تحقیق امام زمان (عج)

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق امام زمان (عج)

بازديد: 309

چكيده

از روزگاران كهن متفكران بزرگ و اديان الهي نويد ظهور مصلح جهاني را –كه آينده بشريت را به سمت صلح و معنويت و عدالت خواهد كشانيد- داده اند.

شناخت امام زمان از مهمترين واجبات است و حديث «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية» رواياتي است قطعي و متواتر كه شيعه و سني از پيامبر خدا نقل كرده اند. كه آيات قرآن مي تواند منبع خوبي براي اين مسأله باشد. بر پايه اين آيات مختلف ظهور حضرت ولي عصر قطعي است او با ظهور خود و استوار سازي عدالت و اصلاح در گستره زمين بدان نشاط و حيات دوباره خواهد بخشيد.

كه مي توان اين مسأله را از بابهاي گوناگون مورد بحث قرار داد.

 

مقدمه

از مطالعه ي اجتماع و تاريخ بشري چنين برمي آيد كه وي، هرگز بي آرماني نزيسته است و همواره در طلب آرمان هاي انساني كوشيده و جان خويش را بر سر آن نهاده و جوهره ي اين آرمان جوشيده از فطرت حق جويانه، نجات انديشي و نجات بخشي بوده است.

 

1- تاريخ تحليلي و غيبت امام زمان (عج)

شب نزديك به پايان بود نور سپيد رنگي كه حاشيه افق را روشن كرده نويد نزديك شدن اختر روز را مي داد. شب پانزدهم ماه شعبان بود. جام سيمين سپهر تمام شب را به جلوه گيري پرداخته و سيل نور نثار زمين مي كرد. شهر سامرا در خواب نور در ميان اين عظمت و شكوه ودر ميان اين همه لطف و زيبايي كودكي در آستانه تولد بود. كودكي كه پدر و مادرش هر دو بزرگ و بزرگزاده بودند. پدر امام حسن عسگري يازدهمين جانشين پيغمبر و مادر مليكه دختر قيصر روم بود و روايات مذهبي از او به نام نرجس ياد مي كردند.

نرجس تازه نماز شب را به اتمام رسانده بود كه در خود حس غيرعادي را احساس نمود پس از اين احساس خيلي طول نكشيد كه آثار وضع حمل در او نمايان شد.

آري! كودك متولد شده بود احتياجي به نامگذاري نبود زيرا پيغمبر (ص) از خيلي پيش خبر داده بود كه «او هم نام من است و كنيه اش كنيه من است». پيغمبر (ص) چنين فرموده كه:

مهدي از من است گشاده پبشاني و كشيده بيني و جهان را پس از آنكه

مالامال از ظلم و بيداد شده سرشار از عدل و داد خواهد كرد.

چهار سال و پنج ماه و هفت روز از سن مباركش گذشته بود كه پدرش امام حسن عسگري (ع) از دنيا رحلت فرمودو به دنبال آن، حكومت وقت سخت در جستجوي بازماندگان آن حضرت برآمد تا آنها را از بين ببرد و آثار نبوت و ولايت را در زمين محو سازد و اراده ي الهي به اين بود كه ثمره ي نبوت و آخرين ذخيره ي معنويت از دستبرد ستمكاران محفوظ بماند. در اينجا بود كه مسئله غيبت پديد آمد. غيبت داراي دو فصل اساسي است يكي غيبت صغري به مدت هفتاد و چهار سال و يكي غيبت كبري كه پايانش را فقط خدا مي داند و پايان اين غيبت روز «عدل جهاني» و روز «تكامل انسانيت» است. ما شيعيان در انتظار چنين روزي دقيقه شماري مي كنيم و از خدا مي خواهيم كه «عجل فرجه و سهل مخرجه و انصرنا عزيزاً»

 

2- فلسفه غيبت و قيام امام زمان (عج)

ذهن آدمي در جستجوگري و پرسش انگيزي خود با مقوله ها و پديده هايي مواجه مي شود كه وراي مسائل مأنوس و قابل تأمل است. عقل و علم وي از درك معاني و دستيابي به ژرفاي آن چنانكه انتظار مي رود ناتوانند. غيبت امام عصر از اين شمار است كه بدون حكمت نيست اما كسي را هم ياراي بيان حكمت الهي آن نمي باشد چرا كه محصور در همان زمان و شرايط هستيم. از اين رو تنها مي توان اشاره هايي بدان حقيقت انكار ناپذير داشت و سعي در تمسك به قرآن و اهل بيت پيغمبر نمود تا از آزمون پروردگار در غياب حجت او سرافراز برآمد. آزموني كه مفهوم و مقصود آن، معرفت و همت دينداران معتقد به جهان غيبت مي باشد.

پيش از امام مهدي (عج) پيامبراني همچون موسي و صالح چندي غيبت داشتند و عرصه ي آزمون دشواري براي امت و قوم خويش پديد آورده اند. پاك دلان ديگري هم كه پيامبر نبودند و در مقام تصميم پيامبر بر مي آمدند نوعي غيبت داشتند خضه، نمونه اس است كه قرآن ذكر نموده است.

دعوتها و نهضتهاي توحيدي چنانكه در قرآن آمده و دو سيده ي پيامبر و امير مؤمنان و ديگر پيشوايان اسلام مي نگريم كه گاه نهان بوده و گاه آشكار مي شده است كه از تأثير عنصر زمان حكايت دارد.

از نظر جهان بيني قرآن، امام داراي ولايت باطني بوده و با جانهاي پيوند يافته يا حقيقت در ارتباط و فيض بخشيدن است. بدين سان امام عصر، به رقم غيبت از صحنه ي قدرت همواره پاسخگوي نيازها و توسلهاي دوستداران خود مي باشد و چنانكه در احوال برخي از صاحب دلان مشاهده شده حضرت مهدي (عج) آنان را در ابعاد مادي و معنوي ياري رسانده است و افزون بر آن شيعيان و حق جويان از دعا و احسان حجت حق بي بهره نخواهند ماند.

 

 

3- جايگاه و نقش نواب امام زمان (عج)

اكنون با نائبان خاص مهدي (عح) در سفارشات و نيابت هفتاد ساله حضرت آشنا مي شويم.

1)     عثمان بن سعيد از بزرگان شيعي و برگزيدگان اصحاب امام هادي (ع) و امام عسگري (ع) بود ايام نيابت عثمان بن سعيد از آنجا كه دوران آغازين غيبت كبري به شمار مي آمد و از طرفي شخص وي از سالها بلكه دهه هاي پيش شناخته شده بود و چنانكه گذشت پيش از مقام نيابت و سفارشات ولي عصر (عج) وكالت دو معصوم را بر عهده داشت و ايمان او را ستوده بودند.

2)     عثمان بن عثمان: محمدبن عثمان فرزند وارسته ي نائب نخستين امام است كه به فرمان وي عهده دار نيابت گرديد و حدود چهل سال واسطه خاص حجت خدا و شيعيان قرار گرفت.

3)     حسين بن روح نوبختي: نائب و سفير سوم امام مهدي بوده كه در سال 305 هجري پس از درگذشت محمدبن عثمان به نيابت خاص از سوي امام برگزيده شده.

جايگاه بلندي كه نوبختي در عصر مقتدر عباسي به دست آورده بود از ناحيه نفوذ خاندان نوبختي در دستگاه عباسيان و از طرفي در ارتباط شيعياني قرار داشته كه در دستگاه حكومت عهده دار مقام و منصب گشته بودند كه از اين رهگذر زندگي افراد و خانواده هايي نيازمند سازمان مي يافت.

نائبان و سفيران امام عصر به ويژه محمدبن عثمان و حسين بن روح نوبختي با مدئيان نيابت مواجه مي شدند و از اين رهگذر گرفتاريهاي سياسي و اجتماعي فراواني داشته به هر حال ارتباط آنان با وكلاي امام در شهرها برقرار بوده و امور را به نيكويي سامان مي بخشيدند.

مهدويت و تئوريهاي عملي:

خيلي مشكل است مطالب علمي و مورد تفكر را در قالب الفاظ ساده ريختن و در ضمه افهام و اذهان عمومي گذاشتن و چون در خرق عادات و معجزات پيامبر (ص) و ائمه هدي (ع) معتقديم كه وفوق آنها بر جريان عالم هستي خود اعجاز است و اطلاع بر گذشته و آينده ي دور خرق عادت است اين علم حصولي و اكتسابي از نظر مكتب بشري نيست بلكه «علم حضور نيست كه بر قلب آنها از منبع انوار الهي به وسيله وحي و الهام افاضه مي شود» كليات عالم آفرينش را كه به منزله ي نقشه ي جامع و وسيعي است. از نقطه اول آفرينش تا آخرين هدف سير نهايي تكامل به صورت جامع به نام صحيفه در اختيار آنها گذاشته شده كه از جريان جزئيات تمام عوامل وجود و فعل و انفعالات مواليد و عناصر و حركت و سكون اجرام و افلاك واقف شوند و از آن اخبار براي مردم خردمند و دانشمند به منظور قوه ي اعجاز و مأموريت خود نقل نمايند و مهمتر از همه اين است كه «در اخبار آخر الزمان از پيغمبر (ص) و كليه ي ائمه در اين زمينه اخبار و مغيباتي نقل شده» كه الوالباب انگشت عبرت به دندان حيرت مي گيرند و علائم ظهور حقيقاً هم اعجاز و هم خرق عادت است براي كساني كه از پشت پرده اطلاع ندارند و حتي در آنچه با ديده ي سر مي بينند درك حقيقت و مجاز نمي كنند اخبار از هزاران سال گذشته و هزاران سال آينده بسيار امر عجيب و شگفت آور نيست كه صفحات تاريك تاريخ را روشن ساخته و پس از صدها سال كنكاش و جستجو و حفريات و دست و پا زدن در تاريخ اجمال آن اخبار را متشرقين و مكسنتين اعتراف كردند و اخباري كه از آينده داده اند در كمال صحت مرور زمان اعتراف كرده كه هم بوده و هم پيوسته است.

مولوي براي مثال گفته است: (هر زمان نو مي شود دنيا و ما                 غافليم از نوشيدن و اندر بقا)

خلاصه اين است كه بنا به نظريه ي معتدل و صحيح جريان عالم مادي در خلع و بس تغيير صور و اعرافي مي دهند. در فلسفه ثابت شده كه قوه ي متلاشي كردن كره آفتاب با قوه ي متلاشي كردن يكي از اتمها و ذرات آن كه متساويند بنابراين در ماديات بساطت حقيقي نيست هر چه را بسيط تصور كنيم آن مركب است نهايت در تشخيصات اوليه با اختلاف و تصور به نظر مي رسد كه بسيط است ولي چون دقت شود حالت تركيبي آن ثابت مي گردد و در مقام حكومت عقل كه اخيراً هم پي برده اند همه يكسان هستند يعني ساختمان يك حيوان يك سلولي با ساختمان يك حيوان چند سلولي كه صاحب اعضا و جوارح مختلف است همه در نظر عقل يكي است. به قول شاعر قرن 11 هاتف اصفهاني:     

دل هر ذره را كه بشكافي              آفتابي اش در ميان بيني

5- مهدويت در قرآن، احاديث و ادعيه

در قرآن كريم حضرت مهدي (عج) ولايت و حكومت وي بسي ارزشمندي نمايانده شده و جايگاهي والا و ارجمند دارد و خداوند متعال با تعبيرهاي ويژه اي از آن نام برده:

1)     نور خدا: خداوند متعال مي فرمايند: «يريدون ليطفوا نور الله بافواههم متم نوره و اوكره الكافرون» (سوره صف آيه 7)  «مي خواهند نور خدا را با (پف) دهان هايشان خاموش كنند خداوند تمام كننده ي نور –يعني دين- خويش است هرچند كافران خوش ندارند».

2)     حيات و نشاط زمين در پرتو حكومت خام ولايت

خداوند متعال مي فرمايد: «اعملوا ان الله يحيي الارض بعد موتها»  (بدانيد كه خداوند زمين را پس از مرگش زنده خواهد كرد)

در روايتي در تفسير اين آيه شريفه امام باقر (ع) فرمودند:

خداوند با ظهور حضرت مهدي (عج) زمين را زنده خواهد كرد.

بدين سان كه حضرت در زمين عدالت را اجرا خواهد كرد و در نتيجه زمين حيات مي يابد و اهل زمين نيز پس از مرگ حيات مي يابند.

بر مبناي روايات مختلفي كه در اين باره آمده جامعه و زميني كه عدالت در آن پابرجا نباشد مرده است و افسرده به كالبد بي جان مي ماند كه نه تحركي دارد و نه نشاطي و هيچ گونه خير و بركتي از آن برنمي خيزد و نمي تواند زمينه خوشبختي و سعادت انسان را فراهم كند.

به طور خلاصه زمين قبل از آن حضرت به دليل كفر ظلم و ستمي كه آن را فراگرفته از نگاه اين روايات مرده است و بي اثر و مهدي (ع) با پديد آوردن اصلاح عدالت و ايمان بدان حيات، نشاط و شادابي را بازمي گرداند.

3)     طلوع خورشيد حقيقت

در پاره اي از آيات ديگر قرآن القابي از قبيل فجر روشني روز كه امواج تاريكي را مي زدايد و در هم مي شكند مطلع الفجر و دين قيمه و بقيه الله به آن حضرت داده شده است.

بر طبق اين روايات كه از حقايق قرآن پرده برمي دارد مهدي چونان سپيده هان است كه توده هاي سهمگين سياهي و ظلمت را مي زدايد و زمينه را براي روشن شدن زمين فراهم مي آورد. همچنين همانند روز است كه تاريكي را از ميان برمي دارد و جهان را روشن مي سازد و زمينه تلاش و حيات و سعادت انسان را آماده مي كند، همچنين آيين استوار و دين درست كه انسان را به صراط مستقيم مي كشاند و بهشت جاودان و تقرب به درگاه حضرت حق را به دنبال مي آورد و به بشر عرضه خواهد كرد.

4)     بقيه الله:

يكي از تعبيرهاي قرآن كريم درباره ي آن بزرگوار بر طبق رواياتي كه نقل شده است واژه بقيه الله است خداوند در اين باره مي فرمايد:  «بقيت الله خير لكم ان كنتم مؤمنين»   بقيه الله براي شما مردم اگر مؤمن باشيد از هر چيز و هر كس بهتر است.

كليني در اصول كافي نقل مي كند مردمي از امام صادق (ع) درباره قائم (ع) پرسيد كه آيا مي توان به هنگام سلام دادن او را يااميرالمؤمينن خطاب كرد. امام صادق (ع) فرمود: نه اين اسمي كه خداوند به اميرالمؤمنين داده است. پرسيدم: فدايت شوم؟ هنگام سلام دادن به او چه بگويم. امام صادق (ع) فرمود: همه بايد بگوئيد السلام عليك يا بقيه الله سپس امام (ع) اين آيه را تلاوت كرد:

كه گفته شد: «بقيت الله خيرلكم ان كنتم مؤمنين»

 

ولايت قائم آل محمد (عج) در روايات سني و شيعه:

احاديث مربوط به حضرت مهدي در مجموعه هاي حديثي شيعه بسيار فروان است و به يقين از روشن ترين مصداق هاي حديث متواتر به شمار مي آيد. فراواني احاديث مربوط به حضرت مهدي و گوناگوني آن تا به حدي است كه به روشني مي توان آن را اثبات كرد و به همين دليل كه بسياري از دانشمندان و حديث شناسان به متواتر و قطعي بودن آن اشاره كرده اند.

ابوعبدالله گنجي شامخي در اين باره نوشته: احاديث پيامبر (ص) درباره مهدي به دليل راويان بسياري كه دارد به حد تواتر رسيده احاديث مربوط به مهدي را بسياري از صحابه از جمله علي بن ابيطالب (ع) طلحه و عبداله حسن بن عوف و ... نقل كرده اند و پس از بردن نام بيست تن از صحابه كه از ؟؟ اين رواياتند مي بينند اينها بيست نفر از آنانند و افراد زياد ديگري نيز اين احاديث را نقل كرده اند. بنابراين اعتقاد به ظهور مهدي (ع) بر همه مسلمانان واجب است و اين جزء عقايد اهل سنت و جماعت است و هيچ كس جز افراد نادان و بي خبر آن را انكار نمي كنند.

6- مهدويت در ادبيات

از نظر استاد جلال الدين همائي:

اعتقاد كلي مسلمانان اين است كه دوره ي نبوت تشريعي به وجود حضرت خاتم الانبياء (ع) ختم شده است كه فرمود لانبي بعدي. اما دوره نبوت تفريعي و ولايت تكميلي كه ملازم امامت و ولايت باشد، به عقيه ي بسياري از مسلمين ؟؟ من عرف و فيه اعم از شيعه و سني در تمام ادوار و ارمنه بدون فترت و انقطاع تا قيام قيامت دوام و استمرار دارد و هيچ عصر و زمان از جهت امام و ولي عصر خالي نباشد و به قول مولوي تا قيامت ازمايش دائم است.

از نظر استاد شهيد مطهري:

آرمان قيام و انقلاب مهدي (عج) يك فلسفه بزرگ اجتماعي و اسلامي است. اين نويد، اركان و عناصر مختلف دارد كه برخي فلسفه و جهاني است برخي فرهنگي و تربيتي. برخي سياست است برخي اقتصادي است برخي اجتماعي، برخي انساني يا انساني- طبيعي است.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 01 اسفند 1393 ساعت: 16:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق امام زمان (عج)

بازديد: 203

منبع اصلي اعتقاد به اصل امامت و ايمان به ظهور حضرت مهدي :

اعتبار و جايگاه امامت و رهبري و ايمان به ظهور حضرت مهدي (ع) از چه منابع اسلامي استفاده شده است؟ آيا رويدادها و گذشت زمان در تكميل ابعاد مختلف اين اصل تأثيري داشته است؟

- اعتقاد به اصل امامت و رهبري جامعه از مسايل اساسي اسلام است. بر طبق آيه‌اي از قرآن كريم امامت منصبي است كه به حضرت ابراهيم خليل اعطا شده است. (بقره، 244)، طبق رواياتي كه متواتر هم‌اند اين منصب در اهل بيت پيغمبر هم قرار داده شده است.

شخصي كه عهده‌دار منصب امامت و ولايت مي‌شود حجت خدا و عدل قرآن و نگهبان دين و شريعت و راهنماي مردم است .

امامت اصلي است كه از دورة رسول خدا تا زمان ما برقرار بوده و تا پايان جهان هم ادامه خواهد داشت و نقطة كمال آن در دورة ظهور حضرت مهدي (ع) و برپايي حكومت عدل واحد جهاني خواهد بود؛ برنامة تشكيل امت نوين جهاني كه بايد منتهي به گسترش عدالت و حاكميت توحيد گردد، از متن تعاليم اسلام استفاده مي‌شود.

اعتقاد به ظهور حضرت مهدي (ع) با اوصاف ذكر شده مطلبي است كه درخصوص اولية اسلامي مطرح شده است و بر حسب احاديث متواتر، پيامبر از اين واقعة مبارك خبر داده و از امت خود درخواست كرده كه در انتظار اين روز بزرگ باشند. مسألة ظهور تنها يك مفهوم استنباطي از مفهوم احاديث نيست. چون متن و عين عبارت نصوص روايي به‌طور مستقل به آن ولايت دارند و استناد عمدة اهل ايمان به همين نصوص است.

وقتي كه معلوم شد مبناي پيدايش اين عقيده بشارت‌هاي كلي و نصوص و متون روايي است مي‌توان گفت كه رويدادهاي تاريخي كه بعد از پيامبر «ص» رخ داد در پيدايش آن نقشي نداشته است. زيرا مبدأ اين انديشه عصر رسالت است و احاديث مربوط به آن متجاوز از هزار روايت است كه در كتاب‌هاي حديث و تفسير و . . . نقل شده و علماي بزرگ اهل سنت هم دربارة آن كتاب‌هاي مستقلي تأليف كرده‌اند و . . . با صراحت دلالت دارند كه شخص پيامبر اكرم «ص» مسألة ظهور مهدي موعود را بشارت داده‌اند و اين بشارت‌ها را صحابه آن حضرت و تابعين صحابه و بعد از آن‌ها طبقات ديگر از مردم نقل كرده‌اند.

 

تأثير عوامل اجتماعي و سياسي و . . . در تفكرات يعني:

- عوامل اجتماعي و اقتصادي و سياسي در تفكرات عقايد ديني و اعتقاد به ظهور مهدي چه اثري داشته است؟

از ديدگاه جهان‌بيني الحادي همة امور و حوادث را بايد به علل تاريخي و مادي نسبت داد. اما از ديدگاه جهان‌بيني از بين تفكرات گوناگون و عقايد مختلف، آنچه اصيل و حق است منبع آن وحي و دعوت انبياء و درك فطري خود بشر است كه از آن تعبير به هدايت عقل و فطرت و وحي و نبوت مي‌شود.

ازنظر اين ديدگاه همة راههاي انحرافي و انكار مفر، نتيجة علل مادي و تاريخي و اغراض شخصي و . . . هستند و زمينه‌اي در فطرت بشر دارند.

منشأ اعتقاد به اصولي چون مبدأ رسات انبيا و امامت ائمه (ع) و همة عقايد حقه‌اي عقل و فطرت و انساني و وحي عن الله است. بر اين اساس حتي در پيدايش اعتقاد به ظهور مهدي منجي هيچ عامل سياسي و اجتماعي و يا فرهنگي مؤثر نبوده است. منشأ و مأخذ آن اخبار انبيا و صحف آسماني و رهنودها و سخنان شخص حضرت محمد (ع) و اميرالمومنين (ع) و ساير ائمه است.

 

كتاب صحيفه آفتاب

سخنان حضرت مهدي (عج) در سه سالگي :

احمدبن اسحاق به خانة امام عسكري (ع) وارد شده و مي‌پرسد: خلفا و جانشين شما كيست؟

امام عسكري (ع) برخاسته، داخل اتاق مي‌شوند و بعد بيرون مي‌آيند، درحالي‌كه پسر بچه‌اي سه ساله را در دست گرفته‌اند و چهرة آن پسر مانند ماه شب چهارده بود و امام عسكري (ع) راجع به امامت او سخناني فرمودند:

احمد بن اسحاق مي‌گويد: اي مولاي من! آيا علامتي هست كه قلب من به آن مطمئن گردد؟ ناگهان پسر بچه به نطق آمد و به زبان عربي فصيح فرمود:

«أنا بقيه الله في ارضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثراً بعد عين يا احمد بن اسحاق»

(منم بيقه الله در زمين او و انتقام گيرنده از اعدا و دشمنان او، پس اي احمد بن اسحاق! بعد از مشاهدة ذات، از اثر جستجو مكن)

امام مهدي (ع) در اين كلام نوراني، خود را بقيه الله در زمين خدا ناميده و به عنوان منتقم از دشمنان خدا از خويشتن سخن گفته‌اند و هر يك از اين دو جمله، دريچة اميد و شادي را در دل‌هاي منتظران و دلدادگان حضرت ولي‌عصر (عج) باز مي‌كند.

امام عصر كه در پشت پردة غيبت است روزي ظهور كرده و انتقام خون اين بي‌گناهان را خواهد گرفت و زورگويان خود سر را به خاك هلاكت و ذلت خواهد نشاند.

 

كتاب صحيفه آفتاب

راز غيبت

گويا سائل در نامه‌ي خود علت غيبت امام والا مقام را پرسش كرده بوده كه آقا در جواب اولاٌ او را ارشاد كردند كه هر چيزي را مورد سؤال قرار ندهد و راجع به هر مطلبي پرسش نكنند چه بسا كه اشخاص تا مطلبي را نمي‌دانند مسئوليتي در قبال آن نداشته باشند ولي چون سؤال كردند و دانستند بار گراني بر دوش آنان خواهد آمد و فكر و انديشة آنان را مشغول مي‌گرداند و گاهي خود جواب ـ هدف نظر از مسئوليت به بار آمده از جواب ـ موجب نگراني و ناراحتي فكري انسان شده، توليد غصه و اندوه براي وي خواهد نمود.

آنگاه خود پاسخي از آن سؤال داده‌اند و آن اين است كه هر يك از امامان پيش از من بيعت ستمگران زمان خود را در گردن داشتند ولي من به هنگام ظهور، بيعت كمي در گردنم نيست پس اگر من در پس پردة غيبتم براين همين است كه اگر ظاهر بودم دچار تعهدي نسبت به طاغوتي از طاغوت‌ها بودم ولي اكنون زمان ظهور نيست و من در غيبت به سر مي‌برم و قهراٌ بيعتي برگردنم نمي‌باشد و در چنين حالي ظهور مي‌كنم كه تنها قهراٌ همة آنها محكوم و مغلوب و در تحت فرمان من خواهد بود پس چه فايده‌اي بالاتر از اين‌كه اگر غائبم به نحوي در بند طاغوتي نمي‌باشم و تعهدي نسبت به هيچ ظالم ستمكار و گردنكشي در گردنم نيست، آزادم و بعد هم آزادانه ظهور مي‌كنم و گردنكشان را از بين خواهم برد.


 

كتاب چهارده اخذ تابناك

صورت و سيرت مهدي (ع)

چهره و شمايل حضرت مهدي (ع) را راويان حديث شيعه و سني چنين نوشته‌اند :

« چهره‌اش گندمگون، ابرواني حلالي و كشيده، چشمانش سياه و درشت و جذاب، شانه‌اش پهن، دندان‌هايش براق، بيني‌اش كشيده و زيبا، پيشاني‌اش بلند و تابنده.

استخوان‌بندي‌اش استوار و صخره‌سان، دستان و انگشت‌هايش درشت. گونه‌هايش كم گوشت و اندكي متمايل به زرد ـ بر گونة راستنش خالي مشكين ـ عضلاتش پيچيده و محكم ـ موي سرش بر لالة گوش ريخته، اندامش متناسب و زيبا. نگاهش دگرگون كننده، خدوشش درياسان و فريادش همه‌گير. »

3- القاب امام دوازدهم :

آيا زياد بودن القاب حضرت مهدي (عج) بخاطر ويژگي‌هاي ذاتي و روحي و جسمي اوست يا اين امر ناشي از بزرگي كارهاي اصلاحي او مي‌باشد؟

از عبارات استفاده مي‌شود كه نام‌هاي حضرت عبارتند از: قائم، متهد، حجت و غايب و نيز حجه ا... ، خليل ا... و القام هم ياد شده. علت زياد بودن اين القاب همان دو دليل است كه به آنها اشاره شد.

هر يك از اسماء و القاب امام زمان (ع) به يكي از اوصاف يا اعمال آن حضرت اشاره دارد و از اغلب آنها در رواياتي كه اصل مسأله‌ي امام دوازدهم و ظهورش را مطرح كرده‌اند، ياد شده است. يعني آن حضرت حتي سال‌ها قبل از آن‌كه خود و پدرشان متولد شده باشند با اين نام‌ها و لقب‌ها مشهور بودند.

4- تولد معجزه آساي امام زمان:

درباره‌ي ولادت امام معجزات و خوارق عاداتي ذكر مي‌نمايند، اعتبار اين معجزات در چه حد و چگونه قابل اثبات است؟ و چرا بعضي از تاريخ‌نويسان آن‌را نقل كرده‌اند!

1- اصل ولادت حضرت را تاريخ نگاران مثل ساير وقايع تاريخي ثبت و ضبط كرده‌اند.

2- درباره‌ي برخي از معجزات كه در ولادت آن حضرت يا ساير رجال از انبياء و اوصيا واقع شده است اگر منابع تاريخي متداول چيزي بدست نم‌دهند اين نقض منابع مذكور محسوب مي‌شود و اين كار به هر دليلي باشد به نقل قول‌هاي ديگران كه با استناد به مصادر و مآخذ متغير انجام گرفته ضرري نمي‌رساند.

آنچه از شر به امامان معصوم نسبت داده مي‌شود شبيه مطلبي است كه در مورد پيامبراني همچون: ابراهيم و اسحق و موسي و عيسي و . . . گفته شده است كه البته همه هم داراي سند معتبري هستند و وقايع مربوط به ولادت امام دوازدهم از بيشتر وقايعي كه در تاريخ به ثبت رسيده و به چشم مي‌خورد از نظر سند و مآخذ معتبرتر است.

5- فلسفه‌ي تأخير ظهرو با وجود فراهم بودن شرايط:

در طول تاريخ گاهي به شرايط و فرصت‌هايي برمي‌خوريك كه گمان مي‌رود زمينه‌ي ظهور فراهم شده مثلاً استقبال مردم از دين و فداكاري در راه اسلام و بذل جان و شهادت بخاطر آن و . . . به قدري با شور و هيجان است كه به‌نظر مي‌آيد نه تنها 313 نفر بلكه هزاران نفر آماده جان‌نثاري در ركاب حضرتش هستند. با وجود اين، سر تأخير ظهور چيست؟

اولاً : كسي نمي‌تواند به‌طور يقين اظهار اطلاع كند كه شرايط ظهور فراهم است، زيرا خود اين ادعا هم احتياج به علم به جميع شرايط دارد چون ممكن است موارد بيان شده همه‌ي شرايط نباشد.

ثانياً : بر فرض كه شرايط منحصر در همان موارد باشد كه در روايات آمده با اين حال واقعاً نمي‌توان مطمئن بود كه فرضاً همان 313 نفر اصحاب خاص و ساير شرايط موجود شده باشد.

پس با اين دو دليل ما چگونه مي‌توانيم بيان كنيم كه شرايط ظهور فراهم شده چه رسد كه علت تأخير را بپرسيم. بنابراين در مسأله‌ي ظهور سزاوار است كه تسليم حكم خدا باشيم و فضيلت انتظار را از ندست ندهيم و چشم به راه حضرت مهدي (عج) باشيم.

6- عقيده به رجعت در روابط با اعتقاد به مهدويت

بر حسب احاديث بسياري در آخر الزمان جمعي از اموات از ائمه (ع) و غير ايشان به دنيا باز خواهند گشت. آيا اعتقاد به غيبت حضرت مهدي (ع) و ظهور آن حضرت با اعتقاد به رجعت هماهنگي دارد؟ به عبارت ديگر آيا اصل اعتقاد به غيبت و ظهور، رجعت و ساير وقايعي را كه قبل از قيامت واقع مي‌شوند شامل مي‌شود يا اين يك عقيده‌ي جدا و مستقل از رجعت است؟ عقيده به ظهور مهدي و منجي از اهل بيت و فرزندان فاطمه (س) يك اعتقاد عمومي و اجتماعي مسلمين است و اختصاص به شيعه ندارد، اگرچه شيعه او را از نظر حسب و نسب معرفي مي‌كند ولي اصل اين عقيده، يك اعتقاد همگاني است كه در اديان گذشته در تورات و زبور نيز به آن بشارت داده شده است و اصلي است كه به حسب اصول مذهب شيعه، ايمان بدون آن كامل نمي‌گردد و اگر كسي بميرد و به اين مسأله ايمان نداشته باشد و حضرت مهدي را به امامت نشناخته باشد به مرگ جاهليت از دنيا رفته است.

اعتقاد به مسألة رجعت هم گرچه ريشه در قرآن و ولايت دارد ولي اين‌طور نيست كه مسألة غيبت و مهدويت بدون آن مطرح نباشد. بنابراين اصل امامت و مسألة مهدويت بدون مسألة رجعت هم در كتاب‌ها مورد بحث قرار گرفته است. با اين همه لازم به تذكر است كه اصل مسألة رجعت و بازگشت اموات يك مسألة اسلامي است و وقوع آن در زمان‌هاي گذشته بر حسب آيات متعدد قرآن مجيد ثابت است، وقتي اين‌طور شد به‌دليل اين‌كه در گذشته نظير داتشه است، امكان وقوع مجدد آن در آخر الزمان نمي‌تواند مورد انكار باشد.

در خاتمه با صرف‌نظر در آياتي كه وقوع رجعت را در امم گذشته خبر داده‌اند باي تبرك و تيمم به آيه‌ي 3 سوره‌ي قل اشاره مي‌كنيم كه خداوند مي‌فرمايند: «به‌خاطر آور روزي را كه ما از هر امتي، گروهي از كساني كه آيات، را تكذيب مي‌كردند را محشر مي‌كنيم! و آنها را نگه مي‌داريم تا به يكديگر ملحق شوند!»

اين آيه دلالت بر روزي دارد كه در آن روز از هر امتي گروهي از كساني كه تكذيب آيات الهي كردند محشور مي‌شوند كه طبعاً آن روز غير از روز قيامت است!

والسلام


 

« معجزه بزرگ »

در طول دوران غيبت امام عصر بعضي اين سخن باطل را مطرح كرده اند كه امام دوازدهم هرگز به دنيا نيامده و يا آن كه از دنيا رفته است و مخصوصاً هرچه غيبت كبري بيشتر ادامه مييابد اين فكر در ذهن سست عنصران قوت مي گيرد و افراد بيشتري به اين باطل معتقد مي شوند تا جايي كه از علامتهاي ظهور آن حضرت تزلزل اكثر شيعيان و ارتداد آنها شمرده شده است.

مهمترين دليل را بر وجود مسعود آن زمان نهان بايد بقا و استمرار نهضت غدير دانست كه در طول قرن‌ها با وجود غيبت ظاهري پرچم‌دار اين حركت ادامه يافته است و مشتي شيعه‌ي بي‌پناه در انبوه دشمنان گرگ صفت سال‌هاي هجران را پشت سر مي‌نهد و قرون غيبت را طي مي‌كنند و لحظه به لحظه گسترده‌تر مي‌گردد درحالي‌كه هادي و راهبر خود را در ظاهر نمي‌بيند و امام و پناه خود را نمي‌يابد.

«همانا سرپرستي شمارا به بوته‌ي اهمان نگذاشتم و يادتان را فراموش نكرده‌ام و اگر حز اين بود گرفتاري‌ها و فشارها بر شما وارد مي‌شد و دشمنان ريشه‌هاي‌تان را مي‌كنند.»

(امام زمان)

 

« نفوذ در قلب‌ها »

«در زمان ظهور آن حضرت امنيت بر زمين نازل مي‌گردد و ديگر هيچ چيز ديگري را ضرر نمي‌رساند و هيچ كس از چيزي نمي‌هراسد تا بدان جا كه درندگان و چهارپايان در بين مردمند و به هم آزاري نمي‌رسانند و جسارت از درندگان گرفته مي‌شود و زهر حيوانات گزنده از بين مي‌رود و بركات از آسمان و زمين ظاهر مي‌شود و همه‌ي گل‌ها و ميوه‌هاي معطر ظاهر مي‌گردد و رأفت و مرحمت در قلب مردم قرار مي‌گيرد.» (صحف ادريس)

اين‌ها همه از بركت آن پيك صلح و امنيت است كه چون قدم به عرصه ظهور مي‌گذارد درندگان از كار خود خجل مي‌شوند و گزندگان زهر كينه ازياد مي‌برند و چنين است كه كسي از ديگري نمي‌ترسد و از لطف آن كيمياي رأفت دل‌هاي مالامال از كينه و بغض لبريز از رحمت و شفقت مي‌شود.

 

« هدف نهايي »

اين است معني كلام علي (ع) كه فرمودند: «دشمني‌ها از دل بندگان رخت مي‌بندد و با آن‌كه رحمت و رأفت بر قلب مردم وارد مي‌گردد و اساساً هدف آن حضرت از قيام چيزي جز اين مهم نيست و انبيا نيز بر اين بعد قيام آن حضرت بيشتر تأكيد نموده‌اند و خداوند نيز آخرين ولي خود را ذخيره نموده است تا با دست تواناي او بزرگترين آرزو و آمال اوليا و اوصيا با صالحان و شهيدان و مؤممنين و متقين را جامه‌ي عمل بپوشد كه نمونه‌ي آن فراگير شيون رأفت در تمام عالم چه عوالم ظاهري مثل برخوردهاي فردي و اجتماعي بين مردم و چه عوالم باطني مثل تحول در قلب‌ها و انسان‌ها و حيوان‌ها و . . . »

و تحقق آن را بايد علت غائي و هدف نهايي از خلقت اين جهان دانست؛ زيرا خداوند وقتي اسماء خمسه طيبه را به حضرت آدم بر ساق عرش نشان داد حضرت آدم سؤالي را پرسيد.

نتيجتاً در حركت جهاني امام عصر، مهم‌ترين ابزار پيشرفت بر آب‌ها و خاك‌ها و نفوذ او بر دل‌ها و جان‌ها همان صفات حسنايي است كه پرده از آن برگرفته و همگان را مجذوب مي‌كند نه شمشير و نه آتش كه اين‌ها ابزاري براي موارد نه براي همة مردم، بنابراين او به مردم مي‌آموزد چگونه خوب بودن و صالح شدن و صالح باقي ماندن را و اگر كسي هم نپذيرفت براي آن‌كه جامعه سالم بماند اين انگل را از بين خواهد برد.

 

« سرانجام ناصبيان »

از مهم‌ترين و قاطعانه‌ترين اقدامات حضرت عصر برخورد شديد با دشمنان ولايت است بلكه در اين موارد مي‌توان سخت‌ترين عملكردها و شديدترين واكنش‌ها را در حكومت جهاني آن حضرت مشاهده نمود. آن امامي كه در تمام موارد رأفتش بيشتر جلوه مي‌كرد و رحمتش بر غضبش سبقت مي‌جست. گويي اينان آنقدر بي‌ارزشند كه حتي در معناي شي بودن نمي‌گنجد تا «وسعت رحمه كل شي» آنان را درگيرد و ميان دست بر قبضه‌ي شمشير مي‌كند كه گويي قهر الهي به جوش آمده و هيچ چيز را ياراي مقابله‌اش نيست و او در اين باب هيچ عذري را نمي‌پذيرد و هيچ بهانه‌اي را قبول نمي‌كند مگر آن‌كه از گروه دشمنان خارج شوند و به زمره‌ي دوستان درآيند.

امام محمد باقر مي‌فرمايد: «آنگاه كه قائم قيام مي‌نمايد ايمان را بر ناصبيان عرضه مي‌كند پس اگر حقيقتاً ايمان در قلب‌هايشان داخل شد والا گردن آنها را خواهد زد يا آن‌كه جريمه ساليانه بر آنها مي‌بندد همان‌گونه كه الان غيرمسلمان‌ها مي‌پردازند و بر كمرش هميان مي‌بندد و از شهرها او را به‌سوي بيابان‌ها اخراح مي‌نمايد.»

حكومت امام زمان حكومت ولايت است و غير اهل در آن حكومت محل و مترلتي ندارد و از اين حديث نيز اين‌كه به‌خوبي روشن مي‌شود كه آن حضرت بر ناصبيان كه دشمن و عداوت با اهل بيت و شيعيان را جزو ضروري‌ترين احكام دين مي‌دانند و نعوذ بالله به ائمه جسارت مي‌كنند.

 

« جست و جوي خانه به خانه »

يكي ديگر از ابعاد قيام حضرت عصر پاكسازي زمين به‌طور كامل است يعني آن حضرت ابتدا ريشه‌هاي ظلم و جور را از دل خاك بيرون مي‌كشند و درخت كفر و نفاق را مي‌سوزانند و بنيان خبائث و جنايت را در هم مي‌كوبند و كاخ‌هاي عصيان را ويران مي‌كنند و بنياد ريا و تزوير را در هم مي‌شكنند و سپس به قطع شاخه‌هاي اين شجره‌ي خبيثه مي‌پردازند. كه آن شاخه‌ها كساني هستند كه با از بين بردن بزرگان خود شرف خود را بر باد رفته مي‌بينند و خود را بر دره‌ي نابودي مي‌يابند و براي نجات خود دست به هر كاري عليه آن مصلح كل مي‌زنند و به گمان باطل خود طمع در نجات مي‌برند كه شايد بتوان با برق شمشير به ستيز صاعقه رفت و اين‌جا قهر دوستان امام عصر بر آشفته مي‌گردد و سوز سينه‌ها از نوك شمشيرهازبانه مي‌كشد و از كشته‌ها پشته مي‌سازند و استخوان‌ها به سم سودان مي‌سايند اما اينجا نيز پايان كار نيست و ولي زمان بعد از چيرگي كامل حقيقت زلال را بر مردمان عرضه مي‌دارد تا آن‌كه را سعادت است سيراب شود اهل شقاوت از زمين محو گردد و زمين نيز صدي بياسايد و پرچم توحيد بر سراسر عالم سايه افكند.

مرا در يكي از شهرهاي عراق كه در منطقة خوش آب و هوايي در كنار رود دجله قرار دارد، به دستور مصتصم عباسي كه از زمامداران عباسي بود و در سال 221 بعد از هجرت به دستور او آباد شد و مركز حكومت قرار گرفته و بعدها هم بزرگان دولت به سامرا منتقل شدند و اين شهر به صورت يك منطقة نظامي درآمد. امام دهم و يازدهم (ع) به دستور متوكل به اين منطقه آورده شدند تا از نزديك مراقب آنها باشند. چون حكام عباسي خبرهاي گوناگوني دربارة فرزند امام حسن عسكري (ع) بوسيلة افراد راستگو و از قول پيامبر اكرم (ص) مطالبي فهميده بودند كه خلاصة آن اين است :

1- پيامبر اكرم بارها فرمودند: بعد از من دوازده نفر جانشين من هستند.

2- تمام اين دوازده نفر از دودمان من، يعني از قريش هستند كه نخستين آنها حضرت علي (ع) است.

3- دوازدهمين جانشين من، فرزند حضرت عسكري (ع) است كه همنامه من مي‌باشد.

4- او نهمين فرزند امام حسين (ع) است كه اسم ديگرش مهدي است.

5- حضرت مهدي روزي متولد مي‌شود. او همة دولت‌ها و زمامداران ستمگر را نابود مي‌نمايد، به سراسر جهان حكومت مي‌كند و عدالت و يكتاپرستي را جايگزين ظلم و بيدادگري مي‌سازد.

زمامداران عباسي اين خبرها را شنيده بودند و مي‌دانستند حضرت مهدي (ع) هنوز به دنيا نيامده است. از اين رو تمام نيروي‌شان را به كار انداختند تا امام يازدهم (ع) را كنترل كنند و فرزندش را نابود سازند. پس از متوكل فرزندش منتصر در سال 247 هجري به حكومت رسي و ده سال بعد مصتصم بر مسند قدرت نشست و در سال 252 از حكومت استعفا داد و پسر عمويش معتذر را زمامدار شاخت و دز تمام اين مدت امام هادي و عسكري تحت مراقبت بودند.

حضرت امام حسن عسكري نامه‌اي با دويست و بيست اشرفي به بشر بن سليمان دادند و به او گفتند كه به بغداد برو و در كنار رود فرات كه اسيران آورده مي‌شوند خانمي كه دو جامة حرير پوشيده است را خريداري كن و نامه را به نفاس مسؤل برده‌ها بده تا او را به آن خانم رومي دهد. در راه بغداد آن رومي به سليمان گفت: نام من مليكه دختر ميشوي، پسر قيصر و فرمانرواي كشور روم هستم. مادرم از فرزندان شمعون است كه جانشين مسيح بوده است در مراسم عروسي من موقعي كه مي‌خواستند مرا به پسر عموي پدربزرگم بدهند و مراسم عقد را برگزار كنند به يكباره تمام صليب‌ها واژگون شدند و تخت جواهر نشاني كه داماد بر روي آن بود شكست و از روي تخت افتاد و بيهوش شد و پدربزرگ و اسقف‌ها چون اين حادثه را به فال بد گرفتند ازدواج انجام نشد. همان شب خوابي ديدم. ديدم كه در قصر پدربزرگم با شمعون و جمعي از حواريون و حضرت مسيح هستم و روبه‌روي منبري از نور كه حضرت محمد و تني چند از پسرانش بودند قرار داشتيم. در اين هنگام حضرت محمد مرا براي پسرش امام حسن عسكري خواستگاري كرد و شمعون پذيرفت و من متحير از اين‌كه حضرت محمد مرا براي پسرش خواستگاري كرده است. بعد از آن شب در چهارده شب بعد خواب عجيبي ديدم. خواب ديدم حضرت فاطمه با هزاران نفر از حواريون بهشتي و حضرت مريم است. حضرت فاطمه به من گفتند اگر مي‌خواهي فرزندم به ديدارت آيد بايد بگويي: « اشهدأن لا اله الا الله و أن أبي محمداً رسول الله » و بعد از گفتن اين جمله حضرت فاطمه مرا در آغوش گرفت و فرمود كه منتظر ديدار فرزندم باش. من در جنگي كه بين روم و مسلمانان در گرفت اسير شدم و به اينجا آمدم. حكيمه خواهر امام هادي مليكه را با خود به خانه‌اش برد تا دستورات ديني را به او ياد دهد. حكيمه در خانه او را نرگس صدا مي‌زد.

چند وقت بعد حضرت امام حسن با مليكه ازدواج كرد و كساني كه از اين ازدواج خبر داشتند سعي مي‌مردند عباسيان متوجه نشوند. در شبي حضرت مهدي به دنيا آمد و پس از به دنيا آمدن به سجده افتاد و خدا را ستايش كرد. سپس امام حسن او را گرفت و زبان خود را در دهان نوزاد فرو برد و علم و معرفت امامت را به او چشانيد. سپس پرندگاني كه بر فراز سر او پرواز مي‌كردند او را برگرفتند و به آسمان رفتند و از آن شب هر 40 روز يكبار به زمين مي‌آورند تا مادرش به او شير دهد. بعد از شهادت امام حسن عسكري و بعد از نماز امام مهدي (ع) بر جنازه پدرش غيبت صغري آغاز گرديد نخستين نايب امام عثمان بن سعيد بود.

بعد از درگذشت عصمان، فرزندش محمد بن عثمان از سوي امام به نيابت انتخاب شد. محمد بن عثمان در سال 35 بعد از هجرت از دنيا رفت و در بغداد دفن شد. ام كلثوم خواهر عثمان مي‌گفت: عثمان چند كتاب دربارة فقه نوشته بود كه در هنگام وفاتش آنها را به حسين بن روح سپرد. نخستين نامة حضرت مهدي (ع) كه به دست حسين بن روح رسيد در روز يكشنبه هفتم ماه شوال، در سال 305 هجري بود. وي پس از بيست و يك سال سفارت در شعبان سال 326 هجري وفات يافت. آخرين سفير حضرت، علي بن محمد صمدي بوده وي نيز در شعبان سال 329 از دنيا رفت.. چهار سفير حضرت را نواب اربعه گويند كه قبرشان در بغداد است. 6 روز قبل از مرگ آخرين نماينده نامه‌اي از امام رسيد كه خلاصة آن چنين است:

1- حادثة مرگ علي بن محمد سمري به فاصلة 6 روزه.

2- پايان نيابت مخصوص.

3- پايان مدت غيبت كوتاه و آغاز دوران غيبت دوم.

4- طولاني شدن ايام به غيبت دوم.

5- ظهور حضرت فقط به اذن خدا.

6- قيام جهاني امام پس از طول غيبت محقق مي‌شود.

7- در آينده نائبان دروغين پيدا مي‌شوند و جمعي ادعاي مشاهده مي‌نمايند تا باعث انحراف شيعه شوند.

8- آگاه باشيد كه هر كس پيش از خروج سفياني و نداي آسماني، ادعايي مشاهده كند درغگو است.

در زمان غيبت كبري نايبان عام امام مراجع تقليد و فقهاي عادل هستند. حضرت صادق (ع) فرموده‌اند. هر يك از فقها داراي نشانه هستند كه مردم بايد از آنها تقليد كنند.

1- خود را از گناه و زشتي‌ها مصون دارد .

2- از دين خود محافظت كند .

3- با هوس‌ها و خواسته‌هاي ناوراي خوش مبارزه و مخالفت نمايد .

4- فرمانبردار دستورات مولايش باشد و دقيقاً از فرمان امام زمانش اطاعت كند . يكي از مهم‌ترين علل پنهان زيسي آن صفت ناشايستگي و عدم لياقت مردم است. علت اساسي غيبت حضرت مهدي عدم اطاعت مردم از آن بزرگوار است. در صفحة 644 كتاب كماالدين از رسول اكرم (ص) نقل شده: مهم‌ترين رفتار امت من انتظار گشايش از جانب خداوند است. در صفحة 287 همين كتاب از پيامبر نقل شده: بالاترين و برترين عبادت‌ها انتظار گشايش به ظهور دولت حق آل محمد است. يك منتظر حقيقي ويژگي دارد. او به يقين مي‌داند عدل جهان جز به دست امام محقق نمي‌شود. او نسبت به وجود مقدس امام عصر و ظهور ا ايماني محكم و اعتقادي استوار دارد و پيوسته قيامش را انتظار مي‌كشد. يك منتظر دلباخته لحظه به لحظه منتظر ظهور امام است .

يكي از وظايت مسلم شيعيان در زمان غيبت دعا براي قرب ظهور و درخواست تعجيل در قيام آن حضرت است .  

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 01 اسفند 1393 ساعت: 16:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس