دانش آموزی - 188

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره کاربرد روی

بازديد: 483

تحقیق درباره کاربرد روی

 

روی یک عنصر شیمیایی است با علامت اختصاری Zn که دارای عدد اتمی ۳۰ است. روی فلزی است به رنگ سفید متمایل به آبی که بر اثر رطوبت هوا تیره رنگ می‌شود و در حین احتراق رنگ سبز براقی تولید می‌کند. روی بعد از آهن ، آلومینیوم و مس چهارمین فلز مورد استفاده در دنیا می‌باشد. از موارد استفاده روی می‌توان آلیاژهای مختلف و فولاد گالوانیزه را نام برد.

روی یکی از عناصر شیمیایی جدول تناوبی است که نماد آن Zn و عدد اتمی آن 30 میباشد.

 

خصوصیات قابل توجه

 

روی فلزی است که در Vielle Montagne و Zinkgruvan استخراج میشود و برای آبکاری فولاد مورد استفاده قرار میگیرد. مانند فلزات دیگر به آرامی واکنش نشان میدهد . با اکسیژن و دیگر غیر فلزات ترکیب شده و با اسید رقیق واکنش نشان داده و گاز هیدروژن آزاد میکند. چهارمین فلز متداول و مورد استفاده بوده و بعد از آهن آلومینیوم و مس بیشترین فلزی تولیدی میباشد. حالت اکسیداسیون متداول این عنصر +2 میباشد.

 

کاربردها

 

روی برای آبکاری فلزات استفاده میشود تا از زنگ زدگی آنها جلوگیری کند. روی در آلیاژهایی نظیر برنج Nickel Silver فلز ماشین تحریر فرمولهای مختلف لحیم نقره آلمانی و .... بکار میرود. برنج بخاطر استقامت و مقاومت در برابر زنگ زدگی و خوردگی کاربردهای وسیعی دارد. روی به طور گسترده در صنعت خودرو سازی در Die Castingها استفاده میشود. روی لوله ای به عنوان قسمتی از محتوی باطری ها مورد استفاده قرار میگیرد. اکسید روی به عنوان رنگ دانه های سفید در رنگهای آبی و همچنین به عنوان فعال کننده در صنعتRubber استفاده میشود.

به عنوان Over the counter ointment به صورت لایه نازکی بر روی پوست بی حفاظ صورت و بینی استفاده میشود تا از کم شدن آب پوست جلو گیری کرده و در برابر آفتاب سوختگی در تابستان و باد زدگی در زمستان از پوست محافظت کند. استفاده از آن برای کودکان در هر مرحله از عوض کردن کهنه کودک توصیه شده زیرا از تحریکات پوستی جلوگیری میکند. کرلید روی به عنوان بوگیر و همچنین محافظ چوب نیز مورد استفاده قرار میگیرد. سولفید روی در رنگدانه های درخشان ،برای تولید عقربه های ساعت و موارد دیگری که در تاریکی میدرخشد استفاده می شود . محلول های ضد عفونی کننده ای که از Calamine ساخته شده و ترکیبی از Zn-Hydroxy-Carbonate و سیلیکات است برای درمان جوش های پوستی استفاده میشود. فلز روی شامل ویتامینهای مورد مصرف روزانه و مواد معدنی نیز میباشد و با توجه به فلزات دیگر این فلز دارای خاصیت ضد اکسیداسیون است که از پیری زود رس پوست و مفصل های بدن محافظت میکند. با بررسی خواص روی به این نتیجه رسیده اند که این عنصر میتواند به بهبودی بعد از عمل جراحی سرعت بخشد. Zinc Gluconate Glycine از قرصهای مکیدنی برای درمان سرما خوردگی و التهاب دهان و لوزه ها میباشد.

 

تاریخچه

 

آلیاژهای روی از قرنها پیش استفاده میشده است. کالاهای برنجی که به 1000-1400 سال پیش باز میگردند در فلسطین پیدا شده اند و اشیاء رویی با 87% روی در Transylvania ما قبل تاریخ یافت شده اند. به خاطر نقطه جوش پایین و واکنش شیمیایی این فلز (روی جدا شده دود شده و قابل دست یابی نبود) خصوصیات واقعی این فلز در زمان باستان مشخص نشده بود. ساخت برنج به رومی ها نسبت داده شده و مربوط به 30 سال پیش از میلاد میباشد. آنهاCalamine و مس را با یکدیگر در بوته آهنگری حرارت میدادند که در این عمل اکسید روی در Calamine کاهش میافت و فلز روی آزاد توسط مس به دام انداخته میشد و به شکل آلیاژ در می آمد. برنج بدست آمده یا در قالب ریخته میشد یا با چکش به شکلهای مختلف در می آمد.

 

استخراج و تصفیه روی نا خالص در 1000 سال پیش از میلاد مسیح در هند و چین صورت میگرفته است. در غرب نیز کشف فلز روی به Andreas Marggraf آلمانی در سال 1746 بر میگردد. شرح تولید برنج در اروپای غربی در کتابهای Albertus Magnus در سال 1284 به چشم می خورد. این فلز در قرن 16 به میزان قابل توجه شناخته شد. Agricola در سال 1546 اعلام کرد که وقتی که سنگ معدن روی گداخته میشود فلز سفید میتواند منقبض شود و دیواره کوره را بتراشد. او در نوشته های خود به این مسئله نیز اشاره کرد که فلزی شبیه آن به نام Zincum در Silesia تولید می شده است. پاراسلیوس (متوفی به سال 1541) اولین کسی در غرب بود که گفت Zircum فلزی جدید است که در مقایسه با فلزات دیگر خواص شیمیایی جداگانه ای دارد. نتیجه آن است که فلز روی زمانی شناخته شده که Margarafکشفیاتش را شروع کرد و در حقیقت فلز روی دو سال زودتر توسط شیمیدان دیگری به نامAnton Von Swab تجزیه شده و بدست آمده بود. اما تحقیقاتMargraaf جامع تر بود و بخاطر تحقیقاتش به عنوان کاشف روی شناخته شد. قبل از کشف تکنیک غوطه وری سولفید روی Calamine تنها منبع معدنی فلز روی بوده است.

 

نقش بیولوژیکی

 

روی از عناصر ضروری زندگی انسان است که برای بقاء و زندگی انسان لازم است. کمبود روی در حیوانات موجب افزایش وزن میشود. روی در انسولین Zinc Finger Proteins و آنزیم هایی مانند Super Oxide Dismutase وجود دارد. بر اساس بسیاری از منابع مصرف قرصهای حاوی روی میتواند در برابر سرما خوردگی و آنفولانزا ایمنی ایجاد کند. با این حال هنوز بر سر این مساله اختلاف نظر وجود دارد.

 

پیدایش

روی بیست و سومین عنصر در پوسته زمین از نظر فراوانی میباشد. بسیاری از سنگهای معدنی سنگین استخراج شده حاوی 10% آهن و 40-50% روی میباشند. معادنی که از آنها روی استخراج میشود شامل Sphakrite, Zinc Blende, Smith sonite, Calamine, Franklinite میشوند.

 

ترکیبات

اکسید روی معروفترین ترکیبی است که به طور گسترده در ترکیبات روی مورد استفاده قرار میگیرد و به عنوان رنگ دانه سفید در رنگها استفاده میشود. همچنین در صنعت Rubberکاربرد داشته و به عنوان Opaque Sunscreen فروخته میشود. دیگر ترکیبات روی به استفاده غیر صنعتی میرسند مانند: کلرید روی در بو گیر سولفید روی در رنگهای شب تاب و متیل روی در آزمایشگاه شیمی آلی. تقریبا یک چهارم فراورده های روی به صورت ترکیبات روی مورد مصرف قرار میگیرد.

 

ایزوتوپها

روی طبیعی در 4 ایزوتوپ پایدار تشکیل شده است: Zn64 Zn-66, Zn-67, Zn-68 که در این میان Zn64 فراوانترین آنها (48.6% فراوانی طبیعی) میباشد. برای این عنصر 22 رادیو ایزوتوپ اکتیو شناسایی شده است که در میان آنها Zn-65 با نیمه عمر 244.26 روز و Zn-72 با نیمه عمر 46.5 ساعت پایدارترین و فراوانترین ایزوتوپ میباشند. دیگر ایزوتوپهای رادیو اکتیو این عنصر نیمه عمرهای کمتر از 14 ساعت هستند و بیشتر آنها نیمه عمری کمتر از یک دقیقه دارند. این عنصر همچنین 4 حالت متا دارد.

 

هشدارها

فلز روی سمی نیست اما حالتهایی به نام Zinc Shakes و یا Zinc Chills وجود دارند که با استنشاق اکسید روی تازه و خالص تحریک میشوند.


شناخت محیط رشد:روی روی در تولید و فعالیت آنزیم ها، همچنین در ایجاد پروتئین موثر است. کمبود روی باعث کوچک ماندن برگ های گیاه و کوتاه شدن فاصله میان گره ها میشود. واکنش خاک، بر قابل استفاده بودن روی برای گیاه، موثر می باشد. معمولاً در خاک های قلیایی، و در حاک های محتوی فسفر بیش از حد، روی غیر قابل استفاده می گردد. در خاک های شنی، به راحتی شسته شده و از زمین خارج می شود. برای رفع کمبود روی، سولفات روی را به خاک اضافه می کنند. هر چند که شرایط خاک های ایران سولفات روی شدیداً تثبیت میشود و بازده آن کم است و بصورت 
Zn EDTA بازده بیشتری دارد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(1)

تحقیق درباره فردوسی2

بازديد: 95

تحقیق درباره فردوسی

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی (حدود ۳۱۹ تا حدود ۳۹۷ هجری شمسی)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده‌است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.

 

زندگی

در مورد زندگی فردوسی افسانه‌های فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرن‌های اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده‌است، و دیگر این که به علت محبوب بودن اشعارش در بین مردم عادی، شاهنامه‌خوان‌ها مجبور شده‌اند برای زندگی او که مورد پرسش‌های کنجکاوانهٔ مردم قرار داشته‌است، داستان‌هایی سرِهم کنند.

 

تولد

بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۱۹ هجری شمسی در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.

استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۱۹ شده‌است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۷۵ شمسی می‌دانند:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت  نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

 

فریدون بیداردل زنده شد  زمین و زمان پیش او بنده شد

و از این که فردوسی در سال ۳۷۵ پنجاه و هشت ساله بوده‌است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۱۹ متولد شده‌است.

تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ فردوسی نوشته‌است، در ده «باز» نوشته‌است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند. پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.

نام او را منابع قدیمی‌تر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشته‌اند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بی‌ارزش می‌دانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بی‌بنیاد» خوانده‌است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده‌است، «منصور». نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده‌است. محمدامین ریاحی، از فردوسی‌شناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده‌است. منابع کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کرده‌اند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته‌است که اعطای لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده‌است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده‌است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن می‌داند.

hamoon rad== کودکی و تحصیل == پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده‌است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۲) که می‌توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته‌است. در نتیجه خانوادهٔ فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته‌است و نیز تحصیلات مناسبی کرده‌است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بوده‌است. به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفهٔ یونانی نیز آشنایی داشته‌است .

 

جوانی و شاعری

کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده‌است. ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند.

با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری از حدود چهل سالگی فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفته‌است و احتمالاً سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان‌های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشته‌است، شروع کرده‌است. این حدس می‌تواند یکی از دلایل تفاوت‌های زیاد نسخه‌های خطی شاهنامه باشد، به این شکل که نسخه‌هایی قدیمی‌تری از این داستان‌های مستقل منبع کاتبان شده باشد. از جمله داستان‌هایی که حدس می‌زنند در دوران جوانی وی گفته شده باشد داستان‌های بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، و داستان سیاوش است.

فردوسی پس از اطلاع از مرگ دقیقی و ناتمام ماندن گشتاسب‌نامهاش (که به ظهور زرتشت می‌پردازد) به وجود شاهنامهٔ ابومنصوری که به نثر بوده‌است و منبع دقیقی در سرودن گشتاسب‌نامه بوده‌است پی برد. و به دنبال آن به بخارا پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا کتاب را پیدا کرده و بقیهٔ آن را به نظم در آورد. (سید حسن تقی‌زاده حدس زده‌است که فردوسی به غزنه که پایتخت غزنویان است رفته باشد که با توجه به تاریخ به قدرت رسیدن غزنویان، که بعد از شروع کار اصلی شاهنامه بوده‌است، رد شده‌است.) فردوسی در این سفر شاهنامهٔ ابومنصوری را نیافت ولی در بازگشت به طوس، امیرک منصور (که از دوستان فردوسی بوده‌است و شاهنامهٔ ابومنصوری به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق جمع‌آوری و نوشته شده بود) کتاب را در اختیار فردوسی قرار داد و قول داد در سرودن شاهنامه از او حمایت کند.

 

سرودن شاهنامه

شاهنامه مهم ترین اثر فردوسی و یکی از بزرگ ترین آثار ادبیات کهن فارسی می‌باشد.

فردوسی برای سرودن این کتاب در حدود پانزده سال بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری کار کرد و آن را در سال ۳۷۲ شمسی پایان داد. فردوسی از آنجا که به قول خودش هیچ پادشاهی را سزاوار هدیه کردن کتابش ندید («ندیدم کسی کش سزاوار بود»)، مدتی آن را مخفی نگه داشت و در این مدت بخش‌های دیگری نیز به مرور به شاهنامه افزود.

پس از حدود ده سال (در حدود سال ۳۸۲ هجری شمسی در سن شصت و پنج سالگی) فردوسی که فقیر شده بود و فرزندش را نیز از دست داده بود، تصمیم گرفت که کتابش را به سلطان محمود تقدیم کند از این رو تدوین جدیدی از شاهنامه را شروع کرد و اشاره‌هایی را که به حامیان و دوستان سابقش شده بود، با وصف و مدح سلطان محمود و اطرافیانش جای‌گزین کرد. تدوین دوم در سال ۳۸۸ هجری شمسی پایان یافت (به حدس تقی‌زاده در سال ۳۸۹) که بین پنجاه هزار و شصت هزار بیت داشت. فردوسی آن را در شش یا هفت جلد برای سلطان محمود فرستاد.

به گفتهٔ خود فردوسی سلطان محمود به شاهنامه نگاه هم نکرد و پاداشی را که مورد انتظار فردوسی بود برایش نفرستاد. از این واقعه تا پایان عمر، فردوسی بخش‌های دیگری نیز به شاهنامه اضافه کرد که بیشتر به اظهار ناامیدی و امید به بخشش بعضی از اطرافیان سلطان محمود از جمله «سالار شاه» اختصاص دارد. آخرین اشارهٔ فردوسی به سن خود یکی به حدود هشتاد سال است («کنون عمر نزدیک هشتاد شد/امیدم به یک باره بر باد شد») و یکی به هفتاد و شش سال («کنون سالم آمد به هفتاد و شش/غنوده همه چشم میشار فش»).

 

مرگ و آرامگاه

آرامگاه فردوسی، توساولین منبعی که به سال مرگ فردوسی اشاره کرده‌است مقدمهٔ بایسنغری است که آن را در سال ۴۰۳ هجری شمسی آورده‌است. این مقدمه که امروز نامعتبر شناخته می‌شود به منبع دیگری اشاره نکرده‌است. اکثر منابع همین تاریخ را از مقدمهٔ بایسنغری نقل کرده‌اند، به جز تذکرة الشعراء (که آن هم بسیار نامعتبر است) که مرگ او را در ۳۹۸شمسی آورده‌است. محمدامین ریاحی، با توجه به اشاره‌هایی که فردوسی به سن و ناتوانی خود و آثار پیری کرده‌است، نتیجه گرفته‌است فردوسی حتماً قبل از سال ۳۹۸ مرده‌است.

پس از مرگ، جنازهٔ فردوسی اجازهٔ دفن در گورستان مسلمانان را نیافت و در باغ خود وی یا دخترش در طوس دفن شد. منابع مختلف علت دفن نشدن او در گورستان مسلمانان را به دلیل مخالفت یکی از دانشمندان متعصب طوس (چهار مقالهٔ نظامی عروضی) دانسته‌اند. عطار نیشابوری در اسرارنامه این داستان را به شکل نماز نخواندن «شیخ اکابر، ابوالقاسم» بر جنازهٔ فردوسی آورده‌است و حمدالله مستوفی در مقدمهٔ ظفرنامه این شخص را شیخ ابوالقاسم کُرّکانی دانسته‌است که مریدان زیادی داشته‌است. در بعضی منابع دیگر نام این فرد «ابوالقاسم گرگانی» یا «جرجانی» نیز آمده‌است که احتمالاً مسخ نام کُرّکانی است. ریاحی انتساب این مسئله به کُرّکانی صوفی را تهمت دانسته‌است و از آنجا که او در هنگام مرگ فردوسی حدود سی سال داشته‌است از نظر تاریخی نیز این مسئله را ناممکن گرفته‌است.

از زمان دفن فردوسی آرامگاه او چندین بار ویران شد. در سال ۱۲۶۳ شمسی به دستور میرزا عبدالوهاب خان شیرازی والی خراسان محل آرامگاه را تعیین کردند و ساختمانی آجری در آنجا ساختند. پس از تخریب تدریجی این ساختمان، انجمن آثار ملی به اصرار رئیس و نایب‌رئیسش محمدعلی فروغی و سید حسن تقی‌زاده متولی تجدید بنای آرامگاه فردوسی شد و با جمع‌آوری هزینهٔ این کار از مردم (بدون استفاده از بودجهٔ دولتی) که از ۱۳۰۴ هجری شمسی شروع شد، آرامگاهی ساختند که در ۱۳۱۳ افتتاح شد. این آرامگاه به علت نشست در ۱۳۴۳ مجدداً تخریب شد تا بازسازی شود که این کار در ۱۳۴۷ پایان یافت.

 

افسانه‌های دربارهٔ فردوسی

افسانه‌های فراوانی دربارهٔ فردوسی و شاهنامه وجود دارد که عمدتاً به علت اشتیاق مردم علاقه‌مند به فردوسی و خیال‌پردازی نقالان به وجود آمده‌اند. بیشتر این افسانه‌ها به‌آسانی با استفاده از شواهد تاریخی یا با استفاده از اشعار شاهنامه رد می‌شوند. از این جمله‌است قصهٔ رفتن منبع پهلوی شاهنامه از تیسفون به حجاز و حبشه و هند بالاخره به ایران آمدنش به دست یعقوب لیث، قصهٔ راه یافتن فردوسی به دربار سلطان محمود، مسابقهٔ بدیهه‌سرایی فردوسی با سه شاعر دربار غزنویان (عنصری، فرخی، و عسجدی)، قصه‌های سفر فردوسی به غزنه یا اقامتش در غزنه، قصهٔ فرار او به بغداد، هند، طبرستان، یا قهستان پس از نوشتن هجونامه، قصهٔ اهدا کردن شاهنامه به سلطان محمود به خاطر نیاز مالی برای تهیهٔ جهیزیه برای دختر فردوسی، قصهٔ فرستادن صله‌ای که سلطان محمود به فردوسی قول داده بوده‌است به شکل پول نقره به جای طلا به پیشنهاد احمد بن حسن میمندی و بخشیدن آن صله به فقاع‌فروش و حمامی به دست فردوسی و پشیمانی سلطان محمود و هم‌زمانی رسیدن صلهٔ طلا با با مرگ فردوسی.

 

 

 

آثار فردوسی

صحنه‌ای از داستان‌های شاهنامه (در آرامگاه فردوسی، توس)تنها اثری که ثابت شده‌است متعلق به فردوسی است متن خود شاهنامه‌است (منهای بیت‌هایی که خود او به دقیقی نسبت داده‌است). آثار دیگری نیز به فردوسی نسبت داده شده‌است از جمله چند قطعه، رباعی، قصیده، و غزل که برخی محققان امروزی در این که شاعر آنها فردوسی باشد بسیار شک دارند و از جمله قصیده‌ها را سرودهٔ دوران صفویان می‌دانند

آثار دیگری نیز به فردوسی نسبت داده شده‌است که اکثراً مردود دانسته شده‌اند. معروف‌ترین آنها مثنوی‌ای به نام یوسف و زلیخا است که در مقدمهٔ بایسنغری به فردوسی نسبت داده شده‌است. اما این فرض توسط بسیاری از معاصران رد شده‌است و از جمله مجتبی مینوی در سال ۱۳۵۵ هجری شمسی گویندهٔ آن را «ناظم بیمایه‌ای به نام شمسی» یافته‌است. محمدامین ریاحی این نسبت را از شرف‌الدین یزدی (که ریاحی او را «دروغ‌پرداز» نامیده‌است) دانسته‌است و حدس زده‌است که مقدمهٔ بایسنغری را هم همین شخص نوشته باشد (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۱۵۱). یکی از آثار دیگر منسوب به فردوسی گرشاسب‌نامه است که مشخص شده‌است اثر اسدی طوسی است و چند دهه بعد از مرگ فردوسی سروده شده‌است.

نوشتهٔ دیگری که به فردوسی نسبت داده شده‌است «هجونامه»ای علیه سلطان محمود است که به روایت نظامی عروضی صد بیت بوده‌است و شش بیت از آن باقی مانده‌است. نسخه‌های مختلفی از این هجونامه وجود دارد که از ۳۲ بیت تا ۱۶۰ بیت دارند. وجود چنین هجونامه‌ای را بعضی از محققین رد و بعضی تأیید کرده‌اند. از جمله محمود شیرانی با توجه به این که بسیاری از بیت‌های این هجونامه از خود شاهنامه یا مثنوی‌های دیگر آمده‌اند و بیت‌های دیگرش نیز ضعیف‌اند نتیجه گرفته‌است که این هجونامه ساختگی است ولی محمدامین ریاحی با توجه به این که اشاره‌ای به این هجونامه در شهریارنامهٔ عثمان مختاری (مدّاح مسعود سوم غزنوی)، که قبل از چهار مقالهٔ نظامی عروضی نوشته شده‌است، آمده‌است، وجود آن را مسلم دانسته‌است.

جالب این است که معروف‌ترین بیت فردوسی که زیر آمده‌است و بعضی آن را از خود شاهنامه و بعضی از هجونامه دانسته‌اند نیز ممکن است از خود وی نباشد

 

دوست‌داران و مخالفان فردوسی

در همان سال‌های آغازین پس از مرگ فردوسی مخالفت با شاهنامه آغاز شد و عمدتاً به خاطر سیاست‌های ضد ایرانی دربار بنی عباس و مدارس نظامیه ادامه یافت. از جمله سلطان محمود پس از فتح ری در سال ۴۰۷ شمسی، مجدالدولهٔ دیلمی را به خاطر خواندن شاهنامه سرزنش کرده‌است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۱۶۰). نویسندگانی نیز، از جمله عبدالجلیل رازی قزوینی که مانند فردوسی شیعه بوده‌است، شاهنامه را «مدح گبرکان» دانسته‌اند (همین طور عطار نیشابوری) و خواندن آن را «بدعت و ضلالت». شاعران دیگری نیز، از فرخی سیستانی («گفتا که شاهنامه دروغ است سربه‌سر») و معزی نیشابوری («من عجب دارم ز فردوسی که تا چندان دروغ/از کجا آورد و بیهوده چرا گفت آن سمر») گرفته تا انوری («در کمال بوعلی نقصان فردوسی نگر/هر کجا آید شفا شهنامه گو هرگز مباش»)، احتمالاً به دلیل علاقهٔ ممدوحانشان به ردّ فردوسی، شاهنامه را دروغ، ناقص، یا بی‌ارزش دانسته‌اند.

با وجود بایکوتی که دربارهٔ فردوسی وجود داشته‌است و در نتیجهٔ آن بسیاری از منابع نامی از فردوسی یا شاهنامه نیاورده‌اند، در مناطقی که حکومت عباسیان در آنها نفوذ کمتری داشته‌است، از شبه‌قارهٔ هند گرفته تا سیستان، آذربایجان، اران، و آسیای صغیر، کسانی از فردوسی یاد کرده‌اند یا او را ستوده‌اند. از جمله مسعود سعد سلمان گزیده‌ای از شاهنامه تهیه کرد و نظامی عروضی در اواسط قرن ششم هجری اولین شرح حال موجود از فردوسی را در چهار مقاله نوشت. در حدود سال ۶۰۱ شمسی نیز خلاصه‌ای از شاهنامه در شام به دست بنداری اصفهانی به عربی ترجمه شد.

 

پس از حملهٔ مغول و انقراض عباسیان توجه به شاهنامه در محافل رسمی نیز افزایش یافت و از جمله حمدالله مستوفی در اوایل قرن هشتم هجری در دوران ایلخانان تصحیحی از شاهنامه بر اساس نسخه‌های مختلفی که یافته بود ارائه کرد. در دوران تیموریان نیز، در سال ۸۰۴ شمسی در هرات، به دستور شاهزادهٔ تیموری بایسنغر میرزا نسخهٔ مصوری از شاهنامه تهیه شد و احتمالاً تعداد زیادی از روی آن نوشته شد.

صفویان با توجه به این که خودشان مانند فردوسی شیعه و ایرانی بودند، توجه خاصی به فردوسی کردند که تا امروز ادامه یافته‌است. پس از انقلاب ایران در ۱۳۵۷ علیه حکومت پادشاهی، بعضی انقلابیان به این فرض که فردوسی شاه‌دوست بوده‌است یا شاهان را ستوده‌است از او بد گفته‌اند یا از شاهنامه انتقاد کرده‌اند.

از محققان معاصر احمد شاملو نیز از شاهنامه انتقاد کرده‌است که در پاسخ او عطاءالله مهاجرانی کتابی در دفاع از فردوسی و شاهنامه نوشت.

 

فردوسی‌پژوهی

پس از تلاش حمدالله مستوفی در تصحیح شاهنامه در قرن هشتم و شاهنامهٔ بایسنغری در قرن نهم هجری، اولین تصحیح شاهنامه در کلکته صورت گرفت و بار اول به شکل ناقص در ۱۱۹۰ شمسی (توسط ماثیو لمسدن) و بار دوم به طور کامل در ۱۲۰۸ (به تصحیح ترنر ماکان انگلیسی) منتشر شد. از مصححین بعدی شاهنامه می‌توان از ژول مول فرانسوی، وولرس و لاندوئر هلندی، ی. ا. برتلس روس، نام برد. از مصححین ایرانی شاهنامه باید به عبدالحسین نوشین، مجتبی مینوی، محمد مختاری، و جلال خالقی مطلق و فریدون جنیدی اشاره کرد.

 

به علت محبوبیت فردوسی، تحقیقات فراوانی دربارهٔ وی و شاهنامه منتشر شده‌است. ژول مول، تئودور نولدکه، سید حسن تقی‌زاده، هانری ماسه، فریتز ولف، عبدالحسین نوشین، محمد قزوینی، و ایرج افشار از جملهٔ معروف‌ترین محققین دربارهٔ فردوسی هستند.

در میان شاهنامه‌پژوهان نامبرده، جلال خالقی مطلق، منقح ترین متن انتقادی شاهنامه را همراه با پژوهش‌ها و یادداشت‌های فراوان تهیه و منتشر کرده‌است.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:28 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورزش بدمینتون2

بازديد: 141

تحقیق درباره ورزش بدمینتون2

 

تاریخچه و ریشه بازی «بدمینتون» امروزی از کشور هندوستان آغاز شده‌است، از بازی که آنها به نام پونا انجام می‌دادند. این بازی که رقابتی زیبا بود توسط افسران ارتش انگلیس، ازهندوستان به کشورشان انتقال داده شد. اما پیش از پرداختن به بازی کنونی بدمینتون نخست باید پرسید: «بازی که آن را پونا نامیدند خود چگونه و در میان چه کسانی انجام می‌شد؟» بازی کودکانه : بازی «پونا» از بازی‌های کودکانه دیگری آغاز شد. آن بازی‌ها براساس مدت زمان ضربه زدن هرگروه بر شی ءای، بدون برخورد آن به زمین، توسط اسبابی شبیه چوگان یا شیئی پارو شکل انجام می‌شد. این بازی مشارکتی و نه رقابتی، در اصل بدون وجود تور انجام می‌شد، و توپ مورد استفاده را «پرنده» می‌نامیدند چون بیشتر مواقع از پر ساخته شده بود. امروزه برخی از انواع توپ‌های بدمینتون از پلاستیک درست می‌شود اما توپ‌هایی که در رقابت‌های جدی و رسمی استفاده می‌شوند از ۱۶ پر واقعی درست شده‌اند. کارشناسان ادعا می‌کنند بهترین توپ‌های موجود، آنهایی هستند که ازبال چپ غاز برای قسمت پردار توپ استفاده شده است!! (این هم خود معمایی جالب است، خاصیت بال چپ غاز!!) البته پیش از تکامل بازی‌های یاد شده هم درجای جای این دنیای بزرگ ، بازی‌های مشابه با آن انجام می‌شد. در قرن پنجم در چین بازی به نام (Ti jian zi) وجود داشت که در آن به توپی در هوا ضربه می‌زدند.در حدود سال ۱۶۰۰ مردم در اروپا بازی به نام«jeu de Volant» را با استفاده از یک راکت انجام می‌دادند. زمانی که افسران انگلیسی در هندوستان مستقر شدند با بازی پونا آشنا شدند و خیلی زود از آن یک رقابت ورزشی ساخته شد و آنها در اوایل سال ۱۸۷۰ آن را همراه با وسایل و تجهیزات لازم به کشورشان معرفی کردند. یک مهمانی در بدمینتون: یک «دوک انگلیسی» رسماً این بازی را به انگلستان معرفی کرد. در سال ۱۸۷۳ ، بابرگزاری یک مهمانی درمحل زندگی خود (بدمینتون) ترتیب برگزاری بازی «پونا» را داد و این بازی از همانجا توجه سایرین را جلب کرد ومیان طبقه مرفه جامعه انگلیس شناخته شد و از آنجا گسترش یافت. آنها بازی جدید را به نام محل زندگی دوک «بدمینتون» نامیدند. (پونای کودکان کوچه و خیابان هندوستان به طبقه مرفه جامعه انگلستان رسید و نامش تغییر پیدا کرد!) بدمینتون قانونمند نخستین بار قوانین این بازی درسال ۱۸۷۷ نوشته شد و طی چند سال شکل زمین بازی تغییراتی کرد تا اینکه در سال ۱۹۰۱ زمین رسمی بدمینتون به شکل مستطیل فعلی تثبیت شد. باشگاه‌های ورزشی بدمینتون کم کم در سرتاسر انگلستان شروع به کار کردند. تا سال ۱۸۹۳ این بازی تا اندازه‌ای پیشرفت کرد که ۱۴ باشگاه برای ساختن یک اتحادیه به هم ملحق شدند.(سپس وقتی کشورهای بیشتری فدراسیون‌های خود را راه اندازی کرد این نام به «انجمن بدمینتون انگلستان تغییر پیدا کرد»). در آن زمان این انجمن یا اتحادیه قوانین مشخص و معینی را برای این بازی‌ها تدوین و نخستین و با ارزش ترین مسابقات بدمینتون که در خود انگلیس و بین ورزشکاران آنجا بود را برگزار می‌کرد. با گسترش این ورزش در میان سایر کشورها، نیاز به وجود تشکیلات بین المللی برای این ورزش حس شد. فدراسیون جهانی بدمینتون (IBF) در سال ۱۹۳۴ تأسیس شد و درحال حاضر اداره مرکزی آن در (کنت) انگلستان است. این ۹کشور نیز نخستین بانیان و اعضای این اتحادیه به شمار می‌روند:کانادا ،دانمارک، انگلستان ، فرانسه، ایرلند ، هلند، نیوزیلند، اسکاتلند، ولز. امروزه در IBFبیش از ۱۵۰ کشور عضویت دارند. یک بازی ساده اما جذاب تقریباً هر شخصی می‌تواند به کمک یک راکت سبک وزن بدمینتون و ضربه زدن به توپی از روی تور از این بازی لذت بخش استفاده کند. چرا که این بازی برای مبتدیان بسیار ساده‌است. این بازی در جمع‌های خانوادگی ، مهمانی‌ها و... درسرتاسر دنیا پرداخته می‌شود. اما نباید فراموش کرد که سریع ترین بازی انجام شده با راکت است. یک ضربه محکم به توپ باعث می‌شود که توپ با سرعت تقریبی ۳۰۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند و در سطوح حرفه‌ای و بالای آن نیاز به سرعت، عکس العمل ، استراتژی و قدرت زیاد بازیکن دارد. چرا که بازیکن برجسته این رقابت حتی تا ۲ کیلومتر را طی یک مسابقه در زمین می‌دود و به این طرف و آن طرف می‌زند! رقابت‌ها و مسابقات بیشتری در کشورهای مختلف دنیا، با الهام از آنچه در انگلستان شکل گرفت، راه اندازی شد جام "توماس" یکی از این رقابتها بود که نخست وارد این عرصه شد. «جورج توماس» یک تنیسور انگلیسی بود که به سوی بدمینتون کشیده شد و در ۹۰ مسابقه عنوان کسب کرد (طی ۲۴ سال). او همچنین نخستین رئیس فدراسیون جهانی بدمینتون بود. درسال ۱۹۴۹ جام توماس به عنوان مسابقه جهانی بدمینتون مردان (مانند جام Devis در تنیس) معرفی شد. در سال ۱۹۵۶ نیز رقابت‌های جام "uber" برای زنان خلق شد. «Betty uber» انگلیسی یک بازیکن برجسته در بدمینتون دوبل جایزه آن را اهدا کرد. در ابتدا این مسابقات هر ۳ سال یکبار انجام می‌شد. امروزه بازیکنان برجسته این رشته ورزشی برای جوایز مالی با هم در سرتاسر دنیا رقابت می‌کنند. آسیا و بدمینتون اگرچه بدمینتون در انگلستان متولد شد اما آسیایی‌ها بدمینتون را از آن خودکردند. چین و اندونزی دو کشوری هستند که مقتدرانه درمسابقات بین المللی این رشته شرکت می‌کنند و مسابقات این رشته مردم زیادی را متوجه خود می‌کند. این دو کشور مجموعاً بطور اعجاب انگیزی تاکنون ۷۰ درصد از مسابقات IBF را برنده شده‌اند و در ۲۳ مسابقه (جام توماس) همواره آسیایی‌ها برنده بوده‌اند. در جام uber نیز آخرین ۱۵ عنوان برتر جهان را آسیایی‌ها از آن خود کرده‌اند.و از میان ۶۱ مدال اهدا شده درمسابقات المپیک این رشته آسیایی‌ها ۵۴ عدد آن را تصاحب کرده اند! بعد از آسیایی‌ها، ورزشکاران اسکاندیناوی، بدمینتون را با قدرت و سرعت خوبی بازی می‌کنند. آیا می‌دانید که: - وزن توپ بدمینتون بین۴/۷۴و ۵/۵۰گرم است. - بهترین توپ از پرهای بال چپ غاز درست می‌شود!!! - ۱۶ پر برای ساخت یک توپ به کار می‌رود. - بزرگترین توپ بدمینتون درزمین چمن موزه کاتراس سیتی وجود دارد که ۴۸ مرتبه بزرگتر از توپ واقعی است و ۱۸ فوت درازا و ۲۵۰۰ کیلو وزن دارد! - برندگان جام توماس اززمان شروع به کار فقط سه کشور مالزی، چین و اندونزی بوده‌اند. - و جامuber نیز تنها در سال‌های ۱۹۵۷ و ۱۹۶۰ و ۱۹۶۳ در خارج از آسیا برنده داشته است! - Judy Hashman آمریکایی بیشترین عنوان را در مسابقات انگلستان در این رشته داشته‌است (۱۷ مرتبه) . - از شخصیت‌های مشهوری که بدمینتون را به خوبی بازی می‌کنند می‌توان به "PaulNewman"و "DiegoMaradonna"و «Nick Faldo» اشاره کرد. و خلاصه اینکه بدمینتون چهارمین ورزش شناخته شده دنیاست! و می‌توان گفت: ورزشی ارزان تر از برخی ورزشها

 

بدمینتون ورزشی است که مردان و زنان در هر رده‌ای و در هر سنی می‌توانند به آن بپردازند. ولی برای بازی کردن در بالاترین رده‌ها ورزشکاران باید مهارتهای ویژه، استقامت، قدرت و انعطاف پذیری خود را افزایش دهند.

این ورزش در سراسر دنیا و بخصوص در آسیا گسترش پیدا کرده و به جایی رسیده که در مسابقات مهم تعداد تماشاگران به پانزده هزار نفر هم رسیده‌است.

در یونان ورزش بدمینتون به شکل قابل توجهی رو به رشد است. در سال ۱۹۹۵ تنها ۹ بازیکن رسمی در یونان وجود داشت در حالیکه تعداد آن امروزه به ۳۵۰۰ نفر می‌رسد.

در حین بازیهای المپیک آتن ۲۰۰۴ پیش بینی می‌شود که مسابقات بدمینتون با استقبال خوبی مواجه شود. کشورهای مطرح در این ورزش منتخبین خود را پس از ۱۲ ماه انتخاب به این مسابقات می‌فرستند.

توضیح

بدمینتون توسط ۲ و یا ۴ بازیکن انجام می‌شود. و در این المپیک پدیده جالب توجه این است که در یکی از رشته‌ها در یک تیم دو نفره یک مرد و یک زن حضور دارند و با تیم مقابل به همین شکل به رقابت می‌پردازند.

نحوه بازی بدین صورت است که بازیکنان به کمک راکت توپ بردار را به سمت زمین حریف می‌فرستند و سعی می‌کنند آنرا در محوطه مشخص به زمین برسانند. برنده بازی تیمی است که دو تیم پانزده امتیازی را برنده شود. در انفرادی زنان هر کدام از گیم‌ها ۱۱ امتیاز است.

رشته‌های آتن ۲۰۰۴ شامل رشته‌های زیر می‌باشد :

•       انفرادی مردان

•       انفرادی زنان

•       دوبله مردان

•       دوبله زنان

•       دوبله میکس(مردان و زنان)

 

تاریخچه

اشکال اولیه بدمینتون در چین، هند و یونان بازی می‌شده‌است. ولی به هر حال از سال ۱۸۶۰ شیوه‌ای که بدمینتون امروزه بازی می‌شود ابداع شد. اولین بار دوک بیفوت در گلوکستر شایر بازی شد و پس از دوک به آنجا لقب خانه بدمینتون دادند.

فدراسیون بین المللی بدمینتون در ۱۹۳۴ با حضور ۹ فدراسیون تأسیس شد.

کانادا، دانمارک، انگلستان، فرانسه، ایرلند، هلند، زلانه فو، اسکاتلند و ولز اعضای اولیه این فدراسیون بودند. امروزه تاریخچه و ریشه بازی «بدمینتون» امروزی از کشور هندوستان آغاز شده‌است، از بازی که آنها به نام پونا انجام می‌دادند. این بازی که رقابتی زیبا بود توسط افسران ارتش انگلیس، ازهندوستان به کشورشان انتقال داده شد. اما پیش از پرداختن به بازی کنونی بدمینتون نخست باید پرسید: «بازی که آن را پونا نامیدند خود چگونه و در میان چه کسانی انجام می‌شد؟» بازی کودکانه : بازی «پونا» از بازی‌های کودکانه دیگری آغاز شد. آن بازی‌ها براساس مدت زمان ضربه زدن هرگروه بر شی ءای، بدون برخورد آن به زمین، توسط اسبابی شبیه چوگان یا شیئی پارو شکل انجام می‌شد. این بازی مشارکتی و نه رقابتی، در اصل بدون وجود تور انجام می‌شد، و توپ مورد استفاده را «پرنده» می‌نامیدند چون بیشتر مواقع از پر ساخته شده بود. امروزه برخی از انواع توپ‌های بدمینتون از پلاستیک درست می‌شود اما توپ‌هایی که در رقابت‌های جدی و رسمی استفاده می‌شوند از ۱۶ پر واقعی درست شده‌اند. کارشناسان ادعا می‌کنند بهترین توپ‌های موجود، آنهایی هستند که ازبال چپ غاز برای قسمت پردار توپ استفاده شده است!! (این هم خود معمایی جالب است، خاصیت بال چپ غاز!!) البته پیش از تکامل بازی‌های یاد شده هم درجای جای این دنیای بزرگ ، بازی‌های مشابه با آن انجام می‌شد. در قرن پنجم در چین بازی به نام (Ti jian zi) وجود داشت که در آن به توپی در هوا ضربه می‌زدند.در حدود سال ۱۶۰۰ مردم در اروپا بازی به نام«jeu de Volant» را با استفاده از یک راکت انجام می‌دادند. زمانی که افسران انگلیسی در هندوستان مستقر شدند با بازی پونا آشنا شدند و خیلی زود از آن یک رقابت ورزشی ساخته شد و آنها در اوایل سال ۱۸۷۰ آن را همراه با وسایل و تجهیزات لازم به کشورشان معرفی کردند. یک مهمانی در بدمینتون: یک «دوک انگلیسی» رسماً این بازی را به انگلستان معرفی کرد. در سال ۱۸۷۳ ، بابرگزاری یک مهمانی درمحل زندگی خود (بدمینتون) ترتیب برگزاری بازی «پونا» را داد و این بازی از همانجا توجه سایرین را جلب کرد ومیان طبقه مرفه جامعه انگلیس شناخته شد و از آنجا گسترش یافت. آنها بازی جدید را به نام محل زندگی دوک «بدمینتون» نامیدند. (پونای کودکان کوچه و خیابان هندوستان به طبقه مرفه جامعه انگلستان رسید و نامش تغییر پیدا کرد!) بدمینتون قانونمند نخستین بار قوانین این بازی درسال ۱۸۷۷ نوشته شد و طی چند سال شکل زمین بازی تغییراتی کرد تا اینکه در سال ۱۹۰۱ زمین رسمی بدمینتون به شکل مستطیل فعلی تثبیت شد. باشگاه‌های ورزشی بدمینتون کم کم در سرتاسر انگلستان شروع به کار کردند. تا سال ۱۸۹۳ این بازی تا اندازه‌ای پیشرفت کرد که ۱۴ باشگاه برای ساختن یک اتحادیه به هم ملحق شدند.(سپس وقتی کشورهای بیشتری فدراسیون‌های خود را راه اندازی کرد این نام به «انجمن بدمینتون انگلستان تغییر پیدا کرد»). در آن زمان این انجمن یا اتحادیه قوانین مشخص و معینی را برای این بازی‌ها تدوین و نخستین و با ارزش ترین مسابقات بدمینتون که در خود انگلیس و بین ورزشکاران آنجا بود را برگزار می‌کرد. با گسترش این ورزش در میان سایر کشورها، نیاز به وجود تشکیلات بین المللی برای این ورزش حس شد. فدراسیون جهانی بدمینتون (IBF) در سال ۱۹۳۴ تأسیس شد و درحال حاضر اداره مرکزی آن در (کنت) انگلستان است. این ۹کشور نیز نخستین بانیان و اعضای این اتحادیه به شمار می‌روند:کانادا ،دانمارک، انگلستان ، فرانسه، ایرلند ، هلند، نیوزیلند، اسکاتلند، ولز. امروزه در IBFبیش از ۱۵۰ کشور عضویت دارند. یک بازی ساده اما جذاب تقریباً هر شخصی می‌تواند به کمک یک راکت سبک وزن بدمینتون و ضربه زدن به توپی از روی تور از این بازی لذت بخش استفاده کند. چرا که این بازی برای مبتدیان بسیار ساده‌است. این بازی در جمع‌های خانوادگی ، مهمانی‌ها و... درسرتاسر دنیا پرداخته می‌شود. اما نباید فراموش کرد که سریع ترین بازی انجام شده با راکت است. یک ضربه محکم به توپ باعث می‌شود که توپ با سرعت تقریبی ۳۰۰ کیلومتر در ساعت حرکت کند و در سطوح حرفه‌ای و بالای آن نیاز به سرعت، عکس العمل ، استراتژی و قدرت زیاد بازیکن دارد. چرا که بازیکن برجسته این رقابت حتی تا ۲ کیلومتر را طی یک مسابقه در زمین می‌دود و به این طرف و آن طرف می‌زند! رقابت‌ها و مسابقات بیشتری در کشورهای مختلف دنیا، با الهام از آنچه در انگلستان شکل گرفت، راه اندازی شد جام "توماس" یکی از این رقابتها بود که نخست وارد این عرصه شد. «جورج توماس» یک تنیسور انگلیسی بود که به سوی بدمینتون کشیده شد و در ۹۰ مسابقه عنوان کسب کرد (طی ۲۴ سال). او همچنین نخستین رئیس فدراسیون جهانی بدمینتون بود. درسال ۱۹۴۹ جام توماس به عنوان مسابقه جهانی بدمینتون مردان (مانند جام Devis در تنیس) معرفی شد. در سال ۱۹۵۶ نیز رقابت‌های جام "uber" برای زنان خلق شد. «Betty uber» انگلیسی یک بازیکن برجسته در بدمینتون دوبل جایزه آن را اهدا کرد. در ابتدا این مسابقات هر ۳ سال یکبار انجام می‌شد. امروزه بازیکنان برجسته این رشته ورزشی برای جوایز مالی با هم در سرتاسر دنیا رقابت می‌کنند. آسیا و بدمینتون اگرچه بدمینتون در انگلستان متولد شد اما آسیایی‌ها بدمینتون را از آن خودکردند. چین و اندونزی دو کشوری هستند که مقتدرانه درمسابقات بین المللی این رشته شرکت می‌کنند و مسابقات این رشته مردم زیادی را متوجه خود می‌کند. این دو کشور مجموعاً بطور اعجاب انگیزی تاکنون ۷۰ درصد از مسابقات IBF را برنده شده‌اند و در ۲۳ مسابقه (جام توماس) همواره آسیایی‌ها برنده بوده‌اند. در جام uber نیز آخرین ۱۵ عنوان برتر جهان را آسیایی‌ها از آن خود کرده‌اند.و از میان ۶۱ مدال اهدا شده درمسابقات المپیک این رشته آسیایی‌ها ۵۴ عدد آن را تصاحب کرده اند! بعد از آسیایی‌ها، ورزشکاران اسکاندیناوی، بدمینتون را با قدرت و سرعت خوبی بازی می‌کنند. آیا می‌دانید که: - وزن توپ بدمینتون بین۴/۷۴و ۵/۵۰گرم است. - بهترین توپ از پرهای بال چپ غاز درست می‌شود!!! - ۱۶ پر برای ساخت یک توپ به کار می‌رود. - بزرگترین توپ بدمینتون درزمین چمن موزه کاتراس سیتی وجود دارد که ۴۸ مرتبه بزرگتر از توپ واقعی است و ۱۸ فوت درازا و ۲۵۰۰ کیلو وزن دارد! - برندگان جام توماس اززمان شروع به کار فقط سه کشور مالزی، چین و اندونزی بوده‌اند. - و جامuber نیز تنها در سال‌های ۱۹۵۷ و ۱۹۶۰ و ۱۹۶۳ در خارج از آسیا برنده داشته است! - Judy Hashman آمریکایی بیشترین عنوان را در مسابقات انگلستان در این رشته داشته‌است (۱۷ مرتبه) . - از شخصیت‌های مشهوری که بدمینتون را به خوبی بازی می‌کنند می‌توان به "PaulNewman"و "DiegoMaradonna"و «Nick Faldo» اشاره کرد. و خلاصه اینکه بدمینتون چهارمین ورزش شناخته شده دنیاست! و می‌توان گفت: ورزشی ارزان تر از برخی ورزشها

 

بدمینتون ورزشی است که مردان و زنان در هر رده‌ای و در هر سنی می‌توانند به آن بپردازند. ولی برای بازی کردن در بالاترین رده‌ها ورزشکاران باید مهارتهای ویژه، استقامت، قدرت و انعطاف پذیری خود را افزایش دهند.

این ورزش در سراسر دنیا و بخصوص در آسیا گسترش پیدا کرده و به جایی رسیده که در مسابقات مهم تعداد تماشاگران به پانزده هزار نفر هم رسیده‌است.

در یونان ورزش بدمینتون به شکل قابل توجهی رو به رشد است. در سال ۱۹۹۵ تنها ۹ بازیکن رسمی در یونان وجود داشت در حالیکه تعداد آن امروزه به ۳۵۰۰ نفر می‌رسد.

در حین بازیهای المپیک آتن ۲۰۰۴ پیش بینی می‌شود که مسابقات بدمینتون با استقبال خوبی مواجه شود. کشورهای مطرح در این ورزش منتخبین خود را پس از ۱۲ ماه انتخاب به این مسابقات می‌فرستند.

توضیح

بدمینتون توسط ۲ و یا ۴ بازیکن انجام می‌شود. و در این المپیک پدیده جالب توجه این است که در یکی از رشته‌ها در یک تیم دو نفره یک مرد و یک زن حضور دارند و با تیم مقابل به همین شکل به رقابت می‌پردازند.

نحوه بازی بدین صورت است که بازیکنان به کمک راکت توپ بردار را به سمت زمین حریف می‌فرستند و سعی می‌کنند آنرا در محوطه مشخص به زمین برسانند. برنده بازی تیمی است که دو تیم پانزده امتیازی را برنده شود. در انفرادی زنان هر کدام از گیم‌ها ۱۱ امتیاز است.

رشته‌های آتن ۲۰۰۴ شامل رشته‌های زیر می‌باشد :

•       انفرادی مردان

•       انفرادی زنان

•       دوبله مردان

•       دوبله زنان

•       دوبله میکس(مردان و زنان)

 

تاریخچه

اشکال اولیه بدمینتون در چین، هند و یونان بازی می‌شده‌است. ولی به هر حال از سال ۱۸۶۰ شیوه‌ای که بدمینتون امروزه بازی می‌شود ابداع شد. اولین بار دوک بیفوت در گلوکستر شایر بازی شد و پس از دوک به آنجا لقب خانه بدمینتون دادند.

فدراسیون بین المللی بدمینتون در ۱۹۳۴ با حضور ۹ فدراسیون تأسیس شد.

کانادا، دانمارک، انگلستان، فرانسه، ایرلند، هلند، زلانه فو، اسکاتلند و ولز اعضای اولیه این فدراسیون بودند. امروزه تعداد اعضا به عدد ۱۴۷ رسیده‌است.

بدمینتون از سال ۱۹۹۲ در المپیک بارسلون به بازیهای المپیک اضافه شد. پس از آن بود که به میزان اعتبار این ورزش در کشورهای آسیایی مثل چین، کره، اندونزی، مالزی افزوده شد. این پدیده مقارن با پیشرفت این ورزش در انگلستان و کشورهای اسکاندیناوی بود.

در یونان بدمینتون در ابتدا در سال ۱۹۸۰ وارد شد. در آغاز این ورزش توسط دانشجویان دانشگاه دموکریتوس در تریس انجام شد. در ۱۹۹۲ فدراسیون هلنی بدمینتون با حضور ۶ باشگاه ورزشی تأسیس گردید. امروزه ۳۵۰۰ ورزشکار در قالب ۴۰ باشگاه در سراسر یونان به ورزش بدمینتون می‌پردازند.

تعداد اعضا به عدد ۱۴۷ رسیده‌است.

بدمینتون از سال ۱۹۹۲ در المپیک بارسلون به بازیهای المپیک اضافه شد. پس از آن بود که به میزان اعتبار این ورزش در کشورهای آسیایی مثل چین، کره، اندونزی، مالزی افزوده شد. این پدیده مقارن با پیشرفت این ورزش در انگلستان و کشورهای اسکاندیناوی بود.

در یونان بدمینتون در ابتدا در سال ۱۹۸۰ وارد شد. در آغاز این ورزش توسط دانشجویان دانشگاه دموکریتوس در تریس انجام شد. در ۱۹۹۲ فدراسیون هلنی بدمینتون با حضور ۶ باشگاه ورزشی تأسیس گردید. امروزه ۳۵۰۰ ورزشکار در قالب ۴۰ باشگاه در سراسر یونان به ورزش بدمینتون می‌پردازند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:27 منتشر شده است
نظرات(0)

تحقیق درباره تفاوت دنيا و آخرت

بازديد: 381


تحقیق درباره تفاوت دنيا و آخرت


فهم دقيق تفاوت بين عالم دنيا و عالم آخرت برای اهل ايمان يکی از نکات مهم است که در صورت فهم آن تأثير به سزايي بر اعتقادات و بدنبال آن بر رفتارشان خواهد گذاشت لذا بر آن شديم که با استفاده از سخنان شخصيتهای مهم عالم اسلام تفاوت اين دو عالم را شرح دهيم باشد که اهل ايمان از آن بهره کافی برند . 
* مفهوم دو کلمه دنيا و آخرت از جنس مقوله مضاف اند و هر يک از دو امر متضايفين بدون ديگری شناخته نخواهند شد و به همين جهت گفته اند :" الدنيا مزرعه الاخره " وعارف کامل با مشاهده احوال و اوصاف انسان در اين عالم به چگونگی احوال ايشان در روز قيامت و مقام و منزلت او در نزد خدا پی می برد . و اين مسئله که حکمای کامل و راسخ در حکمت فهميده اند مدخليت به سزايي در تحقيق معاد جسمانی و روحانی و بسياری مسايل اعتقادی دارد .

* بدانکه عالم جسمانی ضدعالم روحانی است چنانکه دنيا ضد آخرت است و بدانکه درنگ ما در اين عالم اندک خواهد بود و ما را در اينجا نخواهند گذاشت . همجنانکه آمدن ما به اختيار نبود ، رفتن ما هم به اختيار نخواهد بود .و بدانکه اين متاعی که اينجا می خيزد لايق آنجا نيست و آن عالم را متاعی خاص است . و آنچه از اين عالم خيزد هم اينجا خرج می توان کرد . اما اين عالم يک خاصيت دارد که متاع نيمه کاره آن عالم ، اينجا تمام کنند .

 * عالم قبل از مرگ يعنی دنيايي که هم اکنون در آن زندگی می کنيم با عالم بعد از مرگ يعنی جهانی که با مردن به آنجا می رويم ، دو عالم جدا از هم هستند . تا در دنيا هستيم از عالم بعد از مرگ بی خبريم و چون به عالم بعد از مرگ انتقال يافتيم از دنيا منقطع می شويم . جالب آنکه انتقال از اين عالم به آن عالم با سرعت و در مدت کوتاه انجام می پذيرد و محتضر ظرف يک يا چند لحظه دار دنيای گذران را ترک می گويد و به عالم ناشناخته بعد از مرگ وارد می شود .

برای تقريب به ذهن و روشن شدن مطلب می توان عالم قبل از مرگ را به عالم خواب و انتقال به عالم بعد از مرگ را به بيدار شدن از خواب تشبيه نمود .

در سخنان اوليای دين(ص) آمده است که : " الناس نيام اذا ماتوا انتبهوا " طبق تعاليم اسلام ، دنيای گذران برای انسانها دار خودسازی ، انجام وظايف و جای اداء تکاليف اسلامی و انسانی است و عالم آخرت برای انسانها دار حساب و کتاب و محيط پاداش و کيفر باريتعالی است اين مطلب در سخنان علی عليه السلام چنين آمده است : " و ان اليوم عمل و لا حساب و غداً حساب و لا عمل " امروز روز عمل است نه روز حساب و فردا روز حساب است نه روز عمل .

 

 

 



* اما وجوه افتراق دنيا و آخرت از نظر ملاصدرای شيرازی :


١- هر جسدی در جهان آخرت ، دارای جان است بلکه ذاتاً زنده و جاويدان است . در حالی که جسدهای در اين جهان يافت می شود که از جان بی بهره اند . جسدهای اين جهان جانهايشان عارضی است و از تن ها جدايي دارد .

٢- تن های اين جهانی ازجهت استعداد ، پذيرنده صورت جانها هستند يعنی تا تن مادی به کمال مرتبه جنين نرسد . برای پذيرفتن صورت جان ، آماده نمی گردد . در صورتی که جانهای آن جهانی فاعل بدنهای خود توانند بود . و فاعليت آنها بر وجه ايجاب است . يعنی توانند که در جهان برزخ بدنهای مثالی برای خود ايجاد کنند .

پس در اينجا تن ها و ماده به حسب استعدادهايي که دارند کامل می گردند تا اينکه به مرتبه جانها ره جويند ، ليکن در آنجا جانها در تن ها اثر می گذارند و اثر آنها چنان است که تن ها را که پرتو آنها هستند ، ايجاد می کنند .

٣- مرتبه قوه در اين جهان از لحاظ زمان بر مرتبه فعل تقدم دارد . يعنی هر فردی از چيزها که قوه دارند ، بر فرد فرد فعل خود تقدم خواهند داشت . فعل هم در اين جهان بطور کلی از لحاظ ذات و علت بر قوه تقدم دارد . يعنی تا فعليت های محض وجود نداشته باشد ، چيزهايي آميخته به قوه ايجاد نمی شود . پس بايد دانست که فعليتها بر قوه تقدم دارد . اين تقدم ، تقدم ذاتی و بالعليه می باشد . اما در جهان آخرت قوه به حسب ذات و وجود بر فعل تقدم دارد و در آنجا بدن مثالی تواند آفريد .

۴- فعل در اين جهان از قوه شريفتر و گرانبارتر است . زيرا غايت قوه ، فعل است . اما در آن جهان قوه از فعل تواناتر است . زيرا در آنجا قوه فاعل فعل است و او تواند اندام مثالی بيافريند .

٥- اندامهای مثالی آن جهانی به اعتبار اعداد تصورات جانها و ادراکاتی که دارند غير متناهی هستند .

زيراکه برهان تناهی ابعاد بر آنها جاری نمی باشد . بلکه اين برهان در جهان عناصر تواند بود . بدنهای آن جهانی به اعتبار جانهای خود ، غير متناهی هستند و با هم تزاحم مکانی ندارند . و هيچ يک با ديگری از درون و برون در تنگنای جا نمی باشند و هر انسانی خواه خوشبخت و خواه شقی جهانی دارد که از جهان خاکی بزرگتر تواند بود . و اين جانها هر يک اسقلال دارند و در يک نظام و يک قانون نمی باشند . و هر يک از رستگاران آنچه خواهد از ملک و فراخی جا ، می تواند بدست بياورد . سخن ابويزيد بر اين سخن گواه است " لو انّ العرش و ما حواه دخل فی زوايه من زوايا قلب ابی يزيد لما احسّ به " . 
٦- اندامهای آن جهان با آن بزرگی و عظمت از باغها ، نهرها ، غرفه ها ، خانه ها ، قصرها ، ازواج مطهّره ، حور و آنچه بر بهشتيان از خدم و حشم و غلامان می باشد . به وجود واحد می تواند باشد .

 پيدايش اينها که گفته شد به واسطه جانی است که بر پايه سعادت رسيده و به اينها احاطه دارد و اينگونه نعمتها می تواند بيافريند . البته پر واضح است که احاطه اين انسان با تأييد خداوند عالميان است .

حال دوزخيان نسبت به آنچه بدانها دچارند از آتش و غل و زنجير و مار و مانند اينها مانند بهشتيان نيست . بلکه اينان محاط اند و جز اندوه مايه نمی گيرند ، زيراکه اينها نتيجه اخلاق و ملکات و عادتهايي است که بدان خو گرفته بودند . " فقد احاط بهم سرادقها" (کهف-٢٨) و " و انّ جهنم لمحيطه بالکافرين " (بقره-۴٩) بر اين سخن گواه است . (۴)

* اما وجوه افتراق دنيا و آخرت از نظر ملامحسن فيض کاشانی :

١- دنيا و آنچه در آن است ناچار روزی فانی خواهد شد ، زيراکه دنيا به خاطر دنيا آفريده نشده است . بلکه آفرينش آن به خاطر اين بوده که وسيله ای برای حصول به عالم آخرت باشد . پس چونکه مقصود بالذات نيست پايان پذير خواهد بود . ولی برعکس عالم آخرت مقصود بالذات است و دار قرار بوده و همواره با بقاء خالق باقی خواهد بود .

٢- آنچه در دنيا بالقوه است به خاطر اين اينست که فعليت پذيرد ، بنابراين امر بالقوه در دنيا پيوسته بر امر بالفعل مقدم می باشد ، ولی عالم آخرت عکس عالم دنياست ، زيراکه در آنجا امر بالفعل مقدم است نه بالقوه .

٣- در دنيا بدن به حسب استعداد نفس خود را می پذيرد ، ولی در آخرت نفس به حسب استيجاب و استلزام بدن خود را می آفريند . به عبارت ديگر در دنيا اين بدن است که بر حسب استعداد و بر اثر تکامل به مرحله نفس واصل می گردد ، ولی در عالم آخرت فيض الهی بر سبيل تنزل در آغاز به نفس می رسد و سپس از نفس است که بدن ناشی می گردد .

۴- در دنيا قوه خيال همواره با حواس ظاهره متفاوت است ، ولی در عالم آخرت خيال عين حواس بوده و با آنها متحد می باشد . به همين جهت است که گفته شده است : " بهشت جای لذت خيالی نيست " زيرا خيال به معنی متعارف کلمه مقتضای وهم است و معنی آن اين است که کسی چيزی را تخيل کند ، و چون امکان دسترسی به آن ندارد در آرزوی آن به سر برد .که گفته اند : " آرزو سرمايه مفلسان است " در عالم آخرت بين آرزو و واقعيت فاصله نيست و حاکميت صدق و حقيقت آشکار است . وجه تسميه عالم آخرت به " الحاقه" نيز همين است زيرا در آنجا حاق و حقيقت هر چيزی آشکار است و از کذب ، بطلان و آرزو نيز خبری نيست .

آنچه خواهد دلت همان بينی ..................... آنچه بينی دلت همان خواهد

٥- در دنيا شهوت تابع مشتهی است ، ولی در عالم آخرت مشتهی تابع شهوت


است . يعنی انسان در دنيا چيزی را می بيند و می خواهد ، اعم از اينکه به آن برسد و يا نرسد ، ولی در عالم آخرت آنچه را می خواهد حاضر می بيند . بدين معنی که حضور اشياء برای انسان مستلزم قطع مسافت نيست ، و به اين ترتيب بين وجود شئ و حضور آن فاصله نمی باشد .

٦- در عالم آخرت آنچه ماده اخروی ناميده می شود نسبت به ماده دنيوی از حيث صورت شريفتر بوده و از جهت قبول انفعال از فاعل نيز سريعتر می باشد . زيرا ماده اخروی از جهت ذات لطيف تر از ماده دنيوی است و به موجودات روحانی نزديکتر است . اين نوع تفاوت بين موجودات دنيوی نيز محقق است . به طور مثال آب از خاک لطيف تر است همانگونه که هوا از آب لطيف تر به شمار می رود . همچنين است روح حيوانی از خاک و آب لطيف تر است . و لطافت نفس ناطقه انسانی با همه مراتبی که دارد از لطافت انوار حسی به مراتب بيشتر است .

٧- در عالم دنيا زمين ما را در خود جای می دهد و ما نيز در آن مسکن می گزينيم ، ولی در عالم آخرت همين زمين است که همانگونه که خداوند می خواهد ما را بيرون می راند " و اخرجت الارض اثقالها ...يومئذ تحدث اخبارها (زلزال -٢ ) .

٨- عالم دنيا عالم حکمت و علل و اسباب است ، در حالی که عالم آخرت ، عالم قدرت و شگفتی است . و اين به جهت آن است که قدرت ، غيرمتناهی را به صورت متناهی در می آورد ، کما اينکه بر عکس امر متناهی را به صورت غير متناهی جلوه گر می سازد . به طور مثال : يک حالت از حالات اهل بهشت يا اهل جهنم به گونه ای است که در نظر صاحب آن از ازل تا ابد را فرا می گيرد ، و همين حالت که حالت واحده است از صاحب آن به ديگری منتقل می گردد . البته بدانگونه که خدا می خواهد . اين امر از اسرار است و قبول آن برای عقل بسيار مشکل می باشد .

٩- در عالم آخرت همانگونه که عدد نفوس در نظر حکما غير متناهی است بدن ها نيز می تواند غير متناهی باشد ، زيراکه در آنجا وجود غير متناهی ممتنع نبوده و تنگی و تزاحم محقق نمی باشد . زيرا در آنجا بعد و مکان نيست و اتصال امور به يکديگر ، اتصال عقلی است . به همين جهت هر چه کثرت بيشتر گردد و اتصال فزونی يابد لذت و خوشی هر يک از ديگری بيشتر خواهد بود .

١٠- در دنيا بدن دنيوی به گونه اي است که از اخلاط ترکيب يافته است ، اين اخلاط نيز همواره دستخوش تغيير و تحول بوده و در معرض آفات قرار گرفته اند ، ولی بر عکس بدن اخروی از آفت فساد و نابودی مصون است .

" لا يمسّنا فيها نصب و لا يمسّنا فيها لغوب " (فاطر-٣٥) .

١١- عالم آخرت عالمی است که به خداوند نزديک بوده و در آن ، انسان با خداوند سخن می گويد ، ولی

عالم دنيا از خداوند دور است و در حد ذات خود نيز هالک و معدوم می باشد .در اين جهان خدا با انسان سخن نمی گويد مکالمه و گفتگوی پيامبران با خداوند اگر چه در اين جهان به وقوع پيوسته است ، ولی اين گفتگوها نوعی از ظهور سلطان آخرت است که بر دلهای آنان متجلی می گردد . 
١٢- عالم دنيا چنانکه گذشت از حيث هستی بسيار سست است و سستی و ضعف آن به حدی است که وجود هر جزئی از اجزاء آن مقتضی عدم و فقدان جزء ديگر می باشد ، ولی بر عکس عالم آخرت به لحاظ قوت و تماميت مستقل به نفس و مستکفی به ذات بوده و به هيچ وجه نيازمند ماده نمی باشد . در آن عالم از کی و کجا سخن به ميان نمی آيد . به همين جهت وقتی از کی و کجای آن عالم برای اهل دنيا سخن گفته می شود ، ضرب المثل ها و الگوها ضرورت می يابد . به طور مثال در قرآن آمده است " و ما امرالساعه الا کلمح البصر " (نحل - ٧٧) يا در جای ديگر می فرمايد : " جنه عرضها کعرض السماء و الارض " (حديد-٢١) همانگونه که در اين آيات ملاحظه می شود ، وقتی درباره کی سخن گفته می شود از حداقل زمان يعنی اشاره چشم استفاده می شود و هنگامی که از کجا سخن به ميان می آيد حداکثر وسعت مکان مطرح می گردد. و به همين ترتيب در باطن زمان و مکان ، نوعی قبض و بسط را می توان مورد توجه و بررسی قرار داد .

 ١٣- در عالم آخرت فعل و ادراک يک چيز هستند و يک نفس از نفوس انسانی به منزله يک جهان بزرگ نفسانی است که از اين عالم و آنچه در آن هست بزرگتر می باشد . موجودات جهان بزرگ نفسانی به زنده بودن نفس زنده اند و نفس با ادراک خود آنها را ايجاد می نمايد . چونکه ادراک نفس به عينه نوعی ايجاد به شمار می آيد . معنی آن اين نيست که نفس اول ادراک می کند و سپس ايجاد می نمايد ، بلکه آنچه در اين باب می توان گفت اين است که : نفس ادراک می کند چيزی را که موجود است ، در عين حال ايجاد می کند چيزی را که مدرک است . و در ادراک و ايجاد هيچ نوع تقدم و تأخر نيست . به همين جهت فعل و ادراک در آن جهان يک چيز بوده و مغايرتی بين آنها ديده نمی شود . 
١
۴- از خصلت های اين جهان يکی آنست که يک موجود در آن واحد در دو مکان نيست ، در حالی که يک موجود در عالم آخرت ، آنچنان وسيع و گسترده است که هيچ گونه منع و حجابی در برابر آن قرار ندارد . به طور مثال اگر هزاران شخص خواسته باشند پيامبر (ص) را در هزاران جای به يک حالت مشاهده کنند . هر آينه او را به همانگونه که در دل آرزوی آن را داشتند در مکانهای مختلف خواهند ديد . بنابراين امور عالم اخرت گسترده تر بوده و با خواسته های انسان نيز سازگارتر است .

١٥- يکی از خصلتهای عالم دنيا اين است که گفته می شود : ماداميکه اين جهان خراب و نابود نشود عالم آخرت ظاهر نمی گردد . بنابراين آخرت از جنس و جوهر دنيا نيست .

١٦- عالم آخرت عالمی تام و تمام است که با اين جهان مادی در يک سلک منظم نمی گردد . بنابراين عالم آخرت نسبت به دنيا محيط است همانگونه که روح به جسم محيط می باشد . البته اولياء الهی که در اين جهان دگرگون گشته اند می توانند عالم آخرت را مشاهده و در فضای بی کران آن به سياحت بپردازند .

١٧- عالم آخرت عالم نور و ادراک و جهان حضور و حيات است ، آنچه در آن است نيز زنده و مدرک می باشند . در روايت آمده است : انواع ميوه های بهشتی به هر يک از اولياء الهی چنين گويند : ای ولی خدا لطف فرموده و مرا پيش از ميوه ای که قبل از من قرار گرفته تناول فرماييد . و در قرآن آمده است : " و ان الدار الاخره لهی الحيوان "(عنکبوت-٦۴) . (٥)

* پس قالب جسمانی ، دنيايي و فانی را به رنگ آخرت نورانی و باقی حشر کنند که " يوم تبدل الارض غير الارض " (٣٧-١١) اگرچه همان قالب باشد اما نه بدان صفت دنيايي . قالب دنيايي را از چهار عنصر خاک ، باد ، آب و آتش ساخته اند ، اما آب و خاک بر وی غالب است که : " من طين لازب " (٣٧-١١) و اين هر دو محسوس است و چشم هر دو را ادراک کند ، اين قالب را در عالم آخرت که عالم لطافت است هم از اين چهار عنصر ساخته اند ، اما باد و آتش را غالب کنند که هر دو لطيف است و خاک و آب را مغلوب کنند . و مؤمن را نوری که در دل داشت بر صورت او غالب کنند که : " يسعی نورهم بين ايديهم " (٥٧-١٢) و " يوم تبيض وجوه و تسود وجوه " (٣-١٠٦) هم بدين معنی است . پس چون قالب لطيف و نورانی باشد ، مزاحمت روح ننمايد ، زيراکه از او به تصرف زحمت را بيرون برده اند . " و نزعنا ما فی صدورهم من غل " (٧-۴٣) همچنانکه شيشه گر خاک و کدورت را از جوهر شيشه بيرون برده و او را شفاف گردانيده ، تا ظاهر و باطن شيشه يکرنگ گردد . از ظاهر آن باطن را می توان ديد ، و از باطن آن ظاهر را می توان ديد . " يوم تبلی السرائر " اشارت بدين معنی است . (٦) 
والسلام - حبيب عباس زاده – پاييز ١٣٨٣

فهرست منابع :

١- الشواهد الربوبيه – تأليف صدرالمتألهين شيرازی – تصحيح سيد جلال آشتيانی – ص٣٣

٢- رساله بستان القلوب – مجموعه مصنفات شيخ الاشراق – تصحيح سيد حسين نصر – ج٣ ص٣٧۴

٣- گفتار فلسفی – معاد از نظر روح و جسم – تأليف حجه السلام فلسفی – نشر معارف اسلامی

ص١٠٣ 
۴- عرشيه – تأليف صدر المتألهين شيرازی – ترجمه و تصحيح غلامحسين آهنی – ص٢٥٢

٥- معاد از ديدگاه حکيم مدرس زنوزی – تأليف دکتر غلامحسين ابراهينی دينانی – انتشارات حکمت –

ص ١٥٥

٦- مرصاد العباد – تأليف نجم رازی – به اهتمام محمد امين رياحی- انتشارات علمی و فرهنگی ص

۴٠۴

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:26 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره تمدن بابل

بازديد: 1795

تحقیق درباره تمدن بابل

 

بابل یکی از تمدن‌های باستانی حوزهٔ میان‌رودان است. بابل در بین‌النهرین در حوضهٔ رود فرات قرار داشت. بابلى‌ها از نژاد سامىبودند. کلمهٔ بابل به معنى دروازهٔ خدا (باب-ایل-لون) است. در سال ۲۰۰۰ پ.م. سلسله سومریان باستان از هم پاشید. سومر اولین و قویترین شهر - کشورهای بين النهرين و جانشین آن پادشاهی بابل و امپراتوری آشور بود. در سال ۱۹۰۰ پیش ازمیلاد عیلامبین‌النهرین را به تصرف خود درآوردند. با درگیرى طولانی سومری‌ها در جنوب و بابلی‌ها در شمال بین‌النهرین، سرانجام اقتدار بابلى‌ها تحت سلطه حمورابی در سال ۱۷۶۳ پ.م. تثبیت شد.

در زمان حمورابی شیوهٔ جدید مدیریت كه تمركز قدرت در مركز و دربار بود به كار گرفته شد و قدرتى كه در اختیار فرمانروایان ولایات بود به پادشاه تفویض شد و حكومت پادشاهى مدعى داشتن سرمنشاء الهى شد.

اقتدار بابل در دنیاى قدیم آنچنان بود كه در دولت‌هاى بعدى دنیاى قدیم اثرگذار شد. به ویژه قوانین حمورابی كه لوح‌نوشته‌ٔ آن درشوش یافته شده.

حمورابی شاه بابل را واضع اولین قانون نوشته می‌دانند. این مجموعه قوانین نوشته بر تخته سنگی یافت شده است که اصل آن در لوور است و رونوشت‌هایی از آن به موزه‌های ایران و عراق داده شده است.

قوانین حمورابی مربوط به زراعت، آبیارى، كشتیرانى، خرید و فروش برده و مجازات‌ها، ارث و ازدواج است. دوران تسلط بابلى‌ها از۱۹۰۰ تا ۱۱۰۰ پ. م. است.

تمدن بابل و شاهان آن کمابیش به افسانه‌ها راه یافته‌اند. بابلیان را مبدع و مخترع بسیاری چیزها می‌دانند و فراوان کرده‌های بابلیان است که تا امروز به جا مانده است. از جمله ۱۲ بخش کردن روز و وضع هفته به عنوان بخش زمان.

نام بابل که شهر اصلی این تمدن بود به معنی شهر مقدس است، هر چند در تورات از آن به زشتی یاد شده و بر آن نفرین رفته است. در سال ۵۹۷ پ.م. که بخت‌النصر امپراتور بابل سرزمینیهودیه را به تصرف درآورد، بسیاری از مردمان آن را که توان کاری داشتند به اسارت به بابل برد که در آن هنگام پایتخت کلدانیمحسوب می‌شد. سرزمین یهودیه به صورت یکی از ایالات دور افتاده امپراطوری بابل درآمد. کورش کبیر به یهودیان امکان داد به سرزمین خویش باز گردند، شماری از آنان به سرزمین ایران کوچ کردند.

باغ‌های معلق بابل از عجایب هفتگانه‌ی دنیای قدیم بوده و کنارش دیوارهای حصار بابل از شهرتی همطراز برخوردار است. دیوارهایی که چنان عریض بود که ارابه‌ای را می‌شد بر فراز آنها راند.

سرانجام امپراتوری قدرتمند بابل به دست کوروش کبیر در سال ۵۳۸ ق.م. فتح شد. ساتراپ بابل بخشی از امپراتوری هخامنشیگردید.

 

برج بابل

برج بابل ساختمانی افسانه‌ای است که در سفر پیدایش*[1] به آن اشاره شده‌است.در حال حاضر این برج تخریب شده است. تحقیقات نشان میدهد درختان هر طبق بر بروی طبقه ی پایین می افتاد و درختان را بر عکس نشان میداد.

 

دودمان نخست بابل ::

121 در حدود میانه سده بیست و یکم پیش از میلاد، و اواخر دوره دودمان سوّم اور، نبرد بزرگی در سرزمین سومر آغاز گردید. مردمان اَموری که از سوریه رسیده بودند خوی ستیزه جویی را با خود آورده بودند. آنها از صحرای سوریه به سرزمین های میان دو رود هجوم آورده شهرهای «ایلیپ»، «ماراد»، «مالگیوم»، «ماشکان شاپیر» و «اوروک» را تسخیر کردند، و در واقع این اَموری ها بودند که واپسین دوره تاریخ سومر را رقم زدند.

در سال 1.894 ق.م، در سه پادشاهی میان دو رود، سه تن به پادشاهی رسیدند. این سه تن هر یک بر آن شدند تا بر دیگران برتری یابند و بزودی درگیری و کشاش، سراسر میان دو رود را فراگرفت.

«سومو آبوم» یک شیخ اهل آمورو بود که از هرج و مرج در میان دو رود استفاده کرد و در شهر کوچکی به نام «بابیلِم»، که هیچ اهمیت سیاسی نداشت، ساکن شد و دودمان نخست «بابیلِم» را پی افکند (این ناحیه را سومریان «کَدین-گیرّا» می نامیدند و اکّدیان «بابیلِم» می گفتند و همان است که بعد ها به بابل شناخته شد).

همچنین، «سومو-ایلوم» در لارسا به تخت نشست و «بورسین دوّم»، شاه ایسین شد.

در سال 1.890 ق.م «سومو ایلوم» شاه لارسا با قبایل آموری که در «آکوز» و «کازالو» زندگی می کردند به نبرد پرداخت. او همچنین در 1.886 ق.م کوشید تا «دهانه رودخانه ها» را به اطاعت خویش درآورد. اما در ظاهر توفیقی نیافت، یا دست کم نتوانست فتوح خود را نگاه دارد.

در سال 1.881 ق.م، «سومو-آبوم» شاه بابل به «کازالو» حمله برد. در طی چند سال آینده، کوشش های دو پادشاه بابل و لارسا برای بازپس گرفتن یا استیلا بر ناحیه کازالو در خاور رود دجله، که اَموری ها به آنجا وارد شده بودند سایه افکند.

«سومو-ایلوم» شاه لارسا در 1.872 ق.م، به ناحیه کازالو لشکر کشید.

در سال 1.862 ق.م «سومو-لا-اِل» شاه بعدی بابل (1.880 - 1.845 ق.م) کشاکش هشت ساله ای را با «ایاخزر-ایلی» پادشاه آمورو آغاز کرد و او را از شهر بیرون راند. از جمله فتوحات دوران پادشاهی «سومو-لا-اِل» می توان به گشودن شهر «کیش» اشاره کرد.

در سال 1.835 ق.م، عیلامیان به لارسا تاختند و آن شهر را اشغال کردند. «سابیوم» شاه بابل (1.844 - 1.831 ق.م) نیز با «واراد-سین» (1.835 - 1.723 ق.م)، حکمران عیلامی لارسا علیه «اَموری» ها متحد شد و سپس به اَموری ها حمله کردند.

«اَپیل-سین» شاه بعدی بابل بود که از دوره پادشاهی وی جز سالهای پادشاهیش چیزی موجود نیست (1.830 - 1.813 ق.م).

جانشین «اَپیل-سین»، «سین-موبالیت» (1.812 - 1.792 ق.م)، در نبرد با «ریم-سین یکم» (1.823 - 1.763 ق.م) حکمران عیلامی لارسا شکست خورد. او آخرین شاه دودمان نخست بابل بود که دارای نام اکّدی است.

حمورابی (به زبان آموری آموراپی؛ 1.792 - 1.750 ق.م)، ششمین شاه دولت-شهر بابل، و نخستین شاه امپراتوری بابل بود. او به خاطر تنظیم قوانینی که مجموعه قوانین حمورابی خوانده می شود، شناخته-شده است.
حمورابی تاج و تخت پادشاهی را از پدرش «سین موبالیت» به ارث برد و ده سال نخست پادشاهی او در صلح و آرامش گذشت. او با هوش استثنایی خود پادشاهی می کرد و از فقرا، زنان بیوه و یتیمان محافظت می نمود. او خود می گوید:
«من راستی را در کشور می گسترانم، تا بدی و گمراهی از بین برود، تا قوی بر ضعیف ستم نکند. من می خواهم تا برای مردم همچون خورشید باشم، بر همه کشور بتابم، و شادی ببار بیاورم. من نجات دهنده ای هستم که عصای سلطنتی او عدالت است، و به همه شهروندان سود می رساند.

ستونی که قوانین حمورابی بر روی آن حک گردیده در حدود ۲٫۵ متر ارتفاع دارد.متن قوانین گرداگرد این ستون در ۳۴ ردیف به خط میخی نوشته شده‌است که شامل ۲۸۲ ماده در باب حقوق جزا و حقوق مدنی و حقوق تجارت است.

این قانون بخش بیباک، پس از نشستن بر تخت شاهی، بیدرنگ سیاست توسعه طلبی را آغاز نمود و کار خود را با حمله به «مالگیوم» آغاز نمود (1.788 ق.م). او سال بعد توانست شهرهای ایسین، اور و اوروک را به اشغال خود درآورد (1.787 ق.م). حمله دوباره حمورابی به مالگیوم (1.784 ق.م) سبب تسخیر آن شهر به دست شاه بابل شد.

در سال 1.764 ق.م، «ریم سین» حکمران عیلامی لارسا سخت زیر فشار دولت بابل قرار گرفت. بطور کامل آشکار است که او از سرزمین نیاکانش عیلام، کمک خواسته باشد. در نتیجه عیلامیان به کمک ریم-سین شتافتند. حمورابی نیز که با «زیمری-لیم» شاه ماری متحد شده بود به رویارویی آنها رفت و عیلامیان را شکست داده، لارسا به دست شاه توانای بابل افتاد.

توجه حمورابی در بین سال های 1.760 - 1.755 ق.م بروی سرزمین آشور متمرکز بود.

در 1.757 ق.م، «زیمری لیم» شاه ماری علیه حمورابی شورش کرد. سپاه حمورابی شهر ماری را تسخیر و به پادشاهی زیمری لیم در آن شهر پایان بخشید. شهر ماری نیز، که در آن هنگام بزرگ ترین شهر جلگه باختر فرات بود، برای همیشه نابود گردید. کمی پس از آن، آشور و دیگر شهرهای پادشاهی آشور نیز به زیر سلطه بابل درآمدند و او سرانجام توانست آن ناحیه را خراجگذار خویش کند.

با این فتوحات، حمورابی نخستین فرمانروایی شد که پس از سارگُن اکّدی (2.334 - 2.279 ق.م) به رؤیای باشکوه میان دو رود متحد، دست یافت. قلمرو پادشاهی او به احتمال از خلیج فارس در جنوب خاوری، تا مرزهای سوریه و کوهپایه های ارمنستان در شمال باختری گسترده بود. بیشتر خاندان های حکومترگر محلی، از جمله حکومت آشور، زیردست و فرمانبردار بابل شدند و اجازه یافتند بر امور کشور خود همچنان نظارت داشته باشند مشروط بر اینکه، از فرمان های «شاه قدر قدرت، شاه بابل، شاه سومر و اکّد، شاه چهار گوشه-ی جهان» (لقبی که حمورابی به خود داده بود) اطاعت کنند.

پس از درگذشت حمورابی (1.750 ق.م)، آشکار شد که آشور تنها دولت زیردست بابل نبوده که به دلیل اجبار به پیروی از فرامین حمورابی آزرده خاطر بود. درست همان طور که قلمرو شَمشی اَدَد یکم شاه آشور، اندکی پس از درگذشتش فروپاشید، اینک امپراتوری حمورابی نیز، بر اثر بروز شورش های متعدد از سوی اقوامی که او بر آن ها چیره گشته بود، شروع به فرو ریختن کرد.

«سَمسو-ایلونا» (1.749 - 1.712 ق.م)، پسر حمورابی، کمی پیش از درگذشت پدرش و به علت بیماری او به تخت شاهی بابل نشسته بود. پس از درگذشت حمورابی، او با شورش های زیادی روبرو شد. او علیه فرصت طلبی با عنوان «ریم سین دوّم» که در لارسا به تخت نشسته و پس از درگذشت حمورابی اعلان استقلال کرده بود به جنگ می پردازد. بیشتر جنگ های او با «ریم-سین دوّم» در مرز سومر و عیلام انجام می گرفت.

این جنگ 5 سال به درازا انجامید تا انکه در 1.744 ق.م، ریم-سین دوّم دستگیر و با دستور شاه بابل، اعدام شد؛ همچنین «آننی» اِنسی شهر اِشنوننا نیز که همراه با ریم-سین دوّم در یک سو قرار گرفته بود دستگیر و به بابل برده شد و در آنجا او را خفه کردند.

در هنگامه جنگ، دیوارهای اور را فرو ریخت، نیایشگاه ها را به آتش کشید و تا اندازه ای آن شهر را ویران ساخت. شهر اوروک نیز به همین سرنوشت دچار گشت. کمی بعد (ح. 1.732 ق.م)، «ایلوما-ایلو»، که وانمود می کرد از نوادگان «دامیک-ایلیشو»، آخرین شاه ایسین (1.817 - 1.794 ق.م) است اعلان استقلال کرد. او سرانجام آزادی نیپّور در جنوب سومر را بدست آورد و دودمانی را پایه گذاری کرد که در تاریخ بابل از آن با عنوان «دودمان دوّم بابل»، یا «دودمان سرزمین دریا» نام می برند. نزدیک به همان روزها، آشوریان شورش کردند و استقلال خود را بدست آوردند.

در 1.715 ق.م، نخستین موج کاسی ها به بابل سرازیر شد و «سَمسو-ایلونا» به رویارویی با آنان پرداخت و کاسیان را پس راند.

از دست رفتن ایالت های سومری، درآمد آن ایالت ها را نیز از دست بابل بیرون آورد و موجب شد تا بازرگانان به دکان داران و کشاورزان وام های سنگینی دهند و چون آنان نمی توانستند وام خود را بازپرداخت نمایند، بیشتر و بیشتر کار می کردند. تا ح. 1.600 ق.م، اختلافات سیاسی در بابل به شکست اقتصادی تبدیل شد.

«اَبی-اِشوه» (1.712 - 1.684 ق.م) پسر «سَمسو-ایلونا» نیز تهاجم دیگری از کاسیان را دفع کرد؛ اما به آنان اجازه داد تا بطور صلح آمیز و بعنوان کارگران کشاورز در بابل سکونت داشته باشند. تلاش های او نیز برای از میان بردن «ایلوما-ایلو»، مدعی تاج و تخت بابل، ناکام ماند.

«اَمّی دیتَنَه» (1.683 - 1.647 ق.م) قلمرو پادشاهی خود را تا اوروک، ایسین و لارسا گستراند و این نواحی تا پایان کار دودمان نخست بابل، تحت سلطه این دودمان به جا ماندند.

«اَمّی-سَدوقَه» (1.646 - 1.626 ق.م) به خاطر مجموعه قوانین عدالتش، که برپاکننده اصلاحاتی چون تعلیق چند ساله-ی برخی مالیات ها و لغو مجازات زندان بخاطر بدهی بود،  پرآوازه است. او همچنین تلاش کرد تا زوال اقتصاد بابل را متوقف سازد، که موفق نشد.

«سَمسو-دیتَنَه» (1.621 - 1.595 ق.م)، آخرین شاه دودمان نخست بابل بود که از دوره پادشاهی وی چیز زیادی مشخص نیست. در سال 1.595 ق.م، مورسیلی یکم شاه هیتی (1.620 - 1.590 ق.م)، شهر «آلِپ» در سوریه را چپاول کرد. در ادامه به تصرف استحکامات بابل پرداخت و غارت آن شهر ساکنان آن را وحشت زده کرد. شاه هیتی پس از آن، مجسمه طلایی مردوک - خدای بزرگ بابلیان - را از آن شهر بیرون برد. بدین ترتیب، دودمان نخست پادشاهی بابل، که 300 سال پیش از آن، توسط «سوموآبوم»، شیخ آموری پایه گذاری شد، و حمورابی از شاهان بزرگ آن بود، به دست پادشاهی هیتی سقوط کرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 11 فروردین 1394 ساعت: 0:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس