مقدمه ...................................................................................................................................................................... 1 مهدی (عج)

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درمورد مهدی موعود (ع)

بازديد: 185

 

تحقیق درمورد مهدی موعود (ع)

مقدمه :

از مطالعه سرگذشت فرهنگ بشریت و بررسی تاریخ تفکر در طول حیات انسان این حقیقت به وضوح معلوم می شود که بشر در تمام دوره های زندگی خود به یک سلسله مسائل بنیادین اعتقاد راسخ  داشته است که هر یک از آنها در تعیین مسیر زندگی و جهت گیری او در نظام هستی عمیق ترین تأثیر را دارند و حتی با گذشت قرون متمادی و وقوع تحولات بسیار عظیم در عرصه های تفکر و اندیشه و پیدایش مکاتب مهم فکری و اعتقادی نه تنها از اهمیت آن مسائل بنیادی کاسته نشده است بلکه دستاوردهای خوب و بد تمدن جدید حقانیت و ضرورت پایبندی به این بخش از مسائل اعتقادی را بیش از پیش به اثبات رسانده است .

یکی از این موارد اعتقاد به ظهور یک منجی بزرگ جهانی است که در یکی از سخت ترین برهه های زندگی انسان ها با هدف از بین بردن تماک نابسامانی ها و بی عدالتی ها ناشی از نفس پرستی انسان های هوا پرست از پس پرده غیبت بیرون آمده و با یاری گروهی از انسان های صالح و با ایمان از طریق به اجرا در آوردن کاملترین احکام و مقررات و حاکمیت بخشیدن به ارزش های متعالی زمینه را از هر جهت برای کمال واقعی افراد بشر در سرتاسر عالم فراهم خواهد نمود و بدین ترتیب آرزوها و اهداف رهبران راستین بشریت به ویژه انبیاء و اوصیاء تحقق بخشیده و صلح و امنیت و آسایش را در همه جوامع مستقر خواهد ساخت .

با توجه به مقدمه اخیر ، در این تحقیق سعی شده است تا با بررسی مسأله ولایت در قرآن کریم و احادیث به مسأله موعود جهانی از دیدگاه ادیان بزرگ توحیدی پرداخته گردد و اندیشه ظهور منجی از دیدگاه شیعه مورد کنکاش قرار گیرد . امید است که انتظار حجت در لحظه لحظه حیات ما جاری گردیده و زندگی فردی و اجتماعی ما را متحول سازد .

 

«اِنّما وُليكم الله و رسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يوتون الزكاة و هم راكعون» آيه 55 سوره مائده (آيه ولايت)

« ولي شما تنها خدا و رسول او و كسانيكه ايمان آورده اند؛ همان كساني که نماز را بر پا می دارند و در حال ركوع نماز زكات مي‌پردازند، می باشند. »

 

بر  طبق بينش اسلامي و بر پايه حکم عقلاني ، آدمي مأمور به تبعيت و اطاعت همه جانبه از خالق خويش و پروردگار جهان است ؛ چرا که انسان از ساعات و يا حتي دقائق بعدي عمر خويش آگاه نيست و در جزئي ترين امور ، نيازمند خداوند است ؛ اما در مقابل ، خداوندي که اورا خلق نموده ، حتي بر کوچکترين اسرار وجودي مخلوق خود واقف است و مقصد و منتهاي حرکت  او را نيز مي داند . لذاست که عقل بشر ، او را به درگاه او رهنمون مي سازد ؛ چرا که علاوه بر  اين مطالب ،او  بي نياز مطلق و غني دز تمام امور است و به مخلوقات خود کمترين نيازي ندارد ، لذا  جز خير آدمي را نمي خواهد .اما اين اطاعت در ديدگاه اسلام و قرآن کريم  ، تنها به خداوند منحصر نمي شود . بلکه به امر الهي و فرمان خداوند ، يک مسلمان بايد از وجود مقدس رسول اکرم  ( صلي الله عليه و آله وسلم ) و امامان معصوم  (عليهم السلام ) نيز پيروي و تبعيت نمايد . بنا بر اين نگرش ، تبعيت به طور مطلق و بدون قيد و شرط تنها مختص خداوند است و بر طبق فرمان اوست که ما مأمور به اطاعت و پيروي از رسول اکرم  و امامان معصوم در تمامي امور مي باشيم  . رفتار و گفتار آنان هم در تمامي امور  ، راهي را که به رضايت پروردگار و سعادت ابدي انسان منتهي مي شود ، مسخص مي نمايد . به اين دليل که در اعمال و رفتار آنان ، هوا و هوس راهي ندارد و آنان به لطف خداوند و عنايت او ، معصوم از هر خطا و اشتباه مي باشند .بر طبق آموزه هاي اسلامي ، به جز خداوند و به واسطه او رسول اکرم و امامان معصوم  ، آدمي نبايد در برابر هيچکس ويا هيچ چيز ديگر به طور مطلق و بدون قيد و شرط ، مطيع و فرمانبردار باشد . منشأ آغازين اطاعت از خداوند و معصومين ( همان گونه که ذکر گرديد ) ، عقل بشري است ؛ اما در ادامه و همراه با عقلانيت  آدمي ، اين رابطه محبت نسبت به پروردگار است که آنرا تکميل مي کند .آن هنگام که انسان قدري بيشتر مي انديشد ، خود را در درياي لطف و نعمتهاي الهي غرق مي بيند . او مي يابد هر چه که دارد همه ازخداوندست و علي رغم نا سپاسي هاي فراوان آدمي ، نه تنها لطف و مهرباني او  قطع نگشته بلکه لحظه به لحظه نيز ادامه دارد . بنا بر اين هر چه بيشتر سعي مي نمايد تا در مسير اطاعت چنين پروردگار مهرباني ، گام  بر دارد . مسيري که جز به کمال و سعادت او ، به چيز ديگري ختم نمي گردد .

حقيقت و مفهوم کلي ولايت نيز که در ديدگاه اسلامي تبيين مي شود ، چيزي خارج از اطاعت و پيروي از خداوند و معصومين نمي باشد . از سوي ديگر  رابطه ميان مسلمانان و شيعيان با نبي اکرم  و تک تک ائمه معصومين ، رابطه اي بسيار عميق و دو طرفه است . طرف اول اين رابطه از پيامبر اکرم  و ائمه آغاز مي گردد . آنان چنان مهرباني و شفقتي نسبت به فرد فرد مسلمين دارند که کوچکترين ناراحتي و اندوه يک مسلمان ، باعث رنجش خاطر آنان مي گردد . ( که شواهد بسياري از آن در متون اسلامي موجود مي باشد .) اما در طرف ديگر ، مسلمانان نيز به خاطر جمع بودن مکارم اخلاقي و کمالات روحاني در وجود معصومين ، از صميم جان به آنان عشق مي ورزند .اين رابطه عميق آنچنان تبعيتي را رقم مي زند که مسلمانان نه تنها در برابر کلام و رفتار امام و ولي خويش مطيع و فرمانبردار هستند ، بلکه حتي در ذهن خويش نسبت به آن کوچکترين دغدغه اي احساس نمي نمايند  .

در قرآن کريم (که کلام خداوند و نازل شده از جانب اوست) ، دلائل متعددي در جهت اثبات مقام ولايت رسول اکرم و امام علي (امام اول ) از جانب خداوند وجود دارد . اما ولايت ساير ائمه بنا بر ابلاغ رسول اکرم از جانب خداوند تأييد مي گردد .

 ما در اين حال به بررسي و دقت و تأمل در يكي از آيات شريفه قرآن مي‌پردازيم كه در آن مسأله ولايت بر مؤمنين مطرح شده و اين مقام علاوه بر خداوند ، براي رسول اکرم و امام علي اثبات گشته است . به همين منظور ابتدا به بررسي كلمات (1) به كار رفته در اين آيه به صورت مجزا مي‌پردازيم، و سپس به شأن نزول آيه اشاره مي‌نمائيم و در پايان فرازهاي مختلف آيه را هر چه بيشتر مورد دقت و توجه قرار مي‌دهيم.

 

بررسي کلمات آيه به صورت مجزا

انما:

کلمه ايست که در زبان عربي که براي نشان دادن يک انحصار به کار ميرود ؛ بدين معنا كه گوينده منظور خويش را به معني و مفهومي خاص و يا اشخاصي معين محدود مي‌نمايد وآنرا را از ساير مفاهيم و يا اشخاص نفي مي‌نمايد . به عنوان مثال اگر گفته شود فقط خداوند معبود ماست ، به اين معناست كه الوهيت و معبود بودن، تنها منحصر در خداوند است و ساير موجودات، از جايگاه الوهيت ، خارج شده‌اند. بر اين اساس و بر طبق ساير قوانين مربوط به استفاده از اين كلمه در زبان عرب (كه در توضيح بيشتر آمده است.) آوردن انما در آغاز اين آيه، مقام ولايت بر مؤمنين را در  عده‌اي خاص منحصر مي‌كند. به بيان ديگر، تنها سه مورد را در هنگام نزول آيه به عنوان ولي مؤمنين معرفي مي‌كند و اين مقام را از سايرين نفي مي‌نمايد. پس معناي اين آيه بدين گونه مي‌باشد كه : « ولي شما تنها خدا و رسول او و كسانيكه ايمان آورده اند؛ همان كساني که نماز را بر پا می دارند و در حال ركوع نماز زكات مي‌پردازند، می باشند. »

 

توضيح بيشتر مربوط به انما

در زبان عربي براي بيان يك مفهوم، دو نوع جمله از لحاظ ساختاري وجود دارد. (يکي را  فعليه و ديگري را اسميه گويند. جمله فعليه جمله ايست که با فعل شروع شود و جمله اسميه به جمله اي گفته مي شود که با اسم شروع گردد . هر يك از انواع مختلف جمله، داراي پايه‌ها و اركاني اصلي مي‌باشند كه بوسيلة آنها، معناي جمله تكيمل مي‌شود و در صورتي كه هر يكي از آنها حذف گردد، معنا ناقص باقي مي‌ماند.

گوينده با توجه به مقصود خود از كلام، مي تواند اين اركان را در محلهاي مختلف كلام خود ذكر كند و ترتيب قرار گرفتن آنها را تغيير دهد.

انما بر سر هر دو نوع جمله مي آيد و آخرين ركن جمله (و يا ركني را كه پيش از ذكر تمامي اركان ذكر گرديده است) حصر مي‌نمايد. حال براي روشن تر شدن بحث مثالي را ذكر مي‌كنيم. فرض كنيم فردي به نام محمد ايستاده است . اين واقعيت را مي‌توان به دو صورت بيان نمود :      1- فرد ايستاده محمد است.           

      2-  محمد ايستاده است.

در حالت اول اگر از انما استفاده شود و بر سر جمله بيايد، محمد را كه در انتها آمده حصر مي‌نمايد. بدين معنا كه فرد ايستاده فقط محمد است.( يعني کس ديگري ايستاده نيست .) اما در حالت دوم در صورتی که از انما استفاده گردد،ايستادن که در انتها آمده حصر می شود. يعني محمد فقط ايستاده است. (و كار ديگري غير از ايستادن انجام نمي‌دهد). در آية محل بحث نيز ، آخرين ركني که از جمله ذكر شده است، معرفي افرادي است كه بر مومنين ولايت دارند. در نتيجه بنا بر مطالبي كه ذكر گرديد، انما اين اشخاص را حصر مي‌نمايد و آيه بيان مي‌كند كه ولي شما تنها خدا و رسول و مومنيني كه نماز مي‌گذارند و در حال ركوع زكات مي‌دهند، مي‌باشند.

 

ولي:

 در كتب لغت عرب همانند مفردات القرآن و لسان العرب و ...  براي اين كلمه ، معاني متعددي آورده شده است. كه مي‌توان از آن جمله داماد، هم قسم، دوست، سرپرست، ياور و ... را ذكر نمود. بسياري از اين معاني گفته شده در توضيح كلمه «ولي« نه تنها در اين آيه بلكه در آيات ديگر قرآن كريم (كه در آنها نيز، كلمة ولي بكار رفته است) مفهوم درستي را نمي‌رساند . {بعنوان مثال اگر معناي داماد را از بين معاني ولي در اين آيه جايگزين نمائيم معناي آيه اينگونه مي‌شود: «فقط خدا و رسولش و كساني كه در حال ركوع نماز زكات مي‌دهند، داماد شما هستند.«كه عدم صحت اين معني کاملا آشكار است} با توجه به اين مطلب مفسرين و صاحبنظران اسلامي دربارة معناي ولي در اين آيه فقط يكي از سه معن       

1- دوست               

     2-ياور و ناصر       

     3- سرپرست و صاحب اختيار

را برگزيده‌اند. (ما در قسمت‌هاي بعد اين سه معني را بررسي بيشتری خواهيم كرد.)

 

زكات:

زكات يعني «اعطاي مال در راه رضاي خداوند متعال« و يكي از موارد آن اعطاي مال به مستمندان مي‌باشد. كه در اين آيه به آن اشاره شده است.

 ركوع:

به اين دليل كه پيش از آوردن لفظ ركوع صحبت از به جاي آوردن نماز توسط مومنين مي‌باشد (يقيمون الصلوة) ، ركوع در اين آيه به همان معني عمل خاص در نماز است كه پس از قرائت حمد و سوره مي‌باشد و عبارتست از خم شدن و انحنای سر).

 

توضيح بيشتر مربوط به رکوع

 ركوع داراي سه معني لغوي و اصطلاحي و مجازي است . معناي لغوي آن انحناي سر و خم شدن مي‌باشد، كه اگر اين حالت با قصد قربت و در نماز باشد به عنوان فعلي در نماز به حساب مي‌آيد و اين همان معناي اصطلاحي است. به عبارت ديگر معناي اصطلاحي ركوع از همان معني انحناي سر و خم شدن گرفته شده است، با اين تفاوت كه يك عمل اصلي در نماز است و به همين خاطر بايد با قصد قربت انجام شود. (قصد قربت يعني همة توجه به سمت پروردگار باشد وعمل فقط براي رضايت او انجام شود، نه به منظور ديگر). معناي مجازي آن ذلت و خضوع در مقابل يك فرد مي‌باشد.

هميشه در هنگام مطالعه يک متن ابتدا معناي لغوي كلملات به ذهن مي‌رسد و اگر دليل و قرينه اي وجود داشته باشد، معناي اصطلاحي يا مجازي آن کلمه در نظر گرفته مي‌شود. قرآن هم ، اينگونه است كه بايد اول معناي لغوي بررسي شود و در صورت وجود قرينه و دليل ، به معناي اصطلاحي يا مجازي آن روي آوريم. رکوع نيز مستثناي از اين قاعده نيست و هر جا در قرآن با اين کلمه مواجه شديم ، بايد  ابتدا معناي لغوي آن در نظر گرفته شود . مثلا در صورتي كه در آن صحبت از نماز و نمازگزاران بود به قرينة نماز ،ناگزير به معناي اصطلاحي برمي‌گردد و در صورت وجود قرائن ديگر به معناي مجازي آن روي مي‌آوريم. در اين آيه هم به علت اينکه در ابتداي آيه صحبت از بر پا داشتن نماز است ( يقيمون الصلوه )رکوع را بايد در معناي اصطلاحي آن ( يعني يكي از اعمال خاص نماز ) ، به کار برد . (2)

 در ابتداي بحث گفتيم كه ولي با سه معني دوست، ناصر (ياور) و سرپرست مورد بحث و کفتگوي مفسرين است. ما نيزدو معني دوست و ناصر (معناي اول و دوم) را بررسي مي‌كنيم و بعد به معناي سوم مي‌پردازيم، تا به معناي بهتر «ولي» در اين آيه دست يابيم.

 1) دوست  

2) ناصر (ياور)

 با در نظر گرفتن اين دو معني آيه اينگونه معنا مي‌شود:

«تنها دوست يا ناصر شما خدا و رسولش و آن كساني هستند كه ايمان آوردند. كسانيكه در حال ركوع نماز زكات مي‌دهند.»

گفتيم «انما»براي حصر نمودن بكار مي‌رود. پس با توجه به انما و معناي دوست يا ناصر نتيجه مي‌گيريم كه فقط دوست و ياور ما، خدا و رسولش و آنهايي كه در حال ركوع نماز زكات مي‌دهند، مي‌باشند. با توجه به اين معني ما ديگر نبايد هيچ دوست و ياوري داشته باشيم. و نمي‌توانيم كس ديگري را (كه مثلاً زكات در حال ركوع نداده است) دوست يا ناصر خطاب كنيم.

اين دو معني با آيات ديگر قرآن در تناقض مي‌باشند. (لازم به توضيح نيست كه در قرآن چون كلام خداست و در آن اشتباه جاي ندارد ، تناقض يافت نمي‌شود) همانند:

«و ان استنصروكم في الدين فعليكم النصر»(سوره انفال آیه 72 )

« اگر در دين ياري خواستند پس بر شما است ياري كردن »

اين آيه معلوم مي‌نمايد ياري رساندن و نصرت دادن به ديگران فقط مختص افرادي خاص نيست و مي‌گويد هر آنكس، از شما در دينش ياري خداست به او ياري نمائيد.

 

« تعاونوا علي البر و التقوي » (سوره مائده آیه 2 )

« کمک کنید همدیگر را بر نیکو کاری و پرهیزکاری »

در اين آيه هم كمك كردن به يكديگر بر اساس نيكي و تقوا خواسته شده است و اختصاص به افراد خاص ندارد.

 

«انما المومنون اخوه» (سوره حجرات آية 10)

« جز این نیست که مؤمنان برادرند »

خداوند متعال در اين آيه مومنين را با يكديگر برارد خوانده است ، حال آنكه مشخص است رابطة برادري اسلامي، بالاتر از رابطة دوستي است . (يا بالاتر از به هم ياري رساندن مي‌باشد.) پس چگونه ممكن است كه ما بتوانيم فقط از زكات دهندگان در حال ركوع دوست انخاب كرده و از آنها ياري بخواهيم ، در حاليكه قرآن همة مومنان را برادران يكديگر معرفي مي‌كند!

پس معلوم مي‌شود معناي ولي در آية مورد بحث، نمي‌تواند دوست يا ناصر باشد. چون معناي دوست و ناصر معناي كلي مي‌باشد و در افرادي خاص منحصر نمي‌شود.

 

ولي به معناي سرپرست

حال اگر ما ولي را به معناي سرپرست و صاحب اختيار  معني كنيم ،  با ساير آيات قرآن در تناقض نيست. چون امر سرپرستي نمي‌تواند مختص همه باشد. و اينگونه نيست كه هر كس، بتواند بر ما امر و فرمان كند و سرپرست ما شود. مگر فرد يا افرادي خاص كه از جانب خدا باشد. و اين آيه مي‌گويد كه امر ولايت به معناي سرپرستي بعد از خدا و رسولش بعهدة فرد يا افرادي است كه در حال ركوع نماز زكات مي‌دهند.

در اينجا بايد ببينيم كه زكات دهندگان در حال ركوع نماز چه كسي يا كساني در هنگام نزول آيه مي‌باشند كه امر مهم سرپرستي بعد از خدا و رسولش در اختيار آنان مي‌باشد. كه بهترين شاهد و گواه براي اين موضوع، مراجعه به شأن نزول اين آيه مي‌باشد.

شأن نزول آيه

مفسرين و صاحبنظران شيعی (3) و اهل تسنن (4) اين مطلب را گفته‌اند كه:

فقيري به مسجد النبي آمد و از مسلمانان طلب كمك كرد و هيچ كس به فقير كمك نكرد مگر حضرت علي بن ابيطالب (عليه السلام) كه در حال ركوع نماز، انگشتري خود را به فقير بخشيد و اين آيه (آیه 55 سوره مائده) بر رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) و سلم نازل گشت.

 

بررسی قسمتهای مختلف آيه

وصف مؤمنينی که دارای مقام ولايت هستند

در این آیه خداوند برای آن دسته از مؤمنین که دارای مقام ولایت هستند ، نشانی خاصی را بیان نموده است و آنان را کسانی معرفی می نماید که در حال رکوع نماز ، زکات می دهند .

براي فهم بهتر  اين آيه لازم است این مطلب را بررسی نمائیم که چگونه می توان شخصی را به وسیله توصیف نمودن او  به مردم معرفی نمود ، تا مردم به او مراجعه نمایند .

بطور كلي مي‌توان شخص را به دو گونه وصف نمود. يكي آنكه گوينده نشاني خاصي را مي‌دهد و منظور گوينده فقط فرد خاصي است و كس ديگري را در بر نمي‌گيرد. نوع دوم آنست كه گوينده نشان عامي را مي‌‌دهد و هر كس كه آن خصوصيت را داشته باشد مورد نظر گوينده قرار مي‌گيرد. براي روشن‌تر شدن مسأله مثالي را براي هر دو وصف به ترتيب مي‌آوريم.

 

مثال وصف نوع اول

از استادي سئوال مي‌شود: كداميك از شاگردانت، از بقية عالم تر مي‌باشد؟ استاد در جواب مي‌گويد: آن شاگردي كه از همه تميزتر است.

چون تميز بودن و عالم بودن با يكديگر تناسبي ندارد، پس استاد با دادن اين پاسخ خواسته است نشانه‌اي را مشخص نمايد و بگويد فقط اين فرد (و با اين مشخصه) ، مورد نظر من است. در واقع استاد با اين نشانه ملاكي خاص را براي فردي خاص معين كرده است. و اينگونه نيست كه اگر كسي بعد از اين خود را تميز نمايد جزء جواب استاد قرار گيرد. چون پاسخ استاد در زماني خاص داده شده است و اشاره به عالم ترين فرد دارد و در غير آن زمان، ديگر معنايي ندارد.در اين مورد و در موارد مشابه ، از پاسخ استاد اين نكته نيز مي تواند به ذهن بيايد كه يكي از موارد مورد پسند استاد تميز بودن است و او تميز بودن را دوست دارد. همچنين استاد بطور غير مستقيم خواسته به بقية شاگردان بگويد كه اگر نمي‌توانيد عالم‌ترين بشيد ولي خود را تميز نگاه دارد.

 

مثال وصف نوع دوم

حال اگر استاد در پاسخ انيگونه گفته بود: آن فردي عالم تر است كه از همه بيشتر درس مي‌خواند، اين ديگر ملاك خاص نبود. چون درس خواندن و عالم شدن با هم تناسب دارد و هر كس كه بيشتر درس بخواند مي‌تواند عالم‌ترين باشد. پس، استاد در اينجا ملاك عامي را معرفي كرده است و درس خواندن را مساوي با عالم شدن مطرح كرده است و منوط به فردی خاص نمي‌باشد.

براي استفاده از اين مطلب، به سراغ آيه مورد بحث مي‌رويم.

خداوند متعال در اين آيه گفته است بعد از خود و رسولش، كساني كه در حال ركوع نماز زكات مي‌دهند، سرپرست مومنين مي‌باشند. مشاهده مي‌كنيم كه بين زكات در حال ركوع و اينكه كسي سرپرست مومنين باشد هيچ گونه تناسبي وجود ندارد. پس وصفي كه در اين آيه بوسيلة آن مومنين (آنهايي كه بر سايرين ولايت دارند) مشخص شده‌اند، از نوع وصف اول مي‌باشد. و خدا نشانه‌اي را در زماني خاص داده است تا مشخص كند بعد از خود و رسولش چه كسي سرپرست مردم مي‌باشد. با توجه به شأن نزول مشاهده مي‌شود كه منظور خدا كسي جز علي بن ابيطالب عليه السلام نمي باشد. همچنين از اين آيه مشخص مي‌شود كه يكي از عوامل مورد پسند خداوند، زكات دادن در حال ركوع نماز مي‌باشد. بدين معني كه خداوند متعال بطور غير مستقيم به مومنين مي‌گويد: با اينكه تمامي شما نمي‌توانيد سرپرست ساير مومنين باشيد ولي سعي در انجام اين عمل پسنديده داشته باشيد و دادن زكات را به علت خواندن نماز به تأخير نيندازيد، كه اين عمل مورد رضاي خداوند مي‌باشد.

کلمه جمع ، منظور از آن شخصی واحد

در اينجا لازم است به نكته مهم ديگري توجه كنيم ؛ در اين آيه كلمه مومنين بصورت جمع آورده شده است، حال ممكن است اين سئوال مطرح شود كه چرا اين كلمه بصورت جمع آمده است، در حاليكه گفته شد، مراد از مومنين حضرت علي عليه السلام مي‌باشد.

در اين رابطه بايد اين نكته را در نظر داشته باشيم كه كلمة مفرد نبايد بيشتر از يك نفر بكار رود، ولي عكس آن جايز و صحيح است.

بدين معنا كه كلمه بصورت جمع آورده شده در حاليكه منظور از آن يك شخص واحد است. در قرآن نيز در موارد متعدد اينگونه عمل شده است. به عنوان مثال (در قرآن آمده است):

«و اذا قيل لهم تعالو يستغفر لكم رسول الله لوّؤا ر ءوسهم و رايتهم يصدّون و هم مستكبرون» (آیه 5 سوره  منافقون)

«هم الذين يقولون لاتنفقو علي من عند رسول الله حتّي ... » (آیه 7 سوره  منافقون)

«و هرگاه به آنها گفته شود بيايد تا رسول خدا براي شما از حق آمرزش طلبد،  سرپيچند و مشاهده مي‌كني با تكبر و نخوت روي بر مي‌گردانند»

«اينها همان کسانی هستند که مي‌گويند بر آنان که نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا پراکنده شوند...»

در اين دو آيه خداوند، حکمی کلی را در مورد منافقين آورده است که با تكبر و نخوت روي بر مي‌گردانند و مي‌گويند بر اصحاب رسول انفاق نكنيد. در حاليكه با مراجعه با شأن نزول مشاهده مي‌شود در عين اينكه خدا در اين آيات منافقين را مورد خطاب قرارد داده است و حكمي را صادر كرده است، ولي مصداق خارجي اين آيات شخصي واحد ، به نام عبدالله بن أبي بوده است. (مي توان در تفسير طبري و همچنين در تفسير سيوطي از قول ابن عباس در ذيل اين آيات، مطلب فوق را مشاهده نمود.)

 در ادامه براي رعايت اختصار، فقط به نشاني آيات و بيان مفسرين در ذيل آن ، اشاره مي‌شود.

2) سورة آل عمران آيه 181 (تفسير القرطبي ج 4 ص 294)

3) سوره توبه آية 61 (تفسير القرطبي ج 8 ص 192، تفسير الخازن ج 2، ص 253)

4) سوره نساء آيه 10 (تفسير القرطبي ج 5 ص 53، الاصابه ج 3، ص 397)

5) اللممتحنه آيه 8 (بخاري، مسلم، احمد، ابن جرير، ابن ابي حاتم، همينطور در تفسير القرطبي ج 18 ص 59)

6) المائده آية 41 (تفسير قرطبي ج 6، ص 177، لااصابه ج 2، ص 326)

7) و...

از مطالب گفته شده به اين نتيجه مي‌رسيم كه آوردن كلمة جمع براي مفرد بلا مانع است و موارد متعدد از آن وجود دارد. از سوي ديگر اين آيه با آوردن جمع در و مورد نظر داشتن شخص واحدی به عنوان ولی ، معنای کاملتری را به ذهن می آورد ، بدين معنی که خداوند با آوردن جمع در اين آيه بطور غير مستقيم به مومنين گفته است با اينكه نمي‌توانيد ولي و سرپرست باشيد ولي مي‌توانيد دو عبارت را با هم جمع نمائيد. همانگونه كه حضرت علي (عليه السلام) دو عبارت نماز و زكات دادن را با هم جمع نمود و يكي را به علت ديگري به تأخير نينداخت. (اين مطلب در قسمت قبل با تفسير بيشتري آورده شده است.)

در انتهاي اين بحث به قول زمخشري (در اين رابطه) مي‌پردازيم. (زمخشري از مفسرين بزرگ اهل تسنن مي‌باشد كه در تفسير كشاف ذيل اين آيه، مطلب زير را آورده است).

«پس اگر بگوئيم: چگونه صحيح است كه اين لفظ (الذين آمنوا) در مورد حضرت علي (رضي الله عنه) باشد در صورتي كه به صورت جمع آورده شده ، خواهم گفت اين لفظ با وجود آنكه سبب نزول در آن يك مرد مي‌باشد، به صورت جمع آورده شده تا مردم را در مانند كار او ترغيب كند، كه سرانجام ايشان به ثوابي مانند ثواب او نايل شوند. و تا توجه دهد كه خلق و خوي مومنين بايد در چنان درجه‌اي از علاقمندي و نيكي و احسان و رسيدگي به فقرا باشد كه حتي اگر در حال نماز كار نيكي براي ايشان پيش آمد كه تأخيرپذير نبود (تأخير موجب فوت آن كار مي شد) آنها تا پايان نماز هم آن كار را به تأخير نيفكنند.»

ماهيت و سنخ ولايت رسول اکرم و امام علی

با دقتي بيشتر مطلبي ديگر نيز از آيه دريافت مي‌شود: با وجود اينكه خدا ولايت بر مومنين را بعد از خودش براي رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) وحضرت علي (عليه السلام) نيز مطرح مي‌كند، ولي بجاي بكار بردن كلمه اولياء كم بصورت جمع از وليكم كه مفرد است استفاده نموده است.

از مطرح شدن كلمه ولي بصورت مفرد مي‌توان فهميد كه خداوند متعال خواسته است ولايت خويش را در اختيار رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و حضرت علي (عليه السلام) نيز قرار دهد بدون آنكه اين مقام را از خود صلب كند. كه ولايت آنها از همان سنخ ولايت خداوند مي‌باشد. بدين معنــي كه اگر خداوند گفته بود اولياء كم معلوم بود كه صحبت از چند نوع ولايت متفاوت است كه افرادي آنرا بر مومنين دارند.در حاليكه خدا اينگونه نگفته است و يك نوع ، ولايت را مشخص كرده است. در حقيقت ولايت خداوند و ولايت رسول اكرم (صلي الله عليه و اله و سلم) و حضرت علي (عليه السلام) يك نوع ولايت است با اين تفاوت كه ولايت خدا، ذاتي و بطور مستقل است. بدين معني كه ولايت خداوند را كسي در اختيارش نگذاشته است. (خدا به اين علت كه خالق همه چيز است، بايد ولي و سرپرست و صاحب اختيار همه موجودات باشد.) اما ولايت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و حضرت علي (عليه السلام) را خدا به آنها اعطا نموده است و ولايت آنها به ولايت خدا وابسته مي‌باشد.

همانطور كه شيعه نيز قائل است رسول اكرم و ائمه معصومين (عليهم السلام ) بنده خدا مي‌باشند و هر آنچه كه در اختيار دارند از جانب خداوند مي‌باشد و خدا به آنها اعطا كرده است. و آنها از خود به تنهايي هيچ ندارند.

نتيجه

از آنچه که تا کنون ذکر گرديد ، آشکارا روشن می گردد که :

   1- قرآن کرپم مسأله ولايت و سرپرستی بر مؤمنين را به طور دقيق و در آيات مختلف تبيين نموده است .

    2-  معنای ولايت که در اين آيه از آن سخن به ميان آمده است ، همان سرپرستی ، صاحب اختيار بودن می باشد .

    3- ولايت در ديدگاه قرآن کريم تنها برای عده ای خاص اثبات گرديده و از ديگران نفی شده است .

   4- از منظر قرآن ، مقام ولايت بر مؤمنين در اصل مختص به خداوند است و ولايت ساير افراد هنگامی پذيرفته است که خداوند آنرا در اختيار آنان قرار داده باشد .

  5- مؤمنين بايد در تمامی امور به ولی خویش مراجعه نمايند و از او پيروی نمايند و او را الگوی    خويش قرار دهند .

 

مهدی (عج) در اديان و ملل ديگر

اعتقاد به منجي از سرشت الهي انسانها نشأت مي‌گيرد و همين اعتقاد است كه اميد را در قلبها زنده مي‌كند. ولي بصورت عام اين اعتقاد در كتب اقوام باستان انعكاس پيدا كرده است, با اينكه روايت منجي, روايتي است اختلاف برانگيز, ولي جلوه آن در تمامی ملل خود نمائی می‌كند، كه البته زائيده اين اعتقاد بسياری از مذاهب است. ولی پيشگوئی‌های كه در ميان ملل مرسوم بود، صد البته ارتباطی انكار ناپذير با منبعى فرا مادیحی) دارد زيرا كه در تمامی ملل، از شرق تا غرب عالم، خداوند پيامبری را فرستاده است كه اين نويد را تبيين نموده يا ثبت در كتابهايشان بوده است و اين اختلافاتی كه بعضاً در ابعاد وجود منجی به چشم می‌خورد, سرچشمه از تجربيات و گرد و غبار تاريخ دارد و قبل از بيان اين عقايد در اقوام و اديان گذشته, يادآوری می‌شود كه شيعه مطمئناً با همه اين عقايد موافق نيست ولی اشاره به آنها تذكری است برای اثبات وجود منجی.

پس در اين بخش به بشارات كتب آسمانی گذشته و عقايد موجود در ملل گذشته نسبت به منجی می‌پردازيم:

 

 مهدي (عج) در عهد عتيق

 در 35 بخش از مزامير 150 گانه نيز ظهور منجی موجود است (زبور وداوود):

زيرا كه شـريران مـنقطع خواهنـد شد، و اما منتظران خداوند، وارث زمين خواهند شد. هان بعد از اندك زمانی شرير نخواهد بود و ...(كتاب فرامير, فرمور, بعد 37, 90, 12)

در كـتاب اشعيا, نبی: و نهالی از تنه ليی بيرون آمده, شاخه‌ای از ريشه‌هايش خواهند شگفت و روح خدا بر او قرار خواهند گرفت و ... مسكينان را به عدالت داوری خواهد كرد و به جهت مظلومان زمين به راستی حكم خواهد كرد. (فصل 11- بندهاي 1- 10).

و در اين كتاب شرح مختصری است بر احولات ظهور: گرگ با بره سكونت خواهد كرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير پرواری با هم و طفل كوچك آنها را خواهد راند... و در تمام كوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند كرد، زيرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد و بر اين انتظار الهی تاكيد مي‌كند: اثر چه تاخير نمايد برايش منتظر باش، زيرا كه البته خواهند آمد و درنگ نخواهد كرد (كتاب مقوی نبی فصل 2 بندهاي 1-10).

 

مهدي (عج) در عهد جديد (اناجيل و ملحقات )

 در اناجيل مختلف سخن درباره او آمده است: همچنانكه برق از شرق ساطع شده تا مغرب ظاهر می‌شود، ظهور پسر انسان نيز چنين خواهد شد ... و آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پديد گردد. و در آن وقت جميع طوائف زمين سينه زنی كنند و پسر انسان را ببنيد كه بر ابرهای آسمان با قوت و جلال می آيد... (انجيل متی فصل 24 بندهای 27 و 30).

و همين انجيل درباره انتظار سخن می‌راند: لهذا شما نيز حاضر باشيد، زيرا در ساعتی كه گمان نبريد، پسر انسان می‌آيد (فصل 24 بند 37 و 45).

و انجيل مرقس درباره وظايف منتظران می‌گويد: ولی آن روز و ساعت را غير از پدر، هيچكس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس برخود و بيدار شده، دعا كنيد، زيرا نمی ‌دانيد كه آن وقت کیمی‌ شود (انجيل مرقس, فصل 14 بندهای 26, 27، 31 و 33).

نكته جالب درباره اناجيل: کلمه پسر انسان مطابق نوشته‌ ماكس آمريكائی در كتاب قاموس كتاب مقدس، 80 بار در انجيل و ملحقات آن (عهد جديد) تكرار شده كه فقط 30 مورد آن با عيسی (عليه السلام) مسيح قابل تطبيق است و 50 مورد ديگر توضيحاتی درباره منجی است كه در آخر الزمان ظهور خواهد كرد و عيسی (عليه السلام) با او خواهد آمد و او را جلال خواهد داد و از ساعات و روز ظهور او جز حضرت پروردگار کسی اطلاعی ندارد.

  

مهدي (عج) در كتب مقدسه هنديان

  تذكر نكته‌ای ضروری به نظر می‌رسد: از منظر تشيع اين كتب، كتابهای آسمانی به حساب نمی‌آيند بلكه اقتباساتی از كتب آسمانیگذشته, هستند و بر پا خواسته از سرشت انسانهای پاك می‌باشند و اين پيشگوئيها بايد منحصراً از منابع وحی باشند.

در كتاب باسك از كتب مقدسه هنديان چنين آمده: دو دنيا تمام شود به پادشاهی عادلی در آخر زمان كه پيشوای ملائك و پريان و آدميان باشد و حق و راستی با او باشد و آنچه در درياها و زمين‌ها و از آسمانها پنهان باشد همه را بدست آورد و...

در كتاب شاكمونی از كتب معتبر و مقدس چينيان آمده است: پادشاهی و دولت دنيا به فرزند سيد خلائق و در دو جهان كشن (در لغت هندي اسم پيامبر اسلام است) تمام شود و کسی باشد كه بركوههای مشرق و مغرب عالم حكم براند و فرمان كند و بر ابرها سوار شود و...

در كتاب وشن حوك درباره عاقبت جهان می‌خوانيم: سرانجام دنيا به کسی برگردد كه خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد.

در كتب ديگر هنديان از جمله دارتك ديده با تكيل  شابو سرگان جلوهايی از اين موعود جهاني را مي‌بينيم.

 

مهدي (عج)در منابع زردشتيان

 در كتاب زند از كتب مقدسه زردشتيان درباره عاقبت جهان به اين صورت بحث شده است: آنگاه از طرف اهورا افراد به ايزدان ياریمی‌رسد, پيروزی بزرگ از آن ايزدان می‌شود و اهريمنان را منقرض می‌سازند. بعد از پيروزی ايزدان و برانداختن تبار اهريمنان، عالم كيهان, به سعادت اصلی خود رسيده، بنی آدم بر تخت نيکبختی خواهند نشست...

در كتاب جاماسب نامه از تحريرات جاماست (از بزرگان دين زردشت) اين چنين خصوصيات را شرح می‌دهد: مردی بيرون آيد از زمين تا زمان، از فرزندان هاشم, مردی بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق و بر دين جد خويش باشد، با سپاه بسيار روی به ايران مهد آبادنی و زمين را پر از عدل و داد كند.

و جای ديگر گويد: از فرزندان پيامبر (آخرين) شخصی در مكه پديدار خواهد شد كه جانشين آن پيامبر است و پيرو دين جد خود می‌ باشد از عدل او گرگ با ميش آب می‌خورد و همه جهان به آئين مهرآزمای (محمد) خواهند گرويد.

قسمتهای ديگری از پيشگوئيهای زردشت از بهمن پشت به تفصيل آمده است.

در كتاب زند و هوهومن ليسن از ظهور سوشيانس (نجات دهنده بزرگ جهان) خبر داده است: نشانه‌های شگفت انگيزی در آسمان پديد آيد كه به ظهور منجی دلالت می‌كند و فرشتگان از شرق و غرب به فرمان او فرستاده می‌شوند و به همه دنيا پيام می‌فرستد.

اعتقاد به ظهور سوشيانس در ميان ملت ايران، باستان آن قدر ريشه‌دار است كه در جنگ قادسيه پس از شكست‌های پی ‌درپی ايرنيان يزدگرد سوم, رو به كاخ پرشكوه مدائن می‌كند و می‌گويد: درود بر تو باد من اكنون از تو روی بر می‌تابم تا آنگاه كه با يکی از فرزندان خود كه هنوز زمان ظهور آن فرا نرسيده است بسوی تو باز گردم (جاماسب نامه صفحه 121 و 122)

كه البته در عقيده تشيع مهدی (عليه السلام) موعود فرزند دختری يزگرد سوم هم به حساب می‌آيد. زيرا كه دختر يزدگرد سوم همسر امام سوم شيعيان (امام حسين(عليه السلام)) و حسين (عليه السلام) نيز جد نهم مهدی(عليه السلام) موعود است.

 

مهدی (عج) در ملل مختلف

 در اين بخش سعی بر آن رفته است كه با مختصر‌ترين عبارات گوشه‌ای از اين اعتقادات در ملت‌های مختلف را بيان كنيم.

 1- ايرانيان باستان معتقد بودند كه گرزا سپه قهرمان تاريخی آنان زنده است و صد هزار فرشته او را پاسبانی مي‌كنند تا روزی قيام كند و جهان را اصلاح كند.

2- نژاد اسلام بر اين عقيده است كه از مشرق زمين يك نفر برخيزد و تمام قبائل اسلام را متحد سازد و آنها را بر دنيا مسلط سازد.

3- نژاد ژرمن معتقد بود كه يك نفر فاتح از طرف آنان قيام نمايد و ژرمن را بر دنيا حاكم كند.

4- اهالی سربستان انتظار ظهور ماركوكراليويچ را داشتند.

5- يهوديان معتقدند كه در آخر الزمان ماشيع (مهدی بزرگ) ظهور می‌كند و ابد الابد در جهان حكومت می‌كند ولی او را از اولاد اسحاق می‌دانند در صورتيكه به وضوح بيان می‌دارد كه او از اولاد اسماعيل است.

6- مردم اسكانديناوی معتقدند كه برای مردم بلاهائی می‌رسد. جنگهای جهانی اقوام را نابود می‌سازند. آنگاه اودين يا نيروی الهی ظهور كرده و بر همه چيره می‌شود.

7- يونانيان گويند كايوبرگ نجات دهنده بزرگ ظهور كرده و جهان را نجات خواهد داد.

8- اقوام آمريكای مركزی معتقدند كه كوتزلكومل نجات بخش جهان پس از بروز حوادثی در جهان پيروز خواهد شد.

9- چينى‌ها نجات جهان را بدست فردی به نام كرشنا می‌دانند.

10- اقوام اروپای مركزی در انتظار ظهور بوخس می‌باشند.

 

 

 مهدی (عج) در ملل مختلف

 در اين بخش سعی بر آن رفته است كه با مختصر‌ترين عبارات گوشه‌ای از اين اعتقادات در ملت‌های مختلف را بيان كنيم.

  1- ايرانيان باستان معتقد بودند كه گرزا سپه قهرمان تاريخی آنان زنده است و صد هزار فرشته او را پاسبانی مي‌كنند تا روزی قيام كند و جهان را اصلاح كند.

2- نژاد اسلام بر اين عقيده است كه از مشرق زمين يك نفر برخيزد و تمام قبائل اسلام را متحد سازد و آنها را بر دنيا مسلط سازد.

3- نژاد ژرمن معتقد بود كه يك نفر فاتح از طرف آنان قيام نمايد و ژرمن را بر دنيا حاكم كند.

4- اهالی سربستان انتظار ظهور ماركوكراليويچ را داشتند

5- يهوديان معتقدند كه در آخر الزمان ماشيع (مهدی بزرگ) ظهور می‌كند و ابد الابد در جهان حكومت می‌كند ولی او را از اولاد اسحاق می‌دانند در صورتيكه بوضوح بيان می‌دارد كه او از اولاد اسماعيل است.

6- مردم اسكانديناوی معتقدند كه برای مردم بلاهائیمی‌رسد. جنگهای جهانی اقوام را نابود می‌سازند. آنگاه اودين يا نيروی الهی ظهور كرده و بر همه چيره می‌شود.

7- يونانيان گويند كايوبرگ نجات دهنده بزرگ ظهور كرده و جهان را نجات خواهد داد.

8- اقوام آمريكای مركزی معتقدند كه كوتزلكومل نجات بخش جهان پس از بروز حوادثی در جهان پيروز خواهد شد.

9- چنين‌ها نجات جهان را بدست فردی به نام كرشنا می‌دانند.

10- اقوام اروپای مركزی در انتظار ظهور بوخس می‌باشند

 

منجى از نظر شيعه كيست

شيعيان بر اين اعتقاد هستند كه منجى (مهدى(عليه السلام))، نهمين پسر امام حسين بن على بن‌ابى‌طالب (عليه السلام) (سومين امام شيعيان) مى‌باشد كه حسين (عليه السلام) فرزند فاطمه (سلام الله عليها) دختر پيامبر عظيم الشان اسلام  است؛ و مهدى (عليه السلام) پسر امام حسن عسکرى (عليه السلام) (امام يازدهم شيعيان)است. طبق روايتى معتبر از نبى مكرم اسلام (صلی الله عليه و آله وسلم)، مهدى (عليه السلام) هم نام وى است ، او درسال 255 هـ.ق در شهر سامره واقع در كشور عراق متولد شده و از اشخاص طويل العمر تاريخ است. شيعه بر اين تاكيد دارد كه وى زنده است, ولى از چشم مردمان عادى به دوراست و مشيت الهى بر غيبت وى (نه عدم حضور وى) بوده است ولى اين غيبت باعث حفظ جان او هم شده است.

 مهدى (عليه السلام) دوازدهيمن امام شيعه اثنى عشرى است و پيشواى اعظم شيعيان جهان در حال حاضر مى باشد و رايت شيعه در دست اوست . دقيقاً محل زندگى او مشخص نيست و شيعه بر اين باور است كه وى در ميان مردم زندگى مى‌كند.

او عابدترين، عادل ترين، عالم‌ترين، راستگوترين مردم است. تشيع براى او شأن عصمت قائل است (يعنى از هرگونه خطا بدور است). او مفسر حقيقى قرآن است و جارى كننده احكام راستين اسلام و شبيه‌ترين مردم به رسول خدا (صلی الله عليه و آله وسلم) ، و از دريچه اوست كه خداوند لطفش را به جهانيان ارزانی داده است.

وى براى مدت نامعلومى در حجاب غيبت است، ولى مانند خورشيد پشت ابر بر آدميان بهره مى‌رساند. وى مهربانترين مردم است و هر چيزى كه بر شيعيان باشد، از طرف اوست، غيبت وى ما يه بسيارى از بحثهاست كه ما در بخش غيبت بيشتر توضيح خواهيم داد. معهذا اين غيبت، فرج و گشايشى به اذن حضرت حق فرا مى‌رسد كه به آن عصر ظهور اطلاق مى‌شود.

ابتدا او از مكه قيام مىكند و انقلابى جهانى براى گسترش عدالت را سازمان دهى مى‌كند. تمام اشرار و پليدان را از بين برده و خداپرستى و درستكارى را در زمين رواج مى‌دهد، چندين سال بر عرصه گيتى حكومت مى‌كند و مردم در عصر طلائى ظهور ،حكومت آسمانى را تجربه مى‌كنند كه همه پيامبران و امامان پيشين, آرزوى آن حكومت را داشته‌اند. در اين عصر است كه عيسى مسيح (عليه السلام) از آسمان بر زمين آمده و مهدى (عليه السلام) را يارى مى‌كند . تعداد سران سپاه او 313 نفر است ( به تعداد سپاهيان اسلام در اولين جنگ) كه از برگزيدگان تاريخ هستند، خيلى از آنها به آن زمان تعلق ندارند، بلكه خداوند آنها را براى يارى قائم زنده مى‌گرداند، و به همين ترتيب دشمنان ائمه پيشين را ، كه اين عدالت گستر, انتقام الهى را از آن‌ها بگيرد. تفصيل و توضيحات بيشتر درباره اين عصر را در بخش عصر ظهور مى‌آوريم. و سرانجام بعد از ساليان حكومت الهى، وى بدست شقى ترين مردم به شهادت مى‌رسد وآنگاه است كه همه مردم مى‌ميرند ودرروز قيامت و حساب به امر حضرت حق برانگيخته مى‌شوند.                                                                               

مهدى (عليه السلام) بارها و به اشكال مختلف در احاديث نبوى آمده است، منظور از احاديث نبوى، احاديثى است كه از پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله وسلم) نقل شده گرديده است .

وليكن چون در اين بخش سعى بر بيان احوالات مهدى (عليه السلام) موعود از مدخل اعتقادات اهل سنت است، پس به احاديثى اشاره مى‌شود كه از كتب معتبر و روائى اهل سنت استخراج شده است.

1-”ابوداوود“ در صحيح خود از ”ابى الطفيل“ و او از على (عليه السلام) نقل مى‌كند: قال رسول الله (صلی الله عليه و آله وسلم): ”لو لم يبق من الدهر الايوم لبعث الله رجلاً من اهل بيتى، يملاها كما ملئت جورا “: ولو يك روز هم از عمر دنيا باقى باشد، خداوند مردى را از اهل بيت من بر مى‌انگيزد كه زمين را پر از عدل و داد مى‌كند, بعد از آنكه از ظلم و ستم پر شده باشد. (جلد 2 - صفحه 208).

 

2- ابوداوود ترمذى در صحيح خود از عبدالله از پيغمبر اكرم (صلی الله عليه و آله وسلم) نقل مى‌كند كه فرمودند: ”لو لم يبق من الدنيا الا يوم لطول الله ذلك اليوم حتى يبعث رجلاً منى او من اهل بيتى يواطى اسمه اسمى ... يملأ الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلما و جورا“.اگر به پايان دنيا فقط يك روز بماند، خداوند اين روز را بقدرى طولانى مى‌كند، تا اينكه در اين روز فردى كه از فرزندان من بوده و نامش مانند من است را بر مى‌انگيزد و زمين را از عدل و داد پر مى‌كند بعد از آنكه از ظلم و ستم پر شده باشد. (كتاب تاج جلد 5- صفحه343).

  3- احمد در مسند خود از ”ابوسعيد خدرى“ نقل مى‌كند: قال رسول الله (صلی الله عليه و آله وسلم): يملأ الارض ظلماً وجورا ثم يخرج رجل من عترتى يملك سبعاً اوتسعاً فيملاء الارض قسطاً و عدلاً: هنگامى فرا مى‌رسد كه زمين از ظلم و جور پر شود و در آن موقع مردى از خاندان من قيام مى‌كند، هفت يا نه سال در روى زمين حكومت مى‌كند و زمين را از عدل و داد پر مى‌كند. (جلد 3- صفحة 28).

  4- مسلم، ابو داوود، ابن ماجه، طبرانى كه از بزرگان اهل سنت هستند از ام سلمه نقل كرده‌اند كه گويد: ”رسول گرامى اسلام (صلی الله عليه و آله وسلم)  فرمودند: المهدى من عترتى من ولد فاطمه“: مهدى از خاندان من است و او از فرزندان دخترم فاطمه خواهد بود (صواعق: صفحه163 ابن ماجه ج 2 صفحه 1368).

  5- ابوداوود در صحيح خود از ابوسعيد خدرى نقل مى‌كند: ”قال رسول الله (صلی الله عليه و آله وسلم):المهدى منى اجلى الجبه، اقنى الانف ،يملأ الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت جورا و ظلما يملك سبع سنين“مهدى از ماست، او پيشانى بلند و وسط بينى اش كمى برآمدگى دارد، زمين را از عدل و داد پر كند , بعد از آنكه از ظلم و ستم پر شده باشد. (جلد 2 صفحة 208)

  6- و نيز احمد در كتاب ”مسند“ از پيغمبر (صلی الله عليه و آله وسلم)  نقل مى‌كند كه فرمودند: ”ابشكركم بالمهدى يبعث فى امتى على اختلاف من الناس و الزلزال فيملاء الارض قسطاً و عدلا كما ملئت جورا و ظلما يرضى عنه ساكن السماء و ساكن الارض يقسم المال صحاحاً، فقال الرجل ماصحاحاً؟ قال بالسويه بين الناس، قال و يملا الله قلوب امه محمد غنى و يسعهم عدله“: بشارت مى‌دهم شما را به مهدى، برانگيخته مى‌شود در امت من در هنگام اختلاف مردم و زلزله‌ها، پس زمين را پر مى‌كند از قسط وعدل، همانطور كه از ظلم وجور پر شده باشد، از او خشنود خواهند بود، ساكنان آسمان و ساكنان زمين و اموال را صحيح تقسيم مى‌كند. شخصى از آن حضرت پرسيد: معناى تقسيم صحيح چيست؟ ايشان فرمودند: به تساوى در ميان مردم و فرمودند: خداوند پر مى‌كند قلبهاى امت محمد را از بى‌نيازى ،و عدل او (مهدى) همگان را فرا مى‌گيرد (جلد 3- صفحه 37).

7- حموينى در كتاب ”فرائد المسمطين“ به نقل از ابن عباس و او به نقل از رسول اكرم (صلی الله عليه و آله وسلم)  بيان مى‌كند: همانا على بن ابى طالب پيشواى امت من و جانشين پس از من بر ايشان است و از فرزندان او قائم منتظر مى‌باشد كه خداوند به او زمين را از داد آكنده مى‌كند همانگونه كه از ستم پر شده باشد و سوگند به آن كسى كه مرا به حق به پيامبرى برانگيخت ثابت پيمانان بر امامتش در دوران غيبت او ناياب تر از گوگرد سرخ مى‌باشد. (انتهاى جلد 2)

 

8- عبدالرحمن سيوطى عالم بزرگ اهل سنت در كتاب ”عرف الوردى فى اخبار المهدى“ از پيامبر (صلی الله عليه و آله وسلم) نقل مى‌كند كه فرمودند: ”من انكر خروج المهدى فقد كفر“: هر كه خروج مهدى را انكار كند كافر شده است.

  9- ابن هجرهيثمی شافعى دركتاب صواعق المحرقه گويد: ”ابوالقاسم،محمد،الحجه،عمر او پس از در گذشت پدرش پنج سال بود، خداوند در همين عمر به او حكمت ربانى اعطا كرد، او را قائم منتظر گويند، اخبار متواتره رسيده است كه مهدى از اين امت است و عيسى از آسمان فرو خواهد آمد و پشت سر مهدى نماز خواهد خواند (چاپ قاهره صفحة 164).

سخن اهل سنت در اين باب بسيار زياد است و دانشمندان اهل سنت در بسيارى از كتابهايشان از اين مورد مهم مطالبى را آورده‌اند. تعدادى از اين كتابهايى كه از علماى اهل سنت است و فقط درباره اين موضوع نگارش يافته‌اند را به عنوان شاهد, ذكر مى‌كنيم كه البته تعداد اين كتابها بيشتر از 30 عنوان است كه ما فقط به كتابهاى زير اكتفا مى‌كنيم:

  - البرهان فى اخبار صاحب الزمان (علامه گنجى شافعى، متوفى 658)

  - البرهان فى علامات مهدى آخر الزمان (عالم شهير ملا متقى، متوفى 975)

  - القول المختصر فى العلامات المهدى المنتظر (ابن حجر،متوفى 974)

  - مهدى آل الرسول (على بن سلطان محمد الهروى الحنفى)

  - عقد الدر فى الاخبار الامام المنتظر (شيخ جمال الدين يوسفى الدمشقى، متوفى  قرن 7)

  -  مناقب المهدى (عليه السلام) (حافظ ابى نعيم اصفهانى، متوفي قرن 5)

-  العرف الوردى فى اخبار المهدى (سيوطى، متوفى 911)كتاب المهدى (ابى داوود)

همانطور كه ذكر شد، بهتدبير خداى عالم، مهدى (عليه السلام) از چشمهاى انسانيان به دور است؛ ولى در اين عصر غيبت برشيعيانش و بر نيكوكاران ديگر اديان لطف بى‌حساب دارد. او به كرات به شيعيان وديگر انسانها يارى رسانده است و دراين عصر تا بحال صدها تن موفق به ديدارش شده‌اند. او دو غيبت دارد: اولى كه مشهوربه غيبت صغرى است و ديگرى كه غيبت كبرى نام دارد. غيبت صغرى ‌(حدود 69 سال) در قرنسوم هـ .ق رخ داده است، كه وى از طريق 4 نفر در اين عصر با مردم ارتباط داشته استكه اين افراد به نواب خاص شهرت دارند، و بعد از مرگ آخرين آنها، موعود براى مدتنامعلومى از چشم‌ها پنهان مى‌شود و اين غيبت تاكنون همچنان ادامه دارد. مهدى (عليه السلام) درميان مردم مى‌باشد و زمانى كه او ظهور كند، خيلى‌ها گويند كه او را بارها پيش ازاين ديده‌اند ولى او رانشناخته‌اند. عده‌اى منكر غيبتامام شدند و اصل وجودى او را زير سئوال بردند ولى يك استدلال كوتاه براى سئوال آنهاوجود دارد و آن اينكه: نديدن چيزى باعث شك در وجود آن نيست و عقل سليم، هيچ‌گاهنمى‌تواند وجود حقيقتی نامرئى, چون روح را تنها بدليل نديدن منكر شود.

 

فلسفه غيبت

 تمام آنچه در اسلام بطور مسلم وجود دارد با عقل سليم تطبيق مى‌كند اما ممكن است در دين چيزهائى باشد كه عقل در مورد آن ساكت باشد, ولى اگر با مسأله‌اى در شرع روبرو شديم كه عقل انسان و بينش محدود بشرى نه قادر به اثبات آن باشد و نه بتواند آن را قطعاً رد كند، پس مجبور به پذيرش اين حكم مى‌شويم، زيرا كه اولاً اصل تشريع بر پايه عقل استوار است و ثانياً بينش انسان همواره محدود به زمان و مكان است و تنها ذات بارى تعالى است كه علمش را انتهائى نيست.

اين مقدمه از آن جهت ذكر شد كه با تعميم اين استدلال در مساله غيبت، مى‌توان اين ادعا را كرد كه اين امر و امور مشابه به حكمت خداوندى وابسته است كه نزد بشر تمامى ابعادش روشن نيست، و دلائلى چند بر غيبت مترتب است كه به اختصار در ذيل ذكر خواهد شد.ولى نبايد از نكته اصلى كه همان نامشخص بودن حكمت غيبت براى بشر عادى است غافل شويم.

بيماز كشته شدن منجى: همانطور كه خداوند موسى (عليه السلام) را در كاخ فرعون پرورش داد, در حاليكه فرعون از اصل و نسب و آينده اين كودك بى خبر بود، و او را حفظ كرد. اراده‌اش بر اين قرار گرفت كه منجى هم از دست طاغوت‌ها و ظالمين بدور باشد و ذخيره الهى در زمين پاسدارى شود كه اگر اين گونه نبود، حتما مانند پدران بزرگوارش بدست جباران به شهادت مى‌رسيد.

 

به گردن نداشتن بيعت جباران

 اين روشن است که او نبايد با هيچ ظالمی تعهد و بيعتی داشته باشد و نبايد از کسی تمکين کند جز خدا، تا پيروزی نهايی واقع شود. ولی اگر مانند بعضی از اجدادش مجبور به تقيه باشد (تقيه =  تظاهر به اطاعت از جبار برای حفظ جان و دين الهی) هيچ گاه به اين مهم دست پيدا نخواهد کرد و برای اينکه هيچ تمکين و تسليمی از فردی(جز خدا) نداشته باشد مجبور به غيبت است .

 خالص گردانيدن مردم وامتحان الهی

 يکی از سنتهای الهی امتحان بشر است و يکی از راه های امتحان, غيبت حجت الهی است که اين باعث می شود افرادی که عقايد محکمتر و ايمان راسختری دارند از اين امتحان سربلند بيرون بيايند و چون غيبت طولانی شود کسانی که ايمان راسخ ندارند گرفتار ترديد  گردند و از دين خدا باز گردند و ملاک خوبی برای افراد مدعی (مؤمنان و کافران) بوجود آيد .

عصر ظهور

آنگونه که از متون اسلامی استفاده می گردد ، در عصر ظهور برکات و نعم فراوانی بر اهل زمين آشکار می گردد . اين برکات و نعم را در حالت کلی می توان به دو دسته تقسيم نمود :

الف) برکات مادی  ب ) برکات معنوی

که در زير ، با رعايت اختصار به عده ای از آنان اشاره می گردد .   

                                        

    1- برقراری عدالت :

 او مظهر عدلی است که همگان متظر اويند ، در زمان او عدل چون نور خورشيد به درون خانه افراد نفوذ می کند وعدالت او شمول داشته وافراد بدکار و نيکوکار را فرا می گيرد؛ همچنين باظهور او کتابهای آسمانی انبيای گذشته , بدون هيچ انحرافی عرضه می گردد و او بين اهل تورات با تورات و بين اهل انجيل با انجيل و با اهل قرآن با قرآن قضاوت می کند . درآن دوران حق هر کس به او بازگردانده می شود .

  2- ايجاد امنيت:

در زمان حکومتش امنيت درسرتا سر زمين تامين می شود؛ اشرار هلاک خواهند شد ؛ فتنه گر ها و غارتگرها نابود شوند و در راه ها امنيت کامل برقرار می گردد.

3- رغبت و رو آوردن مردم واهل اديان به دين و ديانت :

 براساس شيوه مناسب دعوت آن حضرت, مردم با ميل و رغبت به دين و عبادت خداوندی روی می آورند و رانده شدگان از دين به سوی آشيانه های آرامبخش خويش بازمی گردند و در حکومت او بدعتها وبی دينی ها و ستمگری ها ريشه کن می گردد.

4-پيشرفت محاسن اخلاقي و قوه هاي عقلاني :

 باعنايت امام زمان(علپه السلام) عقول افراد ترقی نموده و اخلاق آنها کامل می شود ؛  قلوب مردم آکنده از غنا و بی نيازی می شود ؛ ريا از ميان مردم رفته و امانت داری رايج می گردد و ريشه های دروغ  و تهمت قطع می گردد . همچنين هيچ کس بر ديگری برتری نمی ورزد .

5- پيشرفت علم و دانش :

علاوه بر دو قسمت علم که قبل از ظهور توسط پيامبران آورده شده است, بيست وپنج حرف (قسمت) ديگر علم توسط آن حضرت آشکار می گردد . آن حضرت علم و دانش را همانند عدالت در سر تا سر زمين منتشر می سازد و با عنايت آن حضرت علم در قلوب مؤمنين قرار می گيرد .

      6- همراهى طبيعت با مؤمنان :

بدليل همراهی اهل ايمان با موعود, برکات آسمانی و زمينی بر مردم سرازير می شود و زمين برکات خود را خارج می سازد . آسمان باران خود را می بارد ؛ درختان, ميوه خود را به ثمر می نشانند و زمين گياهان خود را می روياند .

7- رفاه اقتصادي عموم جامعه :

در دوران طلايی ظهور مردم با حاکمی بسيار بخشنده مواجه می باشند . حضرتش آن چنان اموالش را می بخشد که کسی قبل از او نبخشيده باشد . بدليل امنيت اقتصادی حاکم بر جهان, مردم به زر اندوزی و انباشته کردن اموال نيازی نخواهند داشت.

8- رفاه اجتماعی :

در آن زمان نهرها پر آب شده و به اطراف زمين کشيده می شوند و همه کس در همه جا از نعمت آب بر خوردار است . در آن زمان دامها در روی زمين فراوان می شوند و مردم از فوايد آنها برخوردار مى گردند وخير و برکت دست مهدی(عليه السلام) زياد ميگردد به طوری که زمين به دست آن حضرت با صفا و باطراوت می گردد .

 

  9- تداوم حکومت صالحين بر کره زمين تا روز قيامت :

حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) آغاز حکومت آل محمد(صلی الله عليه و آله وسلم) است بر روی زمين و همان حکومت صالحين است که قرآن به آن وعده داده است ونيز وعده آن در تورات و زبور و سائر کتب آسمانی ذکر شده است . برای حکومت صالحين مدت زمان مشخصی تعيين نگرديده و آن حکومت تا روز قيامت ادامه خواهد داشت.

 10- پيروزى نهايى:

آنچه براى حضرت مهدی (عليه السلام) تقدير شده است, پيروزی نهايی و هميشگی است نه چيز ديگر؛ بنابر اين ايشان همچون پدرانشان در ميان مردم می باشد .


منابع مورد استفاده:

1-نجات بخشي در اديان ، تاليف : محمد تقي راشد محصل ، موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي ، 1369

2-اديان و مهدويت ، محمد بهشتي ، تهران {معراجي ، بيتا}

3-سايت اينترنتي Messianism

4-مدعيان مهدويت، احمد سروش، تهران ، بنگاه مطبوعاتي افشاري ، 1348

5-مصلح غيبي ، حسن ابطحي ، انتشارات نصر ، قم ، 1361

فهرست مطالب

مقدمه   ......................................................................................................................................................................   1

مهدی (عج) در اديان و ملل ديگر     ...........................................................................................................  18

 مهدي (عج) در عهد عتيق     .........................................................................................................................  18

مهدي (عج) در عهد جديد (اناجيل و ملحقات )     ................................................................................  19

مهدي (عج) در كتب مقدسه هنديان     ...................................................................................................  20

مهدي (عج) در منابع زردشتيان     ..............................................................................................................  21

مهدی (عج) در ملل مختلف    ........................................................................................................................  22

مهدی (عج) در ملل مختلف    .......................................................................................................................   24

منجى از نظر شيعه كيست    ...........................................................................................................................  25

فلسفه غيبت    ........................................................................................................................................................  31

به گردن نداشتن بيعت جباران    ................................................................................................................  32

 خالص گردانيدن مردم وامتحان الهی     ...............................................................................................  32

عصر ظهور    ..........................................................................................................................................................  32

منابع مورد استفاده:    .......................................................................................................................................   36

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 26 بهمن 1393 ساعت: 17:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس