تحقیق درباره زندگینامه امام ششم
مروري كوتاه در احوال امام ششم
نامش (جعفر) و كنيه اش (ابوعبدالله) و لقبش (صادق)، پدر گراميش امام محمد باقر عليه السلام، وي ششمين امام و پيشواي شيعيان است.
در هفدهم ربيع الاول سال 83 هجري قمري در مدينه منوره بدنيا آمده، بانوي گرامي(ام فروه) مادر آنحضرت است، امام خود درباره مادرش فرموده است: (مادرم از بانوان پرهيزگار و با ايمان و نيكوكار بود).
مدت زندگاني آنحضرت: 65 سال، مدت امامتش از سنه 114 تا 148 هجري (34 سال) بود، و زمامداران عصر امامت او: هشام بن عبدالملك، وليد بن يزيد بن عبدالملك، يزد بن وليد، ابراهيم بن وليد و مروان حمار از بني اميه و سفاح ومنصور دوانيقي از بني عباس بودند كه لعنت خدا بر آنها باد.
فرزندانش : امام كاظم عليه السلام اسماعيل، عبدالله، محمد ديباج، اسحاق، علي عريضي، عباس، ام فروه، و اسماء و فاطمه كه هفت پسر و سه دختر است
اخلاق امام: امامان پاك ما، هر يك از در زمان خود نمونه اخلاق و عمل اسلاميبودند، و همچنان كه خود به پيروان ميفرمودند (كونو دعاه الناس بغير السنتكم) سراسر زندگيشان درسهاي روشني از روشهاي اصيل اسلام در همه ابعاد زندگي ميبود، هيچكس از آنان به دستورات اسلام پاي بند نبود، و بر هيچ (معرفتي امر نميكردند جز آنكه خود بيشتر و پيشتر از ديگران به آن مقيد بودند وعمل ميكردند و از هيچ منكري نهي نمينمودند جز آنكه خود هميشه از آن اجتناب داشتند. بدين گونه بود كه پرورش يافتگان مكتب آنان از هر گوشه زندگي آن بزرگواران درس ايمان وعمل ميگرفتند، و با پيروي از روش آنان مسلمانان راستين و برومندي ميشدند كه خود در هر عصري نمونه و آموزگار ديگران بودند.
تاريخ پر بار تشيع كه تاريخ پر حادثه اسلام واقعي است، در هر برگ خود نمايشگر چهره اي راستين از انسانهايي است كه هر يك در زمان خودكشتي نجات جامعه و چراغ راه گمراهان بودند.
مولاي مكرم ما، ششمين خورشيد آسمان امامت، به متقضاي وقت و موقعيت از درخشنده ترين اين سلاله شد، و تابش علومش اسلام را چنان در نور احياء كرد كه پيشتر درخشش شرف و شجاعت حسيني، اسلام را درخون تعميد داد...
ما جعفري مذهبيم، و به اين نسبت افتخار ميكنيم، چراكه اگر اسلام، اسلام حضرت محمد عليه السلام است، پيام آن را در خود حسين عليه السلام و بيان آنرا در آموزش جعفر صادق عليه السلام بايد ديد، و اگر اسلام، اسلام سردمداران زور و توطئه عليه خاندان رسالت است. ما افتخار ميكنيم كه مسلمان نباشيم!
مولاي مكرم ما، صادق آل محمد عليه السلام، بر ايمان و عقيده ما همان حق را دارد كه جهاد علي عليه السلام، كه صلح حسن عليه السلام، كه خون حسين عليه السلام، كه اشك زهرا و زينب عليه السلام، و اگر اسلام همان است كه زهرا بر آن ميگريست، پس مذهب ما بايد جعفري باشد، و اگر اسلام چيزي است كه بر كرسي غصب نشاندند و زهرا عليه السلام را با آن به خشم آوردند، پس ما اعتراف ميكنيم كه هرگز مسلمان نبوده ايم، و خدا را به گواهي ميگيريم كه هرگز به چنين اسلاميسر فرود نخواهيم آورد، زيرا اسلاميكه خاندان پيامبرش از آن بر كنار باشند و تجليگاهش كرسي غاصبان و دربار خليفگان و متوليانش معاويه ها و يزيدها و هارونها و متوكلها باشند، هرگز اسلام جعفر صادق عليه السلام نيست، پس اسلام ما نيز نخواهد بود...
امام بزرگوار حضرت جعفر بن محمد عليه السلام با نهضت علميخود افق معارف اسلام را چنان گشترش داد كه ديگر توطئه هاي دربار خليفگان نتواند جلوي فوران انوار معرفت را سد كند، و ميبينيم كه يك نسل بعد هنگاميكه هشتمين پيشوا و امام علي بن موسي عليه السلام به نيشابور وارد ميشود، هزاران هزار جان مشتاق با تمام وجود سراپا گوشند تا سخني از پيشواي اسلام بنيوشند، و اگر اين توفيق را مقايسه كنيم با زماني امام بزرگوار حضرت زين العادين عليه السلام عليه السلام همراه اسراي خاندان نبوت به شام وارد ميشد و شاميان به تبليغ دربار خلافت آنان را بيگانگاني ميپنداشتند كه عليه السلام قيام كرده اند، و بعد مكاني نيشابور و دمشق را نيز در نظر بگيريم، در مييابيم كه نهضت عليم امام صادق عليه السلام تا كجا پيشرفته و تا چه حد موثر بوده است.
سفره گسترده فيض امام چنان همه گير وعام بود كه نه تنها پيروان كه حتي مخالفان نيز از آن بهره ور شدند، و همه ميدانيم كه اوين امام فقه تسنن (ابوحنيفه) افتخار آن را دارد كه در مكتب پر بار امام صادق عليه السلام دو سال آموزش ديده است وخود اين دو سال را ريشه آگاهيهاي فقهي خود ميشمارد و معترف است كه: (لولا السنتان لهلك النعمان) اگر آْن دو سال نميبود، نعمان (ابوحنيفه) هلاك بود.
در مكتب صادق آل محمد (ص) مردان نام آوري در علوم گوناگون تربيت شدند كه هر يك در تاريخ معارف اسلاميچهره اي درخشان بشمار ميروند: زراره و محمد بن مسلم در فقيه، هشام و مومن الطاق در فلسفه و كلام، مفضل و صفوان در معارف وعرفان، جابربن حيان در رياضي و علوم تجربي.... و بسياري مردان افتخار آفرين ديگر كه هر يك از پايه گذاران علوم وفنون اسلاميبشمار ميروند.
فيضان علوم خدائي امام صادق عليه السلام چنان خيره كننده و چشمگير است كه پس از 13 قرن دانشمندان اروپا به تفكر و تعمق در تعليمات علمياو پرداخته اند، و كتابها نگاشته اند و اينها همه از نظر ما گوشه اي از فضايل امام است، چرا كه هيچ خردمند نميتواند با ستايش فيضي كه برگي از نور آْفتاب ميبرد، مدعي شود آفتاب را توصيف كرده است.
مادح خورشيد مداح خود است كه دو چشم روشن و نامرمد است.
در اين نوشتار كه پيش روي شماست، ما نخواسته ايم تمام ابعاد زندگي پربركت امام صادق عليه السلام را چنانكه شايسته آن گرامياست، بررسي كنيم. زيرا چنين كاري در توان ما نيست، ما فقط ترسيم گر برخي خطوط تابناك زندگاني آن اما بزرگواريم، و اميد است با همه كوتاهيها براي برادران و خواهران مسلمان بويژه جوانان برومند، جالب و سودمند باشد. و من الله التوفيق.
چند گفتار از امام عليه السلام
اي ابوبصير! اگر به هنگام وفات امام ميبودي، تعجب ميكردي زيرا امام چشمان خويش گشود و فرمود: همه خويشاوندانم را نزد من آوريد، وچون گرد آمدند، امام به همه آنان نگاه كرد و فرمود (ان شفاعتنا لا تنال مستخفا بالصلوه) شفاعت ما ائمه شامل كسي كه نماز را سبك بشمارد، نميشود (اما صدوق ص 190، وسائل الشيعه، ج 3 ص 17)
(ان المسلم اذا جاء اخوه المسلم فقام معه في حاجته كان كالمجاهد في سبيل الله عزوجل) هر مسلماني كه بهنگام مراجعه برادر مسلمانش، در انجام خواسته او بكوشد چون كسي است كه در راه خدا جهاد نمايد
(مستدرك ج 2، ص 407)
(قال الله عزوجل الخلق عيالي فاحبهم الي الطفهم بهم و اسعيهم في حوائجهم) خدا فرموده است مردم مانند عائلنه منند، كسي نزد من محبوبتر است كه به مردم ببيشتر لطف دارد و در رفع نيازمنديهايشان كوشاتر است. (كافي ج 2 ص 199)
(وجدت علم الناس كلها في اربع: اولها ان تعرف ربك و الثاني ان تعرف ما صنع بك و الثالث ان تعرف ما اراد منك و الرابع ان تعرف ما يخرجك من دينك) تمام دانشها و آگاهيهاي- سودمند- مردم را در چهار چيز بافتيم: الف- آنكه پروردگار را بشناسي ب- بداني خدا با توجه كرده و چه نعمتهايي به تو داده است ج- بدانيكه خداي تو چه ميخواهد و وظيفه تو چيست د- بداني كه چه چيزي تو را از دينت بيرون ميبرد. (ارشاد مفيد ص 265)
(اربعه من اخلاق الانبيا: البر و السخاء و الصبر علي النائبه و القيام بحق المومن) چهار خصلت از اخلاق پيامبران است.: نيكي كردن- سخاوت- صبر و مقاومت در برابر گرفتاريها- رعايت حقوق مومنان: (تحف ص 375)
مشمول دعاي خيرتان باشم: سيد رضا رفائي
مشهد مقدس: بلوار خيام، مسجد قبا
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 04 اسفند 1393 ساعت: 11:39 منتشر شده است
برچسب ها : تحقیق درباره زندگینامه امام ششم,زندگینامه امام ششم,مروري كوتاه در احوال امام ششم,