سایت علمی و پژوهشی آسمان - 2917

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره بررسی عوامل ایجاد تورم

بازديد: 551

تحقیق درباره بررسی عوامل ایجاد تورم

تامین کسری بودجه با استقراض از بانک مرکزی، افزایش حجم نقدینگی، افزایش قیمت انرژی، حذف یارانه‌ صنعتی و صنفی پس از اجرای سیاست‌های تعدیل، افزایش ریسک فعالیت‌های مولد اقتصادی، ضعف در مدیریت خصوصا مدیریت ارز و کاهش ارزش پول و بالاخره افزایش قیمت‌های جهانی، عوامل اصلی تورم در ایران اعلام شد.

از آنجایی که تورم یکی از عوامل مهم نابرابری توزیع درآمد، اهرم فشار اقتصادی بر اقشار آسیب‌پذیر و گرایش به فعالیت‌های دلالی است و همچنین از آنجایی که تورم موجب بی‌ثباتی اقتصاد در نتیجه کاهش رشد اقتصادی در درازمدت می‌شود هرگونه کار تحقیقی در این زمینه شناخت عوامل موثر بر آن حائز اهمیت است.

تورم مزمن پدیده‌ای نسبتا بلندمدت در اقتصاد ایران بوده و بالا گرفتن نرخ تورم در سال‌های اخیر مشکل اساسی کشور است.

نتیجه تحقیقات انجام شده حاکی از گسترش عوامل موثر بر تورم در اقتصاد کشور است و مهم‌ترین این عوامل رامی‌توان به این شرح برشمرد. تامین کسری بودجه دولت از طریق استقراض از بانک مرکزی و به تبع آن افزایش حجم نقدینگی، افزایش قیمت حامل‌های انرژی و حذف یارانه‌های صنعتی و صنفی پس از اجرای سیاست‌های تعدیل، افزایش ریسک مربوط به فعالیت‌های مولد اقتصادی، ضعف در مدیریت خصوصا مدیریت ارز و کاهش ارزش پول و بالاخره افزایش قیمت‌های جهانی.

در این کار بررسی رفتار تورم در کشور با اقتباس از یک مدل پولی با تمرکز بر حجم نقدینگی به نرخ بهره، قیمت کالاهای خارجی، نرخ ارز، تولید کالاهای صنعتی، انتظارات تورمی صورت گرفته است که در آن ارتباط تورم را با این متغیرها بررسی کردیم. نتیجه تحقیقات حاکی از آن است که در بلندمدت سطح عمومی قیمت‌ها با حجم نقدینگی، تولیدات صنعتی و قیمت کالاهای خارجی ونرخ ارز ارتباط دارد.

به این صورت که افزایش حجم نقدینگی منجر به افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و افزایش تولیدات خصوصا تولیدات صنعتی نیز دربلندمدت منجر به کاهش سطح عمومی قیمت‌ها می‌شود و در عین حال افزایش قیمت کالاهای خارجی و نرخ ارز، سطح عمومی قیمت‌ها را در بلندمدت افزایش می‌دهد.

در این کار تحقیقی بین رشد سطح عمومی قیمت‌ها ونرخ بهره در بلندمدت ارتباط معنا داری بدست نیامد. به طور کلی با استناد به نتایج این تحقیق و دیگر تحقیقات صورت گرفته در این زمینه می‌توان تورم در ایران را پدیده‌ای پولی دانست که سایر عوامل از جمله عوامل مربوط به سمت عرضه یا فشار هزینه آثار کمتری بر آن دارند. به عبارت دیگر شدت پولی پدیده تورم نسبت به سایر عوامل در کشور زیادتر بوده و لذا نحوه اثر متغیرهای پولی و حجم نقدینگی بر بخش واقعی اقتصاد کمتر می‌باشد.

به دلیل بالا بودن تورم نسبت به نرخ بهره اسمی، افزایش یا کاهش نرخ بهره در کشور اثر معنا دار و قابل توجهی بر سطح عمومی قیمت‌ها ندارد در این کار تحقیقی همچنین رابطه پویا و کوتاه مدت تورم بررسی شد و یکی از نتایج آن نقش مهم تورم انتظار در فرآیند تورم می‌باشد.

به عبارت دیگر بخش خصوصی تورم را به عنوان یک شاخص از امنیت و ثبات اقتصادی همواره در تصمیم‌گیری‌های خود دخیل می‌داند و این امر در نحوه تخصیص منابع به سمت کالاهایی می‌شود که از درجه نقدینگی بالاتری برخوردار بوده و کمتر تمایل به سرمایه‌گذاری در بخش‌های مولد اقتصادی یافته‌اند.

تورم یکی از موضوعات مهم در کشور ماست. در ایران درصد تورم در سالهای اخیر بسیار زیاد بوده است، به طوری که قیمت‌ها در هر سال بسیار افزایش یافته و قدرت خرید مردم يا ارزش پول به همان نسبت کم شده است. تورم مزمن پدیده‌ای نسبتا بلندمدت در اقتصاد ایران بوده و بالا گرفتن نرخ تورم در سال‌های اخیر مشکل اساسی کشور است. نتیجه تحقیقات انجام شده حاکی از گسترش عوامل موثر بر تورم در اقتصاد کشور است و مهم‌ترین این عوامل را می‌توان به این شرح برشمرد.

تامین کسری بودجه دولت از طریق استقراض از بانک مرکزی و به تبع آن افزایش حجم نقدینگی، افزایش قیمت حامل‌های انرژی و حذف یارانه‌های صنعتی و صنفی پس از اجرای سیاست‌های تعدیل، افزایش ریسک مربوط به فعالیت‌های مولد اقتصادی، ضعف در مدیریت خصوصا مدیریت ارز و کاهش ارزش پول و بالاخره افزایش قیمت‌های جهانی.

تورم و نرخ پول در نظریه های اقتصادی

در نظريه هاى اقتصادى تورم را به سه نوع تقسيم مى كنند:

1. تورم خفيف: اين نوع ـ كه غالبا از آن به ((تورم خزنده)) و گاهى ((تورم آرام يا بى سروصدا)) تعبير مى شود ـ به افزايش ملايم قيمت ها اطلاق مى گردد.

2. تورم شديد: در اين نوع ـ كه از آن به ((تورم شتابان يا تازنده)) ياد مى شود ـ آهنگ افزايش قيمت ها تند و سريع است.

3. تورم بسيار شديد: اين نوع ـ كه از آن به ((تورم افسار گسيخته, فوق تورم و ابر تورم)) تعبير مى شود ـ شديدترين حالت تورم به شمار مى رود.

در مورد تفكيك قلمرو آن ها هيچ توافقى بين صاحب نظران اقتصادى وجود ندارد; مثلا براى تورم خفيف, افزايش بين 1 تا 6 درصد, حداكثر 4 درصد, بين 4 تا 8 درصد در سال را ذكر كرده اند. براى تورم شديد, 15 تا 25 درصد در سال را نوشته اند. معيار تورم بسيار شديد را 50 درصد در ماه يا دو برابر شدن قيمت ها در مدت شش ماه و ... بيان داشته اند.

بنابراين نمى توان معيار ثابتى را براى انواع تورم در همه مكان ها و زمان ها ارائه داد; چرا كه عرف و عقلاى زمان ها و مكان هاى مختلف ممكن است در مقابل يك نرخ مشخص, واكنش هاى متفاوتى از خود نشان دهند. چه بسا در عصر پول فلزى, مردم در مقابل اندك افزايش قيمت ها از خود واكنش نشان مى دادند, اما در زمان پول هاى جديد در برابر آن نرخ تورم از خود همان واكنش را نشان ندهند. حتى ممكن است عرف جامعه اى در طول زمان به نرخ مشخصى, عادت كرده, بعد از مدتى حساسيت گذشته را از خود نشان ندهد يا در گذشته حساس نبود, ولى در زمان بعد كاملا حساسيت خود را نمايان سازد. بنابراين ممكن است نرخ خاصى از تورم در جامعه اى خفيف و همان نرخ در جامعه اى ديگر, شديد به شمار آيد.

به زبان ساده، تورم، مقدار بالا رفتن قیمت اجناس در طول مدت یکسان - مثلاً یک سال- را می گویند. اما گرانی تقریبا در مورد قدرت خرید مردم است.

برای درک تفاوت آن، مثالی ساده می زنیم: ممکن است که مثلا در یکسال نرخ تورم 30% باشد، اما این نرخ تورم در قدرت خرید مردم احساس نشود! چون قدرت خرید مردم بالاست و بخاطر همین موضوع نرخ تورم به چشم نمی آید! اما دقیقا این موضوع می تواند برعکس هم باشد! مثلا نرخ تورم حتی تک رقمی و زیر 5% هم باشد؛ اما بخاطر قدرت پایین خرید، احساس کند شدن چرخه اقتصادی بازار را می توان درک کرد.

در برخی از مواقع شما قدرت خرید پایین را احساس می کنید، اما این موضوع اصلا به گرانی و تورم ربطی ندارد! بخصوص در بازارهایی، چون بازار ایران!!

بازار ایران بر پایه حقوق کارمند و کارگر می چرخد! برخلاف بازارهای صنعتی که برپایه تولید و صادرات می چرخد! وقتی حقوق یک کارگر یا کارمند، در حدی غیرقابل تصوری، پایین باشد، مسلم است که قدرت خرید هم پایین می آید و این یعنی اینکه به طور ناخودآگاه، بازار دچار رکود اقتصادی می شود. در نتیجه احساس گرانی باز هم پیش می آید!

در بازار ایران برخلاف بازارهای جهان، و بر خلاف تصور بسیاری، اجناس گران نیست! آنچه که بیشتر باعث می شود که احساس گرانی کنیم، همین پایین بودن حقوقهاست. بعنوان مثال، در کشورهای شرق آُسیا، حقوق کارمندان و کارگران، ماهیانه تا 15 تا 20 هزار دلار می تواند باشد! یعنی چیزی در حدود 15 تا 20 میلیون تومان! بنابراین با داشتن چنین حقوقی، می توان تصور کرد که چرا با توجه به بالا بودن هزینه ها در این کشورها، کمتر کسی احساس گرانی و تورم را درک می کند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 12:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تفسیر خطبه شماره 140 نهیج البلاغه

بازديد: 341

تفسیر خطبه شماره 140 نهیج البلاغه

متن خطبه  140 نهج البلاغه:

و من کلام له عليه السلام [1] في النهي عن غيبه الناس [2] و انما ينبغي لاهل العصمه و المصنوع اليهم في السلامه [3] ان يرحموا اهل الذنوب و المعصيه ، و يکون الشکر هو الغالب عليهم ، [4] و الحاجز لهم عنهم ، فکيف بالعائب الذي عاب اخاه و عيره ببلواه [5] اما ذکر موضع ستر الله عليه من ذنوبه مما هو اعظم من الذنب الذي عابه به [6] و کيف يذمه بذنب قد رکب مثله فان لم يکن رکب ذلک الذنب بعينه [7] فقد عصي الله فيما سواه ، مما هو اعظم منه [8] وايم الله لئن لم يکن عصاه في الکبير ، و عصاه في الصغير ، لجراءته علي عيب الناس اکبر [9] يا عبد الله ، لا تعجل في عيب احد بذنبه ، فلعله مغفور له ، [10] و لا تامن علي نفسک صغير معصيه ، فلعلک معذب عليه فليکفف من علم منکم عيب غيره [11] لما يعلم من عيب نفسه ، وليکن الشکر شاغلا له علي معافاته مما ابتلي به غيره

ترجمه خطبه 140 نهج البلاغه

[1] از سخناني است که امام در مورد نهي از غيبت مردم فرموده [2] سزاواراست کساني که از عيوبي پاکند و از آلودگي به گناهان سالمند [3] به گنهکاران و اهل معصيت ترحم کنند همواره در سپاس و شکر خداوند باشند [4] و اين سپاس آنان را از پرداختن به عيبجوئي ديگران مانع گردد .چرا و چگونه آن عيبجو عيب برادر خويش را مي گيرد و او را به بلائي که گرفتار شده است سرزنش مي کند ؟ [5] مگر به ياد ستر و پوششي که خداوند بر گناهان او افکنده نيفتاده ؟ و توجه ندارد که خداوند بر بزرگتر از گناهي که بر ديگران عيب مي گيرد در مورد او پوشش افکنده است ؟ [6] چگونه ديگري را بر گناهي مذمت مي کند که خود همانند آن را مرتکب شده ؟ و اگر به آن آلوده نشده [7] [ شايد ] معصيت ديگري کرده که از آن بزرگتر است [8] به خدا سوگند حتي اگر خداوند را در گناهان بزرگ عصيان نکرده و تنها گناه صغيره انجام داده همين جراتش بر عيبجوئي مردم گناه بزرگتري است [9] اي بنده خدا در عيب و مذمت هيچکس بر گناهش عجله مکن شايد خداوند او را آمرزيده باشد . [10] و نيز بر گناه کوچکي که خود انجام داده اي ايمن مباش شايد به خاطر آن کيفر بيني بنابراين هر کدام از شما که از عيب ديگران آگاه است [11] به خاطر آنچه از عيب خود مي داند بايد از عيبجوئي ديگران خودداري کند و شکر و سپاس اين موهبت که او از اين عيوب پاک است وي را مشغول دارد

 

خطبه 140-در نهى از غيبت مردم می باشد

از سخنان حضرت علی در نهى از غيبت كردن از مردم

(در اين خطبه كه با عبارت «و انما ينبغى لاهل العصمه و المصنوع اليهم فى السلامه ان يرحموا اهل الذنوب و المعصيه» (همانا براى آنان كه اهل عصمت اند و سلامت از گناه براى آنان فراهم است شايسته است كه بر بزهكاران و گنه پيشگان رحمت آورند) شروع مى شود هيچ گونه بحث تاريخى نيامده است ولى مبحثى بسيار خواندنى و عبرت آموز درباره زشتى غيبت و برشمردن عيب مردم در غياب ايشان در چهار فصل آورده است كه به راستى بسيار مفيد است: فصل نخست، درباره سخنان خداوند و بزرگان در نكوهش غيبت و گوش دادن به آن است كه با بخشى از آيه دوازدهم سوره حجرات شروع مى شود و خداوند فرموده است «و غيبت مكند برخى از شما برخى را» و سپس به ذكر احاديث و سخنان برخى از زهاد و لطايفى پرداخته و نيكو از عهده برآمده است. فصل دوم، درباره حكم غيبت از لحاظ دين است كه آن را از جهات مختلف بررسى كرده و اين روايت را نيز آورده است كه معاذ بن جبل روايت مى كند و مى گويد: در حضور رسول خدا (ص) نام مردى برده شد، گروهى گفتند: چه مرد ناتوانى است. پيامبر (ص) فرمود: از دوست خويش غيبت كرديد. گفتند: همان چيزى كه در اوست گفتيم. فرمود: اگر چيزى كه در او نبود مى گفتيد بر او تهمت زده بوديد.

فصل سوم، در علل و انگيزه هاى غيبت است و فصل چهارم در نشان دادن راه توبه از غيبت. اين تذكر براى اطلاع خوانندگان محترمى بود كه اگر علاقمند باشند به متن مراجعه كنند.)

کيفر غيبت

1) بي شـک ، کسي که مرتکب غيبت گردد در قيامت به عذاب سختي گرفتار خواهد شد .

پيامبر اکرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود :

مَنْ أَکَلَ لَحْمَ أَخِيِهِ فِي الدُّنِيا قَرَّبَ إِلَيِهِ يَوْمَ القِيَامَةِ فَيُقَالُ لَهُ کَلِّهِ مَيِّتاً کَمَا أَکَلَتْهُ حَيَّاً فَيَأْکُلُهُ وَيَکْلَحُ وَيَضِجُّ .

کسي که در دنيا گوشـت برادر خود را بخورد و غيبتش را بکند روز قيامت که مي شـود او را پيش کسي که غيبتش را کرده است مي برند و به او مي گويند همان گونه که در دنيا گوشـت او را در حالي که زنده بود خوردي اکنون که مرده است نيز گوشت او را بخور. پس از گوشت مرده او مي خورد و از ناراحتي روي در هم مي کشد و فرياد مي زند .

مجموعة ورام ج1 ص116

 

احادیث درباره منع غیبت در زیر امده است

1- امام صادق (ع) : غیبت حسنات ( خوبی ها و نیکی ها ) را از بین می برد همانطور که آتش هیزم را از بین می برد. خداوند بزرگ به موسی وحی می فرمود : غیبت کننده اگر توبه کند آخرین کسی است که وارد بهشت میشود و اگر توبه نکند نخستین کسی است که وارد آتش می گردد. بحارالانوار جلد 75 صفحه 257 حدیث 48

2- امام صادق (ع) : غیبت نکن که غیبتت می کنند ( شرح : غیبت کسی را نکن که غیبتت می کنند ) برای برادرت چاه مکن که در آن می افتی چون همانطور که برخورد می کنی با تو برخورد میشود. ( هر جوری رفتار کنی همانطور باهات رفتار می کنند ) بحارالانوار جلد 75 صفحه 248 حدیث 16

 

3- مولا علی (ع) : از غیبت بپرهیز که غیبت کردن تو را با خدا و مردم دشمن می کند و اجر و پاداش کارهای تو را از بین می برد. غررالحکم حدیث 2632

 

4- حضرت علی (ع) : غیبت کردن بدترین دروغ و حرف نارواست. غررالحکم جلد 1 صفحه 13 حدیث 484

 

احادیثی ازحضرت محمد(ص) درباره غیبت در زیر امده است

۱ـ غیبت آنست که برادرخودرا به چیزی که دوست ندارد یادکنی.

۲ـ هرچیزی که دوست نداری روبروی برادرخویش کنی غیبتست.

۳ـ غیبت مسلمانان مکنید ودرجستجوی عیوب آنها نباشید.

۴ـ هرکه برادرمسلمانش را درحضوراو غیبت کنند وتواندیاریش کند امایاری وی نکند

خدااورا دردنیا وآخرت خوارکند.

۵ـ ازغیبت بپرهیزید که غیبت اززنا سختتراست وغیبت آمرزیده نمیشود تا آنکه غیبت اورا

کرده است ازگناهش بگذرد.

۶ـ وقتی پروردگارعزوجل مرابالابرد بقومی گذشتم که ناخنهای مسین داشتند وصورت وسینه

خویش را میخراشیدند،گفتم ای جبرئیل اینهاکیانند گفت اینان آنکسانندکه گوشت مردم

میخورند وازعرضشان سخن کنند(غیبت میکنند).

۷ـ وقتی درجمعی که توهستی درباره مردی بدمیگویند آنمردرا یاری کن وآن گروه رااز

بدگوئی بازدار وازآنجابرخیز.

۸ـ زبان خودرا ازبدگویی مسلمانان بازدارید،واگرکسی مرد درباره او بنیکی سخن گویید.

۹ـ روزه دار ازآنهنگام که صبح میکند تابشب،مادام که غیبت نکند درعبادتست وهمین که

غیبت کرد روزه او پاره میشود.

۱۰ـ کفاره کسیکه عیب وی کرده ای اینست که برای او آمرزش بخواهی.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 12:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد بیماری تای ساکس

بازديد: 497

تحقیق درمورد بیماری تای ساکس

شرح بیماری تای ساکس

بیماری‌ تای‌ساکس‌ عبارت‌ است‌ از یک‌ اختلال‌ ارثی‌ و نادر دستگاه‌ عصبی‌ مرکزی‌ در شیرخواران‌ و کودکان‌ کم‌سن‌ که‌ باعث‌ اختلال‌ پیشرونده‌ و مرگ‌ زودرس‌ می‌گردد.

 

علایم‌ شایع‌ تای ساکس

کودک‌ در بدو تولد، طبیعی‌ به‌ نظر می‌رسد. بین‌ 6-3 ماهگی‌ علایم‌ زیر ظاهر می‌شوند:

از دست‌ دادن‌ آگاهی‌ و تأخیر تکامل‌ ذهنی‌

از دست‌ دادن‌ قدرت‌ عضلات‌ مثلاً مشکل‌ در نشستن‌ یا چرخیدن‌

کری‌

کوری‌

یبوست‌ شدید ناشی‌ از عصب‌دهی‌ مختل‌ به‌ کولون‌

تشنج‌

 

علل‌ بیماری تای ساکس

یک‌ بیماری‌ ارثی‌ ناشی‌ از یک‌ ژن مغلوب‌ که‌ باعث‌ کمبود آنزیم می‌گردد. اگر هر دو والد ژن‌ را داشته‌ باشند، کودک‌ آنها به‌ احتمال‌ 25% مبتلا به‌ بیماری‌ تای‌ ساکس‌ می‌گردد. اگر تنها یک‌ والد، ناقل‌ باشد، کودک‌ مبتلا نخواهد شد. در یهودیان‌ اشکنازی‌ یا کانادایی‌های‌ فرانسوی‌ تبار، از هر 60 نفر یک‌ نفر دارای‌ این‌ ژن است‌.

عوامل تشدید کننده بیماری

عوامل‌ ژنتیک‌. بیشتر والدینی‌ که‌ دارای‌ ژن‌ مغلوب‌ هستند، از یهودیان‌ اروپای‌ شرقی‌ (اشکنازی‌) یا کانادایی‌های‌ فرانسوی‌ تبار هستند.

 

پیشگیری‌ از بیماری تای ساکس

در خانواده‌های‌ مبتلا به‌ تای‌ ساکس‌، کودکان‌ را از لحاظ‌ ژنتیک‌ غربالگری‌ کنید.

اگر شما یا همسرتان‌ سابقه‌ خانوادگی‌ تای‌ ساکس‌ را داشته‌ باشید، مشاوره‌ ژنتیک‌ انجام‌ دهید.

اگر در انتظار یک‌ کودک‌ هستید و سابقه‌ خانوادگی‌ تای‌ ساکس‌ را دارید، برای‌ تشخیص‌ ابتلای‌ جنین‌، آمنیوسنتز را مدنظر قرار دهید.

عواقب‌ مورد انتظار

مرگ‌ معمولاً قبل‌ از 5 سالگی‌ رخ‌ می‌دهد.

 

عوارض‌ احتمالی‌ بیماری تای ساکس

پنومونی‌ ( ذات‌الریه‌ )

زخم‌های‌ فشاری‌

 

درمان‌ بیماری تای ساکس

اصول‌ کلی‌

در صورتی‌ که‌ والدین‌ قادر به‌ فراهم‌ کردن‌ تسهیلات‌ مراقبتی‌ گسترده‌، برای‌ مراقبت‌های‌ پایه‌ نباشند، ترتیب‌ آن‌ را فراهم‌ نمایید.

روان‌ درمانی‌ یا مشاوره‌ برای‌ والدین‌ و فرزندان‌. یاد بگیرند با زجر حاصل‌ از این‌ بیماری‌ کنار بیایند.

جستجوی‌ گروه‌های‌ حمایتی‌ برای‌ خانواده‌ قربانیان‌ تای‌ ساکس‌

داروها

ضد تشنج‌ها برای‌ کنترل‌ تشنج‌

ملین‌ها و مسهل‌ها برای‌ برطرف‌ کردن‌ یبوست‌

سایر داروها برای‌ کنترل‌ عوارض‌ در صورت‌ ظهور

 

فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری

در مراحل‌ اولیه‌ کودک‌ را تشویق‌ کنید تا در حدامکان‌ فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری کند. افزایش‌ نقایص‌ ذهنی‌، عصبی‌ و عضلانی‌ سرانجام‌ کودک‌ را در اکثر مواقع‌ زمین‌گیر خواهد کرد.

 

رژیم‌ غذایی‌

مایعات‌ کافی‌ و رژیم‌ غذایی‌ طبیعی‌ و پر فیبر برای‌ به‌ حداقل‌ رساندن‌ یبوست‌ فراهم‌ کنید. با پیشرفت‌ بیماری‌ معمولاً تغذیه‌ با لوله‌ معده ضرورت‌ می‌یابد.

 

درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟

اگر در مورد تکامل‌ ذهنی‌ و فیزیکی‌ شیرخواران‌ خود نگران‌ شده‌اید.

اگر گمان‌ می‌کنید که‌ شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌ شما حاصل‌ یک‌ ژن‌ غیرطبیعی‌ هستید. یک‌ مشاور ژنتیک‌ می‌تواند به‌ شما کمک‌ کند که‌ چگونه‌ از داشتن‌ کودک‌ مبتلا به‌ این بیماری‌ جلوگیری‌ کنید.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 12:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره هوش هیجانی

بازديد: 2529

تحقیق درباره هوش هیجانی

اصطلاح هوش هيجاني در سال (1995) توسط دانيل گلمن 1 مطرح شد و بحث هاي بسياري را بر انگيخت هوش هيجاني 2 با توانايي درك خود و ديگران يعني شناخت هرچه بيشتر احساسات ،‌عواطف خويش و ارتباط و سازگاري فرد با مردم و محيط كه پيوند دارد .

پژوهشگران با ارزيابي مفاهيمي چون مهارتهاي اجتماعي . توانايي هاي بين فردي ، رشد رواني و وقوف فرد بر هيجانهاي خويش و توان كنترل آن هيجان ها توصيف و تبين هوش هيجاني غير شناختي پرداخته اند .

بار آن هوش هيجان ( هوش غير شناختي ، را عامل مهمي در شكوفايي توانايي هاي افراد براي كسب موفقيت در زندگي تلقي مي كند آن را با سلامت عاطفي و در مجموع با سلامت رواني مرتبط مي داند

باز آن را براي اولين بار در سال 1980 هوش بهر هيجاني را مطرح كرد و در همان سال به تدوين پرسشنامه هوش هيجاني پرداخت به اعتقاد بار آن هوش شناختي تنها شاخص عمده براي پيش بيني موفقيت افراد نسيت ، زيرا بيشماري از افراد با هوش شناختي بالايي دارند ولي آن طور كه بايد در زندگي موفق نيستند .

با وجود اين سنجش بهر اجتماعي 1 به نحوي روز افزون در تعيين و تشخيص حدود و توانايي هاي ذهني و رفتاري افراد اعم از هنجار و ناهنجار مورد استفاده قرار مي‌گيرد. بديهي است با توجه به اشارة مختصري كه به كاستي هاي اين مقياس شده توقع پافشاري بر نتايج مرتمت مرتب بر آن از احتياط علمي به دور است .شايان به ذكر است كه با همة تلاشهايي كه از سال 1995 تا كنون براي تبيين و تعريف هوش به عمل آمده ، بعد عاطفي يا هيجاني آن بدان گونه كه بايد مورد توجه قرار نگرفته است .

از اين تاريخ به بعد گزارش كساني كه از دير باز در انديشة تدوين ابزاري براي سنجش اين حيطه ذهني غير شناختي بودند و مي خواستند آن را با معيار مناسب ديگري محك بزنند و جلوه هاي آن را با عدد و رقم مجسم كنند منتشر شد و در اختيار انديشمندان . روان شناسان قرار گرفت .

اين كه تلاش جديد تا چه اندازه روشنگر بخش ديگري از واقعيت هاي پيچيده ذهن آدمي است موضوعي است كه آينده به آن پاسخ خواهد گرفت .

 

تعريف و تاریخچه  هوش هيجاني :

تعريف هوش هيجاني نيز مانند هوش غير شناختي دشوار است اين اصطلاح از زمان انتشار كتاب معروف گلمن (1995) به گونه اي گسترده به صورت بخشي از زبان روزمره درآمد و بحثهاي بسياري را بر انگيخت گلمن مصاحبه اي با جان اينل (1996) هوش هيجاني را چنين توصيف مي كند : « هوش هيجاني نوع ديگري از هوش است اين هوش مشتمل بر شناخت احساسات خويشتن و استفاه از آن براي اتخاذ تصميم هاي مناسب در زندگي است توانايي اداره مطلوب خلق و خوي با وضعرواني ، كنترل و تكانش ها است عاملي كه به هنگام شكست ناشي از دست نيافتن به هدف در شخص ايجاد انگيزه و اميد مي كند . هم حسي يعني آگاهي از احساسات افراد پيرامون شماست مهارت اجتماعي يعني خوب كنار آمدن با مردم و كنترل هيجانهاي خويش در رابطه با ديگري و توانايي تشويق و هداست آنان است »

گلمن در همين مصاحبه ضمن مهم شمردن هوش شناختي و هيجاني مي گويد هوش بهر ( ) در بهترن حالت خود تنها عامل 20 درصد از موفقيت هاي زندگي است ، 80 درصد موفقيت ها به عوامل ديگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسياري از موارد در گروه مهارت هايي است كه هوش هيجاني را تشكيل مي دهد .

« هوش غير شناختي ابعاد شخصي هيجاني اجتماعي و حياتي هوش را كه اغلب بيش از جنبه هاي شناختي آن در عملكرد هاي روزانه مؤثرند مخاطب قرار مي دهد .

هوش هيجاني با توانايي درك خود و ديگران ( خود شناسي و ديگر شناسي ) ارتباط با مردم و سازگاري فرد با محيط پيرامون خويش و پيوند دارد . به عبارت ديگر هوش غير شناختي پيش بين موفقيت هاي پيرامون خويش و پيوند دارد يه عبارت ديگر ههوش غير شناختي پيش بين موفقيت هاي فرد رادر ميسر مي كند و سنحش و اندازه گيري آن به منزله اندازه گيري و سنجش و توانايي هاي شخص براس سازگاري با شرايط زندگي و ادامة حيات در جهان است . ( بار آن ، 1997 ص 28)

پيتر سالوي (1990) ضمن اختراع اصطلاح سواد هيجاني به پنج حيطه در اين مورد اشاره مي كند .

شناخت حالات هيجاني خويش :‌ يعني خود آگاهي

اداره كردنهيجان ها : يعني مديريت هيجانها ، به روش مناسب

خود انگيزي يعني كنترل تكانش ها تا تأهير در ارضاي خواسته ها و توان رار گرفتن در يك وضعيت رواني مطلوب

تشخيص دادن وضع هيجان ديگران ،‌همدلي

برقراري رابطه با ديگران

پيشينه مطالعه هوش غير شناختي

پيشينه هوش هيجاني را مي توان در ايده هاي و كسلر بههنگام تبين جنبه هاي غير شناختي هوش و عمومي جست و جو كرد و كسلر در صفحه 103 گزارش 1942 خود دربارة هوش مي نويسد « كوشيده ايم نشان دهم كه علاوه بر عوامل هوشي ، عوامل غير هوشي ويژه اي نيز وجود دارد كه مي توان رفتار هوشمندان را مشخص كند نمي توانيم هوش عمومي را مورد سنجش قرار دهيم كتفكر اينكه آزمون ها و معيارهايي نيز براي سنجش عوامل غير هوش در بر داشته باشد » و كلسر در صدد آن بود كه جنبه هاي غير شناختي و شناختي هوش عمومي را با هم بسنجد تلاش او در اين زمينه را مي توان در استفاده وي از كاربرد خرده آزمون هاي تنظيم تصاوير ، درك و فهم كه دو بخش عمدة آزمونوي را تشكيل مي دهد دريافت . در خرده آزمون درك و فهم كه دو بخش عمدة آزمون وي را تشكيل مي دهد دريافت . در خرده آزمون درك و فهم «سازگاري اجتماعي» و در تنظيم تصاوير شناخت و تميز « موفقيت هاي اجتماعي ، مورد بررسي قرار مي كيرد ،‌پژوهش هاي انجام شده توسط سيپس و همكارانش (1987) نيز نشان مي دهد كه بين درك و فهم تصاوير و شاخص هاي هوش اجتماعي پرسشنامه شخصيت كاليفرنيا هم بستگي معناداري وجود دارد . (شريفي ، 1375 )

علاوه بر اين موارد ، و كلسر در كارهاي خود به تلاشهاي «دال»1 مبني بر سنجش جهات غير شناختي هوش نيز اشاره كرده است و نتيجه كوشش هاي دال همان گونه كه پيش از اين عنوان گرديد ، در مقياس رشد اجتماعي وايلند منعكس است .

پژوهشگران از طريق سنجش مفاهيمي مانند مهارتهاي اجتماعي توانمنديهاي بين فردي را رشد روانشناختي ؤ آگاهي هاي هيجاني كه همگي مفاهيمي مرتبط با هوش هيجاني هستند بر روي ابعاد اين نوع هوش پرداخته اند و دانشوران علوم اجتماعي نيز به كشف روابط بين هوشي هيجاني سبك هاي مختلف مديريت و رهبري و عملكردهاي فردي و تغييرات دروني فردي . اجتماعي و انجام ارزش يابي از عملكرد هاي فردي و گروهي همت گماشته اند .

 

تعريف هوش و انواع آن از نظر گاردنر چیست

شايانبه ذكر است كه ايده « هوش هيجاني » پس از 50 سال بارديگر توسط گاردنر2 (1983) استاد روانشناسي دانشگاه هار وارد دنبال شد گاردنر هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگون موسيقيايي ، منطقي ، رياضي ، رياضي ، جسمي ، ميان فردي و درون فردي مي داند او وجوه شناختي مختلفي را با عناصري از هوش غير شناختي يا به گفته خودش «شخص» تركيب كرده است بعد غير شناختي ( شخصي ) مورد نظر گاردنر مشتمل بر دو مؤلفه علمي است كه وي آنها را با عناوين استعداد درون رواني و مهارت هاي ( ميان فردي ) معرفي مي كند به نظر گاردنر هوش هيجاني متشكل از دو مؤلفه زير است :

هوش درون فردي : كه مبين آگاهي فرد از احساسات و هيجانات خويش ابراز باورها و احساسات شخصي و احترام به خويشتن و تشخيص استعدادهاي ذاتي ، استقال عمل در انجام كارهاي مورد نظر و در مجموع ميزان كنترل شخص بر هيجان ها و احساسات خود رهبري است .

هوش مياني فردي : كه به توانايي درك و فهم ديگران اشاره دارد و مي خواهد بداند چه چيزهاي انسانها را بر مي انگيزاند كه چگونه فعاليت مي كنند و چگونه مي توان با انها همكاري داشت به نظري گاردنر فروشندگان ، سياست مداران ، معلمان ، متقاضيان باليني ، رهبران مذهبي موفق احتمالاً از هوش ميان فردي بالايي برخوردارند.

روانشناسان در قلمرو فعاليت هاي پژوهش خود علاوه بر اين موضوع هوش ، انواع ديگري از هوش نيز پي برده و به طور كلي آنها را به سه گروه به شرح زير تقسيم كرده اند ( ري زل ، 1992 ص 36 )

هوش انتزاعي : منظور توانايي درك و فهم حل مسائل از طريق نمادهاي كلامي و رياضي .

هوش عيني : منظور توانايي درك و فهم ديگران و ايجاد ارتباط با آنهاست . ( ماير وسالووي 1993)

« هوش هيجاني را نوعي هوش هيجاني اجتماعي و مشتمل برتوانايي كنترل هيجان هاي خود و ديگران وو تمايز بين آنها و استفاده اط اطلاعات براي راهبر تفكر و عمل دانسته و آن را مشتمل از مؤلفه هاي درون فردي و ميان فردي گاردنر مي دانند .

هوش هيجان و مؤلفه هاي آن :

هوش هيجان عبارت است از توانايي نظارت بر احساسات و هيجاتان خود ، ديگران و توانايي و تفكيك احساسات خود و ديگران و ديگران و استفاده از دانش هيجاني در جهت هدايت تفكر و ارتباطات خود و ديگران ( ميروسالووي ، 1990)

هوش هيجاني هم عناصر دروني است و هم بيروني شامل ميزان خود آگاهي ، خود انگاره ، احساسات ، استقلال و ظرفيت خود شكوفايي و قاطعيت مي باشد عناصر بيروني شامل ظرفيت فرد براي قبول واقعيت انعطاف پذيري و توانايي حل مشكلات هيجاني ، توانايي مقابله با استرت و تكانه هاي مي شود ( گلمن ، 1995 ، ص 85 )

خود آگاهي :

از نظر گلمن خود آگاهي ريشه و اساس مؤلفه هاي هوش هيجاني است و تا زمانيكه از سطح خود آگاهي پاييني برخورد داريم و در انتخاب هدف و برنامه ريزي براي رسيدن به هدف مديريت كنترل احساسات خود و بر انچيختگي خود و بكار گيري نظمي كه بتوان بر اساس آن با احساسات ديگران هماهنگ شود رشد مهارت هاي اجتماعي متناسب با هدف و عمل با مشكلات مواجه مي شويم . تعريفي كه گلمن )1995( براي خود آگاهي در نظر گرفته عبارتست از درك عميق و روشن احساسات ، هيجانات نقاط ضعف و قوت و نياز و سائق هاي خود .

 

خود كنترلي يا مديريت خود :

همچنان كه با آگاهي خود درمورد احساسات ، هيجانات ، و اثرات آنها رشدد مي دهيم ما نيز مي توانيم توانايي خود را در جهت كنترل انها بهبود بخشيم . به طوريكه آنها نتوانند تأثير ناجور بر روي عملكرد ما داشته باشند خود كنترلي هيجان به معناي سركوب هيجان نيست بدين شكل نيست كه با يك سد دفاعي محكم در مقابل احساسات و خود انگيزه هاي خود درست كنيم بر عكس خود كنترلي به اين مي‌پردازد كه با يك انتخاب براي چگونگي ابراز احساساتمان داريم و چيزي كه مورد تأكيد است روش ابراز احساسات مي باشد به شكلي كه اين روش ابراز هم جريان تفكر را تسهيل كند و هم از انحراف آن جلوگيري كند . ( گلمن ، 1995 )

بطور كلي خلقيات تأثير فوق العاده بر روي محتواي جريان تفكر مي گذارد به عنوان مثال زمانيكه ما خشمگين هستيم وقايعي را در ذهن خود مي پروانيم كه غضب آلوده هستنمد و اين باعث مي شود كه نگرش و تفكر ما از موضوع اصلي منحرف شود و ما چيز ديگري را پردازش مي كنيم چون در آن موقعيت محتواي تفكر ما عوض شده است نوع نگرش ما نيز عوض خواهد شد و اين ففرايند باعث ايجاد يك عقده خواهد شد كه نتيجة منفي گرايي و كناره ديگري از واقعيت ممي باشد و در آخر به عملكرد نادرست و روابط نامطلوب مي انجام . گلمن معتقد است كه توان خود داري و مقاومت در مقابل چنين خلقيات مستبد هستند اقدامي براي افزايش بازده كاري ايجاد روابط مطلوب مي باشد .

گلمن معتقد است زمانيكه هيجانات از سلامت افراد ناشي مي شود زمينة رشو وو تميز براي افراد مهيا مي شود زيرا يكي از مفاهيم پذيرفته شده در مورد انسان فيدبك گر ، فيد بك دادن است افرادي كه از لحاظ هيجاني يالكم مي باشند در ايجاد ارتباط موفق هستند و هميشه فيدبك مثبت از ديگران مي گيرند يعني باعث متنوعيت هيجانات مثبت مي شوند ما در طول زندگي بدون شك با محركهاي برخرد مي كنيم كه ممكن است براي ما نا خوشايند باشند و اين ناخوشايندي شريع در خلق و خوي ما تأثير مي‌گذارد مثل برخورد افراد خانواده و يا همكار و در سطح وسيعتر محركهايي كه ساخته و پرداخته ذهن ما مي باشند دراين خصوص ما بايد توانايي لازم براي كنترل و مديريت افكار و رفتار خود داشته باشيم كه اساس آن خود شناسي به مهارتهاي اجتماعي تشكيل مي دهد .

از نظر گلمن مشاهدة خود كنترلي خيلي راحت نيستو خود كنترلي در نبود آتش بازيهاي هيجاني بهتر خود را نشان مي دهد يعني هر چه شدت احساسات كمتر باشد خود كنترلي نمود بهتر پيدا مي كند گلمن معتقد است احساس مسؤليت در محيط كاري و نوع برخورد با افراد تحت تأثير خلقيات فردي مي باشند و هرچه محتواي فكر در رابطه با مسئوليتي كه فرد قبول كرده است خالصتر باشد احساس مسئوليت بيشتر و بهتر صورت مي گيرد .

در يكي از تحقيقات صورت گرفته شده مشخص شده بود افراد موفق در محيط كاري از نظر خود آگاهي با خود كنترلي ، سازگاري ، خود اعتماد نوآوري هفت برابر نمره بيشتري نسبت به افراد نا موفق داشتند و در نتيجه ما مي توانيم نتيجه بگيريم كه خود كنترلي و مديريت خود تا حد زيادي مي توانند موفقيت شغلي را شكل دهند .

 

شعور اجتماعي :

شعور اجتماعي سومين مؤلفه هوش هيجاني مي باشد و عبارت است از درك احساسات و جنبه هاي مختلف ديگران و بكار گيري سك عمل مناسب و واكنش مورد علاقه براي افرادي كه پيرامون ما قرار گرفته اند ( گلمن ، 1990 ، ص 213 )

اين مؤلفه با احساس مسئوليت در قبال ديگران نسبت بيشتري دارند زيرا هر چه افراد پيرامون يا مقابل براي ما اهميت بيشتري داشته باشند سعي بيشتري خواهيم كارد واكنش مناسب در قبال آنها نشان دهيم و شرط واكنش مناسب ،درك نوع احساس طرف مقابل مي باشد .

اين مؤلفه براي افرادي كه با مراجعين زياد و متفاوت برخوردارند وضرورض مي باشد خيلي از متخصصين هوش هيجاني عقيده دارند كه نشان اصلي هوشياري اجتماعي توان همدلي است .

در بين مؤلفه هاي هوش هيجاني تشكيل همدلي از همه راحتتر مي باشد همه ما همدلي يك دوست ، يك معلم با حساس كرده ايم و تشخيص داده ايم كه واكنش او تا چه حد باعث دلگرمي ما شده است .

 

همدلي به معني من خوبم تو خوبي نيست و بيه اين معني هم نيست كه تمام احساسات طرف مقابل را تأييد و تحسين كنيم همدلي بيشتر به معني تأمل و ملاحظة احساسات ديگران مي باشد ( شگلمن ، 1995 )

به عقيدة نظريه پردازان هوش هيجاني نككته كليدي جهت افزايش حي همدلي پرورش توانايي گوش دادن در خود مي باشد زيرا هرچه افراد احساس مسئوليت بيشتري بكنند تحمل بيشتري براي گوش دادنبه حرفهاي ديگران خواهند داشت در نتيجهببه درك بهتري از احساسات ديگران خواهند رسيد گفتن اين نكته ضروري است كه همدلي نيز ريشه در خود آگاهي دارد . زيرا هرچه ما نسبت به احساسات خود گشاده تر باشيم به همان اندازه در شناخت آنها ماهر تر خواهيم بود . و به راحتي مي توانيم نوع احساس خود را از ديگران تفكيك دهيم و براي طرف مقابل يك احساس مستقل قائل شويم . گلمن معتقد است كه افراديكه توانايي درك احساسات ديگران را ندارند از لحاظ احساس نا شنوا هستند تشخيص مزان همدلي افراد از طريق كلام ، كردارد ، آهنگ ، صدا ، سكوت و لرزش آنها راحت است در همه روابط انساني ، توجه كردن به ديگران از انس و الفتهاي هيجاني و از طريق ظرفيتهاي كه شخص براي همدلي با ديگران دارد سر چشمه مي گيريد ظرفيت شناخت احساسات ديگران در عرصه هاي مختلف زندگي از كار فروشندگي مديريت گرفته تا روابط عشق و عاشقي و فعاليتهاي سياسي نقش بازي مي كند ( گلمن ، 1995)

عدم وجود همدلي عواقب ناگوار آن در خيلي از افراد مثل جنايتكاران و كودك آزاران زياد به چشم مي خورد آنچه مهم است ذكر شود اين است كه افراد به ندرت احساسات خود را در قالب كلمات بيان مي كند و بيشتر از طريق نشانه هاي غير كلامي از جمله طرفين صدا و حركت دست و محدوديت و حالات چهره ابزار مي‌كنند و هرچه ما از نظر هوش هيچاني ، قوي تر باشيم مي تواينم اين پيامهاي غير كلامي را تشخيص دهيم .

در يكي از تحقيقات كه در آمريكا صورت گرفتهبود مشخص شد دانش آموزان كه در درك پيامهاي احساسي خيلي كمتر از ديگران توانايي بيشتري دارند محبوبترين از لحاظ عاطفي و با ثبات ترين بچه هاي مدرسه هستند .

خود انگيزي

يكي ديگر از مؤلفه هاي هوش هيجاني مي باشد و خيلي از روانشناسان آنرا شرط بقا مي نامند به عقيدة آنان انسان سالم هيچ كاري را بدون هدف از پيش تعيين شده انجام نمي دهد و براي رسيدن به هدف و حتي انتخاب هدف خود انگيزي لازم ميباشد از نظر گلمن ، خود انگيزي زبان سائق پيشرفت مي باشد و كوشش است در جهت رسيدن به حد مطلوبي از فضيلت افرادي كه اين خصيصه را زياد دارند هميشه در كارهاي خود نتيجه محور سائق زيادي در آنها براي رسيدن به اهداف و استانداردهاي وجود دارد اين افراد اهداف چالش برانگيز را خيلي سريع مرتب و ميزان مخاطرات آنها را حساب مي كنند و اطلاعات و راهبردهايي را بكار مي برند كه باعث كاهش عدم اطمينان آنها و افزايش عملكرد آنها شود اين افراد خيلي شريع ياد مي گيرند كه چگونه بازده كاري خود را افزايش دهند و خيلي سريع با اهداف گروه يا سازمان سازگار مي شوند .

اين افراد هميشه انتقاد شديد و سازننده در گروه از خود نشان مي دهند و موقعيت آنها در گروه طوري است كه مديران هميشه از توانايي هاي آنان حساب مي برند . اين افراد هميشه به توانايي خود اعتماد دارند و هميشه نسبت به آينده اميدوار هستند .

اگر قرار است يك صف ضروري براي افراد در نظر بگيريم خود انگيزي مي باشد زيرا فقط از طريق خود انگيزي است كه مي توان به پيشرفت فراي انتظار رسيد از آنجا كه افراد زير چتر تفاوتهاي فردي قرار گرفته اند و از لحاظ نياز و سائق با هم متفاوت مي باشن پس عوامل انگيزش در آنها متفاوت مي باشد تعداي از افراد از طريق عوامل بيروني مثل افزايش حقوق و پرستره شغلي و نمره برانگيخته مي شوند و تعدادي به خاطر خود پيشرفت و نفس كار برانگيخته مي شوند گلمن (1995) در اين رابطه معتقد است افراديكهانجام كار براي آنها مهم است در طول كار علاقة زيادي به چالشهاي خلاقانه از خود نشان مي دهند و عشق به يادگيري و انجام كار در آنها بيشتر وجود دارد اين افراد انرژي بيشتري صرف اين كار مي كنتد و سؤالي كه هميشه ذهن آنها را مشغول مي كند اين است كه با چه روش بهتري مي توان اين كار را انجام داد . اين افراد زمانيكه عمل آنها به شكست مي انجامد بازهم مطلوب باقي مي مانند در چنين مواقعي خود تنظيمي با انگيزه پيشرفت در جهت غالب شدن برناكامي تركيب مي شود دو شخص با آمادگي بيشتري در جهت مقابله با موانع يا كار جديد شروع به كار مي‌كند به طور كلي مراحل خود انگيزي مطلبو بدين شكل است كه در ابتدا اهداف را ربه بندي مي كنيم و ميزان اهميت هركدام را مشخص كنيم اسن مسئله كاملاً در گروه خود شناسي مي باشد و هر چه خود شناسي ما بيشتر باشد بهتر مي توانيم اهداف خود را بر اساس نيازهاي واقعي اولويت بندي كنيم .

4- مهارتهاي اجتماعي :

مهارتهاي اجتماعي يكي ديگر از مؤلفه هاي هوشي هيجاني مي باشد و شامل توانايي ها براي مديريت روابط با خود و ديگران مي باشد مهارتهاي اجتماعي فقط شامل دستيابي نمي شود اگر چه افرادي كه اين مهارت را زياد دارند خيلي سريع يك جو دوستانه با افراد ايجاد مي كنند ولي اين مهارت بيشتر به دوستيابي هدفمند مربوط مي شود افرادي كه مهارتهاي اجتماعي قوي دارند به راحتي مي توانند ميسر فكري ديگران را در سمتي كه مي خواهند هداست كنند خواه براي ايجاد رفتار جديد باشد خواه برانگيختن او براي ايجاد رفتار عملكرد و يا توليد جديد باشدد (گلمن ، 1910 )

افرادي كه مهارتهاي اجتماعي بالايي دارن هميشه درصد هستند كه يك چرخة وسيعي از اطلاعات با افراد را بدست آورند و خيلي سريع جنبه هاي مشترك افراد را شناسايي كنند بعد از آن يك رابطه مؤثر برقرار كنند و اين عمل حاكي از آن است كه اعمال چنين افرادي بر اساس فرضيات حساب شده و دقيق مي باشد چنين افرادي در اولين فرصت در محيط كاري يك شبكه ارتباط قوي برقرار مي كند .

بر اين اساس همة ما اين را مي پذيريم افرادي كه در جهت پيشرفت بر انگيخته مي شوند خوش بيني آنها نسبت بر آينده است حتي مواقعي كه با شكست مواجه مي شوند زياد مي باشد .

افراد فقط از طريق مهارتهاي اجتماعي بالا مي دانند در كجا چه مواقع از خود حالات هيجاني نشان دهند و همچنان كه پيداست اين مشكلات تعداد زيادي از افراد جامعه مي باشد مخصوصاً زندگي امروزي كه افراد در طول روز بايد به سمت رفع نيازهاي خود با افراد متفاوتي مواجه شوند و هر موقعيتي اقتضاي خاص خود را دارند ما در طول روز با افراد متفاوتي برخورد مي كنيم و در هر برخورط پيام عاطفي خاص به طرف مقابل ارسال مي كنيم طبيعي است هرچه مهارتهاي براي ارسال نوع پيام بيشتر باشد راحتتر مي توانيم طرف مقابل را تحت تأثير قرار دهيم .

 

اساس فرهنگي هوش هيجاني :

يكي از مشكلات مشاوران در مدارس دربارة نمرة كسب شده توسط دانش آموزان است كه داراي زمينه هاي فرهنگي متفاوتي مي باشند و در چنانچه بعد از اجراي آمون مثل هوش هيجاني تفاوت زيمنه هاي فرهنگي دانش آموزان فراموش مي شود و موقعيت واقعي آنان به مخاطره مي افتد .

همچنانكه قبلاً گفته شد نظريه هوش هيجاني توسط ميروسالووي (1990) معرفي شده است و منظور آنها از هوش هيجاني عبارتست از توانايي درك درست برانگيختني ، براز هيجانات و توانايي استفاده از احساسات به منظور تسهيل فكر ، همچنان كه پيداست همه در اين تواناييها قابل يادگيري دارند بدين رو محتواي فرهتگي و محيطي تأثير فوق العاده اي بر روي هر كدام از اين توانائيها مي گذارد .

تعيين تأثير گذاري محتواي فرهنگي بر روي هركدام از اين مؤلفه هاي مستلزم اطلاعات جاممعه شناسي مي باشد و تحقيقات زيادي مبني بر تفاوتهاي فرهنگي در رابطه با هوش هيجاني صورت نگرفته است شواهدي مربوط به شموليت هيجاني و تثبيت هيجانات وجود دارد تحقيقات جديد در درون فرهنگي پيشنهاد دادند كه تشخيص و تفكيك هيجانات اساسي از قبيل خوشايندي و شگفت زدگي و ترس و انزجار به صورت همگاني مي باشد سموليت هيجاني براي اين يافته ها توسط تحقيقات (آلمن و همكارانش) تائيد شده است آنها معتقدند كه هر حالت چهره اي در فرهنگي در ابراز هيجانات مشاهده شده است مت ساموتوو در يكي از تحقيقات خود از سه گروه از دانشجويان ( آمريكايي ، آفريقايي ، آسيايي ) درخواست كرده بود كه نوع هيجاني را كه در تصوير دريافت مي كنند نامگذاري و آننها را بر اساس شدت و كندي بگويند بعد از مقايسه پاسخهاي دانشجويان تفاوت معناداري در گروههاي نژادي در قضا.تهاي هيجاني آنها مشاهده شده بود .

بار آن (1997) معتقد است كه توانايي هاي هيجاني با بافت فرهنگي پيوند دارد . نتيجة سخن اينكه صحبت تأثير ساز ، هوش هيجاني و تأثير فرهنگ بر اين سازه است ، و ما نياز به تحقيقات هم درون فرهنگي و هم بيشرون فرهنگي بيشتري داريم.

تفاوت با هوش هيجاني

نظريه پردازان هوش هيجاني با دلايل تربيتي و رواني را در تفكيك كرده اند در اول گفتن اين نكته ضروري است كه در هوش هيجاني اندازه اي از توانايي هستند خود توانايي نظريه پردازان هوش هيجاني معتقدند كه به ما مي گويد كه چكار مي توانيم انجام دهيم و اين شامل توانايي ما براي يادآوري تفكر منطقي و انتزاعي مي شود در حاليكه هوش هيجاني شامل توانايي ما در جهت خوداگاهيهيجاني و اجتماعي مي شود و مهارتهاي لازم در اين حوزه ها اندازه گيري مي كنند هوش هيجاني شامل مهارتهاي ما در شناخت احساسات خود و ديگران و مهارتهاي كافي در ايجاد روابط سالم با ديگران و ضمن مسئوليت پذيري در مقابل خلاقيت با ديگران مي باشد . ( گلمن ، 1995 ص 101 )

گلمن نيز معتقد است كه هوش هيجاني شامل توانايي ها براي حل مشكلات هيجاني ؤ انعطاف پذيري و قبول آن مي شود هوش هيجاني به ما مي گويد چنانچه در شناخت تواناييهاي خود و منتقل شدن بر جايگاه اصلي ما در جامعه چگونه اين فرايند را مطلوب و خوشايند سازيم هوش هيجاني دلالت بر بهزيستي فرد دارد .

زمينه هاي بحث هوش هيجاني

زمانيكه دانشمنان در مورد هوش شروع به تحقيق كردند فقط جنبه هاي شناختي آنم از ققبيل حافظه و حل مسئله را در نظر قرار دادند ولي در ميان اين دانشمندان افرادي بودند كه زود تشخيص مي دادند كه جنبه هاي غير شناختي هوشي نيز به نوبه خود براي موقعيت مفيد هستند براي مثال ديويد كسلر هوش را چنين تعريف كرده است .

ظرفيت فرد براي عمل هدفمندانه كار تفكر منطقي برخورد موثر با محيط پيرامون خويش از همان موقع (1920)

وكسلر به جنبه هاي غير شناختي هوشي به اندازة جنبه هاي شناختي اهميت داده است و كسلر نيز پيشنهاد داده است براي پيش بيني موفقيت افاد توانايي هاي غير شناختي او لازم است و كسلر تنها محققي نبود كه عقيده داشت جنبه هاي غير شناختي هوشي براي تطبيق و موفقيت لازم هستند رابرت نژندايك يكي از محققين است كه در مورد اهميت هوشي اجتماعي صحبت كرده است مانترو بر اين باور بود كه يه تنهايي نمي تواند يك پيشبيني كننده خوب براي عملركد شغل افراد باشند در بهترين شرايط فقط 25 درصد موفقيت افراد را پيش بيني مي كند .

يك محقق ديگر پيشنهاد داده است كه آزمودنهاي شناختي واقع گرايانه است .

9- كالبد شكافي يك تسخير هيجاني 1

9-1 مقدمه

در انسان بادامه مغز كه از لغت يوناني به معني بادام گرفته شده است خوشه اي بادامي شكل از ساختارهاي به هم پيوسته اي است كه در بالاي ساقه مغز ، نزديك انتهاي حلقة ليبيك قرار گرفته است درهر يك از دو نيمكره مغز يك بادامه قرر دارد كه در طرفين سر جاي گرفته اند بادامه مغز انسان در مقايسه با نزديكترين بستگان تكامل آن يعني نخستينها تا حدودي بزرگتر است .

هيپو كامپ بادامه مغز دو قسمت مهم « مغز بويايي ) اوليه بودند كه در جريان تكامل موجب پيدايش قشر مخ و سپس قشر تازة مخ گرديدند .

هنز هم اين ساختارهاي ليمپيك اثر مارهاي مربوط به يادگيري و به خاطر سپاري را انجام مي دهند متخصص با دامه مغز در مسائل هيجاني است هرگاه با دامه مغز از ساير قسمتهاي مغذ جدا شوند بدين مي انجامد كه فرد به ناتواني چسمگيري در سنجش معناي هيجاني وقايع دچار شود گاهي به اين وضعيت « كوي عاطفي » مي گويند .

بادامه به عنوان مخزن خاطرات هيجاني عمل مي كند و از همين رو اهميت دارد . زندگي بدون بادامه مغز زندگي اي عادي از معناي شخص است .

فقط عاطفه نيست كه با بادامة مغز وابسته است تمام هيجانهاي انسان به آن بستگي دارد . حيوانهايي كه بادامه مغزشان برداشته شده يا پيوند هايش قطع شدده است فاقد ترس و خشم هستند ميلي به رقابت و همكاري ندارند در اين حيوانها هيجان كم اثر است يا از بين مي رود ترشه اشك كه نشانه اي هيحاني و مختص نوع بشر است بوسيله بادامه مغز و ساختاري نزديك آن به نام شنج كمربندي 1 تحريك مي شود . و در آغوش گرفتن نواش كردن يا آرام كردن شخص گريان به هر نحو ممكن تسكين اين بخشهاي مغز مي شود و هق هق گريه خود را متوقف مي سازد .

منابع فارسي

- شريفي، حسن پاشا ، نجفي زند ،‌جعفر ، (1376 )، روشهاي آماري در علوم رفتاري ، تهران ، انتشارات سخن.

- گلمن ، دانيل، (1382)، هوش هيجاني ، ترجمه شريف پارسا، تهران ، انتشارات رشد.

- گنجي ، حمزه ، (1386) ، بهداشت رواني ، تهران ، انتشارات ارسباران .

- شاملو ، احمد ، (1372 ) ، بهداشت رواني ، چاپ يازدهم .

- شريعتمداري ، علي ، (1373) ، تعليم و تربيت اسلامي ، تهران ، انتشارات امير كبير.

- دلاور، علي ، (1374)، مباني نظري و عملي پژوهش در علوم انساني و علوم اجتماعي ، تهران، انتشارات رشد.

-سرايي ، حسن ، (1372 )، مقدمه اي بر نمونه گيري در تحقيق ، تهران ، انتشارات سمت.

- مارشال ، جان ، انگيزش دميتان، ترجمه يحيي سيد محمدي.

- رحيمي ، آزيتا، پايان نامه شماره 65.

- سيبر، شرنيگ ، هنجاريابي آزمون هوش هيجاني ( براي دانشجويان دوره كارشناسي ارشد دانشگاه دولتي در شهر تهران علوم تربيتي)

- بازرگان ، عباس، (1376) ، روشهاي تحقيق در علوم رفتاري ، تهران ، انتشارات آگاه.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 12:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(2)

تحقیق در مورد شکل اعضای بدن و تاثیر آن بر عملکردشان

بازديد: 1019

تحقیق در مورد شکل اعضای بدن و تاثیر آن بر عملکردشان

در این قسمت ابتدا توضیح کوتاهی درباره نظریه لاهادک و تشریح مقایسه ای میدهیم که هر دو بیانگر رابطه ی تناسب شکل اعضای بدن و عملکرد آنها هستند.

در قسمت بعد به طور اجمال سازگاریهای ساختار بدن انسان را برای زندگی بر روی کره ی زمین بیان میکنیم و کمی درباره ی شکل سه بعدی احتمالی موجودات فضایی توضیح میدهیم و سپس به بررسی تناسب اشکال سه بعدی سلولها با کارشان میپردازیم و بعد از آن تناسب شکل اعضای بدن انسان با عملکردشان را توضیح میدهیم و در نهایی به بررسی تناسب شکل اعضای بدن برخی از حیوانات با عملکردشان می پردازیم.

البته متأسفانه باید ذکر کنم، برخلاف آنچه که از ابتدای شروع تحقیق درباره ی تأثیر اشکال سه بعدی، به دنبال تأثیر اشکال اعضای بدن انسان بر عملکردشان هم بودیم، مطالب بسیار کمی را در این زمینه پیدا کردیم که کنار هم گذاشتن این مطالب، آنچه است که اکنون در پیش روی شماست.

* لامارکیسم چیست:

گرچه نخستین نظریه تحول جهان جانداران در سده ی ششم پیش از میلاد اظهار شده بود، با وجود این، کسی که این نظریه را به صورتی مشروح و مستدل و با مراعات جنبه ی علمی و به طور مثبت بیان کرد لامارک، گیاه شناس و جانورشناس فرانسوی بوده است.

او کار خود را در زمینه ی گیاه شناسی آغاز کرد و سپس به جانورشناسی، به ویژه مطالعه ی بی مهرگان، روی آورد. از دیگر افتخارات لامارک، تقسیم اساسی جانوران به دو گروه اصلی مهره داران و بی مهره گان و همچنین وضع و ابداع دو واژه ی بیولوژی، یعنی دانش زیست شناسی و زیست کره، یعنی مجموعه ی محیطهای زندگی جانوران است. به گمان لامارک، جهان جانداران تغییرپذیر است و این تغییرپذیری را نامحدود و مداوم می دانست.

خلاصه ی نظریه های لامارک:

- تغییر شرایط محیطی

- ایجاد نیازهای درونی جدید در موجودات زنده

- تلاش موجودات برای برطرف کردن نیازهای خود با برخورداری از نیروی ذاتی و درونی

- به کار افتادن بعضی از اندامها و از کار افتادن برخی دیگر (بر اثر به کار بردن و به کار نبردن اندامها)

- پدیدار شدن صفات جدید در موجودات زنده

- موروثی شدن صفات اکتسابی

- تکامل تدریجی موجودات زنده

لامارک بر این باور بود که عامل اصلی تغییردهنده ی جانداران محیط زندگی آنهاست. ولی به نظر او محیط هیچ گونه اثر مستقیمی در بروز تغییرات ندارد و تنها نقش محیط، ایجاد نیاز است.

یک تغییر واحد در محیط، در جانداران مختلف نیازهای متفاوت ایحاد میکند. موجودات زنده دارای نیروی ذاتی هستند که نیازها را تشخیص میدهد و هر جانداری به اقتضای نیاز خود در برابر محیط، تحولات مطلوب را ایجاد میکند. به بیان دیگر، محیط اثر خلاق ندارد و نوع برخورد موجود زنده با محیط برخورداری است فعال و نه انفعالی.

به اعتقاد لامارک، اگر نیازهای جدید به شکلی مستمر و پایدار درآیند، عادتهای تازه ایجاد میشوند. او در مورد اصل چهارم چنین اظهار میکند که در صورت به کار بردن زیاد یک اندام، آن اندام رفته رفته تقویت میشود و شکل جدیدی مناسب با عادتی که کسب کرده حاصل میکند و به نظر وی دراز شدن گردن و پاهای زرافه و ظهور پرده میان انگشتان پای اردک شکلان به همین روش صورت گرفته است. از طرفی وقتی عادت سبب به کار نبردن اندامی میشود، آن اندام رفته رفته تحلیل میرود و کوچک میشود، تا جایی که ممکن است به کلی از میان برود. به نظر این دانشمند نبود چشم جانداران ساکن غارهای تاریک و یا همچنین نبود دست و پا در مارها به همین سبب بوده است. لامارک همچنین به موروثی بودن صفات اکتسابی معتقد بود. این اصل معروفترین اصل در نظریه های اوست که به رواج لامارکیسم انجامید.

به اعتقاد او، تمام تغییراتی که به دلیل اکتساب (سازش) در طول دوره ی حیات به در ساختار افراد ظاهر میشوند. در طی زادآوری حفظ شده و به نسلهای بعد منتقل میگردند.

این نظریه بسیار موفقیت آمیز بود و به اشاعه اندیشه ی تکامل کمک بسیار کرد. اما سرانجام معلوم شد که نظریه لامارک نادرست است. اینکه به کاربردن و به کار نبردن اندامها به کسب صفتی می انجامد کاملاً درست است ولی اشتباه لامارک در این بود که چنین تغییرات اکتسابی (غیرژنتیکی) را موروثی می پنداشت. صفات اکتسابی موروثی نیستند زیرا ناشی از اثرات محیط و رشد جاندارند، نه اثرات ژنهای جاندار.

فقط صفات وابسته به ژنها موروثی هستند، آن هم به شرطی که ژنهای کنترل کننده ی آن در سلولهای زاینده «جنسی» موجود باشند. هرگونه تغییری که بر اثر به کاربردن و به کار نبردن اندامها و یا به هر علت دیگر، در سلولهای دیگر بدن غیر از سلولهای جنسی «گامتها» رخ دهد، تأثیری در ژنهای سلولهای زاینده نخواهد داشت.

خلاصه مطلب: بیشترین هدف ما از بررسی نظریه لامارکیسم، این بود که بگوییم او معتقد بود که شکل هر اندامی متناسب با نیازهایی است که در اثر محیط برای هر موجودی بوجود می آید.

* تشریح مقایسه ای

خلاصه ی مطلب:

«در این قسمت هم میخواهیم به طور اجمال، درباره ساختارهای هومولوگ و ساختارهای آنالوگ توضیح دهیم و بیان کنیم که بسیاری از ساختارهای موجودات مختلف، دارای ریشه ی جنینی یکسانی نیستند ولی شباهتهای ظاهر و سطحی را به علت دارا بودن عملکردهای مشابه از خود نشان میدهند. و با بیان این نظریه بر این مطلب، صِحّه بگذاریم که شکل اعضای بدن جانداران با عملکردشان تناسبی دو سویه دارد».

مقایسه ی قطعات ساختاری اندامهای مطالعه شده در ارگانیسمهای گوناگون ولی خویشاوند وجود شباهتی اساسی را نشان میدهد. این ساختارها، با اینکه ممکن است بر اساس عملکردشان و اگرایی حاصل کرده باشند، ولی دارای یک ریشه ژنتیکی مشترک برای شباهتهای بین خود هستند. چنین ساختارهای، ساختارهای همساخت (هومولوگ) نام دارند و همساختی( هومولوژی) ارتباط بین ساختارهایی است که به دلیل دارا بودن نیای مشترک، شباهتهایی را نشان میدهند.

آنالوژی ارتباط بین ساختارهایی است که تفاوتهای تشریحی دارند و دارای ریشه ی جنینی یکسانی نیستند ولی شباهتهای ظاهری و سطحی را به علت دارا بودن عملکردهای مشابه از خود نشان میدهند. گمان میرود که این ساختارهای همسان (آنالوگ) اصولاً برای اهداف متفاوتی خلق شده اند و عملکرد کنونی آنها به طور ثانویه به علت نیاز ایجاد شده است.

اینک به ساختارهای هومولوگ و آنالوگ با ذکر مثالهایی می پردازیم:

- دستهای انسان، گربه، بالهای خفاش، اندامهای جلویی سایر پستانداران به ویژه باله های شنای پستانداران دریایی مانند وال، دولفین و .... گرچه اعمال بسیار متفاوتی دارند، ولی به دلیل عناصر اسکلتی مشابه و دارا بودن نیایی مشترک، ساختارهای همولوگ به شمار میروند (شکل 3-1)

- شباهت در قطعات اسکلتی اندام جلویی خزندگان و دوزیستان نیایی و حتی نخستین ماهیهایی که میلیونها سال پیش از آب خارج و وارد خشکی ها شوند دارا بودن نیایی مشترک را نشان میدهند و ساختارهای هومولوگ به شمار میروند.

- بالهای حشرات و بالهای پرندگان ساختارهای همسان هستند، زیرا با آنکه عملکردهای مشابهی دارند، نمو آنها بدون وابستگی به یکدیگر صورت پذیرفته است. بال حشرات پرده ای است که توسط رگبالها نگهداری شده و از نظر جنینی از چین های راکتور در می به وجود آمده است، ولی بال پرندگان که توسط استخوانها نگهداری میشود از بندهای اولیه ی نر و درم جنین منشأ گرفته است. بالهای مهره داران به دلیل دارا بودن ریشه ای مشابه، ساختارهای همساخت به شمار می آیند.

- مثال کلاسیک دیگر، باله ماهی ها و اندامهای شنای پستانداران آبزی مثل والها، فوک ها و دولفین ها ست. این ساختارها عملکردی یکسان دارند ولی چون از نظر کالبدشناسی با هم متفاوت اند، اندامهای همسان نامیده میشوند.

علم تشریح مقایسه ای همچنین وجود ساختارهای تحلیل رفته را آشکار میسازد. این اندامهای به جا مانده یا رشد نکرده، قسمتهایی از بدن هستند که تحلیل رفته و بدون استفاده اند. ولی همین ساختارها، در دیگر خویشاوندان نیایی به شکلی کاملاً تمایز یافته وجود دارند و دارای عملکرد مهمی هستند.

رویدار وجود ساختارهای تحلیل رفته را میتوان در رابطه ی با گونه هایی که خود را با شرایط زیستی سازش میدهند، توضیح داد. برخی از ساختار برای بقاء از اهمیت کمتری برخوردارند. وقتی به چنین ساختارهایی دیگر برتری گزینشی داده نشود، معمولاً کوچکتر شده و عملکرد خود را با گذشت زمان از دست میدهند. در صورتی که وجود این ساختارها برای جاندار زیانبار نباشد، فشار گزینشی برای حذف کامل آن به گونه ای ضعیف عمل میکند و ساختار میتواند در نسلهای متوالی پایداری خود را حفظ کند.

بهترین مثال شناخته شده، آپاندیس (زاینده ی کرمی شکل ابتدایی روده ی بزرگ انسان است) که در نخستیان رشد بیشتری دارد و در هضم غذاهای سفت کمک میکند. در بدن انسان بیش از 100 ساختار تحلیل رفته شناسایی شده که شامل آپاندیس، استخوان دنبالچه، موهای بدن، دندان عقل، ماهیچه های گوش بیرونی و بسیاری دیگر هستند.

وال ها و پیتونها (مارهای بزرگ مناطق گرمسیری کاره ی قدیم که از پرندگان و پستانداران تغذیه میکنند) پاهای عقبی تحلیل رفته دارند که با زمین تماس برقرار نمیکنند.

در پرندگان بدون بال، استخوانهای بال تحلیل رفته اند و بسیاری از جانوران کور حفّار یا غارزی دارای چشمان تحلیل رفته اند که به کار نمی آیند.

*سازگاری ساختار بدن انسان برای زندگی بر روی کره ی زمین

بدن ما دائماً تحت تأثیر نیروی گرانش زمین قرار دارد. نیروی گرانش زمین به رانده شدن خود به درون بخشهای پایینی بدن کمک میکند. دستگاه گردش خون، سازگاری جالبی با این گرانش پیدا کرده است. اگر این سازگاری نبود، خون درون پاهای ما جمع میشد و پاها متورم میشدند.

این سازگاری چگونه حاصل شده است؟

گیرنده های مکانیکی در ماهیچه، تاندونها و مفصلها و قسمتهای مختلف گوش داخلی در بدن شما طوری تعبیه شه تا بتوانید درست جهتگیری کنید و در محیط زیست چابک و فعال باشید. به همین شکل فشار بدن شما طوری است که مایعات و پلاسمای خون با توجه به جاذبه به محیط در بدنتان توزیع شود. آناتومی و فیزیولوژی بدن، برای این سیّاره ساخته شد، تا بتوانید پروتئینها و کربوهیدارتها را هضم کند و ویتامین D را از خورشید جذب کرده و بسوزاند.

برخی اینگونه فکر میکنند که شاید بهتر بود برای جلوگیری از اثرات پیری مثل افتادگی پلکها و چروک شدن پوست بدن، در بی وزنی ممتد بسر می بردند. اما بی وزنی ممتد برای بدن ما وضعیتی غیرطبیعی به شمار می رود و میتواند بر تمامی حالتهای بدن اثر مخرب ایجاد کند. اگر ما در بی وزنی ممتد زندگی کنیم؛ ارگانهای حسّی در گوش داخلی به حرکات به طرز متفاوتی پاسخ میدهند و این سبب جهت گیری اشتباه و حالت تهوع خواهد شد. مایعات وارد قفسه سینه و سر شده و باعث گرفتگی میشود. کمبود پلاسما باعث کم خونی میشود. اوضاع استخوانها و ماهیچه ها وخیم میشود. توزیع مجدد مایعات پاهای شما را منقبض میکند، تصفیه کبد افزایش یافته و باعث تولید سنگ میشود. پس مشاهده میکنید که در طول عمر کوتاهمان، جاذبه ما را شکل میدهد و سپس باعث دِفرمه شدن ما میشود. همینطور که، به سوی پیری میرویم، روابط پیچیده ی ما با جاذبه که بنیادی ترین نیروی طبیعت است، این تغییرات را حاصل میکند و به اصطلاح بدن ما از ریخت می افتد! این هزینه ای است که باید بپردازیم. هزینه ی زندگی بر کره ی زمین.

* شکل سه بعدی موجودات فضایی

شاید برای شما هم این سئوال پیش آمده باشد که بالاخره آیا موجودات فضایی وجود دارند یا نه؟ و اگر وجود دارند چه شکلی هستند؟ آیا باید به موجوداتی فکر کرد که بسیار عجیب و غریب هستند و هر کدام چندین دست و پا دارند. یا مثلاً چند چشم ... یا دارای چند سر جدا از هم هستند؟ .... البته هر حدسی میشود زد. چون هیچ مدرکی در دست نیست که بر اساس آن نظر داد ولی مسلماً موجوداتی در یک سیاره با شرایط خاص، باید ویژگیهای خاصی داشته باشند اما نه آنقدر عجیب و غریب که ممکن است ما در ذهنمان بسازیم. بسیاری از دانشمندان در این زمینه نظرات علمی ارزشمندی دارند که به آنها اشاره میکنیم.

نظر دانشمندان علوم فضایی درباره ی موجودات احتمالی سیارات دیگر چیست؟ آیا آنها هم مثل عامه مردم شکلهای ظاهری عجیب و غریبی برای آنها تصور میکنند؟ اصلاً این طور نیست. بلکه آنها با جمع بندی درست و در نظر گرفتن بسیاری از مسائل حیاتی و زیستی نظراتی دارند که ارزشمند و به واقعیت خیلی نزدیکتر است. آنها معتقدند که اگر موجود هوشمند و باشعوری در سیاره ای پیدا شود و به درجاتی از تمدن رسیده باشد، به احتمال زیاد باید هیکل و ظاهر آنه شبیه انسانهای زمینی باشد. چون بهترین حالت بدن یک موجود زنده که بتواند از دستهایش خوب استفاده کند باید موجودی شبیه ما باشد که بتواند روی دوپایش حرکت کند. در غیر اینصورت موجودی با چند دست و پا و سر و اجزاء غیرعادی و عجیب نمیتواند کارآیی مناسبی در زندگی داشته باشد. دانشمندان نظرات دیگری هم درباره ی شرایط ظاهری موجودات احتمالی سیارات دیگر دارند که قابل توجه است. آنها معتقدند که با توجه به شرایط متفاوت سیارات عالم، شرایط زیستی و حیات هم در آنها فرق خواهد کرد. مثلاً سیاره ای را در نظر بگیریم که دارای جو دقیق است. در چنین سیاره ای تنفس موجودات زنده، شرایط خاصی دارد و باید قفسه ی سینه و ششها بزرگ باشند تا بتوانند اکسیژن مورد نیاز بدن را جذب کنند.

در سیاره ای با نیروی جاذبه ی کم، موجوداتی با قد بلند و کشیده پیدا خواهد شد. چون در نیروی جاذبه کم رشد سلولها شرایط خاصی پیدا میکند. در سیاره ای که در معرض ریزش شهاب سنگ باشد، پوست بدن باید خیلی مقاوم باشد و احتمالاً پوشیده از پولک یا جنسی بیشتر استخوان با یک رنگ خاص باشد که بتواند اشعه مضر را دفع کند.

چه سیاراتی مناسب تشکیل حیات و زندگی هستند؟ چه برای موجودات هوشمند و متفکر و چه برای زندگی ابتدایی و حیوانی و حتی میکروبها و موجودات ماده و اولیه ....

کره ی زمین در بین سیارات منظومه شمسی دارای بهترین شرایط است. نه زیاد گرم است و نه زیاد سرد است. در فاصله ی کاملاً مناسب از خورشید قرار دارد. شرایط یک سیاره برای بوجود آمدن حیات، شرایط خاصی را می طلبد. مثلاً چنین سیاره ای نباید زیاد به ستاره ای خورشیدی که دور آن می چرخد نزدیک و یا خیلی دور باشد. آب از ویژگیهای مهم و ضروری حیات است، برای هر سیاره ای و در هر مکانی. وجود آب در حالت مایع و جوی که دارای گاز و مواد سمی و کشنده نباشد، از ضروریات یک سیاره ایده آل است. در سطح سیاره ای با بیابانهای خشک و برهوت یا سرد و یخ بسته، حیات شکل نمی گیرد و در یک کلام، چنین سیاره ای باید از بسیاری جهت شبیه کره زمین باشد.

به طور کلی بسیاری از دانشمندان با توجه به کشف منظومه ها، ستاره ها، و کهکشانهای بی شمار جهان هستی، حدس می زنند که در بین میلیونها سیاره، احتمالاً ما تنها موجوات این جهان نخواهیم بود و موجودات دیگری هم وجود خواهند داشت.

حیات در هر جایی از این جهان هستی ممکن است شکل بگیرد و ادامه یابد. پس جای تعجب نخواهد بود اگر که بگوییم ممکن است موجوداتی در فضا زندگی کنند که از نظر تمدّن از ما جلوتر یا عقبتر باشند.

شکل سه بعدی و ظاهری موجودات فضایی احتمالی، بستگی به شرایط گوناگون هر سیاره دارد. اما بهترین حالت ظاهری برای یک موجود زنده هوشمند که بتواند با ابزار و استفاده از آن سرو کار داشته باشد، حالت انسانهای کره زمین است.

* پاورقی: توجه شود که منظور از حیاتی که اینجا از آن صحبت شده است، همان مفهومی است که عموم انسانها ( و نه شاگردان استاد بابایی) در ذهن خود دارند.

*تناسب شکل سه بعدی سلولها با عملکرد آنها:

سلولهای مختلف اندازه های متفاوتی دارند. کوچکترین سلولها، باکتریهایی هستند که اندازه آنها بین است. درازترین سلولها بعضی از سلولهای عصبی و ماهیچه ای هستند. اندازه کوچکترین سلولهای گیاهی و جانوری در حد و اندازه ی بزرگترین آنها (صرفنظر از سلولهای دراز عصبی و ماهیچه ای و سلولهای تخم بسیاری از جانوران) در حدود است. تریکودینا جانداری تک سلولی و آبزی است که قطر دارد.

اندازه و شکل هر سلول، به کار آن سلول بستگی دارد. تخمک پرندگان حجیم است چون مقدار زیادی مواد غذایی را برای رشد جنین، در خود جای داده است. سلولهای ماهیچه ای دازند. در نتیجه میتوانند قسمتهای مختلف بدن را به یکدیگر نزدیک کنند.

سلولهای عصبی نیز درازند، در نتیجه میتوانند پیام های عصبی را به سرعت از یک نقطه ی بدن به نقطه ای دیگر منتقل کنند. از سوی دیگر، کوچک بودن اندازه ی سلول نیز فواید زیادی دارد. مثلاً گلبولهای قرمز خون فقط قطر دارند و در نتیجه میتوانند از درون باریکترین رگهای بدن عبور کنند. البته در رابطه با شکل سه بعدی آنها نیز باید به این نکته ی جالب اشاره کرد که در دو طرف مقعر هستند و شکل خاص گلبولهای قرمز موجب میشوند تا این سلولها بتوانند تغییر شکل بدهند و از مویرگهای باریکی که در برخی نواحی بدن از اندازه ی گلبولها نیز کوچکتر هستند، عبور کنند. همچنین شکل سه بعدی مقعر شکل آنها، موجب میشود تا بتوانند با هموگلوبین ترکیب شود. اما در مواردی گلبولهای قرمز خون ناهنجار و غیرطبیعی (حالت داسی شکل) پیدا میکنند که به خاطر این نوع شکل سه بعدی خاص، دیگر نمیتوانند به آن تعداد هموگلوبینی که یک گلبول قرمز سالم (مقعرالطرفین) میتواند بچسبد، متصل شوند و به تعداد کمتری و هموگلوبین میتوانند متصل شوند. در نتیجه این گلبولهای قرمز داسی شکل نمیتوانند به خوبی اکسیژن را منتقل کنند و فرد دچار کم خونی وابسته به گلبولهای قرمزی داسی شکل میشود. به علاوه به علت چسبیدن این گلبولها به دیواره های رگها، جریان خون در آنها دشوار میشود.

* اندازه سلولها از حد معینی بزرگتر و از حد معینی کوچکتر نمیشود.

کوچکترین اندازه سلول باید به قدری باشد که بتواند به مقدار کافی DNA ، پروتئین و اندامهای لازم برای زیستن و تولید مثل کردن را در خود جای دهد. عامل محدود کننده ی اندازه سلول نسبت سطح به حجم است. سطح سلول باید به اندازه ای باشد که بتواند مقدار کافی مواد غذایی از محیط بگیرد و مواد زاید به محیط دفع کند. سلولهای بزرگتر، سطح بزرگتری دارند اما نسبت سطح به حجم آنها در مقایسه با سلولهای کوچکتر هم شکل خود، کوچکتر است. برای درک بهتر به شکل زیر نگاه کنید:

در این شکل، یک سلول مکعبی شکل بزرگ و 27 سلول مکعب شکل کوچک نشان داده شده است. (قسمتهای دایره ای، هسته های سلول را نشان میدهند)

= حجم

اما مساحت آن دو متفاوت است:

= مساحت مکعب بزرگ

= مساحت هر مکعب کوچک

مجموع مساحت همه ی 27 مکعب کوچک برابر است با که معادل است با ؛ یعنی سه برابر مساحت مکعب بزرگ. پس میبینیم که نسبت سطح به حجم در سلول بزرگتر، کوچکتر است.

در مواردی که حجم سلول خیلی زیاد باشد، سطح آن نمیتواند احتیاجات حجم را برآورده کند؛ بنابراین نسبت سطح به حجم است که اجازه نمیدهد سلول از حد معینی بزرگتر باشد.

وقتی سلولهای زنده روی کره ی زمین پدید آمدند، فقط آنهایی زنده ماندند و تولیدمثل کردند که سطح کافی برای تأمین احتیاجات حجم خود را داشتند. خاط نشان میکنیم که همه ی سلولها مکعب کامل یا کره ی نیستند. شکلهای متعددی از سلولها پدید آمدند که بر محدودیت اندازه چیره شده اند. سلولهای ماهیچه ای و عصبی میتوانند بسیار دراز باشند، چون باریک اند و بنابراین به ازای هم واحد حجم، سطح بیشتری نسبت به سلولهای کره ای شکل دارند.

* تفاوت شکل سه بعدی سلولهای گیاهی و جانوری

سلول گیاهی اجزایی دارد که سلول جانوری از آنها بی بهره است. مثلاً سلول گیاهی (همانند سلولهای قارچ ها و بسیاری از آغازیان) دیواره ی سلولی سخت و ضخیمی دارد. دیواره ی سلولی از سول محافظت میکند و سلول را در حفظ شکل یاری میدهد. دیواره ی سلولی گیاهی از نظر ساختار شیمایی با دیواره ی سلول باکتریایی متفاوت است و از سلولز ساخته شده است. برخلاف بیشتر سلولهای جانوری، بسیاری از سلولهای بالغ گیاهی به شکل چندوجهی هستند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 18 خرداد 1393 ساعت: 8:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 3063

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس