سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
افسردگي به دليل شيوع بالا درجوامع بشري از طرف برخي از محققين سرماخوردگي بيماريهاي رواني لقب گرفته است. بهطور متوسط حدود 15 تا 20 درصد مردم از سطوح مختلف اين بيماري رنج ميبرند و حداقل 12 درصد مردم در طول زندگي نياز به درمان پيدا ميكنند. اختلال افسردگي در زنهاشايعتر از مردان است. در اين جا بايستي بين خلق افسرده به عنوان يك واكنش طبيعي كهاكثريت مردم نسبت به فقدان (يعني از دست دادن عزيزي) از خود نشان ميدهند و بيماريافسردگي تفاوت قايل شد. بيماري افسردگي معمولاً در پي شكست، از دست دادن و ناكاميهابه شكل خلق پايين و حالت غمگيني نمود پيدا ميكند. در افسردگي شخص به دليل شدتعلائم افسردگي در بسياري از جنبههاي كاركردي خويش دچار مشكلميشود.
سبب شناسيبيماري
افسردگي از تعامل بين چند عامل مختلف حاصل ميشود. نشانداده شده است كه شروع و سير آن به عوامل مختلفي چون زيست شناختي، رواني، محيطي وعوامل رواني ـ اجتماعي مربوط ميشود. از آن ميان ميتوان به مواردي مانند: اختلالدر كاركرد واسطههاي شيميايي- عصبي، كمكاري تيروئيد، سابقه افسردگي يا الكليسم درخانواده، از دست دادن والدين در دوران كودكي يا مورد بي توجهي آنان قرار گرفتن،نبود حمايت اجتماعي مناسب، وجود رويدادهاي منفي در زندگي فعلي و خانوادگي اشارهنمود.
نشانههايبيماري
شخصي كه دچار افسردگي بيمارگون ميشود، احساس غمگينيميكند و اغلب به گريه ميافتد. احساس گناه عذابش ميدهد و معتقد ميشود كه در حقديگران كوتاهي ميكند. بيش از حد معمول تحريك پذير ميشود و احساس اضطراب و تنشميكند. دچار مشكلاتي در رابطه با ميزان خواب و خوراك و تمركز ميشود. انرژي فردكاهش مييابد و احساس خستگي و كاهش لذت از انجام اعمال روزمره مينمايد. افكار آزاردهندهاي چون تنفر از زندگي، نااميدي و آرزوي مرگ و گاه افكار مربوط به خودكشي دراين بيماران مشاهده ميگردد. بر اساس آمار 15% اين بيماران به دليل خودكشي جان خودرا از دست ميدهند، كه اگر درمان و مراقبت خوبي داشته باشند ميتوان از آن پيشگيريكرد.
درمان
درمان بيماريافسردگي بهصورت دارويي و غير دارويي موفقيت چشمگيري تا كنون داشته است. در بسيارياز موارد اقدام به موقع براي مداوا به سرعت بيماري را مغلوب و حتي فرد را در مقابلاسترسهاي بعدي زندگي مقاومتر ميسازد. بنابراين اكثر بيماران مبتلا به افسردگينيازمند مراجعه به متخصصين بهداشت روان مانند روانشناس و روانپزشك ميباشند. گرچهدرمانهاي دارويي و غير دارويي در رقابت با يكديگر موفقيت آميز هستند ولي اكثر صاحبنظران درمان توأم را مؤثرترين شيوه درمان بيماري يافتهاند. درمانهاي غيرداروييانواع مختلف دارند، رفتار درماني، شناخت درماني، خانواده درماني و گروه درماني.همچنين كاهش فشارهاي زندگي روزمره، ورزش، سرگرمي، انتخاب سبك زندگي معنوي سالم وبدون تنش در درمان افسردگي مؤثر است.
فشار هر بخار در حالت تعادل با مایع خود در دمای معین رافشار بخار تعادلآن مایع مینامیم.
حالت تعادل
اگر مایعی در یک ظرف سربسته بخار شود، مولکولهای بخارنمیتوانند از نزدیکی مایع دور شوند و تعدادی از مولکولهای بخار ضمن حرکت نامنظمخود ، به فاز مایع بر میگردند. این فرآیند را برایآبمیتوان با پیکان دوگانه نشانداد:
(H2O(l)→H2O(g)
سرعتبرگشت مولکولهای بخار به فاز مایع ، به غلظتمولکولهادر بخار بستگی دارد. هر چه تعداد مولکولها در حجم معینی از بخار باشد، تعدادمولکولهایی که به سطح مایع برخورد کرده ، مجددا گیر میافتند، بیشتر خواهد بود. درآغاز ، چون تعداد کمی مولکول در بخار وجود دارد، سرعت بازگشت مولکولها از بخار بهمایع کم است. ولی ادامه تبخیر ، موجب افزایش غلظت مولکولها در بخار میشود و درنتیجه ، سرعت تراکم افزایش مییابد.
سرانجام ، سیستم به حالتی میرسد که درآن حالت ، سرعت تراکم و تبخیر برابر میشود. حالتی که در آن ، سرعتهای دو تمایلمخالف ( تبخیر و تراکم ) با هم برابر میشوند،حالت تعادلنامیده میشود.
وضعیت مولکولها در حالت تعادل
در حالت تعادل ، غلظت مولکولها در فاز بخارثابت است، زیرا مولکولها با همان سرعتی که بر اثر تراکم ( میعان ) از فاز بخار خارجمیشوند، بر اثرتبخیردر این فازوارد میشوند. به همین منوال ، مقدار مایع نیز در حالت تعادل ثابت است، زیرامولکولها با همان سرعتی که به مایع برمیگردند، بر اثر تبخیر آن را ترکمیکنند.
باید توجه داشت که حالت تعادل ، دال بر این نیست که هیچ حادثه ایرخ نمیدهد؛ در هر سیستمی ، ثابت ماندن تعداد مولکولها در هر یک از دو فاز مایع وبخار نه بهعلت متوقف شدن تبخیر و تراکم ، بلکه به علت برابری این دو تغییر متقابلاست.
فشار بخار و حالت تعادل
چون در حالت تعادل ، غلظت مولکولها در فاز بخارثابت است، فشار بخار نیز ثابت است. فشار هر بخار در حالت تعادل با مایع خود در دمایمعین را فشار بخار تعادل آن مایع مینامیم. فشار بخار هر مایع ، تابع دماست و باافزایش آن زیاد میشود. افزایشدمابا افزایش فشار بخارهمراه است. فشار بخار در دمای بحرانی است. بالاتر از دمای بحرانی تنها یک فازمیتواند وجود داشته باشد، یعنی فازهای گاز و مایع متمایز از یکدیگر نیستند.
فشار بخار و نیروهای جاذبه بین مولکولی
مقدار فشار بخار یک مایع ، معیاریاز قدرت نیروهای جاذبه بین مولکولی آن مایع را بدست میدهد. مایعاتی که نیروهایجاذبه قوی دارند، فشار بخار آنها کم است. در ˚ 20 سانتیگراد ، فشار بخار آب ، اتیلالکل و دی اتیل اتر به ترتیب 0.023 atm 0,058 ، atmو 0.582 atm است. از این رو ،نیروهای جاذبه در آب قویترین و در دیاتیل اتر ضعیفترین است.
بهداشت روان، علمی است برای بهتر زيستن و رفاه اجتماعی كه تمام زوايای زندگی از اوّلين لحظات حيات جنينی تا مرگ اعم از زندگی داخل رحمي، نوزادی، كودكی تا نوجوانی، بزرگسالی و پيری را در بر میگيرد. بهداشت روان، دانش و هنری است كه به افراد كمك میكند تا با ايجاد روش هايی صحيح از لحاظ روانی و عاطفی بتوانند با محيط خود سازگاری نموده و راه حل های مطلوبتری را برای حل مشكلاتشان انتخاب نمايند.
تعريف سازمان جهانی بهداشت
عبارت است از قابليت ارتباط موزون و هماهنگ با ديگران، تغيير و اصلاح محيط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمايلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب. نتيجه آنكه مفهوم بهداشت روانی عبارت خواهد بود از: تأمين رشد و سلامت روانی فردی و اجتماعی، پيشگيری از ابتلاء به اختلال روانی، درمان مناسب و بازتوانی آن.
سلامت روانی به نحوه تفکر، احساس و عمل اشخاص بستگی دارد. به طور کلی افرادی که از سلامت روانی برخوردار هستند، نسبت به زندگی نگرش مثبت دارند. آماده برخورد با مشکلات زندگی هستند. در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارند. در محیط کار و روابطشان مسئولیت پذیر می باشند. زیرا وقتی از سلامت روانی برخوردار باشیم انتظار بهترین چیزها را در زندگی داریم و آماده برخورد با هر حادثه ای هستیم.
ما با آموختن ویژگی های سلامـت روانی بهتر می توانیم به روح و روان متعادل و شاد دست یابیم. سلامت روانی در بسیاری از موارد مانند سلامت جسمی است و باید به آن توجه کافی داشت. بسیاری از مردم برخی اوقات احساس افسردگی می کنـند همـان طـور که بسیـاری از آن ها دچار سرماخوردگی می شوند. از همین رو، نمی توان از همه ناراحتی های روحی جلوگیری کرد، همان طور که از بروز همه بیماری های جسمی نیز نمی توان ایمن بود. سلامت روانی و جسمی هر دو برای خوشبختی انسان ضروری اند. رسیدن به سلامت روانی به هیچ وجه تصادفی نیست، نیل به این هدف با صرف زمان و زحمت محقق می شود. همچنین نباید فراموش کرد که اعتماد به نفس، کلید سلامت روانی است. وقتی که اعتماد به نفس بالا باشد از زندگی رضایت داریم، هدف های زندگی را مشخص می کنیم و به آنها می رسیم، برای حل مشکلات به خود اتکا می کنیم، روابط سالم و قوی ایجاد می نمائیم و ناملایمات و پستی و بلندی های زندگی را می پذیریم.
طبق آخرین گزارشات منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، بسیاری از کشورها بخش بسیار اندکی از بودجه بهداشتی خود را صرف بهداشت روانی می کنند. یک پنجم یکصد کشوری که آمارهای خود را به این سازمان ارائه داده اند، کمتر از یک درصد بودجه بهداشتی خود را برای سلامت روانی هزینه می کنند. در حالی که طبق آمارهای این سازمان، ۱۳ درصد هزینه های درمان بیماریها، به دسته گسترده ای از اختلالات عصبی روانی مربوط می شود. یافته های جدید حاصل از تحقیقات این سازمان نیز بیانگر این واقعیت است که مراقبت از بهداشت روانی هنوز در اولویت قرار نگرفته است و منابع جهانی برای مبتلایان به اختلالات روانی و عصبی به منظور رفع نیازهای روزافزون بهداشت روانی ناکافی و توزیع آنها در جهان نابرابر است.
عدم اطلاع و کوتاهي والدين در شناخت اثرات رواني دوران بلوغ ، لطمه جبران ناپذيريبر نوجوانان وارد مي سازد. پس چه بايد کرد ؟
در ابتدا ، بايد فاصله دو نسل ( والدين و نوجوانان ) که از تجارب بسياري بدستآمده است درک شود . اين فاصله تفاوتهايي را که در ارتباط با تجارب و واقعيات وتصورات رويدادهاي زندگي است نشان مي دهد .
والدين کودکان بالغ که معمولاً ميانسال هستند بايستي ضمن مراقبت از کار و زندگيخود و حفظ روابط زناشويي و خانوادگي ، مواظب فرزندان خود هم باشند . علاوه بر آنبايد با سردرگمي هاي دوران بلوغ فرزندان خود نيز سرو کله بزنند و با آنها کناربيايند .
نوجوانان با مشکلات فراواني روبرو هستند . يکي از مهم ترين آنها حس استقلال طلبيو زندگي مستقل از خانه و خانواده است . حرکتی که براي والدين دلهره آور است . آنهانمي خواهند اين اجازه را به فرزندان خود بدهند و مي خواهند روي آنها کنترل داشتهباشند . والدين ممکن است نتوانند رفتارهاي نوجوانان را کنترل و هوسهاي پنهاني آنهارا دريابند . در نتيجه ، مجموعه اين حرکات ممکن است فاصله دو نسل را زيادتر کند . تمايلات و تظاهرات دوران بلوغ جنسي هم که در مواردي غيرقابل کنترل است مي تواندوالدين را عصباني و يا نگران کند.
تمايلات و عشق برخي از والدين به فرزند دختر و يا پسر ( پدر به دختر و مادر بهپسر ) ، ممکن است سوء رفتارهايي را سبب شود که نتيجه اش نگرانيهاي بعدي را درنوجوانان بوجود آورد .
علي رغم اين اتفاقات ، والدين افراد بالغ بر اساس شواهد موجود همراهي ها وهماهنگي هاي لازم را با کودکان خود دارند . قسمت اعظم نوجوانان با برقراري يک پلارتباطي ، با موفقيت اين فاصله را پشت سر گذاشته اند .
بايد بدانيم که اگر امکان پر شدن اين فاصله نباشد ، ممکن است نابساماني ها وآشفتگي هاي روحي در نوجوانان ، والدين و يا در هر دو بروز کند . حدود ۲۰ درصدبالغين دچار آشفتگي هاي شناخته شده روحي هستند که شايعترين آنها اضطراب و افسردگياست . اين ناراحتي ها غالباً همراه با ناهنجاري رفتاري ، سرکشي و ياغيگري ، شکست ويا ترک تحصيل هستند که جملگي سبب ناسازگاري فاميلي مي شوند . بنابراين والدين وظيفهدارند اطلاعات لازم را در خصوص تغييرات بلوغ جنسي به نوجوانان منتقل کنند . ايناطلاعات نوجوان را در مقابل تصورات غلط محافظت مي کند . مربيان و معلمين هم مانندوالدين نقش تعيين کننده دارند .
مهمترين نکات قابل توجه در اين زمينه عبارتند از :
والدين بايستي آگاهي لازم را در مورد تغييرات جسمي دوران بلوغ داشته باشند وبايستي قبل از بلوغ، تغييرات جسمي و رواني دوران بلوغ را به نوجوانان آموزش دهند .
نوجوانان تحمل شنيدن نصيحت را ندارند چون در دوره اي هستند که اعمال خود را بينقص مي دانند . والدين بهتر است آنها را به طور غيرمستقيم در جريان اشتباهاتشانبگذارند و سعي کنند خودشان الگويي مناسب براي آنها باشند .
بايد به نوجوانان آزادي عمل داده شود ، اجازه دادن به نوجوان براي تجربه راههايجديد ، تا حدي که مشکل آفرين نباشد ، آنها را آبديده مي کند .
بايد به نوجوان اجازه داد طعم برخي سختيها را چشيده و در زندگي مقاوم بار آيد . بهمان شکل که والدين تجربه کرده اند و موفقيت و شکست داشته اند .
نوجوان مي خواهد صحبت کند ، اعتراض کند ، اظهار نظر کند ، بايد با کمال دقت بهآنها گوش داد و امکان يک ارتباط درست را فراهم ساخت .
بايد سعي کرد با تشويق نوجوانان به انجام ورزشهاي مختلف ، شرکت در فعاليتهاياجتماعي و الگوسازي براي آنان ، کاري کرد که آنها ، انرژي فراوان خود را تخليه کنند . مهمترين بخش اين انرژي در غريزه جنسي نهفته است که اگر هدايت نشود بصورت استمناء ( خودارضايي ) تخليه مي شود .
توجه به تأثير مشکلات اجتماعي حائز اهميت است . بايد با مداخلات مؤثر والدين ،تأثير اين تغييرات به حداقل برسد . غير از خانه و مدرسه ، در جامعه نيز نوجوان بامشکلاتي مواجه مي شود که کمک و راهنمايي والدين و مربيان کارساز و گره گشا خواهدبود .
بايد وضعيت تحصيلي نوجوانان را پيگيري کرد . بي علاقگي به درس ، پرداختن به وضعلباس و آرايش موها و يا افراط در ورزش کردن در اين مرحله در بعضي از نوجوانانمشاهده مي شود . بايد به آنها آموخت که بياموزند حداکثر استفاده را از وقتشان بکنند . در صورت لزوم بايد مسأله را با اولياء و مربيان مدرسه در ميان گذاشت و از مشورتآنان استفاده کرد .
نوجوانان در مرحله گذر از بلوغ تحت تأثير تغييرات جسمي و رواني اين دوره ممکناست دچار سردرگمي شوند و رفتاري بزرگتر از سن خود و يا رفتاري کودکانه از خود بروزدهند . بايد در اين زمينه آموزشهاي لازم را بدون تحکم و يا تمسخر به آنان داد وتجارب خود را عملاً به او منتقل کرد .
افسردگي و اضطراب نوجوانان به دلايل تغييرات جسماني و رواني بايد مورد توجه قرارگيرد . بايد با رفتار دوستانه و صميمانه به آنها فهماند که سعي در حل مشکل آنهاداريم . به نوجوانان اميد و آرزو بدهيد و باعث شکوفائي و شادابي آنها شويد .
استقلال طلبي از خصوصيات بارز اين دوره است . او مي خواهد از قيد و بندهايخانوادگي خلاص شود ، ضمن اينکه به شدت به خانواده خود وابسته است و اين تعارض و نوسان بين استقلال و وابستگي مشکل آفرين است . بنابراين بايد هر نوع آزادي کهمتناسب سن آنها و با نظارت والدين باشد ، به آنها داده شود و در صورت سوءاستفادهضمن تذکر ، دامنه اين آزادي را محدود کرد .
بهداشت روانی دوران بلوغ
نوجواني يكي از مهمترين و پرارزشترين دوران زندگي هر فرد محسوب ميشود زيرا سر آغازتحولات و دگرگونيهاي جسمي و رواني در اوست و بلوغ نقطه عطفي در گذر زندگي او ازمرحله كودكي به بزرگسالي است. بر اساس تعريف سازمان جهاني دوره نوجواني به گروه سني۱۰تا ۱۹ سالگي اطلاق ميشود و در اكثر كشورهاي جهان به خصوص كشورهاي درحال توسعهبخش قابل توجهي از جمعيت را نوجوانان تشكيل ميدهند. با توجه به اين واقعيت كهنوجوانان، پدران و مادران فردا هستند پرداختن به مسائل بهداشتيشان (به خصوص بهداشتروان آنان) نه فقط براي خود آنها بلكه براي خانوادهها، جامعه و نسل آينده سودمنداست و در برنامه توسعه هر كشوري ميبايست به مسائل آنها توجه خاص شود. آشنا شدن باپديدههاي جديد در زندگي، انسان را از بار هيجاني همراه آن پديده كه غالبا اضطرابو آشفتگي است ميرهاند، مطالعات روانشناختي نشان داده است كه تاثير منفي عواملاسترسزا كه همراه با آگاهي قبلي است بسيار كمتر از زماني است كه عوامل استرسزاناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد ميشوند. در زمينه برخورد با پديده بلوغ جنسي وتغييرات جسماني و رواني متعاقب آن هر اندازه آگاهي نوجوانان ما بيشتر باشد نتايجمبحث اين مرحله از زندگي در مسير آينده نوجوان بيشتر است. آگاهي نداشتن و يا عدمآگاهي كامل و صحيح، نوجوانان را گيج و سردرگم ميكند و اين حالات نتايج منفي وزيانباري بدنبال خواهد داشت. والدين و مربيان وظيفه دارند اطلاعات كافي در خصوصتغييراتي كه در طول و به دنبال بلوغ جنسي در نوجوان اتفاق ميافتد به تدريج و بااستمرار ارائه كنند. عدم ارائه اطلاعات كافي و صحيح در مورد بلوغ باعث ميشود كهنوجوان از منابع ديگر كه معمولا انحرافي است، اطلاعات كسب كند و اين اطلاعات غلطميتواند او را به انحراف كشاند. والدين و مربيان از يك تا دو سال قبل از بلوغ كاملنوجوان ميبايستي اقدامات زير را انجام دهند. - او را آماده كنند كه به زودي وبتدريج تغييراتي را در جسم و روان خود احساس خواهد كرد. - به طرق مختلف او را مطمئنكنند كه تغييرات ايجاد شده طبيعي است. - از اينكه اين تغييرات در او شروع شده به اوتبريك بگويند و خاطرنشان كنند كه دوره جديدي در زندگي او آغاز شده است. - به اويادآوري نمايند كه اين تغييرات در جهت تكامل فردي و قدمي بسوي اجتماعي شدن اوست بههمين دليل وظايف فردي و اجتماعي جديدي براي او منظور شده است. - خاطرنشان كنند كهاين تغييرات قطعا شروع ميشود اما زمان دقيق و مشخصي ندارد؛ بنابراين اگر ديرتر ازديگران هم شروع شود يك امر طبيعي است . - به او بگويند كه تغييرات جسماني همراه باتغييرات رواني خواهد بود اين تغييرات رواني در سه بعد هيجاني، خلقي و رفتاري اتفاقميافتد. نكته مهم در دوره بلوغ برقراري ارتباط صحيح با نوجوان است. كودك دلبندديروز شما با تغييراتي كه درجسم و روانش روي ميدهد پا به دوران بزرگسالي مينهد. او اينكه ميخواهد هويت جديدي را براي خودش به دست آورد، طبيعي است كه در برقراريرابطه با او مشكلاتي براي شما بوجود آيد. براي اين كه روابط شما والدين و مربيان بافرزند يا دانشآموز نوجوانشان صميمانهتر و گرمتر باشد، لازم است كه به نكات زيرتوجه كنيد. پذيرش نوجوانان: گام اول براي ايجاد و تحكيم يك رابطه دوستانه و صميميبا نوجوان اين است كه او را با همه كميها و كاستيهايش قبول داشته باشيد. كاستيهاي رفتاري او را همچون نقاط قوت و تواناييهايش بپذيرد و او را به عنوانفردي كه داراي استقلال، سليقههاي خاص و عقايد قابل ارائه است، نگاه كنيد. احساساتش را پذيرفته و اعتماد به نفس او را با كم اهميت جلوه دادن اشتباهات و تقديراز كارهاي پسنديدهاش بالا ببريد. نوجوانانتان را درك كنيد: درك و برداشت از زندگيو مسائل آن متفاوت از برداشتي است كه نوجوان دارد. او زندگي را به سادهترين وجهممكن مينگرد، بطوري كه عقايدش براي شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقايدش بياهميتنباشيد وي را مورد تمسخر قرار ندهيد. چرا كه اين استهزاء به تداوم رابطه عاطفي بافرزندان لطمه ميزند. ارتباط را دو طرفه كنيد: در بسياري از اوقات و به دلايلگوناگون ممكن است شما والدين و مربيان به نوجوان بگوييد كه چه بكند و چه نكند و ازاو توقع حرف شنوي نيز داشته باشيد. اين برخورد با نوجوان كه حاكي از ارتباط يكطرفه، معيوب و غير قابل دوام است، منجر به سركشي و عصيان نوجوان در برابر دستوراتشما ميشود و به رابطه عاطفي و صميمانه بين شما و او لطمه ميزند. در اين مواقعبهترست در برخورد با نوجوان، هر زمان كه سخني را گفتيد از او نيز سخني بشنويد و نظراو را نسبت به وظايف محولهاش جويا شويد. از دادن پند و اندرز مستقيم خودداري كنيد:نوجوانان از شنيدن نصيحت و اندرز مستقيم و اينكه آنها را يكجا ارائه كنيد و اشكالاترفتاري و گفتاريشان را تذكر بدهيد گريزان هستند. نوجوانان اعمال خود را بينقصميدانند و تحمل شنيدن پند و اندرز از جانب شما را ندارند. جهت اصلاح رفتار، آنهارا بطور غير مستقيم نسبت به اعمال و رفتار نادرستشان آگاه كنيد و خودتان الگوييبراي آنها باشيد تا با پيروي از رفتار و گفتار شما روش صحيح برخورد را فرا گيرند. آزادي عمل به نوجوانتان بدهيد همچنان كه به كودك نوپا اجازه ميدهيم تا گاهي خود بهتنهايي راه رفتن را امتحان كند و دفعاتي هم به زمين افتد، بايد به نوجوان هم اجازهداد كه تا حدودي پيامدهاي رفتارهايش را تجربه كند و طعم برخي سختيها را چشيده وبراي زندگي مقاوم شود. براي ارتباط با نوجوان وقت كافي بگذاريد: نوجوانان نيازمندتوجه هستند، آنها ميخواهند صحبت كنند. اعتراض كنند و از هيجانات و اتفاقاتي كه درمدرسه ميافتد و يا از دوستانشان ميشنوند، حرف بزنند؛ هر چه زمان اين ارتباط باشما به عنوان مادر، پدر و يا مربي بيشتر باشد خرسندي آنها بيشتر شده و امكان ارتباطنادرست و غلط آنها كمتر خواهد شد. توجه به تاثير مشكلات اجتماعي: مشكلات اجتماعيتاثيرات ناخوشايندي بر نوجوانان دارد. عدم مداخله شما والدين و مربيان در بهبودشرايط اجتماعي، تاثير تلاشهايتان را در خانه و مدرسه كمرنگ ميكند. انرژي سرشارنوجوانان نياز به تخليه دارد: در اين سنين نوجوان داراي انرژي فراوان جسماني است،بخشي از اين انرژي در غريزه جنسي نهفته است كه در شروع دوران نوجواني به طريق مقبولاجتماع قابليت ندارد. نوجوان مقادير ديگري از انرژي جسماني خود را به صورت رفتارهايپرخاشگرانه مبارزه طلبي، حادثهجويي و .. تخليه ميكند. تشويق نوجوانان به انجامورزشهاي مختلف، شركت در فعاليتهاي الگوسازي براي آنان و تحريك آنها بر همانندسازيبا آن الگوها باعث ميشود تا آنها انرژي خود را به طريق منطقي تخليه كنند. وضعيتتحصيلي نوجوان را پيگيري كنيد: در اين سنين ممكن است كه فرزند شما نسبت به درساظهار بيعلاقگي نمايد و به اموري مثل افراط در ورزش كردن، رسيدگي به سر و وضع خودو ... بپردازد، چنانكه مي دانيد پند، اندرز، سرزنش و مقايسه با ديگران كارسازنيست.. لذا علت بيتوجهي او را نسبت به درس جستجو كرده و سعي در برطرف نمودن مشكلكنيد. آموزش مهارت در برقراري روابط اجتماعي: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت بهتعلق داشتن خود در گروه كودكان و يا بزرگسالان سردرگم ميشوند و ممكن است كه درميان جمع خانواده يا دوستان و آشنايان، رفتارهاي بزرگتر از سن و يا گاهي كودكانه ازخود بروز داده و روابط اجتماعي پسنديدهاي برقرار نكنند، كه با شركت دادن فرزندنوجوانتان در جمع دوستان و آشنايان مهارت روابط اجتماعي او را افزايش دهيد؛ مثلا بافرزند نوجوان خود به گردشهاي دو نفره برويد و در بسياري از روابط اجتماعي نظير آشناشدن با ديگران، خريد كردن از مغازه، پيدا كردن نشاني يك موسسه و درخواست انجام كارياز يك اداره با وي تمرين عملي كنيد. استقلال طلبي نوجوان: نوجوان ميخواهد از قيد وبندهاي دوران كودكي كه او را به خانوادهاش متصل كرده است، جدا شود و الگوهاي جديديرا جايگزين آنان كند. از طرفي نيز شديدا به خانواده وابسته است و ميخواهد كهتوقعاتش را برآورده كنند. لذا حس استقلالطلبي خود را با مخالفت، مقاومت كردن ولجبازي با والدين و مربيان نشان ميدهد و اين نياز نوجوان براي شما مشكلآفرينميشود. براي برخورد با اين رفتار نوجوان، بهترست هميشه با او به لحني صحبت كنيد كهاحساس نكند برايش تصميمگيري ميكنيد آزادي را به تدريج و متناسب با سني كه دارد بهاو عطا كنيد و نظارت غير مستقيم داشته باشيد و اگر زماني دريافتيد كه از آزادي شما،سوء استفاده كرده به او تذكرداده و او را متوجه اعمالش بكنيد. بدانيد كه حذفآزادي، براي يك مدت كوتاه ميتواند برايش آموزنده باشد.
بهداشت بلوغ ( دختران )
بلوغ به معنای رشد یافتن و به کمال رسیدن کودک است . باورود به سن بلوغ در وضع ظاهرو رفتار او تغییرات مهمی به وجود می آید و از آن پس از دوران کودکی جدا شده و یا به دوران جدیدی در زندگی خود یعنی دوران نوجوانی می گذارد .
بلوغ چیست ؟
بلوغ به معنای رشد یافتن و به کمال رسیدن کودک است .با ورود به سن بلوغ در وضع ظاهر و رفتار او تغییرات مهمی به وجود می آید و از آن پس از دوران کودکی جدا شده و پا به دوران جدیدی در زندگی خود یعنی دوران نوجوانی می گذارد .
علائم بلوغ :
زمان شروع نشانه های بلوغ در دختران با توجه به نوع تغذیه ٬آب و هوای محل زندگی ٬ شرایط روحی و روانی ومهمتر از همه خصوصیاتی که از والدین خود به ارث می برند ٬متفاوت است . اولین علامت بلوغ در دختران رشد پستانهاست و دومین علامت رشد موهای ناحیه شرمگاهی و موهای زیر بغل و بالاخره عادت ماهانه یا قاعدگی می باشند .
قاعدگی چیست ؟
قاعدگی عبارتست از خروج مرتب و دوره ای خون از مهبل که به طور طبیعی اتفاق می افتد که از شروع قاعدگی این دوره تا یکسال نا مرتب بوده ولی بعد از یکسال به طور معمول مرتب می شود .
سن شروع قاعدگی :
دوره های قاعدگی در دختران در سن ۱۳ - ۹ سالگی آغاز می شود و ممکنست تا سن ۱۶ سالگی به تأخیر افتد .
فاصله بین دو قاعدگی و مدت خونریزی :
از اولین روز شروع قاعدگی تا شروع قاعدگی بعدی در اشخاص متفاوت است ولی به طور معمول ۲۸ روز است . فاصله بین ۳۴– ۲۵ روز را نیز می توان طبیعی تلقی کرد . مدت خونریزی به طور متوسط ۷ – ۳روز است ولی زمان ۸ – ۲ روز نیز طبیعی است .
علائم دوران قاعدگی :
شکایات طبیعی این دوران عبارتست از :
سردرد ٬احساس سنگینی در ناحیه لگن ٬احساس خستگی ٬حالت تهوع یا استفراغ ٬احساس افسردگی و تغییرات روحی نظیر : بد خلقی ٬خواب آلودگی و بی حوصلگی ٬درد در قسمت پایین شکم که حتی ممکنست تا کمر و پاها نیز ادامه پیدا کند . حداکثر میزان درد باشروع قاعدگی همراه بوده و وقتی جریان خون به طور عادی آغاز گردید از شدت آن کاسته می شود .این اختلالات در افراد مختلف متفاوت و به علت تغییرات هورمونی دربدن است و معمولا" خود به خود از بین می رود ولی در صورت شدت اختلالات فوق باید به پزشک مراجعه کرد .
توصیه های بهداشتی در دوران قاعدگی :
در زمان قاعدگی از نوار بهداشتی استاندارد استفاده کنید ودر صورت عدم دسترسی ٬ با قرار دادن مقداری پنبه تمیز در داخل پارچه ای تمیز از آن نوار درست کنید .
از آنجایی که خون قاعدگی بوی خاصی دارد لذا عوض کردن به موقع نوار بهداشتی در این دوران توصیه می شود . نوار استفاده شده را در داخل کاغذ باطله پیچیده و در ظرف آشغال در دار بگذارید .
در هر بار اجابت مزاج با آب گرم یا آب ولرم نسبت به تمیز کردن خودتان اقدام کنید .
از لباس زیر نخی استفاده کنید و آنرا زود به زود تعویض نمایید .
استحمام در دوران قاعدگی به علت خونریزی و افزایش فعالیت غدد داخلی مخصوصا" غدد عرق که سبب بد بو شدن بدن می گردد ٬ضروری است .
شستشوی بدن باید به صورت ایستاده انجام شود و از نشستن در کف حمام و فرو رفتن در آب وان و استخر خودداری گردد.
از پرخوری در این دوران پرهیز کنید و با خوردن میوه و آب از یبوست در این دوران پیشگیری نمایید.
فعالیت و ورزش سبک در این دوران نه تنها معنی ندارد بلکه به عضلات آرامش داده و مشکلات جسمی و روانی پیش از قاعدگی را کم می کند .
مایعات گرم بخورید و دوش آب گرم بگیرید.
حرکت به صورت چهار دست وپا به شل شدن رحم کمک می کند .
دراز بکشید و زانوها را داخل شکم جمع کنید .
شما نوجوانان و جوانان به دلیل سوخت و سازانرژی بیشتری نیاز دارید و باید با تغذیه مناسب آن را تاٴمین نموده و سلامت دوران بلوغ و باروری خود را تضمین کنید .
مصرف روزانه وصحیح از چهار گروه اصلی مواد غذایی روند رشد دوران بلوغ را تاٴمین می کند .
جوش های غرور :
در دوران بلوغ به علت تغییر فعالیت غدد داخلی ٬جوش هایی در صورت ظاهر می شود که ممکن است برای شما ناخوشایند باشدکه با رعایت این نکات می توانید از تشدید آن جلوگیری کنید .
جوش ها را فشار ندهید.
هر روز چهار الی پنج بار محل جوشها را با آب و صابون بشویید و خشک کنید .
پس از شستشوی صورت برای ضد عفونی محل جوشها از الکل استفاده کنید .
از سبزیهای تازه ٬میوه وشیر استفاده کنید .
از خوردن غذاهای سرخ شده وشیرینی های چرب بپرهیزید .
از نگرانی بپرهیزید و ورزش کنید .
در صورت بهبود نیافتن با دستورات فوق به پزشک مراجعه کنید .
پیشگیری و کنترل کم خونی ٬فقر آهن در دوران بلوغ :
کم خونی فقر آهن یکی از مشکلات عمده در دوران نوجوانی وبلوغ دختران است که عوارض آن در تکامل جسمی ٬رفتاری و کارایی این گروه تاٴثیر بسزایی خواهد گذاشت .
اگر برای ساختن گلبولهای قرمز خون ٬آهن به مقدار کافی در دسترس نباشد ٬ابتدافرد از ذخایر آهن خود استفاده می کند ٬سپس در صورت ادامه کمبود ٬ذخایر آهن بدن کاهش می یابد و کم خونی فقر آهن به وجود می آید .
نوجوانان ٬دختران وپسران به علت جهش رشد نوجوانی ٬به آهن بیشتری نیاز دارند.مخصوصا"دختران به علت عادت ماهیانه بیشتر در معرض کم خونی هستند .
نشانه های کم خونی : پوست کمرنگ یا روشن٬پلکهای کمرنگ ٬ لثه های کمرنگ ٬ ناخن های سفید ٬ ضعف و خستگی ٬ بی اشتهایی ٬ حالت تهوع ٬ در مراحل پیشرفته کم خونی تنگی نفس همراه با تپش قلب مشاهده می شود .
پیشگیری کم خونی فقر آهن :
استفاده از آهن کمکی یا آهن دارویی(قرص آهن) ٬ تغییرات عادات و رفتار مانند طریقه صحیح طبخ غذا ٬ عادات غذایی ٬ تغذیه کودکان بیمار ٬ رعایت بهداشت و اصول فردی ٬
کنترل عفونتها و جلوگیری از ابتلا به آلودگیهای انگلی ٬مصرف مواد غذایی سرشار از آهن مثل گوشت قرمز ٬ماهی ٬تخم مرغ ٬سبزیجات ٬ حبوبات ٬سویا و مرکبات .
بعضى از مفسران مى گويند: هشتاد و چند آيه از اين سوره دربارهفرستادگان و مسيحيان نجران كه به نمايندگى از طرف آنان براى تحقيق درباره اسلام بهمدينه آمده بودند، نازل شده است . فرستادگان ، شصت نفر بودند كه چهارده نفر آناناز اشراف و برجستگان نجران محسوب مى شدند، سه نفر از اين چهارده نفر سمت رياستداشتند و مسيحيان آن سامان در كارها و مشكلات خود به آن سه نفر مراجعه مى كردند،يكى از آنان ((عاقب )) بود كه او را ((عبد المسيح )) نيز مى گفتند وى امير و رئيسقوم خود محسوب مى شد، و قوم او هيچگاه با نظريه و رأ ى او مخالفت نمى كردند، ديگرى ((سيد)) نام داشت كه او را ((ايهم )) نيز مى گفتند، وى سرپرست تشريفات وتنظيم برنامه سفر و مورد اعتماد مسيحيان بود، نفر سوم ((ابوحارثه )) نام داشت كه مردى دانشمند و صاحب نفوذ بود، وكليساهاى متعددى به نام او ساخته بودند، او تمام كتب دينى مسيحيان را حفظ داشت.
اين گروه شصت نفرى در لباس مردان قبيله ((بنى كعب )) به مدينه آمدند و به مسجد پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) وارد شدند، پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) نماز عصر را با مسلمانان خواندهبود، اين شصت نفر لباسهاى زيبا و پر زرق و برق و جالب پوشيده بودند كه به گفته يكىاز صحابه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) ((هرگز نديدهايم فرستادگانى به اين زيبائى باشند))!
موقعى كه آنها واردمسجد شدند، هنگام نمازشان بود، طبق مراسم خود، ناقوس را نواختند و به طرف مشرقايستاده ، مشغول نماز شدند، گروهى از اصحاب پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) خواستند مانع شوند. پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: به آنها كارىنداشته باشيد!
پس از نماز، ((عاقب )) و ((سيد)) خدمت پيامبررسيدند و با او آغاز سخن كردند پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به آنهاپيشنهاد كرد: ((به آيين اسلام درآييد و در پيشگاه خداوند تسليمگرديد.(( عاقب و سيد گفتند: ما پيش از تو اسلام آورده وتسليم خداوند شده ايم ! پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود)) شما چگونه بر آيين حق هستيد، با اينكه اعمالتان حاكى است كه تسليمخداوند نيستيد، چه اينكه براى خدا فرزند قايليد و عيسى را پسر خدا مى دانيد، و صليبرا عبادت و پرستش مى كنيد و گوشت خوك مى خوريد، با اينكه تمام اين امور مخالف آيينحق است((
عاقب و سيد گفتند: اگر عيسى پسر خدا نيست ، پسپدرش كه بوده است ؟ پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((آيا شما قبول داريد كه هر پسرى شباهتى به پدر خود دارد؟)) گفتند: آرى.
فرمود: )) آيا اينطور نيستكه خداى ما به هر چيزى ، احاطه دارد و قيوم است و روزى موجودات با اوست.((
گفتند: آرى همين طور است
. فرمود: ((آيا عيسى اين اوصاف را داشت )). گفتند: نه . فرمود: ((آيا مى دانيد كه هيچ چيزى در آسمان و زمين برخدا مخفى نيست و خداوند به همه آنها داناست )). گفتند: آرىمى دانيم . فرمود: ((عيسى غير از آنچه كه خدا به او يادداده ، از پيش خود چيزى مى دانست ))؟ گفتند: نه . فرمود: ((آيا مى دانيد كه خداى ما همان است كه مسيح را در رحم مادرشهمانطور كه مى خواست ، صورتگرى كرد؟))
گفتند: همينطور مى باشد. فرمود: ((آيا چنين نيست كه عيسى را مادرش مانند ساير كودكان در رحم حمل كرد،و بعد همچون مادرهاى ديگر، او را به دنيا آورد؟ و عيسى پس از ولادت ، چون اطفالديگر غذا مى خورد)). گفتند: آرى چنين بود. فرمود: ((پس چگونه عيسى پسر خدا است با اينكه هيچگونه شباهتى به پدرشندارد))؟! سخن كه به اينجا رسيد، همگى خاموش شدند، در اينهنگام ، هشتاد و چند آيه از اوايل اين سوره براى توضيح معارف و برنامه هاى اسلامنازل گرديد.
كشف مفهوم حروف مقطعه قرآن با كامپيوتر باز در آغاز اينسوره به حروف مقطعه برخورد مى كنيم ((الف - لام - ميم )) (الم ). درباره حروف مقطعه قرآن ، در اول سوره بقره ، توضيحاتلازم گفته شد، كه نيازى به تكرار آن نيست ، تنها چيزى كه ذكر آن را در اينجا لازممى دانيم نظريه اى است كه يك دانشمند مصرى اخيرا ابراز داشته ، كه از نظر اهميتموضوع فشرده آن را در اينجا مى آوريم . البته قضاوت درباره صحت و سقم آن نيازمندبررسى فراوانى است كه شايد بر عهده آيندگان باشد و ما آن را فقط به عنوان يك ((نظر)) ذكر مى كنيم .
چندى قبل ، مجله معروف مصرى آخر ساعة كه از بزرگترين مجلههاى مصور خاورميانه محسوب مى گردد، گزارشى درباره تحقيقات يك دانشمند مسلمان مصرىدر مورد تفسير پاره اى از آيات قرآن مجيد به كمك مغزهاى الكترونيكى منتشر ساخت كهاعجاب همگان را در نقاط مختلف جهان برانگيخت . اين تحقيقات محصول سه سال كوششپيگير و كار مداوم ((دكتر رشاد خليفه )) دانشمند شيميدان مصرى بود. دكتر رشاد اين تحقيقات را در آمريكا در شهر ((سانت لويس )) در ايالت ((ميسورى )) انجام داد. او هم اكنون به عنوانمستشار يك شركت غذا سازى در امريكا كار مى كند، او براى تكميل تحقيقات خود مدتها ازمغزهاى الكترونيكى استفاده نمود كه اجاره آنها در هر دقيقه 10 دلار بود كه با كمكجمعى از مسلمانان آن ديار پرداخت مى شد! تمام كوشش استاد مزبور براى كشف معانىحروف مقطعه قرآن يعنى حروفى مانند (ق - الم - يس ، و...) صورت گرفته است ، او بهكمك محاسبات پيچيده اى ثابت كرده كه رابطه نزديكى ميان حروف مزبور، با حروف سوره اىكه در آغاز آن قرار گرفته است ، وجود دارد - دقت كنيد. بنابراين از مغزالكترونيكى تنها براى انجام محاسبه تعداد حروف سوره ها و به دست آوردن نسبت (و بهاصطلاح ((درصد))) هر يك از آن حروف كمكگرفته است نه اين كه تفسير آيات قرآن را از ماشين خواسته باشد. ولى مسلما اگراين ماشينها نبودند هيچ بشرى قادر نبود به وسيله قلم و كاغذ اين محاسبات را بهآسانى انجام دهد! اكنون به سراغ شرح كشف مزبور مى رويم . دكتر رشاد مى گويد: مى دانيم قرآن مجيد 114 سوره دارد كهاز ميان آنها
86 سوره در مكه نازل گرديده و 28 سوره در مدينه ، و از ميانمجموع سوره هاى قرآن 29 سوره است كه در آغاز آنها حروف مقطعه آمده است . جالباين كه اين حروف مجموعا درست نصف حروف بيست و هشت گانه الفباى عربى را تشكيل مى دهدو اين حروف مقطعه عبارتند از: (ا - ح - ر - س - ص - ط - ع - ق - ك - ل - م - ن - ه - ى ) كه گاهى آنها را حروف نورانى نيز مى نامند. او مى گويد: سالها بود كه منمى خواستم بدانم معنى اين ((حروف به ظاهر از هم بريده )) در آغاز سوره هاى قرآن چيست ؟ و هر قدر به تفاسير مفسران بزرگ وآراء مختلفى كه در اين زمينه داده بودند مراجعه كردم قانع نشدم ، از خداوند بزرگيارى جستم و به مطالعه دست زدم ؛ ناگهان به اين فكر افتادم كه شايد ميان اين حروف ،و حروف همان سوره اى كه آنها در آغازش قرار گرفته است رابطه اى وجود داشتهباشد. اما بررسى تمام حروف چهارده گانه نورانى در 114 سوره قرآن و تعيين نسبت هريك از آنها و محاسبات فراوان ديگرى كه مى بايد در اين زمينه بشود چيزى نبود كه بدوناستخدام كامپيوتر امكان پذير باشد. لذا قبلا تمام حروف مزبور را در 114 سورهقرآن به طور جداگانه و همچنين مجموع حروف هر سوره را دقيقا تعيين كرده ، با شمارههر سوره ، به كامپيوتر (براى انجام محاسبات بعدى ) سپردم اين كار و مقدمات ديگر درمدت دو سال عملى شد. سپس اين مغز الكترونيكى را يك سال تمام براى انجام محاسباتىكه به آن اشاره شد به كار گرفتم . نتيجه اين محاسبات بسيار درخشان بود و براىنخستين بار در تاريخ اسلام پرده از حقايق شگفت انگيزى برداشت كه اعجاز قرآن را ازنظر رياضى (علاوه بر جنبه هاى ديگر) كاملا روشن مى ساخت .
مغز الكترونيكى با محاسبات خود براى ما روشن ساخت كه ميزانهر يك از حروف چهارده گانه در هر سوره از 114 سوره قرآن به نسبت مجموع حروف آن سوره، چند درصد است . فى المثل ، پس از محاسبه مى يابيم كه نسبت حرف قاف كه يكى ازحروف نورانى قرآن (حروف مقطعه ) است در سوره ((فلق )) بزرگترين رقم را دارد (700 / 6 درصد) و در درجه اول در ميان سورههاى قرآن است (البته به استثناى سوره ق )! بعد از آن سوره قيامت قرار دارد كه تعدادقافهاى آن نسبت به حروف سوره مزبور (907 / 3 درصد) مى باشد و پس از آن سوره ((الشمس )) است (906 / 3 درصد). و همانطور كهملاحظه مى كنيم تفاوت سوره ((قيامت )) و ((الشمس )) فقط يك هزارم درصد است ! وبه همين ترتيب اين نسبت را در تمام 114 سوره قرآن به دست مى آوريم (نه تنها دربارهاين يك حرف بلكه درباره تمام حروف چهارده گانه نورانى ) و به اين ترتيب نسبت مجموعحروف هر يك از سوره ها با يكايك اين حروف روشن مى گردد. اكنون به نتايج جالبى كهاز اين محاسبات به دست آمده توجه فرمائيد: 1 - نسبت حرف (ق ) در سوره ((ق )) از تمام سوره هاى قرآن بدون استثناءبيشتر است يعنى آياتى كه در طى 23 سال ، دوران نزول قرآن ، در 113 سوره ديگر قرآنآمده آن چنان است كه حرف قاف در آنها كمتر به كار رفته است ، و اين راستى حيرت آوراست كه انسانى بتواند مراقب تعداد هر يك از حروف سخنان خود در طول 23 سال باشد، ودر عين حال آزادانه مطالب خود را بدون كمترين تكلفى بيان كند. مسلما چنين كارى ازعهده يك انسان بيرون است ، حتى محاسبه آن براى بزرگترين رياضيدانها بدون كمك مغزهاىالكترونيكى ممكن نيست .
اينها همه نشان مى دهد كه نه تنها سوره ها و آيات قرآن بلكهحروف قرآن نيز روى حساب و نظام رياضى خاصى است كه فقط خداوند، قادر بر حفظ آن مىباشد. همچنين محاسبات نشان داد كه حرف (ص ) در سوره ((ص )) نيز همين حال را دارد. يعنى مقدار آن به تناسب مجموع حروفسوره ، از هر سوره ديگر قرآن بيشتر است . و نيز حرف (ن ) در سوره ((ن و القلم )) بزرگ ترين رقم نسبى را در 114سوره قرآن دارد. تنها استثنائى كه در اين زمينه وجود دارد، سوره حجر است كه تعدادنسبى حرف (ن ) در آن بيشتر از سوره (ن و القلم ) است ، اما جالب اين است كه سورهحجر يكى از سوره هائى است كه آغاز آن (الر) مى باشد و بعدا خواهيم ديد اين سوره هاكه آغاز آنها (الر) است بايد همگى در حكم يك سوره محسوب گردد، و اگر چنين كنيمنتيجه مطلوب به دست خواهد آمد يعنى نسبت تعداد (ن ) در مجموع اينها از سوره (ن والقلم ) كمتر خواهد شد! 2 - چهار حرف (المص ) را در آغاز سوره اعراف در نظربگيريد، اگر الفها، ميم ها، و صادهائى كه در اين سوره وجود دارد با هم جمع كنيم ، ونسبت آن را با حروف اين سوره بسنجيم ، خواهيم ديد كه از تعداد مجموع آن در هر سورهديگر قرآن بيشتر است ! همچنين چهار حرف (المر) در آغاز سوره رعد همين حال رادارد، و نيز پنج حرف (كهيعص ) در آغاز سوره مريم اگر روى هم حساب شوند، از مجموعاين پنج حرف در هر سوره ديگر قرآن فزونى دارند! در اينجا به چهره تازه ترى ازمسئله برخورد مى كنيم كه نه تنها يك حرف جداگانه در اين كتاب آسمانى روى حساب و نظمخاصى گسترده شده ، بلكه حروف متعدد آن نيز چنين وضع حيرت آورى را دارد - دقتكنيد.
3 - تا كنون بحث درباره حروفى بود كه تنها در آغاز يك سورهقرآن قرار داشت ، اما حروفى كه در آغاز چند سوره قرار دارد (مانند المر و الم ) شكلديگرى به خود مى گيرد؛ و آن اينكه بر طبق محاسبات كامپيوترى مجموع اين سه حرف مثلا (ا - ل - م ) اگر در مجموع سوره هائى كه با ((الم )) آغاز مى گردد حساب شود، و نسبت آن با مجموع حروف اين سوره ها بدستآيد، از ميزان آن در هر يك از سوره هاى ديگر قرآن بيشتر است . در اينجا بازمسئله صورت جالبترى به خود گرفته و آن اينكه نه تنها حروف هر سوره قرآن تحت ضابطه وحساب معينى است ، بلكه مجموع حروف سوره هاى مشابه نيز ضابطه و نظام واحدىدارند. ضمنا نكته اين موضوع نيز روشن مى شود كه از چه رو چند سوره مختلف قرآن با ((الم )) يا با ((المر)) آغاز شده و اين يك موضوع تصادفى و بىدليل نيست . (دكتر رشاد سپس محاسبات پيچيده ترى روى سوره هاى مشتمل بر ((حم )) انجام داده است كه براى اختصار از آنصرف نظر مى كنيم ). استاد مزبور ضمن اين مطالعات به نكات ديگرى نيز دست يافته كهبه ضميمه نكات تازه اى كه مى توان از آن استنتاج كرد از نظر خوانندگان مى گذرانيم : 1 - رسم الخط اصلى قرآن را حفظ كنيد او مى گويدتمام اين محاسبات در صورتى صحيح است كه به رسم الخط اصلى و قديمى قرآن دست نزنيم (مثلا اسحق و زكوة و صلوة را به همين صورت بنويسيم ، نه اسحاق و زكات و صلاة ) درغير اين صورت محاسبات ما به هم خواهد خورد. 2 - دليل ديگرىبر عدم تحريف قرآن اين تحقيقات نشان مى دهد كه در قرآن مجيد حتى يك حرفهم كم و زياد
نشده ، و الا بطور مسلم محاسبات ما روى قرآن كنونى صحيح ازآب درنمى آمد. 3 - اشارات پر معنى در بسيارى ازسوره هاى قرآن كه با حروف مقطعه آغاز مى شود پس از ذكر اين حروف ، اشاره به حقانيتو عظمت قرآن شده مانند: ((الم ذلك الكتاب لا ريب فيه )). و امثال آن . و اين خود اشاره لطيفى به ارتباط حروف مزبور بااعجاز قرآن است . نتيجه بحث - از مجموع بحث فوق چنين نتيجه مى گيريم كه حروفقرآن مجيد كه در طى 23 سال بر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) نازل شده حساببسيار دقيق و منظمى دارد و هر يك از حروف الفبا با مجموع حروف هر سوره داراى يكنسبت رياضى كاملا دقيق است كه حفظ و نگهدارى چنين نسبتى براى بشر - بدون استفاده ازمغزهاى الكترونيكى - امكان پذير نيست . شك نيست كه بررسيهاى دانشمند مزبور چوندر آغاز راه است خالى از نقايصى نيست كه بايد با حوصله تمام به وسيله دانشمندانديگر تكميل گردد، به همين دليل ما هيچگونه تضمينى بر صحت و سقم (درستى و نادرستى ) آن نمى دهيم تا مطالعات ديگرى روى آن انجام شود اكنون به ادامه تفسير آيات سوره مىپردازيم : در دومين آيه مى فرمايد: ((خداوند تنها معبوديگانه يكتاى جاويدان و پايدار است كه همه چيز به وجود او بستگى دارد)) (الله لا اله الا هو الحى القيوم ). شرح و تفسير اين آيه درسوره بقره آيه 255 گذشت .
در آيه بعد خطاب به پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله وسلم ) مى فرمايد: خداوندى كه پاينده و قيوم است ((قرآن را برتو فرستاد كه با نشانه هاى حق همراه و با نشانه هاى كتب آسمانى پيشين ، كاملا تطبيقمى كند همان خدائى كه تورات و انجيل را پيش از قرآن براى راهنمائى و هدايت بشر نازلكرد)) (نزل عليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه و انزلالتورية و الانجيل من قبل هدى للناس ). سپس مى افزايد ((همچنين قرآن را كه حق را از باطل جدا مى سازد نازل كرد)) (و انزل الفرقان ). و بعد از اتمام حجت و نزول آيات از سوىخداوند و گواهى فطرت و عقل بر صدق دعوت پيامبران ، راهى جز مجازات نيست ، و لذا درآيه فوق - به دنبال بحثى كه درباره حقانيت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) وقرآن مجيد گذشت ، مى فرمايد: ((كسانى كه به آيات خدا كافر شدندكيفر شديدى دارند)) (ان الذين كفروا بايات الله لهم عذابشديد). و براى اينكه تصور نشود، توانائى خداوند بر تهديداتش جاى ترديد است ، مىافزايد: ((خداوند توانا و صاحب انتقام است )) (و الله عزيز ذو انتقام ). ((عزيز)) در لغت به معنى هر چيز مشكل غير قابل نفوذ و غالب مى باشد. لذازمينى كه عبور از آن به سختى انجام مى گيرد ((عزاز)) ناميده مى شود و نيز هر چيز كه بر اثر كميابى دسترسى به آن مشكلباشد ((عزيز)) ناميده مى شود. همچنينافراد نيرومند و توانا كه غلبه بر آنها ((مشكل )) يا ((غير ممكن )) استعزيز هستند و هر كجا كلمه ((عزيز)) بر خدااطلاق مى شود به همين معنى است يعنى هيچكس قادر بر غلبه بر او و شكست او نيست و همهدر برابر اراده و مشيت او محكوم اند.
در جمله بالا براى اينكه كافران بدانند اين تهديد كاملا جدىاست مى فرمايد: خداوند قادر است و به همين دليل كسى نمى تواند در برابر تحقق يافتنتهديدهاى او مقاومت كند، زيرا همانطور كه او در جاى خود فوق العاده ((رحيم و مهربان )) است در برابر آنها كه شايستهرحمت نيستند عذاب شديد و انتقام دردناك دارد. البته ((انتقام )) در اصطلاح امروز بيشتر در مواردى بهكار مى رود كه اشخاص بر اثر عدم گذشت در برابر خلافكاريها يا اشتباهات ديگران دستبه عمل متقابل مى زنند و حتى مصلحت خود را در عفو و گذشت در نظر نمى گيرند اين صفتمسلما صفت پسنديده اى نيست زيرا انسان در بسيارى از موارد بايد عفو و گذشت را برمقابله به مثل مقدم بدارد ولى ((انتقام )) در اصل لغت به اين معنى نيست ، بلكه به معنى كيفر دادن گناهكار است و مسلم است كهمجازات گناهكاران گردنكش و ستمگر نه تنها كار پسنديده اى است بلكه صرف نظر كردن ازآنها مخالف عدالت و حكمت است . نكته ها 1 - ((حق )) در اصل به معنى ((مطابقت و هماهنگى )) است و به همين دليل به آنچه با واقعيت موجود، تطبيق مى كند،حق گفته مى شود، و اينكه به خداوند ((حق )) مى گويند به خاطر آن است كه ذات مقدس او بزرگترين واقعيت غير قابلانكار در عالم هستى است ، و به عبارت روشنتر: حق يعنى موضوع ثابت و پابرجائى كهباطل به آن راه ندارد. در آيه مورد بحث ، باء ((بالحق )) به اصطلاح براى ((مصاحبت )) است ، يعنى اى پيامبر! خداوند، قرآن را كه همراه با نشانه هاىواقعيت است بر تو فرو فرستاد. 2 - ((تورات )) در اصل يك لغت عبرى است كه به معنى ((شريعت وقانون )) مى باشد و سپس به كتابى كه از طرف خداوند بر موسى بنعمران (عليهماالسلام ) نازل گرديد
گفته شده ، و گاهى به مجموعه كتب ((عهدعتيق )) و گاهى به ((اسفار پنجگانه )) آن نيز گفته مى شود. توضيح اينكه : مجموعه كتب يهود كه ((عهد عتيق )) ناميده شده ، مركب از تورات وچندين كتاب ديگر مى باشد، تورات داراى پنج بخش است كه به نامهاى : سفر ((پيدايش ))، سفر((خروج ))، سفر((لاويان )) سفر ((اعداد))، و سفر ((تثنيه )) ناميده شده است ، اين قسمت از كتبعهد قديم ، شرح پيدايش جهان و انسان و مخلوقات ديگر و قسمتى از زندگى انبياء پيشينو موسى بن عمران و بنى اسرائيل و احكام اين آيين مى باشد. كتب ديگر اين مجموعهكه در واقع نوشته هاى مورخان بعد از موسى (عليه السلام ) است شرح حالات پيامبران وملوك و پادشاهان و اقوامى است كه بعد از موسى بن عمران به وجود آمده اند. ناگفتهپيدا است كه غير از اسفار پنجگانه تورات ، هيچ يك از اين كتب ، كتب آسمانى نيستند وخود يهود نيز چنين ادعائى را ندارند و حتى ((زبور)) داوود كه آن را به عنوان ((مزامير)) مى نامند، شرح مناجاتها و اندرزهاى داوود است . و اما در مورداسفار پنجگانه تورات ، قرائن روشنى در آنها وجود دارد كه نشان مى دهد اينها نيز كتبآسمانى نيستند، بلكه كتابهاى تاريخى هستند كه بعد از موسى بن عمران نوشته شده است ،زيرا در آنها شرح وفات موسى (عليه السلام ) و چگونگى تدفين او و پاره اى از حوادثبعد از وفات موسى نيز آمده است ، مخصوصا آخرين فصل سفر پنجم (سفر تثنيه ) به وضوحثابت مى كند كه اين كتاب ، مدتها بعد از وفات موسى بن عمران به رشته تحرير در آمدهاست . به علاوه محتويات اين كتب كه آميخته با خرافات فراوان و نسبتهاى ناروا بهانبياء و پيامبران الهى و بعضى سخنان كودكانه مى باشد، گواه ديگرى بر ساختگى بودنآنها است . شواهد تاريخى نيز نشان مى دهد كه تورات اصلى از ميان رفت و بعداپيروان
موسى بن عمران ، اين كتابها را به رشته تحرير درآوردند. 3 - ((انجيل )) در اصل ، كلمهيونانى است كه به معنى ((بشارت )) يا ((آموزش جديد)) آمده است و نام كتابى استكه بر حضرت عيسى (عليه السلام ) نازل شده است ، قابل توجه اينكه قرآن در آيه موردبحث و هر جا كه از كتاب عيسى (عليه السلام ) نام برده ((انجيل )) را به صورت مفرد آورده است ، و نزول آن را از طرف خدا معرفىمى كند، بنابراين اناجيل بسيارى كه بين مسيحيان متداول است ، حتى معروفترين آنهايعنى انجيلهاى چهارگانه (لوقا، مرقس ، متى و يوحنا) وحى الهى ، نيستند، همانگونه كهخود مسيحيان نيز انكار نمى كنند كه اين انجيلهاى موجود، همه به دست شاگردان ، ياشاگرد شاگردان ، حضرت مسيح (عليه السلام ) و مدتها بعد از او نوشته شده است ، منتهاآنان ادعا مى كنند كه شاگردان مسيح ، اين اناجيل را با الهام الهى نوشته اند. دراينجا مناسب است بررسى فشردهاى درباره عهد جديد و اناجيل نموده و با نويسندگان آنهاآشنا شويم : مهمترين كتاب مذهبى مسيحيان كه تكيه گاه عموم فرق مسيحى مى باشد وهمچون كتاب آسمانى روى آن تكيه مى كنند، مجموعه اى است كه آن را ((عهد جديد)) مى نامند. ((عهد جديد)) كه مجموع آن بيش از يك سوم عهدقديم نيست از 27 كتاب و رساله پراكنده در موضوعات كاملا مختلف تشكيل يافته به اينترتيب : 1 - انجيل متى اين انجيل به وسيله ((متى )) يكى از شاگردان دوازده گانه مسيح (عليه السلام ) در سال 38 ميلادىو به عقيده بعضى ديگر بين سالهاى 50 تا 60
ميلادى نگارش يافته است . 2 - انجيل مرقس طبق تصريح كتابقاموس مقدس صفحه 792، مرقس از حواريون نبوده ولى انجيل خود را زير نظر ((پطرس )) تصنيف نموده است . مرقس در سال 68ميلادى كشته شد. 3 - انجيل لوقا - ((لوقا)) رفيق و همسفر ((پولس )) رسول بود، پولس مدتى پس از عيسى به دين مسيح گرويد و در زمان وى ، يهودى متعصبىبود، وفات لوقا را در حدود سنه 70 ميلادى نوشته اند و به گفته نويسنده قاموس مقدس (صفحه 772) ((تاريخ نگارش انجيل لوقا به زعم عمومى تخمينا 63ميلادى است )). 4 - انجيل يوحنا - ((يوحنا)) از شاگردان مسيح و از رفقا و همسفرهاىپولس مى باشد. و به گفته نويسنده مزبور به شهادت اغلب نقادين (محققين ) تاءليف آنرا به اواخر قرن اول نسبت مى دهند. از مندرجات اين اناجيل كه عموما داستان بهدار آويختن مسيح و حوادث بعد از آن را شرح مى دهند به خوبى ثابت مى شود كه همه ايناناجيل ، سالها بعد از مسيح نگاشته شده اند و هيچكدام كتاب آسمانى نازل شده بر مسيح (عليه السلام ) نيستند. 5 - اعمال رسولان (اعمال حواريان و مبلغان صدر اول ). 6 - 14 رساله از نامه هاى پولس به اقوام و افراد مختلف . 7 - رساله يعقوب (بيستمين رساله از كتب و رساله هاى بيست و هفت گانه عهد جديد). 8 - نامه هاىپطرس (رساله 21 و 22 عهد جديد). 9 - نامه هاى يوحنا (رساله 23 و 24 و 25 عهدجديد). 10 - نامه يهودا (رساله 26 عهد جديد).
11 - مكاشفه يوحنا (آخرين قسمت عهد جديد). بنابراين طبقتصريح مورخان مسيحى و طبق گواهى صريح اناجيل و ساير كتب و رساله هاى عهد جديد، هيچيك از اينها، كتاب آسمانى نيستند و عموما كتابهائى هستند كه بعد از مسيح (عليهالسلام ) نگاشته شده اند و از اين بيان ، چنين نتيجه مى گيريم كه انجيل ، كتابآسمانى مسيح از ميان رفته و امروز در دست نيست ، تنها قسمتهائى از آن را شاگردانمسيح در اناجيل خود، آورده اند كه متاسفانه آن نيز آميخته با خرافاتى شده است . اما اينكه بعضى مى گويند: مسلمانان نبايد در صحت اناجيل و تورات موجود، ترديدكنند، زيرا قرآن مجيد آنها را تصديق كرده است و به صحت آنها گواهى داده ، پاسخ آنرا در جلد اول صفحه 210 در ذيل آيه ((و آمنوا بما انزلت مصدقالما معكم )) مشروحا خاطر نشان كرديم . 4 - پس از ذكر توراتو انجيل چنانكه ديديم به نزول قرآن اشاره شده است آن هم به عنوان((فرقان )) اما اينكه چرا قرآن ، ((فرقان )) ناميده شده ؟ به خاطر اين است كه ((فرقان )) در لغت به معنى ((وسيله تميز حق از باطل )) است و بطور كلى هرچيزى كه حق را از باطل ، مشخص سازد، ((فرقان )) نام دارد و لذا روز جنگ بدر در قرآن به عنوان ((يوم الفرقان 0)).ناميده شده زيرا در آن روزارتش كوچكى كه فاقد هرگونه ساز و برگ جنگى بود بر ارتش نسبتا بزرگ و نيرومندى كه ازهر جهت بر او برترى داشت ، پيروز شد، همچنين به معجزات ده گانه موسى (عليه السلام ) نيز ((فرقان )) اطلاق شده است .
تفسسیر
بعضى از مفسران مى گويند: هشتاد و چند آيه از اين سوره دربارهفرستادگان و مسيحيان نجران كه به نمايندگى از طرف آنان براى تحقيق درباره اسلام بهمدينه آمده بودند، نازل شده است . فرستادگان ، شصت نفر بودند كه چهارده نفر آناناز اشراف و برجستگان نجران محسوب مى شدند، سه نفر از اين چهارده نفر سمت رياستداشتند و مسيحيان آن سامان در كارها و مشكلات خود به آن سه نفر مراجعه مى كردند،يكى از آنان ((عاقب )) بود كه او را ((عبد المسيح )) نيز مى گفتند وى امير و رئيسقوم خود محسوب مى شد، و قوم او هيچگاه با نظريه و رأ ى او مخالفت نمى كردند، ديگرى ((سيد)) نام داشت كه او را ((ايهم )) نيز مى گفتند، وى سرپرست تشريفات وتنظيم برنامه سفر و مورد اعتماد مسيحيان بود، نفر سوم ((ابوحارثه )) نام داشت كه مردى دانشمند و صاحب نفوذ بود، وكليساهاى متعددى به نام او ساخته بودند، او تمام كتب دينى مسيحيان را حفظ داشت.
اين گروه شصت نفرى در لباس مردان قبيله ((بنى كعب )) به مدينه آمدند و به مسجد پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) وارد شدند، پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) نماز عصر را با مسلمانان خواندهبود، اين شصت نفر لباسهاى زيبا و پر زرق و برق و جالب پوشيده بودند كه به گفته يكىاز صحابه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) ((هرگز نديدهايم فرستادگانى به اين زيبائى باشند))!
موقعى كه آنها واردمسجد شدند، هنگام نمازشان بود، طبق مراسم خود، ناقوس را نواختند و به طرف مشرقايستاده ، مشغول نماز شدند، گروهى از اصحاب پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم)خواستند مانع شوند. پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: به آنها كارىنداشته باشيد!
پس از نماز،عاقبوسيدخدمت پيامبررسيدند و با او آغاز سخن كردند پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به آنهاپيشنهاد كرد((: به آيين اسلام درآييد و در پيشگاه خداوند تسليمگرديد.(( عاقب و سيد گفتند: ما پيش از تو اسلام آورده وتسليم خداوند شده ايم ! پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود)) شما چگونه بر آيين حق هستيد، با اينكه اعمالتان حاكى است كه تسليمخداوند نيستيد، چه اينكه براى خدا فرزند قايليد و عيسى را پسر خدا مى دانيد، و صليبرا عبادت و پرستش مى كنيد و گوشت خوك مى خوريد، با اينكه تمام اين امور مخالف آيينحق است((
عاقب و سيد گفتند: اگر عيسى پسر خدا نيست ، پسپدرش كه بوده است ؟ پيامبر) (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((آيا شما قبول داريد كه هر پسرى شباهتى به پدر خود دارد؟)) گفتند: آرى.
فرمود: )) آيا اينطور نيستكه خداى ما به هر چيزى ، احاطه دارد و قيوم است و روزى موجودات با اوست.((
گفتند: آرى همين طور است
فرمود: آيا عيسى اين اوصاف را داشت.
گفتند: نه
فرمود: آيا مى دانيد كه هيچ چيزى در آسمان و زمين برخدا مخفى نيست و خداوند به همه آنها داناست گفتند: آرىمى دانيم.
فرمود :عيسى غير از آنچه كه خدا به او يادداده ، از پيش خود چيزى مى دانست؟
گفتند: نه
فرمود: آيا مى دانيد كه خداى ما همان است كه مسيح را در رحم مادرشهمانطور كه مى
خواست ، صورتگرى كرد؟
گفتند: همينطور مى باشد. فرمود: آيا چنين نيست كه عيسى را مادرش مانند ساير كودكان در رحم حمل كرد،و بعد همچون مادرهاى ديگر، او را به دنيا آورد؟ و عيسى پس از ولادت ، چون اطفالديگر غذا مى خورد.
گفتند: آرى چنين بود. فرمود: پس چگونه عيسى پسر خدا است با اينكه هيچگونه شباهتى به پدرشندارد؟! سخن كه به اينجا رسيد، همگى خاموش شدند، در اينهنگام ، هشتاد و چند آيه از اوايل اين سوره
براى توضيح معارف و برنامه هاى اسلامنازل گرديد.
كشف مفهوم حروف مقطعه قرآن با كامپيوتر
باز در آغاز اينسوره به حروف مقطعه برخورد مى كنيم (( (الف - لام - ميم (الم.)) درباره حروف مقطعه قرآن ، در اول سوره بقره ، توضيحاتلازم گفته شد، كه نيازى به تكرار
آن نيست ، تنها چيزى كه ذكر آن را در اينجا لازممى دانيم نظريه اى است كه يك دانشمند مصرى اخيرا ابراز داشته ، كه از نظر اهميتموضوع فشرده آن را در اينجا مى آوريم . البته قضاوت درباره صحت و سقم آن نيازمندبررسى فراوانى است كه شايد بر عهده آيندگان باشد و ما آن را فقط به عنوان يكنظرذكر مى كنيم .
چندى قبل ، مجله معروف مصرى آخر ساعة كه از بزرگترين مجلههاى مصور خاورميانه محسوب مى گردد، گزارشى درباره تحقيقات يك دانشمند مسلمان مصرىدر مورد تفسير پاره اى از آيات قرآن مجيد به كمك مغزهاى الكترونيكى منتشر ساخت كهاعجاب همگان را در نقاط مختلف جهان برانگيخت.
اين تحقيقات محصول سه سال كوششپيگير و كار مداوم ((دكتر رشاد خليفه )) دانشمند شيميدان مصرى بود. دكتر رشاد اين تحقيقات را در آمريكا در شهر((سانت لويس))در ايالت((ميسورى))انجام داد. او هم اكنون به عنوانمستشار يك شركت غذا سازى در امريكا كار مى كند، او براى تكميل تحقيقات خود مدتها ازمغزهاى الكترونيكى استفاده نمود كه اجاره آنها در هر دقيقه 10 دلار بود كه با كمكجمعى از مسلمانان آن ديار پرداخت مى شد!
مصر سرزمینی است در شمال شرقی قارهآفریقاکهبا مساحت 449،001،1 کیلومتر مربع، بیست و هشتمین کشور بزرگ جهان محسوب میشود.
در شمال مصردریایمدیترانهو در مشرق آندریایسرخقرار دارد. از سمت جنوب باسودانو از غرببا کشورلیبیهمسایه است. از ناحیهصحرای سینابهفلسطیننیز ارتباط دارد. پایتخت مصر شهرقاهرهاست و از دیگر شهرهای مهم آن میتوانبه اسکندریه، اسوان، جیزه، فیوم و پرت سعید اشاره کرد. شهرهایی مانند سلوم، بردیا،سیدی برانی، مطروح و العلمین نیز به سبب وقایعی که طیجنگ جهانی دومدر آنها به وقوع پیوست مشهورشدهاند.
در شرق و شمال شرقی این کشور شبه جزیره سینا قرار دارد که تا قبل ازقرن نوزدهم به خاک مصر متصل بود. اما در این قرنکانالسوئزرا حفر کردند که آن را از خاک مصر جدا و دریای سرخ را به دریای مدیترانهمتصل میکرد. این کانال 168 کیلومتر طول دارد و چون مسیر ارتباطی میان سه قارهاروپا،آسیاو آفریقاست، از اهمیت بسیار زیادیبرخوردار است.
سرزمین مصر به سه قسمت تقسیم میشود:
۱ ۰صحرای شرقی یاعربی
۰۲شبه جزیره سینا و اراضی نیل
۳۰صحرای غربی
مصر آخرینکشوری است کهرود نیلاز آن می گذرد و سپس به دریای مدیترانه میریزد. در محل پیوستن نیل به دریا، دلتاینیل به وجود آمده که سرزمین اصلی کشاورزی این کشور است. در اطراف این رود نیزکشاورزی رونق بسیار دارد.
تاریخ و تمدن مصر:
مصر یکی از قدیمیترینکشورهای جهان است و تمدن آن - که در حاشیه رود نیل شکل گرفته - در زمره کهنترینتمدنها محسوب میشود، چرا که از حدود 4 هزار سال قبل از میلاد به وجود آمده است. مصر باستان سرزمینفراعنهبود و آثار تاریخی مهمی چوناهرام ثلاثهو معابد بزرگ را از آن دوران بهیادگار دارد. بسیاری از پیامبران بزرگ مانندحضرتیوسفوحضرتموسینیز در همان دوران در سرزمین مصر ظهور کردند. دولت قدیم مصر در سال 524 ق. م به دست ایرانیان سقوط کرد.
در سال 332 ق. ماسکندراین سرزمین را تصرف کرد و تا سالهابعد سلسله بطاسه که از جانشینان اسکندر بودند، بر آن حکمفروا بودند. در سال 641میلادی (19 هجری قمری) در زمان خلیفه دوم،عمر، مسلمانان این کشور را فتح کردند. ازآن زمان مصر همواره از سرزمینهای مهم برای حکومت اسلامی بوده و تا سال 1517 میلادیکه دولت عثمانی بر مصر تسلط یافت در دست خلفایامویوعباسیو فاطمی بود. در سال 1798 ناپلئون بهآنجا لشگر کشید و در سال 1805 میلادی محمد علی پاشا از طرف دولت عثمانی حاکم آنجاشد و سلسله جدید مصر را تشکیل داد.
مصر تا مدتها تحت الحمایه انگلستان بودولی پس ازجنگجهانی اولبر اثر فشار مردم، انگلستان استقلال مصر را اعلام کرد.
جغرافیارمنستان
ارمنستان کوچک ترین جمهوریکشورهای مستقل مشترک المنافعبوده وسرزمینی است، محصور در خشکی با تابستان های گرم و خشک و زمستان های بسیار سردیدارد. کل ارمنستان کوهستانی است – فقط 10% مساحت کشور کمتر از 1000 متر ارتفاعدارد.
·رودهای مهم: ارس، زنگه.
·بلندترین نقطه: کوه آراگاتس با ارتفاع 4090 متر.
·آب و هوا: ارمنستان آب و هوایی خشک با اختلاف محلی بسیار به دلیل میزانارتفاع و دیگر عوامل دارد.
جغرافیای مراکش
کشور پادشاهی مراکش که در زبان عربی به آن «المملکه المغربیه» گفته میشود نخستین کشور شکل گرفته مغرب مسلمان است. این کشور در ایران به نام «مراکش» شناخته میشود. در سازمانهای بین المللی از جمله سازمان ملل متحد برحسب مورد زبانی، بنام Maroc یاMorocco است چرا که واژه مغرب، مفهوم گسترده «مغرب بزرگ» (شامل کشورهای الجزایر، تونس و مراکش) را افاده میکند. مراکش نزدیکترین کشور افریقایی به اروپا است که به وسیله تنگه جبل الطارق از آن جدا میگردد و در واقع فاصله میان مراکش و اسپانیا حدود ۱۵ کیلومتر است.
مهمترین بندرهای مراکش عبارتاند از: کازابلانکا (دارالبیضاء)، طنجه، ناضور، محمدیه،آسفی و اگادیر. مهمترین شهرهای مراکش نیز: رباط (پایتخت سیاسی _ اداری)، کازابلانکا (دارای مرکزیت اقتصادی _ تجاری)، فاس (دارای نوعی مرکزیت مذهبی - فرهنگی)، مراکش(دژ فرهنگ بربر)، طنجه، اگادیر (شهرهای توریستی)، ایفرن، مکناس، وجده، تتوان، محمدیه، قنیطره (کنیترا) هستند.
جغرافیای طبیعی مراکش
مراکش در دورترین قسمت شمال غربی قاره افریقا واقع شدهاست. از شمال به دریای مدیترانه و جبل الطارق (۴۶۸ کیلومتر) و از غرب به اقیانوس اطلس (۲۷۰۰ کیلومتر) منتهی میشود. این کشور از شرق با الجزایر (۱۵۵۹ کیلومتر) و از جنوب با سرزمین مورد اختلاف صحرای غربی (۴۴۳ کیلومتر) هم مرز است. بر اساس نظر دولت و مردم مراکش که صحرای غربی را به طور تاریخی از آن خود میدانند، این کشور در جنوب با موریتانی هم مرز میگردد.
شایان ذکر است دو شهر سبته و ملیلا که مشرف بر دریای مدیترانه هستند در حاکمیت ۵ قرنی اسپانیا قرار دارند و از نظر دولت مراکش این دوشهر و چند جزیره کوچک دیگر متعلق به آنها است اما اسپانیا این سرزمینها را اسپانیایی میداند که در این صورت ۳/۶ کیلومتر به خاطر شهر سبته و ۶/۹ کیلومتر به خاطر شهر ملیلا مرز زمینی با اسپانیا وجود دارد.
بطور کلی مراکش دارای آب و هوایی معتدل و بارانی است. این کشور در مناطق شمالی تحت تأثیر آب و هوای مدیترانهای و در مناطق غربی و شمال غرب متأثر از آّب و هوای اقیانوس اطلس است. در مناطق داخلی، مراکش دارای آب و هوای قارهای بوده و در رشته کوههای اطلس بارش برف و باران بیشتر میشود. مناطق جنوبی دارای آب و هوای گرم و بیابانی است .
جغرافیای انسانی
جمعیت مراکش (با احتساب صحرای غربی) حدود ۳۱ میلیون نفر است که ۸/۴۹ درصد را مردان و ۲/۵۰ درصد را زنان تشکیل دادهاند از این تعداد جمعیت ۴۳ درصد در مناطق روستایی و ۵۷ درصد در مناطق روستایی زندگی میکنند. تراکم جمعیت در هر کیلومتر مربع ۴۱ نفر، میانگین نفرات خانوار ۴/۵ و نرخ رشد سالیانه جمعیت ۶۴/۱ درصد است. میزان بیسوادی در کشور نیز حدود ۵۰ درصد جمعیت است که نرخ بیسوادی در زنان ۶۲ درصد و در مردان حدود ۳۸ درصد است. نرخ بیکاری در این کشور بالغ بر۲۲ درصد جمعیت فعال است.
جغرافیای سیاسی
مراکش در ساحل جنوبی دریای مدیترانه و جنوب تنگه جبل الطارق قرار دارد که توسط آن ارتباط میان دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس فراهم میشود. از سویی مراکش از موقعیتی استراتژیک در میان کشورهای شمال افریقا برخوردار است چرا که علاوه بر واقع شدن در حوزه جنوبی دریای مدیترانه و جنوب تنگه جبل الطارق و نزدیکی به اروپا (نزدیکترین کشور افریقایی به اروپاست)، این کشور در مجاور اقیانوس اطلس است ذخایر عظیم ماهیان مختلف در آبهای نزدیک به این سرزمین قرار دارند. دسترسی به دریای آزاد و وجود منابع عظیم فسفات و دیگر مواد کانی بر اهمیت مراکش میافزاید و چنانچه صحرای غربی را بهعنوان بخشی از این کشور در نظر بگیریم بر امکانات راهبردی آن افزوده میگردد چرا که صحرای غربی دارای ذخایر نفتی، فسفات و گاز است و ذخایر ماهیان اقیانوس اطلس در آبهای مجاور صحرای غربی بسیار غنی است.
وسعت آمریکا
از نظر وسعت و پهناوریآمریکابعد ازروسیه،کاناداوچینچهارمین کشور بزرگ جهاناست. به طور تقریبی کشور ایالات متحده آمریکا:
شش برابر بزرگتر ازایران، ۲۵درصد بزرگتر ازاسترالیا، ۳۵برابر بزرگتر ازانگلستان،۱۴برابر بزرگتر ازفرانسهو نصفروسیهاست. همچنین این کشور، کمتر از یک سوم قارهآفریقا، نصف نیم قارهآمریکای جنوبی، اندکی بزرگتر ازبرزیل، ۳۰۰برابر بزرگتر از کشورهائیتیو دو و نیم برابر بزرگتر از مجموع کشورهایاروپای غربیاست.
پایتخت آمریکا شهرواشنگتن دی سیاست. این شهر جزو هیچ یک از ایالات آمریکا نیست و در منطقه خودمختارکلمبیاواقع شده است.
منطقه کلمبیا درواقع هدیهای بود که مردم ایالتمریلندبه همه ملت آمریکا دادند تا مرکز آمریکا یعنی شهرواشنگتن دی سیدر آن بنا شود. کشور ایالات متحده آمریکا در مجموع۹٬۶۳۱٬۴۱۸ کیلومترمربع وسعت دارد که البته چهارصد و هفتاد هزار کیلومتر آن را جزایر پراکنده و تحتقلمرو آمریکا دراقیانوس آرامودریای کارائیبتشکیل میدهد.
از دید طبیعی ایران از شمال به رود اترک، دریای خزر و رود ارس، از مشرق به کوههایهندوکش و کوههای غربی دره سند، از مغرب به دامنههای غربی کوههای زاگرس و حوضه آبریز اروندرود و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان محدود است. مساحت آن ۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلو متر مربع و جمعیت آن برپایه برآورد سال ۱۳۸۵ ه. خ. ۷۰ میلیون تن بودهاست. بیش از نیمی از ایران کویری و نیمه کویری است. حدود یک سوم ایران نیز کوهستانی است و بخش کوچکی از ایران (شامل جلگهٔ جنوب دریای خزر و جلگهٔ خوزستان) نیز از جلگههای حاصلخیز تشکیل شدهاست. مرتفع ترین کوه ایران نیز دماوند میباشد.
کنگره جغرافیای اول که در سال 1941 در آنکارا برگزار شد، در پایان بررسی های طولانی خود ترکیه را به هفت منطقه جغرافی تقسیم نمود. در بررسی های کنگره نامبرده ویژگی های مختلف جغرافیایی ترکیه در نظر گرفته شد.
بدین صورت که: این کشور از سه جهت با آب دریا محصور است، در طول کناره های بلندش موازی با ساحل رشته کوه ها قرار دارند، قسمت میانی این کوه ها که در عین بلند بودن فراز و نشیب کمتری دارند تحت تاثیر شرایط دریایی نمی باشند، بهمین خاطر این وضعیت بین نوار ساحلی و مناطق میانی ازجنبه آب و هوایی، پوشش گیاهی طبیعی و پراکندگی انواع مزارع تفاوت هایی ایجاد می کند که در نتیجه سیستم های مواصلانی و شکل خانه های این مناطق نیز از آن متأثر می شوند. و کنگره یاد شده با در نظر گرفتن این ویژگی ها ترکیه را به چهار منطقه ساحلی و سه منطقه میانی تقسیم کرده است.
از این هفت منطقه، چهار منطقه اول نام دریای چسبیده به آن منطقه را گرفته اند:
(دریای سیاه- مرمره، اژه و مدیترانه)
سه منطقه باقیمانده نیز بنا بر موقعیت جغرافیایی شان در آناطولی نامگذاری شده اند:
افغانستان سرزمینی کوهستانی و محاط بر خشکی است، و جز «اردن هاشمی» تنها کشور خاورمیانه محسوب می شود که به «دریا» راه ندارد. این سرزمین درنیمکره شمالی، نیمکره شرقی و درمحدوده آسیای میانه واقع است. مساحت آن را در منابع مختف بین 620 تا 700 هزار کیلومتر مربع ذکر کرده اند، اما 225، 652 کیلومتر مربع مساحت داشته و چهلمین کشور جهان به شمار می آید. طول مرزهای افغانستان حدود 5800 کیلومتر می باشد، که شامل 2384 کیلومتر درشمال با جمهوری های تاجیکستان، ازبکستان و ترکمننستان؛ 2240 کیلومتر از مشرق و جنوب با جمهوری اسلامی پاکستان، 73 تا 93 کیلومتر مربع از سمت شمال شرقی از طریق تنگه واخان با ایالت مسلمان نشین سین کیانگ (ترکمنستان) جمهوری خلق چین و 855 تا 930 کیلومتر در مغرب با جمهوری اسلامی ایران (که 619 کیلومتر آن با استان خراسان می باشد) یشترین فاصله شرق تا غرب افغانستان 1240 کیلومتر، و شمال تا جنوب آن 855 کیلومتر است و حداقل فاصله آن با آبهای آزاد جهان 500 کیلومتر است.قسمت های وسیعی از خاک افغانستان را عمدتا در شمال و شرق کشور، کوهها وسنگلاخ ها پوشانده است کوههای هند و کش به طول 600 و عرض 100 کیلومتر از سمت شمال شرقی به طرف غرب و جنوب غربی کشیده شده و تقریباً از میانه کشور می گذرد. این کوهها بیش از نیمی از سرزمین افغانستان را فراگرفته، و برای شهرهای «کابل»، «قندهار» و«هرات» ارزش استراتژیکی مهمی ایجاد کرده است.کوههای قدر به طرف مغرب امتداد می یابند، از ارتفاع آن کاسته می شود و در نزدیکی مرزهای ایران تبدیل به کوهها و تپه های کم ارتفاع می گردند.در ادرتفاعات هند و کش همواره برف وجود دارد. حتی در تابستان ها نیز قله ها و یخچال ها پر برف است.در میان ارتفاعات هند و کش،دره های عمیق و خوش آب و هوا و حاصلخیزی وجود دارد که محیط مساعدی برای پرورش دام و تولید میوه است.افغانستان سرزمین افراط و تفریط است کوهها سر به فلک کشیده و دره ها عمیق، باران های بهاری و تابستان های خشک، زمستان های بسیار سرد و تابستان های گرم، ارتفاعات پوشیده از برف در طول سال و سرزمین های پست و خشک وسوزان.این افراط و تفریط در زندگی اجتماعی نیز وجود دارد.سرزمین افغانستان در طول تاریخ گلوگاه تهاجم به هند بوده است؛ جنگجویان بسیاری چون «اسکندر مقدونی»، «محمود غزنوی»، «تیمور گورکانی»، «نادر شاه افشار»، از پیچ و خم کوهها و دره های این کشور خود را به هندوستان رسانده اند. علاوه بر این تا قبل از کشف راههای آبی در قرون جدید و سپس توسعه راههای هوایی، خط مسیر بازرگانی شرق و غرب، از دشت شمالی آن عبور می کرد، محل عبور کاروانهای جاده ابریشم از این سرزمین بوده که عموما ازطریق قندهار به هند و از طریق بلخ به چین می رفت. پس از کشف راههای آبی و سپس توسعه راههای هوایی، افغانستان مانند سایر سرزمین های آسیای مرکزی، تبدیل به منطقه ای بن بست شد و گذر هیچ بیگانه ای به آنجا نیفتاد. همچنین ارتفاعات افغانستان سپر استراتژیکی مستحکمی بین آسیای شمالی و آسیای جنوبی است.
مهمترین عوارض طبیعی افغانستان عبارتند از:
1. کوهها و کوهستان ها:
مهم ترین ارتفاعات کشور از این قرار است:
1- هند و کش (6298 متر) 2- پامیر کوچک، (6281 متر دروخان) 3- بدخشان(5355 متر) 4- بابا (5413 متر، بامیان) 50 سفید خرس 6- ترغان (3982 متر) 7- سفید کوه (4755 متر ، سکرم) 8- نورستان 9- شاه مقصود (2773 متر) 10- مزار (3787 متر) 11- هزار جات (4101 متر، تمران) 12- بندبیان 13- چلبدالان 14- سیاه کوه 15- بالا کوه (3872 متر) 19- دوشاخ (2110 متر) 20 یاه بند (2560 متر 21- چاغی
2. رودها: رودهای افغانستان (که به آن دریا می گویند)، از کوههای مرکزی و مناطق شرقی کشور سر چشمه گرفته، به سمت غرب و جنوب جریان می یابد. به دلیل ارتفاع زیاد کوهها و کاهش نسبتاً سریع ارتفاع کوهها، سرعت آب ها بسیار زیاد است و به همین جهت برای تولیدانرژی برق مناسب است.
مهمترین رودهای کشور عبارتند از:
1- آمودریا (جیحون) از کوههای پامیر سرچشمه گرفته و حدود 1126 کیلومتر از آن در قسمت مرزهای شمالی کشور با تاجیکستان،ازبکستان و ترکمنستان می باشد و قسمت هایی از آن قابل کشتیرانی است در سواحل آن رودخانه شیرخان بندر و بندر حیرتان قرار گرفته، که کالاهای صادراتی یا وارداتی افغانستان به ممالک آسیای میانه از این طریق مبادله می شود.جیحون دارای آبشارهای متعدد است و برای تولید نیروهای هیدرولیک قابل استفاده است.
2- هیرمند (هلتمند): از کوههای یغمان در غرب کابل سرچشمه گرفته و 1400 کیلومتر طول دارد و در جنوب غربی افغانستان قسمت کمی از مرز مشترک ایران و افغانستان را تشکیل می دهد و مهمترین منبع تامین آب دریاچه های سیستان و بلوچستان و اراضی زراعی شمالی آن است.
3- هریرود- از کوه بابا در مرکز افغانستان سرچشمه گرفته، از هرات می گذرد و در شمال غربی کشور اندکی از مرز مشترک ایران و افغانستان را تشکیل داده سرانجام در ریگزارهای ترکمنستان فرو می رود. 1230 کیلومتر طول داشته و دارای آبشارهای متعدد است و برای تولید نیروی برق مناسب است.
4- کابل رود: از کوههای شرقی سرچشمه گرفته از وسط دو شهر مهم «کابل» و «جلال آباد» عبور کرده وارد خاک پاکستان می شود و به رود «سند» می ریزد. 5- دریای پامیر
6- کوکچه
7- فرخار
8- دریای کندوز
9- دریای خلم
10- بلخ
11- دریای بند امیر
12- دریای پنج شیر
13- دریای کند
14- دریای غربی
15- رود لوره
16- ترناک رود
17- دریای ارغنداب
18- خاش رود
19- فراه رود
20- نیزگان
21- تکاب استادن
22- شیرین تکاب
23- دریای مرغاب
24- دریای اولنگ
25- رود گز
3. دریاچه ها:
دریاچه هایی بسیار کوچک، به نام های «آب ایستاده مقر»، «بند کجکی» »بندار عنداب»، «دق پترکان»، (در مرز ایران) ، «هامون پورک» و«دشتنمدی»دارد. 4. دشت ها:
که عموماً در شمال و شرق هستند.از جمله : 1- دشت برنگ 2-د پشت رود 3- گرمسیر 4- ریگستان 5- سیاه سنگ 6- دشت مرغو (مارگو) 7- دشت خلش 8- دشت همدم آب 9- هجده نهر 10- دشت نمدی.
ظهیرالدین بابر در سال 931 هـ. ق گفته است:
« شما از کابل طی یک روز می توانید به منطقه ای بروید که هرگز برف نمی بارد، اما ظرف دو ساعت می توانید به منطقه ای بروید که برف هرگز ذوب نمی شود. » 5. آب و هوا:
طبیعت افغانستان به خاطر ارتفاعات سر به فلک کشیده و رودخانه هایی که از آن سرچشمه می گیرد، زیباست و تنوع آب و هوا در آن مشهود است.زمستانهایش بسیار سرد (تا 20 درجه زیر صفر ) و تابستانهایش بسیار گرم ( تا 40درجه بالای صفر) می باشد.ب و هوا از یک استان به استان دیگر و از یک شهر به شهر دیگر تفاوت دارد.بارندگی نیز در نقاط مختلف، متفاوت می باشد و بین 100 تا 400 میلی متر در نوسان است.این مقدار در مناطق شرقی بین 250 تا 400 و در مناطق غربی و جنوب غربی بین 100 تا 150 میلی متر است در مناطق مرکزی به علت وجود ارتفاعات و بارندگی بیشتر، هوا از نواحی دیگر سردتر است، ولی در مناطق جنوبی و غربی به علت کمی بارندگی هوا گرمتر بوده دارای تابستان های گرم و خشک و زمستان های معتدل تر است.در مناطق کوهستانی به علت برف و یخبندان ارتباط روستائیان و قبایل نیمی از سال با یکدیگر قطع می شود و آب وهوا تاثیر بسیار در پراکندگی و جدایی جمعیت دارد.منابع آب زیرزمینی افغانستان نسبتاً غنی است در شهر کابل آب درعمق 3-4 متری زمین قرار دارد؛ ولیکن به دلایل فنی، کمتر از آب زیرزمینی استفاده شده و عموما مردم در اکثر نقاط افغانستان با مشکل کمبودآب (آشامیدنی - کشاورزی) روبرو هستند وتنها %22به آبهای سالم مصرفی دسترسی دارند (%39 شهرها، %18 روستاها)
جغرافیای انسانی
جمهوری افغانستان، که در حال حاضر دولت موقت منتخب اجلاس بن اداره آن را به ریاست «حامد کرزای» برعهده دارد، در سال 1997 م 20/838/000 نفر جمعیت داشته است، و از این نظر چهل و هفتمین کشور جهان محسوب می گردد. پیش بینی می گردد با بازگشت مهاجران افغانی از آسیا (به خصوص پاکستان ، ایران و امارات) و اروپا (به ویژه آلمان، فرانسه) و آمریکا و استرالیا، جمعیت کشور در سال 2004 به حدود 28 میلیون نفر بالغ گردد.رشد جمعیت %2/3 بوده و تراکم جمعیت حدود 31/9 نفر در هر کیلومتر مربع است.
جغرافیاسپانیا
در جنوب غربی اروپا واقع شده و بخش وسیعی از شبه جزیرهایبری را در برگرفته است. فلات مرکزی اسپانیا، توسط رشته کوههای حاشیه ای احاطه شدهو آب و هوا، بر حسب ارتفاع و فاصله از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه متغیر است. اما می توان گفت که اکثر بخش های کشور، دارای آب وهوای مدیترانه ای می باشند. در شمال اسپانیا منطقه ایکوهستانی از کوههای پیرنه ، که اسپانیا را ازفرانسهجدا می کند ، و کوههای کانتابرایتاگالیسیا در ساحل اقیانوس اطلس امتداد دارد. بسیاری از مساحت این سرزمین را فلاتحدود 600 متر ارتفاع دارد، ولی به طرف کوههای مرکزی درکاستیلارتفاع میگیردو در سیئرا نوادا در آندالوسیا در جنوب کشور قله مولاسن بلندترین نقطه خاک اصلیاسپانیا با 3478 متر ارتفاع را در بر دارد
زمینهای پست اصلی شامل دره ابرو درشمال شرق، جلگه ساحلی در اطرافوالنسیادر شرق، و دره رود گودالکوئیویر درجنوب است.
جزایر بالئار در دریای مدیترانه متشکل از چهار جزیره عمده : مالیورکا (مایورکا)،منورکا (مینورکا)،آیبیزاوفورمنتراو هفت جزیره بسیار کوچکتر است. جزایر قناری، در حوالی ساحلمغرب و صحرای غربی، متشکل از پنج جزیره بزرگتنریف،فوئرتونتورا،گران کاناریا،سنزاروتیو لاپالما به اضافه دو جزیره کوچکتر و ششجزیره کوچک است.شهرهای سئوته و ملیله سرزمینهای محصوری در ساحل شمالی مغرب است.
·بلندترین نقطه: قله تیئده با 3716 متر ارتفاه در جزایر قناری.
·آب و هوا : جنوب شرق این سرزکمین با تابستانهای داغ و زمستان های معتدلآب و هوایی مدیترانهای دارد. منطقة خشک مرکزی با تابستانهای گرم و زمستانهای سرد آبو هوایی متنوع دارد. کوههای مرتفع پیرنه آب و هوای سرد کوهستانی و شمال غرب(گالیسیا) با تابستانهای خنک آب و هوای مرطوب اقیانوسی اطلس را دارد.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن