مدرسه در افق سند تحول آموزش و پرورش
عنوان تحقیق:
مدرسه در افق سند تحول آموزش و پرورش
فهرست مطالب
گزارش سير تدوين سند ملي آموزش و پرورش
نقاط قوت و ضعف سند و چالشها و فرصتهای پیش روی آن
ويژگيهاي كمي مدرسه مطلوب در افق چشم انداز:
تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر آرمانهای بلند نظام اسلامی باید معطوف به چشماندازی باشد که در افق روشن 1404، ترسیمگر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اوّل اقتصادی، علمی و فنآوری در سطح منطقه با هویتی اسلامی انقلابی، الهام بخش جهان اسلام همراه با تعاملی سازنده و مؤثر در عرصه روابط بینالمللی است.
هر چند در سه دهه گذشته تلاشهای وافر و قابل تقدیری از سوی مسئولان و دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت برای بهبود و اصلاح نظام آموزشی کشور به عمل آمد که خوشبختانه نتایج مثبت و مفیدي نیز بر جای گذاشته است لیکن هنوز آموزش و پرورش با چالشهای جدی روبرو است و برونداد آن در طراز جمهوری اسلامی ایران و پاسخ گوی تحولات محیطی و نیازهای جامعه نمیباشد. از اين رو تأکیدات حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت تحول بنیادی در آموزش و پرورش با تکیه بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی– ایرانی وتدوين الگويي اسلامي- ايراني براي تحول و پرهیز از الگوهای وارداتی، کهنه و تقلیدی محض، چراغ راه برون رفت از چالش های نظام آموزشی كشور می باشد.
خوشبختانه با درک ضرورت و اهمیت این امر و در پاسخ به ندای هوشمندانه رهبری معظم انقلاب اسلامي (دام ظله)، طرح تدوین سند ملی آموزش و پرورش به مثابه سند تحول راهبردي نظام آموزش و پرورش در افق چشم انداز بيست ساله جمهوري اسلامي ايران بنا بر مصوبه هيات دولت در دستور کار شورای عالی آموزش و پرورش قرار گرفت و سرانجام پس از شکل گیری حلقه های کارشناسی- پژوهشی با مشارکت صاحب نظران حوزوی و دانشگاهی و مدیران و کارشناسان مجرب آموزش و پرورش و سایر دستگاه های ذیربط، ضمن پایبندی به دیدگاه های حضرت امام خمینی (ره) و نظرات مقام معظم رهبری درباره تحول بنيادين نظام آموزشي و همسو با اسناد فرا دستی، از جمله سند چشم انداز بیست ساله کشور، سند مذکور تدوین گردید.
در اين راستا، پس از به ثمر رسيدن مطالعات سند ملي، نخست بنيان نظري تحولات مورد نظر در نظام آموزش و پرورش(شامل فلسفه تربیت درجمهوری اسلامی ایران- فلسفه تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران – رهنامه نظام تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران) بر اساس الگوي اسلامي- ايراني تدوین و به تأييد شورای عالی آموزش و پرورش رسیده و سپس بر اين اساس سند تحول راهبردي نظام تربيت رسمي و عمومي تصويب شده است تا مبنای تحول بنیادین در آموزش و پرورش قرار گیرد.
به نظر اینجانب تحول بنیادین در نهاد تحول آفرین و انسان ساز آموزش و پرورش، امری مستمر و زمان براست که از یک سو، نیازمند عزم ملی و همراهی و مساعدت تمامی مسئولان، نهادهای فرادستی، مراجع سياست گذار و تصمیم گیر، فرهنگ عمومی و اجتماعی مناسب و مساعد میباشد و از سوی دیگر به عزم سازمانی، مشارکت فعال مدیران، معلمان، کارشناسان درون آموزش و پرورش و نیز همگامی خانواده ها و دانش آموزان عزیز نیاز دارد. این تحول هم باید در سطح کلان مدیریت و برنامه ریزی راهبردی آموزش وپرورش و در تمام زیر نظام ها و مؤلفههای آن ساری و جاری گردد و هم در سطح خرد و در کلاس درس و مدرسه، نشاط و شادابی حرکت به سوی آینده برتر را دامن بزند که امیدوار است با مدیریت هوشمندانه تغییر و با فراهم آوردن امکانات و منابع، به ویژه منابع انسانی کارامد و باانگیزه، آموزش و پرورش بتواند رسالت خطیر و تاریخی خویش را در تربیت انسانهایی در طراز جمهوری اسلامی ایران و احیاءگر فرهنگ و تمدن ایران اسلامی در راستای برپایی جامعه جهانی مهدوی ایفاء نماید.
در پایان لازم می دانم از تدوین کنندگان، پژوهشگران و همه دست اندرکاران طرح سند ملی آموزش و پرورش و نيز از تمام تلاشگران و دلسوزان عرصه تعلیم و تربیت به ویژه وزرای پیشین آموزش و پرورش، مدیران و کارشناسان و معلمان، اعضای ستاد تحول بنیادین، فرهنگیان فرهیخته و صاحب نظرانی که از پیشنهادهای صائب و ارزشمند آنها در طول تدوین سند بهره مند شدیم، از همدلی، حمايت و احساس مسئوليت اعضاي محترم دولت كريمه ، شورای عالی انقلاب فرهنگی، نمایندگان محترم مجلس و شورای عالی آموزش و پرورش صمیمانه سپاسگذاری نمایم. ضمن تشكر از راهنمايي هاي ارزشمند و حمايت هاي رييس جمهور محترم جناب آقاي دكتر محمود احمدي نژاد، سپاس ویژه خود را تقدیم رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی مينمایم که با رهنمودهای حکیمانه خویش، چراغ راه شکل گیری تحول بنیادین برای فتح قله های رفیع پیشرفت و تعالی در آموزش وپرورش بوده اند.
گزارش سير تدوين سند ملي آموزش و پرورش:
از آغازين روزهاي انقلاب اسلامي، ايجاد تحول در آموزش و پرورش به منظور تعميق و استمرار انقلاب فرهنگي، دغدغهي رهبران و مسئولان ارشد نظام نوپاي اسلامي بوده است و بر ضرورت آن پاي فشردهاند. مديران و متصديان آموزش و پرورش نيز در پاسخ به اين مطالبهي به حق، اقدامات متعدد و متنوعي را در سطح خرد و كلان انجام داده اند تا شايد بتوانند اين مجموعهي تأثيرگذار در فرآيند رشد و تعالي فرد و جامعه را، بيش از پيش با اهداف و آرمان هاي بلند انقلاب اسلامي هماهنگ و همسو نمايند. بيانات روشنگرانه و هشدارهاي عالمانه ي مقام معظم رهبري مبني بر تقليدي و وارداتي بودن نظام آموزش و پرورش و ضرورت تحول بنيادين در اين نظام، تأييد و تأكيدي بر صحت نگاه مذكور و ضرورت اقدام عاجل در اين زمينه است.
به همين دليل شوراي عالي آموزش و پرورش، به عنوان مرجع سياست گذاري در حوزهي وظايف آموزش عمومي و متوسطه با درك اين ضرورت و در پاسخ به نيازها و مطالبات مزبور در تاريخ 6/3/82 «طراحي و اجراي مطالعهي ملي به منظور آسيب شناسي آموزش و پرورش و ترسيم چشمانداز آينده در برنامه هاي توسعه كشور» را به تصويب رساند. هيأت محترم وزيران نيز در آبان ماه 1383 بر ضرورت انجام اين مهم تأكيد نمود.
پس از انتخاب «شوراي راهبري تدوين سند ملي» اهداف، خطوط كلي و ابعاد قلمرو سند تبيين شد و بر اساس آن «الگوي مفهومي» تدوين سند ملي (پيوست 1) طراحي و عمليات اجرايي آن از ابتداي سال 1384 آغاز گرديد.
تدوين سند ملي از نظر روش شناسي «پژوهش محور» بود و ضمن استفاده از تجارب كارشناسان داخلي وبهره مندي از مطالعات بين المللي، بر انجام پژوهش هاي مورد نياز تأكيد داشت. بدين منظور سه كميته مطالعاتي به شرح زير تشكيل شد:
1- كميته مطالعات نظري: اين كميته مطالعات متعددي را براي دستيابي به مباني نظري و فلسفي مورد نياز مبتني بر آموزه هاي ديني و معارف اسلامي سامان داد. اين مطالعات شامل ابعاد يا ساحتهاي ششگانه تربيت (ساحتهاي ديني و اخلاقي، علمي و فناوري، هنري وزيباشناختي، اقتصادي و حرفه اي، بدني و زيستي، سياسي واجتماعي) و نيز زير نظامهاي آموزش و پرورش (زير نظامهاي رهبري ومديريت تربيتي؛ تربيت معلم و منابع انساني؛ برنامه درسي؛ پژوهش و ارزشيابي؛ تامين و تخصيص منابع مالي؛ فضا- تجهيزات- فناوري) مي باشد كه در نهايت به تدوين بنيان نظري سند ملي آموزش و پرورش منجر شده است.
2- كميته مطالعات مؤلفه هاي اصلي (ارزيابي وضع موجود): در اين كميته مطالعات متعدد نقد و ارزيابي وضع موجود آموزش و پرورش و شناسايي ضعف ها و قوت ها چه در ساحتهاي ششگانه تربيت و چه در مورد انواع آموزشهاي خاص (شامل فني و حرفه اي، تيزهوشان، استثنائي، بزرگسالان، عشاير، آموزش روستايي و . . . ) انجام شده است.
3- كميته مطالعات محيطي: مطالعه محيط هاي متعامل و تأثيرگذار بر عملكرد آموزش و پرورش با هدف شناسايي فرصتها و تهديدها در دستور كار اين كميته قرار گرفت و محيط هاي تأثيرگذار در چهار رده شناسايي شده اند:
1- محيط اول: اداري، اجرايي، دولتي، عمومي
2- محيط دوم: حقوقي، قضايي، تأميني
3- محيط سوم: اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي
4- محيط چهارم: بين المللي
افزون بر اين مطالعات ملي، انجام مطالعات استاني با تشكيل كميته هاي پژوهشي استاني و نيز مصاحبه با فرهيختگان و وزيران ومقامات عالي اجرايي كشور در حوزه هاي ديني، سياسي، اقتصادي و اجتماعي در دستور كار قرار گرفت.
4- كميته تلفيق:پس از انجام مطالعات فوق (بيش از 70 پروژه پژوهشي) و آماده شدن مواد اوليه، براي دستيابي به خروجي نهايي سند ملي «كميته تلفيق» تشكيل شد تا در يك فرآيند روشمند بتواند سند نهايي را توليد كند.
سرانجام در پرتو عنايات الهي و توجهات ائمه معصومين (ع) و با تلاش خستگي ناپذير دستاندركاران و همراهي قريب به 500 نفر از پژوهشگران، صاحبنظران حوزه و دانشگاه، كارشناسان و مديران آموزش و پرورش «بسته سند ملي آموزش و پرورش» براي دستيابي به تحول بنيادين در آموزش و پرورش و پاسخگويي به مطالبات مقام معظم رهبري شامل اسناد زير تدوين و به مراجع ذي ربط جهت تصويب تقديم شد:
1- فلسفه تربيت در جمهوري اسلامي ايران
2- فلسفه تربيت رسمي و عمومي در جمهوري اسلامي ايران
3- رهنامه نظام تربيت رسمي و عمومي در جمهوري اسلامي ايران
4- سند تحول راهبردي نظام تربيت رسمي و عمومي جمهوري اسلامي ايران
شوراي عالي آموزش و پرورش با درك حساسيت و اهميت موضوع، بررسي اسناد مذكور را درتاريخ 30/10/88 در دستور كار خود قرار داد و با تشكيل گردهمايي سه روزه در جوار بارگاه ملكوتي ثامنالحجج حضرت علي بن موسي الرضا (ع) و با حضور وزير محترم آموزش و پرورش جناب آقاي دكتر حاجي بابايي و مشاركت فعال اعضاء (پيوست7)، بررسي و تصويب آنها را آغاز كرد كه به اين جهت اين سند به نام «سند مشهد مقدس» مزيّن شده است. شوراي عالي با برگزاري بيش از 30 جلسه فعال و مفيد ضمن تأييد كلي مباني نظري و فلسفي مزبور (اسناد بندهاي 1 و 2 و 3 فوق) «سند تحول راهبردي نظام تربيت رسمي و عمومي» را در جلسه 820 در تاريخ 7/2/89 به تصويب نهايي رساند.
خوشبختانه اين سند در آستانه تولد مبارك و تحول آفرين حضرت مهدي (سلام الله عليه) در هشتصد وبيست و ششمين جلسه شوراي عالي آموزش و پرورش به تاريخ 2/5/89 به امضاء رياست محترم جمهور جناب آقاي دكتر محمود احمدي نژاد رسيد.در اين سند، بيانيه ارزش ها، ماموريت، چشم انداز، هدف هاي كلان، راهبردهاي كلان، هدفهاي عملياتي و راهكارهاي اجرايي به تصويب رسيده است.
در پايان ضمن سپاس بيكران به درگاه احديت و تشكر از رهنمودهاي داهيانه مقام معظم رهبري مد ظله العالي، از يكايك دست اندركاران و ياري دهندگان اين حركت بزرگ در تاريخ آموزش و پرورش صميمانه و خاضعانه قدرداني نموده و از وزراي محترم آموزش و پرورش و معاونان ايشان و نيز مجري محترم و انديشه ورز طرح جناب آقاي دكتر محمود مهرمحمدي، مسئول كميته مطالعات نظري حجه الاسلام و المسلمين دكتر عليرضا صادق زاده، مسئول كميته مطالعات مولفه هاي اصلي جناب آقاي دكتر محمدجعفر جوادي، مسئول كميته مطالعات محيطي جناب آقاي مهندس عبدالحسين نفيسي و مسئول كميته تلفيق جناب آقاي دكتر عباس صدري تشكر ويژه دارد.
نقاط قوت و ضعف سند و چالشها و فرصتهای پیش روی آن
در اینجا برآنیم که به این پرسش پاسخ دهیم که براساس سند تحول بنیادین چه چشماندازی را برای سیاستگذاری فرهنگی در این وزارتخانه میتوان تصور نمود؟ که در واقع این پرسش، سؤال اصلی پژوهش حاضر نیز تلقی میگردد. به منظور دستیابی به پاسخ این پرسش کلیدی و بنیادین، شاید بررسی نقاط قوت و ضعف سند به همراه فرصتها و چالشهای پیش روی آن، بتواند بدین پرسشهای جانبی و فرعی نیز پاسخ دهد که این سند تا چه میزان از قابلیت اجرایی برخوردار است؟ و اساساً مؤلفههای بنیادین و ساختار آفرین آن کداماند؟
برای خودداری و اجتناب از نوعی منفی بافی و نگاهی بدبینانه به این سند، در ابتدا به سراغ نقاط قوت سند براساس مبانی تحلیل سیاستها و اصول تهیهی اسناد در سیاستگذاری عمومی میرویم و این نقاط را با تأکید بر موضوع اصلی بحث یعنی رابطهی سند تحول بنیادین و سیاستگذاری فرهنگی در آموزش و پرورش آغاز میکنیم.
یکی از نقاط قوت این سند نحوهی سازماندهی آن به لحاظ بخش بندی و فصل بندی است؛ بدین صورت که در فصل اول (کلیات)، واژگان و اصطلاحات کلیدی آورده شده است و در واقع تدوین کنندگان سند به نوعی تعاریف عملیاتی را ارایه نمودهاند که در واقع مقصود و منظورشان را از برخی مفاهیم انتزاعی روشن میسازد. البته باید در اینجا به این نکته نیز اشاره شود که اینکه تا چه حد این مفاهیم به روشنی به تصویر کشیده شدهاند و از آنها ابهام زدایی شده است، خود بحث و موضوع دیگری است. اما با وجود این امر، اینکه سند به لحاظ شکلی و صوری بر اساس اصول و مبانی روش پژوهش در فصل اول (کلیات سند) طراحی شده است را میتوان از نقاط قوت سند تحول بنیادین محسوب نمود.
یکی دیگر از بحثهای مهم در سیاستگذاری عمومی به طور اعم و در سیاستگذاری فرهنگی به طور اخص این است که باید بین ارزشها، اهداف و سیاستها تفکیک و تمایز قایل شد.[1] در واقع، اگر در سیاستگذاری اهداف را به مثابهی سیاستها درنظر بگیریم، فرآوردهی نهایی فرآیند سیاستگذاری، قطعاً از این قابلیت و پتانسیل برخوردار نخواهد بود که بتواند مشکل و مسألهی سیاستی را حل نماید. با درنظر گرفتن این نکته، میتوان اینگونه اذعان داشت که دست کم در این زمینه، سند تحول بنیادین حداقل به لحاظ صوری و شکلی این تفکیک را مدنظر قرار داده است؛ به طوری که همانگونه که پیشتر نیز بدان اشاره شد فصل دوم این سند ذیل عنوان کلی «بیانیهی ارزشها» به آن دسته از گزارههای ارزشی و بایدها و نبایدهای اساسی اشاره دارد که لازم است تمامی اجزا و مؤلفههای نظام تعلیم و تربیت رسمی – عمومی هماهنگ با این ارزشها بوده و کلیهی سیاستگذاران و همهی کارگزاران نظام ملتزم و پایبند به آنها باشند.
در فصل پنجم سند که تحت عنوان «هدفهای کلان» نامگذاری شده است نیز بین اهداف و ارزشها و سیاستها تفکیک و تمایز مشاهده میشود. به طوری که در این فصل، به 8 هدف کلان اشاره شده است، اما در بخش راهکارهای عملیاتی و اجرایی که مفصلترین فصل سند تحول بنیادین را تشکیل میدهد، به سیاستهای اجرایی اشاره شده است.
صرف نظر از فرصتها و چالشهایی که سند بنیادین میتواند پیش روی خود داشته باشد، این سند از نقاط ضعفی نیز برخوردار است؛ که البته در ادامه یعنی در بررسی ربط و نسبت سند و مقولهی سیاستگذاری فرهنگی به این موضوع بیشتر میپردازیم و در اینجا صرفاً به ذکر این نکته بسنده میکنیم که در فصل هفتم که ذیل عنوان کلی «هدفهای عملیاتی و راهکارها» نامگذاری شده است؛ در واقع به سیاستهای اجرایی و برنامههای عملیاتی اشاره شده است که اولاً از نگاه نویسندهی این سطور شاید بهتر بود ذیل عنوان «برنامههای عملیاتی – اجرایی و راهکارها» نامگذاری میشد تا «اهداف عملیاتی» و ثانیاً اینکه در این مقدمه به این نکته اشاره شده است که هدفهای عملیاتی و راهکارهای ذیل آنها، الزاماً از تناظر یک به یک با هدفهای کلان برخوردار نیستند و از این رو، برخی هدفهای عملیاتی و نیز راهکارهای ذیل یک هدف کلان ممکن است با هدفهای کلان دیگری نیز مرتبط باشند و این در حالی است که به لحاظ تجزیه و تحلیل سیاستی و اصول و مبانی سیاستگذاری باید مشخص باشد که هر هدف کلان با چه برنامه یا برنامههای عملیاتی مرتبط است (Dunn, 1981: 34) و به نظر میرسد این موضوع اشاره شده در ابتدای فصل هفتم نوعی سردرگمی را ایجاد میکند که همان طور که در قسمتهای بعدی خواهیم دید به این مسأله نیز منجر شده است.
در واقع، وقتی به تجزیه و تحلیل، پایش و ارزیابی سیاستها پرداخته میشود باید دقیقاً مشخص شود که در چه مرحلهای از سیاستگذاری با مشکل مواجه شدهایم، حال آن که اگر چند هدف کلان با چند راهکار در تناظر یک به یک باشند، ارزیابی دشوار بلکه غیرممکن خواهد بود. حتی در ادامهی مقدمهی این فصل به این نکته نیز اشاره شده است که با توجه به اینگونه روابط، هر راهکار برای هدفی که در ذیل آن آمده است، جنبهی اصلی و برای برخی هدفهای دیگر جنبهی مکمل دارد و از این رو، به هنگام عملیاتی نمودن احکام این سند، لازم است در تدوین برنامههای میان مدت و کوتاه مدت اینگونه پیوستگیها مورد توجه قرار گیرد. البته لازم به ذکر است که نقاط ضعف این سند صرفاً به موارد فوق محدود نمیشود، بلکه در بررسی ربط و نسبت سیاستگذاری فرهنگی و سند تحول بنیادین، نکات مبهم فراوانی وجود دارد که در قسمتهای بعدی مقاله بدانها اشاره میکنیم.
چشم انداز
نظام تربيترسمي و عمومي در افق1404، مبتني است بر نظام معيار اسلامي، فرهنگ و تمدن اسلامي- ايراني و قوام بخش آنها؛ زمينه ساز تحقق جامعه دانايي محور متناسب با اقتضائات زمان ، برخوردار از توانمنديهاي تربيتي ممتاز در سطح منطقه، الهام بخش جهان اسلام و داراي تعامل سازنده با نظامهاي تربيتي در سطح جهان، توانمند در زمينه سازي براي شکوفايي استعدادها و شکل گيري هويت يکپارچه اسلامي -ايراني – انقلابي متربّيان با توجه به هويت اختصاصي آنان؛ کار آمد، اثر بخش، يادگيرنده، عدالت محور، مشارکت جو و رقابت پذير؛ برخوردار از مديران آينده نگر ،كمال جو و تحول آفرين، مربيان مومن ،فکور، دلسوز و امين، زمينه ساز جامعه عدل جهاني (جامعه مهدوي).
مدرسه در افق چشم انداز
بر پايهي اين چشم انداز، مدرسه جلوه اي است از مراتب حيات طيبه و جامعه سالم ، کانون عرضهي خدمات وفرصتهاي تربيتي، زمينه ساز درک و اصلاح موقعيت توسط متربّيان و تکوين وتعالي پيوستهي هويت آنان بر اساس نظام معيار اسلامي، در چارچوب فلسفه و رهنامهي نظام تربيت رسمي و عمومي و داراي ويژگيهاي زير است:
• تجلي بخش فرهنگ غني اسلامي در روابط و مناسبات (به ويژه نظم، وقت شناسي، جديّت، همدلي، كرامت نفس،احترام و اعتماد)؛
• نقطه ي اتکاي دولت و ملت در رشد و تعالي كشور و کانون تربيتي محله ، پاسخگو به نيازهاي جامعه محلي
• برخوردار ازقدرت تصميم گيري وبرنامه ريزي در حوزه هاي عملياتي در چارچوب سياستهاي ملي، منطقه اي و محلي
• داراي چشم انداز اختصاصي مورد توافق ذي نفعان در چارچوب سياستهاي مصوب
• نقش آفرين در فرايند انتخاب آگاهانه و اختياري مسير زندگي فردي و اجتماعي متربيان بر اساس نظام معيار اسلامي
• داراي ظرفيت پذيرش تفاوتهاي فردي و پاسخگوئي به مصالح، نيازها و علائق متربّيان؛
• يادگيرنده،کمال جو، خواستار تعالي مستمر فرصت هاي تربيتي، تسهيلکنندهي يادگيري و تدارک بينندهي خودجوش ظرفيتهاي جديد در خدمت يادگيري
• خود ارزياب، رقابت پذير و پاسخگو نسبت به نظارت و ارزيابي بيروني (نظام آموزشي)
• تأمين كنندهي محيط امن، سالم، با نشاط، دوست داشتني و برخوردار از هويت جمعي
• برخوردار از مربيان داراي هويت يکپارچه بر اساس نظام معيار اسلامي و شايستگيهاي حرفه اي (به ويژه مومن ، دانا، فکور، امين، با انگيزه، غمخوار و داراي كرامت نفس وسعه صدر؛)
• مبتني بر رويكرد مديريتي نقد پذير، حامي نوآوري و نوانديشي و خطرپذير،
• بهره مند از ظرفيت عوامل سهيم و موثر و متکي بر مشارکت ذي نفعان(با تاکيد برمربيان، متربيان و خانواده)؛
• برخوردار از بهره ي فناوري آموزشي در سطح معيار؛ با توجه به طيف منابع و رسانههاي يادگيري( اعم از مصنوع و غير مصنوع)
• داراي ظرفيت تصميم سازي براي نظام تربيت رسمي و عمومي
• داراي تعامل اثر بخش با نهادها و کانونهاي محلي نظير مسجد، فرهنگ سرا، کتابخانههاي عمومي
• داراي پيوند موثر با موضوعات و مسائل جامعه در مقياس محلي، منطقه اي و ملي و حضور فعال در حيات اجتماعي
هدفهاي كلان
1- تربيت انساني مومن و متخلق به اخلاق اسلامي، پرسشگر و فكور، خلاّق و كارآفرين، سالم و با نشاط، انتخاب گر و آزاد منش، قانون گرا و نظم پذير، عدالت خواه وصلح جو ، وطن دوست، استقلال طلب و ظلم ستيز ، جمع گرا و جهاني انديش، خودباور و مقتصد، اميدوار و منتظر، دانا وتوانا، شجاع و ايثارگر، پاكدامن و باحياء، مسئوليت پذير و وظيفه شناس(شايستگيهاي پايه در ساحتهاي شش گانه تربيت) و آمادهي ورود به انواع تربيت تخصصي و شغلي براي زندگي شايسته فردي، خانوادگي و اجتماعي براساس نظام معيار اسلامي.
2- ارتقاي نقش نظام تربيت رسمي و عمومي در رشد وتعالي كشور ، اعتلاي فرهنگ عمومي و زمينه سازي براي تکوين تمدن اسلامي- ايراني با تأکيد بر تعميق معرفت و بصيرت ديني و سياسي، التزام به ارزشهاي اخلاقي، وفاداري نسبت به نظام جمهوري اسلامي ايران، اعتقاد به اصل ولايت فقيه و مردم سالاريديني، تحکيم وحدت ملي، تقويت روحيه علمي، رعايت حقوق و مسئوليتهاي اجتماعي، ارتقاي آداب و مهارتهاي زندگي، بهداشتي و زيست محيطي.
3- گسترش و تامين همه جانبهي عدالت تربيتي.
4- برقراري نظام اثر بخش و كارآمد مديريت منابع انساني.
5- افزايش مشارکت همه جانبه در نظام تربيت رسمي و عمومي.
6- بهسازي و تحول در زيرساختهاي کالبدي، مالي و فناوري.
7- ارتقاي بهره وري و افزايش كارايي و اثر بخشي در نظام تربيت رسمي و عمومي.
8- کسب موقعيت نخست تربيتي در منطقه و جهان اسلام و ارتقاي فزاينده جايگاه تربيتي ايران در سطح جهان.
ويژگيهاي كمي مدرسه مطلوب در افق چشم انداز:
•برخوردار از نيروي انساني
-داراي صلاحيت علمي با حداقل مدرك کارشناسي (ليسانس) در رشته مرتبط متناسب با نيازهاي برنامه درسي
- داراي گواهينامه صلاحيتهاي حرفه اي و تخصصي براي ورود نظام تربيت رسمي وعمومي
- تدارک فرصتهاي مناسب يادگيري براي به روزآوري صلاحيتهاي حرفه اي و تخصصي نيروي انساني با استفاده از روشهاي مختلف معادل 100 ساعت آموزش ضمن خدمت در سال.
سرانه فضاي تربيتي(شامل فضاهاي آموزشي، ورزشي، کارگاهي، نمازخانه، کتابخانه، فضاي سبز. . . ) و جمعيت مدرسه :
عنوان |
دوره ابتدايي |
دوره متوسطه اول |
دوره متوسطه دوم |
ملاحظات |
ظرفيت كلاس- تراكم |
26 نفر |
24 نفر |
22 نفر |
|
نسبت دانش آموز به معلم |
1- 18 |
1- 16 |
1- 13 |
با توجه به معلمين كارگاه، آزمايشگاه و كامپيوتر و. . . |
تعداد كلاس |
10 باب |
9 باب |
9 باب |
|
ظرفيت مدرسه |
260 نفر |
216 نفر |
198نفر |
|
تعداد كتاب |
5000 |
5000 |
7000 |
|
وسعت مركز اطلاعاتومنابعيادگيري |
90 متر مربع |
110 متر مربع |
135 متر مربع |
|
وسعت نمازخانه |
72 متر مربع |
96 متر مربع |
130 متر مربع |
|
وسعت كارگاه و آزمايشگاه |
42 متر مربع |
60 متر مربع |
120 مترمربع |
دبستان فقط كارگاه |
تعداد طبقات |
2 |
3 |
3 |
|
متراژ زمين مدرسه |
2400 متر مربع |
2800 مترمربع |
3600 مترمربع |
فضاي سبز- امكاناتورزشي |
• داراي جداکنندههاي طبيعي و مصنوعي با حداقل ارتفاع (جايگزين ديوارهاي بلند) با رعايت ارزشهاي نظام معيار اسلامي
• تمام وقت و يك نوبته (ضريب بهره برداري از کلاس برابر يک است)
• داراي مشاور متخصص در کليه سطوح تحصيلي
• داراي مرکزاطلاعات و پشتيبان منابع يادگيري و متصل به شبکه اينترانت
• داراي تعامل سازنده ميان مدرسه و والدين وجامعه محلي
• داراي تعامل سازنده ميان مربيان با مربيان، متربيان با متربيان و مربيان با متربيان
• منطبق براستانداردهاي ايمني، امنيتي و بهداشتي(سلامت فيزيکي و رواني)
• داراي فضاهاي تخصصي ويژه حوزههاي يادگيري(چرخش دانشآموزان در فضا)
• داراي معماري متناسب با ارزشهاي نظام معيار اسلامي
• متكي به شوراهاي فعال و پوياي پشتيبان و نظارتي و با حضور كليه ذي نفعان شامل معلمان، دانشآموزان، اولياء، دانش آموختگان، صاحبان كسب و كار در جامعه و جامعه محلي با محوريت نقش مدير مدرسه
• داراي منابع مالي مکفي با استفاده از اعتبارات دولتي و جلب مشارکتهاي غير دولتي(حقيقي و حقوقي)
منابع:
1- اشتریان، کیومرث، روش سیاستگذاری فرهنگی، تهران، انتشارات کتاب آشنا، چاپ اول، 1381.
2- اشتریان، کیومرث، مقدمه¬ای بر روش سیاست¬گذاری فرهنگی، تهران، انتشارات جامعه شناسان، چاپ اول، 1391.
3- سند تحول بنیادین وزارت آموزش و پرورش (سند مشهد مقدس)، وزارت آموزش و پرورش، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی آموزش و پرورش، آذرماه 1390.
4- Diana, Chiara, "New Global Challenges for the Egyptian Education system, 2009 .
5- Dunn, William, (1981). Public Policy Analysis: An Introduction Prentice Hall.
6- Education Development: National Report of Arab Republic of Egypt from 1990 to 2000.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 09 دی 1393 ساعت: 16:10 منتشر شده است
برچسب ها : مدرسه در افق سند تحول آموزش و پرورش,گزارش سير تدوين سند ملي آموزش و پرورش نقاط قوت و ضعف سند و چالشها و ف,