داستانهاي ديني

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

داستانهاي ديني

بازديد: 97

داستانهاي ديني

داستان ارزيابي عملكرد

پسر کوچکی وارد داروخانه شد ، کارتن جوش شیرنی را به سمت تلفن هل داد. بر روی کارتن رفت تا دستش به دکمه‌های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره‌ای هفت رقمی . مسئول داروخانه متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش داد.

پسرک پرسید ،" خانم ، می‌توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن‌ها را به من بسپارید ؟" زن پاسخ داد ، کسی هست که این کار را برایم انجام می‌دهد."

پسرک گفت :"خانم ، من این کار را نصف قیمتی که او می‌گیرد انجام خواهم داد". زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملاً راضی است.

پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد ،" خانم ، من پیاده‌رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می‌کنم ، در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت." مجدداً زن پاسخش منفی بود".

پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت ، گوشی را گذاشت. مسئول داروخانه که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: "پسر...از رفتارت خوشم میاد ؛ به خاطر این‌که روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری بهت بدم"

پسر جوان جواب داد ،" نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم رو می‌سنجیدم ، من همون کسی هستم که برای این خانوم کار می‌کنه !

 

داستان پيله و پروانه

 روزی سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد ، شخصی نشست و ساعت ها تقلای پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله را تماشا کرد ، آن گاه كه تقلای پروانه متوقّف شد و به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد آن شخص مصمّم شد به پروانه کمک کند و با برش قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد ، پروانه به راحتی از پیله خارج شد ، امّا جثه اش ضعیف و بال هایش چروکیده بودند ، آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد ، او انتظار داشت پرِ پروانه گسترده و مستحکم شود و از جثه او محافظت کند ، اما چنین نشد! در واقع پروانه ناچار شد همه عمر را روی زمین بخزد و هرگز نتوانست با  بال هایش پرواز کند !

آن شخص مهربان نفهمید که محدودیّت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز ، آن را خدا برای پروانه قرار داده بود تا به آن وسیله مایعی از بدنش ترشّح شود و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد .

گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز داریم ، اگر خداوند مقرّر می کرد بدون هیچ مشكلی زندگی کنیم  فلج می شدیم ، به اندازه کافی قوی نمی شدیم و هرگز نمی توانستیم پرواز کنیم !

 

بندگی ثروتمندان

روزی ثروتمندی یک کیسه زر به غلامش داد و گفت برو و این کیسه را به داوود طلایی بده اگر آنرا قبول کرد تو را آزاد می کند.

غلام کیسه را نزد داوود طلایی برد ولی داوود از پذیرش آن سرباز زد غلام گفت: لطفا آنرا قبول کنید .

داوود گفت: با پذیرفتن این کیسه تو را آزاد ولی خود را بنده او ساخته ام !

 

 

ابليس و آزمايش خدا

 ابلیس بر حضرت عیسی (ع) آشکار شد و گفت: تو نبودی که می گفتی جز آنچه خدا مقرّرت کرده است بر تو نرسد ؟ فرمود : بلی . گفت : پس خویشتن را از قله این کوه فرو انداز اگر مقرّرت باشد که به سلامت مانی ! فرمود : خداوند را رسد که بندگان را آزماید نه بندگان را که خداوند را آزمایند !

 

بایزید و امام جماعت

نقل است که بایزید بسطامی در پسِ امامی نماز می کرد.

پس امام گفت: یا شیخ ! تو کسبی نمی کنی و چیزی از کسی نمی خواهی ، از کجا می خوری؟

شیخ گفت : صبر کن تا نماز قضا کنم !

گفت : چرا؟

گفت : نماز از پسِ کسی که روزی دهنده را نداند ، روا نبود که گذارند !

 

اين نيز بگذرد

 شخصي به عارفي گفت : مرا حكمتي آموز كه در اوج غم بخوانم و به من صبر دهد و در اوج شادي بخوانم و غرور را از من دور كند ! گفت : دنيا چو هست برگذر اين نيز بگذرد .

 

 

بهلول در گورستان

زاهدی گفت : روزی به گورستان رفتم و بهلول را در آنجا دیدم ، پرسیدمش اینجا چه می کنی؟ گفت: با مردمانی همنشینی همی کنم که تا زماني كه در كنارشان هستم آزارم نمی دهند و اگر از آنها جدا شوم غیـبتم نمی کنند و اگر از عقبی غافل شوم یادآوریم می کنند !

 

پيرمرد باوفا

پیرمردی صبح زود از خانه اش بیرون آمد ، پیاده رو در دست احداث بود به همین خاطر در خیابان شروع به راه رفتن کرد که ناگهان یک ماشین به او زد ، پيرمرد به زمین افتاد . مردم دورش جمع شدند و او را به بیمارستان رساندند.

پس از پانسمان زخم ها ، پرستاران به او گفتند که آماده عکسبرداری از استخوانها بشود . پیرمرد در فکر فرو رفت ، سپس بلند شد و لنگ لنگان به سمت در رفت و در همان حال گفت : که عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست.

پرستاران سعی در قانع کردن او داشتند ولی موفّق نشدند ، برای همین ، دلیلِ عجله اش را پرسیدند .

پیرمرد گفت : زنم در خانه سالمندان است ، من هر صبح به آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم ، نمی خواهم دیر شود !

پرستاری به او گفت : شما نگران نباشید ما به او خبر می دهیم که امروز دیرتر می رسید .

پیرمرد جواب داد متأسّفم ، او بیماری فراموشی دارد و متوجّه چیزی نخواهد شد و حتی مرا هم نمی شناسد !

پرستارها با تعجّب پرسیدند : پس چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه نزد او می روید در حالی که شما را نمی شناسد.

پیرمرد با صدای غمگین و آرام گفت : " امّا من که می دانم او چه کسی است " !!!

 

چك ایمیل عجیب

روزی مردی به سفر می رود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه می شود که هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم می گیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را می نویسد اما در تایپ آدرس دچار اشتباه می شود و بدون اینکه متوجه شود نامه را می فرستد . در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاکسپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا آشنایان داشته باشد به سراغ کامپیوتر می رود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش می کند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش می رود و مادرش را بر نقش زمین می بیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد :  گیرنده : همسر عزیزم ! موضوع : من رسیدم  ! می دونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش آنها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا می آید می تواند برای عزیزانش نامه بفرستد . من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راه است . فردا می بینمت . امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه  !!

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 21:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس