تحقیق درباره کودتاي ننگين 28 مرداد 1332

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره کودتاي ننگين 28 مرداد 1332

بازديد: 945

 

تحقیق درباره کودتاي ننگين 28 مرداد 1332

 چند ماه پس از کودتاي 28 مرداد دکتر دانلد. ان. ويلبر مأمور ارشد سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا، سيا و يکي از طراحان و فعالان اصلي کودتا جزوه اي به نام « سرنگوني مصدق، نخست وزير ايران» تهيه کرد که در آن ضمن بيان چگونگي شکل گيري پروژه کودتا به نام پروژه آژاکس، به شرح رويدادهايي پرداخته است که منجر به سرنگوني دکتر محمد مصدق شد.

کودتاي 28 مرداد 32 در ايران نخستين کودتايي بود که دولت آمريکا توانست از آن طريق، دولتي را سرنگون سازد.

جزوه « ويلبر» تا سال 2000 جزو اسناد محرمانه سازمان سيا تلقي مي شد و انتشار نيافته بود ولي در ماه ژوئن آن سال در اختيار روزنامه نيويورک تايمز قرار گرفت و منتشر شد. اين جزوه از گزارش هاي نادري است که درباره کودتاي 28 مرداد از زبان يک دست اندرکار کودتا نوشته شده و در آن جزييات عمليات آن روز آمده است. در اينجا خلاصه اي از مطالب گزارش دکتر دانلد . ان . ويلبر را مي خوانيد:

نطفه کودتا از زمستان سال 1331 با ديدار مقامات امنيتي - اطلاعاتي بريتانيا با مقامات بخش خاور نزديک و آفريقاي سيا در واشنگتن بسته شد.

کرميت روزولت رييس بخش خاور نزديک و آفريقاي سازمان سيا نيز در اين ديدار شرکت داشت. در 16 فروردين 32 رييس سيا بودجه اي يک ميليون دلاري به ستاد سيا در تهران اختصاص داد تا هر طور که لازم باشد براي سرنگوني مصدق خرج کند.

به « هندرسون» سفير آمريکا و « راجر گويران» رييس ستاد سيا در تهران اختيار تام داده شد تا بدون نياز به مجوز اضافي همه اين يک ميليون دلار را به مصرف برسانند. در ارديبهشت 32 ويلبر مشاور مخفي ان اي ا ، بخش خاور نزديک و آفريقاي سيا مأموريت يافت تا در همکاري نزديک با سازمان ضد جاسوسي بريتانيا ( اس آ اس) نقشه سرنگوني مصدق را بريزد.

ستاد سيا در تهران بر اين عقيده بود که شاه قاطعانه عليه مصدق وارد صحنه نخواهد شد. توافق شد که ستاد سيا در تهران با تبليغات « خاکستري» سياست جديد خود را در حمله به دکتر مصدق شروع کند. ستاد سيا در تهران اين خط را به عوامل خود و از طريق سازمان ضد جاسوسي بريتانيا ( اس آ اس ) به برادران رشيديان انتقال داد. از بخش طراحي و هنري سيا در تهران خواسته شد تا مقدار زيادي کاريکاتور ضد مصدقي تهيه کند.

در 20 خرداد 32 همه آنهايي که در شکل گيري طرح کودتا شرکت داشتند وارد بيروت شدند. از جمله کرميت روزولت رييس کل پروژه و راجر گويران رييس ستاد سيا در تهران و ويلبر. در 26 خرداد جلسه ديگري در لندن تشکيل شد و تصميم نهايي گرفته شد.

در پايان تير ماه 32 ژنرال شوارتسکف که از سالهاي 21 تا 27 رياست هيأت نظامي آمريکا در ژاندارمري ايران را به عهده داشت و دوستي و احترامي بين او و شاه به وجود آمده بود مأموريت يافت تا با سفر به ايران سه سند را به امضاي او برساند: يک فرمان به نام زاهدي در مقام رييس ستاد، نامه اي حاکي از اعتماد وي به زاهدي تا بتوان به اتکاي آن به نام شاه از طريق اسدالله رشيديان افسران ارتش را براي طرح براندازي جلب کرد و بالاخره فرماني خطاب به همه صفوف ارتش تا از رييس قانوني ستاد وي حمايت کنند.

در اوايل مرداد ماه يک کارزار تبليغاتي و برنامه ريزي شده به نفع شاه و عليه مصدق در آذربايجان به راه افتاد. در 4 مرداد 32 روزولت و شوارتسکف در تهران بودند. با ورود روزولت به تهران، به عنوان بخشي از جنگ رواني تصميم گرفته شد که از ميزان تماس نزديک بين مقامات بلند پايه آمريکا و دولت مصدق کاسته شود.

در روز 6 مرداد جان فاستر دالس، وزير خارجه آمريکا در يک مصاحبه مطبوعاتي که به پيشنهاد سيا انجام گرفت گفت فعاليت هاي روز افزون حزب کمونيست غير قانوني در ايران و مداراي دولت مصدق با آن مايه نگراني دولت ماست، اين وضعيت اعطاي کمک هاي مالي به ايران را با دشواري روبه رو مي سازد.

در 10 مرداد شوارتسکوف توانست با شاه ديداري طولاني داشته باشد. در اين ديدار شاه تأکيد کرد که اگر مصدق همه پرسي را اجرا و مجلس را منحل کند آنگاه وي طبق قانون اساسي اختيار تام دارد که مصدق را برکنار کند و نخست وزير منتخب خود را به جاي وي بنشاند.

در اين زمان توجه مصدق به مجلس معطوف بود. يعني جايي که ظاهرا مخالفت ها سخت تر مي شد. وي در 23 تير نمايندگان طرفدار دولت را تشويق به استعفا کرد. شماري از نمايندگان بي طرف و مخالفان کم جرئت مصدق نيز به ديگران تأسي کردند و شمار مستعفيان به 28 تن رسيد. ستاد مرکزي سيا مصرانه مي خواست که نمايندگان ضد مصدق براي حفظ کرسي نمايندگي خود تشويق شوند و در مجلس بست بنشينند.

قرار شد زمينه سازي شود تا نمايندگاني که استعفا نداده بودند خودشان مجلس را به عنوان نهادي قانوني تشکيل دهند. اين موضوع باعث شد که مصدق بيشتر در انحلال مجلس مصر شود. وي اعلام همه پرسي کرد و از مردم خواست به انحلال مجلس رأي آري يا نه بدهند. همه پرسي در 13 مرداد در سراسر کشور انجام و گزارش شد که دو ميليون نفر به همه پرسي راي مثبت داده اند و فقط چند صد نفر راي نداده اند.

بيانيه هاي آيت الله کاشاني در اين روزها تأکيد بر غير قانوني بودن همه پرسي داشت. در روز 12 مرداد رشيديان جزييات عمليات را به شاه گفته بود. در همين روز روزولت ديداري طولاني و بي نتيجه با شاه داشت. در روز 17 مرداد روزولت بار ديگر شاه را ديد و کوشيد بر ترديد او فايق آيد. شاه موافقت کرد شفاها به افسران براي عمليات دلگرمي بدهد. 20 مرداد سرهنگ حسن اخوي با شاه ملاقات و فهرست افسراني را که آماده اند با فرمان شاه دست به عمليات بزنند به او داد. شاه دوباره تأکيد کرد که گرچه با اين عمليات موافق است اما پاي هيچ ورقه اي را امضا نخواهد کرد. اخوي به اين تصميم اعتراض کرد و به دنبال رشيديان فرستاد.

رشيديان پيامي از روزولت براي شاه آورد که وي با بيزاري کامل ايران را ترک خواهد کرد مگر آنکه شاه ظرف چند روز آينده دست به کار شود. سرانجام شاه گفت که اوراق را امضا مي کند و زاهدي را مي بيند و سپس به رامسر مي رود.

رشيديان و روزولت به اين نتيجه رسيدند که دو فرمان سلطنتي وجود داشته باشد يکي فرمان برکناري مصدق و ديگري فرمان انتصاب زاهدي به نخست وزيري. رشيديان و بهبودي سرپرست کارکنان دربار که يکي از مأموران با سابقه بريتانيا بود متن فرمان ها را آماده کردند.

روز 21 مرداد سرهنگ نعمت الله نصيري فرمانده گارد شاهنشاهي متن فرمان ها را براي امضا به رامسر برد. به گفته نصيري، سرانجام ثريا شاه را راضي به امضاي فرمان ها کرد.

بر اساس بيانيه تيمسار محمد تقي رياحي رياست ستاد ارتش که طرفدار مصدق بود، او در ساعت 5 بعد از ظهر 24 مرداد، از جزييات توطئه آگاه شده بود. ساعت 11 شب رياحي معاون خود تيمسار کياني را به باغ شاه فرستاد. در باغ شاه سرهنگ نصيري که پيشتر به آنجا رسيده بود به همراه افسران طرفدار شاه، کياني را دستگير کرد. در همين ساعات تعدادي کاميون پر از سربازان طرفدار شاه به دستگيري افراد پرداختند. به نظر مي رسد رياحي توانسته بود قبل از نيمه شب دسته هايي از سربازان را به نقاط حساسي که امکان حمله به آنها مي رفت گسيل کند.

اينکه چه حادثه يا چه واکنشي از سوي رياحي و ديگر نظاميان طرفدار مصدق روي داد که موجب ضعف افسران طرفدار زاهدي در انجام وظايف خود شد، به درستي معلوم نيست. با اين حال معلوم شد که تيمسار باتمانقليج رييس ستاد زاهدي ترسيد و پنهان شد. بي ترديد اين کار و همچنين خبر دستگيري کياني که به سرعت در همه جا پراکنده شد تأثير چشمگيري در تضعيف روحيه ها آن هم در لحظات حساس داشت. صبح روز 25 مرداد تيمسار باتمانقليج دستگير شد و تيمسار آبان فرزانگان از مأموران ارشد ستاد سيا در تهران به اين ستاد پناه آورد.

در سحرگاه 25 مرداد راديو تهران بيانيه ويژه دولت را پخش کرد که در آن از انجام کودتاي شب پيش ياد شده بود. ستاد سيا در تهران با اين وظيفه رو به رو شد که طرح را از شکست کامل نجات دهد و به سرعت تصميمات مهمي اتخاذ کند. چندي نگذشت که خبر رسيد شاه گريخته است.

روزنامه « شجاعت» که به جاي روزنامه اصلي حزب توده « بسوي آينده » منتشر مي شد، از 22 مرداد وقوع يک کودتا را پيش بيني کرده بود. اين روزنامه همچنين خبر داده بود که مصدق روز 23 مرداد از آن با خبر شده بود. حزب توده از نقشه کودتا مطلع بود ولي چگونگي آن معلوم نيست. ظهر 25 مرداد راديو برنامه کوتاهي از دکتر مصدق پخش کرد که در آن گفته مي شد بر اساس اراده ملي که از طريق همه پرسي ابراز شد مجلس هفدهم منحل و انتخابات مجلس هجدهم بزودي برگزار مي شود.

حوالي ساعت 4 عصر دو تن از مقامات ارشد سفارت اميد خود را از دست داده بودند ولي روزولت هنوز شانس کمي براي موفقيت قايل بود به شرط آنکه شاه که به بغداد گريخته بود، پيامي مي فرستاد و زاهدي در موضع تهاجمي قرار مي گرفت. ستاد سيا در تهران پيش نويس پيامي را که مي بايست شاه قرائت کند آماده کرد. صبح 26 مرداد خبر بيانيه اي که شاه از بغداد فرستاده بود از راديوهاي خارج پخش شد.

در اين پيام شاه گفت که فرمان هايي مبني بر عزل مصدق و انتصاب زاهدي به نخست وزيري صادر کرده است و افزود که از سلطنت کناره گيري نکرده و به وفاداري مردم ايران اعتماد دارد. غروب روز 26 مرداد پرکارترين و فرساينده ترين زمان براي ستاد سيا در تهران بود. تصميم گرفته شد که عملياتي براي روز چهارشنبه 28 مرداد انجام گيرد.

در همين روز پيامي به ستاد تهران رسيد که در آن گفته شده بود بهتر است روزولت به خاطر مسايل امنيتي هر چه زودتر تهران را ترک کند و از شکست طرح اظهار نارضايتي شده بود.

صبح روز 27 مرداد شاه بغداد را با يک فروند هواپيماي تجاري به سوي رم ترک کرد. ساعت ده و نيم صبح روز 27 مرداد تيمسار رياحي رييس ستاد ارتش با افسران عالي رتبه ارتش در تالار سخنراني دانشگاه جنگ ملاقات کرد و برنامه شورش را براي آنها خواند و تأکيد کرد که ارتش بايد به دولت وفادار باشد.

دفتر اس آي اس در نيکوزيا از لندن خواست که شاه را تحت فشار بگذارد که براي زيارت عتبات عاليات به عراق باز گردد تا با روحانيون آنجا در تماس مستقيم باشد. جنگ تبليغاتي کيواني و جليلي از مأموران سيا در تروريست جلوه دادن حزب توده به اوج خود رسيد.

در شب 28 مرداد دستجات بظاهر توده اي را به خيابانها گسيل داشتند. اين دسته ها مأموريت داشتند که در خيابان هاي لاله زار و اميريه هر مغازه اي را که به دستشان رسيد غارت کنند و درهم بشکنند و نشان دهند که اين کارها کار اعضاي حزب توده است.

قبل از ساعت 9 صبح روز 28 مرداد گروههاي طرفدار شاه در منطقه بازار گرد آمدند. اعضاي اين گروهها نه تنها انتخاب خود را بين شاه و مصدق کرده بودند بلکه تحت تأثير حرکات روز گذشته منتسب به حزب توده به اندازه کافي تحريک شده و آماده اقدام بودند. اين جماعت فقط به يک رهبري احتياج داشتند. جليلي که يک گروه را در پيشروي به سوي مجلس همراهي مي کرد، در سر راه خود به روزنامه « باختر امروز» که متعلق به حسين فاطمي، وزير خارجه بود حمله کرد.

اين روزنامه را که در روزهاي 26 و 27 مرداد خضمانه ترين حملات را به شاه کرده بود، به تحريک او آتش زدند و تقريبا درهمان ساعت ها فرد ديگري به نام افشار گروههاي ديگري را به سوي روزنامه هاي توده اي هدايت کرد که همه آنها منهدم شدند

خبر اينکه رويدادهاي کاملا تکان دهنده در حال وقوع است به سرعت سطح وسيعي از شهر را در نورديد. دستوراتي به جليلي و کيواني داده شد تا بکوشند نيروهاي امنيتي را در کنار تظاهر کنندگان قرار دهند و به سوي راديو بروند و آن را تصرف کنند. اينکه تا چه اندازه فعاليت هاي بعدي حاصل تلاش هاي مشخص مأمورين ما بود هرگز معلوم نمي شود.

تا ساعت ده و پانزده دقيقه صبح، کاميون هاي حامل نيروهاي نظامي طرفدار شاه در ميدان هاي اصلي شهر مستقر شده بودند. گروههاي بزرگ و کوچک چوب و سنگ به دست در ميدان سپه به يکديگر پيوستند و به سوي شمال و مرکز شهر پيش رفتند. حدود ظهر پنج تانک و بيست کاميون سرباز به اين جمعيت پيوستند.

حدود ساعت 10 صبح تيمسار رياحي به مصدق اطلاع داد که ارتش ديگر تحت فرمان او نيست و تقاضاي کمک کرد. سرهنگ ممتاز تنها توانسته بود يک گردان فراهم آورد که آن را در اطراف خانه مصدق مستقر ساخت. سلطنت طلبان با به دست آوردن و تصرف تجهيزات مهم اين امکان را به دست آوردند تا سيل تلگرام و پيام راهي شهرستانها شود و مردم را به قيام به طرفداري از شاه تشويق کنند.

جليلي مأمور ستاد سيا جمعيتي را در خيابان فروسي تشويق کرد تا به ساختمان دژبان مرکز بروند و باتمانقليج و نصيري را آزاد کنند. اين دو آزاد شدند و نگهبانان مقاومتي نکردند. در همين زمان مأمور ديگر ستاد سيا تيمسار قدس نخعي با اتومبيل خود به گشت زني در شهر پرداخت و کوشيد اعضاي گارد سلطنتي را که بعداً در حمله به خانه مصدق شرکت کردند، جمع آوري کند.

ايستگاه راديو در ساعت هاي اول بعد از ظهر به تصرف در آمد و خبر پيروزي سلطنت طلبان با متن فرمان شاه از راديو پخش شد. در ساعت 5 و 25 دقيقه بعد از ظهر زاهدي از راديو صحبت کرد. ستاد مرکزي ارتش در ساعات آخر بعد از ظهر تسليم شد.

قبل از ساعت 7 شب خانه مصدق تصرف و به ويرانه اي تبديل شد. وسايل موجود در آن به خيابانها برده شد و به رهگذران فروخته شد. توده اي هاي شناخته شده تحت تعقيب قرار گرفتند ومغازه هاي هواداران آنها غارت شد. باتمانقليج رييس ستاد ارتش شد. فرزانگان حاميان شناخته شده پروژه آژاکس را به فرماندهي واحدهاي تهران گماشت. اين واحدها هدف هاي کليدي نظامي را تصرف کردند و طبق ليست به بازداشت افراد پرداختند.

کودتا موفق شده بود.


Print thisarticle

آيت الله کاشاني از پيش تا پس از کودتا

نگاهي به سير حضور آيت الله کاشاني در نهضت ملي شدن نفت و حوادث پس از کودتا

مقدمه

آنچه در اين مقال مي آيد پرداختن به تحليل مشروطه يا انقلاب اسلامي نيست. نويسنده تنها قصد دارد نقش آيت الله کاشاني در جنبش و بخصوص از جريان واقعه ۳۰ تير ۱۳۳۱ به بعد بيان کند.

در آن زمان ۳ دسته روحاني وجود داشتند. دسته اول به رهبري آيت الله بروجردي (مرجع بزرگ شيعيان و ساکن در قم) بودند. اين دسته با حکومت مصدق کاري نداشتند و چون اسلام و تشيع را به محمد رضا شاه مديون مي دانستند او را قبول داشتند و دعاگوي ذات ملوکانه بودند که به اسلام عمل مي کند و حوزه هاي علميه را آزاد گذاشته است. اوج اين احساسات مربوط به زماني ميشود که شاه به رم فرار کرده است. آيت الله بروجردي بالا ترين مرجع تقليد زمان در تلگرافي به شاه چنين مينويسد:
"بياييد که تشيع و اسلام به شما احتياج دارد.شما پادشاه شيعه هستيد".وي بعد ازکودتا و بازگشت شاه به ايران به او تلگرافي فرستاد و ورود او راخير مقدم گفت. يا بعد از سقوط هواپيماي برادر شاه (عليرضا که هواپيمايش بعد از ۲۸ مرداد در شمال سقوط کرد) آيت الله بروجردي به شاه توصيه کردند:"چون شما متعلق به شيعه هستيد , براي حفظ تشيع در مسافرت از سوار شدن بر هواپيما خودداري کنيد.مبادا جانتان به خطر بيافتد".(2)

دسته دوم روحانيون مبارزي بودند که تا آخرين لحظه با مصدق ايستادند و حتي بعد از کودتا هم پشت او را خالي نکردند. آيت الله سيد رضا زنجاني؛ ايت الله طالقاني؛ ايت الله محلاتي؛ سيد جعفر غروي ... از اين دسته بودند. ايت الله زنجاني نماد يک روحاني علوي بود. در جريان کودتا او به زندان افتاد ولي اندکي بعد ازاد گرديد و نامه هاي مخفيانه دکتر فاطمي را از زندان به مصدق ميرساند. مصدق در زمان نخست وزيري اش خواست که حساب و کتاب قسمتي از بودجه و خراج مملکت را به او بدهد ولي او قبول نکرد و در جواب گفت: مي ترسم اگر در اين کار قصوري رخ داد مردم انرا به پاي مذهب بگذارند.(3)

و دسته اخر گروهي بودند که نه تنها شاه را ستايش مي کردند که مصدق را هم مي کوبيدند. نماينده شاخص انها آيت الله بهبهاني بود. آيت الله هاي دسته سوم دست به دست هم دادند تا دولت مصدق سرنگون شود. اينها طوري وانمود کردند که حزب توده مي خواهد بر ملت سوار شود و کمونيسم را رواج دهد.خوب است در اينجا خاطره اي را که ايت الله طالقاني تعريف کرده است بشنويم."در منزل ايت الله بهبهاني که از علماي درباري بود تني چند از نويسندگان هم نشسته بودند.نويسندگان با جوهر قرمز به امضاي جعلي حزب توده براي تمام علما و ائمه جمعه کشور با پست نامه نوشتند که محتواي آن اين بود:"ما بزودي شما را با شالهاي سرتان بالاي تير هاي چراغ برق بدار خواهيم زد. امضا-حزب توده"
يکي از نويسندگان که با طالقاني اشنا بود براي ايشان مي گويد:"انقدر نشستيم و نوشتيم که تا مدتها بعد از ۲۸ مرداد انگشت هايمان درد ميکرد"(4)

و اما ايت الله کاشاني که راه هيچ کدام از اين ۳ دسته را پيش نگرفت. ابتدا با نهضت پيش امد و سپس تدريجا از نهضت و اهدافش فاصله گرفت وبالاخره به نهضت پشت کرد..در اينجا نه ميخواهيم نقش او را بي اهمييت جلوه دهيم که همگان مي دانند که نقش او در بسيج مردمي در ۳۰ تير پر ارزش است و نه مي خواهيم اغراق را پيشه کنيم و وانمود کنيم که نقش او در قيام ۳۰ تيرحرف اول را زده و اگر او نبود قيام ۳۰ تير هم نبود که همگان مي دانند که نقش حزب زحمتکشان و توده و نيروي سوم در هماهنگي؛ بسيج و کشاندن مردم به خيابانها غير قابل انکار است.

زندگي آيت الله کاشاني

سيد ابوالقاسم کاشاني در سال ۱۲۶۰ شمسي در ايران يا بين النهرين متولد شد. بعد از گرفتن حکم اجتهاد به خاطر مخالفتش با اشغال بين النهرين توسط انگليسي ها شهرت پيدا کرد. در جنگ جهاني اول در مبارزه عليه استعمار فعال بود و جايزه اي براي کسي که او را دستگير کند در نظر گرفته شد. در سال ۱۲۹۹ موفق به فرار و ورود به تهران شد. در مبارزات ضد جمهوري خواهي به همراه آيت الله مدرس شرکت کرد(5) سپس وي به اتهام هواداري از آلمان در جنگ جهاني و همچنين دست داشتن در سو قصد به جان شاه دستگير و در بهمن ماه ۱۳۲۷ به لبنان تبعيد شد.

با آزاد تر شدن فضاي جامعه و جنبش آزاديخواهان و جبهه ملي در اوايل سال ۱۳۲۹ به ايران بازگشت. در روز ورود او به ايران دکتر مصدق ملت را به استقبال از او دعوت کرد و شخصا به فرودگاه رفت. در روز ورود وي از فرودگاه تا محله او "پامنار" ۲۷ طاق نصرت بسته شد.(6) در روز ۳۰ تير اعلام کرد که اگر لازم شود کفن پوش راه مي افتد و مردم را به حضور در خيابان ها تشويق و تهييج کرد. او تا قبل از ۳۰ تير به حق نقش خود را به عنوان يکي از دو رهبر جنبش ضد استعماري به خوبي ايفا کرد.

بعد از ۳۰ تير ۱۳۳۱ :

متاسفانه آيت الله کاشاني بعد از ۳۰ تير گمان کرد که همه ي اين تظاهرات ميليوني به خاطر اراده او بوده و کم کم غرور و نخوت در او ريشه دواند. دائما نامه مي نوشت و مي گفت اين اقا را بردار ان اقا را بگذار و يا فلاني را عوض کن. مصدق در جواب او بطور خصوصي مي گفت: توصيه اين و آن را نفرماييد. در شان شما نيست و در جامعه هم انعکاس نامطلوب دارد و مورد سو استفاده قرار ميگيرد. اگر نظرات اصولي داريد با دولت در ميان بگذاريد تا رفع مشکلات شود. اصلا گيريم که اين مسائل درست بوده. اينها در درجه دوم اهميت است. ايا شما در خط اساسي نهضت ملي انحرافي مي بينيد؟ اگر هست بگوييد اصلاح کنم و اگر نکردم بگوييد از کار ها کناره بگير. و الا براي مسائل جزئي که نمي توانيم اختلاف داشته باشيم.(7)

امريکا و انگليس هم غرور ايت الله را فهميده بودند.
تايمز لندن مقاله اي درباره ي کاشاني نوشته بود و مجله خواندنيها (ارگان دربار) آنرا ترجمه کرده بود و کاريکاتوري از سر کاشاني روي تنه شير چاپ کرده بود. در اين مقاله امده بود که کاشاني انچنان شخصيتي است که يک اشاره او نه تنها ايران که خاورميانه را به اعتصاب مي کشد.چند بيت شعر هم زير کاريکاتور امده بود.مصراع هاي اول اين بود که استعمار چنين و چنان ميکند و مصراع دوم بيت ها اين بود:"شير پامنار اگر بگذارد". اين شماره مجله را به مقدار زياد چاپ کرده بودند و مجله ها را کنار تشک حاج اقا گذاشته بودند و سيل جمعيتي که به ديدار حاج اقا مي رفتند به دريافت يک نسخه مجله نائل ميشدند و از زبان اقا مي شنيدند که ميگفت:"بيسواد.برو اين مقاله رو بخون ببين چي نوشته"(8)

يکي از مذهبيون به پيش کاشاني رفته بود تا نگراني خود را از اختلاف در نهضت بيان کند. کاشاني به او گفته بود:"نگران نباشيد.تا من هستم هر چوبي را که جاي مصدق بگذارم کار او را خواهد کرد"( 9)

پس از درخواست تمديد اختيارات؛ کاشاني به مبارزه علني با مصدق پرداخت و ضمن مخالفت با تمديد قرارداد؛ آن را جاه طلبانه ناميد. و مصدق را"پنهان در پشت نقاب تزوير و ازاديخواهي""مستبدي که ميخواهد به دوران قبل از مشروطه برگردد" و "کسي که به خيال خداوندگاري افتاده است" خواند. او همچنين شاه را مرد تربيت شده عاقل ناميد( مجله مصور روزنامه اطلاعات10 فروردين 32)

به محض اينکه تقاضاي تمديد اختيارات به مجلس رسيد کاشاني که از يکسو با دربار مشغول زد و بند بود و از سوي ديگر با هندرسون سر وسري داشت و در مخالفت با مصدق سر از پا نميشناخت بر خلاف وظايف و اختيارات قانوني خود به مجلس نوشت:"تا موقعيکه من رياست مجلس شوراي ملي را بر عهده دارم اجازه طرح اينگونه لوايح را که مخالف قانون اساسي است در مجلس نميدهم و صريحا قدغن ميکنم که از طرح آن خودداري شود"(10)

مصدق پس از تصويب لوايح به ملت ايران گفت:"انان که به عظمت مبارزه نمي انديشند چه شايسته و بجاست که مجالي باقي گذارند تا از اين ورطه هولناک بگذريم و کار حريف حيله گر خود را به پايان رسانيم. آنوقت ممکن است براي جدال ها و مبارزه هاي کوچک فرصت پيدا شود.امروز مجادله با حکومتي که در تمامي جبهه ها با اجنبي مشغول زد و خورد است اگر دور از انصاف نباشد شايسته وطن پرستان و علاقه مندان به استقلال و حاکميت مملکت نيست"(11)

کيهان در روز 29/1/31 نوشت"روز گذشته اقاي لوئي هندرسون براي تسليت به کاشاني به مناسبت فوت متعلقه ي وي و دادن نامه رئيس مجلس نمايندگان امريکا با ايت الله ملاقات کرد.اين ملاقات 1.5 ساعت طول کشيد".

حسين فاطمي نيز گفته بود:"کاشاني که در ابتداي نهضت با خدمات با ارزش به پيشرفت نهضت کمک کرد اواخر بيش از حد غرور و نخوت پيدا کرده بود بطوريکه مکرر ميگفت"اگر من بخواهم ۱۳۶ وکيل ايران را انتخاب کنم همه مردم به انها که من بگويم راي خواهند داد"

بعد از کشته شدن سرلشگر وفادار افشار طوس مدارکي بدست امد که نشان مي داد مظفر بقايي و زاهدي بدستور شاهپور غلامرضا در اين ماجرا دست داشتند."زاهدي که متهم اصلي بود با موافقت کاشاني رئيس مجلس و بوسيله ي مير اشرافي به مجلس آورده شد و به بهانه نداشتن امنيت در انجا متحصن گرديد و کاشاني از او بگرمي استقبال نمود و از مزاحمت هايي که تا کنون براي وي فراهم شده اظهار تاسف کرده و خدمات او به نهضت ملي را ستود"(کيهان 14/2/32)(12)

کاشاني در مجلس با زاهدي روبوسي کرد و به او گفت که تا هر وقت که ميخواهد در مجلس باشد.همچنين به کارکنان مجلس دستور داد تا از اين "مهمان عزيز" پذيرايي کنند.(13)

روزنامه شورش به مديريت کريم پور شيرازي(14) در ۲۷ تير ۳۲ با انتشار عکسي از کاشاني در ميان اوباشي چون شعبون بي مخ و رمضان يخي خبر از پنهان شدن زاهدي در منزل کاشاني داد.

بعد از کودتاي نافرجام ۲۵ مرداد و در شب ۲۷ مرداد کاشاني نامه اي به مصدق فرستاد و پس از گله از مصدق به خاطر رفتار با خود از او مي خواهد دست به دست دهد تا کودتا را خنثي کند گرچه معلوم نيست منظورش کدام کودتاست. جواب مصدق به وي اين گونه بود : "اينجانب مستظهر به پشتيباني ملت ايران هستم. والسلام"

"درباره ي اعتبار نامه ها با آنکه بسيار روي آن جدل شده است ولي از روي نحوه دستخط و نحوه نگارش آنان جاي هيچ گونه شکي باقي نمي ماند که نامه معتبر است. از طرف ديگر اين استدلال هم پذيرفتني نيست که اين نامه ها کاشاني را از هر گونه دخالت در کودتا مبري ميکنند و سندي بر بلاهت مصدق در عدم توجه به توصيه او هستند .در روز ۲۷ مرداد کودتاي دو روز پيش نا فرجام مانده بود و اگر کودتاي ۲۸ مرداد بوده پس بعيد است درباره ي کودتاي قريب الوقوعي نامه بنويسد .(ن.ک پاراگراف بالا و مطلب روزنامه ي شورش).

بعد از کودتا

روزولت در روز کودتا 390000 دلار بين دار و دسته ي شعبون بي مخ پخش کرد. آنچنان که در عصر روز کودتا واحد پول تهران از تومان به دلار تغيير پيدا کرده بود.ت ا جاييکه اين اشرار پول تاکسي را هم به دلار ميپرداختند.(16)

آنچه که مسلم است اينست که روزولت مقدار 10000 دلار در پاکت گذاشته و داده است تا از طريق احمد آرامش به دست کاشاني برسد . ولي اينکه ايا اين پول به دست کاشاني رسيده است يا نه .ميتوان اين شواهد را جدي گرفت ولي قضيه هنوز قاطع و مسلم نيست.(17)

کاشاني طي اعلاميه اي که از راديو تهران پخش شد به دولت زاهدي اخطار داد که مبادا بر سر نفت سازش پنهاني کند.البته در پايان اعلاميه اش گفت که زاهدي خود يکي از طرفداران جبهه ملي بوده است(18)

مهندس حسيبي که از ياران مصدق بود گفت:"هندرسون قبل از اينکه روز 27 مرداد به خانه ي مصدق بيايد خانه ي کاشاني بوده است.(19)

کاشاني همچنين در مصاحبه باروزنامه ي المصري گفت:"من از ژنرال زاهدي مادام که به منفعت ايران قدم برميدارد پشتيباني ميکنم. هر وقت که نظرم برسد او بر خلاف مصلحت ايران عمل ميکند با او مخالفت مي کنم. تا اين لحظه راجع به کار او نمي توان قضاوت کرد.(20)

کيهان در روز ۹ مهر ۳۲ مي نويسد:" از ابتداي روي کار آمدن دولت جديد اقاي سپهبد زاهدي تصميم گرفته اند هر ۱۵ روز با آيت الله کاشاني ديدار نمايند. ديروز ظهر اين ملاقات در منزل شخص ثالثي انجام پذيرفت و کاشاني در پاسخ به سوال اخبار اليوم مبني بر اينکه به نظر شما بزرگترين اشتباه مصدق کدام است؟ گفت: پايمال کردن قانون اساسي و و عدم اطاعت از اوامر شاه(21)

کاشاني در جواب روزنامه ي المصري که پرسيده بود آيا عقيده داريد مصدق مستحق همين سرنوشتي بود که به او رسيد؟ گفت:"خداوند عادل است و انچه امروز بر مصدق گذشته است نتيجه ي عدل خداوندي است.(22)
وي همچنين در مصاحبه با اخبار اليوم گفت:"اين مصدق راه را گم کرده و مستحق چنين عاقبتي بوده است.تمام هم و غم او اين شده بود که مردم فرياد زنند زنده باد مصدق. مصدق به من و کشورش خيانت کرد. طبق شرع شريف اسلامي مجازات کسي که در فرماندهي و نمايندگي کشورش خيانت کند مرگ است.(23)

سرانجام در ۲ دي ۱۳۴۰ دکتر اميني نخست وزير به ملاقات وي رفت و شاه هم در ۱۸ اسفند از او عيادت کرد و آيت الله کاشاني در ۲۳ اسفند ۱۳۴۰ فوت گرديد.

پاورقي ها

1-اشاره به سخنراني سيد محمود کاشاني(پسر ايت الله کاشاني و کانديداي رياست جمهوري سال80) تحت عنوان « ائتلاف و اتحاد مصدق و حزب توده اتحادي شوم براي مردم ايران بود؛» و در تاريخ 30 مرداد 1383 از طريق سايت "خبرگزاري کار ايران" ( ايلنا )" وي همچنين مصدق و جبهه ملي را در جريان ملي شدن صنعت نفت دخيل نداست و صرفاً روحانيان را آغازگر اين مسير ناميد".
2-ن.ک به مصدق و تاريخ.نوشته بهرام افراسيابي .صفحه282.تحليلي بر نهضت ملي از صفحه 257 تا 339 به قلم طاهر احمد زاده. وي سالهاي زيادي از عمرش را در راه مبارزه عليه استبداد پشت ميله هاي زندان گذرانيده است و از دوستان استاد محمد تقي شريعتي و دکتر علي شريعتي و از مبارزان جبهه ملي بوده اند.
3-ن.ک به رودخانه خروشان عشق نوشته محمود حکيمي
4-ن.ک به طالقاني و تاريخ.سعيد دهقان و بهرام افراسيابي.صفحه 282
5-مدتي بعد حائري زاده و کاشاني به مجلس موسسان رفتند و به انقراض قاجار راي دادند.ايت الله زنجاني در خاطراتش ميگويد به ياد دارد روزي که کاشاني بر له شاه و بر ضد مدرس ميتينگ داد.
6-ن.ک مصدق و تاريخ307
7-همان336
8-همان333
9-همان334. از دوستان طاهر احمد زاده
10-کيهان شماره2904-28/10/31
11-کيهان-4/11/31
12-گذشته چراغ راه اينده است نشر از جامي
13-مصدق و مبارزه براي قدرت در ايران((
musaddiqand the struggle for power in iran نوشته محمد علي همايون کاتوزيان ترجمه فرزانه طاهري.صفحه 212
14-کريمپور شيرازي روزنامه نگار و شاعر ازاده وطن که در وفاداري به مصدق جان خويش را از دست داد. او را بعد از ۲۸ مرداد دستگير کردند.چرا که چنان به شاه حمله کرد و او رارسوا ساخت که شاه حتي اجازه نداد او را بطور کامل محاکمه کنند.يکي دو جلسه بيشتر از دادگاهي که اورااز قبل محکوم به اعدام کرده بود نگذشته بود که درباريان انتقان زخم هايي را که ازقلم اين روزنامه نگار خورده بودند جبران کردند و در حياط زندان زرهي بر رويش نفت ريختند و زنده اتشش زدند.وي پس از رسيدن به بيمارستان به علت شدت سوختگي جان باخت.
15 مصدق و مبارزه براي قدرت در ايران نوشته محمد علي همايون کاتوزيان صفحه 214
16-مقدار پول از کتاب خاطرات و تالمات محمد مصدق به قلم خودش و بخش بعدي جمله از کتاب گذشته چراغ راه اينده است صفحه 650 است.
17-ن.ک به مقاله"
the 1953coup d' etat in iran" اين مقاله را غلامرضا نجاتي به فارسي ترجمه کرده و به عنوان ضميمه کتاب جنبش ملي شدن صنعت نفت ايران منتشر کرده است.همچنين ن.ک به کتاب کودتا در کودتا نوشته کرميت روزولت
18- کيهان 11 ابان 32
19-ن.ک به رودخانه خروشان عشق صفحه 155
20-کيهان 17 شهريور 1332
21-کيهان 17 شهريور 32
22-ن.ک جلد 3 از کتاب مکتوبات و پيام هاي ايت الله کاشاني
23-همان

پويا .ک :: pooyacom@yahoo.com

site promotionPage printed from:
http://www.sharghian.com/magazine/archive/005420.html

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 29 مرداد 1393 ساعت: 17:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس