تحقیق درباره کذب و دروغ
تحقیق درباره کذب و دروغ
صفت دروغ ضد صداقت راستی است و هنگامی که افراد یک جامه صفت صداقت را رها کرده به یقین ثمره ی ان دروغ و جز ضرر و زیان نیست و اعتماد ها سلب می شود و در جا معه ای که اعتماد به یکدیگر نداشته باشند زندگی طاقت فرساست .
پروردگارا قلب مرا از نفاق و دورویی و زبانم را از کذب و دروغ پاکیزه نما دروغ منشا زشت بشری است و موجب تباهی کانون خانواده وجامعه می شود زیرابیشتر خصلتهای زشت اخلاقی مانند نفاق و دورویی و حقه بازی و سرچشمه اش دوروغگویی است . صفت دروغ ضد صداقت راستی است و هنگامی که افراد یک جامه صفت صداقت را رها کرده به یقین ثمره ی ان دروغ و جز ضرر و زیان نیست و اعتماد ها سلب می شود و در جا معه ای که اعتماد به یکدیگر نداشته باشند زندگی طاقت فرساست .ولی افسوس و صد افسوس که ما انسانها به این صفت خبیث توجه نمی کنیم وبا اینکه میدانیم زندگی زیبا و لذت بخش و راحت در سایه ی صداقت و راستی است اما در زندگی صداقت را به کار نمی بریم .و صفت صداقت از جمله صفت های است که اگر انسان آن را در زندگی به کار برد هم موجب خوشبختی دنیا وهم آخرت اوست .اما اکثر مردم بویژه مسلمانان از این امر غافل هستند هر روز و هر شب با دروغ و کلک و حقه بازی ذندگی خود را سپری می کنند و همیشه اضطراب و نگرانی دارند وفقط به گمان اینکه مثلا در حال زندگی کردن هستند .
ما شنیده ایم آقا امام زمان (عج)زمانی ظهور میكنند که دنیا را فساد گرفته بودو بعضی گمان می کنند مقصود فقط فساد عملی است مانند فحشا –شرابخواری-قمار بازی و اما بسیاری از صفات دیگر آثارش از این گناهان بیشتر است از جمله همین دروغگویی و همان طور که گفتیم دروغ خود سرچشمه گناهان دیگر است .
دروغ در احادیث و آیات قرآن
۱- در قرآن :
ویل لکل افاک اثیم یعنی وای بر مردم دروغگوی بدکار
ان لعنت الله علیه ان کان من الکاذبین یعنی لعنت خدا بر ان کس که از دروغگویان است
ان الله لا یهدی من هو کاذب یعنی به درستی که خدا هرگز کسی را که بسیار دروغگو است هرگز هدایت نمی کند .
ولا تقولو لما تصف النستکم الکذب یعنی وانچه را که زبانتان به دروغ توصیف می کند هرگزمگو یید.
و لیسعلن یوم القیمت عما کانوا یفترون یعنی و(دروغگویان)از آنچه دروغ گفته اند در روز قیامت سخت ماخذه می شوند.
۲- در احادیث :
قال رسول الله(ص) فلعنت الله علی الکذاب یعنی لعنت خدا بر کسی که دروغ گوید
من اعظم الخطا یا اللسان الکذب یعنی از بزرگترین خطا ها و گناهان زبان دروغگویی است
اللذب باب من ابواب النفاق یعنی دروغ دری از در های نفاق است.
قال امیر المو منین (ع) الکاذب مهان ذلیل یعنی دروغگو خار و پست و فرو مایه است .
لا مروت لکذب یعنی دروغگو مروت و جوانمردی ندارد
لا سو ء اسوت من الكذب یعنی هیچ عمل قبیحی به زشتی دروغ نیست.
دروغ جدی و شوخی :
علی (ع) می فرماید:شایسته نیست که انسان جدی و یا به شوخی دروغ بگوید و سزاوار که به فرزند خود به دروغ وعده ای بدهد و به آن عمل نکند .
رسول خدا(ص) فرمود :وای بر کسی که به وسیله ی سخن به دروغ عده ای رابخنداند.
دروغ برای نجات و اصلاح مردم :
ـ امام صادق: شخص سازش دهنده و اصلاح کننده دروغگو نیست
ـ رسول اکرم:به اسم خدا قسم دروغ یاد کن و برادر مسلمانت را برای کشته شدن نجات بده
ـ رسول اکرم :دروغگو نیست کسی که بخواهد در میان دو نفر به وسیله سخن خیر و کلام خوبی صلح و آشتی بوجود آورد.
جالب توجه:
هیچ صفتی در نظر رسول خدا (ص)بدتر از دروغ نبود اگر ایشان مطلع می شد که یکی از اصحاب دروغ گفته به او اعتنا نمی فرمود تا اینکه بداند آن فرد از کار خود توبه کرده.
رابطه مومن با ترس و بخل و دروغ :
روزی از پیامبر(ص)سوال شد :آیا ممکن است شخص مومن ترسو باشد ؟ آری. آیا ممکن است مومن دروغ بگوید؟ خیر مومن هرگز دروغ نمی گوید .
راست زشت و دروغ زیبا :
جمعی از مرد حکیم و دانشمندی پرسیدند:حرف راست در کجا مذموم و ناپسند است؟
گفت:در جایی که از کسی غیبت شود . باز پرسیدند:دروغ گفتن در کجا پسندیده است؟
در جایی که دو برادر مسلمان از هم بریده اند به واسطه آن میانشان آشتی برقرار شود.
راستگويی - اسكن های مغزی جديدترين ابزار دروغ سنجی
فيلسوف انگليسی قرن هفدهم، الجرنون سيدنی نوشته است، "دروغگوها بايد حافظه خوبی داشته باشند." و در واقع او راست می گفت.
ريچارد برونلی
به بركت علوم قرن بيست و يكم، اكنون می دانيم كه سيدنی حدود 400 سال پيش به چه چيزی می انديشيده است: به اينكه دروغگويی كار سختی است. بنا بر نظر محققين، معلوم شده كه در مغز يك مسير عصبی پيچيده وجود دارد كه دروغ گفتن را ممكن می سازد. در اصل، چيزی كه اتفاق می افتد اين است كه بايد واقعيت را بدانيد، تصميم آگاهانه بگيريد كه حقيقت را سركوب كنيد، يك دروغ بسازيد و سرانجام آنقدر خوب آن را به خاطر بسپاريد تا بتوانيد فردی را كه به او دروغ می گوييد، فريب دهيد.
البته، برای حيله گرهای ماهر در ميان ما، همه اين تحريف های ذهنی در فاصله چند ثانيه يا حتی ميليونيم ثانيه طول می كشد. اما اين زمان هنوز به اندازه كافی برای فريب دادن آخرين نسل فناوری كشف دروغ سريع نيست. اين فناوری از اسكن های مغزی به وسيله كامپيوتر برای كشف حقيقت استفاده می كند.
دانشمندان كشف كرده اند كه دستگاه تصوير برداری رزونانس مغناطيسی مغز - همان دستگاهی كه اسكن های مغزی را برای پيدا كردن تومورها و سكته ها انجام می دهد - می تواند تشخيص دهد كه فرد در حال دروغ گفتن است. نتايج اين اسكن ها ظاهرا از دستگاه های دروغ ياب كه سيستم های بحث برانگيزی داشته و از نظر بسياری اكنون ديگر معتبر نيستند، بسيار دقيق تر است.
جول تی. هويزنگا، موسس شركت ام. آر. آی ضد دروغ، مستقر در فيلادلفيا، می گويد، "دستگاه های دروغ سنج كار نمی كنند، همين و بس. يك دستگاه دروغ سنج می تواند تشخيص دهد كه يك فرد عصبی يا مضطرب است، ولی فقط همين. مردم ديگر از اين دستگاه ها ترسی ندارند برای اين كه می دانند، می توان آنها را شكست داد."
به عبارت ديگر، اگر شما واقعا يك دروغگوی خوب باشيد و خود را قانع كرده باشيد كه چيزی كه می گوييد حقيقت دارد، يك دستگاه دروغ سنج نمی تواند آن را تشخيص دهد. يكی ديگر از انتقادهای وارد بر آزمون های دروغ يابی به وسيله اين دستگاه ها اين است كه به وسيله انسان انجام می شوند و اين امر موجب می شود گرايش های ذهنی فرد آزمون كننده وارد جريان كار شود.
هويزنگا اميدوار است كه اين اختراع را ثبت كرده و اواخر همين امسال به عنوان دستگاه دروغ ياب مستقل وارد بازار كند و ابراز می دارد كه در حال حاضر دقت اين دستگاه 93 درصد است. (او می گويد كه جمع آوری اطلاعات در آينده اين ميزان را تا 99 درصد بالا خواهد برد.) دستگاهی كه به وسيله شركت ام. آر. آی ضد دروغ استفاده می شود كاملا اتوماتيك است و به اين ترتيب تحت تاثير غرض ورزی و جانبداری اپراتور قرار نمی گيرد. بنا بر نظر هويزنگا، اين مسئله متضمن درستی سيستم است زيرا "به دليل عدم دخالت انسان كسی نمی تواند از اين دستگاه سوء استفاده كند."
در حاليكه شركت ام. آر. آی ضد دروغ خود را آماده می كند تا محصول خود را به بازار عرضه كند، ديگر محققين نيز در حال تنظيم و تعديل نهايی استفاده از دستگاه های ام. آر. آی برای دروغ يابی هستند.
مسيرهای عصبی دروغگويی
جوی هيرش، عصب شناس و رئيس مركز تحقيقات ام. آر. آی كاربردی در دانشگاه كلمبيا، سرپرست مطالعاتی است كه از اسكن های مغزی برای تشخيص "مدار عصبی شناختی" درگير در دروغگويی استفاده می كنند. تحقيقات او نشان داده است كه در قسمت هايی از مغز، وقتی كه فرد در حال دروغ گفتن است، تغييرات جزئی ولی قابل اندازه گيری صورت می گيرد. به خصوص بخش هايی از مغز به نام آميگدالا، سينگولای قدامی، كاديت و تالاموس در رفتارهای انسانی مربوط به دروغگويی، از قبيل كنترل احساسات، تعارض و شناخت نقش دارند. از طريق تجزيه و تحليل ميزان فعاليت اين مناطق با دستگاه ام. آر. آی، وقتی كه شخص در حال دروغ گفتن است، اين مناطق مغزی افشا كننده های بی صدای دروغ می شوند.
او می گويد، "اگر كسی پاسخ اشتباه بدهد - به خصوص در مورد خودش - يك مدار عصبی قابل تشخيص و معتبر وجود دارد كه شروع به كار می كند. دروغگويی فعاليت مغز را بيشتر می كند."
با وجود اينكه هيرش يكی از طرفداران پر و پا قرص فناوری ام. آر. آی است، ولی اين سيستم دروغ يابی را كه هنوز بسيار جوان است را دارای محدوديت هايی می داند.
او می گويد، "اين يك ابزار بسيار فوق العاده است، اما برای استفاده آن در موارد قضايی، هنوز بايد كارهای بسياری انجام شود. در اين زمينه محدوديت هايی وجود دارد: به طور اعم، توانايی فعلی ما در شناخت كامل اعمال درونی مغز انسان. مانند هر ابزار ديگری، اين ابزار بايد به وسيله افرادی مورد استفاده قرار گيرد كه اين محدوديت ها را می شناسند."
كاربردهای آتی
هيرش استفاده قريب الوقوع از دستگاه ام. آر. آی در دروغ سنجی را روشی برای اثبات بی گناهی می داند تا اثبات گناهكاری. اصولا به اين دليل كه افرادی كه به اين آزمون تن در می دهند بايد كاملا بی حركت دراز بكشند - اين عمل از سوی شخصی صورت می گيرد كه داوطلبانه در اين آزمون شركت می كند.
هيرش می گويد، "واقعا اگر شخص حاضر به همكاری نشود، نمی توانيد اين كار را انجام دهيد. بنابراين اگر شخصی كه به جرمی متهم شده است، به راستی بی گناه باشد اين يك راه اثبات بی گناهی است."
اما از لحاظ تئوری، اين سيستم می تواند كاربردهای وسيعی داشته باشد. هويزنگا از شركت ام. آر. آی ضد دروغ پيش بينی می كند كه از اين دستگاه در نيروهای انتظامی، تجارت و حتی روابط عشقی آن-لاين استفاده شود تا از راست و واقعی بودن خواستگارهای آتی اطمينان حاصل شود.
او می گويد، "تمدن ها بر پايه اعتماد ساخته شده اند و هميشه يك جنبه پاداش يا خطر در گفتن راست يا دروغ وجود دارد. اما هميشه افرادی وجود خواهند داشت كه سعی می كنند سيستم را فريب دهند. هر زمان كه صحبت از قدرت، پول يا روابط جنسی به ميان می آيد، افرادی را می بينيد كه سعی بر تحريف واقعيت به نفع خود دارند."
دروغ از نگاهِ مولوی
«راست» و «دروغ»، از دیدِ مولوی، ذات و سرشتی جدای از یکدیگر دارند. موجی که سخن ِ راست، در دل و جان ِ انسان میسازد، هرگز یکسان نیست با موجی که سخن ِ دروغ میسازد. یعنی راست و دروغ، جدای از جنبهی اخلاقیشان، جنبهی واقعی هم دارند: سخن ِ راست، دل را آرامش میدهد؛ و سخن ِ دروغ، آرامش از دل میزداید.
چون طمأنین است صدق و با فروغ
دل نیــارامـــد بـه گفتــار ِ دروغ
از آنجا که گفتار ِ راست، آرامش و طمأنینه به دل انسان میدهد و هزار روشنی و فروغ دارد، گفتار ِ دروغ، بیگمان، آرامش را از دل میگیرد. به سخن دیگر، «راست» اگر آرامشزاست، «دروغ»؛ بیگمان، آرامشزداست. مولوی، آنگاه نمونهای میآورد و مثالی میزند:
«کذب»، چون خس باشد و «دل»، چون دهان
خــس نـگـــــردد در دهــــان هـــرگــــــز نـهــان
مولوی، کذب و دروغ را تشبیه به خس و خار و خاشاک، و دل را تشبیه به دهان کرده است. دهان، اگر خس و خاری در آن افتد، زود میفهمد؛ چرا که:
تا در او باشــد، زبانـی میزند
تا بدآنـَش از دهان، بیرون کند
خار اگر در دهان باشد، آنقدر زبان به تب و تاب میافتد تا سرانجام، آن خار را از دهان بیرون میکند. دروغ نیز اینگونه است. دروغ، همچون خار ِ ناپیداییست در دل، که دیر یا زود، پیدا میشود. به سخن ِ دیگر، از دیدِ مولوی، دروغ، هرگز برای همیشه پنهان نمیماند. و همهی سخن مولوی این است که سرشت و ذاتِ دروغ، اینگونه است. از دیدِ مولوی، دروغگو، بخواهد یا نخواهد، دیر یا زود، نقابِ سفیدش از سیمای سیاهاش بر خواهد افتاد.
بوى تعفن دروغ
رسول خدا صلى الله علیه و آله میفرماید:
«انّ المؤمنَ اذا كذب بغیرِ عُذر لَعنه سَبعونَ الفَ ملك و خرجَ مِن قلبهِ نتن حتى یبلغ العرش ؛ مؤمن هرگاه بدون عذر دروغ بگوید، هفتاد هزار ملك، لعنتش مىكنند (یعنى از خدا مىخواهند كه از رحمت خود دورش سازد، مورد لطفش قرار ندهد) و نیز بر اثر دروغ، بوى تعفن از قلبش بیرون مىآید كه جهان را پر مىكند و مىرود تا به عرش خداى برسد.»
هر گناهى صورتى در پرده دارد كه در عالم بصیرت و حقایق، بدان نمایان مىشود؛ كسى كه شایستگى پس زدن این پرده و دیدن حقایق را داشته باشد، شاید بتواند چهره كریه و زشت پنهانى گناه را ببیند؛ چنان كه نیكوكارىها نیز هر كدام صورتى بسیار زیبا در عالم مثال دارند، كه اگر چشم دل به آن عالم گشوده شود، آن چهرههاى زیبا را خواهد دید.
دروغگو نیز در آن عالم، چهرهاى زشت و صورتی منفور دارد كه یكى از خصوصیات آن، بوى گندى است كه از قلبش خارج مىشود كه آسمانیان و ملكوتیان را از او بیزار و متنفر مىسازد.
دروغگو را مادامى كه دروغ مىگوید در آن عالم قدس راهى نیست. عالم قدس، جهان آسایش و خوشبختى است. چگونه مىشود كسى را در آن جهان، بار باشد، در صورتى كه قدسیان از وجودش در عذاب باشند.
دروغگو، در این جهان، رسوا و سخنانش نزد همه كس بى ارزش مىباشد.
مىگویند: دروغ كه از دور مىآید، یك پایش مىلنگد، یعنى همه كس دروغ را تشخیص مىدهد.
ممكن است كسانى دروغِ دروغگو را به رخش نكشند، ولى در دل از او بیزار باشند و براى سخنش اعتبارى قائل نباشند؛ و در پشت سر، دروغگویى او را به دگران بگویند و تعفن رسوایى او را پراكندهتر مىسازند.
ناروايى دروغ
ناروايى دروغ و گناه بودنش، از نظر آن است كه در زمره دسته دوم قرار دارد.
در گذشته گفته شد كه دروغ، كليد ارتكاب گناهان است. بنابر اين اگر دروغىبراى جلوگيرى از گناه گفته شد يا ظلمى را از مظلومى دفع كرد، جان كسى را خريد،زيانى را از كسى بر طرف كرد، ناروايىاش بر طرف مىشود و از زمره گناهاندسته دوم خارج مىگردد و كارش به جايى مىرسد كه پسنديده مىشود، زيرا داراىقبح ذاتى نبوده و قبح عرضى آن هم بدين وسيله بر طرف گرديده است.
راست گوى دروغ گو
حضرت خليفه ششم امام جعفر صادقعليه السلام مىگويد:
«ايما مسلم سال عن مسلم، فصدق و ادخل على ذلك المسلم مضرة كتب منالكاذبين;
مسلمانى كه سراغ مسلمانى را از او بگيرند و راستبگويد و بر اثر سخنش زيانى به آنمسلمان برسد، در زمره دروغ گويان نوشته خواهد شد.»
يعنى گناه كار خواهد بود.
يعنى آثار شومى كه دروغ داشت و آن را گناه قرار داده بود، اكنون سخن راستاين مرد، همان اثر را دارد و گويندهاش گناه كار مىباشد.
رفتارى كه حسن عقلى داشته باشد، اگر مقدميتبراى جنايت و خيانت قرارگيرد، حسن آن بر طرف مىشود و نزد عقل ناپسند مىگردد.
راست ناروا
حضرت رسولصلى الله عليه وآله فرمود: سه چيز است كه راستى در آنها زشت و ناروامىباشد:
سخن چينى كردن; به شوهرى از زنش خبر دادن، خبرى كه خوش نداشته باشد;تكذيب كردن كسى را كه خبرى مىدهد.
سخن چينى، بد گويىهاى دو تن را به يكديگر رسانيدن و خيانتهاى يكى را بهديگرى گزارش دادن است. آيا نتيجه اين كار، جز آتش افروزى و خانمان سوزىاست؟ در تاريخ كنونى و گذشته، چه جنايتها بر اثر گزارشهاى سخن چينانرخ داده و چه بدبختىها و بيچارگىها دامن گير كسانى شده است.
سعادت و خوشبختى شوهر، به داشتن زنى است كه به آن دلخوش باشد، چنينمردى سعادتمند است و چنين زنى خوش بخت.
آيا خبر ناروايى از زنى به شوهرش دادن جز واژگون كردن كاخ سعادت دو بشر،بلكه دو خانواده مىباشد؟ چه فرزندانى چه پدر و مادرانى از اين كار شوم، بدبخت وبيچاره شدهاند و به خاك سياه نشستهاند!
تكذيب كردن خبر كسى، آبروى او را بردن و با حيثيتش بازى كردن و به محبوباو تعدى و تجاوز نمودن است; اين خود ظلم و جنايت مىباشد، زيرا آبرو و حيثيتنزد بسيارى از مال و جان ارجمندتر و گران بهاتر مىباشد.
دروغ گوى راست گو
حضرت صادقعليه السلام مىفرمايد:
«ومن سئل عن مسلم فكذب وادخل على ذلك المسلم منفعة كتب عند الله منالصادقين;
كسى كه مسلمانى را از وى بپرسند و دروغ بگويد و بر اثر دروغ او سودى به آن مسلمانبرسد، نزد خدا در زمره راست گويان خواهد بود.»
دروغ او از دروغها جداست، زيرا نه تنها مقدمه براى گناه نيست، بلكه نيكو كارىو خدمتبه خلق است. اين وقت است كه ناپسندى دروغ، بر طرف مىشود و سخنىسودمند و پسنديده خواهد بود. اى خوش آن دروغى كه مسلمانى از آن سودى ببرد.در مثل آمده كه دروغ مصلحتآميز، به از راست فتنهانگيز است. چه مصلحتى از سودرساندن به مسلمان بالاتر مىباشد؟ چنين كسى شايستگى دارد كه نزد خدا در زمرهصادقان نوشته شود.
دروغهاى روا
پيغمبر عالى قدر فرمود: سه چيز است كه دروغ در آنها زيباست: نيرنگ درجنگ; وعده شوهر به زن; اصلاح ميان مردم.
مقصود از جنگ، جهاد در راه خدا و نبرد با كفر و مبارزه با ظلم و تعدى مىباشد.در زبان رسولصلى الله عليه وآله لفظ حرب، هيچ گاه براى جهانگيرى و انتقام استعمال نشده استو هميشه در نبرد حق با باطل به كار رفته; نيرنگ در اين گونه نبردها، موجبنيرومندى حق و ضعف باطل مىشود، پس نيرنگ، زيبا و دروغش مستحسن است،چون سودمند است، لذا يكى از استثناهاى دروغ، دروغ در جنگ است; دروغ درجنگ به هر جورى كه ممكن باشد، هر چند براى تقويت روحيه سربازان باشد.
دومين مورد استثنا وعده شوهر به زن است. اسلام كاخ سعادت زناشويى راهميشه بر پا مىخواهد و براى حفظ اين كاخ كه خوشبختى دو تن يا بيشتر در آنمىباشد، وعده دادن دروغ را اجازه داده است. شوهر اگر بتواند تقاضاى زن را انجامبدهد بهتر و اگر نتواند يا صلاح نداند، باز هم تلخى زندگى زن و شوهر را نخواسته،زن عواطفش لطيف است، نبايستى نوميد گردد و شكر آبى ميان دو همسر پيدا شود،پس اين دروغ براى بشر سودمند است.
سومين مورد استثنا، دروغ در اصلاح مىباشد. هرگاه ميان دو تن يا دو دسته،اختلافى باشد، بايستى كوشيد كه آن را بر طرف ساخت. اسلام دوست مىدارد كهپيروانش در آسايش و يگانگى به سر برند و جنگ و ستيزى در ميان آنها نباشد. رفعاختلاف ميان دو تن يا دو دسته به سود دو طرف و به سود جامعه مىباشد; دروغ براىچنين مقصد مقدسى زيباست. چه قدر پسنديده است كه كسى از دشمنى به سوىدشمنى خبر ببرد كه دشمنى ميان آن دو كاسته گردد، شايد كم كم دوستشوند و درآسايش و صميميتبه سر برند.
از يكى از سخنان حضرت امام صادقعليه السلام استفاده مىشود كه دروغ در اصلاحاصلا دروغ نيست، نه آن كه دروغ مىباشد و روا، شايد منظور حضرتش از اين سخن،افاده تاكيد باشد.
آن حضرت مىفرمايد: سخن بر سه گونه است: راست; دروغ; اصلاح ميان مردم.
از وجود مقدسش توضيحى در باره اصلاح ميان مردم خواسته شد. در جوابچنين فرمود:
در باره كسى سخنى مىشنوى كه اگر به او برسد، سخت ناراحت مىشود. به اومىگويى كه از فلان درباره تو تعريفى شنيدم كه چنين گفت و چنان گفت. سخنىمىگويى كه درستبر خلاف آن چه شنيدهاى باشد.
از اين كلام زرين، نكتهاى استفاده مىشود و آن، اين است كه اصلاح، اختصاصبه صورت اختلاف ندارد، بلكه مقصود از اصلاح، معنايى وسيعتر است و صورتى رامىگيرد كه ميان دو تن هيچ گونه اختلافى نباشد، ولى يكى از آن دو، چيزى در بارهديگرى بگويد كه اگر بهگوش او برسد، ايجاد شكر آبى كند; در اين جا نيز اسلام اجازهمىدهد كه سخنى بر خلاف واقع گفته شود تا از پيدايش اختلاف جلوگيرى كند.
آرى، دروغ هم در دفع اختلاف زيباست و هم در رفع آن. باز هم رسول خداصلى الله عليه وآلهفرموده:
«لا كذب على مصلح;
كسى كه مىخواهد اصلاح دهد، دروغ ندارد.»
دفع شر ظالم
چارمين موردى كه دروغ زيبا و پسنديده است، دروغى است كه بدان وسيله شرظالمى دفع شود.
امام ششم مىفرمايد: دروغ، زشت و نكوهيده مىباشد، مگر در دو جا: دفع شرستمگران و اصلاح ميان دو تن.
ناتوان و بيچارهاى نزد شما مخفى شده يا در گوشهاى پناهنده گرديده و شمامىدانيد، در اين وقت، قلدرى ستمكار، به سراغ او مىآيد و از شما نهانگاه او رامىپرسد، اگر راستبگوييد و او را معرفى كنيد، قبيحترين زشت كارىها را انجامدادهايد و در جنايت آن قلدر شركت كردهايد; شايسته است دروغ بگوييد تا شر آنستمگر را از آن ناتوان دفع كنيد.
دور نيست كه روايتشريف، اطلاق داشته باشد و اطلاقش شامل حال خودشخص نيز بشود، يعنى اگر كسى خود را در خطر ظالمى ببيند، جايز است كه دروغىبگويد و خويشتن را از آن خطر برهاند; اين هم چارمين مورد از استثناهاى دروغ.
قاعده كلى
به طور كلى هر جا كه دروغى گفته شود كه منظور از آن، دفع شر و زيانى ازمسلمانى باشد، دروغ، زيبا و پسنديده مىشود; اين دروغ كليد گناهان نخواهد بود،بلكه كليد نيكو كارى و خدمتبه خلق مىباشد. البته اين گونه دروغ، وقتى زيباستكه راست گويى ممكن نباشد، در اين صورت است كه گاهى دروغ حرام، واجبمىشود و راست، حرام مىگردد.
در مجله رسالة الاسلام قاهره، اين سخن را از امير المؤمنينعليه السلام نقل كرده بود:
«الكذب كله اثم، الا ما انفعتبه مسلما، او دفعتبه عن دين;.
هر گونه دروغى گناه است، مگر دو دروغ: دروغى كه به مسلمانى سودى برساند، دروغىكه از دين، خطرى را دور كند.»
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 08 فروردین 1394 ساعت: 21:25 منتشر شده است
برچسب ها : تحقیق درباره کذب و دروغ,