سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
، عمل بازآرایی اجزاء است که بر اساس یک یا چند قاعده
صورت میگیر. در مدیریت، سازماندهی را فرآیندی میدانند که طی آن با تقسیم کار میان
افراد و گروههای کاری و ایجاد هماهنگی میان آنها، برای کسب اهداف تلاش میشود.سازماندهی
در حکم فرایندی است که به صورت پیوسته و مستمر ادامه دارد و حیات سازمانی به اطمینان
از وجود ساختاری که اثربخشی و کارایی را حاصل گرداند، بستگی خواهد داشت. در واقع سازماندهی
شامل وظایفی است که باید اجرا شود، تشخیص کسانی است که باید اجرا کنند، چگونگی گروهبندی
وظایف و تعیین کسانی است که باید گزارش دهند یا گزارش بگیرند. باتوجه به تعریف فوق،
این فرآیند شامل سه مرحلهٔ زیر است:
- طراحی و تعریف کارها و فعالیتهای ضروری
- دستهبندی فعالیتها بر حسب مشاغل و منصبهای سازمانی تعریف
شده
- برقراری رابطه میان مشاغل و منصبهای سازمانی، برای کسب اهداف
مشترک.
ساختار سازمانی
ساختار سازمانی، چارچوبی است که مدیران برای تقسیم و هماهنگی
فعالیتهای اعضای سازمانی آن را ایجاد میکنند. ساختار سازمانی سازمانهای مختلف با
هم متفاوتاند زیر شرایط محیطی و راهبردها و اهدافی که سازمانها دنبال میکنند با
هم تفاوت دارند. ساختار سازمانی الگوهای تعیین شده برای روابط میان اعضای یک سازمان
است و نظامی رسمی است زیرا مدیران عالی بطور رسمی آن را پدید میآورند. ساختار سازمانی
از عواملی چون «محیط»، «فنآوری»، «اندازه»، و «استراتژی» سازمان و نحوهٔ توزیع «قدرت کنترل» در آن قرار
دارد.
ساختار رسمی
ساختار رسمی را مسئولان بهطور قانونی بنیان میگذارند و تصویب
میکنند و در آن تعداد مشاغل، حدود وظایف و اختیارات و چگونگی اجرای آنها مشخص میشود.
ساختار غیر رسمی
ساختار رسمی بهطور طبیعی پس از ایجاد ساختار رسمی پدید میآید.
سازمان غیر رسمی حاصل تعامل اجتماعی مداوم است و ساختار رسمی را تعدیل و تحکیم میکند
یا آن را گسترش میدهد.
تعاریف متعددی از سیستم اطلاعات در رشتههایی مانند مدیریت،
علوم کامپیوتر، مهندسی نرمافزار، و علوم کتابداری و اطلاع رسانی ارائه شده است. تعریف
آمده در واژهنامه انجمن کتابداری آمریکا (یانگ، 1983) تعریفی جامع از سیستمهای اطلاعات
است که در اینجا با اندکی تغییر در جملهبندی ارائه می شود:
«یک سیستم کامل طراحی شده برای تولید، جمعآوری، سازماندهی (پردازش)،
ذخیره، بازیابی و اشاعه اطلاعات در یک مؤسسه، سازمان یا هر حوزه تعریف شده دیگر از
جامعه».
بر خلاف موضوع این سایت که مدیریت و مهندسی صنایع است این تعریف
از حوزه علوم کتابداری و اطلاعرسانی گرفته شده است زیرا جامعیت و کلنگری این تعریف
ویژگیهایی برای سیستمهای اطلاعات برمیشمرد که تعاریف دیگر آنها را حذف میکنند.
این ویژگیها عبارتند از:
سیستم اطلاعات یک سیستم کامل است برای هدف در نظر گرفته شده.
این تعریف سیستم اطلاعات را محدود یا ملزم به داشتن اجزایی مانند انسان ، ماشین و یا
غیره نمیکند چرا که یک سیستم اطلاعات ممکن است بتواند بدون داشتن هر یک از این اجزاء
نقش خود را به صورت کامل ایفا کند.
سیستم اطلاعات طراحی شده است. اگر روش یا فرایندی وجود دارد
که به صورت غیررسمی، تعریفنشده یا خود به خود شکل گرفته و اطلاعاتی را برای فرد، واحد
یا سازمان ارائه میکند نمیتوان به آن سیستم اطلاعات گفت. البته در برخی منابع علمی،
به چنین روشها یا فرایندهایی سیستم اطلاعات غیررسمی گفته میشود و در دستهبندی سیستمهای
اطلاعات، سیستمهای اطلاعات غیررسمی در مقابل رسمی مطرح میشوند. اگر به تعریف سیستم
توجه کنیم آنگاه نمیتوان به چنین روشها یا فرایندهایی نام سیستم نهاد. در ایجا ما
قصد بحث نظری در این خصوص را نداریم اما در ادامه سیستمهای اطلاعات طراحی شده را مدنظر
قرار میدهیم.
سیستم اطلاعات شامل فرایندهای تولید، جمعآوری، سازماندهی، ذخیره،
بازیابی و اشاعه اطلاعات است. اگر یک سیستمی همه این فرایندها را انجام نمیدهد نمیتوان
به آن یک سیستم اطلاعات گفت. آن سیستم یا فرایند ممکن است یک زیر سیستم از یک سیستم
اطلاعات باشد.
سیستم اطلاعات میتواند برای یک مؤسسه، سازمان یا هر حوزه تعریفشده
دیگر از جامعه مطرح شود. اگر چه سیستمهای اطلاعات در ابتدا برای استفاده در سازمان
مطرح شده و شکل گرفتهاند اما برای حوزههایی فراتر از سازمان (به عنوان مثال جامعه
پژوهشگران، شهروندان و . . .) نیز قابل کاربرد است. به عنوان مثال سیستم اطلاعات شهری
سیستمی است که کاربران نهایی آن شهروندان هستند. صحبت راجع به چنین سیستمهای اطلاعات
نیازمند جایگاه دیگری است.
در این تعریف از واژه «داده» استفاده نشده است. خیلی از منابع
دو واژه داده و اطلاعات را متفاوت تعریف میکنند و اطلاعات را دادههای پردازش شده
میدانند. مرز تفاوت بین داده و اطلاعات نسبی است چرا که ممکن است اطلاعاتی دوباره
پردازش شوند و اطلاعات جدیدی تولید کنند. بنابراین در این شرایط نمیتوان گفت اطلاعات
قبل از پردازش داده بودهاند. با این توضیح ما تنها از واژه اطلاعات استفاده میکنیم.
ارتباط سیستم اطلاعات و رایانه
ضرورتی ندارد که سیستمهای اطلاعات رایانهای باشند اما اغلب
سیستمهای اطلاعات رایانهای هستند. عامل تعیین کننده در استفاده از رایانه این است
که آیا یک سیستم اطلاعات با استفاده از قابلیتهای رایانه میتواند بهبود یابد یا خیر؟
اگر یک سیستم دستی از افراد و رویهها میتوانند کاری را بدون خطا و مؤثر انجام دهند
دلیلی برای استفاده از رایانه نیست. البته اغلب، حجم کارها افزایش مییابند، پیچیدگی
رویهها زیاد میشود، یا فعالیتها خیلی به هم مرتبط میشوند و استفاده از رایانه میتواند
بهبودهای لازم را ارائه کند. سیستمهای اطلاعات که از رایانه استفاده میکنند سیستمهای
اطلاعات رایانهای2 گفته میشوند.
چرا از سیستمهای اطلاعات استفاده میشود؟
معمولاً دو رویکرد در استفاده از سیستمهای اطلاعات وجود دارد.
این دو رویکرد هر دو از ارزش بکارگیری رایانه و فناوری ارتباطات در انجام فعالیتهای
سازمان سرچشمه میگیرند. طرفداران این رویکردها به دنبال راههای بهرهبرداری از سیستمهای
اطلاعات با استفاده از رایانه و فناوری ارتباطات هستند.
رویکرد اول: این رویکرد منحصراً به قابلیتهای ذاتی رایانه و
فناوری ارتباطات و اینکه چگونه میتوانند در بهبود کارایی استفاده شوند معطوف میگردد.
بنابراین تأکید بر میزان بهبود عملکرد سیستمها از طریق کارایی پردازش و قابلیت اطمینان
عملکرد است نه بر استفاده خاص از قابلیتهای رایانه و فناوری ارتباطات.
رویکرد دوم: این رویکرد بر نقاط قوت و فرصتهای پیش روی سازمان
و سنجش چگونگی استفاده از فناوری اطلاعات در استفاده از شرایط موجود تمرکز میکند.
این رویکرد قدرت توانمندسازی فناوری اطلاعات را در نظر میگیرد. به عبارت دیگر به جای
داشتن یک رویکرد فناوری محور، به دنبال توسعه سازمان از طریق فناوری سیستمهای اطلاعات
است. این رویکرد بهتر است زیرا رایانه و فناوری ارتباطات مهم نیست بلکه اینکه رایانه
چگونه میتواند به سازمان کمک کند مهم است.
به چه منظوری از سیستم های اطلاعات استفاده میشود؟
سیستمهای اطلاعات ابزار پشتیبان فعالیتهای سازمان هستند. پشتیبانی
ارائه شده توسط سیستمهای اطلاعات به سه دسته زیر تقسیم میشوند:
پشتیبانی اطلاعاتی؛ ارائه پشتیبانی برای دریافت، ذخیره، فیلتر
و ردیابی کردن اطلاعات
پشتیبانی تصمیمگیری؛ استفاده از اطلاعات برای ارائه پشتیبانی
پشتیبانی ارتباطی؛ ارائه پشتیبانی برای به اشتراک گذاشتن یا
تبادل اطلاعات بین کاربران (منتزاس، 1995).
مزایای استفاده از سیستمهای اطلاعات چیست
سیستمهای اطلاعات پتانسیل ارائه سه نوع مزیت به سازمان را دارا
هستند؛
بهبود بهرهوری
بهبود اثربخشی
مزیت رقابتی.
بهبود بهرهوری: بهبود بهرهوری وقتی رخ میدهد که با همان منبع
یا کمتر بتوان کار بیشتری انجام داد. در سازمانها، بهبود بهرهوری در بهبود فرایندهای
کاری اتفاق میافتد. به عنوان مثال وقتی یک کارمند با استفاده از روشهای جدید میتواند
به جای پردازش 25 سفارش خرید، 50 سفارش را پردازش کند آنگاه بهرهوری کار وی 2 برابر
شده است. سیستمهای اطلاعات میتوانند در سریعتر، آسانتر و دقیقتر انجام دادن کارها
مؤثر باشند که از این طریق بهره وری را بهبود میدهند.
بهبود اثربخشی: اثربخشی به توانایی یک فرد یا یک سازمان در انجام
دادن چیزهایی است که باید انجام شوند. مدیری که شرایطی را که ممکن است مسئلهساز شوند
پیشبینی میکند و علل را پیش از اینکه مشکل پدید آید بررسی میکند اثربخشتر از مدیری
است که پیوسته مسائلی را باید حل کند که میشد از آنها جلوگیری کرد. سیستمهای اطلاعات،
اطلاعاتی ارائه میکنند که به مدیران در بررسی شرایط و انتخاب گزینههای بهتر کمک میکنند
و از این طریق اثربخشی را بهبود میدهند.
مزیت رقابتی: سازمانی که با استفاده از سیستم های اطلاعات بهرهوری
و اثربخشی خود را بهبود داده است دارای این پتانسیل خواهد بود که بتواند روش رقابت
سازمانی را تغییر دهد.
انواع سیستمهای اطلاعات
سیستمهای اطلاعات دارای انواع و اقسام مختلفی هستند و از وجوه
متفاوت میتوان آنها را دستهبندی کرد. سیستمهای اطلاعات سازمانی عبارتند از:
سیستمهای پردازش مبادلات
سیستمهای اطلاعات مدیریت
سیستمهای اطلاعات اجرایی
سیستمهای پشتیبان تصمیمگیری
سیستمهای پشتیبان اجرایی
سیستمهای خبره
سیستمهای اتوماسیون اداری
سیستمهای دانشورزی
عناصر تأثیرگذار بر سیستمهای اطلاعات
در تعریف و تحلیل و طراحی سیستم های اطلاعات باید به عناصر زیر
توجه کرد:
محیط سازمان: پایه تمام فعالیتهای سازمان محیطی است که سازمان
در آن فعالیت میکند. محیط بر محصولات و خدمات ارائه شده از سوی سازمان، روش رقابت،
کیفیت و طبیعت اقداماتی که در انجام فعالیتهای روزانه اتخاذ میکند تأثیر میگذارد.
عوامل مهم در محیط سازمان عبارتند از:
مشتریان
رقبا
عرضهکنندگان مواد و خدمات موردنیاز سازمان
سازمانهای قانونگذار
سازمان: ابعاد برشمرده زیر جزو مواردی هستند که بر سیستمهای
اطلاعات تأثیر میگذارند.
استراتژی
سیستمها
منابع انسانی
مدیریت
ساختار سازمانی
معماری سیستمهای اطلاعات
اطلاعات
سختافزار
نرمافزار
ارتباطات
کاربرد سیستمهای اطلاعات چیست
چگونه یک سیستم اطلاعات برای سازمان خود تهیه کنیم؟
توسعه سیستمهای اطلاعات در یک سازمان امری یکبار برای همیشه
نیست بلکه باید به صورت دورهای به کار توسعه سیستمهای اطلاعات پرداخت. این ویژگی
از ویژگیهای سیستمی تحمیل میشود چرا که هر سیستمی دارای عمر محدودی است و باید در
دورههای خاصی آن را روزآمد کرد. به همین دلیل سیستمها دارای چرخه زندگی هستند. سیستمهای
اطلاعات نیز دارای چرخه زندگی هستند. چرخه زندگی یک سیستم اطلاعات از نقطه شکلگیری
موضوع و نیاز به سیستم اطلاعات آغاز شده و پس از تولید سیستم، استفاده، و نگهداری،
در زمان نیاز به تغییر و بازطراحی پایان مییابد.
این چرخه دارای مراحل زیر است:
مطالعه
مطالعه اولیه
مطالعه امکانپذیری
تحلیل و طراحی عمومی
بررسی سیستم فعلی
تعیین نیازمندیهای سیستم جدید
طراحی سیستم جدید
برنامهریزی نحوه اجرا و پیادهسازی
تحلیل و طراحی تفصیلی
طراحی فنی
برنامهنویسی و تست نرمافزار
آموزش کاربر
بررسی پذیرش کاربر
پیادهسازی
تبدیل دادهها
استقرار سیستم
اجرا
رفع اشکالات
نگهداری
برا ی استقرارموفق یک سیستم اطلاعات در یک سازمان، طی این مراحل
ضروری است. طی این مراحل نیازمند بکارگیری متخصصان و مشاوران سیستمهای اطلاعات است.
البته قبل از تهیه یک سیستم اطلاعات برای سازمان، بهتر است که سازمان یک برنامه توسعه
سیستمهای اطلاعات تهیه کرده و در طول زمان و به تدریج سیستمهای اطلاعات خود را بر
اساس آن برنامه تولید کند. تحلیلگر سیستم اطلاعات بنا به تشخیص، هر یک از مراحل را
تا حد لازم اجرا کرده و در طی مراحل با افراد و گروههای
مدیران
شرکتها، سازمانها و نهادهای مرتبط و تأثیرگذار
کسانی که از سیستم منتفع میشوند
کاربران
فروشندگان و عرضهکنندگان
متخصصان فنی
برنامهنویسان نرمافزار
ارتباط برقرار میکند و تأثیرات و ملاحظات آنها را در نظر میگیرد.
تحلیلگر سیستم ممکن است به جای تولید یک نرمافزار، از بستههای نرمافزارهای از پیش
نوشته شده موجود برای موضوع سیستم اطلاعات استفاده کند.
در مدیریت اموری چون ارتباطات انسانی، عوامل مؤثر بر ارتباطات،
گروههای غیررسمی و رسمی، راههای بهبود ارتباطات در رفع موانع ارتباطی و مدنظر داشتن
مراودات انسانی در سازمان مطرح است. بیشتر وقت مدیران به ارتباط رودررو یا تلفنی با
زیردستان، همکاران یا مشتریان میگذرد و گاهی در زمانی که مدیران تنها هستند ممکن است
به واسطه ارتباطات ذهنی با مسائل حاد روز خلوت آنها به یک محیط کاری تبدیل شود. این
موضوع مفاهیم و فنون ارتباط را در حوزه مدیریت و سازمان مورد بررسی قرار میدهد.
تعریف ارتباط
ارتباط فرایندی است که اشخاص از طریق انتقال علایم پیام به تبادل
معینی مبادرت میورزند. در یک فرایند ارتباط 7 بخش وجود دارد:
منبع ارتباط
به رمز درآوردن پیام
پیام
کانال
از رمز خارج کردن پیام
گیرنده پیام
بازخورد نمودن نتیجه
پیام عبارت است از شکل عینی شده مفهوم ذهنی فرستنده پیام. پیام
ممکن است کلامی یا غیرکلامی باشد. پیام کلامی به صورت نوشتار یا گفتار میباشد و پیام
غیر کلامی علائم، اشارات و تصاویری هستند که برای ایجاد ارتباط به کار میروند مثل
تصویر پرستاری که انگشت خود را بر بینی نهاده و شما را دعوت به سکوت میکند.
در بیانی دیگر پیامها به صورت سمعی، بصری، کتبی، سمعی - بصری،
بصری - کتبی، سمعی - کتبی، تقسیمبندی شدهاند که فرستنده پیام موظف است برای فرستادن
پیام خود از یکی از فعالیتهای سخن گفتن، کاربرد وسیله مکانیکی برای ارسال پیام، عمل،
تحریر و نوشتن یا ترکیبی از این فعالیتها متناسب با پیامی که میخواهد بفرستد استفاده
کند و گیرنده پیام نیز موظف است جهت دریافت گوش دادن، مشاهده، خواندن یا ترکیبی از
این فعالیتها متناسب با پیام فرستاده شده استفاده کند.
در تقسیمبندی دیگر راههای شناخته شده در ایجاد ارتباط، ارتباطات
گفتاری، نوشتاری و غیر گفتاری هستند. عیب ارتباطات گفتاری در سازمان این است که پیام
از چندین نفر عبور میکند. هر قدر تعداد افرادی که پیام از آنها عبور میکند بیشتر
باشد احتمال تحریف پیام بیشتر است. هر فرد پیامی را که دریافت میکند از دید خود تفسیر
میکند و پس از آن که پیام به نفر آخر رسید محتوای آن کاملاً تحریف شده است. پیام نوشتاری
بر پیام گفتاری ارجح است، زیرا هر گاه کسی بخواهد مطلبی را بنویسد دقت بیشتری به عمل
میآورد و پیام دهنده مجبور است ژرفتر بیندیشد. بنابراین پیامهای نوشتاری پشتوانه
منطقی قویتری دارند و رساتر و روشنترمیباشند. عیب پیام نوشتاری هم در وقتگیر بودن
آن است و عیب دیگر آن بازخورد ننمودن نتیجه و اینکه نمیتوان تضمین کرد که آیا پیام
نوشتاری به دست فرد مورد نظر رسیده و اینکه وی چگونه آن را تفسیر کرده است. ولی در
ارتباطات گفتاری میتوان از گیرنده پیام خواست آنچه را دریافت کرده بازگو کند. ارتباطات
غیرگفتاری دربرگیرنده حرکت اعضا و اندام است و شامل آهنگ، صدا، اشارههای چشم و ابرو
و سایر اندام بدن میشود. از طرفی باید بدانیم حرکت یک عضو نمیتواند یک مقصود یا مفهوم
جهانی به خود بگیرد ولی هنگامی که آن را با زبان گفتاری در هم آمیزیم پیام کاملتری
به گیرنده میدهد.
انواع ارتباطات
ارتباطات یکجانبه: هر گاه عکس العمل (واکنش) گیرنده نسبت به
پیام ابراز نشود آن ارتباط را یک جانبه گویند. این نوع فرآیند ارتباط فاقد بازخورد
میباشد. در فرآیند ارتباط یک طرفه هر گاه فرستنده پیام مطالب دشوار، کسل کننده یا
بیش از حد تخصصی ارائه کند آن گاه تا زمانی که شنوندگان قادر به درک و دریافت مفاهیم
هستند بازدهی مثبت است ولی هر گاه توان و انرژی شنوندگان برای دریافت و تحلیل ذهنی
مفاهیم کاهش یابد با حرکاتی چون خمیازه و دهندره و حالات دیگر این عدم دریافت پیام
را مطرح میکنند. در صورتی که فرستنده ادامه بحث را برای زمانی دیگر بگذارد ارتباط
دو طرفه باقی میماند ولی در صورتی که به این حالات که ناشی از عدم دریافت مفهوم است
توجه نکند ارتباط یک طرفه میشود.
ارتباطات دوجانبه: چنانچه محیط استقرار به گونهای باشد که گیرنده
عکس العملها و نظرهای خود را درباره محتوای پیام به اطلاع فرستنده برساند و عملاً
این چنین کند به این نوع ارتباط دوجانبه گویند.
به هر حال باید توجه داشت فرستندهای مؤثر است که عوامل محیطی
را مورد بررسی قرار داده و اطمینان حاصل کند که پیام دریافت شده است.
ضرورت برقراری ارتباط در مدیریت
ارتباطات برای مدیریت به دلایل زیر مهم است:
برقراری رابطه مؤثر و کاهش تنشها در محیط کاری
ارتباط فرایندی است که وظایف برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت،
رهبری و کنترل توسط آن انجام میگردد. پس ایجاد ارتباطات سالم و مؤثر، تنشهای موجود
در مسیر انجام این وظایف را از بین میبرد یا لااقل کاهش میدهد.
ارتباط فعالیتی است که مدیران جهت هماهنگ کردن و متناسب نمودن
وقت خود از آن بهره میگیرند.
ارتباطات در سازمان
ارتباط سازمانی فرایندی است که مدیران را برای گرفتن اطلاعات
و تبادل معنی با افراد فراوان داخل سازمان و افراد در ارگانهای مربوط به خارج از آن
سیستم توانا میسازد. انواع ارتباط سازمانی عبارتند از: ارتباطات عمودی در سازمان،
ارتباطات رسمی و ارتباطات غیررسمی. ارتباطات عمودی از بالا به پایین با اهداف هدایت،
آموزش، اطلاع و ابلاغ دستورات مقامات مافوق به زیردستان میباشد و ارتباطات عمودی از
پایین به بالا جهت ارائه گزارش، پیشنهاد، ادای توضیحات و درخواستهای گوناگون میباشد.
در ارتباطات از پایین به بالا هر گاه زیر دست دریابد مافوق نسبت به پارهای اطلاعات
واکنش منفی از خود نشان میدهد آن گاه در ارسال آن نوع اطلاعات امساک کرده یا آنها
را تعدیل میکند.
در ارتباط از بالا به پایین هر گاه مدیران از دادن اطلاعات واقعی
و کافی به زیردستان خودداری کنند آن گاه مرئوسان اعتماد خود را نسبت به آنان از دست
داده و نمیتوانند پاسخهای صحیح و درستی به پیامهای ارتباطی آنها بدهند و این امور
باعث تنشهایی در سازمان میشود.
ارتباط رسمی در گروههای کوچک رسمی شامل شبکههای همه جانبه،
چرخی و زنجیرهای هستند. در ارتباط همهجانبه همه اعضا میتوانند آزادانه با هم در
ارتباط باشند. در شبکه چرخی رهبر به عنوان کانون و مرکز این ارتباطات فعالیت میکند
و در شبکه زنجیرهای یک زنجیر فرماندهی رسمی وجود دارد. وجود هر یک از این سه شبکه
به هدف گروه بستگی دارد.
افراد به محض ورود به سازمان بنا بر علل مختلف مانند علایق و
سلیقههای مشترک، همفکریها و همدلی ها، الفت و نزدیکیها و غیره با هم رابطه برقرار
میکنند و شبکه ارتباطات غیر رسمی را تشکیل میدهند. ارتباطات غیر رسمی در سازمان گاهی
اوقات آنقدر توسعه مییابد که ارتباطات رسمی در آن محو میشود. در صورتی که ارتباطات
غیررسمی با اهداف سازمان در تعارض باشد در راه رسیدن به این اهداف اختلال ایجاد میکند
و در جو سازمان تنش پدید میآورد.
هر گاه مدیر این گونه روابط را در راستای اهداف سازمانی ببیند
آن گاه باید از آنها بهره گیرد و هر گاه آنها را مخالف و بازدارنده ببیند آن گاه باید
در توقف این گونه روابط بکوشد تا بتواند تنشزدایی کند.
روشهای بهبود ارتباطات
از جمله ویژگیهایی که باعث میشود تا تنشهای ارتباط مدیران
و کارکنان و تنشهای ارتباطی موجود در محیط سازمان کاهش یابد اطلاع داشتن مدیران و
کارکنان از موضوعاتی چون نواحی چهارگانه شخصیت هر فرد، بازخورد نمودن، افشاء یا خودگشودگی،
زبان ساده، گوش دادن صحیح، کنترل احساسات و توجه به علائم غیرگفتاری است.
باید بدانیم بیشتر سوءتفاهمهایی که بین مدیر و کارکنان پیش
میآید از عدم شناخت شخصیت مدیر و درک نشدن پیامهای مدیر به عنوان یک فرستنده ناشی
میشود. شخصیت هر فرد عبارت است از تعبیر و تفسیر دیگران از رفتارهای نسبتاً پایدار
او. شخصیت مدیر را رفتارها و نگرشهای وی که برای دیگران شناخته شده است و همچنین حوزهای
که برای دیگران ناشناخته است شامل میشود.
شخصیت افراد که مدیر هم جزیی از آنهاست بر حسب آنچه برای خود
مدیر یا دیگران شناخت شده یا ناشناخته است به چهار ناحیه تقسیم میشود:
ناحیه عمومی رفتارها و ویژگیهایی که هم برای مدیر و هم برای
دیگران شناخته شده است.
ناحیه خصوصی آن رفتارها و ویژگیهایی که برای مدیر شناخته شده
ولی برای دیگران ناشناخته است.
ناحیه کور آن رفتارها و ویژگیها که برای مدیر ناشناخته و برای
دیگران شناخته شده است
ناحیه ناشناخته که هم برای خود مدیر و هم برای دیگران ناشناخته
باقی مانده است.
در ارتباط بین افراد که ارتباط مدیر و کارکنان نوعی از آن است
هر چه ناحیه عمومی بیشتر و وسیعترباشد تعارضات و سوء تفاهمات کاهش مییابد.
توسعه منطقه عمومی از طریق دو مکانیزم بازخورد و افشاء انجام
میگیرد. در افشاء مدیران مایل به در میان گذاشتن اطلاعات مربوط به خود با دیگران هستند.
این کار منطقه خصوصی را کاهش میدهد و بازخورد هم باعث میشود تا مدیریت آن قسمت از
رفتار و ویژگیهای خود را که نمیشناسد، شناسایی کند و منطقه عمومی او افزایش یافته
و تنشهای ارتباطی او با کارکنان کاهش یابد. در ارتباط بین کارکنان با هم نیز اجرای
این دو شیوه باعث کاهش تنشها و تعارضات میشود.
موانع موجود بر سر راه ارتباطات اثربخش
در مسیر ارتباطات اثربخش موانعی موجود است که مدیریت با شناخت
و آگاهی داشتن از آنها میتواند در دنیای واقعی آنها را شناسایی کرده و به شیوه صحیح
جهت ایجاد پویایی در ارتباطات عمل کرده و تنشزدایی کند.
از صافی گذراندن: در صورتی که اطلاعات هنگام طی مراحل توسط افراد
مختلف از صافی گذرانده و دستکاری میشوند، احتمال این که در پایان مسیر آن اطلاعات
برای گیرنده نهایی تحریف شده باشد زیاد است.
ویژگیهای شخصی: ما واقعیت را نمیبینیم زیرا چیزهایی را که
میبینیم از دیدگاه خود تفسیر کرده و واقعیت مینامیم.
جنسیت: زنان و مردان به دلایل مختلف باید بین خود ارتباط گفتاری
برقرار کنند و تحقیقات نشان داده که مردان با زبانی صحبت میکنند و مطالبی را میشنوند
که درباره مقام سازمانی و استقلال در کار باشد و زنان با زبانی صحبت میکنند و مطالبی
را میشنوند که درباره روابط و صمیمت میباشد البته این امر نسبی است ولی باید آن را
مدنظر داشت.
عواطف: نوع احساس گیرنده پیام هنگام گرفتن پیام بر تفسیری که
او از محتوای پیام میکند اثر میگذارد. احساسات شدید مثل اندوه و یا خوشحالی بیش از
حد شبکه ارتباطی مؤثر را خدشه دار میکند. در این شرایط فرد نمیتواند بخردانه و معقول
عمل کند و نوع قضاوت او بر پایه عاطفه و احساسات است. زبان کلام برای افراد مختلف معانی
مختلف دارد. سن، میزان تحصیلات و زمینه فرهنگی سه متغیر مشخصی هستند که کلمه ها، معانی
و مفاهیمی که ما برای این کلمات قائلیم را تحت تأثیر قرار میدهند. در صورتی که میدانستیم
هر یک از ما چه برداشتهایی از کلمات داریم مشکلات ارتباطی به پایین ترین حد خود میرسید.
ارتباطات غیرگفتاری: اکثر اوقات ارتباطات گفتاری با ارتباطات
غیرگفتاری همراه است. در صورتی که طرفین ارتباط توافق کامل با یکدیگر داشته باشند به
گونهای رفتار میکنند که رفتار یکدیگر را تقویت میکنند ولی هنگامی که ارتباطات غیرگفتاری
با پیامها سازگار نیست دریافت کننده پیام دچار سردرگمی میشود و نمیداند پیام واقعی
چیست.
ادراک: هر فرد حوادث را برحسب زمینه فرهنگی، اجتماعی و روانی
مختص به خود درک میکند. ادراک فرد از یک پدیده ممکن است با ماهیت واقعی آن متفاوت
باشد، از طرفی هر پدیده واحد ممکن است به وسیله افراد مختلف به صور گوناگون درک شود
. همچنین فهم و درک یک پدیده واحد میتواند از راهها و طریقههای مختلفی انجام گیرد.
ادراک فرد با نیازهای شخصی رابطه نزدیک دارد و به طور کلی امری است فردی و منحصر به
فرد که نمایانگر تمام یا قسمتی از موقعیت آن گونه که فرد میبیند میباشد. ادراک اجتماعی
تحت نفوذ عواملی چون تعمیم گروهی، تعمیم فردی، یکسان بینی و انتظار و توقع است و باید
مراقب باشیم که این گونه عوامل ادراک ما را تحت تأثیر قرار ندهند.
پارازیت و جملات بی سر و ته در ارتباطات مانع پویایی روابط میشود.
شایعه یکی دیگر از عواملی است که در سازمان ایجاد تنش میکند. شایعه پیامی است که در
بین مردم رواج مییابد. ولی واقعیتها آن را تأیید نمیکنند. شایعه زمانی رواج مییابد
که مردم مشتاق خبر باشند ولی نتوانند آن را از منبعی موثق دریافت کنند. راههای کاهش
شایعه در سازمان عبارتند از اطلاع رسانی، برگزاری جلسات حضوری و گفت و شنود، استقرار
نظام پیشنهادها در سازمان، توجه ملموس به امنیت خاطر شغلی کارکنان، تلفیق سازمان رسمی
و غیر رسمی، خنثی کردن شایعه و آموزشهای اخلاقی.
زبان نیز ممکن است به مانعی بر سر راه ارتباطات تبدیل شود. مدیر
باید ساختار پیام را به گونهای در آورد که روشن و واضح باشد. همچنین کلمات باید با
دقت انتخاب شوند و زبان در خور فهم شخص گیرنده باشد. گوش دادن میتواند ارتباطات را
بهبود داده و تنشها را بکاهد. گوش دادن شنیدن نیست. گوش دادن یعنی به صورت فعال به
دنبال معنی و مقصود گشتن در حالی که شنیدن یک اقدام غیر فعال است. هر گاه مدیر به کسی
گوش میدهد مغز او نیز در حال تجزیه و تحلیل و مصرف انرژی است. در صورتی که در مورد
مسئلهای آشفته و دچار احساسات شویم نمیتوانیم پیامها را به شکل صحیح دریافت و ارسال
کنیم. بهترین راه این است که چنانچه دچار احساسات شدیم اندکی تأمل نماییم و صبر کنیم
تا به وضع عادی برگردیم.
روش و نظام فکری مدیریت از نقطه صفر، تنها یکی از راهکارها
و ابزارها برای تعالی بخشیدن به سازمان از طریق مدیریت است. مدیریت از نقطه صفر، در
هر موقعیتی، تعریف خاص خود را داراست، لیکن با توجه به محتوای کلی موقعیتها، مدیریت
از نقطه صفر، محملی است که مدیر با علم به نتیجه عملکردهای گذشته، روشها و پیشفرضهای
غلط قبلی را زیر پا میگذارد. با تعاریفی نو و صحیحتر از دو مؤلفه موفقیت و شکست،
از نقطه صفر شروع میکند.
اما نقطه صفر کجاست؟ نقطه صفر، محدوده مشخصی ندارد. در واقع،
حرکت از نقطه صفر، یعنی: شروعی دوباره با اندیشهای نو. ابزارهای مدیریت از نقطه صفر
کدامند؟ تحلیل موقعیت، اصلاح تعاریف علمی موفقیت و شکست موقعیت و ویژگیهای یاریدهنده
مدیریت از نقطه صفر، از جمله این ابزارها هستند. تحلیل موقعیت یعنی: بررسی و تحلیل
یک موقعیت خاص، با توجه به پیچیدگیهای هر موقعیت خاص، لیکن انتخاب دیدگاه مناسب برای
تحلیل صحیح و سریع هر موقعیت شرط اولیه و لازم است. اصلاح تعاریف علمی موفقیت و شکست
موقعیت، یعنی: پس از تحلیل موقعیت در نقطه صفر، کنکاش در هدفها، برنامهها، راهبردها،
عملکردها و عوامل مؤثر در موفقیت و شکست، به شناختی عینیتر و تعریفی دقیقتر از موفقیت
و شکست میرسیم.
ویژگیهای یاریدهنده مدیریت از نقطه صفر عبارت است:
تعیین نقطه شروع و پایان: به نقل از بزرگی، اگر ندانیم نقطه
شروع کجاست و از هر کجا، شروع کنیم، به هیچ جا نمیرسیم، اگر ندانیم مقصدمان کجاست
به هر نقطه نامطلوبی که برسیم، مطلوب ما خواهد بود.
ایستادن در نقطه شروع: فراموش نکنیم، از نقطه صفر باید شروع
کنیم. پس ضروری است زمینههای لازم برای شروع از نقطه صفر، از جمله: تعاریف اصلاح شده
از موقعیت و نیازهای آن را مهیا کنیم.
رک و صریح بودن: ابهامگرایی و رک نبودن که ریشههای مختلفی
مثل ترس و عدم اعتماد به دیگران دارد، مانعی است بلند که باید برای رسیدن به اهداف
و زمینههای جدید موفقیت، از آن عبور کرد.
خوب و نیک بودن: اگر میخواهیم تیم خوبی داشته باشیم، باید خود
هم، خوب باشیم، به زبان ساده، اگر در موقعیت مدیر، راستی و درستی جاری باشد، به تبع
آن، اعتماد و هم دوستی هم نیز، هست، همافزایی هست و هم پایانی هست.
پرهیز از حرافی: زیاد حرف نزنیم والا چشمهایمان هم باید گوش
بدهند، لذا حرفهایمان باید در متن عملکردنمان قرار گیرد.
فراموشی گرایشها و منطقگرایی: تنها اولویت ما کار ماست،
بقیه مسائل فرع آن است. در این خصوص، استفاده از مشاوران خارجی، در موقعیتهای بحرانی،
نوع نقص برمدیریت از نقطه صفر است.
نقدپذیری و نقادی منصفانه: جدا کردن خود از تعاریف و شعارگویی
و رسیدن به پله نقد موقعیت خویش بسیار لازم است که حاصل آن، فراهم کردن فضای همافزایی
و همگرایی اندیشههاست.
اعتقاد عملی به کلمه نمیدانم در جایی که نمیدانیم: انسانهای
آگاه، ارزش این کلمه را میدانند. یقیناً نمیدانم پله اول برای حرکت به سوی سکوی پرتاب
دانستن است، این اعتقاد باید به عنوان یک فرهنگ به ویژه در بین مدیرانی که دارای اختیارت
وسیع هستند، کلمه نمیدانم در لای اختیارات پنهان میشود، باید جاری شود.
رسیدن به شهامت و صداقت: این صفت، شروعی دوباره است با این تفاوت
که این بار، تصورات و پیشبینیهایمان به واقعیتهای جاری نزدیک میشود و شانس موفقیت
افزایش مییابد.
آگاه باشیم که به زودی واقعیتهای موجود، از تصورات و پیشبینیهای
ما پیشی خواهند گرفت: دقت کنیم که قبل از سبقت، مرکب خود را عوض کنیم، تصورات و پیشبینیهایمان
را بر واقعیت منطبق سازیم.
جناب مدیر، هدف خردگرایی ابزاری است یا ارزشی؟ مراقب باشیم به
کدام سو قدم برمیداریم. اگرچه، به هدفها دست نیافتیم، به چه میزانی خود را مسوول
میدانیم؟ اگر وضعیت فعلی به دلیل عدم کفایت در مدیریت است، بهترین خردگرای، ترک مدیریت
به نحو مقتضی است.
به یاد داشته باشیم اتفاقات معلول شرایط بد است: شرایط بد چیست؟
و راههای جلوگیری و مدارا با شرایط بد در هر موقعیت، کدام است؟ مراقب محیط باشیم،
بر آن سوار باشیم، نه بالعکس.
هر نقطه پایانی نقطه آغاز دیگری است: باید به این باور برسیم
که موفقیت یکی امر نسبی است، پس از رسیدن به یک موفقیت کوچک، تازه در نقطه شروع قرار
گرفتهایم.
در هر فعالیتی اصل آن چیزی است که ما را به موفقیت میرساند:
نه آن چیزی که موفقیت را تعریف میکند. مقصود این است که مراقب باشیم، اصلی که موفقیت
را تعریف میکند، دایرهاش را محدود نکنیم، بلکه اصل آن، بسان سرچشمهای باشد، برای
رسیدن به موفقیتهای بعدی.
ایجاد سیستم بهرهوری فکری و تصمیمگیری در موقعیت: از طریق
ایجاد فرهنگ مشورت، فن اوری اطلاعات ، بهبود ارتباطات و نخبهپذیری در موقعیت و …
چیزهای که به ذهن ما نرسید: همیشه باید اعتقاد داشته باشیم چیزی
که ما به دنبال آن هستیم، فراتر از آن چیزی است که در تصور ما میگنجد، آنچه که به
ذهن و فکر ما میرسد، بخش کوچکی است از آنچه که به فکر ما نرسیده است.
روح و فضای هر موقعیتی دارای شبکهای است از روابط همکاری بین
افراد: روابط حسی و اخلاقی، روابط بین افراد بیرون از موقعیت با افراد درون موقعیت،
رابطه هر فرد با کارش و رابطه مجموعه با وظایفشان، رابطه موقعیت مورد نظر با موقعیتهای
دیگر و … البته، توجه داشته باشیم که در این شبکه پیچیده، یک نظام علت و معلول حاکم است،
لذا، باید پیوسته با شناسایی و تحلیل این شبکه، به تنظیم و تعدیل آن پرداخت. همچنین،
با توجه به گستردگی این شبکه، استفاده از نظرات مشاوران میتواند یاریگر ما باشد،
پس ضروری است در نقطه صفر، یک بار دیگر به تجزیه و تحلیل این شبکه بپردازیم.
هر مدیری (در هر موقعیت و جایگاه) دارای شرح وظایفی است: اما
لازمه موفقیت یک مدیر، پیش از آن که انجام وظایف باشد، رسیدن به یک هدف موفقیت است.
باید حواسمان باشد که در بند دموکراسی (کاغذبازی) نیفتیم، تمرکز فکری و فعالیتهای
عملی را، در مسیر رسیدن به هدف قرار دهیم.
تعاریف مختلف و گاه ناسازگاری از استراتژی و مدیریت استراتژیک
ارائه شده است. به تعبیر یکی از متخصصان مدیریت این عبارات مانند« هنر» است که وقتی
آنها را میبینیم تشخیص دادن آنها آسان است اما وقتی در پی تعریف کردن و توضیح دادن
آنیم خیلی مشکل به نظر میرسد.
استراتژی
الگویی بنیادی از اهداف فعلی و برنامهریزی شده، بهره برداری
و تخصیص منابع و تعاملات یک سازمان با بازارها، رقبا و دیگر عوامل محیطی است. طبق این
تعریف یک استراتژی باید سه چیز را مشخص کند:
چه اهدافی باید محقق گردد
روی کدام صنایع، بازارها و محصولها باید تمرکز کرد
چگونه برای بهرهبرداری از فرصتهای محیطی و مواجهه با تهدیدهای
محیطی به منظور کسب یک مزیت رقابتی منابع تخصیص یابد و چه فعالیتهایی انجام گیرد.
مدیریت استراتژیک
تصمیمات و فعالیتهای یکپارچه در جهت توسعه استراتژیهای مؤثر،
اجرا و کنترل نتایج آنهاست.
بنابراین مدیریت استراتژیک فعالیتهای مربوط به بررسی، ارزشیابی
و انتخاب استراتژیها، اتخاذ هر گونه تدابیر درون و بیرون سازمانی برای اجرای این استراتژیها
و در نهایت کنترل فعالیتهای انجام شده را در برمیگیرد.
ضرورت استفاده از مدیریت استراتژیک
با نگاهی دقیق به مفهوم مدیریت استراتژیک میتوان به ضرورت استفاده
از آن پی برد. با توجه به تغییرات محیطی که در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است
و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی، لزوم بکارگیری برنامهای جامع برای مواجهه با اینگونه
مسائل بیشتر از گذشته ملموس میشود. این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیک نیست. مدیریت
استراتژیک با تکیه بر ذهنیتی پویا، آیندهنگر، جامعنگر و اقتضایی راه حل بسیاری از
مسائل سازمانهای امروزی است. پایه های مدیریت استراتژیک بر اساس میزان درکی است که
مدیران از شرکتهای رقیب، بازارها، قیمتها، عرضهکنندگان مواد اولیه، توزیعکنندگان،
دولتها، بستانکاران، سهامداران و مشتریانی که در سراسر دنیا وجود دارند قرار دارد
و این عوامل تعیینکنندگان موفقیت تجاری در دنیای امروز است. پس یکی از مهمترین ابزارهایی
که سازمانها برای حصول موفقیت در آینده میتوانند از آن بهره گیرند «مدیریت استراتژیک»
خواهد بود.
مزایای مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را میدهد که به شیوهای
خلاق و نوآور عمل کند و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند. این
شیوه مدیریت باعث میشود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیتهایش به گونهای
درآید که اعمال نفوذ نماید (نه اینکه تنها در برابر کنشها، واکنش نشان دهد) و بدین
گونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل درآورد.
از نظر تاریخی، منفعت اصلی مدیریت استراتژیک این بوده است که
به سازمان کمک میکند از مجرای استفاده نمودن از روش منظم تر، معقولتر و منطقیتر
راهها یا گزینههای استراتژیک را انتخاب نماید و بدین گونه استراتژیهای بهتری را
تدوین نماید. تردیدی نیست که این یکی از منافع اصلی مدیریت استراتژیک است ولی نتیجه
تحقیقات کنونی نشان میدهد که این فرایند میتواند در مدیریت استراتژیک نقش مهمتری
ایفا کنند. مدیران و کارکنان از طریق درگیرشدن در این فرایند خود را متعهد به حمایت
از سازمان مینمایند. یکی دیگر از مهمترین منافع مدیریت استراتژیک این است که موجب
تفاهم و تعهد هر چه بیشتر مدیران و کارکنان میشود. یکی از منافع بزرگ مدیریت استراتژیک
این است که موجب فرصتی میشود تا به کارکنان تفویض اختیار شود. تفویض اختیار عملی است
که به وسیله آن کارکنان تشویق و ترغیب میشوند در فرایندهای تصمیمگیری مشارکت کنند،
خلاقیت، نوآوری و خیال پردازی را تمرین نمایند و بدین گونه اثر بخشی آنها افزایش خواهد
یافت.
فرآیند مدیریت استراتژیک
فرآیند مدیریت استراتژیک را میتوان به چهار مرحله تقسیم کرد:
تحلیل وضعیت
تدوین استراتژی
اجرای استراتژی
ارزیابی استراتژی
تحلیل وضعیت
اهداف بلندمدت، مأموریت سازمان (علت وجودی و اینکه چه هستیم)،
چشم انداز سازمان (چه میخواهیم باشیم)
تجزیه و تحلیل محیط داخلی و قابلیتهای سازمان
تجزیه و تحلیل محیط خارجی
تدوین استراتژی
در تدوین استراتژی باید ابتدا مجموعه استراتژیهای قابل استفاده
را لیست کرده و سپس با استفاده از مدلهای مختلفی که در بحثهای مدیریت استراتژیک آمده
است و با توجه به نتایج بدست آمده در تحلیل وضعیت که در مرحله اول آمده است استراتژی
برتر را انتخاب میکنیم. در این مرحله باید مدیران میانی و حتی رده پائین سازمان را
نیز مشارکت داد تا در آنها ایجاد انگیزش کند.
اجرای استراتژی
برای اجرای استراتژیها باید از ابزار زیر بهره گرفت:
ساختار سازمانی متناسب با استراتژیها
هماهنگسازی مهارتها، منابع و توانمندیهای سازمان در سطح اجرایی
ایجاد فرهنگ سازمانی متناسب با استراتژی جدید سازمان اجرای موفقیت
آمیز استراتژی به همکاری مدیران همه بخشها و واحدهای وظیفهای سازمان نیاز دارد.
ارزیابی استراتژی
برای تعیین حدود دستیابی به هدفها، استراتژی اجرا شده، باید
مورد کنترل و نظارت قرار گیرد. ارزیابی استراتژی شامل سه فعالیت اصلی میشود:
بررسی مبانی اصلی استراتژیهای شرکت
مقایسه نتیجههای مورد انتظار با نتیجههای واقعی
انجام دادن اقدامات اصلاحی به منظور اطمینان یافتن از این که
عملکردها با برنامههای پیش بینی شده مطابقت دارند. اطلاعاتی که از فرایند ارزیابی
استراتژی به دست میآید باید به گونهای باشد که عملیات و اقدامات را تسهیل نماید و
باید کسانی یا واحدهایی را معرفی نماید که نیاز به اصلاح دارند.
موانع و مشکلات طراحی برنامههای استراتژیک
در این زمینه اولین مشکلات عبارتست از موانع ایجاد و توسعه روند
مدیریت استراتژیک در سازمانها که این فرآیند را از بنیان و پای بست با مشکل مواجه
میسازند. دلایل گوناگونی وجود دارند که برخی از سازمانها تمایل چندانی به ایجاد و
توسعه روندهای مدیریت استراتژیک از خود نشان ندهند که مهمترین آنها عبارتند از:
عدم آگاهی مدیریت سطح بالا نسبت به وضعیت واقعی سازمان
خودفریبی مدیران سطح بالا به طور جمعی درباره موقعیت سازمان
توجه مدیران به حفظ وضع موجود
درهم آمیختگی دشواریهای مشترک مدیریت سطح بالا و دشواریهای
عملکرد روزانه
کامیابیهای گذشته سازمان
اشتباه تلقی کردن هر گونه تغییر در رابطه با هر چه در گذشته
در سازمان انجام گرفته است
نارسایی در کاربرد وظایف فوری
بررسی موانع اجرای برنامههای استراتژیک
یکی از پژوهشگران مدیریت استراتژیک، در مقالهای تحت عنوان«هفت
خطای مرگبار استراتژیک» به بیان خطاها و مشکلات رایج در زمینه اجرای استراتژی میپردازد:
خطای مرگبار شماره ۱- استراتژی ارزش اجرا ندارد
استراتژیی ارزش اجرا کردن را دارد که قدرت الهامدهی داشته باشد
و به کارکنان کمک کند تا دریابند وظایفشان چگونه با استراتژی مرتبط میشود، به عنوان
راهنمائی برای اولویت بندی تصمیمات بکار رود و در کارکنان برای تسهیل ارتباطات ایجاد
بصیرت نماید.
خطای مرگبار شماره ۲- کارکنان در مورد اینکه استراتژی چگونه
اجرا خواهد شد روشن نیستند
در این مورد تعدادی موضوع مهم هستند که باید در ابتدا مشخص شوند.
این موضوعات عبارتند از:
اولویتها: اولویتهای شما چیست؟
جدول زمانی: اجرای استراتژی با چه سرعتی باید پیش برود.
تأثیرات: استراتژی، چه تأثیری بر فعالیتهای شما میگذارد.
مشارکت: چه کسانی بایستی مشارکت داشته باشند و در چه زمانی.
مخاطرات: مخاطراتی که مانع اجرای استراتژی هستند را شناسایی
و آنها را کاهش دهید.
خطای مرگبار شماره ۳- مشتریان و کارکنان، استراتژیها را به
طور کامل در نیافتهاند
برنامه اجرای استراتژی باید شامل یک برنامه ارتباطات باشد که
مشخص کند به چه افرادی و تا چه اندازه باید در مورد استراتژی توضیح داده شود.
خطای مرگبار شماره ۴ - مسئولیت اشخاص در زمینه اجرای تغییرات
نامشخص است
کارکنان باید به منظور اجرای استراتژی کاملاً تفهیم شده و مسئولیتهای
خاص هر یک به آنان واگذار شود. هر چه تعداد افرادی که بطور مستقیم در فرایند اجرا مشارکت
داده میشوند بیشتر باشد بهتر است.
خطای مرگبار ۵- مدیر عامل و مدیران ارشد به هنگام شروع اجرا،
از صحنه خارج میشوند
غالباً، سطح علاقه مدیران ارشد پس از تدوین استراتژی و توافق
بر آن کاهش مییابد. اگر کارکنان احساس کنند که مدیریت ارشد کاملاً نسبت به استراتژی
متعهد نیستند علاقه آنان نیز کاهش مییابد.
خطای مرگبار ۶- عدم تشخیص موانع
برنامهها هیچگاه دقیقاً اجرا نمیشوند. سازمانها در یک محیط
پویا و متغیر فعالیت میکنند لذا حوادث پیش بینی نشده ممکن است در طول اجرا سر بر آورند.
باید این موانع، تشخیص داده شوند و زمانی که این بحرانها و عدم اطمینانها به وقوع
میپیوندند، کارکنان باید برای ایجاد راهحلهایی خلاقانه در جهت غلبه بر این موانع
تشویق شوند.
خطای مرگبار ۷- فراموش کردن کسب و کار
یک مخاطره دیگر عبارت است از این که تدوین و اجرای استراتژی
تمام توجه مدیران ارشد را به خود جلب نماید و آنان فراموش کنند که کسب و کاری دارند
که باید به اداره آن بپردازند.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن