خانواده و زندگي اجتماعي افراد

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

خانواده و زندگي اجتماعي افراد

بازديد: 121

خانواده و زندگي اجتماعي افراد

نوجوانان و جوانان قشر عظيمي از جمعيت هر كشور خصوصاً جامعه ما را تشكيل مي‌دهند. آنان سرمايه‌هاي ارزشمند جامعه و اميدهاي درخشان مملكت تلقي مي‌شوند و عامل بسيار مهمي در رشد و توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور به شمار مي‌روند و از ايشان انتظار مي‌رود كه در آينده‌اي نه چندان دور مسئوليت عظيم و سنگين اداره چرخهاي مملكت خود را عهده‌دار گردند.

آيين مقدس اسلام عنايت خاصي به نسل جوان داشته و آنان رااز جنبه‌هاي مادي، معنوي، اخلاقي، اجتماعي، رواني و تربيتي تحت مراقبت قرار داده است. اولياء‌گرامي اسلام نوجواني و جواني را در رديف بزرگترين نعمت‌هاي الهي در زندگي بشر شناخته و به انحاء مختلف به آن توجه نموده‌اند. براي نمونه پيامبر گرامي اسلام (ص) مي‌فرمايند : در قيامت هيچ بنده‌اي قدم از قدم برنمي‌دارد مگر آنكه به اين پرسشها پاسخ دهد: اول آنكه عمرش را در چه كاري سپري كرده و دوم آنكه جوانيش را در چه راهي صرف كرده است. حضرت علي (ع) مي‌فرمايند : دو چيز است كه قدر و قيمتشان شناخته نيست مگر آنكه از دست بروند، يكي جواني و ديگري تندرستي.

در اسلام همچنين از نوجواني و جوني به عنوان منزل قوت و نيرومندي ايام زندگي ياد شده است كه بين ضعف ايام كودكي و ناتواني دورة پيري قرار گرفته است. همانطور كه فلسفي نوشته است، ايام جوان يدوران قوت و قدرت است؛ دوران نشاظ و شادماني و اميد است ؛ دوران شور و التهاب است؛ دوران كار و تلاش است؛ مزارع سرسبز با نيروي نسل جوان آباد است؛ معادن با سعي و كوشش نسل جوان استخراج مي‌شود؛ عمران و آباديها مديو همت نسل جوان است و سرانجام دفاع از مرزها و حقظ استقلال و امنيت كشور به عهده نسل جوان است.

رسيدن به بلوغ جنسي، جسمي ، عقلي ، رواني و عاطفي و اجتماعي كه جوان را در برآوردن نقشهاي فوق ياري بخشد مستلزم گذر موفق از مراحل كودكي و نوجواني است و بدون شك خانواده نقش مؤثري را در اين زمينه ايفا مي‌كند.

خانواده اولين نماينده جامعه است كه كودك سالها ياوليه عمر خودرا در آن مي‌گذراند و وظيفه دارد كه نوزاد وابسته، فاقد فرهنگ و لذت جو را به موجودي خودياور، با فرهنگ و مسئوليت پذير بار آورد. در اين روند كه اجتماعي شدن نام دارد والدين نه تنها در برابر كودك بلكه در برابر جامعه‌اي كه او بايد با آن سازش يابد مسئوليت و در صورتي كه نتوانند كودك خود را د رجريان رش با ملاكهاي معيني كه هنجار اجتماعي ناميده مي‌شود، تطبيق دهند و رهنمودهاي عقلي،‌اجتماعي و اخلاقي را در وي مستقر سازند در انجام وظيفه خود قصور نموده‌اند.

والدين به عنوان اولين مربي و معلم كودك، در تربيت و چگونگي رفتارهاي وي مهمترين نقش را ايفا مي‌كنند و بي‌توجهي و اهمال در اين امر عواقب وخيمي را در زندگي كودك به وجود مي‌آورد. رفتار كودك عكس‌العملي به عوامل محيطي و خصوصاً به عملكرد والدينش مي‌باشد. چنانچه رفتار والدين با كودك براساس صداقت، دوستي، احترام و پذيرش باشد، كودك احساس امنيت و آرامش مي‌كند و از ابتلا به بسياري نابساماني‌ها محفوظ مي‌ماند. از سوي ديگر، انتقادهاي بيجا و بي‌مورد و روابط خانوادگي گسسته و نابسامان كودك را مضطرب و آزرده خاطرمي‌سازد و موجبات ابتلاء وي به بسياري از مشكلات رفتاري را فراهم مي‌آورد.

بنا به گفته ستيرپدران مادران معلميني هستند كه در مشكلترين مدرسه دنيا براي آدم‌سازي خدمت مي‌كنند. مدرسه‌اي كه مدير، معلم ومستخدم آن خودشان هستند، و تعطيلات ،‌ارتقاء‌مقام و حقوق ندارد. مدرسه‌اي 24 ساعته و 365 روزه كه حداقل 18 سال براي هر فرد خدمت مي‌كند. علاوه بر اين مدرسه‌اي با دو رييس كه با وجود آن مشكلات بسياري پيش مي‌آيد. اين سخترين، پراضطراب‌ترين و پرزحمت‌ترين كار است و احتياج به حد اعلاي حوصله، گذشت، خوش‌اخلاقي، كارداني، علاقه، آگاهي و دانش دارد.

خانواده اولين مدرسه كودك است كه طفل نگرش نسبت به خود، زندگي و مردم در آن مي‌آموزد.

 

حضرت علي (ع) مي‌فرمايد : لا ميراث كألادب هيچ ارثي براي فرزند بهتر از ادب و تربيت نيست و يا ما نحل والداً نحلاً افضل من ادب حسن. بخشش و تفضيل هيچ پدري به فرزندش بهتر از عطيه ادب و تربيت پسنديده نيست.

اهميت تأثير خانواده بر رفتار فرد به قدري است كه همه نظريه‌پردازان توجه خود را به آن معطوف نموده‌اند. ديدگاه بيولوژيكي ـ فيزيولوژيكي به شاهت فرزند به والدين به لحاظ زيستي توجه دارد و تربيت وي در محيط خانواده را باعث شباهت مضاعف مي‌داند. نظريه روان پويايي به تأثير قاطع والدين و محيط خانوادگي در پنج سال اول رشد در شكل‌گيري شخصيت فرد اشاره دارد. نظريه يادگيري رفتاري ـ اجتماعي كه همه رفتارهاي آدمي را به يادگيري نسبت مي‌دهد نيز به محيط خانواده توجه زيادي دارد. نظريه يادگيري اجتماعي يا مشاهده‌اي هم رفتار فرد را حاصل مشاهده رفتار ديگران و تقليد از آنان مي‌داند كه در اولين مراحل رشد شامل والدين كودك مي‌شود. ديدگاه شناختي كه هر گونه رفتار را نتيجه تعبير و تفسير اطلاعاتي مي‌داند كه فرد از محيط خارج دريافت مي‌كند اظهار مي‌دارد كه معني‌دان به وقايع اولين بار در محيط خانواده آموخته مي‌شود. نگرش مربوط به نظام خانواده نيز توجه زيادي به عوامل اجتماعي، محيطي و بين فردي دارد. مطالعات اخير به خصوص توجه زيادي به الگوهاي روابط خانوادگي نشان داده‌اند.

گر چه خانواده نقش مأمن و مأواي كودكان و نوجوانان را دارد اما پژوهشهاي محققين مختلف نشان مي‌دهدكه در بسياري از موارد خود به عنوان يكي از عوامل موجود مشكلات ايشان عنوان مي‌گردد. كول وهال مشكلات خانوادگي را به عنوان يك طبقه از مشكلات نوجوانان مطرح نموده‌اند. براون نيز به مشكل خانواده و دخالتهاي آنان در امورنوجوانان اشاره نموده است. همينگ كه مشكلات دختران جوان را به چهار دسته تقسيم نموده، مشكلات خانوادگي را يكي از آنها دانسته است. كرو و كرو  نيز عنوان مي‌كنند كه بسياري از افراد جوان با مشكلاتي نسبتاً جدي در ارتباط با زندگي خانوادگي، تجارب مدرسه‌اي، فعاليتهاي شغلي و ارتباطات اجتماعي مواجهند.

درايكورز معتقد است كه پيشرفت تكنولوژي و تغييرات سريع در شيوه زندگي موجب بروز مشكلات متعددي براي جوانان گرديده است كه برخي از آنها از اين قرار است:

1 ـ احساس عدم تعلق، 2 ـ از بين رفتن ارزشهاي اخلاقي و معنوي 3 ـ تغيير و نوآوري و 4 ـ بي‌ثباتي والدين در دوستي با فرزند

در پژوهش اينجانب با عنان «بررسي مشكلات و راه‌حل‌هاي رفتاري دانش آموزي مدارس راهنمايي استان همدان» كه بر روي 1100 دانش‌آموز انجام گرفت، نيز مشكلات خانوادگي به عنوان يك طبقه از مشكلات نوجوانان مطرح شده است.

يافته‌هاي اين پژوهش نشان مي‌دهد كه بيشترين مشكلات دانش آموزان مشكلات شخصيتي آنان است. در جستجو براي يافتن علل بروز مشكلات شخصيتي در بين عوامل شخصي چونسن، جنسيت، ترتيب تولد، وجود نقص عضو و وضعيت تحصيلي و عوامل خانوادگي چون تعداد افراد خانواده، سرپرست خانواده، ويژگي‌هاي مربوط به هر يك از والدين يعني وضعيت حيات، سن، ميزان تحصيلات، نوع شغل، درآمد ماهانه و ازدواج مجدد و همچنين حضور ساير افراد در خانواده، روابط والدين با يكديگر و با فرزندان بيشترين تأثير را در بروز مشكلات شخصيتي نوجوانان دارد. مشكلات شامل مشكلات فردازار يعني اضطراب، وسواس، انزوا طلبي و افسردگي و همچنين مشكلات جامعه ازار يعني مشكلات سلوك مي‌شد. در تأثير متيغيرهاي شباهتها و تفاوتهايي ديده مي شد. شباهت آنها اين بود كه بيشترين رابطه معني‌دار با انزواطلبي و افسردگي نشان مي‌دادند و با نشانه‌هاي وسواس به طور يكسان در رابطه بودند و تفاوت آنها اين كه روابط ناسالم والدين با يكديگر با مشكلات سلوك و روابط ناسالم آنان با فرزندان با ضطراب بيشترين رابطه را نشان مي‌داد. نتيجه‌اي كه مي‌توان گرفت اين است كه وقتي روابط والدين با يكديگر ناسازگارانه باشد مشكلات به صورت فرار از خانه، فرار از مدرسه، عصبانتي و پرخاشگري، دروغگويي، دزدي و تقلب جلوه نموده و بيشتر موجب آزار ديگران مي‌شود. در حالي كه در روابط ناسازگارانه والدين با فرزند مشكلات دروني شده و به صورت اضطراب يعني مشكل خودازار عمل مي‌نمايد. و موجب انزوا، افسردگي و يا بروز وسواس و اختلالات عادتي در نوجوان مي‌شود.

مطالعات متعدد اهميت روابط والدين با فرزند را مورد تأكيد قرار داده‌اند. بررسي‌هاي انجام شده دو بعد رفتار والدين نسب به كودكان و نوجوانان را مشخص مي‌سازد. بعد پذيرش ـ طرد و بعد كنار گذاشتن ـ محدود كردن پدر و مادر پذيرنده نسبت به كودك از خود عاطفه، تأييد، گرمي ودرك نشان داده و از تنبيه بدني كمتر استفاده مي‌كنند. اما والدين طرد كننده با كودكانشان سرد بوده و آنها را تأييد نمي‌نمايند و براي برقراري نظم نيز از تنبيه بدني استفاده مي‌كنند. پيداست كه از ديدن فرزندشان لذت نمي‌برند و نسبت به نيازهاي او حساسيت ندارند. بُعد آزاد گذاشتن ـ محدود كردن نيز خودمختاري و آزادي عملي گفته مي‌شود كه والدين براي كودك قائلند. والدينمعتقد به آزاد گذاشتن به كودك اجازه تصميم‌گيري داده و او را در انجام آن آزاد مي‌گذارند. آنان قواعد انضباطي اندكي رقرار نموده و پيوسته كودك را تحت فشار قرار نمي‌دهند. اما پدر و مادر معتقد به محدود كردن كودك خود را به شدت تحت كنترل دارند. در حد وسط بين اين دو، شيوه‌اي به نام آزادمنشانه وجود دارد كه شيوه‌اي معتدل بين ان دو روش افراطي است. پژوهشها نشان مي‌دهند كه تركيب دو شيوه آزادمنشانه يا پذيرنده بهترين شيوه فرزند پروري است.

بالدوين اظهار مي‌دارد كه نگرشهاي پذيرنده و دموكراتيك والدين امكان رشد را به حداكثر مي‌رساند. فرزندان چنين والديني رشد ذهني، ابتكار و امنيت عاطفي فزاينده‌اي را نشان مي‌دهند، در مقابل فرزندان والدين طرد كننده و سلطه جو افرادي متزلزل، سركش، پرخاشگر و ستزه‌جو هستند.

وست و فارنيگتون  دريافتند كه كودكاني كه مورد بي‌رحمي واقع شده‌اند، والدين آنها سهل‌انگار و غفلت كننده بوده‌اند، انضباط خشن و ناپايدار اعمال كرده‌اند و يا فاقد تعامل كافي با كودكان خود بوده‌اند بيشتر به اختلالات كرداري و بزهكاري متبلا شده‌اندراتر نيز دريافت كه تجارب تلخ زندگي خانوادگي در دوران كودكي موجب به وجود آمدن مشكلات رفتاري بعدي چون جدايي در ازدواج و بزهكاري مي‌گردد.

در گزارش ماسن تحقيقات با ثبات قابل ملاحظه‌اي نشان مي‌دهند كه شيوه‌هاي انضباطي به كار رفته درباره بزهكاران اندازه محدود و همراه با تنبيه بدني به جاي توضيح دادن براي آنها بوده است. روابط آنان با يكديگر بيشتر مبتني بر خصومت، فقدان روح همبستگي، طرد، بي‌تفاوتي، نفاق و يا بي‌احساسي بوده و والدين براي نوجوانان خود كمترين آمال و آرزو را داشته، نسبت به وي متخاصم و نسبت به مدرسه بي‌تفاوت و خودداراي مشكلات متعدد شخصيتي بوده‌اند.

ايلنيگورث نحوه نگرش والدين نسبت به كودك را در زمره عواملي مي‌داند كه كودك را در معرض خطر روانشناختي قرار مي‌دهد. توجه بيش از اندازه محافظت زياد، اضطراب زياد درباره كودك، وجود انضباط بيش از اندازه در خانواده و يا فقدان آن، وجود خصومت، اظهار نارضايتي ، تحقير، سرزنش كردن، طعنه زدن، تمسخر، عدم بكارگيري تشويق و تمجيد، عشق و فهم ذهن در حال رشد كودك و اينكه چه چيز طبيعي و چه چيز غيرطبيعي است از جمله اين عوامل هستند.

فارنيگتون و مك كورد اظهار مي‌دارند كه تنبيه خشن بدني، طرد كودك و بي‌ثباتي انضباط ممكن است كودك را براي رفتار ضد اجتماعي، پرخاشگرانه و بزهكارانه آماده نمايد. برادلي عقيده دارد كه تشويق والدين درباره نضج و پختگي اجتماع يكودك و اجتناب آنها از تنبيه بدني رابطه مثبتي با رشد اعتماد به نفس كودك دارد. راتروهرسوف عقيده دارند كه والديني كه بيش از اندازه از كودك خود عيبجويي و انتقاد مي‌كنند آنها را بيشتر مستعد ابتلا به مشكلات رفتاري و عاطفي مي‌نمايند.

رشد وجدان كودك به مقدار زيادي بستگي به روابط او با والدين و يا جانشين آنها دارد. نظام ارزشهاي فرد معمولاً از راه روابط وي با والدين از طريق همانندسازي ايجاد مي‌شود و بر محبت و اعتماد استوار مي‌باشد. در افراد ضد اجتماعي فرآيند همانندسازي معيوب است. در سابقه اين افراد وجود مشكلات با والدين يا مراجع قدرت در اوان زندگي ديده مي‌شود. به نظر مي‌رسد كه اين سابقه با موضوع والديني مربوط مي‌باشد كه معمولاً غيرمنطقي، بي‌رحم، رياكار و بي‌ثبات هستند. كودك در پيوند دادن خود به هر يك از والدين به عنوان سرمشق يا منبع امن دچار مشكلمي‌باشد، زيراا مهر و محبت و اعتماد متقابل دوجانبه وجود ندارد.

توماس بين عوامل رواني و پرونده‌هاي بهداشتي 1337دانشجوي فارغ التحصيل رشته پزشكي طي سالهاي 1948 تا 1964 همبستگي آماري به دست آورد. او دريافت يكي از عوامل مهم پيش آگهي سرطان، بيماريهاي رواني و خودكشي، فقدان نزديكي و صميميت با والدين و برداشت منفي دانشجويان در رابطه با خانواده خود بوده است.

كانركمال جويي مفرط والدين را علت وسواس فرزندان آنها مي‌داند. آدامز والدين افراد وسواسي را افرادي نامعطف، قراردادي، واجد دوسوگرايي در ارتباط با فرزندانشان مي‌داند. مادران كودكان داراي لكنت زبان نيز به عنوان افرادي مضطرب، فزون حمايت كننده، نامنعطف، فاقد گرمي عاطفي، ناايمن و ناراضي و واجد بازخوردهاي متناقض توصيف شده‌اند.

در مطالعه‌اي كه توسط رضا كرمي نوري درباره رفتار انزواطلبي و ارتباط آن با ساخت خانواده بر روي 267 دانش آموز پسر مدارس راهنمايي در تهران انجام شده اين نتيجه به دست آمد كه رفتارهاي پرخاشگرانه و انزواطلبي از شايع‌ترين مشكلات رفتاري دانش‌آموزان است كه با افزايش سن نيز بيشتر مي‌شود. عوامل تحصيلي و خانوادگي به عنوان عوامل مستعدكننده شناخته شده‌اند و سهم رفتار پدران كه بيشتر پرخاشگرانه و خصمانه بوده در بروز اين مشكلات زياد بوده است.

برخي محققين دريافته‌اند كه تعامل كمي در بين اعضاي خانواده كساني كه ترك تحصيل مي‌كنند نسبت به كساني كه به دانشگاه مي‌روند وجود دارد. آنها معتقدند گروه دوم در اوقات فراغت وقت بيشتري را با هم صرف مي‌كنند و خوشحالي و خشنودي در خانواده‌هاي آنان بيشتر است.

در يك مطالعه انجام شده در اصفهان بر روي نوجوانان، 76% از دانش آموزان ابراز داشته‌اند كه پدر و مادر را دوست مي‌دارند ولي متأسفانه مورد بي‌مهري و عدم درك قرار مي‌گيرند.

گيلك در مطالعه‌اي كه بر روي دانش‌آموزان مدارس تهران و والدين آنها به عمل آورد نتيجه گرفت كه بين ارزشهاي نوجوانان و والدينشان تفاوت معني‌داري وجود دارد.(35)

 

دريك مطالعه ديگر مشخص گرديد كه 80% از والدين، نوجوانان خود را ناسازگار مي‌دانند. از سوي ديگر در تحقيقي كه در 623 خانوار در تهران انجام گرفت معلوم شد كه فرزندان رفتار والدين خود را كاملاً تاييد نمي‌كنند و حتي مايل نيستند كه همان رفتار را به فرزندان خود انتقال دهند. 32% از پسران و 33% از دختران به رفتار والدين خود اعتقادي نداشتند كه اين نشانه شكاف بزرگي در بين فرزندان والدين آنها. (36)

 

در يك مطالعه ديگر كه توسط احمدي در اصفهان انجام شد از دانش آموزان مدارس راهنمايي سئوال شد كه رابطه آنها با والدينشان چگونه است. 50% از جوانان اعتقاد داشتند كه والدين بين فرزندانشان تبعيض قايل مي‌شوند. 70% والدين را خشك و بي‌روح مي‌دانستند و 60% نيز اظهار كرده بودند كه والدين، آنها را در تصميم‌گيري شركت نمي‌دهند. (37)

 

بسياري از پژوهشگران به مطالعه رابطه بين خانواده‌هاي متزلزل و مشكلات رفتاري كودكان پرداخته‌اند. خانواده متزلزل داراي شرايط و اوضاع و احوال گوناگوني است كه برخي از مظاهر آن اختلافات خانوادگي ، جدايي، طلاق و يا مرگ والدين است. در اين نوع خانواده‌ها مناسبات والدين با يكديگر و با فرزندانشان طبيعي نيست و اين امر مي‌تواند منجر به بروز بسياري از مشكلات در فرزندان آنها شود. يك نمونه تحقيق در اين مورد در انگلستان بر روي 102 نوجوان 15 تا 18 ساله در يك مؤسسه تربيتي انجام شده است. اين پژوهش به طور روشن نشان مي‌دهد كه چگونه اضطرابهاي ناشي از مناسبات ناسالم در سالهاي اول طفوليت، منجر به بروز واكنشهاي ضد اجتماعي در مقابل فشارهاي بعدي در طفل شده است. در بيشتر موارد اضطراب و پريشاني در ميان اين كودكان عوارض معيني از محروميت از مهر مادر بوده است. (38)

 

بررسي‌هاي رنه اسپتيز(39) در آمريكا اهميت رابطه كودك و مادر را از نظر رشد هوشي و جسماني نشان مي‌دهد. در بررسي وي كودكان مورد مطالعه به دو گروه تقسيم شده بودند. كودكاني كه از مادر جدا بودند و كودكاني كه با مادرانشان زندگي مي‌كردند. هر دو گروه از هر نظر مشابه بودند و تفاوت آنها از نظر عاطفي بود. پس از مقايسه دو گروه از نظر هوشي، رشد بدني،‌حافظه ،‌ادراك و سازگاريهاي اجتماعي، اسپتيز نتيجه گرفت رشد كودكاني كه با مادرانشان زندگي مي‌كردند در همه زمينه‌ها به مراتب بيشتر از كودكاني بودكه جدا از مادر زندگي مي‌كردند(40)

 

مونرو(41) نوشته است كه مطالعات متعدد حاكي است كه محروميت از مادر در اوان كودكي در مقايسه با محروميت از پدر، عامل تعيين‌كننده‌تري در عموم بيماريهاي رواني و به خصوص افسردگي محسوب مي‌شود. (42)

 

طبق آماري كه اولتر ستران درباره 300 دختر جوان مجرم ارايه نمود يادآوري كرد از 15% از آنان به علل مختلف از عوامل خانوادگي و مهر مادري محروم بوده‌اند. (43)

 

نقش آشكار خانواده آشفته در بزهكاري توسط بسياري از محققين گزارش شده است. در يك مطالعه در بخشي از نيويورك كه ميزان بزهكاري در آن خيلي بالا بوده سه عامل به عنوان عامل مؤثردر بزه‌هاي پسران شناخته شده‌اند. اين عوالم 1 ) بي‌توجهي يا رسيدگي ناكافي به وسيله مادر يا جانشين وي، 2 ) انضباط سهل‌گيرانه يا مستبدانه و 3) فقدان وابستگي نسبي واحد خانواده بوده است. (44)

 

موفت(45) كه دزدي را به عنوان عمومي‌ترين بزه نوجواني توصيف كرده است تحت تأثير فراواني خانواده‌هاي سارقين قرار گرفت كه در آن تعداد زيادي از جدايي والدين، عدم علاقه والدين به مذهب و يا محدوديت بيش از حد در آن وجود داشت. (46)

 

مطالعات انجام شده در ايران در زمينه اعتياد مانند «بررسي و شناخت عوامل اجتماعي مؤثر دراعتياد افراد» و «بررسي عوامل مؤثر در اعتياد جوانان به مواد مخدر» و «نقش خانواده در اعتياد جوانان (پسر)»نشانگر آن است كه رفتار والدين با فرزندان بي‌توجه، بدون محبت و خشونت‌آميز بوده است و اغلب خانواده‌ها از هم پاشيده بودند. (47)

 

در گزارشي از كانون اصلاح و تربيت تهران نيز در يك سوم از خانواده‌هاي بزهكاران در خانه درگيري وجود داشته و 50% نيز فاقد محبت لازمي بوده‌اند كه اعضاي يك خانواده را به هم نزديك مي‌كند. در كانون اصلاح و تربيت مشهد نيز 84% از بزهكاران به روابط معيوب خانوادگي اشاره كرده‌اند. (49)

 

فارنيگتون گزارش نموده است كه به مانند مطالعه قبلي وي كه در سال 1977 انجام شده بود،‌نوجوانان بزهكار از خانواده‌هايي برخاسته‌اند كه ارتكاب جرم در آن به صورت خانوادگي وجود داشته است. (50)

 

مطالعات انجام شده در زمينه اعتياد در ايران نيز نشان مي‌دهد كه نوجوانان خانواده‌هاي معتاد با والدين خود همانندسازي نموده و تعداد معتادين در اين خانواده‌ها، به وضوح بيشتر است(51) راتر از علل رفتارهاي ناسازگارانه كودكان ناخشنودي والدين از ازدواج با يكديگر ، دوره‌هاي طولاني يا مقطع جدايي والدين از فرزند و ارتباط‌هاي ضعيف خانوادگي مي‌داند.

 

احمدي نيز از مقايسه دانش آموزان بزهكار و غيربزهكار نتيجه گرفت كه روابط خانوادگي دانش‌آموزان بزهكار در حد متعارف نيست. به اين معنا كه سازش والدين با يكديگر احترام آنها نسبت به هم كم بوده و بين آنها همفكري وجود نداشته است. ازدواج مجدد پدر به عنوان يكي از علل به انحراف كشيده شدن دانش‌آموز محسوب شده، در حالي كه ازدواج مجدد مادر چنين تأثيري نداشته است. همچنين گزارش شده است كه تعداد بيشتري از دانش آموزان بزهكار نسبت به غ يربزهكار در خانواده‌هايي زندگي مي‌كنند كه در آن ناپدري يا نامادري وجود دارد. (52)

 

علل وقوع طلاق بسيار متنوع و متفاوت است؛ زيرا تقريباً همه موارد اختلاف و تضادهاي موجود در جامعه مي‌تواند علت طلاق باشد. برخي از اين علل را علل اخلاقي و رواني،‌عدم تناسب سني، عشهاي دروغين، ضعف مباني خانواده، خستگي اعصاب، حسادت، تجمل پرستي، زياده‌روي در محبت، اختلاف درجه ميل جنسي،‌ضعف مردان در مقابل زنان،‌غرور و نخوت زنان، اعتياد به مواد مخدر و علل اقتصادي تشكيل مي‌دهند. (53) بعد از گسستن پيوند ازدواج والدين اغلب در مشكلات خود غرق شده و كيفيت توجه و مراقبت از فرزندان تحت تأثير اين امر قرار مي‌گيرد. طلاق فشار رواني ايجاد مي‌كند . فشار رواني بر والدين مسلط شده و فرصت كمتري براي رسيدگي به امور فرزندان باقي مي‌گذارد. تضادهاي بعدي بين والدين طلاق گرفته نيز موجب رنجش فرزندان اين خانواده‌هاست. طلاق به هر دليل كه اتفاق بيفتد داراي اثرات منفي بر والدين و بخصوص بر فرزندان است. به همين جهت هم است كه حضرت مام جعفر صادق (ع) فرموده‌اند كه هيچ چيز در ميان حلال‌ها منفورتر از طلاق در نزد خداند نيست. (54)

 

مطالعات پژوهشي نشان داده است موفقيت كودكاني كه تماسي با پدرانشانندارند در زمينه‌هاي اجتماعي و تحصيلي به مراتب كمتر از كودكان بوده است كه پس از طلاق از جانب پدر حمايت عاطفي شده‌اند. پيشرفت تحصيلي چنين كودكان در مدرسه كم است. در خانه‌هايي كه توجه پدر كم و يا هيچ است، پسر بچه‌ها در درسهاي شفاهي نمرات بيشتري آورده و در رياضي امتياز كمتري كسب مي‌كنند. در مورد دختران نيز وضع به همين شكل و حتي بيشتر قوت دارد. كمبود امتياز در درسهاي رياضي نشانه عدم كارآيي در زمينه‌هايي است كه نياز به انديشيدن دارد. عدم حضور پدر موجب كاهش قدرت ادراك هم در دختران و پسران با محيط و موقعيت جديد مشكلتر از دختران است. پژوهشهاي انجام شده نشان مي‌دهد كه مادران پس از طلاق نسبت به پسران انضباط كمتري اعمال مي‌كنند. بيشتر آنها را مورد خشم و سرزنش قرار مي‌دهند و نسبت به دختران از محبت كمتري برخوردار مي‌سازند. اين سخت‌گيري كمتري نسبت به پسران اعمال مي‌شود به اين موضوع مربوط است كه والدين بر روي كودكان هم جنس خود كنترل بيشتري اعمال مي‌كنند. يعني مادران نسبت به دختران و پدران نسبت به پسران سخت‌گيري بيشتري دارند. لذا اگر پدر پس از طلاق حضور فعال نداشته باشد پسر مهمترين منضبط كننده خود را از دست مي‌دهد با توجه به اينكه سرپرستي فرزندان پس از طلاق غالباً با مادران است. (56)

 

نزاعهاي والدين در حضور كودكان چه طلاق گرفته و يا نگرفته باشند مشكلات رفتاري بيشتري را در كودكان ايجاد مي‌نمايند. فرزندان اينگونه والدين بيشتر دچار آشفتگي هستند. آنها احتمالاً رفتار پرخاشگرانه والدين خود را تقليد نموده و خشم و عصبانيت آنها را منعكس مي‌نمايند. اين كه مشكلات بلند مدت در كودكان به وجود آيد بستگي به نحوه كنار آمدن والدين آنها با طلاق دارد. (57)

 

وقتي طلاق كانون خانواده را از هم مي‌پاشد، تلاش نوجوان براي هويت‌يابي مشكل‌تر مي‌گردد. نوجواني كه بحرانهاي دوره نوجواني را تجربه مي‌كند وقتي خود را در خانواده بيابد كه والدين خود در آن با بحرانهاي رواني مواجهند مشكل خود را مضاعف مي‌يابد. برخي از نوجوانان براي رهايي از چنين موقعيتي دست به خودكشي مي‌زنند. فرار از خانه نيز يكي از عكس‌العملهاي نوجوان در برابر روابط مخرب خانوادگي است. (58)

 

بررسي مظلومي (1371) از 40 نوجوان 13 تا 18 ساله پسر تهراني كه به دلايل و انگيزه‌هاي مختلف خانه را براي چند ساعت تا چند روز ترك كرده بودند نشان مي‌دهد كه كمبود عاطفي،‌درگيريهاي ارزشي با والدين، شرايط نامناسب زندگ در خانه به دليل فوت، جدايي يا ازدواج مجدد يكي از والدين و فشارهاي ناشي از اختلافات والدين با يكديگر، علل به وجود آورنده فرار از خانه بوده‌اند. (59)

 

تحقيقات متعددي نشان مي‌دهد كه فقدان پدر بر عملكرد هوشي، سازگارري كودك با اجتماع در مورد پسران در ايفاي نقش جنسي مناسب و در مورد دختران بر رفتار اجتماعيشان تأثير مي‌گذارد. (60) شين(61) اظهار مي‌دارد كه هنوز روشن نيست كه اين تأثير به از دست دادن رابطه پدر با كودك مربوط مي‌شود و يا افزايش فشارهاي رواني بر خانواده و يا چنانكه بر كبيل ونيكولز گفته‌اند به علت تغيير وضعيت اقتصادي ـ اجتماعي كه در غياب پدر گريبانگير خانواده مي‌شود. (63)

 

ازدواج مجدد والدين نيز سبب مي‌شود تا فرزندان خود را در حال تجربه مشكلات جديدي بيابند؛ قرار گرفتن در خانواده‌اي با نامادري يا ناپدري كه روابط آنها براي كودك ناآشنا و مشكل است، ممكن است ناپدري و نامادري به نظر وي ميهمان ناخوانده‌اي بيايد كه والد واقعي او رااز ميدان به در كرده است. آنان همچنين ممكن است از نظر اعمال انضباط درخانواده، مشابه والدين واقعي كودك نباشند. (64)

 

كلاو(65) اظهار داشته است كه خانواده‌هايي كه در آ“ها فقط مادر يا مادر بزرگ حضورداشته‌اند ، بهتر از خانواده‌هايي كه در آنها ازدواج مجدد صورت گرفته با مشكلات سازگاري يافته‌اند. برنارد نيز عقيده دارد كه فرزندان بسيار كم سن نيز فرزندان بزرگسال خانوده، در جذب ولي جايگزين شونده به ندرت عكس العملهاي منفي نشانمي‌دهند تا نوجوانان،‌اين مطلب توسط مشاهدات باليني نيز تأييد شده است. (66) تطابق با نامادري يا ناپدري آساننيست به خصوص كه ناپدري يا نامادري حمايت كننده نبوده يا از بچه‌هاي همسر جديدش بيزار بوده و بچه‌هاي خود را بر آنها مقدم بدارد. بچه‌اي كه از ازدواج مجدد پدر يا مادر به دنيا مي‌آيد ـ برادر يا خواهر ناتني ـ گاه توجهي بيشتر از كودكان ديگر بدست آورده و رقابت بين خواهران و برادران را دامن مي‌زند. (67) در مجموع مي‌توان گفت كه ازدواج مجدد والدين احساس امنيت كودك يا نوجوان را در معرض خطر قرار داده و حمايتهايي را كه بايد از وي بشود كاهش مي‌دهد و موجب ايجاد اضطراب و يا بروز اختلالات مي‌گردد.

 

در پايان بايد متذكر شد كه خانواده متزلزل كه در آ مناسبات والدين با هم طبيعي نيست، پدر و مادر يكديگر را دوست ندارند، به هم احترام نمي‌گذارند ، يكديگر را تحقير مي‌كنند. از زندگي با هم راضي نيستند، مدام در حال منازعه ومشاجره هستند و بگومگوهاي آ“ان تا حد تهديد به طلاق پيش مي‌رود و يا به آن مي‌انجامد بنيان مشكلات زيادي را براي فرزندان خود مي‌ريزند. در واقع وقتي والدين با يكديگر در تضاد و تعارض هستند با كودك نيز رفتار مناسبي ندارند و او را ثمره عشق خود به حساب نمي‌آورند، ووقتي آينده خودشان روشن نيست نمي‌توانند آينده روشني را براي فرزند خود متصور باشند و اضطرابها ونگرانيهاي خود را به او منتقل مي‌سازند.

 

همچنين والدين كه كودك خود را طرد مي‌نمايند، وي را محدود مي‌سازند؛ در تربيت او بيشتر از تنبيه استفاده مي‌كنند، توجهي به درك نيازهاي جسماني يا رواني او در مراحل مختلف رشد ندارند؛ با منازعات و مشاجرات ، تهديد به طلاق، جدا شدن از يكديگر و ... احساس امنيت وي را به خطر مي‌اندازند؛ در سن نوجواني با او به مانند يك كودك رفتار مي‌كنند و يك لحظه از امر و نهي دست برنمي‌دارند؛ تبعيض و تحقير و استهزاء را شيوه هميشگي خود با وي قرار مي‌دهند؛ انضباط سست و ناپايدار اعمال مي‌كنند ؛ اضطراب زياد درباره وي و پيشرفتهايش نشان مي‌دهند نقش‌هاي متعادل و مناسب خود را ايفا نمي‌نمايند افرادي خشن هستند كمال‌جويي مفرط دارند افرادي وسواسي و غيرقابل انعطاف هستند و سرانجام خود سرمشق رفتارهاي نامناسب، ‌غيراجتماعي و بزهكاري هستند كه طبيعي است فرزنداني دشوار داشته باشند. بنابراين وقتي با نوجوانان يا جوانان دشوار برخورد مي‌نماييم بايد متوجه اين امر باشيم كه به قول حافظ:

 

مكن در اين چمنم سرزنش به خودرويي چنانكه پرورشم داده‌اند مي‌رويم

 

 

پيشنهادات

 

مطالعات انجام شده نشان مي‌دهد كه خانواده در بروز سلامت و يا مشكلات رواني، رفتاري و اجتماعي از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. رسانه‌هاي گروهي، مراكز فرهنگي ـ تربيتي و همچنين مراكز مشاوره و روان درماني بايد ابتدا سعي وافر خود را در آگاه نمودن خانواده از نيازها و مسايل كودكان و نوجوانان به كار بگيرند و در صورت لزوم به كمك آنها بشتابند . آموزش به والدين به شيوه‌هاي مختلف و به خصوص از طريق كلاسهاي آموزش خنواده كه توسط افراد متخصص و به طور مستمر هدايت شود، در اين راستا اجتناب‌ناپذير مي‌نمايد. بايد به خانواده‌ها آموخت كه :

 

1 ـ به نقش الگويي خود توجه داشته باشند و بدانند كه آثار رفتارهاي آنان به زمان حال منحصر نمي‌شود بلكه كودك يا نوجواني كه والدين ناسازگار دارد، خود در آينده نيز نقش همسري و والدي را به درستي ايفا نخواهد كرد.

 

2 ـ براي احتراز از برخوردها و بگومگوهاي خانوادگي هر يك از والدين به وظايف خود نسبت به ديگري آگاه شده و رعايت حقوق وي را بنمايد.

 

3 ـ به موقعيت سني فرزندان خود به خصوص نوجوانان توجه نموده و به نيازها و خواسته‌هاي وي توجه داشته باشند و بدانند كه او ديگر كودك نيست و بايد تا حدي آزادي عمل داشته و زندگي را خود تجربه نمايد. از امر و نهي‌هاي مداوم نسبت به وي پرهيز نمايند.

 

4 ـ اعضاي خانواده نبايد نسبت به هم بي‌تفاوت بوده و يا با خصومت با يكديگر برخورد نمايند. براي هويت‌يابي مناسب نوجوان بهترين نوع خانواده آن است كه در عين حال كه اعضايش با هم رابطه دارند، هر يك فردي مستقل باشند.

 

5 ـ تبعيض در بين فرزندان رااز محيط خانوادگي دور نمايند. احساس طرد شدگي در نوجوان منجر به بي‌ارزشي، يأس، نااميدي، افسردگي و حتي خودكشي مي‌گردد.

 

6 ـ به اين امر توجه نمايند كه فرزندان بيشتر با والدين همانندسازي نموده و ارزشهاي آنان را دروني مي‌كنند كه ايشان را دوست داشته و روابط خوبي با آنان داشته باشند.

 

7 ـ در رشد بزهنكاري،‌خانواده‌هاي غفلت كننده، طرد كنده، داراي انضباط بي‌ثبات و خشن و همچنين خانواده‌اي كه در آن بزه و جرم توسط والدين يا خواهران و برادران صورت مي‌پذيرد، نقش مهمي را ايفا مي‌كند. لذا با پرهيز از شيوه‌هاي فوق در برخورد با كودكان و نوجوانان و عدم اعمال تنبيه‌هاي بيجا كه خود موجب بوز پرخاشگري مي‌شود و در جهت كنترل بيشتر خود از اتكاب اعمال ضد اجتماعي اهتمام ورزند. همچنين در صورت وجود اعمال خلاف در خانواده با جداسازي كودك، محيط سالمي براي وي مهياگردد.

 

8 ـ برخي عدم توافق‌ها را ناچيز بشمارند و با طلاق زمينه بي‌خانماني و مشكلات عاطفي و رفتاري را براي فرزندان خود فراهم نكنند. همچنين در صورتي كه وقوع طلاق ضروري شد و ارزش وقوع آن بيش از ادامه يك زندگي نابهنجار تشخيص داده شد، آموزشهاي لازم را جهت برخورد صحيح با فرزندانشان براي تعديل اثر طلاق دريافت دارند.

 

9 ـ از برخودرهاي متناقض و واجد دوسوگرايي با فرزندان خود بپرهيزند. بسياري از والدين در عين حال كه مايلند نوجوانشان مستقل شود، نمي‌توانند جلوه‌هاي استقلال را در وي قبول كنند و همزمان خواهان وابستگي وي هستند،‌اين طرز برخورد موجبات خشم، بي‌اعتمادي و حتي زمينه مشكلات رواني چون بيماري اسكيزوفرني را فراهم مي‌نمايد.

 

10 ـ به جاي تحميل مقررات خشك و غيرقابل تحمل و اعمال كنترل‌هاي بيش ا زحد، تحقير و سرزنش و يا تنبيه بدني به نوجوانان توضيح دهند كه رفتار وي چه پيامدها و عواقبي دارد. در غير اين صورت نوجوان والدين را زورگو تلقي مي‌نمايد.

 

11 ـ در ورتي كه روابط والدين و نوجوان نامساعد باشد، به هنگام بروز مشكل ،‌نوجوان به ديگران روي خواهد آورد كه اين امر خود زمينه‌ساز بسياري از مشكلات اخلاقي و رفتاري خواهد شد.

 

12 ـ والدين وظيفه‌شناس نسبت به مسايل نوجوان خود حساس هستند تغييرات خلق و خوي خودرا درمي‌يابند؛ متوجه اضطرابها و حالات افسردگي او مي‌شوند و در صورت تداوم به فكر اصلاح و درمان برمي‌آيند. خوب است حدود بهنجاري و نابهنجاري رفتارها به آنان شناسانده شود تا در موقع مناسب اقدام لازم صورت گيرد. با توجه به نتايج مطالعه اينجانب كه بيشترين مشكلات را در زمينه روابط خانوادگي آشكار ساخته است، آموزش رفتاري والدين به لحاظ تنوع در شيوه‌ها و سهولت به كارگيري توسط والدين پيشنهاد مي‌گردد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 22:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس