تحقیق درباره حقوق زن در جامعه

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره حقوق زن

بازديد: 1664

 

مساله حقوق زنان ونقش زن در طول تاریخ یک مساله ی علمی و فکری است ومذاهب مختلف، فلسفه های مختلف، نظام های اجتماعی مختلف  جبهه گیری مختلفی داشته اند .

امروزه بخصوص از قرون 18و19و20 و بالاخص بعد از جنگ بین المللی دوم مساله خاص حقوق اجتماعی وویژگیانسانی زن در مجامع علمی و هم چنین در جر یا نات اجتماعی و سیا سی جهان به شکل یک تکان شدید روحی و به شکل یک بحران انقلابیمطرح شده است.

جامعه های سنتی، جامعه های تاریخی و جامعه های مذهبی چه در شرق و چه در غرب چه جامعه های دینی وچه  فرهنگی و مدنی که باشند خود به خود مستقیما تحت تاثیر این اندیشه ها، این جریانات فکری و حتی وا قعیات نوین اجتماعی قرار گرفته اند .

متاسفانه بحران آن چنان که در غرب آغاز شده وآنچنانکه قدرت های نیرو مند حاکم بر قرن بیستم تقویتش می کنند در سراسر جامعه های بشری و در همه ی محدوده ها و حتی حصار های بسته مذهبی و سنتی شیوع پیدا کرده است وکمتر جامعه های سنتی فرهنگی.تاریخی و یا حتی مذهبی هستند که بتوانند در برابر این سیل مهاجم فرا گیرنده و تغییر دهنده درست ایستادگی کنند. غالبا مقاومت در برابر این مدرنیسم خا صی که به نام آزادی مطرح شد ه به شکل تکیه کردن به سنت های کهنه و یا به شکل مقاومت ومعارضه ی متعصبانه و کور انجام شده و این است که نتوانسته اند در برابر این تغییرات و این حمله مقاومت کنند واز هجوم و پیشروی آن بکاهند.

بیشتر تحصیل کرده های جدید وشبه فرنگی ها یا به قولی روشنفکران در جا معه های عقب مانده این بحران را با شدت استقبال کردند و خودشان یکی از قوی ترین عوامل تقویت این دگرگونی شدید و ویران گر بودند بنا براین خود به خود در جا معه های سنتی و مذهبی و از آن جمله در جامعه های اسلامی بر خورد دربرابر هجوم مدرن مآبانه آزادی زن  به آن معنایی که غرب اعلام کرده بود از هر دو جناح تقویت کننده و تایید کننده بود هم جناح شبه رو شنفکر و متمدن جامعه های اسلامی ویا غیر اسلامی درشرق که آن را بعنوان سمبل تمدن

 

ومقابل کوبی های غیر علمی وغیر منطقی وبصورت غیر مستقیم زمینه را در داخل این جامعه هابرای تقویت این فکر وپذیرش هر چه بیشتر این بحران آماده کردند)این یک قانون بزرگ و عمومی است مثل اینکه وقتی بنزین در خا نه ای مشتعل می شود اگر از یک گوشه کسانی عجولانه و غیر منطقی تلاش کنند که آتش را خا موش کنند به تو سعه ی هر چه بیشتر آتش کمک خواهند کرد. )برای همین است که غالبا این مقاومت ها در برابر غرب به صورت ناشیانه ای شکل گرفته و زمینه را برای پذیرش جامعه و ایجاد عقده در درون این جامعه ها و برای ایجاد عکس العملی که نتیجه اش استقبال از دعوت غرب بوده مسا عد کرده است .

بسیار کم اند جامعه هایی که توانسته اند در برابر دعوت جدید غرب خوب بایستند و آگاهانه شکل زندگی خود شان را انتخاب کنند .

یکی از عوامل بزرگی که می تواندجامعه های شرقی را در برابر هجوم فکری و فر هنگی غرب که  یکی از وجوهش زندگی زن و وجه زن مدرن است، توانایی مقاومت ببخشد، داشتن فرهنگ غنی ، تاریخ پر از زیبایی و تجربه و ارزش و عقیده، همچنین داشتن حقوق انسانی مترقی و بالاخص داشتن چهره های بسیار پرشکوه و کامل انسانی در مذهب و در تاریخ آن قوم است و خوشبختانه از این جهت جامعه های اسلامی اگر چه نتوانسته اند آگاهانه در برابر هجوم استعمار غربی بایستند ولی از نظر نیرو و امکانات فرهنگی دارای تاریخ و فرهنگ و مذهب بسیار مترقی هستند که می توانند با تکیه به آن و با احیای آن و با رواج ارزشهای انسانی موجود در فرهنگ و در گذشته شان نسل جدید را توانایی مقاومت در برابر غرب بخشد و در این زمینه خاص که موضوع سخن ماست بزرگترین سلاح برای مبارزه با تحمیل ارزشهای غربی و بزرگترین وسیله برای ایجاد مقاومت آگاهانه در نسل جدید جامعه های اسلامی در برابر دعوت غرب ، داشتن چهره های بسیار ممتاز و شخصیت های نمونه متعالی زنده  درتاریخ و در مذهب اسلام است که اگر این چهره ها دقیقا شناخته شوند و دقیقا تصویر شوند و این شخصیتها درست ، عالمانه و آگاهانه با بینش علمی و نو بازشناسی شوند و یاد و نامشان احیا شود و دو مرتبه شخصیت و رسالتشان مطرح شود، نسل جدید و زن جدید احساس خواهد کرد که برای نجات از سنتهای کهنه و برای رهایی از سنتهای انحرافی و ارتجاعی ، لزومی ندارد که به دعوتهای منحرفانه غرب به نام مدرنیسم  پاسخ مثبت دهد ، بلکه خود الگوهای بسیار متعالی برای پیروی و برای خودسازی دارد و در راس همه این تصویرها و در بالای همه این نمونه های متعالی حضرت فاطمه(س) قرار دارد .

آنچه که مهم است و آنچه که تلاش ما همه موقوف به آن است، این است که مسائل مربوط به زن، مربوط به علم، مربوط به جامعه، مربوط به فرم زندگی، مربوط به روابط طبقاتی، مربوط به بینش علمی، مربوط به جهان بینی، همه در اسلام مطرح است.

پس کوشش ما در این است که ببینیم امروز برای حل مشکلاتمان و پاسخگویی به سوالات زمانمان و برای درگیریهای فکری ای که اکنون داریم و برای نیازهایی که اکنون حس می کنیم چگونه می توانیم آنها را تحقق بخشیم و از آنها بهره بگیریم.

این هدف اساسی کار است! (1)

 


 

 

 

زن از ابتدا تا کنون 

 

 

انسان اولیه پس از آنکه توانست به زندگی خود در روی زمین سر و سامان دهد و با غلبه و استیلا بر بعضی عوامل طبیعی، آنها را به خدمت بگیرد، کشاورزی و دامداری را به عنوان راه و روش تامین خوراک و پوشاک خویش پیشه خود نمود و به تدریج زندگی اجتماعی خود را آغاز نمود و دو دوره زن سالاری و مرد سالاری را پشت سر گذاشت.

در ابتدا چنین تصور می شد که زن به دلیل زیبایی و لطافت خود و نیز قدرت باروری خود و هستی بخشیدن به فرزندان دارای اصالت بوده و جنس برتر می باشد و مرد در خدمت او و تحت اختیار او قرار داشت. آثاری که از این دوران به تدریج با گسترش کار و فعالیت به ویژه در امر زراعت که نیاز به زور بازوی بیشتری داشت، مردان با استفاده از نیروی برتر جسمی خویش و با فعال کردن مغز خویش، گوی سبقت را از زن ربودند و به تدربج کار به جایی رسید که زن محروم گشت و دیگر خود نیز باور کرد که باید صحنه را به نفع رقیبی که اصالت از آن اوست خالی نماید.

 این زمان، تاریخ قبل از اسلام را تشکیل می دهد و هنوز هم رسوبات فکری باقی مانده از آن دوران در ذهن پاره ای از افراد بر جای مانده است.

بررسی گذرا در مورد سرگذشت زنان و دختران در این دوران نشان می دهد که آنان همواره مورد بی مهری قرار گرفته و تقریبا هیچگاه از شان و منزلت واقعی خویش برخوردار نبودند. به گواهی تاریخ نگاه به زن در حد یک کالا و اعتقاد به این امر که زن برای مرد خلق شده و تمام وجود و زندگی او تابع مرد و در جهت ارضاء نیازهای وی می باشد هرگونه اختیار و استقلال را از او سلب کرده بود، تا آنجا که مرد می توانست زنش را بفروشد و یا او را به کسی ببخشد و این یعنی برتری بی قید و شرط مرد بر زن. از همان اول تا همین الان!!! (2)

                                                         

 

 
  زن در ایران باستان

 

 

 

در ایران باستان دختر حق اختیار شوهر نداشت بلکه پدرش صاحب اختیار او بود و او را به هر کس که خود اراده می کرد تزویج می نمود.در میان اشراف ایرانی دختران و زنان از اقلام صادراتی محسوب می شدند و خرید و فروش آنها قانونی بود. سالیانه بیش از دوازده هزار زن تنها از بندر کلیشه صادر می گردید.

تمام نیازمندیهای مرد بر عهده زن بود و آنها را به سخت ترین کارها مانند گلکاری و باربری وادار می کردند. ظلم و ستم بر زنان تا آن حد بود که پس از وضع حمل زن مجبور بود بی درنگ به دنبال وظایف خدمتکاری برود و مرد چمد روز به جای او در بستر بیماری بخوابد. (3)

 

مشارکت اجتماعی سیاسی زنان ایران باستان 

 

 

در تاریخ ایران باستان اگر تعداد زنان و مردان نامور را تقسیم کنیم، شمار زنان نسبت به مردان بسیار کم است و بخشی از همین شمار کم نیز نامشان فقط به اعتبار نام پدران، همسران، برادران و فرزندان معروفشان ضبط شده و خود مصدر امری نشده اند.

اما زنانی که در امر سیاست و جنگ دست داشته و به حکومت و فرمانداری رسیده اند چنان تاثیر و دخالتی در روند تاریخ کرده اند که به نظر مورخان غیر منتظره می نموده است. چنین است که هرودوت در جایی از تاریخ خود پس از آنکه از سرکردگان نیروهای خشایار شاه، در لشگر کشی به یونان یاد می کند ناگهان رشته گزارش خویش را قطع کرده و می گوید: (( راجع به سایر فرماندهان عالی رتبه سخن نمی گویم چون لزومی ندارد اما برعکس از آرتمیزیا، زنی که علیه یونان لشگر کشید و ستایش بسیار مرا برانگیخته توضیح می دهم)) و یا بلعمی در تاریخ طبری، درباره پوران دخت دختر خسرو پرویز می نویسد : (( پس چون پوران دخت به پادشاهی نشست عدل و داد کرد و ستم برگرفت...  و نامه نوشت به همه سپاهها، تا همه به حضرت او گرد آمدند و آن برایشان بخواند و اندر نامه چنین نوشته بود که این پادشاهی نه به مردی توان نگاه داشتن و سپاه دشمن نتوان شکستن مگر به عطا دادن به سپاه و سپاه نتوان داشت مگر به عدل و انصاف و چون پادشاه دادگر بود، ملک بتواند داشتن، اگر مرد بود و اگر زن بود! من چنان امیدوارم که شماعدل و داد  و عطا دیدن را از من ببینید چنانکه از هیچ کس ندیده باشید و داد و عدل بگسترانید چنانکه به هیچ روزگار ندیده بودند. ))

مع هذا، به علت فقدان بسیاری از کتب، کمبود مدارک و اسناد تاریخی و از بین رفتن بایگانیهای اداری و در تهاجمات پی در پی ما اطلاع دقیقی از میزان مشارکت سیاسی و اجتماعی در دوران باستان کشورمان نداریم و آنچه نیز تحت عنوان تاریخ در دسترس ماست با افسانه ها به هم آمیخته است.

زنان به نام ایران باستان

ماندانا – سپاکو- آرین – آمی تیدا – کاساندان – اسپارترا – تومیریس – تیگرانویی – انوشه – می ته تیس

آتوسا  - مروئه – رخسان – رکسانا – آرتیس تن – آباکیش – فدیمه – پارمیس – فراتاگون – امس تریس

آرتیمزیا – ماندان – آمی تیس – رودوگون – سان دوسه – داماستیا – آلوگونه – پریزاد – استاتیرا – مانیا

مهرداد – رام بهشت – آذر آناهید – آناهیتا – توران – آذرمیدخت – شیرین (4)

 

 
  زن در جامعه چین

 

 

 

 

در چین ازدواج با زن نوعی خریداری محسوب می شد به معنی مالک شدن او و محرومیت او از ارث و نیز عدم هم غذایی با مرد و حتی پسرش بود.

چینیها اگر در موارد تنگدستی و سختی دختری بر دختران خانواده شان افزوده می شد، نوزاد را مظلومانه رها می کردند تا در سرمای شب بمیرد و یا خوراک حیوانات وحشی گردد! یا آنها را در پای بتها قربانی می کردند. گاهی نیز پاهای آنها را قطع می کردند زیرا معتقد بودند پاهای زن مرد را فریب می دهد.

هر گاه زنی بیمار می شد شوهرش وی را طلاق می داد یا رهایش می کرد.

همچنین معتقد بودند که خداوند خالق پسران و شیطان خالق دختران است، برای همین پسران را موجوداتی بابرکت ولی دختران را طوق لعن می دانستند و می گفتند هر چه زودتر باید دختران را شوهر داد تا از شر آنها در امان بود و می گفتند: همان طور که جوجه را نمی توان مرغ نامید در مورد زنان نیز نمی توان کلمه آدم را به کار برد .آنان بنا بر وظیفه خرافی آن سرزمبن ، خود را موظف می دیدند که اگر زنی قبل از سی و شش سالگی آبستن شود ، باید شکم او را به سختی فشار دهند تا از این طریق جنین سقط شده و بمیرد.(5)

زن در جامعه یونان 

 

 

در یونان که مترقی ترین و پرآوازه ترین تمدن پیش از تاریخ از لحاظ علمی و اجتماعی است، زن به عنوان یک موجود پست، زاده ی شیطان و همگون حیوان قلمداد می شد و به او به دیده دوزخی، ذلیل و حقیر نگریسته میشد.

زن یونانی از تمام حقوق قانون و مدنی بی بهره بود و از لحاظ اخلاق و رفتار اجتماعی در اوج بدبختی و تیره روزی به سر می برد حتی مرد می توانست زنش را به هر یک از دوستانش که می خواست تقدیم کند و زن ناگزیر از قبول آن بود. همچنین گاهی زن را با مبلغ ناچیزی مثلا 50 کیلو جو می فروختند. مرد حق دادرسی و کیفر زن را داشت و می توانست به خاطر گناهانش او را به مرگ محکوم نماید .(6)

زن در جامعه روم  

 

 

در روم باستان زنان وضعیت خوبی نداشتند. مرد که خدای خانه محسوب می شد و تسلط او بر زن و فرزند به حدی بود که حتی حق کشتن همسر خود را هم داشت. آنها می گفتند:(( زنها چون آبهای دردآلودی هستند که نیکبختی و ثروت را می شویند)). با تولد دختر فریاد تسلیت از سوی مردم بلند می شد و زن در زبانها و گفتارهای جاری این مردم همواره به عنوان عنصری پلید یاد می شد. در غالب مثلی می گفتند: (( اگر مایلی یک روز معذب باشی مهمانی کن، اگر می خواهی یک سال در رنج باشی پرنده نگه دار و اگر می خواهی یک عمر در عذاب باشی زن بگیر)).

از دیگر رفتارهای نکوهیده آنان با دخترانشان این بود که پاهای دختران را در قالب های فلزی مخصوصی قرار می دادند تا از رشد طبیعی پای آنان گرفته شود و دختران توانایی خروج از خانه را در بزرگسالی نداشته باشند. (7)

زن در جامعه هند  

 

 

در هند زن تابع شوهر بود و پس از مرگ شوهر حق ازدواج نداشت گاهی نیز زن را زنده زنده به همراه جسد شوهرش می سوزاندن و در زمانی نه چندان دور یعنی در همین عصر اوج پیشرفت صنعت و تکنولوژی، برای رضایت خاطر (( کالی )) که از خدایان مردم هند است، زن جوان آبستنی را سر بریده، خونش را به قربانگاه پاشیدند و سرش را به حضور معبد  بردند. این عمل یک رسم و روش پسندیده در نزد مریدان محسوب می شود. شوهر همسان خدای زن مطرح بود و زن باید به هنگام خواب پای او را می بوسید . زنان را دروازه اصلی جهنم می پنداشتند و دانش را برای زن همچون قرار دادن شمشیر در کف میمون مست تلقی می کردند. هندیان آمریکا زنان را به پلیدترین کارها وا می داشتند و غالبا آنها را به نام سگها صدا می کردند.

بنابر اظهار خانم ایندرا در کتاب (( وضع زنان در مهاباراتا )) بعضی از اقوام هند خلقت زن را اشتباه دوم خدایان خود می دانستند و آنها را طوق لعنت صدا می کردند.

حق حیات پس از مرگ شوهر از زن سلب و پس از فوت همسرش باید سوزانده می شد. در ایالت مرتا دو نفر از مردان نامدار مردند یکی از آنها 17 زن و دیگری 13 زن داشت. طبق قانون ساتیس 29 نفر از اینها زنده زنده خود را به آتش کشیدند و یکی پس از وضع حمل  خود را در آتش جهالت نیاکان به خاکستر مبدل ساخت و این سوختن نوعی فداکاری و عشق زن هندی به همسرش محسوب می شد.

در جزایر فیبحی به سگ اجازه ورود به بعضی از معابد را می دادند در صورتی که زنان به طور کلی از ورود به معبد ممنوع بودند. (8)

زن در ژاپن 

 

 

در ژاپن نیز از بردن ارث محروم بود. در مورد تادیب زن می گفتند : ((زن بسان کوزه نیست که شکسته شود پس از زدنش دریغ مکن!!!!!!!!!!!!!!. ))

در بعضی نقاط زنان را ما نند خوک پرورش می دادند تا در روز های میهما نی آنان را به عنوان
 خو راک مصرف کنند. (9)    

 

 
  زن در نزد یهودیان و مسیحیان

 

 

 

 

در دین تحریف شده یهود مادری که از او دختر متولد می شد از پانزده تا هفتاد روز او را نجس می شمردند. در مجامع مسیحی ایتالیا و اسپانیا، پس از مناظرات زیاد به این نتیجه رسیدند که در میان زنان جهان حضرت مریم (س) انسان بوده و دارای روح جاوید است و بقیه زنان دارای صفات انسانی نبوده، روح جاوید ندارند و برزخ بین انسان و حیوان محسوب می گردند.بر این اساس بعضی از اقوام معتقدند که بهتر است بعد از وفات شوهر زن نباید زنده بماند و باید با در قبر گذاشته شود ؛ و اگر به وی ارفاق نموده که بعد از مرگ شوهرش او را زنده بگذارند ، حق ندارد بعد از او شوهر نماید.

هر دختری برای به دست آوردن جواز ازدواج باید به معبد (( ونوس )) می رفت و خود را در اختیار راهبان قرار می داد تا مجاز به انجام زناشویی باشند .  نظیر این مراسم در میان آشوریها، مصریها، فینیقیها نیز به مورد اجرا گذاشته می شده . (10)

زن در اقیانوسیه 

 

 

در جزایر تاسمانی مادرانی که باید از نظر احسساسات مادری و غرایض فطری برای بچه های خود پناهگاه باشد به سبب تنگدستی ، به دستور پدر سنگدل ، جگر گوشه های خود را می کشتند و برای اینکه غریزه مادری خود را ارضا نمایند ، به تربیت بچه سگ و گربه می پرداختند .

در استرالیا به خرید و فروش گله و گوسفندان بیشتر اهمیت داده می شد تا به خرید و فروش بردگان زن و دختر ؛ زیرا می گفتند گوسفندان دارای پشم و شیر هستند که از آن می توان پوشاک و خوراک تهیه نمود ولی از دختر ، کاری ساخته نیست .لذا کشتن و از بین بردن دختر دربین آنها گناه بسیار کوچکی بوده است اما مضروب ساختن خفیف گاو شیرده را گناه می دانستند و کشتن دختر به مراتب آسان تر شمرده می شده است.

در استرالیا زنان به مثابه حیوانات اهلی بودند و در مسافرت ها باید حمل تمام اثاثیه خانه وبچه توسط زنان باید گرفته می شد. همچنین در مواقع قحطی و گرسنگی زنان را می کشتند و گوشت آنها را می خوردند .

در بعضی اوقات که زنان مریض می شدند شوهران ، آنها را خفه می نمودند تا اینکه مردن آنان تسریع گردد.(11)

 

 

 
  زن در آفریقا

 

 

 

 

در مجالس میهمانی از گوشت دختران استفاده می کردند و آنها را می کشتند و گوشتشان را کباب نموده ، برای میهمانان می آوردند .

در کنیا مرد عروس خود را می ربایید و پنهان می کرد و بعد دوستان را نزد خانواده عروس می فرستاد تا قیمت را با آنها طی نماید.

در سومالی عادت داشتند که دختر را بیارایند و او را سواره و یا پیاده همراه با عطر و عود حرکت دهند تا دامادهای داوطلب تحریک شوند و بهای بیشتری بپردازند.(12)

 

 
  زن در بابل

 

 

 

بنا بر نوشته هردوت هنگام محاصره زنان را خفه می کردند تا در آذوقه صرفه جویی شود . هر مردی که دچار تنگدستی می شد دختران خود رابرای فسق و جور در معرض عموم قرار می داد تا از این راه در آمدی به دست آورد. (13)

 

 

 

 

 

 

 

 
  چیزهای زیادی در وجود ما نهفته است

 

 

 

 

زنان خیلی بهتر از آن هستند که خودتصور می کنند . اغلب زنان همواره از داشتن اعتماد به نفس پایین رنج می برند . آنها خود را بد تر و پست تر از آنچه که هستند نشان می دهند . آنها به توانایی های خوداعتماد ندارند . تعجبی ندارد اگر همه شغل ها و پست های خوب را مردان اشغال کرده باشند . اما اینگونه نیز نخواهد ماند ، صعود و ترقی زنان شروع شده است .

به شیوه و طریقه زنان فکر کردن و ایجاد انگیزه کردن در انسانهای دیگر ، پایه و اساس شایستگی و لیاقتهای اجتماعی ما را تشکیل می دهد .

توانایی انجام چندبن کار با هم و دیدن جزئیات زیاد در کنار یکدیگر ، ما را قادر میکند در بسیاری از حوزه های زندگی نه تنها با دیگران همیاری کنیم بلکه حتی بتوانیم در مقام یک فرمانده و رهبر ظاهر شویم .

زنان در اقتصاد ، در ادارات در بخشهای پرستاری و پزشکی ، در سیاست ، در فرهنگ و در حوزه های با اهمیت باقیمانده دیگر در جامعه ما ، به کار گرفته شده اند . هرگاه نظریه زنان بر تر هستند را بیان می کنند بعضی از زنان با شور و هیجان صحبت می کنندکه : کنده شدن از تواضع و احتیاط آسان نیست . آنها از باد سرد نوک قله میترسند . برای انها غیر طبیعی و هولناک است که به طور صریح و آشکار اعتراف کنند که ((بله من بهتر ار خیلی های دیگر میتوانم ، من میتوانماین را ثابت کنم ))

زنان میتوانند جانشین خوبی برای بسیاری از مردان شوند . اما بیشتر زنان از بلندی میترسند ، همان طور که انسان از شیطان می ترسند . زمان لازم است تا زنان این جرات را بیابند تا به طور آشکاروروشن اعتراف کنند که ((من بهتر می توانم ))

ما مدت هاست در ردیف دوم ایستاده ایم ! (14)

 

 
  واقعیت هایی در مورد زنان

 

 

 

 

 

نشانه های قابل توجه و مهمی از افزایش تواناییهای ارتباطی زنان وجود دارد : زنان فصیحتر و روانتر هستند . زنان بهتر و راحت تر از مردان می توانند حدس بزنند و مسا ئل را کشف کنند . با ظرافت طبع،  ایماو اشاره های دیگران را میفهمیم و متوجه منظور آنها میشویم . آنها را که با گوشه و کنایه در کنار حرفها گفته میشود را درک میکنیم ، تعبیر وتفسیر میکنیم ، همچنین پیامهایی را که به زبان نمی آیند را دریافت میکنیم .

زنان دارای یک درجه بالا، آشکار از توانایی و قدرت شروع و مقدمه چینی هستند . ما عقاید و نظرات را شناسایی میکینم ، حالتهای روحی و روانی دیگران را بدون اینکه این حالتها نمود خارجی داشته باشند را به خوبی تشخیص میدهیم . ما نداهای درونی خود را جدی میگیریم و یاد گرفته ایم سایه های ظریف و جزئیات و مشخصات را در تغییرا ت رفتاری دیگران بشناسیم و تشخیص دهیم . برای ما نسبتا آسان است نظرات و پیشنهاد های عاقلانه خود را به هم ربط دهیم و آنها را مطابقت دهیم . ما تاجرهای خوبی هستیم و میتوانیم کار اشتراکی را بهتر انجام دهیم و به صورت تعاونی کار کنیم و این موهبت و استعداد را کسب کرده ایم تابا هم و به صورت گروهی مسائل را حل کنیم و یگانگی و اتفاق نظر را برقرار کنیم .

در زنها تمام حواس دقیق عمل می کنند. ما در معیار و مقیاسهای بالا تونایی و مهارت احساس را در اختیار داریم و زنان این توانایی را دارند که در یک زمان مسائل مختلفی را مد نظر داشته باشند .

زنان برای مدت طولانی برنامه ریزی میکنند و به ندرت اتفاق میافتد که هدفشان را گم کنند .، حتی اگردر بیراهه ها به ناچار راهی را برگزینند . آنها استقامت و پشت کار دارند و میتوانند با تلاش جسمی بهتر از عهده بر آیند و پیروز شوند . خصو صیات رهبری ، قویتر به رفتارهای مساوی و برابر ، با هم کار کردن و هدف قرار دادن ، استفاده از همه توانایی ها در یک تیم وابسته هستند . زنان به انسان ها علاقه مند هستند و آنها میخواهند بدانند که دیگران چه کار می کنند و میخواهند دیگران را درک کنند . آنها کنجکاو هستند که بدانند انسانهای دیگر چگونه فکر میکنند و انگیزه های آنها چیست و در نتیجه سطح بالای از اطلاعات در آنها

 تو سعه و گسترش می یابد.(15)

 

زن باهوش تر است یا مرد ؟

این سوال که مرد باهوشتر است  یا زن مدتهاست که دانشمندان را به خود مشغول کرده است . امروزه تا حدی به طرز مطمئن پاسخ داده شده است که تفاوتهای هوشی ، ناچیز و جزئی هستند . امتیازات و برتریهای کمی در زنان وجود دارد که به توانایی های کلامی انها مرتبط میشود .  به عنوان مثال توانایی یافتن تداعی معانی یا قافیه ساختن . وقتی که صحبت از تمایل به تصورات فضایی باشد مردان جلوتر قرار گرفته اند .

همچنین توانایی های دیگری هم وجود دارد که با هوش و بصیرت معمول یا متداول درک نمی شود ، وقتی با این سوال برمی خورند که چگونه یک انسان می تواند مطابق میل خود زندگی کند ،  این توانایی ها نقش بزرگی را پیدا میکنند . اینها در حوزه هوش و بصیرت اجتماعی ، احساس و درک کردن قرار گرفته اند . آنها خودشان را در جایی نشان می دهند که درآنجا به مسائل علمی زندگی مربوط میشود و درباره عقل و شعور سالم انسان سوال شده. (16)

 

 
  زنان چگونه درک میکنند

 

 

 

 

به نظر میرسد که زنان به طور دائم در حال جست و جوی اطلاعات از محیط پیرامون خود هستند . آنها دریافت میکنند ، تجزیه و تحلیل می کنند و دائما ورودی هایی را از محیط اطراف خود می گیرند :

در ظرف هفته اول همه نوزادان دختر این توانا یی را دارند که صدای مادر خود را تشخیص دهند . در مورد نوزادان پسر این توانایی چند هفته بعد به دست می آید . این پیشرفت در دختران باقی می ماند . زنان نه تنها بهتر می شنوند بلکه می توانند سر و صداهارا با اطمینان بیشتری تفکیک و طبقه بندی کنند .

زنان میتوانند بهتر از مردان با کسی حرف بزنندو همزمان صحبت های کس دیگری را دنبال کنند . زنان متوجه صداهای زیر و بم مختلف می شود و تغییرات لحن صدارا جدی می گیرند . آنها تغییرات احساسی  تغییرات آهنگ یک صدا در طرف مقابل را تشخیص دهند . آنها پیامی را که در آهنگ یک صدا موج می زند حس می کنند .

مردان در حوزه ی دریافتهای حسی فقط در یک زمینه جلو هستند و آن این که جهت صدا را به خوبی تشخیص می دهند.(17)

 

 
   زنان چگونه فکر می کنند

 

 

 

 

 

در واقع یک تفاوت فیزیکی در این که مغز مردان و زنان چگونه واکنش نشان میدهد وجود دارد . وقتی زنان درباره چیزی فکر می کنند ، به وضوح نواحی بیشتری از مغزشان نسبت به مردان  واکنش نشان می دهد.

بعد از ساعتها بحث و گفت و گو در مورد این فرضیه ، تحقیقات نشان داده است که زنان توانایی های قوی تر و مشخص تری دارند که ارتباط بیشتری بین جزئیات برقرار میکنند .

آقایان ! لطفا این توانایی را به عنوان برتری و مزیت بزرک فکر و اندیشه زنان در برابر فکر و اندیشه مردان قرار ندهید ، زیرا این مسئله ربطی به فکر و اندیشه و حس قوی ندارد . این ارتباط بدون این که ضمیر خود آگاه ما دخالت داشته باشد اتفاق می افتد ، بدون اینکه ما دستورات را با فکر کردن بدهیم . پیوستگیها و ارتباطات نا خود آگاه و ندانسته ای وجود دارند که زنان از آنها سود می برند.(18)

 

 

 

 
  حافظه  زنان

 

 

 

 

معمولا زنان، تغییرات اجتماعی و همچنین فضای محیط را بهتر و دقیقتر از مردان درک میکنند . به طور ساده ، ما چیز های بیشتری را می بینیم و آنها را ضبط می کنیم . اگر به زنان و مردان یک کاغذ را با موضوع های مختلف نشان دهیم و بعد از چند لحظه یک شرح را تغییر دهند ، زنان مرتبا تغییرات بیشتری را تشخیص میدهند . شاید اینها تصویرذهنی ما از این صفه کاغذ را نشان میدهد که ما بهتر و با جز ئیات بیشتری حقایق و واقعیت های یک تصویر را به خاطر می سپاریم . از آنچه که مردان به خاطر می سپارند ، زنان در مسائل ریاضی سریع تر از مردان به راه حل می رسند . ما آما ده تر هستیم ، که سریع تر نتایج موقتی را به خاطر بسپاریم. در اینجا نیز حافظه کوتاه مدت ما به ما بهتر کمک میکند . البته شاید در حافظه طولانی مدت نیز مزایا یی وجود داشته باشد.

 شاید گاهی اوقات خود را دست کم بگیرید . اما این رابدانید که شمابهتر از یک مرد عادی هستید، حتی اگر نتوانید باور کنید . ما علم و دانش قدیم را با جدید ربط میدهیم ، بدین ترتیب درمغز ما یک شبکه فشرده تر ایجاد میشود و زنان نسبت به مردان ، مغزشان فعال تر است و ارتباطات بیشتری را به یاد می آورند  و این مزیت ماست.

مغز زنانه ما در جریان هر یاد گیری جزئیات بیشتری را دریافت میکند ، بدون اینکه ما زحمت  وتلاش خاصی را انجام دهیم. (19)

 

 
  قدرت عاطفی زنان

 

 

 

 

قهرمانان اسطوره ای نمونه هایی هستند که به طور ابدی جاویدان مانده اند اینگونه است که زنان به عنوان موجودی لطیف وملایم  و به ندرت پرخاشگر در ذهن ما برچسب خورده است .

حتی وقتی ما نیز اعتقادی به صلح و آرامش زنان نداشته باشیم ، اکثریت زنان شک و تردیدی نسبت به این مساله نشان نمی دهند .شاید از این توصیف خوشمان می آید و مورد پسندمان واقع میشود .شاید ناشی گری باشد که از مزایای فریب و اغفال صرف نظر کنیم یا برایمان ساده و منقلب کننده است ، خشم خود را در اختیار زیرکیمان قرار دهیم.

تحقیقات کاملی که دعواهای بین زوجها را تجزیه و تحلیل می کند نشان داده اند که زنان از قدرت احساسی برخوردارند . زنان در رابطه اشان حتی به اندازه مردان پرخاشگر و مهاجم هستند اما در مقابل ، مردان صدمات خطرناکی به زنان وارد می آورند .

مردان نه تنها قویتر هستند بلکه به طور واضح محجوب تر ولی بی وجدانتر هستند . وقتی موضوع بر سر آن است که برتری جسمی خود را نشان دهند زنان ذاتا استوارتر و مقاومتر هستند. اغلب زنها آنقدر راجع به علل دعوا و کشمکش گفتگو می کنند تا جایی که آنچه را می خواهند به دست می آورند و اغلب از استراتژی تبرئه استفاده می کنند . بعد از جر و بحث به دنبال یک دوست یا راه دیگری می گردند تا استرس خود را کاهش دهند و به این وسیله حداقل از نظر جسمی سریع تر آرامش یابند.(20)

زنان کمبود های مردان را زیبا بیان میکنند !

اغلب زنان کمبود های مردان را با قدرت اراده ، نیروی شخصیت یا استقلال آنها می پو شانند . بسیاری از زنان به این جمله صحه می گذارند ((مردان در زندگی مجردی مطابق میل و به طور دلخواه زندگی میکنند!))

زنان سریعا آماده اند ، ناتوانیها مردان را طور دیگری تفسیر کنند . در حقیقت زندگی مردان بدون همسر وضع بسیار بدی دارد . تصور اینکه مردها برتر از زنان هستند ، آنها از بدو تولد گرگهایی تنها هستند، از افکار خرافاتی  موهوم پرستانه سر چشمه می گیرد: به طور مثال ، وقتی مردان تنها زندگی می کنند به طور وضوح روحیه ضعیفتری نسبت به زنان دارند .

بیرته خراب شدن و نابودی عمدی رفاه و سعادت را نشانه بیماری نامیده است که در مردانی که از طرف زنانشان رها شده اند دیده میشود : پیراهن های اتو نشده ، نامرتب بودن و اهمال در تراشیدن ریش ، نشانه هایی است که در این مردان وجود دارد .

اما زنان با زندکی مجردی بهتر کنار می آیند . آنها برخورد های اجتماعی بشتری دارند و خود را از نطر روحی متعادل نشان می دهند .

 

زنان متحد می شوند  

 

زنان دشوارتر از مردان پیمان می بندند اما رابطه های طولانی مدت و قابل اطمینان تری به وجود می آورند و از آن حفاظت می کنند این تفاوت خیلی زود آشکار می شود اگر در گروه پسران که در حال بازی هستند یکی از بازیکنان صدمه ای جزئی ببیند، بقیه گروه انتظار دارند که فرد اسیب دیده به بیرون از بازی برود و سریعا خود را آرام کند ، بازی باید ادامه پیدا کند اما در گروههای دختران همه ی اعضا گروه نگران فرد آسیب دیده هستند و بازی قطع می شود . دختران یاد گرفتند و در ذات و طبیعت آنهاست که در وهله اول مواظب دیگران باشند . اما برای پسران ادامه بازی شان مهم تر است. به نیازهای خود رسیدن، جنگ تن به تن و امتیاز آوردن به روحیه پسران نزدیک تر است. دختران انقدر بازی را ادامه می دهند تا خسته شوند و پسران تا آن حد که بازی را برنده شوند بازی می کنند. یکی از معایب مددکاری این است که کار شخصی شان می تواند به تعویق بیفتد و یکی از منافع آن ایجاد پایه محکم برای یک اتحاد و یک شبکه اجتماعی محکم و باثبات است، مشروط به اینکه ما کار و هدف خود را از یاد نبریم.

کسی که از حمایت و قدرت جمع استفاده می کند، سود می برد.(21)

 

 
  زنان و تضعیف

 

 

 

 

در ارتباط با افراد ناشناس زنان خشونت خود را نشان می دهند. خشونتها آنان اغلب لفظی است و به ندرت این خشونتها باعث صدمات جسمی جدی به آنها می شود . معمولا زنان استراتژی آرام را انتخاب می کنند آنان خشونتها و تنشها را کاهش می دهند و یا در وهله اول اجازه نمی دهند خشونت و تنشی ایجاد شود. چندی پیش روزنامه اشپیگل چاپ آلمان این تیتر خبری (( همواره یک قدم باهوشتر و زیرکتر )) با یک گزارش مفصل درباره زنان در نیروی پلیس را به چاپ رساند . زنها دقیق تر تحقیق می کنند و عمیق تر سوال می کنند، روسا و مافوق ها از اینگونه موارد در مورد زنان پلیس اظهار می کنند. یک رئیس پلیس این جمله را نقل می کند : (( زنان از نظر روانشناسی ماهرانه تر و با توانایی بیشتر اقدام می کنند . آنها طرف مقابل را تضعیف می کنند. )) این مساله تایید می کند که زنان چه چیزهایی می دانند .

زنان سوال کننده های زیرکتر و داورهای بهتری هستند شاید در مرحله اول این ایده منطقی و غافلگیرکننده به نظر برسد که زنان در حوزه ها و اموراتی به کار گماشته شوند که تا کنون روی نیروی بدنی زیاد حساب می شده .

تعظیم کردن از مشتهای سریع بهتر است! دلیل موثر و قاطعی که زنان را به عنوان دربان می گذارند این است که آنها نه به عنوان سرگرمی و نه به عنوان دام استخدام می شوند. آنها از عهده این کار برمی آیند. رئیس یک دربان خانم اظهار داشت که او این خانم را استخدام کرده تا زد و خوردها را کم کند. به طور واضح زنان این کار را بهتر از مردان انجام می دهند . یک دربان خانم علت موفقیت خود را اینگونه توضیح می دهد : (( من می توانم با مردم خوب رفتار کنم . از یک طرف یک شیوه ارتباط دهندگی دارم از طرف دیگر می توانم اگر لازم باشد خیلی قاطع باشم. ))

یک فرد مغرور و متظاهر هرگز نمی تواند در این گونه پستها انجام وظیفه کند به همین دلیل است که مردها از پس این کار برنمی آیند.(22)

 

 
  از تطبیق دادن تا عدم شناسایی

 

 

 

 

 

بعضی از زنان در پناهگاه های پو شالی زندگی میکنند . در نگاه اول جای بدی نیست . زندگی به نظر ساده می آید و نیاز به انرژی کمتری دارد . انسان نظر فرد دیگری را قبول میکند .

کسی که اینگونه زندگی کند از کشمکش به دور است و مسوولیت را به عهده دیگری گذاشته . از نگاهی دیگر این سوال پیش می آید که چقدر نیرو طلب می کند تا تناقض و مخالفت های درونی  را که قطعا ایجاد میشود تحمل کرد ؟ آنها تفریبا بدون قید و شرط خود را تطبیق می دهند و عقاید و علاقه خودرا در نظر نمی گیرند ، درمانده و مستاصل و بی تفاوت و بی علاقه میشوند یعنی در یک منحنی حلزونی رو به پایین حرکت کردن .

زنی که در زیر سایه دیگری و در پناه او زندگی کند ، بعد ها این را می فهمد که به احساس و ارزش خود خسارت وارد کرده است . کسی که نظرات خود را بیان نمیکند  به عروسک خیمه شب بازی تبدیل میشود . خطری که همواره زنان را تهدیدمیکند !(23)

در پناه کسی بودن فقط یک جا خوب است ، ایده آلترین وضعیت برای شروع سبقت گرفتن.

 

 

 
  زنان کینه ای تر از مردان هستند

 

 

 

 

 

زنها کمتراحساسات و کار را از هم جدا می کنند در حالی که مردان پس از یک مشکل کاری می توانند نوشیدنی با یکدیگر بخورند ولی بین زنان یک فاصله احساسی بوجود می آید . زنان نیاز به وقت بیشتری دارند تا کششها و تشنجات را کم و خاموش کنند . آنها صادقانه و صراحتا حرف می زنند . یک جدایی عاطفی در نزد زنان مدت طولانی تری باقی می ماند و سخت تر از میان برداشته می شود. وقتی زنان رنجیده می شوند یا به آنها اهانت می شود  یا می فهمند که به اشتباه به کسی اعتماد کرده اند، نسبت به مردان برای مدت طولانی تر محتاط باقی می مانند حتی وقتی که می بخشند باز هم احتیاط می کنند .

با اعتماد  سوء ظنهای خود را بپذیرید. بهتر است که بدگمان و بی اعتماد باشید تا اینکه فریب خورده باشید. همیشه وقتی که به چیزی بله گفتید بایستی عمیقا متقاعد و مجاب شده باشیددر مورد آنچه که با رضایت قلبی نباشد تصمیم گیری غلط یا فریب خوردن یا اغفال شدن وجود دارد . اگر بعدها بفهمیم که فریب خورده ایم فاصله ای بوجود می آید که به رابطه امان صراحتا بیشتر از احتیاط آشکار صدمه و ضرر می رساند، غیر از آنکه کنترل شما را برای فریب نخوردن مشکل تر می کند.

اعتماد و اطمینان خوب است اما شک و تردید داشتن بهتر است، وقتی مسائل ناخوشایند و ناگوار مثل سوء ظن و بدگمانی امان را اظهار می کنیم ، رابطه امان را قویتر و محکم تر می کنیم.ارتباطات و رابطه هایی که نتوانند بر این مقابله و مواجهه ها فایق آیند ارزش کمتری دارند . این را نیز باید بدانیم که زنان در رابطه ها و مناسبات خود نیازمند احتیاطات بیشتری هستند .(24)

 

 

 

 

مردان به زنان نیاز دارند ! برای چه؟  

 

 

اینکه زنان خشونت مردان را فرو می نشانند و آنها را آرام می کنند امری محسوس و قابل توجه است. تحقیق علمی دیگری نیز وجود دارد مردان به طور کلی رابطه ی خود را با زنان محترم می شمارند و برای آنان هر چند که ظاهری باشد حرمت قائلند. آنها وقتی که می خواهند به طور جدی درباره یک مشکل یا مساله صحبت کنند نظر یا توصیه خانم طرف صحبت خود را هم جویا می شوند.تقریبا نیمی از مردان به رابطه ی دوستانه خود با زنان ارزش قائلند. مردان از طرف زنان حمایت و پشتیبانی قویتری را احساس می کنند. آنها می توانند با زنان راحت تر از مردان راجع به مشکلات شخصی اشان صحبت کنند و این گفتگوها را ارزشمند می دانند . در مقابل زنان از روابط دوستانه با مردان سود ناچیزی می برند زیرا که در مورد آنچه که موجب غصه و ازار آنها می شود ترجیح می دهند که با دوستان خانم خود صحبت کنند آنها احساس می کنند که زنان بهتر آنها را درک می کنند . فقط  ده درصد از زنان رابطه دوستانه با جنس مخالف را با اهمیت ارزیابی می کنند.

یک زن برای هر دو جنس در نقش کسی است که می توان به او اطمینان و اعتماد داشت .(25)

 

 

 

 

 

 

یک مرد بدون زن مانند یک بمب ساعتی فعال است

اینکه زنان ازنظراجتماعی چقدر مواظب امنیت هستند باز هم غافل گیر کننده است . مردان مجرد نسبت به مردان متاهل 5برابر بیشتر مرتکب قتل می شوند و سه برابر بیشتر از مردان متاهل قربانیخشونتها وجنایتها می شوند.در مورد زنان هیچ ارتباط قابل مقایسه ای وجود ندارد . اگر ما اقعیتها را مقایسه کنیم ، مشخص می شود که مردان به زنان نیاز دارند تا آرام شوند . بیهوده است که در این باره بحث کنیم ، آیا طبیعت اینگونه خواسته است تا نسل ما را حفظ کند ، جامعه اجتماعی راپایدار نگه دارد یا خواستار زندگی زناشویی باشیم ؟

مطمئنا مردان به زنان نیازدارندتا خودشان را در برابر خودشان محافظت کنند . زنان با تنها زندگیکردن بهترکنار می آیند .

فقط  مردی که تما م انرژی خود را صرف کند تا مورد پسند خانم ها قرار گیرد ، می تواند خشونت و تهاجم خود را مرتفع کند . در مورد زنان این موضوع کاملا طور دیگری است و زنان بعد از طلاق به طور آشکاری آرامتر ، متعادل تر ، فعالتر و اجتماعی تر از قبل ازدواجشان می شوند . مردان بر خلاف زنان بعد از طلاق در چاله عمیقی می افتند که به ندرت می توانند تنها با نیروی خود به عنوان یک فرد مجرد از آن بیرون آیند . ایا متعجب می شوید که بدانید بیشتر طلاق ها از طرف زنان صورت می گیرد . (26)شما به نوان فردی مجرد و تنها نبایستی بترسید که سقوط می کنید و نابود می شوید .

ارزش واقعی زن  

 

 

 

در واقع حیا و حجاب زن تدیبری است که او با نوعی الهام ، برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیتش در برابر مرد به کار می برد ، زیرا زن با هوش فطری و حس مخصوص خود درک کرده که از نظر جسمی با مرد برابر نیست و اگر بخواهد با او دست و پنجه نرم کند از زور بازوی مرد بر نمی آید . از طرفی زن ضعف مرد را در همان نیازی یافته است که خداوند حکیم در وجودمردان نهاده است . زن خوب می داند که خداوند او را مظهر معشوقیت قرار داده است . بر همین اساس زن با عفت و حجاب بهتر می تواند مرد را مجذوب خود کند و با متانت و وقار بر احترام خویش بیفزاید .

اما هنگامی که جامعه زن را با اندام عریان جست و جو  کند ، طبیعی است که روزبه روز تقاضای آرایش بیشتر و خود نمایی افزونتری را از او دارد . وقتی زن از طریق جاذبه جنسی ، وسیله تبلیغ کالا ، تزیین اتاق انتظار و عاملی برای جذب جهانگردان و سیاحان و مانند اینها قرار می گیرد ؛ در چنین جامعه ای زن تا سر حد عروسک یا یک کالائی  بی ارزش دیگر سقوط می کند و ارزشهای والای انسانی او به کلی به دست فراموشی سپرده می شود و تنها افتخار او جوانی ، زیبایی و خود نمایی اش می گرددو به این ترتیب وسیله ای برای اشباع هوسهای سرکش مشتی مرد می شود .

در چنین جامعه ای زن چگونه می تواند با ویژگیهای اخلاقی ، علم و آگاهی و دانایی اش جلوه کند و به مقام والایی برسد؟! (27)

 

 

 
  فلسفه حجاب

 

 

 

 

حجاب حریمی است میان زن و مرد نامحرم وسبب فروکش کردن غریزه جنسی می شود.خاموشی این شعله و در مسیر آن قرار گرفتن باعث می گردد بسیاری از مشکلات نظیر قتل و جنایت از جامعه رخت بر بندد و اگر چنین حریمی بر داشته شود و آزادی بی قید و شرط به میان آید باید شاهد زندگی حیوانی باشیم که در آن صورت ، اضطراب هایی دچار افراد می شود ، زیرا غریزه جنسی نیرومند و چون اسبی سر کش است که هر چه بیشتر اطاعت شود و افسارش رها گردد سرکش تر می شود و ضربه ای کاری تر بر انسان وارد می سا زد یا همچون آتشی است که هرچه به آن بیشتر هیزم بدهند ، شعله ور تر می شود . برهنگی زنان و آرایش و عشوه گری آنان ، مردان مخصوصا جوانان را در تحریکی دایم قرار می دهد ؛ تحریکی که سبب کوفتگی  اعصاب ایشان و ایجادهیجانهای بیمار گونه عصبی می شود و گاه سرچشمه امراض روانی است .(28)

 

 

 
  گل عفاف

 

 

 

 

هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشیده است ، چون باغ بی دیوار از آسیب ، مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند .

هیچ کس هم با نام (آزادی ) دیوار خانه خود را بر نمی دارد و شب ها در حیاطش را باز نمی گذارد ، چون خطر رخنه دزد ، جدی است .

هیچ صاحب گنج و گوهری هم جواهرات خود را بدون حفاظ ، در معرض دید دیگران نمی گذارد تا بدرخشد ، جلوه کند و چشم و دل برباید چون خود جواهر ربوده می شود .

هر چیزی که قیمتی تر باشد ، مطمئنا درصد محافظت از آن بالا می رود ، هر چه که نفیس تر باشد بیم ربودن و غارت بیشتر است و مواظبت ، لازم تر است .

اگر در شیشه عطر را باز بگذاری ، عطرش می پرد . اگر رشته ی مرواریدت را در گنجینه و صندوق نگذاری و در آن را نبندی ، گم می شود .

اگر در مقابل پنجره خانه ات ، توری نزنی از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود .

وقتی راه ورود پشه ها را می بندی ، خود را مصون ساخته ای ، نه محدود و زندانی .

وقتی در خانه را می بندی یا پشت پنجره اتاقت پرده می آویزی خانه خود را از ورود بیگهانه و نگاه های مزاحم در پناه قرار داده ای ، نه که خود را در قید و بند و حصار افکنده باشی.

اگر برای ایمنی از خطر ها خود را بپوشانی ، نه کسی ایراد می گیرد و اگر هم ایراد بگیرد ، اعتنا نمی کنی چرا که سخنانش را بی منطق و نا آگاهانه می دانی و می بینی.

اینکه دل باید پاک باشد بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه لاقیدی ، وگرنه از دل پاک هم نباید جز نگاه و رفتار پاک برخیزد .

ظاهر آینه باطن است و...(از کوزه همان برون تراود که در اوست )

زن به خاطر ارزش و کرامتی که دارد باید محفوظ بماند و خود را به حراج نگذاردو در بازار سوداگران شهوت ، خود را به بهانه ای نفروشد.زن به خاطر لطافتی که دارد نباید در دست های خشن کامجویان  دیو سیرت ، که نقاب مهربانی و عشق به چهره دارند ، پژمرده شود و پس از آنکه گل عصمتش را چیدند  او را دور اندازند یا زیر پایشان له کنند .

زن به خاطر این که میراث دار پاک مریم است ، نباید بازیچه هوس و آلوده به گناه گردد. گوهر عفاف و پاکی ، کم ارزشتر از طلا و پول و محصول باغ و وسایل خانه نیست.

خراب کردن همه دیوار ها و برداشتن همه پرده ها و باز گذاشتن همه پنجره ها ، نشانه تیره اندیشی است نه روشنفکری ! علامت جاهلیت است نه تمدن.(29)

 

 

 
  حجاب در شریعت زرتشت

 

 

 

 

در کیش آریایی زنان محترم محجوب بوده اند. زنان محترم ایران برای حفظ حیثیت طبقه ممتاز و ایجاد حدودی که آنها را از زنان طبقه عادی جداکند صورت خود را می پوشاندند و گیسوان خود را پنهان نگه می داشتند.(30)

حجاب زنان ایران باستان  

 

 

نویسنده کتاب پوشاک باستانی ایرانیان می نویسد :

تاریخ نویسان درباره ان زمان اکثرا به سکوت گذرانده اند ...با این وصف از روی برخی نقوش که از آن زمان به جامانده ، به زنان بومی بر می خوریم که پوشش جالبی دارند . پیراهن آنان پوشش ساده ، بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است . در پایین دامن شرابه هایی تا مچ پا آویزان است .

بعد می گوید : به زنانی از این دوره بر می خوریم که از پهلو بر اسبی سوارند . اینان چادری مستطیل بر همه لباس خود افکنده اند و در زیر آن یک پیراهن دامن بلند و زیر آن نیز یک پیراهنی بلند دیگر تا به مچ پا نمایان است.(31)

 

 

 
  حجاب زنان اشکانی

 

 

 

 

لباس زنان اشکانی  پیراهنی بلند تا به روی زمین ، گشاد ، پرچین ، آستین دار و یقه راست بوده است ، پیراهندیگری داشته اند که بر روی اولی می پویدند . اندازه این یک نسبت به اولی کوتاه و ضمنا یقه باز بوده است .روی این دو پیراهن نیز چادری سرمی کردند. (32)

 

 
  حجاب زنان ساسانی

 

 

 

 

در مقایسه چندین نقش سنگی آناهیتا و نقوش دیگر با هم ، به نظر می رسد که بانوان ساسانی پیراهنی بلند بسیار پرچین و گشاد می پوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه جمع کرده می بستند ... گاهی چادری گشاد و پرچین بر سر می کردند که تا به وسط ساق می رسیده است . نقوشی که از بانوان ساسانی دربشقاب های نقره ای مانده حکایت می کند که هر یک از بانوان چادری به خود پیچیده دارند . (33)

 

 
  حجاب نزد برهماییان

 

 

 

 

حجاب نزد آنها روش خاص و متعصبانه ای داشت . زن حق نداشت از منزل برون بیاید و نیز هیچ مردی جز آن محارمی که دین معرفی کرده بود حق نداشتند او را ببینند وبشناسند.(34)

 

 
  حجاب نزد بوداییان

 

 

 

 

حجاب نزد امت عربحجاب نزد آنها مانند برهماییان بود و تا امروز آثاری از حجاب براهمه در نزد هندی ها باقی است .(35)

 

از اشعار عرب در مورد زن به دست می آید که حجاب نزد زنان اشراف و بزرگان آنها رایج بوده است ، تا جایی که روزی جوانی از طایفه بنی کنانه مزاحم زنی از قبیله بنی عامر می شود ، آن زن صدایش بلند میشود و همین مزاحمت سبب جنگ بین این دوطایفه می گردد. (36)

 

نامه ای از فرانسه

فرانسه را به اصطلاح مهد آزادی می دانند ، اما به تازگی در این کشور آزاد بسیاری از دختران مسلمان به خاطر حفظ حجاب از مدرسه اخراج شده اند !

یکی از این دختران راضیه نادران است که ده سال بیشتر ندارد . وی در نامه ای چنین می نویسد : (( روز ها می گذشت و من به مدرسه می رفتم و هر روز مدیر برای پدرم نامه می فرستاد و از او درخواست می کرد اجازه دهد تا من بی حجاب به مدرسه بروم .

فکر می کرد که من حجابم را به اجبار پدرم،  رعایت می کنم !

در اخرین نامه ای که نوشت گفت : اگر راضیه روسریش را در نیاورد دیگر حق مدرسه آمدن ندارد !

این نامه را صبح به من داده بود و بعد از ظهر وقتی برای آوردن کتابها و دفتر هایم به مدرسه رفتم دیدم مثل فرمانده پادگان با تنی چند از معلمان جلوی در ایستاده و به خیال اینکه من می خواهم به کلاس بروم با عصبانیت و خشونت گفت:

نه ، نه راضیه !من آن موقع ناراحت شدم و بغض گلویم را فشار می داد ولی با این حال گفتم : من برای برداشتن کیفم آمده ام !

من تا به حال چند مصاحبه داشته ام . در جواب خبر نگار شبکه سه تلویزیون فرانسه که پرسید آیا به حجابم ادامه می دهم یا نه ،گفتم حجاب در اسلام از 9 سالگی برای ما دختران وا جب است . من از نه سالگی چادر به سر کردم و تاآخر عمر هم به سر خواهم کرد .

من بازی کردن با بچه ها ومدرسه رفتن را دوست دارم ولی دینم و حجابم را از همه چیز بیشتر دوست دارم و حاضرم در خانه تنها باشم ولی خدا از من راضی باشد و به دخترهای مسلمان می گویم که ازآن سر و صداهای فرانسویها نترسند و به مبارزه خود ادامه دهند . پیروزی از آن ماست ! (37)

 

 

 

 
  نظر دانشمندان و هنر مندان غیر مسلمان در مورد حجاب

 

 

 

 

 

1-           خانم ساچیکو موراتا: (( حتما محجوبه بودن را ترجیح می دهم و حد معقول پوشش رامی پسندم ، زیرا لطف زن به محجوبه بودن اوست . اصولا هر انسانی طالب کشف تنوع هاست . وقتی زنان به شکل امروزی مکشوفه باشند ، چیزی برای جلب توجه مردباقی نمی گذارند.

هر چیز با اهمیتی وقتی چندین بار رویاروی قرار گیرد ، اهمیت خود را از دست می دهد و این موضوع در تحکیم روابط زناشویی نقش بسیار مهمی را دارد . در مغرب زمین که زنها قیود را گسسته اند و انواع لباسهای کوتاه می پوشند ، روابط زنا شویی آنان کمترین استحکامی را ندارد .))

2-                        خانم گاندی : (( ای زنان اکر آرایش کردن شما تنها به منظور جلب شهوت مردان است از این کار دست بردارید و زیر بار چنین خفت و خواری نروید.))

3-                        آلفرد هیچکاک: (( من معتقدم که زن هم باید مثل مرد فیلمی پر از هیجان باشد . بدین معنی که ماهیت خود راکمتر نشان دهد و برای کشف خود ، مرد را به نیروی تخیل و تصور زیاد تری وادارد .

زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و روی بندی که به کار می بردند خود به خود جذاب می نمودند و همین مسئله جاذبه نیرومندی به انها می داد . اما به تدریج با تلاشی که زنان این کشورها برای برابری با زنان غربی از خود نشان می دهند ؛ حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود از میان می رود و همراه آن از جاذبه جنسی او نیز کاسته می شود .))

4- برتراند راسل : (( از لحاظ هنر ، مایه تاسف است که به آسانی بتوان به زنان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد ، بدون آنکه غیر ممکن گردد.))

5- ویل دورانت : (( انچه بجوییم و نیابیم عزیز و گرانبها می شود . زیبایی به قدرت میل  بستگی داردو میل با اقناع و ارضا ، ضعیف و با منع و جلوگیری قوی می گردد.

خود داری از انبساط و امساک در بذل و بخشش ، بهترین سلاح برای شکار مردان است .اگر اعضای نها یی انسان را در معرض عام تشریح کنند ، توجه ما به ان جلب می شد ، ولی رغبت و قصد به ندرت تحریک می گردد. مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بی آنکه بداند ، حس می کند که این خود داری ظریفانه از یک لطف و رقت عالی خبر می دهد .))

6- توصیه چارلی چاپلین به دخترش : ((برهنگی بیماری عصر ماست و من پیرم . شاید حرفهای من خنده دار باشد ، اما به گمان من تن عریان تو باید مال کسی باشد که روح عریانش را دوست داری .))

7- نظر دو مرجع بزرگ مسیحیت: (( کلمنت و تر تولیان می گویند که زن باید کاملا در حجاب و پوشیده باشد .الا آنکه در خانه باشد ، زیرا فقط لباسی که او را می پوشاند می تواند از خیره شدن چشمها به سوی او مانع شود . )) (38)

 

 

 

حجاب در نگاه روشنفکران لائیک  

 

 

در نگاه برخی از روشنفکران لائیک حجاب به ویژه چادر، سنتی ماقبل اسلامی و درباری است که فقط مناسبات پدر سالار و کنترل زنان و ممانعت از خروج آنان از چارچوبهای مردسالارانه قرار گرفته است. برای مثال گفته می شود چادری که امروز به نام اسلام به زور بر زنان تحمیل می شودهم زمان با شکل گیری اولین جوامع پدر سالار در بین النهرین یعنی قرنها پیش از ظهور اسلام به وجود آمده . اما این نظر، این گروه را بدین نتیجه گیری سوق می دهد که رفع حجاب و کنار نهادن چادر قدیمی ضروری در ورود زن ایرانی به عرصه اجتماع و باز تعریف از جایگاه زن و مناسبات جنسی است .

همان طور که در این جملات اشاره شده است ، حجاب ازقرون پیش در میان زنان در فرهنگ ها و ادیان مختلف وجود داشته است . این مسئله میتواند تا حدودی نشان گر فطری بودن حجاب باشد و به علاوه استقبال زنان از حجاب به مثابه ی حریمی پاک و مقدس است.  از آن روست که امنیت اجتماعی آنان را تامین می نماید . بنا براین گرچه ممکن است گونه هایی از حجاب در بر خی از جوامع پیشین مورد سوء استفاده ی مردان قرارگرفته باشد ، اما این مساله خدشه ای بر حکمت و فلسفه و ارزش حجاب وارد نمیسازد.

آنچه به عنوان فلسفه ی حجاب در ادیان الهی دنبال شده است تامین عزت و کرامت زن و پیشگیری از آزارهای جنبی و ناامنی های اجتماعی و اخلاقی است .

حضور زنان مسلمان ایران در عرصه های گوناگون اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی به خو بی نمایانگر آ ن است که حجاب نه تنها فضای حرکت و تنفس اجتماعی ، فرهنگی ،اقتصادی و ظرفیت رشد و تحرک آنان را محدود نمی نما ید بلکه با حذف جاذبه های جنسی و نگرش های جنسیتی درروابط اجتماعی زن را به عنوان عنصر انسانی و متعالی در فعا لیت های اجتماعی مشارکت میدهد .

اگر منظور گرو هی از روشنفکران از رفع محدودیت برای زنان مسلمان ، حضور آنان درکنار مردان در همه ی مشاغل سنگین و طاقت فرسا بدون وجود حریم ها و حرمت هاست ، این گونه محدودیت ها از نظر عقل و شرع امری منطقی و به نفع زنان است .چنان که بعضی از اندیشمندان و مصلحان غربی هم اکنون بر آن اذعان مینمایند .ضمنا باید توجه داشت که این گونه محدودیت ها ی شغلی و اجتماعی نیز ناشی از التزام حجاب نیست بلکه مبنی بر وضعیت جسمی ، روحی و روانی زنان است .(39)

 

 
  رقابت جنسی میان زنان

 

 

 

 

رقابت جنسی میان زنان به همراه بازار سکس پدیدار شد. بازار سکس نیز در کنار بازار کالا پدید آمد که جزئی از آن بازار است و بازار کالا با جامعه طبقاتی به وجود آمد. با گسترش بازار کالا معیار زیبایی زنانه اندک اندک از طبیعی به ساختگی یا زیبایی مد روز دگرگون شد و رقابت جنسی در کنار شکل ظاهری زیبایی گسترش یافت که در جامعه امروزی به اوج خود رسیده است . در دورانهای نخستین داد و ستد پایاپای زنان  با گله گاو و گوسفند و گله های گاو و گوسفند با زنان وجود داشت. تندرستی و زیبایی طبیعی یک زن به قیمت او می ا فزود، درست همان طور که گله های زیبا و سالم سودآور بودند . هر دو برای تولید و جامعه کشاورزی سودمند بودندو تندرست ترین و سالمترین گونه ها از کارکرد بهتری برخوردار بودند .

رقابت جنسی در میان زنان به همراه رقابت برای انباشت دارایی آغاز شد . البته در روزهای نخستین انباشت دارایی و رقابت  بر آن سایه افکنده بود ولی کم کم این خریداران زنان بودند که با یکدیگر برای به دست آوردن زیباترین زنان رقابت می کردند وخود زنان در شمار دارایی سکسی و کالا بودند. (40)

اتهام غربیها علیه ملل مشرق زمین و استفاده ابزاری آنها از زنان

یکی از اتهامهای تاریخی غربیها علیه ملل مشرق زمین به ویژه ملل مسلمان این است که زنان در چنین جوامعی شان نازلی داشته و یا اساسا از هیچ شان و موقعیتی برخوردار نیستند .این عده با برشمردن شواهد تاریخی از رفتار پادشاهان و خلفای مسلمان و ایجاد حرمسراهای بزرگ و تمایل شهوانی مفرط زمامدارن و تصاحب زنان و خارج ساختن آنان از دست شوهرانشان و مواردی دیگر این رفتار را زاییده و معلول دیدگاهها و نگرش اسلام به زن دانسته و در این راستا تبلیغات حساب شده ای را علیه دیانت اسلامی به راه انداخته اند.

از طرفی شکل گیری جریانات فیمینیستی متاثر از غرب در کشورهای اسلامی موجب گردید تا احکام شریعت هر از گاهی مورد تعرض افراد مغرض قرار گیرد که بی مهابا به مقررات دینی درباره زن حمله کرده و آنها را مورد طعنه و تمسخر قرار می دهند اکثر کارشناسان غربی همیشه به موضوع زن به عنوان نقطه ضعف در شریعت اسلامی نگریسته و رفتار خلفا و پادشاهان را به عنوان تبلوری از آزادی عمل شریعت مردان و به ویژه توانگران و پادشاهان دانسته و برای این امر شواهدی اقامه کردند و صحنه را طوری طراحی کردند که گویا راه گریزی از رد این واقعیتها وجود ندارد. بدون اینکه بخواهیم از عملکرد حکمرانان مستبد و جاه طلب و عشرت دوست به ظاهر مسلمان دفاع کنیم و یا عملکرد آنها را توجیه کنیم می خواهیم که به وضعیت امور زنان در دنیای غرب اشاره کنیم و این نکته را توضیح دهیم که آیا در رفتاری که با زنان غربی اعمال می شود تفاوتی با حکمرانان مشرق زمین وجود دارد ؟

رفتار شهوت مدارانه حکمرانان مسلمان هیچ ربطی به اسلام ندارد. آنچه که حکمرانان در جوامع اسلامی انجام داده اند بر اساس حس شهوت طلبی و ارضاء حس جنسی خود بوده است .در آیات قرآن خداواند انسانها را چه زن و چه مرد از شهوات جنسی خود برحذر داشته و از مومنین و مومنات سخن به میان می آ.ورد و همیشه مدافع حقوق زنان می باشد. با این حال وجود زمینه سوء استفاده حکمرانان از مقررات شریعت در جهت دستیابی به مقاصد و انحرافهای خاص شهوانی موجب شکل گیری دیدگاه خاصی نزد شرق شناسان درباره جایگاه زن در اسلام شده است. اما آنچه که امروز در جهان غرب رخ می دهد در واقع بردگی نوین و تمام عیار زنان است. در این بردگی زنان در قالبهای محترمانه و به ظاهر متمدنانه به انجام کارهایی وادار می شوند که جز از بردگان برنمی آید. این وضعیت امروزه جزء ویژگیهای غربیها محسوب می شود. خود غربیها و به ویژه دوایر دینی و مذهبیشان نسبت به گسترش سایه سکس و مفاسد اخلاقی نظیر روابط نامشروع و

هم جنس بازی و سقط جنین و شیوع و رواج عادتهای ناپسند اخلاقی در فضای جامعه و به ویژه نسل جوان نگران هستند . امروزه در غرب از زنان در همه عرصه ها استفاده ابزاری می شود از تبلیغ مصرف مشروبات الکلی گرفته تا چگونگی برش هویج . به طور کلی باید تاکید کرد که استفاده ابزاری از زنان در فرهنگ غرب امری مذموم و ناپسند تلقی نمی شود بلکه چنین استفاده ای را در راستای بهره برداری و بهره وری  از موجودیت زن در جهت ارتقا بخشیدن به وضعیت اقتصادی و ... می دانند و به همین دلیل کثرت سوء استفاده از زنان در تبلیغات همه گیر معرف فرهنگی مادی گرایانه است که تمدن غرب را به طور کامل احاطه کرده و آنها را در لبه پرتگاه قرار داده است (41)

 

 

عشق در دنیای غرب

 

امروزه یکی از خلاهایی که در دنیای اروپا و آمریکا وجود دارد ، خلا عشق است. در کلمات دانشمندان اروپایی این نکته زیاد به چشم می خورد که اولین قربانی آزادی بی بندو باری امروز زنان و مردان ، عشق و شور و احساسات بسیار شدید  عالی است.(34) درجهان امروز هرگز عشقهایی مانند لیلی و مجنون و خسرو و شیرین نمو نمی کند . از این داستانها می توان فهمید  که زن با نگه داشتن خویش از دسترسی مرد تا کجا پای خود را بالا میبرد و تا چه حد سر نیاز مرد را به آستان خود فرو می آورد. (42)

 

 
  مردان و پرخاشگری

 

 

 

 

 

مردان وقتی خشمگین می شوند مشکل است که خود را کنترل کنند. بعضی مواقع ترس عامل تحریک خشونت است . پنجاه درصد از قتلها در آمریکا به خاطر جر و بحث های بین مردان صورت می گیرد . یک مرد واقعی در چنین مواقعی در حضور دوستان یا آشنایان نباید تسلیم شود. علتها اغلب بی اهمیت و حزئی است: یک توهین لفظی یا یک تنه زدن ساده کافی است که جنجالی خونین برانگیزد. خشونت در بیشتر جوامع به عنوان یک رفتار مردانه بسیار ارزشمند ارزیابی می شود!!!!!!

مردان قبائل بدوی جنگلی در آمازون وقتی انسانهای دیگری را می کشتند ، زنان و کودکان بسیاری را به اسارت می گیرند. در اینجا خشونت با بی رحمترین، وحشیانه ترین شکل خود پاداش داده می شود اما طبیعتا خشونت می تواند در ضعیف ترین شکل نیز صورت گیرد.امروزه نیز می توان در بعضی از شرکتها که مدیریت قاطع و جدی حاکم است بی توجهی و بی مبالاتی افراد را با پیش بردن مقاصد از طریق خشونت مشاهده کرد که این مساله غیر قابل انکار است.

بسیاری از زنان به دنبال یک حامی و محافظ می گردند . مطمئنا یکی از دلایلی که ترجیح می دهند مردان قویتر را به عنوان همراه برگزینند همین است.(43)

کره زمین برای زنان امن نیست

خشونتعلیه زنان به هیچ وجه خاص جوامع عقب مانده نیست. در پیشرفته ترین کشورهای جهان ،زنان و کودکان از تبعات و عوارض ناشی از خشونت به خصوص در زندگی خانوادگی رنج می برندوآزارهای جسمی و جنسی و روانی نه تنها تندرستی ، سلامت، عقل، تعادل عاطفی و روانی آنها را به خطر می اندازد بلکه جامعه را متضرر می سازد.

بهایی که بابت این صدمات پرداخت می شود، دولتها را با مشکلات گوناگون اقتصادی، فرهنگی و خدماتی درگیر می کند و در بسیاری از موارد دولتها قادر نیستند این بهای سنگین را بپردازند. در نتیجه این جنگ ادامه می یابد و پدیده خشونت تشدید و تقویت می شود.

در حالی که با اجرای برنامه های دقیق و آینده نگر برای مهار خشونت علیه زنان در دراز مدت می توان مبارزه کرد خشونت علیه زنان امری است جهانی زیرا :

ü                              30 تا 35 درصد زنان آمریکایی مورد آزار جسمی شوهران خود قرار می گیرند

ü                              15 تا 25 درصد زنان آمریکایی به هنگام بارداری نیز مورد آزار جسمی شوهران خود قرار می گیرند.

ü                              طبق گزارش F.B.I در سال 1992 م در آمریکا از هر ده قربانی زن، سه نفر یا شوهر یا دوست پسر خود کشته شده اند.

ü                              21 تا 30 درصد زنان  در آمریکا حداقل یکبار در طول زندگی مشترک مورد هجوم و آزار جسمی قرار می گیرند

ü                              در کلمبیا بیش از 20 درصد زنان مورد آزار لفظی یا روانی شوهرانشان قرار می گیرند.

ü                              در شیلی 63 درصد زنان مورد آزار جسمی قرار می گیرند.

ü                              41 درصد از زنان هند بر اثر آزار جسمی همسران خود دست به خودکشی می زنند.

ü                              42 درصد از زنان کنیا به طور مرتب مورد آزار فیزیکی همسران خود قرار می گیرند.

ü                              62 درصد مقتولان زن در سال 1987 م در کانادا توسط شوهران خود کشته شده اند.

ü                              در بنگلادش بیش از 50 درصد قتلها ناشی از خشونت مردان است.

نظر به اینکه خشونت علیه زنان در خانواده مسئله ای جهانی است، بازتاب آزار زنان در مجامع بین المللی نیز وسیع بوده است. در چهارمین کنفرانس حقوق بشر در وین خشونت علیه زنان یکی از شیوه های دارای الویت برای بررسی در کنفرانس تشخیص داده شد و این نکته مهم مورد تاکید قرار گرفت :

(( خشونت جسم ، روان آزاری زنان را تهدید می کند زیرا مردان در اعمال خشونت نقش اصلی را دارند.))

شرکت کنندگان در چهارمین کنفرانس حقوق بشر تاکید کردند که قضات، دفاتر پلیس، دفاتروکالت، کانونهای حمایت از خانواده، معلمان، پدران و به طور کلی حامیان زنان باید ریشه های فرهنگی همسرآزاری را بررسی کنند. همچنین آنها اعلام کردند که نگرش مردان نسبت به زنان را باید تغییر داد و زنان نیز باید به مردان یاری رسانند تا در برداشتهای خود نسبت به جنس زن تجدید نظر کنند. بد نیست به مطلبی اشاره داشته باشیم که چندی پیش در مجله اشپیگل به چاپ رسید. ( حدود 45 هزار زن آلمانی در سال در کشور آلمان از خانه های خود فرار می کنند زیرا از سوی همسران خود مورد ضرب و شتم قرار می گیرند. اکثر این زنان چنین مشکلاتی را سالهاست که به دوش می کشند ولی به خود جرات نمی دهند درباره این مساله با کسی صحبت کنند. هر روز پزشکان بخش اورژانس شاهد زنان مجروح و صدمه دیده هستند البته این زنان کمتر حاضر به بیان درد دل خود می باشند. (44)

علل اصلی خشونت :

دکتر استفان بروکینگ در رابطه با علل اصلی خشونت می گوید : در اروپا و آمریکا مصرف مواد مخدر در گونه ها و روشهای مختلف و مصرف مشروبات الکلی سبب اختلال روانی  مرد می شود و به این خاطر زن مورد ضرب و شتم وآزارهای جسمی و جنسی قرار می گیرد.

هر روزه  در روزنامه ها و رسانه های ایالات مختلف آمریکا درباره خشونت مردان علیه زنان و خطرات آن مطالبی نوشته شده است .

 چندی پیش در ایالت کالیفرنیا، مردی باعث مرگ همسرش شد به این روش که مرد با سیخ داغ تمام بدن همسرش را داغ کرد و سپس او را آتش زد و بعد خود را به پلیس معرفی کرد یا اینکه مردی به مدت یکماه همسرش را در کمد زندانی کرده بود و پس از یکماه همسایه ها با جسد زنی در کمد مواجه شدند.

البته قوانین امنیتی و حقوقی در این کشورها وجود دارد اما این موارد آنقدر زیاد هستند و مردان آنقدر قدرتمند می باشند که زنان در بسیاری از مواقع جرات بازگویی آنها را به پلیس ندارند .

در اسپانیا بسیاری از زنان مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و خانه را ترک می کنند اما به این دلیل که هیچ محلی برای زندگی و یا در آمدی برای ادامه زندگی ندارند مجبور به بازگشت هستند در فرنگ اسپانیایی مرد سالاری حکمفرما است . اینها همه نمونه هایی ازخشونت مردان علیه زنان می باشد.(44)

روز جهانی منع خشونت

این روز برای اولین بار در سال 1981 از طرف زنان آمریکای جنوبی در جزایر کارائیب اعلام شد به این وسیله آنها می خواستند از سه خواهری یاد کنند که دزدیده شده  و مورد تجاوز قرار گرفته و به نحو دلخراشی کشته شدند . آنها این واقعه را به عنوان سمبل خشونت علیه زنان برگزیدند . از سال 1981 این روز از طرف سازمان ملل متحد به عنوان روز منع خشونت علیه زنان نامگذاری شده است.

پیامهای کوفی عنان و صندوق زنان سازمان ملل به این مضمون ها است : (( مبارزه با خشونت علیه زنان اولویت برتر جهانی است .))، (( باید هر چه زودتر به این ننگ بزرگ پایان دهیم )) و یا (( اعمال خشونت علیه زنان نه تنها چالشی فوری فراروی همگان است بلکه این خشونتها ابعاد مرگبار آلودگی به بیماری ایدز را به همراه دارد.))

از طرفی مدیر اجرایی صندوق زنان  سازمان ملل می گوید : (( ریشه کن کردن خشونت علیه زنان یک اولویت مهم جهانی است نه یک برنامه عادی ، ما معتقدیم هر گونه خشونت علیه زنان باید برطرف شود . خشونت علیه زنان در عصر ما در حال افزایش است و ما نه تنها در گوشه و کنار خیابانها شاهد این خشونتها هستیم بلکه در چهار دیواری خانه ها نیز این خشونتها وجود دارد . ))

طی سالهای1983تا2000 زنان شاغل آمریکایی تلاشهای زیادی برای گرفتن حقوقشان ، ایجاد مساوات و برابری میان زن و مرد کردند اما نتیجه ای نگرفتند . در این کشور که همواره زنان نسبت به مردان حقوق کمتری می گیرند در حالی که به همان اندازه و با همان موقعیت شغلی کار می کنند به هر حال تا کنون با همه اعتراضات هیچ حمایتی از آنان صورت نگرفته است .

در اروپا و آمریکا بسیاری از زنان از همان شب اول ازدواج با خشونت فیزیکی همسرانشان روبرو می شوند. در این باره جامعه شناسان می گویند مصرف مشروبات الکلی و مست بودن مرد یکی از دلایل خشونت علیه زنان است . بیشتر آمارها نشان می دهد که مردان از همان هفته اول در بیشتر خانواده ها نسبت به زنان خشونت خود را ابراز می کنند .(44)

 

 
  هالیوود خشونت علیه زنان را رواج  داد

 

 

 

 

پاتریک استوارت بازیگر فیلم های علمی – تخیلی و فیلم معروف پیشتازان فضا هالیوود را به ترویج خشونت علیه زنان متهم کرد .

به گزارش B.B.C پاتریک استوارت که در کنفرانسی در ((محکومیت خشونت علیه زنان )) سخن می گفت افزود : (( پیام بسیاری از فیلم های هالیوود ترویج خشونت علیه زنان و مردان است . آنها زنان را به تصویر میکشند که تنها هنر شان ازار و کشتن زنان دیگر است . وی افزود که اگر هر کدام از ما در اعتراض به این روند کوتاهی کنیم در عواقب آن شریک خواهیم بود .))

این رویکرد البته منحصر به ستارگان زن نیست و در این مسیر هالیوود ستارگان مردش را نیز از عناصر و صفات ویژه شان همچون تعصب ، صداقت ، رفاقت و یکرنگی تهی شده و با صفات جایگزینی چون سردی ، خاموشی ، سنگدلی وبالاخره خشونت بی دلیل آراسته اند .

البته این نگاه یکسویه هالیوود به زن و گزینش ترفندهای جذبه ای ، بی پاسخ نمانده و در مقاطع مختلفی با اعتراض های لفظی و عملی رویا رو شده. این اعتراضها حتی تا آنجا پیش رفت که اثاری فیمینیستی در پاسخ به این نگاه یکسویه هالیوود ساخته و رداخته شدند . از جمله فیلمی مانند ((تلماو لوئیز))

تا جایی که فیلم ، با پایانی سمبلیک ، بر اتحاد زنان علیه دشمنان مشترکشان در جامعه مرد سالار ، تاکید ویژه می کند .

جنگ اقتصادی علیه زنان :

آماری که در سال 1980 به مناسبت کنفرانس زنان در کپنهاک تقدیم سازمان ملل شد امروز هم به اعتبار خود باقی است.

بین دو سوم تا سه چهارم کار در کل دنیا توسط زنان انجام می شود ضمنا آنها 45 درصد از غذای دنیا را نیز فراهم می کنند در حالی که فقط 10 درصد از درآمد جهان و یک درصد از دارایی جهان به زنها تعلق می گیرد و قسمتی از این یک درصد به مردان تعلق دارد که برای فرار از دادن مالیات به اسم آنها کرده اند.

پس از پایان کنفرانس دهه سازمان ملل برای زنان که در سال 1985 گزارش تهیه شده درباره موقعیت زنان در سراسر دنیا نتیجه گرفت که زنان در ده سال به پیشرفتهایی در زمینه آموزش و پرورش ، بهداشت ، امور اقتصادی، استخدامی و سیاسی نائل آمدند . اما هنوز بالاترین مسولیتها به عهده زنان و بالاترین قدرتها در اختیار مردان است. درگزارش ذکر شده 35 درصد از زنان اروپایی برای دستمزد کار می کنند. در آفریقا زنان 75 درصد از کارهای کشاورزی را انجام می دهند علاوه بر آن وظیفه آوردن آب، هیزم، نظافت، آشپزی و نگهداری از بچه ها به عهده آنها است ؛ برای نمونه در مالاوی  زنان به میزان مردان در کشت پنبه و انجام کارهای منزل کمک می کنند اما در کشت و جمع آوری غلات دو برابر مردان کار می کنند،با این حال زنان جزو نیروی کار محسوب نمی شوند چون یا برای کاری که می کنند مزدی دریافت نمی کنند، یا مردان مزد آنهارا دریافت می کنند .

زنان کشاورز در آفریقا و هندوستان پرکارترین زنان دنیا هستند آنها روزی ده تا پانزده ساعت کار می کنند که کارهای گوناگونی را شامل می شود . بررسیهای انجام شده نشان  می دهد در مواردی که زنان ممر درآمدی دارند یا حقوقی دریافت می کنند سطح تغذیه و رفاه کودکان پیشرفت محسوسی دارد . زنان هندی برای نمونه پیوسته 95 درصد از درآمد خود را فرزندانشان می کنند. هندیها ضرب المثلی دارند که می گوید: (( یک پنی برای یک زن مثل یک پنی برای خانواده است و یک پنی برای مرد مثل یک پنی برای خودش است .))

زنها با تمام مسوولیت پذیری و ارائه خدمات در خور توجه هنوز هم تقریبا از مشاغلی مانند مدیریت محروم هستند در بنگلادش و اندونزی یک درصد از این پستها به زنها اختصاص دارد ، در نروژ و اسپانیا نسبت مدیران مرد به زن سه به یک است . درآمریکا زنان کمتر از یک درصد شغلهای رده های بسیار بالای مدیریت شرکتها و سه درصد از پنج شغل زیر مدیر عاملی را در هزار شرکت  به عهده دارند.

زنها در حال حاضر کمتر از 75 درصد از مبلغی که مردها بابت همان شغل می گیرند، دریافت می کنند . شغل مردان همیشه پردرآمدتر ازشغل زنان است در نتیجه خانواده بدون مرد محکوم به فقر است زیرا زنان به طور اجتناب ناپذیری درآمد پایین دارند و این سبب بروز مشکلات در کانون خانواده می شود و مردان همیشه خود را قدرت برتر دانسته و زن را موجودی وابسته به خود می دانند.(45)

جنگ سیاسی علیه زنان :

تاریخ نویسان، آتن قدیم را جایگاه دموکراسی می دانند چون اولین دولتی بود که با استقرار سیستمی به همه شهروندان حق رای داد . ولی فقط 6 درصد از جمعیت آتن شهروند بودند !!!!!!!

زنان و بردگان شهروند محسوب نمی شدند در قانون زنان را نزدیک به بردگان به حساب می آوردند.

قانون دمکراتیک یعنی اداره کشور توسط مردم یا شهروندان یک کشور ، در حالی که هرگز تا قرن اخیر زنان به عنوان شهروند به حساب نمی آمدند .

در هند بیشتر از همه کشورها زنان پستهای بالای سیاسی دارند برای اینکه طبق سنتهای دیرینه قدرت در دست طبقه ممتازی است که از طریق خون به هم ارتباط پیدا می کنند.

در سال 1990 درصد زنان که در مجلس عوام پارلمان هند عضویت داشتند از زنان نماینده مجلس آمریکا بیشتر بودند البته هم اکنون نمایندگان در بسیاری از کشورهای صنعتی از جمله آمریکا تحصیلات عالی داشته و می توانند در رشته های گوناگونی خدمت کنند . اما باز هم مردان رده بالای چون تمایلی به پیشرفت آنها ندارند، به ندرت آنها را در پستهای بالا قرار می دهند .

یکی از راههای حذف کردن زنان از زندگی سیاسی از بین بردن شواهدی است که نشان می دهد زنان در امور اجتماعی شرکت داشته اند. مردان اغلب سعی دارند پروژه هایی که توسط زنان اعمال شده به خود اختصاص دهند یا آنها را به مردان لقب دهند. تاریخ نویسان مرد به طور دسته جمعی و در جبهه ای واحد زنها را از تمام وقایع تاریخی حذف کرده اند .

تعداد کمی از افراد از تعداد زیاد حکمرانان، فلاسفه، دانشمندا، هنرمندان، نویسندگان و مخترعین زن اطلاعاتی در دست دارند اگر چه تعدادی از این زنان فوق العاده صاحب نفوذ بودند و برخی به دانش و رفاه بشری کمکهای ذیقیمتی کردند.(46)

جنگ علیه زنان در مقام مادری :

با قبول این اصل که همه باید در چهار چوب خانواده زندگی کنند، مردها نمی توانند این باور را القاء کنند که زنان شخصا مقام مادری را پذیرفته اند چون به آنها رضایت و خشنودی می دهد و در قبال آنها نه جامعه و نه مردها مسولیتی ندارند. مردان طوری برخورد می کنند که گویی ادامه نسل بشر هیچگاه یک نیاز اصلی برای کلیه ابناء بشر نبوده و گویی تولید مثل و حفظ و بقاء جامعه کوششی نمی خواهد وچیزی است که خود به خود صورت می گیرد. این باور توسط دولتهای سوسیالیستی و سرمایه داری تایید میشود . زبان مردها در اینباره نشان می دهد که برخلاف زنها که مادر بودن برایشان جنبه عاطفی دارد برای آنها تولید مثل جنبه اقتصادی دارد (47)

جنگ علیه زنان در آثار هنری:

طرفداران تساوی حقوق مرد و زن به کارهای نقاشی ویل دوکینینگ ، پیکاسو یا تصاویر دختران کوچک بالتوس اشاره می کند اما تجزیه تحلیل یک طرفدار حقوق زن از هنر به دلیل اینکه ذاتا به آزادی بیان معتقد هستند غیر ممکن است . هنرمندان زن را سوژه آثار خود قرار می دهند و نسبت به آن احساس مالکیت می کنند . چه آثار آنها بازتابی از نفرت نسبت به زن باشد و چه از زن ایده آلی بسازند و چه اثر آنها احساس برانگیز باشد یا برتری جوئی سردی را القاء کند.

همه به طور ضمنی واقعیت خود مختاری زن را مورد حمله قرار می دهند . هنرمندان مختار هستند با هر دیدی که مایلند به زن نگاه کنند. ژروم روبینزآزاد بود باله ای خلق کند که در آن زنها به صورت حشره دل و روده دو مرد را بیرون می آوردند. همه آثار هنری زن را به صورت موجودی تهدید کننده نشان می هند که این نشانه نمایانگر وحشت مردها از زنان می باشد جای تعجب نیست! مردی که در همه جنبه های زندگی زن را تحت انقیاد خود در آورده از تلافی او وحشت دارد .

مجسمه سازان مدرن زنها را با سرهای توخالی نشان می دهند مارتین فرنچ می گوید : (( در بازدید از نمایشگاهها و موزه ها احساس کردم مورد حمله هنر مجسمه سازی قرن بیستم قرار گرفتم هنری که در آن اجزاء بدن زن به طور اغراق آمیزی بزرگ نشان داده شده است گویی مجسمه های قرن اخیر می خواهند پیکرتراشیهایی که از بدن زن در دوران قبل از تاریخ شده مورد تمسخر و تقبیح قرار دهند. ))

چیزی که نمی توان در آثار هنری منکر شد نفرت مردان از زنان است. زنانی که این رفتار را تجزیه  و تحلیل می کنند معمولا محکوم به ترسیدن از جنس مرد می شوند . جامعه ای که مغرور از احساس منفی داشتن نسبت به شکل و مجسمه زن است، در مقابل نسبت به هرگونه حمله زنان به ارزشها، رفتار و تصاویر مردان خرده می گیرد .

تحقیر زنان در آثار هنری و کارهای تبلیغاتی بر تصاویر سینمایی حاکم است . زنها در فیلمهای سینمایی چنان پست شمرده می شوند که منتقد سینمایی نیویورک تایمز که زیاد هم طرفدار تساوی حقوق زن و مرد نیست صدای اعتراضش برخاسته و بی بند و باری بعضی از هنرپیشه ها نسبت به امور جنسی نظری مادونا در فیلم دیک ترسی و چند هنرپیشه دیگر اعتراض می کند.

پرفروش ترین فیلم 1990 به نام (( زن زیبا  )) داستان سیندرلا، درباره یک زن روسپی است . آگهی های تبلیغ فیلم معمولا هنرپیشه اول زن را تقریبا لخت نشان می دهد اگرچه در خود فیلم آنطور هم ظاهر نشود.

در فیلمهای خشونت آمیز آمریکایی تجاوز یا حمله به زن از ضروریات فیلم محسوب می شود. (48)

 

 

 
  اسلام تضمین کننده امنیت زنان

 

 

 

 

 

اسلام با وجود قائل شدن مرزهایی بین زن و مرد در رعایت پوشش برای زن باعث برقراری امنیت فردی و اجتماعی زن در جامعه ، کمک به حفظ سلامت جامعه توسط زن، کمک به حفظ نظام خانواده و گرمی آن توسط زن می شود.

قرآن کریم به اتفاق دوست و دشمن احیاء  کننده حقوق زن است . مخالفان لااقل این اندازه اعتراف دارند که قرآن در عصر نزولش گامهای بلندی به سود زن و حقوق انسانی زن برداشته است و در این میان مرد را فراموش نکرده است .

به عبارتی دیگر قرآن زن را همانگونه دیده که در طبیعت است از این رو هماهنگی کامل میان فرمانهای قرآن و فرمانهای طبیعت برقرار است، زن درقرآن همان زن درطبیعت است . این دو کتاب بزرگ الهی یکی تکوینی و دیگری تدوینی یا یکدیگر منطبقند و اگر در احقاق حقوق زنان در اسلام کار مفید و تازه ای صورت گرفته باشد توضیح این انطباق یا هماهنگی است . (49)

 

 
  سخنان بزرگان اسلام در مورد زن

 

 

 

 

ü                              زنان پیشتاز در دین بودند ( اولین زنی که قبل از همه مردان به پیامبر اسلام ایمان آورد و با جان و مال از او حمایت کرد حضرت خدیجه(س)بود).(50)

ü                              انسانها بعضی مظهر خشونت حق تعالی هستند و در میدان کارزار مشغول جنگ و ستیز با کفار هستند و بعضی دیگر مظهر رأفت حق اند آنها پشت جبهه را اداره می کنند در 8 سال دفاع مقدس زنها نقش مهمی داشتند.(51)

ü                              زن ها در پیشبرد مسائل نظامی در صدر اسلام همچون اباذر و مالک اشتر بودند . (52)

ü                              آفرینش زن و مرد از یک گوهر است و همه زنان و مردان مبدأ فاعلی واحد داشته، چه اینکه مبدأ فاعلی همه آنها خدای یگانه و یکتاست و هیچ مزیتی برای مرد نسبت به زن در اصل آفرینش نیست . (53)

ü                              نگرش اسلام به زن و تنظیم حقوق او و اینکه حیثیت او جنبه حق الله دارد نه حق الناس و هتک حرمت او برای احدی روا نیست و همگان موظف به پاسداری از مقام زن اند و این امر در خلال احکام دینی مشهود است.(54)

ü                              اینکه زن زودتر گریه می کند به خاطر آن است که دستگاه پذیرش او عاطفی تر است و مهم ترین راه تقرب به خدا راه ذکر است که انعطاف پذیری مقدمه اوست . (55)

ü                              مهم ترین سرمایه زن انعطاف پذیری، مناجات با خداست. اگر این معارف عرضه بشود و زنها بفهمند و به آنها عمل کنند آنگاه می دانند که این ذخیره الهی به نام گریه را کجا مصرف کنند (55)

ü                              زنها در بخش قلب، دل و گرایش و جذبه موفق تر از مردانند . لذا مناجات در زنها بیشتر از مردها اثر می کندو موعظه درزن بیش از مرد اثر می کند . (56)

ü                              زن مظهر رأفت حق است (56)

ü                              پیامبر اسلام (ص) می فرماید : گرامی نمی دارد زنان را جز انسان بزرگوار و توهین نمی کند به آنان مگر آدم پست  (57)

ü                              حضرت علی (ع) می فرماید : زن ریحانه است این گل را نباید رها کرد این گل فقط باید  به دست باغبان باشد ، جمال برای زنان سرمایه است و زکات جمال همان عفاف است (58)

ü                              حجاب مصونیت است نه محدودیت. (59)

ü                              زن با خودداری و خویشتن داریهای ظریفانه خود نه تنها شخصیت خود را حفظ می کند بلکه به مرد نیز شخصیت می دهد (59)

ü                              زن مربی جامعه است .از دامن زن مرد به معراج می رود (60)

ü            به درستی که خدای متعال بر زنان و دختران مهربانتر از مردان است (61)

 

 
  سخنان غربی ها در مورد زن

 

 

 

 

در میان گفتار مردم غرب مطالبی به چشم می خوردکه شگفت انگیز است . از جمله گفته اند :

ü                              زن باید از اینکه زن هست شرمسار باشد .

ü                              زن، همان موجودی است که گیسوان بلند و عقل کوتاه دارد.

ü                              زن برزخ میان انسان و حیوان است.

ü                              مردی که زن می گیرد مثل کسی است که میمون می پروراند.

ü                              زنان دام شیطانند.

ü                              زن شکل فرشته ، قلب افعی و شعور خر را دارد.

ü                              کا ری که شیطان  از پس آن بر نیاید زن انجام می هد .

ü                              برای زن ، الاغ و گردو ، دست قوی لازم است.

ü                              سه چیز شر هستند : زن ، آتش و طوفان

ü                              شیطان به گرد زن نمی رسد.

ü                              حقوق زن در اروپا در گذشته حتی بهترین زنان دنده ای از شیطان دارند .(62)

 

 

در قرن بیستم برای اولین بار مسئله حقوق زن در برابر مرد مطرح شد . انگلستان که قدیمیترین کشور دموکراسی به شمار می رود ، در اوایل قرن بیستم برای زن و مرد حقوق مساوی قائل شد .

در کشور فرانسه ژنرال دوگل قانونی گذاشت که زن تا حدودی می توانست صاحب اموال خود باشد هر چند هنوز هم نمی توانند بدون امضای شوهر استقلال مالی داشته باشند .(63)

نهضت حقوق بشر      آزادی دزوغین زن +انجام کارهای سخت  

 

 

در دنیای غرب از قرن هفدهم به بعد پا به پای نهضتهای علمی و فلسفی نهضتی در زمینه مسائل اجتماعی به نام حقوق بشر صورت گرفت . نویسندگان و متفکران قرن 17 و 18 افکار خویش را  درباره حقوق طبیعی و فطری وغیر قابل سلب بشر با پشتکار قابل تحسین در میان مردم پخش کردند. ژان ژاک روسو و ولترمنتیسکو از این گروه نویسندگان و متفکرانند . این گروه حق عظیمی بر جامعه بشریت دارند شاید بتوان ادعا کرد که حق اینها بر جامعه بشریت از حق مخترعان و مکتشفان بزرگ کمتر نیست.

اصل اساسی مورد توجه این گروه این نکته بود که انسان بالفطره به فرمان خلقت و طبیعت، واجد یک سلسله حقوق و آزادیها است که هیچ گروه و فردی نمی تواند از او سلب کند. حتی خود صاحب حق نیز نمی تواند به میل و اراده خودآنها رابه غیر منتقل نماید و خود را از اینها عریان و منصرف سازد و همه مردم اعم از حاکم و محکوم ، سفید و سیاه، ثروتمند و مستمند در این حقوق و آزادیها با یکدیگر متساوی و برابرند. این نهضت فکری و اجتماعی اولین بار در انگلستان و بعد آمریکا و بعد در فرانسه به صورت انقلابها و تغییر نظامها و امضای اعلامیه ها بروز نمود و به تدریج به نقاط دیگر سرایت کرد.

در قرن 19 آنچه درباره حقوق انسانها گفته شد و یا عملا اقدامی صورت گرفته مربوط است به حقوق ملتها در برابر دولتها و یا حقوق طبقه کارگر. اما در قرن 20 مسئله حقوق زن در برابر مرد مطرح شدو برای اولین بار در اعلامیه جهانی حقوق بشر که پس از جنگ جهانی دوم در سال 1948 میلادی از طرف سازمان ملل متحد منتشر گشت تساوی حقوق زن و مرد صریحا اعلام شد .

در همه نهضتهای غرب از قرن 17 تا قرن حاضر  محور اصلی دو چیز بود: آزادی و تساوی .

نظر به اینکه نهضت حقوق زن در غرب دنباله سایر نهضتها بود در این مورد نیز جز درباره آزادی و تساوی سخن نرفت.پیشگامان این نهضت مدعی شدند که حقوق بشر بدون آزادی زن بی معنی است و به علاوه همه مشکلات خانوادگی ناشی از عدم آزادی زن و عدم تساوی حقوق او با مرد است. همه ی سخن ها دور این مطلب دور زد که زن با مرد در انسانیت شریک است و یک انسان تمام عیار است پس باید از از حقوق فطری و غیر قابل سلب بشر مانند مرد و برابر با او  برخوردار باشد.  این نهضت شاید برخی بدبختی ها را از زن گرفت ولی بدبختی ها و بیچارگی های دیگری را برای او به ارمغان آورد .

زن اوایل قرن بیستم ازسا ده ترین و پیش پا افتاده ترین  حقوق محروم بود و تنها در اواخر قرن بود که غربیها به فکر جبران مافات افتادند و چون این نهضت را دنباله نهضتهای دیگر می دانستند همه معجزه ها را از آزادی و تساوی خواستند غافل از اینکه تساوی آزادی مربوط است به رابطه انسانها با یکدیگر، ازآن جهت که زن  مانند هر انسان دیگری آزاد آفریده شده است و از حقوق مسا وی بهره مند است ولی زن انسانی است با چگو نگی های خاص و مرد انسانی با چگونگی های دیگر .

سرمایه داران از این نهضت سوء استفاده کردند آنها برای اینکه زن را از خانه ها به کار خانه ها بکشند و از نیروی اقتصادی او بهره کشی کنند حقوق زنان ، استقلال اقتصادی زن و آزادی زن را عنوان کردند .در مجله ی خواندنی ها مقاله ای از مهنامه ی شهربانی تحت عنوان (سر گذشت هایی از زنان کارگر در جامعه ی آمریکا ) نقل کرده است . این مقاله ترجمه ای است از مجله ی کورونت .

در ابتدا درد دل خانمی را نقل میکند که چگونه به عنوان تساوی زن و مرد رعایت هایی که سابقا از زنان کارگر میشد دیگر امروز وجود ندارد او میگوید: (( حالا شرایط کار در کارخانه ی جنرال موتور ایالت اهایو یا به عبارت بهتر همان جایی که نزدیک 2500 زن در حال زجر کشیدن هستند تغییر یافته است )). خانم مذکور همچنین خود را در حال نگه داشتن یک ماشین بخار بسیار قوی یا پاک کردن یک تنور فلزی 25 پوندی که چند لحظه ی قبل مردی قوی هیکل آن را بر جا گذاشته می بیند و با خود می گوید : ((سر تا پا کوفته و مجروح شدم)).(64)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنبش فیمینیسم  

 

 

فیمینیسم یکی از پدیده های نو ظهوری است که داعیه دفاع و حمایت از زنان و استیفای حقوق آنها را دارد .در واقع جنبش فیمینیسم یک پدیده ی غربی تمام عیار محسوب می شود . این جنبش عمدتا در دوران پس از جنگ جهانی دوم قوت و گسترش زیادی پیدا کرد و در کشورهای غربی رشد یافت و بعضا در عرصه ها و میادین مختلفی موفق به نیل موفقیتهای چشمگیر به نفع زنان گردید.

انقلاب صنعتی در اروپا و به ویژه در انگلستان منشا پیدایش تحولات بسیار مهمی در عرصه های اجتماع گردید و می توان گفت نیاز روز افزون به کارگان ارزان و نیمه ماهر برای تضمین جرقه تولید کارخانجات و صنایع انگلستان زن رسما به عنوان نیروی کار وارد عرصه تولید شد و استفاده از آنان شکل معمول تری نسبت به گذشته پیدا کرد. زیرا فیمینیسم اساسا یک جنبش اصلاح طلبانه و منادی دفاع از حقوق زنان در چهارچوب یک جامعه مدنی محسوب نمی شود بلکه این جنبش به دنبال تاسیس و یا به عبارت بهتر، ایجاد نوآوری در حقوق زنان می باشدتا اینکه از حقوق مسلم آنها دفاع کند . مثلا در حال حاضر یکی از مسائل و موضوعاتی که جنبش فیمینیسم در غرب به دنبال تحقق آن بوده و برای آن اهمیت زیادی قائل است این است که نام خانوادگی فرزندان را به نام خانوادگی زن مبدل سازد تا نام خانوادگی مرد !!!

این موضوع نشان می دهد که برای رسیدن به برابری حاضرند هر آنچه را قاعده و قانون طبیعی است را وارونه سازند. آنان خیال می کنند که چنانچه اسم خانوادگی فرزندان را به اسم خانوادگی زن ملحق کنند به یک برا بری دست می یابند!البته در برخی گروههای افراطی فیمینیسم حالت اعتراض و انزجار نسبت به مردان هم وجود دارد از این رو است که متاسفانه حالتهای بیمار گونه ای در بدنه جنبش فیمینیسم در غرب پدیدار گشته است که واقعا مایه تاسف است .

طرفداران جنبش فیمینیسم از سقط جنین که مخالف باورها و ارزشهای کلیسای کاتولیک است طرفداری می کنند و همچنین از همجنس بازی زنان حمایت می کنند .

ارتباط هواداران این جنبش با مذهب و دیانت مسیحی در غرب کاملا سلبی و منفی است و اصولا یکی از فعالیتهای اصلی کلیسای کاتولیک و واتیکان عبارت از نفی ورود هر گونه ادعا و خواسته جنبش فیمینیسم می باشد. هواداران این جنبش هیچ گونه احترام و شانی برای خانواده و رسومات مذهبی در خصوص زن و خانواده قائل نیستند . (65)

 

 
  انواع فیمینیسم

 

 

 

 

 

فیمینیسم انواع و اقسام گوناگونی دارد که تابع نگرش به باوردارندگان این جنبش است . دیدگاههای این گروهها درباره جامعه ایده آل و چگونگی تغییر یک جامعه با یکدیگر متفاوت است در اینجا از سه نوع فیمینیسم یعنی برابری خواهان لیبرال ، مارکسیست و رادیکال یاد خواهیم کرد .(66)

 

 

 

 
  برابری خواهان لیبرال

 

 

 

 

فیمینیستهای لیبرال معتقد هستند که زنان باید کاملا با مردان برابر باشند آنها در این راستا اصلاحات داخل سیستمی را پیشنهاد می کنند .این گروه دارای اهرمها و سازمانهایی هستند که در راستای این هدف تلاش می کنند .در این ارتباط

 می توان از سازمان ملی زنان ( N.O.W)یاد کرد .عقیده بر این است که اساسا جامعه ی آمریکا بر اساس اصول خوبی چون عدالت گستری و آزادی استوار شده است ، لیکن این اصول هنوز به طور کامل در مورد زنان اعمال نمی شود . برخی بر این باورند که مساعی لیبرالیستی این اشخاص نتیجه داده است و بسیاری از اصلاحات فرهنگی خوب در دهه ی گذشته به خاطر اعضای فعال این جنبش بوده است .(66)

 

 
  برابری خواهان مارکسیست

 

 

 

 

فیمینیست های سوسیالیست بر این باورند که تحلیل اشخاص لیبرال از مشکلات زنان سطحی بوده و به عمق مسائل

 نمی پردازند . مارکسیستها سرکوبی زنان را نوعی استبداد می دانند که ریشه در فاصله طبقاتی انسانها و دو سیستم سرمایه داری دارد .  این گروه مدعی هستند که عدم برابری دریافت حقوقی دو جنس منافع سرمایه داری را تضمین می کند . کلام آخر اینکه بر اساس اعتقادات فیمینیستهای سوسیالیست وضعیت زنان بهبود نمی یابد مگر آنکه مفهوم خصوصی دستخوش دگرگونیهای وسیعی گردد.(66)

 

 
  برابری خواهان رادیکال

 

 

 

 

فیمینیست دوآتشه ای چون FIRE STONE تحلیل برابر خواهی سوسیالیست را نیز پیش افتاده و سطحی دانسته و معتقد است که سرکوب زنان در هر سیستمی ممکن است .جالب اینجا است که رویکرد این گروه رویکردی بیولوژیکی است این گروه مدعی است که تفاوتهای زنان و مردان ریشه در اختلافات بیولوژیکی دارد دلیلشان این است که بچه زایی عامل اصلی مشکلات زنان می باشد این عامل سبب شده است که زنان جهت بزرگ شدن بچه های خویش به مردان وابسته گشته و به همین دلیل به حاشیه رانده شده و فرودست شوند.این گروه جهت خلاصی از این حقارت، شدیدا دست به دامن تکنولوژی شده و میل قلبیشان این است که زمانی بچه های آزمایشگاهی و علمی جایگزین نقش بچه زایی زن شوند. برای اینکه وضعیت زنان ارتقا یابد، این گروه معتقد هستند که باید شرایط بیولوژیکی و اجتماعی زنان کاملا دگرگون گردد. در بین این گروهها خرده گروههایی یافت می شوند که به مادر محوری معتقد هستند این اشخاص باور دارند که بچه های آزمایشگاهی مشکلات زنان را برطرف نکرده بلکه سبب تشدید آن می شوند.

نکته قابل تامل این است که کارآمدی دیدگاه زنان لیبرال بیشتر می باشد زیرا این گروه به تدریج ایده آلهی زندگی خویش را به نهادهای مسوول القاء می کنند . (66)

 

ساختار اجتما عی جنسیت

نظریه پردازان فیمینیسم مسئله جنسیت را یک واقعیت بیولوژیکی ندانسته بلکه آن را پدیده ای می دانند که به واسطه اجتماع شکل می گیرد.موضوع اصلی ساخت گرایی این است که حتی دانشمندان واقعیت آن را کشف نکرده بلکه به ساخت آن

می پردازند بر اساس رویکرد ساخت گرایی اجتماعی، ما مستقیما واقعیت را تجربه نمی کنیم بلکه در عوض فعالانه، مفاهیمی برای وقایع محیطی می سازیم که بر اساس تجارب قبلی و پیش انگاشتهای ما می باشد این رویکرد شباهت زیادی به تئوری طرح واره ای دارد این در حالی لست که در فرهنگهایی چون  ZUNI و SIOUX مقوله دیگری به نام BERDACHE وجود دارد که جنسیت  اساس اجتماعی دارد. مثلا سفید پوستان معتقدند که زنان بعد از زایمان خسته می شوند این در حالی است که در برخی از فرهنگها به مفهوم زائو نمایی پدر عقیده دارند. به عبارت دیگر طوری به مساله زایمان می نگرند که گویی وضع حمل کننده جنس مذکر می باشد . به مجرد اینکه نوزاد پا به عرصه حیات می گذارد زنی که زایمان کرده  نوزاد را در اختیار پدرش گذاشته تا چندین روز استراحت کند این در حالی است که خودش به فعالیتهای سابقش برمی گردد .

روانشناسان فیمینیسم معتقد هستند که نه تنها جنیست یک متغیر شخصی است در عین حال نیز یک متغیر متحرک نیز می باشد زمانی که ادعا می شود جنسیت یک متغیر شخصی است منظور این است که جنسیت شاخص فرد است .این امر شخص را به مطالعه تفاوتهای جنسیتی رهنمون می کند. منظور از متغیر محرک این است که دیگران به واسطه این امر در برابر شخص واکنش نشان می دهند. با این تفاسیر مطالعه موضوع جنسیت می تواند بسیار راهگشا باشد .(66)

 

 
  ارزیا بی تئوریهای فیمینیستی

 

 

 

 

بسیاری از گروههای محافظه کار و راست جدید شدیدا به دیدگاههای فیمینیستها خرده گرفتنداند. این اشخاص عقیده دارند نقش و جایگاه زنان ریشه در ایدئولوژی آنان داشته است به وسیله خداوند مقدر شده است پس براین اساس کاملا طبیعی می باشد. در خاتمه جا دارد که به این مطلب اشاره شود که بسیاری از دیدگاههای فیمینیستها به دشواری با موازین علمی فعلی سازگاری دارد و باید این گروهها برای اثبات دیدگاههای خویش تلاش بیشتری کنند. (67)

 

 

 

 

 
  اسلام و نظام مرد سالاری در نگاه روشنفکران

 

 

 

 

به اعتقاد روشنفکران استقرار فرهنگ پدرسالار و نگرش مرد سالارانه در جامعه ایرانی عمده ترین عامل وجودی ساختار تبعیض آمیز و نابرابر فرهنگی اجتماعی علیه زنان است .

چنانکه یکی از روشنفکران سیطره نگرش مرد سالاری و عادت مردان بر مالکیت نسبت به زنان را از مشکلات عمده زنان دانسته و معتقد است که این نگرش به سادگی متحول نمی شود . یکی از روشنفکران لائیک در گفتگو با یکی از نشریات اپوزیسیون خارج از کشور نظام مرد سالار را چنین توضیح می دهد : (( نظام مرد سالار نوعی سازمان اجتماعی است که در آن اعمال قدرت خانگی و سیاسی در دست مردان است. از مظاهر این نظام، نظام برتری جنس مذکر در مقابل قوانین و نظارات اجتماعی است. در چنین نظامی زن در قیومت دائمی مرد است. زن برای زایش و پایش کودکان و برآوردن نیازهای عاطفی مرد و مرد برای کسب و کار و امرار معاش و نگهبانی و سرپرستی از زن و فرزندان آفریده شده است . در جایی دیگر نیز گفته است : اسلام بنیاد گرا با اعتقاد به برتری مرد به زن از نظر قوای جسمانی و مغزی همچون قوانین دوران جاهلیت نقش زن را محدود به مادر بودن می کند و ناقص العقل می شناسدش.))

اگر این سخن اشاره به تفا.وتهای حقوقی داشته باشد که در اسلام متناسب با ویژگیهای جسمی و روحی زن و مرد مقرر شده است می توان گفت این نظام حقوقی با سنن انسانی برابر زنان ناسازگار نبوده و اتلاق مرد سالاری بر آن روا نیست.

امروزه در دنیای غرب نیر به رغم شعارهایی که در باره برابری زن و مرد داده شده و به ظاهر هیچ منع قانونی در آن وجود ندارد . در متن جامعه غرب نیز هنور از برابری زنان و مردان در عرصه سیاست و اقتصاد خبری نیست و موانع اجتماعی و فرهنگی همچنان باقی است .

به نظر یکی دیگر از روشنفکران لائیک در نظام سنتی زنان دارای هویت مستقل و دارای پایگاه فردی نیستند بلکه به عنوان همسران ، مادران ، دختران مطرح هستند یعنی پایگاه اجتماعی ایشان در وابستگی به مردان معنا پیدا می کند . دختران هویت خود را نه از طریق فعالیتها و تواناییهای فردی بلکه از طریق ازدواج و تشکیل خانواده و ایفای نقش همسری و مادری کسب می کنند. (68)

 

 

 
  زن و مشارکت سیاسی در دنیای غرب و ایران

 

 

 

 

 در دنیای غرب حضور خانم مارگارت به مدت 11 سال در راس دولت انگلیس علامت بارزی از همین مشارکت وانمود می شود و ظاهر امر این است که نمی توان این ادعا را رد کرد که در دنیای غرب زنان می توانند به والاترین مناصب سیاسی دست پیدا کنند . اما باید دانست همه دنیای غرب این آزادی عمل را برای زنان قائل نیست و مثلا در خود آمریکا که در حال حاضر 43 رئیس جمهور داشته است نمی توان یک مورد را سراغ گرفت که یک زن حتی به مرحله نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری دست یابد چه برسد به اینکه به  عنوان رئیس جمهور برگزیده شود . این موضوع درباره اکثر کشورهای غربی صدق می کند . این مسئله می تواند حالتی از وجود تبعیض جنسیتی در تصدی مناصب و پستها باشد .

با این وجود نمی توان این واقعیت را منکر شد که سطح و درجه مشارکت سیاسی زنان در غرب در دایره ی وسیع تری نسبت به آنچه که در جوامع جهان سوم می گذرد انجام می گیرد و از این حیث زنان در دنیای غرب توانستند زودتر از سایر جوامع به آزادیهای بیشتری در زمینه برخورداری از حق رای و شرکت در انتخابات نایل آیند و این درحالی است که در برخی از کشورهای جهان سوم به ویژه در کشورهای اسلامی به زنان حتی حق رای و شرکت در انتخابات داده نشده و از این جهت این کشورها شان و موقعیتی برای مشارکت سیاسی زنان قائل نیستند . اما واقعیت این است که برای ارزیابی مشارکت زنان و قائل شدن حق برای نیمی از پیکره جامعه برای شرکت موثر و کارامد در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در کشورمان هیچ نیازی نیست که دنیای غرب به عنوان مثال در نظر گرفته شود زیرا اسلام به عنوان دینی جهان شمول، هیچگاه از وضعیت زن در جامعه غفلت نورزیده و برای وی شان و منزلت ویژه ای قائل شده است  و این شان در وضع و تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به صورت جالبی متبلور شده است . مثلا در بند 14 قانون اساسی به تساوی بین مرد و زن تاکید کرده و دولت را مسوول تامین حقوق همه جانبه افراد جامعه اعم از مرد و زن و ... و تساوی عمومی در برابر قانون می داند . جالب اینکه حقوق همه جانبه ای که نسبت به تامین آنها در قانون اساسی پافشاری شده است عبارت است از: تضمین تحصیل آزاد برای همگان، صحه گذاری بر مشارکت برابر در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و غرهنگی ، پرداختن به حقوق نژادی و قومی، حمایت از حق، تامین اجتماعی ، تضمین حق اشتغال و.... است . علاوه بر این براساس اصل 21 قانون دولت موظف است حقوق زن را در تمامی جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین کند و زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زن و مقام مادی ومعنوی او را فراهم آورد . این دو اصل به خوبی روشن می کند که زنان در ایران دارای آزادی عمل کامل برای برخوردرای از حق مشارکت برابر در تمام عرصه های فرهنگی، هنری و سیاسی و .... می باشند.

امروزه وضعیتی که زنان در کشورمان دارند حاکی از آن است که هیچ عرصه ای باقی نمانده است که آنها نقش و سهمی پویا و فعال در آن نداشته باشند در انتخابات مختلف زنان با آراء خویش نقش آفرینی کرده و طبعا رأی آنان در رقم خوردن بسیاری از معادلات موثر بوده و قانون اساسی بر حق رای زنان به عنوان عرصه ای برابر با رای مردان تاکید کرده و زنان در تجربه اولین حق رای  در بعد از انقلاب در همه پرسی جمهوری اسلامی شرکت کرده و نقش قاطعی را در تاسیس کیان جمهوری اسلامی ایران ایفا کردند و این در حالی بود که محافل بیگانه و بدخوا ه تا قبل از آن چنین تبلیغ می کردند که با سرنگونی رژیم شاه و برقراری حکومت اسلامی زنان در کنج خانه ها محبوس شده و از کلیه حقوق محروم خواهند ماند. در ساخت سیاسی نیز پیشرفت زنان اگرچه کافی نبود ولی سیر منظم و چشمگیری را طی کرد.محدودیتها و موانع سنتی در قبال پیشرفت زنان از میان برداشته شد و می توان گفت که نظام به ارزش و پویایی حضور زنان در کلیه عرصه های سیاسی و فرهنگی به عنوان راهی برای سهیم کردن آنان در تعیین چشم اندازها و آفاق حرکت علمی و فرهنگی و سیاسی کشور پی برد. (69)

 

 
  زن ایرانی و مشکلات او پس از انقلاب

 

 

 

 

به یقین طی 20 سال و اندی زن ایرانی تجربه ای از سر گذرانده که در تاریخ حیات سیاسی کشور ما بی سابقه بوده است .زنان ما خواستار خلعت ملوکانه نیستند بلکه حق طبیعی خود را میخواهند و برای آن تلاش میکنند .

از آنجا که زنان ایران بار یک  تاریخ 200ساله را به دوش میکشند، برای بهبود وضعیت زنان در جامعه یک کار فرهنگی دراز مدت لازم است . با مروری بر تاریخ 200ساله ایران از زمان مشروطه تا امروز می توان گفت که مشروطیت دورانی است که زن به سبب ناآگاهی ازحقوق خود چیزی نخواست و کسی چیزی به او نداد .

در دوران پهلوی اول و دوم نیز حقوق اساسی و قوانین خانواده از بالا واز سوی هرم قدرت بدون اینکه زن بخواهد به عنوان عطیه ملوکانه به او اهدا شد ، اما با توجه به این اصل که حقوق ناخواسته زیر پا گذاشته خواهد شد ، هیچ تغییری در وضعیت زنان ایرانی به وجود نیامد زیرا آنان باید خود بخواهند و بدانند چه را و چه قدر میخواهند .بعد از انقلاب سازمان دولت خصلت مذهبی گرفت ؛سیاستمداران ایران بسیج توده ای را به جای تشکیلات مدنی منسجم مورد تایید و تشویق قرار دادند و بسیج توده ای عامل احیای سنت های به ظاهر مرد سالارانه در عرصه ی جامعه و صحنه ی سیا ست شد .

به گفته ی اولین ناشر زن ایرانی : (( کار نشر برای من در دورانی بود که زنان اوضاع نابسامانی را میگذراندند . جنگ ایران و عراق عاملی برای سرپوش نهادن بر شکاف های اجتماعی بود و با آغاز جنگ نغمه مرد سالاری در ایران دمیده شد.)) .وی با مروری بر محتوا و تصاویر کتاب های درسی دانش آموزان داشتن سهم  بیشتر مردان در تصاویر اسامی و به دست داشتن شغل ها و نقش های کلیدی در داستانهای این کتابها را مورد انتقاد قرار داد و اعلام کرد در این کتاب ها 18درصد اسامی مربوط به دختران و 82 درصد مربوط به پسران است و از این مجموعه تصاویر نیز 16 درصد مربوط به دخترا ن است و 84 درصد به پسران اختصاص دارد . وی این امررا ایزوله کردن شکاف جنسیتی در کتاب های درسی دانست و چنین گفت : ((وجود و حضور زنان عین حقیقت و واقعیت جامعه ایرانی است . سرگذشت زنان سرزمین ما تداوم تلخ انسان ایرانی است که سر درد دل تاریخ چند هزار ساله دارد .خواسته های زنان کفه مقابل مسوو لیت است نه بیشتر از آن .))

البته فعالیت های جنبش زنان در ایران باید آرام پیش برود چون مخاطب این فعالیت ها مردم هستند و مردم باید برای این تغییرات آماده شوند .زنان در بسیاری از خانواده ها استقلال اقتصادی ندارند و برای مراجعه ی قانو نی با خشونت همسرانشان اولین سوالی که مطرح میشود این است که به کجا بروم ؟

بخشی دیگر از مشکلات زنان در ایران به خاطرنبود ارتباط جمعی بین آنهاست و باید دانست که نمی توان مانع آگاهی زنان شد. وقتی بحث حقوق زنان در حیطه خانواده را جستجو کنیم در نهایت به این نتیجه میرسیم که خانواده ای که حقوق بشر اسنادش را ترسیم کرده با چارچوب خانواده هایی که در ذهن بسیاری از ما ترسیم شده است متفاوت است . وقتی از حقوق زنان در چارچوب حقوق بشر سخن گفته میشود، بنیادی ترین اصل حقوق بشر یعنی اصل برابری تمام انسان ها صرف نظر از نژاد ،مذهب ، رنگ و جنسیت عنوان میشود . در 7 سال گذشته جز تغییراتی در عسر و حرج بالا رفتن سن حضانت تا 7 سالگی و محاسبه مهریه به نرخ روز اتفاق چندانی رخ نداده ، اما تغییرات اجتماعی پر شتاب تر عمل کرده و ساخنار اجتماعی ایران به شکلی سریع از ساختار حقوقی فاصله گرفته است. البته بحث حقوق زنان از فیمینیسم جداست و این دو مقوله جدا از هم هستند و بحث حقوق زنان ایران بخشی از فر آیند دموکراتیزاسیون است.(70)

 

تاثیر منفی رسانه های غربی بر احقاق حقوق زنان در ایران

خانم باربارا گری در مورد مقام زن در ایران طی سفری میگوید: (( من پیش از سفر به ایران برداشت های نادرستی درباره این کشور داشتم که عمده آن به دلیل تاثیرات منفی رسانه های غربی بود . پیش ا ز سفر به ایران دوستانم میگفتند سفر به آنجا برای زن کار بسیار خطرناکی است و بسیاری از آنها با تعجب به گفته هایم درباره سفر به ایران گوش میکردند و خود من هم تصور یک سفر پر مخاطره و مواجهه با انواع خطرات را در سر داشتم .

به محض ورود به ایران تمام این تصورات در یک لحظه دود شد و به هوا رفت . تصور میکردم به عنوان یک زن با ناملایمات زیادی در ایران روبرو خواهم شد ، در حالی که پس از ورود باور کردم تمام این ذهنیات باطل و پوچ است و متاثر از تصویر های سیاهی است که بسیاری از رسانه ها در طول سال های زیاد برایمان از ایران تصویر کرده اند .

تصور من این بود که زنان در ایران از  هیچ حقی بر خوردار نیستند و همانند دوران رنسانس و انگیزیسیون ، زنها اسیر و

 برده اند در حالی که واقعیت اساسا مخالف با این باور بود .

 زن های ایرانی متمدن ، فرهیخته و بسیار کار آمد اند که در بسیاری از عرصه ها حضوری بارز دارند . خود من با چند خانم ایرانی فعال در عرصه های اجتماعی صحبت کردم برایم بسیار جالب بود که زنان ایرانی در دوران بعد از انقلاب و برقراری جمهوری اسلامی حتی بیشتر از همتایان اروپایی به دانشگاه میروند و تحصیلات عالیه دارند . بسیاری از خانم های ایرانی در دانشگاه ها فعالیت میکنند ، تدریس می کنند و مناصب عالیه دارند .

به عنوان فردی تحصیل کرده این زنان را ستایش می کنم وقصد دارم در این زمینه تحقیقات گسترده ای را شروع کنم و واقعیت را برای دنیای غرب بازگو کنم .

واقعا احساس تاسف میکنم که چگونه رسانه های ما توانسته اند با دروغ پردازی و خیال پردازی این همه ذهن مارا نسبت به سایر مردم و ملل خدشه دار کرده و بجای بیان حقایق برای ما داستان های بی سر و ته وهزار و یک شب میگویند .

 بسیاری از رسانه ها تنها با الهام گرفتن  از سیاسی پردازی ها و به قصد مخالفت با انقلاب اسلامی و حکومت ایران موقعیت زنان را دور از شان انسانی به تصویر میکشند، درحالی که فقط با مقایسه تصاویر و عکس های دو برهه تاریخی پیش از انقلاب و بعد از انقلاب پیشرفت های انسانی ، علمی و اجتماعی زنان ایران را در دوران پس از انقلاب میتوان شاهد بود .

برای من بسیار جالب بود که زنان ایرانی بعد از انقلاب بیش ازهمه زنان جهان به تحصیلات و فعالیت در محیط اجتماعی تمایل نشان میدهند در حالی که در غرب عنوان میشود زنان ایرانی از تمامی حقوق محرومند.

زنان ایرانی به راحتی رأی میدهند و مشارکت سیاسی دارند ، انتخاب میشوند و پست های بالای اجتماعی و سیاسی را اشغال میکنند ، در حالی که سایر همتایانشان در کشورهای همسایه از حد اقل حقوق اجتماعی محرومند.

 شاید تجربه بیست و چند ساله نگرش متفاوت به زنان ، تجربه ای بسیار موفق برای همه زنان در سراسرجهان باشد و جادارد این نمونه به عنوان تجربه ای عملیاتی در سراسر جهان و از سوی علمای علم بررسی شود.))  (71)

 

 

 

آموختن علم توسط زن از نظر اسلام

از نظر علم آموزی از دو جهت حضور زن ضروری می نماید :

تحصیل علم و آنچه که مربوط به حیات معنوی و انسانی است ؛ این تحصیل از نظر دین بر هر زن و مرد مسلمان واجب است . خداوند در قرآن و معصومین در سخنانشان بارها حرکت به سمت آخرت را به ما تذکر داده اند و دستور فر موده اندکه این حرکت را نباید فراموش کرد و آن را مهمترین حرکت یک انسان در زندگی انسان معرفی کرده اند . این حرکت ، حرکت به سوی ابدیت است که نوع زندگی ابدی بستگی به نوع استعدادهای انسان در دنیا دارد چرا که دنیا گشت گاه آخرت است و از آنجا که هیچ حرکتی بدون آگاهی به به نتیجه مطلوب نخواهد رسید بر هر زن و مردی لازم است مقداری از وقت خود را صرف یادگیری امور  معنوی و دینی اش نمایدتا حرکتش به سوی ابدیت دروهله اول کور کورانه و نا موفق نباشد و در ثانی از زندگی انسانی و الهی جدا نگردد.

تحصیل علوم غیر دینی ؛ یعنی علومی که مربوط به زندگی مادی انسانی ، جدای از هر عقیده و مکتب است .حتی اگر از تحصیل معارف الهی هم صرف نظر کنیم و به زن به عنوان یک غیر مسلمان هم که بنگریم باز او ناچار است برای تحصیل علوم دیگر که یادگیری آنها توسط خانم ها ضروری به نظر میرسد مقدای از وقت خود را در اجتماع و خارج از خانواده بگذراند ، مثل علم پزشکی با گرایشهای مختلف آن ودیگر علوم که بهتر است زنان به طور جداگانه به تعلیم وتعلم آنها اقدام کنند .

آنچه که مسلم است معالجه ویا تعلیم زنها توسط پزشک ومعلم زن مزایا و محاسنی دارد که بر هیچ انسان عاقل و فهیمی پوشیده نیست و چیزی که بر همگان آشکار است این است که دنیای امروز برای پیشرفت نیاز مبرمی به کمکهای زن دارد .   (72)

تصدی مشاغل توسط زنها

تصدی بعضی از شغلها و اشتغال به بعضی حرفه ها از سوی زنان لازم به نظر میرسد مانند : طبابت ،پرستاری و سایر خدماتی که مربوط به خانمها می شود و اغلب برای این موارد هم زنان ناچارند در اجتماع حضور یابند و شکی نیست که ارایه ی این خدمات از سوی خانم ها برای خانم های دیگر بسیار بهتر از ارایه ی آن توسط مردهاست .

 

 

 
  حضور زن مسلمان در عرصه های سیاسی

 

 

 

 

 

زنان مسلمان به عنوان نیمی از پیکر جامعه باید در مسایل سیاسی دخالت داشته باشند ودرتعیین سرنوشت اجتماعی و سیاسی خود شرکت کنند و به فرموده امام خمینی(( زن باید در مقررات اساسی مملکت شرکت کند ))

به هر حال ما معتقدیم که حفظ حجاب کمک بسیار خوبی برای انجام دادن این وظایف میباشد و اغلب هم برای این موارد زنان ناچارند در اجتماع حضور یابند وشکی در این نیست که حجاب زن را از خطرات والوده شدن به مفاسد گوناگون دور نگه خواهد داشت و به ترقی او در  وظایف ومسوولیتهای ذکر شده کمک شایانی خواهد کرد.

تجربه حضور فعال وموثر زنان مستمان باحجاب در تاریخ 18ساله انقلاب اسلامی شاهد خوبی بر این مدعاست .

امیدواریم زنان ما با پیروی از احکام حیات بخش اسلام روز به روز درزمینه های فردی و اجتماعی ترقی و تعالی یابند و الگوی خوبی برای تمام زنان عالم گردند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حقوق زن در قانون اساسی ایران

قانون اساسی ایران در دیباچه خود، منزلت والایی برای زنان قایل شده و اعلام میدارد : (( زنان به خاطر ستم بیشتری که تاکنون متحمل شده اند ، استیفای حقوق آنان بیشتر خواهد بود.))و بر اساس اصل 21 قانون اساسی دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و برای ایجاد زمینه مساعد برای رشد شخصیت و احیا ی حقوق مادی و معنوی او تدابیر لازم را اتخاذ کند ، از سوی دیگر منزلت برابر زن و مرد در قانون اساسی مورد توجه قرار گرفته و مطابق بند 14 از اصل 3 دولت موظف به تامین حقوق همه جانبه ی ا و و تساوی عموم در برابر قانون شده است . با این حال برخی ا ز روشنفکران می پندارند که بر سر راه تحقق این قوانین تنگناهایی وجود دارد، زیرا این برا بری اصولی که بارها مورد تایید قانون اسا سی قرار گرفته است در چارچوب موازین اسلامی طراحی شده است . البته نظام ایران نسبت به تمایزات حقوقی خاصی که قوانین اسلامی بین زن و مرد قایل شده است متعهد و وفادار بوده و قوانین داخلی نمی توانند منصرف ا ز آن تدوین و تصویب و اجرا بشوند.(73)

 

 

 

 

نتيجه گيري  

 

 

 

 

ما در اين تحقيق به نتايج نه چندان خوشايندي رسيديم . فهميديم كه از ابتدا تا كنون توسط مردان در حق زنان اجحاف شده است و هيچ گاه زنان نتوانسته اند حق خود را از مردان بگيرند .

ما در اين تحقيق به اين نتيجه دست يافتيم كه اكثر مردان زن را موجودي يك بعدي
 مي دانند ، موجودي كه حق ندارد سرنوشت خود را تعيين كند و مردا ن بايد نگهبان و رئيس او باشند و بر او تسلط داشته باشند و متوجه شديم زنان نيز در اين امر مردان را ياري كرده اند ، اما نفهميديم

 چرا ؟

شايد به اين دليل كه ما زنان و دختران را اينگونه تربيت كرده اند كه هميشه از حقوق خود بگذريم و موجودي مهربان باشيم كه فقط گذشت و ايثار مي كند و تنها وظيفه ي او
 بر آورده كردن نيازهاي مردان است و خود هيچ نياز و هيچ حقي ندارد .

شايداین  سخنان به نظر شما يك  طرفه باشد ولي به نظر من اين سخنان، حقيقت محض است و بس !و تنها پيام  براي زنان و دختران اين كره خاكي اين است كه ارزش هاي خود را درك كنند و در صدد به دست آوردن حقوق از دست رفته خود باشند و به اين نكته توجه داشته باشند كه :

 

       
  خواستن، توانستن است
 
    پيشنهادات

 

 

 

 

 

 

 

 

امیدوارم این تحقیق برای همه خوانندگان مفید واقع شود مخصوصا زنان و دختران .

 زنان و دخترانی که باید بدانند مانند همه مردها و پسرها حق و حقوقی دارند و باید به پاخیزند و با

منطق و استدلال حق خود را  بگیرند.

روش منطقی این نیست که با جلوه نمایی و خود آرایی دلربایی کنند ودر عالم رویا خود را فردی موفق بدانند . بلکه باید سعی کنند با کسب علم و اعتماد به نفس قابلیتها و تواناییهای خویش را به همگان آشکار سازند و بر تمام مرد هایی که چشم بر تواناییهای جنس مخالف بسته اند و فقط خود و همجنس های خویش را می بینند نشان دهند که زنان علاوه بر ظاهر زیبای خویش ، سیرتی زیبا و افکاری منطقی دارند که در صورتی که به آنها میدان داده شود میتوانند جهان را بهتراز آنگونه که هست بسازند .

پس بیاییدما همه زنان و دختران خویش را باور کنیم و نشان دهیم مردان هیچ برتری نسبت به ما ندارند .

بیایید کره زمین را برای زنان امن کنبم ، نه آنگونه که مردان آنرا امن کرده اند و در اين راه كساني هم كه داعيه دفاع از حقوق زنان را دارندبه ياري بطلبيم تا همه انسان ها بدون توجه به جنسیتشان

  زندگی ای سالم و سودمند داشته باشند.

به امید آنروز!


 

پی نوشت  

 

1-                  زن ، 21 مجموعه آثار دکتر علی شریعتی ،ف انتشارات چاپبخش ، صفحات 211 تا 213

2-                  مقام دختران در اسلام ، احمد دهقان ، انتشارات لاهیجی ، صفحات 15 تا 17

3-                  مقام دختران در اسلام ، احمد دهقان ، انتشارات لاهیجی ، صفحات 12 تا 13

4-                  زنان به نام تاریخ ایران ، کامیاب خلیلی ، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان ، صفحات 15 تا 16

5-                  مقام دختران در اسلام ، احمد دهقان ، انتشارات لاهیجی ، صفحات 19 تا 20 . بهشت جوانان ، اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر ، صفحه 43

6-                  مقام دختران در اسلام ، احمد دهقان ، انتشارات لاهیجی ، صفحات 17 تا 18 . . بهشت جوانان ، اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر ، صفحه 36

7-                  مقام دختران در اسلام ، احمد دهقان ، انتشارات لاهیجی ، صفحات 18 تا 19

8-                  مقام دختران در اسلام ، احمد دهقان ، انتشارات لاهیجی ، صفحات 20 تا 22 . بهشست جوانان ، اسدالله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر ، صفحه 40

9-                  مقام دختران در اسلام ، احمد دهقان ، انتشارات لاهیجی ، صفحات 22

10-مقام دختران در اسلام ، احمد دهقان ، انتشارات لاهیجی ، صفحات 22 و 23.  بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه 36 و 37

11- بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه 38

12- بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه39

13- بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه 44

14- زنان و دختران باهوش هرگز تسلیم نمی شوند ، اوته ارهارت ، مترجم منیره یدالله وند ، انتشارات گفتمان خلاق ، صفحه 18

15- همان منبع ، صفحه 23 و 24

16-همان منبع ، صفحه 71

17- همان منبع، صفحه 72

18- همان منبع، صفحه 73

19- همان منبع، صفحه 91

20- همان منبع، صفحه 110

21- همان منبع، صفحات 153 و 154

22همان منبع ، صفحه 146 و 147

23- همان منبع، صفحه 52

24- همان منبع، صفحه 98 و 99

25- همان منبع، صفحه 147 و 148

26- همان منبع، صفحه 149

27-  بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه 237

28-                            همان منبع ص 233

29- همان منبع ص243 و283

30-                              همان منبع ص287

31-                              همان منبع ص284

33-  بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه284

 34-  بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه285

35-  بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه287

 36- بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه287

37- بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه227

38- بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحات 263 تا 266[1]

39- زن در نگاه روشنفکران ، زهرا تشکری ، انتشارت مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران تحقیقات ، صفحات 113 و 114

40 – ارایش ، مد و بهره کشی از زنان ، مترجم  افشین مقصودی ، صفحات 45 و 46

41- ارایش ، مد و بهره کشی از زنان ، مترجم افشین مقصودی ، صفحات 42 و 26

42- مساله حجاب ، استاد مطهری ، انتشارات گلپاک ، صفحات 34 و 35 . زن در گستره اجتماع ،عبد الله جاسبی 57 تا 70

43- - زنان و دختران باهوش هرگز تسلیم نمی شوند ، اوته ارهارت ، مترجم منیره یدالله وند ، انتشارات گفتمان خلاق ، صفحه 145

44- مجله خانواده سبز ، شماره 15 بهمن 1382 ، صفحه اجتماعی

45- جنگ علیه زنان ، ماتین فرنچ ، مترجم توران دخت تمدن ، انتشارات علمی ، صفحات 53 تا 73

46- جنگ علیه زنان ، ماتین فرنچ ، مترجم توران دخت تمدن ، انتشارات علمی ، صفحات 81 تا 47- جنگ علیه زنان ، ماتین فرنچ ، مترجم توران دخت تمدن ، انتشارات علمی ، صفحات 217 تا

48- جنگ علیه زنان ، ماتین فرنچ ، مترجم توران دخت تمدن ، انتشارات علمی ، صفحات 266 تا

49- نظام حقوق زن در  اسلام ، استاد مطهری ، انتشارات صدرا ،صفحه 25

50- زن در عرفان ، دکتر علی شریعتی ، انتشارات سروش ، صفحه243

51- زن در آیینه جلال و جمال ، سیما زمانی ، انتشارات نیت ، صفحه 208

52- زن در عرفان ، دکتر علی شریعتی ، انتشارات سروش ، صفحه295

53- زن در عرفان ، دکتر علی شریعتی ، انتشارات سروش ، صفحه 243

54-                                        زن در آیینه جلال و جمال ، سیما زمانی ، انتشارات نیت ، صفحه 41

55-                                       زن در عرفان ، دکتر علی شریعتی ، انتشارات سروش ، صفحه 193

56-                                       زن در عرفان ، دکتر علی شریعتی ، انتشارات سروش ، صفحه 225

57-                                       زن در عرفان ، دکتر علی شریعتی ، انتشارات سروش ، صفحه 207

58-                                       غررالحکم ، فصل 37 ، روایت 5

59-                                       سخنان استاد مطهری

60-                                       سخنان امام خمینی

61-                                       پیامبر اکرم ، اصول کافی ،جلد 6 ، صفحه

62-                                       بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه37

63-                                       بهشت جوانان ،اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر صفحه 47

64-                                       نظام حقوق زن در اسلام ف استاد مطهری ، انتشارات صدرا ، صفحات 14 تا 22

65-                                       زن در گستره اجتماع ، عبدالله جاسبی ، صفحات 103 تا 107

66-                                       روانشناسی زنان ، ژانت هاید ، مترجم بهزاد رحمتی انتشارات لادن ، صفحات 64 تا 69

67-                                       روانشناسی زنان ، ژانت هاید ، مترجم بهزاد رحمتی انتشارات لادن ، صفحات 64 تا 69

68-                                       روانشناسی زنان ، ژانت هاید ، مترجم بهزاد رحمتی انتشارات لادن ، صفحات 64 تا 69

69- زن در نگاه روشنفکران ، زهرا تشکری ، انتشارت مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران تحقیقات ، صفحات 96 تا 114 

69-                                       زن در گستره اجتماع ، عبدالله جاسبی ، صفحات 57 تا 70

70-                                       خبر نامه ایسنا ، مبحث اجتماعی ، عنوان :خواسته های زنان کفه مقابل مسئولیت است نه بیشتر از آن

71-                                       روز نامه جام جم تاریخ 7 بهمن 1382 ، شماره 1072 ، نوشته بار بارا گری عضو هیات علمی دانشگاه پرینستون انگلیس

72-                                       در و صدف ، مهدی شجاعی ، انتشارات محیی ، صفحات 91 تا 95

73-                                       زن در نگاه روشنفکران ، زهرا تشکری ، انتشارات مرکز مدیریت حوره های علمیه خواهران و تحقیقات ، صفحات 149 تا 150

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع و مآخذ

1- زن، مجموعه ی آثار 21 از دکتر شریعتی، انتشارات چاپبخش

2- زن در گستره ی اجتماع، عبدالله جاسبی

3- روان شنا سی زنان، ژانت هاید، مترجم بهزاد رحمتی، انتشارات لادن

4- آرایش، مد و بهره کشی از زنان، افشین مقصودی

5- نظام حقوق زن در اسلام، استاد مطهری، انتشارات صدرا

6- مساله ی حجاب، استاد مطهری، انتشارات گل پاک

7- مجله ی خا نواده ی سبز، سر دبیر هرمز شجاعی مهر، صاحب امتیاز احمد اسماعیل تبار، تاریخ 15 بهمن 1382، صفحه ی اجتماعی

8- جنگ علیه زنان ،مار لین فرنچ ،مترجم تو ران دخت تمدن ،انتشارات علمی

9- مقام دختران در اسلام ،احمد دهقان، انتشارات لا هیجی

10- نامه ای به خواهرم، مهدی عدالتیان، انتشارات کتابخانه ی ملی ایران 

11- زن در عرفان ،دکتر علی شریعتی ،انتشارات سروش

12- زن در آیینه ی جلال و جمال،سیما زمانی،  انتشارات نیت

13- غررالحکم، فصل 37، مطرف بن مغریه، انتشارات صدیق

14- اصول کافی، جلد 6، علامه مجلسی

15- زن در نگاه رو شنفکران، زهرا تشکری، انتشارات مر کز مد یر یت حو زه های علمیه خوا هران و تحقیقات زنان

16- کتاب درٌ و صدف، مهدی شجاعی، انتشارات محیی

17- خبر نامه ی ایسنا، مبحث اجتماعی

18- روز نا مه ی جام جم، تاریخ 7 بهمن 1382، شما ره ی 1072

19- زنان بنام تاریخ ایران ،کامیاب خلیلی ،انتشارات رو شنگران و مطا لعات زنان

20- زنان و دختران باهوش هرگز تسلیم نمی شوند ، اوته ارهارت ،انتشارات گفتمان خلاق

21- بهشت جوانان ، اسد الله محمدی نیا ، انتشارات سبط اکبر

 22- روز نامه قدس ، تاریخ 14 اسفند



 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 06 اسفند 1393 ساعت: 15:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس