داستان رستم و سیاوش

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

داستان رستم و سیاوش

بازديد: 349

 

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی اسمان

داستان رستم و سیاوش

افراسیاب که خوابی بیم انگیز دیده بود، بر آن شد تا با سیاوش آشتی کند بنابراین گرسیوز را با هدیه هایی به نزد سیاوش و رستم فرستاد و پیشنهاد آشتی کرد امّا رستم که به گرسیوز بد گمان بود از وی خواست تا صد تن از بستگان نزدیک خود را به گروگان به ایرانیان سپارد و سرزمین های اشغالی ایران را باز پس دهد و گرسیوز و افراسیاب این دو درخواست را پذیرفتند و سیاوش رستم را برای گزارش چگونگی آشتی به نزد کاوس فرستاد امّا کاوس که با آشتی همداستان نبود خشمناک شد و رستم را مسئول این آشتی دانست:

تن آسانی خویش جستی بر این                     نه افروزش تاج و تخت و نگین          ۳/۶۳/۹۶۸

و رستم را نزد خود نگهداشت و طوس سپهدار را به نزد سیاوش فرستاد تا او را به جنگ برانگیزد:

غمی گشت رستم به آواز گفت                      که گردون سر من نیارد نهفت

اگر طوس، جنگی تر از رستمست                چنان دان که رستم ز گیتی گمست        ۳/۶۴/۹۷۵

و با خشم از درگاه کاوس بیرون آمد.

چون سیاوش، سیاوش گرد را بنا نهاد، فرمان داد تا تصویر رستم را بر دیوارها بنگارد (۳/۱۱۲) امّا دیری نپایید که سیاوش کشته شد و رستم یک هفته در سوک وی نشست و آن گاه با سپاهی فراوان به ایران رو نهاد و سوگند خورد تا سلاح از تن برنگیرد و سر از خاک نشوید مگر آن که انتقام سیاوش را گرفته باشد.

رستم خشمناک به درگاه کاوس رفت و او را ملامت کرد آن گاه به سرای سودابه شتافت و گیسوان او را گرفته از کاخ بیرون کشید و در راه وی را به دو نیم کرد[۲]. (۳/۱۷۲) (> سودابه و سیاوش) و به نبرد باتورانیان رو نهاد و چون فرامرز، سرخه پسر افراسیاب را اسیر کرد؛ رستم به رغم درخواست پهلوانان ایرانی فرمان داد تا او را بر دار کشیدند و سپس رستم پیلسم تورانی را کشت و در نبردگاه با افراسیاب روبرو شد و نیزه ای بر اسب او زد و اسب و سوار بر زمین غلتیدند و رستم خواست تا افراسیاب را گرفتار سازد که هومان گرزی گران بر شانه ی رستم کوبید و تا رستم خواست که با هومان درآویزد افراسیاب گریخت و شکست در سپاه توران افتاد. و رستم بر تخت افراسیاب نشست و گنج های افراسیاب را به ست آورد و در میان سپاه ایران بخش کرد و خود به شاهنشهی نشست و طوس را منشور چاچ داد و فرمود تا هر کس را که مقاومت کند و یا نام افراسیاب را بر زبان راند بکشد. رستم گودرز و فریبرز کاوس را نیز منشور فرمانروایی نواحی دیگر داد و مردم سرزمین های چین و ماچین چون خبر پادشاهی رستم را شنیدند به درگاه او روی نهادند و هدیه های فراوان آوردند. سال ها بر این برآمد و رستم بار دیگر برای گرفتن کین سیاوش به جستجوی افراسیاب برخاست:

همان غارت و کشتن اندر گرفت                            همه بوم و بر دست بر سر گرفت

ز توران زمین تا به سقلاب و روم                 نماندند یک مرز آباد بوم

بر این گونه فرسنگ بیش از هزار                برآمد ز کشور سراسر دمار     ۳/۱۹۴/۲۹۷۵

مردم به ستوه آمدند و افراسیاب را نفرین ها کردند و رستم را بندگی کردند ولی گفتند که

ندانیم ما، کان جفاگر کجاست                       به ابرست یا در دم اژدهاست    ۳/۱۹۵/۲۹۸۱

و رستم در جستجوی افراسیاب به قچقارباشی رفت و چون شش سال بود که از کاوس جدا مانده بود از بیم این که مبادا افراسیاب بر کاوس تاخته باشد به ایران بازگشت و با هدیه های فراوان به نزد کاوس و دستان رفت. (۳/۱۹۶)

چون کیخسرو به پادشاهی نشست[۳] رستم با زال و گروهی از بزرگان به دیدار وی شتافت تا بداند که او زیبای گاه هست یا نه و کیخسرو که خبر آمدن رستم را شنیده بود سپاه و پهلوانان را به استقبال رستم فرستاد:

که اویست پروردگار پدر                            وز اویست پیدا به گیتی هنر               ۴/۱۰/۳۴

و از این پس رستم مشاور همیشگی کیخسرو بود (۴/۱۴۳) و در نبرد بزرگ کیخسرو با افراسیاب، رستم به یاری شاه برخاست و از زابلستان به نزد شاه آمد و شاه را ستود:

تو شاه نوآیین و من چون رهی                     میان بسته ام چون تو فرمان دهی

شوم با سپاهی کمر بر میان                         بگردانم این بد، ز ایرانیان       ۴/۱۵۸/۶۶۶

و با سی هزار سوار شمشیر زن به هماون رو نهاد:

دو منزل همی کرد رستم یکی                      نیاسود روز و شبان اندکی       ۴/۱۶۰/۶۹۱

در هماون، دیده بانان ایرانی طوس را از آمدن رستم آگاه ساختند:

درفش سپهبد گو پیلتن                                پدید آمد از دور با انجمن

سپهبد واری چو یک لخت کوه                     زمین گشته از نعل اسبش ستوه

یکی گرز همچون سر گاومیش                     سپاه از پس و نیزه دارانش پیش

همی جوشد از گرز آن یال و کفت                 سزد گر بمانی ازو در شگفت   ۴/۱۸۰/۱۰۷۰

پدید آمد آن اژدها فش درفش                        شب تیره گون کرد گیتی بنفش  ۴/۱۸۵/۱۱۱۳

طوس و گودرز و بزرگان ایرانی به پیشواز رفتند و او را از چگونگی نبرد با تورانیان آگاه ساختند و رستم قلب سپاه ایران را برآراست و چون اسبش خسته بود از ایرانیان خواست تا آن روز را ایستادگی کنند. پس خود بر فراز کوهی رفت و سپاه دشمن را نگریست:

همی گفت تا من کمر بسته ام                       به یک جای یک سال نشسته ام

فراوان سپه دیده ام پیش ازین                       ندانم که لشکر بود بیش ازین    ۴/۱۹۵/۱۲۷۹

آن گاه تیری بر اسب اشکبوس زد و اشکبوس را از اسب فرو افگند و:

کمان را بمالید رستم به چنگ                       به شست اندر آورد تیر خدنگ

بر او راست خم کرد و چپ کرد راست           خروش از خم چرخ چاچی بخاست

چو سوفارش آمد به پهنای گوش                   ز چرم گوزنان برآمد خروش

چو بوسید پیکان سر انگشت اوی                  گذر کرد از مهره ی پشت اوی

بزد بر بر و سینه ی اشکبوس                      سپهر آن زمان دست او داد بوس

قضا گفت گیر و قدر گفت ده                        فلک گفت احسنت و مه گفت زه

کشانی هم اندر زمان جان بداد                      چنان شد که گفتی ز مادر نزاد   ۴/ ۱۹۷/۱۳۰۵

پس از کشتن اشکبوس، رستم ه جنگ با کاموس کشانی روی آورد که الوای، نیزه دار وی را کشته بود. رستم کاموس را در کمند خود گرفتار ساخت و بر زمین افگند و دست های وی را بست و در پیش سپاه ایران آورد و فرو افگند و سپاهیان ایرانی او را کشتند. چنگش تورانی به کین خواهی کاموس برخاست امّا در نبرد با رستم پای داشتن نتوانست و گریخت امّا رستم او را دنبال کرد و:

دم اسب ناپاک چنگش گرفت                        دو لشکر بدو مانده اندر شگفت

زمانی همی داشت تا شد غمی                      ز بالا بزد خویشتن بر زمی

بیفتاد زو ترگ و زنهار خواست                    تهمتن ورا کرد با خاک راست            ۴/۲۱۲/۶۶

 

خاقان چین که شکست خود را حتمی می دید، پیران سپهسالار توران را به پیغامبری نزد رستم فرستاد امّا رستم از وی خواست تا کشندگان سیاوش را تسلیم کند و خود نیز کمر بسته به نزد کیخسرو رود. تورانیان این دو شرط را نپذیرفتند ولی حاضر شدند که باجگزار ایران باشند، در نتیجه با دیگر نبرد درگرفت و این بار حریف رستم، شنگل بود که بزودی مغلوب گشت و رستم او را بر زمین افگند و می خواست وی را بکشد که تورانیان او را یاری کرده از دست وی رهانیدند و رستم به سپاه توران حمله برد و میسره ی سپاه چین را درهم شکست:

کسی کو کند زین سخن داستان                     نباشد خردمند همداستان

که پرخاشخر نامور صد هزار                      بسنده نبودند با یک سوار         ۴/۲۴۵/۴۶۴

پس رستم به میمنه ی سپاه دشمن که زیر فرماندهی «کندر» بود حمله برد و آن را درهم کوبید و ساوه از خویشان کاوس و گهارگهانی را کشت و با صد سوار ایرانی به سوی قرارگاه خاقان چین تاخت تا پیل و تخت و یاره و طوق و تاج خاقان را بستاند.

رستم بسیاری از یاران خاقان را کشت و اسیر ساخت و خاقان که راهی جز تسلیم نمی دید از رستم آشتی خواست امّا رستم این پیشنهاد را نپذیرفت و او را پاسخ داد:

به تاراج ایران نهادید روی                          چه باید کنون لابه و گفتگوی    ۴/۲۵۳/۶۹۰

به سوی خاقان که برپیلی سپید سوار بود تاخت و او را در کمند خود اسیر ساخت و پیاده تا رود شهد به دنبال خود کشانید:

ازان پس به گرز گران دست برد                  بزرگش همان و همان بود خرد

چنان شد درو دشت آوردگاه                         که شد تنگ بر مور و بر پشه راه

ز بس کشته و خسته شد جوی خون                یکی بی سر و دیگری سرنگون ۴/۲۵۴/۷۰۶

پس از این پیروزی، رستم خدای را سپاس گزارد و به بزم نشست و سپیده دمان به جستجوی پیران ویسه پرداخت؛ و هدیه های فراوان به وسیله ی فریبرز کاوس برای کیخسرو فرستاد و شاه ایران با شنیدن خبر پیروزی های رستم خدای را نیایش کردن گرفت که

سپاس از تو دارم نه از انجمن                      یکی جان رستم تو، مستان ز من         ۴/۲۶۶/۸۸۴

رستم، از کوه هماون به ساحل شهدرود لشکر کشید و چون دو منزل شد در بیشه ای فرود آمد و فرستادگان کشورها را که با نثارهای فراوان به نزد او آمده بودند بار داد و سپس رهسپار سغد شد و دو هفته در آن جا بماند و سپس به شهر «بیداد» رسید که مردمی آدمی خوار داشت.

رستم گستهم را به گشودن شهر گماشت امّا گستهم کاری از پیش نبرد با «کافور» فرمانروای شهر بیداد که بسیاری از ایرانیان را کشته بود شتافت و او را کشت. رستم دستور داد تا شهر را در حصار گرفتند و بن باره های دژ را کندند و دیوارها را خراب کردند. مردم شهر از دیوارها فرو افتادند و رستم شهر را به آتش کشید و بسیاری را کشت و گرفتار ساخت و زر و سیم و ستور و غلام وپرستاران فراوان به دست آورد و بزرگان ایرانی، رستم پیروزمند را ستودند:

خروشان بدیم از دم اژدها                            کمان تو آورد ما را رها          ۴/۲۷۶/۱۰۴۸

بار دیگر رستم، با سپاه افراسیاب روبرو گشت و نبرد پیوست. در این نبرد «پولادوند» تورانی دلاورانی چون طوس و گیو و رهام و بیژن را از اسب سرنگون و درفش کاویانی را به دو نیم کرد و فریبرز و گودرز به نزد رستم شتافتند که

 

همه رزمگه سر به سر ماتمست                             بدین کار فریادرس رستمست    ۴/۲۸۸/۱۲۲۹

 

رستم به نبرد با پولادوند رو نهاد و با وی درآویخت و سرانجام کمند پولادوند را گسیخت و پولادوند را به گردن برآورد و بر زمین زد و چون می پنداشت که او را کشته است بر رخش نشست و رهسپار سپاه ایران گشت امّا پولادوند جان بدر برد و به سپاه افراسیاب رفت چون بار دیگر نبرد درگرفت از لشکرگاه افراسیاب گریخت و به سرزمین خود رفت و افراسیاب که یارای برابری با رستم را نداشت سپاه و ساز و برگ خود را بر جای نهاد و با ویژگان به چین و ماچین گریخت.

 

رستم پس از آن که بسیاری از تورانیان را کشت و اسیر ساخت به ایرانیان فرمان داد که دست از کشتن دشمنان بدارند. آن گاه دارایی تورانیان را برگرفت و به سپاه بخش کرد و برای شاه فرستاد و بار دیگر به دنبال افراسیاب لشکر کشید امّا هر چه توران را بیشتر جست کمتر یافت و سرانجام پهلوان پیروزمند به سوی ایران رو نهاد و کیخسرو او را استقبال کرد و هدیه ها بخشید و با وی به بزم نشست و در این بزم:

 

بدو گفت گودرز کای شهریار                       ز مادر نزاید چو رستم سوار

 

اگر دیو پیش آید ار اژدها                           ز چنگ درازش نیابد رها        ۴/۲۹۹/۱۳۹۵

 

رستم پس از آن که یک ماه با کیخسرو بود هوای چهر زال کرد و کیخسرو او را هدیه ها بخشید و دو منزل بدرقه کرد و پهلوان دلاور به زابلستان بازگشت.

 

[۱] طبری به این که رستم سیاوش را تربیت می کند (ج۱، ص۵۸۹) و همچنین نبردهایی که برای انتقام از کشندگان سیاوش انجام می دهد اشاره دارد. (ج۱، ص۶۰۲؛ تاریخ بلعمی، ص۴۷؛ اخبارالطوال، ص۱۴).

 

[۲] ثعالبی که داستان سیاوش و کاوس و سودابه و افراسیاب را به تفصیل آورده است، چگونگی کشتن سودابه را چنین توصیف کرده است: «چون خبر مرگ سیاوش به ایران رسید رستم از فرط پریشانی نتوانست خود را از دویدن به دربار کیکاوس حفظ کند و چون سر و پای برهنه، مویه کنان به درگاه وی رسید او را گفت چون تو نخواستی عیوب این سودابه ی جادوگر بی حیا را دیده باشی، در ارتکاب قبایحش آزاد گذاشتی و آن گاه به حرمسرا دویده گیسوان سودابه را بگرفت و به محضر کیکاوس آورد و در مقابلش او را بکشت و کیکاوس چنان زار و نزار بود که دم برنیاورده مانع او نگردید» (شاهنامه ی ثعالبی، ص۹۷).

 

[۳] در غرر هم داستان به شاهی نشستن کیخسرو و استقبال رستم و بزرگان از وی آمده است. (شاهنامه ی ثعالبی، ص۱۰۱).

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 10 آذر 1393 ساعت: 18:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس