تحقیق دانشجویی - 435

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره شگفتی های زیست شناسی

بازديد: 275

 

شگفتی های زیست شناسی

مصرف ماهی و لبخند همیشگی

اختلاف شگفت انگیزی در حدود 50 برابر ، در میزان افسردگی بین مردم کشورهای مختلف وجود دارد. برای نمونه میزان افسردگی در آمریکایها 5 درصد و در ژاپنی‌ها 0.1 درصد است. میزان بیماریهای قلبی در این کشورها مشابه است. بنابراین احتمال وجود عاملهای مشترک خطر در این جوامع ، منطقی به نظر می‌رسد.
جوزف هیبلن از موسسه ملی منع مصرف الکل در واک ویل (مریلند) مصرف ماهی در این زمینه را عامل موثری می‌داند. هیبلن میزان
DHA را که اسید چرب ضروری موجود در ماهی است در افراد سالم اندازه گیری کرده است.
در افرادی که میزان
DHA کمتر بود، بطور متقابل میزان ، سروتونین که یک ماده شیمیایی آرام بخش موجود در مغز است، نیز کمتر بود. به خوبی مشخص شده که میزان کم شدن سروتونین با افسردگی و تعدادی از اختلالات فکری دیگر در ارتباط است.داروهای ضد افسردگی نظیر پروزاک باعث افزایش ترشح سروتونین مغز می‌شوند. بنابراین خوردن ماهی به میزان فراوان نه تنها خطر بیماریهای قلبی را تا حد امکان کاهش می‌دهد، بلکه ممکن است برای جلوگیری از افسردگی نیز پیشنهاد شود.

خرمن طلا

دانشمندان نیوزلندی از گیاه خردل چینی برای استخراج طلای موجود در خاک استفاده می‌کنند. در این شیوه جدید ، پژوهشگران دانشگاه مارسی ، خاک پیرامون این گیاه را با تیوسیانات آمونیم (ترکیبی که اغلب برای استخراج طلا از سنگ معدن بکار می‌رود) می‌آمیزند. گیاهان مذکور ، طلا را در بافتهای خود جمع آوری می‌کنند. پژوهشگران معتقدند که اگر بهای طلا همچنان ثابت بماند، شیوه زیست معدنی آنها ممکن است از نظر اقتصادی مقرون به صرفه تر باشد.

سلولهای ساق پای خرگوش کشفی جدید برای ترمیم سلولهای قلب

بیشتر ماهیچه‌های بدن پس از یک آسیب شدید خود را ترمیم می‌کنند. اما ماهیچه‌های قلب چنین نیستند. حمله قلبی ، تعدادی از سلولهای قلب را نابود می‌کند. بدون این سلولها قلب برای تلمبه زدن و رسانیدن خون به سراسر بدن ، نیروی کافی ندارد. بیماریهای قلبی ، از عوامل عمده مرگ و میرهای ناشی از بیماری در سراسر جهان هستند. نتایج تحقیقی که در مرکز پزشکی دانشگاه دوک در کارولینای شمالی انجام شده است، نوید بخش کشف روشی برای ترمیم سلولهای آسیب دیده قلب است.
در این تحقیق ، سلولهای استخوانی از پاهای عقب خرگوشهایی با قلب آسیب دیده ، برداشته و به قلب آنها تزریق کرده‌اند. در بیش از پنجاه درصد موارد ، سلولهای استخوانی رشد کرده‌اند و ویژگیهای قلب را به خود گرفته‌اند و هیچ نشانی از پس زدن نیز مشاهده نشد. مهمتر از اینکه این پیوندهای سلولی ، عمل تلمبه زنی را نیز بهبود بخشید. از آنجا که بافت استخوانی بطور طبیعی خود را ترمیم می‌کند. این عمل در پاهای عقب خرگوشها تاثیر سوئی به جا نگذاشت. خرگوشهای مذکور 6 هفته تحت نظر بودند.

تاثیر انسان بر آب وهوای جهان

دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که انسان بر آب و هوای جهان تاثیرات منفی بسیاری گذاشته است. تراکم فرایندهای گازی گلخانه‌ای در جو که موجب گرم شدن زمین شده است، احتمالا دمای زمین را تا سال 2100 ، دو درجه سانتیگراد افزایش خواهد داد. آب دریاها بالا خواهد آمد و وضعیت آب و هوا نامساعد خواهد شد. اما دانشمندان هشدار می‌دهند که بدلیل پیچیدگی وضعیت آب و هوا ، پیش بینی دقیق آثار تراکم گازهای گلخانه‌ای بسیار دشوار است. به موجب پروتکل کیوتو ، کشورهای توسعه یافته تا سال 2012 میلادی گازهای آلاینده را تا 5.2 درصد کاهش خواهند داد. با وجود این ، تراکم گازهای اتمسفر باقی خواهد ماند.

شیوه طبیعی برای زدودن بوهای نامطبوع

اگر در پی راه حل موثری برای زدودن بوهای نامطبوع از کمدها و کشوهای منازل و غیره هستید، این بوگیر جدید را امتحان کنید. کانیهای آتشفشانی غیر سمی با خاصیت جذب بو ، در بسته مشبکی جای گرفته‌اند که به راحتی می‌توانید آن را در کمد لباس بیاویزید. برخلاف مواد شیمیایی یا عطرهای قوی که با پراکندن بوی خوش ، بوهای بد را می‌پوشانند، این کانیها بطور طبیعی بوهای نامطبوع ، بوی رطوبت ، بوی پوسیدگی و کپک زدگی را جذب می‌کنند. دوام بوگیر جدید همیشگی است. کافی است هر شش ماه یکبار ، به مدت چند ساعت آنها را در معرض نور خورشید قرار دهید تا مجددا خاصیت جذب بو را بدست آورند.

تلفنی برای ناشنوایان

این تلفن برخلاف تلفنهای ویژه ناشنوایان و کم شنوایان که صدا را تقویت می‌کنند، برای ممانعت از تداخل پارازیتها و اصوات پس زمینه ، صدا را از طریق استخوانهای سر به عصب شنوایی می‌فرستد. کافی است گوشی را روی یک قسمت استخوانی جمجمه ، مثلا پشت گوش ، بگذارید. نوسان سازی که در گوشی تعبیه شده است، ارتعاشاتی تولید می‌کند که مستقیما به گوش داخلی ارسال می‌شوند تا اصوات آنسوی خط تلفن بازسازی شود.

روش مومیایی کردن

بشر از قرنها پیش ، حتی پیش از آنکه خواندن و نوشتن را بیاموزد، در صدد درک اسرار مرگ بود که یکی از آثار آن مومیایی کردن بدن مردگان است. در بسیاری از کشورها از جمله در آفریقا ، اقیانوسیه و آمریکای جنوبی ، مومیایی کردن معمول و متداول بود و هر کس می‌توانست وصیت می‌کرد که او را مومیایی کنند. امروزه در برخی قبایل آفریقایی ، هنوز نگهداری و مومیایی کردن سر مردگان متداول است. از 5000 سال پیش از میلاد ، مومیایی کردن مردگان در مصر متداول بود. در اجساد مومیایی شده ، دستها مقابل صورت و پاها زیر لگن خاصره و زانو زیر چانه قرار داده می‌شود.
در این روش ، نخست معده و روده مرده را در می‌آورند. سپس بدن را با مواد خوشبو شست و شو می‌دادند و جسد را در مایعی (احتمالا محلول کربنات سدیم) غوطه ور می‌ساختند. آنگاه آن را با سدر ، بم دوتولو و
داروهای ضدعفونی کننده (که هنوز به درستی شناخته نشده‌اند) شستشو می‌دادند. سپس جسد را با کتان نازکی می‌پوشاندند و نواری پنبه‌ای روی آن می‌کشیدند. در نهایت نیز با قرار دادن ماسکی (نقاب) بر روی صورت جسد ، آن را در یک یا چند تابوت تو در تو قرار می‌دادند تا بدن قرنها سالم باقی بماند.

سرم و واکسن

واکسیناسیون عبارت از وارد کردن میکروبهای مرده یا ضعیف شده بیماریهای مختلف به بدن افراد می‌باشد. بدین وسیله در بدن بیمار ، بیماری خفیفی تولید شده و یا تغییراتی شبیه به آن ایجاد می‌شود. در این حالت و تحت تاثیر واکسن ، آنتی کور در خون تولید می‌شود که بدن را در برابر بیماری مقاوم می‌کند.
این آنتی کور در سلولها ذخیره می‌شود، تا در صورت حمله مجدد بیماری ، بتوان با آن مبارزه کرد. مصونیت حاصل در این حالت می‌تواند سلولها و در مواردی در تمام عمر دوام یابد.
البته برای هر بیماری ، واکسن خاصی نیاز می‌باشد و برای برخی از بیماریها نیز واکسن وجود ندارد یا دوام و تاثیر آن بسیار کوتاه و کم است.
اما سرم در حقیقت حاوی مقدار زیادی آنتی کور می‌باشد که به هنگام بیماری به بدن شخص تزریق می‌شود. برای تهیه آن میکروب ضعیف یا مرده را به حیوان (نظیر اسب) تزریق می‌کنند تا در خون آن ، آنتی کور تشکیل شود. سپس خون حیوان را گرفته و سرم حاوی آنتی کور را جدا نگهداری می‌کنند تا در موقع لزوم و برای درمان بیماری بیماران بکار برده شود. در مجموع وظیفه واکسن ، تولید و ذخیره آنتی کور در بدن و وظیفه سرم وارد کردن آنتی کور آماده به بدن می‌باشد.

نقش ویتامین A در عملکرد دستگاه ایمنی بدن

ویتامین A و رتینوئیدهای وابسته ، نقش مهمی را در تنظیم عملکرد دستگاه ایمنی ایفا می‌کنند. کمبود ویتامین A با به خطر انداختن ایمنی بدن در افزایش مرگ و میر موثر است. رابطه بین بالینی ویتامین A (نظیر کوری و خشک و کلفت شدن پرده ملتحمه چشم) و مرگ و میر ناشی از بیماریهای عفونی برای صدها سال شناخته شده است. مشاهدات تجربی و مطالعات بالینی در دهه 1920 و 1930 منجر به شهرت ویتامین A به عنوان ویتامین ضد عفونت گردید. مطالعات انجام شده در مورد مشاهدات بالینی در بیمارستانها نشان می‌دهند که تکمیل ویتامین A میزان مرگ و میر کودکان را 20 تا 30 درصد کاهش می‌دهد. توزیع کپسول ویتامین A به عنوان یکی از موثرترین راههای بهبودی سلامت است و مقام آن در مقیاس بهداشت عمومی در ردیف بین واکسیناسیون و درمان از طریق مایعات خوراکی طبقه بندی می‌شود.
اصل اساسی برای استفاده و تکمیل ویتامین
A در کاهش مرگ و میر ناشی از بیماریهای عفونی ، نقش این ویتامین در افزایش ایمنی بدن می‌باشد. ویتامین A و رتینوئیدهای وابسته درمانی خود را به صورت تنظیم کننده‌های دستگاه ایمنی ایفا می‌کنند و بعضی از فواید آنها در زمینه تومورهای سرطانی و عوارض پوستی شناخته شده است. در طول چند دهه گذشته پیشرفتهای عمده‌ای در شناخت نقش ویتامین A و رتینوئیدهای وابسته در عملکرد دستگاه ایمنی صورت گرفته است. کشف گیرنده‌های اسید رتینوئیک فهم بشر را از چگونگی اثرگذاری ویتامین A بر عملکرد دستگاه ایمنی در سطح ژنتیکی بطور زیادی تسهیل کرده است. پیشرفت و بهبود روشهای آزمایشگاهی منجر به کشف مشتقات جدید ویتامین A و اسید رتینوئیک شده است که پیچیدگی عظیمی را در تنظیم پاسخهای بیولوژیک بوسیله رتینوئیدها نشان می‌دهد.


همانندسازیژنتیکی

به روند ساخته شدن مولکول DNA از رویالگوی آن درهسته سلولرا همانند سازی ژنتیکی یا همانند سازی DNA گفته می‌شود. کهیکی از مراحلتقسیممیتوزاست. طی این همانند سازی ، مولکول DNA بدون تغییر به نسل بعد سلولها منتقلمی‌شود.

مقدمه

پیشرفتهایی که در سده اخیر نصیب علم ژنتیک شده است، تا حدود زیادی مرهون مطالعه و بررسی وراثت در باکتریها است. امروزه ثابت شده است که مکانیسمها ژنتیکی در باکتریها از نظر واکنشهای شیمیایی مشابه یاخته‌های یوکاریوت است. پروکاریوتها موجودات ساده و مناسبی برای بررسیهای ژنتیکی هستند. زیرا در آنها تنها یک مولکول DNA در هر یاخته وجود دارد و این DNA دارای ساختار کروموزمی پیچیده‌ای نیست. استفاده از میکروارگانیسمها به عنوان ابزار مطالعه ژنتیکی دارای نقاط ضعفی نیز است.
اول آنکه کوچکی اندازه این موجودات بررسی ویژگیهای ظاهری هر یاخته را دشوار می‌سازد. دوم آنکه تولید مثل جنسی در این موجودات وجود ندارد و یا بطور ناقص دیده می‌شود. پس از اینکه ساختار مولکولی
DNA که نخستین بار بوسیله واتسون و کریک معرفی و ارائه شد، نحوه بیوسنتز آن را نیز در یاخته مشخص کردند. در اواخر سالهای 1950 ، کریک اصل بنیادی را مطرح کرد. این اصل بیان کننده چگونگی انتقال اطلاعات ژنتیکی از مولکول DNA به RNA و ترجمه آن در پروتئینها است.

img/daneshnameh_up/7/7b/14.png

همانندسازی DNA

در مطالعات اولیه برای همانندسازی سه الگو مطرح شد که شامل الگوهای حفاظتی ، نیمه حفاظتی و پراکنده است. در الگوی حفاظتی از روی مارپیچ دو رشته‌ای DNA ، یک مولکول کامل DNA ساخته می‌شود. در الگوی نیمه حفاظتی ابتدا دو رشته DNA از هم باز شده و در مقابل هر یک از رشته‌ها ، رشته مکمل ساخته می‌شود. در الگوی پراکنده ابتدا مولکول DNA به قطعاتی تقسیم می‌گردد و هر یک از قطعه رشته مکمل خود را سنتز می‌کند. واتسون و کریک با پژوهشهای خود بر روی مولکول DNA ، الگوی نیمه حفاظتی را منطقی و تنها راه همانند سازی می‌دانستند. سپس مزلسون و استال با انجام آزمایشهای بسیار ظریف و مهم ، درستی چنین الگویی را به اثبات رساندند.

آزمایش مزلسون و استال

مزلسون و استال برای اثبات فرآیند همانند سازی آزمایشی انجام دادند که به شرح زیر می‌باشد. آنها ابتدا یاخته‌های باکتری اشرشیاکلی را در محیط کشت ویژه‌ای که نیتروژن آن از نوع سنگین (N15) بود، برای زمان معین کشت دادند و سپس یاخته‌ها را به محیط کشت عادی که نیتروژن آن از نوع سبک (N14) بود، انتقال دادند و در محدوده‌های زمانی معین از یاخته‌های نسلهای اول ، دوم و سوم حاصل از محیط کشت جدید ، نمونه برداری کرده و DNA آنها را به روشهای اختصاصی جدا ساختند. نمونه‌های DNA بر روی گرادیان (شیب) چگالی کلرور منیزیم سانتریفوژ شده و در این روش ترکیبات مختلف بر اساس چگالی آنها جدا سازی می‌شوند.
بدین ترتیب
DNA واجد وزنهای متفاوت از یکدیگر جدا می‌شوند. DNA معمولی که N14 دارد (DNA سبک) به علت داشتن چگالی کمتر در بالای لوله قرار می‌گیرد. در حالی که مولکول DNA با (N15 سنگین) در محلی پایین تر از DNA سبک واقع می‌شود. DNA های واجد مقادیر متفاوت N15 و N14 نیز در بینابین این دو حد جای می‌گیرند.
با کشت یاخته‌های دارای
DNA واجد نیتروژن سنگین در محیط کشت حاوی نیتروژن سبک مشاهده می‌شود که مولکول DNA ماهیت سبک - سنگین پیدا می‌کند. یعنی دو رشته DNA کاملا از هم باز شده و رشته‌هایی در تکمیل هر یک از دو رشته قبل ساخته می‌شود. این رشته‌های جدید همگی دارای نیتروژن سبک (محیط کشت جدید) هستند. با ادامه کشت در نسلهای دوم و سوم ملاحظه می‌شود که از میزان DNA سبک - سنگین کم شده و به DNA سبک افزوده می‌شود.

نتیجه آزمایش مزلسون و استال

مزلسون و استال با چنین مشاهداتی نتیجه گرفتند که همانند سازی در مولکول DNA به طریق نیمه حفاظتی صورت می‌گیرد که مستلزم باز شدن دو رشته از هم و سنتز مولکول DNA جدید در مقابل هر رشته قدیم است. این پدیده به نام همانند سازی مشهور است.

آنزیمهای لازم در همانند سازی

آنزیمهای پلیمراز

آنزیمهایی هستند که پلیمر شدن زنجیره‌های پلی‌نوکلئوتیدی را کاتالیز می‌کنند. تا کنون سه نوع آنزیم پلیمراز به نامهای Ι و ΙΙ و ΙΙΙ جداسازی و مشخصات آنها ارائه شده‌اند. از بین آنها آنزیم پلیمراز ΙΙΙ نقش اصلی را در سنتز DNA دارد. از خصوصیات مهم آن ، این است که منحصرا نوکلئوتیدها را در جهت '5 به '3 بهم متصل می‌کنند و در جهت عکس نمی‌تواند عمل کند. آنزیم پلیمراز ΙΙ نیز در مرحله‌ای از سنتز DNA وارد شده و سنتز را در جهت '3 به '5 پیش می‌برد. و آنزیم پلیمراز I عمل ترمیم همانند سازی را انجام می‌دهد.

آنزیم هلیکاز

این آنزیم به مولکول DNA دو رشته‌ای متصل شده و با عمل خود موجب باز شدن دو رشته از یکدیگر می‌شود.

آنزیم لیگاز

در مرحله‌ای از سنتز DNA وارد عمل شده و دو رشته DNA را بهم پیوند می‌دهد.

آنزیم پریماز

آنزیمی است که در ساختن قطعه کوچک RNA پرایمر ، هنگام همانند سازی وارد عمل شده و نوکلئوتیدهایی از نوع اسید ریبونوکلئوتید را به یکدیگر متصل می‌کند. تعدادی پروتئینهای ویژه وجود دارند که پس از باز شدن دو رشته DNA از یکدیگر به محلهای باز شده متصل شده و مانع اتصال مجدد دو رشته به یکدیگر می‌شوند.

img/daneshnameh_up/c/cb/Molecules-01.gif

همانند سازی متوالی

در روی مولکول DNA نقاطی وجود دارند که همانند سازی از آنها آغاز می‌شود. این نقاط مبدا همانند سازی خوانده می‌شوند. در DNA باکتریها ، یک مبدا همانند سازی و در DNA موجودات عالی ، تعدادی زیادی از این مبدا وجود دارند. هنگام همانند سازی ابتدا آنزیم هلیکاز به مارپیچ دو رشته‌ای DNA متصل شده و پیچش DNA را در آن نقطه باز می‌کند. پرتئینهای DBP به ناحیه باز شده هجوم آورده و با اتصال به DNA تک رشته‌ای مانع از جفت شدن بعدی DNA می‌شوند.
ناحیه‌ای را که هلیکاز به آن متصل می‌شود، چنگال همانند سازی می‌نامند. همانند سازی به صورت دو سویه است. آنزیم پلیمراز
ΙΙΙ که اتصال نوکلئوتیدها را به یکدیگر به عهده دارد، فقط می‌تواند همانند سازی را در جهت 3 به 5 پیش ببرد. در این حالت دو رشته مولکول DNA در خلاف جهت یکدیگر هستند. در نتیحه رشته‌ای که در جهت '5 به '3 سنتز می‌شود، به راحتی سنتز DNA را آغاز کرده و پیش می‌برد. این رشته به نام رشته راهنما معروف است. در همانند سازی این رشته را متوالی می‌نامند.

همانند سازی نامتوالی

در مولکول DNA رشته‌ای که '5 آزاد دارد، سنتز DNA طبق آنچه درباره رشته راهنما ذکر شد، انجام نمی‌گیرد. دلیل آن این است که آنزیم پلیمراز ΙΙΙ نمی‌تواند نوکلئوتیدها را در جهت 3 به 5 کاتالیز کند. لذا می‌بایست مکانیسم دیگری برای سنتز این رشته از DNA وجود داشته باشد. این رشته DNA به نام رشته عمل کننده یا پیرو معروف است. در این حالت ابتدا دو رشته DNA در فواصل معینی از یکدیگر باز شده و آنزیم پریماز در آن محل قرار می‌گیرد و با استفاده از ریبونوکلئوتیدها ، RNA کوچکی ساخته می‌شود که RNA پرایمر نام دارد.
انتهای 3 این
RNA کوچک که از روی الگوی DNA ساخته شده است، می‌تواند به آنزیم پلیمراز III امکان دهد تا دزاکسی ریبونوکلئوتیدها را به انتهای آن متصل کند. لذا در این رشته از مولکول DNA قطعاتی از DNA سنتز می‌شوند که قطعات اوکازاکی نام دارد. (اوکازاکی نخستین کسی بود که این قطعات سنتز شده DNA را با میکروسکوپ الکترونی مشاهده کرد).
در این حالت آنزیم پلیمراز
I وارد عمل شده و به ترتیب یکی یکی ریبونوکلئوتیدها را در جهت 5 به 3 برداشته و به جای آنها نوکلئوتیدهای از انواع دزاکسی جایگزین می‌کند تا این که قطعات همه از نوع دزاوکسی شوند. سپس انتهای قطعات ساخته شده بوسیله آنزیم لیگاز به هم متصل شده و یک رشته ممتد DNA حاصل می‌شود. اندازه هر قطعه اوکازاکی حدود 1000 تا 2000 نوکلئوتید است .


ميتوکندريها در حين فعاليت

22 سپتامبر 2003 - امروزه بيماريهاي عصبي زيادي وجود دارند که بنظرميرسد نتيجه بدکار کردن ميتوکندريها و درنتيجه مرگ سلولهاي عصبيميباشد.

ميتوکندريها اجزاء درون سلولي کوچکتر از ميکرون هستند که نقش حياتيتوليد انرژي (ATP) درون سلول را برعهده دارند. بدکار کردن اين اجزاء منجر به بروزبيماريهايي مثل پارکينسون، آلزايمر و هانتينگتون ميشود.

بدليل اندازه بسيار کوچکميتوکندريها تاکنون بررسي دقيق اين اندامکها در خارج از بدن امکانپذير نبوده و لذاامکان شناسايي بهترين مواد محافظ عصبي وجود نداشته است.

محققان آزمايشگاههاي مليسانديا در وزارت انرژي آمريکا و دانشکده پزشکي دانشگاه نيومکزيکو با بکارگيري يکبيوليزر ويژه که در محدوده نانومتري کار ميکند اولين تکنيک مطالعه اين گونهاندامکهاي بسيار ريز درون سلولي را در حين فعاليت آنها پديد آوردهاند. اين ليزرقادر است سيگنالهايي کاملاً واضح از ميتوکندري در خارج از بدن ثبت کند. طبق گفتةاين محققين، در ماه آينده ميتوکندري بسرعت با مواد محافظ عصبي روکش داده خواهد شد وپايداري آن در شرايط مناسب در جهت بررسي پايداري آن مورد ارزيابي قرار خواهدگرفت.

در اين تکنيک که اين محققان بطور تصادفي به آن دست يافتند، جرياني ازمايعات حاوي نمونه بوسيله ميکروپمپ از يک حفره بين يک نيمههادي با قابليت گسيل نورو يک آئينه منعکسکننده عبور داده شد. اين محققين انتظار داشتند با عبور محلول حاويميتوکندري از اين حفره، سيگنالهاي بسيار ضعيفي از اندامکهاي سلولي ثبت کنند و بعداز آن با تکنيکهاي معدلگيري، پاسخ افزايش يافتهاي بدست آورند. اين محققان در نهايتشگفتي، سيگنالهاي بسيار بزرگي از هر واحد ميتوکندري ثبت کردند که ديگر نيازي بهمعدلگيري آنها نبود.

در اين مطالعه ميتوکندريها همانند يک لنز (با ضريب شکست 42/1)عمل کرده و نوري که از آنها عبور کرد تشديد ميشد.

از اين روش که نيازمندمقادير بسيار اندک ميتوکندري و داروي تست است براحتي و بسرعت ميتوان جهت غربالگريموادي که بنظر ميرسد محافظ ميتوکندري هستند استفاده کرد .

در اين مطالعه متابوليسم آدوزين و آنالوگهاي آن و همچنين تاثير NBMPR بر اين متالوليسم در ميتوکندري بررسي شده است. قبلاً گزارش شده بود که حاملهاي نوکلئوزايد موجود در ميتوکندري توسط NBMPR (نيتروبنزيل تيواينوزين) که يک مهار کننده بسيار قوي حاملهاي نوکلئوزايد در بسياري از سلولهاي است مهار مي شوند. با اين وجود امکان اثبات وجود حامل هاي آدنوزين بر روي ميتوکندري وجود نداشته است. ميتوکندري لنفوسيت هاي سرطاني کشت داده و از نوع CEM با استفاده از روش سانتريفوژ جدا گرديده و سپس غلظت هاي متفاوتي از آدنوزين راديو اکتيو به آنها اضافه شد. بعد از مدت انکوبه شدن آدنوزين و متالوليتهاي احتمالي آن از ميتوکندري جدا شد. حاصل اصتخراج با استفاده از HPLC آناليز گرديد. همين روش در مورد دو داروي ضد سرطان فلو درابين و کلادرابين نيز انجام شد. نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد که آدنوزين توسط ميتوکندري تازه تهيه شده از سلولهاي سرطاني CEM به اينوزين ATP, AMP, ADP متابوليزه ميشود. با اين وجود انکوبه کردن 2 ميکرومول از NBMPR همراه با آدنوزين در ميتوکندري به مقدار قابل توجهي ميزان آدنوزين و متابوليت هاي آنرا در ميتوکندري کاهش داد. اين امر نشان دهنده آن است که حاملهاي آدنوزين در ميتوکندري NBMPR مهار ميشوند. انکوبه کردن توام کلا درابين و يا فلو درابين با NBMPR تاثير قابل توجهي بر روي ميزان اين آنتي م تابوليت ها در ميتوکندري نداشت

 با توجه به جهش پذيري فوق العاده DNA ميتوکندريال ممکن است در طول زندگي فرد (دوران جنيني و پس از تولد ) در DNA بعضي از ميتوکندريها جهش ايجاد شود. اکثر بيماريهاي ميتوکندريال از نوع ميوپاتي و نروپاتي (عصبي عضلاني) هستند که بيشتر اعضايي نظير مغز- کليه ها- عضلات- چشم- گوش داخلي و روده بزرگ را درگير مي کند زيرا مصرف ATP  اين اندامها زياد است. معروف ترين بيماريهاي ارثي ميتوکتدريال عبارتند از:

لبراپتيک نوروپاتي (LHON  ) Leber hereditary optic neuropathy  که  از علائم آن نابينايي تدريجي است که فرد در حدود ۲۰ سالگي بکلي نابينا مي شود.

بيماري ديگر گلوتاريک اسيد اورياتيپ ۲مي باشد که با علائمي مانند شلي عضلات و صورت ناهنجار و غيرطبيعي و کيست هاي کليوي و عقب ماندگي ذهني همراه است. سندروم هايي نظير سندروم پيرسون و آکاتالاسميا نيز اکثرا با دژنره شدن عضلات و دستگاه عصبي همراه است. طول DNA ميتوکندري در حدود ۱۶۵۷۰ جفت باز مي باشد که در حدود ۶۲ ژن در آن شناخته شده است . ۲۲ ژن مربوط به ۲۲ t RNA و۲ ژن مربوط به r RNA  و بقيه ژنها مسئول توليد آنزيم يا پلي پپتيدهايي هستند که در ارتباط با توليد انرژي سلولي است. به طور کلي مشخصات DNA ميتوکندريال به قرار زير است:

۱-  حلقوي و دو رشته اي است.

۲-   فاقد نواحي اينترون مي باشد.

۳-  فاقد پوشش پروتئين هاي هيستوني مي باشد و مستقل از  هسته است.

۴-   جهش پذيري آن ۱۵ بار بيشتر از  هسته است.

۵-  DNA ميتوکندريال فقط از طريق مادر منتقل مي شود زيرا اسپرم ها داراي تعداد کمي ميتوکندري هستند که در هنگام لقاح از بين مي روند .

۶-  قدرت ترميم آن بسيار کمتر از  هسته مي باشد.

با توجه به جهش پذيري فوق العاده DNA ميتوکندريال ممکن است در طول زندگي فرد (دوران جنيني و پس از تولد ) در DNA بعضي از ميتوکندريها جهش ايجاد شود. اکثر بيماريهاي ميتوکندريال از نوع ميوپاتي و نروپاتي (عصبي عضلاني) هستند که بيشتر اعضايي نظير مغز- کليه ها- عضلات- چشم- گوش داخلي و روده بزرگ را درگير مي کند زيرا مصرف ATP  اين اندامها زياد است. معروف ترين بيماريهاي ارثي ميتوکتدريال عبارتند از:

لبراپتيک نوروپاتي (LHON  ) Leber hereditary optic neuropathy  که  از علائم آن نابينايي تدريجي است که فرد در حدود ۲۰ سالگي بکلي نابينا مي شود.

بيماري ديگر گلوتاريک اسيد اورياتيپ ۲مي باشد که با علائمي مانند شلي عضلات و صورت ناهنجار و غيرطبيعي و کيست هاي کليوي و عقب ماندگي ذهني همراه است.

براساس تحقيقات تازه ميزان آسيب پذيری انساندر زمينه حمله قلبی، سکته مغزی، ديابت و چاقی مفرط ممکن است تا حدودی از مادر بهفرزند به ارث برسد.

پژوهش تازه که يافته‌های آن در نشريه "ساينس" چاپشده است، همچنين طيفی از اختلالات مزمن مربوط به سالخوردگی، که يک چهارم جمعيتکشورهای صنعتی به آنها مبتلا هستند را ناشی از يک و فقط يک ايراد ژنتيکی میداند.

فشار خون بالا، کلسترول بالا و چاقی مفرط از جملهاختلالاتی در سيستم شيميايی بدن هستند که خطر از کار افتادگی کليه، حمله قلبی وسکته مغزی را افزايش می‌دهند.

به نظر می رسد اين اختلالات بهصورت يک مجموعه گريبانگير فرد می شود، زيرا کسی که نسبت به يکی از اين اختلالاتآسيب پذير باشد دست کم در مقابل يکی ديگر از آنها نيز آسيب‌پذير است.

در آمريکا، که در حدود يک چهارم جمعيت از مجموعهای از اين عوارض رنج می برند، آن را نشانگان (سندروم) متابولسيمی می خوانند.

هرچند اين عوارض معمولا به اضافه وزن و زندگی کمتحرک نسبت داده می شود، اما افراد لاغر و فعال نيز ممکن است به آنها مبتلا شوندبنابرين عوامل ديگری نيز بايد در آن نقش داشته باشد.

اکنون يک عامل احتمالی ژنتيکی برای اين مجموعه ازعوارض شناسايی شده است.

پژوهشگران با مطلعه يک خانواده بزرگ که به نوعنادری نشانگان متابوليسمی مبتلاست، دريافتند که اين عارضه از مادر به فرزندان منتقلمی شود.

آنها اشاره می کنند که اين عارضه ناشی از ژن‌هایمعيوبی است که نه در کروموزوم بلکه در ساختمان های سلولی موسوم به "ميتوکندري" وجوددارد.

اگر ميتوکندري، که تامين‌كننده انرژی سلول شناختهمی شود، معيوب باشد می‌تواند باعث ابتلای فرد به ديابت و ساير ناراحتی مربوط بهافزايش سن شود.

بي شک براي شما هم روزي خواهد رسيد که جلوي آينه بايستيد و موهاي خود را در حسرت يافتن يک تار موي سياه جستجو کنيد.

آن هنگام که آرزو مي کنيد کاش بار ديگر قواي جواني خود را به دست مي آورديد. به هر حال همواره يکي از آرزوهاي بشر اين بوده است که به اکسير جواني دست پيدا کند و در اين مسير، مطالعات زيادي هم انجام داده است.

يکي از جديدترين مطالعات انجام شده در اين زمينه مثل هميشه روي موشهايي صورت گرفت که با مکملهاي غذايي خاصي تغذيه مي شدند. نتيجه اين آزمايش بسيار حيرت انگيز بود، زيرا موشها با اين که پير شده بودند، رفتارشان اصلا مانند موشهاي پير نبود.

آنها تصور مي کردند هنوز هم جوان هستند. اين محققان چند سال مخلوطي از 2 مکمل غذايي را به موشهاي خود خوراندند، تا اين فرضيه را که عنوان مي کرد پيري به دليل ناکارايي درون ساختار سلولي رخ مي دهد، آزمايش کنند.

بنابراين اگر حق با آنها باشد، مي توان اميدوار بود اثرات پيري به کمک مصرف تنها يک قرص کاهش يابد. اما بايد در نظر داشت انسان ها موش نيستند و نمي توان هر چيزي که درباره موشها صادق است ، درباره انسان هانيز صادق دانست.

به هر حال ، هيچ شکي درباره اثري که اين مکملها بر روي موشها دارند، وجود ندارد. مقداري اسيد ليپوئيک که به صورت طبيعي آنتي اکسيداني است که در سبزيهاي برگ سبز يافت مي شود و کارنيتين که در گوشت قرمز وجود دارد تمام آن چيزي است که به نظر مي رسد باعث جوان ماندن موشهاي پير مي شود.

اين موشها نه تنها خيلي پر انرژي به نظر مي رسيدند، بلکه يادگيري آنها نيز بهتر شده و حافظه کوتاه مدتشان نيز به صورت هيجان انگيزي بهبود يافته بود. دانشمندان از مدتها پيش مي دانستند که کاهش شديد در ميزان کالري هاي مصرفي ، طول عمر گونه انسان را افزايش مي دهد، اما هنوز دليل واضحي براي آن ندارند.

چبه هرحال ، اين موضوع اشاره به اين دارد که مواد غذايي را در فرآيند پيري نقش کليدي ايفا مي کنند. بر همين اساس ، محققان کار خود را از منطقه اي از سلول با نام ميتوکندري که فرآيند مواد غذايي مانند سوخت بدن در آن انجام مي شود آغاز کردند.

ميتوکندري نيروگاه هر سلول است و مواد خام مانند کربوهيدرات ها را به انرژي تبديل مي کند، تا سلول ها بتوانند وظايف خود را انجام دهند.

بنابراين ، ميتوکندري براي بقاي هر سلولي حياتي و ضروري است ، اما اين طور نيست که هميشه هم کار خود را بدرستي انجام دهد؛ يعني هر از گاه اين ارگانل سلولي مقداري از سوخت هايي را که دريافت کرده است ، به راديکال هاي آزاد ترسناکي تبديل مي کند که در واقع اکسيدانت هايي هستند که به دي.ان.اي هاي بدن ما حمله مي کنند.

اکسيدانت ها تا حد زيادي شبيه آن چيزي هستند که در يک انفجار هسته اي ، يا يک واکنش هسته اي ديده مي شود. ملاحظه مي کنيد که ما مدام خودمان را پرتوافکني مي کنيم و اين کار را نيز از طريق ميتوکندري در سرتاسر عمرمان انجام مي دهيم.

همزمان با افزايش سن ما، محصول راديکال هاي آزاد نيز افزايش مي يابد و به همين دليل ، محققان به نقش کليدي ميتوکندري در فرآيند پيري مشکوک شدند.

بنابراين ، آنها شروع به انجام آزمايش با 2 ماده کردند که به وسيله متوکندري ها استفاده مي شود؛ يعني ليپوئيک اسيد و کارنتين ليپوئيک اسيد براي تبديل سوخت به انرژي استفاده مي شود و کارنيتين هم همانند چسبي است که به سوخت متصل مي شود و آن را به نيروگاه سلولي حمل مي کند.

اين محققان دريافتند که ميزان کارنيتين همزمان با بالا رفتن سن با شتاب زياد کاهش مي يابد و بر همين اساس ، مکملهايي را به موشهاي خود خوراندند، با اين اميد که در عملکرد ميتوکندري افزايش مشاهده کنند.

با اين که اين مکمل ها براي موشها بخوبي جواب داده اند، اما آيا همين اثر مشابه را روي انسان ها نيز خواهند داشت و آيا بي خطر هستند؟

از آنجا که اين مواد غذايي عملکردي همانند داروها دارند، بايد به تصويب FDA برسند و علاوه بر اين ، همانند هر داروي ديگري داراي اثرات جانبي هستند.

به عنوان مثال ، اسيد ليپوئيک تنظيم کننده انسولين است و ديابتي ها نبايد آن را مصرف کنند. اما محققان هنوز نتوانسته اند چشمه جواني را بيابند.

پير شدن ، فرآيند بسيار پيچيده اي است که هنوز هم بخوبي شناخته نشده است. حداقل 300فرضيه درباره اين که چرا و چگونه پير مي شويم ، ارائه شده است ، اما تقريبا همگي متفق القول هستند که شايد تا قرنها نتوانيم طول عمر گونه انسان را افزايش قابل توجهي دهيم.

با تمام اين اوصاف ، محققان هنوز به دنبال کشف روشهايي هستند که به ما کمک کند بدنمان را تا جايي که امکان دارد، سالم تر و جوان و نگه داريم ب لاگ "دانش زیست شناسی" مطالب جالبی درباره ی جهش در DNA ميتوکندري نوشته است و وب لاگ "آموزش ابتدايي" در مقاله ای تحت عنوان "گره گشايي" نوشته ی "ايزولده انله" و ترجمه ی "سپيده خليلي" نوشته است که: "کاهش عملکرد شايد شما هم تا کنون با کودکي بيش فعال روبه رو شده باشيد . کودکي که نتواند آرام در جايش بنشيند ، تمرکز نداشته باشد و هيچ وقت کاري را که شروع مي کند به پايان برساند. کودکي که دائم درصدد آزار کودکان ديگر است و مي توان گفت که هيچ کسي او را دوست ندارد و نمي خواهد با او بازي کند."

آقای کسری اصفهانی در "وب لاگ سرویس خبری ژنتیک و بیوتکنولوژی ایران" در مطلبی تحت عنوان "رايانه هاي مولكولي در خدمت تشخيص و درمان بيماری‌ها" نوشته است که:"با ساخت يك رايانه ميكروسكپي با استفاده از بخشي از يك مولكول ،DNA مي­توان در آينده براي تشخيص بيماري و توليد مولكول­هاي دارو براي مبارزه با آن اميدوار بود. ايشان، يعنی کسری اصفهانی هم چنين در وب لاگ "بيوتکنولوژی Biotechnology" نوشته است که:"بيوتكنولوژي گياهي در نقطه عطف تاريخي خود قرار گرفته است. گرايش به مهندسي ژنتيك در بيوتكنولوژي گياهي دو ديدگاه كاملاً متضاد را پديد آورده است: نخست كساني كه تصور مي­كنند اين موضوع قابليت ايجاد انقلاب سبز بعدي را دارد و آنهايي كه مهندسي ژنتيك را به شدت خطرناك مي­دانند. البته براي بررسي مزايا و خطرات مهندسي ژنتيك به اطلاعات دقيق نياز است و در اين زمينه بايد بر مبناي حقايق و واقعيت­هاي موجود به مردم و جامعه اطلاع رساني نمود."

وب لاگ "Let's Talk About Chemistry" در مطلبی درباره ی کاربرد احتمال در علم نوشته است که:" متاسفانه به دليل نبود درک درست و حسابی از علم تو ولايت ما، خيلی ها نمی فهمند که وقتی می گويند احتمال وقوع زلزله بالا است به معنی پيشگويی -از جنس رمالی و جادوگری- نيست. بهرحال رفقای تهرانی اين سه، چهار روز آينده مواظب خودتان باشيد."

"زیست شناسی ساری" هم در مطلب جالبی درباره ی "اثر انگشت" اين را نوشته است:"خطوط سر انگشتان آدمی تغيير نا پذير است و از دوره ۴ ماهگی جنينی انسان تا فوت او تغيير نمی کند.بنابراين وسيله مثبت و قاطع برای شناسايی هويت انسانهامی باشد" و سرانجام "رشدفيزيک" می گويد که:"کينگ و کنت عضو انجمن معلمان علوم زمين (ESTA) هستند و می گويند برای آموزش بهتر علوم زمين روشن است که بايد بين اين علوم و رشته های سنتی علوم - فيزيک ، شيمی و زيست شناسی - ارتباط برقرار کرد."تر نگه داريم. طول DNA ميتوکندري در حدود ۱۶۵۷۰ جفت باز مي باشد که در حدود ۶۲ ژن در آن شناخته شده است . ۲۲ ژن مربوط به ۲۲ t RNA و۲ ژن مربوط به r RNA  و بقيه ژنها مسئول توليد آنزيم يا پلي پپتيدهايي هستند که در ارتباط با توليد انرژي سلولي است. به طور کلي مشخصات DNA ميتوکندريال به قرار زير است:

۱-  حلقوي و دو رشته اي است.  ۲-   فاقد نواحي اينترون مي باشد.

۳-  فاقد پوشش پروتئين هاي هيستوني مي باشد و مستقل از  هسته است.

۴-   جهش پذيري آن ۱۵ بار بيشتر از  هسته است.

۵-  DNA ميتوکندريال فقط از طريق مادر منتقل مي شود زيرا اسپرم ها داراي تعداد کمي ميتوکندري هستند که در هنگام لقاح از بين مي روند .

۶-  قدرت ترميم آن بسيار کمتر از  هسته مي باشد.

با توجه به جهش پذيري فوق العاده DNA ميتوکندريال ممکن است در طول زندگي فرد (دوران جنيني و پس از تولد ) در DNA بعضي از ميتوکندريها جهش ايجاد شود. اکثر بيماريهاي ميتوکندريال از نوع ميوپاتي و نروپاتي (عصبي عضلاني) هستند که بيشتر اعضايي نظير مغز- کليه ها- عضلات- چشم- گوش داخلي و روده بزرگ را درگير مي کند زيرا مصرف ATP  اين اندامها زياد است. معروف ترين بيماريهاي ارثي ميتوکتدريال عبارتند از:

لبراپتيک نوروپاتي (LHON  ) Leber hereditary optic neuropathy  که  از علائم آن نابينايي تدريجي است که فرد در حدود ۲۰ سالگي بکلي نابينا مي شود.

بيماري ديگر گلوتاريک اسيد اورياتيپ ۲مي باشد که با علائمي مانند شلي عضلات و صورت ناهنجار و غيرطبيعي و کيست هاي کليوي و عقب ماندگي ذهني همراه است. سندروم هايي نظير سندروم پيرسون و آکاتالاسميا نيز اکثرا با دژنره شدن عضلات و دستگاه عصبي همراه است. 

فرايند اپوپتوزيس از طريق پروتئينهاي کاسپاز و طي يک سري فرايندهائي صورت ميگيرد

از مهمترين و اساسي ترين اندامکهاي درون سلولي دخيل در اين فرايند ميتوکندريهاهستند ضمن اسيب dna غلظت پروتئين p53 سلول افزايش ميابد و اين پروتئين نيز ÷نيموسوم به bax را وادار به بيان ميکند. محصول ÷نbax پروتئين bax است. پروتئين bax در غشاي خارجي ميتوکندري منفذي ايجاد ميکند که از خلال اين منفذ سيتوکروم c خارج وزنجيره انتقال الکترون مهار ميشود و در نتيجه سلول به مرگ خود نزديکميگردد.

منبع :

سایت اطلاع رسانی       

                        http://biobook.blogfa.com

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 0:19 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره ساختمان بدني

بازديد: 217

 

بررسي ساختمان بدني اوگلنا

افراد اين شاخه آغازيان آب‌هاي شيرين هستند جزء تاژكداران معمولي و متعدد و مستقل مي‌باشند كه حدود يك سوم از هزار گونه شناخته شده‌ي اين آغازيان كلروپلاست دارند و فتوسنتز كننده هستند و بقيه گونه‌ها كلروپلاست ندارند و هتروتروف‌اند. آن‌ها را مي‌توان در آزمايشگاه به آساني كشت داد و مطالعه كرد و جسم سلولي باريك و دراز و طول آن از 1/0 ميلي‌متر است شكل اوگلنا ثابت و داراي يك انتهاي قدامي كلفت و بي‌نوك است كه معمولاً به طرف جلو حركت مي‌كند انتهاي خلفي نوك‌دار مي‌باشد. انتهاي قدامي يك دهان سلولي يا سيتوستوم دارد كه به گلوي سلولي كوتاه و لوله‌اي منتهي مي‌شود. از سيتونستوم يك تاژك طويل به خارج مي‌رود داراي كله چشمي است كه نسبت به نور حساس است در مركز سلول هسته بزرگي جاي دارد.

حركت در اوگلنا: تاژك براي كشاندن «اوگلنا» در آب به جلو و عقب مي‌زند. حركت تاژك به صورت چرخش مارپيچي است اوگلنا نسبت به نور واكنش مي‌دهد به طوري كه به سمت نور شنا مي‌كند.

طرز تعذيه: تغذيه جانوري يا آلي در اوگلنا كمياب يا نادر است اوگلنا داراي تغذيه گياهي است. و بدان وسيله بعضي از مواد غذايي را در داخل بدن مي‌سازد. اين عمل از راه فتوسنتز انجام مي‌گيرد. ولي اوگلنا معمولاً يا تغذيه گنديده خواري زيست مي‌كند. اين نوع تغذيه عبارت است از جذب مغذي محلول در آب اطراف.

توليد مثل اين شاخه با تقسيم ميتوز انجام مي‌گيرد.

 

 

 

موضوع: بررسي ساختار بدني كرم آسكاريس

مقطع عرضي بدن مدور يا گرد و در طول نازك و دراز است كه غالباً در دو ا نتها باريك و نوك‌دار مي‌باشد و از كوتيكول سخت پوشيده شده است و در آن‌ها فقط عضلات طولي وجود دارد كه مولد حركات چرخي و انحنايي است.

اين كرم‌ها نمي‌توانند طويل يا منقبض يا جمع شوند يك حلقه عصبي قدامي و شش رشته عصبي طولي دارند جنس‌ها از يكديگر مجزا هستند. زندگي مستقل در خاك يا آب يا بطور انگل را دارند جزء انگل‌ها هستند و انگل‌ها به دو گروه انگل‌هاي خارجي و انگل‌هاي داخلي.

انگل‌هاي خارجي كه در خارج بدن ميزبان زندگي مي‌كنند مثل كنه‌ها و انگل‌هاي داخلي كه در داخل بدن ميزبان زندگي مي‌كنند مثل آسكاريس. آسكاريس مي‌تواند هم داخل بدن ميزبان و هم خارج بدن ميزبان زندگي كند. مي‌تواند غذاي خود را به تنهايي تهيه كند يا غذايش از ميزبان بگيرد و در صورتي كه در داخل بدن ميزبان باشد به وسيله خود ميزبان محافظت مي‌شود.

بنابراين نه نيازي به وسايل دفاعي خاص دارند و نه نياز شديدي به اندام‌هاي حسي دارند فقط اين جانور بايد بتواند بقاي خود را تضمين كند كه اين كار با توليد زيايد تخم ميسر است.

 

 

 

 

 

 

موضوع: بررسي ساختار بدني تنيا

داراي بدني باريك، سطح طويل و داراي يك اسكولكس يا بادكش يا قلاب يا هر دو (براي چسبيدن) و يك رشته (زنجير) از چند تا تعداد زياد شبيه به بند يا قطعات كاذب كه هر يك با اندام‌هاي توليد مثل كامل هستند. داراي كوتيكول ضخيم هستند روي بدن آن‌ها مژك وجود ندارد لوله هاضمه و دهان در اين جانوران وجود ندارد همه آن‌ها انگل هستند دوره زندگيشان پيچيده است. در كبد و كيسه صفرا بيشتز زندگي مي‌كنند.

تخم آن‌ها از طريق مجراي صفرآبي داخل روده مي‌شود و با مدفوع دفع مي‌شود. اگر تخم‌ها وارد آب شوند تبديل به نوزاد كوچك مي‌شوند اين نوزاد اگر به وسيله حلزون درون آب خورده شود ادامه زندگي خود را در بدن حلزون انجام مي‌دهد در بدن حلزون به طريق غيرجنسي زياد مي‌شوند.

اين نوزادان از بدن حلزون درآمده و شناكنان به سمت علف‌هاي كنار آب رسانده و به آن‌ها مي‌چسبند بعد از آن هر نوزاد يك كيسه محكمي دور خودش ترشح مي‌كند و مقاوم مي‌شود. حال اگر يك گوسفند اين علف‌ها را بخود كرم‌هاي كوچك از كيسه بيرون آمده ديواره روده حيوان را سوراخ مي‌كنند و پس از آن وارد خون جانور مي‌شوند. خود را به كبد رسانده بعد از رسيدن به كبد چرخه زندگي موجود دوباره آغاز مي‌شود و تنيا در دسته انگل‌هاي اجباري قرار مي‌گيرد. انگل‌هاي اجباري مجبور هستند كه براي ادامه زندگي در داخل يا خارج بدن ميزبان زندگي كنند وگرنه از بين مي‌روند. دو دسته هستند 1- آن‌هايي كه در موقت هستند. 2- آن‌هايي كه دائمي با ميزبان هستند.

 

 

 

 

موضوع: بررسي ساختار دهاني زنبور

زنبور از راسته نازك‌بالان است از لحاظ ساختمان عمومي به ملخ شباهت دارد ولي در بسياري از مشخصات اختصاصاتي پيدا كرده است. زنبور عسل قسمت‌هاي دهاني جونده و مكنده هر دور را داراست دگرديسي آن كامل است داراي چشم مركب است. در چشم‌هاي مركب و پاها، موهاي صاف يا بدون شاخه وجود دارد. آرواره‌هاي زيرين آن‌ها صاف است و براي جمع‌آوري گرده و همچنين ريختن و قالب كردن موم در ساختن شانه‌ها به كار مي‌رود. آرواره‌هاي زيرين به صورت قاشقك‌هاي طويلي درآمده است كه براي جمع‌آوري گرده‌هاي گل به كار مي‌رود لب تحتاني لوله‌اي شكل و طويل است و تبديل به خرطوم شده است. ضمايم حسي لبي در اطراف آن قرار دارد و در اثر عمل مكنده حلق، مايع شهد به درون چينه دان بزرگ يا معده عسل كشيده مي‌شود. در عقب معده عسل چهار لپ مثلثي شكل وجود دارد كه دريچه‌اي درست مي‌كند تا از ورود شهد يا عسل به معده به استثناي موقعي كه جهت غذا مورد نياز است جلوگيري به عمل آورد نيش يا سوزن سمي عبارت است از يك تمريز است و بنابراين فقط در كارگرها و ملكه‌ها يا حيوان ماده وجود دارد و از قسمت‌هاي زير تشكيل شده است.

يك غلاف توخالي پشتي دو نيزه كه در طول سطح داخلي آن شياري موجود است از كه هر يك مي‌ـواند روي ديگري مختصري حركت داشته باشد و اين كيفيت در اثر عمل عضلاني كه در قاعده داخلي آن است صور مي‌گيرد. در هر طرف يك شاخك براي نيش وجود دارد. 4- يك كيسه سم بزرگ و ميان كه توسط دو غده اسيدي و قليايي باريك و دراز پر مي‌شود.

 

 

 

 

 

موضوع: بررسي ساختمان بدني پشه

در دسته بندپايان قرار مي‌گيرد تقريباً در همه زيستگاه‌ها يافت مي‌شوند. انتقال دهنده بيماري هستند بعضي مفيد هستند و مي‌توانند به انسان كمك كنند تخم زياد توليد مي‌كنند نوزادشان با بالغشان خيلي متفاوت است زيان آن‌ها به محصولات كشاوري معمولاً در زمان نوزادي است. بزرگترين گروه هستند حفره‌ي عمومي دارند و دستگاه‌هاي مختلف درون بدنشان سست به نشان قطعه قطورست تعداد قطعات از كرم‌ها كمتر است. پا دارند، شاخك دارندف پاهايشان بندبند است. شاخك‌هاي آنان گيرنده‌هاي حسي دارند ويژگي‌هاي مشترك: 1- بدن قطعه قطعه كه بر هر قطعه زائده‌هاي متصل است كه ممكن در بعضي از آن‌ها زوايد تحليل رفته يا كچك شده باشند. 2- اعضاي حركتي در آن‌ها بندبند است. 3- اسكلت خارجي دارند. 4- قلب تپشتي است 5- دستگاه عصبي شكمي است. 6- دستگاه گوارش و گيرنده‌هاي حسي تخصص يافته هستند. يكي از مهمترين ويژگي اين موجودات اسكلت خارجي است هم اندام‌هاي داخلي را حفاظت مي‌كند و هم تكيه گاه عضلات است از ماده‌اي به نام كتين ساخته شده است اسكلت خارجي يك قطعه راعي نيست در محل مفصل‌ها لابد سخت مياني ندارد در محل مفصل‌ها عضلات به اسكلت خارجي مي‌چسبند اسكلت‌ خارجي سطح داخلي دستگاه گوارش، اندام‌هاي تناسلي را نيز مي‌پوشاند به دليل سختي اسكلت خارجي زياد رشد نمي‌كنند. براي رده بندي از ويژگي‌هاي متفاوتي استفاده مي‌شود. مثلاً تعداد قطعات بدن يا زايده‌ها، قطعات درماني، روش رشد آن‌ها اشاره مي‌شود. قطعات دهاني در پشه به اين گونه است كه اول سوراخ مي‌كند بعد مي‌مكد. داراي دگرديسي كامل است. 1- تخم، 2- نوزاد كرمي شكل، 3- شفيره، 4- حشره بالغ.

 

موضوع: بررسي ساختمان بدني كرم خاكي

كرم خاكي جزء تاكمتان‌هاست در همه جاي دنيا درون خاك‌هاي مرطوب پيدا مي‌شود و براي كشاورزي مهم هستند اين جانور ضمن حركت خاك را شخم مي‌زند و باعث تهديد خاك مي‌شود پس از مصرف مواد غذايي آن‌ها را درون خاك‌ها مي‌كند و باعث حاصلخيزي مي‌شود. حدود 100 قطعه و قسمت جلوي بدن تيره تر و نوك تيز از عقب اين موجود است. سر مشخص يا اندام‌هاي حسي مشخصي ندارد جلوي بدن يك دهان هلالي دارد. مخرج در عقب بدن است قطعات شماره دارند مثلاً قطعات 32 تا 37 محل كمربند تناسلي است از بقيه بدن تقسيم‌تر است و در توليد مثل دخالت دارند. جزء حلقه اول و آخر بقيه 4 جفت تار دارند. 2 جفت در زير و 2 جفت هم پشت‌ها. اندام‌هاي گوارشي بيشتر در جلوي بدن است خون كرم خاكي هموگلوبين دارد و قرمز رنگ است درون رگ خوني كرم خاكي گلبول قرمز ندارد. هموگلوبين در پلاسماي محلول است و گردش خون اين موجود بسنده است.

كرم خاكي قلب واقعي ندارد خون از درون يك رگ پشتي به سمت جلو جريان دارد در قسمت جلوي بدن 5 جفت لوله رگ پشتي را به شكمي وصل مي‌كند و همين لوله‌ها با انقباض و انبساط خون را به جريان مي‌اندازند. تنفس پوستي است سطح پوست را كوتيكول كه از سلول‌هاي پوستي ترشح مي‌شود پوشانده است. مواد دفعي از راه مجراي تعديدي دفع شده و اين تقريري‌ها كار مكيدن را انجام مي‌دهند. دو طناب عصبي چسبيده به هم در طول شكم قرار دارد در هر قطعه يك گره عصبي است كه اثر ماباني را به آن قطعه مي‌برد. كرم خاكي چشم و گوش ندارد اما در مقابل بند و ارتعاشات حساس است. در هر دو انتهاي بدن گيرنده‌هاي نوري در پوست جمع شده‌اند و گيرنده‌هاي ديگري هم در برابر تماس، مواد شيميايي و تغييرات حساس‌اند.

 

موضوع: بررسي قطعات دهاني ملخ

بدن ملخ تشكيل شده از يك سر كه مركب از شش قطعه به هم جوش خورده است. سينه از سه قطعه تشكيل پا متعدد و پاها بال‌ها در ناحيه سينه قرار دارد. شكم اين حيوان بندبند است و به اندام‌هاي توليد مثلي مختوم مي‌گردد بدن از اسكلت خارجي كتين داراست. قسمت بيشتر سر در يك قطعه جوش خورده يا اپيكرانيوم جاي گرفته است كه داراي يك تارك پشتي و گونه‌هاي جانبي و پيشاني كه در جلو قرار دارد. قسمت‌هاي دهان از قطعات خرد كننده ساخته شده و در قسمت شكمي سر واقع است و از اجزاء زير: 1- يك لب فوقاني كه به قطعه روي دهان لولا شده، 2- يك زبان مياني شبيه زايد و لب پاييني در عقب دهان است. 3- دو فك جانبي سياه رنگ به نام آرواره زيرين كه هر يك داراي اندام‌هاي در طول حاشيه داخلي به منظور جويدن غذا است. 4- يك جفت آرواره زيرين مركب از چند قسمت و زايده‌هاي حسي باريك كه در اطراف آن قرار دارد. 5- يك لب تحتاني پهن كه داراي دو زايده حسي كوتاه است.

شكل‌هاي زير به ترتيب: 1- لب فوقاني، 2- آرواره زيرين 3- زبانك 4- آرواره زيرين 5- لب زيرين.

موضوع: بررسي ساختمان شكم پايان (حلزون)

حلزون‌ها چند نوع هستند. حلزون‌هاي ساكن خشكي و آب. حلزون‌هاي ساكن خشكي حركت كند دارند. حركت اين موجودات در سيستم جابجايي آن‌هاست و معمولاً اغلب اين موجودات بيش از ساعتي يك متر جابه جا نمي‌شوند. در پاهايشان غددي دارند كه يك ماده لغزنده ترشح مي‌كند كه حلزون روي آن حركت مي‌كنند. چشم‌هاي حلزونها روي تا دوش مغزي است وقتي كه حيوان احساس خواب كند اولين شمي كه خودش را محافظت مي‌كند چشم‌ها به داخل فرو مي‌روند تا آسيبي نبينند.

شكم پايان در دسته جانوران نرم تن قرار مي‌گيرد و در ظاهر اختلاف زيادي با كرم‌هاي حلقوي دارند اما آن چند ويژگي مشترك دارند در دوران جنيني از نظر رشد سلول تخم در مراحل اوليه، تشكيل لايه‌هاي جنيني مثل اكتودرم مزدورم، و آندودرم و نوزاد با هم شباهت دارند. ويژگي‌هاي مشترك 1- داراي تقارن دو طرفه هستند، 2- بدنشان به سه قسمت سر، پا، توده احشايي تقسيم مي‌شود. همه دستگاه‌ها را دارند و ضمن اينكه پرده‌اي به نام جبه دارند كه اين جبه صدف را ترشح مي‌كند در توده احشايي سيلوم پرده‌ايي كه توده‌اي و زير را در برمي‌گيرد. در سيوم اندام‌هاي گوارشي، غدد ترشحي و قلب را احاطه مي‌كند. توده احشايي به وسيله جبه ساخته مي‌شود. طبقه‌بندي آن‌ها براساس نوع غذايي كه مي‌خورند داشتن يا نداشتن صدف و نوع صدوفي كه تشكيل مي‌شود به سه گروه 1- شكم پايان كه يكصد و نه يك قطعه‌اي و پيچ خورده دارد. 2- طبق پايان دو كنه‌اي كه صدف دو قطعه‌اي دارندف 3- سر پايان كه صدف يك قطعه‌اي و داخلي دارند.

موضوع: بررسي ساختار بدني زالو

زالو در دسته كرم‌ها قرار مي‌گيرند كه كرم‌ها به دو گروه كرم‌هاي پهن و كرم‌هاي لوله‌اي. اين كرم‌ها داراي يك سري ويژگي‌هاي مشترك هستند: 1- بدن قطعه قطعه، 2- دارا بودن همه دستگاه‌ها، 3- وجود خارها يا تارهايي براي حركت بر اين اساس اين ها به چند دسته تقسيم مي‌شوند: 1- كم‌تاران بيشتر در آب‌هاي شيرين يا خاك پيدا مي‌شوند، 2- بي‌تاران كه در آب‌هاي شيرين يا خشكي زندگي مي‌كنند، 3- پر تاران كه در درياها زندگي مي‌كنند.

زالو از اقسام بي‌تار است حلقوي و كاملاً انگلي است.

در دو انتها بادكش دارد كه مي‌تواند محكم به بدن ميزبان بچسبد انگل خارجي است به جانور مختلف مي‌تواند بچسبد اگر درون آب‌هاي آلوده به اين موجود برويم ممكن است به پاي ما بچسبد و اين موجود خون خوار است نسبت به جثه‌اش خون زيادي مصرف مي‌كند پس از چسبيدن به بدست آن را سوراخ و مايع انعقاد خون را وارد بدن مي‌كند در قديم براي خونگيري از بيماران از اين جانور استفاده مي‌شود.

كرم‌ها ممكن روي گياهان، درون خاك، آب ورودي بقاياي جانوران ديده مي‌شود در تجزيه مواد آلي نقش مهمي دارند. كرم‌ها به شكل‌هاي مختلفي ديده مي‌شوند اهميت بسيار زيادي دارنده جزء حلقه‌هاي اخر زنجيره غذايي در طبيعت محسوب مي‌شوند. دليل ديگر اهميت آن‌ها اين است كه به صورت انگلي ديده مي‌شوند و مي‌توانند انسان، به گياهان و جانوران مورد استفاده انسان خسارت وارد كنند.

موضوع: بررسي ساختمان هيدر (كيسه تنان)

حدود 9000 گونه از كيسه‌تنان شناسايي شده‌اند. بدنشان مثل كيسه است از دو لايه اكتودرم، آندودرم تشكيل شده است. سلول‌هاي بدنشان نسبت به اسفنج‌ها ويژه شده‌تر هستند مثال معروف اين گروه هيدر است. هدر در آب شيرين زندگي مي‌كند سفيد يا قهوه‌اي است بعضي وقت‌ها بين سلول‌هاي انودرم سلول‌ها (كلروفيل دار نيز ديده مي‌شوند. از 1 تا 4 سانتي متر طول دارد و به وسيله ماده چسبنده خودش را به نقاط مختلف مي‌چسباند.

محل زندگي اين موجود نبايد خيلي گرم باشد. بخشي از بدنش يك كيسه باريكي است كه در انتها به يك سوراخ به نام دهان ختم مي‌شود. در اطراف دهان معمولاً 5 الي 7 بازو ديده مي‌شود. بدنش دو لايه‌اي است وسط اين دو لايه يك مايه‌ي ژله‌اي به نام مزوگلا وجود دارد. در اكتودرم سلول‌هاي ترشحي، حسي، عضلاني، دفاعي و ... قابل مشاهده است. روي بازوها سلول‌هاي دفاعي هستند كه ماده سمي دارند در رشته‌هاي شلاقي روي اين سلول‌ها وجود دارد كه مي‌تواند درون بدن دشمن فرو برود و آزار بدهد يا فلج كند اگر اين سلول‌ها وارد بدن انسان شود باعث سوزش در آن ناحيه مي‌شود. اين سلول‌ها ويژه كيسه تنان است پس از فلج كردن طعمه با بازوها آن را به طرف دهان مي‌برند.

درون كيسه آنزيم‌هاي گوارشي ترشح مي‌شود. طعمه را هضم مي‌كند و مواد غيرقابل جذب را به بيرون هدايت مي‌كند تبادل گازي تنفسي مستقيماً بين مدل‌ها و آب صورت مي‌گيرد. دستگاه عصبي ندارد درون مايه ي ژله‌اي بين دو لايه‌ي بدن شبكه‌اي ابتدايي از سلول‌هاي عصبي ديده مي‌شود كه تا حدي باعث آماي موجود از محيط پيرامون مي‌شود.

موضوع: بررسي ساختمان بدني پاراسي

داراي دو هسته است هسته بزرگ قطعاتي از كروموزوم دارد و نقش آن در فعاليت‌هاي معمول سلول است هسته كوچك داراي كرومزوم‌هاي سلولي است با تقسيم ميتوز تقسيم مي‌شود. سطح پارامس را هزاران مژك پوشانده است زنش اين مژك‌ها باعث حركت پارامس درون آب مي‌شود.

سطح پارامس با لايه‌اي پروتئين پوشيده مي‌شود. پارامس همانند ساير آغازيان آب شيرين آب را از طريق اسمز جذب مي‌كنند. اين موجودات براي عملكرد طبيعي خود بايد آب اضافي را به طريقي دفع كنند پارامس با استفاده از واكوئل ضربان‌دار اين كار را انجام مي‌دهد. آب اضافي درون اين واكوئل جمع و با انقباض از سلول دفع مي‌شود.

مژك‌هايي كه در شيار دهاني قرار دارند با چرخش آب گردابي را در اين ناحيه ايجاد مي‌كنند. اين گرداب در به دام انداختن ذره‌هاي غذايي كمك مي‌كند غذا از شيار قيف مانند حركت و با آندوسيتوز وارد واكوئل غذايي مي‌شود. آنزيم‌هاي گوارشي همراه با حركت واكوئل‌ غذايي در سول وارد آن مي‌شوند غذاي هضم نشده از طريق اگزوسيتوز از سلول دفع مي‌شود.

پارامس معمولاً از طريق تقسيم دوتايي ميتوز به طور غيرجنسي توليد مثل مي‌كنند ادغام ژن‌ها در فرآيند جنسي و هم يوغي انجام مي‌شود. زيستگاه اين موجودات در حوضچه‌ها و رودخانه‌هاي آب شيرين است.

پارامس معمولاً از باكتري‌ها و آغازيان كوچك و مواد آلي موجود تغذيه مي‌كند.

 

موضوع: بررسي ساختمان بدني آميب

آميب زنده توده بسيار كوچكي از پرتوپلاسم روشن و بي‌رنگ و ژله مانند است كه طول آن تا 6/0 ميلي‌متر مي‌رسد و نرم قابل تغيير مي‌باشد. شكل آن نامنظم و پيوسته در حال تغيير است. ساختمان آميب عبارت است از  1-غشاء سلولي آلاستيك و بسيار نازك در خارج به نام پلاسماها موجود است. 2- منطقه باريك روشن و بي‌دانه به نام اكتوپلاسم كه در زير غشاء قرار دارد. 3- توده اصلي بدن يا اندوپلاسم دانه‌دار كه اكتوپلاسم را احاطه كرده است. 4- يك هسته صفحه مانند كه در جانور زنده به آساني مشاهده مي‌شود. 5- يك واكوئل قابل انقباض كروي پر از مايع كه به طور متناوب به سطح مي‌آيد و منقبض مي‌شود. 6- يك يا چند واكوئل غذايي حركت آميب به وسيله تشكيل موقتي زاويه انگشت مانند به نام پاهاي كاذب است كه از هر جاي جسم سلولي‌اش مي‌ـواندحركت كند. تغذيه آميب ساير پروزوئرها، آلگها، و روتيفرها و پروتلاسم مرده را مي‌خورد.

تاژكداران و مژكداران زنده كوچك را بيشتر دوست دارد تكثير و توليد مثل: وقتي كه آميب با اندازه معيني اسيد تكثير يا توليد مثل به وسيله تقسيم مضاعف مي‌پيوندد. جسم سلولي كروي شكل مي‌شود و پاهاي كاذب كوچك آن را مي‌پوشاند. سپس تا اندازه‌اي طويل مي‌گردد. سرانجام به دو قسمت تقسيم مي‌شود.

موضوع: بررسي ساختمان بدني دافني

دافني در شاخه بندپايان و رده سخت پوستان قرار مي‌گيرد. داراي يك سري ويژگي‌هاي مشترك هستند چهار جفت يا بيشتر ضمائم مفصل دارند. اسكلت بروني كثيفي است و تمام قسمت‌ها را مي‌پوشاند. پوست اندازي به تناوب صورت مي‌گيرد لوله هاضمه كامل و مستقيم است.

سيلوم كوچك و تحليل رفته است و غشاي بدن يك هموسل تشكيل مي‌دهد. قلب در پشت است تنفس بوسيله برانشي، ناي يا شش‌هاست. مغز در قسمت پشتي قرار دارد. رشته عصبي در قسمت شكمي و زوج و داراي عقده‌هايي در هر حلقه است كه همگن در ناحيه جلو متراكم باشد.

داراي دو جفت آنتن، يك جفت فك اسفل و دو جفت فك اصلي است غالباً داراي يك كيسه يا كاسه سنگ در پشت است كه دم نيز به آخرين حلقه شكم كه در آن مقعد وجود دارد ختم مي‌شود.

بعضي از ضمائم دو شاخه است بيشتر آبزي هستند. بدن دو قسمتي سر سينه و شكم دارد. بيشتر كوچك و ذره‌بيني هستند در داخل آب برخي از بركه‌ها و استخراهاي طبيعي ذره‌هاي قهوه‌اي رنگي ديده مي‌شود كه حركت زيگزالي دارند اين‌ها مي‌توانند پلگتون‌ها و زئوپلنكتون‌هايي به نام دافني باشند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 0:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تاكسونوميست ها

بازديد: 275

 

 

مقدمه :

 

تازه هائي براي تاكسونوميست ها

اگردر مجلات علمي تقريبا روزانه گياهان و جانوران تازه كشف شده توصيف مي شوند ،جامعه از آن به ندرت يادداشت برداري مي نمايد . براي غير زيست شناس ها موضوع زماني جالب توجه مي گردد ،كه پديده اي درباره كشف جانوران بزرگ گزارش شود . چنين تازه هايي ديگر پس از پايان دوران سفرهاي اكتشافي قرن ها ي 18و 19 بهع ندرت روي مي دهند . به اين ترتيب وقتي اولين گزارش توصيفي اوكاپي ، در سال 1901 درباره زرافه كوتاه گردن از جنگل ها ي دست نخورده آفريقاي مركزي ، و نيز 11 سال بعد گزارش كشف تازه مربوط به بك نوع سوسمار غول آساي 3 متري در جزيره كومودو منتشر گرديد ، براي مدت طولاني در ميان عموم به عنوان بزرگترين تازه هاي قرن بيستم سرگرمي آفريد .

 

اهميت  علمي يك گونه موجود زنده تازه كشف شده براي زيست شناسان نه از اندازه آن بلكه از ويژگي هاي نقشه ساختماني و طرز زندگي آن حاصل مي شود . طي آن اشكالي از گياهان و جانوران جديد براي تاكسونوسيست ها جالب توجه هستند ، كه جهت توضيح روابط خويشاوندي موجودات اهميت دارند و يا حتي طرح هاي ساختماني ناشناخته را به نمايش مي گذارند . اينكه چنين كشف هايي حتي در زمان ما نيز مي توانند تازه هاي واقعي براي گياه شناسان يا جانورشناسان بشمار آيند ، ممكن است با مثال زير اثبات شود :

در گياهان برگ سوزني (كاجها ) فقط فاميل علف هاي باتلاقي يا تاگزوديا سه با فقط 15 گونه ، قبل از هر چيز بدين جهت توجه همومي را به خود جلب نموده ، كه درختان ماموت كاليفرنيائي با بيش از 100 متر ارتفاع عمري بيش از 3000 سال لقب غول ها و پيران دنياي گياهان را به خود اختصاص دادند . در سال هاي بعد از جنگ دوم جهاني اين فاميل گياهي با كشف   درخت ماموت دنياي قديمي كه به عنوان نماينده يك جنس مستقل شناخته شده بود ، مركز توجه گياه شناسان گرديد . تاريخ كشف اين درخت جالب توجه است اين تاريخ از زماني شروع گرديد ، كه در سال 1941  ميكي ، فسيل شاخه هاي چوب سوزني ها را از دوران سوم ژاپن توصيف مي نمودند ، كه بايستي به يك جنس از علف هاي باتلاقي كه تاآن زمان ناشناخته شمرده مي شد تعلق داشته باشد . او براي آن نام متاسكويا را برگزيده بود با اين نام گذاري بايستي شباهت آن با جنس درخت ماموت سكويا بيان گردد .  در همين سال 1941 بود كه  ت . كان   گياه شناس از دانشگاه نان كينگ در مركز چين يك نمونه درخت سوزني ناشناخته براي گياه شناسان با برگ هاي ريزان كشف نمود . طي سفر هاي علمي متعدد در سال هاي 1944 تا 1948 توانستند بالاخره نشان دهند ، كه اين درخت 35 متري ، كه قطر ساقه اش به بيش از 2 متر مي رسد ، در بخش مرزي استان سي چوان و هوباي  در مساحتي برابر 800 كيلومتر مربع گسترده است . از مطالعه دقيق در گياهان اين نتيجه بدست آمد كه درخت يك نمونه زنده از جنس متاسكوياست ، كه با استناد به مطالعات فسيل شناسي سال 1941 توصيف گرديده بود امروز درخت ماموت دنياي قديم ، كه براي آن در سال 1948 نام علمي متاسكوياگليپتو استروبوئيدس انتخاب گرديد ، در شمار زيادي از باغ هاي نباتات يافت مي شود . هر چند كشف درخت ماموت دنياي قديم در اواسط قرن بيستم شگفتي زيادي بر انگيخت  ولي اهميت علمي يافت چند سال بعد از آن بيشتر حدس زده مي شود . موضوع فقط به يك گياه كوچك مربوط مي شود، در سال 1954 گياه شناسي هايدلبرگي  راو در مناطق مرتفع أندن در سرزمين پرو ، يك علف با تلاقي بالشتك ساز كشف نمود ، كه با نام استايليتز انديكولا معرفي گرديد .

براي اينكه به اهميت اين كشف بها داده شود ، لازم است طبيعت و جايگاه سيستماتيكي ايزوئيتس ها را كه تا أن زمان شناخته بود ، بررسي نمائيم .

راسته ايزوئتس (هميشه سبزان ) عبارت از گياهان علف مانند از گروه پتريدوفيت ها هستند كه غالبا در عمق درياچه يا در نقاط كم رطوبت مي رويند . در اين گياهان كه ظاهرا بدون ساقه هستند به نظر مي رسند ،از يك محور كوتاه غده اي شكل مجموعه اي برگ هاي بلند و نيشتر مانند خارج مي گردند ، كه اسپوروفيل هاي توليد كننده اسپور مي باشند . قريب 100 گونه ايزوتالي   كه امروز حيات دارند ، بقاياي گروهي از نظر شكل بسيار متنوع تر هستند ، كه نقطه اوج تكامل خويش را دروان هاي اوليه زمين دارا بوده اند .آنها احتمالا از زيگيلارياسه ها كه جزو وافرترين درختان پتريدوفيت جنگل هاي ذغال سنگي كربنيفر بودند ، منشا مي گيرند .

از اين گياهان در اثر كاهش اندازه پلورومياسه ها  بوجود آمدند ، كه ما آنها را از ماسه سنگ هاي الوان مي شناسيم كه فقط ارتفاع ساقه اي برابر با دو تا سه متر داشتند . در نتيجه كاهش بيشتر طول ساقه بالاخره ايزوتال ها توليد گرديدند ، كه بيشتر گونه هاي آنها پس از تغييرات ثانويه اي زندگي در آب را برگزيدند . يكي از اشكال جالب حد واسط پلورومياسه هاي ساقه دار در ماسه سنگ هاي الوان ، و انواع امروزي بدون ساقه ايزوتال ها ، در تشكيلات كرتا سه تحتاني در كودلينگ بورگ يافت شده است ، اين گونه ، ناتورستيانا آربورا   عبارت از يك ايزوئتس به ارتفاع فقط 10 تا 20 سانتي متر است كه هنوز بطور واضح ساقه اي به بلنداي حدود 5 سانتي متر دارا بوده است .

تا سال 1954 گياه شناسان عقيده داشتند كه همه ايزوئتس ها  زنده ، گياه بدون ساقه هستند . كشف  استايليتز آنديكولا به اين ترتيب خبر هيجان انگيزي براي تاكسونوميست ها بود ، زيرا اين گونه ايزوئتس ساقه اي به طول 20 سانتي متر و قطر 3 سانتي متر بوجود مي آورد ،كه گاه چند شاخه بوده و همانند اشكال فسيل الگوي برگ هاي جدا شده را آشكار مي سازد . به اين ترتيب آخرين نمونه زنده پتريدو فيت هاي بوجود آورنده ساقه رابطه بسيار نزديك با جنس ناتورستيانا ، كه بيش از 100 ميليون سال قبل زندگي مي كرده است دارد .

هيجان انگيز تر از كشف گياهي توصيف شده ، در دهه هاي گذشته كشف اشكال سازماي جديد دنياي جانوران بود .

يكي از جالب ترين فصول تاريخ تحقيقات سيستماتيك جانوري زماني آغاز گرديد ، كه سرنشينان يك كشتي كوچك ماهي گيري در 22 دسامبر 1938 در اقيانوس هند ، مقابل سواحل آفريقاي جنوبي وتقريبا 180 مايل دريائي در جنوب غربي ايست لندن يك ماهي عجيب به طول 4/1 متر از عمق 75 متري صيد نمودند . از آنجا كه هيچ يك از ماهي گيران تا آن زمان چنين ماهي نديده بودند فرمانده كشتي آنرا درون يخ بسته بندي كرد و سه روز بعد به خانم كورتيناي لاتيمر  مديريت موزه محلي ايست لندن تحويل داد . همچنين بدان علت كه او نيز جانور را نمي شناخت ، ولي از طرف ديگر حدس مي زد ، كه اين يك  كشف كاملا جديد است ، از آن يك تصوير اجمالي تهيه و براي ماهي شناس معروف  جي. ال . اسميت  در گراهامز تاون  فرستاد .

اسميت به استناد شرح كوتاه همراه فورا متوجه گرديد ، كه جانور بايستي يك نمونه از ماهي هاي باله برسي ، يعني گروهي از ماهي هايي باشد ، كه از پايان كرتاسه بالائي در 70 ميليون سال قبل از بين رفته اند . او به منظور مطالعه نمونه يافت شده راهي ايست لندن شد ، ولي ناچار گرديد در اولين توضيح مونوگراف ماهي ، خود را با چند صفت قابل تشخيص ، ظاهري قانع سازد ، زيرا خانم  كرتيناي لاتيمر پوست جدا شده و جمجمه پره پاراسيون شده جانور را در موزه نگه داشته بود ،ولي بخش هاي نرم بدن ماهي به دليل عدم اطلاع از اهميت فراوانش ، مدت كوتاهي پس از صيد جدا و نابود شده بودند . نمونه باله برسي زنده كشف شده به خاطر كاشف آن توسط اسميت نام جنس لاتيمريا را به خود گرفت ، در حالي كه نام گونه  كالومنه آ مي بايست ياد آور محل كشف آن در نزديكي رودخانه كالومنا باشد .چه چيز در اين كشف اين همه اهميت دارد ؟

مسلما كشف اولين نمونه يك گروه جانوري كه آن هنگام فقط بصورت فسيل شناخته مي شد براي هر تاكسونوميستي البته يك مژده است ، كه هر چه از زمان تصويري انقراض اين گروه جانوري بگذرد ، به همان اندازه بزرگ تر مي شود . ولي كشف لاتيمريا كالو منه آ قبل از هر چيز بدين جهت به يك واقعه مهيج واقعي تبدل شدكه در آغاز اولين دهه هاي قرن ما نشانه هاي پالئونتولوژيكي در تاييد اين مطالب افزايش يافتند ، كه اينها از نظر انتساب تاريخي مهره داران زميني از باله برسي ها يا كروسو پتريژير ها آنگونه كه از نظر علمي خوانده مي شوند ، بايستي بوجود آمده باشند .

به اين ترتيب فهميده مي شود ، كه اسميت با فعاليتي خستگي ناپذير كوشيده نمونه هاي بيشتر و بهتر نگهداري شده از باله برسي هاي زنده تازه كشف شده بدست آورد . او اوراقي را با شرح كوتاه و تصوير جانور تهيه نمود . كه در سرتاسر سواحل جنوبي و شرقي آفريقا پخش گرديد و براي يابنده هر باله برسي 100 پوند انگليسي جايزه تعيين مي كرد . اسميت مي بايست براي دست يابي بر موفقيت 14 سال تمام تلاش كند و منتظر بماند .

هنگامي كه يك خريدار در بازار جزيره كوموري آنجوان يك ماهيي را مشاهده كرد ، كه شباهت كامل به آن تصوير داشت كه او چند روز قبل دست يك كاپيتان انگليسي و بر روي يكي از اوراق آن ديده بود ، باز هم ماه دسامبر بود . جانور كه وزني بيشتر از 50 كيلو گرم داشت توسط يك صياد محلي از عمق 15 متري دريا به فاصله 200 متر دورتر از ساحل ، در آبراه موزامبيك صيد شده بود. كاشف كه كاپيتان هانت نام داشت ، جانور را خريداري و آن را با فرمل كنسرو كرده و پروفسور اسميت را خبر داد ، و او فورا با هواپيمائي اختصاصي سفر طولاني .3000 كيلو متري خود را به سوي يافته اي كه مدت ها مشتاقانه انتظارش را مي كشيد ، آغاز نمود .

مطبوعات و راديو ها موجب گرديدند ، كه اين كشف جالب بزودي در تمام دنيا شناخته شود با دومين نمونه از لاتيمريا  همزمان بطور واقعي جانور كشف شد . ما امروز مي دانيم كه آخرين نمونه هاي باله برسي ها در آب هاي محدوده مجمع الجزاير كرموريافت مي شوند ، در آنجا در اعماق 150 تا 600 متري دريا بر روي صخر ه ها زندگي صيادي را مي گذرانند .اولين نمونه احتمالا مي بايست راه گم كرده اي باشد ، كه بوسيله جريان موزامبيك از سواحل جنوبي آفريقا دور گرديده و 3000 كيلومتر دورتر از وطن حقيقي اش كشف شده بود . حتي در منطقه كومورها اين جانور كمياب است ، زيرا به روايت صيادان محلي هر سال فقط 3 تا 4 نمونه يافت مي شود .

از سال 1952 تا سال 1976 تقريبا 80 نمونه لاتيمريا كشف شده است ، كه غالب آنها راهي كشور فرانسه گرديده اند . محققين فرانسوي تحت رهبري ژاك ميلوت ساختمان بدن جانور را بطور مفصل مطالعه و در يك مونوگرافي وسيع تشريح كردند . البته مطالعه طرز زندگي ماهي مشكلات بزرگي را ايجاد نمود ، زيرا جانوران هرگز بيش از چند ساعت زنده نبودند . با وجود همه تلاش ها نخست در بيستم مارس 1972 موفق شدند يك باله برسي زنده بدست دانشمندان برسانند كه چند ساعت تمام رفتار جانور و مخصوصا حركاتش را ضمن شنا توانستند مورد دقت قرار دهند . درباره نحوه توليد مثل لاتيمريا تا چندي پيش اطلاعي در دست نبود . اولين بار در سال 1975 توانستند ضمن تشريح يك لاتيمريا ماده به طول 60/1 متر ، كه درون لوله تخم بر جانور نوزادان 5 تا 33 سانتي متري يافت شدند پي ببرند ، كه ماهي زنده زا مي باشد .

كشف سرنوشت ساز جهت حل مسئله مهم ايجاد انتساب تاريخي مهره داران چهار پاي خشكي توسط فسيل شناسان و نه جانور شناسان انجام گرفت . در اولين ثلث قرن بيستم نزد فسيل شناسان اين اعتقاد شكل گرفت كه مهره داران خشكي از كروسوپتريژيرها منشا گرفته اند كه خود به راسته ريپي ديستير ها تعلق دارند ماهي باله برسي زنده لاتيمريا نيز به عنوان يك نمونه از راسته ديگري از كروسوپتريژيرها  يعني  آكتي نيستر ها شناخته شد . در حالي كه ريپي ديستيرها به عنوان ساكنين كاملا سازش يافته با آب شيرين از دوونين تا پرمين تحتاني زندگي مي كرده اند ، با لاتيمر يا  تا امروز باقي مانده اند .

نقطه اوج همه تازه هاي رده بندي جانوري در دهه هاي اخير بدون ترديد كشف يك شاخه جانوري جديد در اواسط قرن بيستم بود . يكي از اولين نمونه هاي اين گروه جانوري را كاولري ضمن مسافرت علمي سيبوكا هلندي در مجمع الجزاير آركيپل در مالي يافته بود .

 ولي اهميت جايگاه سيستماتيكي اين گونه جانوري دريائي كه توسط او به نام سيبوگلينوم وبري معرفي گرديد بود ابتدا ناشناخته ماند سپس براي اولين بار در سال 1933 جانور شناس روسي اوشاكف گونه دومي به نام لامليزابلا ساكسي را از درياي اوكوتسك معرفي نموده و در گروه پرموها ( پلي كت ها ) قرار داد . طي مطالعات بوري درباره اين كشف محقق سوئدي يوهانسن در سال 1937 به اين نتيجه رسيد ، كه اين موجود البته بايستي به يك كلاس جانوري جديد متعلق باشد ، كه او براي آن نام يوگونوفورا ( در يوناني به معناي ريش دار ) را انتخاب نمود .

در سال 1951 محقق روسي ايوانوف توانست نشان دهد ، كه سيبوگينوم و لامليزابلا به همان گروه خويشاندي متعلق هستند ، كه او در سال سال 1955 به عنوان يك شاخه جانوري مستقل معرفي نمود .

اينكه به زودي بعد از 1950 تعدا  زيادي گونه هاي پوگونوفور كشف و توصيف گرديدند . مخصوصا مديون تحقيقات عميق دريائي انستيتو اقيانوس شناسي آكادمي علوم شوروي در درياي اوكوتسك و برينگ هستيم . به منظور مطالعه دقيق ساختمان و رشد اين جانوران قبل از هر كس  آ . و ايوانوف (متولد 1906 ) خدمتي انجام  داد ، كه به همين منظور جايزه لنين را دريافت نمود . تعداد گونه هاي شناخته شده پوگونوفورها امروز به بيش از 100 گونه افزايش يافته است .

تعداد گروه هاي جانوري تازه كشف شده زياد است . در اينجا فقط توانستيم از معروف ترين كشفيات جديد جانور شناسي سخن به ميان آورد . ولي تاريخچه كشف آنها نبايد باعث اين نتيجه گيري اشتباه گردد ، كه كشف اشكالي جديد جانوري فقط با مسافرت هاي علمي پر هزينه نظير آنچه براي تحقيق در اعماق دريا انجام مي شوند ، امكان پذير است .

حتي مطالعه دقيق تر محيط هاي زندگي كه تاكنون كمتر مورد توجه قرار گرفته اند مانند منطقه اروپاي مركزي مي تواند به كشفيات غير منتظره اي منجر گردد . به اين ترتيب گروه هاي تا آن زمان ناشناخته اي از خيار هاي دريائي ، كرم هاي پهن و خرچنگ ها كشف گرديدند ، كه سيستم خالي بين ذرات ماسه هاي ساحلي را مسكون مي سازند. در ميان ساكنان كوچك و ميكروسكوپي اين سيستم ماسه اي همچنين كرم هاي ريز مخصوصي باطولي حدود 3/0 تا 2 ميلي متر وجود دارند ، كه جايگاه سيستماتيكي آنها تا كنون موضوع بحث هاي گرمي بوده است . اين جانوران بنام گناتوستوموليد ها در سال 1956 به عنوان راسته اي مستقل معرفي شدند ، ولي بعدا به درجه يك كلاس ارتقا يافته و حتي به وسيله عده اي از جانور شناسان به عنوان يك شاخه جانوري مستقل معرفي گرديدند .

بحثي در مورد اين مطلب نيست رده بندي زيست شناسي نقطه اوج خود را قرن گذشته دارا بوده است . با شكوفائي تحقيق تجربي در زيست شناسي ، توجه به مسائلي شكل شناسي رده بندي و تاكسونوميست نيز مي تواند به سهم خويش گونه ها و جنس هاي تازه را جستجو نمايد . معهذا مثال هاي ذكر شده از گروه هاي جانوري تازه كشف شده نشان مي دهند ، كه ما تا امروز هم گو ناگوني اشكال ظاهر شده در سلسله هاي ديگر گياهي و جانوري را بطور كامل در نيافته ايم . به اين ترتيب حتي جستجو براي يافتن تيپ هاي ساختماني شناخته نشده موجودات زنده ، كه كشف آنها احتمالا مي تواند نظرياتي غير قابل انتظار درباره ارتباطات مربوط به انتساب تاريخي موجودات زنده ارائه دهد ، به تصوير زيست شناسي نوين تعلق دارد .

 


 

 

منبع :

         زيست شناسي نوين

                          تأليف هورست فولر

                          

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 0:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره میکروب شناسی ( میکروبیولوژی )

بازديد: 689

 

آشنایی با رشته

میکروب شناسی ( میکروبیولوژی )

وقتی که از پشت میکروسکوپ به یک قطره آب، یک بگ درخت و یک مشت خاک می نگری دنیای عجیب و خارق العاده میکروارگانیسم ها در مقابل دیدگانت گشوده می شود. دنیای موجودات حیرت انگیز که توانایی آنها در هیچ موجود دیگری حتی انسان به چشم نمی خورد.

به راستی چه موجودی می تواند در قدرت رشد با باکتری برابری کند؟ باکتری که شاید یک میلیونیم گرم (میکروگرم) نیز وزن نداشته باشد اما اگر شرایط محیط برای تکثیر تصاعدی آن مناسب باشد، در عرض 72 ساعت انبوه باکتریهای تولید شده وزنی سه هزار برابر وزن کره زمین خواهند داشت و این تنها یکی از جلوه های دنیای شگفت انگیز میکروارگانیسم ها است، دنیایی که در رشته میکروبیولوژی (میکروب شناسی) مورد بررسی قرار می گیرد.

اما میکروارگانیسمها که اساس و پایه علم میکروبیولوژی را تشکیل می دهند، چه هستند؟

محمدعلی آموزگار دانشجوی دوره دکترای میکروبیولوژی دانشگاه تهران در این باره می گوید: میکروارگانیسمها موجودات ریز ذره بینی مانند: باکتریها، ویروسها، قارچهای میکروسکوپی و پرتوزوئرها هستند که با چشم غیر مسلح دیده نمی شوند.

وی همچنین در مورد جایگاه میکروارگانیسمها در رشته میکروبیولوژی می گوید: علم میکروبیولوژی که گرایشی از علم زیست شناسی است به بررسی و مطالعه میکروارگانیسم ها می پردازد در این علم ارتباط میکروارگانیسم ها با خودشان و همچنین با موجودات عالی تر مانند انسان، حیوانات و گیاهان مورد بررسی قرار می گیرد.

گفتنی است که علم میکروبیولوژی گرایشهای مختلفی دارد که عبارتند از:

الف) گرایش پزشکی: در این گرایش میکروبهایی که برای انسان بیماری زا هستند و چگونگی فغالیت آنها بررسی می شود. البته این گرایش قسمت کوجکی از علم میکروبیولوژی را برای خود اختصاص می دهد چرا که از میان میکروبهای شناخته شده فقط حدود 170 نوع میکروب، بیماری زا هستند و بقیه میکروبها تا کنون شناخته شده اند، میکروبهای مفید می باشند.

ب) میکروبیولوژی غذایی: بسیاری از مواد غذایی مثل ماست یا پنیر به یاری میکروبها تولید می شوند.

ج) میکروبیولوژی صنعتی: در این گرایش از میکروبیولوژی از میکروبهای مفید برای تولید مواد صنعتی مانند اسیدها و کمپوست میکروبی ( تهیه کود به یاری مواد زاید و زباله ها) استفاده می شود، همچنین از میکروبها در رفع آلودگی های محیط زیست استفاده می گردد.

دکتر علی اکبر محمدی متخصص میکروبیولوژی و رئیس مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی نیز در معرفی این رشته می گوید: رسته میکروبیولوی که با میکروارگانیسمها یعنی موجودات ریز ذره بینی سر و کار دارد، دو جنبه مهم دارد، یکی مبارزه با میکروارگانیسم های خطرناک و بیماری زا که حیاط انسانها، حیوانات و گیاهان را به خطر می اندازند و میکروبیولوژیست با شناسایی روش و مسیر ایجاد بیماریها می تواند این مسیر را متوقف کرده و از چرخه و سیر بیماری جلوگیری کند و جنبه دیگر استفاده بهینه و مناسب از میکروارگانیسم ها برای تولید مواد غذایی و تبدیل بهینه صنایع غذایی مثل تهیه پنیر، ماست و یا حتی نان و همچنین تولید داروهای پزشکی و دامپزشکی می باشد.

در واقع علم میکروبیولوژی در مورد چگونگی استفاده بهینه از میکروارگانیسم ها و جلوگیری از ضررها و زیانهایی که میکروارگانیسم ها می توانند به حیات انسانها، دامها و نباتات وارد کنند، بحث می کند.

 

 

میکروبیولوژی یا زیست شناسی سلولی  مولکولی

گاه می شنویم که از رشته میکروبیولوژی با عنوان زیست شناسی سلولی مولکولی یاد می شود برای مثال در بعضی از قسمتهای دفترچه های آزمون سراسری سازمان سنجش آموزش کشور از این رشته با عنوان زیست شناسی سلولی مولکولی یاد شده است و به همین دلیل تعدادی از داوطلبان آزمون سراسری تصور می کنند که رشته میکروبیولوژی همان رشته علوم سلولی مولکولی است و در نتیجه هنگام انتخاب رشته با مشکلاتی روبرو می شوند.

دکتر محمدی درباره تفاوت بین این دو رشته می گوید: در حقیقت علم میکروبیولوژی مادر علوم سلولی مولکولی است چون زمانی که راجع به فیزیولوژی سلول ( به اصطلاح چگونگی کار کردن و سوخت و ساز بدن سلول) 

صحبت می شود، در واقع ساختار سلول به عنوان یک میکروارگانیسم مورد بررسی قرار می گیرد، اما این باعث نمی شود که دو رشته فوق را یکی بدانیم چون علوم سلولی مولکولی از حیطه فعالیتهای بیرونی میکروب خارج شده و وارد فعالیتهای درونی آن می شود، در حالیکه در علم میکروبیولوژی تأثیرات بیرونی میکروارگانیسم ها مطالعه می شود برای مثال شما در علم میکروبیولوژی نگاه می کنید که میکروارگانیسم مورد نظر شما چه نوع بیماری ایجاد کرده و از روی آثار بیماری حدس می زنید میکروارگانیسمی را که بررسی می کنید چه نوع میکروبی است .

دکتر محمدی همچنین در مورد نام رشته میکروبیولوژی می گوید: با توجه به اینکه امروزه علوم بسیار ریز، جزئی و تخصصی شده است، بهتر است که دو علم میکروبیولوژی و علوم سلولی و ملکولی در کنار یکدیگر و با نام تخصصی به علم زیست شناسی خدمت بکنند نه اینکه یک علم، دیگری را احاطه بکند. مثلا اگر بخواهیم میکروبیولوژی را زیر مجموعه ای از علوم سلولی و مولکولی بدانیم، اشتباه است چون بعضی از اوقات علوم سلولی و مولکولی کاری به میکروارگانیسم ها ندارد و در مورد سلولهای یوکاریوتی یا سلولهای انسانی صحبت می کند .

فلورافروزش

126129.jpg

 

از زمان رابرت كخ و لويىپاستور تاكنون باسيلوس آنتراسيس در صدر مطالعات باكترى هاى بيمارى زا قرار داشتهاست. عامل مولد سياه زخم در پاييز سال ۲۰۰۱ ميلادى مجدداً شيوع يافت، به طورى كهمنجر به مرگ ۵ تن شد. همين موضوع اهميت باكترى باسيلوس را در بيوتروريسم مورد تاييدقرار داد. بيمارى زايى باكترى ناشى از وجود دو پلاسميد بيمارى زا است، يكى از آنها (pxol) سم سه قسمتى را رمز مى كند كه شامل فاكتور كشنده (LF)، آنتى ژن حمايتى (PA) يا فاكتور ادم (EF) و آنتى ژن حمايت (PA) مى شود. در مجموع اين سم ها (PA/PA,LF/EF) اعمال زيستى متعدد را در ميزبان مورد هدف قرار مى دهد، به طورى كه منجر به سركوبپاسخ هاى ايمنى و در نهايت مرگ ميزبان در اثر اختلال در سيستم هاى مختلف مى شود. ازطرف ديگر، پلى ساكاريد كپسول (CPS) باعث محافظت باكترى در برابر پاسخ هاى ايمنىميزبان شده و ژن هاى رمزكننده اين كپسول به وسيله پلاسميد pxo2 حمل مى شود. هدفمطالعات در حال انجام، شناسايى مكانيسم هاى مولكولى است كه مسبب بيمارى و توانايىبالقوه خنثى كردن آنها يا توليد واكسنى است كه توانايى محافظت در برابر باكترى راداشته باشد. مطالعه مقايسه اى ژنوم مى تواند منشاء نمونه هاى جداشده را كه سبببيمارى مى شوند شناسايى كرده و نيز باعث پى بردن به تكامل عامل بيمارى زا شود. براىاولين بار در سال ۲۰۰۳ تعيين توالى ژنوم باسيلوس آنتروسيس در بانك اطلاعات TIGR صورت گرفت. اين تعيين توالى مربوط به گونه غيربيمارى زا Ames بود كه فاقد دوپلاسميد غيربيمارى زا است. در قدم بعد TIGR ژنوم نژادى كاملاً بيمارى زا كه حاوى هردو پلاسميد است را تعيين توالى كرد و نوع نژاد باسيلوس آنتراسيس را مورد بررسى قرارداد. همچنين تعداد ديگرى از نژادهاى باسيلوس آنتراسيس تعيين توالى شد. به تازگىآرشيو جمع آورى شده اى در NCBI ايجاد شده است كه مجموعه اطلاعات را به هم مرتبطمى سازد و تعيين توالى نهايى، اطلاعات جامعى را از كنار هم قرار دادن ژنوم فراهممى كند. اولين اطلاعات قرار گرفته در آرشيو مربوط به يكسرى از خويشان نزديك باسيلوسآنتراسيس است. اخيراً يافته نهايى چشمگيرى با توجه به باكترى خويشاوند يعنى باسيلوسسرئوس منتشر شده است. اگرچه باسيلوس سرئوس سبب بيمارى با شدت بسيار كمترى نسبت بهباسيلوس آنتراسيس است و اين تفاوت عمدتاً به وجود دو پلاسميد سمى در باسيلوسآنتراسيس نسبت داده مى شود، اما با بررسى هاى صورت گرفته، باسيلوس آنتراسيس عضوى ازهمان كلاستر فيلوژنى باسيلوس سرئوس است. از آنجايى كه باسيلوس سرئوس عامل ايجادبيمارى شبيه سياه زخم در فرد بيمار شناخته شد، در نتيجه براى تعيين توالى ژنوم G9241 (سويه جديدى از باسيلوس سرئوس) تعيين توالى WGS مورد قبول واقع گرديد. دوپلاسميد بيمارى زا در باسيلوس سرئوس وجود دارد، يكى تقريباً مشابه pxol است كه حاوىهمان ژن هاى سمى است و ديگرى pBc218 است كه آنالوگ پلاسميد pxo2 بود و احتمالاًحاوى كلاستر سنتز كپسول پلى ساكاريد است. اين يافته ها، خويشاوندى نزديك باسيلوسآنتراسيس و باسيلوس سرئوس را اثبات مى كند و همچنين نشان مى دهد كه بيمارى سياه زخممى تواند توسط سويه ديگرى از باسيلوس آنتراسيس ايجاد شود.

يکشنبه 1 تير ماه 1382   14:50

 

images/20030622/011.jpg

 

اگر فصلهاي سرد سال يعني پاييز و زمستان را فصل عفونت هاي ويروسي در نظر بگيريم و اگر فصل بهار را فصل بيماري هاي آلرژيک بدانيم ، تابستان ، فصل گرما را بايد فصل مسموميت هاي غذايي بناميم.
هرچقدر هوا روبه گرمي مي رود ، شيوع اسهال و استفراغ هم که شايع ترين علت آنها عفونت هاي گوارشي است ، بيشتر مي شود. گرماي هوا به مواد غذايي اي که در نگهداري درستشان در خانه ها، کارگاه هاي توليد ، انبارها ، فروشگاه ها و رستوران ها و هر کجاي ديگر سهل انگاري مي شود ، رحم نمي کند و محيط دلپذيرتري براي انواع باکتري هايي فراهم مي کند که در مدت زمان کوتاهي مي توانند تکثير شوند و يک ماده غذايي را به فساد بکشانند بدون آن که در ظاهر آن کمترين تغييري ايجاد کرده يا بو و طعم آن را عوض کنند. اگر شما هم يک بار، حتي براي چند ساعت حالت تهوع ناشي از مسموميت غذايي را تجربه کرده و يا مجبور شده باشيد در يک ساعت 4 يا 5 بار به دستشويي برويد، آن وقت حتما شما هم اهميت بيماري ظاهرا ساده اي مثل يک مسموميت غذايي را درک خواهيد کرد. ضمن اين که نبايد فراموش کرد گاهي همين اپيدمي هاي مسموميت غذايي هم مي توانند همراه مرگ ومير باشند. داشتن آماري از تعداد مبتلايان به مسموميت غذايي کار ساده اي نيست.
بسياري از افراد مبتلا به اين بيماري به پزشک يا درمانگاه مراجعه نمي کنند و خوددرماني يا درمان هاي سنتي مثل قندداغ را ترجيح مي دهند و به همين علت تعداد کل بيماران مبتلا به مسموميت غذايي قابل ثبت نيست.
با وجود اين مثلا در کشور انگلستان تخمين زده شده که در سال 2002 ، 6ميليون مورد تهوع و استفراغ براي مصرف غذايي فاسد داده بوده است.
اين آمار در سال 2000 چيزي حدود 5ميليون نفر بوده است و يعني در کشوري مثل انگلستان که استانداردهاي بهداشتي قابل قبولي دارد شيوع مسموميت هاي غذايي در سالهاي اخير افزايش يافته است.
با اين اوصاف در کشورهايي مثل کشور ما بايد اوضاع خيلي بدتر باشد. اگرچه برگ برنده ما را هم مقابل مسموميت هاي غذايي نبايد فراموش کرد. در کشوري مثل کشور ما، هنوز بيشتر مردم تمايل دارند از غذاهاي خانگي تازه استفاده کنند و شايد همين مهمترين نکته در پيشگيري از بروز مسموميت هاي غذايي است.

متهمان اصلي پرونده مسموميت غذايي

باکتري هاي متنوعي مي توانند عامل ايجاد مسموميت هاي غذايي باشند. يکي از مهمترين اين باکتري ها و به قولي شايع ترين علت ايجاد مسموميت غذايي ، باکتري اي است موسوم به کامپيلوباکتر. اين باکتري در روده حيواناتي مثل گاو، گوسفند و مرغ مي تواند به طور طبيعي زندگي کند. در آب تصفيه نشده هم مي تواند وجود داشته باشد. کمپيلوباکتر از آن باکتري هايي نيست که در خود ماده غذايي رشد کند و تکثير يابد. در واقع احتياجي هم به اين رشد و تکثير ندارد. فقط تعداد کمي از اين باکتري مثلا در يک تکه مرغ که خوب پخته نشده باشد مي تواند علايم مسموميت را ايجاد کند. در عين حال ، کامپيلوباکتر ، باکتري نازک نارنجي اي است و اگر گوشت خوب پخته شود ، کلک آن هم کنده مي شود. باکتري ديگري که مي تواند عامل ايجاد مسموميت غذايي باشد، سالمونلاست.
سالمونلا بخصوص در زرده تخم مرغ هاي آلوده ممکن است وجود داشته باشد. گرماي هوا محيط مساعدي براي کشت آن فراهم مي کند. گونه اي از سالمونلا مي تواند باعث بيماري شديدي به نام حصبه شود ، اما معمولا بيشتر سالمونلاها بي آزارتر از اين حرفها هستند. استافيلوکک طلايي هم باکتري ديگري است که مهمترين راه انتقال آن دستهاي آلوده است.
اين باکتري در فاضلاب و حتي گردوغبار وجود دارد و آشپزها ، کارکنان رستوران ها ، اگر بهداشت فردي را رعايت نکنند ، عامل اصلي انتقال اين باکتري به مواد غذايي و از آنجا به دستگاه گوارش مشتريان خود هستند. باکتري ديگري که بخصوص در غذاهايي که خارج از يخچال نگهداري مي شوند و مدت زيادي در دماي اتاق مي مانند رشد مي کند، کلستريديوم پرفرينجنس نام دارد. اگر غذاي مانده خورديد و بعد دچار اسهال و استفراغ شديد، احتمالا همه چيز زير سر همين کلستريديوم است.
باسيلوس سرئوس هم باکتري ديگري است که البته شيوع آن از ديگر متهمان هم رديفش کمتر است.
باسيلوس سرئوس در خاک وجود دارد، بنابراين در غذاهايي مثل برنج ، سبزي ها و سيب زميني يافت مي شود. در آخر بايد از اشريشياکولاي هم نام برد که زيرگروههاي مختلفي دارد.

پادزهر اين سم چيست؟

مسموميت غذايي فقط «گاهي» به معناي واقعي کلمه مسموميت است ، يعني بعضي از باکتري هايي که به آنها اشاره شد از خود يک سم يا آن طور که پزشکان مي گويند يک توکسين آزاد مي کنند که باعث ايجاد التهاب در معده ، روده کوچک و گاهي روده بزرگ مي شود، کرامپ هاي عضلاني (دل پيچه) ايجاد مي کند و باعث استفراغ ، اسهال ، تب و کم آبي بدن مي شود. در عين حال بعضي از باکتري ها هم هستند که خودشان به مخاط روده حمله مي کنند. نکته اي که نبايد فرموش کرد اين است که فاصله زماني ميان ورود غذاي آلوده به بدن تا شروع علايم مسموميت ، واقعا متفاوت است.
گاهي تنها چند ساعت پس از مصرف غذاي آلوده و گاهي چند روز پس از آن ، علايم مسموميت ظاهر مي شوند. ممکن است همين فاصله زماني هم کليدي باشد براي تشخيص اين که کدام باکتري عامل ايجاد مسموميت بوده است.
مثلا کلستريديوم پرفرينجنس معمولا حدود 36 ساعت پس از مصرف غذا علايم ايجاد مي کند اما استانيلوکک ظرف 2 تا 6 ساعت خودش را نشان مي دهد ؛ اما گذشته از اين حرفها آنچه در مسموميت غذايي اهميت دارد ، تشخيص درست خود بيماري است و تشخيص نوع باکتري هاي که عامل ايجاد آن است اهميت آنچناني ندارد. علت هم اين است که مسموميت هاي غذايي حتي بدون درمان خودبه خود بهبود مي يابند و فقط در طول مدت بيماري بايد اولا آب و املاح مورد نياز را که بيمار به دليل اسهال و استفراغ از دست مي دهد ، جايگزين و ثانيا علائم ناراحت کننده بيماري را کنترل کرد. در بيشتر موارد تجويز آنتي بيوتيک عليه باکتري عامل ايجاد بيماري نيازي نيست و مي توان اطمينان داشت که سيستم دفاعي بدن از پس آن برمي آيد. فقط اگر ظرف چند روز بيمار بهبود نيابد، آن وقت با توجه به آزمايش مدفوع و کشت باکتريايي آن ، بايد نوع باکتري را تعيين و آنتي بيوتيک مناسب عليه آن را به کار برد. دانستن اين نکته درباره درمان مسموميت براي پدر و مادرهايي که سراسيمه بچه هاي مبتلا به اسهال و استفراغشان را نزد پزشک مي آورند و انتظار دارند با کيسه ا پر از قرص و شربت و آمپول به خانه برگردند، اهميت دارد. اين طور نيست؟

مسموميت غذايي - استافيلوككي
علائم
بيمار 1 تا 6 ساعت بعدازخوردن غذاي آلوده به ED مراجعه مي‌كند همراه با تهوع شديد، استفراغ، و كرامپهاي شكمي كه به سمت اسهال پيش مي‌رود. او بسيار ill؛ رنگ‌پريده، با تعريق، تاكيكارد، اورتوستاتيك بوده و ممكنست از پارستزي يا احساس درحال مردن شاكي باشد. ساير افراديكه همان غذا را خورده‌اند هم ممكنست اين علائم را داشته باشند. بهرحال معاينه فيزيكي باعث اطمينان مي‌شود. تندرنس‌شكمي خفيف هم بطور لوكاليزه وجود دارد كه بعلت كشيدگي اپيگاستريوم يا ماهيچه ركتوس شكم در اثر استفراغ است.
آنچه بايد انجام داد:
· بطور كامل معاينه كرده و تستهاي لازم براي رد انفاركتوس ميوكارد، اولسر پاره‌شده، آنوريسم
dissecting، يا هر بيماريي كه بدين صورت تظاهر ميكند را انجام دهيد.
· درضمن، محلول داخل‌وريدي 0.9%
NaCl يا رينگرلاكتات تجويز كرده و بيمار را درنظر بگيريد، و علائم‌حياتي و معاينه‌فيزيكي را تكرار كنيد. در بيماران كوچكتر كه داراي ذخيره كليوي و كارديوواسكولار براي هيدريشن سريع هستند، تجويز 2-1 ليتر درعرض يكساعت اغلب تمام علائم را بهبود مي‌بخشد.
· درصورتيكه بيمار بهتر شده و قادر به خوردن مايعات است، او را مرخص كرده و از او بخواهيد درعرض چندساعت بعد غذايش را بيشتر كند، با محلول رهيدريشن خوراكي (
ORS) مانند زير شروع كند:
o 4/3 قاشق چايخوري نمك
o يك قاشق چايخوري سوداي پخته (جوش‌شيرين)
o يك فنجان مرباي پرتقال (آب ليمو)
o چهار قاشق سوپ‌خوري شكر
o چهار فنجان آب
خوردن و احساس او بايد درعرض 1 تا 2 روز بهبود يابد.
· درصورتيكه علائم آهسته‌تر بهبود مي‌يابد، يك ضداستفراغ يا آنتي‌اسپاسموتيك تك‌دوز مانند شياف پروكلرپرازين 25
mg يا قرص دي‌سيكلومين 20mg تجويز كنيد.
· اگر هيپوتنشن يا ساير علائم هنوز باقي است و اگر بيمار قادر به رهيدريشن خوراكي نيست، بايد بستري شود.
آنچه نبايد انجام داد:
· فوراً براي قطع تهوع و استفراغ از داروها (مانند
Compazine, Tigan) استفاده نكنيد. چون مانع دفع سموم شده و كمكي در رفع عدم‌تعادل آب‌والكتروليتها كه مسئول اصلي بسياري از علائم هستند نميكند.
· بعلت فوق، بسرعت داروهايي (مانند
Lomotil, Imodium) براي كرامپ و اسهال تجويز نكنيد.
· در تجويز مايعات وريدي دريغ نكنيد.
· دربيماران واضح تستهاي آزمايشگاهي گران‌قيمت درخواست نكنيد.
· بدون يك هيستوري خوب، فرض را بر مسموميت غذايي نگذاريد.
توضيحات
اكثر علائمي كه همراه با هر نوع گاستروانتريت ديده مي‌شود بنظر مي‌رسد مربوط به عدم تعادل الكتروليتها و دهيدريشن است. كه حتي مي‌توانند درغياب اسهال و استفراغ فراوان، و مقاوم دربرابر رهيدريشن خوراكي قابل‌توجه باشند، چون روده قادر به جذب مواد نبوده، و باعث جمع‌شدن چندين ليتر مايع در لوله‌گوارش مي‌شود. رينگرلاكتات محلول انتخابي براي رهيدريشن وريدي است، تقريباً الكتروليتهاي سرم طبيعي را دارد، و آنرا مي‌توان بسرعت انفوزيون كرد. رينگرلاكتات تقريباً فقدان الكتروليتها ناشي از اسهال را جبران مي‌كند، درحاليكه اگر ناشي‌از استفراغ باشد –چون كلرايد بيشتر دفع شده است- نرمال‌سالين بهتر است.
اكثر موارد مسموميت غذايي در
ED ناشي‌از سم استافيلوكك است، كه وقتي غذا گرم نگه‌داشته مي‌شود رشد مي‌كند. سموم شيميايي هم همين علائم را دارند، اما شروع علائم زودتر است. علائم ساير سموم غذايي باكتريال معمولاً بين 6-1 ساعت بعداز خوردن شروع مي‌شده، تهوع و استفراغ كمتر و كرامپ و اسهال بيشتر و دورة آن طولاني‌تر است. منبع غذايي آلوده مشخص علت را روشن مي‌كند. حلزون صدف‌دار مطرح‌كنندة ويبريو پاراهموليتيكوس، برنج مطرح‌كنندة باسيلوس سرئوس، گوشت و تخم‌مرغ مطرح‌كنندة استافيلوكك، كامپيلوباكتر، كلستريديوم، سالمونلا، شيگلا، E. Coli انتروپاتيك، يا يرسينيا است.هرگاه فردي دچار اسهال شود، بطور طبيعي مي‌تواند مربوط به آخرين غذاي خورده شده باشد. هوشيار باشيد تشخيص مسموميت غذايي را در بيماران (بويژه آنهايي كه قصد شكايت از متصدي غذا دارند) بدون درگيري ساير افراد يا آزمايش نمونه غذاي مسموم نگذاريد.

 

http://www.iauk.net/index.php?pageaction=opencmsdetail&cms_id=95&parent_id=228

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 0:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره میتوکندری

بازديد: 481

 

 

ميتوکندريها در حين فعاليت

22 سپتامبر 2003 - امروزه بيماريهاي عصبي زيادي وجود دارند که بنظرميرسد نتيجه بدکار کردن ميتوکندريها و درنتيجه مرگ سلولهاي عصبيميباشد.

ميتوکندريها اجزاء درون سلولي کوچکتر از ميکرون هستند که نقش حياتيتوليد انرژي (ATP) درون سلول را برعهده دارند. بدکار کردن اين اجزاء منجر به بروزبيماريهايي مثل پارکينسون، آلزايمر و هانتينگتون ميشود.

بدليل اندازه بسيار کوچکميتوکندريها تاکنون بررسي دقيق اين اندامکها در خارج از بدن امکانپذير نبوده و لذاامکان شناسايي بهترين مواد محافظ عصبي وجود نداشته است.

محققان آزمايشگاههاي مليسانديا در وزارت انرژي آمريکا و دانشکده پزشکي دانشگاه نيومکزيکو با بکارگيري يکبيوليزر ويژه که در محدوده نانومتري کار ميکند اولين تکنيک مطالعه اين گونهاندامکهاي بسيار ريز درون سلولي را در حين فعاليت آنها پديد آوردهاند. اين ليزرقادر است سيگنالهايي کاملاً واضح از ميتوکندري در خارج از بدن ثبت کند. طبق گفتةاين محققين، در ماه آينده ميتوکندري بسرعت با مواد محافظ عصبي روکش داده خواهد شد وپايداري آن در شرايط مناسب در جهت بررسي پايداري آن مورد ارزيابي قرار خواهدگرفت.

در اين تکنيک که اين محققان بطور تصادفي به آن دست يافتند، جرياني ازمايعات حاوي نمونه بوسيله ميکروپمپ از يک حفره بين يک نيمههادي با قابليت گسيل نورو يک آئينه منعکسکننده عبور داده شد. اين محققين انتظار داشتند با عبور محلول حاويميتوکندري از اين حفره، سيگنالهاي بسيار ضعيفي از اندامکهاي سلولي ثبت کنند و بعداز آن با تکنيکهاي معدلگيري، پاسخ افزايش يافتهاي بدست آورند. اين محققان در نهايتشگفتي، سيگنالهاي بسيار بزرگي از هر واحد ميتوکندري ثبت کردند که ديگر نيازي بهمعدلگيري آنها نبود.

در اين مطالعه ميتوکندريها همانند يک لنز (با ضريب شکست 42/1) عمل کرده و نوري که از آنها عبور کرد تشديد ميشد.

از اين روش که نيازمندمقادير بسيار اندک ميتوکندري و داروي تست است براحتي و بسرعت ميتوان جهت غربالگريموادي که بنظر ميرسد محافظ ميتوکندري هستند استفاده کرد .

در اين مطالعه متابوليسم آدوزين و آنالوگهاي آن و همچنين تاثير NBMPR بر اين متالوليسم در ميتوکندري بررسي شده است. قبلاً گزارش شده بود که حاملهاي نوکلئوزايد موجود در ميتوکندري توسط NBMPR (نيتروبنزيل تيواينوزين) که يک مهار کننده بسيار قوي حاملهاي نوکلئوزايد در بسياري از سلولهاي است مهار مي شوند. با اين وجود امکان اثبات وجود حامل هاي آدنوزين بر روي ميتوکندري وجود نداشته است. ميتوکندري لنفوسيت هاي سرطاني کشت داده و از نوع CEM با استفاده از روش سانتريفوژ جدا گرديده و سپس غلظت هاي متفاوتي از آدنوزين راديو اکتيو به آنها اضافه شد. بعد از مدت انکوبه شدن آدنوزين و متالوليتهاي احتمالي آن از ميتوکندري جدا شد. حاصل اصتخراج با استفاده از HPLC آناليز گرديد. همين روش در مورد دو داروي ضد سرطان فلو درابين و کلادرابين نيز انجام شد. نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد که آدنوزين توسط ميتوکندري تازه تهيه شده از سلولهاي سرطاني CEM به اينوزين ATP, AMP, ADP متابوليزه ميشود. با اين وجود انکوبه کردن 2 ميکرومول از NBMPR همراه با آدنوزين در ميتوکندري به مقدار قابل توجهي ميزان آدنوزين و متابوليت هاي آنرا در ميتوکندري کاهش داد. اين امر نشان دهنده آن است که حاملهاي آدنوزين در ميتوکندري NBMPR مهار ميشوند. انکوبه کردن توام کلا درابين و يا فلو درابين با NBMPR تاثير قابل توجهي بر روي ميزان اين آنتي م تابوليت ها در ميتوکندري نداشت

 با توجه به جهش پذيري فوق العاده DNA ميتوکندريال ممکن است در طول زندگي فرد (دوران جنيني و پس از تولد ) در DNA بعضي از ميتوکندريها جهش ايجاد شود. اکثر بيماريهاي ميتوکندريال از نوع ميوپاتي و نروپاتي (عصبي عضلاني) هستند که بيشتر اعضايي نظير مغز- کليه ها- عضلات- چشم- گوش داخلي و روده بزرگ را درگير مي کند زيرا مصرف ATP  اين اندامها زياد است. معروف ترين بيماريهاي ارثي ميتوکتدريال عبارتند از:

لبراپتيک نوروپاتي (LHON  ) Leber hereditary optic neuropathy  که  از علائم آن نابينايي تدريجي است که فرد در حدود ۲۰ سالگي بکلي نابينا مي شود.

بيماري ديگر گلوتاريک اسيد اورياتيپ ۲مي باشد که با علائمي مانند شلي عضلات و صورت ناهنجار و غيرطبيعي و کيست هاي کليوي و عقب ماندگي ذهني همراه است. سندروم هايي نظير سندروم پيرسون و آکاتالاسميا نيز اکثرا با دژنره شدن عضلات و دستگاه عصبي همراه است. طول DNA ميتوکندري در حدود ۱۶۵۷۰ جفت باز مي باشد که در حدود ۶۲ ژن در آن شناخته شده است . ۲۲ ژن مربوط به ۲۲ t RNA و۲ ژن مربوط به r RNA  و بقيه ژنها مسئول توليد آنزيم يا پلي پپتيدهايي هستند که در ارتباط با توليد انرژي سلولي است. به طور کلي مشخصات DNA ميتوکندريال به قرار زير است:

۱-  حلقوي و دو رشته اي است.

۲-   فاقد نواحي اينترون مي باشد.

۳-  فاقد پوشش پروتئين هاي هيستوني مي باشد و مستقل از  هسته است.

۴-   جهش پذيري آن ۱۵ بار بيشتر از  هسته است.

۵-  DNA ميتوکندريال فقط از طريق مادر منتقل مي شود زيرا اسپرم ها داراي تعداد کمي ميتوکندري هستند که در هنگام لقاح از بين مي روند .

۶-  قدرت ترميم آن بسيار کمتر از  هسته مي باشد.

با توجه به جهش پذيري فوق العاده DNA ميتوکندريال ممکن است در طول زندگي فرد (دوران جنيني و پس از تولد ) در DNA بعضي از ميتوکندريها جهش ايجاد شود. اکثر بيماريهاي ميتوکندريال از نوع ميوپاتي و نروپاتي (عصبي عضلاني) هستند که بيشتر اعضايي نظير مغز- کليه ها- عضلات- چشم- گوش داخلي و روده بزرگ را درگير مي کند زيرا مصرف ATP  اين اندامها زياد است. معروف ترين بيماريهاي ارثي ميتوکتدريال عبارتند از:

لبراپتيک نوروپاتي (LHON  ) Leber hereditary optic neuropathy  که  از علائم آن نابينايي تدريجي است که فرد در حدود ۲۰ سالگي بکلي نابينا مي شود.

بيماري ديگر گلوتاريک اسيد اورياتيپ ۲مي باشد که با علائمي مانند شلي عضلات و صورت ناهنجار و غيرطبيعي و کيست هاي کليوي و عقب ماندگي ذهني همراه است.

براساس تحقيقات تازه ميزان آسيب پذيری انساندر زمينه حمله قلبی، سکته مغزی، ديابت و چاقی مفرط ممکن است تا حدودی از مادر بهفرزند به ارث برسد.

پژوهش تازه که يافته‌های آن در نشريه "ساينس" چاپشده است، همچنين طيفی از اختلالات مزمن مربوط به سالخوردگی، که يک چهارم جمعيتکشورهای صنعتی به آنها مبتلا هستند را ناشی از يک و فقط يک ايراد ژنتيکی میداند.

فشار خون بالا، کلسترول بالا و چاقی مفرط از جملهاختلالاتی در سيستم شيميايی بدن هستند که خطر از کار افتادگی کليه، حمله قلبی وسکته مغزی را افزايش می‌دهند.

به نظر می رسد اين اختلالات بهصورت يک مجموعه گريبانگير فرد می شود، زيرا کسی که نسبت به يکی از اين اختلالاتآسيب پذير باشد دست کم در مقابل يکی ديگر از آنها نيز آسيب‌پذير است.

در آمريکا، که در حدود يک چهارم جمعيت از مجموعهای از اين عوارض رنج می برند، آن را نشانگان (سندروم) متابولسيمی می خوانند.

هرچند اين عوارض معمولا به اضافه وزن و زندگی کمتحرک نسبت داده می شود، اما افراد لاغر و فعال نيز ممکن است به آنها مبتلا شوندبنابرين عوامل ديگری نيز بايد در آن نقش داشته باشد.

اکنون يک عامل احتمالی ژنتيکی برای اين مجموعه ازعوارض شناسايی شده است.

پژوهشگران با مطلعه يک خانواده بزرگ که به نوعنادری نشانگان متابوليسمی مبتلاست، دريافتند که اين عارضه از مادر به فرزندان منتقلمی شود.

آنها اشاره می کنند که اين عارضه ناشی از ژن‌هایمعيوبی است که نه در کروموزوم بلکه در ساختمان های سلولی موسوم به "ميتوکندري" وجوددارد.

اگر ميتوکندري، که تامين‌كننده انرژی سلول شناختهمی شود، معيوب باشد می‌تواند باعث ابتلای فرد به ديابت و ساير ناراحتی مربوط بهافزايش سن شود.

بي شک براي شما هم روزي خواهد رسيد که جلوي آينه بايستيد و موهاي خود را در حسرت يافتن يک تار موي سياه جستجو کنيد.

آن هنگام که آرزو مي کنيد کاش بار ديگر قواي جواني خود را به دست مي آورديد. به هر حال همواره يکي از آرزوهاي بشر اين بوده است که به اکسير جواني دست پيدا کند و در اين مسير، مطالعات زيادي هم انجام داده است.

يکي از جديدترين مطالعات انجام شده در اين زمينه مثل هميشه روي موشهايي صورت گرفت که با مکملهاي غذايي خاصي تغذيه مي شدند. نتيجه اين آزمايش بسيار حيرت انگيز بود، زيرا موشها با اين که پير شده بودند، رفتارشان اصلا مانند موشهاي پير نبود.

آنها تصور مي کردند هنوز هم جوان هستند. اين محققان چند سال مخلوطي از 2 مکمل غذايي را به موشهاي خود خوراندند، تا اين فرضيه را که عنوان مي کرد پيري به دليل ناکارايي درون ساختار سلولي رخ مي دهد، آزمايش کنند.

بنابراين اگر حق با آنها باشد، مي توان اميدوار بود اثرات پيري به کمک مصرف تنها يک قرص کاهش يابد. اما بايد در نظر داشت انسان ها موش نيستند و نمي توان هر چيزي که درباره موشها صادق است ، درباره انسان هانيز صادق دانست.

به هر حال ، هيچ شکي درباره اثري که اين مکملها بر روي موشها دارند، وجود ندارد. مقداري اسيد ليپوئيک که به صورت طبيعي آنتي اکسيداني است که در سبزيهاي برگ سبز يافت مي شود و کارنيتين که در گوشت قرمز وجود دارد تمام آن چيزي است که به نظر مي رسد باعث جوان ماندن موشهاي پير مي شود.

اين موشها نه تنها خيلي پر انرژي به نظر مي رسيدند، بلکه يادگيري آنها نيز بهتر شده و حافظه کوتاه مدتشان نيز به صورت هيجان انگيزي بهبود يافته بود. دانشمندان از مدتها پيش مي دانستند که کاهش شديد در ميزان کالري هاي مصرفي ، طول عمر گونه انسان را افزايش مي دهد، اما هنوز دليل واضحي براي آن ندارند.

چبه هرحال ، اين موضوع اشاره به اين دارد که مواد غذايي را در فرآيند پيري نقش کليدي ايفا مي کنند. بر همين اساس ، محققان کار خود را از منطقه اي از سلول با نام ميتوکندري که فرآيند مواد غذايي مانند سوخت بدن در آن انجام مي شود آغاز کردند.

ميتوکندري نيروگاه هر سلول است و مواد خام مانند کربوهيدرات ها را به انرژي تبديل مي کند، تا سلول ها بتوانند وظايف خود را انجام دهند.

بنابراين ، ميتوکندري براي بقاي هر سلولي حياتي و ضروري است ، اما اين طور نيست که هميشه هم کار خود را بدرستي انجام دهد؛ يعني هر از گاه اين ارگانل سلولي مقداري از سوخت هايي را که دريافت کرده است ، به راديکال هاي آزاد ترسناکي تبديل مي کند که در واقع اکسيدانت هايي هستند که به دي.ان.اي هاي بدن ما حمله مي کنند.

اکسيدانت ها تا حد زيادي شبيه آن چيزي هستند که در يک انفجار هسته اي ، يا يک واکنش هسته اي ديده مي شود. ملاحظه مي کنيد که ما مدام خودمان را پرتوافکني مي کنيم و اين کار را نيز از طريق ميتوکندري در سرتاسر عمرمان انجام مي دهيم.

همزمان با افزايش سن ما، محصول راديکال هاي آزاد نيز افزايش مي يابد و به همين دليل ، محققان به نقش کليدي ميتوکندري در فرآيند پيري مشکوک شدند.

بنابراين ، آنها شروع به انجام آزمايش با 2 ماده کردند که به وسيله متوکندري ها استفاده مي شود؛ يعني ليپوئيک اسيد و کارنتين ليپوئيک اسيد براي تبديل سوخت به انرژي استفاده مي شود و کارنيتين هم همانند چسبي است که به سوخت متصل مي شود و آن را به نيروگاه سلولي حمل مي کند.

اين محققان دريافتند که ميزان کارنيتين همزمان با بالا رفتن سن با شتاب زياد کاهش مي يابد و بر همين اساس ، مکملهايي را به موشهاي خود خوراندند، با اين اميد که در عملکرد ميتوکندري افزايش مشاهده کنند.

با اين که اين مکمل ها براي موشها بخوبي جواب داده اند، اما آيا همين اثر مشابه را روي انسان ها نيز خواهند داشت و آيا بي خطر هستند؟

از آنجا که اين مواد غذايي عملکردي همانند داروها دارند، بايد به تصويب FDA برسند و علاوه بر اين ، همانند هر داروي ديگري داراي اثرات جانبي هستند.

به عنوان مثال ، اسيد ليپوئيک تنظيم کننده انسولين است و ديابتي ها نبايد آن را مصرف کنند. اما محققان هنوز نتوانسته اند چشمه جواني را بيابند.

پير شدن ، فرآيند بسيار پيچيده اي است که هنوز هم بخوبي شناخته نشده است. حداقل 300فرضيه درباره اين که چرا و چگونه پير مي شويم ، ارائه شده است ، اما تقريبا همگي متفق القول هستند که شايد تا قرنها نتوانيم طول عمر گونه انسان را افزايش قابل توجهي دهيم.

با تمام اين اوصاف ، محققان هنوز به دنبال کشف روشهايي هستند که به ما کمک کند بدنمان را تا جايي که امکان دارد، سالم تر و جوان و نگه داريم ب لاگ "دانش زیست شناسی" مطالب جالبی درباره ی جهش در DNA ميتوکندري نوشته است و وب لاگ "آموزش ابتدايي" در مقاله ای تحت عنوان "گره گشايي" نوشته ی "ايزولده انله" و ترجمه ی "سپيده خليلي" نوشته است که: "کاهش عملکرد شايد شما هم تا کنون با کودکي بيش فعال روبه رو شده باشيد . کودکي که نتواند آرام در جايش بنشيند ، تمرکز نداشته باشد و هيچ وقت کاري را که شروع مي کند به پايان برساند. کودکي که دائم درصدد آزار کودکان ديگر است و مي توان گفت که هيچ کسي او را دوست ندارد و نمي خواهد با او بازي

کند."

آقای کسری اصفهانی در "وب لاگ سرویس خبری ژنتیک و بیوتکنولوژی ایران" در مطلبی تحت عنوان "رايانه هاي مولكولي در خدمت تشخيص و درمان بيماری‌ها" نوشته است که:"با ساخت يك رايانه ميكروسكپي با استفاده از بخشي از يك مولكول ،DNA مي­توان در آينده براي تشخيص بيماري و توليد مولكول­هاي دارو براي مبارزه با آن اميدوار بود. ايشان، يعنی کسری اصفهانی هم چنين در وب لاگ "بيوتکنولوژی Biotechnology" نوشته است که:"بيوتكنولوژي گياهي در نقطه عطف تاريخي خود قرار گرفته است. گرايش به مهندسي ژنتيك در بيوتكنولوژي گياهي دو ديدگاه كاملاً متضاد را پديد آورده است: نخست كساني كه تصور مي­كنند اين موضوع قابليت ايجاد انقلاب سبز بعدي را دارد و آنهايي كه مهندسي ژنتيك را به شدت خطرناك مي­دانند. البته براي بررسي مزايا و خطرات مهندسي ژنتيك به اطلاعات دقيق نياز است و در اين زمينه بايد بر مبناي حقايق و واقعيت­هاي موجود به مردم و جامعه اطلاع رساني نمود."

وب لاگ "Let's Talk About Chemistry" در مطلبی درباره ی کاربرد احتمال در علم نوشته است که:" متاسفانه به دليل نبود درک درست و حسابی از علم تو ولايت ما، خيلی ها نمی فهمند که وقتی می گويند احتمال وقوع زلزله بالا است به معنی پيشگويی -از جنس رمالی و جادوگری- نيست. بهرحال رفقای تهرانی اين سه، چهار روز آينده مواظب خودتان باشيد."

"زیست شناسی ساری" هم در مطلب جالبی درباره ی "اثر انگشت" اين را نوشته است:"خطوط سر انگشتان آدمی تغيير نا پذير است و از دوره ۴ ماهگی جنينی انسان تا فوت او تغيير نمی کند.بنابراين وسيله مثبت و قاطع برای شناسايی هويت انسانهامی باشد" و سرانجام "رشدفيزيک" می گويد که:"کينگ و کنت عضو انجمن معلمان علوم زمين (ESTA) هستند و می گويند برای آموزش بهتر علوم زمين روشن است که بايد بين اين علوم و رشته های سنتی علوم - فيزيک ، شيمی و زيست شناسی - ارتباط برقرار کرد."تر نگه داريم. طول DNA ميتوکندري در حدود ۱۶۵۷۰ جفت باز مي باشد که در حدود ۶۲ ژن در آن شناخته شده است . ۲۲ ژن مربوط به ۲۲ t RNA و۲ ژن مربوط به r RNA  و بقيه ژنها مسئول توليد آنزيم يا پلي پپتيدهايي هستند که در ارتباط با توليد انرژي سلولي است. به طور کلي مشخصات DNA ميتوکندريال به قرار زير است:

۱-  حلقوي و دو رشته اي است.  ۲-   فاقد نواحي اينترون مي باشد.

۳-  فاقد پوشش پروتئين هاي هيستوني مي باشد و مستقل از  هسته است.

۴-   جهش پذيري آن ۱۵ بار بيشتر از  هسته است.

۵-  DNA ميتوکندريال فقط از طريق مادر منتقل مي شود زيرا اسپرم ها داراي تعداد کمي ميتوکندري هستند که در هنگام لقاح از بين مي روند .

۶-  قدرت ترميم آن بسيار کمتر از  هسته مي باشد.

با توجه به جهش پذيري فوق العاده DNA ميتوکندريال ممکن است در طول زندگي فرد (دوران جنيني و پس از تولد ) در DNA بعضي از ميتوکندريها جهش ايجاد شود. اکثر بيماريهاي ميتوکندريال از نوع ميوپاتي و نروپاتي (عصبي عضلاني) هستند که بيشتر اعضايي نظير مغز- کليه ها- عضلات- چشم- گوش داخلي و روده بزرگ را درگير مي کند زيرا مصرف ATP  اين اندامها زياد است. معروف ترين بيماريهاي ارثي ميتوکتدريال عبارتند از:

لبراپتيک نوروپاتي (LHON  ) Leber hereditary optic neuropathy  که  از علائم آن نابينايي تدريجي است که فرد در حدود ۲۰ سالگي بکلي نابينا مي شود.

بيماري ديگر گلوتاريک اسيد اورياتيپ ۲مي باشد که با علائمي مانند شلي عضلات و صورت ناهنجار و غيرطبيعي و کيست هاي کليوي و عقب ماندگي ذهني همراه است. سندروم هايي نظير سندروم پيرسون و آکاتالاسميا نيز اکثرا با دژنره شدن عضلات و دستگاه عصبي همراه است. 

فرايند اپوپتوزيس از طريق پروتئينهاي کاسپاز و طي يک سري فرايندهائي صورت ميگيرد

از مهمترين و اساسي ترين اندامکهاي درون سلولي دخيل در اين فرايند ميتوکندريهاهستند ضمن اسيب dna غلظت پروتئين p53 سلول افزايش ميابد و اين پروتئين نيز ÷نيموسوم به bax را وادار به بيان ميکند. محصول ÷ن bax پروتئين bax است. پروتئين bax در غشاي خارجي ميتوکندري منفذي ايجاد ميکند که از خلال اين منفذ سيتوکروم c خارج وزنجيره انتقال الکترون مهار ميشود و در نتيجه سلول به مرگ خود نزديکميگردد.

شگفتی های زیست شناسی

مصرف ماهی و لبخند همیشگی

اختلاف شگفت انگیزی در حدود 50 برابر ، در میزان افسردگی بین مردم کشورهای مختلف وجود دارد. برای نمونه میزان افسردگی در آمریکایها 5 درصد و در ژاپنی‌ها 0.1 درصد است. میزان بیماریهای قلبی در این کشورها مشابه است. بنابراین احتمال وجود عاملهای مشترک خطر در این جوامع ، منطقی به نظر می‌رسد.
جوزف هیبلن از موسسه ملی منع مصرف الکل در واک ویل (مریلند) مصرف ماهی در این زمینه را عامل موثری می‌داند. هیبلن میزان
DHA را که اسید چرب ضروری موجود در ماهی است در افراد سالم اندازه گیری کرده است.
در افرادی که میزان
DHA کمتر بود، بطور متقابل میزان ، سروتونین که یک ماده شیمیایی آرام بخش موجود در مغز است، نیز کمتر بود. به خوبی مشخص شده که میزان کم شدن سروتونین با افسردگی و تعدادی از اختلالات فکری دیگر در ارتباط است.داروهای ضد افسردگی نظیر پروزاک باعث افزایش ترشح سروتونین مغز می‌شوند. بنابراین خوردن ماهی به میزان فراوان نه تنها خطر بیماریهای قلبی را تا حد امکان کاهش می‌دهد، بلکه ممکن است برای جلوگیری از افسردگی نیز پیشنهاد شود.

خرمن طلا

دانشمندان نیوزلندی از گیاه خردل چینی برای استخراج طلای موجود در خاک استفاده می‌کنند. در این شیوه جدید ، پژوهشگران دانشگاه مارسی ، خاک پیرامون این گیاه را با تیوسیانات آمونیم (ترکیبی که اغلب برای استخراج طلا از سنگ معدن بکار می‌رود) می‌آمیزند. گیاهان مذکور ، طلا را در بافتهای خود جمع آوری می‌کنند. پژوهشگران معتقدند که اگر بهای طلا همچنان ثابت بماند، شیوه زیست معدنی آنها ممکن است از نظر اقتصادی مقرون به صرفه تر باشد.


سلولهای ساق پای خرگوش کشفی جدید برای ترمیم سلولهای قلب

بیشتر ماهیچه‌های بدن پس از یک آسیب شدید خود را ترمیم می‌کنند. اما ماهیچه‌های قلب چنین نیستند. حمله قلبی ، تعدادی از سلولهای قلب را نابود می‌کند. بدون این سلولها قلب برای تلمبه زدن و رسانیدن خون به سراسر بدن ، نیروی کافی ندارد. بیماریهای قلبی ، از عوامل عمده مرگ و میرهای ناشی از بیماری در سراسر جهان هستند. نتایج تحقیقی که در مرکز پزشکی دانشگاه دوک در کارولینای شمالی انجام شده است، نوید بخش کشف روشی برای ترمیم سلولهای آسیب دیده قلب است.
در این تحقیق ، سلولهای استخوانی از پاهای عقب خرگوشهایی با قلب آسیب دیده ، برداشته و به قلب آنها تزریق کرده‌اند. در بیش از پنجاه درصد موارد ، سلولهای استخوانی رشد کرده‌اند و ویژگیهای قلب را به خود گرفته‌اند و هیچ نشانی از پس زدن نیز مشاهده نشد. مهمتر از اینکه این پیوندهای سلولی ، عمل تلمبه زنی را نیز بهبود بخشید. از آنجا که بافت استخوانی بطور طبیعی خود را ترمیم می‌کند. این عمل در پاهای عقب خرگوشها تاثیر سوئی به جا نگذاشت. خرگوشهای مذکور 6 هفته تحت نظر بودند.

تاثیر انسان بر آب وهوای جهان

دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که انسان بر آب و هوای جهان تاثیرات منفی بسیاری گذاشته است. تراکم فرایندهای گازی گلخانه‌ای در جو که موجب گرم شدن زمین شده است، احتمالا دمای زمین را تا سال 2100 ، دو درجه سانتیگراد افزایش خواهد داد. آب دریاها بالا خواهد آمد و وضعیت آب و هوا نامساعد خواهد شد. اما دانشمندان هشدار می‌دهند که بدلیل پیچیدگی وضعیت آب و هوا ، پیش بینی دقیق آثار تراکم گازهای گلخانه‌ای بسیار دشوار است. به موجب پروتکل کیوتو ، کشورهای توسعه یافته تا سال 2012 میلادی گازهای آلاینده را تا 5.2 درصد کاهش خواهند داد. با وجود این ، تراکم گازهای اتمسفر باقی خواهد ماند.

شیوه طبیعی برای زدودن بوهای نامطبوع

اگر در پی راه حل موثری برای زدودن بوهای نامطبوع از کمدها و کشوهای منازل و غیره هستید، این بوگیر جدید را امتحان کنید. کانیهای آتشفشانی غیر سمی با خاصیت جذب بو ، در بسته مشبکی جای گرفته‌اند که به راحتی می‌توانید آن را در کمد لباس بیاویزید. برخلاف مواد شیمیایی یا عطرهای قوی که با پراکندن بوی خوش ، بوهای بد را می‌پوشانند، این کانیها بطور طبیعی بوهای نامطبوع ، بوی رطوبت ، بوی پوسیدگی و کپک زدگی را جذب می‌کنند. دوام بوگیر جدید همیشگی است. کافی است هر شش ماه یکبار ، به مدت چند ساعت آنها را در معرض نور خورشید قرار دهید تا مجددا خاصیت جذب بو را بدست آورند.


تلفنی برای ناشنوایان

این تلفن برخلاف تلفنهای ویژه ناشنوایان و کم شنوایان که صدا را تقویت می‌کنند، برای ممانعت از تداخل پارازیتها و اصوات پس زمینه ، صدا را از طریق استخوانهای سر به عصب شنوایی می‌فرستد. کافی است گوشی را روی یک قسمت استخوانی جمجمه ، مثلا پشت گوش ، بگذارید. نوسان سازی که در گوشی تعبیه شده است، ارتعاشاتی تولید می‌کند که مستقیما به گوش داخلی ارسال می‌شوند تا اصوات آنسوی خط تلفن بازسازی شود.

روش مومیایی کردن

بشر از قرنها پیش ، حتی پیش از آنکه خواندن و نوشتن را بیاموزد، در صدد درک اسرار مرگ بود که یکی از آثار آن مومیایی کردن بدن مردگان است. در بسیاری از کشورها از جمله در آفریقا ، اقیانوسیه و آمریکای جنوبی ، مومیایی کردن معمول و متداول بود و هر کس می‌توانست وصیت می‌کرد که او را مومیایی کنند. امروزه در برخی قبایل آفریقایی ، هنوز نگهداری و مومیایی کردن سر مردگان متداول است. از 5000 سال پیش از میلاد ، مومیایی کردن مردگان در مصر متداول بود. در اجساد مومیایی شده ، دستها مقابل صورت و پاها زیر لگن خاصره و زانو زیر چانه قرار داده می‌شود.
در این روش ، نخست معده و روده مرده را در می‌آورند. سپس بدن را با مواد خوشبو شست و شو می‌دادند و جسد را در مایعی (احتمالا محلول کربنات سدیم) غوطه ور می‌ساختند. آنگاه آن را با سدر ، بم دوتولو و
داروهای ضدعفونی کننده (که هنوز به درستی شناخته نشده‌اند) شستشو می‌دادند. سپس جسد را با کتان نازکی می‌پوشاندند و نواری پنبه‌ای روی آن می‌کشیدند. در نهایت نیز با قرار دادن ماسکی (نقاب) بر روی صورت جسد ، آن را در یک یا چند تابوت تو در تو قرار می‌دادند تا بدن قرنها سالم باقی بماند.

سرم و واکسن

واکسیناسیون عبارت از وارد کردن میکروبهای مرده یا ضعیف شده بیماریهای مختلف به بدن افراد می‌باشد. بدین وسیله در بدن بیمار ، بیماری خفیفی تولید شده و یا تغییراتی شبیه به آن ایجاد می‌شود. در این حالت و تحت تاثیر واکسن ، آنتی کور در خون تولید می‌شود که بدن را در برابر بیماری مقاوم می‌کند.
این آنتی کور در سلولها ذخیره می‌شود، تا در صورت حمله مجدد بیماری ، بتوان با آن مبارزه کرد. مصونیت حاصل در این حالت می‌تواند سلولها و در مواردی در تمام عمر دوام یابد.
البته برای هر بیماری ، واکسن خاصی نیاز می‌باشد و برای برخی از بیماریها نیز واکسن وجود ندارد یا دوام و تاثیر آن بسیار کوتاه و کم است.
اما سرم در حقیقت حاوی مقدار زیادی آنتی کور می‌باشد که به هنگام بیماری به بدن شخص تزریق می‌شود. برای تهیه آن میکروب ضعیف یا مرده را به حیوان (نظیر اسب) تزریق می‌کنند تا در خون آن ، آنتی کور تشکیل شود. سپس خون حیوان را گرفته و سرم حاوی آنتی کور را جدا نگهداری می‌کنند تا در موقع لزوم و برای درمان بیماری بیماران بکار برده شود. در مجموع وظیفه واکسن ، تولید و ذخیره آنتی کور در بدن و وظیفه سرم وارد کردن آنتی کور آماده به بدن می‌باشد.

نقش ویتامین A در عملکرد دستگاه ایمنی بدن

ویتامین A و رتینوئیدهای وابسته ، نقش مهمی را در تنظیم عملکرد دستگاه ایمنی ایفا می‌کنند. کمبود ویتامین A با به خطر انداختن ایمنی بدن در افزایش مرگ و میر موثر است. رابطه بین بالینی ویتامین A (نظیر کوری و خشک و کلفت شدن پرده ملتحمه چشم) و مرگ و میر ناشی از بیماریهای عفونی برای صدها سال شناخته شده است. مشاهدات تجربی و مطالعات بالینی در دهه 1920 و 1930 منجر به شهرت ویتامین A به عنوان ویتامین ضد عفونت گردید. مطالعات انجام شده در مورد مشاهدات بالینی در بیمارستانها نشان می‌دهند که تکمیل ویتامین A میزان مرگ و میر کودکان را 20 تا 30 درصد کاهش می‌دهد. توزیع کپسول ویتامین A به عنوان یکی از موثرترین راههای بهبودی سلامت است و مقام آن در مقیاس بهداشت عمومی در ردیف بین واکسیناسیون و درمان از طریق مایعات خوراکی طبقه بندی می‌شود.
اصل اساسی برای استفاده و تکمیل ویتامین
A در کاهش مرگ و میر ناشی از بیماریهای عفونی ، نقش این ویتامین در افزایش ایمنی بدن می‌باشد. ویتامین A و رتینوئیدهای وابسته درمانی خود را به صورت تنظیم کننده‌های دستگاه ایمنی ایفا می‌کنند و بعضی از فواید آنها در زمینه تومورهای سرطانی و عوارض پوستی شناخته شده است. در طول چند دهه گذشته پیشرفتهای عمده‌ای در شناخت نقش ویتامین A و رتینوئیدهای وابسته در عملکرد دستگاه ایمنی صورت گرفته است. کشف گیرنده‌های اسید رتینوئیک فهم بشر را از چگونگی اثرگذاری ویتامین A بر عملکرد دستگاه ایمنی در سطح ژنتیکی بطور زیادی تسهیل کرده است. پیشرفت و بهبود روشهای آزمایشگاهی منجر به کشف مشتقات جدید ویتامین A و اسید رتینوئیک شده است که پیچیدگی عظیمی را در تنظیم پاسخهای بیولوژیک بوسیله رتینوئیدها نشان می‌دهد.


همانندسازیژنتیکی

به روند ساخته شدن مولکول DNA از رویالگوی آن درهسته سلولرا همانند سازی ژنتیکی یا همانند سازی DNA گفته می‌شود. کهیکی از مراحلتقسیممیتوزاست. طی این همانند سازی ، مولکول DNA بدون تغییر به نسل بعد سلولها منتقلمی‌شود.

مقدمه

پیشرفتهایی که در سده اخیر نصیب علم ژنتیک شده است، تا حدود زیادی مرهون مطالعه و بررسی وراثت در باکتریها است. امروزه ثابت شده است که مکانیسمها ژنتیکی در باکتریها از نظر واکنشهای شیمیایی مشابه یاخته‌های یوکاریوت است. پروکاریوتها موجودات ساده و مناسبی برای بررسیهای ژنتیکی هستند. زیرا در آنها تنها یک مولکول DNA در هر یاخته وجود دارد و این DNA دارای ساختار کروموزمی پیچیده‌ای نیست. استفاده از میکروارگانیسمها به عنوان ابزار مطالعه ژنتیکی دارای نقاط ضعفی نیز است.
اول آنکه کوچکی اندازه این موجودات بررسی ویژگیهای ظاهری هر یاخته را دشوار می‌سازد. دوم آنکه تولید مثل جنسی در این موجودات وجود ندارد و یا بطور ناقص دیده می‌شود. پس از اینکه ساختار مولکولی
DNA که نخستین بار بوسیله واتسون و کریک معرفی و ارائه شد، نحوه بیوسنتز آن را نیز در یاخته مشخص کردند. در اواخر سالهای 1950 ، کریک اصل بنیادی را مطرح کرد. این اصل بیان کننده چگونگی انتقال اطلاعات ژنتیکی از مولکول DNA به RNA و ترجمه آن در پروتئینها است.

img/daneshnameh_up/7/7b/14.png

همانندسازی DNA

در مطالعات اولیه برای همانندسازی سه الگو مطرح شد که شامل الگوهای حفاظتی ، نیمه حفاظتی و پراکنده است. در الگوی حفاظتی از روی مارپیچ دو رشته‌ای DNA ، یک مولکول کامل DNA ساخته می‌شود. در الگوی نیمه حفاظتی ابتدا دو رشته DNA از هم باز شده و در مقابل هر یک از رشته‌ها ، رشته مکمل ساخته می‌شود. در الگوی پراکنده ابتدا مولکول DNA به قطعاتی تقسیم می‌گردد و هر یک از قطعه رشته مکمل خود را سنتز می‌کند. واتسون و کریک با پژوهشهای خود بر روی مولکول DNA ، الگوی نیمه حفاظتی را منطقی و تنها راه همانند سازی می‌دانستند. سپس مزلسون و استال با انجام آزمایشهای بسیار ظریف و مهم ، درستی چنین الگویی را به اثبات رساندند.


آزمایش مزلسون و استال

مزلسون و استال برای اثبات فرآیند همانند سازی آزمایشی انجام دادند که به شرح زیر می‌باشد. آنها ابتدا یاخته‌های باکتری اشرشیاکلی را در محیط کشت ویژه‌ای که نیتروژن آن از نوع سنگین (N15) بود، برای زمان معین کشت دادند و سپس یاخته‌ها را به محیط کشت عادی که نیتروژن آن از نوع سبک (N14) بود، انتقال دادند و در محدوده‌های زمانی معین از یاخته‌های نسلهای اول ، دوم و سوم حاصل از محیط کشت جدید ، نمونه برداری کرده و DNA آنها را به روشهای اختصاصی جدا ساختند. نمونه‌های DNA بر روی گرادیان (شیب) چگالی کلرور منیزیم سانتریفوژ شده و در این روش ترکیبات مختلف بر اساس چگالی آنها جدا سازی می‌شوند.
بدین ترتیب
DNA واجد وزنهای متفاوت از یکدیگر جدا می‌شوند. DNA معمولی که N14 دارد (DNA سبک) به علت داشتن چگالی کمتر در بالای لوله قرار می‌گیرد. در حالی که مولکول DNA با (N15 سنگین) در محلی پایین تر از DNA سبک واقع می‌شود. DNA های واجد مقادیر متفاوت N15 و N14 نیز در بینابین این دو حد جای می‌گیرند.
با کشت یاخته‌های دارای
DNA واجد نیتروژن سنگین در محیط کشت حاوی نیتروژن سبک مشاهده می‌شود که مولکول DNA ماهیت سبک - سنگین پیدا می‌کند. یعنی دو رشته DNA کاملا از هم باز شده و رشته‌هایی در تکمیل هر یک از دو رشته قبل ساخته می‌شود. این رشته‌های جدید همگی دارای نیتروژن سبک (محیط کشت جدید) هستند. با ادامه کشت در نسلهای دوم و سوم ملاحظه می‌شود که از میزان DNA سبک - سنگین کم شده و به DNA سبک افزوده می‌شود.

نتیجه آزمایش مزلسون و استال

مزلسون و استال با چنین مشاهداتی نتیجه گرفتند که همانند سازی در مولکول DNA به طریق نیمه حفاظتی صورت می‌گیرد که مستلزم باز شدن دو رشته از هم و سنتز مولکول DNA جدید در مقابل هر رشته قدیم است. این پدیده به نام همانند سازی مشهور است.

آنزیمهای لازم در همانند سازی

آنزیمهای پلیمراز

آنزیمهایی هستند که پلیمر شدن زنجیره‌های پلی‌نوکلئوتیدی را کاتالیز می‌کنند. تا کنون سه نوع آنزیم پلیمراز به نامهای Ι و ΙΙ و ΙΙΙ جداسازی و مشخصات آنها ارائه شده‌اند. از بین آنها آنزیم پلیمراز ΙΙΙ نقش اصلی را در سنتز DNA دارد. از خصوصیات مهم آن ، این است که منحصرا نوکلئوتیدها را در جهت '5 به '3 بهم متصل می‌کنند و در جهت عکس نمی‌تواند عمل کند. آنزیم پلیمراز ΙΙ نیز در مرحله‌ای از سنتز DNA وارد شده و سنتز را در جهت '3 به '5 پیش می‌برد. و آنزیم پلیمراز I عمل ترمیم همانند سازی را انجام می‌دهد.

آنزیم هلیکاز

این آنزیم به مولکول DNA دو رشته‌ای متصل شده و با عمل خود موجب باز شدن دو رشته از یکدیگر می‌شود.

آنزیم لیگاز

در مرحله‌ای از سنتز DNA وارد عمل شده و دو رشته DNA را بهم پیوند می‌دهد.

آنزیم پریماز

آنزیمی است که در ساختن قطعه کوچک RNA پرایمر ، هنگام همانند سازی وارد عمل شده و نوکلئوتیدهایی از نوع اسید ریبونوکلئوتید را به یکدیگر متصل می‌کند. تعدادی پروتئینهای ویژه وجود دارند که پس از باز شدن دو رشته DNA از یکدیگر به محلهای باز شده متصل شده و مانع اتصال مجدد دو رشته به یکدیگر می‌شوند.

img/daneshnameh_up/c/cb/Molecules-01.gif

همانند سازی متوالی

در روی مولکول DNA نقاطی وجود دارند که همانند سازی از آنها آغاز می‌شود. این نقاط مبدا همانند سازی خوانده می‌شوند. در DNA باکتریها ، یک مبدا همانند سازی و در DNA موجودات عالی ، تعدادی زیادی از این مبدا وجود دارند. هنگام همانند سازی ابتدا آنزیم هلیکاز به مارپیچ دو رشته‌ای DNA متصل شده و پیچش DNA را در آن نقطه باز می‌کند. پرتئینهای DBP به ناحیه باز شده هجوم آورده و با اتصال به DNA تک رشته‌ای مانع از جفت شدن بعدی DNA می‌شوند.
ناحیه‌ای را که هلیکاز به آن متصل می‌شود، چنگال همانند سازی می‌نامند. همانند سازی به صورت دو سویه است. آنزیم پلیمراز
ΙΙΙ که اتصال نوکلئوتیدها را به یکدیگر به عهده دارد، فقط می‌تواند همانند سازی را در جهت 3 به 5 پیش ببرد. در این حالت دو رشته مولکول DNA در خلاف جهت یکدیگر هستند. در نتیحه رشته‌ای که در جهت '5 به '3 سنتز می‌شود، به راحتی سنتز DNA را آغاز کرده و پیش می‌برد. این رشته به نام رشته راهنما معروف است. در همانند سازی این رشته را متوالی می‌نامند.

همانند سازی نامتوالی

در مولکول DNA رشته‌ای که '5 آزاد دارد، سنتز DNA طبق آنچه درباره رشته راهنما ذکر شد، انجام نمی‌گیرد. دلیل آن این است که آنزیم پلیمراز ΙΙΙ نمی‌تواند نوکلئوتیدها را در جهت 3 به 5 کاتالیز کند. لذا می‌بایست مکانیسم دیگری برای سنتز این رشته از DNA وجود داشته باشد. این رشته DNA به نام رشته عمل کننده یا پیرو معروف است. در این حالت ابتدا دو رشته DNA در فواصل معینی از یکدیگر باز شده و آنزیم پریماز در آن محل قرار می‌گیرد و با استفاده از ریبونوکلئوتیدها ، RNA کوچکی ساخته می‌شود که RNA پرایمر نام دارد.
انتهای 3 این
RNA کوچک که از روی الگوی DNA ساخته شده است، می‌تواند به آنزیم پلیمراز III امکان دهد تا دزاکسی ریبونوکلئوتیدها را به انتهای آن متصل کند. لذا در این رشته از مولکول DNA قطعاتی از DNA سنتز می‌شوند که قطعات اوکازاکی نام دارد. (اوکازاکی نخستین کسی بود که این قطعات سنتز شده DNA را با میکروسکوپ الکترونی مشاهده کرد).
در این حالت آنزیم پلیمراز
I وارد عمل شده و به ترتیب یکی یکی ریبونوکلئوتیدها را در جهت 5 به 3 برداشته و به جای آنها نوکلئوتیدهای از انواع دزاکسی جایگزین می‌کند تا این که قطعات همه از نوع دزاوکسی شوند. سپس انتهای قطعات ساخته شده بوسیله آنزیم لیگاز به هم متصل شده و یک رشته ممتد DNA حاصل می‌شود. اندازه هر قطعه اوکازاکی حدود 1000 تا 2000 نوکلئوتید است .

منبع :

سایت اطلاع رسانی       

                        http://biobook.blogfa.com

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 0:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 792

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس