سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
تنها Mg+2يونيزه شده براي فرايندهاي بيوشيميائي و فيزيولوژيكي در دسترس است . تنها در حدود 5% تا 10% Mg+2 سلولي در شكل يونيزه شده وجود دارد ، تغييرات در غلظت بافرهاي Mg+2تاثيرات مهم را بر روي غلظت Mg+2يونيزه شده آزاد خواهد داشت . از اين رو اطلاعات و دانش ما در مورد غلظت Mg+2آزاد و تنظيم ظرفيت بافر Mg+2سلولي براي دريافتن نقش فيزيولوژيكي لازم و ضروري است و اين كاتيون دو ارزشي مهم در فرايندهاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي مشاركت دارد و اخيرا تكنيك ها و روشهاي جديد و بديعي موجودات نظير الكترودهاي گزينشي منيزيم و نمك هاي فلورسانت حساس به منيزيم براي تعيين منيزيم يونيزه شده آزاد در بخشهاي درون سلولي و برون سلولي به كار مي روند .
-تنظيم Mg+2درون سلولي :
-همانطور كه ذكر شد تنها گراديان حداقل غلظت ميان Mg+2يونيزه درون و برون سلولي وجود دارد گرچه به علت پتانسيل منفي غشاء داخلي ، نيروي الكتروشيميايي در جهت درون سلولي براي منيزيم وجود دارد وقتي نفوذ ناپذيري غشاء براي Mg+2حداقل است نه تنها مسيرهاي نفوذي كوچك ايجاد ميشود . در بعضي از سلولا نظير سلولهاي بطني قلبي ، نفوذپذيري غشاء نسبت به منيزيم از طريق Mg+2اصلي خارج سلولي به نظر ميرسد افزايش يافته است . اينكه آيا Mg+2از غشاء از طريق جريان ويژه Mg+2عبور ميكند به نظر بعيد است تاثيرات بازدارنده كانال كلسيم در حركت منيزيم اينگونه است كه Mg+2از طريق كانالهاي سديم نفوذ ميكند Mg+2درون سلولي تحت كنترل سيستم انتقال فعال ثانويه و تبادلگر Mg+2- Na+ميباشد گر چه تاريخ گذاري هيچ گونه ناقل Mg+2در غشاء پلاسما توليد مثل و يا تصفيه نميكند ، شواهدي وجود دارد كه تبادلگر Mg+2- Na+ در تعدادي از انواع مختلف قابل استفاده است .
همينطور شواهدي براي كنترل هورموني Mg+2درون سلولي وجود دارد كاربرد هورمون در تغييرات كل Mg+2و Mg+2آزاد درون سلولي در هر دو جهت ميباشد . آن شامل تغيير مسير Mg+2در سراسر غشاء پلاسمايي ، Mg+2درون سلولي ميان ارگانهاي درون سلولي و سيتوسول خصوصا بافت هاي همبند ميتوكندري و ايندوپلاسميك است .
تحقيقات و مطالعات اخير اثبات كرده است كه تغيير جهت Mg+2ميان سيتوسول و ميتوكندري داراي اهميت كاربردي نظير Ca2+است . حذف Mg+2از ، تريكس ميتوكندريال ، ميزان ساكسينيكو دي هيدروژناگلوتاميك را تحريك مي كند . آن خاطر ميسازد كه ماتريكس Mg+2قادر است گذرگاههاي متابوليكي و تنفسي را تحريك كنترل داشته باشد . گر چه شناسايي نقش Mg در نيازهاي بيوژنيك ميتوكندريال مورد تحقيق و پرسش قرار گرفته است . تنظيم Mg+2درون سلولي در شكل 6.4 بطور مختصر مشخص شده است . در ميان سه بخش – فضاي خارج سلولي – ستوسول ، مخازن درون سلولي – غلظت Mg+2آزاد از طريق پيوند و نيروي جاذبه آن براي پروتئينهاي در ارتباط با Mg+2و chelatars از طريق ميزان تبادل Mg+2آزاد ميان بخشهاي مختلف تعيين و مشخص شده است .
Mg+2و تمرينات جهاني و ورزشي :
گر چه تنظيم Mg+2در طي ورزش موضوعي جالب توجه براي محققان ودانشمندان در طي سالها بوده است ، عقيده ونظريه ما هنوز به دو دليل كامل و تكميل نشده است . اكثر تحقيقات فقط متمركز بر غلظت منيزيم خارج سلولي است . گر چه اوايل بيان شده است كه منيزيم خارج سلولي تنها راس از يك توده يخ شناور است و نشاندهنده وضعيت منيزيم بدن نيست . دوم اينكه ،اكثراطلاعات موجود در مورد تنظيم Mg+2در طرح ورزش متاسفانه بر مبناي اندازه گيريهاي كلي منيزيم با استفاده از طيف نمايي جذب اتمي است . علاوه بر اين ، اين تحقيقات اغلب Mg+2را در بخشهاي سيگنال مشخص ميكند و قادر به ارزيابي و سنجش ميزان Mg+2يونيزه شده نيست . با اين وجود ، اطلاعات موجود بيان ميكند كه ورزبش برآيند تغيير در هوموستاز Mg+2است كه به نظر ميرسد بستگي به نوع ، مدت و شدت ورزش و تمرين دارد .
پس از ورزشهاي شديد و كوتاه مدت اكثر تحقيقات مشخص كردند كه افزايش Mg+2خارج سلولي كه در اثر كاهش در حجم پلاسما در نتيجه ورزش مي باشد . متاسفانه بسياري از تحقيقات براي تغيير حجم مناسب و صحيح نيستند . پارامتر ديگر ميتواند اسيدوزلاكتيك باشد . اينگونه ارائه شده است كه اسيدوز تحرك آزاد سازي Mg+2از بخش داخل سلولي باشد گر چه شواهد و دلايل واضح و معيني براي اين فرضيه ارائه نشده است . در اكثر تحقيقات انجام شده روي انسان ، هيچگونه تغييري در منيزيم گلبولهاي قرمز خود اندازه گيري شده پس از ورزشهاي شديد ديده نشده است نتايج به دست آمده از آزمايشات انجام گرفته در حيوانات در اين مورد متناقض است گر چه بايد پذيرفته شود كه انواع مختلف سلولها بايد مورد بررسي قرار گيرند . Navas و همكارانش (1997) گزارش دادند كه كاهش در ميزان Mg+2گلبولهاي قرمز در موش صحرايي پس از تست شنا ديده شده است . cardova (1992) افزايش ميزان Mg+2در بافت عضلاني و كبدي را بيان كرده است .
تغييرات در اثر ورزش در ميزان منيزيم يونيزه خارج سلولي تنها در يك مورد تحقيقاتي مورد بررسي و اندازه گيري قرار گرفته است . پس از ورزشهاي ايروبيك ( هوازي ) ، porta (1997) متوجه افزايش Mg+2يونيزه شد در صورتيكه در تحقيقات ما به كاهش ميزان Mg+2رسيديم . علاوه بر اين ، پس از تصحيح تغييرات حجم ، كاهش در Mg+2يونيزه خارج سلولي نيز بيان شده است به علاوه براي اولين بار ، ميزان Mg+2يونيزه درون سلولي سلولهاي خوني را پس از ورزش تعيين كرديم . همينطور افزايش ]Mg+2[ را در پلاكت هاي خوني و گلبولهاي قرمز خوني پس از تست پيشرفته ترين سمبل را اندازه گيري كرديم در حاليكه كل Mg+2ثابت بوده است . اين نظريه بافرهاي درون سلولي متغير براي Mg+2از طريق ليكاندهاي درون سلولي و يا آزاد سازي Mg+2از مخازن درون سلولي را ارائه ميدهد . در اطلاعات مصنوعي و آزمايشات اسيدسازي درون سلولي توسط اسيدولاكتيك ارائه شده است كه ميتواند دليلي براي افزايش Mg+2يونيزه باشد نتايج مشابهي در مورد ميزان Mg+2يونيزه در ماهيچه هاي اسكلتي در طي ورزش از طريق استفاده از طيف نگار مغناطيسي گزارش شده است .
پس از ورزشهاي طولاني مدت ، اكثر تحقيقات ، تحريك منيزيم را گزارش دادند . به نظر ميرسد كه بر خلاف اينكه ميزان Mg+2در عرق كاهش مييابد، دفع Mg+2كليوي كاهش مييابد و يا تركيب دو مورد براي اين كاهش در Mg+2پلاسما در نظر گر فته ميشود . درحقيقت در طي ورزشهاي متوسط و سبك Nishimuta (1997) بيان كرد ، كاهش جزئي در دفع Mg+2در افراد وجود دارد بعضي از نويسندگان اظهار دارند كه انتقال Mg+2بخشهاي سلولي درطي ورزشهاي طولاني مدت اتفاق ميافتد زيرا آنها افزايش در Mg+2درون سلولي همراه با افزايش Mg+2در ميزان پلاسما را اندازه گيري كرده اند . اين مورد ميتواند به علت تغييرات هورموني در اثر ورزش باشد . محرك آدرنالين B نيز باعث كاهش Mg+2در پلاسما در افراد غير فعال ميشود . بر عكس در ديگر تحقيقات مشخص نشده است كه هيچگونه تغييري در ميزان Mg+2سلولي و يا حتي كاهش وجود دارد . در اطلاعات آزمايشگاهي و مصنوعي آشكار شده است كه تحريكات هورموني منجر به Mg+2و تجمع Mg+2در سلولهاي در ارتباط با هورمون و سلولها ميشود . تحريك با ايزوژروتونون ، ايپنوين و يا نوروپنيفريل در نتيجه خروج Mg+2از سلولهاي قلبي و كبدي است . بر عكس ، وازوپرسين و آنتي گويستين II باعث تجمع Mg+2در هپاتوسيت ها ، سلولهاي مخاطي كليوي و سلولهاي ماهيچه اي نرم ميشود . از اينرو در هنگام ورزش انتقال و تغيير Mg+2اغفال كنند .است .
مطالعات و تحقيات طولاني بيان ميكنند كه آموزشها و ورزشهاي شديد ، تقليل Mg+2را باعث ميشود كه ورزشكاران مستعد آماده براي از دست دادن Mg+2هستند Dolev در سال 2-1991 بيان كرد Mg+2در سلول تك هسته اي پس از 12 هفته تمرينات فيزيكي فعال و شديد سربازي كاهش مييابد . نتايج مشابهي در تحقيقاتي انجام گرفته د رمورد حيوانات صورت گرفته است . اخيرا روش جديدي تست بارگيري Mg+2براي ارزيابي شرايط Mg+2ورزشكاران استفاده مي شود . اين روش بايد در اندازه گيري معمولي ميزان Mg+2در گلبولهاي قرمز خون و يا گلبولهاي سفيد مقدم باشد . مقايسه ميان موارد آموزش ديده تمرينات استقامتي و تحت كنترل افزايش Mg+2و حفظ مقدار آن درگروههاي ورزشي را آشكار مي سازد كه نشان دهنده شرايط كاهش و كمبود Mg+2است در ممان زمان اندازه گيري ميزان Mg+2پلاسما و گلبولهاي قرمز خون تفاوتي را نشان نداده است و بر عدم صحت اين اندازه گيريها را در انعكاس شرايط شرايط ووضعيت Mg+2تاكيد دارد .
امروز مقاله ای را که برای شما تهیه نموده ام ، در پاسخ به سوال دوست عزیزم جناب مهندس فرجی میباشد. و اما سوال به شرح زیر است:
چرا فولاد زنگ نزن(stainless steel) نوع 316 ،زنگ می زند؟
در جواب به این سوال ابتدا به معرفی این نوع فولاد می پردازیم.
فولادهای زنگ نزن (S.S) طبق دسته بندی موسسه آهن و فولاد امریکا (AISI) به دو گروه سری 300-200 و سری 400 طبقه بندی می شوند که هر سری شامل چندین فولاد با رفتارهای مختلف می باشد.
فولادهای زنگ نزن سری 300-200 آستنیتی (Austenitic) می باشند که بسیار چقرمه (tough) و نرم (ductile) بوده و نیازی به عملیات حرارتی ندارند در نتیجه این فولادها برای جوشکاری مناسب اند و تحت شرایط عادی اتمسفری نیازی به آنیله شدن ندارند.
این فولادها در برابر خوردگی مقاومند و معمولا غیر مغناطیسی هستند و فقط از طریق کار سرد (cold work) سخت میشوند.
محدوده کربن در این فولادها 0.08 تا 0.25 درصد، میزان کروم 16 تا 26 درصد و میزان نیکل 6 تا 22 درصد است.
آنچه که در نوع 316 باعث تمایز آن نسبت به انواع دیگر فولاد S.S همچون 304 شده وجود میزان حداکثر 3 درصد مولیبدنیوم در آن می باشد.مولیبدنیوم مقاومت خوردگی این آلیاژ کروم-نیکل را در برابر تخریب اکثر مواد و حلالهای شیمیایی صنعتی بالا برده و همچنین در برابر خوردگی حفره ای (pitting) حاصل از کلرایدها مقاومت میکند.به همین خاطر نوع 316 مهمترین فولادی است که در محیطهای دریایی استفاده میگردد.
Type Analysisof Stainless Type 316:
1.00% max.
Silicon
0.08% max.
Carbon
16.00-18.00%
Chromium
2.00% max.
Manganese
10.00-14.00%
Nickel
0.045% max.
Phosphorus
2.00-3.00%
Molybdenum
0.030% max.
Sulfur
دو عامل مهم در خوردگی این نوع فولادها یکی حساس شدن (sensitization) و عامل دیگر که باعث زنگ زدن جوشهای آن می شود اکسید زدایی نکردن آن می باشد.حال هر کدام بطور مختصر توضیح داده می شود.
حساس سازی یا حساس شدن (sensitization):
رسوب (ته نشین شدن) کرباید در مرز دانه ها ،هنگامی که فولادهای زنگ نزن آستنیتی در یک بازه زمانی در محدوده دمای بین 425 تا 870 درجه سانتیگراد(800 تا 1600 درجه فارنهایت) حرارت داده می شوند(بخصوص در جوشکاری) را حساس شدن می گویند.
مدت زمانی که فولاد در این دما قرار میگیرد مقدار کرباید رسوب شده را تعیین میکند.وقتی کرومیوم کرباید در مرز دانه ای رسوب میکند نواحی کناری فورا از کروم تهی میشود.در صورتیکه این ته نشینی و تهی سازی نسبتا پیوسته باشد ،فولاد را نسبت به خوردگی بین دانه ای (intergranular corrosion) مستعد می سازد.همچنین حساس شدن مقاومت فولاد را در برابر انواع دیگر خوردگی همچون خوردگی حفره ای (pitting) ،خوردگی شکافی (crevice corrosion) و ترک خوردگی تنشی(SCC) کاهش میدهد.
روش جلوگیری از sensitization
با استفاده از منحنی های حساس سازی دما-زمان میتوان از حساس شدن جلوگیری نمود و تاثیر میزان کربن را روی این پدیده مشاهده نمود.در شکل پايين نمونه ای از اين منحنی ها را برای فولاد ۳۰۴ را مشاهده می تماييد.
روش دیگر جلوگیری از حساس شدن استفاده از فولادهای پایدار( stabilized steels) همچون 321 و 347 میباشد.اینگونه فولادهای زنگ نزن محتوی تیتانیوم (titanium) و یا نیوبیوم(niobium) بوده که میل به ترکیب با کربن دارند و به آسانی کرباید تشکیل میدهند،این موضوع باعث میشود حتی وقتی در طولانی مدت در معرض دمای sensitization قرار بگیرد کروم در حلال باقی بماند .
تنها راه حل اصلاح فولادهای زنگ نزن حساس شده، آنیله کردن آن می باشد.
در جلسه بعد اسید شویی(pickling) و غیر فعال سازی (passivation) فولادها شرح داده خواهد شد.
در جوشکاری فولادهای پر کربن یا آلیاژی همیشه خطری وجود دارد که فلز جوش نشسته (weld deposit) و ناحیه متاثر از جوش (heat-affected zone) فلز سخت و شکننده ای بنام مارتنزیت(martensite) تشکیل دهند. در اینصورت فلز نرمی (ductility) خود را از دست داده و امکان ترک خوردن هنگام سرد شدن دارد. با استفاده از پیش گرمی و پس گرمی ،می توان میزان مارتنزیت جوش را در حداقل نگهداشت.
پیش گرمی و پس گرمی را در کوره یا با استفاده از مشعل گازی ایجاد نمود.
پیش گرمی. پیش گرمی دمای فلز مجاور جوش را بالا برده و در نتیجه اختلاف دمای بین جوش و فلز مجاور آنرا تا حد امکان پایین نگه میدارد. فولادهای کم کربن به ندرت نیاز به پیش گرمی دارند.از آنجایی که سختی پذیری فولاد نسبت مستقیم با میزان کربن و عناصر آلیاژی دارد ،دماهای پیش گرمی مختلف خواهد بود.
محاسبه دمای پیش گرمی:
برای فولادهای با ترکیب مشخص،دمای پیش گرمی را می توان بر اساس معادل کربن(CE) طبق معادله تجربی زیر محاسبه نمود:
طبق جدول زیر میتوان دمای پیش گرمی را با محاسبه CE از فرمول بالا بدست آورد:
کربن معادل(%)
دمای پیش گرمی
تا 0.45
پیش گرمی اختیاری میباشد
0.45 تا 0.60
200 تا 400 درجه فارنهایت
بالای 0.60
400 تا 700 درجهفارنهایت
پس گرمی. هدف از پس گرمی مشابه پیش گرمی می باشد.در حقیقت پس گرمی همراه با پیش گرمی استفاده میشود.بوسیله حرارت دادن قطعه جوش خورده همینکه جوش تکمیل شد ،دمای قطعه کار را می توان در حد بالایی نگه داشت تا جوش به آرامی سرد شود.همچون پیش گرمی هرگونه عملیات پس گرمی ناحیه جوش خورده را نرم تر نگه میدارد.
دماهای پس گرمی و مدت زمان آن به نوع و ضخامت فولاد بستگی دارد.دما از 600 درجه فارنهایت برای فولاد نوع 10XX تا 1200 درجه فارنهایت برای فولادهای 43XX می تواند تغییر کند،این در حالی است که زمان مورد نیاز جهت پس گرمی از 5 دقیقه تا چندین ساعت متغیر می باشد.
عناصر مختلف در فولاد چه تاثيری در خواص جوشکاری آن ايجاد ميکنند؟
تاثیر عناصر در فولاد
عناصر مختلف که بطور متداول در فلزات یافت میشوند تاثیر مشخصی روی قابلیت جوشکاری آنها دارند. بعضی از این عناصر مهم و اثرات حاصل از آنها بر جوشکاری فولاد عبارتند از:
1- کربن (Carbon) از آنجایی که میزان سختی پذیری (hardenability) در فولاد را معین میکند مهمترین عنصر موجود در فولاد است. هرچه میزان کربن بیشتر باشد فولاد سخت تر میشود.اگر فولاد کربنی (بالای 0.30 درصد) جوشکاری شود و ناگهان سرد شود یک ناحیه ترد و شکننده (brittle) در کنار جوش ایجاد میگردد. بعلاوه اگر کربن اضافی از مخلوط گازهای جوشکاری بدست آید، جوش بوجود آمده آنقدر سخت میشود که به آسانی ترک میخورد.
بطور کلی بهترین جوش هنگامی ایجاد میشود که میزان کربن موجود در فولاد تا جای ممکن کمترین حد خود باشد.
2- منگنز (Manganese) در فولاد باعث افزایش سختی پذیری و استحکام کششی (tensile strength) میشود. به هر حال اگر مقدار منگنز بالای 0.60 درصد باشد و بخصوص اگر با درجه بالایی از کربن ترکیب شود، قابلیت جوشکاری قطعا کم خواهد شد.در این شرایط معمولا ترک افزون ایجاد خواهد شد. اگر میزان منگنز خیلی کم باشد تخلخل داخلی (internal porosity) و ترک ممکن است گسترش یابد.
بهترین نتیجه جوشکاری وقتی بدست می آید که فولاد محتوی 0.40 تا 0.60 درصد منگنز باشد.
3- سیلیکون (Silicon) برای بهبود کیفیت و استحکام کششی در فولاد بکار می آید.میزان بالای سیلیکون بخصوص همراه با کربن بالا منتج به ترک می شود.
4- گوگرد (Sulfur) اغلب برای بهبود خواص ماشین کاری(machining) فولاد به آن اضافه میگردد. به هر حال مقدار آن در انواع دیگر فولاد پایین نگه داشته میشود (0.035 درصد و حداکثر 0.05 درصد) زیرا که درصد بالای گوگرد احتمال ترک را افزایش میدهد. فولادهای ماشینی پر گوگرد بطور معمول با الکترود کم هیدروژن بدون هیچ دشواری جوشکاری می شوند.
5- فسفر (Phosphorus) به عنوان ناخالصی در فولاد در نظر گرفته می شود در نتیجه مقدار آن تا حد امکان پایین نگهداشته میشود .میزان فسفر بالای 0.04 درصد باعث میشود که جوش شکننده (brittle) شود.
6- عناصر دیگر (نیکل،کروم،وانادیم و غیره) تاثیرهای مختلفی بر قابلیت جوشکاری فلزات دارند.جوشکاری این آلیاژها باید با احتیاط خاصی انجام گیرد و معمولا برای جلوگیری از ایجاد نواحی سخت و شکننده در جوش پیش گرمی(preheat) و پس گرمی(postheat) مورد نیاز میباشد.
فرهنگ جامع تستهای غير مخرب (Nondestructive Testing Encyclopedia) سايت NDT.NET يا ژورنال الکترونيکی تستهای غير مخرب،در برگيرنده اطلاعات مفيدی در زمينه فوق ميباشد.توضيح اينکه يک بازرس فنی برایشناسايی عيوب و نواقص موجود در قطعات فلزی نياز به يک سری آزمونها و ابزار دارد که با استفاده از آنها بدون آسيب رساندن و تخريب کردن فلز پی به آن عيوب برد.از جمله اين تستها آزمون راديوگرافی،ماده نافذ،آلتراسونيک،ذرات مغناطيسیميباشد که در اين سايت مقالات جذابی در مورد آنها وجود دارد.
4-2-3 مونتاژ اتصالات. براي يك جوش،بحراني ترين قسمت ماده پايه،ناحيه اي است كه براي پذيرش فلز جوشكاري به شكل اتصال،آماده سازي مي شود.اهميت مونتاژ اتصالات قبل از جوشكاري را نمي توان به اندازه كافي تاكيد كرد.بنابراين آزمون چشمي مونتاژ اتصالات از تقدم بالايي برخوردار است. مواردي كه قبل از جوشكاري بايد در نظر گرفته شود شامل زير است:
1.زاوية شيار (Groove angle)
2.دهانه ريشه (Root opening)
3.ترازبندي اتصال (Joint alignment)
4.پشت بند (Backing)
5.الكترودهاي مصرفي (Consumable insert)
6.تميز بودن اتصال (Joint cleanliness)
7.خال جوش ها (Tack welds)
8.پيش گرم كردن (Preheat)
هر كدام از اين فاكتورها رفتار مستقيم روي كيفيت جوش بوجود آمده،دارند.اگر مونتاژ ضعيف باشد،كيفيت جوش احتمالا زير حد استاندارد خواهد بود.دقت زياد در طول اسمبل كردن يا سوار كردن اتصال مي تواند تاثير زيادي در بهبود جوشكاري داشته باشد.اغلب آزمايش اتصال قبل از جوشكاري عیوبی را که در استاندارد محدود شده اند را آشكار مي سازد،البته اين اشکالات ،محلهايي مي باشند كه در طول مراحل بعدي بدقت مي توان آنها را بررسي كرد.براي مثال،اگر اتصالي از نوع T (T-joint) براي جوشهاي گوشه اي(Fillet welds)، شكاف وسيعي از ريشه نشان دهد،اندازه جوش گوشه اي مورد نياز بايد به نسبت مقدار شكاف ريشه افزوده شود. بنابراين اگر بازرس بداند چنين وضعيتي وجود دارد،مطابق به آن ،نقشه يا اتصال جوش بايد علامت گذاري شود، و آخرين تعيين اندازه جوش به درستي شرح داده شود.
در اين قسمت سايت فولاد (Steel)،به شما معرفی ميگردد که متعلق به موسسه آهن و فولاد امريکا (AISI) ميباشد که حاوی مطالب بسيار مفيد در زمينه ساخت فولاد است.بخشهای مختلفی از جمله بخش آموزشی ،واژه نامه تخصصی فولاد وآموزش توليد فولاد بصورت انيميشن(فلش) در سايت مربوطهموجود ميباشد.لينکهای زير را ببينيد:
قابلیت جوشکاری فلز به پاسخ این سوال بر میگردد که آیا فلز را میتوان به راحتی جوش داد و چقدر بهتر اتصال را میتوان بوجود آورد تا کیفیتی قابل مقایسه با فلز مبنا داشته باشد.
آسانی جوشکاری فلزات بستگی به موارد زیر دارد:
1.نقطه ذوب. فلزاتی همچون آلومینیوم که نقطه ذوب پایینی دارند بکرات کنترل آنها در جوشکاری بخصوص برای جلوگیری از سوختگی میانی (Burning Through) مشکل تر میباشند.
2.هدایت گرمایی. فلزاتی که شدت انتقال حرارت در آنها بالاست، رساندنشان به درجه حرارت ذوب مشکل میباشد. از آنجایی که حرارت از ناحیه جوش به نواحی کناره جوش به سرعت خارج میشود ، جوش غالبا سریع سرد میگردد.
3.انبساط حرارتی. سرد شدن سریع حاصل از حرارت بالای جوشکاری معمولا باعث تاب برداشتگی (warpage) و تنشهای اضافی میشود.
4.مقاومت الکتریکی. فلزاتی که هدایت الکتریکی کمی دارند ممکن است باعث بیش از حد گرم شدن الکترود شوند.
5.شرایط سطح. سطوح فلزات جهت جوشکاری باید عاری از هرگونه گرد وخاک، رنگ، روغن ، غبار ،چرک،اکسید و ... باشد.در غیر اینصورت از ذوب مناسب جلوگیری شده و تخلخل گسترش می یابد.
معرفی چدن(CastIron) چدن يکی از اقسام فلزی است که در صنعت کاربرد دارد و هميشه به شکل ريخته گری شده مورد استفاده قرار ميگيرد. از آنجايی که چدن شکننده است نمی توان آنرا نورد کرد يا کشيد و يا آهنگری نمود. در واقع چدن آهن آلياژ داده شده با کربن است.وجود ۵/۲ درصد کربن،۱ تا ۳ درصد سيليسيوم و مقادير قابل توجهی گوگرد و فسفر از مشخصه های کلی چدن است.برای بهبود خواص مکانيکی و مقاومت به خوردگی چدن را با عناصری نظير کرم و مس و موليبدن و نيکل آلياژ دار ميکنند.اين گونه چدن ها را چدن آلياژی می نامند.
بطور کلی چهار نوع چدن وجود دارد: خاکستری،سفید، چکش خوار (Malleable) و با گرافیت کروی (Nodullar).
جوش پذیری چدن ها :
در مقایسه با فولاد کربنی،چدنها دارای قابلیت کم و محدود جوش پذیری هستند. در میان چهار نوع چدن فوق الذکر، چدن با گرافیت کروی بهترین جوش پذیری را داراست و بعد از آن چدن چکش خوار قرار دارد. جوشکاری چدن خاکستری به مهارت و توجه ویژه نیاز دارد و چدن سفید را به دشواری بسیار زیاد میتوان جوشکاری نمود.
با این ملاحظات دامنه جوشکاری چدنها بسیار محدود میشود و صرفا به تعمیر و اصلاح قطعات ریخته شده و بازسازی قطعات فرسوده و شکسته شده در کار منحصر میگردد.
دلایل جوش پذیری محدود چدنها:
-بعلت زیادی کربن در فلز مبنا، سیکل جوشکاری باعث ایجاد کاربیدهایی در منطقه بلافصل فلز جوش و تشکیل فاز مارتنزیت پر کربن در بقیه منطقه حرارت پذیرفته فلز مبنا میگردد. هر دوی این ریز ساختارها شکننده بوده و باعث ایجاد ترک در حین جوشکاری و یا بعد از آن میشود.این مطلب در مورد تمامی انواع چدنها مصداق دارد.
-بعلت ضعف نرمی (Ductility) چدن قابلیت تغییر شکل پلاستیکی را ندارد و از این رو نمی تواند تنشهای حرارتی ایجاد شده جوشکاری را تحمل نماید. هر چه نرمی (Ductility) چدن بهبود یافته باشد احتمال ترک خوردن آن کاهش می یابد. لذا چدن چکش خوار و چدن با گرافیت کروی کمتر از چدن خاکستری ترک خواهند خورد.
الکترودهای جوشکاری چدن ها
در روش جوشکاری با قوس الکتریکی دستی چندین نوع الکترود برای این منظور وجود دارد.این الکترودها دارای مفتولهایی از جنس فولاد نرم یا نیکل خالص یا مونل یا فرو نیکل،یا قلع برنز و یا آلومینیوم برنز با روکشهای خاص خود میباشد.
الکترود با مفتول فولاد نرم دارای روکش از نوع قلیائی کم هیدروژن است.در موقع جوشکاری چدن با این نوع الکترود فلز جوش بعلت جذب کربن از فلز مبنای چدنی سخت میشود و قابلیت ماشین کاری خود را از دست می دهد و ممکن است تحت تنش تمایل به ترکیدن داشته باشد. بمنظور اجتناب از ترک خوردن لازمست که جوشکاری با انرژی حرارتی کمی صورت گیرد تا از رقیق شدن فلز جوش با فلز مبنا کاسته شود.علاوه بر این پیش گرمایش مناسب و سرد کردن بطئی و تدریجی قطعه کار باعث کاهش سختی و تردی فلز جوش میگردد.
در مورد الکترودهای ویژه جوشکاری چدن که با مفتول نیکلی و یا آلیاژهای نیکلی ساخته میشود،فلز جوش حاصل از این نوع از الکترودها قابلیت جذب کربن را تا ورای حد حلالیت دارا میباشند.در حین انجماد،فلز جوش کربن اضافی را بصورت گرافیت پس می زند و بدین طریق افزایش حجمی ایجاد شده باعث کاهش تنشهای باقیمانده در فلز جوش و منطقه حرارت پذیرفته HAZ میگردد.با این مکانیزم علت مزیت جوشکاری چدن با الکترودهایی با مفتول نیکلی بوضوح بیان میشود.
فلز جوش الکترود با مفتول نیکل نرمتر از فلز جوش الکترود با مفتول فرو نیکل است ولی فلز جوش اخیر مستحکم تر است و خاصیت ازدیاد طول بیشتر و تحمل بیشتری نسبت به فسفر اضافی موجود در چدن را داراست و نسبت به گرم ترکیدن مقاوم تر است.
برای ایجاد جوش اتصالی مابین چدن با فولاد نرم یا با فولاد ضد زنگ یا با آلیاژهای نیکلی،الکترود با مفتول فرونیکل را باید توصیه
نفت خامحاصل از چاه دارای مواد نا خواسته از قبیل آب و جامداتی مانندشن،قیرو گازهایمتانواتانمیباشد. برای جداسازی اینگونه عوامل ، آنرا وارد مخازنی میکنند تاجامدات موجود در آن تهنشین شده و گازهای آن خارج شود. سپس واردجداسازسانتریفوژیشده که نقش آن جدا کردن تتمهآب،گازو جامدات معلقدر آن میباشد. برای حذف نمکهای معدنی ، نفت را با آب ولرم میشویند. آنگاه قسمتیاز نفت توسط لوله بهپالایشگاهفرستاده شده و قسمتی جهت صدور به بنادر تلمبه میشود.
تقطیر
برای تفکیک برشهای متشکله نفت خام ، عملیات فیزیکی و شیمیایی چندیبر روی آن بعمل میآورند تا فرآوردههای مورد نیاز جامعه امروزی را تولید نمایند. از مهمترین آنهاتقطیر جزء به جزءنفت است که دربرجتقطیرصورت میگیرد. تقطیر جزء به جزء عبارت است از یک سریتبخیروتبریدکه در سینیهای یک برج استوانهایصورت میگیرد. مایعات خالص درفشارمحیط ، در دماییبه جوش میآیند که در آن دما ،فشاربخارآن برابر فشار محیط گردد. مایعات مخلوط در حدود دمایی که حاصل جمعفشارهای جزئی عوامل تشکیل دهنده آنها برابر فشار محیط گردد به جوشمیآید.
درنقطه جوش، فازهای بخار و مایع در حال تعادلمیباشند. چنانچه فشار ، کاهش یابد، تبخیر صورت میگیرد و در حالت معکوس ،تبریداتفاق میافتد. از فشار بخار برایمحاسبه ترکیب گازهای مخلوط در حالت تعادل استفاده میشود. وقتی که اجزا تشکیل دهندهیک محلول در برج تقطیر بطور دائم جدا میشوند بخارهایی که به سمت بالا حرکتمیکنند، با ترکیبات فرارتر مایع برگشت کننده که به سمت پایین سرازیر است برخوردکرده و غلیظتر میشوند.
انواع تقطیر
·تقطیر در فشار محیط:در این روش ،فرآیندتقطیردر فشارمحیط صورت میگیرد.
·تقطیر با بخار آب:وقتی که تقطیر درمجاورت بخار ماده مخلوط نشدنی صورت میگیرد، فشار بخار یکی تحت تاثیر دیگری قرارنگرفته و مخلوط در دمایی که مجموع فشارهای جزئی آنها برابر فشار محیط گردد تقطیرمیشود.
·تقطیر در خلا:در این روش ، فرآیندتقطیر در خلاء (در فشار 40 میلیمتر جیوه) صورت میگیرد.
·تقطیر در خلاء و بخار:این روش باانتقال گرما توسط بخار آب و با استفاده همزمان از پمپ خلاء جهت کاهش فشار کلی صورتمیگیرد. بطور کلی این روش دارای اشکالاتی بوده و از آن زیاد استفادهنمیشود.
·تقطیر در فشار:این روش برعکس تقطیردر خلاء بوده و باعث میشود که فرایند تقطیر ، در دمای بیشتری نسبت به آن در فشارمحیط صورت گیرد و دمای بالاتر باعث گسسته شدن مولکولهای نفت گردیده و ترکیب آنها راتغییر میدهد.
·روشهای جدید تقطیر:این روشها شاملیک یا دو مرحله تقطیر در فشار محیط بوده که توسط تقطیر با بخار همراه میشود.
آنالیز نفت خام
دید کلی
ترکیبعنصریمخلوط کل نفتهایخام ، تغییر چندانی نمیکند، ولی تفاوتهای کوچک در ترکیب نفتها میتواند اثراتعمدهای بر خواص فیزیکی و فرآیند لازم جهت تولید فراوردههای قابل فروش ، اعمالکند. نفت خام،اساسا مخلوطی ازهیدروکربنهااست و حتی عناصر غیر هیدروکربنی آن نیز معمولا بصورتمولکولهایپیچیده ای هستند که خاصیت هیدروکربنیشان غلبه دارد، ولی نفت خام در عین حال حاویمقادیر اندکیاکسیژن،گوگرد،نیتروژن،وانادیم،نیکلوکروماست.
موادسازنده نفت از نظر نوع هیدروکربور و همچنین از نظر ترکیبات هترواتمدار بستگی بهمحل و شرایط تشکیل آن دارد. بنابراین مقدار درصد مواد سازنده نفت خام در یکژیزمان (منبع نفت) نسبت به ژیزمان دیگر تغییرمیکند.
ترکیب عنصری نفت خام
ترکیب عنصری نفت خام معمولا در گستره زیر قرارمیگیرد:
عنصر
درصد وزنی
کربن
87-84
هیدروژن
14-11
گوگرد
5-0
اکسیژن
3-0
نیتروژن
5/1-0
مواد سازنده نفت
بطور کلی مواد سازنده نفت عبارتند از: هیدروکربنها ،ترکیبات اکسیژنه - سولفوره - ازته ، مواد معدنی.
هیدروکربنها
چون تعداد هیدروکربنهای موجود در نفت نامحدود و جداکردن آنهابطور کامل خیلی مشکل می باشد، لذا آنها را در سه گروه کلی طبقهبندی مینمایند کهعبارتند از: پارافینها ، نفتنها و آروماتیکها. علاوه بر این گروه چهارمی نیز وجوددارد، یعنی همان اولفینهایی که در نتیجه فرایند هیدروژنزدایی از پارافینها ونفتنها تشکیل میشوند.
پارافین ها (آلکان):مشخصه هیدروکربنهای پارافینی ، اتصال اتمهایکربنبه وسیله پیوندهایساده است. سایرپیوندهانیز با اتمهای هیدروژن ، سیر شدهاند. فرمول عمومی پارافینها ،CnH2n+2است. سادهترینپارافین، متان (CH4) است که سری همرده متعاقب آن عبارتند از: اتان ، پروپان ، n-بوتان ، i- بوتان ، n- پنتان و نئوپنتان و غیره.
در صورتیکه تعداد اتمهایکربن در مولکول بیش از 3 باشد، ممکن است چند هیدروکربن حاوی تعداد مساوی اتمهایکربن و هیدروژن با ساختارهای متفاوت وجود داشته باشد. علت این امر آن است که کربنزنجیرهای تک شاخهای علاوه بر زنجیر است، تشکیل داده وایزومرهاییبوجود میآورد که خواصشان بطور محسوس با یکدیگر تفاوت دارند. بطور مثال ، عدد اکتانموتور ، در مورد n-اکتان مساوی 17 و در مورد ایزواکتان (2 و 2 و 4- تری متیل پنتان) مساوی 100 است.
اولفینها (آلکنها):اولفینها بطور طبیعی در نفتهای خام وجود ندارند،بلکه در خلال فراورش نفت تشکیل میشوند. فرمول عمومی آنهاCnH2nاست. معمولا وجود اولفینها در فراورده نهایی ،نامطلوب است، زیرا فعالیت پیوندهای دوگانه باعث میشود که ترکیبات اولفیندارآسانتر اکسیده و بسپارش شوند. در برشهای گستره جوش بنزین ، وجود برخی اولفینهامطلوب است، زیرا اولفینها دارای اعداد اکتان پژوهشی بالاتری ، در مقایسه باترکیبات پارافینی با تعداد اتمهای کربن یکسان ، میباشند.
سادهترین اولفین، اتیلن میباشد که برای همرده آن عبارتند از: پروپن ، بوتن ، پنتن و غیره در خلالفراورش نفت ، بعضی دیالفینها (هیدروکربنهایی که دو پیوند دوگانه دارند) مانندبوتادیان ، نیز تشکیل میشوند.
نفتنها (سیکلو آلکانها):هیدروکربنهای سیکلو پارافینیای که تمامپیوندهای آزاد اتمهای کربنشان با هیدروژن ، سیر شدهاند نفتنها نامیده میشوند. درنفت خام،انواع بسیاری از نفتنها وجود دارد، ولی بجز در مورد ترکیبهای دارای جرم مولکولیاندک ، نظیر سیکلوپنتان و سیکلو هگزان ، معمولا بصورت ترکیبهای جداگانه تفکیکنمیشوند. طبقهبندی آنها با توجه به گستره نقاط جوش صورت میگیرد و خواص آنها بکمکعوامل همبستگی نظیر عاملKwیاCIتعیینمیشود.
برخی از نفتنهای موجود در نفت خام عبارتند از: متیل سیلکوپنتان ، 1و2 – دیمتیل سیکلو پنتان ، متیل سیکلوهگزان ، 1 و2- دی متیل سیکلو هگزان ،دکاهیدرونفتالین و غیره.
آروماتیکها:گروه هیدروکربنهای آروماتیکی ، از نظر شیمیایی و فیزیکی ،تفاوت بسیاری با پارافینها و نفتنها دارند. هیدروکربنهای آروماتیکی ، شامل یکحلقهبنزنیسیر نشده ولیبسیار پایدار میباشند و اغلب مانند یک ترکیب سیر شده عمل میکنند. برخیهیدروکربنهای آروماتیکی موجود در نفت خام عبارتند از: بنزن ، تولوئن ارتو- زایلن ،متا- زایلن ، پارا- زایلن ، نفتالین ، کومن و غیره.
هیدروکربنهای حلقوی ، چهنفتنی و چه آروماتیکی ، میتوانند بجای بعضی از هیدروکربنهای متصل به حلقه ،زنجیرههای جانبی پارافینی بپذیرند و تشکیل ساختار مختلط بدهند. این انواع مختلط ،بسیاری از مشخصات شیمیایی و فیزیکی ترکیبهای مولد خود (هر دو) را دارا هسستند.
ترکیبات اکسیژنه
مقدار درصد اکسیژن در نفتها از 3 درصد تجاوز نمینماید واغلب در ساختمان مولکولهای سنگین به حالت ترکیب یافت میشود. ترکیبات اکسیژنه موجوددر نفت شامل اسیدها و فنلها میباشد. فنلها بمقدار کم در روغنهای کالیفرنیا ورومانی وجود دارد. اسیدهای موجود در نفت بیشتر بصورت مشتقات سیکلو آلکانها یا نفتنیاست.
ضمنا اسیدهای غیر حلقوی نیز بصورت اتر سل وجود دارد که در حین عملتصفیه در فراکسیون مربوط به پارافینها جمع آوری میگردد.
ترکیبات سولفوره
اغلب نفتها شامل گوگرد آزاد بصورت محلول هستند که در اثرتبخیر کریستالیزه میگردد. گوگرد ممکن است بصورت هیدروژن سولفوره - تیوفرمرکاپتان - تیواتر - دیسولفور و سولفور کربن و سولفور کربنیل وجود داشته باشد. مقدار گوگرد درنفت بستگی به منطقه ای دارد که در آنجا نفت تشکیل گردیده است. بعنوان مثال مقدار آندر مواد خام نفتی کویت 5/2 درصد و در نفت منطقه آقاجاری ایران 36/1 درصدمیباشد.
در اینجا یادآوری میشویم که خاصیتخورندگینفت شرق و بوی نامطبوع آن بعلت وجود این ترکیبات میباشد.
ترکیبات ازته
روغنهای معدنی میتوانند تا 5/1 درصد ازت بصورت ترکیبهایآلیدارا باشند. این ترکیبات از نظر عامل ازت به دو دسته تقسیم میگردند:
ازت در حلقه بصورتN-H= (یعنی متصل به سه اتم) است و میتوان ترکیباتیاز قبیل پیرول ، اندول و کاربازول را نام برد.
ازت در حلقه بصورت N (یعنی متصل به دو اتم) شرکت نموده ، شامل اجسامی از قبیلپیریدین ، کینولئین و ایزوکینولئین میگردد. خاصیت قلیایی این ترکیبات بیشتر ازترکیبات دسته اول میباشند. اغلب روغنهای معدنی شامل نمکهای آمونیوم اسیدهای نفتنیاست که بسادگی تجزیه میگردد.
مشتقات فلزی
هرگاه مواد باقیمانده ازتقطیرنفت رابسوزانند، مانندزغالاز خود خاکستر باقی میگذارد که شامل برخی از ترکیباتفلزیاست. اینترکیبات بیشتر مربوط به عناصری از قبیلسیلیس - آهن - آلومینیوم - کلسیم - منیزیم - نیکلوسدیممیگردد. ضمناوانادیمدر خاکستر برخی از نفتها بدست آمده است و وانادیم را معمولا از نفت استخراج نموده، درصنایع فولادسازیمورد استفاده قرار میدهند. مقدار این فلز در حدود 400PPM یعنی 400 گرم به ازای یکتن میباشد.
در اوايل سدهي نوزدهم ميلادي، شباهت شيميايي و فيزيكي عناصر توجه شميدانها را به خود جلب كرد.در سالهاي 1817 و 1829 يوهان دوبراينر مقاله هايي منتشر كرد و در آنها خواص مجموعههاي سهتايي از فلزات را مورد بررسي قرار داد(Ca, Sr, Ba; Li, Na, K; Cl, Br, I; S, Se, Te) . عناصر هر مجموعه داراي شباهتهايي هستند و وزن اتمي عنصر دوم در هر مجموعه تقريبا ميانگين اوزان اتمي دو عنصر ديگر است. در سالهاي بعد بسياري از شيميدانها براي طبقهبندي عناصر به صورت گروهها، بر مبناي شباهت خواص آنها تلاش كردند.طي سالهاي 1863و 1866، جان نيوزلند «قانون اكتاو»هاي خود را پيشنهاد كرد. نيوزلند تاكيد كرد كه وقتي عناصر را بر حسب افزايش وزن اتميشان فهرست ميكند، عنصر هشتم به عنصر اول شباهت دارد،عنصر نهم به عنصر دوم، و همينطور نيوزلند، اين رابطه را با اكتاهاي موسيقي مقايسه كرد. متاسفانه، رابطه واقعي پيچيدهتر از آن است كه نيوزلند تصور ميكرد. زماني كه او قانون قانون اكتاوهاي خود را پيشنهاد كرد، كار او تا حدودي ساختگي به نظر ميرسيد و ساير شيميدانها اعتنايي به آن نكردند.اما، سالها بعد به خاطر اين كار، نشان ديوي به وسيلهي انجمن پادشاهي به نيوزلند داده شد.
دوران جديد طبقهبندي عناصر از كارهاي يوليوس موتار ماير(1896) و به ويژه ديمتري مندليف(1869) ريشه گرفت. مندليف قانون تناوبي را مطرح كرد كه ميگفت: وقتي عناصر را به ترتيب افزايش وزن اتميشان مطالعه ميكنيم، شباهتهايي در خواص آنها به صورت تناوبي،مشاهده ميشود. درجدول مندليف، عناصر به گونهاي تنظيم شده بودند كه عناصر شبيه به هم در ستونهاي عمودي موسوم به گروه ظاهر ميشدند.
براي قرار دادن عناصر مشابه در زير يكديگر، مندليف مجبور شد در جدول خود جاهاي خالي براي عناصر كشف نشده منظور كند. او بر اساس سيستم خود توانست خواص سه عنصر كشف نشده را پشبيني كند. كشف اسكانديم، گاليم و ژرمانيم كه خواص هر يك از آنها به خواص پيشبيني شده توسط مندليف شباهت فراواني داشت،اعتبار سيستم تناوبي را نشان داد. وجود گازهاي نجيب (Rn, Xe, Kr, Ar, Ne, He) توسط مندليف پيشبيني نشد. اما، پس از كشف آنها در سال هاي 1892 تا 1898 اين عناصر به خوبي در جدول تناوبي قرار گرفتند.طرح جدول تناوبي چنان بودكه سه عنصر (I, Ni, K) خارج از ترتيب تعيين شده با افزايش وزن اتمي، قرار ميگرفتند. مطالعه بعدي طبقهبندي تناوب، بسياري از شيميدانها را متوجه اين امر ساخت كه خاصيت بنادي ديگري، علاوه بر وزن اتمي، ميتواند عامل خصلت تناوبي مشاهده شده باشد. پيشنهاد شد كه اين خاصيت بنيادي، از جهتي به عدد اتمي كه در آن زمان فقط يك شماره سادهي به دست آمده از سيستم تناوبي بود، بستگي دارد.
قانون تناوبي موزلي:
كار هنري موزلي در سالهاي 1913 و 1914 اين مسئله را حل كرد. وقتي اشعهي كاتدي پر انرژي بر روي يك هدف متمركز ميشود، اشعهي X توليد ميشود. اين تابش X را ميتوان به اجزاي آن با طولموجهاي متفاوت تفكيك كرد و طيف خطي به دست آمده را روي يك صفحه عكاسي به ثبت رساند. وقتي عناصر مختلف به عنوان هدف به كار برده شوند، طيفهاي اشعه X متفاوتي به دست ميآيد؛ هر طيف فقط از چند خط تشكيل شده است. موزلي، طيف اشعهي X 38 عنصر با عدد اتمي بين 13( آلمينيم) و 79( طلا) را مطالعه كرد. او با بررسي خطهاي مشابه در طيف اين عناصر، دريافت كه بين جذر فركانس خط طيفي و عدد اتمي عنصر مربوطه رابطهاي خطي وجود دارد.به بيان ديگر، وقتي كه عناصر به ترتيب افزايش عدد اتميشان مرتب شوند، جذر فركانس خط طيفي از يك از عنصر به عنصر بعدي هميشه به مقدار ثابتي افزايش مييابد.
به اين ترتيب موزلي توانست بر مبناي اشعهي X، عدد اتمي صحيح هر عنصر را تعيين كند. او با اين روش توانست مسئله طبقهبندي عناصري كه وزن اتمي آنها با عناصر همسايهشان همخواني نداشت (I, Ni, K) را حل كند. موزلي، همچنين نشان دادكه از Ce58 تا lu71 بايد 14 عنصر در جدول تناوبي به دنبال لانتانم قرار گيرند. نمودار موزلي نشان داد كه بايد 4 عنصر كشف نشده ( با اعداد اتمي 43، 61، 72، 75) قبل از عنصر شماره 79 (يعني طلا) وجود داشته باشند. قانون تناوبي بر مبناي كار موزلي دوباره تعريف شد: خواص فيزيكي و شيميايي عناصر، توابع تناوبي عدد اتمي هستند.
اعداد اتمي موزلي با بارهاي هستهاي محاسبه شده فوسط رادرفورد بر مبناي پراش ذرات آلفا، سازگاري تقريبي داشت. در نتيجه موزلي پيشنهاد كرد كه عدد اتمي، Z، شمارهي واحدهاي بار مثبت در هستهي اتم است. او گفت: «كميتي بنيادي در اتم وجود دارد كه از عنصري به عنصر ديگر، با اندازههاي معين افزايش مييابد. اين كميت فقط ميتواند بار مربوط به هستهي مركزي مثبت باشد.»
برگرفته شده از كتاب شيمي عمومي1 نوشتهي چادرلز مورتيمر ويرايش ششم ترجمهي عيسي ياوري نشر علوم دانشگاهي
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن