تحقیق درباره Plain Beamngs (بيرينگهاي ساده )
تحقیق درباره Plain Beamngs (بيرينگهاي ساده )
در صفحات بعدي ماروشها و دادهها و اطلاعاتي را در مورد طراحي بيرمنيگهاي Beamngs روغنكاري شده به صورت هيدروليكي رودين ميكس يا بيرينگهاي Full – Film (فيم – كامل )انواع ژورنال و thwust ارائه كردهايم، به هر حال قبل از اين كه اين روش و متدها را بيان كنيم. به نظر ميرسد كه مفيد باشد اگر ما ابتدا آن جنبههايي بيرينگ Beamngs مربوط به انواع قابل دسترس بيرينگ را مورد بررسي قرار دهيم. روش روغنكاري و روشهاي ( روغنكاري: سختي و براق سازي سطح: روشهاي ماشيني كردن machining، علامتها (seals) و نسبتهاي طول به قطر باي كاربردهاي مختلف.
در پاراگراف بعدي بخشهاي مربوط به طراحي يك در مورد اين مسائل را به وجود ميآورد و تعديلاتي پلاتي دربارهاي قابل مجاز allowable Leamn))از زماني كا ساير شرايط عمل كنند. full-film در يك بيرينگ Beamngs وجود دارد را ارائه ميكند.
ردههايبيرينگهاي ساده (Plain Beamng)–Beamng (بيرينگ ) نايي كه لغزشهايي در مقايسه بين سطحهاي mating (مات كننده ) ايجاد ميكنند شامل سه دسته كلي هستند: بيرينگهاي راديال كه شافتهاي چرخنده Rotating shafls يا ژورنالها journals را حمايت ميكنند. بيرينگهاي Thnust كه بارهاي محوري را در بخشهاي چرخنده ايجاد ميكند. و بيرينگهاي guide يا Alipper كه قسمتهاي متحرك را در يك خط مستقيم هدايت ميكند. بيرينگهاي لغزنده راديال ما كه به طور عمومي بيرينگ هاي Sleeve (استوانهاي ) ناميده ميشوند ممكن است چندين ن.ع مختلف باشد، كه معموليترين آنها بيرينگ Plain full jouwnal است. كه در 3600 با mating jouwnal خود ميباشد، و بيرينگ pawtial jouwnal كمتر از 180 درجه دارد. اين نوع آخري زماني مورد استفاده قرار ميگيرد كه جهت بار ثابت ميباشد و مزايايي مانند سادگي، راحت روغنكاري، كاهش اصطحلاك را دارد.
جنبشهاي نسبي بين بخشهاي بيرينگ هاي ساده ميتواند اتفاق بيفتد. (I) يك لغزش خالص بدون وجود مايع يا واسطه روان كننده گازي بين سطوح متحرك نظير همراه عمل خشك نايلون و تفلون (z) همراه روغنكاري هيرروديناميكي كه در آن يك گوه (wedge)يا film bildup واسطه روغنكاري كننده توليد شده است. همراه جدايش كلي يا بخشي سطوح بيرينگ (3) همراه روغنكاري (روان كنندگي ) هيدرواستاتيك كه در آن يك واسطه روان كننده تحت فشار بين سطوح mating ايجاد مي شود كه يك نيروي مخالف در برابر بار به كار رفته يا جدا شدن اين سطوح ايجاد مي كند. و (4) همراه يك شكل يا هيبريدب يا تركيبي روغنكاري هيدروديناميكي و هيدرواستانيكي.
در زير تعدادي از مزايا و مصدات بيرينگ هاي (plain) تماس لغزشي در مقايسه بيرينگهاي (ضد سايش) تماس غلطشي ذكر شده است.
مزايا: 1- نياز به فضاي كمتر. 2- در هنگام كار كردن آرامتر و كمسر و صداتر هستند. 3- از لحاظ هزينه قيمت پايينتري دارند، بخصوص در توليد با حجم بالا؛ 4- استحكام و انعطافناپذيري و خمشناپذيري بيشتري دارند. طول مدت استفاده آنها به طور كلي به خاطر fatigue محدود نيست.
زيانها:1- داراي اصطكاك و سايش بالاتر ميباشد كه در نتيجه منجر به مصرف نيروي بيشتري ميشود. 2- در سيستم روغنكاري آمادگي بيشتري براي خراب شدن توسط مواد خارجي دارد.
3- احتياج به روغنكاري (Lubwication) بيشتري دارند.
4- آمادگي بيشتر براي خراب شده توسط تجهيزات روغنكاري مزاحم دارد.
انواع بيرينگهاي Jouwnal انواع بسياري از اشكال بيرينگ Jounal به وجود آمده است: كه تعدادي از آنها در شكل I نشان داده شده است.
بيرينگهاي حفره – محيطي Circumferential- bearings، شكل I(a) يك حفره روغني (groove) 1/0 دارد كه در در اطراف بيرينگ گسترش دارد. روغن تحت فشار در اين حفره باقي ميماند. حفره بيرينگ را به دو بيرينگ كوتاهتر تقسيم ميكند. به هر حال فوايد مربوط پايداري كم اهميت ميباشد، و اين طراحي به طور كلي در wecipwating – load main و بيرينگهاي ميلهاي ارتباطي به خاطر يكپارچگي توزيع روغن استفاده ميشود.
بيرينگهاي استوانهاي كوتاه راهحلي بهتر نسبت به بيرينگ ciwcum fewential – gwoove براي كارهاي سرعت بالا و بار كمتر ميباشد. غالباً بيرينگ براي افزايش واحد بارگذاري به يك ميزان واقعي كوتاه شود، كه باعث ميشود شباهت (shaft) در يك وضعيت مختلفالمركزي اساسي در بيرينگ قرار ميگيرد. تجربه نشان داده است كه به ندرت ناپايداري به وجود ميآيد زماني كه مختلفالمركزي شافت از 6/0 بيشتر ميباشد. بيرينگهاي بسيار كوتاه غالباً براي اين نوع كاربرد استفاده ميشود. زيرا آنها يك ظرفيت بارگذاري – چرخش موقت بالاتر توليد نميكنند. بيرينگهاي cylindwical- orwshot شكل (b) زماني استفاده ميشوند كه سرعتهاي سطحي fprn10000 يا بيشتر وجود دارد، و جايي كه جريان روغنكاري اضافي براي حفظ يك درجه حرارت بيرينگ معقول مطلوب است به كار برده ميشود. اين بيرينگ يك حفره ciwcumfewential وسيع دارد كه از يك حفره روغن محوري به حفره ديگر در طول نيمه بالايي بيرينگ گسترش دارد غالباً روغن براي حفره twailing- wdgeoil پذيرفته شده است. يك سوراخ ورودي براي كنترل جريان روغن به كار برده مي شود. عملكرد كولر از حذف كردن عمل sheawing در طول يك بخش بزرگ از نيمه بالايي بيرينگ و به وسيله يك گسترش و محدوده بزرگ از جريان اضافي روغن سرد در طول نيمه بالايي بيرينگ به وجود ميآيد.
بيرينگهاي فشاري، شكل (c) 1- يك حفره در طول نيمه بالايي بيرينگ به كار رفته است. حفره در يك dam (سد) تيز در حدود جهل و پنج درجه به صورت عمودي در جهت چرخش شافت shaft)) به پايان ميرسد. روغن به درون اين حفره با عمل shwar حاصل از چرخش شافت وارد ميشود و سپس به وسيله dam (سد) متوقف ميشود. در عملكرد با سرعت بالا، اين موقعيت يك فشار بالا در طول نيمه بالايي بيرينگ به وجود ميآورد. فشار به وجود آمده در حفره روغن و در اطراف نيمه بالايي بيرينگ بار را در نيمه پاييني بيرينگ افزايش ميدهد. اين بار توليد شده مختلفالمركزي شافت را افزايش ميدهد. اگر eccentricity (نا هم مركزي) به ميزان 6/0 يا بيشتر افزايش يابد ميتواند باعث عملكرد پايدار تحت شرايط سرعت بالا، كه باعث افزايش بارگذاري موثر ميشود. اين نوع طراحي يك زمان اوليه دارد. كثيفي موجود در روغن باعث خراشيدگي و سايش لبه تيز dam (سد)ميشود و به قابليت ايجاد فشار بالا آسيب ميرساند.
بيرينگهاي حفرهاي- چندگانه شكل (d) 1، گاهي اوقات براي ايجاد جريان افزايش يافته روغن استفاده ميشود. به نظر ميرسد كه وقفه و گسيختگي در روعن باعث ميشود كه بيرينگ يك عملكرد پايدار را نشان دهد.
بيرينگ هاي بيضوي شكل (e)I واقعاً بيضوي شكل نيستند، اما از دو بخش سيلندري شكل تشكيل يافتهاند. اين بيرينگ دو قطعهاي، يك فاصله ايمن (clearance) بزرگ در جهت شكاف (split) دارد.و يك حد مجاز يا فاصله ايمن كوچك Snall clewance)( در جهت بارگذاري با زواياي راست نسبت به split (شكاف) دارد. در بارهاي سبك ، شافت نسبت به هر دو نيمه بيرينگ در حالت مختلفالمركز (wccwntwic) قرار ميگيرد، و شايد بيرينگ بيضوي شكل يك حريان روعن بالاتر نسبت بيرينگ سيلندري شكل نظيرش داشته باشد.
بيرينگهاي Eeeiptical- overshowt (كه در شكل نشان داده شده است.) بيرينگهاي بيضور شكلي هستند كه در آنها نيمه بالايي به وسيله يك حفره روغن وسيع در تماس با حفرههاي روغني محوري قرار گرفته است. اينها قابل مقايسه با بيرينگهاي cylindwical –overshort (سيلندري شكل خيلي كوتاه هستند)
بيرينگهاي بيضوي شكل جابهجا شده، شكل (F)I در مراكز تقانهاي دو بيرينگ هم در جهت عمودي و هم در جهت افقي جابهجا ديده ميشود. اين طراحي نسبت به يك بيرينگ سيلندري شكل منحني (stiffness) بيشتري هم در جهات افقي و هم در جهات عمودي دارد. همچنين جريان روغن بزرگتري نيز دارد. اين به طور وسيعي مورد استفاده قرار ميگيرد، اما باعث پايداري بالا و عملكرد سرمايشي بالا ميشود.
بيرينگهاي Three- Lobe كه از برش عرضي سه مكان دايرهاي شكل ساخته شدهاند.
اينها به صورت بيرينگهاي crntioil whip زمانيكه مركزهاي منحني هر يك از اين Lobe ها به درستي در خارج از دايره clearance قرار گيرد كه مركز شافت ميتواند در داخل بيرينگ باشد. سه حفره محوري براي تامين روعن وجود دارد. اين يك طراحي بسيار مشكل براي سازنده ميباشد زيراا اين لازم و ضروري است كه آن را به صورت سه بخش توليد كند. سوراخ (bore) به وسيله گوههايي كه بين هر يك از اين سه بخش وجود دارند ماشيني شده است. گوههابعد از اينكه ماشيني شدن كامل شد حركت ميكنند.
بيرينگ هاي Pivoted – shoe شكل (h)I يكي از بيرينگ هاي بسيار پايدار هستند. سطح بيرينگ به سه بخش يا بيشتر شده است كه هر يك از اين بخشها نسبت به مركز محوردار شدهاند. درعمل، هر كدام از shoe ها براي ايجاد يك فيلم روغن گوهاي شككل wcdge- shaped 0/1 film كج شدهاند. بنابراين يك نيرو را به وجود ميآورند كه تمايل دارد شافت (shaft) را به صرف مركز بيرينگ هل دهد. براي چرخش در يك جهت، shoe ها گاهي اوقات در نزديكي يك انتها محوردار شدهاند و به وسيله خميده شدن به طرف شافت نيرو وارد ميكنند.
بيرينگهاي Nutwacker شكل (j) I از دو بيرينگ نيمه سيلندريكالي تشكيل شدهاند بيرينگ قسمت بالايي به آزادي ميتواند در جهت عمودي حركت كند و به سمت شافت به وسيله يك سيلندر هيدروليكي نيرو وارد ميكند. فشار روغن خارجي ممكن است براي بارگذاري در نيمه بالايي بيرينگ توسط سيلندر هيدروليكي مورد استفاه قرار گيرد. با اين كه ممكن است روغن با فشار بالا از نيمه پايين بيرينگ به دست آيد كه اين عمل به وسيله Tapping يك سوراخ به داخل فيلم روغن با فشار بالا انجام ميشود بنابراين يك بيرينگ self- louding را به وجود ميآورد. نوعي كه ميتواند ناهممركزي eccentwicity بيرينگ را نسبت به نقطه افزايش دهد و باعث ميشود يك عملكرد پايدار حاصل شود. بيرينگهاي هيدرواستاتيكي – بيرينگهاي هيدرواستاتيكي زماني مورد استفاده قرار مي گيرند كه شرايط عمل كننده به روغنكاري fullfilm نياز دارد كه به طور هيدروديناميكي نميتواند ايجاد شود. بيرينگ به صورت هيدروليكي روغنكاري شده چه thwust و چه wadial باشد تحت فشار حاصل از يك منبع خارجي روغنكاري ميشود. بعضي از مزاياي بيرينگهاي هيدرواستاتيكي نسبت به ساير بيرينگها به قراري است كه ذكر ميشود.
اصطكاك و سايش كمتر: ظرفيت بارگذاري بالا قابليت اعتبار بالا، سختي بالا، و طول عمر طولاني.
بيرينگ هاي هيدرواستاتيكي به صورت موفقيتآميزي براي بسياري از كاربردها مورد استفاده قرار ميگيرد شامل ابزار ماشيني، آسيابهاي غلطشي (rolling mills) و ساير ماشينآلات با حركت كند و بارگذاري سنگين. به هر حال تكنيكهاي خاصي شامل يك دانش مربوط به مولفههاي هيدروليكي خارجي كه براي package (دستهبندي كردن) بيرينگ مورد نياز است. طراح در مورد استفاده از اين نوع بيرينگ بدون يك دانش كامل در مورد تمام جنبههاي مشكلات، بايستي هشيار و محطاط باشد. تعيين و مشخص كردن اجراي عمل كننده بيرينگهاي هيدرواستاتيكي يك قسمت ويژه از رشته روغنكاري (Lubrication) ميباشد كه در كتابهاي مرجع خاصي به آن پرداخته شده است.
طراحي : طراحي در يك بيرينگ لغزشي به طور كلي در يكي از دو طريقي كه ذكر ميشود، انجام ميشود: (1) يك بيرينگ تحت شرايط مشابهي عمل ميكند كه به عنوان يك مدل يا پايه و اساس ميشود كه با استفاده از آن بيرينگ جديد طراحي مي شود.
(2) در غياب هز تجربه قبلي مربوط به بيرينگهاي مشابه در محيطهاي مشابه ظرفيتهاي خاصي در ارتباط با شرايط عمل و نيازهاي عملياتي ساخته ميشود و يك طراحي آزمايشي بر اساس پارامترهاي طراحي كلي يا قوانين thumb انجام ميشود. آناليزهاي مفصل مربوط به روغنكاري (lubwication) براي انجام طراحي و جزئيات عمليات و نيازها انجام ميشود.
روشهاي عملكرد بيرينگ- توانايي جابهجايي بار يك بيرينگ لغزشي bearing) Sliding) بر اساس نوع فيلم سيال (fuid film) بين سطوح متحركش شكل گرفته است. تشكيل و شكلگيري اين نوع فيلم از يك جهت به طراحي بيرينگ و از جهت ديگر به سرعت چرخش بستگي دارد. بيرينگ سه شيوه يا قسمت طراحي عمليات دارد كه شامل full- film، mixed film و روغنكاري مرزي (boundary lubrication) ميباشد كه همراه با تاثيرات سايشي و اصطكاكي در شكل شماره 2 نشان داده شده است. در ارتباط با عملكرد فيزيكي اين سه شيوه ميتواند به صورت زير توصيف شود.
1- full –film يا روغنكاري هيدروديناميكي يك جدايش فيزيكي كامل از سطوح لغزشي را به وجود ميآورد كه منجر به اصطكاك و سايش كمتر و طول عمر بالا ميشود. براي انجام دادن روغنكاري Lubrication) )full- film در شرايط هيدروديناميكي، پارامترهاي زير بايستي انجام شوند. 1- روغن كاري انتخاب شده ويزكوزيستي مناسبي براي عمليات ارائه شده دارد.
2- سرعتهاي جرياني روغنماري مناسب حفظ شدهاند.
3- روشهاي طراحي مناسب و ملاحظات طراحي مناسب مورد استفاده قرار گرفتهاند.
4- سرعت سطح در بيشتر از 25 فوت در هر دقيقه حفظ شده است.
1- زماني كه يك روغنكاري full- film حاصل شد ضريب اصطكاك بين 005/0 – 001/0 ميتواند پذيرفته شود.
2- روغنكاري مرزي Boundawy Lunriction زماني اتفاق ميافتد كه سطوح لغزشي به يكديگر همراه فقط يك فيلم خيلي نازك روغنكاري ماليده شوند. اين نوعاز عملكرد فقط در استفادههاي با حركت چرخشي كند يا حركت تناوبي قابل قبول است. در روغنكاري مرزي كامل، حركت چرخشي يا تناوبي به طور معمولي از 10 فوت در هر دقيقه كمتر ميباشد كه ضرايب اصطكاك حاصله بين 14/0 – 08/0 ميباشد. اين بيرينگها غالباً به وسيله گريس روغنكاري شدهاند يا مكرراً توسط روعن، روغنكاري ميشوند.
3- روغنكاري mixed- film يك روش عملياتي بين روشهاي full- film و مرزي ميباشد. همراه اين روش، يك جذابيت نسبي سطوح لغزشي به وسيله فيلم روغنكاري وجود دارد؛ به هر حال، در روغنكاري مرزي ،محدوديتهاي سرعت سطح و فرسودگي حاصل خواهد شد. با اين روش روغنكاري يك سرعت سطح از 10 فوت در دقيقه تجاوز خواهد كرد كه ضرايب اصطكاكي بين 08/0-02/0 خواهد بود براي تقارب دادن به اين نقطه از عملياتش ، يك بيرينگ ژورنال از مقام اين روشهاي عملياتي عبور ميكند. در نهايت ، journal و بيرينگ در مقياس با هم هستند، و بنابراين زماني كه شروع ميشود، عمليات در مرحله روغنكاري مرزي ميباشد. زماني كه شناخت Shaft)) با سرعت شروع به چرخش ميكند و فيلم هيدرواستاتيكي شروع به ساخته شدن ميكند، فعاليت بيرينگ وارد مرحلة روغنكاري mixed- film ميشود. زماني كه طراحي سرعت و بارها انجام شد، عملكرد هيدروديناميكي در يك بيرينگ خوب طراحي شده روعنكاري full- film و ايجاد خواهد كرد.
روشهاي بيرينگهاي Retaining چندين روش وجود دارد كه مطمئن شويم كه يك بيرينگ در يك محفظه باقي خواهند ماند. روشي را كه بر اساس كاربرد ويژه مورد استفاده قرار ميدهيم: اما ابتدا نياز است كه ديواره بيرينگ ضخامت يكنواخت و يكساني داشته باشد تا از بروز نقاط ضعيف در ساختن و توليد جلوگيري شود كه ممكن است منجر به distortion (كج شدگي) گرمايي و الماسيتكي شود.
پرس كردن يا Shrink fit يك روش عمومي و رضايت بخش براي بيرينگ (retainin) پرس كردن يا shwink بيرينگ در محفظه همراه يك interfewence fit ميباشد. اين روش كاربرد و استفاده از بيرينگهاي را كه در طول كل ديواره داراي يك ضخامت يكنواخت و يكسان هستند را ممكن ميسازد.
برشهاي استاندارد (standawd bushing همراه قسمت داخلي صيقل داده شده و قطرهاي خارجي در سايز داخلي تقريباً برابر با 5 اينچ در دسترس ميباشد. Stock bushing به طور معمول در قطرهاي خارجي برابر سه اينچ يا كمتر با over nominal برابر 003/0 تا 002/0 اينچ توليد شدهاند. براي قطرهاي بيشتر از 3 اينچ، قطرهاي خارجي nominal over بين 005/0 – 003/0 اينچ ميباشد. زيرا اين مقاومت (tolerance) در بوشينگهاي استاندارد ساخته شدهاند، ميزان press fit توسط سايز و اندازة housing –bore ()سوراخ – محفظه)كنترل ميشود.
در نتيجه press (پرس كردن ) يا shrink fit ، سوراخ مواد بيرينگ matewid) bearingof boreThe به وسيله مقداري بسته (Closein) مي شود. به طور كلي، اين قطر حدوداً به ميزان 70 تا 100 درصد ميزان ijterfednce fit كاهش مييابد. هر گونه تلاش براي پيشبيني كاهش، به صورت يك تلاش براي جلوگيري از CIEARANCE MACHINING بايستي اجتناب شود.
Shrink fit بايستي به وسيله سرد كردن بيرينگ در يك مخلوط يخخش و الكل يا در هواي مايع انجام شود. اين روشها، از روشهاي گرمايشي و محفظهاي سادهتر و آسانتر هستند. يخ خشك در الكل يك درجه حرارت حدود 110 درجه فارنهايت و هواي مايع در 310 درجه فارنهايت ميجوشد. زماني كه يك بيرينگ در حوضچه پرس ميشود، driving force بايستي به صورت يكنواخت براي انتهاي بيرينگ استفاده ميشود تا از upsetting يا peening بيرينگ جلوگيري شود. سطحهاي mating بايستي تميز، براق شده باشند.
روشهاي Kejing يك تنوع از روشها ميتواند براي ثابت كردن موقعيت و وضعيت بيرينگ با توجه محفظهاش به وسيله Kejing مورد استفاده قرار ميگيرد. روشهاي Kejing ممكن در شكل شماره 3 نشان داده شده است كه شامل: (a)set screws ، (b)ubodwuff key ، (c)boited beawing flanges ، (d)Threaded bearings ،(e)dowel pins ،(f)housing ميباشد.
فاكتورها بايستي مد نظر قرار گيرد، زماني كه انتخاب كردن هر يك از اين روشها به صورت زير باشد:
1- حفظ كردن ضخامت ديواره يكسان و يكنواخت مواد بيرينگ، به ويژه در ناحيهload- Carruing بيرينگ
2- تا حد امكان فراهم كردن ناحيه تماس بين بيرينگ و محفظه، سطوح mating بايستي صاف و مسطح، تميز و عاري از هر عيب و نقص باشند تا انتقال گرما به راحتي صورت گيرد.
3- جلوگيري از هر گونه تغيير شكل محلي بيرينگ كه ممكن است در نتيجه روش Keying به وجود آيد. ماشيني كردن ( (machiningبعد از Keying توصيه شده است.
4- توجه كردن به امكان انحراف بيرينگ كه از تاثير تغييرات درجه حرارت در روش Keying خاص حاصل ميشود.
روشهاي sealing
زماني كه روان كنندهها و سيالات در عمليات مورد استفاده قرار ميگيرند، آمادهسازي بايستي به صورت نرمال انجام شود تا از نشتكردن به نواحي ديگر جلوگيري شود. اين آمادهسازي به وسيله استفاده از دستگاه sealing و نوع ديناميك و استاتيك انجام شده است. سه واژه براي توصيف ايستگاهها و ابزارهاي مورد استفاده قرار گرفته براي sealing استفاده مي شود.
Seal: يك وسيله جلوگيري كننده از حركت سيالات، گازها يا مواد در طول درزها، شكافها در يك ظرف مي باشد.
Packing: يك dynamicseal كه زماني مورد استفاده قرار مي گيرد كه بعضي از انواع حركت نسبي بين بخش هاي انعطاف ناپذير و سخت يك مجموعه اتفاق مي افتد.
Gaskets: يك staticseal كه زماني مورد استفاده قرار مي گيرد كه هيچ حركت نسبي بين بخش هاي وصل شده وجود نداشته باشد.
دو عملكرد مهم بايستي بوسيله تمام كاربردهاي sealing حاصل شدند : جلوگيري از فرار مايع و جلوگيري از مهاجرت مواد بيگانه از ديوار خارجي.
اولين چيزي كه بايستي مشخص شود اين است كه آيا اين مناسب است از seal استاتيك استفاده كنيم يا در seal ديناميك. براي از عهده برآمدن در مورد نيازهاي يك كاربرد است تيكي بايستي هيچ حركت نسبي بين قسمتهاي وصل شده پايين seal قسمت mating وجود نداشته باشد. اگر هيچ گونه حركت نسبي وجود نداشته باشد كاربرد بايستي به صورت ديناميك در نظر گرفته شود و seal بر طبق آن انتخاب مي شود.
Dynamic sealing احتياج به كنترل نشت سيالات بين بخشهاي داراي حركت نسبي دارد. دو روش اوليه براي اين منظور مورد استفاده قرار مي گيرد. تماس مثبت يا rubbing seal و seal هاي بدون تماس cleqrance كنترل شده.
تماس مثبت يا Rubbing seals : اين seal ها زماني مورد استفاده قرار مي گيرد كه آلودگي مثبت مايعات و گازها مورد نياز است يا زمانيكه محدوده seal مداوما دچار طغيان مايعات شود مورد استفاده قرار مي گيرد به هر حال چون اينها نسبت به درجه حرارت فشار و سرعت حساس هستند، كاربرد نادرست مي تواند باعث ايجاد شكست اوليه شود. اين seal ها در شافت هاي چرخشي و پيستوني قابل كاربرد هستند در مجموعه هاي بسياري seal هاي تماس مثبت به عنوان بخش هاي off-the-shelf در دسترس مي باشند. در موارد ديگر ، اينها به خاطر نيازهاي خاص يك كاربرد ويژه بطور ويژه طراحي شده اند. طراحي ويژه به وسيله بسياري از توليد كنندگان و سازندگان seal پيشنهاد شده است.
Seal هاي بدون تماس clearance كنترل شده: نمونه هاي seal هاي clearance كنترل شده كه شامل تمام seal ها هستند كه در ان هيچ گونه تماس مالشي بين بخش هاي چرخشي و ثابت وجود ندارد. بوشينگ هاي سوپاپي و بوشينگ هاي مارپيچي مي باشند. هر دو نوع بوسيله عملي سرپايي- سيال در يك مجراي شعاعي يا annular باريك عمل مي كنند.
Seal هاي Clearance داراي اصطكاك و سايش كمتري هستند و نسبت به سرعت و درجه حرارت بسيار غير حساس و بي تفاوت هستند. اينها به صورت بسيار زيادي به عنوان دستگاههايي به منظور محدود كردن و كنترل كردن نشت در مقايسه با متوقف كردن كامل اين موثر مي باشند. همچنين اين ها به صورت seal هاي اوليه در كابردهاي بسياري بكار گرفته شده اگر ما همچنين استفاده از آن به عنوان حمايت و پشتيباني كمكي در كاربردهاي seal مطرح مي باشد. اين seal ها معمولا بوسيله خود طراحان در تجهيزات در نظر گرفته مي شود و آنها مي توانند تغييرات زيادي را در آن ايجاد كنند.
منافع و مزاياي اين seal سايش و اصطكاك كه در حد مينيمم يا كمترين مي باشد و هيچ فرسودگي يا خراب شدگي در طول عمر اين تجهيزات وجود ندارد. به هر حال دو زيان مهم و مشخص نيز دارد . seal يك استفاده و كاربرد محدود شده دارد زماني كه سرعت هاي نشت بحراني مي باشد و اين كاملا بصورت گران قيمت در مي آيد.
Seal هاي استاتيك seal هاي استاتيك نظير gasket ها. حلقه هاي 5، molded packing رنج هاي وسيعي هم از لحاظ طراحي و هم از لحاظ مواد به كار رفته دارند. بعضي از انواع تيپيك شامل موارد ذيل مي باشد1- udded packing ها - liptype - squeeze_molded (قالب گيري شده با فشار )
2- sinple compression packing 3- seal هاي ديافراگمي 4- fasket هاي غير فلزي 5- rings 6- gasket هاي فلزي و oring ها اطلاعات مربوط به o ring ها در صفحات قبل بيان شده است.
اطلاعات مفصل طراحي براي توليدات خاص بصورت مستقيم با سيستم از طريق توليد كنندگان بدست ايد.
سختي و براقي سطح حتي در بيرينگ هاي لوله اي fullfilm خوب روغن كاري شده تماس زودگذر بدن و بيرينگ تحت شرايط خاصي مانند stanting, stopping يا overloading ممكن است اتفاق بيافتد. در بيرينگ هاي لوله اي روغن كاري شده boundary-film و mixed-film تماس مداوم metal-to-metal اتفاق مي افتد. بنابر اين براي امكان هر گونه فرسودگي لازم بايستي نسبت به بيرينگ از مواد سخت تري ساخته شود اين آرايش و ترتيب اين امكان را فراهم مي سازد كه تاثيرات خراشيدگي و فرسودگي در بيرينگ ايجاد شو د. به عنوان يك قانون كلي، سختي توليد شده brinell مربوط به journal حداقل صد برابر نسبت به مواد بيرينگ سخت تر و مقاوم تر مي باشد.
برنز هاي ريخته گري نرم تر براي آن دسته از بيرينگ هاي مورد استفاده قرار مي گيرد كه leadcontact بالايي دارند و بسيار نازك مي باشند اين گونه برنزها سرويس كافي در كاربردهاي Mixed film و Boundary-film ارائه ميكند.
برنزهاي ريختهگري High-tin, Low-Lead ، برنزهاي سختتري هستند و ظرفيت حمل بار نهايي بزرگتري دارند. سختيهاي Journal بزرگتر براي اين برنزهاي بيرينگ مورد نياز هستند. به عنوان مثال، برنز آلومينيوم به يك سختي ژورنالي بين Bhn 500 تا 550 نياز دارد.
به طور كلي، مواد بيرينگ سختتر به بالانس alighment بهتر و روغنكاري قابل اعتماد بيشتري براي كاهش توليد گرماي محيطي نياز دارد زمانيكه Journal با شافت shaft تماس پيدا كند. همچنين سايندههايي كه مسيرشان را به سمت بيرينگ پيدا ميكنند يك مشكل براي مواد بيرينگ سختتر ميباشند و بايد دقت زيادي در جلوگيري از آنها به كار برده شود.
Surface finish : چه بيرينگ boundary كامل، يا mixed film يا fluid film باشد، بايستي توجه زيادي به Surtace finish هاي بيرينگ و Journal مبذول كرد. در عمل، زماني كه عمليات هيدروديناميك يا full- film است. تنوع ها و تفاوتهاي Peak Surface بايستي از ضخامت فيلم پذيرفته شده، كمتر باشد. از طرف ديگر پيكهاي موجود در سطح ژورنال با پيكهاي موجود در سطح بيرينگ تماس (كنتاكت) خواهد داشت، كه باعث افزايش اصطكاكو سايش و درجه حرارت خواهد شد. رنجهاي (دامنههاي ) زبري سطح به وسيله روشهاي براق كنندگي (fikishing) مختلف حاصل ميشود كه شامل مواردي است كه ذكر خواهد شد. Boring (سوراخ كردن )، broaching ، reaming ، 32 تا 46 ميكرو اينچ rms آسياب كردن (grinding) 64 تا 16 ميكرواينچ rms و به طور كلي، Surface finish هاي بهتر براي عمليات بيرينگ full- film بايستي همراه Clearance هاي كوچك حفظ شوند، از تماس فلز با فلز بايستي جلوگيري شود. همچنين مواد سختتر به surface finish بهتري نياز دارند. براي كابردهاي boundary و mixedT ، نيازهاي Surface finish احتياج دارند تا حدودي relaxed (ست شده) باشند، زيرا فرسودگي بيرينگ به مرور باعث مسطح شدن سطوح خواهد شد. شكل شماره 4 يك راههاي كلي براي رنجها (دامنههايي )است كه براي finishSurface بيرينگ و ژورنال مورد نياز ميباشد. انتخاب كردن يك Surface finish ويژه در هر رنج (دامنه) ميتواند با توجه به يك قانون كلي به آساني انجام شود كه آن قانون كلي اين است كه سطوح صافتر براي مواد سختتر يا براي سرعتهاي بالا مورد نياز ميباشند.
Machining (ماشيني كردن ) روشهايي كه به طور كلي بايستي در براق كردن (finishing) سوراخهاي بيرينگ ژورنال مورد استفاده قرار ميگيرند شامل boring ، broaching ، reaming و burshing ميباشند.
Borshing بيرينگهاي ژورنال متحدالمركزي (Cocentrcity) بهتري، با (aligment) بهتر و كنترل اندازه بهتري را فراهم ميآورد و روش boring، روش براق كنندگي (finishing) انتخابي است.
جدول شماره 2: 1- گريسها و روغنكاريهاي جامد مورد استفاده قرار گرفته عمومي .
2- چلوگيري از آلوده شدن تجهيزات اطراف يا مواد با روغن روغنكاري نشت شده.
3- آماده كردن و فراهم كردن روغنكاري موثرتر تحت رنجهاي حرارتي بالا.
4- آماده كردن و فراهم كردن روغنكاري موثر در حضور آلوده كنندههاي اتمسفر.
5- جلوگيري از تماس فلز با فلز اساسي تحت شرايط فشار بالا كه باعث خراب شدن فيلمهاي روغنكاري boundary ميشود.
گريسها: زماني كه روغنكاري full- film ممكن نباشد، يا براي كاربردهاي نسبتاً (high- Load (بار – بالا) و سرعت پايين غيرممكن باشد، گريسها به طور وسيعي روانكننده و ليزكننده بيرينگ مورد استفاده قرار مي گيرند. همچنين روغنكاري full- film به كمك گريس ممكن است. اين زمانيكه يك سيستم پمپ كننده جزئيات براي فراهم آوردن مداوم يك ميزان توصيه شده گريس براي بيرينگ مورد نياز است. اين به صورت عادي در نظر گرفته نشده است. بنابراينزماني از روغنكاري گريس استفاده ميشود كه بيرينگ تحت شرايط روغنكاري مرزي (bpundary) كامل عمل ميكند و بايد طراحي صورت گيرد.
گريسهاي مورداستفاده در روغنكاري(روانكنندگي وليز كنندگي) اساس يك تر روغني روان كننده م و thickening هستند كه معمولاً يك صابون فلزي ميباشد. زمانيكه به طور مناسب مخلوط شوند آنها روان كنندهها (ليزكنندههاي )بيرينگ بسيار خوبي را به وجود ميآورند، كه بر اساس Soaphase (اساس صابوني) كه مورد استفاده قرار گرفتهاند تقسيم ميشوند. مربوط به گريسهاي استفاده شده عمومي در جدول شماره 2 ذكر شده است.
گريسهاي مصنوعي (ساختگي)از انواع عادي و معمول صابونها تشكيل يافتهاند اما به جاي روغنهاي معمولي از هيدروكربنهاي ساختگي استفاده شده است. اينها به دو فرم و شكل قابل حل در آب و غير قابل حل در آب موجود ميباشند. گريسهاي لنستيك (مصنوعي) ميتوانند در يك رنج و دامنه وسيعي از تنوع در درجههاي حرارتي فراهم ميشوند: به هز حال، توصيههاي مربوط به گريسهايي با اهداف خاص بايستي از طريق توليدكنندگان و سازندگان به دست آيد.
كاربر و استعمال گريس به وسيله يكي از چندين تكنيك و روش بر اساس چگالي (consistency) گريس انجام گرفته است. اين طبقهبندي در جدول شماره 3 در ارتباط با كاربرد روشهاي نشان داده شده است. به طور كلي خمرهها براي گريس از لحاظ عرضي بزرگتر هستند كه 5/1 برابر حفرههاي مورد نياز براي روغن ميباشند.
ضرايب اصطكاكي يا مالشبراي بيرينگهاي grease- lubricated بين 08/0 تا 16/0 در تغيير است كه اين ضرايب اصطكاكي بستگي به چگالي (consistency) گريس، تكرار روغنكاري و نوع گريس بستگي دارد. ممكن است يك ميزان و مقدار ميانگين 12/0 براي اهداف طراحي مورد استفاده قرار گيرد.
روانكنندهها يا ليزكنندههاي جامد (Solid lubwicants) نياز به روانكنندهها وليزكنندههاي با درجه حرارت بالاي موثر منجر به توسعه و ايجاد چندين نوع روانكننده جامد ميشود. اساساً روانكنندهها و ليزكنندههاي جامد به عنوان موادجامد fow-shea – atwength توصيف شدهاند. عملكرد آنها بين يك بيرينگ برنزي به صورت يك ماده حد واسطي است كه بين سطوح لغزنده عمل ميكند. به خاطر اينكه اين جامدات قدرت sheak (بريده) شوند و بنابراين باعث ايجاد حركت نسبي ميشوند. به خاطر اينكه روانكننده و ليزكننده جامد بين سطوح متحرك باقي ميماند، روغنكاري موثر فراهم و توليد شده است و اصطكاك و فرسودگي به ميزان قابل قبولي كاهش مييابد.
روانكنندهها و ليزكنندههاي جامد فيلمهاي مرزي بسيار موثري را به منظور كاهش اصطكاك و فرسودگي و انتقال مواداز يك بخش لغزنده به بخش ديگر فراهم ميآورد. بههر حال يك خرابشدگي و پسرفت (detewiowation) ويژه در اين ويژگيهاي مطلوب وجود دارد زماني كه درجه حرارت عمل كنند فيلم مرزي (boundwy film) باعث رسيدنبه نقطه ذوب فيلم جامد ميشود. در اين درجه حرارت اصطكاك و سايش به وسيله يك فاكتور 5 تا 10 افزايش مي يابد و سرعت انتقال فلز ممكن است تا 1000 برابر افزايش يابد.
چه رويدادي است كه مولكولهاي روانكننده (ليزكننده) جهتيابيشان را در سطحي كه وجود دارند از دست دهند. زماني كه روانكننده (ليز كننده) جامد است. زماني كه درجه حرارت بيشتر افزايش يابد، خراب شدگي (deteriowation) همراه با اصطكاك و سايش اتفاق ميافتد و انتقال فلز به وسيله فاكتور و عامل تكميلي 20 بار يا بيشتر افزايش مييابد. تاثير نهايي درجه حرارت بسيار بالا كنتاكت (تماس) فلز با فلز بدون هيچگونه فايده روانكنندهگي ميباشد. اين تغييرات كه به خاطر وضعيت فيزيكي روانكننده (ليزكننده) به وجود ميآيد زماني كه سرد شود اين تغييرات حفظ مي شود.
روانكنندهها و ليز كنندههاي اسيدهاي چرب به صورت شيميايي با سطوح فلزي به صورت يك صابون فلزي و ميدهد كه يك نقطه ذوب بالاتري نسبت به روانكنندهها و ليزكنندهها خودش دارد. نتيجه حاصل اين است كه حالا درجه حرارت فرسودگي فيلم افزايش يافته است بنابراين اين بيشتر شبيه يك روانكننده (ليزكننده) فيلم جامد عمل ميكند تا روانكننده (ليزكننده) فيلم مايع.
Jouwnal يا بيرينگهاي لولهاي
همچنين ممكن است كه اين نوع بيرينگ اشكال و فرمهاي مختلفي داشته باشد و هميشه سه مولفه اساس و پايه وجود دارد. ژورنال يا شافت، bushing يا بيرينگ و روانكننده (ليزكننده) شكل شماره 7 اين مولفه را همراه homenclatuwe را كه به طور كلي براي توصيف يك بيرينگ ژورنال استفاده ميشود را نشان داده است. w = باربه كار رفته ،N=تحول (revolution) ، e- ناهم مركزي مركز ژورنال با مركز بيرينگ ،O- تمايل (ميل) كه بين بار به كار رفته و نقطه ضخامت مينيمم فيلم ميباشد، d= طر شافتcd clearance بيرينگ، d+ cd قطر بيرينگ و h0 = ضخامت مينيمم فيلم.
حفره دار كردن و تغذيه روغن- حفره ايجاد كردن در يك بيرينگ ژورنال به دو منظور انجام مي شود.
1)براي ايجاد يا حفظ فيلم كافي روانكننده بين سطوح متحرك بيرينگ
2) براي توليد كافي سرد كنندهي بيرينگ يك پروفيل فشار به كار يك بيرينگ در شكل شماره 4 نشان داده شده است. فلش w بار به كار رفته را نشان ميدهد. شكلهاي حفرهاي به كار رفته براي بيرينگهاي ژورنال در شكل شماره 1 نشان داده شده است.
ظرفيت تشعشع گرمايي Heat Radiating capacity– در يك سيستم روانكنندگي (ليزكنندگي) self- Contained براي يك بيرينگ ژورنال، گرما به وسيله (اصطكاك و سايش بيرينگ ايجاد ميشود كه براي جلوگيري از تداوم افزايش دما به يك سطح نامطلوب ،اين گرما بايستي انتقال يابد. ظرفيت تشعشع گرمايي بيرينگ در فوت- پوند در هر دقيقه با توجه به فرمولي كه ذكر ميشود محاسبه ميشود.
كه در اين فرمول C يك ثابت ميباشد كه توسط O. Lasche تعيين شده است، و
افزايش درجه حرارت به درجه فارنهايت ميباشد. مقادير مربوط به توليد
با توجه به منحنيهاي شكل شماره 10 به دست ميآيد كه براي مقادير مختلف افزايش درجه حرارت بيرينگ
و براي سه شرايط عمل كننده نشان داده شده است. در اين معادله L = طول كل بيرينگ به اينچ و d = قطر بيرينگ به اينچ ميباشد. شكل شماره 8 پروفيل فشار بيرينگ ژورنال
نشانه علائم طراحي بيرينگ ژورنال – نشانههاي مورد استفاده قرار گرفته در روشهاي مرحله به مرحله بررسيها و آناليزهاي روغنكاري (روانكنندگي) و طراحي يك بيرينگ ژورنال يا بيرينگ لولهاي به قرار زير ميباشد. C = گرماي ويژه روانكننده (ليزكننده) بر حسب Btullbldegreef ، = clearance قطري بر حسب اينچ .
= تعداد ظرفيت بيرينگ ،d= قطر ژورنال به اينچ ، e= ناهم مركزي (مختلفالمركزي ) بر حسب اينچ.
شكل شماره 9 انواع حفرههاي روغني بيرينگ ژورنال (a) حفرهي ورودي (b) حفرهي دايرهاي (o) حفرهي محوري مستقيم (d) حفره محوري مستقيم همراه حفرهي تغذيه كننده (feeder)، (e) حفره محوري مستقيم در شافت
شكل شماره 10 فاكتورظرفيت تشعشع گرمايي در برابر افزايش درجه حرارت ،
- بيرينگهاي ژورنال
بيرينگهاي تراست
همانطوري كه ادغام بيرينگهاي تراست مشخص است، بيرينگهاي تراست براي جذب بارهاي شيفت محوري يا براي قرارگيري به صورت محوري شافتها استفاده ميشود. توصيف و شرحهاي حلاصه طراحيهاي عادي براي اين بيرينگها همراه روشهاي طراحي اختصاص يافته براي هر يك پيگيري خواهد شد. محورهاي پذيرفته شده بارگذاري براي انواع اين بيرينگها در جدول شماره 7 ذكر شده است و نمودار پيكربندي آن در شكل شماره 19 بيان شده است. بيرينگ تراست flat plate يا موازي (pawallel) نوعي است كه توصيف شده است، همچنين كمترين قابليت absowbing Load (جذب كنندگي بار) را دارد. همانطور كه از جدول شماره 7 مشخص ميشود اين معمولاً به عنوان يك دستگاه positioning استفاده ميشود. در مواردي كه بارها سبك يا occasional (گهگاهي )هستند.
بيرينگ پلهاي stepbeawing شبيه بيرينگهاي موازي طراحي نسبتاً سادهاي دارد. اين نوع از بيرينگ رنجها و دامنههاي عادي بارهاي تراست را خواهد پذيرفت و قيمت پايين و حجم توليد بالايي دارد. به هر حال اين نوع بيرينگ زماني كه سايز آنها افزايش مييابد نسبت به بالانس (alignment) حساس ميشود. بيرينگهاي تراست tapewedand درحاليكه بيرينگ پلهاي سايزهاي كوچك مورد استفاده قرار ميگيرد. بيرينگ نوع tapewedand براي سايزهاي بزرگ مورد استفاده قرار ميگيرد. به هر حال اين براي سازندگان و توليد كنندگان بسيار گران قيمت ميباشد و زماني كه ساير آن افزايش مييابد. نياز به انجام alighment (بالانس) بهتري دارد.
بيرينگ تراست Kingsbury يا tilting pad نيز ظرفيت تراست بالا دارد. به دليل اينكه ساخت و توليد آن بسيار گران قيمت است، اما مزاياي اساسي و مهمي دارد كه باعث جذب مقادير قابل توجهي از nmisqlignment (غير تعادلي ) شده است.
شكل شماره 19 انواع بيرينگهاي تراست.
شكل شماره 33: انواع بيرينگهاي Guide
بيرينگهاي Guide
اين نوع از بيرينگ به طور كلي به عنوان يك دستگاه Positioning يا به عنوان يك راهنما براي حركت خطي مانند ابزارهاي ماشيني مورد استفاده قرار ميگيرد. شكل شماره 33 چندين نمونه طراحي است كه در ناحيه بيرينگهاي quide way را نشان داده است. براي اين نوع از بيرينگ عادي و معمولي است كه در ناحيه روغنكاري مرزي (boundary Lubrication) همراه فيلم خشك نظير سولفيد مولينديم يا تترافلئور اتيلن (TFE) گريس، روغن يا روغنكاري گازي عمل ميكند. روغنكاري هيدرواستاتيك معمولاً براي بهبود عمليات، كاهش فرسودگي و افزايش پايداري مورد استفاده قرار ميگيرد. در اين نوع از طراحي از پمپها براي فراهم آوردن هوا يا گاز تحت فشار براي توليد يك فيلم بيرينگ و حفظ جدايش كامل سطوح لغزشي استفاده ميشود.
مواد بيرينگ Plain
موادي كه براي پوشش بيرينگهاي لغزشي (sliding) استفاده مي شود رنج وسيعي از مواد فلزي و غير فلزي را در بر ميگيرد. براي انتخاب احتياج به يك بررسي و آناليز كامل كاربرد خاص دارد. طبقهبنديها و دستهبنديهاي كلي مهم شامل مواردي است كه ذكر ميشود. باليتها، سرب سخت شده آلكالي alkali- hardened (ead كاديوم، سرب مسئوليت، برنز آلومينيوم ، نقره، فلزهاي sintered، چوب، پلاستيكي ، و گرافيت كربن.
خصوصيات مواد بيرينگ – براي يك مادهاي كه به عنوان يك بيرينگ plain مورد استفاده قرار ميگيرد. بايستي اين خصوصيات شيميايي و فيزيكي خاصي داشته باشد كه بتواند به درستي عمل كند. اگر يك ماده تمام اين ويژگيها را تا حد مطلوب نداشته باشد. اين نميتواند به عنوان يك بيرينگ عمل كند. به هر حال اين مطلب بايستي مورد توجه قرار گيرد، كه بسياري از مواد اين خصوصيات را نداند. بنابراين، انتخاب صحيح و بهينه مواد بيرينگ براي يك كاربرددر نظر گرفته شده و مطمئن شدن از اينكه مواد به كار رفته براي اين استفاده خاص خصوصيات لازم را دارند، ضروري ميباشد. هفت خصوصيت كلي كه ثابت شده است بسيار مهم ميباشند شامل مواردي است كه ذكر ميكنيم.
1- مقاومت fatique ،2- embeddability ، 3- قابليت فشردگي ، 4- قابليت يكنواخت شدن، 5- هدايت گرمايي ، 5- مقاومت در برابر خوردگي و 7- ظرفيت باري.
1- مقاومت fatique توانايي و قابليت مواد بيرينگ براي تحمل كردن استرسها و استرينها بدون اينكه ترك بردارد، يا صاف شود يا به وسيله ساير ابزار خراب شود ميباشد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنیداين مطلب در تاريخ: سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت: 10:23 منتشر شده است
برچسب ها : Jouwnal يا بيرينگهاي لولهاي,مواد بيرينگ Plain,