سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
یکى از جلوه هاى باشکوه حرکت کاروان امام حسین علیه السلام ، حضور کودکان همراه امام حسین علیه السلام و خاندان مکرم ایشان است. این حضور شورانگیز به شکوه حرکت امام حسین علیه السلام رنگ و بوى خاصى بخشید. برخى از این جلوه ها عبارتند از:
على اصغر علیه السلام
یکى از فرزندان امام حسین علیه السلام نوزاد شیرخوارى بود که از تشنگى در روز عاشورا بى تاب شده بود. امام، خطاب به دشمن فرمود: «از یاران و فرزندانم، کسى جز این کودک نمانده است. نمى بینید که چگونه از تشنگى بى تاب است؟» در «نفس المهموم» آمده است که فرمود: «اِنْ لَمْ تَرْحَمُوُنى فَاْرحَمُوا هَذَا الطِّفْل» و در حال گفت وگو بود که تیرى از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم على اصغر را درید. امام حسین علیه السلام خون گلوى او را گرفت و به آسمان پاشید.
رقیه
دختر سه یا چهار ساله ابا عبداللّه الحسین علیه السلام است که در سفر کربلا، همراه اسیران اهل بیت بود و در شام، شبى، پدر را به خواب دید و پس از بیدار شدن بسیار گریست و بى تابى کرد. خبر به یزید رسید. به دستور او، سر مهطر امام علیه السلام را نزد او بردند. رقیه از این منظره، بیشتر ناراحت و رنجور شد و همان روزها در خرابه شام (که محل اقامت موقت اهل بیت علیهم السلام بود) جان داد.
امام محمدباقر علیه السلام
تنها فرزند امام سجاد علیه السلام بود. مادر بزرگوارش، فاطمه دختر امام حسن مجتبى علیه السلام معروف به ام عبدالله است. در کربلا، سه سال و نیم بیشتر نداشت و حوداث خونین عاشورا و دوران اسارت را در حافظه خویش ثبت کرد.
قاسم بن الحسن
نوجوانى نابالغ بود که روز عاشورا در کربلا حضور داشت. وى فرزند امام حسن علیه السلام بود و برخى مادرش را رمله و برخى نفیله مى دانند. وى با اصرار زیاد، عمویش حسین علیه السلام را راضى کرد تا به میدان برود.
حمید بن مسلم مى گوید:
«در این گیر و دار بودیم که دیدم پسرکى به سوى ما مى آید که چهره اش همانند پاره ماه بود. در دستش، شمشیرى و در تنش، پیراهنى و اِزارى و نعلینى پوشیده بود که بند یکى از آن دو پاره بود و فراموش نمى کنم که آن بند کفش پاى چپش بود. عمرو بن سعید بن نفیل ازدى از وى چون او را دید، گفت: «به خدا سوگند! اکنون بر او حمله مى برم.» به او گفتم: «سبحان الله! تو از این کار چه هدفى دارى؟ همان کسانى که دور او را گرفته اند و حتى یک نفر از ایشان را باقى نمى گذارند، او را کفایت مى کنند.» گفت: «به خدا سوگند! من بر او حمله خواهم کرد». سپس بر او حمله کرد و پیش از آنکه این نوجوان روى برگرداند، با شمشیر چنان بر سرش کوبید که فرقش شکافته شد. پسرک با صورت به زمین افتاد و فریاد زد: «اى عمو جان!» و با این کلمه از حسین علیه السلام یارى خواست.
در زیارت ناحیه مقدسه درباره وى چنین آمده است:
«سلام بر قاسم، پسر امام حسن علیه السلام ، آن نوجوانى که دشمن فرقش را شکافت و لباس جنگى اش را ربود. آن گاه که عمویش، حسین علیه السلام را به کمک طلبید، مانند بازِ تیزپروازى بر بالین او حاضر شد. در این هنگام، امام فرمود: «از رحمت خدا دور باشند قومى که تو را کشتند. آنان که جد و پدر بزرگوار تو در روز قیامت، دشمنشان است».
سپس حسین علیه السلام پیکر او را از زمین برداشت و به سینه چسبانید و به جانب خیمه ها برد، درحالى که پاهاى آن نوجوان، به زمین کشیده مى شد و در کنار فرزند جوانش على اکبر و دیگر شهیدان خاندان خویش بر زمین نهاد.
عبد اللّه بن حسن بن على علیه السلام
وى نوجوان 11 ساله و فرزند امام حسن مجتبى علیه السلام بود که روز عاشورا وقتى دید سید الشهداء علیه السلام بر زمین افتاده است، براى دفاع از عموى مظلومش به سوى میدان شتافت و جنگید و عده اى را کشت و با تیغ بحر بن کعب به شهادت رسید. برخى هم نقل کرده اند، حرمله با شمشیر، دست او را که در آغوش عمویش حسین علیه السلام قرار گرفته بود، برید و همان جا شهیدش کرد.
عون بن عبدا...
عون، فرزند حضرت زینب علیهاالسلام در کربلا و روز عاشورا همراه مادرش، حضورى فعال داشت و به شهادت رسید. این نوجوان شجاع نزد امام آمد و با اصرار مادرش، حضرت اجازه فرمود که به میدان برود. وى شمارى از دشمنان را به هلاکت رساند و سرانجام به شهادت رسید. رجزى که در میدان جنگ مى خواند، چنین بود: «اگر مرا نمى شناسید من پسر عبداللّه جعفرم همان که در بهشت با دو بال پرواز مى کند...».
در زیارت ناحیه مقدسه آمده است:
«سلام بر عون فرزند عبدالله بن جعفر، همان طیّار بهشت، هم پیمان ایمان، هماورد همگنان، یاور خداى رحمان و تلاوت کنندگان قرآن. خداوند، قاتل او عبدالله بن قطبه طایى را لعنت کند.
محمد بن عبداللّه
محمد بن عون عبداللّه نیز شجاعانه قدم به میدان گذاشت و خود را معرفى کرد و در یک نبرد سنگین، سه سوار و هجده پیاده از دشمنان خدا را به دوزخ فرستاد و سرانجام به شهادت رسید.
در زیارت ناحیه مقدسه آمده است:
«سلام بر محمد بن عبدالله بن جعفر که جایگاه جدش را در بهشت دید و پس از برادرش، به شهادت رسید و نگه دار بدن برادر بود. خداوند، قاتل او عامر بن نهشل تمیمى را لعنت کند».
طفلان مسلم
محمد و ابراهیم، دو فرزند مسلم بن عقیل بودند که در حادثه کربلا اسیر شدند. ابن زیاد دستور داد آن دو را زندانى کردند. این دو نوجوان نابالغ، مدت یک سال در زندان بودند. سپس با کمک «مشکور»، پیرمرد زندان بان که هوادار اهل بیت بود، شبانه از زندان گریختند. شب به خانه زنى پناه بردند که شوهرش در سپاه ابن زیاد بود. حارث، آن دو را کنار رود فرات برد و بى رحمانه سر از تنشان جدا کرد و پیکرشان را در فرات افکند و سرهاى آن دو را براى دریافت جایزه نزد ابن زیاد برد.
دین(Religion) در لغت به معنای جزا، حساب، طاعت، ورع، سلطه و قهر و غلبه، و نیز به معنای شریعت و آیین است.[1]
اصطلاح دین دارای یک معنای واحد که مورد قبول همه باشد نیست بلکه پدیدارهای متعدد فراوانی تحت نام دین گرد میآیند که به گونهای با هم ارتباط دارند[2] اما دین در تعابیر قرآنی مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره جامعه انسانی و پرورش انسانها باشد. گاهی همه این مجموعه حق، و گاهی باطل و گاهی مخلوطی از حق و باطل است. اگر مجموعهی حق باشد دین حق و در غیر اینصورت آن را دین باطل و یا مخلوطی از حق و باطل می نامند.[3] بنابراین دین حق عبارتست از آیینی که دارای عقاید درست و مطابق با واقع بوده و رفتارهایی را مورد توصیه و تأکید قرار دهد که از ضمانت کافی برای صحت و اعتبار برخوردار باشد.[4]
قلمرو دین و انتظار حداقلی و حداکثری از دین
به طور کلّی، دیدگاه های مختلف در باب قلمرو دین را میتوان به دو دیدگاه عمده تقسیم کرد: 1. دیدگاه حدّاقلی؛ 2. دیدگاه حدّاکثری.
در این حوزه هم عالمان مسلمان و هم دانشمندان غیر مسلمان اظهار نظر كردهاند.
نظریه دین حدّاقلی، امروزه میان روشنفکران و نواندیشان دینی رواج دارد. اینان با محصور کردن دین در سعادت آخرتی، منکر دخالت و حضور دین در عرصه اجتماع و امور سیاسی هستند در واقع گستره دین، در امور اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و فقهی به حداقل تحویل داده شده، و شرع در این موارد حداقل لازم را به ما آموخته است. در واقع، «بینش اقلّی»، خود را در امور آخرتی محدود و منحصر کرده و در امور دنیایی هم به حداقل لازم، بسنده کرده است و بدین طریق، دین را سکولاریزه کرده، به جدایی دین از سیاست (یا دین و دنیا) قائل هستند.[5]
تلقی دكتر سروش از دخالت دین در عرصه های گوناگون نخست حداقلی و بعد بالعرض است؛ یعنی «خداوند اولاً و بالذات دین را برای کارهای این جهانی و سامان دادن به معیشت درمانده ما در این جهان فرو نفرستاده است. تعلیمات دینی علی الاصول برای حیات اخروی جهت گیری شده اند؛ یعنی برای تنظیم معیشت و سعادت اخروی هستند.»[6] درنتیجه تمام آموزه های دینی اولا و بالذات برای آباد ساختن آخرت ما بیان شده و هدف دیگری از جمله توصیه های بهداشتی ، روانی ، نیازهای اقتصادی ، فرهنگی و... ندارد. [7]
در مقابل گروهی از متالهان مسیحی، وحی را جانشین همه معارف بشری اعم از علوم تجربی ، اخلاقی و مابعدالطبیعی میدانستند و بر این باور بودند كه خداوند هرآنچه نیاز بشر بوده است را در كتاب مقدس آورده است. این گروه که قلمرو حداکثری برای دین قائل شدند معتقدند که باید صرفا شریعت را آموخت و نیاز به فراگیری هیچ چیز دیگر حتی فلسفه نیست .[8]
در این بین دیدگاهی که در مقابل دیدگاه آخرت گرا [9]و دنیاگرا قرار دارد، دیدگاه جامع نگر است. دیدگاه جامع نگر در تفسیر جهتگیری دعوت انبیا بر این باور است که تعالیم پیامبران، همه شئون حیات بشر، اعم از زندگی دنیوی و اخروی را شامل است و پیامبر اسلام (ص) به دلیل خاتمیت، پیامی جامع و کامل برای بشر آورده است. تصویر غالب دانشمندان جامع نگر، از جامع و کامل بودن پیام رسول گرامی اسلام (ص) این است که خداوند نه حداقل، بلکه حداکثر آنچه را که مورد حاجت بشر است بر وی ارزانی داشته است، بنابراین دین اسلام به همه نیازهای آدمی پاسخگوست و هر کس با هر حاجتی به دین روی آورد، بی نصیب نخواهد بود.
برخی از متکلمان متأخر و متفکران معاصری همچون امام خمینی، علامه طباطبایی و... از کسانی اند که به دیدگاه جامع نگر قایل هستند.
استاد مطهری نیز از نظریه دین حدّاکثری دفاع کرده و از همگرایی و همسویی دین و دنیا سخن گفته و دیدگاهی جامع نگرانه در این باب اتخاذ کرده است.[10]
آثار و فوائد دین
1. معنا بخشی به زندگی
شاید این فایده از مهمترین فواید دین باشد، زیرا زمانی زندگی برای انسان معنا دارد كه بداند هدف و معنای آن چیست و برای چه آفریده شده. در واقع، اگر معنای زندگی را در جهت تأمین جاودانگی انسان تبیین كنیم، به یكی از عظیمترین و اصلیترین فواید دین دست یافتهایم؛ ازاین رو گفته اند سرّ حاجت انسان به دین، جاودانه بودن و زندگی اخروی اوست و اگر جاودانگی مطرحنباشد، زندگی لغو خواهد بود.
2. راهنمایی به زندگی با آرامش
دین اطلاعاتی را در اختیار انسان می نهد تا زندگی برای او در مجموعه هستی میسر و مطبوع شود و به تعبیری بین آدمی و جهان و زندگی و خویشتن او آشتی برقرار گردد و همه چیز را به دید مثبت بنگرد.[11]
آرامش روانی، گمشده انسان است و او با تمام وجود در پی دستیابی به آن میباشد.
از دیدگاه دین، یگانه چیزی که می تواند این نیاز را برآورده کند، یادخداست. قرآن کریم با تأکید تمام، اعلام میکند که آرامش روان، فقط در سایه توجه به خداوند امکان پذیر است « ألابذکرالله تطمئن القلوب [12]»[13]
3. تربیت و تکمیل انسانها فراخور استعدادها
افراد بشر از نظر درک کمال و تحصیل معارف و اکتساب فضائل گوناگونند چون عقول انسانها متفاوت است، انبیا مبعوث میشوند که هر مستعدی را به نهایت کما ممکن او نایل کنند. بعبارت دیگر چون عقول انسانها متفاوت است و انسان کامل کمیاب، انبیا مبعوث میشوند که هر مستعدی را به نهایت کمال ممکن او نایل کنند.[14]
4. از بین بردن ترس
انسان بهدلیل وجود عقل، اگر بخواهد عملی را انجام دهد بیمناک است که مبادا مجاز نباشد و اگر بخواهد همان عمل را ترک کند بیمناک است که شاید وظیفه اش را انجام نداده است. از اینرو در هر جا از خشم خداوند بیمناک است، اما بوسیله بعثت انبیا و بیان حدود و فعالیت انسان، این ترس زائل خواهد شد و او بدون بیم وظایف خود را انجام می دهد.
یکی از دردهای همیشگی انسان که پیوسته از آن رنج می برد، احساس تنهایی است. یکی از فوائد دین و بارو دینی این است که انسان خداباور هیچ گاه احساس تنهایی نمی کند زیرا باور دارد که خدا از رگ گردن به اون نزدیکتر است.«نحن اقرب الیه من حبل الورید[15]»
6. شناساندن اشیا سودمند و زیان آور به انسان
عقل در صورتی سود و زیان اشیا را درک می کند که آنها را تجربه و آزمایش کرده باشد و آزمون و تجربه نیز نیازمند گذشت زمان های طولانی و تحمل زیان های فراوان است.
فایده بعثت این است که انسان طبق رهنمود وحی، اشیای نافع و ضارّ را میشناسد بدون اینکه خطر و ضرری متوجه او باشد.[16]
7. اصلاح فرد و اجتماع
جامعهای كه به دین پایبند نباشد، واقع بینی و روشنفكری را از دست میدهد و عمر گرانمایه خود را درگمراهی و ظاهربینی و غفلت میگذراند، عقل را زیر پا گذاشته، و چون حیوانات، كوتاه نظر و بیخرد زندگی میكند. دچار زشتی اخلاق و پستی كردار میشود و بدین ترتیب، به كلی امتیازات انسانی را از دست میدهد. چنین جامعهای گذشته از اینكه به سعادت ابدی و كمال نهایی خود نمیرسد، در زندگانی كوتاه و زودگذر این جهان نیز، نتایج شوم و آثار ناگوار انحرافات و كجرویهای خود را دیده و دیر یا زود چوب غفلت خود را خواهد خورد و به روشنی خواهد فهمید كه تنها راه سعادت، همان دین و ایمان به خدا بوده است و سرانجام ازكردار خود پشیمان خواهد شد.[17]
8.همبستگی اجتماعی:
همبستگی و وفاق، اساس یك زندگی اجتماعی است و زوال آن موجب فروریزی ساخت جامعه و از همپاشیدگی حیات اجتماعی میشود. از طرفی هرفردی براساس غریزه خویشتندوستی، نفع خویش را میطلبد، گرچه به ضرر دیگران بینجامد و این حالت غریزی، موجب اختلاف و درگیری است. دین با تبیین حیات و مقدمه خواندن آن برای زندگی اخروی و نیز دعوت به گرایشهای معنوی وتربیت ویژه اخلاقی، این انسجام و همبستگی را فراهم میآورد.
برادرى و احساس اشتراك بر محور دیندارى سامان مىیابد. دوركیم، جامعه شناس مشهور مىنویسد: «مناسك دین براى كاركرد درست زندگى اخلاقى ما، به همان اندازه ضرورى اند كه خوراك براى نگه داشتن زندگى جسمانى ما ضرورت دارد، زیرا از طریق همین مناسك است كه گروه خود را تایید و حفظ مى كند.[18]
9. جبران کاستی های دنیای مدرن
علوم طبیعى با تمام پیشرفت هاى گستردهاش، از پاسخگویى به نیازهاى غیر طبیعى انسان عاجز است و تنها از دین مىتوان انتظار داشت تا نیازهاى ماوراى طبیعى آدمى را برآورده كند. علامه طباطبایى مىنویسد: «درست است كه علوم طبیعى چراغى است روشن كه بخشى از مجهولات را از تاریكى درآورده و براى انسان معلوم مى سازد ولى چراغى است كه براى هر تاریكى سودى نمى بخشد. از فن روان شناسى حل مسایل فلكى را نمى توان توقع داشت، از یك پزشك حل مشكلات یك نفر مهندس راه بر نمى آید و بالاخره علومى كه از طبیعت بحث مى نماید اصلا از مسایل ماورالطبیعه و مطالب معنوى و روحى بیگانه بوده و توانایى بررسى این گونه مقاصدى كه انسان با نهاد و فطرت خدادادى خود خواستار كشف آن ها است، ندارد.[19]
10. تفسیر خوشبینانه از مرگ
بسیاری از افراد از مرگ نگرانند. اضطراب آنان به دلیل این امور است: خود مردن، از دست دادن چیزهای خوب در زندگی، و اطمینان نداشتن به آنچه قرار است بعد از مرگ رخ دهد. در اینجاست که دین تفسیری خوشبینانه از مرگ به دست می دهد و آنرا نه نابودی و از بین رفتن، که انتقال از یک نوع زندگی موقت به نوع دیگری از زندگی که همیشگی وابدی است، تلقی میکند.[20]
غرب و آثار زیان بار تکیه افراطی بر علم و عقل و گریز از دین
1. پوچ گرایی، اضطراب و احساس تنهایی:
شهید مطهری در این باره میفرماید: امروز غالبا دریافتهاند که علم گرایی محض از ساختن انسان تمام ناتوان است. علم خالص انسان تک ساحتی می سازد نه انسان چند ساحتی. امروزه هم دیافته اند که عصر علم محض به پایان رسیده و یک خلأ آرمانی جامعه ها را تهدید میکند.
به گفته اریک فروم، رشد فن آوری نتوانسته است انسان را به آرامش روانی برساند که مهمترین بنیاد سلاکت از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی است و نخستین گام در زندگی سعادتمندانه است. بلکه بر عکس آرامش را از او گرفته است.
2. خستگی روحی و احساس خلأ معنوی و اخلاقی
علم و فن آوری و بهرههای مادی آن از ارضای نیازهای فطری و معنوی انسان عاجزند، همین امر سبب روی آوردن بسیاری به دین شده است.
انسان معاصر با وجود برخورداری از دانش تجربی و عقل، آن را برای هدایت اخلاقی و معنوی و پاسخگویی به نیاز فطری خود ناکافی می بیند، از اینرو جمع کثیری از نسل جدید اندیشه وران غربی اعتراف کردهاند که « ماره گم کردگانی هستیم که ورای خود و آرای ضعیف خود در جستجوی کانونهایی هستیم که رفتار و اندیشه ما را به سلاح اخلاق و معنویت مجهز سازد»[21]
3. ناتوانی در حل معظلات بشر معاصر
طی دههای اخیر، بسیاری از اندیشه وران غربی توصیف علم تجربی بهعنوان تنها راه کشف مجهولات بشری را سخنی ناصواب و خلاف واقع شمردند. برای مثال به اظهار ریچارد، استاد علم مصالح و مهندس برق «یکی از شدیدترین دروغ هایی که تاکنون تقریبا در همه جهان پذیرفته شده، این است که روش علمی تنها راه مطمئن به سوی حقیقت است.»[22]
4. افزایش تبهکاری
علوم تجربی حداکثر توان فراهم سازی رفاه را دارد، ولی این امر برای ایجاد جامعه سالم و پویا کافی نیست، بلکه اگر هدایت نشود منشأ افزایش تبهکاری است. بر پایه تحقیقاتی که در یک کشور صنعتی جهان انجام گرفته، روشن شده است که افزایش تبهکاری در نتیجه فقر و عقب ماندگی مردم کشورها نبوده، بلکه در پی رفاه جوامع صنعتی و سیستمهای دموکراسی غربی ایجاد میشود.[23]
5. حیرت و سرگردانی
قرآن کریم در این زمینه میفرماید: «کسانی که ایمان به آخرت ندارنداعمال بدشان را برای آنان زینت می دهیم بطوری که سرگردان میشوند.»[24]
[1]. ابن منظور، لسان العرب، بیروت. 1408ق، ج4، ص460
[3]. عبدالله، جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، قم، مرکز نشر فرهنگی رجا، چاپ اول، 1372، ص93
[4]. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران: شرکت چاپ و نشر بین ااملل، 1377، ص11
[5]. فنائی، ابوالقاسم، «انتظار بشر از دین، درنگی در صورت مسأله»، مجله نقد و نظر، سال دوم، شماره 7 8، تابستان وپاییز 1375، ص 279 312.
[6]. سروش، عبدالکریم، آن که به نام بازرگان بود نه به صفت، مجله کیان، ش 28 و 48، مدارا و مدیریت، ص 135
[7] . سروش، عبدالكريم، بسط تجربه نبوي ، مقالات « دين اقلي و اكثري » و « ذاتي و عرضي دين »، تهران: صراط، 1377.
[8]. اتيل ژيلسون، عقل و وحي در قرون وسطي، ترجمه شهرام پازوكي، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1371، ص 2 و 5.
[9]. در دیدگاه آخرت گرا از نظر دانشمندان مسلمان نقش دین در حیات دنیوی و معیشت این جهانی به صورت امری طفیلی و بالعرض می شود که در دعوت انبیا جایگاه عمده ای ندارد. اما نظریه آخرت گرایانه نزد برخی از معاصران مفهوم دیگری دارد:دین فقط برای آخرت است و امور مربوط به عالم سیاست، حکومت، قدرت، اقتصاد، فرهنگ و... به خود مردم وانهاده شده است و تمام سخنان دین به عالم بعد از مرگ مربوط است. (فرامرز قراملکی، احد، مبانی جهت گیری دعوت انبیا، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1376، ص 90)
[10]. فنائی، ابوالقاسم، پیشین، ص 279-312
[11]. قدردان قراملكي، محمد حسن، «فلسفه نياز به دين و پيامبران»، فصلنامه قبسات، 1382، ش27.
[12]. سوره رعد28 «آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد.»
[13]. آذربایجانی، مسعود و موسوی اصل، سید مهدی، در آمدی بر روانشناسی دین، 1385، تهران: مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی سمت، چاپ اول، ص152- 151.
اصطلاح سكولار از ريشه لاتينى (suecularis) و (sueeculum) به معناى روزگار يا دنيا ريشه مى گيرد و در انديشه سياسى غرب، به صورت اصطلاحى در آمده است كه، به جاى «دنيوى» در مقابل «دينى» به كار مى رود. به عبارت ديگر، در تفكر غربى، چيزى را كه مربوط به اين دنيا و بى ارتباط با مسايل دينى و اخروى باشد، سكولار مى گويند.
پس از سپرى شدن قرون وسطا در غرب، هنگامى كه در ميان طبقه نوپاى سوداگر، اين طرز تفكر به وجود آمد كه كليسا، نبايد در مسايل كشور دخالت كند، از آن پس سكولاريسم نام مكتبى گرديد كه اساس تفكر آن اعتقاد به جدايى مسايل دنيوى، مانند سياست، اقتصاد و معيشت از مسايل مذهبى است. در اين مكتب مذهب، تنها به عبادات و مراسم مخصوص خود و زندگى شخصى افراد مربوط باشد و نبايد در سياست دخالت كند.
اصطلاح مترادف ديگرى كه در فرهنگ غربى، براى اين مكتب به كار مى رود اصطلاح لاييسم است. واژه لائيك كه از ريشه يونانى (laikos) و (laos) گرفته شده به معناى «مردم» مى باشد و براى چيزى به كار مى رود كه مربوط به عوام ـ در مقابل اهل علم، روحانى و كليسا ـ مى باشد لاييسم نوعى نظام سياسى كشوردارى است كه در آن، روحانيان مذهبى، نقشى ندارند.
مكتب سكولاريسم، مانند بسيارى از انديشه هاى انحرافى مغرب زمين، از يك سو محصول و نتيجه بدآموزى هاى مسيحيت تحريف شده و از سوى ديگر حاصل عملكرد غلط متوليان كليساست. زيرا مسيحيت تحريف شده، از يك سو بينشى متشتت داشته و دين و دنيا و آخرت و دولت را به عنوان دو قطب متضاد و مخالف معرفى كرده است، چنان كه هر كس آخرت را بخواهد، بايد از دنيا، كنار بكشد، و هر كس، به امور دنيوى بپردازد، بايد از جهان آخرت، دست شويد. از سوى ديگر، كليسا استبداد شديد مذهبى را ـ كه ظاهراً بر خلاف تعاليم خود مسيحيت است ـ برقرار ساخته و اداره امور سياسى را قبضه كرده بود.
كليسا و تعاليمش، بزرگترين پشتوانه نظام فئودالى قرون وسطايى بوده است و وقتى طبقه سوداگر نوپا، مى خواست فئوداليسم را كنار بزند و قدرت را به دست گيرد، كليساى كاتوليك را بزرگترين مانع بر سر راه خود مى ديد. اين طبقه، براى خنثى كردن نفوذ كشيش ها و عبور از اين مانع بزرگ، اصل تفكيك دين و سياست را كه با بينش مسيحيت تحريف شده نيز سازگار بود، مطرح كرد. اين حربه، سبب شد كه دست كشيش ها و كليسا، از مسايل سياسى، اجتماعى و اقتصادى، كوتاه گردد.
به اين ترتيب، ملاحظه مى شود كه در مورد ريشه هاى بروز تفكر سكولار، جهان بينى مسلمانان و شرايط جهان اسلام، به طور كامل با غرب متفاوت بوده است. افزون بر اين، نظام خاص كليسا كه مانعى در راه دگرگونى وضع موجود بوده، روشنفكران آن ديار را وامى داشته است تا گمانه جدايى دين از سياست را با شدت هر چه بيشتر مطرح سازند، در حالى كه در كشورهاى اسلامى چنين نبوده است. در تاريخ جوامع اسلامى، دين، هرگز طرفدار خودكامكان و ستمكاران نبوده بلكه پايگاه مستضعفان و محرومان و خاستگاه انقلاب هاى اجتماعى بوده است.
توده هاى مردم نيز به اسلام معتقد بوده اند و همين مسأله باعث شده كه تنها آن دسته از نظام سياسى كه بر مبناى قوانين اسلام استواراند، از حمايت گسترده مردم برخوردار شوند.
بنابراين، اقتباس مكتب سكولاريسم به وسيله برخى نخبگان و حاكمان كشورهاى اسلامى، قابل توجيه نيست و ورود اين مكتب كه زاييده شرايط خاص مسيحيت و تاريخ اروپا مى باشد، به جهان اسلام به هيچ وجه صحيح نبوده است.
با استفاده از مطالب ياد شده، سستى دو استدلال اساسى معتقدان به سكولاريسم به خوبى روشن مى شود. استدلال نخست آنان اين است كه قلمرو دين، بيان حدود وظايف آدمى، در ارتباط با خداست و بيان مقررات مربوط به اداره جامعه، از حوزه دين خارج است، لذا تلاش براى تدوين مجموعه اى از نظام هاى اجتماعى درچارچوب مبانى دينى، كارى بيهوده است و براى اداره جامعه، چاره اى جز مراجعه به عقل انسانى و فهم بشرى نيست.
مرحوم شهيد آيت الله مطهرى در نقد اين استدلال مى فرمايند: «بعضى گفته اند زندگى يك مسأله است و دين مسأله اى ديگر و دين را نبايد با مسايل زندگى مخلوط كرد. اين اشخاص، اشتباه اولشان اين است كه مسايل زندگى را مجرّد فرض مى كنند. خير، زندگى يك واحد، و همه شؤونش توأم با يكديگر است، صلاح و فساد هر يك از شؤون زندگى، در ساير شؤون مؤثر است. ممكن نيست اجتماعى، مثلاً فرهنگ و سياست، يا قضاوت يا اخلاق و تربيت و اقتصادش فاسد باشد، امّا دينش درست باشد و بالعكس. اگر فرض كنيم، دين، تنها رفتن به مسجد و كليسا و نماز خواندن و روزه گرفتن است، اين مطلب فرضاً در مورد مسيحيت صادق باشد، در مورد اسلام، صادق نيست».
به اعتقاد استاد شهيد مطهرى، اگر چه حاكميت استبدادى كليسا، سبب پيدايى و زايش انديشه جدايى دين و سياست شد، اما استعمارگران نيز بدين امر دامن زدند و در تثبيت اصول آن كوشيدند.
استدلال دوم مروجان سكولاريسم نيز اين است كه مى گويند: دين، دربرگيرنده اصولى است مقدس و بى چون و چرا، در حالى كه سياست، به علت ماهيت خود، بيانگر تلاش براى كسب قدرت است و لذا مستلزم چانه زنى و چون و چراها و مصالح ناپايدار و گذراست. از اين رو، هماهنگى دين و سياست و يكى دانستن اين دو، به قداست دين لطمه مى زند و در نهايت به ضرر خود دين تمام مى شود.
مرحوم شهيد مطهرى درباره حكومت و نسبت آن با دين بر اين باور است كه در كتاب و سنت، تنها اصول ارزشى مربوط به حكومت به عنوان شريعت ثابت بيان شده است، نه شكل هاى آن.
ايشان مى فرمايند: «اسلام، به شكل، ظاهر و صورت زندگى كه وابستگى تام و تمام به ميزان دانش بشر دارد، نپرداخته است. دستورهاى اسلامى، مربوط است به روح و معنا و هدف زندگى و بهترين راهى كه بشر بايد براى وصول به آن هدف ها، پيش بگيرد».
ايشان در باب اصطلاح جمهورى اسلامى مى فرمايند: «كلمه جمهورى، شكل حكومت پيشنهاد شده را مشخص مى كند و كلمه اسلامى محتواى آن را....، به اين ترتيب، جمهورى اسلامى يعنى حكومتى كه شكل آن، انتخاب رييس حكومت از سوى عامه مردم است براى مدت موقت، و محتواى آن هم اسلامى است......
پس مسأله جمهورى مربوط است به شكل حكومت كه مستلزم نوعى دموكراسى است...».
با اين بيان، استدلال دوم معتقدان به سكولاريسم نيز باطل مى شود، چرا كه ارزش هاى اصيل اسلام در قلمرو سياست، ثابت است و آنچه متغير مى نمايد، امور روزمره و ظاهرى است كه از هر گونه قداستى به دور است و در آن، امكان برداشت هاى مختلف و سليقه هاى گوناگون وجود دارد.
مفهوم كاربردى و ملموس سكولاريسم در صحنه اجتماع چيست؟
سكولاريسم يا لاييسم مكاتبى هستند كه معتقداند مذهب، حق ندارد در حكومت دخالت كند يا لازم نيست دخالت كند و روحانيان، بايد خود را از سياست دور نگه دارند. نظام سياسى، بايد غير مذهبى بوده و بر مبناى عقيده يا مذهب خاصى استوار نباشد، همچنين وظيفه دولت سكولار است كه مذهب را در دايره عبادات و عقيده شخصى افراد، محدود و محصور سازد. در اين نوع طرز تفكر، هيچ دينى، نبايد در جامعه، از موقعيت خاصى برخوردار باشد و دولت، پس از اين كه از دخالت اعتقادات مذهبى در امور دولتى جلوگيرى كرد بايد همه اديان و مذاهب را به يك چشم بنگرد و پيروان آنان را از نظر حقوق، يكسان بداند و تا جايى كه پيروان يك آيين درصدد بر نيايند كه عقايد مذهبى خود را در سياست دخالت دهند، آن را محترم بشمارد.
و در يك جمله مى توان گفت مفهوم مكتب سكولاريسم و يا لاييسم آن است كه بايد دين از عرصه سياست و اجتماع به دور باشد.
رابطه اسلام با سكولاريسم چگونه است و جدايى دين از سياست تا چه حد با اسلام سازگارى دارد؟
همچنان كه در مفهوم سكولاريسم گفته شد اصل جدايى دين از سياست، محصول شرايط ويژه غرب و نشأت گرفته از جهان بينى خاص مسيحيت و طرز تفكر يونانى بوده است. چنان كه در اين تفكر دين و دولت، دنيا و آخرت، جان و تن، روح و ماده و آسمان و زمين دو قطب متضاد و جدا از هم، پنداشته مى شوند. اين طرز تفكر، ويژه شرايط مغرب زمين است و در تاريخ و فرهنگ شرق بويژه، جهان اسلام ريشه اى ندارد.
در مكتب و فرهنگ اسلام، دين و دولت و دنيا و آخرت، دو روى يك سكه تلقى شده و تفكيك ناپذير مى باشند. در اسلام، سياست بر پايه دين استوار است و تنها كسانى كه معتقد و متعهد به مكتب بوده و از آگاهى هاى ويژه دينى بهره مند باشند، حق دارند در رأس قدرت قرار گيرند. در صدر اسلام، بين دين و سياست، هيچ گونه مرزبندى وجود نداشته است و رهبر دينى، نقش رهبرى سياسى را نيز به طور همزمان، عهده دار مى شده است.
وظايف اساسى دولت اسلامى، افزون بر تأمين نظم و آرامش در جامعه، تأمين منافع مردم و تنظيم روابط اجتماعى، فراهم آوردن مقدمات تعالى روحى و سعادت معنوى و گسترش مكتب بوده و تمامى قوانين حكومتى بر پايه فرمان هاى مذهبى قرار داشته است.
بدينسان اسلام، بر خلاف مسيحيت كه با بينشى متشتّت، دين و دنيا را از هم جدا و در دو قطب مقابل هم مى ديده است، داراى بينش توحيدى بوده و هستى را به قطب هاى جدا از هم تقسيم نمى كند. در اسلام، دين و سياست از هم تفكيك ناپذيراند و از همين رو پيامبر(صلى الله عليه وآله) هم رييس امور دينى و هم رهبر سياسى مردم بوده و كسانى نيز كه از طرف آن حضرت براى حكومت بر ولايات تعيين مى شدند، هم مسؤول امور دينى و هم مسؤول امور دنيوى به شمار مى آمدند.
نكته مهم ديگر آن كه، بر خلاف مسيحيت و اديان ديگر كه فاقد ابعاد سياسى ـ اجتماعى مى باشند، اسلام يك نظام جامع و كامل است كه داراى نظامات ويژه سياسى، اجتماعى، اقتصادى و حقوقى مى باشد. از اين رو، نظريه تفكيك دين و سياست، در جهان اسلام، يك فكر بيگانه محسوب شده و از واقعيت هاى عينى تاريخ، فرهنگ و مكتب اسلامى نشأت نگرفته است.
البته در دوران انحطاط و ركود كشورهاى اسلامى، يعنى پس از حمله مغول و رواج صوفيگرى و نيز به واسطه ورود برخى آموزه هاى مسيحى و بودايى به عالم اسلام، نوعى سكولاريسم ـ به سبك شرقى ـ بين برخى محفل هاى مسلمان رواج پيدا كرد و برخى معقتد شدند كه چون سياست امر پليدى است، نبايد متوليان امور مذهبى خود را بدان بيالايند. بدين ترتيب، نظريه عدم مداخله روحانيان در امور سياسى و جدايى مذهب از سياست در برخى محافل سنتى، گونه اى سكولاريسم مقدس مآبانه را ـ كه دولت هاى حاكم نيز همواره مشوق آن بوده اند ـ رواج داد. اين طرز تفكر منحط و ضد اسلامى، برگرفته از مسيحيت و اديان هندى بوده و با روح اسلام ناسازگار داشت و محافل اصيل اسلامى و اكثريت قاطع مسلمانان، آن را طرد مى كردند لذا در همان زمان هم، علماى اسلام، رهبران سياسى واقعى توده هاى مردم بودند و همواره در مسايل سياسى دخالت مى كردند.
لیبرالیسم به معنای آزادیخواهی است.آزادی مبتنی بر فرد گرایی و تکیه بر عقل بدون در نظر گرفتن وحی از عناصر اصلی تفکر لیبرالیستی میباشد.
فهرست مندرجات
۱ - مفهوم لیبرالیسم
۲ - اقسام لیبرالیسم
۲.۱ - لیبرالیسم فرهنگی
۳ - مبانی فکری لیبرالیسم
۴ - آزادی در اسلام
۵ - حدود آزادی در اسلام
۵.۱ - آزادی عقیده
۵.۲ - آزادی اندیشه
۵.۳ - آزادی بیان
۵.۴ - آزادی رفتار
۵.۵ - رهایی از هر نوع بردگی
۶ - نتیجه
۷ - پانویس
۸ - منبع
مفهوم لیبرالیسم
لیبرالیسم( liberalism )، خواهان درجاتی از آزادی در برابر تسلّط یا هدایت دولت و یا هر مؤسّسه دیگر است که تهدیدکننده آزادی بشر باشد [۱] لیبرالیسم، که خود از مؤلفّههای مدرنیسم است، در نظر و عمل از پروتستانتیسم- نهضت اصلاح دینی- در قرن ۱۶ میلادی بسیار مدد گرفته است. [۲]
اقسام لیبرالیسم[ویرایش]
لیبرالیسم را میتوان به دو قسم فرهنگی و اقتصادی تقسیم کرد؛ لیکن ما فقط به بررسی لیبرالیسم فرهنگی میپردازیم.
← لیبرالیسم فرهنگی
لیبرالیسم فرهنگی نیز خود به سه شاخه سیاسی، اخلاقی و الهیّاتی تقسیم میشود. نقطه اشتراک این سه
شاخه، جانبداری از آزادیهای فردی و اجتماعی به شکل افراطی، ترویج تساهل و تسامح به گونه اباحهگری و مقیّد نبودن به امر مطلق است.
مبانی فکری لیبرالیسم
عناصر اصلی تفکّر لیبرالیستی عبارتاند از: تکیه بر عقل بدون در نظر گرفتن وحی؛ آزادی مبتنی بر فردگرایی (اومانیسم)؛ تساهل و تسامح با رویکرد نسبیّتگرایی مدرن.
لیبرالیستها درباره آزادی معتقدند که وحدت دین برای تنظیم مصالح جامعه ضروری نیست و قانون باید عهدهدار آزادی عقیده باشد [۳] آزادیخواهی لیبرالیستها تا جایی پیش میرود که مرزهای دین را درنوردیده، انسان مدرن را برای تکلیفگریزی و بیقیدی نسبت به آموزههای دینی محق میپندارد. از این رو، لیبرالیسم، حاکمیت الهی را در جهان نمیپذیرد. [۴]
آزادی در اسلام
قرآن میگوید، انسان موجودی مختار و آزاد است و سرنوشتش به دست خود او است.هر کس میخواهد ایمان آورد و هر کس میخواهد کافر شود [۵]؛ ولی در برابر راهی که برمیگزیند، مسئول است.
این دیدگاه مطابق با حکمت الهی در کسب پاداش اخروی است. از این رو، آزاد بودن انسان در اعمال و رفتار، نقطه قوّت آفرینش او است. بنابر این، اصل آزادی در اسلام پذیرفته شده است هر چند مؤمنان، آزادی خود را در چارچوب حدود و قوانین الهی جای میدهند. از نظرگاه اسلامی، انسان برای تکامل و رشد آزاد است تا بتواند سعادتمند شود. در این راه باید به آموزههای دینی پایبندی کند. آزادی حیوانی- یعنی آزادی مطلق شهوت و هوا و هوس و دنیاپرستی- مورد تأیید اسلام نیست.
حدود آزادی در اسلام
← آزادی عقیده
از نظرگاه اسلامی، انتخاب عقیده، اجبارپذیر نیست [۶]و انسان به لحاظ تکوینی آزاد است و در گزینش هیچ دینی مجبور نیست؛ ولی به لحاظ تشریعی باید دین حق را بپذیرد، و چون میپذیرد، باید طبق آن رفتار کند. [۷]
← آزادی اندیشه
اسلام اندیشه مفید و روشمند را میپذیرد؛ اندیشهای که انسان را به شناخت حیات معقول و ویژه خود راه نماید.
← آزادی بیان در دیدگاه اسلامی نه تنها بیان حقیقت روا و آزاد است، بلکه کسانی که از نیروی بیان و تبلیغ حقایق برخوردارند، موظّفاند بدین کار همّت گمارند [۸] [۹]
البتّه آزادی بیان نباید موجب تضییع حقوق مادی و معنوی افراد و جامعه شود.
← آزادی رفتار
آیین اسلام، انسان را در رفتارهایش آزاد میداند؛ امّا برای اینکه به خود و دیگران آسیب نرساند، قیدها و محدودیّتهایی برای آن برنهاده است؛ بدین صورت که هر کس باید در رفتارهای خصوصی و جمعیاش، به ارزشهای دینی، اخلاقی و انسانی، پایبندی کند.
← رهایی از هر نوع بردگی
دین اسلام با هر گونه بندگی غیر خدا مخالف است و در آموزههای عملی و نظری خود میکوشد تا این پدیده را از میان بردارد. [۱۰]
نتیجه
نتیجه آنکه، از نظرگاه اسلامی، بشر آزاد است تا بتواند به خوشبختی و رفاه دنیوی و اخروی برسد. از این رو، چارهای نیست مگر به آموزههای دینی پایبندی کند. اسلام، رهایی مطلق شهوات و هوا و هوس و تجاوز به آزادی دیگران را نمیپذیرد.
سیم ارت در زمين مناسب از دو بابت حائز اهميت ميباشد :
الف ـ حفاظت در مقابل صاعقه و اضافه ولتاژها
ب ـ هم پتانسيل بودن تجهيزات نصبشده در سايت و كاركرد صحيح آنها بخصوص تجهيزات ديجيتال و انتقال ديتا با توجه به بكارگيري تجهيزات کامپیوتری جديدلازم است به موضوع ارت و روش اجراي اصولي آن اهميت بيشتري داده شود تا در آينده از آسيب رسيدن به نيروي انساني و تجهيزات کامپیوتری پيشگيري شده و از عملكرد صحيح تجهيزات اطمينان داشته باشيم .
لزوم استفاده از سيستم ارت :
به منظور حفاظت افراد و دستگاهها ، اضافه ولتاژهاي توليد شده در بدنه كه باعث صدمه ديدن دستگاهها و افراد ميشود ، همچنين ولتاژهاي بسيار زياد و خطرناك ناشي از برخورد صاعقه با دكلهاي کامپیوتری را بايد در جايي خنثي نمائيم . به همين منظور استفاده از سيستم ارت و حفاظت از تجهيزات بسيار لازم و ضروري است بعلاوه با افزايش استفاده از سيستمهاي ديجيتالي و حساس ، لزوم بازنگري در طراحي ، نصب و نگهداري سيستمهاي حفاظتي گراندينگ وجود دارد . به طور خلاصه اهداف بكارگيري سيستم ارتينگ يا گراندينگ عبارتند از :
الف ـ حفاظت و ايمني جان انسان
ب ـ حفاظت و ايمني وسايل و تجهيزات الكتريكي و الكترونيكي
ج ـ فراهم آوردن شرايط ايدهال جهت كار
د ـ جلوگيري از ولتاژ تماسي
ه ـ حذف ولتاژ اضافي
و ـ جلوگيري از ولتاژهاي ناخواسته و صاعقه
ز ـ اطمينان از قابليت كار الكتريكي
روشهاي اجراي ارت يا زمين حفاظتي :
بطور كلي جهت اجراي ارت و سيستم حفاظتي دو روش كلي وجود دارد كه ذيلاً ضمن بيان آنها ، موارد استفاده و تجهيزات مورد نياز هر روش و نحوه اجراي هر يك بيان ميگردد .
1ـ زمين عمقي :
در اين روش كه يك روش معمول مي باشد از چاه براي اجراي ارت استفاده مي شود.
2- زمين سطحي:
در اين روش سيستم ارت در سطح زمين (براي مناطقي كه امكان حفاري عميق در آنها وجود ندارد) و يا در عمق حدود 80 سانتيمتر اجرا مي گردد. در چه شرايطي از روش سطحي براي اجراي ارت استفاده نمائيم ؟
در مكانهايي كه :
ـ فضاي لازم و امكان حفاري در اطراف سايت وجود داشته باشد .
ـ ارتفاع از سطح دريا پائين باشد مانند شهرهاي شمالي و جنوبي كشور .
ـ پستي و بلندي محوطه سايت كم باشد .
ـ فاصله بين دكل و سايت زياد باشد .
با توجه به مزاياي روش سطحي اجراي ارت به اين روش ارجحيت دارد .
اجراي ارت به روش عمقي :
انتخاب محل چاه ارت :
چاه ارت را بايد در جاهايي كه پايينترين سطح را داشته و احتمال دسترسي به رطوبت حتيالامكان در عمق كمتري وجود داشته باشد و يا در نقاطي كه بيشتر در معرض رطوبت و آب قرار دارند مانند زمينهاي چمن ، باغچهها و فضاهاي سبز حفر نمود.
عمق چاه
با توجه به مقاومت مخصوص زمين ، عمق چاه از حداقل 4 متر تا 8 متر و قطرآن حدودا 80 سانتيمتر مي تواند باشد. در زمين هايي كه با توجه به نوع خاك داراي مقاومت مخصوص كمتري هستند مانند خاكهاي كشاورزي و رسي عمق مورد نياز براي حفاري كمتر بوده و در زمينهاي شني و سنگلاخي كه داراي مقاومت مخصوص بالاتري هستند نياز به حفر چاه با عمق بيشتر مي باشد. براي اندازه گيري مقاومت مخصوص خاك از دستگاههاي خاص استفاده مي گردد. در صورتي كه تا عمق 4 متر به رطوبت نرسيديم و احتمال بدهيم در عمق بيشتر از 6 متر به رطوبت نخواهيم رسيد نيازي نيست چاه را بيشتر از 6 متر حفر كنيم . بطور كلي عمق 6 مترو قطر حدود 80 سانتيمتر براي حفر چاه پيشنهاد مي گردد.
اتصال سيم به صفحه مسي
اتصال سيم به صفحه مسي بسيار مهم مي باشد و هرگز و در هيچ شرايطي نبايد اين اتصال تنها با استفاده از بست ، دوختن سيم به صفحه و يا … برقرار گردد.بلكه حتما بايد سيم به صفحه جوش داده شود و براي استحكام بيشتر با استفاده از 2 عدد بست سيم به صفحه ( رديف 15 جدول مصالح مورد نياز )بسته شده و محكم گردد.
براي جوش دادن قطعات مسي به يكديگر از جوش برنج يا نقره استفاده شود و در صورت عدم دسترسي به اين نوع جوش از جوش (Cadweld) استفاده گردد .
ه - حفر چاه ارت
با توجه به شرايط جغرافيايي منطقه چاهي با عمق مناسب و در مكان مناسب (با توجه با راهنماي انتخاب محل چاه ارت ) حفر گردد. شياري به عمق 60سانتيمتر از چاه تا پاي دكل براي مسير سيم چاه ارت تا برقگير روي دكل همچنين براي سيم ارت داخل ساختمان حفر نمائيد. در صورتي كه مسير 2 سيم مشترك باشد بهتر است مسير دو سيم ايزوله گردند. همينطور مسير سيمها بايد كوتاهترين مسير بوده و سيم ميله برقگير و ارت حتي الامكان مستقيم و بدون پيچ و خم باشد و نبايستي خمهاي تند داشته باشد و در صورت نياز به خم زدن سيم در طول بيش از 50 سانتيمتر انجام گردد.
نكته : در مناطق سردسير عمق كانال حفاري شده و بطور كلي مسير عبور كابل مسي خيلي مهم مي باشد و نبايد در معرض يخبندان قرار گيرد . تاثير كاهش درجه حرارت بر افزايش مقاومت سيستم زمين به شرح زير مي باشد .
نكات عمومي و مهم در خصوص سيستمهاي ارت
1-كليه اتصالات با مفتول برنج يا نقره جوشكاري گردد.سطح جوش بايد CM 6 باشدو جهت اتصالات وجوشكاري رعايت گردد(در مواردي كدولد توصيه ميشود).
2-ازهرپايه دكلهاي خودايستا هم فونداسيون دكل توسط سيم مسي و بست مخصوص به سيستم ارت و هم پاي دكل به سيستم ارت جوشكاري گردد.
3-سيم ميله برقگير ازپايه اي كه آنتنهاي كمتري نصب مي شود و با كابلهاي روي لدر حداكثرفاصله را داشته باشد،بدون خمش درمسير ومستقيما به رينگ داخل كانال و از كوتاهترين مسير توسط جوش متصل گردد.
4-ميله برقگير روي دكل در بالاترين نقطه دكل(با رعايت مخروط حفاظتي با زاويه 45 درجه ) بطوريكه تجهيزات راكاملا پوشش دهد،قرارگيرد و جنس آن تمام مس با آلياژ استاندارد به قطرmm 16 و طول آن بستگي به ارتفاع نصب انتنهاي
6- پايهها و نقاط ابتداوانتهاي لدر افقي به سيستم گراند متصل گردد.
7-كليه كابلهاي ورودي به سالن دستگاه توسط بست گراند به بدنه دكل و ابتداي لدر افقي(بعد از محل خم شدن كابل)گراند شوند.
8-به هيچ عنوان در روي دكل،جوشكاري صورت نگيرد.
9-اتصال از شبكه گراند سيستم اجرا شده به تانكر سوخت ديزل ژنراتور، تانكر آب هوايي ، اسكلت فلزي ساختمان و در و پنجره هاي اتاق دستگاه صورت گيرد.
10-اگر سيستميازقبلاجرا شده باشد،سيستم قديم بهجديد در عمقخاك متصل گردند.
11-سيمارت درروي زمين بايد باروكشوسيمداخلكانالها بايد بدون روكش و مستقيم كشيده شود.
12-پركردن كانال بايد با خاك سرند شده كشاورزي يا خاك نرم انجام گردد.
13-ارتفاع نصب شينه مسي CM 50 ازكف تمام شده باشد.
14-شينه داخل اتاق حدالمقدور به چيدمان دستگاهها نزديك باشد.
15-ازهر دستگاهي جداگانه سيم ارتي به شينه متصل گردد ( قطر و طول شينه گراند بستگي به تعداد انشعابات آن دارد).
16- در دكلهاي مهاري پر ظرفيت ، مهارهاي دكل بايستي توسط بست مخصوص به گراند اتصال يابد.
17- جهت استفاده ترانس برق شهر در ايستگاههاي مخابرات بايستي گراند جداگانه اجرا گردد.
18- در سايتهاي کامپوتری جهت اجراي سيستم زمين حتي المقدور بايستي از يك زمين با سطح يكنواخت ( بدون شيب ) استفاده نمود.
19- در ايستگاهها بين نول و گراند نبايستي اختلاف ولتاژ وجود داشته باشد.
20- در دكلهاي پر ظرفيت كه ابعاد قسمت بالاي دكل بيشتر از m 2 ميباشد نياز به نصب يك عدد برقگير اضافي در سمت مقابل برقگير اول ميباشد.
21- در سيمكشي داخل محوطه سايت هاي کامپوتری براي چراغهاي روشنايي و ساير موارد بايد از كابل زميني استفاده گردد و در ايستگاههاي بالاي كوه و نقاط دور از شهر نبايد از چراغهاي روشنايي خياباني استفاده شود.
22- استاندارد قابل قبول آزمايش و تحويل اتصال زمين براي سايتهاي كوچك زير 10 اهم و براي سايت هاي بزرگ و مهم زير 3 اهم ميباشد.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن