تحقیق کامل درباره زندگی نامه سهراب سپهری

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق کامل درباره زندگی نامه سهراب سپهری

بازديد: 15477

 

«به نام خدا»

عنوان تحقیق:

تحقیق کامل درباره زندگی نامه سهراب سپهری

تهیه و تنظیم:

 

 

 

 

 

 

زمستان 93

 

فهرست مطالب:

 

زندگی.. 3

خانواده. 7

شعر. 8

نقاشی.. 9

ویژگی های اخلاقی.. 9

سبک شعر سهراب. 12

مجموعه آثار. 13

درگذشت.. 16

نکوداشت.. 17

سفرهای خارج از کشور. 17

نمایشگاه‌های نقاشی.. 18

منابع. 20

 

 

 

 

زندگی:

سهراب سپهری در ۱۵ مهرماه ۱۳۰۷ در کاشان به دنیا آمد. پدربزرگش میرزا نصرالله خان سپهری نخستین رییس تلگراف‌خانه کاشان، پدرش «اسدالله» و مادرش «ماه جبین» نام داشتند که هر دو اهل هنر و شعر بودند.

کودکی خود را در کاشان در باغی بزرگ به سر آورد. این باغ که یکی از باغ‌های زیبای کاشان بود به اجداد وی تعلق داشت‌. در خاندان سپهری بزرگ مردانی ظهور کرده بودند که نامشان در تاریخ ادب و هنرایران ثبت شده است‌. در میان اجداد پدری سپهری نام مورخ الدوله نویسنده ناسخ التواریخ بیش از همه معروف است.‌ او نیز بخش مهمی اززندگی و عمر خویش را دراین باغ به سر آورده بود و پس از اینکه در فن تاریخ نویسی مشهورشد برای خدمت به دربار قاجار احضار شد و این باغ همچنان به خاندان سپهری تعلق داشت تا اینکه پس از گذشت سالها ؛ کودکی باذوق با طبعی سرشار از  لطافت در این باغ به دنیا آمد و بعدها یکی از بزرگترین شاعران و نقاشان  طبیعت گرا و طبیعت دوست ایران شد و آثارش مورد قبول همگان قرار گرفت سهراب این جنبه مهم از شعر و شخصیت خویش را مدیون بزرگ شدن در این باغ و طبیعت بکر کاشان است. آری تاثیر این عوامل در شیفتگی سپهری به جلوه‌های زیبا وعمیق طبیعت را هرگز نمی‌توان نادیده گرفت‌. بعدها سهراب پس از کسب  شهرت و سرگرمی‌های گوناگون کاری‌، در هر فرصتی که پیش می آمد به کاشان می‌رفت و در پناه خلوت این باغ به تفکر می‌پرداخت .

 سهراب سپهری در شعرش به زیباترین شکل از آن باغ یاد می­کند : 

باغ ما در طرف سایه ی دانایی بود                 

  سپهری که روحی لطیف داشت در نخستین سال‌های زندگی ، طبق سنت خانواده هنرمند خود ، به آموزش هنر روی آورد و از همان سال‌های آغاز زندگی و پیش از رفتن به مدرسه با مظاهری از هنر آشنا شد. دوران کودکی سهراب زیبا و خاطره انگیز بود. وی هیچ گاه نتوانست زیبایی‌های آن را از یاد ببرد. بنابراین خردسالی سپهری یک کودکی عادی ومعمولی نبودبلکه وی  کودکی بود با اندوخته ها و آموخته های فراوان، که بعدها در نگرش هنری او تاثیری عمیق داشت. شعر او گواه این مدعاست .

سپهری در سال های نوجوانی پدرش را از دست داد و در یکی از شعرهای دوره جوانی با نام (خیال پدر) از پدرش انچنین یاد کرده است :

در عالم خیال به چشم آمدم پدر

کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود

دستی کشیده بر سر رویم به لطف و مهر

یک سال می گذشت، پسر را ندیده بود

مادر سپهری فروغ ایران سپهری بود. او بعد از فوت شوهرش، سرپرستی خانواده را به عهده گرفت و سپهری او رابسیار دوست می داشت. سپهری با وجود عموهای هنرمندش این شانس را داشت که با تجربیات آنان از نزدیک آشنا شود. خاطرات شیرین سپهری نشان دهنده پرورش ذوق و صفای وی در آن عهد است. این ذوق و صفا بعدها رو به تکامل گذاشت و سهراب در تمام طول زندگی خود از صداقت وسادگی و نگاه سرشار از شوق کودکان اش به زندگی برخوردار بود .

  سپهری دوران آموزش و تحصیل شش ساله ابتدایی خود را در دبستان خیام کاشان به شکل معمولی سپری کرد. وی مثل همه ی بچه های بازیگوش مؤدب؛ مشتاق تعطیلات بود واز معلم و تنبیه وی می‌ترسید. سهراب از همان زمان عاشق نقاشی بود‌ اما گاهی به سبب ذوق و توجه بیش از اندازه به نقاشی از طرف معلم تنبیه می شد سپهری در سال­های کودکی شعر هم می­گفت، روزی که به علت بیماری در خانه مانده بود شعری را با ذهن کودکانه اش در وصف حال خود گفت:

ز جمعه تا سه شنبه خفته نالان

نکردم هیچ یادی از دبستان

ز درد دل شب و روزم گرفتار

ندارم من دمی از درد آرام

دوره ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (شهید مدرّس فعلی) (۱۳۱۹) و متوسّطه را در دبیرستان پهلوی کاشان خرداد ۱۳۲۲ گذراند و پس از فارغ‌التحصیلی در دوره دوساله دانش‌سرای مقدماتی پسران به استخدام اداره فرهنگ کاشان درآمد. در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره دبیرستان خود را دریافت کرد. سپس به تهران آمد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم‌زمان به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد که پس از ۸ ماه استعفا داد. سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعه شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ‌التحصیل شد و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعه شعر خود را با عنوان زندگی خواب‌ها منتشر کرد. در آذر ۱۳۳۳ در اداره کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزه‌ها شروع به کار کرد و در هنرستان‌های هنرهای زیبا نیز به تدریس می‌پرداخت.

وی به فرهنگ مشرق زمین علاقه خاصی داشت و سفرهایی به هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن و چین داشت. مدتی در ژاپن زندگی کرد و هنر «حکاکی روی چوب» را در آنجا فراگرفت. همچنین به شعر کهن سایر زبان‌ها نیز علاقه داشت؛ از این رو ترجمه‌هایی از شعرهای کهن چینی و ژاپنی را انجام داده‌است.

در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمناً در مدرسه هنرهای زیبای پاریس در رشتهلیتوگرافی نام‌نویسی کرد. در دورانی که به اتفاق حسین زنده‌رودی در پاریس بود بورس تحصیلی‌اش قطع شد و برای تأمین مخارج و ماندن بیشتر در فرانسه و ادامه نقاشی، مجبور به کار شد و برای پاک کردن شیشه آپارتمان‌ها، گاهی از ساختمان‌های بیست‌طبقه آویزان می‌شد.

وی همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاه‌ها به معرض نمایش گذاشت. حضور در نمایشگاه‌های نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت. سهراب سپهری مدتی در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری در سال ۱۳۳۷ مشغول به کار شد. از مهر ۱۳۴۰ نیز شروع به تدریس در هنرکده هنرهای تزیینی تهران نمود. پدر وی که به بیماری فلج نیز مبتلا بود، در سال ۱۳۴۱ فوت می‌کند. در اسفند همین سال بود که از کلیه مشاغل دولتی به کلی کناره‌گیری کرد. پس از این سهراب با حضور فعال تر در زمینه شعر و نقاشی آثار بیشتری آفرید و راه خویش را پیدا کرد. وی با سفر به کشورهای مختلف ضمن آشنایی با فرهنگ و هنرشان نمایشگاه‌های بیشتری را برگزار نمود.

سهراب هنرمندی جستجوگر، تنها، کمال طلب، فروتن و خجول بود که دیدگاه انسان مدارانه اش بسیار گسترده و فراگیر بود. از این رو آثار وی همیشه با نقد و بررسی همراه بوده که برخی از این کتاب‌ها چنین می‌باشند: «تا انتها حضور»، «سهراب مرغ مهاجر» و «هنوز در سفرم»، «بیدل، سپهری و سبک هندی»، «تفسیر حجم سبز»، «حافظ پدر، سهراب سپهری پسر، حافظان کنگره»، «نیلوفر خاموش: نظری به شعر سهراب سپهری» و «نگاهی به سهراب سپهری».

خانواده:

مادر سهراب، ماه‌جبین، که اهل شعر و ادب هم بود، در خرداد سال ۱۳۷۳ درمی‌گذرد. منوچهر سپهری، برادر ارشد سهراب و تنها برادر وی که هم‌بازی دوران کودکی سهراب بود نیز در سال ۱۳۶۹ درمی‌گذرد. خواهران سهراب همایون‌دخت سپهری، پری‌دخت سپهری و پروانه سپهری می‌باشند. تعدادی از تصاویر شاعر و خانوادۂ وی به روی اینترنت قابل یافتن است.

سهراب از محل تولدش چنین می گوید :

 

خانه، بزرگ بود. باغ بود و همه جور درخت داشت. برای یادگرفتن، وسعت خوبی بود. خانه ما همسایه صحرا بود . تمام رویاهایم به بیابان راه داشت

سهراب در سال ۱۳۱۲ وارد مدرسه ابتدایی خیام (مدرس) کاشان شد.

مدرسه، خوابهای مرا قیچی کرده بود . نماز مرا شکسته بود . مدرسه، عروسک مرا رنجانده بود . روز ورود، یادم نخواهد رفت : مرا از میان بازیهایم ربودند و به کابوس مدرسه بردند . خودم را تنها دیدم و غریب از آن پس و هربار دلهره بود که به جای من راهی مدرسه میشد.

در دبستان، ما را برای نماز به مسجد میبردند. روزی در مسجد بسته بود . بقال سر گذر گفت : نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیکتر باشید.

مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سالها مذهبی ماندم.

بی آنکه خدایی داشته باشم

سهراب از معلم کلاس اولش چنین می گوید

آدمی بی رویا بود. پیدا بود که زنجره را نمیفهمد. در پیش او خیالات من چروک میخورد

در خرداد ماه سال ۱۳۱۹ تحصیلات شش ساله ابتدایی را گذراند.

خرداد سال ۱۳۱۹ ، پایان دوره شش ساله ابتدایی.

دبستان را که تمام کردم، تابستان را در کارخانه ریسندگی کاشان کار گرفتم. یکی دو ماه کارگر کارخانه شدم . نمیدانم تابستان چه سالی، ملخ به شهر ما هجوم آورد . زیانها رساند . من مامور مبارزه با ملخ در یکی از آبادیها شدم. راستش، حتی برای کشتن یک ملخ نقشه نکشیدم. اگر محصول را میخوردند، پیدا بود که گرسنه اند. وقتی میان مزارع راه میرفتم، سعی میکردم پا روی ملخها نگذارم.

در مهرماه همان سال، تحصیل در دوره متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان آغاز کرد.

در دبیرستان، نقاشی کار جدی تری شد. زنگ نقاشی، نقطه روشنی در تاریکی هفته بود

از دوستان این دوره سهراب می توان محمود فیلسوفی و احمد مدیحی را نام برد.

شعر:

وی در ابتدا به سبک نیمایی شعر می‌سرود ولی بعدها رویه خودش را باز شناخت. در این شیوه جدید سهراب سپهری بر دیدگاه انسان مدارانه و آموخته‌هایی که از فلسفه ذهن فرا گرفته بود به شیوه جدیدی دست یافت که «حجم سبز» شیوه تکامل یافته سبکش محسوب می‌شود. وی عادت داشت که دور از جامعه آثار هنری اش را خلق کند و برای رسیدن به تنهایی‌هایش «قریه چنار» و کویرهای کاشان را انتخاب کرده بود.

شعر وی صمیمی، سرشار از تصویرهای بکر و تازه‌است که همراه با زبانی نرم، لطیف، پاکیزه و منسجم تصویر سازی می‌کند. از معروفترین شعرهای وی می‌توان به: نشانی، صدای پای آب و مسافر را نام برد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است. کریم امامی که از دوستان نزدیک وی بوده در زمان حیاتش برخی از شعرهای سهراب را به زبان انگلیسی ترجمه کرده‌است. بعدها نیز مترجمان دیگری شعرهای وی را به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه کردند. در سال ۱۳۷۱ شعرهای منتخبی از دو کتاب حجم سبز و شرق اندوه با نام «ما هیچ، ما نگاه» توسط «کلارا خانیس» به زبان اسپانیایی ترجمه شد.. در سال ۱۳۷۵ منتخبی از اشعار سهراب سپهری توسط هنرمند ایرانی جاوید مقدس صدقیانی به زبان ترکی استانبولی ترجمه و از سوی انتشارات YKY در کشور ترکیه منتشر شد.

نقاشی:

تابلو درخت سهراب سپهری

وی در نقاشی از دستاوردهای زیبایی شناختی شرق و غرب بهره‌مند گشته بود که این تاثیرها در آثارش جلوه­گر بودند. در آثار نقاشی اش رویکرد نوین و متفاوتی داشت به طوریکه فرم‌های هندسی نخودی و خاکستری رنگش با تمامی نقاشان فیگوراتیو همزمانش متفاوت بود. او در نقاشی به شیوه‌ای موجز، نیمه انتزاعی دست یافت که برای بیان مکاشفه‌های شاعرانه اش در طبیعت کویری کارگشا بود. سپهری بیشتر نمایشگاه‌های داخلی آثار نقاشی اش را در «گالری سیحون» برگزار می‌کرد و عادت نداشت که برای روز معرفی در نمایشگاه شرکت کند.

امضای وی بر روی نقاشی‌هایش به خط «نستعلیق» بوده که به نظر مرتضی ممیز جلوه از روحیه فروتنانه و ایرانی اش دارد. از آثار او می‌توان به «طبیعت بیجان» ۱۳۳۶، «شقایقها، جویبار و تنه درخت» ۱۳۳۹، «علفها و تنه درخت» ۱۳۴۱، «ترکیب بندی با نوارهای رنگی» ۱۳۴۹، «ترکیب بندی با مربعها» ۱۳۵۱ و «منظره کویری» ۱۳۵۷ اشاره کرد. برخی از آثار وی در نزد مجموعه داران و دوستان سپهری قرار دارد و پروانه سپهری خواهر سهراب، آثاری از وی را که در اختیار داشت به موزه کرمان اهدا نمود.

ویژگی های اخلاقی

یکی از خصوصیات اخلاقی سهراب سکوت کردن بود او می توانست ساعت ها در یک جمع ، خاموش بنشیند و اغلب فکر می­کرد . از این رو بود که هیچ کس از دوستان و هنرمندان سخنی را از او به یاد ندارد که در رد و اثبات کسی بر زبان آورده باشد سهراب انسانی است پویا و جستجوگر که سیر زندگی او پیوسته رو به تعالی بود. این تعالی روحی و معنوی یک روزی در شعر و زمانی در نقاشی­هایش متجلی می شد گویی شعر و نقاشی دو بال پرواز او برای رسیدن به افق های دور دست و زیبا بود. وی در این سیرسلوک و پویایی به موفقیتی کم نظیر دست یافت.     

رفتار بزرگوارانه او با خانواده‌، دوستان‌، آشنایان‌، هنرمندان و کسانی که با آنها در تماس بود نشان از غنای روحی و انسان دوستانه او داشت به عبارتی دیگر: ما در بررسی سبک زندگی سپهری با عناصری پر از نشاط و عشق و زیبایی روبرو می شویم و می­توانیم بازتاب این عناصر را در شعر و نقاشی او، به زیباترین وجه  ببینیم.  می‌توان گفت‌: زندگی نامه سپهری‌، همان نقاشی‌ها و شعرهای اوست‌.که در اجزا هنرش آشکار است.

نامه زیر حکایت از روح لطیف وحساس  او دارد :

نامه به محمود فیلسوفی برادرمهربانم

اگر روزی دوستی را از میان بردارند یعنی اگر این نیرو، این جاذبه، این حس و بالاخره این آنچه را که می­خواهید اسمش بگذارید را از میان افراد بشر، از قلب و روح، از جسم و جان موجودات زنده برداشته و خلاصه از صفحه کائنات نابود سازند من نمی­دانم چه باقی می­ماند. رفتار موجودات زنده به خصوص افراد بشر نسبت به یکدیگر چگونه می­شود و آیا در آن صورت زندگی قابل دوام خواهد بود و آیا در چنین عالمی بااین شرایط و این محیط طریق زندگی عوض خواهد شد، یا اینکه نظام زندگی بر هم خورده و رفته رفته آثارزندگانی از صفحه کائنات محو و نابود خواهد شد.

به عقیده من تنها دوستی افراد نسبت به یکدیگر است که بنیان زندگی را مستحکم ساخته و هر فردی را وادار به کوشش در راه ادامه زندگی میسازد.

البته دوستی مظاهر گوناگون داشته و به اشکال مختلف خود نمایی می کند : دوستی فرزند نسبت به پدر و مادر و بالعکس. دوستی خواهر و برادر نسبت به یکدیگر ، دوستی زن و شوهر ، دوستی یک فرد با خویشان خود.

لیکن این دوستی­ها همه به یک شدت نیست و همان طور که از لحاظ شکل مختلف و متفاوت است از حیث شدت و تاثیر نیز گوناگون است. من عقیده دارم پس از دوستی ، فرزند و پدر و مادر که از حیث اهمیت در مرتبه اول قرار دارد دوستی یک نفر با دوستان خود، یعنی با کسانی که اغلب هیچ گونه نسبت با او ندارند و فقط شرایط و اوضاع و احوال و بیش از همه تصادف در ایجاد دوستی بین آنها موثر بوده قابل توجه است و سایر اشکال و صور دوستی را تحت الشعاع قرار می دهد.

آری تنها دوست است که از فشار با مصائب و مشکلات زندگی بر دوش انسان می کاهد. تنها دوست است که دست یاری به طرف ما دراز کرده و ما را از غرقاب تیره بختی ها و ناکامی های حیات نجات می دهد.

شاعر بزرگ ما سعدی شیرازی چه خوب این نکته را دریافته و گفته است :

گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی

                                        دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را

منظورم از نوشتن سطور فوق این است، که شما دریابید در قلب و روح من چه تاثیری می­نماید، و من به داشتن دوستی چون شما چقدر خرسند و مفتخرم، باری از اوضاع اینجا خواسته بودید لیکن باید گفت تازه­ای در اینجا پیدا نمیشود ، هوا بسیار گرم است وبه جز مختصر بارانی که چند هفته پیش آمد دیگر اثری از برف و باران دیده نشده. از اظهار لطف و مرحمت شما و از اینکه درعین گرفتاریهای تحصیلی با نگاشتن نامه مرا یاد می کنید یک دنیا تشکر می کنم . من هم مانند شما تشنه یک انقلاب بزرگ، انقلابی که به همه این بدبختی ها خاتمه داده و یک باره اساس ظلم و بیداد را واژگون سازدهستم ولی خدا می داند این آرزوی من چه روزی لباس عمل خواهد پوشید .

                                                                    به امید آنروز

 

 سبک شعر سهراب

سپهری از جمله شاعران معاصری است که شناخت درست و کافی با شعر و سبک نیما داشت . در عین پیروی از  سبک نیما ، خود صاحب سبک و خلاق بود.و خلاقیت او در بیشتر در استفاده بدیع از رنگ و کلمه بوده است .

اهل کاشانم

روزگارم بد نیست تکه نانی دارم ،خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی.

سپهری شاعری تصویرگراست و این جنبه از شعر سهراب با طبیعت گرایی او مرتبط است ؛ ضمن اینکه دیدگاه عارفانه دارد و خدا را در طبیعت جستجو می کند .

من نمازم را وقتی می خوانم

که اذانش را باد ، گفته باشد سر گلدسته ی سرو.

من نمازم را ، پی « تکبیرة الاحرام » علف می خوانم،

پی « قد قامت » موج .

 اما آشنایی نداشتن با نمادها و رمز های شعری او ابهاماتی را برای خوانندگان ایجاد می کند .

شعر سهراب چون نقاشی او رنگارنگ است.وی در شعرش نگران انسان و سرنوشت اوست .او همه را به نگریستن دقیق تر  در پیرامون خود و به جهانی برتر  دعوت می کند . همه ی اشیا برای او حیات دارند واین اشیا دارای روح و احساس هستند.

من صدای نفس باغچه را می شنوم

و صدای ظلمت را ، وقتی از برگی می ریزد

وصدای ،سرفه ی روشنی از پشت درخت ،

عطسه ی آب از هر رخنه ی سنگ ...

  مجموعه آثار:                            

سهراب در سال 1337 دو کتاب "آوار آفتاب" و "شرق اندوه" را آماده چاپ کرد ولی موفق به چاپ آنها نشد و سرانجام در سال 1340 این دو کتاب را به همراه "زندگی خواب ها" زیر عنوان "آوار کتاب" منتشر کرد.                                                                                                 

در این کتاب می توان جلوه های زبان خاص سپهری را دید و همچنین شور و شوق آمیخته با طبیعت گرایی را بیشتر دید در مجموعه "شرق اندوه" سپهری از هر نظر تحت تاثیر غزل های مولونا بود و شعرهای این مجموعه همه شادمانه و شورانگیزند                                                              

دو شعر بلند "صدای پای آب" و "مسافر" پنجمین و ششمین کتاب های او هستند.                    

شهرت سپهری از سال 1344  با انتشارشعر بلند "صدای پای آب" آغاز شد. در "صدای پای آب" است که سپهری به فرم خاص خود در شعر دست می یابد. فرم و محتوای شعر سپهری، از "صدای پای آب" به بعد به هماهنگی می رسند "صدای پای آب"، کنایه از صدای پای مسافری در سفر زندگی است  .                           

این شعر که روز به روز بر شهرت و محبوبیت او افزود، اولین بار در فصلنامه­ی «آرش» در آبان همان سال منتشر شد.                                                                                                   

در سال 1345 شعر بلند "مسافر" که بیان سیر و سفر و دیدگاه فلسفی زندگیش بود منتشر شد که از درخشان ترین شعرهای فارسی دوره معاصر است .

 «جحم سبز» هفتمین مجموعه شعری سپهری و کامل­ترین آنهاست. گویی شاعر به حقیقتی که مدتها در جستجویش بود رسیده است .

نمونه ای از شعر سهراب سپهری از مجموعه "حجم سبز"

به باغ هم‌سفران

صدا کن مرا

صدای تو خوب است.

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید.

***

کسی نیست،

بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت

میان دو دیدار قسمت کنیم.

بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم.

بیا زودتر چیزها را ببینیم.

ببین، عقربک‌های فواره در صفحه ساعت حوض

زمان را به گردی بدل می‌کنند.

بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی‌ام.

بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را.

***

مرا گرم کن

و یک‌بار هم در بیابان کاشان هوا ابر شد

و باران تندی گرفت

و سردم شد، آن وقت در پشت یک سنگ،

اجاق شقایق مرا گرم کرد

***

در این کوچه‌هایی که تاریک هستند

من از حاصل ضرب تردید و کبریت می‌ترسم.

من از سطح سیمانی قرن می‌ترسم.

بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است.

مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد.

مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات.

اگر کاشف معدن صبح آمد، صدا کن مرا.

و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو، بیدار خواهم شد.

و آن وقت

حکایت کن از بمب‌هایی که من خواب بودم، و افتاد.

حکایت کن از گونه‌هایی که من خواب بودم، و تر شد.

بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند.

در آن گیروداری که چرخ زره‌پوش از روی رویای کودک گذر داشت

قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست.

بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد.

چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد.

چه ادراکی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید.

***

و آن وقت من، مثل ایمانی از تابش "استوا" گرم،

تو را در سرآغاز یک باغ خواهم نشانید.

هشتمین و آخرین مجموعه شعری سهراب سپهری "ما هیچ، ما نگاه" است                                 

محتوای کتاب بر خلاف دو مجموعه پیشین یأسی دارد. اما یأسی که از حوزه ذهن رنگین سپهری بیرون می­تراود.                   

سپهری در سال 1355 تمام هشت دفتر و منظومه خود را در "هشت کتاب" گرد آورد "هشت کتاب" نموداری تمام از سیر معنوی شاعر جویای حقیقت است .و یکی از اثر گذارترین مچموعه ها، در تاریخ شعر نو ایران است .

درگذشت:

سهراب سپهری در سال ۱۳۵۸ به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به همین سبب در همان سال برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و وی ناکام از درمان به تهران بازگشت. او سرانجام در غروب ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. صحن امامزاده سلطان‌علی‌بن محمد باقر روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب گردید.

در ابتدا یک کاشی فیروزه‌ای در محل دفن سهراب سپهری نصب‌شد، و سپس با حضور خانواده وی سنگ سفید رنگی جایگزین آن گردید که بر روی آن قسمتی از شعر «واحه‌ای در لحظه» از کتاب حجم سبز با خطاطی رضا مافی حکاکی شده‌بود:

به سراغ من اگر می‌آیید

نرم و آهسته بیایید

مبادا که ترک بردارد

چینی نازک تنهایی من

این سنگ در مهر ۱۳۸۴ با بی‌دقتی کارگران و به علت سقوط مصالح ساختمانی بر روی آن شکست و با سنگ سفیدرنگ دیگری که سعی شده‌بود با سنگ قبلی شباهت داشته‌باشد تعویض شد.

در ۲۹ اسفند ۱۳۸۷، سنگ بزرگتر سیاهرنگی بر روی سنگ سفید نصب گردید.

نکوداشت:

در روز ۱۵ مهر ۱۳۸۷ به مناسبت هشتادمین سال‌روز تولد سهراب سپهری، با اهدای ۸۰ شاخه گل، مراسمی بر سر مزار وی برگزار شد. سپس این مراسم در مجموعه فرهنگی اقامتی خانهاحسان، از اماکن تاریخی کاشان، ادامه یافت. در این مراسم چهره‌های برجسته فرهنگی و هنری همانند: احمد سمیعی گیلانی، شهرام ناظری، علی دهباشی و امین‌الله رشیدی حضور داشتند.

سفرهای خارج از کشور:

        سفر به ایتالیا (وی از پاریس به ایتالیا می‌رود)؛

        سفر به ژاپن (توکیو در مرداد ۱۳۳۹) برای آموختن فنون حکاکی روی چوب که موفق به بازدید از شهرها و مراکز هنری ژاپن نیز می‌شود؛

        سفر به هندوستان (۱۳۴۰)؛

        سفر مجدد به هندوستان (۱۳۴۲، بازدید از بمبئی، بنارس، دهلی، اگره، غارهای آجانتا، کشمیر)؛

        سفر به پاکستان (۱۳۴۲، تماشای لاهور و پیشاور)؛

        سفر به افغانستان (۱۳۴۲، اقامت در کابل)؛

        سفر به اروپا (۱۳۴۴، مونیخ و لندن)؛

        سفر به اروپا (۱۳۴۵، فرانسه، اسپانیا، هلند، ایتالیا، اتریش)؛

        سفر به آمریکا و اقامت در لانگ آیلند (۱۳۴۹ و شرکت در یک نمایشگاه گروهی و سپس سفر به نیویورک)؛

        سفر به پاریس و اقامت در «کوی بین‌المللی هنرها» (۱۳۵۲)؛

        سفر به یونان و مصر (۱۳۵۳)؛

        سفر به بریتانیا برای درمان بیماری اش سرطان خون (دی ۱۳۵۸).

 

نمایشگاه‌های نقاشی:

از جمله نمایشگاه‌های نقاشی که سهراب سپهری در آن‌ها حضور داشت، یا نمایشگاه انفرادی وی بودند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

        اولین دوسالانه تهران (فروردین ۱۳۳۷)؛

        دوسالانه و نیز (خرداد ۱۳۳۷)؛

        دو سالانه دوم تهران (فروردین ۱۳۳۹، برنده جایزه اول هنرهای زیبا)؛

        نمایشگاه انفرادی در تالار عباسی تهران (اردیبهشت ۱۳۴۰)؛

        نمایشگاه انفرادی در تالار فرهنگ تهران (خرداد ۱۳۴۱، دی ۱۳۴۱)؛

        نمایشگاه گروهی در نگارخانه گیل گمش (تهران، ۱۳۴۲)؛

        نمایشگاه انفرادی در استودیو فیلم گلستان (تهران، تیر ۱۳۴۲)؛

        دوسالانه سان پاولو (برزیل، ۱۳۴۲)؛

        نمایشگاه گروهی هنرهای معاصر ایران (موزه بندر لوهار، فرانسه، ۱۳۴۲)؛

        نمایشگاه گروهی در نگارخانه نیالا (تهران، ۱۳۴۲)؛

        نمایشگاه انفرادی در نگارخانه صبا (تهران، ۱۳۴۲)؛

        نمایشگاه گروهی در نگارخانه بورگز (تهران، ۱۳۴۴)؛

        نمایشگاه انفرادی در نگارخانه بورگز (تهران، ۱۳۴۴)؛

        نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون (تهران، بهمن ۱۳۴۶)؛

        نمایشگاه گروهی در نگارخانه مس تهران (۱۳۴۷)؛

        نمایشگاه جشنواره روایان (فرانسه، ۱۳۴۷)؛

        نمایشگاه هنر معاصر ایران در باغ موسسه گوته (تهران، خرداد ۱۳۴۷)؛

        نمایشگاه دانشگاه شیراز (شهریور ۱۳۴۷)؛

        جشنواره بین‌المللی نقاشی در فرانسه (اخذ امتیاز مخصوص، ۱۳۴۸)؛

        نمایشگاه گروهی در بریج همپتن آمریکا (۱۳۴۹)؛

        نمایشگاه انفرادی در نگارخانه بنسن نیویورک (۱۳۵۰)؛

        نمایشگاهانفرادی در نگارخانه لیتو (تهران، ۱۳۵۰)؛

        نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیروس (پاریس، ۱۳۵۱)؛

        نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۱)؛

        اولین نمایشگاه هنری بین‌المللی تهران (دی ۱۳۵۳)؛

        نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۴)؛

        نمایشگاه هنر معاصر ایران در «بازار هنر» (بال، سوییس، خرداد ۱۳۵۵)؛

        نمایشگاه انفرادی در نگارخانه سیحون تهران (۱۳۵۷).

 

 

 

منابع:

        زندگی نامه سهراب سپهری، وبگاه آفتاب.

        ویژه نامه سهراب سپهری در روزنامه شرق چاپ شده ۱۳۸۵.

        پاکباز، رویین. «سپهری، سهراب». دائرةالمعارف هنر. ص ۲۹۹ و۳۰۰.

        یعقوبشاهی، نیاز. «سهراب سپهری». عاشقانه ها، چاپ سوم ص ۱۹۹ و ۲۰۰.

        سپهری، سهراب. هنوز در سفرم. (خودنوشت زندگی نامه سهراب سپهری به کوشش پریدخت سپهری چاپ شده‌است).

        «ترجمه اشعار سهراب سپهری به زبان اسپانیایی». ادبستان، آذر ۱۳۷۱، شماره ۳۶ ص ۲۳۴.

        موریزی‌نژاد، حسن. «نقاشی: قاسم حاجی‌زاده (هنرمندان معاصر ایران)». دوهفته‌نامه تندیس، ش. ۹۲ (۱۱ بهمن ۱۳۸۵).

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 22 دی 1393 ساعت: 16:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(6)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس