زندگی نامه خواجه حافظ شيرازي

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

زندگی نامه خواجه حافظ شيرازي

بازديد: 359

 

تحقیق رایگان

زندگی نامه خواجه حافظ شيرازي

 

استاد :

 

دانشجو:

 

خواجه شمس الدين محمد حافظ شيرازي فرزند بهاء الدين مشهورترين شاعر عارف ايراني كه در قرن هشتم هجري (چهاردهم ميلادي) ميزيسته و يكي از بزرگترين شاعران ايران است كه معروف جهان شده اند.

درباب اين استاد فناناپذير و بي نظير كه او را لسان الغيب و ترجمان الاسرار لقب داده اند اشارتهايي در بسياري از كتابها مانند تذكره الشعراء دولتشاه سمرقندي كه بعد از فوت اوست تا مجمع الفصحا و رياض العارفين تاليف رضاقلي خان هدايت همه مشتمل بر نام و شرح مختصري از حالات وي ميباشد. و ليكن هيچيك از آنها مطالب مفصلي كه جزئيات احوال او را نشان بدهد ندارند. تنها اثر از معاصران حافظ كه مورد توجه و اهميت قرار گرفته مقدمه ايست كه يكي از دوستان حافظ كه جامع اشعار او بوده، موسوم به محمد گلندام، نوشته، وي در آنجا پس از اطناب كلام در ذكر صفات شريفه و محبوبين او نزد خاص و عام و شهرت جهانگيري كه حتي در زمان حيات حاصل كرده و قوافل سخنهاي دلپذيرش از فارس نه تنها بخراسان و آذربايجان بلكه به عراقين و هندوستان رفته چنين مي نويسد:

«اما بواسطه محافظت درس قرآن و ملازمت شغل سلطان و بحث كشاف و مصباح و مطالعة مطالع و مفتاح و تحصيل قوانين ادب، و تحقيق دو اوين عرب، بجمع اشتات غزليات نپرداخت و به تدوين و اثبات ابيات مشغول نشد و مسود اين اوراق اقل انام محمد گلندام عفي الله عنه ماسبق در درس گاه دين پناه مولانا و سيدنا استاد ابوالبشر قوام المله والدين عبدالله اعلي الله درجاته بكرات و مرات كه بمذاكره رفتي در اثنا محاوره گفتي كه اين فرائد فوايد را همه در يك عقد مي بايد كشيد و اين غرر درر را يك سلك
مي بايد پيوست، تا قلاده جيد وجود اهل زمان و تميمه و شاح عروسان دوران گردد. و آن جناب حوالت رفع و ترفيع اين بنابر نادرستي روزگار كردي و به عذر اهل عصر عذر آوردي تا در تاريخ سنه احدي و تسعين و سبعمائه (791 هجري) وديعت حيات به موكلان قضا و قدر سپرد.»

اطلاع دقيقي از خانواده حافظ در دست نيست. جد حافظ را شيخ غياث الدين و پدر وي را بعضي بهاء الدين و از اهل كوپاي اصفهان و برخي كمال الدين و از مردم تويسركان نوشته اند. در شغل پدر و اجداد او نيز اختلاف است: رياض العارفين آنان را از علما و فضلا مي داند و تذكرة ميخانه نويسد: شغل پدر او تجارت و صاحب ثروت و مكنت بود. جد حافظ يا پدر وي از مسقط الرأس خود در زمان اتابكان فارس عازم شيراز شد و در آن شهر توطن گزيد. مادر او بگفته عبدالنبي مولف ميخانه از مردم كازرون بود ودر محلة دروازه كازرون شيراز خانه و مسكن داشته. پس از وفات پدر خواجه سه پسر از او بجا ماند كه كوچكترين آنان محمد بود. برادران مدتي باهم زيستند و سپس جدا شدند و فقر و مسكنت بر ايشان مستولي گشت. از دو برادر يكي را حافظ خود بنام «خواجه خليل عادل» مي خواند و شايد «خليل الدين عادل» نام داشته است. حافظ ماده تاريخ ذيل را بياد او گفته:

برادر خواجه عادل طالب مثواه

 

پس از پنجاه و نه سال حياتش

بسوي روضة رضوان سفر كرد

 

خدا راضي ز افعال و صفاتش

خليل عادلش پيوسته برخوان

 

وز آنجا فهم كن سال وفاتش

چون شماره «خليل عادل» بحساب جمل 775 است كه تاريخ وفات اوست و عمر او نيز به تصريح قطعة فوق 59 سال بوده پس تاريخ توليد وي بسال 716 است. حافظ اين قطعه را نيز گويا در مرگ برادر ديگر خود كه در جواني فوت كرده بود، گفته است:

دريغا خلعت حسن جواني
 

 

گرش بودي طراز جاوداني

دريغا حسرتا دردا كزين جوي
 

 

نخواهد رفت آب زندگاني

همي بايد بريد از خويش و پيوند

 

چنين رفته است حكم آسماني

و كل اخ يفارقه اخوه

 

لعمر ابيك الا الفرقدان

در دائره المعارف بريتانيا آمده: تاريخ فرشته پس از دو قرن فقط در يك جا از خواهر حافظ و اطفال او بدون ذكر اسامي آنان ياد كرده است (تاريخ فرشته چاپ جان بريگس بمبئي 1831 ج 1 ص 77). اكثر نويسندگان بطور قطع و برخي ظاهراً مولد او را شيراز دانسته اند. ملاعبدالنبي فخر زماني قزويني در تذكرة ميخانه در باب حافظ مي نويسد: «والده اش كازروني و در محلة شيادان شيراز خانه و سكني داشته اند». برخي از نويسندگان مسكن او را در محلة شيادان شيراز نوشته اند اين محله با محلة مورستان از زمان كريم خان زند، يك كوي گشته و مجاور درب شاهزاده قرار دارد. در باب تاريخ تولد خواجه اختلاف است. دائره المعارف بريتانيا مي نويسد: «تاريخ دقيق تولد وي نامعلو ماست ولي بطور قطع مواد او پيش از 700 هجري (1320 ميلادي) نبوده است» و غالباً تولد او را بالقطع واليقين در اوايل قرن هشتم هجري (چهاردهم ميلادي) دانسته اند. دايره المعارف فرانسه تولد او را در ربع اول قرن هشتم هجري نوشته. فرصت عمر حافظ را چهل و شش سال دانسته و چون تاريخ وفات او 791 يا 792 است بنابراين قول، مولد وي به سال 745 يا 746 باشد. مولف تذكره ميخانه عمر حافظ را 65 سال گفته بنابراين تولد او در سال 726 اتفاق افتاده است. هيچيك از دو قول اخير صحيح نيست زيرا قديمترين شعر حافظ كه ميتوان تاريخي براي آن تعيين كرد ، اين قطعه است:

خسروا دادگرا شيردلا بحر كفار

 

اي جلال تو بانواع هنر ارزاني

همه آفاق گرفت و همه اطراف گشاد

 

صيت مسعودي و آوازة شه سلطاني
 

گفته باشد مگرت ملهم غيب احوالم

 

اين كه شد روز سفيدم چو شب ظلماني

در سه سال آنچه بيندوختم از شاه و وزير

 

همه بربود بيكدم فلك چوگاني

دوش در خواب چنان ديد خيالم كه سحر

 

گذر افتاد بر اصطبل شهم پنهاني




بسته برآخور او استر من جو مي خورد

 

توبره افشاند بمن، گفت : مرا مي داني؟

هيچ تعبير نميدانمش اين خواب كه چيست

 

تو بفرماي كه در فهم نداري ثاني

          و ممدوح اين قطعه جلال الدين مسعود شاه ابن شرف الدين محمودشاه اينجو برادر مهتر شيخ ابواسحاق اينجوست كه در بغداد به امر شيخ حسن بزرگ پناهنده شده بود و مورد نوازش او واقع گشته با سلطان بخت دختر دمشق خواجه و خواهر دلشاد خاتون (بيوه ابوسعيد كه درين وقت زن اميرشيخ حسن ايلكاني بود) ازدواج كرد و در سال 743 به امر شيخ حسن باتفاق اميرياغي باستي پسر هشتم اميرچوپان، كه هر دو را متفقاً بحكومت فارس معين كرده بود از طرف لرستان عازم شيراز شد. غالب مردم شيراز با وجود غلبة شيخ ابواسحاق حكومت شيراز را حق برادر بزرگ او مسعود شاه مي دانستند و اين سبب شد كه طرفداران دو برادر اختلاف ايجاد شد ولي امير شيخ ابواسحاق نسبت به برادر مهتر تواضع داشت و برحسب اشارة او از شيراز خارج شده بطرف گرمسير شبانكاره رفت. خواجه حافظ قطعه فوق را درين هنگام گفته و از آن چنان برمي آيد كه يكي از كسان مسعود شاه استري از حافظ دزديده بود و خواجه بوسيلة اين قطعه بطور مطايبه بدو تذكره داده است، اما جلال الدين مسعود شاه اينجو بر اثر حسادت اميرياغي باستي در 19 رمضان سال 743 بدست او كشته شد. بنابراين با ملاحظه وفات خواجه در 791 يا 792 چنين برمي آيد كه او اين قطعه را لااقل 48 سال قبل از فوت خود گفته است.

دربارة طريقت حافظ گفتگو بسيار است. پيداست كه خواجه ديري در طلب و سرگردان بود:

دل چو پرگار بهرسو دوراني مي كرد

 

وندر آن دايره سرگشتة پابرجا بود.

و در وادي حيرت فرو رفت:

از هر طرف كه رفتم جز حيرتم نيفزود

 

زنهار ازين بيابان، وين راه بي نهايت.

و دانست:

اين راه را نهايت صورت كجا توان بست

 

كش صدهزار منزل بيش است در بدايت.

و چندان انتظار كشيد كه فرمود:

مردم ز انتظار و درين پرده راه نيستنيفزود

 

يا هست و پرده دار نشانم نمي دهد.

خواجه از سرگرداني ملول شد و دانست كه «بخود اهتمام نمودن» تنها باعث وصال نيست:

بسعي خود نتوان برد ره بگوهر مقصودنيست

 

خيال بود كه اين كار بي حواله برآيد.

و نيز:

مددي گر بچراغي نكند آتش طور

 

چارة تيره شب وادي ايمن چكنم؟

كجاست اهل دلي تا كند دلالت خير

 

كه ما به دوست نبرديم ره به هيچ. طريق.

در اين شب سياهم گم گشت راه مقصود

 

از گوشه اي برون آي اي كوكب هدايت.

جامي در نفحات الانس آرد: «هر چند معلوم نيست كه وي به يكي از اهل تصوف نسبت ارادت كرده باشد اما سخنانش چنان با مشرب اين طايفه واقع شده است كه هيچ كس را اين اتفاق نيفتاده» و اميرشيرعلي لودي در مرآة الخيال همين مطلب را آورده است. هدايت در رياض العارفين نوشته: «جامي در نفحات الانس اورده است كه حافظ پيري نداشته و همين امر در محضر يكي از عرفا مذكور شد فرمود كه : اگر بي پير چون حافظ توان شد كاش مولوي جامي هم پير نداشتي» . از اشعار حافظ چنين برمي آيد كه وي به پيري رسيده بود:

اي دليل ره گم گشته، خدا را مددي

 

كه غريب ار نبرد ره بدلالت برود.

اي آنكه ره به مشرب مقصود برده
 اي

 

زين بحر قطره اي به من خاكسار بخش.

تو دستگير شو اي خضر پي خجسته
 كه من

 

پياده مي روم و همرهمان سوارانند.

كار از تو مي رود مددي اي دليل راه

 

كانصاف ميدهيم ز راه او افتاده ايم.

و حتي از «پيرطريقت» ياد مي‌كند:

نصيحتي كنمت ياد گير و در عمل آر

 

كه اين حديث ز پير طريقتم ياد است.



حافظ مردي بود اديب، عالم به علوم ادبي و شرعي و مطلع از دقايق حكمت و حقايق عرفان، و بالاتر از همه اينها، استعداد خارق العاده فطري او به وي مجال تفكرات طولاني همراه با تخيلات بسيار باريك شاعرانه مي داد، و او جميع اين عطاياي رباني را با ذوق لطيف و كلام دلپذير استادانه خود درمي آميخت و از آن ميان شاهكارهاي بي بديل خود را به صورت غزلهاي عالي به وجود مي آورد، مطالعات حافظ- علاوه بر مواردي كه گفته ايم- در ادب فارسي و مخصوصا در ديوانهاي شاعران پارسي گوي، بسيار وسيع بود و او كمتر شاه بيت و شاه غزلي را در زبان فارسي بي جواب گذارده است. بهترين غزلهاي مولوي و كمال و سعدي و همام و اوحدي و خواجو و نظاير اين استادان بزرگ، و يا بهترين ابيات آنان مورد استقبال حافظ و جوابگويي او قرار گرفته، و در اين نبرد آزمايي طولاني هيچگاه وصمت شكست بر جبين اشعار آبدارش نشسته است. بدين ترتيب سخن حافظ از جانبي متضمن افكار عميق حكمي و عرفاني و از جانبي ديگر همراه با مضامين زيبا و باريك شاعرانه و عواطفي است كه گاه حدت بسيار دارد اما كلام او در همة موارد منتخب و مزين به انواع تزيينات مطبوع و شامل كلماتي است كه هر يك به حساب دقيق، انتخاب و به جاي خود گذارده شده، و پيش و پس كردن آنها ماية تباهي كلام خواهد شد. با اين تفصيل، سخن حافظ حاوي همه شرايطي است كه در كلام مولوي و سعدي و خسرو دهلوي و حسن دهلوي و سلمان و خواجو ملاحظه مي كنيم به اضافه نحوه خاص تفكر او. اين نكته را نبايد فراموش كرد كه عهد حافظ با آخرين مراحل تحول زبان فارسي و نيز واپسين مدارج تحولات فرهنگ اسلامي ايران مصادف بوده و از اين روي زبان و انديشة او در مقام مقايسه با استادان پيش از وي به ما نزديكتر و دلهاي ما با آنها مانوس تر است. اينستكه ما حافظ را خيلي زيادتر از شعراي خراسان و عراق درك مي كنيم و سخن او را به آساني بيشتري درمي يابيم و طبعاً بيشتر مي پسنديم بخصوص كه او علاوه بر همه اينها در سخنوري سحاري بي نظير است و شنونده را با آهنگ تركيبات لطيف و در همان حال           پرطنين خود مسحور مي‌كند و خواه و ناخواه به دنبال خويش مي كشاند. از اختصاصات كلام حافظ آنست كه او معاني دقيق عرفاني و حكمي و حاصل تخيلات لطيف و تفكرات دقيق خود را در موجزترين كلام و در عين حال در روشن ترين و صحيح ترين وجه بيان كرده است. به عبارت ديگر او در هر بيت و گاه در هر مصراعي نكته اي دقيق دارد كه از آن به مضمون تعبير مي كنيم. اين شيوه سخنوري البته در شعر فارسي تازه نبود، ولي حافظ تكميل كننده آنست، و توفيقي كه در اين راه براي او حاصل آمد باعث شد كه بعد از او شاعران در پيروي از شيوه وي در آفرينش نكته هاي دقيق و ايراد مضامين باريك و گنجانيدن آنها در موجزترين عبارات، كه از يك بيت و گاه از يك مصراع تجاوز نكند، مبالغه نمايند. و همين شيوه است كه رفته رفته به شيوه سبك معروف به هندي منجر گرديد. نكتة ديگري كه يادآوري آن هنگام بيان ويژگيهاي شعر حافظ بايسته است، توجه خاص اوست به ايراد صنايع مختلف لفظي و معنوي در ابيات خود، و اين توجه به اندازه ايست كه كمتر بيت از ابيات حافظ را ميتوان خالي از نقش و نگار صنايع يافت. منتهي وي به حدي در سخن نيرومند و در به كار گرفتن الفاظ توانا و در استفاده از صنعتها چيره دست است كه صنعت در سهولت سخن او اثري به جا نمي گذارد و به عبارت ديگر نقشهاي صنايع در پرتو الفاظ سهل و روان و بسيار استادانه او از جلوه باز مي ماند و ميدان را به سهولت و جزالت مي سپارد تا بدان جا كه خواننده دربادي امر متوجه مصنوع بودن سخن حافظ نميشود و اين حال در اشعار استادان بزرگ ديگري مانند فردوسي و سعدي نيز مشهود است.

به سال 742 هجري قمري بود كه شاه شيخ جمال الدين ابواسحاق اينجو، پسر محمود شاه با لياقت و قابليتي كه داشت پيرحسين و ملك اشرف چوپاني را از شيراز بيرون كرد و خود حكومت فارس را به دست گرفت و تا 754 هجري قمري آن ايالت را اداره نمود. ابواسحاق اهل عدل و داد بود و به عمران شيراز كوشيد و خود از ذوق ادبي بهره مند بود لاجرم حافظ را نيز گرامي شمرد و جانب او را عزيز داشت و از اولين امرايي است كه جلب نظر شاعر شيرازي را كرد و به تكرار ممدوح او واقع شد و شاعر او را به القاب «جمال چهره اسلام» «سپهر عام و حيا » و نظاير آن ستود. از مظفريان مخصوصا شاه شجاع پسر محمد (759- 786 هجري قمري) و شاه منصور (789- 795) آخرين حكمران اين سلسله ممدوح حافظ شدند جلال الدين شاه شجاع خود ذوق ادبي و قريحه شاعرانه داشت و در زمان او شيراز از فشار متعصبين خشك و خشن خلاصي يافت.

ديوان حافظ يك ديوان عرفاني است به علاوه جنبه فني شعر به عبارت ديگر ديوان حافظ عرفان است و به علاوه، هنر ديواني است كه از عرفان سرچشمه گرفته و به صورت شعر بر زبان سراينده جاري گشته است محور جهان بيني عرفاني «وحدت وجود» است.

مسئله ديگر وحدت تجلي است يعني اينكه جهان با يك تجلي حق بوجود آمده است. مسئله ديگر در جهان بيني عرفاني راز خلقت جهان است كه آنها خلقت تعبير نمي كنند تجلي تعبير مي‌كنند عشق است «جهان از عشق به وجود آمده است و با نيروي عشق باز مي گردد»

خلاصه روي هم رفته بهترين و كامل ترين مطالعات محققانه اي كه درباره حافظ بعمل آمده، همانا در كتاب شعر العجم است كه شبلي نعماني بزبان اردو نگاشته و در اين فصل كرارا از آن نقل كرده ايم تصور مي رود بهتر آنست كه بهر صورت از آنچه او گفته در باب تاريخ احوال آن شاعر خلاصه اي ترتيب دهيم كه شامل بعضي حقايق دربارة اوضاع و احوال او و مناسبات وي با معاصرينش نيز ميباشد و از اشعار او هم استنباط ميتوان كرد و نيزبه منابعي كه در تاريخ زندگاني او بزبان فارسي محل مراجعه آن مولف دانشمند بوده است اشاره كنيم. وي در ميان آنها مخصوصا اسامي اين كتب را ذكر مي‌كند: حبيب السير (رجوع به جز سوم ص 37 متن كتاب شود ) و تذكره ميخانه تاليف عبدالنبي فخرالزمان 1036 هجري- 1626 ميلادي كه در زمان سلطنت جهانگير تاليف شده و متأسفانه بدست نويسنده نرسيده است.

آنچه از حوادث زندگاني شخص او در دست است راجع به عشق او با دختركي به نام شاخ نبات نام گفته اند و اينكه عاقبت او را به عقد مزاوجت خود درآورد دليل استواري در دست نيست و نبايد توقع داشت كه اين گونه جزئيات امور زندگاني را تذكره نويسان ايران نوشته باشند زيرا ايشان راجع به مطالب داخلي شعرا هميشه بكلي سكوت پيشه كرده اند . با همه اين احوال محتمل است كه حافظ داراي عيال و فرزندان متعدد بوده و گمان مي رود كه درين غزل اشاره بوفات زوجه خود كرده باشد:

آن يار كزو خانه ما جاي پري بود

 

سر تا قدمش چون پري از عيب بري بود.

 

ليكن در همان غزل نيز هيچگونه تصريح واضحي به انيكه آنرا درباره همسر خود گفته است ندارد. اما راجع به فوت فرزند خود كه بخردسالي مرده است درا ين قطعه صريحا اشاره كرده است :

دلا ديدي كه آن فرزانه فرزند

 

چه ديد اندر خم اين طاق رنگين

بجاي لوح سيمين در كنارش

 

فلك بر سر نهادش لوح سنگين.

و نيز محتمل است كه قطعه ذيل اشاره به وفات پسر ديگرش باشد كه در آنجا ماده تاريخ وفات او را گفته است:

صباح جمعه بد و سادس ربيع نخست

 

كه از دلم رخ آن ماهروي شد زائل
.

بسال هفتصد و شصت و چهار از هجرتگ

 

چو آب گشت بمن حل حكايت مشكل

دريغ و درد و تاسف كجا دهد سودي

 

كنون كه عمر به بازيچه رفت بيحاصل

 

بموجب تذكرة خزانة عامره كه ميرغلامعلي آزاد در سال 1176 هجري (1762 ميلادي) در هندوستان تاليف كرده درشرح حال حافظ مي‌گويد كه وي را پسري بود موسوم به شاه نعمان كه به هندوستان آمد و در شهر برهان پور وفات يافت و در اسيرگره مدفون گشت.

مقامات علمي حافظ:

آما آنچه راجع به مقامات علمي حافظ ميتوان گفت يكي آنست كه مسلماً به شهادت اشعار ملمع وي كه به دو زبان عربي و فارسي گفته وي را در زبان عرب دستي توانا بوده است علاوه برآنچه كه جامع ديوان وي محمد گلندام بالصراحه بيان كرده كه وي را مطالعات و تحقيقات در علوم ادب و دواوين عرب بوده خود وي نيز گفته:

ز حافظان جهان كس چو بنده جمع نكرد

 

لطائف حكما با كتاب قرآني.

و نيز از اين شعر ثابت ميشود كه وي قرآن را حفظ داشته است:

نديدم خوشتر از شعر تو حافظ

 

بقرآني كه اندر سينه داري.

اختلاف حافظ با ديگر مديحه سرايان:

همچنان كه مولوي شبلي نعماني اشاره كرده است فرق مابين حافظ با غالب مديحه سرايان بزرگ مانند انوري و ظهير فاريابي و سلمان ساوجي و ديگران آنست كه وي هيچوقت وسايل خوار و فرومايه براي جلب مال و كسب معاش بكار نبرده و نه مانند آنان وقتي كه مدح مؤثر نمي افتاده به هجو سرايي مي پرداخته است. ديگر از خصوصيات حيات وي علاقه قلبي اوست به شيراز موطن وي كه هيچوقت از مدح آب ركناباد و گلگشت مصلي خسته نمي شد و در وصف آنها مي سرود:

بده ساقي مي باقي كه در جنت نخواهي يافت

 

كنار آب ركناباد و گلگشت مصلي را.

و نيز مي گفت:

فرق است ز آب خضر كه ظلمات جاي اوست

 

تا آب ما كه منبعش الله اكبر است.

 

هر چند اشعار حافظ سرودهايي است در وصف گل و بلبل و مي و معشوقه و غالباً از جمال ازلي كه تمام اشيا نيك و دلپذير عكسي از چهره اوست سخن گفته ولي گاهگاه از بزرگان و رجال و علما كه در ظل حمايت ايشان مي زيسته است نيز نام ميبرد از آن جمله اند : حاجي قوام الدين حسن، خواجه جلال الدين، شاه يحيي، نصرت الدين كه علاوه بر سلاطين سابق الذكر در اشعار او ياد شده اند. اگرچه وي در همه فنون شعر مانند مثنويات و مقطعات و قصايد و رباعيات آثاري از خود گذاشته ليكن در فني كه به مرتبه كمال رسيده است همانا غزل سرايي ميباشد. ديگران كه بعد از وي در اين رشته سخن گفته اند مانند صائب و سليم و عرفي همه برهاني قاطع بر نهايت كمال و برتري او هستند. از ميان كسانيكه به اين نكته اشاره كرده اند سرگور ازلي در كتاب «يادداشت هاي تاريخي در باب شعرا ايران» صفحه 23 از همه بهتر مي‌گويد: «سبك سخن وي روشن و متناسب و بي عيب است و مراتب كمال علم و بلوغ دانش او را نشان ميدهد كه چگونه بر باطن و حقايق اشيا مانند ظواهر امور بصيرت مغان «مرشد معنوي» ميباشد. براي خواننده انگليسي زبان كه بخواهد اين سبك تحقيقي را پيروي كند بايد به ترجمه انگليسي نثري كاملي كه ويلبرفورس كلارك از ديوان حافظ كرده است به انضمام حواشي فراوان و يك شرح مفصل جامع آن ، رجوع كند. در باب معنوي رمزي اصطلاحات و اشارات شعرا صوفي يا صوفي نماي ايران، كتاب نفيس و محشاي ترجمه گلشن راز شيخ شبستري طبع وينفلد و همچنين كتاب كوچك مرحوم پروفسور پالمر موسوم به عرفان در شرق دو كتاب نافع و سودمند است كه به هر دو مراجعه ميتوان كرد و براي دانستن اصل و مبادي و صفات عامه تصوف خواننده را حواله مي كنيم به فصل سيزدهم (صفحة 416) از جلد اول كتاب نويسنده موسوم به تاريخ ادبي ايران.

از مطالبي كه انحصاراً درباره ديوان حافظ قابل توجه است موضوع رواج تفأءّل بدانست. فال گرفتن از ديوان حافظ سنتي تازه نيست بلكه از ديرباز در ميان آشنايان بدين ديوان- از فارسي زبانان و غيرآنان- متداول بود. و چون در هر غزلي از آن ميتوان به هر تاويل و توجيه، بيتي و عبارتي را حسب حال تفأل كننده، يافت، بدين سبب گوينده ديوان را «لسان الغيب» لقب داده اند.

آرامگاه حافظ در باغ زيبايي در شيراز واقع شده است كه به حافظيه معروف است و اين مقبره را ابوالقاسم بابر تزيين كرده و در وقتي كه به سال 856 هجري (1452 ميلادي) به شيراز آمد، ساختن آن مقبره را به مولانا محمد معمائي رجوع فرمود رجوع به دولتشاه صفحه 308 شود. در ازمنه اخيره آن مقبره را كريم خان زند كه يكي از بهترين پادشاهان ايران بوده است مرمت كرده و بر زينت و جمال آن بيفزوده است و سنگي كه هم اكنون بر روي قبر حافظ قرار دارد به امر آن پادشان از يك پارچه مرمر بسيار زيبا تراشيده شده و در آنجا نصب كرده اند و بعضي ابيات اين غزل بر آن منقوش است.

مژدة وصل تو كو كز سر جان برخيزم

 

طاير قدسم و از دام جهان برخيزم الخ.

 

مردم شيراز حافظيه را بسيار حرمت مي دارند و هم آنان كه آشناي آن آستانند و هم رندان صاحبدل كه از اطراف جهان به شيراز مي آيند همه آنجا را زيارتگاه خود مي‌دانند، و قبر شاعر را عده بسياري از قبور ديگران كه در عالم خاك شرافت مصاحبت جسماني را با كالبد آن مرد روحاني آرزو كرده اند احاطه كرده است و مصداق بيت او صورت تحقق يافته كه مي فرمايد:

بر سر تربت ما چون گذري همت خواه

 

كه زيارتگه رندان جهان خواهد بود.

 


منابع :

-         لغت نامه دهخدا جلد پنجم

-         زندگينامه شاعران ايراني «‌از رودكي تا امروز» از پروين شكيبا چاپ سوم 1379

-          شاعران بزرگ ايران پژوهش ونگارش عبدالرفيع حقيقت (رفيع) چاپ اول 1381

-          زندگينامه شاعران ايران (سرگذشتنامه)تاليف‌وگردآوري ليلا صوفي‌چاپ سوم 1379

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 05 آذر 1393 ساعت: 18:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس