مروري بر كاربرد درماني و اثرات جانبي سرترالين در كودكان
دكترعباس عطاري-
|
دانشيار گروه روانپزشكي دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي - درماني استان اصفهان
|
|
سرترالين ( sertraline ) با نامهاي تجارتي Zoloft و Lustral جزو نسل سوم داروهاي ضد افسردگي قلمداد ميگردد و يك مهاركننده اختصاصي جذب مجدد سروتوئين SSRIs ( Selective Serotonin Reuptake Inhibitor ) است. اين دارو بطور معمول در درمان اختلالات خلقي واضطرابي بزرگسالان مصرف ميگردد ولي مصرف آن در كودكان از جانب FDA ( Food and Drug Administration ) تأييد نگرديده است(1). اثرات ضد افسردگي اين دارو مشابه ضد افسردگيهاي سه حلقوي (TCA) ميباشد. علي رغم مشابهت مكانيسم عمل آنها SSRIs تفاوتهاي فارماكوكينتيك مشخصي با TCAs دارد. سرترالين پس از تجويز خوراكي به آهستگي جذب ميگردد و در عوض 8-6 ساعت به پيك پلاسمايي خودش ميرسد (2و3). نيمه عمر دفعي آن 32-26 ساعت است و مانند ساير SSRIs عمدتاً در كبد متابوليزه شده و به متابوليت غير فعال خود desmethylsertraline تبديل ميگردد. برخلاف فلوگزتين و پاروگزتين، سرترالين اثرات فارماكوكينتيك خطي در محدوده دوزهاي درماني 50 تا200 ميليگرم روزانه دارد(3). اغلب يك دوز ثابت روزانه توصيه ميگردد، در عرض حدود يك هفته به سطح پايدار سرمي ميرسد و خواص فارماكوكينتيك آن در افراد مسن و كساني كه نارسايي كليه دارند با افراد جوان و ميانسال تفاوتي ندارد. بنابراين، دوزاژ آن در افراد مسن مشابه افراد ميانسال است(2). تجويز سرترالين به افراد سالم باعث مهار انتخابي جذب 5-هيدروكسي تريپ تامين ( 5-HT ) به پلاكتهاي خون ميگردد(2). با توجه به اثرات درماني ضد افسردگي اين دارو و كمتر بودن عوارض جانبي آن وتجويز راحتر آن (دوز واحد روزانه) و با توجه به گزارشات متعدد و متفاوت راجع به كاربرد و عوارض جانبي آن در كودكان، بررسي آخرين يافتهها و تحقيقات علمي در زمينه مصرف سرترالين در كودكان ضروري به نظر ميرسد. در اين مقاله با بررسي بيش از سي مقاله تحقيقي منتشر شده در مجلات معتبر دنيا طي سالهاي اخير، به اثرات درماني، كاربرد، عوارض جانبي، مزيت و عدم مزيت آن و دوزاژ سرترالين در كودكان پرداخته شده است.
مرورمقالات
الف - سرترالين براي درمان افسردگي و وسواس در كودكان
عمدهترين مورد استفاده سرترالين در درمان افسردگي و وسواس ميباشد. Tierny . 33 مورد كودك و نوجوان 18-8 ساله كه مبتلا به افسردگي اساسي بوده وبراي مدت 10-2 هفته تحت درمان با سرترالين قرارگرفته بودند را مورد مطالعه قرار داده است(4). دوز متوسط مصرف شده در اين بيماران 6/1 ميليگرم به ازاي كيلوگرم يا 100 ميليگرم روزانه بود. وي با استفاده از ابزار سنجش CGI ( Clinical Global Impression ) در 17 مورد بهبود مناسب مشاهده نمود و ميانگين در صد كلي بهبودي 65 درصد بود. هرچه ميزان سن بالاتر مي رفت، ميزان بهبودي هم بيشتر شده بود. در16 مورد عوارض جانبي مشاهده گرديد. در هشت مورد به علت بروز عوارض شديد، دارو قطع گرديده بود. از اين ميان هفت مورد عوارض جانبي رفتاري داشتند. عمده عوارض جانبي در طي هفته اوّل درمان مشاهده گرديد. همچنين دو بيمار دچار حالت مانيا شدند. در هيچ كدام از بيماران بروز علائم خودكشي يا تهاجم ( Violence ) يا بدتر شدن علائم افسردگي مشاهده نگرديد(4). در يك مطالعه 12 هفتهاي بر روي 13 نوجوان مبتلا به افسردگي اساسي كه توسط McConville و همكارانش انجام شد، كارايي سرترالين در درمان افسردگي مورد بررسي قرار گرفت(5). نتايج دلالت برآن داشت كه سرترالين باعث كاهش قابل ملاحظه در علائم افسردگي واضطراب در طي 8-5 روز اوّل درمان ميگردد و در عرض 12 هفته بهبودي قابل توجهي را به همراه دارد. پروفايل كلي عوارض جانبي آن پايين بوده (14 درصد) و مطرح گرديده است كه همراهي افسردگي با ساير اختلالات روانپزشكي، نتيجه درمان را بدتر نميكند. Alderman ، فارماكوكينتيك، بيخطر بودن و كارايي سرترالين در 61 كودك و نوجوان 17-6 ساله مبتلا به افسردگي اساسي يا وسواس را مورد بررسي قرار داده است(6). كليه بيماران يك دوز واحد ابتدايي 50 ميليگرم دريافت ميكردند و پس از يك هفته توقف، دوره پنج هفتهاي درمان به يكي از دو شكل زير شروع ميگرديد: 25 ميليگرم روزانه و افزايش دوز هر 25 ميليگرم به ازاي 4-3 روز و يا 50 ميليگرم روزانه وافزايش 50 ميليگرم به ازاي هر هفته تا حداكثر 200 ميليگرم. كليه بيماران دوزاژ 50 ميليگرم اوّليه و 65 درصد تا دوز 200 ميليگرم را تحمل نمودند. عمده عوارض جانبي اين دارو شامل عوارض گوارشي و شكايات رواني بود وتفاوتي بر اساس سن در اين زمينه مشاهده نگرديد. در بيماران مبتلا به وسواس، ميانگين نمره CY-BOCS ( Children's Yale-Brown Obsessive Compulsive Scale ) از 25 به 13 كاهش و نمره افسردگي ( CGI ) به 2/2 (بهبودي زياد) تقليل يافته بود. پارامترهاي فارماكوكينتيك دارو مشابه بزرگسالان بود(6). كارايي باليني سرترالين در هشت نوجوانان مبتلا به وسواس توسط Rodrigues Rmos مورد مطالعه قرار گرفته است(7). بيماران بين 17-12 سال سن داشتند. دوز اثر به كار رفته بين 50 تا200 ميليگرم بود ودوز نگهدارنده 150-50 ميليگرم روزانه. هفت بيمار در عرض 6 ماه با بهبودي كامل پاسخ دادند و در يك دختر 16 ساله به علت عوارض جانبي غير قابل تحمل، دارو قطع گرديد. شروع بهبودي در هفت مورد فوق قبل از هفته هشتم بود. در اين هفت بيمار عوارض ناخواسته نداشتند. نتايج در كساني كه سرترالين به همراه درمان شناختي دريافت كرده بودند، خيلي مناسبتر بود(7). يك مطالعه 12 هفتهاي در چند مركز كه به صورت دو سركور و يا كنترل- پلاسبو صورت گرفت، بي خطر بودن و اثر بخشي سرترالين در 187 كودك و نوجوان 17-6 ساله مبتلا به وسواس مورد بررسي قرار گرفت(8). به طور مشخص كساني كه سرترالين دريافت نمودند، بهبودي بيشتري نسبت به گروه كنترل نشان دادند (بر اساس معيار CY-BOCS و CGI ). بيخوابي، تهوع، بيقراري، و لرزش در اين گروه (سرترالين) بيشتر بود. در 11 درصد به علت عوارض جانبي گروه سرترالين و 2 درصد در گروه كنترل درمان قطع گرديد، در نهايت نتيجه گرفتند كه مصرف سرترالين براي درمان وسواس كودكان و نوجوانان مفيد وبيخطر است(8).
ب - استفاده سرترالين در اسيكزوفرنياي كودكان
يكي از راههاي غلبه بر علائم منفي در اسيكزوفرني، استفاده توام نورولپتيكهاي طولاني اثر با ضد افسردگيها است. در يك مطالعه، 20 بيمار نوجوان مبتلا به اسيكزوفرني طي 12 هفته علاوه بر داروي ضد سايكوز تحت درمان با سرترالين قرار گرفتند(9). نمرات علائم مثبت و علائم منفي و عوارض اكستراپيراميدال اندازهگيري گرديد. نتايج نشان داد كه اضافه نمودند سرترالين به درمان، منجر به كاهش قابل ملاحظه در علائم مثبت و منفي شده. ولي باعث افزايش عوارض جانبي نشده است. سرترالين ممكن است بطور غير مستقيم باعث كاهش فعاليت دوپامينژيك گردد(9). بر اين اساس Thakore به كارايي درمان كمكي سرترالين در درمان اسكيزوفرين مزمن اشاره نموده است(10). اما مطالعه Lee نتايج متفاوتي را ارائه ميدهد(11). او در يك مطالعه كنترل- پلاسبو دو سر كور هشت هفتهاي ، به اين نتيجه رسيد كه هيچ تفاوت قابل ملاحظهاي در علائم مثبت و منفي و سايكو پاتولوژي كلي بين دو گروه ( سرترالين+ هالوپريدول و پلاسبو+ هالوپريدول) وجود ندارد. همچنين در زمينه عوارض اكستراپيراميدال هم بين دو گروه مورد مطالعه او تفاوت معنيداري وجود نداشت(11).
ج- كاربرد سرترالين در ساير اختلالات روانپزشكي كودكان
يك نوجوان 15 ساله مبتلا به سندرم تورت، پس از اينكه درمانهاي مختلف براي او امتحان گرديد وتاثيري نداشت، سرترالين با دوز روزانه 75 ميليگرم همراه با پيموزايد براي وي شروع گرديد. در عرض 14 روز، علائم تيك صوتي وتيك حركتي وافكار وسواسي وي كاهش يافت(12). ديگران نيز استفاده از سرترالين در درمان سندرم تورت را توصيه نمودهاند(13). SSRIs براي درمان اختلالت خوردن ( Eating Disorders ) و چاقي كودكان و نوجوانان توصيه گرديده است(14) . در مطالعه ديگري كه اثرات سرترالين در افراد چاق، با يا بدون اختلال خلقي بررسي شده است، در گروهي كه سرترالين مصرف ميكردند نسبت به گروه كنترل، كاهش قابل ملاحظهاي در BMI ( Body Mass Index ) مشهود بود. آنها نتيجه گرفتند كه توام ساختن سرترالين با رفتار درماني- شناخت درماني تاءثير بيشتري در كاهش وزن دارد(14). كارايي سرترالين را براي درمان گريه و خنده مرضي Pathological ( Laughing and crying ) مورد بررسي قرار گرفته و بهبودي در وضعيت خواب، خوردن و روابط اجتماعي علاوه بر كاهش علائم گريه وخنده مرضي مشاهده شده است(15). خشم و به خود آسيب زدن (self-injury ) از موارد شايع اورژانس در كودكاني است كه مبتلا به عقب ماندگي ذهني و اختلال اوتيسم هستند. سرترالين ممكن است منجر به بهبودي باليني در اين موارد گردد. Hellings سرترالين را براي نه مورد كودك عقب مانده ذهني كه رفتارهاي خودآزارانه داشتند، تجويز نموده و به جز در يك مورد كه به علت عوارض جانبي مجبور به قطع دارو گرديد، در ساير موارد پاسخ باليني مشهود و عوارض جانبي در اين افراد ناچيز بود(16). دوز 50 ميليگرم روزانه سرترالين براي مدت 6-4 هفته در 17 كودك و نوجوان مبتلا به سنكوپ نوروكارديوژنيك مقاوم بكار رفته است. سه بيمار نتوانستند دارو را تحمل كنند. در ساير موارد سرترالين در جلوگيري از حملات افت فشار خون ايستاده و برادي كاردي مفيد بود. در پيگيري يك ساله اين بيماران و در حاليكه سرترالين دريافت ميكردند، همگي بدون علامت بودند(17). بعضي سرترالين را در درمان لكنت زبان مفيد تشخيص دادهاند(18) در حالي كه ديگران مواردي از لكنت زبان ايجاد شده توسط سرترالين را گزارش نمودهاند(19و20). سرترالين براي درمان تعدادي ديگر از اختلالات روانپزشي كودكان و نوجوانان هم امتحان گرديده است. براي بوليمياي عصبي ( nervosa Bulimia )(21)، اختلال بيش فعالي ، اختلال بعد از استرس ( Posttraumatic stress disorder )(22)، ترس اجتماعي(23)، اختلال Feeding (24)، و براي self-excoriation (25) از سرترالين استفاده شده و نتايج متفاوتي بدست آمده است ولي كارايي آن براي درمان هيچ كدام از اختلالات فوق تائيد نشده است.
د- تداخل داروئي سرترالين
سرترالين روي كليرانس ليتيوم اثر ندارد ولي ممكن است با تداخل فارماكوديناميك منجر به افزايش نتض ناشي از ليتيوم گردد(2). به طور كلي در به كار بردن سرترالين تواءم با داروهايي، نظير: ليتيوم، كورتيكواستروئيدها، داروهاي ضد ديابت خوراكي و وارفارين بايد جانب احتياط را رعايت كنيم(2). تداخل دارويي سرترالين نسبت به ساير داروهايي ضد افسردگي كمتر است و اغلب داروها را ميتوان بدون ترس از تداخل دارويي همراه سرترالين تجويز نمود(3).
هـ - عوارض جانبي سرترالين در كودكان
هيچ گونه عارضه جانبي روي الكتروكارديوگرام و فشارخون توسط سرترالين گزارش نشده است و همچنين اين دارو اثرات آنتي كلي نرژيك ندارد. احتمال بروز اثرات جانبي روي سيستم اعصاب مركزي و قلبي عروقي بسيار كم است(2). بطور كلي خطرات اين دارو در دوزهاي بسيار بالا overdose به مراتب كمتر از ضد افسردگيهاي سه حلقوي است. در مطالعهاي اثرات جانبي سرترالين را در دو گروه سني كودكان 12-6 ساله و نوجوانان 17-13 ساله با هم مقايسه نمودهاند. نتايج اين بررسي نشان داده است كه هر دو گروه سني سرترالين را بخوبي تحمل ميكنند و از نظر شيوع عوارض جانبي هم بين دو گروه تفاوتي مشاهده نگرديده به جز سوء هاضمه كه در كودكان شايعتر از نوجوانان بود(6). معمولاً عوارض خفيف و گذراي دارو با ادامه درمان بر طرف ميگردد. عوارضي، مانند: خشكي دهان، خواب آلودگي، يبوست، تاري ديد، سرگيجه وضعيتي و گيجي در مصرف با سرترالين به مراتب كمتر از آمي تريپتيلين و دزيپرامين ميباشد(6). در بعضي از مطالعات، 14 مورد از عارضه سندرم خارج هرمي ( EPS ) با مصرف سرترالين گزارش گرديده است(26). در يك گزارش ، بيماري معرفي گرديده است كه به دنبال هشت روز مصرف سرترالين دچار كنفوزيون و زمين خوردنهاي مكرر شده بود. در معاينات مشخص گرديد كه وي دچار هيپوناترمي به علت ترشح نامناسب هورمون آنتيديورتيك ( antidiuretic ) گرديده است و هيچ علت كلاسيك براي اين منظور يافت نشده و به دنبال قطع دارو، علائم باليني اصلاح گرديد. لذا توصيه ميشود كه به ويژه در افراد مسن در طي درمان با سرترالين سطح سديم سرمي كنترل گردد(27). يك نوجوان 16 ساله كه به علت افسردگي تحت درمان 18 ماهه با سرترالين قرار گرفته بود، به علت بيخوابي در شب و خواب آلودگي روزانه وفقدان انرژي، از نظر تيروئيد بررسي گرديد و مشخص شد كه سطح T4 پايينتر از حدّ نرمال است. باقطع دارو علائم فوق مرتفع شده و T4 به حد نرمال برگشت(28). در مطالعهاي، موردي از مسمويت غير عمدي با سرترالين در يك كودك گزارش شده است علائمي كه در وي يافت شده بود، عبارت بودند از: تاكيكاردي، افزايش فشارخون، توهم، كما، هيپرترمي، لرزش اندامها و فلاشينگ پوست. مجموعه اين علائم دلالت بر يك سندم سرتونين ميكند(29). قاضيالدين يك مورد بروز علائم مانيا را در يك كودك به دنبال مصرف سرترالين گزارش كرده است. اين كودك به علت افسردگي مقاوم به ساير داروها تحت درمان با 25 ميليگرم روزانه سرترالين قرار گرفته بود. در اين مورد چند روز پس از قطع دارو و درمان جانشيني، عارضه دارويي بر طرف گرديد(30). افراد ديگري هم بروز علائم مانيا را در كودكان تحت درمان با سرترالين گزارش كردهاند(3و4).
بحث
مصرف سرترالين در كودكان ونوجوانان مورد بحث است و بعضي از مولفين دليل ممانعت از مصرف اين دارو در كودكان رانبودن تجربيات كافي در اين مورد و يا عوارض جانبي آن ذكر ميكنند. پروفايل فارماكوكينتيك اين دارو در كودكان و نوجوانان مشابه برزگسالان است. مطالعات نشان ميدهند كه اين دارو ميتواند به عنوان يكي از درمانهاي اساسي درمان افسردگي و وسواس كودكان مطرح باشد(8و4) . اين دارو به لحاظ مصرف فقط يك دوز روزانه، سرعت اثر بخشي بيشتر، عوارض جانبي كمتر، خطر مسمويت كمتر و نداشتن عوارض آنتي كلي نرژيك، ميتواند به عنوان داروي انتخابي در افسردگي و وسواس كودكان و نوجوانان معرفي گردد(2،6،26و29). انديكاسيون آن در اسكيزوفرني كودكان و نوجوانان به عنوان يك داروي كمكي جاي بررسي و تحقيق بيشتر دارد(12،14و17). كارايي SSRIs در ساير اختلالات روانپزشكي كودكان و نوجوانان، نظير لكنت زبان، بوليميا، بيش فعلاي، PTSD ، و اضطراب اجتماعي به اثبات نرسيده است و تحقيقات بيشتري را ميطلبد.
براي درمان خودآزاري و خشم در كودكان مبتلا به عقبماندگي ذهني و اوتيسم ميتوان از اين دارو استفاده نمود(16). در مورد مصرف توام اين دارو با ليتيوم، كورتيكواستروئيدها، قرصهاي ضد ديابت و وارفارين لازم است با احتياط بيشتري تجويز گردد(2). متوسطه نيمه عمر سرترالين 32-26 ساعت است و بنابراين ميتوان يك دوز واحد، صبح يا شب مصرف نمود و در كودكان ميتوان با دوز 25 ميليگرم روزانه شروع نموده و سپس هر 4-3 روز 25 ميليگرم به دوزاژ اضافه نمود. دوز متوسط درماني در كودكان و نوجوانان 3-1 ميليگرم بر كيلوگرم روزانه (حداكثر 200 ميليگرم) توصيه ميگردد. عوارض شايع اين دارومشابه ساير SSRI است و در كودكان با بزرگسالان تفاوتي ندارد (31،26). در كساني كه سابقه اختلال غددي دارند و يا سابقه مانيا يا سابقه فاميلي اختلال دو قطبي دارند، بايد سرترالين با احتياط مصرف و در طي دوره درمان از نظر سديم سرم وتستهاي تيروئيد بايد كنترل گردد. از مصرف سرترالين در افراد مبتلا اختلال خلقي دو قطبي بايد اجتناب نمود با اين كه در حال حاضر اين دارو هنوز جزو فارماكوپه دارويي كشور نميباشد.
باتوجه به اينكه در بازار داروئي ايران، در حال حاضرتنها Fluoxetine از گروه داروهاي SSRI ، با توليد داخلي موجود ميباشد در اينجا به چند مقاله كه بين دو داروي فوگزتين و سرترالين مقايسه نموده اشاره ميشود: در مقايسه بين دو داروي فوق در درمان افسردگي اساسي، سرترالين بر فلوگزتين برتري داشته است در حاليكه ميزان تحمل دو دارو تفاوتي نداشت(33). در كساني كه تحت درمان با فلوگزتين بودهاند و به علت عارضه داروئي و عدم تحمل و يا عدم پاسخ مناسب درماني آن را قطع كردهاند، تجويز سرترالين منجر به اثرات درماني بهتر ولي عوارض جانبي بيشتر گرديده است(34) در يك مطالعه ديگر هيچ تفاوتي از نظر اثر ( Efficacy ) و تحمل (Tolerability ) بين سه داروي فلوگزتين، سرترالين و پاروكستين در درمان افسردگي توأم با اضطراب مشاهده نگرديد(35).
References
1- Catalando G. Cooper DS. MC. Guttman JM, Pediatric sertraline overdose, Clinical Neuropharmacology, 21(1) 59-61; 1998.
2- Warrington SJ, Clinical implication of the pharmacology of sertraline, International Clinical Psyhopharnacology, 6(S2) 11-21; 1991.
3- Eckert A. Mannheim JR. Muller WE, The pharmacokinetics of sertraline, Psychopharmakotherapie, 4(3): 9-17; 1997.
4- Tierney E. Joshi PT. Llinas JF. Rosenberg LA. Ridle MA, Sertraline for major deperssion in children: perliminary clinical experience, Journal of Child & Adolescent psychopharmacology 15(1): 13-27; 1995.
5- McConville BJ. Minnery KL. Sorter MT. West SA. Friedman LM, An open study of the effect of sertraline on adolescent major depression, Journal of Child and Adolescents psychopharmacology, 6(1): 4-51; 1996.
6- Alderman J. Wolkow R. Chung M. Johnston HF, Sertraline treatment of children and adolescents with obsessive compulsive disorder or depression: Pharmacokinetics, tolerability and efficacy, Journal of the American Academy of Child and Adolescent Psychiatry, 37(4): 386-394; 1998.
7- Rodrigues Ramos P. Sans MJM, Response to sertraline in adolescents with obsessive compulsive disorder, Acats Luso- Espanolas De Neurologia Psiquitria Y ciencias Afibes, 26(1): 17-21; 1998.
8- Wolkow R. Alderman J. Chung M. Hugh FJ, The safety and efficacy of sertraline in children and adolescent with OCD, Biological Psychiatry, 42(suppl.1): 213-214; 1997.
9- Thakore JH. Berti C. Dinan TG, An open trial of adjunctive sertraline in the treatment of chronic schizophrenia, Acta Psychiatrica Scandinvica, 94(3): 194-197; 1996.
10- Thakore JH. Berti C. Dinan TG, The efficacy of adjunctive sertraline in the treatment of chronic schizophrenia, Human Psychopharmacology clincical and Experimental, 12(2): 167; 1997.
11- Lee MS. Kim YK. Lee SK. Suh KY, A double blind study of adjunctive sertraline in haloperidol stabilised pateents with chronic schizophrenia, Journal of Clincal Psychopharmacology, 18(5): 399-403; 1998.
12- Buckingham D. Gaffney G, New tourette's syndrome treatment, The Journal of American Academy of child snd Adolescent Psychiatry, 32(1): 224; 1993.
13- Frankenburg FR. Kando JC, Sertraline treatment of attention- deficit hyperactivity disorder and tourette's syndrome, Journal of Clinical Psyhopharmacology, 14(5): 359-66; 1994.
14- Ricca V. Mannucci E. Dibernardo M. Rissello SM. Cabras PL. Rotella CM, Sertraline enhances the effects of cognitive behavioural treatment on weight reduction of obese patients, Journal of Endocrinological Investigation, 19(911): 727-33; 1996.
15- Mukand J. Kaplan M. Senno RG. Bishop DS. Patological crying and lauging: treatment with sertraline, Archives of Physical Medicine and Rehabilitation, 77(12): 1309-11; 1996.
16- Hellings JA. Kelley LA. Gabrielli WF Kilgore E. Shah P, Sertraline response in adults with mental retardation and autistic disorder, Journal of clinical Psyciatry, 57(8): 333-36; 1996.
17- Grubb BP. The use of Lustral in the tretment of recurrent refractory nurocardiogenic syncope, Journal of American Coll, Cardiology, 24: 490-494; 1994.
18- Costa AD. kroll RM, Sertraline in stuttering, journal of clinical Psychopharmacology, 15(6): 443-444; 1995.
19- Brewerton TD Markowits JS. Keller SG. Cochrane CE. Stuttering with sertraline, Journal of Clinical psychiatry, 57(2): 90-91; 1996.
20- Makela EH. Sullivan PA case of sertraline induced stuttering, Journal of Clinical Psychopharmacology, 16(1): 93; 1996.
21- Roberts JM. Lydiard RB, Sertraline in the treatment of Bulimia Nervosa, American Journal of Psychiatry, 150(11): 1753; 1993.
22- Kline NA. Dow BM. Brown SA. Matloff JL, Sertraline efficacy in depressed combat veterans with Posttraumatic Stress Disorder, American Journal of psychiatry, 151(4): 621; 1994.
23- Czepowicz VD. Johnson MR. Lydiard RB. Emmanuel NP. Ware MR. Mintzer OB. et al, Sertraline in social phobia , Journal of Clinical Psychopharmacology, 15(5): 372-373; 1995.
24- Lucki I. Kreider MS. Simansky KJ, Reduction of feeding behaviour by the serotonine uptake inibitor, sertraline, Journal of Psychopharmacology, 96(3); 284-295; 1988.
25- Kalivas J. Glman ED, Sertraline for treatment of self- excoriation, Journal of Psychosomatics, 37(2): 216; 1996.
26- Lambert MT. Trutia C. petty F, Extrapyramidal adverse effects associated with sertraline, Progress in neuro psychopharmacology & Biological Psychiatry, 22(5): 741-748; 1998.
27- EIAsousi A. Boldron A. Asar T, Sertraline induced hyponatremia, Semaine Des Hopitaux, 74(19-20): 848-9; 1998.
28- Harel Z. Biro FM. Tedford WL, Effects of long term treatment with sertraline (Zoloft) simulating hypothyroidism in an asolescent, Journal of Adolescent health, 16(3): 232-4; 1995.
29- kaminski CA. Robbins MS. Weibley RE, Sertraline intoxication in a child, Annuals of Emergency Medicine, 23(6): 1371-4; 1994.
30- Ghaziuddin M, Mania induced by sertraline in a prepubertal child, American Journal of Psychiatry, 151(6): 944; 1994.
31- Minnery KL. West SA. McConville BJ. Sorter MT, Sertraline induced mania, Journal of child and Adolescent pschopharmacology, 5(2): 151-3; 1995.
32- Ronefeld RA. Wilner KD. Baris BA, Sertraline chronopharmacokinetics and the effect of coadministration with food, Clinical Pharmacolkinetics, 32(s1): 50-55; 1997.
33- Sechter D, Troy S. psternetti S. Boyer P, A double blind comparison of sertraline and fluoxetine in the treatment of major depressive episode in outpatients. Eur psychiatry. 14(1): 41-8; 1999.
34- Zarate CA, Kando JC, Tohen M, Weiss MK, Cole Jo, Does intolerance or lack of response with fluoxetine predict the same will happen with sertraline? J clin psychiatry, 57(2): 67-71; 1996.
35- Fava M, Rsenbaum JF, Hoog SL, Tepner RG, Kopp JB, Nilsson ME, Fluoxetine versus sertraline and paroxetine in major depression. J Affect Disordl, 59(2): 19-26; 2000.
منبع:http://asp.irteb.com
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنیداين مطلب در تاريخ: سه شنبه 24 فروردین 1395 ساعت: 10:24 منتشر شده است
برچسب ها : مروري بر كاربرد درماني و اثرات جانبي سرترالين در كودكان,