دانش آموزی - 268

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

هَگمَتانَه

بازديد: 107

هَگمَتانَه

هَگمَتانَه ، فارسی باستان: Haŋgmatana، یونانی: Ecbatana، فارسی نو: همدان. هگمتانه به معنی «جای بهم آمدگان»، «جای گرد آمدگان»، نام باستانی شهر همدان در زبان ایرانیان در زمان مادها و هخامنشیان است. برخی هگمتانه را «شهر مادها» معنی می‌کردند و آن را برابر با عبارت ایلامی نو hal.mata.na «شهر مادها» می‌گرفتند که نادرست است.

هگمتانه پایتخت شاهنشاهی مادها و پایتخت تابستانی ایران در زمان هخامنشیان و اشکانیان بوده است. این شهر کهن، نخستین پایتخت ایران بوده و به همراه آتن در یونان و رم در ایتالیا، از معدود شهرهای باستانی جهان است که همچنان زنده و مهم است. با این تفاوت که همدان هرگز اهمیت خود را از دست نداده و از آن دو شهر نیز قدیمی تر است. یونانیان هگمتانه را اِکباتان می‌خواندند که یونانی شده هگمتانه است.هرودوت این شهر را ساخته دیااکو ‌دانسته و ‌گفته است که هفت دیوار داشته که هر کدام به رنگ یکی از سیاره‌ها بوده اند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 20:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

هَگمَتانَه

بازديد: 81

هَگمَتانَه

هَگمَتانَه ، فارسی باستان: Haŋgmatana، یونانی: Ecbatana، فارسی نو: همدان. هگمتانه به معنی «جای بهم آمدگان»، «جای گرد آمدگان»، نام باستانی شهر همدان در زبان ایرانیان در زمان مادها و هخامنشیان است. برخی هگمتانه را «شهر مادها» معنی می‌کردند و آن را برابر با عبارت ایلامی نو hal.mata.na «شهر مادها» می‌گرفتند که نادرست است.

هگمتانه پایتخت شاهنشاهی مادها و پایتخت تابستانی ایران در زمان هخامنشیان و اشکانیان بوده است. این شهر کهن، نخستین پایتخت ایران بوده و به همراه آتن در یونان و رم در ایتالیا، از معدود شهرهای باستانی جهان است که همچنان زنده و مهم است. با این تفاوت که همدان هرگز اهمیت خود را از دست نداده و از آن دو شهر نیز قدیمی تر است. یونانیان هگمتانه را اِکباتان می‌خواندند که یونانی شده هگمتانه است.هرودوت این شهر را ساخته دیااکو ‌دانسته و ‌گفته است که هفت دیوار داشته که هر کدام به رنگ یکی از سیاره‌ها بوده اند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 20:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره مديريت روابط انساني

بازديد: 215

 

مديريت روابط انساني

مقدمه

مديريت ضرورتي اجتناب ناپذير براي هر سازمان و اجتماع است كه با فرض فقدان آن، رشته امور از هم مي‌گسلد و شيرازه کارها به هم مي ريزد. احراز نقش مديريت و شرط کسب توفيق در آن، مستلزم احراز دانش ها و مهارتهايي است که يکي از مهم ترين آنها روابط انساني در مديريت يعني هنر ارتباطات انساني مي‌باشد و بدون ترديد چگونگي روابط انساني در مديريت، تابع نوع نگرش به انسان خواهد بود.

اهميت و توجه به روابط انساني و نقش غيرقابل انکار آن در جهت اهداف سازمانها و جوامع بشري بر کسي پوشيده نيست ، اين جايگاه بحدي است که بسياري از صاحبنظران علم مديريت ، مديريت را علم، هنر و يا فن برقراري روابط با انسانها معرفي کرده‌اند. در مکتب انسان‌ساز و حياتبخش اسلام نيز تاکيد ويژه‌اي بر روابط انساني و ارتباط صحيح و اصولي و توام با اخلاق حسنه با حفظ کرامت انسان در تمامي سطوح گرديده و در اين رابطه مديران بهتر است نخست ديدگاه اسلام در زمينه مديريت و روابط انساني و ارزشهاي حاکم بر آن را شناخته و پس از شناخت و بررسي خصوصيات و ويژگي‌هاي آن جهت تحقق و عينيت بخشيدن به آن اقدام نمايند.

روابط انساني

روابط انساني از نظر مفهوم شناسي به معناي ايجاد مناسبات انساني سالم، به منظور ارتقاي رضايت خاطر و نيرومند کردن روحيه افراد و ايجاد اشتراک مساعي بيشتر انسانها مي باشد، روابط انساني در مديريت شريان حيات مديريت و قلب تپنده سازمان است، دانش روابط انساني با ايجاد محيط سالم، نشاط انگيز، و آرامش بخش، موجب بيشترين بازدهي باکمترين هزينه مي‌گردد. در پرتو روابط انساني سالم و سازنده، آثار مثبت فراواني نصيب افراد و سازمان مي گردد که برخي از آنها عبارت است از: محيط کاري و سازماني آرام بخش و نشاط انگيز، ارتقاي احساس امنيت روحي و رواني، توانمندسازي روحي کارکنان، افزايش رضايتمندي از کار و زندگي، شکل گيري فضاي همکاري و همياري، ايجاد صميميت، ايجاد زمينه رشد و بالندگي مادي و معنوي، ارتقاي سطح سلامت عمومي و بهداشت رواني، پيشگيري از هدر رفت انرژيهاي مادي و معنوي، جلوگيري از کم کاري و بي کاري پنهان، ارتقاي بهره وري و سطح توليد.

آكيو موريتا، بنيانگذار شركت سوني، مي‌گويد كه :

" در موفقيت شركت‌هاي ژاپني و به ويژه در شركت سوني هيچ سحر يا معجزه‌اي وجود ندارد. رمز موفقيت آنها در شيوه‌اي است كه با كاركنان رفتار مي‌كنند. چراكه مهمترين ماموريت مديران ژاپني اين است كه با كاركنان رابطه‌اي سالم برقرار نمايند. در درون شركت نوعي احساس خانوادگي بوجود آورند به گونه‌اي كه كاركنان و مديران احساس كنند سرنوشت يكسان دارند."

 فلسفه واقعي مديريت در ژاپن چنين است:

 بايد با كاركنان همانند دستيار، همكار يا همتا رفتار كرد و نبايد او را وسيله‌اي براي كسب سود به حساب آورد. گرچه سرمايه‌گذاران مهم هستند ولي آنها تنها يك رابطه موقت يا زودگذر را با شركت تشكيل مي‌دهند. كاركنان اهميت بيشتري دارند زيرا درست همانند مديريت ارشد شركت از اجزاي دائمي شركت هستند."


مدير يكي از كارخانه‌هاي معروف ايراني كه به اهميت بذل توجه به روابط انساني در مديريت پي برده بود، سعي مي‌كرد كه به اين طريق از نيازها، کمبودها و گرفتاريهاي افراد مجموعه مديريتي خويش، آگاه و مطلع گردد و بدين وسيله با آنها همدلي و دلجويي کرده، در حد توان در رفع مشکل ايشان اقدام نمايد، تا انگيزه افراد را براي تلاش و همکاري تقويت کند. حتي وي مثل كارگران كارخانه‌اش در صف غذاي سلف سرويس مي‌ايستاد تا از طريق آشنايي با مشکلات کارکنان، بتواند از مشکلات سازمان نيز آگاه گردد، و با تدابير و اقدامات مقتضي از بروز مشکلات پيچيده و انحراف از اهداف و ماموريت كارخانه جلوگيري كند.

در كشورهاي ديگر نيز از اهميت مبحث روابط انساني غافل نشده‌اند. به طور مثال یكی از شركت‌های معتبر تركیه به نام CEMTAS اعلام كرده كه یك خانواده بزرگ است. به طوری كه پرسنل را تشویق به ارتباط بیشتر در مناسبات و جشن‌های ملی و میهنی می كند. همچنین علاقه‌مند ایجاد رابطه فامیلی بین پرسنل است. در روز ملی درختكاری هر ساله كلیه پرسنل به همراه مدیریت ارشد و عالی شركت در این جشن شركت كرده واقدام به نهال كاری می‌كنند. در ضمن در برخی از روزهای سال كلیه افراد به همراه خانواده‌هایشان در ضیافت‌های شام و مسافرت‌های دسته‌جمعی شركت می‌كنند.

حضرت علي (ع) نيز در زمينه روابط انساني و رفتار با كاركنان فرموده است :

" آن گونه از آنان تفقد نما که پدر و مادر از فرزندانشان تفقد و دلجويي مي‌نمايند".

 به عنوان مثال در صورت بروز واقعه‌اي نظير جشن يا مصيبت، براي هريک از کارکنان، تفقد مدير و حضور وي در مراسم، نمونه‌اي از بذل توجه و تفقد پدرانه به شمار مي‌رود.

با اينكه در مديريت از منظر اسلامي روابط انساني برخي از پيش نيازها و لوازم تحکيم نظير عدالت، اعتماد، نرمي و مدارا، محبت، سعه‌صدر و خيرخواهي را مي‌طلبد، بي‌اعتنايي به آن پيامدهايي منفي از اين قبيل را در پي خواهد داشت: تقاضاي مرخصي‌هاي نابهنگام، ابراز کسالت، بي حالي و خستگي، افزايش ضريب اشتباهات و حوادث کاري، بروز تعارض منافع بين افراد، ايجاد کدورت و دشمني بين کارکنان، افزايش جابجايي‌هاي بي مورد، بي نظمي و سرپيچي از مقررات، افزايش غيبت هاي غير مجاز و اقدام به توجيه آن، آمادگي براي بروز اختلالات رواني، احساس کهتري و درماندگي.

بهداشت رواني

از آنجا كه كاركنان بانك‌ها بیشتر وقت مفید خود را درمحیط كار می گذرانند، ارتقا بهداشت روانی محیط كار به عنوان یكی از مهمترین ابعاد توسعه و بهسازی روابط انسانی توجه خاص مديران دلسوز را به خود جلب نموده است. لذا در ادامه به بررسي مختصر برخي از عوامل مؤثر در بهداشت رواني محيط كار مي‌پردازيم.

شرایط كاری: كار خسته كننده و تكراری و محیط نامطلوب فیزیكی و روانی موجب اختلال در سلامت روانی می‌شود.

ابهام نقش: چنانچه اهداف كاری شخص واضح و صریح نباشد و نتواند با این اهداف وانتظارات و مسئولیت‌های محوله ارتباط درستی برقرار سازد، این حالت موجب بروز افسردگی ، كاهش اعتماد به نفس ، عدم احساس رضایت از وضع زندگی ،عدم رضایت شغلی و كاهش انگیزه شغلی می‌شود.
تعارض شغلی: اگر شخص در محیط كار خود با وظایف یا نیازهایی مواجه شود كه واقعا علاقه‌ای نسبت به انجام آنها نداشته و یا اینكه قبلا تصوری از انجام آن كارها در ذهن نداشته باشد، بین خواسته‌ها و انتظاراتی كه از وي می‌رود تعارض بوجود مي‌آيد.

مسئولیت: هرچه میزان مسئولیت فرد در مقابل دیگران بیشتر شود، باید دقت وزمان بیشتری را در واكنش و برخورد با سایرین صرف كند و درنتیجه استرس وی نیز بیشترخواهدشد.

روابط با مافوق: كاركنانی كه احساس كنند مدير مراعات آنها را نمی‌كند و نسبت به منافع آنها بی‌تفاوت است تحت استرس بوده و بیشتر درمعرض فشارهاي روانی هستند.

روابط با همكاران: فقدان روابط خوب بین همكاران عامل اساسی و محور بی‌اعتمادی بوده و عدم صمیمیت و رقابت ناسالم یكی از تهديدات مهم بهداشت رواني محيط كار مي‌باشد.

ارتباط خانه و محل كار: شرايط اقتصادي جامعه كنونی، رابطه مستقیم بین خانه و كار را بیشتر كرده است. بررسي‌ها نشان داده اگر كارمندی در خانه با مشكلی روبرو باشد بدون شك آن را با خود به محیط كار خواهدآورد و برعكس اگر در محیط كار با مشكلی روبرو شد بی شك آن را با خود به محیط خانه خواهدبرد. در اینجا باید پرسید: اگر ارتباط بين كار و خانه بیشتر باشد آیا مشكل كاركنان كاهش خواهدیافت ؟ شايد بتوان گفت كه اگر مشكل اقتصادی خانواده برطرف شود، كارمند بدون استرس و با روحیه عالی و پرنشاط در سر كار حاضر می شود ودیگر هنگام كار به فكر اجاره خانه، خرید خانه، خرید وسایل ضروری خانه و هزار مساله دیگر نخواهد افتاد.

نتيجه‌گيري و پيشنهادات

با توجه به آثار و پيامدهاي موضوع روابط انساني در مديريت، ضرورت دارد با رعايت نکاتي در جهت غني سازي روابط انساني، فضاي کاري مناسب و مطلوب براي ايجاد همکاري و مهرورزي بين افراد فراهم گردد. برخي از نکات کاربردي در اين باره عبارت است از:

 توجه علمي به تناسب نظام پاداش و تکليف، توجه علمي و عادلانه به نظام تشويق و تنبيه، ايجاد فضاي رقابت مثبت و سازنده، توجه به نظام آموزش بويژه آموزش و نهادينه‌سازي مهارتهاي روابط انساني به مديران، توجه عملي به ايده‌ها و انديشه هاي سازنده افراد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 20:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مديريت تحول در برنامه ريزي منابع سازمان

بازديد: 136

 

مديريت تحول در برنامه ريزي منابع سازمان

چكيده

ساليان متمادي برنامه هاي كاربردي مورد استفاده در سيستم‌هاي اطلاعاتي به صورت مجزا ارائه مي شدند و هيچ ارتباطي با يكديگر نداشتند. چنين نرم افزارهايي مورد توجه و علاقه شركتهاي كوچك بود و براحتي نيازهاي خود را توسط اين برنامه هاي كاربردي برآورده مي‌كردند. اما پس از مدتي با گذشت زمان و با شروع فرايند مهندسي مجدد فرايندهاي تجاري در سازمانها‌، نياز به انواع مختلف سيستم‌هاي اطلاعاتي احساس شد و توليد سيستم‌هاي اطلاعاتي يكپارچه كه بتواند نرم‌افزارهاي حوزه هاي مختلف از جمله حسابداري‌، توليد ، فروش ، انبار و … را به صورت منسجم و همراه هم به كار گيرد آغاز شد. براي توليد چنين نرم‌افزاريهايي‌، ارائه رويكرد هاي جديدي از جمله معماري مبتني بر client /server و همينطور نرم‌افزارهاي يكپارچه ضروري به نظر مي رسيد. در سال 1992 ساختار يك سيستم اطلاعاتي يكپارچه توسط ياكاهو و راهالي توسعه يافت . در اين ساختار، به اشتراك گذاري داده‌ها بين كاربران اين امكان را ايجاد مي‌كرد تا بسادگي و بسرعت داده هاي مورد نياز واحدهاي ديگر را در اختيارشان قرار دهند و همچنين مديران بخشهاي ديگر نيز قادر بودند، به صورت يك سيستم جامع و يكپارچه با يكديگر در ارتباط باشند و گزارشهاي مورد نياز خود را از يك سيستم واحد استخراج كنند.

مقدمه
سيستم
ERP عبارت است از مجموعه منسجمي از برنامه هايي که براي پشتيباني از فعاليتهاي اصلي سازمان نظير توليد، مالي و حسابداري، فروش و بازاريابي و منابع انساني به کار گرفته مي شود. سيستم ERP قسمتهاي مختلف سازمان را در توزيع و تسهيم اطلاعات و دانش، کاهش هزينه ها و بهبود مديريت فرايندهاي کسب و کار ياري مي دهد.
تجربه نشان داده است كه مهمترين عامل ناكامي در پياده سازي و اجراي اين پروژه ، كاركنان استفاده كننده از نرم افزارها در بخشهاي مختلف شركت هستند . اگر آنها نپذيرند كه
ERP روند اجراي كارها و فعاليتهاي آنها را نسبت به سيستم‌هاي قبلي بهبود مي‌بخشد ، در برابر اجراي آن مقاومت نشان مي‌دهند و آن را با شكست مواجه مي‌كنند . بنابراين اجراي مديريت تغيير كه از مباحث عمده در مديريت به شمار مي‌رود، قادر است روند اين ناكامي و شكست را متوقف سازد به همين دليل در اين مقاله به معرفي راهبردهاي مديريت تحول براي اجراي موفقيت آميز ERP با نگرش رفتاري پرداخته خواهد شد.
باوجود مزايايي که سيستم
ERP دارد، بسياري از سيستم هاي ERP که در شرکتهاي مختلف به کار گرفته شده اند، شکست خورده و يا به دليل مقاومت کارکنان بسياري از سيستم هاي ERP با مشکلات اجرايي روبرو شده اند. المشادي و زايري ادعا کردند که اجراي اثربخش ERP مستلزم ايجاد قابليتهايي است که از آن ميان به کارگيري راهبردهاي مديريت تحول براي بهبود پياده سازي ERP در سازمان از اهميت زيادي برخوردار است.
اگر چه در بعضي از مطالعات تلاش شده است تا اين مسئله با شناسايي آن دسته از راهبردهاي مديريت تحول، که موفقيت اجراي
ERP را تسهيل مي کنند، نشان داده شود، اما هنوز بسياري از سيستم‌هاي ERP با مقاومت و سرانجام شکست روبرو مي‌شوند.

راهبردهاي اجراي ERP
نگاهي گذرا به ادبيات
ERP نشان مي‌دهد که راهبردهاي متفاوتي براي اجراي موفقيت آميز ERP به کار گرفته شده است. که اين راهبردها را مي توان در سه گروه زير طبقه بندي كرد:
1. راهبردهاي سازماني:
راهبردهاي سازماني كه براي بهبود اجراي موفق
ERP به كار گرفته مي شوند، عبارتند از: استقرار و بهبود راهبرد تغيير، تکنيک‌هاي مديريت تحول، مديريـت پروژه، ساختار و منابع، ايدئولوژي و سبک مديريت.
2. راهبرد هاي فني:
راهبرد هاي فني که براي موفقيت
ERP در نظر گرفته مي شوند عبارتنداز: جنبه‌هاي فني نصب ERP، پيچيدگي ERP و زمان و هزينه اجراي ERP.
3. راهبردهاي انساني:
نمونه هاي مربوط به راهبردهاي انساني عباتنداز: نگرش و ديدگاههاي مديران و کارکنان، مشارکت آموزش.

راهبردهاي مديريت تحول براي اجراي ERP
انتخاب راهبرد هاي مناسب تحول اساسي ترين عامل پيروزي يا شكست برنامه هاي تحول به شمار مي آيند. منظور از راهبردهاي تحول آن دسته از فنون و الگوهايي است كه عملا تغيير و تحول مورد نظر را در زمينه‌ها و گستره تعيين شده به وجود مي آورند. به تعبير ساده تر اينها راهكارها و روشهايي هستند كه به وسيله آنها تغيير و تحول مورد نظر پياده مي شود. همانگونه كه در پيش اشاره شد راهبردهاي تحول را مي توان بر پايه گستره و كاربرد آنها در دو سطح خرد و كلان مورد نظر قرار داد. راهبردهاي كلان بر تمامي سيستم سازماني ناظرند و سمت گيري راهبردي (درازمدت، گسترده، بنيادي) دارند. هدف‌گيــري اين راهبــرد‌ها بيشتر دگرگون سازي بافت فرهنگي مجموع سازمان، زير و رو ساختن ساختار، فرايندها و مجموعه ارتباط‌هاي رسمي و غير‌رسمي و همينطور جايگزين كردن فلسفه و شيوه اي نوين در اداره امور سازمان است. راهبردهاي خرد بيشتر متوجه زير سيستم ويژه اي در سازمان است و كاربرد آنها بيشتر در سمت تغيير رفتار فردي و گروهي است. در سطح خرد استراتژي‌هاي تحول عموما در رابطه با چهار زير سيستم سازماني يعني ساختار، فناوري، وظيفه و رفتار به كار گرفته مي‌شوند. بايد بدانيم كه چنين زير سيستم‌هايي معمولا آماج راهبرد هاي كلان نيز قرار مي گيرند. تفاوت كار در اين است كه در سطح كلان معمولا از راهبردهاي چند منظوره بهره گرفته مي‌شود كه همزمان زير سيستم هاي چندگانه را در بر مي گيرند. سطح خرد به برنامه هاي تغيير مشخصي كه زمينه هاي ويژه را مورد نظر دارد اكتفا مي كند. با توجه به موارد فوق مي توان نتيجه گرفت راهبرد‌هاي تحول براي اجراي موفقيت آميز
ERP جزء راهبردهاي خرد هستند، زيرا ERP فناوري است كه ساختار سازماني، وظايف و كاركنان را تحت تاثير قرار مي دهد.
راهبردهاي مناسب بهبود(توسعه منابع انساني) به همراه راهبرد هاي اجراي
ERP، به طور مشترک منجر به تحول سازماني مي‌شوند. از اين‌رو، براي سازماني که مي‌خواهد از مشکلاتي که در حين تغيير ممکن است روبرو شود اجتناب کند، پاسخگويي به مشتريان داخلي(كاركنان) از اهميت زيادي برخوردار است. براي کمک به مديريت ارشد سازمان به هنگام رويارويي با مشکل سازماني پيچيده اي به نام مقاومت کارکنان در برابر اجراي ERP، پيشنهاد مي شود با تو جه به شكل شماره 1 از چارچوب مفهومي منسجم و فرايندگرايي که شامل سه مرحله: فرمولي كردن دانش، اجراي راهبرد و ارزيابي موفقيت است، استفاده شود. در ادامه به توضيح سه مرحله فوق پرداخته مي شود.

-1 مرحله فرمولي كردن دانش:
اولين گام در مديريت تحول مبتني بر
IT، شناسايي، ارزيابي و تجزيه و تحليل نگرشهاي فردفرد کاربران و گروههاي با نفوذ در مورد تغيير است. اين تجزيه و تحليل بايستي پاسخ سوالات زير را مشخص كند:
-1 چه گروهها و افرادي در مقابل تغيير (اجراي
ERP) مقاومت مي کنند؟
-2 آنها چه خواسته و نيازي دارند؟
-3 آنها داراي چه عقايد و ارزشهايي هستند؟
-4 علائق آنها چيست؟
پاسخ به سوالات فوق نقطه شروع خوبي در تعيين علل و منابع مقاومت کارکنان در برابر اجراي سيستم
ERP محسوب مي شود.
طبق تحقيقات هالتمن عقايد و ارزشهاي کارکنان، شاخص تعيين كننده‌اي براي ارزيابي دلايل مقاومت در مقابل تغييرات است. براي مثال، بعضي از کاربران ممکن است با وجود اينكه دقيقا نمي دانند با به كارگيري سيستم
ERP چه تغييراتي در شغل و فعاليت آنها به وجود خواهد آمد، مسائلي را درباره ناآشنائي با کامپيوتر، پيش بكشند و يا ادعا كنند که آنها طي سالهاي متمادي کار خود را بدون استفاده از سيستم ERP در حد اعلا انجام داده اند. حتي گروه ديگري از کاربران ممکن است بر روي ارزشهايي همانند اهميت وجود قدرت و ساختار هاي سلسله مراتبي که ممکن است با آمدن سيستم جديدي به نام ERP به خطر افتند و ناديده گرفته شوند، تاکيد كنند.

-2 مرحله اجراي راهبرد:
مديران مي توانند از اطلاعات جمع‌آوري شده در مورد کاربرهاي بالقوه در مرحله قبل براي ايجاد راهبرد هايي که به بهترين نحو مي توانند در زمينه غلبه بر مقاومت کاربران در برابر سيستم
ERP به کار گرفته شوند استفاده و تا آنجايي که ممکن است کارکنان را براي انطباق با آن متقاعد كنند. فرايند انطباق سه سطحي (Three-Level adaption process ) [فکرکن- احساس کن- عمل کن] چارچوب خوبي براي تشريح اين مرحله ارائه مي كند.
در تلاش براي تغيير نگرشهاي کاربران بالقوه نسبت به
ERP، مديريت ابتدا بايد تلاش کندتا شناخت و نگرش کاربران در مورد ERP را تحت تأثير قرار دهد.
راهبرد اصلي براي رسيدن به اين هدف، ارتباطات است. يکي از راهبردهاي موثر ارتباطي،آگاه کردن کاربران بالقوه از مزاياي
ERP است. همانطور که مي دانيم بازاريابان موقع برقراري ارتباط با مشتريان معمولاً در خصوص مزاياي محصول صحبت مي کنند و به ساير ويژگيهاي آن کمتر مي پردازند تا مشتري را مجاب به خريد آن محصول كنند. مديريت ارشد نيز به شيوه فوق مي‌تواند از طريق اطلاع رساني در خصوص مزاياي ERP براي کارکنان آگاهي موثري به کارکنان بدهد، با اين وجود مديريت بايستي در خصوص انتظارات کارکناني که واقع نگر نيستند، هوشيار باشد، زيرا ممکن است با مقاومت شديد از سوي آنها روبرو شود.
راهبرد ارتباطي ديگر عبارت است از توضيح کلي در خصوص اينکه سيستم
ERP اجرا شده چگونه کار خواهد کرد. انتظار مي رود کاربران ERPاگر با چگونگي کار كردن آن آشنا نباشند، در استقبال از آن بي‌ميلي(مقاومت ) نشان دهند.
از آنجايي كه آموزش گروههاي کاربر مختلف در مورد چگونگي کارکرد سيستم
ERP براي ايجاد آگاهي کاربران از اهميت زيادي برخوردار است. مديريت بايد چگونگي کارکرد ERP را به کاربران بالقوه توضيح دهد. به عنوان مثال مديريت بايد داده ها و ستاده هاي عمومي سيستم را مشخص کند، واحدهايي را که داده ارائه خواهند کرد را تعيين و ميزان دانش کامپيوتري لازم براي اجراي (عمليات) سيستم را مشخص كند. در همه موارد آنچه که بيشترين اهميت را دارد، اين نكته است کــه کارکناني که مسئوليت اجراي اين راهبـــردهاي ارتباطي را بر عهده دارند بايستي داراي مهارتهاي کافي باشند (Aadurani ,1999) تا آگاه كردن كاركنان مسير درستي را بپيمايد.
دومين قدم در فاز اجراي راهبرد، نفوذ کردن به جزء عاطفي نگرشهاي کارکنان است. اولين راهبرد که در اين زمينه به وسيله مديريت مي تواند مورد استفاده قرار گيرد، کاهش هزينه است. اگر مديريت مي‌خواهد که کاربران با سيستم جديد انطباق حاصل كنند، پس در آن صورت هزينه انطباق کاربران بايد در حداقل نگه داشته باشد. علاوه بر اين، اگر عاملان تحول، کاربران را متقاعد كنند که ستاده نهايي آنها از فرايند انطباق مثبت خواهد بود، در اين صورت آنها با انگيزه قوي تري سيستم جديد را قبول و با آن انطباق پيدا خواهند کرد. راهبرد حداقل کردن هزينه، بايد به شيوه اي توسعه داده شود که هم بر فردفردکارکنان و هم بر گروههاي با نفوذ تأثير كند. در سطح فردي، سيستم
ERPبايستي هزينه پيش بيني شده براي هريک از کارکنان را به منظور ايجاد يک نگرش انطباقي مثبت حداقل كند. براي مثال اگر کارکنان فکر کنند که سيستم ERP فرصتي براي ارتقاي شغلي آنهاست، در آن صورت آن را با تمايل بيشتري مي پذيرند و هزينه هاي اضافي به حداقل مي رسد. به همين دليل افراد به احتمال زياد علاقه خود به سيستم ERP را تقويت خواهند کرد. همچنين گروههاي با نفوذ در سازمان نيز به جنبه هزينه اي اجراي ERP توجه مي‌نمايند. مثلاً، مارکوس مطالعه موردي را ارائه کرد که در آن سيستم جديدي اجرا شده بود که يکي از پيامدهاي آن تغيير توازن قدرت در سازمان بود و به همين دليل اين سيستم با مخالفتهاي گسترده از سوي افراد و گروههاي با نفوذ مواجه شد كه در نهايت اين مخالفتها منجر به شکست سيستم جديد شد.
راهبرد ديگري که مي تواند کمک موثري به انطباق نگرش کاربران با سيستم جديد كند، تمايز است. ادراک کارکنان از تمايزسيستم
ERPدر قياس با ساير سيستم‌ها به دليل كيفيت و كارايي بالاي آن مطمئناً تأثير مثبتي بر نگرش آنها به اين سيستم خواهد داشت. بنابراين اگر سيستم‌هاي ERP داراي کنش کاربري (USER INTERFACE) ضعيفي باشند كه كيفيت اين سيستم را در نظر كاركنان پايين بياورد، در آن صورت بايد تدبيري انديشيده شود تا اين امر باعث بروز مشكل نشود. به طور کلي کاربران سيستم به طور علمي و دقيق ويژگيهاي کيفي سيستم را اندازه گيري نمي کنند، بلکه هر کاربري ادراک مناسب خود را درباره سيستم، مبتني برتجربه واقعي خود (يا تجربه اي كه به طور اجتماعي به وجود آمده است) ايجاد مي‌کند.

بخش آخر در فاز اجراي راهبرد مرحله ايجاد انگيزه است. اخذ تأييد و حمايت مديران ارشد اولين راهبرد است که در اين مرحله مي تواند مورد استفاده قرار گيرد. به کارگيري اين راهبرد حمايت رهبران از گروههاي با نفوذ را درپي خواهد داشت. براي موفقيت در بسيج نگرش مديران ارشد، مديريت بايستي بر تلاشهايش به منظور حداقل کردن هزينه هاي سازگاري گروههاي صاحب نفوذ سرمايه گذاري كند. همچنين متقاعد کردن رهبران گروهها، براي درک اينکه آنها بازيگران کليدي تغيير هستند و با تعهدشان به تغيير، همكارانشان را نيز متقاعد خواهند كرد كه بكارگيري سيستم ERP به نفعشان است، اهميت بسياري دارد.
راهبرد ديگر، زمانبندي دقيق براي معرفي سيستم جديداست. از نظر ويليامز (1982) اگر فرايند بازاريابي براي ارائه کالا در زمان نا مناسب و بدون مطالعه بازار انجام شود، به موفقيت در فروش منجر نخواهد شد. از طرفي «نگرش» يکي از مهمترين عواملي است که بايستي به هنگام زمانبندي مقدماتي براي ارائه يک محصول مورد توجه قرار گيرد. حال شايد اين سوال مطرح شود كه مثال فوق براي اجراي موفقيت آميز
ERP چه كمكي به ما مي كند؟ مثال فوق به مديران اجرايي ERP اين قانون آشکار را يادآوري مي كند که تا زماني که كاربران بالقوه نگرش مثبتي به ERP پيدا نكرده اند، نبايد به معرفي سيستم اقدام كرد. براي مثال زماني که بخش مهمي از کارکنان سازمان احساس کنند که با اجراي سيستم ERP موقعيتشان تهديد خواهد شد و يا باوجود اينكه هيچ اعتماد و تمايلي براي قبول سيستم جديد ندارند اما براي قبول آن از سوي سازمان تحت فشار قرار گرفته اند، معرفي سيستم به منظور اجرا، صحيح به نظر نمي رسد، زيرا حل چنين مشکلاتي قبل از معرفي سيستم به اجراي موفقيت آميز کمک خواهد کرد. آخرين و مهمترين نكته‌اي كه در اينجا بايد مورد تاكيد قرار گيرد، اين است كه تعهد مديريت عالي براي موفقيت کل فرايند اجراي ERPبسيار حياتي است.
تغيير مستلزم يک نگرش راهبردي است که موفقيت بلند مدت آن را تضمين کند. در تحقيقي که به تازگي توسط زريري و سيکلاير (1995) انجام شده است، رهبري به عنوان اولين تسهيل کننده در فعاليتهاي کلان تغيير(انتقال) رتبه بندي شده است . اجـراي
ERP زمانـي امـکان پذير و عملـي است که مديريت ارشد کاملاً متعهد به پيشقدم شدن باشد.حمايت و تعهد مديريت، راهبرد مطلوبي است که شرايط لازم براي معرفي موفقيت آميز تغييري که با به کارگيري ERP در سازمان به وجود آمده است را فراهم مي كند.

-3 مرحله ارزيابي موقعيت
فرايند نظارت و ارزيابي راهبرد هاي مديريت تغيير به منظور اجراي
ERP آخرين جزء (عنصر) چارچوب پيشنهاد شده است. به عقيده نگارنده داشتن سيستم اندازه‌گيري عملکرد براي اطمينان از اينکه ستاده هاي کسب و کار مورد نظر به دست آمده‌اند، به اندازه داشتن يک سيستم نظارت بر پيشرفت فعاليتهاي مديريت تحول ERP مهم است. بنابراين ضروري است که مديريت عالي از تحت كنترل بودن مقاومت و نگراني کارکنان نسبت به ERP اطمينان حاصل کند.
مرحله ارزيابي ، اطلاعات بازخورد را براي مديريت عالي به صورتي پويا فراهم مي آورد و همچنين به منظور مفيد و قابل استفاده بودن، بازخورد بايستي بموقع، دقيق و سيستماتيک باشد.
برمبناي نتيجه مرحله ارزيابي موقعيت، مديريت عالي فعاليت مناسب را انجام مي دهد. با توجه به نتايجي که در اين مرحله (مرحله ارزيابي) به دست خواهد آمد، مديريت عالي فعاليتهاي خود را مورد بازنگري قرار مي‌دهد و سعي در بهبود دادن آنها خواهد كرد. البته بازخورد حاصله ممكن است مثبت يا منفي باشد.
مديريت ممکن است به اين نتيجه برسد که هنوز کارکنان مقاومت زيادي درمقابل تغييرات عملياتي نشئت گرفته از اجراي
ERP دارند. در چنين مواردي، مديريت عالي بايستي تمام تلاش خود را به کار گيرد تا بفهمد که چه اشتباهي رخ داده است (چه اشتباهي منجر به زياد بودن مقاومت شده است). براي مثال ، مديريت عالي ممکن است به شناسايي دوباره نيازهاي کاربران واجراي راهبرد هاي مديريت تغيير مناسب براي دست يافتن به تناسب قابل قبول بين اين دو اقدام كند.

نتيجه گيري
در اين مقاله پيشنهاد شد كه براي غلبه بر مقاومت كاركنان در برابر تغيير، مديريت عالي بايستي اقدامات زير را انجام دهد:
-1 مطالعه نيازهاي کاربران و دلايل مقاومت بالقوه آن در برابر تغيير؛
-2 رويارويي با موقعيتها از طريق راهبرد‌ها و تکنيک هاي مناسب به منظور معرفي موفقيت آميز
ERP ؛
-3 ارزيابي وضعيت فعاليتهاي مديريت تغيير.
همانطور كه قبلا گفته شد، اجراي موفق
ERP مستلزم مطابقت راهبردهاي مناسب براي غلبه اثربخش بر منابع مقاومت (عادتها، خطرات و ريسک‌هاي ادراک شده) است. نگرش پيشنهاد شده نشان داد که چگونه اين هدف ممکن است حاصل شود.
براي تحقيقات آينده الگويي براي بررسي رسمي پيشنهاد مي شود.( شکل 2) اين مدل براساس ادبيات مربوط به اجراي
ERP است. ايده هاي مطرح شده در اين مقاله در شکل فوق خلاصه شده اند که چارچوبي را براي ايجاد بدنه ترکيبي از دانش در حوزه اجراي ERP ، فراهم مي‌آورد.

منابع:

1- SAP and business process re-engineering, Ian Martin and YenCheung, Business Process Management, Journal, Vol. 6 No. 2, 2000, pp. 113-121.

2- Supply-chain re-engineering using enterprise resourceplanning (ERP) systems: an analysis of a SAP R/3 implementation case, MajedAl-Mashari and Mohamed Zairi , International Journal of Physical, Distribution & Logistics, Management,, Vol. 30 No. 3/4, 2000, pp. 296-313.

3- http://www.moujmag.com/Archive/Web/n5/n5010.htm

4- 2005 ERP Change Management Survey, Gallup leadershipinstitute & Deloitte Consulting LLP
5 - زمرديان، اصغر- مديريت تحول(راهبردها، كاربرد و الگوهاي نوين)- سازمان مديريت صنعتي- سال 1373- ص 113

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 20:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مدیریت اسلامی

بازديد: 1605

 

مدیریت اسلامی

 

 

در اين مقاله با طرح ضرورت توجه به مديريت اسلامي در حكومتي اسلامي، مفاهيم و تعاريف مديريت اسلامي از ديدگاه برخي از صاحب‌نظران و نويسندگان مورد اشاره قرار گرفته است و سپس به وجوه كلي تفاوت هاي مديريت اسلامي و مديريت غربي به صورت مختصر اشاره شده است. از ديدگاه نگارنده، مديريت اسلامي در سطحي بالاتر از مديريت غربي به مسايل مديريت و محور آن (انسان) توجه دارد.

مديريت غربي بيشتر به روش ها و فنون مديريتي پرداخته است. و مديريت اسلامي ضمن توجه به اين موارد، به انسان نيز توجه اكيد و خاص داشته و كليه فعاليت ها و وظايف مديريت را حول انسان طراحي مي‌كند.

نگارنده سپس پيش فرض هاي مربوط به مديريت اسلامي را مطرح كرده است. از جمله مهمترين اين پيش فرضها، نياز جوامع به مديريت، نياز جوامع با فرهنگ و حكومت اسلامي به مديريت اسلامي، تأثير گذاري مكتب الهي اسلام، بر روي مديريت اسلامي و ارزشي بودن اين نوع مديريت، الگو و نمونه بودن مدير در مديريت اسلامي، برتري مديريت اسلامي نسبت به مديريت غربي، انساني بودن سازمان درمديريت اسلامي به جاي سازماني بودن انسان مورد اشاره قرار گرفته است.

در بررسي موانع و مشكلات فراروي مديريت اسلامي در جامعه اسلامي ايران، نگارنده سيطره نفوذ مديريت غربي، عدم آشنايي عموم با قابليت هاي مديريت اسلامي، عدم ايجاد تمايز ميان تكنيك ها و روش هاي مديريت غربي و رويكردهاي انساني در مديريت، نبود معيار و مفهوم مشخص از مديريت اسلامي در سطوح سازماني، محدوديت مياني نظري در زمينه مديريت اسلامي درسطوح سازماني، ابهام در معنا و مفهوم مديريت اسلامي، نبود نگاه راهبردي به مقوله مديريت اسلامي، بي‌توجهي به انجام پژوهش در زمينه مديريت اسلامي و موانع رواني پذيرش ديدگاه‌ جديد، را از مهمترين مشكلات و موانع پيش روي مديريت اسلامي مي‌داند.

نويسنده در پايان، اصلاح رابطه خود و خدا( براي مديران جامعه اسلامي)، خودباوري در جوامع مسلمان و جهان سوم، ضرورت ارايه تعريف مشخص و تبيين دقيقتر از محدوده و مرزهاي مديريت اسلامي، انجام تحقيق ها و پژوهش‌هاي بيشتر در اين زمينه و توجه به اين كه مديريت غربي مي‌تواند در سطوحي پايينتز از مديريت اسلامي مورد استفاده قرار گيرد را به عنوان محورهايي كه مي‌تواند در گسترش مديريت اسلامي نقش اساسي ايفا كند از جمله راه هاي رفع موانع و توسعه مديريت اسلامي دانسته است.

 

 

 

 

الف – مقدمه

مديريت به شكل هاي مختلف و متفاوت در طول تاريخ و جود داشته و به صور گوناگون، زمينه پايداري و دوام و قوام تمدن ها و حكومت ها را فراهم ساخته است. با پيشرفت علم و افزايش آگاهي بشر در استفاده از امكانات و توانايي هاي خود، تأثير مديريت در پيشرفت بشر نيز فزوني يافت و همراه با آن، نظريه‌هاي مختلف و متفاوتي كه از منظرهاي گونه‌گون به انسان نگاه مي‌كردند نيز ارايه گرديد. به نظر اين جانب، وجه مشترك تمامي اين نظريه‌ها، هدف‌گرا بودن و توجه به نتيجه كار است و در اين راستا، انسان نيز گاه همسنگ ابزار مورد توجه قرا گرفته و گاه به آن در سطوح بالاتر توجه شده است. آنچه كه هست اين كه در هر حال توجه به انسان نيز در راستاي افزايش توليد و نتيجه اقتصادي مطلوب انجام شده است.

با پيروزي انقلاب اسلامي ايران و حضور يك حكومت مذهبي كه زمينه‌هاي نظري اداره امور حكومتي در آن بر پايه ارزش هاي ديني و مذهبي استوار بوده و اعمال حكومت تحت تأثير نگرش الهي انسان قرار گرفته است، مديريت به عنوان يكي از وجوه اداره حكومت و فرايندي كه بايد تحت تأثير نگرش تازه و جديد ارزشي حاكم بر كل جامعه قرار داشته باشد مورد توجه قرار گرفته است.

 

ب – مديريت اسلامي چيست؟

نويسندگان و صاحب نظراني كه در قلمرو مديريت اسلامي و ديدگاه‌‌هاي اسلام درمورد مديريت قلم زده‌اند هر يك به فراخور برداشت و ذهنيت هاي خود از اسلام، مباني اخلاقي و سيره پيامبر (ص) و معصومين (ع) به طور مستقيم و يا غيرمستقيم تعاريف و يا توضيحاتي را ارائه داده‌اند كه نوعي مفهوم مديريت اسلامي از آن مستفاد مي‌شود. با توجه به اين كه دامنه ی اين برداشت ها و تعريف ها ( كه بيشتر بر محور ارزش ها و مباني اخلاقي مكتب اسلام و سيره پيشوايان دين قرار داشته‌اند) گسترده و از نظر نوع نگاه نيز (در عين نزديك به هم بودن) متنوع است.

به تعدادي از تعريفهاي ارايه شده در مورد مديريت اشاره مي‌شود:

"افجه‌اي" مديريت اسلامي را مقوله‌اي مكتبي مي‌‌داندو وظيفه مكتب نيز از نظر او ارايه راه‌حل هايي است كه با مفهوم عدالت خواهي سازگار است. (فصلنامه مطلاعات مديريت، شماره 21 و 22، ص 10).

"حميدي‌زاده" نيز معتقد است كه نظام مديريت در تفكر اسلامي از اصول اعتقاد آن سرچشمه مي‌گيرد و بنابراين، مديريت بر يك مجموعه‌ انساني و در يك سازمان در راستاي مديريت جهان خلقت است و با اين ويژگي‌، وي مديريت را به عنوان يك بينش مطرح مي‌كند ومدير نيز عضوي از اعضاي آفرينش است كه بايد همراه و هماهنگ با ضوابط و قوانين كلي آن باشد زيرا تشكيلاتي كه به وي سپرده شده، هدفش در جهت نظم كلي جهان و براي پيشبرد فعاليت هاي بشري به منظور دستيابي به سطوح آرماني است ( فصلنامه مطالعات مديريت، شماره 20، ص2).

"عسگريان" مديريت از ديدگاه اسلام را در مسير نزديكي به خداوند مي‌داند. بدين معني كه در كليه ی سطوح آن زهد و تقوي پيشه مي‌شود، سعي در بخشش و ارشاد فزوني مي‌يابد و جلب رضايت اكثريت بيشتر مي‌شود (عسگريان، 1370، ص 52).

"مشرف جوادي" معتقد است در مديريت اسلام (اسلامي)، ابتدا محور رابطه با ا.... و حركت به سوي او همراه با قادر مطلق دانستن وي و شهادت به يگانگي يعني فقط ياري و كمك طلبيدن از او منظور است ( مشرف جوادي، 1378 ص11).

«مديريت در اسلام» بدون در نظر گرفتن اعتقاد به معاد و يا دنياي ديگر ناقص است. در واقع مطلب و مسايل مديريت در اسلام، جدا از دنياي ديگر همان مديريت غربي است ( مشرف جوادي، 1378، ص ج).

هنگامي كه صحبت از مديريت در اسلام مي‌شود، ابتدا منظور اداره ی امور بهره‌برداري صحيح از نعمت هاي الهي بر اساس اعتقاد به جهان‌بيني توحيدي است. يعني كليه ی اعمال و رفتار انسان ها و يا مديران بايد بر مبناي جهان‌بيني توحيدي باشد و فلسفه توحيدي ايجاب مي‌كند كه اعمال يك مدير، علاوه بر انطباق با جهان‌بيني توحيدي، با اصول و اهداف جامعه اسلامي نيز تطبيق داشته باشد (مشرف جوادي 1378، ص 3).

سازمان امور اداري و استخدامي در مورد مديريت اسلامي اين تعريف را آورده است: « مديريتي كه زمينه ی رشد انسان به سوي‌ ا... را فراهم نمايد و مطابق كتاب و سنت و روش پيامبر (ص) و امامان معصوم وعلوم و فنون و تجارب بشري جهت رسيدن به اهداف يك نظام در ابعاد مختلف، همانند يك محور عمل كند، مديريت اسلامي مي‌ناميم. « مديريت اسلامي، 1364).

حضرت آیه ا... مصباح يزدي نيز براي مديريت اسلامي سه معني و برداشت قايل می باشند: "... بررسي شيوه ی مديران مسلمان در طول تاريخ امت اسلامي، تحليل شيوه‌اي مديريت مسلمان و نشان دادن خصلتهايي است كه از مسلمان بودن آنان نشأت گرفته است و معناي سوم اين كه مسايل مديريت اسلامي را در منابع اسلامي (قرآن و سنت) مورد بررسي قرار دهيم و سيره ی مديران معصوم (ع) را نيز به عنوان سنت عملي مورد توجه قرار دهيم ". (ديدگاه‌هاي اسلام درباره مديريت، صص 28-27).

از ديدگاه "عسگريان "، مديريت از ديدگاه اسلام كه درجامعه اسلامي جريان مي‌يابد در مسير نزديكي به ا... قرار دارد، بدين معني كه در كليه ی سطوح آن زهد و تقوي پيشه مي‌شود، سعي در بخشش و ارشاد فزوني مي‌يابد و جلب رضايت اكثريت بيشتر مي‌گردد (عسگريان، 1370، ص 52).

"هاشمي ركاوند" نيز مديريت در اسلام را در اصل بر مبناي كلامي و عقيدتي ملهم از قرآن و سنت‌نبي (ص) استوار مي‌داند ( هاشمي ركاوند، 1379، ص 76) از نظر ابراهيمي منظور از مديريت اسلامي آن است كه در عمل و اجر و هدف. عدالت اجتماعي را مد نظر قرار دهد و مقصود نهايي آن كسب رضايت خداوند باشد و خدمت به خلق را نوعي عبادت بداند و زندگي ومعيشت افراد در همين راستا تأمين شود (ابراهيمي 1375، ص 28).

"تقوي دامغاني" بدون اين كه از مديريت اسلامي تعريفي ارايه دهد در مورد چيستائي مديريت توضيحي داده و به امانت بودن، تكليف بودن و حق نبودن، خدمت بودن و مواردي از اين قبيل اشاره كرده است و سپس به توضيح نقش مدير در جوامع اسلامي پرداخته است(تقوي دامغاني، 1377).

"نبوي"، پس از ارايه تعاريفي از مديريت در نظريه‌هاي غربي، مديريت اسلامي را اين چنين تعريف كرده است:

"مديريت «هنر وعلم به كارگيري صحيح افراد و امكانات درجهت وصول اهداف سازماني است، به نحوي كه با موازين شرع مغايرت نداشته باشد". (نبوي 1380، ص 33)

"قبادي" نيز مديريت اسلامي، يعني آن بخش از «مديریت» و فرآيند آنرا، كه مستند به وحي الهي و منابع اسلامي باشد و وجه تمايز آن با ديگر مديريت ها را در مبتني بر وحي بودن، نبود نظام بهره‌كشي انسان از انسان، مبتني بودن بر ارزش هاي متعالي، مطلق و ثابت و استوار بودن برپايه ی تعالي، كرامت و شرافت انسانها مي‌داند مديريت اسلامي تعريف كرده است (قبادي، 1378،ريال ص 12).

 

پ – وجوه كلي تفاوت مديريت اسلامي و غير اسلامي (غربي)

مروري كوتاه بر تعريف هاي ارايه شده در مورد مديريت اسلامي نشان مي‌دهد كه نويسندگان، برداشت هاي متفاوت و در عين حال هم جهتي را در مورد آن داشته‌اند. ولي همين برداشت ها نيز دامنه و محدوده‌اي از مديريت اسلامي را به دست مي‌دهد. در واقع به نظر مي‌رسد مديريت اسلامي بر مبناي ارزشهاي الهي اسلام، زمينه هاي تعالي انسان را فراهم مي‌آورد. اين امر چه در سطح جامعه (مديريت و رهبري در جامعه اسلامي) و چه در سطح سازمان ( مديريت و رهبري سازماني) مصداق دارد، در عين حال ذكر اين نكته نيز ضروري است كه اين امر مغايرتي با به‌كارگيري اصولي كه در مديريت از نظر صاحب نظران غربي مورد قرار گرفته است، ندارد.

به نظر اين جانب، مديريت از ديدگاه صاحب نظران غربي، در واقع به كار بردن مجموعه‌اي از تكنيك ها و روشهاي ابزاري است تا مدير و سازمان ( در سطح بالاتر، جامعه) را به اهداف تعيين شده برساند. اين امر في نفسه چندان بد و مذموم نيست.

در واقع هنگامي كه بحث حفظ‌ شان و مرتبت انسانها در سازمان و جامعه مطرح مي‌شود و تعالي انسان ها و رشد آنها در مسير الهي در اولويت اول قرار مي‌گيرد و سازمان اسلامي ( كيا، 1377، ص 125) جاي انسان سازماني را مي‌گيرد، وجوه تفاوت دو ديدگاه به صورت عمده پديدار مي‌شود (اين بحث جدا از نيت عمل، و نيز وظيفه‌گرا بودن مسلمان، مواردي كه در ديدگاه الهي اسلام از مباحث مهم وتعيين كننده است مطرح مي‌شود).

به عبارت ديگر، به نظر مي‌رسد در ديدگاه صاحب نظران غربي كه مديريت و رهبري را تعريف كرده‌اند، انجام دادن كار و نيل به هدف رهبر و مدير به وسيله ی انسان ها و سازمان مطرح است و در اين راستا هنر و توانايي مدير و رهبر در به كار گرفتن همه ی قابليت هاي پيروان و كاركنان و چگونگي افزايش اين توانايي در به كارگيري اين قابليت ها، جان كلام و نقطه ی اصلي توجه صاحب نظران غربي علوم مديريت است.

در حالي كه از نظر اسلام، چگونگي به كارگيري قابليت هاي پيروان و نيل به هدف، نحوه ی اعتلاء و رشد معنوي كاركنان و ضرورت آنها به سوي خداوند نيز از اقلام تعيين كننده و مهم است كه مقدم بر رسيدن به هدف است. در واقع در اين رويكرد، مدير و رهبر تنها در چارچوبي از محدوديت ها كه ارزشهاي الهي و اسلامي براي وي تعيين كرده‌اند، مجاز به ارايه دستور و رهنمود است.

مقايسه ی اين دو رويكرد به نظر اين جانب، نشان دهنده ی جايگاه برتر و كاملتر مديريت اسلامي است كه جدا از مقوله ی هدف، به چگونگي نيل به آن و نيز تعالي انسانهاي سازمان نيز توجه مي‌كند و اين چيزي بيش از آن است كه در مديريت غربي مورد توجه قرار داشته و مورد نظر است.

مروري بر تحقيق هاي انجام شده در خصوص مديريت و خاصه رهبري در جوامع غربي نشان مي‌دهد كه رويكردهاي جديد رهبري و مديريت به ارزشهاي انساني و اخلاقي توجه روزافزوني يافته و سهم آن را در افزايش اثربخشي، بيش از پيش مهم و تعيين كننده يافته‌اند. مواردي مانند صداقت و راستگويي، تعهد، وفاداري، تواضع، عدالت و مواردي از اين قبيل كه در ديدگاه اسلام مباني اساسي در روابط رهبران و پيروان ( در هر سطح) به شمار رفته و از بدو ظهور اسلام، به وسيله پيامبر (ص) و سپس ائمه معصومين (ع) مورد توجه اكليد قرار گرفته و به شكل هاي گوناگون و متفاوت ( ولي با محتواي مشابه و در راستاي هم) توصيه شده‌اند و نیز رهنمودهای ولی فقیه در زمینه های متفاوت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... به تازگي مورد توجه صاحب نظران علوم مديريت در غرب قرار گرفته‌اند. به عبارت ديگر، به نظر راقم اين اسطور، مديريت غربي در حال نزديك شدن به رويكرد اسلامي مديريت است و اين گزينش به دليل اثربخشي واضح سبك هاي رهبري ومديريتي كه به مسايل انساني و معنوي توجه مي‌كنند، افزايش روزافزون يافته است. (شاهد این مدعا، تفاسیر مختلف ارائه شده از موضوعات روز ایران اسلامی در محافل و مجامع غربی است ).

از سوي ديگر در يك مرزبندي ( به نظر اين جناب غيرواقعي) ميان مديريت از ديدگاه صاحب نظران غربي و مديريت اسلامي، آنچه كه به عنوان روش ها، تكنيك ها، وظايف مدير و... در نظريه‌هاي غربي مطرح گرديده است، در مديريت از منظر اسلام نيز مورد توجه قرار دارد، در واقع آن وجوه از جنبه‌هاي رفتاري، شخصيتي، ارزشي، آرماني و آنچه كه مورد توجه مديريت در جوامع غربي نيست و يا كمتر مورد توجه قرار دارد در نظريه‌هاي مديريت اسلامي مورد توجه بيشتري قرار دارد و اين بدان معني نيست كه در مديريت از نظر اسلام برنامه‌ريزي، سازماندهي، هماهنگي، كنترل و... كه از وظايف مديريت محسوب مي‌شود و رويكرد اسلامي مديريت مورد توجه قرار ندارد.

مرروي سطحي به تاريخ صدر اسلام، جنگ ها، تلاش هاي برنامه‌ريزي شده پيامبر (ص) و ائمه معصومين (ع) نشان مي‌دهد كه اين مسايل مورد توجه قرار داشته است. همچنانكه در ايران، يونان، مصر،روم، چين باستان و ساير تمدن هاي كهن نيز مورد توجه بوده است و اين كه اين موارد در اوايل اين قرن مورد دسته‌بندي و سازماندهي مجدد قرار گرفته‌اند به اين معني نيست كه خاستگاه آنها هم منحصرا كشورهاي غربي در قرن بيستم و بيست‌ويكم هستند.

ابزار، قوانين اوليه، وظايف و... مدير در هر جامعه و تمدن در چارچوبهاي كه تا حدود زيادي به هم نزديك هستند قابل دسته‌بندي است و به هيچ تمدن و قومي منحصر نمي‌شود.

با توجه به موارد مذكور، به نظر نمي‌رسد مواردي از قبيل برنامه‌ريزي، سازماندهي، كنترل و... كه از وظايف مديريت به شمار مي‌رود و ساير اصول مورد توجه به مديريت غربي، از نظر عملكرد و اجرا با آنچه كه در مديريت اسلامي به مورد اجرا گذشته مي‌شود منافات داشته باشد، نكته اصلي در اين است كه در مديريت اسلامي اقلامي ديگر نيز همسنگ وظايف مدير و اصول مديريت اهميت داشته و در مواردي اولويت و جلوه بيشتري مي يابد.

آنچه مسلم است اين است كه در مديريت از ديدگاه اسلام، اخلاق و مسايل اخلاقي - ارزشي اهميتي بيش از کسب هدف (توليد) دارند و به عبارت بهتر در اولويت بالاتري قرار گرفته‌اند. اين نكته، خاصه در شرايطي كه توجه به مسايل اخلاقي و رعايت ارزش هاي انساني كه در نظريه‌هاي رفتارگرايان نيز مورد تأكيد قرار گرفته و توجه به آن روندي صعودي يافته است، حائز اهميت ويژه‌اي است.

 

ت – پيش فرض هاي مديريت اسلامي

نكته اين كه در اين راستا، به دليل تازه بودن و نو بودن منظري كه از آن به انسان و فعاليت هاي آن در قالب سازمان توجه مي شود، نياز به ارائه ی نظريه‌هاي متناسب با اين نگاه، به طور كامل جدي احساس مي‌شود. در اين راستا توجه به فروض زير نيز ضروي است:

هر جامعه‌اي به مديريت نياز دارد، اين مديريت مي‌تواند از سطح اداره ی جامعه و رهبري آن تا سطح سازمان هاي دولتي و خصوصي بزرگ و كوچك در نوسان باشد.

جامعه اسلامي نيز مانند هر جامعه ی ديگر نياز به مديريت دارد. جامعه اسلامي جامعه‌اي است كه در آن ارزش هاي الهي، ديني و اخلاقي اسلام مورد توجه بوده و در مناسبات رسمي و غيررسمي رعايت مي‌شود.

رويكرد اسلامي مديريت در جامعه ی اسلامي با اخلاق، رفتار و ارزش هاي اسلامي آميخته بوده و اين ارزشها مديريت اسلامي را تحت تأثير قرار مي‌دهد.

جامعه ی اسلامي نياز به نوعي از مديريت دارد كه با ارزش هاي انساني و ديني و مباني اخلاقي آن پيوستگي داشته و آرمان هاي اسلامي را مورد توجه و عنايت قرار دهد.

مديريت در جوامع غربي، به ارزش هاي انساني در حد توجه به محصول مديريت «سود، افزايش قدرت رقابت، كيفيت محصول، افزايش سهم بازار،...» عنايت دارد، در حالي كه مديريت با رويكرد اسلامي اعتلاي ارزشها و تعالي انسانها را به عنوان هدف مورد توجه قرار مي‌دهد. مرور مختصري بر آنچه كه به عنوان پيش فرض هاي مديريت اسلامي مورد اشاره قرار گرفته است. نافي آنچه كه به عنوان تكنيك ها و روش ها مورد توجه مدير (در هر جامعه و با هر رويكرد) قرار مي‌گيرد نيست.

در هر حال بررسي تعريف هاي مورد اشاره نشان مي‌دهد كه:

1- مديريت اسلامي از ديدگاه محققين مبتني بر مكتب اسلام بوده و به طور كامل تحت تأثير آن قرار دارد به گونه‌اي كه رعايت شئونات اسلامي در اين مديريت اولين وظيفه مدير محسوب مي‌شود.

2- در مديريت اسلامي توجه به نظام ارزشي اسلام (اخلاق، تقوي، عدالت طلبي، خدمت و امانت بودن مديريت و...) و حفظ آن اهميت ويژه‌اي داشته و در اولويت قرار دارد.

3- وظيفه ی مدير، در مديريت اسلامي تنها افزايش توليد نيست و توجه به انسان به عنوان اشرف مخلوقات (كه خداوند آسمانها و زمين را مسخر او كرده است) و تعالي وي در اولويت بالاتري از توليد قرار دارد.

4- در مديريت اسلامي مديريت و هدايت انسانها به سوي كمال وظيفه اصلي قلمداد مي‌شود.

5- مديريت در اسلام امانتي است كه بايد در نگهداري و رساندن آن به كسي كه اهليت آن را دارد دقت وافر به خرج داد. در واقع نمي‌توان اين مسئوليت را به هر كس سپرد.

6- سازمان در مديريت مجموعه‌اي از انسانها است كه از طريق هم افزايي توان آنها (كه در مديريت اسلامي در جهت رسيدن به كمال قرار دارند) در خدمت انسان قرار مي‌گيرد. در اين رهگذر در يك عرصه رفت و برگشت، افراد با كار جهت يافته خود سازمان را به نتايج دلخواه مي‌رسانند و مجموعه سازمان (مديريت وكاركنان) نيز از باتاب نتايج كار خود، هم از نظر معنوي و هم از نظر مادي بهره‌مند مي‌شوند.

7- در مديريت اسلامي، مدير به عنوان الگو و اسوه مطرح است و بر همين مبنا نيز بايد رفتار خود را تنظيم نمايد.

مرور مختصري بر آنچه كه به عنوان پيش فرض هاي مديريت اسلامي مورد اشاره قرار گرفته است. نافي آنچه كه به عنوان تكنيك ها و روش ها مورد توجه مدير ( در هر جامعه و با هر رويكرد) قرار مي‌گيرد نيست.

 

ث- موانع فراروي مديريت اسلامي در جامعه

گفتيم كه جوامع مسلمان به داشتن نوعي از مديريت نيازمند هستند كه با ارزش ها، آرمان ها، اعتقادات، مباني ديني و اخلاقي آنها سنخيت و پيوستگي داشته باشند. با توجه به اين كه مديريت اسلامي، در واقع رويكردي نو و تازه از مديريت در جامعه است. به نظر مي‌رسد مانند هر پديده ی نو و تازه در جامعه براي رواج يافتن با موانعي رو در رو باشد. از جمله اين موانع مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

 

1- سيطره و نفوذ رويكرد غربي در جامعه، خود باختگي دانشمندان، دانشجويان در برابر رويكرد مديريت غربي در حدي كه به رويكرد اسلامي مديريت اجازه ی رشد نمي‌دهد.

با توجه به اين كه نظريه‌هاي مربوط به مديريت با تلاش هاي" تيلور" و متقدمان پس از وي در جوامع غربي به صورت مدون ارايه گرديده و در هر تلاش جديد شاخ و برگ بيشتري يافت، به نظر مي‌رسد صاحب‌نظران و انديشمندان كشورهاي در حال توسعه تحت سيطره و نفوذ اين امر قرار گرفته‌اند. هر چند ذكر اين نكته نيز ضروري است كه اصولا نظريه‌هاي جديد ارايه شده در خصوص مديريت، در جوامع غربي همواره محمل اجرايي بيشتري يافته و در سازمان هاي غربي مورد آزمون تجربي قرار مي‌گرفته است. اين امر همواره موجب پيشتازي و سبقت جوامع غربي و سازمان هاي آنها بوده است و در هر حال در پيشرفت نظريه‌هاي مديريت مهمترين سهم را از آنها كرده است.

اين امر موجب شده است كه در جوامع جهان سوم و از جمله ايران نيز در برابر نظريه‌هاي مديريت ( كه عمدتا از غرب برخاسته‌اند، ولي ريشه جهاني و فرامنطقه‌اي دارند)، نوعي شيفتگي و خود باختگي به وجود آمده و حتی دامن زده شود، اين امر محدوديت زيادي را براي نظريه‌هاي جديد و رويكردهاي مديريتي ازجمله مديريت اسلامي ايجاد كرده است.

 

2- عدم اشنايي مديران و مردم با قابليت هاي مديريت اسلامي و بي‌اعتقادي به كاربردي كردن آن

در كنار شيفتگي بخش عمده‌اي از صاحب‌نظران زمينه‌هاي مديريت در جوامعي مانند ايران به مكاتب مديريت غربي، مديريت اسلامي نيز در جامعه ايران اسلامي تا حدود زيادي مجهور و ناآشنا و غريب مانده است و اين امر موجب شده است كه چيرگي نظريه‌هاي مديريت غربي، گستردگي و عمق بيشتري بيابد. اين امر عليرغم وجود منابع غني و پشتوانه قابل توجه نظري در مورد مديريت در جامعه اسلامي است كه به يمن سال هاي پر بار صدر اسلام و سال هاي پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری مدبرانه ی امام راحل (ره) به منصفه ظهور رسيده است.

 

3- عدم ايجاد تمايز ميان تكنيك هاي مديريتي و رويكردهاي انساني در مديريت (مديريت غربي تكنيك هاي مديريتي است كه تا حدود زيادي قابليت اجرا در مديريت اسلامي را نيز دارد)

در اين مورد همانگونه كه به صورت مختصر ذكر گرديد، برخي از مديريت كه به طور عمده به فنون و تكنيك هاي مديريت بر مي‌گردد در هر رويكرد اسلامي و غربي مديريت مشترك مي‌تواند باشد، اين امر، از ديد صاحب نظران رويكرد اسلامي مديريت مغفول مانده است. در واقع مديريت اسلامي نيز به شيوه‌هاي مختلف و متفاوت مديريت نيازمند است. در اين ميان، آنچه موجب تفاوت ماهيت اين دو رويكرد مي‌شود، هدف از مديريت و چگونگي استفاده از ابزارهاي مديريتي و نيت از مديريت است. در واقع در مديريت اسلامي، هدف از مديريت رشد و اعتلاي انسانها ( و سپس سازمان) و بالندگي انسانها در مسير الي ا... است و مدير در اين ميان نقش رهبر و مراد و معشوق را بر عهده دارد كه به يمن ارادت ناشي از ايمان، عشق و شيفتگي كاركنان و پيروان و مديريت بر قلب، (دلشاد تهراني، 1372) قادر به استفاده از قابليت هاي نهفته در وجود كاركنان است.

مطالعات اخير در مورد مديريت، نياز مديريت غربي به ارزش هاي انساني در نظريه‌هاي جديد را نشان مي‌دهد و از اين نظر نوعي همگرايي ميان دو رويكرد اسلامي وغربي مديريت در حال پيدايش است كه به اخلاق، ارزشها روابط انساني و معنوي ميان انسانها توجه خاص نشان مي‌دهد؛ نكته‌اي كه به تازگي مورد توجه غرب واقع شده است، از دير باز مورد توجه اسلام بوده و به شكل هاي متفاوت و به كرات مورد سفارش و توصيه قرار گرفته است.

 

4- نبود تعريف ومعيار و محدوده مشخصي از مديريت اسلامي

مشكل و مانع ديگر در رويكرد اسلامي مديريت، محدوديت شديد مطالعات مبتني بر شيوه‌هاي بررسي علمي در حوزه مديريت اسلامي، خاصه مديريت در سازمانها است. اسلام به اقتضاي داعيه ی اصلي خود در ايجاد حكومت، مديريت را درسطح جامعه مورد توجه قرار داده است و در اين ميان جاي بررسي هايي كه سطح مديريت را تا حد سازمان كشانده و از ديدگاه سازماني به اين مقوله توجه كنند، كاملا خالي است.

از سوي ديگر بررسي هاي انجام شده در مورد مديريت اسلامي نيز به تكميل يكديگر كمك نكرده و در امتداد هم قرار نداشته‌اند، اين امر موجب شده است دامنه، محدوده، عمق، سطح و معيارهاي مديريت اسلامي نيز تا حدود زيادي مبهم باقي مانده و هر نويسنده از ظن خود ودر حد آشنايي و درك خود از مقوله مديريت اسلامي، به ارايه نظر بپردازد.

 

5- نبود و يا محدوديت زمينه‌هاي نظري در مورد مديريت اسلامي در سطح سازمان

همچنانكه اشاره شد در مورد مديريت در جامعه اسلامي، به دليل اهميت خاص مقوله رهبري (و مديريت) و چگونگي رابطه ميان رهبرانو مديران با پيروان و ساير افراد جامعه منابع زيادي ( در قرآن، روايات، احاديث و....) وجود دارد كه مي‌توان از آنها چگونگي رفتار رهبران را با مردم و پيروان استنتاج و استخراج كرد، ولي در مورد چگونگي رفتار مديران و رهبران در سطح سازمان و نيز مديريت اسلامي در سطوح سازماني منابع چنداني وجود ندارد.

به نظر مي‌رسد تازگي بحث در كشور، كمبود منابع وجود نوعي ابهام در معنا و مفهوم مديريت اسلامي و اهداف آن از جمله دلايلي است كه موجب شده است محققين و صاحب نظران مديريت به مقوله مديريت اسلامي در سطوح سازماني توجه كمتري بنمايند. اين امر خود موجه تشديد كمبود منابع در اين زمين شده است.

 

6- وجود ابهام در معنا و مفهوم مديريت اسلامي

يكي ديگر از موانع موجود در فراروي مديريت اسلامي، وجود ابهام در معنا و برداشت از آن است كه منجر به اين برداشت مي‌شود كه مديريت اسلامي ملازم با نوعي توصيه‌هاي اخلاقي است و از طريق توصيه نيز نمي‌توان سازمانها و يا كشور را اداره كرد.

در مقابل مديريت غربي كاربردي است و داراي راه حلهاي كاربردي براي مديريت سازمانها در شرايط و وضعيتهاي مختلف است. به نظر اين جانب خلط مبحث در رويارويي اين دو ديدگاه، همچنانكه اشاره گرديد. از آنجا است كه به دليل كمبود منابع از يكسو و ابهام در درك و فهم مديريت اسلامي از سوي ديگر، از اينجا است كه مديريت اسلامي را فاقد تكنيكهاي مورد نظر مي‌‌پنداريم، در حالي كه ابزار و شيوه‌هاي مديريت در همه ‌جا تا حدود زيادي به هم شبيه است و بسته به موقعيتهاي مختلف، مباني و اصوي روشهاي به كار رفته (به استثناي زمينه‌ها و مباني ارزشي آن) تا حدود زيادي به هم شبيه و در گروههاي به نزديكي قابل طبقه‌بندي است.

از سوي ديگر به نظر مي‌رسد تقدسي كه در واژه اسلامي وجود دارد نيز موجب مي‌شود تا محققيني كه اطلاعات و دانش خود را در اسلام اندك وضعيف مي‌بينند، از بيم انتقادهايي كه احتمالا از آنها به عمل خواهد آمد، از پرداختن به مديريت اسلامي احتراز و پرهيز نمايند. چه اين گمان در اذهان وجود دارد كه پرداختن به هر آنچه كه «اسلامي» است تنها در صلاحيت حاملان دين و روحانيون است و سايرين را بدان ورطه‌ راهي نيست و اين امر موجب شده است كه صاحب نظران علوم مديريت از باب «احتياط» كنكاش در زمينه مديريت اسلامي را به «اهل» آن واگذارند و وارد آن نشوند.

7- نبود نگاهي راهبردي به مقوله ی مديريت اسلامي و استفاده از آن در سطح سازمان

از ديگر موانع فراراه مديريت اسلامي، نبود نگاه راهبردي به مديريت اسلامي در سطوح سازماني است كه به محدوديت منابع و نگرشهاي متفاوت از مديريت اسلامي باز مي‌گردد. به نظر مي‌رسد در جامعه فعلي ما، مشكلات و مسايلي كه دامنگير زمينه‌هاي مختلف حيات جامعه است مانند اقتصاد، سياست، فرهنگ و...، دامنگير مديريت نيز هست.

نبود نگاه بلندمدت و راهبردي به مديريت اسلامي و برنامه مشخص آن در كنار عدم اعتقاد نسبي به توانايي اين رويكرد در حل مسايل مديريتي جامعه ( به دليل محدوديت منابع و درك نسبي ضعيف از آن)، موجب شده است كه به مديريت اسلامي توجه چنداني نشود. در كنار آن، محدوديت شديد زمينه‌هاي نظري مديريت اسلامي در سطوح سازماني نيز بر اين ضعف دامن زده است.

 

8- بي‌توجهي به انجام تحقيقات متفاوت درخصوص مديريت اسلامي

از مهمترين فعاليتهايي كه مي‌تواند موجب رونق و شكوفايي علوم مختلف شود، انجام تحقيقها و پژوهشهاي متفاوت و مكرر، مورد آزمون و نقد قراردادن آنها و اجراي آنها در عمل و رفع نوافق و ضعفهاي آنها است. اين امر در بسياري از علوم غربي كه به تجربه و آزمون نياز دارند انجام شده و در عمل موجب پيشبرد آن و شكوفايي بيشتر آن شده است، در حالي كه در زمينه مديريت اسلامي در سطوح سازماني، تحقيق و پژوهش به ندرت صورت گرفته است. از مهمترين دلايل آن شايد ضعف زمينه‌هاي نظري (در سطوح سازماني) و نداشتن اعتماد به نفس محققين در يك كار پيشگامانه است.

 9- موانع رواني پذيرش ديدگاه‌هاي تازه

اصولا در پذيرش نظريه‌ها و ديدگاه‌هاي تازه، همواره موانع و مشكلاتي وجود دارد. ابهام در فهم چگونگي ديدگاه‌هاي تازه، عدم آشنايي با منطق و مباني آن، نفوذ ديدگاه‌هاي سنتي و سيطره آنها و... از جمله موانعي هستند كه فرا راه پذيرش مديريت اسلامي قرار دارند.

 

ج: راههاي برون رفت از موانع و مشكلات فرا راه مديريت اسلامي

 1- اصلاح رابطه خود و خدا

از مهمترين هدفهاي مديريت اسلامي، به نظر اين جانب، ايجاد محيط و بستر لازم براي رشد و تكامل نيروهاي سازمان است و اين كار بدون توجه به رسالت مدير در جامعه اسلامي كه همانا رهبري و ايجاد رابطه مريد و مرداد با پيروان و كاركنان است، امكانپذير نيست.

در اين ميان مديران بايد با افزايش ظرفيت هایي كه خداوند در وجود آنها به وديعه گذارده است، زمينه توجه به معرفت نفس، خودسازي و افزايش و بالنده كردن خصلت هاي متعالي را در خويش گسترده‌تر ساخته و از اين طريق رابطه خود و خدا را اصلاح كرده و بهبود بخشند و سپس با بهره‌گيري از فنون و تكنيك هاي مديريتي متناسب با وضعيت و موقعيت، امكان ايجاد محيطهاي مناسب‌تر را براي همكاران خود فراهم مي‌كنند.

بي‌گمان تأثير اين نوع نگاه موجب بروز كيفيت هاي خاصي در انسانها مي‌شود كه در ديگران هم موثر خواهد بود. اين امر از يكسو نقش مدير به عنوان الگو و راهنما را براي ديگران برجسته‌تر كرده و از سويي ديگر نماد واقعي‌تري از مديريت اسلامي را نيز در معرض ديد، قضاوت و اقتباس قرار مي‌دهد.

وقتي در نظر مي‌گيريم كه صفاتي مانند ساده زيستي، تقوا، تواضع، مبارزه با باتبعيض، قانونمداري، شرح صدر، و يا اطاعت از فرامين الهي، تقوا، كنترل نقس و مخالفت با آن، پرهيز از غرور، پرهيز از خود پسندي، پرهيز از ديكتاتوري براي مدير در نظام مديريت اسلامي مزيت و برتري تلقي شده و توصيه‌هايي اكيد به مديران در داشتن چنين خصوصياتي شده است، مي‌توان دريافت كه در نظام مديريت اسلامي رفتار مدير مي‌تواند موجب درس گرفتن ديگران گردد و در چنين موضعي، مدير خود يك الگو و سرمشق است ؛چيزي كه در نظام مديريت غربي در اين عمق و معنا نيست.

به نظر مي‌رسد دستيابي به چنين خصوصيات و صفاتي، نياز به خود سازي و كار بستن سفارش هايي كه از سوي پيشوايان دين مورد اشاره قرار گرفته است. لازم است به اين نكته اشاره شود كه مديريت در اسلام امانت تلقي مي‌‌شود و در چنين حالتي حفظ اين امانت، با اين شرط كه روزي بايد تحويل ديگري گردد، خود مي‌تواند موجب عدم وابستگي و پايبندي مدير گردد و در اين حالت نيز مدير، فارغ از خود و منصب خود (كه امانت است) مي‌تواند براي تحقق اهداف سازمان كه در وحله اول رشد و تعالي كاركنان آن است گام هاي بلندي بردارد، مديري كه به صفاتي مانند كارداني و آگاهي، نظم و انضباط، تعهد، اصالت خانوادگي سعه‌صدر، قدرت و توان متصف باشد. قدرت بالايي در جذب و به كا‌رگيري كاركنان و پيروان خواهد داشت و اين گونه مديريت انگيزه مناسب و بالايي را در كاركنان ايجاد كرده و آنها را به راه و ارزشها و ديدگاه‌هاي مدير پاي‌بند مي‌كند و زمينه‌انساني كردن سازمان نيز مهياتر مي‌گردد.

 

2- خودباوري

به نظر مي‌رسد جامعه ی ما، مانند بسياري از جوامع در حال توسعه در زمينه‌هاي زيادي نياز به خود باوري و خود اتكايي دارد. رهايي از باور ناتواني و رسيدن به خود باوري در هر زمينه نياز به پيشگاماني شجاع، نستوه و عالم به آن موضوع دارد. در زمينه مديريت نيز اين امر صادق است و با تلاش دانشگاهيان و متخصصين و نيز آشنايان به علوم اسلامي كه در مديريت نيز دستي دارند، اين راه در حال هموار شدن است. تلاش های بی وقفه ی ریاست محترم جمهور، جناب آقای دکتر احمدی نژاد در بهره برداری از توانمندی های جوانان بسیجی این مرز و بوم مهر تاییدی بر این مدعاست.

به نظر مي‌رسد در اين مسير، هراس از موانع، انتقادها، در دور دست قرار داشتن هدف و... نبايد مانع طي اين مسير شود، آنچه كه هست اين كه زمينه‌هاي نظري موضوع مديريت اسلامی در سطح كلان جامعه به صورت بسيار غني وجود دارد و بايد در جهت تنازل سطح آن و تبيين مديريتي آن در سطوح سازماني تلاش كرده و نتايج اين تلاش ها به منظور آشنايي اهل فن و ديگر صاحب‌نظران به محافل علمي و دانشگاهي عرضه شود.

بي‌گمان، بازخورد اين عمل هم در اعتلاي كيفي نظريه‌هاي ارايه شده مؤثر است و هم ديگران را به صرافت گام نهادن در اين راه و ارايه ديدگاه‌هاي خود مي اندازد و در اين مسير منابع موجود جهت استفاده افزايش يافته و زمينه هاي تحقيقهاي جديدتر فراهم مي‌شود.

 3- ارايه تعاريف مشخص و تبيين دقيق تر محدوده و مرزهاي مديريت اسلامي

يكي از مباحث مهم در زمينه مديريت اسلامي به نظر اين جانب، تبيين دقيق تر مفهوم، دورنما، اهداف، برنامه‌ها، ابزار و وظايف آن است. به اعتقاد اين جانب، مديريت اسلامي به اعتبار «مديريت بودن» مي‌تواند و بايد در بدايت امر همان تكنيكها و روشهاي مديريت غربي را تا جايي كه محدوده‌هاي ارزشي اجازه مي‌دهد اتخاذ كرده و به بومي كردن و هماهنگ كردن آن با شرايط اجتماعي، فرهنگي، ارزشي، محيطي، تاريخي و.... كشور ما بپردازند. (موضوعی که بارها توسط مقام عظمای ولایت، حضرت آیه ا... خامنه ای (دامه ظله) {در مقوله ی نهضت نرم افزاری و بومی سازی دانش ها } و نیز رئیس جمهور بسیجی، جناب دکتر احمدی نژاد{مهندسی فرهنگی و بومی سازی دانش انرژی هسته ای } به آن اشاره شده است ).

در هر حال مديران در هرجا، از جمله جامعه اسلامي نياز به برنامه‌ريزي، سازماندهي، كنترل و ساير وظايف مدير و به كار بردن تكنيك ها و روش هاي مرسوم دارند و از اين جهت اين شيوه‌ها تا حدود زيادي به هم شباهت دارند. ولي مديريت اسلامي به لحاظ توجه به زمينه‌هاي ديگري كه تاكنون كمتر مورد توجه مديريت غربي‌قرار گرفته است بر مديريت غربي ارجحيت دارد. و در اين زمينه نيز مياني نظري قابل توجهي در اختيار دانش پژوهان قرار دارد كه مي‌توان با استفاده از آنها، نسبت به كاربردي كردن اين نظريه‌ها در سطوح سازماني تقدام كرد.

 4- انجام و ارايه ی تحقيق هاي بيشتر در خصوص مديريت اسلامي در سطح سازمان

با توجه به نقش برجسته و تعيين كننده تحقيق و پژوهش در همه زمينه‌هاي علم، مديريت اسلامي نيز براي شكوفايي، پيشرفت و تكامل نياز به حضور و پشتكار محققين و صاحب‌نظران دارد. اين تحقيقها بايد در سطوح سازمان انجام شده و سپس به محك آزمون و تجربه گذاشته شود. انتشار تحقيق هاي انجام شده و نتايج آنها مي‌تواند آشنايي بيشتر عموم و نيز دانشجويان، دانش‌پژوهان و صاحب‌نظران مديريت را به توانايي و قابليتهاي مديريت اسلامي در افزايش بهره‌وري، اثربخشي، رضايت شغلي و.... موجب شود و حتي انتقاد از نظرهاي منتشر شده و تلاش براي رفع نقاط ضعف آنها نيز مي‌تواند به اعتلاي اين نظريه‌ها منجر شود.

 5- توجه به اين كه مديريت غربي نيز مي‌تواند در سطوح پايين تر مديريت اسلامي مورد استفاده قرار گيرد

به اين نكته اشاره شد كه مديريت اسلامي در به كارگيري تكنيك ها مي‌تواند از مديريت غربي استفاده نمايد، ولي خود داراي ويژگي ها و زمينه‌هايي است كه مديريت غربي (حداقل) تاكنون فاقد آن است و لذا به اعتقاد اين جانب، مديريت غربي در سطحي پايينتر از مديريت اسلامي قرار دارد. در واقع در بسياري از موارد، مديريت اسلامي و مديريت غربي در تقابل و ضديت با هم نيستند و اين نكته مي‌تواند توسط محققين مديريت اسلامي مورد تبيين بيشتر قرار گيرد.

در واقع به جاي ستيز و يا بيگانگي با مديريت غربي مي‌توان از ابزار و روشها و تكنيك هاي آن در جهت تحقق مديريت اسلامي استفاده كرد و از ساير ويژگي هاي مديريت اسلامي كه موجب برتري اين رويكرد نسبت به ساير رويكردهاي مديريتي مي‌شود، در جهت ايجاد سازمان اسلامي بهره‌برداري كرد.

در هر حال در صورتي كه ويژگي هاي مديريت در جوامع با ساختار فرهنگي و ارزشي جامعه مورد نظر هماهنگ و متناسب باشد، مي‌تواند موجب كارايي مديريت و افزياش بهره‌وري و اثربخشي در سازمانها گردد، به همان نسبت كه بكار بستن كوركورانه و بي‌ضابطه سفارش ها و نسخه‌هاي آماده مديريتي غرب، مي‌تواند انسجام و نظم جوامع را بر هم زده و موجب بروز بحران و مشكلات مختلف اجتماعي، اقتصادي و حتي اجتماعي در جوامع گردد.

 

 

 

 

 

 

نتيجه‌گيري

نكته ی پاياني اين است كه مديريت اسلامي واجد خصوصيات و ويژگيهايي است كه مي‌تواند در موفقيت سازمانها نقش اساسي ايفا نمايد، اين ويژگي ها در بطن دستورها، توصيه‌ها، نظرها و شيوه‌هاي به كارگرفته شده توسط پيشوايان دين حضور و وجود عيني داشته است، ولي براي استفاده از آن در سطوح سازماني و كاربردي كردن آنها در سازمانها، نياز به كار پيشگامانه و دور از هراس و خود كم‌بيني صاحب‌نظران و عالمان مديريت و تحقيق پژوهش مستمر در اين جهت دارد.

اميد كه در ظل توجهات خاصه ی حضرت ولی عصر ( عج) و بکارگیری منویات ولی امر مسلمین حضرت آیه ا... خامنه ای و با افزايش پژوهش هاي مرتبط با مديريت اسلامي در مراكز علمي، پژوهشي و تحقيقاتي شاهد بروز و شكوفايي قابليت هاي مديريت اسلامي كه ريشه در مكتب حيات بخش اسلام دارد، باشيم.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 20:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس