر برايتان آسان است؟

الف- اين كار بـــــرايم خيلي دشوار است.

ب- اين كار تا اندازه‌اي برايم دشوار است.

ج- اين كار بـــرايم آسان است.


37- اگر ناچار به ايراد سخنراني باشيد تا چه اندازه از عهدة آن بر مي‌آييد؟

الف- به طور كامل از روي يادداشتهايم مــــــي‌خوانم.

ب- بيشتــــر از روي يادداشتهايـم مــــي‌خوانم.

ج- گاهــي به يادداشتهايـم نگاه مي‌كنم.


38- اگر با گروهي از دوستانتان بايد و آنان از شما بخواهند درباره چيزي كه در آن تجربه داريد يك ساعت صحبت كنيد چه كار مي‌كنيد؟

الف- سعي مي‌كنم از صحبت كــــردن دربارة آن خودداري كنم.

ب- مي‌توانم فكـــــــر كنم و چيزهاي بگويم.

ج- مي‌توانم مدتي طولانـــــي دربارة آن صحبت كنم.


39- آيا هـــرگــــز به شغلي علاقه‌منديد كه مستلــــزم ســر هم كردن داستان در مقــابل شنــــوندگان باشد؟

الف- علاقه‌منــــــد نيستم.

ب- شايد علاقه‌مند باشم.

ج- علاقه‌منـــد هستم.

 
40- وقتي ناچار باشيد با كسي كه فارسي خوب بلد نيست ارتباط برقرار كنيد يافتن راه‌هاي ساده‌تر براي بيان مطالب خود به فارسي تا چه اندازه برايتان آسان است؟

الف- معمولاً اين كار بــــــــرايم دشوار است.

ب- گاهــــي اين كار برايم دشـوار است.

 ج- اغلب اين كار بـرايم آسان است.


41- چقدر از ساختن چيزهاي جديد لذت مي‌بريد؟

الف- معمولاً از ساختن چيـــــــــزهاي جديد لذت مي‌برم.

ب- گاهي از ساختن چيـــــزهاي جديد لذت مـي‌برم.

ج- اغلب از ساختن چيـزهاي جديد لذت مي‌برم.


42- با افرادي كه به سختي متقاعد مي‌شوند چگونه برخورد مي‌كنيد؟

الف- در يافتــــن دلايل متقاعد كننده اشكال دارم.

ب- سعــــي مي‌كنم براي متقاعد كردن آنها دلايل مختلف بيابم.

 ج- براي متقاعد كردن آنان دلايل بسيار مــــي‌يابم.


43- وقتي مي‌خواهيد كار پيچيده‌اي را انجام دهيد، معمولاً كدام روش را بر مي‌گزينيد؟

الف- روشــــــــي واحد مي‌يابم.

 ب- شايد بتـــوانم چند روش بيــابم.

ج- مي‌توانم روش‌هاي متنوعــــــي بيابم.

 
44- چه نوع كاري را بيشتر دوست داريد؟

الف- كاري كه تقريباً همة مـــراحل آن از پيش مشخص و معين شده باشد.

ب- كاري را كه بخشي از آن از پيش مشخص شده و بخشي از آن نيازمند به ابتكار باشد.

ج- كاري را كه بيشتر مـــــراحل آن نيازمند ابتكار باشد.

 
45- آيا توضيح دلايل رفتار پيچيده مانند رفتار يك كودك نابهنجار براي شما دشوار است؟

الف- توضيح رفــــتار پيچيده براي من خيلي دشوار است.

ب- مي‌توانم تــــوضيحات كلي ارائه دهم.

ج- مي‌توانم تـــــوضيحات بسياري ارائه دهم.


46- اگر به يك گردهمايي دعوت شويد تا مسايل جامعه خود را مورد بحث قرار دهيد، تهية فهرستي طولاني از مسايل آن چقدر برايتان دشوار است؟

الف- خيلــــي دشـوار است.

ب- تا حــــدي دشــــــــوار است.

ج- چنـــــــدان هـــــــــم دشوار نيست.


47- اگر از شما دعوت شود تا به انجمن شهر به منظور دريافت كمك مالي پيشنهادهايي ارائه دهيد تا چه اندازه از عهدة اين كار بر مي‌آييد؟

الف- ارائه پيشنهادهايــــي فراتر از آنچه شــواري شهر قبلاً در نظر گـــرفته است برايم دشوار است.

ب- مي‌توانم تعداد اندكي پيشنهاد فــراتر از آنچه قبلاً شوراي شهر در نظــر گرفته است ارائه دهم.

ج- مـــي‌توانم پيشنهادهاي زيادي فراتر از آنچه قبلاً شوراي شــــهر در نظر گرفته است ارائه دهم.


48- آيا مي‌توانيد به يك معلم كلاس اول كمك كنيد تا راه‌هاي گوناگون بسياري براي آموزش اعداد بيابد، به طوري كه به فراگيري اعداد علاقه‌مند شوند؟

الف- خيـــــر، نمي‌توانم اين كار را انجام دهـــم.

ب- شايد بتوانم چند راه معـــدود ارائه دهم.

 ج- بله مـــي‌توانم راه‌هاي گــــوناگون بسياري ارائه دهم.


49- كمك فكري به مدرسه‌اي با امكانات محدود، براي دستيابي به راههايي جهت تأمين امكانات ورزشي و سرگرمي‌ها چقدر براي شما آسان است؟

الف- خيلــي دشوار است.

ب- مــــي‌توانم راه‌هاي جديدي ارائه دهم.

ج- مي‌توانم راه هاي بسيــاري ارائه دهم.


50- وقتي حادثة غير عادلانه براي شما رخ مي‌دهد، آيا سعي مي‌كنيد به عوامل مختلفي كه احتمالاً در آن دخالت داشته‌اند پي‌ببريد؟

الف- سعــــي نمي‌كنم.

ب- گاهي سعـــي مي‌كنم.

ج- معمولاً سعــــي مي‌كنــــــم.

 
51- وقتي حادثة عجيبي رخ مي‌دهد، معمولاً چه مي‌كنيد؟

 الف- به آن توجه نمـــي‌كنم.

 ب- به جستجوي برخي از علل اصلـــي آن مي‌پردازم.

 ج- به جستجـــوي همة علل ممكن مي‌پردازم.


52- وقتي به چيزي علاقه‌مند مي‌شويد، چقدر به جزئيات آن توجه مي‌كنيد؟

الف- زياد به جزئيات تــــوجه نمــــي‌كنم.

ب- به جزئيات كلـي آن توجه مي‌كنم.

ج- به همه جــــزئيات آن توجه مي‌كنم.


53- وقتي كه به آواز گوش مي‌كنيد، چقدر به محتواي آن توجه مي‌كنيد؟

الف- هــــرگـــــز توجه نمي‌كنم.

ب- گاهـــي تـــوجه مي‌كنم.

ج- خيلــي توجه مي‌كنم.


54- وقتي به يك اثر هنري نگاه مي‌كنيد آيا به آنچه كه هنرمند سعي دارد بگويد توجه مي‌كنيد؟

الف- به آنچه هنرمند سعي دارد بگويد، نمي‌انديشم.

ب- گاهي اوقات به آنچه كه هنرمند سعي دارد بگويد، مي‌انديشم.

ج- اغلب به آنچه كه هنرمند سعي دارد بگويد، مي‌انديشم.


55- وقتي يك نمايش بدون كلام (پانتوميم) تماشا مي‌كنيد، چه واكنشي نشان مي‌دهيد؟

الف- فقط براي لذت بردن تماشا مي‌كنم.

ب- آن را تماشــا مي‌كنـــم و سعي مي‌كنم پيام عمومي آن را درك كنم.

ج- آن را تماشا مي‌كنم و سعــي مي‌كنم همة پيام آن را درك كنم.


56- پس از تماشاي فيليم كه شما را تحت تأثير قرار داده است، معمولاً چه مي‌كنيد؟

الف- به كار بعــدي خود مي‌پردازم.

ب- شايد دربارة يك جنبه از فيلم با ديگــران صحبت كنم.

ج- دربارة حوادث فيلم فكــر مي‌كنم و دربارة آنها با ديگران صحبت مي‌كنم.


57- وقتي نامه‌اي مي‌نويسيد، معمولاً چه مطالبي در آن مي‌گنجانيد؟

الف- دربارة چيزهايي مي‌نويسم كه ديگران به دانستن آن نيازمندند.

ب- دربارة مهمتـــرين حوادث مي‌نويسم.

ج- دربارة جزئيات زندگــــي خودم مي‌نويسم.


58- وقتي كه كتابي را مي خوانيد، آيا آنچه را مي‌خوانيد در ذهن خود مجسم مي‌كنيد؟

الف- آنچه را مــي‌خوانم در ذهن خود مجسم نمي‌كنم.

ب- آنچه را مي‌خوانم گاهـــي در ذهن خود مجسم مي‌كنم.

ج- همه آنچه را كه مي‌خوانم مجســم مي‌كنم.


59- در آنچه كه انجام مي‌دهيد از چه مقدار پيچيدگي لذت مي‌بريد؟

الف- از انجام امـــور ساده و سر راست لذت مي‌برم.

ب- از انجام امـــور زندگي پيچيده لذت مــي‌برم.

ج- از انجام امـور بسيار پيچيده لذت مي‌برم.


60- چقدر به جزئيات كاري كه انجام مي‌دهيد، مي‌پردازيد؟

الف- به ندرت به جزئيات مـــي‌پـــــردازم.

ب- گاهـــي به جزئيات مي‌پــــردازم.

 

ج- اغلب به جزئيات مي‌پـــردازم.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:23 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 212

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس