دانش آموزی - 415

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره منابع آلودگي هوا و کاربرد پرتو فرا بنفش و ازون

بازديد: 221

منابع آلودگي هوا و کاربرد پرتو فرا بنفش و ازون

استفاده از پرتو فرابنفش چند سالي است که بصورت صنعتي کاربرد دارد .

در سالهاي 1980 ميلادي انواع زيادي از محصولات U.V. به بازار عرضه شد ولي کم کم در اثر افزايش توقعات مشتريها در ارتباط با کيفيت و سلامت فقط چند کشوري در سطح جهاني به توليد اين کالا مبادرت مي ورزند . امروزه استفاده از اشعه ماورا بنفش براي ضد عفوني ، پاستوريزه کردن و استريليزاسيون آب و هوا بکار رفته و به عنوان يکي از بي خطرترين و نزديکترين روشها به طبيعت به شمار مي رود.

استفاده از گاز ازون بعنوان يک اکسيد کننده قوي و عاملي براي تصفيه شيميايي هوا و از يبن بردن بوهاي نامطبوع نيز به تازگي مورد توجه قرار گرفته است و علي رغم برداشتهاي غلط بتدريج مورد قبول واقع شده و کاربرد آن گسترده مي شود . دستگاههاي استفاده کننده از اشعه ماورا بنفش کم خرجترين ،‌ساده ترين  و در عين حال کارآمد ترين دستگاههاي ضد عفوني کننده به شمار مي روند و مي توانند به ميزان 99/99 درصد ميکروب ها ، ويروس ها ، قارچها و... را نابود کنند . از پرتو فرابنفش در ايران تنها در بيمارستان ها و آن هم بصورتي بسيار ناقص در اطاقهاي عمل استفاده مي شود . اين شرکت براي اولين بار اقدام به استفاده از روش پرتودهي ماورابنفش و ازون دهي در جهت سلامت محيط زيست نموده است و مفتخر است که تاکنون در اين راه گامهاي بلندي در کشور عزيزمان برداشته و اميدمان آن است که اين ره پر رهرو باد.

تمام موجودات زنده براي پيدايش و حفظ بقاي خود به سه دسته ترکيبات اصلي نياز دارند که عبارتند از آب ، اکسيژن و مواد غذايي . اهميت  آب و اکسيژن که از هواي موجود در جو پيرامون کره زمين به دست مي آيد بيشتر است بطوري که بسياري از موجودات پست مانند موجودات تک سلولي در صورت در دسترس نبودن مواد غذايي تا مدتهاي مديدي به زندگي بصورت غير فعال ادامه مي دهند و يا گياهان در طول روز تنها با دريافت آب ، دي اکسيد کربن و انرژي نورخورشيد به حيات خود ادامه داده و توليد اکسيژن مي کنند و فقط در شب به اکسيژن نياز دارند . خود انسان نيز در صورتي که آب به اندازه کافي در دسترس داشته باشد 3-2 ماه بدون غذا زنده مي ماند .

متاسفانه فعاليت هاي روزافزون بشر بويژه پس از انقلاب صنعتي روزبروز بر آلودگي منابع آب افزوده و در مقياسهاي بزرگ سبب آلودگي هوا مي شود . بنابراين حفظ اين منابع از انواع آلودگيها يا رفع آلودگيها بروشهاي گوناگون به يکي از دل مشغوليهاي اصلي بشر تبديل شده و گاه بصورت يک معضل در آمده است .

از جمله اين آلودگيها ، آلودگيهاي شيميايي و ميکروبيولوژيکي است . در اين نوشتار ابتدا مروري مختصر بر منشا آلودگي هوا شده است وسپس به سازوکارهايي که طبيعت براي مقابله با اين آلودگيها برگزيده است اشاره شده است . در ادامه از روشهاي متداول و رايج مقابله با اين آلودگيها سخن به ميان آمده است و در نهايت روشهاي جديدي که الهام گرفته از طبيعت بوده و سالهاست در کشورهاي پيشرفته از آنها استفاده مي شود معرفي شده است .

2- منشا آلودگي هوا :

براي اينکه بدانيم منشا آلودگي منابع هوا از کجاست ابتدا بايد بدانيم اين آلودگي ها چه هستند .

هواي سالم هوايي است که ميزان ذرات معلق آن از يک حد خاصي تجاوز نکرده و يک سري ترکيبات شيميايي آن مانند دي اکسيد کربن در يک محدوده خاص باقي مانده و يک سري آلاينده هاي شيميايي مانند مونوکسيد کربن و اکسيدهاي نيتروژن و گوگرد ترجيحا در آن ظاهر نشده و يا در حداقل مقدار مجاز قرار گيرد . همچنين وجود برخي از ميکروارگانيسم ها در هوا خطرناک بوده و افزايش برخي ديگر از يک حدي معين خطرناک است . بنابراين آلودگي هاي هوا به صورت زير دسته بندي ميشوند .

1- آلاينده هاي شيميايي

2- آلاينده هاي ميکرو بيولوژيکي

3- ذرات معلق

منشا آلودگي هوا را مي توان به سه دسته تقسيم کرد :

1- طبيعت

2- حيوانات

3- انسانها

برخي از فعل و انفعالات طبيعي مانند سيلابها ، آتشفشانها ، تغيير و تحولات لايه هاي پوسته زمين گاه در مقياسهاي بسيار بزرگي سبب آلودگي هوا مي شود . بروز آتشفشانها در چند سال اخير در برخي از کشورهاي آسيايي شرقي و کاهش ديد ناشي از آن براي پروازهاي مسافربري که از طريق جرايد به اطلاع عموم رسيده است ، خود شاهد اين مدعاست.

بروز آتشفشانها سبب بيرون ريختن مواد معلق و گازهاي شيميايي در تناژهاي بسيار بالايي مي شود .

حيوانات در مقياسهاي کوچک بيشتر در حد آلودگي هاي ميکروبيولوژيکي در آلوده کردن هوا موثرند . اما انسان در مقياس وسيع ، بويژه پس از انقلاب صنعتي و با راه اندازي صنايع مختلف و استفاده از سوخت فسيلي ، بشدت باعث آلودگي هوا شده و روزبروز بر دامن اين آلودگي ها مي افزايد ، بطوريکه امروزه در مورد هوا بارها شاهد بحرانهايي در داخل کشور و خارج از آن بوده ايم .

1-2- طبيعت چه سازگاروکارهايي براي مقبله با آلودگي ها دارد ؟

دست تواناي طبيعت به ياري پروردگار در طي ساليان متمادي چنان شرايط متعادلي را در کره خاکي ما حکم فرما نموده است که امکان زيستن براي انواع موجودات زنده با تنوع بسيار زياد امکان پذير شده است .

تمام پديده هاي موجود در طبيعت نيز به ياري حفظ اين شرايط پرذاخته و هر کجا که تعادل نظامها بر هم خورده با قدرت و در عين حال ظرافت خاصي تعادل دوباره برقرار مي شود .

طبيعت براي پاک نگهداشتن هوا سازوکارهاي متعدد و جالبي دارد . نور خورشيد دامنه وسيعي از طيف الکترومغناطيس را از خود ساطع مي کند . هر قسمت از اين طيف خاصيتي داشته و کار ويژه اي انجام مي دهد . اگر از طول موجهاي بلند شروع کرده و به طرف طول موجهاي کوتاه پيش برويم به ترتيب ابتدا امواج مادون قرمز را خواهيم داشت که انرژي گرمايي را فراهم مي کند . سپس به محدوده کوچک امواج نوراني ميرسيم که توسط چشم ما قابل رويت است . پس از آن امواج ماورا بنفش را داريم . اين امواج براي حيات موجود بر روي کره خاکي تهديد آميز است اما لايه اي از اکسيژن رقيق در سطوح بالاي جو بخش عمده اي از اين امواج با طول موجهاي بسيار خطرناک را جذب و تبديل به ازون و امواج مادون قرمز مي نمايد که هيچ نوع ضرري براي موجود زنده ندارد . باين ترتيب اين لايه که به لايه ازون معروف است مانند فيلتري طبيعي عمل کرده و و تنها به بخش اندکي از امواج ماورا بنفش اجازه رسيدن به سطح زمين مي دهد . اين بخش اندک عمدتا وظيفه نگهداشتن تعادل ميکروارگانيسمي موجود در سطح زمين و هواي اطراف آن را به عهده دارد .

پس از امواج ماورا بنفش ، امواج يونيزه کننده ، اشعه X و اشعه کيهاني را داريم که بسيار پرقدرت بوده و کار اصلي آن يونيزه کردن اتم گازهاي موجود در لايه هاي فوقاني جو است .

اين لايه هاي يونيزه شده چندين وظيفه به عهده دارند . اول از همه از نفوذ بيشتر امواج يونيزه کننده ، اشعه X و اشعه کيهاني جلوگويري مي کنند . ثانيا با باردار کردن ذرات معلق موجود در جو تحتاني و نزديک به زمين باعث تجمع اين ذرات و گرد آمدن آنها پيرامون يکديگر و ساخت ذرات درشت تر و در نهايت ته نشين شدن آنها مي شود . به اين ترتيب ذرات معلق نيز از هوا گرفته مي شود . البته لايه هاي يونيزه شده خواص ديگري هم دارند که توضيح آنها در اين بحث نمي گنجد.

در نهايت مقدار کمي ازون نيز در جو تحتاني و نزديک به سطح زمين بر اثر تابش اندک پرتو ماورا بنفش خورشيد و نيز بر اثر رعد و برق بوجود مي آيد که باعث طراوت و تازگي هوا و ازبين رفتن بسياري از آلاينده هاي شيميايي و کمک به از بين بردن ميکروارگانيسمهاي مضر مي شود . بوي هواي پاک کوهستان و همچنين هواي پاکي که پس از هر رعد و برق استنشاق مي شود مربوط به همين مقدار اندک ازون در سطح زمين است .

 2-2- روشهاي متداول و رايج براي مقابله با آلودگي هوا :

انسان در طول زندگي خود متوجه ضرر و زيانهاي ناشي از آلوده شدن هوايي که استنشاق مي کند شده است و روشهايي را براي مقابله با آنها ابداع و بکار برده است . برخي از اين روشها الهام گرفته از طبيعت است . اما برخي را نيز طي پيشرفت تکنولوژي ابداع کرده است که گاهي ضرر و زيانهاي ناشي از آنها بيشتر از منافع آنها است.

در تصفيه و ضد عفوني هوا روشهاي فيزيکي و شيميايي متفاوتي بطور مجزا يا توام بکار مي روند .

از روشهاي فيزيکي مي توان فيلتراسيون ، ته نشين کردن ذرات و پرتو دهي فرابنفش را نام برد .

با فيلتراسيون بسته به نوع فيلتر بکار رفته ذراتي به درشتي گردوغبار تا ذراتي به اندازه ويروسها از هوا جدا مي شوند . فيلترهايي که مي توانند باکتريها و ويروسها را از هوا جدا کنند بسيار گران هستند.

ته نشين کردن ذرات روش ديگري براي جدا کردن ذرات معلق از هوا ميباشد.

اينکار با استفاده از نيروي جانب مرکز ( گريز از مرکز ) دز سيکلونهاي گوناگون و يا باردار کردن ذرات و سپس جذب آنها  روي صفحات داراي بار الکتريکي انجام مي شود .

اخيرا تلفيقي از روش فيلتراسيون و ته نشيني به وسيله باردار شدن ذرات به منظور جداسازي ذرات معلق بکار گرفته شده است .

با پرتو دهي فرابنفش به راحت ترين شکل ممکن بشرط طراحي مناسب تمام ميکروارگانيسمهاي مضر در هوا از بين مي روند.

روشهاي شيميايي در تصفيه هوا کمتر کاربرد دارند اما مي توان به روشهايي چون شستشوي شيميايي هوا و ازون دهي اشاره کرد .

شستشوي هوا با آب و يا يک سري مواد شيميايي به منظور انحلال و جدا کردن تعدادي از آلاينده هاي شيميايي و مضر از هوا مي باشد . کاربرد اين روش بويژه در سيستمهاي هواساز اماکني که در شهرهاي بزرگ قراردارند بسيار مهم است .

ازون دهي در حد استانداردهاي مجاز به منظور ضد عفوني کردن هوا و از بين بردن تعدادي از آلاينده هاي شيميايي و بوهاي نامطبوع بکار مي رود.

 

3-2- استفاده از روشهاي جديد در امر تصفيه هوا

امروزه در کشورهاي پيشرفته براي تصفيه و ضد عفوني منابع آب و هوا استفاده از روشهايي که با طبيعت سازگار باشند بطور روز افزون مورد توجه قرار مي گيرد . کاربرد پرتو فرابنفش و ازون از اين جمله بوده و هر دو بر گرفته از روشهايي است که طبيعت براي تصفيه و ضد عفوني منابع آب و هوا اختيار کرده است .

3 - تعريف

1-3- پرتو فرابنفش : پرتو فرابنفش طول موج بين 190تا 350 نانومتر طيف الکترو مغناطيس مي باشد و انرژي آن تا حدي است که مي تواند روي پيوندهاي ملکولي اثر گذاشته و آنها را شکسته و پيوندهاي جديدي را پديد آورد . طول موجي که براي از بين بردن ميکروارگانيسمها مورد نظرات است 254 نانومتر مي باشد. در اين طول موج رشته هاي وراثتي اين موجودات شامل انواع باکتريها ، ويروسها ، قارچها ، مخمرها و جلبکها به هم جوش خورده و قدرت تکثير از اين موجودات گرفته مي شود .

اين طول موج خاص به طور مصنوعي با تخليه الکتريکي درون بخار جيوه در لامپهاي مخصوص مولد پرتوفرابنفش  توليد مي شود . در واقع اين لامپها عصاره ميکروب کش نور خورشيد را تهيه مي کنند.

2-3- ازون : ازون شکل سه اتمي اکسيژن است . گازي است با بوي نافذ با قدرت اکسيد کنندگي بسيار بالا . در طبيعت با تابش پرتو فرابنفش نور خورشيد و همچنين بر اثر تخليه الکتريکي هنگام رعدو برق پديد مي آيد . بطور مصنوعي بوسيله طول موج 189-185 نانومتر لامپهاي فرابنفش مخصوص توليد ازون ، تخليه الکتريکي و روشهاي الکتروشيميايي توليد مي شود .

خاصيت اکسيد کنندگي زياد اين گاز سازوکار اصلي آن در مراحل مختلف تصفيه هوا مي باشد .4 - کاربردها

1-4) کاربرد پرتوفرابنفش در تصفيه هوا

هواي يکي از عناصر اصلي براي بقاي موجودات از جمله انسان است . بنابراين حفظ آن از انواع آلودگي هايي که ناشي از فعل و انفعالات طبيعت يا فعاليتهاي بشري مي باشد از مهمترين موضوعاتي است که مورد توجه مي باشد . از جمله اين آلودگي ها ، آلودگي به انواع ميکروارگانيسم هاي مختلف مي باشد.

ماهيت هوا طوري است که مي تواند ميکروارگانيسم هاي گوناگوني رادر خود ذخيره سازد و انتقال دهد. پالايش هوا از اين ميکروگانيسم ها از نظر حفظ يک سطح بهداشتي و استاندارد و نيز از بين بردن کامل آنها در مکانهايي خاص از اهميت بسزايي برخوردار است.

در هوا ميزان دوز لازم پرتوفرابنفش که براي از بين بردن ميکروارگانيسم هاي موجود در هوا لازم است مشخص است . کاربرد مولدهاي پرتو فرابنفش در مکانهايي مانند بيمارستانها ، صنايعي که پروسه توليد در آنها بايد بدون حضور ميکروارگانيسمها باشد مانند صنايع الکترونيک ، غذايي ، دارويي، ‌سرم سازيها و... سابقه اي ديرينه دارد .

شواهد علمي 

2-4- منابع آلوده کننده هوا به ميکروارگانيسم هاي مختلف :

منابع ميکروارگانيسم هايي که هوا را آلوده مي کنند بسيار متنوعند اما بطور کلي خاک ، آب ،‌انسانها و حاصل فعاليتهاي آنها ( از جمله زباله و فاضلاب ) و حيوانات و فعاليت آنها از جمله مهمترين منابع آلودگي هوا محسوب مي شوند .

3-4- روشهاي از بين بردن ميکروارگانيسم هاي هوازي :

براي از بين بردن ميکروارگانيسم هاي هوا عمدتا روشهاي فيزيکي بکار برده مي شوند.

اين روشها عبارتند از فيلتراسيون و پرتودهي فرابنفش . کاربرد روشهاي شيميايي رايج نيست با اين حال مي توان به کاربرد ازون اشاره که کرد با عث طراوت و تازگي هوا مي شود .

پرتو دهي فرابنفش يکي از رايج ترين روشهاي از بين بردن ميکروارگانيسم هاي هوازي است .

در اين روش از لامپهاي مولد اشعه فرابنفش با حداکثر پرتو دهي در طول موج 7/253 نانومتر استفاده مي شود .

هر چه تعداد دفعات تهويه هوا در يک زمان مشخص بيشتر باشد غلظت ميکروارگانيسم هاي موجود در آن سريعتر پايين مي آيد . با يکبار گردش هوا از سيستم تهويه به دليل رقيق شدن هواي ورودي توسط هواي خروجي ، 8/36 درصد از هواي آلوده قبلي در آن باقي مي ماند.

بنابراين هر چه تعداد دفعات تعويض هوا و ورود هواي پاک فيلتر شده بيشتر باشد آلودگي کمتر مي شود . از طرفي افزايش تعداد دفعات گردش هوا در سيستم هاي تهويه ، مشکل کوران و جريان نامطلوب هوا و سرو صداي زياد حاصل از دستگاه تهويه را به دنبال خواهد داشت .

بنابراين با استفاده منطقي از پرتو فرابنفش مي توان اين مشکل را برطرف کرد . در واقع اين روش مي تواند مکمل روش فيلتراسيون باشد با توجه به اينکه فيلتراسيون براي گرفتن ذرات بزرگ ضروري است زيرا ميکروارگانيسم هاي موجود بر روي ذرات بزرگ بدليل پنهان شدن از پرتو فرابنفش از بين نمي روند.

براي ضد عفوني هوا دو روش مستقيم و غير مستقيم وجود دارد . در روش مستقيم مولدهاي پرتو فرابنفش به صورت مستقيم در محيط نصب مي شوند که کسي در محيط مورد نظر حضور نداشته باشد . روش غير مستقيم به دو صورت انجام مي شود . يا مولدها طوري در محل نصب مي شوند که نور آنها مستقيم ديده نمي شود بلکه با انعکاس بر روي سقف و ديوارها نور آنها منتشر مي شود . در اين صورت افراد مي توانند با لباسهاي پوشيده وارد محوطه مذکور شوند . روش ديگر محصور کردن مولدها درون يک محفظه و بگردش در آوردن هواي محفظه بوسيله يک فن است . روش اخير بهترين و منطقي ترين روش ضد عفوني هوا است که در آن افراد مي توانند در محل نصب دستگاه و در حين روشن بودن آن در محيط حضور داشته و از هواي ضد عفوني شده بهره مند شوند.

چگونگي طراحي در هر دو روش بر کارايي نهايي بسيار موثر است اما عمدتا روش مستقيم موثرتر از روش غير مستقيم است . اما در روش مستقيم در صورت تردد يا اقامت افراد در محيطي که پرتو فرابنفش در آن منتشر مي شود بايد به نکات ايمني توجه شود . در اين خصو ص لازم به تذکر است که سريعترين عارضه پرتو فرابنفش قرمزي پوست است که بيشترين قرمزي مربوط به طول موج 6/298 نانومتر مي باشد ، اما خوشبختانه ميزان قرمزي پوست حاصل از موج 7/253 نانومتر لامپهاي تجارتي تقريبانصف ميزان اين اثر در طول موج 6/298 نانومتر مي باشد .

فاکتورهاي گوناگوني روي کارآيي اين روش اثر مي گذارند . اگر چه هنوز از نظر علمي توافق کلي روي اين فاکتورها صورت نگرفته است اما چهار عامل زير در عدم کارآيي موثر اين روش شناخته شده اند :

1- طراحي نامناسب

2- دوز ناکافي اشعه

3- نقص در کنترل رطوبت

4- کثيف بودن لامپها

 

5- شواهد علمي :

سازوکار اثر پرتو فرابنفش روي ميکروارگانيسم هاي هوازي اثر روي رشته هاي وراثتي آنها و از کار انداختن قدرت تکثير سلولي مي باشد .

تحقيقات و بررسيهاي زيادي  روي اين روش انجام شده است . نتيجه اين بررسيها نشان مي دهد که با دوز متعارف پرتو دهي 40-18 ميکرووات بر سانتي متر مربع به شرط رعايت اصول طراحي و ايجاد شرايط مناسب محيطي کاهش به ميزان 99 درصد در جمعيت گونه هاي مختلف پزودوموناس ( Pseudomonas spp ) با سيلوس سوبتيليس ( Bacillus subtilis ) استافيلوکوکوس اورئوس ( Staphylococcus aureus ) و همچنين کاهشي به ميزان بيش از 99 در صد در جمعيت ويروسهايي چون آدنوويروسهاي تايپ 2 ( Adenovirus type 2 ) کوکساکي ويروس ب ( Coxsackievirus- B ) ويروس آنفلوآنزا  ( Influenza virus - A ) , و ويروس واکسينيا ( Vaccinia virus ) ديده شده است .

در يک نمونه از اين بررسيها در اتاق عمل بيمارستاني در آمريکا در طول 29 سال پس از نصب سيستم فرابنفش نشان داده شده است که مرگ و ميرهاي ناشي از عفونت پس از جراحي از 06/1 درصد ( 19 مورد از 1782 جراحي ) به صفر مورد و بطور همزمان عفونت محل جراحي از 6/11 درصد به 25/0 در صد کاهش يافت .

6- مکانهاي مورد استفاده :

کاربرد پرتو فرابنفش در کاهش شمار ميکروارگانيسم هاي هوازي به منظور نگهداري وضعيت بهداشت هواي تنفسي و يا از بين بردن کامل آنها و ايجاد فضاي عاري از ميکروارگانيسم ( آسپتيک ) در پروسه هاي توليد ، مرحله نگهداري فرآورده هاي استريل و يا جلو گيري از نشر آلودگي هنگام کار ونگهداري ميکروارگانيسم هاي خطرناک و گوناگون مي باشد .

مکانهايي که به چنين شرايطي نياز دارند عبارتند از :

الف : بيمارستانها و بخشهاي مختلف آن مانند بخشهاي جراحي ، دياليز ، زايمان ، پرستاري ، فوريتهاي پزشکي ، مراقبتهاي ويژه ،‌راهروها و رختشويخانه ها .

ب- مطب پزشکان و متخصصين .

پ- محل تجمع افراد ماننند مدارس ، سربازخانه ها ،‌خوابگاهها ، سالن هاي غذاخوري ، سالنهاي ورزش و سالنهاي سينما‌، تاتر و کنسرت .

ت- صنايع گوناگون مانند صنايع غذايي ، دارويي ، الکترونيک و...

ث- آزمايشگاههاي تحقيقاتي

ج - محل نگهداري و زاد و ولد انواع حيوانات مانند ، گاو ، گوسفند ، ماکيان و...

7 - کاربرد ازون در تصفيه هوا

ازون در امر تصفيه هوا به چند منظور مي تواند به کار رود که عبارتند از :

1- ضد عفوني کردن هوا

2- از بين بردن بوهاي نامطبوع

3- تبديل سريع منواکسيد کربن به دي اکسيد کربن

4- اکسيداسيون آلايندههاي شيميايي و شکستن آنها به ترکيبات اوليه و بدون ضرر آنها از قبيل آب ، دي اکسيد کربن و نيتروژن .

در هوايي که ما آن را هر روز استنشاق ميکنيم ازون به ميزان ppm 1/0 - 5/0 وجود دارد .

سازمان بهداشت جهاني حداکثر ميزان مجاز تماس با ازون را ppm 05/0 - 03/0 ذکر کرده است .

ثابت شده که ازون توليد شده بوسيله مولدهاي پرتو فرابفش مخصوص توليد ازون به دليل اينکه حداکثر توان توليد آنها از حدود مجاز دانسته شده بيشتر نبوده و از تخليه الکتريکي بطور مستقيم استفاده نمي شود بسيار مطمئن تر است . در صورت توليد گاز ازون بوسيله تخليه الکتريکي مستقيم ، گازهاي مضري مانند انواع اکسيدهاي نيتروژن نيز به عنوان ناخالصي توليد مي شوند .

کاربرد گاز ازون در تصفيه هوا در زمينه هاي زير مي باشد :

1- منازل ، مطب پزشکان ، متخصصان و ادارات .

2- آسايشگاهها ،‌سراي سالمندان و مبتلايان به امراض آسم و ريوي .

3- بيمارستانها و بخشهاي مختلف آن مانند بخش جراحي ، دياليز ، زايمان ، پرستاري ، فوريتهاي پزشکي و مراقبتهي ويژه .

4- مساجد ، مدارس ، خوابگاهها ،‌سالن هاي غذا خوري ، ورزشي ،‌تاتر و سينما .

5- صنايع گوناگون مانند صنايع غذايي ، دارويي ،‌الکترونيک و...

6- آزمايشگاهها و مراکز تحقيقاتي ...

7- محل نگهداري و زادو ولد انواع حيوانات مانند گاو ، گوسفند ، ماکيان ...


8- مقايسه بين پرتو فرابنفش و ازون دهي در تصفيه هوا :

پرتو دهي فرابنفش روشي است ساده و موثر و بدون نياز به استفاده از تجهيزات متعدد و پيچيده . در صورت رعايت يکسري اصول در طراحي ها و توجه به نکات ايمني مي توان بيشترين بهره را از اين روش در تصفيه و ضد عفوني هوا برد . از آنجا که يک روش فيزيکي است هيچگونه اثري پس از اتمام مرحله پرتو دهي از خود به جاي نمي گذارد و ترکيب آب يا هواي عبور کرده از مجاورت خودرا تغيير نمي دهد .

ازون گازي است ناپايدار که قابل حمل و نقل نيست پس بايد در محل استفاده توليد شود.

بنابراين ازون دهي در منابع آب و فاضلاب نياز به ژنراتورهاي توليد ازون و اتاقکهاي تماس دارد ،‌اما چون در محل توليد مي شود هيچگونه خطري پرسنلي که در محل مشغول کار هستند از نظر نشت گاز و يا مشکلات حمل و نقل توليد نمي کند . با آموزش صحيح اپراتورهاي مربوطه مي توان با اطمينان کامل از فوايد اين روش بهره جست .

بدليل قدرت بالاي اکسيد کنندگي و ضد عفوني کردن گاز ازون و نفوذ  آن در محيط ، ثابت شده است که آزاد شدن اين گاز در محيط در مقادير مجاز سبب ضد عفوني سطوح در فواصل نسبتا دور از دستگاه نيز مي گردد.

براي درک، بهتر مقايسه اي بين پرتو دهي فرابنفش و استفاده از گاز ازون از نظر موارد مصرف و ملاحظات اقتصادي ،‌راه بري و زيست محيطي در جدول ذيل ارائه شده است

 

 

 

شواهد علمي 

9- دستگاههاي ضدعفوني هوا و محيط

شرکت آردا در راستاي طراحي و ساخت دستگاههاي ضدعفوني هوا و محيط در مکانهايي که احتياج به فضاي عاري از ميکروارگانيسم دارد مانند صنايع داروسازي ،‌بيمارستانها ،‌صنايع بسته بندي و توليد مواد غذايي ، مکانهاي نگهداري ميوه و سبزيجات دو سيستم شناخته شده به بازار عرضه مي کند .

1-9- سيستم ضدعفوني مستقيم هوا ومحيط

استفاده متداول اين سيستم در کانالهاي تهويه بعد از فيلترها مي باشد . ولي مي توان از اين سيستم در مکانهايي که محل تجمع مردم بوده و يا کساني رفت و آمد مي کنند و لباسهاي حفاظتي به تن دارند استفاده کرد . کساني که بدون لباس ايمني از آنجا عبور مي کنند بايد اول لامپهاي مولد را خاموش نموده و بعد از اين مکان عبور نمايند.

براي استفاده بهينه از اين سيستم بهتر است که ديوار و سقف کابينت يا اتاقي که اين لامپها در آن استفاده مي شود با رنگي پوشيده شود که انعکاس خوبي نسبت به اشعه ماورا بنفش از خود نشان مي دهد. کارمنداني که در چنين محيطي کا ر مي کنند و در معرض اشعه دهي مستقيم قرار دارند بايد لباسهاي حفاظتي که سر و گردن را بپوشاند و عينک و دستکش استفاده کنند . لباسهاي ساخته شده نايلوني حفاظت کافي ندارد .

توجه : در صورتي که پوست بدون حفاظت در مقابل اين اشعه قرار گيرد باعث تورم و آفتاب سوختگي مي شود.

2-9- سيستم ضد عفوني غير مستقيم هوا و محيط

اين سيستم در مکانهايي استفاده مي شود که محل تجمع مردم بدون لباس

 حفاظتي مي باشد. از بين بردن ميکروارگانيسم ها در اين مکانها با عبور هوا از روي مولد اشعه فرابنفش با استفاده از گردش طبيعي هوا ( Convection ) در محيط يا استفاده از پنکه ( FAN ) مي باشد و به اين ترتيب هوا را ضد عفوني مي نمايد .

در اين سيستم قاب حفاظتي در زير مولد اشعه نصب گرديده که اشعه توليدي را بطرف سقف انعکاس ميدهد . گرچه رنگهاي معمولي نورهاي با طول موج قابل ديد را خوب انعکاس مي دهد ولي انعکاس آنها براي اشعه ماورا بنفش ضعيف است ولي در هر صورت بهتر است که سقف با رنگي حفاظت شود ، که اشعه ماورا بنفش را جذب مي نمايند.

توجه: در محيطي که از سيستم غير مستقيم ضد عفوني هوا استفاده ميشود احتياج به استفاده از لباسهاي مخصوص حفاظتي نمي باشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 14 اسفند 1393 ساعت: 16:30 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مگس ميوه شرقي

بازديد: 305

 

مگس ميوه شرقي Oriental fruit fly

Diptera:Tephritidae

اهميت اقتصادي:

اين مگس از آفات مهم بسياري از انواع ميوه مي باشد كه بندرت روي كدوئيان نيز مشاهده مي شود. Waterhouse در سال 1993 اين آفت را يكي از پنج گونه آفت مهم كشاورزي درآسياي جنوب شرقي دانسته است. اطلاعاتي در مورد اهميت اين گونه در تمام آسيا حتي مناطقي كه آفت هنوز گزارش نشده است وجود دارد. بر همين اساس از ميان اين كمپلكس گونه هاي carambolae و B. papayae كه داراي انتشار وسيع تر هستند ، خسارتزا نيز مي باشند. I.M.White گزارش نمود كه اين دو گونه و B. occipitalis، B.philippinensis و B.kandiensis همانند B.dorsalis خسارتزا هستند درحالي كه B.caryeae ممكن است خسارتزا باشد و گونه B.pyrifoliae تنها در مناطق محدودي آفت محسوب مي شود.

اهميت قرنطينه اي:

اين مگس علاوه بر حضور در ليست آفات و بيماريهاي قرنطينه خارجي ايران در ليست آفات و بيماريهاي قرنطينه خارجي EPPO به عنوان يك مگس ميوه غير اروپايي وجود دارد.و همچنين در ليست هاي APPPC، COSAVE، CPPC، IAPSC، JUNAC و OIRSA به عنوان آفت قرنطينه اي محسوب مي شود. اين آفت بومي آسيا بوده و مانند ساير مگسهاي ميوه قادر به استقرار در كليه مناطق گرمسيري مي باشد. حضور مگس تنها در هاوايي و نه در محدوده كشور امريكا اين آفت را از نظر سيماي بين المللي به عنوان آفت قرنطينه اي مهم جلوه داده است. با توجه به انتشار آفت در شمال هند ودر قسمتهاي مركزي چين، B.dorsalis از ساير گونه هاي ديگر كمپلكس كمتر در مناطق حاره ديده شده است. خطر مستقيم استقرار اين آفت در مناطق سرد بسيار كم است. خطر اصلي و مهمتر آفت براي كشورهاي اروپايي در صورت وجود اين مگس بخاطر وضع قوانين سختگيرانه قرنطينه اي در مورد صادرات ميوه است .

سايرگونه هاي اين كمپلكس بيشتر گرمسيري بوده و كمترحالت آفت پيدا نموده اند. در مورد بعضي از آنها مانند. B.caryeae ، B. kandiensis و B.pyrifoliae اطلاعات زيادي وجود ندارد و به صورت فراوان و با انتشار وسيع روي محصولات كشاورزي ظاهر نشده اند.

ميزبانها:

مگس ميوه شرقي روي دامنه وسيعي از انواع درختان ميوه ظاهر مي شود به عنوان مثال در چين و ژاپن روي Annona squamosa،سيب، كارامبولا، موز ، Capsicum, Clausena lansium, ، گواوا، انبه ، پرتغال ، پاپايا ، هلو ، گلابي ، آلو، و گوجه فرنگي يافت مي شود. دامنه ميزباني گونه هاي تازه شرح داده شده كامل نمي باشد. ساير گونه ها بيشتر روي انبه ، گواوا و پاپايا پيدا شده و ظاهرا مانند B.dorsalis پلي فاژ هستند.

در امريكاي جنوبي B. carambolae تنها روي كارامبولا و گياه Syzygium samarangense مشاهده مي شوند. ميزبانهاي وحشي هنوز مستدل نيست. در ناحيه EPPO انواع زيادي از ميوه ها ميزبان بالقوه محسوب مي شوند.

ليست ميزبانها:

Citrus, Prunus armeniaca (apricot), Malus domestica (apple), Pyrus communis (pear), Carica papaya (pawpaw), Mangifera indica (mango), Musa paradisiaca (plantain), Persea americana (avocado), Psidium guajava (guava), Malus domestica (apple), Coffea (coffee), Musa (banana), Blighia sapida (akee apple), Muntingia calabura (calabur), Physalis peruviana (cape gooseberry), Averrhoa carambola (carambola), Capsicum annuum (chilli pepper), Annona reticulata (custard apple), Diospyros lotus (date plum tree), Feijoa sellowiana (horn of plenty), Ficus, Malpighia glabra (acerola), Citrus limon (lemon), Eriobotrya japonica (loquat), Syzygium malaccense (malay-apple), Citrus sinensis (orange (sweet)), Prunus persica (peach), Prunus domestica (plum), Citrus grandis (pummelo), Spondias purpurea, Syzygium jambos (rose apple), Solanum seaforthianum, Annona muricata (soursop), Psidium littorale (strawberry guava), Annona squamosa (sweetsop), Eugenia uniflora (surinam cherry), Citrus reticulata (mandarin), Lycopersicon esculentum (tomato), Terminalia catappa (tropical almond), Citrullus lanatus (watermelon), Syzygium aqueum (watery rose-apple), Syzygium samarangense (water apple), Clausena lansium (wampi).

 

مناطق انتشار:

- B.dordalis

اين گونه امروزه در قسمتهاي شمالي مناطق انتشار B.dorsalis complex در آسيا و منحصرا در نيمكره شمالي وجود دارد. گونه هاي ديگر درجنوب شبه قاره هند و جنوب شرقي آسيا يافت مي شوند. اين آفت از ناحيه EPPO و اروپا گزارش نشده است.

آسيا: بنگلادش، بوتان، كامبوج، چين،هند، ژاپن، لائوس، ميانمار، نپال، پاكستان ، سري لانكا، تايوان، تايلند و امارات متحده عربي

آمريكاي شمالي: اين آفت در سالهاي گذشته داراي طغيانهايي بوده است ولي طبق گزارش سال 1987 فائو ريشه كن شده ولي دوباره در سال 1989 در كاليفرنيا مشاهده گرديد وجود آفت از سال 1945 در هاوايي گزارش شده است.

اقيانوسيه: گوام ( از سال 1947) و جزاير مارياناي شمالي

-B.carambolae

اين آفت از ناحيه EPPO و اروپا گزارش نشده است.

آسيا: برونئي، هند، اندونزي، مالزي، سنگاپور و تايلند

آمريكاي جنوبي: گينه فرانسه، گويان و سورينام

 

-B.caryeae

اين آفت از ناحيه EPPO و اروپا گزارش نشده است.

آسيا: هند، عمان و سريلانكا

- B.kandiensis

اين آفت از ناحيه EPPO و اروپا گزارش نشده است.

آسيا: سريلانكا

-B.occipitalis

اين آفت از ناحيه EPPO و اروپا گزارش نشده است.

آسيا: برونئي، مالزي و فيليپين

-B.papayae

اين آفت از ناحيه EPPO و اروپا گزارش نشده است.

آسيا: برونئي، اندونزي و مالزي

اقيانوسيه:استراليا، گينه جديد پاپوآ

-B.Philippinensis

اين آفت از ناحيه EPPO و اروپا گزارش نشده است.

آسيا: فيليپين

-B.pyrifoliae

اين آفت از ناحيه EPPO و اروپا گزارش نشده است.

آسيا: تايلند

مناطق انتشار B.dorsalis

علائم خسارت:

محل تخمگذاري به صورت نقاطي روي ميوه هاي مورد حمله مشاهده مي شود. ميوه هاي با شيريني زياد مانند هلو مايعي شيرين تراوش مي نمايند كه در محل تخمگذاري سفت مي شود.

شكل شناسي:

تخم:

تخم اين آفت به طول 8/0 ميلي متر، عرض 2/0 ميلي متر و داراي ميكروپيل در انتهاي جلويي به صورت برآمدگي ديده مي شود. پوسته (كوريون) آن مشبك مي باشد. رنگ تخم از سفيد تا سفيد مايل به زرد متغير است.


لارو:

لارو اين آفت از گونه هاي مشابه به سختي قابل تشخيص است. لذا براي تشخيص قطعي مي بايستي لاروها پرورش داده شوند.

شفيره:

بشكه اي شكل و داراي بيشتر خصوصيات لاروي است ولي اندكي محل سوراخ هاي تنفسي جلويي و عقبي تغيير كرده است. رنگ آن سفيد تا قهوه اي مايل به زرد متغير و طول آن معمولا 80-60 درصد لارو است.

 لاروهاي درحال تغذيه مگس ميوه شرقي

حشرات بالغ

رنگ: صورت با وجود لكه هاي تيره در محل شيارهاي شاخك مشخص است. سپر غالبا سياه ( به جز نقوش زرد حاشيه اي) و لبهاي پشت گرده اول(Postpronotal lobe) وقسمت حاشيه گرده (Notopleurae ) زرد رنگ، سپرچه كاملا كمرنگ ولي بعضي مواقع داراي خطي عرضي و باريك قاعده اي سياهرنگ دارد. حاشيه Costal بال داراي نواري رنگي از انتهاي رگبال Sc تا درست زير انتهاي رگبال R4+5 ، رگبال عرضي r-m و dm-cu بدون لكه و نقش است. سطح زيرين بندهاي سوم تا پنجم شكم داراي لكه هاي T شكل سياه و لبهاي پشت گرده اول (Postpronotal lobes )بدون مو مي باشد.

 

سر: كتوتاكسي (مو) كاهش يافته و بدون موهاي ocellar و postocellar مي باشد. طول اولين بند تاژك شاخك حداقل سه برابر قاعده شاخك است.

سينه: موها كم، بدون موهاي dorsocentral و katepisternal، سپر داراي موهاي anterior supra-alar و prescutellarاست. سپرچه به صورت دو لبي (bilobed) نبوده و داراي دو موي حاشيه اي مي باشد.

بالها: رگبال Sc با زاويه اي 90 درجه به سمت بالا خم شده و قبل از رسيدن به حاشيه بال ضعيف مي شود. رگبال R1 داراي موي پشتي، cell cup بسيار باريك و حدود نصف عمق cell bm، cup extention بسيار كشيده و برابر يا بلندتر از طول A1+ CuA2، سلول bc و نيمه قاعده اي سلول c بدون پوششي از موهاي ريزاست.

شكم: تمام بندهاي شكمي قابل مشاهده و مجزاي از هم است. سطح پشتي بند پنجم داراي يك جفت ناحيه فشرده شده (ceromata) مي باشد. نر ها داراي يك رديف مو روي هر حاشيه بند سوم هستند.

حشره بالغ مگس ميوه شرقي

زيست شناسي:

تخمهاي B.dorsalis زير پوست ميوه گذاشته مي شود. اين تخمها پس از 3-1 روز تفريخ شده و لاروهاي خارج شده به مدت 35-9 روز تغذيه مي كنند. اين آفت در دماهاي زير 13 درجه سانتيگراد قادر به رشد و نمو نمي باشد. شفيره در خاك در زير ميزبان ايجاد شده و حشرات بالغ در تمام طول سال ظاهر مي شوند. اين گونه يك حشره گرمسيري بوده و قادر به زنده ماندن در زمستانهاي ناحيه Eppo (به جز در جنوب) نمي باشد. بالغين در دماهاي پايين بهتر مي توانند باقي بمانند. آستانه بي تحركي هفت درجه سانتيگراد كه در زمستان تا دو درجه سانتيگراد پايين مي آيد.

روشهاي بازرسي جهت كشف آفت:

رديابي اين گونه و ساير گونه هاي وابسته توسط تله هاي طعمه اي مقدور مي باشد. متيل اوژنول در غلظت كم جلب كننده اين گونه ها است و تا يك كيلومتر مي تواند شعاع عمل داشته باشد. طعمه ها در يك فتيله پنبه اي در ميانه تله پلاستيكي كه در دو طرف آن سوراخ است آويزان مي شوند. . اين طعمه ها مي توانند با حشره كشها مخلوط شوند و يا تكه اي كاغذ آغشته به دي كلروفوس داخل تله گذاشته شود. تله ها روي درختان ميوه در ارتفاع حدود دو متري زمين قرار داده شده و اين تله ها بعد از چند روز بايد تميز گردند زيرا ممكن است اين تله ها هركدام صدها مگس را درچند روز صيد كنند. ولي خود اين طعمه ها حداقل براي دو هفته كارآيي دارند.

روش انتشار آفت:

مگسهاي پرواز كننده و انتقال ميوه آلوده مهمترين راههاي ورود آفت به مناطق غير آلوده هستند. بسياري از مگسهاي ميوه تا شعاع 100-50 كيلومتري پرواز مي كنند. بسياري از ميزبانهاي اين مگس تنها هنگام رسيدن ميوه ها آلوده مي شوند و اين مسئله داراي اهميت قرنطينه اي است.

مبارزه:

هنگامي كه وجود حشره ثابت گرديد، ميوه هاي آلوده و به زمين ريخته بايد جمع آوري و از بين بروند. تله هاي حاوي طعمه جلب كننده نرها براي رديابي و تخمين جمعيت و سطح پراكندگي استفاده مي شود. استفاده از سموم شيميايي اگر مقدور باشد به صورت اسپري پوششي يا پاشيدن طعمه مسموم توصيه مي شود. سم مالاتيون براي كنترل مگسهاي ميوه معمول بوده كه معمولا با هيدروليزات پروتئين تركيب مي شود و بصورت طعمه مسموم استفاده مي شود. هر دو جنس نر و ماده اين مگسها توسط امونياك متصاعد شده از هيدروليزات پروتئين جلب مي شوند. اين طعمه هاي مسموم كه بصورت لكه اي پاشيده مي شوند داراي نتايجي بهتر نسبت به اسپري پوششي سم دارد زيرا كمتر به دشمنان طبيعي آسيب مي رساند دشمنان طبيعي نيز در كنترل اين مگس مورد استفاده قرار گرفته اند ولي داراي كارآيي كمي هستند.روش نابود سازي حشرا ت نر كه توسط متيل اوژنول بدام مي افتند، براي ريشه كني آفت در ژاپن بكار مي رود. روش نر عقيمي احتياج به رها سازي ميليونها مگس عقيم دارد تا شانس جفتگيري آنها با حشرات ماده افزايش يابد. كه اين روش براي ريشه كني مگس ميوه شرقي در جزاير Ogasawara ژاپن استفاده شده است.

دشمنان طبيعي:

Parasitoids:

- Diachasmimorpha kraussii,

 

- Diachasmimorpha longicaudata,

- Dirhinus anthracina,

- Psyttalia incisi,

- Spalangia endius,

- Tetrastichus dacicida,

- Tetrastichus giffardianus,

- Trybliographa daci,

اقدامات قرنطينه اي:

محموله هاي ميوه بخصوص موز، كارامبولا، مركبات، نارنگي، سيب، انبه، هلو، آلو، گواوا و گلابي وارده از كشورهاي داراي مگس ميوه شرقي مورد بازرسي دقيق جهت بررسي علائم خسارت و آلودگي قرار گرفته و ميوه ها بايد بريده شده و براي پيدا نمودن لاروها بازديد شوند. طبق نظر EPPO بهتر است كه اين قبيل ميوه ها از كشورهاي عاري از آفت و يا از مناطقي كه هنوز آفت گزارش نشده است و اين مسئله با بازديد سه ماه قبل از برداشت محصول تائيد گرديده باشد وارد شوند. ضدعفوني ميوه ها نيز توصيه مي شود سرد كردن (11، 12 و يا 14 روز در دماي 5/0، 1 و 5/1 درجه سانتيگراد و يا 19،25 و 25 روز در دماي 5 ، 6 و 7 درجه سانتيگراد) براي ميوه هاي مقاوم به سرما و بخار (43 درجه سانتيگراد براي مدت 4 تا 6 ساعت) ، آب گرم (46 درجه سانتيگراد براي مدت 65 تا 90 دقيقه بسته به اندازه و شكل ميوه ها) و فشار هواي گرم مناسب است. اتيلن دي برمايد قبلا براي ضد عفوني استفاده مي شد ولي امروزه مصرف آن بخاطر اثرات سرطان زايي ممنوع شده است. متيل برومايد به بسياري از ميوه ها صدمه زده و عمر نگهداري آنها را كاهش مي دهد ولي براي كدوئيان مي توان از مقدار 32 گرم بر مترمكعب گاز متيل برومايد براي دو ساعت در دماي 26-21 درجه استفاده نمود و تا هنگامي كه اين آفات مستقر نشده اند اعمال قرنطينه اي در مورد ميوه هاي وارده از مناطق آلوده بايد انجام شود.

گياهان ميزبان ريشه دار از كشورهاي آلوده به مگس ميوه شرقي بايد كاملا عاري از خاك بوده و يا خاك همراه جهت مبارزه با شفيره هاي احتمالي ضدعفوني شود و اين گياهان بايد بدون ميوه باشند. بهتر است از ورود اين گونه گياهان كلا جلوگيري شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 14 اسفند 1393 ساعت: 16:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ویژگی های یک مقاله برای انتشار در نشریات علمی

بازديد: 115

 

ویژگی های یک مقاله برای انتشار در نشریات علمی

 مقدمه: در اين نوشته به ويـژگی‌هـای کلّی يک مقاله علمی - پژوهشی برای انتشــار در نشرياتـی که مقـالات آنها مـورد داوری قرار می‌گيرند (Refereed Journals) پرداخته شده است. اين نشريات يا مجلّه‌ها پس از دريافت مقاله آن را برای داوری نزد سه يا چند نفر از داوران که به موضوع مورد بحث مقاله آشنايی دارند ارسال می‌دارند. پس از دريافت نظرات و پيشنهادات داوران، در صورتی که مقاله قابلّيت انتشار داشته باشد، نشريه مقاله مورد بحث را منتشر می‌نمايد. چارچوب‌های آورده شده در اين نوشته نيز می‌تواند برای مقاله‌های ارسالی برای همايش‌های علمی که مقالات آنها داوری می‌شوند مورد توجّه قرارگيرد.

  2- معيارهای يک مقاله علمی - پژوهشی

توصيه جدّی می‌شود که معيارهای زير در هر مقاله علمی - پژوهشی مورد رعايت قرارگيرند. رعايت اين معيارها باعث انسجام و استحکام مقاله شده و امکان پذيرش آن را در يک مجله علمی - پژوهشی افزايش می‌دهد.

الف- مرتبط بودن مطالب و کامل بودن

تمام موضوعات مطرح شده‌اند.

استدلال‌ها و بحث‌ها در کليت متن مرتبط هستند.

منابع و مراجع ادبيات تحقيق آورده شده‌اند.

منطق و پيوستگی بين استدلال‌ها رعايت شده است.

ب- برخورداری از يک سازمان منسجم:

مقاله از يک ساختار شفاف مفهومي برخوردار است.

عنوان‌ها و زير‌عنوان‌های مناسب، صحيح و مرتبطی به کار برده شده‌اند.

نظام ارجاع دهي با ثبات و مناسب است.

پ- برخورداری از يک محوريّت تحقيقی در کلّيت و ترکيب مقاله:

تفکر خلاق، ترکيب و استدلال ظهور و بروز دارد.

دقت فکري در باره عنوان اصلي ديده مي‌شود.

مفاهيم مرتبط به نحو مناسبي تحقيق شده‌اند.

استدلال‌ها و اثبات‌ها به وسيله مدارک و مستندات يا ارجاعات پشتيباني شده‌اند.

شواهد کافی براي فهم موضوع وجود دارد.

ادبيات تحقيق مورد نقد و تحليل قرار گرفته‌اند.

ارتباط لازم بين ادبيات تحقيق و موضوع مورد تحقيق مقاله ارائه شده است.

3- ساختار عمومی مقاله

يک مقاله تحقيقی به طور کلی می‌تواند در برگيرنده ساختاری مشابه ساختار زير باشد.

1) عنوان مقاله:

پرهيز از عنوان‌های کلی و روزنامه‌ای؛

استفاده از صفت و موصوف‌های لازم برای گوياتر نمودن عنوان؛

دارا بودن جذّابيت برای جذب مخاطب؛

فشرده و مختصر و يادآوردنی؛

پرهيز از اصطلاحات نامأنوس و اختصار

توجه به اين نکته که عنوان يک برچسب است نه جمله.

2) نام نويسنده/نويسندگان:

مشخص کردن نام و رابطه عضويتی نويسنده يا نويسندگان.

3) چکيده:

دربرگيرنده (معرفی کلی و گويای تحقيق / بيان هدف و قلمرو تحقيق، اهميت کلّی تحقيق ، مروری فشرده بر ساختار مقاله، اشاره کلّی به نوآوری‌ها و دستاوردهای مقاله)؛

پرهيز جدی از آوردن مراجع، فرمول و علامت‌های ويژه؛

رعايت کوتاهی و فشرده بودن ( در حد يک بند و سقف 200 تا 250 کلمه)؛

توجه به اين نکته که تعداد افرادی که چکيده را می‌خوانند بسيار بيشتر از کسانی است که مقاله را می‌خوانند.

4) کليد واژه‌ها:

تا سقف پنج کلمه و يا اصطلاح

5) مقدمه:

تعريف مسئله و قلمرو تحقيق؛

طرح اهميت تحقيق؛

طرح سوابق تاريخی موضوع؛

طرح طبقه‌بندی‌ها و شاخه‌های مرتبط با موضوع؛

ارائه تعاريف اصطلاخات اصلی و علائم و اختصارات؛

مروری کلی بر بقيه مقاله.

اين بخش می‌تواند با بخش بعدی ترکيب شود.

6) بررسی ادبيات موضوع/ سابقه تحقيق:

طرح سابقه بر اساس يک نظم زمانی/ ديدگاهی/مکتب فکری يا هر طبقه‌بندی ديگر؛

طرح ارتباط ادبيات مورد بررسی با موضوع تحقيق؛

بيان نقاط قوّت، ضعف و محدوديت‌های ادبيات موضوع؛

صرف نظر از طرح مطالب شخصی و تعصب آميز؛

طرح يافته‌های موافق و مخالف در ادبيات؛

ارائه روند و سير تحقيق و طرح جهت‌گيری آن؛

نقد و بررسی تئوری‌های طرح شده؛

مشخص کردن محدوده زمانی مورد بررسی؛

برقراری ارتباط بين ادبيات موضوع با موضوع مورد تحقيق.

7) بدنه اصلی مقاله:

متشکل از يک تا چند بخش و در برگيرنده اصل تحقيق و مطالعه نظير روش و متدولوژی، فرضيات، مدل رياضی.

8) نتايج ارائه خروجی‌های آزمايش‌ها، مدل‌ها يا محاسبات.

9) بحث در باره نتايج:

استخراج اصول،روابط و ارائه تعميم‌های ممکن؛

ارائه تحليل مدل يا تئوری؛

ارائه ارتباط بين نتايج و تحليل‌ها.

جمع بندی و نتيجه‌گيری طرح نتايج مهم و پيامدهای آنها؛

بيان استثناء ها و محدوديت‌ها؛

طرح افق‌های تحقيقاتی برای ادامه و توسعه تحقيق.

10) سپاسگزاری (در صورت نياز):

قدردانی از مؤسسات و يا اشخاصی که در به ثمر رسيدن تحقيق و يا بهتر انجام شدن فعاليت‌های مربوط به مقاله تأثيرگذار بوده‌اند.

11) منابع:

ارائه فهرست مرتب شده منابع.

12) پيوست‌ها (در صورت نياز):

ارائه مطالب ضروری برای فهم و پشتيبانی از مطالب اصلی مقاله.

 

4- موارد ويرايشی

رعايت ملاحظات دستوری در جملات و سعی در نوشتن جملات کوتاه و گويا؛

شماره گذاری عنوان بخش‌ها و زيربخش‌ها؛

شماره گذاری روابط و فرمول‌ها؛

ارائه شرح مفيد و گويا در بالای جداول و پائين شکل‌ها؛

شماره گذاری جداول و شکل‌ها به طور جداگانه؛

ارجاع دهی به هر جدول و يا هر شکل در متن از طريق شماره مربوطه؛

رعايت دندانه‌گذاری مناسب به منظور تفکيک بهتر و خواناتر نمودن نوشتار؛

پرهيز از شکسته‌شدن کلمات در دو خط متوالی (نظير "می" در آخر خط و "شود" در ابتدای خط بعدی)؛

پرهيز از کپی‌کردن تصاوير ناخوانای مراجع و منابع، سعی در بازطراحی آنها با ذکر دقيق

 

مأخذ در ذيل آنها.

5- نکات ويژه

سعی جدی در ثبات رويه‌های اتخاذ شده در نوشتار مقاله (مانند اندازه حروف، ضخامت خطوط در جداول و شکل‌ها، نوع خطوط لاتين در کلمات لاتين, فاصله شماره‌ها با متن يا روابط)؛

الگوبرداری از ساختار آخرين مقالات منتشر شده در نشريه يا ژورنال هدف (نشريه‌ای که قصد داريد مقاله خودرا برای انتشار ارسال داريد)؛

ارائه مقاله کامل شده به اشخاص مطّلع و مرتبط با موضوع مقاله و دريافت نظرات آنان و انجام عمل بالعکس در مورد آنان؛

واگذاری تهيه مقالات مروری به محققان با تجربه و نويسندگانی که در زمينه مورد بررسی صاحب نظر بوده و لااقل چند مقاله در اين رابطه منتشر نموده‌اند؛

اطمينان از دسترسی به مقالات مرجع مربوط به موضوع مقاله به ويژه مقالات جديد؛

رعايت امانت، صداقت و اخلاق از اصول مهم هر فعاليت علمی و تحقيقی است. مراعات نمودن اين اصول از ضرورت بسيار بالائی برخوردار است.

6- کلام پايانی

نوشـته حاضر با دريافت نظرات اصلاحی و پيشـنهادی شما به طور قطــع بهتر و کاملتر خواهـد شد. نويسنده در انتــظار دريافت تجارب و ديدگاه‌های نقادانه و عالمانه شما در باره موضوع اين نوشتار است. بديهی است در نسخه‌های بعدی نکات متذکر شده شما با ذکر نامتان لحاظ خواهد شد.

نقل از: http://www.modares.ac.ir/eng/sepehri/sub/cpprj.htm

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 14 اسفند 1393 ساعت: 16:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره محیط زیست

بازديد: 6357

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

محیط زیست

دبیر گرامی :

تهیه و تنظیم :

 

 

فهرست مطالب

محیط زیست.. 4

عوامل زنده اکوسیستم. 4

ارتباط موجودات زنده با هم دیگر. 4

ارتباط غذایی.. 5

زنجیره غذایی.. 5

شبکه غذایی.. 5

شبکه حیات.. 5

نوع دیگر ارتباط جانداران با هم. 5

رقابت.. 5

هم زیستی.. 6

هم سفرگی.. 6

همیاری.. 6

زندگی انگلی.. 6

زندگی صیادی.. 6

عوامل غیر زنده اکوسیستم. 7

گرما7

دما7

نور7

گازها7

آب.. 7

مواد شیمیایی.. 7

آلودگی محیط زیست.. 8

آلودگی محیط زیست و لایه ازن. 8

آلودگی هوا و مه دود فتوشیمیایی.. 9

باران اسیدی.. 9

مواد شیمیایی آلی سمی.. 10

آلودگی آبها11

فلزهای سنگین و شیمی خاک.. 11

تولید انرژی و آثار محیطی آن. 12

محافظت از محیط زیست.. 12

منبع :19

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

محیط زیست

 همه محیط‌هایی که در آنها زندگی جریان دارد محیط زیست نامیده می‌شود. به عنوان مثال استخر آب ، یک شهر ، اقیانوس و کویر همگی انواعی از محیط زیست به حساب می‌آیند

در محیط زیستی عوامل غیر زنده مانند خاک ، آب ، گازها و غیره به همراه جانداران وجود دارندموجودات زنده با هم و با محیط غیر زنده خود ارتباطی متقابل برقرار می‌سازند. این ارتباط‌ها برای بقای محیط زیست بسیار لازمند. کارشناسان محیط زیست هنگام بررسی ، مناطق زیستی را مورد مطالعه قرار می‌دهند. هر منطقه زیستی شامل موجودات زنده ویژه عوامل غیر زنده است اکوسیستم نام دارد و دانشی که به بررسی اکوسیستم‌ها می‌پردازد.اکولوژی نامیده می‌شود

 

عوامل زنده اکوسیستم

جانداران را براساس نقشی که در محیط دارند به دسته‌های زیر تقسیم می‌شوند.

1.      موجودات تولید کننده )گیاهان سبز (

2.      موجودات مصرف کنندهجانوران (

3.      موجودات تجزیه کننده)باکتری‌ها و قارچ‌ها (

ارتباط موجودات زنده با هم دیگر

مهم ترین ارتباط غذایی است که به صورت زنجیره غذایی و شبکه غذایی در جریان است. علاوه بر ارتباط کلی میان جانداران که به صورت زنجیره غذایی نشان داده می‌شود. انواع دیگری از ارتباط نیز میان آنها وجود دارد که در آن الزاما ارتباط غذایی منجر به از بین رفتن طرفین نمی‌شود بلکه در این نوع ارتباط جانداران به زیستن در کنار هم ادامه می‌دهند.

 

 

ارتباط غذایی

زنجیره غذایی

اگر وابستگی غذایی یک موجود زنده را با موجود زنده دیگر به صورت ABنمایش دهیم بدین معنی است که موجود زنده A غذای موجود زنده B است و به عبارت دیگر B از A تغذیه می‌کند. بدین ترتیب می‌توانیم روابط غذایی زیر را که بین چند موجود زنده برقرار می‌شود نشان دهیم. در این روابط هر موجود زنده به صورت حلقه‌ای از یک زنجیر با موجود زنده دیگر مربوط می‌شود. هر یک از این روابط را یک زنجیره غذایی می‌نامند. در تمام این زنجیره‌های غذایی حلقه اول یک گیاه سبز است حلقه دوم یک جاندار گیاهخوار است و حلقه‌های بعدی را موجودات گوشتخوار تشکیل می‌شوند.

شبکه غذایی

چند زنجیره غذایی که با یکدیگر ارتباط داشته باشند یک شبکه غذایی را بوجود می‌آورند.

شبکه حیات

همه شبکه‌های غذایی با یکدیگر ارتباط دارند بطوری که همه موجودات زنده کره زمین یک شبکه غذایی بزرگ را تشکیل می‌دهد این شبکه غذایی بزرگ ، شبکه حیات نام دارد.

نوع دیگر ارتباط جانداران با هم

رقابت

در رقابت یک موجود به چیزهایی که مورد نیاز موجود زنده دیگر نیز هست احتیاج پیدا می‌کند. مثلا جانوران بین یافتن غذا و لانه سازی و غیره با هم رقابت می‌کنند. در عمل رقابت گاهی دو رقیب با یکدیگر با خبر نیستند. بعضی از رقابت‌ها میان جانداران یک گونه و برخی دیگر در بین جاندارانی که از گونه‌های متفاوت است صورت می‌گیرد. موضوع مورد رقابت اغلب جانوران غذاست. رقابت تختصاص به جانوران نداردگیاهان نیز برای بدست آوردن نور، آب و کانی‌ها با هم به رقابت می‌پردازند.

هم زیستی

هم زیستی یعنی زندگی کردن با یکدیگر و با هم زیستن اما در اکولوژی منظور از هم زیستی هر نوع ارتباط نزدیک میان دو نوع موجود زنده است صورت‌هایی از هم زیستی عبارتند از:

هم سفرگی

در این نوع هم زیستی یکی از افراد ، نه سود می‌برند و نه زیان و دیگری سود می‌برد. مانند رابطه چسبیدن ماهی بادکش‌دار ، بدن کوسه ماهی ، که ماهی بادکش دار در این رابطه سود می‌برد.

همیاری

در این نوع هم زیستی دو موجود زنده هر دو از یکدیگر بهره می‌برندهمیاری ممکن است داوطلبانه و یا اجباری باشد. همیاری گل‌سنگها اجباری است و قارچی که در ساختمان گلسنگ بکار رفته بدون جلبک سبز قادر به ادامه حیات است میان باکتری‌ها و گیاهان تیره نخود نیز همیاری است - همیار sشته و مورچه حالت اجباری دارد.

 

زندگی انگلی

در این نوع همزیستی یک موجود (انگلسود می‌برند و موجود دیگر (میزبان) زیان.

زندگی صیادی

مستقیم‌ترین رابطه غذایی هنگامی وجود دارد که جاندار دیگر را بخوردهر مصرف کننده‌ای که جانداری دیگر را بکشد و بخورد یک صیاد است و جانداری که خورده شود صید نام دارد.

عوامل غیر زنده اکوسیستم

گرما

بیشتر از اشعه مادون قرمز بخشی از نور خورشید به دست می‌آید و در فعالیت‌های موجودات زنده نیز انرژی به صورت گرما آزاد می‌شود.

دما

یکی از عوامل غیر زنده محیطی است و تغییرات زیادی دارد و کلیه جانداران به نحوی با این تغییرات سازش پیدا کرده‌اند سازش باعث بقای جانوران می‌شود.

نور

نور نقش مهم در غذاسازی تولید کننده دارد.

گازها

مهم‌ترین گازهایی که در اتمسفر وجود دارند عبارتند از : اکسیژن و دی‌اکسید کربنکه اکسیژن در تنفس و در اکسید کربن در فتوسنتز نقش دارد.

آب

آب به صورت تبخیر شده وارد اتمسفر می‌شود و به صورت برف و باران به زمین برمی‌گردد.

مواد شیمیایی

به دو صورت کانی و آلی در اکوسیستمها وجود دارد مواد آلی ناشی از تجزیه موجودات زنده ، در اکوسیستمهای مختلف مورد استفاده جانداران قرار می‌گیرد. مواد کانی نیز به ترکیبات مختلف مثل نمک خوراکی یا کلریدسدیم که در غذای آدمی مهم است و یا کودهای شیمیایی که در حاصل خیزی خاک اهمیت دارد.

آلودگی محیط زیست

آلودگی محیط زیست از منابع گوناگون صورت می‌گیرد. با پیشرفت تمدن بشری و توسعه فن‌آوری و ازدیاد روز افزون جمعیت ، در حال حاضر دنیا با مشکلی به نام آلودگی در هوا و زمین روبرو شده است که زندگی ساکنان کره زمین را تهدید می‌کند. بطوری که در هر کشور حفاظت محیط زیست مورد توجه جدی دولتمردان است. امروزه وضعیت زیست محیطی به گونه‌ای شده است که مردم یک شهر یا حتی یک کشور از آثار آلودگی در شهر یا کشور دیگر در امان نیستند.

برفی که در نروژ می‌بارد مواد آلاینده‌ای به همراه دارد که منشا آن از انگلستان و آلمان است. یا باران اسیدی در کانادا نتیجه مواد آلاینده‌ای است که منشا آنها از ایالات متحده است. در آتن گاهی مجبور می‌شوند به علت آلودگی شدید هوا کارخانجات را تعطیل و رفت و آمد اتومبیلها را محدود کنند. شهرهای دیگر دنیا مانند مکزیکوسیتی ، رم و تهران نیز با مشکل آلودگی هوا دست به گریبانند. آلودگی دریاها ، رودخانه‌ها ، دریاچه‌ها و اقیانوسها و جنگلهای نیز نیز موضوع بحث جدی می‌باشند.

آلودگی محیط زیست و لایه ازن

یکی از مسائلی که در سالهای اخیر باعث نگرانی دانشمندان شده ، مسئله تهی شدن لایه ازن و ایجاد حفره در این لایه در قطب جنوب است. لایه اوزون در فاصله 16 تا 48 کیلومتری از سطح زمین قرار گرفته و کره زمین را در برابر تابش فرابنفش نور خورشید محافظت می‌کند. هر گاه از مقدار لایه ازن ، 10 درصد کم شود، مقدار تابشی که به سطح زمین می‌رسد تا 20 درصد افزایش می‌یابد. تابش فرابنفش موجب بروز سرطان پوست در انسان می‌شود و به گیاهان صدمه می‌زند. مولکولهای کلروفلوئورکربنها (CFCها) در از بین بردن لایه ازن موثرند. از این ترکیبات بطور گسترده در دستگاههای سرد کننده و در افشانه‌ها (اسپری‌ها) استفاده می‌شود.

این مولکولها به علت پایداری آنها به استراتوسفر راه می‌یابند و در آنجا بر اثر تابش خورشید پیوند C-Cl شکسته می‌شود. اتم کلر حاصل به مولکول ازن حمله می‌کند و مولکول CLO را می‌دهد. این مولکول بنوبه خود با اکسیژن ترکیب شده ، مولکول O2 و اتم Cl آزاد می‌شود که مجددا در چرخه تخریب اوزون شرکت می‌کند. از این روست، در عهدنامه سال 1978 مونترال قرار این شده که از مصرف کلروفلوئوروکربنها به تدریج کاسته شود و مواد دیگری به عنوان جانشین برای آنها یافت شود و یافتن چنین ترکیباتی بطور مسلم کار شیمیدانان است.

آلودگی هوا و مه دود فتوشیمیایی

بسیاری از مناطق شهری با پدیده آلودگی هوا روبه‌رو هستند که در جریان آن ، سطوح نسبتا بالایی از ازن در سطح زمین که جزء نامطلوبی از هوا در ارتفاعات کم است، در نتجه واکنش نور القایی آلاینده‌ها تولید می‌شود. این پدیده را مه دود نور شیمیایی می‌نامند و گاهی از آن به عنوان "لایه ازن در مکانی نادرست" از نظر تشابه آن با مسئله تهی شدن ازن استراسفر یاد می‌کنند. فرآیند تشکیل مه دود در واقع شامل صدها واکنش مختلف است که دهها ماده شیمیایی را دربرمی‌گیرد و بطور همزمان رخ می‌دهند. در واقع ، هوای شهرها را به "واکنشگاههای شیمیایی عظیم" تشبیه کرده‌اند.

پدیده مه دود شیمیایی ، نخستین بار در دهه 1940 در لوس آنجلس مشاهده شد و از آن زمان ، عموما به این شهر بستگی داده شده است. اما در دهه‌های اخیر با کنترل آلودگی هوا مسئله مه دود در شهر لوس آنجلس بطور نسبی تخفیف پیدا کرده است. از نظر کمی ، اکثر کشورها و همچنین سازمان جهانی بهداشت (WHO) ، حدی را برای حداکثر غلظت مجاز اوزون در هوا در نظر گرفته‌اند که در حدود 100ppb (میانگین غلظتها در طول زمان یک ساعت) است. اوزون در هوای پاکیزه تنها به چند در صد این مقدار می‌رسد. واکنش دهنده‌های اصلی اولیه در یک پدیده مه دود نور شیمیایی ، اسید نیتریک ، NO و هیدروکربنهای سوخته نشده هستند که از موتورهای احتراقی درون سوز به عنوان آلاینده در هوا منتشر می‌شوند. جزء مهم دیگر در تشکیل مه دود ، نور خورشید است.

باران اسیدی

یکی از جدی‌ترین مشکلات زیست محیطی که امروزه بسیاری از مناطق دنیا با آن روبه‌رو هستند، باران اسیدی است. این واژه انواع پدیده‌ها ، از جمله مه اسیدی و برف اسیدی که تمام آنها با نزول مقدار قابل ملاحظه اسید از آسمان مطابقت دارد را می‌پوشاند. باران اسیدی دارای انواع نتایج زیان‌بار بوم شناختی است وجود اسید در هوا نیز احتمالا بر روی سلامتی انسان اثر دارد. پدیده باران اسیدی در سالهای آخر دهه 1800 در بریتانیا کشف شد، اما پس از آن تا دهه 1960 به دست فراموشی سپرده شد. باران اسیدی به نزولات جوی که قدرت اسیدی آن بطور قابل توجهی بیش از باران طبیعی (یعنی آلوده نشده)، که خود به علت حل شدن دی‌اکسید کربن هوا در آن و تشکیل اسید کربونیک بطور ملایم اسیدی است، باشد، اطلاق می‌شود.

(CO2 (g) + H2O (aq) H2CO3(aq

از تفکیک جزئی H2CO3 پروتون آزاد می‌شود و PH سیستم را کم می‌کند.از اینرو PH باران طبیعی که آلوده نشده، از این منبع بخصوص حدود 5.6 است. تنها بارانی که قدرت اسیدی آن به مقدار قابل ملاحظه‌ای بیشتر از این باشد، یعنی PH آن کمتر از 5 باشد، باران اسیدی تلقی می‌شود. دو اسید عمده در باران اسیدی ، HNO3 و H2SO4 است. بطور کلی ، محل نزول باران اسیدی در مسیر باد دورتر از منبع آلاینده‌های نوع اول ، یعنی SO2 و نیتروژن اکسیدها است. باران اسیدی به هنگام حمل توده هوایی که آلاینده‌های نوع اول را دربردارند، بوجود می‌آیند. از اینرو باران اسیدی یک مشکل آلودگی است که به علت حمل دور برد آلاینده‌های هوا ، حدود و مرز جغرافیایی نمی‌شناسد.

مواد شیمیایی آلی سمی

واژه مواد شیمیایی سنتزی از طرف رسانه‌های گروهی برای توصیف اجسامی بکار می‌رود که عموما در طبیعت یافت نمی‌شوند. ولی توسط شیمیدانان از اجسام ساده‌تر سنتز شده‌اند. اکثریت مواد شیمیایی سنتزی که مصرف تجارتی دارند، ترکیبات آلی هستند و برای بیشتر آنها از نفت به عنوان منبع اولیه کربن در این ترکیبها استفاده شده است. کربن با کلر ترکیبهای زیادی را تشکیل می‌دهد که به علت سمی بودن آنها برای بعضی گیاهان و حشرات ، بسیاری از این قبیل ترکیبها کاربرد گسترده‌ای به عنوان آفت کش یافته‌اند. ترکیبات آلی کلردار دیگر بطور گسترده‌ای در صنایع پلاستیک و الکترونیک بکار برده شده‌اند.

شکستن پیوند کربن به کلر بطور مشخص دشوار است و حضور کلر همچنین واکنش پذیری سایر پیوندها را در مولکولهای آلی کم می‌کند. همین خاصیت به این معنی است که با وارد شدن ترکیبهای آلی کلردار به محیط زیست ، تخریب آنها به کندی صورت می‌گیرد و بیشتر تمایل به جمع شدن دارند و به این علت به معضل بزرگ محیط زیست محیطی تبدیل شده‌اند. اجسام آلی سمی که بطور عمده مورد استفاده قرار می‌گیرند عبارتند از: انواع آفت کشها ، حشره کشهای سنتی ، حشره کشهای آلی کلردار ، ددت ، توکسافنها ، کاربامات ، حشره کشهای آلی فسفات‌دار ، علف کشها و ... .

 

آلودگی آبها

آب ، تصفیه آن و جلوگیری از آلودگی و به هدر رفتن آن از مسائل بسیار مهم زمان ما به حساب می‌آید. آلودگی آبها ، معضل بزرگ زیست محیطی محسوب می‌شود که به علت پیشرفت صنایع و تکنولوژی ، هر روزه با پیشرفت روز افزون آن مواجهیم.

فلزهای سنگین و شیمی خاک

بسیاری از فلزهای سنگین برای انسان سمی هستند و چهار فلز جیوه (Hg) ، سرب (pb) ، کادمیم (Cd) و آرسنیک (As) فلزهایی هستند که بعلت کاربرد گسترده ، سمیت و توزیع وسیع آنها بیشترین خطر را از نظر زیست محیطی دارند. البته هیچ یک از این عنصرها هنوز به آن اندازه در محیط زیست پخش نشده که یک خطر گسترده بشمار آید. به هر حال ، هر یک از آنها در بعضی از محلات در سالهای اخیر در سطوحی سمی یافت می‌شود. این فلزها بطور عمده از مکانی به مکان دیگر از طریق هوا منتقل می‌شوند و این انتقال معمولا به صورت گونه‌هایی که روی ماده ذره ‌مانند معلق ، جذب سطحی شده یا در آن جذب شده است، صورت می‌گیرد.

تولید انرژی و آثار محیطی آن

بسیاری از مسائل زیست محیطی ، نتیجه غیر مستقیم تولید و مصرف انرژی ، بویژه زغال سنگ و بنزین است. ذخایر زغال سنگ در دنیا از مجموع نفت ، گاز طبیعی و اورانیوم خیلی بیشتر است. از اینرو مصرف زغال سنگ برای تولید انرژی صنعتی نه تنها ادامه خواهد یافت، بلکه احتمالا به مقدار زیادی بویژه در کشورهای در حال توسعه مانند چین و هندوستان که ذخایر زیادی از این ماده دارند، افزایش می‌یابد. از سوزاندن زغال سنگ مقدار زیادی SO2 و CO2 که آلاینده هستند تولید می‌شود. بحث انرژی هسته‌ای و سایر منابع انرژی نیز جای خود دارد.

 

محافظت از محیط زیست

 

 آلودگی را می توان به عنوان یک تغییر نا مطلوب در خواص فیزیکی ، شیمیایی ، و زیست محیطی هوا ، آب ، یا زمین تعریف کرد که باعث به خطر انداختن سلامت جسمی و روانی ، بقا

و فعالیت های انسان ویا سایر موجودات زنده می شود.

 انواع آلودگی : از نقطه نظر زیست محیطی دو گروه آلاینده را می توان تشخیص داد : قابل انحطاط و غیر قابل انحطاط .یک آلاینده قابل انحطاط را می توان تجزیه کرد ، از بین برد و یا مصرف کرد مانند فاضلاب انسانی و زباله های انسانی و یا کشاورزی و بعضی مواد رادیو اکتیو و .... آلاینده غیر انحطاط از راههای طبیعی تجزیه نمی شود .

 نمونه چنین آلاینده هایی عبارتند از جیوه ، سرب ، و برخی از ترکیبات آنان و بعضی از پلاستیک ها ، لذا باید از ورود آلاینده های پایدار مضر به محیط زیست کاملاً جلوگیری کرد و یا آن را به طوری کنترل کرد که به سطح زیان آور نرسد .

منشاء آلودگی چیست ؟انسان از راههای گوناگون باعث ایجاد الودگی می شود . بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم ، افزایش بیش از حد جمعیت و عدم ایجاد فرهنگ استفاده مناسب از منابع طبیعی و انرژی باعث ایجاد و تداوم این مشکل می شود .

 انفجار جمعیت و اثرات سوء بحرانهای زیست محیطی : اگر چه مسایل زیست محیطی از قدیم الایام کم و بیش وجود داشته ولی اینک به دلیل رشد بی رویه جمعیت جهان افزایش یافته و مشکلات عدیده ای به بار آورده است . آدمی در عصر حاضر محیط طبیعی را به اقتضای نیازمندیهای اقتصادی و اجتماعی خود تغییر شکل بسیار داده است . آن چنان که محیط اطراف خود را به منظور استفاده روز افزون انرژی ، سوخت های فسیلی و نیز افزایش تولیدات صنعتی ، از منابع طبیعی تهی ساخته ، جنگل ها را به زمین های زراعتی تبدیل نموده ، کوهها را با خاک یکسان ساخته و برای ایجاد ساختمان و محل های مسکونی از انها استفاده کرده است . مسیر رودخانه ها را تغییر داده ، درختان جنگلی را قطع نموده ، از مراتع و علفزارها استفاده بی رویه کرده و همچنین با روش های نا درست استفاده از خاک ، موجبات فرسایش شدید آن را فراهم آورده است .

تصاویر تلویزیونی از جنگل های گرمسیری که طعمه حریق شده اند ، فاضلاب هایی که در سواحل روانند ، توده های انبوهی از زباله که به حال خود رها شده اند ، مزارعی که دستخوش خشکسالی گشته اند ، سبب تشویش خاطر می شوند . اینها ممکن است مطالبی جدا از هم به نظر ایند اما زنجیر وار به یکدیگر پیوسته و با رشته هایی به هم متصل شده اند .

رشته هایی که همه این مسائل را به بحران های زیست محیطی ناشی از انفجار جمعیت مربوط می کنند. زیرا مهمترین علت سلب آرامش و آسایش در سیاره زمین ، رشد بیش از حد جمعیت، عدم وجود فرهنگ صحیح استفاده از منابع طبیعی و تأثیر نتایج سوء آن بر سیستم های زیست محیطی است .

دلیل اصلی عدم توجه کافی به خطرات جدی زیست محیطی این است که عواقب سوء ناشی از این امر به طور تدریجی ظهور می یابد و به همین سبب برای مردم هراس انگیز نیست زیرا ساختار فرهنگی و زیستی بشر به گونه ای است که تنها در برابر خطرات زود رس واکنش نشان می دهد و نسبت به مسایلی که مربوط به اینده دور است بی توجه است . تغییرات آب و هوا ، صومه به لایه ازن ، افزایش خاصیت اسیدی بارانها ، عدم اطمینان از سلامت غذا ، نابودی جمعیت ها و گونه های گیاهان و حیوانات و دیگر نشانه هایی که در مجموع دلالت بر فروپاشی جهان دارند ، تماماً عوامل و مطالبی هستند که آهسته تر از آن شکل می گیرند که برای بشر به سهولت قابل درک باشند .

تغییر در حالت فیزیکی زمین ، با دگرگونی در چرخه مواد مغذی و بروز پدیده آلودگی هوا در اکثر جوامع در دهه های اخیر بدون هیچ ابهامی نشان می دهد که بشر در واقع تبدیل به یک نیروی جهانی مخرب علیه طبیعت شده و به دلیل رشد بی رویه خود و دخالت های نا بجا در محیط زیست ، قابلیت مسکونی بودن کره زمین را مورد تهدید قرار داده است. آنچه که بر روی کره زمین اتفاق می افتد : اثر گلخانه ای گازها ، آلودگی هوا ، انهدام لایه ازن ، زباله های ویرانگر ، بارانهای اسیدی ، انهدام حیات وحش ، آلودگی آب های زمینی ، زباله های شهری و ..... از جمله مواردی است که موجب می شود ما نسبت به کره زمین و محیط زیست خود حساس گشته و در صدد حفظ آن بر آییم .

 از محیط زیست خود حفاظت کنیم : هنگامی که از این مقوله صحبت به میان می اید نا خود آگاه یک فعالیت هدایت شده بین المللی یا ملی که توسط دولتها پایه ریزی شده به ذهن خطور می کند .

در حالی که به سادگی می توانیم با انجام بعضی از امور پیش پا افتاده و کم هزینه و اجتناب از کارهای بسیار وقت گیر و غیر ضروری کمک قابل توجهی به امر حفاظت محیط زیست نماییم

همان طور که گذشت ، از انجایی که عواقب سوء ناشی از خطرات زیست محیطی به تدریج ظهور می یابد ، لذا با ذکر موارد عینی زیر که همه ما روزانه با آن سر و کار داریم می توانیم به سادگی از محیط زیست خود محافظت کنیم :

 1  -استفاده از پودرهای لباسشویی و مایعات ظرفشویی با عوارض سوء کمتر : متأسفانه این مواد با وجود فواید بهداشتی زیاد ، آثار زیانباری به وجود می آورند . زیرا فسفات ها و ترکیبات شیمیایی که در ساختمان آنها فسفر وجود دارد ، به مقدار زیاد در بیشتر مایعات ظرفشویی و پودرهای لباسشویی وجود دارد و با ورود فسفاتها به رودخانه ها و تالاب ها بر سرعت رشد و تکثیر علف های هرز اضافه می شود که باعث تقلیل اکسیژن آب و مرگ آبزیان می شود . موارد زیر را به یاد داشته باشید:

- مقدار کمتری از مواد پاک کننده ( دترژانت ها ) را مصرف کنید .

- پاک کننده هایی را مصرف کنید که دارای فسفات کمتری باشند .

برخی از محصولات در مدت 5 سال خود به خود تجزیه و نابود می شوند .

- 2استفاده از باطری های قابل شارژ : بر اثر زنگ زدگی مقدار زیادی از سموم خطرناک درون باطری ها به محیط راه می یابند که ترکیبات جیوه ای از مهمترین آنها است .

از باطریهای یک بار مصرف استفاده نکنید .

-3در آشپزخانه : آشپزخانه محل خوبی است که می توانیم علم و آگاهی خود را در زمینه درک مسائل محیط زیست از تئوری به عملی ارتقاء دهیم . با انجام برخی از اعمال و ابتکاراتی که در حفظ محیط زیست و جلوگیری از تشدید آلودگی مؤثرند ، ما می توانیم در مقابل برخی از عادات مرسوم مقاومت به خرج دهیم . موارد زیر را به یاد داشته باشید :

-   به جای آنکه مواد غذایی را در داخل ورقه های آلومینیومی یا پلاستیکی بپیچید ، آنها را داخل محفظه ها و ظروفی که قابل شستشو و قابل مصرف مجدد هستند قرار دهید .

 - برای جمع آوری مایعات و پاک کردن لکه ها یا قطرات مواد غذایی به جای استفاده از دستمال های کاغذی از تکه پارچه های مستعمل استفاده کنید و پس از شستشو آنها را برای مصرف مجدد آماده کنید .

- روغن و بخارات آن به شدت برای بدن مضر می باشد . به خاطر داشته باشید تا حد امکان از روغن های جامد استفاده نکنید یا در صورت استفاده ،مانع از سوختن آن شوید و از روغن سوخته برای مصارف بعدی استفاده نکنید .

4- زمان مناسب برای تعویض تایر ها : نقش آلوده کننده تایر های مستعمل اتومبیل ها خیلی بیشتر از آن چیزی است که احتمال دارد در نگاه اول به نظر آید . اگر در استفاده از تایرها برخی نکات رعایت شود ، در طول عمر این وسایل ، اثر داشته و از کاربرد مقادیر زیادی نفت خام برای ساخت تایرهای جدید خودداری و صرفه جویی می شود و در ضمن از اثر آلوده کنندگی انبوه تایرهای مستعمل تا حدود زیادی جلوگیری می شود چرا که با توجه به حجیم بودن ، جمع آوری آنها مشکل بوده و آبی که از طریق باران یا هرز ابها به داخل آنها نفوذ می کند ، مکان مناسبی را برای تخمگذاری و تکثیر انواع انگل ها و میکروبها فراهم می کند . موارد زیر را به یاد داشته باشید :

-در مواقع خرید تایر ، به طول عمر ام و میزان تأثیر آن در کاهش مصرف سوخت اتومبیل توجه داشته باشید .

- دقت کنید تایرهای ماشین به اندازه کافی بالانس باشد ، و پس از هر 8 تا 10 هزار کیلومتر رانندگی باد آنها را میزان کنید .

-   از کوششهایی که در راستای استفاده مجدد از لاستیک های مستعمل به عمل می آید ، حمایت کنید .

 5-دقت در مصرف اب لوله کشی : هر کدام از ما در روز 28 گالن آب مصرف می کنیم . اگر ما در موارد غیر لازم شیر اب را ببندیم ، تا حدود زیادی از به هدر رفتن آب جلوگیری می کنیم. اگر در موقع مسواک زدن تنها مسواک خود را با کمی آب ، خیس یا مرطوب کنید هر بار بیشتر از 9 گالن آب صرفه جویی کرده اید .

 اگر در موقع شستشوی بشقابها، لگن ظرفشویی را از آب پر کنید در هر نوبت ظرف شستن در حدود 16 گالن اب صرفه جویی کرده اید .

 اگر در موقع شستشوی اتومبیل خویش از یک سطل آب و اسفنج استفاده کنید ، در هر بار شستشوی اتومبیل در حدود 80 گالن آب صرفه جویی می کنید .

 -6استفاده کمتر از قوطی های آلومینیومی : آلومینیوم فراوانترین عنصر در طبیعت است. برای اولین بار در سال 1963 قوطی های آلومینیومی برای عرضه نوشابه ها مورد استفاده قرار گرفت و هم اکنون نیز حجم عظیمی از آلومینیوم تولید شده ، برای تهیه قوطی های محتوی نوشابه مصرف می شود . موارد زیر را به خاطر داشته باشید :

- بازیابی آلومینیوم کاری بسیار پر سود و از لحاظ اقتصادی با صرفه است . با هر تن بازیابی آلومینیوم 1000 دلار صرفه جویی می شود .

 -  باید در هر منطقه مخازن مشخصی در نظر گرفته شود تا مردم ظروف آلومینیومی خود را در آنها بریزند .

 -7در محیط کار هم به فکر محیط زیست باشید : بسیاری از موادی که در خانه ها مصرف می شوند ، ضایعات و حجم عظیمی از زباله ها را به وجود می آورند . در محیط کار از جمله کارگاهها ، کارخانه ها ، دفاتر کار ، و .... هم می توانند به همین اندازه زیان بار باشند .شایسته است در محل کار هم به فکر محیط زیست و نجات کره زمین باشید .

برخی از ابتکاراتی که به کمک آنها می توان کمتر به محیط زیست زباله وارد کرد را طراحی و به اطلاع دوستانتان برسانید ، یکی از این کارها استفاده کمتر از فتوکپی است . شاید در ادارات به بهترین وجه می توان در زمینه بازیابی کاغذ نو از کاغذ های باطله اقدام کرد .

اگر بخواهید ، هر ماه می توانید کوهی از کاغذ و مقواهای کهنه را به شرکتهایی که از آنها کاغذ و مقوای نو می سازند ، تحویل دهید . به جای لیوانهای ساخته شده از پلاستیک ها از لیوانهای شیشه ای استفاده کنید .

8- در باغ خود به حیوانات غیر اهلی پناه دهید : کمک و رحمت در حق حیوانات غیر اهلی را می توانید از باغچه و باغ متعلق به خود شروع کنید . اگر به حیات وحش خدا علاقمند هستید ، به علایق و تمایلات آنها در یک محیط زیست مناسب توجه داشته باشید . در زمستانهای سرد عده زیادی از پرندگان دچار تشنگی می شوند زیرا در این فصل بیشتر منابع آب یخ بسته اند . اگر در این مواقع ظرفی یا حوضچه ای که دارای آب غیر منجمد است در اختیار آنها گذاشته شود ، صدها پرنده نجات پیدا می کنند . شما می توانید خورده های غذای باقیمانده در سفره را برای تغذیه پرندگان در گوشه ای از بالکن یا باغچه خانه خود قرار دهید .

9- از جنگل های باران خیز حفاظت و حمایت کنید : بسیاری از دوستداران محیط زیست در جهان از ویران شدن و از بین رفتن جنگل های باران خیز استوایی ، بیشتر از سایر پدیده های دیگر که سالیان اخیر ، حیات بر روی کره زمین را به مخاطره انداخته اند اظهار نگرانی می کنند . از روشن کردن آتش در پای درختان و در جنگل خودداری کنید . درختان موجود در مسیر رودخانه ها را قطع نکنید . به یاد داشته باشید که اگر هر فرد ، یک اصله درخت بکارد ، می توان به راحتی منابع تخریب شده را جایگزین نمود .

 10-شروع به بازیابی مواد مستعمل نمایید : شاید تا به حال به عنوان یک انسان آگاه و مسئول در برابر مظاهر خلقت خداوند و نسل های آینده ، به بازیابی موادی که قبلاً به عنوان زباله دور ریخته می شدند ، علاقه پیدا کرده باشید . برای شرع به این کار ، همکاری وسایل ارتباط جمعی برای گرد آوری مردم در یک ناحیه لازم است . جهت سهولت در کار بازیابی ، می توانید زباله های خود را جدا سازی نمایید . زباله های جدا شده را در محل های مناسبی قرار دهید تا مأموران محلی زباله قادر قادر به تفکیک آنها باشند . به کودکان خود علاقه نجات کره زمین را بیاموزید .

 اگر پدران ما درباره اهمیت حفظ محیط زیست وپیشگیری از برخی از کارهایی که برای ساکنان کره زمین در کوتاه مدت یا بلند مدت زیان بار هستند مطالبی را با ما در میان گذاشته بودند ، شاید وضع اسفباری که در شرایط کنونی بر روی کره خاکی ما حاکم است ، هرگز پدید نمی آمد . برای حفظ محیط زیست ، بیشتر از همه بر روی قدرت و اقتدار کودکان و نوجوانان تکیه کنید. کودکان ، فراگیران سریع و فعالی هستند . اگر از طریق ادارت حفظ محیط زیست با ارائه فیلم های جالبی درباره حیات وحش ، حفظ و سلامتی محیط زیست ، مطالب مستندی به آنها ارائه شود ، مسلماً محبت و رحمت آنها نسبت به این مسائل بر انگیخته شده و در رفتار آنها به تدریج منعکس خواهد گردید .

 اگر ما کودکانمان را دوست داریم ، باید کره زمین را دلسوزانه دوست داشته و آن را متنوع و زیبا به آیندگان واگذار کنیم تا در یک روز بهاری در ده هزار سال دیگر آنها بتوانند در دریایی از علفها صلح را حس کنند، بتوانند ببینند که زنبوری به ملاقات گلی می آید ، بتوانند آوای یک پرنده را در آسمان بشنوند و بتوانند خوشی را در زنده بودن دریابند.

 

 

منبع :

کتابچه « چکونه از محیط زیست خود محافظت کنیم ؟ »

تهیه شده در معاونت امور جوانان جمعیت هلال احمر استان مازندران زیر نظر معاونت آموزشی و پژوهشی سازمان جوانان ( اداره آموزش ) سال نشر 1382 .

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 14 اسفند 1393 ساعت: 16:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(5)

تحقیق درباره متابوليسم اسيدهاي هسته اي و سنتز پروتئين

بازديد: 353

 

متابوليسم اسيدهاي هسته اي و سنتز پروتئين

         متابوليسم اسيدهاي هسته اي و سنتز پروتئين كه در ارتباط نزديك هستند، مرحله بحراني متابوليسم مي باشند. اين مواد عمدتاً مسئول انتقال اطلاعات ژنتيكي از DNA به پروتئينهاي فعال آنزيم ها و پروتئين هاي ساختماني مي باشند. اين مولكولها فاكتورهاي اصلي در تعيين شكل و عمل ارگانيسم ها مي باشند. اين فرايند با مضاعف شدن DNA آغاز شده و از طريق نسخه برداري RNA و ترجمه رمز به صورت پروتئين ها دنبال مي شود. اين فرآيند پيچيده  شامل واكنش هاي بسياري است كه به فاكتورهاي متعددي نياز دارد. جزئيات اين گروه از واكنش ها به طور مشروح در كليه كتابهاي بيوشيمي و فيزوبيولوژي عمومي آورده شده و در اينجا بررسي نخواهد شد.

         با اطمينان بايد گفت علف كشي كه هر يك از واكنش هاي اين فرآيند را به طور قابل ملاحظه اي تغيير مي دهد، مي تواند تأثير عميقي بر رشد و نموگياه داشته باشد. اثر 2,4-D بر روي اين فرآيند به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته و نتايج اين مطالعات توسط چري (1976) گردآوري شده است كه در فصل مربوط به فونوكسي در همين كتاب ارائه مي شود.

         نتيجه تيمار كردن يك گياه حساس با 2,4-D تشديد فعاليت RNA پليمراز و افزايش سنتز RNA و پروتئين است كه با تكثير توده اي سلول در بافت بعضي از اندام ها همراه مي باشد. البته در غلظت هاي زياد علف كش امكان جلوگيري از اين فرايندها وجود دارد.

كلروپلاست و ميتوكندريها هر دو حاوي DNA هستند كه از تركيب بازي خود با DNA هسته اي تفاوت دارند. رويداد سنتز DNA، سنتز RNA از روي DNA و سنتز پروتئين نيز در اين اندامكها مشاهده شده است. اغلب علف كش هايي كه از جذب اكسيژن به وسيله ميتوكندري و آزاد شدن اكسيژن توسط كلروپلاستها جلوگيري مي كنند، نيز با متابوليسم اسيدهاي هسته اي و سنتز پروتئين تداخل عمل دارند. ساير محل هاي واكنش به وسيله اين علف كش ها كه در مطالعات اندازه گيري كوتاه مدت اكسيژن مشخص نمي شوند نيز ممكن است در مجموعه عكس العمل هاي بيوشيميايي اين علف كش ها سهيم باشند.

        تنظيم سنتز RNA و پروتئين جلوگيري را تحريك فعاليت آنزيم هاي DNase و RNase و ناقص ماندن فسفريلاسيون اكسيداتيو نيز با عمل بعضي از علف كش هاي مرتبط بوده است.

        كروئن هاگن  و مورلند (1971) در مقاله اي كه نتايج آزمايش در مورد اثر حدود 22 تركيب را به محتوي ATP در بافت هيپوكوتيل سويا تشريح مي كند، سعي كردند كه تأثير علف كش ها را به مقدار ATP فسفريلاسيون اكسيداتيو و سنتز RNA و پروتئين به تصوير بكشند. دينوزب، آيوكسينيل، پروپانيل و كلروپروفام ميزان ATP را 88 تا 90 درصد كاهش دادند، در حاليكه پروپاكلر 2,4,5-T فناك 65% تا 69% از ميزان ATP كاستند. گزارش شده است كه تمام اين تركيبات به استثناي پروپاكلر و فناك كه براي اين منظور ارزيابي نشدند از فسفريلاسيون اكسيداتيو جلوگيري مي كنند.

        همچنين گزارش شده است كه تمام تركيبات فوق سنتز RNA و پروتئين را كاهش مي دهند.  اين اطلاعات نشان مي دهد كه جلوگيري از سنتز RNA و پروتئين در مورد اين علف كش ها مربوط به فقدان ATP است البته ون هوگستراتن (1972) دريافت حتي هنگامي كه ATP محدود نشده باشد نيز از سنتز پروتئين به وسيله PCP (98%)، آيوكسينيل (93%) ، دينوزب (90%)، فناك (37%) و كلرپروفام (29%) جلوگيري مي شود. اين محقق از نوعي سيستم با سلولهاي آزاد استفاده نمود كه مخلوط تلقيحي آن حاوي ATP و GTP و نيز يك سيستم توليد كننده ATP بود.

اسيدهاي زنجيره اي كلردار

       اين دو علف كش زنجيره اي و اسيدی كلردار معمولاً به صورت نمك سديم يا مخلوطي از نمكهاي سديم و منيزيم دالاپون به كار مي رود. هر دو تركيب به ويژه، بر روي گندميان مؤثر مي باشند ولي بعضي از علف هاي هرز پهن برگ را نيز كنترل مي كنند. TCA فقط جهت استفاده روي تعداد محدودي از گياهان زراعي به ثبت رسيده است در حالي كه دالاپون را در مورد بسياري از گياهان زراعي مي توان بكار برد. مهمترين كاربرد اين گروه از علف كش ها استفاده از دالاپون به صورت تيمار برگي جهت كنترل گندميان دائمي در بعضي از گياهان زراعي و اراضي غير زراعي مي باشد. موقعيت در اين عمل با داشتن برنامه سيستماتيك در تكرار سمپاشي بستگي دارد.

        ردمن و هاماکر (1957) گزارش دادند که دالاپون و TCAرسوب دهنده پروتئین هستند و در غلظت ppm  200 باعث رسوب قابل رویت پروتئین در زرده و سفیده تخم مرغ می شوند. این مقدار غلظت نسبتاً زیادی است. البته یکی از جنبه های اثر علف کش ها اسیدی زنجیره ای، که مورد تحقیق قرار نگرفته ولی مطالعات جدی را طلب می کند اثر این ترکیبات بر تغییرات ساختمانی در پروتئین ها و از جمله آنزیم ها می باشد. فوی (1975) اشاره می کند که استات ها و پروپیونات های هالوژن دار از نظر تئوری می توانند گروه های سولفیدریل یا آمینی موجود در آنزیم را طبق قانون فریدل - کرافت (م) آلکیله کنند. چنانچه این اعمال واقعاً انجام بگیرند،           می توانند تغییرات ساختمانی را به بار آورند. ایجاد پیوند هیدروژنی بین دالاپون و N- متیل استامید که یک مدل پروتئینی است، گزارش شده است (کمپ و همکاران 1969). از بحث های قبلی دریافتیم که ظاهراً بسیاری از واکنش های آنزیمی تحت تأثیر این علف کش ها قرار                می گیرند ولی این امر از مسیر خاصی که بتوانند توجیه کننده مکانیسم عمل آنها باشد، انجام             نمی گیرد. ترکیباتی که در غلظت ppm 200 باعث رسوب پروتئین ها می شوند، باید در غلظت خیلی کمتر که احتمالاً در محدوده فیزیولوژی عمل آنها می باشد، برخی تغییرات ساختمانی را در پروتئین ها بوجود آورند. چنانچه چنین تغییراتی واقعاً روی دهند، می توانند بسیاری از نتایجی را که گزارش شده است، توجیه نمایند.

آمیدها

         علف کش های آمیدی گروه کثیر از مواد شیمیایی را در بر می گیرند. زیرگروه اصلی در علف کش های کلاس آمیدکلرواستامیدها هستند این ترکیبات در موقعیت R1خود یک گروه متیل مونوکلره (Cl-CH2-) دارند و شامل آلاکلر، بوتاکلر، CDAA، متولاکلر، پروپاکلر و تربوکلر هستند اما ساختمان شیمیایی بقیه علف کش های آمیدی، بجز وجود ساختمان آمید مرکزی وجه اشتراک اندکی دارند، با این حال بیشتر آنها در موقعیت R3 یک استخلاف هیدروژن دارند. به همین ترتیب، خواص بیولوژیکی و کاربرد آنها نیز بسیار متغیر است. این ترکیبات در تعدادی از گیاهان زراعی منحصراً بعنوان علف کش های انتخابی مصرف می شوند. بیشتر این مواد، از جمله کلرواستامید، سیس آنیلید، دی فن آمید، ناپتالام، پرونامید، ناپروپامید به عنوان علف کش هایی که پیش از کاشت  یا پیش از سبز شدن، در خاک وارد می شوند، بکار می روند. البته، بنزادوکس، سیپرومید و پروپانیل جهت کنترل علفهای هرز، بر روی شاخ و برگ آنها مصرف        می شوند.

       مان و همکاران (1965) و مورلند و همکاران (1969) اثر CDAA را بر روی سنتز پروتئین در قطعات بافتی با استفاده از لوسین 14C مورد بررسی قرار دادند. مان و همکاران (1965) گزارش دادند که CDAA از سنتز پروتئین در جو و سزبانیا (Sesbania exaltata) جلوگیری                   می نمايد ولی مورلندو همکاران (1969) هیچگونه ممانعت معنی داری در سنتز پروتئن در سویا را مشاهده نکردند. شاید این واقعیت که سویاها به خسارت CDAA مقاوم اند، بتوانند توجیه کننده نتایج متضاد این دو تحقیق باشد. مورلند و همکاران (1969) و اسمیت  و جاورسکی (چاپ نشده) پی بردند که CDAA از سنتز -y آمیلاز بوسیله اسید جیبرلیک در نیمه بذرهای بدون جنین جو جلوگیری می کند. معلوم شده است که CDAA از گسترش فعالیت آنزیم های پروتئولیتیک در لپه های کدو ممانعت می نماید ( اشتون و همکاران 1968). این که آیا جلوگیری از این آنزیمهای هیدرولیتیکی بوسیله CDAA به دلیل اختلال در سنتز پروتئین یا اختلال در مکانیزم کنترل هورمونی  آنها می باشد مشخص نیست. مورلند و همکاران (1969) گزارش دادند که CDAA از

سنتز RNA در قطعات بافتی سویا ممانعت نمی کند.

        معلوم شده است که پروپاکلر از رشد ریشه و ساقه در خیار جلوگیری می کندس ولی  قبل از توقف رشد نوعی ممانعت از سنتز پروتئین در ریشه روی می دهد (دوک 1967، دوک و همکاران1975). ممانعت از سنتز RNA نیز بعد از توقف سنتز پروتئین توسط پروپاکلر به وقوع می پیوندد. از آنجاکه فسفریلاسیون اکسیداتیو و اتصال ریبوزومها به mRNA هیچکدام به وسیله پروپاکلرتحت تأثیر قرار نمی گیرند، احتمالاً جلوگیری از سنتز پروتئین به دلیل ممانعت از فعال شدن اسیدهای آمینه و تشکیل آمینواسیل -tRNA و یا اختلال در انتقال آمینواسیل -  rRNA جهت تشکیل پلی پپتید می باشددهیلون (1971) فرض کرد که مکانیزم عمده پرو پاکلر جلوگیری از فعال شدن اسیدهای آمینه می باشد. جاورسکی (1969) بیان داشت هالوژن موجود در کلرواستامیدها به علت طبیعت واکنش کنندگی خود با گروه آمینی متیونیل - rRNA یک استخلاف نوکلئوفیلی انجام می دهد. این امر مانع از شروع اتصال در زنجیره پپتیدی می شود،زیرا طبق نظریه لیس و کلر (1970) ممکن است متیونیل . rRNA در بعضی از گیاهان بعنوان آغازگر زنجیره پپتیدی عمل کند. در صورتی که پروپاکلر از شروع زنجیر پپتیدی جلوگیری کند، از سنتز پروتئین نیز ممانعت خواهد شد.

        ظاهراً پرونامید از طریق تغییر دادن متابولیسم RNA , DNA، پروتئین و دیواره، سلولی عمل می کند. اسمیت و همکاران (1971) گزارش دادند که پرونامید میزان RNA , DNA و پروتئین  در ریزوم های مرغ را افزایش می دهد. مقدار سلولز نیز به شدت افزایش می یابد. دسای (1973) نیز در نوکریشه گندم های تیمار شده با پرونامید افزایش در میزان RNA که پرونامید شرکت لوسین 14C- را در پروتئین شرکت گلوکز 14C- در دیوارهای سلولی نوک ریشه های  یولاف را افزایش می دهد. البته این محققین جلوگیری از تقسیم میتوز را اولین جایگاه عمل پرونامید محسوب نمودند.

آميترول

        اين تركيب نخستين بار در سال 1954 بوسيله شركت آم كم بعنوان علف كش معرفي گرديد. با وجودي كه اين تركيب جهت كنترل علف هاي هرز چندين گياه زراعي مورد استفاده قرار گرفته است، در حال حاضر در ايالات متحده براي مصرف بر روي هيچ نوع گياه زراعي به ثبت نرسيده است. و تنها جهت كنترل علف هاي هرز در اراضي آيش (كاشته نشده) بكار مي رود. اين تركيب بصورت اسپري روي برگ مصرف شده و در خاك هاي گرم و مرطوب بسرعت تجزيه مي گردد. اين علف كش غالباً همراه با يك علف كش بادوام خاك بكار مي رود زيرا ، آميترول گياهان در حال سبز شدن را كنترل نموده و علف كش خاكي علف هاي هرزي را كه بعداً جوانه مي زنند، كنترل مي كند. افزودن تيوسيانات آمونيوم فعاليت آميترول بر روي برگ را افزايش            مي دهد.

         در گياهان تيمار شده با آميترول كه رد نور رشد مي كنند كاهش مقدار پروتئين با افزايش اسيدهاي آمينه آزاد موازنه مي شود (مك وتر 1963، بارتلس وولف 1965) اين امر افزايش هيدروليز پروتئين و يا كاهش سنتز آن را نشان مي دهد. معلوم شده است كه آميترول بر روي فعاليت پروتئاز و دي پيتيد از استخراج شده از لپه هاي كدو اثر نداشته تأثير آن بر افزايش طبيعي اين آنزيم ها در جريان جوانه زني  ناچيز است (اشتون و همكاران 1968، تساي و اشتون 1971) .  بارتلس و ولف (1965) گزارش دادند در گياهچه هاي گندم كه در ظروف بيشتري حاوي  4-10 مول محلول آميترول جوانه زده بودند بعد از 3 روز از ورودگليسين علامت دار -14C به درون پروتئين هاي ساقه دار حدود 50% جلوگيري گرديد. البته مان و همكاران (1969) نتيجه گرفتند كه آميترول از ورود لوسين 14C به درون پروتئين هاي ساقه يا قطعات كلئوپتيل ممانعت نمي كند. براون و كارتر (1968) نيز موفق نشدند كه اثر مستقيم آميترول بر سنتز پروتئين را بيابند. ظاهراً اين  نتايج نشان مي دهد كه به طور كلي آميترول از واكنش هاي سنتز پروتئين جلوگيري نمي كند ولي در عوض مانع از  تشكيل اجزاء لازم جهت سنتز پروتئين مي گردد.

بنزوئيك ها

    در بعضي از اسيد بنزوئيك هاي كلره با استخلاف گروه متوكسي (-OCH3) يا آمين (-NH2) بجاي يكي از اتمهاي كلر خاصيت انتخابي قابل قبولي در چندين گونه زراعي به دست آمده است. دي كامبا بر روي جو، ذرت، علف هاي چمني (مراتع و علفزارها) يولاف، سورگوم و گندم مصرف مي شود. كلرامبن روي مارچوبة، انواع لوبيا، ذرت، بادام زميني، فلفل، كدو تنبل، سويا، كدو، آفتابگردان، سيب زميني و گوجه فرنگي بكار مي رود. ثابت شده است كه دي كامبا شدت آلودگي علف جادو در ذرت را تقليل مي دهد. ولي به دليل كاهش عملكرد نمي توان آن را بدين منظور توصيه نمود (ساند و همكاران 1971) بيشتر مورد مصرف علف كش هاي نوع اسيدبنزوئيك مربوط به كلرامبن بر روي سويا مي باشد.

      كويمبي (1967) گزارش داد كه دي كامبا بر خواص هيستون در روسوب  دادن DNA تأثير مي گذارد. همچنين معلوم شده است كه دي كامبا بر روي حركت انتقال و ترسيب نوكلئو هيستون هاي (هيستون هاي هسته اي) جديد التأسيس، تأثير مي گذارد (آرنولد و ناله واجا 1971) اين محققين اظهار داشتند كه كمپلكس DNA- هيستون هاي مختلف جدا شده از ريشه هاي خيار (گياه حساس) را تغيير مي دهد ولي بر هيستون هاي ريشه گندم گياه مقاوم اثر ناچيزي دارد. آرنولد و ناله واجا (1971) نشان دادند كه دي كامبا در گياهان حساس با برداشتن هيستون از پايگاه DNA، سنتز RNA و پروتئين را افزايش مي دهد. دي كامبا مقدار DNA و پروتئين را در ريشه گياهچه هاي خيار و گندم افزايش  مي دهد. (چن و همكاران 1972). غلظت مورد نياز براي اين افزايش در گندم حدود 50% كاهش يافت. در مقابل مورلند و همكاران (1969) گزارش دادند كه دي كامبا بر سنتز RNA يا پروتئين در قطعات هيپوكوتيل  سويا اثر اندكي داشته و يا بي تأثير است. لالووا (1975) پي برد كه دي كامبا فعاليت نيترات ريداكتاز و سنتز پروتئين در برگ هاي ذرت را كاهش مي دهد. لادونين و همكاران (1974) نيز به كاهش سنتز پروتئين در گياهچه هاي نخود پي بردند.

       دي كوات و پاراكوات پر مصرف ترين اعضاء كلاس بي پيريديليوم (يا دي پيريديليوم)             مي باشند. اين تركيبات بويژه هنگامي كه به صورت معرف اكسيداسيون و احياء بكار روند، به عنوان ويالوژن شناخته مي شوند. با وجودي كه از مدتها پيش شيمي اين مواد شناخته شده بود ولي تا اواسط دهه 50، خواص علف كشي دي كوات ( يون 6 و 7 - دي هيدرودي پيريدو ]1، 2- a : ''1- c[ پيرازينديوم) كشف نشده بود. بدنبال اين كشف، فعاليت علف كشي پاراكوات (يون 1، '1- دي متيل، 4، ، '4- بي پيريدنيوم) نيز در مدت كوتاهي شناخته شد. خواص علف كشي اين تركيبات با قدرت اكسيداسيون و احيائي منفي تر از 800- ميلي ولت داراي خصوصيات علف كشي هستند. فعال ترين علف كش ها، آنهايي هستند كه قدرت اكسيداسيون و احيائي آنها در محدوده 300- تا 500- ميلي ولت قرار دارد. قدرت اكسيداسيون احيائي دي كوات معادل 349- ميلي ولت، و پاراكوات معادل 461- ميلي ولت مي باشد، (هومر و همكاران 1960).

       اشتون و همكاران (1977) گزارش دادندكه پاراكوات در غلظت 3-10 مولار 2 ساعت بعد از تيمار به ترتيب به ميزان 94، 80 و 40% از فتوسنتز، سنتز RNA و سنتز پروتئين جلوگيري مي كند. از سنتز چربي و تنفس نيز به ترتيب به ميزان 77 و 34% ممانعت مي گردد، حداكثر  تحريك سنتز چربي به ميزان 8/26% بعد از 30 دقيقه مشاهده مي شود، در اين هنگام از فتوسنتز به ميزان 83%  جلوگيري شده است.

 

 

كاربامات ها

      در سال 1945 تمپلمن و سكستون خواص علف كشي  پروفام را تشريح كردند. اين علف كش جهت كنترل علف هاي چمني در گياهان زراعي مقاوم مانند چغندر قند، سويا، پياز سير، نخود، كتان، آفتابگردان، كلزا، و خردل در سطح وسيع مورد استفاده قرار مي گيرد. پروفام براي يولاف، جو، گندم، مرغ (Agropyron repens) ، برنج (Oryza sativa) چمن فستوك (Festuca spp.) ذرت  و تيموتي سمي مي باشد. اين علف كش معمولاً از طريق خاك بكار برده مي شود و در اغلب گونه ها چنانچه روي شاخ و برگ بكار رود بي اثر مي باشد. پروفام در خاك، به سرعت بوسيله ميكروارگانيسم ها تجزيه مي شود و اين تجزيه در اثر گرما و رطوبت تسريع مي گردد. به همين دليل پروفام در مورد گياهان زراعي سرما دوست بسيار مفيد مي باشد.

        به دنبال كشف خواص علف كشي پروفام، مشخص شد كه كلروپروفام در مقابل علف هاي هرز چمني سميت بيشتري دارد. اين علف كش تا حدودي خاصيت انتخابي متفاوتي را نيز دارا       مي باشد. فراريت كلروپروفام از پروفام كمتر بوده و در خاك بويژه در طي فصول گرم تر سال پايدارتر است. كلروپروفام بسرعت بعنوان علف كشي جهت گياهان زراعي جانشين پروفام گرديد.

فن مديفام در هر ملكول داراي دو بنيان كاربامات است. اين ماده نوعي علف كش بعد از سبز شدن است بخصوص در مورد چغندر قند مؤثر مي باشد. مصرف اين علف كش عليه بسياري از علف هاي هرز يكساله توصيه مي گردد. فن مديفام از طريق جذب برگي اثر كرده و نزول باران بلافاصله بعد از مصرف آن ممكن است ميزان تأثير آنرا كاهش دهد. دس مديفام كه آنالوگ فن مديفام است تاج خروس ريشه قرمز  را كه در مقابل فن مديفام مقاوم مي باشد، كنترل مي كند. اين علف كش ساير  علف هاي هرز يكساله را نيز كنترل كرده و در چغندر قند كاربرد دارد.

       آشتون و همكاران (1977) با استفاده از سلول هاي جدا شده برگ لوبيا تأثير كلروپروفام را روي پنج فرآيند متابوليكي مورد بررسي قرار دادند - در غلظت 1/0 ميلي مول و دوره تلقيح 2 ساعته، ممانعت هاي زير مشاهده گرديد: سنتز RNA به ميزان 53%، تنفس 49%، سنتز پروتئين 43% و سنتز چربي به ميزان 26%، اين اطلاعات نشان مي دهد كه اثر علف كشي كلروپروفام مشتمل بر جلوگيري از چندين فرآيند متابوليكي مي باشد.

         مان و همكاران (a 1965) گزارش دادند كه پروفاك و كلروپروفام از شركت متيونين در بخش پليمري قطعات اتيوله شده گياهچه جلوگيري مي كند اين بخش پليمري عمدتاً پروتئين بوده ولي حاوي مقداري ليگنين نيز مي باشد. در اين آزمايش چندين گونه گياهي مورد استفاده قرار گرفتند و شدت جلوگيري بوسيله كلروپورفام با ميزان حساسيت گونه ها به اين علف كش در ارتباط بود. اين افراد همچنين با استفاده از كلئوپتيل جو و هيپوكوتيل سزبانيا نشان دادند كه كلروپروفام از شركت لوسين 14C- در پروتئين به ميزان قابل ملاحظه اي جلوگيري مي كند. مان و همكاران (1967)، مورلند و همكاران (1969) و دولين و كانينگهام (1970) دريافتند كه كلروپروفام در نيمه بذرهاي جو سنتز آميلاز ناشي از تحريك جيبرلين را متوقف مي كند. مورلند و همكاران (1969) ثابت كردند كه كلروپروفام بطور چشمگيري از شركت 14C- لوسين در پروتئين ممانعت مي كند. اين محققين همچنين نشان دادند كه كلروپروفام از سنتز RNA هم بوسيله اسيد 6- اروتك 14C- و هم بوسيله 14C - 8-ATP اندازه گيري شده بود، به ميزان قابل ملاحظه اي جلوگيري مي نمايد. گروئن هاگن و مورلند (1971) بعد از اين كه اين نتايج را با اثرات كلروپروفام بر سنتز ATP و فسفريلاسيون اكسيداتيو كه قبلاً بدست آمده بود، مقايسه كردند، اظهار داشتند كه كلروپروفام با اختلال در توليد انرژي  (ATP) مورد نياز براي پيش بردن واكنش هاي بيوسنتزي از سنتز RNA و پروتئين جلوگيري مي كند. در مقابل بريكت ووياكس  (1968) گزارش دادند كه پروفام در ريشه هاي نخود كه گياهي نسبتاً مقاوم است باعث تحريك چشمگيري در سنتز RNA مي گردد. در حالي كه كلروپروفام اثر بازدارندگي نشان مي دهد. اين دو علف كش در ريشه هاي يولاف گونه اي احساس است سنتز RNA را بطور كامل متوقف           مي سازند.

دي نيتروآنيلين

           نمايندگان شركت الي ليل در سال 1960 گزارشاتي در مورد خواص علف كشي 2، 6- دي نيتروآنيلين ها ارائه كردند (آلدر و همكاران 1960) شركت هاي ديگر نيز علف كش هاي اين گروه از تركيبات را گسترش دادند. بطور كلي اين تركيبات به رنگ زرد نارنجي بوده، در آب حلاليت اندكي دارند و تا حدودي فرار هستند. اين علف كش ها معمولاً جهت كنترل انتخابي علف هاي هرز بصورت تيمار قبل از كاشت در خاك و قبل از جوانه زدن بذور علف هاي هرز بكار برده مي شوند. بيشترين مورد مصرف آنها در پنبه است ولي برخي از آنها جهت استفاده در چندين نوع از محصولات زراعي، سبزيجات و درختان ميوه به ثبت رسيده اند.

عكس العمل هاي بيوشيميايي

         محققين متعددي بروز تغييرات در تركيب شيميايي بافت هاي مختلف را بعد از كاربرد           تري فلورالين گزارش نموده اند. بدنبال مصرف تري فلورالين روي چغندر قند، در ناحيه گردن هيپوكوتيل (محور زير لپه) و بافت هاي ريشه آن، ميزان قند كاهش يافته و مقدار ازت افزايش          مي يابد (شوايزر 1970) در حالي كه عملكرد كاهش نمي يابد لانتيكان (1969) گزارش داد كه تري فلورالين در نوك ريشه هاي برنج گلوكز، فروكتوز و آلانين را به ميزان نامشخصي كاهش داده ولي مقدار پروتئين را تغيير نمي دهد. لاپيد و مركادو (1971) دريافتند كه تري فلورالين در گياهچه هاي برنج موجب افزايش آرژينين، آسپارژين و گلوتامين مي گردد. كاهش ميزان آسپارات و گلوتامات و چند اسيدآمينه ديگر نيز صورت مي گيرد. اين محققين فرض كردند كه تري فلورالين باعث نوعي جابجائي در متابوليسم گلوتامات و آسپارتات به آرژينين، آسپارژين و گلوتامين مي شود. البته ثابت شده است كه تري فلورالين در گياهچه هاي لوبياي مانگ ميزان اسيدگلوتاميك و آسپارژين را افزايش داده  و مقدار آرژينين را كاهش مي دهد (مركادو و بالتازار 1971).

         دي ام و همكاران(1968) پي بردند كه تري فلورالين باعث افزايش ميرزان ازت در قسمتهاي هوايي و ريشه هاي سورگوم و ذرت مي گردد. جانسون و جلوم (1969) گزارش دادند كه تري -فلورالين بر پروتئين، روغن، و يا تركيبات اسيدهاي چرب دانه هاي سويا تأثيري  ندارد. پنير و مگيت (1970) نيز به همين ترتيب تأثيري از تري فلورالين روي ميزان روغن كل دانه هاي سويا مشاهده نكردند، البته تأثير جزئي ولي معني داري بر كيفيت روغن بدست آمد. ميزان اسيد استئاريك كاهش يافت در حالي كه در ميزان اسيدلينولئيك افزايش ديده شد.

         گزارشات در مورد تأثير دي نيتروآنيلين ها روي اسيدهاي هسته اي در يافته هاي آنها نتيجه ثابتي نداشته است. به نظر مي رسد كه نتايج به مواد آزمايشي، غلظت علف كش مورد استفاده  و مدتي كه گياه قبل از برداشت در معرض علف كش بوده بستگي دارد. شولتز و ذرت كه بمدت 3 روز در محلول pmm 5 تري فلورالين جوانه زدند، به ترتيب در حدود 18 و 31% كاهش مي يابد. البته اين مواد در قسمت هاي هوائي به اندازه شاهد باقي مي ماند. در شرايطي كه اين محققين اثر تري فلورالين را روي سنتز اسيدهاي هسته اي در گياهان سالم ذرت بوسيله عرضه 32P از طريق ريشه در فاصله قبل از  برداشت مطالعه مي كردند، دريافتند كه ppm 5 تري فلورالين در فاصله 48، 72 و 96 ساعت بعد از تيمار روي ريشه و در فاصله 48 ساعت بعد از تيمار روي قسمت هاي هوائي از ورود 32P به درون sRNA  ، rRNA و DNA جلوگيري مي كند. البته در قسمتهاي هوايي 72 و 96 ساعت بعد از تيمار با علف كش سنتز اين اسيدهاي هسته اي بطور چشمگيري تحريك مي گردد. اين افزايش بيشتر در sRNA  و DNA است با وجود اين rRNA نيز تا حدودي افزايش پيدا مي كند. ريشه هاي حاصل از اين مطالعه رشد شعاعي ويژه سلول هاي پوستي و سلول هاي چند هسته اي در منطقه مريستكي را نشان مي دادند. با وجودي كه گزارشات فوق نشان مي دهد كه تري فلورالين بر ميزان و سنتز اسيدهاي هسته اي در گياهان سالم تأثير مي گذارد، ليگنوسكي (1969) گزارش داد كه 5-10 مول تري فلورالين بر ميزان RNA موجود در نوك ريشه هاي گندم تأثير معني داري ندارد. مورلند و همكاران (1969) نتوانستند تأثيري ناشي از تري فلورالين با غلظت 4-10Ï 2 مولار روي سنتز RNA در قطعات مزوكوتيل ذرت (وارد كردن 6- اوروتيك اسيد 14C-) يا قطعات هيپوكوتيل سويا (وارد كردن ATP- 8-14C) بدست آوردند.

اثر دي فنيل اترها روي اسيد آمينه

علف کشهای گروه هاي فنيل اگر در بسياري از گياهان زراعي جهت كنترل علفهاي هرز يكساله بصورت كاربرد قبل از سبز شدن ويا ابتداي سبز شدن به مصرف مي رسند. اولين تركيب از اين رده نيزوفن بوده كه بوسيله شركت روم وهاس تكامل يافت. سالها در سبزيجات و مزارع برنج ژاپن بكار گرفته مي شده است . نمونه هايي از اين علف شامل :

1- اسي فلورفن a 2-باي فنوكس 3-ديكلوفوپ  b4-فلورودي فن    5- نيژوفن 6- نيزوفلوروفن 7- اسكي فلوروفن

مطالعاتي كه فريروموانسون (1973) با استخراج و32 مرتبه خالص سازي آنزيم «علدل»گلوتاتيرن ها ترانسفراز را در بافت اپي كرتيل گياهچه هاي نخود شناسايي كردند اين آنزيم عمل شكافتن ملكول فلورودي فن راكاتاليز مي كند.

شيما بروكورو وهمكاران (1973) نشان دادند كه كونژوگه گلوتايتوني كه در شرايط آزمايشگاهي از واكنش آنزيم گلوتاتيون 6 ترانسفراز اپي كوتيل نخود ايجاد مي شود و كونژوگراي كه در برگهاي بادام زميني يافت مي گردد يكسان بود(2-نيترو-4-تري فلورومتيل) گلوتايتون ناميده شد لوك وبارون (1972) با استفاده از سلول هاي توتون در كشتاسوسپانسيون (معلق ) متابوليسم c11 -1- فلورودي فن و CF314 فلورودي فن را مورد مطالعه قرارد دادند. c14-1- فلورودي فن، P- نيتروفنل وگونژوگه هاي P-نيتروفپل – (احتمالاً شامل گلوگوزيد) وكونژگه هاي اسيد آمينه يا پروتئين ونيز نوعي كونژوگه اسيدي ناشناخته راتوليدنمود. CF3 14فلورودي فن تنها متابوليت هايي را بوجودآوردكه بنظر مي رسد متابوليت هاي طبيعي بوده و احتمالاً از اكسيد اسيون وشكافته شدن گروه CF914از ملكول اوليه حاصل مي شدند.

اثر گلايفوسايت بر روي اسيدهاي آمينه

گلايفوسيت علف كش نسبتاً جديدي است كه بوسيله كارخانه مونتسانتو توليد شده و كشت بسيار مهمي محسوب مي شود .اين ، علف کش تقريباً غير انتخابي بوده و بويژه جهت كنترل بسياري ازعلفهاي هرز دائمي مفيد مي باشد.

مطالعات اوليه در مورد مكانيسم عمل گلايفوسايت كه بوسيله باورکس صورت گرفت نشان داد كه اين علف كش مسيربيوسنتز اسيدهاي آمينه آروماتيك (حلقوي، را متوقف مي سازد (جاورسکي 1972) وي گزارش داد كه با بكار بردن فنيل آلانين (Phe) 4-10Í2 مولار بر روي گياه (عدسك آبي ) كه روي گياه گلدار آبزي است. اثر باز دارندگي رشد حاصل از گلانيوميت4-10 مولار تا حدودي برطرف مي گردد. درحالي كه تيروزين (tyr) وتريتپوفان (trp) چنين بهبودي را ايجاد نخواهد كرد. البته تيروزين به تنهايي در غلظت 4-10Í2 مولار اثرات بازدارنده اي مشابه با گلايفوسیت داشته وهر دو تركيب موجب بروز علائم غير طبيعي درگياه مي شدند. حالت هاي مختلف اختلاط بين اين سه اسيد آمينه تنها در شرايطي كه هر سه اسيد آمينه درمخلوط حضور داشته باشند، باعث بر طرف شدن كامل اثرات علف كشي خواهد شد. (عدم ممانعت گلایفوسیت از رشد گياه) بعلاوه اثرات سمي تيروزين نيز در حضور فنيل آلانين خنثي مي گردد. ساير اسيدهاي آمينه و بسياري ازكوفاكتورها و تركيبات حد واسط موجود در مسير سنتز اسيدهاي آمينه حلقوي نيز به منظور ارزيابي قدرت جلوگيري آنها از اثرات سمي گلايفوسیت  بر رشد عدسك آبي بررسي شده اند. در اين ميان تنهاپيش ماده هاي مولد فنيل آلانين يا پرولين مؤثر بوده اند واين تركيبات نيز در مقايسه با فنيل آلانين تأثير كمتري داشته اند تجزيه اسيدهاي آمينه آزاد موجود درگياه عدسك نشان داد كه مصرف گلايفوسيت باعث افزايش ميزان كل اسيدهاي آمينه شده ولي مقدار فنيل آلانين و ترئونين را كاهش مي دهد تجزيه اسيدهاي آمينه آزاد موجود در گياه عدسك آبي نشان داد كه مصرف گلايفوسيت باعث افزايش ميزان كل اسيدهاي آمينه شده ولي مقدار فنل آلائين و توئونين را كاهش مي دهد. بعلاوه نيت تيروزين به فنيل آلائين از 2/1 شاهد به 4/2 در تيمار گلايفوسیت تغيير مي يابد. اين نتايج نشان مي دهد كه افزايش ميزان كل اسيدهاي آمينه به دلايل جلوگيري از سنتز پروتئين درگياه است در اين امر نيزخود ناشي از توقف سنتز فنيل آلائين وتغيير نسبت tyr:phe مي باشد گلايفوسيت با جلوگيري يا متوقف ساختن عمل آنزيمهاي كه در تبديل اسيد كوريسميك به اسيد پر فنيك ونيز تبديل اسيد پرفنيك به اسيد فنيل پيروپك نقش دارند. در اين تبديلات استقلال ايجاد كرده و نتيجه سنتز فنيل آلائين را كاهش مي دهد.

با آزمايشاتي كه تيمارهايي كه روي هويج توسط هاردلي و همكاران (1977) صورت گرفت دريافتند اثرات بازدارنده گلايفوزیت بر رشد سلولهاي هويج را مي توان با مصرف مخلوطي از فنيل آلانين تيروزين – تريپتوفان يا كازئين هيدروليزات بر طرف ساخت. ميزان بازدارندگي از رشد بهنگام مصرف گلايفوزیت 79% با مصرف گلانيوزيت بعلاوه سه اسيد آمينه 29% و در شرايط مصرف گلايفوزیت بعلاوه دو اسيد از سه اسيد آمينه فوق 43% تا 58% بوده است، هنگامي كه فقط يكي از اين سه اسيد آمينه بكار مي رود هيچ گونه حالت برگشت پذيري در عكس العمل هاي گياه نسبت به گلايفوزیت نمي شود. اين محققين اظهار داشتند كه چون اين اطلاعات نشان                 مي دهد كه سنتز اسيدهاي آمينه حلقوي بطور اختصاصي بوسيله گلايفوزیت متوقف نمي شود و نيز از آنجا كه بطرف شدن اثرات باز دارنده گلايفوزیت ناشي ازكاهش جذب اين علف كشي   نمي باشد لذا نمي توان راجع به مكانيسم عمل گلايفوزیت در سلولهاي كشت شده نتيجه گيري كرده ويا دليلي مبني بر بهبود اثرات بازدارنده علف كشي توسط برخي از اسيدهاي آمينه ارائه نمود. شانروليون (1980) پي بردند كه گلايفوزیت بسهولت بوسيه برگ هاي قطع شده لوبيا جذب شده و مانع عمل تعرق مي شود مخلوطي از تيروزين و فنيل آلائين در طي يك آزمايش 8 ساعتي از توقف تعرق توسط گلايفوزیت جلوگيري نمود تيروزين به تنهايي عكس العمل توقف تعرق را بمدت 2تا3 ساعت به تعويق انداخت ولي فنيل آلانين در طي يك آزمايش 8 ساعتي از توقت تعرق گلايفوزیت جلوگيري نمود. تيروزين به تنهايي هيچ گونه تأثيري بر ممانعت گلايفوزیت از عمل تعرق نداشته است. در فاصله 6 ساعت بعد از بخار، مقدار تيروزين و فنل آلانين دروني موجود در برگ هاي بخار شده بوسيله گلايفوزیت درحدود 50% كمتر از برگ گياهان شاهد بود برگ (1976) دريافت كه اسيدهاي آمينه حلقوي تأثيري بر اثرات بازدارندگي گلايفوزیت بر روي گياه لوبيا ندارند.

اثر علف کش گروه نتيريل برروي اسيد آمينه

 نيتريل ها تركيباتي كه داراي يك گروه C=N- مي باشند از اين گروه بنزونیتریل ها بعنوان علف كش مورد استفاده قرار مي گيرند ديكلوبنيل نخستين بار در سال 1958 توسط كوپيمان و رامس بعنوان نوعي سم گياهي معرفي گرديد.

 ديكلوبنيل علف كشي است كه در خاك بكار مي رود و باجلوگيري از استقرار گياهچه هر دو گروه علفهاي هرز تك لپه اي و دو لپه اي را كنترل مي كند.

هان وهمكاران (1965) گزارش دادند كه ديكلوبنيل درقطعات بافت هاي سمزبانیا اثرات بازدارنده اي ناچيزي سنتزپروتئین دارد و اين تأثير از اهميت چنداني بر خوردار نمي باشد مورلند و همكاران ( 1969) در قطعات هپيوكوتيل سويا بدنبال مصرف ديكلوبنيل شدت بيشتري از بازدارندگي سنتز پروتين 33% را مشاهده نمودند. اين در قطعات مزوكوتيل ذرت وهيپوكوتيل سويا به ترتيب 21 و 25% ممانعت از سنتز RNA را گزارش كردند.

اشتون وهمكاران (1977) نشان دادند كه در فاصله 2 ساعت بعد از بخار سلولهاي برگ لوبيا باديكلوبنيل درغلظت 4-10Í2 مولار اين علف كشي از نستنز RNA و فتوسنتز به ترتيب به ميزان 43 و38% جلوگيري مي كند.

ممانعت از سنتز پروتئين، سنتز چربي و تنش در اين آزمايش كمتر از 20% بوده است. برموكسينيل و آيوكسينيل در تنفس ميتوكندريها و فتوسنتز اختلال ايجاد مي كنند. و جلوگيري از ساير فرآيندها بيوشيمايي نظير RNA و پروتئين و چربي توسط ديكلوبنيل ناچيز بوده .

اثر فنوكسی ها روي سنتز پروتئين

تركيبات كلره اسيد فنوكسی با فرم بنيان اسيدي يا بصورت نمك و استرها بكار برده مي شوند تركيبات مهم اين خانواده 2.4.D وmcpa, 2.4.5.T.A تركيبات كلروفنوكسی و بعضي از  بنزوئيك ها ومشتقات اسيد پيكولينيك همانند هورمون ها گياهي تنظيم كننده رشد هستند و در غلظت هاي نسبتاً پايين سبب رشد در قسمتهاي مجاور محل كاربرد مي شوند.

محدوده وسيعي از اثرات آنها گزارش گرديده است با اين حال بسياري ازآنها طبيعت ثانويه دارند. در سال 1949 سل وهمكاران (1949) در ساقه هاي لوبياي كه با 2.4.D روي سنتز RNA,DNA و پروتئين جهت رشد مناسب وروي بخشهاي هيپوكوتيل گياهان سويا انجام شده است (كي رهانسون 1961 كلريسپيل وهانسون 1962 كي وهمكاران (1966) بخش هاي بالاتراز هيپركوتيل(منطقه مریستمي ) نسبت به بخش هاي پايين تر(سلول هاي كاملاً طويل شده ) عكس العمل متفاوتي داشته اند. در بخش پايين تر. افزايش در سنتز RNA در مدت 14 ساعت همراه با افزايش در سنتز DNA و پروتئين و به همان نسبت رشد گياه بطور موقت متوقف شده اما بعداً بازيابي شده است بازيابي فعاليت بيوسنتزي رشد را جلو انداخته است. مطالعات سانون وهمكاران (1964) و گارد فاز و همكاران (1968) دلايل بيشتري را مبني بر وجود رابطه بين اين فرآيندهاي بيوسنتزي و رشد تخت تأثير 2.4.D فراهم نموده است. بنابراين 2.4.D با تأثير بر اين فرايندهاي بيوسنتزي فعاليت خود را نشان مي دهد كه اين منجر به رشد گياهان گردد . 2.4.D مي تواند بسته به اندام مربوطه و بسته به مرحله نمو سلولي كه تحت تأثير قرار گرفته مانع يا سبب تحريك اين فرايندها شود كه هر دو در فعاليت علف كشي آن سهيم هستند.

DNA كروماتين بصورت RNA توسط RNA پليمراز رونويسی مي شود اثر 2.4.D روي اسيدهاي هسته اي با اثر آن روي 2.4.D پليمراز  ظاهر مي شود. بطور مصنوعي 2.4.D فعاليت RNA پليمراز را و در نتيجه سنتز RNA و سنتز بعدي پروتئين را تحريك مي كند مكانيسمي كه بوسيله آن اين عمل انجام مي شوند بسيار دقيق مي باشد . فرض بر اين است كه يك دريافت كننده هورمون كه در غشاء پلاسمايي واقع شده است در عمل دخالت مي كند. علف كشهايي كه به غشاء پلاسمائي متصل مي شوند يك عامل نسخه برداري را رها مي سازند كه از طريق سیتوپلاسم وارد هسته مركز كنترل فرآيندهاي نسخه برداري مي شود .

اثر تيوكار بامات ها بر روي پروتئين

ملكول اسيد كارباميك مي تواند با استخلاف يك اتم گوگرد بجاي يك اتم اكسيژن اسيد تيوكار باميك راتوليد كند، اختلاف دو اتم گوگرد در تيوكار با ميك اسيد را ايجادخواهد ساخت مشتقات هر يك از دو تركيب ماده فوق، علف كشي هاي مهمي محسوب  مي شوند. گسترش علف كشي هاي دي تيوكار باماتي نسبت به انواع تيوكار بامات ها شدت بيشتري دارد .

چربي ها حساس ترين فرايندنسبت به اين علف كش مي باشد و اي از چهار فرآيند ديگر به ميزان قابل ملاحظه اي ممانعت مي شود .

مان وهمكاران (1965) گزارش دادند كه EPTC , CDEC به ميزان جزئي از وارد شدن اسيد آمينه سوسين – C14 به درون پروتئن كلئوپتيل جويا هيپوكوتيل گياه sesbania exaltata جلوگيري مي كنند و CDEC در غلظت هاي 2 و 5ppm از اين واكنش در جو به ترتيب 25و 29% در سزبانيا به ترتيب به ميزان درصد ممانعت مي كند. EPTC در غلظت هاي 2 وppm5 همين واكنش را در جو به ترتيب 38 و 22% و در سزبانيا به ترتيب 14 و 11% تقليل مي دهد. در مطالعه مشابهي كه توسط مدرلندو همكاران (1969) با استفاده از قطعات هيپوكوتيل سويا انجام شد CDEC در غلظت 4-10Í2 مولار به ميزان 32% و در EPTC  غلظت 4-10Í6 مولار به ميزان 24% از سنتز پروتئين ها جلوگيري كردند .

اثر علف كشي ها از جمله CDECوEPTC بر روي ميزان ATP در هيپوكوتيل سويا توسط گروئن هاگن و موراند (1971) تشريح شده است اين محققين دريافتند كه  EPTC , CDEC ميزان ATP را كاهش داده است تغييرات اندك در مقدار ATP مي تواند در كار RNA اختلال ايجاد كرده و توليد پروتئين ها را كاهش دهد . البته علف كش هاي فوق قادرند از پروتئين سازي به طرق ديگري غير از اختلال در سيستم مواد انرژي ممانعت كنند .

علف كش  تريازين ها

تريازين علف كشي هاي استخلافي از مولكول اوره مي باشند .

     مهمترين استفاده از اين علف كش درذرت بعنوان علف كش غير انتخابي روي مناطق صنعتي كرده است اثر بارزتر يا زين ها روي فتوسنتز گياهي است.

        تغييرات در متابوليسم ازت در اثر تريازين ها بسته به مقدار مصرف علف كش مقدار و شكل نيتروژن مصرف شده درگياه شرايط رشد محيطي گونه گياه و درحالات معين كه اطلاعات محاسبه شده اند به درصد وزني ويا براساس تعداد گياه فرق مي كند با اين مسئله نسبتاً بطور كامل تحقيق شده است.

      چون بعضي از تحقيقات پيشنهاد مي كنند كه مقادير زير صد سمي تريازين ها رشد و مقدار نيتروژن و يا پروتئين درگياه را افزايش مي دهند . اما با وجود تحقيقات انجام شده اختلاف نظر بر روي اين مسئله وجود دارد بارتلي (1957) گزارش كرده است كه سیما زين رشد و رنگ سبز ذرت را افزايش مي دهد گاست وگراب (1960) مشاهده كردند كه آترازين يا سيمازين محتويات پروتئين ذرت را افزايش پيدا مي كند وگياهاني كه علائم كمبود ذرت نشان مي دادند در اثر افزودن سيمازين بهبود يافتند درختان سيب وهلوي بخار شده با مخلوط سیمازين و آمتيرول T بيشتر رشد كرده سطوح بالاتري از ذرت برگي از درختاني كه با گروهاي ازتي بخار شده بودند داشتند . با آزمايشات متعددي كه انجام گرفته است. به اين نتيجه رسيده اند كه سطوح افزايش يافته ازت و پروتئن درگياهان درنتيجه مقادير زير سمي تريازين ها به احتمال زياد در مقادير ازت قابل دسترسي تحت شرايط آب وهوايي متغير قابل توضیح  است .

      آترازين به مقدار 8-10 مول طويل شده محور طبيعي فتوسنتز نكننده در لوبيا را تحريك مي كند و يا افزايش دريافت پروتئين ها اما نه با دریافت RNA همراه است (بوش ورايز 1974) آنها پيشنهاد كردند كه تريازين ها ساخت پروتئين را به روش جدا از اثرات فتو سنتزي آنها تحت  تأثير قرار مي دهند.

اثر اوره ها  روي  پروتئين

      DCU [1-3 بين (2و22 و تري كلرو – 1- هيدروكسی اتيل )اوره] اولين تركيب از مشتقات اوره بود كه بصورت بخاري براي كنترل علف هرز بكار رفت اين علفكش براي كاربرد قبل از ظهور توصيه شده كه براي برگ باريك ها خاصيت سمي و براي برگ پهن هاي مشخص خاصيت انتخابي دارد اكثر علف كشي هاي اوره اي نسبتاً غيرانتخابي هستند ومعمولاً در خاك كاربرد دارند. البته تعداد خاصي روي برگ موثر هستند فعاليت سم دهي مانع و برگ اغلب توسط  فرمولاسيون سم يعني اضافه كردن مديان يا روغن غير سمي افزايش مي يابد .

        گزارش شده است كه تعدادي از علف كش هاي خانواده اوره علاوه بر ايجاد ممانعت در برابر فتو سنتز تعدادي ازفرايندهاي متابوليسم راتغيير مي دهند. بلين وهمكاران (1978) تأثير 24 تركيب مشتقات اوره را روي ميتوكندري هاي غده سيب زميني مورد آزمايش قرار دارند و دريافتند كه همگي در غلظت هاي بالاتر از ميكرومول فعال هستند. كلروکسوران از انتقال الكترون و جذب اكسيژن ملكولي درغلظت 4-10 مول ممانعت مي كند نبوران – و سيدوران درغلظت 4-10 مول مانع جفت شدن فسفوريلاسيون اكسيد اتيوي مي شوند اما ماليو و كيمسانپو مشاهده نمودندكه فلومتوران باعث افزايش DNA هاي با وزن ملكولي كم وهمگام باعث كاهش DNAهاي با وزن ملكولي زياد مي شود .

        مشخص شده است كه ساخت RNA و پروتئين در قطعات با فت ها توسط ديوران مورد ممانعت قرار مي گيرد (مورلند وهمكاران ) (1969) اين عمل همچنين در سلولهاي ايزوله شده برگ توسط مونوران نيز صورت مي گيرد البته مان وهمكاران اثرات جزئي از مونوران روي سنتز پروتئين را در قطعات بافت ها مشاهده نمودند .

-اثرات علف کش DCPAروی پروتئین

        اثر علفكش DCPA روي پروتئين شيباني واندرمون (1972) مشاهده نمودند كه DCPA موجب بروز اختلالات زياد وهيپوتروفي فوق العاده در سلولهاي مرسيتمي ساقه و ريشه دم رو باهي سبز (setariariridis) مي شود آزمايشات هستيو شيميائي روشن نمود كه در بافت هاي گياهچه مقدار نشاسته پروتئين و اسيدهاي نوكلئيك كاهش يافته ، درحالي كه آندوسپرم بذرها نسبت به شاهد نشاسته و پروتئين بيشتري درخود داشتند .

اثر علفكش دانيوسب روي پروتئين

         تنها علف كش باقي مانده از مشتقات فنل مي باشد كه هنوز هم در سطح وسيعي بكار برده مي شوند گرون هاگن و مورلند (1971) اثر 6/. ميلي مول دنيوسب روي ميزان ATP در بخش هايي از هيپوكوتيل سويا را بررسي نمودند و دريافتند كه ميزان ATP ظرف 6 ساعت فقط به ميزان 10 درصد نسبت به شاهد كاهش يافت. اين نتيجه طي كار آزمايشگاهي مشابهي قبلاً گزارش شده بود كه 6/. ميل مول دينوسپ از سنتز RNA و پروتئين در هيپوكوتيل هاي سويا بشدت جلوگيري كرد (مورلند وهمكاران 1969) آنها اظهار داشتند كه در اثر تداخل با توليد انرژي ATP لازم جهت اين واكنش هاي بيوسينتتيك از انجام اين دو فرايند جلوگيري مي شود اشتون و همكاران (1977) همچنين دريافتند كه 1 ميل مول دينوسب روي سلولهاي برگ جدا شده لوبيا طي 15 دقيقه از سنتز RNA و سنتز پروتئين بطور محسوسی به ترتيب 55 و 92% جلوگيري مي كند . بعد از گذشت 2 ساعت از سنتز RNA و پروتئين به ترتيب 96 و 99% جلوگيري بعمل آمد . آنها همچنين گزارش كردند كه 1 ميلي مول دينوسب در بيش از 12 علف كش ديگر ارزشيابي شده ازهركدام از اين فرايندهاي متابوليكی 5 گانه جلوگيري بعمل آورد .

اثر فلوريدون بر پروتئين

        فوريدون نخستين بار در سال 1976 بعنوان يك علف كش جديد معرفي گرديد . اين علف كش بر روي اكثر گندميان هرز يك ساله و بسياري از علف هاي هرز و پهن برگ بصورت قبل از سبز شدن يا قبل از كشت و مخلوط نمودن با خاك موثر مي باشد پنبه تنها محصولي زراعي يك ساله اي است كه تاكنون نسبت به آن مقارم بوده است . اين علفكش همچنين جهت كنترل نمودن علفهاي هرز آبزی ارزشيابي شده است . اين علف كش در خاك دوام نسبتاً زيادي داشته و معمولاً بيش از يكسال باقي نمي ماند .

         مكان هاي عمل متابوليكی فلوريدون در سلولهاي مزوفيل جدا شده پنبه (متحمل ) و لوبياي قرمز  kidney(حساس) مورد بررسي قرار گرفته اند (راني وهمكاران 1979) فلوريدون در بالاترين غلظت (14-10) مول وطولاني ترين مدت بخار نمودن (2ساعت) از انجام فتوسنتز سنتز RNA و سنتز پروتئين در پنبه به ترتيب به ميزان 59 و 56 و32% و در لوبيا به ترتيب به ميزان 24 و21 و14 درصد جلوگيري نمود سنتز چربي تنفس و فقط كمي تحت تأثير قرار گرفت كمترين غلظت و كوتاه ترين مدت تیمار نمودن كه به ميزان قابل توجهي از فتو سنتز و سنتز RNA در لوبيا جلوگيري نموده تأثير چنداني بر روي پنبه نداشت. هرچند كمترين غلظت با كوتاه ترين زمان تیمار نمودن كه از  سنتز پروتئين جلوگيري مي كند براي هر 2 گونه يكسان بود هر چند اين اطلاعات نشان مي دهد كه فلوريدون از انجام فتو سنتز همچنين سنتز RNA و پروتئين در سلول هاي برگي جدا شده لوبيا بيشتر از پنبه جلوگيري مي كند، ممكن است بطوركلي تأثيرات مختلف روي اين فرايندها نباشد ، تفاو ت هاي مشاهده شده بين دو گونه ممكن است در نتيجه غلظت هاي مختلف علف كش در درون سلول بوده و حاصل جذب و انباشتن ظرفيت بيشترسوبستر است باشد. البته مسلم است كه فلوريدون از انجام فتوسنتز ، سنتز RNA و سنتز پروتئين درگياهان عالي تیركه جلوگيري    مي كند.

        جلوگيري از انجام اين فرايندها ممكن است نهايتاً به عمل علفكش فلوريدون كمك كند. جلوگيري از سنتز كار و تينوئيد و واكنش هاي مربوطه به آن نيز از اين جلمه اند . بنظر مي رسد كه غلظت فلوريدون لازم جهت جلوگيري از انجام فتوسنتز مشابه غلظت لازم آن در جلوگيري از سنتزRNA پروتئين و كارتونيد باشد .

 

علف كش متازول روي پروتئين

        متازول يك علف كش انتخابي است كه بصورت قبل از كشت قبل از سبز شدن يا بعد از سبز شدن جهت كنترل نمودن علف هاي هرز يكساله در پنبه مورد استفاده قرار مي گيرد بنظر مي رسد كه برخي ازمحصولات ديگر نسبت به متازون متحمل باشند و مي توان اين علف كش را در زراعت آنها بكار برد. اين علف كش معمولاً بصورت تركيب با MSMA جهت از بين بردن كامل گندميان هرز اویار سلام بصورت بعد از سبز شدن بكار مي رود . در برخي از مقالات اخير از نام بيوكسن براي اين تركيب استفاده كرده اند .

         درمورد اثر متازول روي متابوليسم گياه اطلاعت اندكي وجود دارد و ليكسون (آندن 1979) اظهار داشت كه متازول اثر چنداني روي واكنش هيل ندارد.  بنظر مي رسد كه نحوه عمل اين علف كش تقريباً مشابه كار با مات ها باشد كه در آن يك يا چند واكنش مربوط به جلوگيري از بيوسنتز RNA يا پروتئين فسفوریلاسیون اكسيداتيو با كاهش مقدار ATP در بافت ها ، موجب بروز اثرات ضد ميتوزي مي شود . البته نخستين محصول متابوليسم متازول DCPMU بود كه بنظر مي رسد كه يك باز دارنده قوي ازانجام واكنش هيل باشد .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 14 اسفند 1393 ساعت: 16:24 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس