پروژه و تحقیق رایگان - 8

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره استان قزوین

بازديد: 45
تحقیق درباره استان قزوین

درباره استان قزوين

استان قزوين كه در حوزه مركزي ايران با مساحتي معادل 15821 كيلومتر مربع بين 48 درجه و 45 دقيقه تا 50 درجه و 50 دقيقه طول شرقي و 35 درجه و 37 دقيقه تا 36 درجه و 45 دقيقه عرض شمالي قرار دارد از شمال به استان‌هاي مازندران و گيلان، از غرب به استان‌هاي همدان و زنجان، از جنوب به استان مركزي و از شرق به استان تهران محدود مي‌شود. سلسه جبال البرز مركزي و كوه‌هاي رامند و خرقان از سه جهت استان را فرا گرفته و دشت گسترده اي را به وجود آورده اند كه از شمال به جنوب 75 كيلومتر و از شرق به غرب حدود 95 كيلو متر است. ارتفاعات شمال استان به بيش از 4000متر و جنوب غربي به 2700 متر از سطح دريا مي‌رسد و كوه‌هاي معروف آن سيالان، شاه البرز، خشچال، سفيد كوه، شجاع الدين، اله تره ،رامند، آق داغ، خرقان، ساري داغ، سلطان پير، سياه كوه و... هستند كه سيالان با 4175 وشاه البرز با 4056 متر بلندتر از ديگرانند. محدوده مركزي و شرق استان كه دشت پهناور قزوين را تشكيل داده داراي شيبي است كه از شمال غرب به جنوب شرق امتداد يافته و در پايين ترين نقطه 1130 متر است. كمترين نقطه استان از سطح دريا با 300 متر در منطقه تارم سفلي و كناره‌هاي درياچه سد سفيد رود واقع شده كه تفاوت آشكاري را از نظر توپوگرافي به وجود آورده است.

ساختار توپوگرافيكي متفاوت، شرايط اقليمي مختلفي را در پهنه جغرافيايي استان به وجود آورده كه با نوسان آشكاري همراه است. اين گونه گوني برحسب عوامل و عناصر متاثر در شرايط آب و هوايي چهار محدوده جغرافيايي را برجسته مي‌سازد : الف : آب و هواي سرد كوهستاني كه نواحي شمالي و نيز ارتفاعات جنوب غربي استان را در بر مي‌گيرد. ب : آب و هواي معتدل كوهپايه‌ها و دامنه ها. پ : آب و هواي نسبتا خشك تانيمه خشك نواحي مركزي دشت قزوين و بوئين. ت : آب و هواي مرطوب گرمسيري در بخش‌هايي از تارم و دره شاهرود. ميانگين بارندگي استان در حدود 330 ميلي متر در سال است. بررسي كليموگرام نشان مي‌دهد باراني ترين ماه سال فروردين و خشك ترين ماه تير بوده، ميزان بارش با شرايط توپوگرافيكي متغير است به نحوي كه مناطق كوهستاني نسبت به پايكوه‌ها و اراضي واقع در دشت از بارش بيشتري برخوردارند.

دو جريان عمده باد گرم وسرد در استان وجود دارد كه آن را " باد مه " و " باد راز "مي نامند. جريان باد گرم شره كه از جهت جنوب شرقي به شمال غربي مي‌وزد موجب افزايش دما و تبخير و كاهش چشمگير رطوبت مي‌شود. باد سرد مه كه از شمال و شمال غربي جريان مي‌يابد تحت تاثير سيستم‌هاي پر فشار عمل مي‌كند به افزايش سردي و رطوبت مي‌انجامد. آب‌هاي سطحي استان در2 حوزه آبريز جاري است : الف : حوزه شمالي كه از رودخانه‌هاي طالقان رود و الموت رود كه در منطقه شير كوه به هم مي‌پيوندند و رود پر آب شاهرود را به وجود مي‌آورند.

رودخانه‌هاي خارود، نينه رود، اربديان، وجينك، سردرود، تارولات، گرما رود و اندج رود نيز در مسير به سوي سد سپيد رود به آن مي‌ريزند. شاهرود با ميزان حدود 1150 ميليون متر مكعب در شهر لوشان از استان خارج مي‌شود. ب : حوزه آبريز جنوبي (شور) كه رودخانه‌هاي حاجي عرب، ابهر رود و خر رود را شامل مي‌گردد و بيش از چهل رود فصلي دامنه‌هاي جنوبي البرز از جمله ارنزك و ديزج نيز در آن جاري هستند

به گواهي تاريخ، اين سرزمين همواره خاستگاه دانشمندان، انديشه ورزان و هنروراني بوده كه نام هر يك از آنان بر تارك فرهنگ ايران اسلامي درخشنده است. بزرگان و نام آوراني همچون : ابوعبدا قزويني، ابومحمد عبدا بن عمران بن شاپور، داودبن سليمان بن غازي، ابوغانم خادم، احمدبن ابراهيم قزويني، - از ياران ائمه اطهار و محدثين موثق شيعي- ابن ماجه - محدث بزرگ اهل سنت و گردآورنده سنن - عبدالجليل قزويني، امام الدين رافعي، زكريا بن محمدقزويني، حمدا مستوفي، عبيدزاكاني، نجم الدين كاتبي، شرف جهان قزويني، ملا خليلا، آقارضي، واعظ، سالك، وحيد،آصف، ميرعماد، ملك محمد، عماد الكتاب، شهيد ثالث، علامه دهخدا، سيد اشرف الدين حسيني( نسيم شمال)، عارف، ملا آقا حكمي، سيد موسي زرآبادي، شيخ مجتبي قزويني، علامه رفيعي، شهيد رجايي، سرلشگر بابايي و كه طلايه داران خرد و روشنايي و پاسداران حريم فرهنگ و پارسايي اند.آوازه مكاتب و مدارس فلسفي، فقهي، عرفاني و هنري قزوين در سده‌هاي مختلف، اقاليم گوناگون را درنورديده و جويندگان معارف را به سوي خود كشانده است. حضور بزرگاني همچون صاحب بن عباد و امام احمد غزالي، خواجه نصير طوسي، اميرمعزّي ،قطب الدين شيرازي، شيخ بهائي، ميرداماد، ملاصدرا، فيض كاشاني، سيد جمال الدين اسد آبادي، ميرزاي شيرازي و نشان از اعتبار حوزه‌هاي علمي فرهنگي قزوين دارد. هم اينك نيز استقرار دانشگاه بزرگ و بين المللي امام خميني(ره)، علوم پزشكي، كار، پيام نور، آزاد و مجتمع‌هاي آموزشي ديگر مهر تاييدي بر شايستگي‌ها و توانايي‌هاي فرهنگي اين خطّه از ايران عزيز است

با اين كه شهرنامه نگاران و جغرافي نويسان براي نامگذاري شهر قزوين به نكات فراوان و متفاوتي اشاره كرده اند، به نظر مي‌رسد وجه تسميه اي كه استاد دكتر دبير سياقي از علامه علي اكبر دهخدا نقل مي‌كنند علمي تر و به حقيقت نزديك تر باشد:

قزوين مركب از “ كزو” به معناي پسته كوهي و “ ين ” نسبت است، يعني سرزمين پسته. محصولات كشاورزي و باغي قزوين از گذشته‌هاي بسيار دور با وجود كم آبي شهر مشهور بوده و به نقاط ديگري صادر مي‌شده، ولي پسته آن به دليل مرغوبيت، سبزينگي و روغني بودنش از آوازه بيشتري برخورداراست و در آثار سخنوران و شاعران نامدار پارسي انعكاس يافته است:

بناي مسجد جامع قزوين

اين بنا در محله دباغان در حاشيه غربي خيابان شهدا (سپه) واقع گرديده و يكي از ارزشمند ترين بناهاي تاريخي ايران است. بناي اين مسجد با نقشه چهار ايواني شامل شبستان گنبد دار، مناره و ايوان‌هاي رفيع، محراب و گچبري‌هاي نفيس و صحن و رواق است كه در مجموع، معرف آثار معماري دوره‌هاي مختلف اسلامي است در بررسي سابقه تاريخي اين مسجد، در روايت‌هاي تاريخي مي‌خوانيم كه هارون الرشيد به هنگام عزيمت به خراسان در سال 192 ه. ق، در قزوين دستور ساخت بارو و مسجدي را داده است كه بر طبق بعضي از روايت‌ها و شواهد، اين مسجد در محل آتشكده اي از دوره ساساني بنا شده است. در روايت ديگري نيز آمده كه به دستور هارون الرشيد، قاضي ابوالحسن محمد بن يحيي بن زكريا و صاحب ابي العباس بن سريح، آن جامع را ساختند و پرداختند كه بعدها به " طاق هاروني " معروف گرديد. در ثلث اول سده چهارم، اسماعيل بن عباد طالقاني يا رازي - معروف به صاحب بن عباد، وزير فخرو الدوله ديلمي - مدرسه اي در مجاورت جامع بنا كرد و در اواخر سده چهارم، فخروالدوله ديلمي شروع به كشيدن ديوار مسجد كرد، ولي ناتمام ماند.

به واسطه آسيبي كه به مسجد رسيده بود، در سال 393 هجري، به دستياري " ابواحمد كسائي " و " ساوه منادي " جامع مزبور تجديد بنا شد و تعمير گرديد. در سال 413 هجري، به فرموده " سالار ابراهيم مرزبان "، طبقات فرو ريخته صحن بزرگ را از نو ساختند و مال فراواني صرف آن شد. در شوال سال 500 ه. ق، امير زاهد خمار تاش بن عبدالله عمادي، ساختمان مقصوره بزرگ و گنبد و صحن و مدرسه و خانقاه و چاه خانه مسجد را آغاز كرد و در رجب سال 509، آنها را به پايان رسانيد و مستغلاتي برآن وقف كرد. پس از آن، ملك مظفرالدين الب ارغون بن تعش، سراچه جداگانه ديگري رو به قبله بنا كرد كه در آن، مجلس تفسير و حديث منعقد مي‌شد و در سال 548 هجري از عمارت آن فراغت يافت. در دوره مغول، صدماتي متوجه مسجد گرديد كه در دوره‌هاي بعد تعمير يا تجديد شدند. در زمان صفويه، بخش‌هاي وسيعي به اين مسجد افزوده شد كه از آن ميان به ايوان ها، مناره‌ها و اكثر رواق‌ها مي‌توان اشاره كرد. در دوره قاجار نيز ساخت و سازهاي قابل توجهي در اين مسجد به انجام رسيد. در دوره معصر نيز بخشي از تعميرات و مرمت‌هاي مسجد انجام شده است. حال به شرح قسمت‌هاي مختلف مسجد مي‌پردازيم:

درهاي مسجد

اين مسجد در قرن هفتم هجري، درهاي متعدد داشته، اما امروزه تنها دو در تودر تو در مشرق و در ديگري در شمال غربي دارد.

در شرقي و اصلي مسجد كه در كنار خيابان شهدا قرار گرفته، سر دري با شكوه و مجلل دارد. كتيبه تاريخي اين سر در فرو ريخته و تنها عبارات زير بر جاي مانده است: "بسر كاري كيخسرو غلام خاصه شريفه باتمام رسيد كتبه حاج محمد صالح قزويني 1074". از آنجا كه ايوان جنوبي مسجد به تاريخ 1069 و از كارهاي شاه عباس دوم (1052 - 1077 ه. ق) است، به نظر مي‌رسد كه سر در مزبور نيز از كارهاي وي باشد. با توجه به ديگر كتيبه‌هاي سر در، اين بخش از بنا در سال 1191 هجري از طرف محمد صادق خان نامي تجيدي و كتيبه اي از كاشي با اشعاري به تاريخ فوق بر آن نصب شده است.

همچنين در سال 1251 هجري قمري، شاهزاده علي نقي ميرزاي ركن الدوله - پسر فتحعلي شاه و فرماندار قزوين - اين سر در را مرمت و كتيبه اي از سنگ مرمر بر آن نصب كرد كه در آن، اشعاري به خط نستعليق ممتاز منقور است. آخرين بار كه سر در مزبور رو به ويراني گذاشته بود، حاج مهدي معمار قزويني - معروف به سنمار - به سال 1353 ه. ق، سر در و هشتي آن را با آجر تراش به صورت مجلل و زيبايي بازسازي كرد. اين سر در به وسيله فضاي وسيع روبازي به عرض 10 و طول حدود 50 متر به در ديگري مي‌رسد كه از آنجا به وسيله دو راهرو مي‌توان به صحن اصلي مسجد راه يافت. در دو سمت فضاي ورودي روباز، حجره هايي قرار داشته كه مسدود شده اند.

دومين در مسجد، در اصل از پشت ايوان غربي بوده كه بعدها مسدود گشته و در ديگري به سال 1272 ه. ق در جهت آخرين طاقنماي شمالي به خارج باز شده است. بالاي اين درگاه كه بسيار كوچكتر از در شرقي است، كتيبه اي قرآني از كاشي لاجوردي به تاريخ 1272 ه. ق نصب گرديده است

صحن مسجد

اين صحن به صورت مستطيل بزرگي به مساحت متجاوز از چهار هزار متر مربع، از بزرگترين صحن‌هاي مساجد ايران است. در چهار جهت اين صحن، چهار ايوان و در اطراف آنها، رواق‌هاي متعددي واقع شده است. در وسط صحن، حوض بزرگي قرار دارد و در فاصله بين حوض و ايوان شرقي، آبخوره اي است كه با ده پله به قنات خمار تاش مي‌رسد. در شمال غربي مسجد، حياط كوچك و در شمال شرقي آن، حياط ديگري واقع است. در پشت رواق‌هاي جنوبي مسجد، دو قطعه زمين جهت برف انداز مسجد و همچنين آب انبار و زير زمين مسجد واقع گرديده است.

ايوان و رواق‌هاي مسجد

مهمترين و زيباترين ايوان مسجد، ايوان جنوبي است كه از نظر عظمت و رفعت بنا و اسلوب ساختمان و تزيينات متناسب، از بناهاي كم نظير به نظر مي‌آيد. اين ايوان به سال 1069 ه. ق توسط شاه عباس دوم صفوي ساخته و به شبستان سلجوقي الحاق شده است. دهنه اين ايوان، 14/56 عرض آن، 12/48 و ارتفاع آن حدود 21 متر است. ازاره ايوان با سنگ و بقيه قسمت‌هاي آن با آجر تراش بنا شده است. در فواصل آجرها، به جاي بند كشي با گچ، كاشي‌هاي باريك لاجوردي رنگي به كار برده اند. رو كار قسمت مهمي از ايوان، كاشي بوده كه اكنون بيشتر آنهاريخته و از بين رفته است. نماي دروني ايوان به صورت دو طبقه ساخته شده و در طبقه پايين آن، سه درگاه جهت ورود و خروج به مقصوره و در غرب و شرق آنها، دو درگاه ديگر جهت دسترسي به رواق‌هاي طرفين شبستان تعبيه گرديده است.

مطابق درگاه‌هاي پايين در طبقه دوم ايوان، پنج غرفه بنا گرديده كه راه دسترسي بهآنها از طريق يك پلكان است. بين اين دو طبقه، كتيبه اي باريك و سرتاسري به خط نستعليق و به رنگ لاجوردي در كاشي ليمويي رنگ قرار دارد كه متن آن، گوياي ساخت اين ايوان به سال 1069 ه. ق توسط شاه عباس دوم است. بالاي غرفه‌هاي فوقاني، كتيبه ديگري به خط نسخ عالي است كه بر آن، سوره جمعه به رنگ طلايي در كاشي لاجوردي نقش شده و در آخر آن، عبارت " غلام شاه ولايت شريف كاشي پز " آمده است. در طرفين درگاه‌هاي مقصوره زير گنبد، لوحه هايي از سنگ مرمر نصب شده كه برآن، كتيبه‌هايي از دوره صفويه و قاجاريه در خصوص معافي و رفع پاره اي تحميلات و عوارض و بدع نوشته شده است ايوان غربي مسجد نيز از آثار دوره صفوي است و به نظر مي‌رسد كه در سال 1081 ه. ق توسط شاه سليمان صفوي ساخته شده باشد. در طرفين اين ايوان، دو راهروي شمالي و جنوبي است كه به هشتي پشت ايوان مي‌رفته و در نخستين مسجد در جانب غربي، در اين قسمت بوده كه مسدود شده است.

كاشي‌هاي زيباي اين بخش از مسجد فرو ريخته و تنها دو بيت شعر به خط نستعليق در كاشي لاجوردي با اين مضمون بر جاي مانده است " فيضش چو ديد افزون ز حد گفتا به تاريخش خرد اين طاق گل نبود بود طاق دل و روشندلان (1081) كتبه الفقير كاوس مصور غلام شاه ولايت شريف كاشي پز " دهنه اين ايوان، 8/32و طول آن، 10/44 متر است و از آن يك راه به رواق جنوبي و يك ارسي سه چشمه هم به رواق شمالي راه دارد ايوان شرقي مسجد بين سال‌هاي 1312-1313 ه. ق توسط باقر خان سعد السلطنه - فرماندار وقت قزوين - و به دستور و هزينه ميرزا علي اصغر خان اتابك از نو عمارت شده، ولي روكار و تزيين آن انجام نشده است.

ايوان شمالي به نظر مي‌رسد كه در اصل ساخته شاه تهماسب صفوي باشد كه در دوره قاجار بازسازي، تزيين و تعمير اساسي شده است. مناره‌هاي ايوان نيز در دوره قاجار بازسازي گرديده است. اين ايوان كه قدري از صحن مرتف تر است، به دهنه 11 و عرض 11/5 متر است و ارتفاع مناره‌هاي آ نيز به 25 متر مي‌رسد. طرفين جبهه ايوان ن با كاشي خشتي زيبا و عباراتي منقوش شده است در دو سوي هر ايوان، رواق هايي طولاني ساخته شده كه هر كدام به نام امام جماعت يا پيشنمازي كه سال‌ها در آنجا نماز مي‌خوانده، نامگذاري شده است. رواق‌هاي شرقي، از همه باريكتر، و رواق‌هاي جنوبي، بزرگتر و وسيع تر است.

ازاره رواق‌هاي شمالي و رواق هايي كه در شمال ايوان شرقي و غربي واقع شده اند، در دوره اخير با سنگ تراش پو شيده شده و ارسي آنها نيز برداشته شده است و به جاي آنها، درهايي به سبك جديد قرار داده اند، اما رواق‌هاي ديگر به حالت اوليه خود باقي مانده‌اند. نماي خارجي رواق‌هاي جنوبي، از هر طرف ايوان، چهار طاقنما، و نماي رواق‌هاي شرقي و غربي، سه طاقنما دارد، ولي نماي خارجي رواق‌هاي شمالي از هر طرف ايوان، پنج طاقنما دارد كه با آجرهايي ظريف ساخته شده و ستون‌ها و لچكي آنها با كاشي تزيين گرديده است.

آخرين طاقنماي غربي در طرف جنوب، در بزرگي دارد كه راهروي رواق غربي و در زيرزمين يا سرداب مسجد است. در بين رواق‌هاي جنوبي، دو صفه، يكي به نام طاق هاروني و ديگري به نام طاق احمديه يا طاق حلاج قرار دارد. رواق واقع در مغرب ايوان جنوبي و همچنين سرداب و زيرزمين مسجد را سعدالسلطنه به سال 1312-1313 ه. ق به امر ميرزا علي اصغر خان اتابك، و رواق واقع در جنوب ايو.ان غربي را حاج محمد علي به بم - از تجار قزوين - در حدود سال 1320 ه. ق ساخته اند طاق هارونيه : اين بخش، متصل به دهليز ورودي شرقي مسجد و از خشت خام قطع بزرگ و گل - و همچنان كه اشاره شد - در سال 192 هجري به دستور هارون الرشيد ساخته شده كه البته چيز زيادي از بناي اوليه بر جاي نمانده است مقصوره خمار تاشي يا طاق جعفري ك اين مقصوره در پشت ايوان جنوبي قرار گرفته و از نفايس هنر دوره سلجوقي است كه در دوره ملك شاه سلجوقي به دست امير خمار تاش ساخته شده است.

فضاي مقصوره به صورت مربعي به ابعاد 14/56*14/56 متر است. مقصوره داراي ازاره ساده و بلندي با طاقنماهايي در اطراف است. در بدنه جنوبي اين مقصوره، محرابي از سنگ مرمر صيقلي قرار دارد كه اطراف آن با كاشي‌هاي رنگارنگ تزيين شده است. در جبهه اين محراب، كتيبه مختصري است كه آن را به دستور شاهزاده علي نقي ميرزاي ركن الدوله در سال 1238 با خط نستعليق در متن ساروجي گچبري كرده اند و ظاهرا مربوط به تعميراتي است كه به وسيله نامبرده در اين محل به محراب به عمل آمده است.

در جنوب غربي محراب نيز منبري سنگي تعبيه كرده اند. بخش فوقاني ديوارهاي داخلي شبستان، مزين به يك سلسله طرح‌هاي هلالي و تزيينات متنوع و نقوش مختلف هندسي و نوارهاي مارپيچ و حواشي شاخ و برگ با حالاتي خاص است و بالاخص زيبايي و جذابيت نقش انواع و اقسام برگ‌هاي آن، از موضوعات بسيار قابل توجه اين بناست. در متن اين تزيينات و نقوش گچبري كه با آرايش‌هاي گوناگون تزيين يافته، اختلاط قطعات كاشي‌هاي كوچك لوزي شكل كه از نمونه‌هاي قديم كاشيكاري به شمار مي‌رود، جلوه درخشنده اي به اين شبستان بخشيده است.

از طرف ديگر مجموعه خطوط كتيبه‌هاي تاريخي آن كه به انواع و اقسام خطوط رايج آن زمان - كوفي ريحاني و گلدار و خط ثلث و رقاع و طغري - گچبري و حكاكي شده است، چنان در تكميل و شهرت اين گنجينه هنري تاثير و دخالت داشته كه هم اكنون با اينكه قريب نه قرن از تاريخ نقوشآن مي‌گذرد، اصالت آن محفوظ مانده و در حكم مستند ترين ودايع هنري و معرف رسم و روش كتابت اين خطوط و آيين حاشيه سازي توام با نقش و نگاراست. تنظيم سطور و مقياس متناسب حروف و انواع حكاكي و سطر بندي كه براي جاودان ساختن متن كتيبه‌هاي تاريخي در داخل نوارهاي مارپيچ و گل و بوته‌هاي متن كتيبه منظور شده و به كار رفته است، حاكي از نهايت قدرت و مهارت و استادي كارگران و نقاشان قلم به دست اين بنا است.

حروف كتيبه‌هاي شبستان، يا به هم پيوسته اند، يا به برگ و غنچه زمينه گلدار ختم مي‌شوند. زيبايي و تنوع نقش و نگار متن اين كتيبه‌ها به قدري است كه هر بيننده اي را شگفت زده مي‌كند در اين بخش از بنا، پنج رشته كتيبه به خطوط مختلف گچبري شده است كه هر كدام از كتيبه‌ها از لحاظ هنر حسن خط و زيبايي، ارزش و مقام خاصي دارند. مفاد هر يك از كتيبه‌ها مختلف بوده، به طور كلي شامل آيات قرآني و تاريخچه ساختمان شبستان و موقوفات و متعلقات آن است كتيبه اول به خط ثلث با قلم درشت در هشت ضلع گنبد گچبري شده و خلاصه متن آن چنين است : " بسم الله الرحمن الرحيم (....) تعيينه في ايام دوله (يوله) الملك العادل السلطان المعظم مالك العرب و العجم عماد الدنيا و (غياث) الدين ابي شجاع محمد بن ملكشاه (...) في ولايه اامير الاسفهسالار مجدالدين اتبع الوصي الا بالله عليكم ولله (اسقاطي) املعوست (شايد اين كلمه، اللقفشت بن توران يا پوران باشد) بن بوران نصر (شايد نصير باشد) (...) ذلك علي يدالله الموفق لمرضيين الافعال المجاهد في الله ابو منصور خمارتاش بن عبدالله عمادي ابتغا لمرضات الله و طلبا لثوابه (...) في مده تسع سنين اوله شهور سنه خمسائه و آخرها انتها سنه ثمان و خمسائه (...) ".

با توجه به متن اين كتيبه، ساختمان گنبد و شبستان آن در زمان ابي شجاع محمد بن ملك شاه و به دست ابو منصور خمار تاش بن عبدالله العمادي كه از بزرگان اين دوره بوده، در بين سال‌هاي 507 و 514 هجري ساخته شده است كتيبه دوم به خط كوفي مورق جلي به عرض 68 سانتي متر و با حاشيه‌هاي تزييني به طرز بديع و ظريفي گچبري شده است. اين كتيبه از ضلع غربي و پايين تر از كتيبه نخستين آغاز مي‌شود، از طول ديوار غربي تا مقداري از ديوار جنوبي امتداد مي‌يابد و در اينجا كه جبهه محراب است، قطع و مجددا از شرق محراب آغاز مي‌شود و تا انتهاي ديوار شرقي ادامه پيدا مي‌كند.

در ديوار شمالي قسمت وسط كه معبر ايوان به گنبد است، باز هم يك قسمت بريده مي‌شود و در طرفين اين بريدگي، خطوط ريزتر مي‌گردد و در هر طرف، سه سطر گچبري گشته، سرانجام كتيبه در انتهاي ضلع شمالي ختم مي‌شود. اين كتيبه، به غير از دو قسمت مختصر ريخته شده، به خوبي محفوظ مانده است. متن كتيبه حكايت از وقف مدرسه متصل به مسجد، زمين‌ها و بستان‌هايي توسط امير خمارتاش به اين مسجد دارد كتيبه سوم به خط كوفي مارپيچ است كه از شرق محراب شروع و در سمت غرب آن تمام مي‌شود و مشتمل بر آياتي از سوره بقره است و خط آن از حيث ظرافت و زيبايي، از نوادر صنعت خط محسوب مي‌شود.

كتيبه چهارم به خط نسخ عالي و خوش، از نزديك محراب شروع و به انتهاي ضلع غربي شبستان ختم مي‌شود و مانند كتيبه قبلي، متن آن حاكي از نام رقبات موقوفاتي است كه به منظور داير نگهداشتن مسجد و تامين هزينه روشنايي و لايروبي قنات، وقف بر مسجد شده است كتيبه پنجم به خط نسخ، از ضلع غربي شبستان شروع مي‌شود و در آخر همان ضلع پايان مي‌يابد و متن آن، وقف نامه و شرح تقسيم آب خمارتاش است : " بسم الله الرحمن الرحيم يقول العبد الضعيف المنتظر لعفو ربه خمارتاش ابن عبدالله ما القناه خمارتاشيه (...) ان آثارنا نذل علينا فانظروا بعدنا الي الاثار تمت عماره هذاالقبه في آخر سنه تسع و خمسائه (509) " نكته‌اي كه در اينجا لازم است بدان اشاره شود، وجود اختلاف در سنوات ثبت شده در كتيبه‌ها و كتاب ابن فقيه است.

با توجه به اينكه تاريخ آغاز ساختمان (507 هجري)، در متن كتيبه موجود شبستان سلجوقي ثبت است، نوشته ابن فقيه (500 هجري) صحيح به نظر نمي رسد، ليكن درباره تاريخ پايان بنا، با اينكه تاريخ ثبت شده از طرف ابن فقيه با تاريخ سال اتمام ساختمان در دومين كتيبه مسجد (509 هجري) يكي است، چنين به نظر نمي رسد كه تاريخ دقيق تكميل ساختمان، همان سال 514 هجري باشد، زيرا به طوري كه در انشاي اين قبيل ابنيه مهم تاريخي متداول بوده و هست، براي اتمام هر بناي عظيمي، دو تاريخ منظور مي‌شود : يكي، تاريخ اتمام اصل بنا و تكميل استخوان بندي و سفت كاري آن، و ديگري، تاريخ پايان ظرافت كاري و تزيين آن بدين ترتيب بايد سال 509 هجري را زمان اتمام بنا و سال 514 را تاريخ تكميل ظرافت كاري و تزيين آن دانست، البته با تذكر اين نكته كه 5 سال براي چنين تزيينات غني و پر كاري چندان زياد به نظر نمي رسد همچنان كه قلا اشاره شد، بر فراز اين شبستان، گنبد با شكوهي از دوره سلجوقي قرار دارد كه به شيوه دو پوش ساخته شده است. اين گنبد از نظر تناسب شكل و شيب ملايم، در زمره ابنيه اي به شمار مي‌رود كه حاوي مشخصات و نمونه كامل معماري دوره سلجوقي و از لحاظ ساختماني مانند آرامگاه سلطان سنجر در مرو و بناي مدرسه خارحرد خراسان كه در زمان نظام الملك وزير ساخته شده، است.

ساختمان اين گنبد عظيم آجري، بر روي چهار پايه قرار دارد و نيم طاق‌هاي زيبايي در چهار گوشه داخلي طاق ساخته شده كه در نتيجه، فشار و سنگيني گنبد به طور مساوي بر روي چهار پايه و ديوارهاي آن تقسيم مي‌شود. همچنين براي حفاظت گنبد، در چهار گوشه بدنه آجري آن، پشتيبان‌هاي مثلث شكلي ايجاد گرديده كه مانع تزلزل و توليد شكاف در بنيان بنا مي‌شود. در حد فاصل بين جدار خارجي گنبد و پوشش داخلي آن، فواصلي تعبيه شده كه در اين فواصل، جدول‌هايي آجري تعبيه شده است، بدين منظور كه فشار پوشش بيروني گنبد را با نهايت دقت و محاسبات رياضي، بر روي جداول آجري استوار سازند. براي اينكه حفاظ و نقاط اتكايي براي پوشش زيرين گنبد فراهم گردد، در اينجا معمار كوشش كرده كه فشار وارد شده از جدول‌هاي درون خالي فضاي گنبد را با تناسب و مقياس دقيقي حتي الامكان برروي پايه ديوارهاي قطور آجري و نيم گنبد‌هاي طاق شبستان وارد سازد.

رعايت همين نكات دقيق و مهارت و عاقبت انديشي سازندگان اين گنبد و شبستان موجب شده است كه گنبد عظيم سلجوقي با وزن سنگين، در مقايسه با ساير گنبد‌هاي دوره سلجوقي - مانند گنبد مسجد گلپايگان و گنبد مسجد جامع اصفهان - كمتر دچار خرابي و شكست و شكاف گردد. سطح خارجي گنبد، با كاشيكاري و طرح‌هاي زيبايي پوشش يافته و در راس آن، قبه اي استوانه اي شكل با سطح كاشيكاري ساخته شده است از شبستان مزبور، دو راهرو به رواق‌هاي طرفين و همچنين سه چشمه درگاه به ايوان جنوبي مسجد راه پيدا مي‌كند. ايوان جنوبي مسجد كه بر طبق كتيبه تاريخي آن، توسط شاه عباس دوم به سال 1069 ه. ق ساخته شده، نمونه كاملي از ايوان‌هاي مدارس و مساجد دوره صفوي است.

اين ايوان - كه به نظر مي‌رسد اصل آن مربوط به دوره سلجوقي باشد و در دوره صفوي تجديد يا بازسازي و تزيين شده باشد - به وسيله ساختمان يك نيم گنبد كه هلال ان جناغي است، با جبهه اي پهن به پايه گنبد سلجوقي اتصال و پيوند يافته است و مركز اتكاي نيم گنبد - كه مانند گنبد سلجوقي دو پوشه است - با استادي به شبستان چسبيده و قفل و بست شده است. داخل دو پوش نيم گنبد صفوي را با يك رشته كلاف بندي چوبي و جداول آجري و شمشك سازي به يكديگر متصل ساخته‌اند.

پوشش زيرين نيم گنبد كه داراي سطحي يزدي بندي است، با دو رومي بزرگ، به پيشاني بنا و رومي زير ايوان منتهي مي‌شود. همچنين محل تقاطع نيم گنبد سقف، از درون ايوان به بدنه ايوان متصل گشته و در حد فاصل آن، يك رشته كتيبه كاشي خشتي با متن لاجوردي قرار گرفته است در طرفين شبستان زير گنبد، امير خمارتاش، دو شبستان ديگر نيز بنا كرده كه محل آنها امروزه، به آتشكده معروف است در اضلاع شرقي و غربي بنا، رواقي به عرض 5 متر قرار گرفته كه هر كدام، 11 دهنه طاق روبه سوي صحن دارند. جرزهاي اين طاق‌ها با كاشي معرق، و لچكي‌هاي آنها با كاشي خشتي پوشش يافته است.

در پشت رواق شرقي، شبستان كوچك يا شبستان شرقي مسجد به ابعاد 25*20 متر واقع شده كه پوشش چشمه طاق آن بر روي 12 ستون سنگي ساده و يكپارچه، هر كدام به ارتفاع 5 متر، قرار گرفته است. ازارخ شبستان به ارتفاع 1/5 متر با سنگ‌هاي صاف و ساده پوشيده شده و بقيه سطوح، آجري و فاقد تزيينات است. در شمال شرقي مسجد، حياط كوچكي به ابعاد 35*20 متر و در وسط آن حوضي به طول و عرض 12*7 متر واقع است كه از طريق دالان بدان مي‌رسند و خود در جداگانه اي نيز دارد

مناره‌هاي متحرك، پديده اي شگفت انگيز

 مسجد جامع قزوين، از قديمي ترين مسجد‌هاي كشور است كه بتدريج و در طول تاريخ، تكميل شده است. بنابر روايات تاريخي، هنگامي كه لشكري 4 هزار نفري از سوي حضرت علي (ع) براي جنگ به منطقه ديلم مي‌رفته اند، در قزوين، ربيع يكي از فرماندهان اين لشكر مسجدي بنا مي‌كند، كه به احتمال زياد بناي اوليه مسجد جامع قزوين بوده است. در سال 192 هجري نيز هارون الرشيد عازم خراسان بود و وقتي به قزوين آمد، دستور داد حصاري بر گرد شهر بكشند و مسجدي هم در آنجا بنا كنند. اين مسجد، با نام طاق هارونيه شناخته مي‌شود و در ضلع جنوب شرقي مسجد جامع قرار گرفته است. اين بخش را از آنجا كه قديمي ترين قسمت مسجد جامع به شمار مي‌آيد، مقصوره كهن مي‌خوانند.

 در سال 373 هجري قمري، صاحب بن عباد، وزير فخرالدوله ديلمي كتابخانه و مدرسه اي نزديك مقصوره كهن مي‌سازد، كه در روزگار خود يك مركز فرهنگي قابل توجه به شمار مي‌آمده است.

 در سال 500 هجري قمري و در زمان ملكشاه سلجوقي امير خمارتاش اقدام به ساختن مقصوره اي عظيم كرد و بر فراز آن گنبدي رفيع و زيبا بنا كرد. در سال 509 هجري قمري، بناي اين ساختمان به پايان رسيد. اين بنا هم به نام طاق جعفري شهرت يافته است. طاق جعفري، مربعي شكل و هر ضلع آن 15 متر است. اين مكان، محرابي از سنگ صيقلي شده و منبري سنگي با كاشي‌هاي رنگارنگ و كتيبه‌هاي نفيس دارد كه در نهايت ظرافت گچبري شده است.

 در كتيبه اول به خط ثلث نام سازنده آن و مدت ساختن مقصوره ذكر شده است.

 در سال 617 هجري قمري كه مغولان به قزوين حمله كردند، اين مسجد را به آتش كشيدند. مسجد، بعدها به صورت جزيي و به صورت كامل در سال 1065، زمان حكومت شاه عباس صفوي بازسازي شد. حياط مسجد جامع به شكل مربع مستطيل است و بيش از 4 هزار متر مربع مساحت دارد و در 4 طرف، 4 ايوان بزرگ قرار گرفته است كه ايوان جنوبي، بلندتر و زيباتر است و يكي از منحصر به فردترين بناهاي اسلامي جهان به شمار مي‌آيد. اين ايوان، 5 ضلعي و 2 طبقه است كه بخش جلوي مقصوره خمارتاش متصل به آن است. بر اساس كتيبه اي كه بين طبقه اول و دوم قرار گرفته است، زمان ساخت اين ايوان، سال 1069 هجري قمري است و سازنده آن شريف كاشي پز است. ايوان آن 5/13 متر عرض و 22 متر ارتفاع دارد و كاشي‌هاي هفت رنگ داخل ايوان سطح پايه‌هاي تاق رومي را تا پاتاق تزيين كرده است. بر پيشاني طبقه دوم و زير تاق آفتابي ايوان، دور تا دور، كتيبه‌اي به خط ثلث بزرگ طلايي و روي كاشي لاجوردي قرار گرفته است كه در آن، سوره مباركه جمعه به نگارش درآمده است.

 ايوان غربي در دوره شاه سليمان صفوي ساخته شده و به رواقهاي اطراف راه دارد. ايوان شرقي دقيقا معلوم نيست كه چه زماني ساخته شده است، اما در سال 1312 و 1313 هجري قمري باقرخان سعد السلطنه، حاكم قزوين آن را از نو ساخته است. ايوان رفيع شمالي با 2 مناره شكوهمند و كاشيكاري زيبا، مربوط به زمان شاه طهماسب صفوي است. اين مناره‌ها 5/10 متر عرض و 26 متر ارتفاع دارند. كيفيت و دقت در ساخت اين مناره‌ها شگفت انگيز است. بدين معني كه مي‌توان هر يك از اين مناره‌ها را به حركت درآورد و آسيبي نيز به بنا وارد نشود. چگونگي ساخت اين مناره‌ها هنوز مشخص نشده است. بين ايوانها، در 4 طرف، رواقهايي قرار گرفته است كه با ستونها و تاقهايي هلالي مزين شده اند. وسط صحن مسجد، حوض بزرگي قرار گرفته و بين حوض و ايوان شرقي، آبخوره اي است كه قنات خمارتاشي از آن مي‌گذشته است.

 بنابر تاكيد منابع تاريخي، از جمله كتاب التدوين، اين مسجد قرن هفتم هجري، درهاي متعددي داشته است. اما اكنون تنها 2 در از آن باقي مانده است.

 يكي در شمال غربي كه مربوط به سال 1272 هجري قمري است كه به محله باغان مي‌پيوندد و ديگري در شرق است كه پس از عبور از راهرويي به عرض حدود 10 متر مي‌توان به يك هشتي بزرگ وارد شد و به خيابان شهدا رسيد. اين در نيز در سال 1074 هجري قمري ساخته شده است. در قسمت بالاي هشتي، در ورودي شرق، اين بيت كه مي‌تواند توصيف كننده وضعيت مسجد جامع قزوين باشد، درج شده است.

اين مسجد جامع كه بود در قزوين الحق نبود قرينه اش روي زمين

مونيرو بوشناكي، معاون فرهنگي مدير كل يونسكو پس از بازديد از گنبد خمارتاش مسجد جامع قزوين از اعزام هنرمندان ايتاليايي به ايران خبر داد. هنرمندان ايتاليايي قرار است در مرمت اين بناي تاريخي مرمت‌گران ايراني را ياري دهند.

گنبد خمارتاش يكي از بي‌نظيرترين بناهاي دوره اسلامي است. آن گونه كه شواهد نشان مي‌دهد اين بنا را سلجوقيان حدود هزار سال پيش ساخته‌اند. گنبد خمارتاش كه يكي از بزرگترين گنبد‌هاي ايران نيز محسوب مي‌شود به علت داشتن گچ‌بري‌هاي بي‌نظير يكي از شاهكارهاي هنر اسلامي است.

پيش از انقلاب كار مرمت گنبد خمارتاش به عهده متخصصين گروه، «ايزمئو» ايتاليايي به سرپرستي «سن پائولزي» از اساتيد مرجع و درجه يك بين‌المللي بود. پس از وي نيز «متا سه‌جيو» يكي ديگر از اساتيد اين موسسه روي تزيينات آن كارهايي انجام داد؛ اما پس از انقلاب كار متوقف باقي ماند و در حال حاضر نيز داربست‌هاي موسسه ايزمئو در داخل صحن گنبد وجود دارند و به اعتقاد برخي كارشناسان برداشتن آنها باعث مي‌شود تا تزيينات گنبد فرو ريزد به همين دليل بيش از 25 سال است كه اين داربست‌ها همچنان صحن مسجد را اشغال كرده‌اند.

منيرو بوشناكي معاون فرهنگي مدير كل يونسكو پس از بازديد از گنبد خمار‌تاش در گفت و گو با ميراث خبر گفت: «سي سال قبل مرمت‌گران ايتاليايي كار مرمت اين بنا را آغاز كرده بودند كه با وقوع انقلاب و وقفه‌اي كه در كار آنها افتاد، مرمت اين گنبد تاريخي نيمه كاره رها شد.»

وي در ادامه گفت:«به تازگي صحبت‌هايي شده است تا درباره مرمت‌گران ايتاليايي از جمله هنرمندان خبره اين كشور براي مرمت اين بنا باز گردند و كار را از سر بگيرند.»

به گفته بوشناكي؛ يونسكو قصد دارد با اعطاي اعتبارات لازم بخشي از شرايط مالي مرمت گنبد خمارتاش را تامين كند تا اين گنبد هر چه سريعتر مرمت شده و براي بازديد عموم آماده شود. بوشناكي درباره گنبد خمارتاش گفت: «اين گنبد در دنيا شناخته شده است و از آن به عنوان يكي از شاهكارهاي هنر اسلامي ياد مي‌شود. نمونه اين گنبد در جهان اسلام كمتر ديده شده است و زيبايي‌هاي نزيينات داخل آن به واقع شگفت انگيز است. بجاست كه هر چه سريعتر داربست‌ها برداشته شود و چهره واقعي صحن اين مسجد بر همگان آشكار شود.

معاون فرهنگي مدير كل يونسكو با اشاره به نحوه مرمت اين بنا گفت:«كاري كه مرمت‌گران ايراني روي گنبد سلطانيه انجام داده‌اند نشان مي‌دهد كه ايراني‌ها در امور مرمتي بناهاي خود بسيار كار كشته هستند و نمي‌توان نقصي در كار آنها مشاهده كرد. اما از آنجايي كه مرمت اين بنا ايتاليايي‌ها شروع كرده بودند بد نيست كه تيم متشكلي از مرمت‌گران ايتاليايي و ايراني مرمت اين بناي بي‌نظير را به پايان برسانند.»

چندي پيش نيز طي اقدامي از سوي اداره كل ميراث فرهنگي و گردشگري استان قزوين طرح مرمتي‌‌اي براي گنبد خمارتاش تهيه شده است. «محمد محمد‌زاده» رييس اداره كل ميراث فرهنگي و گردشگري استان قزوين با اشاره به اين موضوع گفت: طرح مرمتي اين بنا توسط يكي از بهترين مرمت گران ايراني آقاي «سيد مهدي مجابي» تهيه شده است و تا پايان امسال نيز قرار است تا طي جلسه‌اي با آقاي بهشتي آن را به تصويب برسانيم.»

محمدزاده در خصوصي همكاري هنرمندان ايتاليايي‌ با اين پروژه گفت: «اروپايي‌ها كمتر از ما نسبت به گنبد‌هاي آجري كشور آگاهي دارند و ما در اين رشته مرمت‌گران خبره‌اي داريم؛ اما از همكاري آنها استقبال خواهيم كرد و اميدواريم كه تيم ايراني و ايتاليايي بتوانند هر چه زودتر صحن اين گنبد را از دست داربست‌هاي آن خلاص كنند.»

گنبد خمارتاش مهمترين و زيباترين بخش مسجد جامع كبير قزوين است كه طول دهانه آن چهارده ذرع و داراي پنج كتيبه گچبري به خط كوفي است. در گوشه شمال غربي اين بنا منبر سنگي‌اي قرار گرفته است كه در نوع خود بي‌نظير است. همچنين گچبري‌هاي منحصر به فرد داخل صحن مسجد نيز آن را در زمره شاهكار‌هاي هنر اسلامي قرار داده است. صحن اين مسجد 30 سال است كه در ميان داربست‌ها محصور مانده و به همين علت بازديدي از آن صورت نمي‌گيرد.

 

كتيبه كوفي مسجد جامع قزوين

در اين مجموعه مصور، خطوط كوفي «كتيبه‌هاي مسجد جامع قزوين» معرفي و كاربرد آن‌ها در گرافيك تشريح شده است.

قديمي ترين بخش مسجد، بعد از آثار چهار طاقي ساساني که در زير مقصوره قرار گرفته، طاق هاروني است که در زمان " هارون الرشيد " در سال 192 ه ق ساخته شد. مهمترين و زيباترين بخش مسجد، مقصوره و گنبد سلجوقي آن است ؛ طول دهانه آن چهارده ذرع و داراي پنج کتيبه گچبري به خط کوفي است. در وسط ديوار جنوبي مقصوره، محرابي از سنگ مرمر صيقلي ديده مي‌شود و طرفين آن با کاشي‌هاي رنگارنگ تزيين شده است و در گوشه شمال غربي آن، منبر سنگي قرار دارد.

ساير قسمت‌هاي مسجد، مربوط به دوره‌هاي بعد تا پايان دوره قاجاريه است. ايوان شمالي و دو مناره کاشيکاري شده آن در زمان شاه تهماسب و ايوان غربي آن در دوره شاه سليمان صفوي ساخته شدند. ايوان جنوبي که زيباترين ايوان مسجد است در زمان سلطنت "شاه عباس دوم" به مدخل مقصوره اضافه شد.

اين مسجد داراي دو ورودي است. ورودي شرقي در سال 1047 ه ق و ورودي غربي در سال 1272 ه ق ساخته شد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 22 فروردین 1399 ساعت: 23:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره مظفرالدين شاه قاجار

بازديد: 23
تحقیق درباره مظفرالدين شاه قاجار

مرورى بر عملكرد مظفرالدين شاه قاجار

ايستادگى در مقابل لرد كرزن

اين قرارداد در هفت فصلعيناً مانند قرارداد گمركى ايران و روس با همان شرايط منتها به نفع دولت انگليستهيه و تنظيم گرديد. اين قرارداد به جاى فصل نهمعهدنامهپاريسمورخ چهارم مارس۱۸۵۷بود! و براى ايران همان معايب و مضار قرارداد گمركى ايران و روس راداشت.

نكته درخور توجه اينكه آنچه را كه دولت روس در سال ۱۸۲۸/ ۱۲۴۳ ه.ق به موجبمعاهده تركمانچاى به ايران تحميل كرد دولت انگليس در سال ۱۸۵۷/۱۲۷۳ ه.ق براساسعهدنامهپاريسبه دست آورد. اگرروس ها قفقاز را از ايران مجزا كردند انگليس ها افغانستان را از ايران منتزع نمودندو همه امتيازات تجارتى كه دولت انگليس با بستنعهدنامهپاريساز آن برخوردار شدهمان ها بود كه روس ها طبقعهدنامهتركمانچاى نصيبشانشده بود! و قراردادهاى گمركى منعقده دولتين روس و انگليس با ايران آنچنان ظالمانه ومنطبق با منافع اين دو دولت استعمارى بود كه جانشين پاره اى از موادعهدنامه هاى منحوستركمانچاى وپاريسقرار گرفت!

اگرچه انگليسى ها توانستند همزمان با اجراى تعرفه گمركى ايران و روسعين آن را براى خود به دست آورند و از اين نظر از روس ها عقب نمانند ولى برترى نفوذروس ها در ايران نسبت به انگليسى ها محرز و مسلم بود و اين بستگى به چند عامل مهمداشت كه يكى از اين عوامل وجود نيروى بريگاد قزاق تحت نظر روس ها بود كه عنصرايرانى هيچ نقشى در آن نداشت و براى اجراى مقاصد روس ها در ايران وسيله بسيار موثربه شمار مى رفت. عامل مهم ديگر بانك استقراضى روس بود كه نفوذ فوق العاده اى درشئون سياسى و اقتصادى ايران داشت. اين بانك در ايران تجارت نمى كرد و دنبال سودنبود و فقط سياست دولت استعمارى روس را در ايران ترويج مى نمود. اين بانك با قرضدادن پول به درباريان و شخصيت هاى صاحب نفوذ با شرايط ساده و طولانى مدت اين اشخاصرا وام دار و زير نفوذ دولت متبوع خود قرار مى داد و چه بسا اتفاق مى افتاد كه «مبلغ قرض چند برابر از اعتبار مالى طرف زيادتر بود و در اين راه بانك مزبور چنانبه افراط رفتار مى كرد كه وقتى در سال ۱۳۲۲ ه.ق وزارت دارايى روسيه اعتبار سياسىبانك را گرفت معلوم شد كه از ۳۰ ميليون منات سرمايه اوليه بانك فقط ۳ ميليون مناتدر صندوق هاى آن باقيمانده و بقيه در محل هاى بى اعتبار در قرض دادن به اعيان وتجار و علماى ايران به مصرف رسيده و تنها در شهر تهران طلب بانك از اشخاص شانزدهميليون منات بوده است۱۷ و سومين عامل برترى نفوذ روس ها نسبت به انگليس ها در ايرانشخص ميرزا على اصغرخان اتابك صدراعظم ايران بود كه پس از رنجش از انگليسى ها روابطبسيار نزديكى با روس ها پيدا كرد و با اخذ دو فقره وام پياپى از روسيه تماماختيارات حكومت ايران را در دست دولت روس قرار داد! گرچه اتابك قلباً علاقه اى بهروس ها نداشت و پس از بريدن از انگليسى ها مى خواست به هر حيله رهى در دل دوستانسابق خود پيدا كند كه برقرارى روابط نزديك با سرآرتور هاردينگ وزير مختار انگليس ودادن امتياز استخراج نفت جنوب ايران به يك تبعه انگليسى به نام «ويليام فاكس. دارسى» براى به دست آوردن دل رميده زمام داران انگليس بود. اتابك براى برقرارىتوازن سياسى با دولت هاى روس و انگليس حتى حاضر بود وام دوم را از انگليسى ها بگيردكه براى منع استقراض از دولت هاى خارجى به جز دولت روسيه راهى پيدا مى شد چنانكه دراواخر صدارتش وامى از انگليس دريافت كرد كه عنوان آن را «مساعده» گذاشت! اتابك براىگرفتن اين وام بارها با هاردينگ محرمانه به گفت وگو نشست و هاردينگ بسيار كوشيد كهاين مقصود عملى شود ولى لندن با اتابك كنار نيامد!

روس ها در نتيجه تفوقى كهنسبت به حريف خود در ايران داشتند توانستند برترى تجارى انگليس در ايران را به سودخود تغيير دهند. امتعه روسى در همه نقاط ايران از آذربايجان در غرب گرفته تا خراسانو سيستان و بلوچستان در شرق و جنوب شرق به طور فراوان توزيع مى شد و كشتى هاى روسىبه تدريج راه خود را به طرف خليج فارس باز مى كردند و محصولات كارخانه هاى روسى رابه سواحل خليج فارس مى رسانيدند و «روزنامه هاى روسيه پيشنهاد مى كردند كه دولتتزارى بايد از فرصت استفاده نموده و با دادن پولى به دولت ايران در سواحل خليج فارسپايگاه جنگى ايجاد كند و چون انگليسى ها در آن موقع گرفتار جنگ با بوئرها در جنوبآفريقا بودند۱۸ و مجالى براى جلوگيرى از نفوذ روس ها نداشتند اين فكر روز به روزبيشتر قوت مى گرفت۱۹ در همين ايام بود كه يك كشتى جنگى روسيه به خليج فارس وارد شدو داخل شط العرب گرديد و تا بصره پيش رفت و متعاقب آن يك كشتى جنگى ديگر به مسقط،بوشهر، لنگه و بندرعباس سفر كرد.

اين كم توجهى انگليسى ها نسبت به مسئله ايرانمورد اعتراض لرد كرزن فرمانفرماى مقتدر هندوستان قرار گرفت. وى نظرش بر اين بود كه «موضوع كروگر (قائد و رهبر بوئرها) چندان قابل اهميت نيست اين شخص در دريا حكم حبابرا دارد و به زودى محو خواهد شد اما مسئله ايران داراى اهميت است كه طرف توجهنيست.»۲۰ و نيز به لردلنزداون وزير امورخارجه انگليس نوشت «شما بايد تصميم بگيريدتا كجا راضى خواهيد شد روس ها به طرف جنوب ايران تجاوز كنند و شما در مقابل آنهامقاومت نكنيد...»۲۱

همين اعتراضات و پيگيرى هاى بيش از حد لرد كرزن براى اقداماتمتقابل، نسبت به عمليات روس ها در خليج فارس بود كه در اوايل سال ۱۹۰۲ لرد لنزداونبه وزير مختار انگليس در ايران دستور داد كه به دولت ايران خاطرنشان كند كه «دولتانگليس به هيچ وجه اجازه نخواهد داد كه روس ها به نواحى جنوبى ايران دست اندازىكنند كه اگر با اين اخطار باز هم دولت ايران توسعه نفوذ روس ها را در اين مناطقتشويق كند دولت پادشاهى انگليس مجبور خواهد بود در سياست خود كه تا اين تاريخ حفظبقاى ملى و تماميت ارضى كشور ايران است تجديد نظر كند.»۲۲ و عين اين اظهارات را خودلنز داون در موقع مسافرت شاه به لندن كه چند ماه بعد صورت گرفت با او درميان گذاشتو پارلمان انگليس نيز بيانيه اى مبتنى بر اهميت منافع سياسى و بازرگانى انگلستان وهندوستان در خليج فارس منتشر نمود و در آن خليج فارس به عنوان «كليد بازرگانىهندوستان» نام برده شد و به دنبال بيانيه پارلمان لردلنز داون وزير امور خارجهاعلاميه بالفور را به نام دولت بريتانيا در پارلمان انگليس به شرح زير قرائت كرد: «دولت بريتانياى كبير برقرارى يك دژ محكم ساحلى يا يك پايگاه دريايى در خليج فارسرا اقدامى خصمانه نسبت به منافع خود تلقى خواهد كرد و بدون ترديد با تمام وسايل كهدر اختيار دارد از آن جلوگيرى به عمل خواهد آورد.»۲۳

انگليسى ها كه در اين موقعاز جنگ با بوئرها فراغت حاصل كرده بودند به تحكيم مواضع خود در جنوب ايران پرداختندو روس ها با همه كوششى كه به كار بردند موفق به گرفتن پايگاه دريايى در خليج فارسنشدند و در نوامبر سال ۱۹۰۳ لردكرزن با موافقت دولت متبوع خود براى به نمايشدرآوردن قدرت دريايى انگليس و بازديد از شيخ نشين هاى تحت حمايت بريتانيا با چندكشتى عازم خليج فارس شد. و نخست از مسقط ديدار كرد و طى مراسم باشكوهى در عرشهكشتى، نشان صليب اعظم ستاره هند را به امام مسقط اعطا نمود و در ضمن نطق موثرى وىرا فرمانرواى مطلق مسقط معرفى كرد و بعد به هر جاى ديگر كه وارد شد بر عرصه كشتىدربارى تشكيل داد و قدرت و نفوذ و جلال و شوكت امپراتورى بريتانيا را به رخ شيوخعرب كشيد و به هر يك از آنها كه مورد نظرش بود نشان و يا تحفه اى مخصوصداد.
كرزن در سخنرانى هاى خود براى شيوخ عرب به عمد از به كار بردن نام صحيح ايندريا كه خليج فارس باشد خوددارى مى كرد و به جاى آن «كلمه بسيط خليج»۲۴ را به كارمى برد و اين شيوخ را مطيع و دست نشانده انگليس معرفى مى نمود و به آنها اطمينانمى داد كه دولت بريتانياى كبير! هميشه حافظ و پشتيبانشان خواهد بود.

كرزنمهمترين سخنرانى خود را در اجتماع شيوخ تحت حمايت انگليس در سواحل خليج فارس كه درشارجه تشكيل گرديد ايراد نمود و در آن به پيشينه خدمات يكصد سال دولت انگليس وحكومت هند در سركوبى دزدان دريايى و استقرار امنيت در خليج فارس كه به انعقاد پيمانسال ۱۸۲۰ ميان دولت بريتانيا و شيوخ ساحلى انجاميد و به دنبال آن به پيمان هاىمشابهى (از جمله پيمان سال ۱۸۵۳ معروف به پيمان صلح پايدار) كه بسته شد اشاره كرد۲۵و سپس چنين ادامه مطلب داد:

ايهاالشيوخ: از خلال روابطى كه بدين سان به وجودآمد، وظيفه پاسدارى و ايجاد صلح و آرامش در اين منطقه با رضايت خود شما برعهدهبريتانياى كبير واگذار شد و پيوندهاى سياسى ميان حكومت هندوستان و فرد فرد شماجوانه زد و رشد كرد. در نتيجه اين پيوندها بود كه انگلستان سالار اين خليج و نگهبانرسمى شما شناخته شد. به طورى كه اكنون هيچكدام از شما با هيچ دولتى غير از ما رابطهنداريد. هركدام از شما كه اصطلاحاً «شيوخ متصالح» اين كرانه ها ناميده مى شويد،چنانچه خودتان نيز مى دانيد تعهد سپرده ايد كه وارد هيچگونه قرارداد يا مكاتبه بادولت هاى ديگر جهان نشويد. كارگزاران هيچ دولت خارجى را به خاك خود راه ندهيد و هيچنقطه اى از خاك كشورتان را به ديگرى واگذار نكنيد. اين تعهدات برگردن فرد فرد شماستو همه تان موظف به رعايت آن هستيد كما اينكه همه تان نيز تاكنون به تعهداتتان عملكرده ايد. قراردادهايى كه به آنها اشاره كردم يكطرفه نيستند بلكه در همان حال كهتعهداتى براى شما ايجاد كرده اند، تكاليفى نيز برگردن ما گذاشته اند. از جمله اينكهتا موقعى كه شما به تعهدات و قول هاى خود عمل كنيد هرگز نبايد اين ترس و واهمه راداشته باشيد كه بريتانياى كبير بگذارد كسى از خارج مخل و مزاحم آزادى هاى شمابشود.۲۶
لرد كرزن در اين سفر به بازديد از سه بندر ايرانى بندرعباس، لنگه وبوشهر نيز اظهار تمايل كرد و اين تمايل به وسيله سر آرتور هاردينگ در تهران بهآگاهى وزارت امور خارجه ايران رسيد. در بندرعباس و بندرلنگه تشريفات استقبال انجامشد و رضاقلى خان سالارمعظم۲۷ حكمران كل بنادر در كشتى به ديدار نايب السلطنه هندرفت و از سوى شاه ايران خوشامد گفت ولى در بوشهر نظر به موقعيت مهمى كه داشت زمينهبرگزارى تشريفات باشكوه ترى فراهم آمد و چون برنامه نايب السلطنه هند توقف در بندربوشهر بود بنا به مشورتى كه با مظفرالدين شاه و صدراعظمش عين الدوله (جانشينميرزاعلى اصغرخان اتابك) صورت گرفت مقرر گرديد كه دولت ايران دو ساختمان مناسب درحوزه بندر بوشهر يكى براى پذيرايى از نايب السلطنه و همراهان و ديگرى براى اقامتميرزا احمدخان علاءالدوله حكمران فارس ۲۸ كه ميزبان تعيين شده بود در نظر گرفتهشود. طبق برنامه تنظيمى قرار بر اين بود كه حكمران بنادر در كشتى از فرمانفرماى هنداستقبال نمايد و پس از پياده شدن از كشتى علاءالدوله در اسكله بوشهر به لرد كرزنخيرمقدم بگويد و سپس او را تا منزلى كه برايش در نظر گرفته شده همراهى نمايد. سپسفرمانفرماى هند به علاءالدوله بازديد پس بدهد و در ضيافتى كه حاكم فارس به افتخارشترتيب خواهد داد شركت نمايد كه نايب السلطنه خودخواه و متكبر هند در آستانه ورود بهبوشهر به بهانه كسالت همسرش ليدى كرزن اين برنامه از پيش تنظيم شده را برهم زد۲۹ واز كنسولگرى انگليس در بوشهر به مقامات ايرانى اطلاع داده شد كه طبق نظرنايب السلطنه برنامه هرگونه ديدار از ايشان در عرشه كشتى و كنسولگرى انگليس انجامخواهد گرفت! چون اين برنامه با برنامه تصويب شده قبلى كه با نظر مقامات سفارتانگليس تهيه شده بود مغايرت داشت علاءالدوله از مركز كسب تكليف كرد و ميرزانصرالله خان مشيرالدوله وزير امور خارجه ايران تلگراف حكمران فارس را به نظرمظفرالدين شاه رسانيد. شاه تغيير برنامه را نپذيرفت و پس از گفت وگو با عين الدولهچنين دستور داد: «... يك ماه قبل با اطلاع سفارت انگليس پروگرامى و قراردادى شدهاست و ما هم نظر به دوستى اى كه با دولت انگليس داشتيم تماماً را قبول كرديم... حالا اين عنوانات نمى دانم براى چيست؟ آن قرارداد تغيير نمى كند در صورتى كهبخواهند در بوشهر پياده شوند بايد مطابق همان پروگرام و قرار سابق باشد والا ميلپياده شدن را نداشته باشند ميل خودشان است. مقصود اين است آن پروگرام نبايد تغييركند. امضاء شاه» ۳۰

وصول اين تلگراف نگرانى اعضاىسفارت و كنسولگرى بوشهر را فراهم آورد و سرآرتور هاردينگ كه براى شركت در استقبالاز نايب السلطنه هند در بوشهر به سر مى برد كوشيد مشكل پيش آمده را به گونه اى حلكند! در حالى كه گفت وگوها ادامه داشت كشتى ويژه لرد كرزن به نام «ناو هاردينگ»۳۱ ورزمناوهاى اسكورت او در آب هاى بوشهر نمايان شد. علاءالدوله و هاردينگ ازگفت وگوهاى خود نتيجه نگرفتند. علاءالدوله فرصتى خواست تا بار ديگر از مركز كسبتكليف نمايد كه صدراعظم عين الدوله در جواب تلگراف علاءالدوله نظر شاه را درتلگرافى كوتاه چنين اعلام كرد:

«برنامه همان است كه قبلاً توافق شده جنابفرمانفرماى هندوستان ميل دارند پياده شوند ميل دارند پياده نشوند.»۳۲

بدين گونهبه مصداق «عيب او جمله بگفتى هنرش نيز بگوى» مظفرالدين شاه كه يكى از خصوصياتاخلاقى اش ترس بى اندازه بود، در اينجا بى آنكه از قدرت و توانايى نايب السلطنهمقتدر هندوستان بيمى به خود راه دهد با شجاعت در برابرش ايستاد و حاضر نشد دربرنامه پذيرايى پرهزينه او۳۳ تغييرى صورت گيرد كه اين تغيير برنامه اهانتى بود بهشاه و دولت ايران!
لرد كرزن پس از توقفى ۴۸ ساعته در كشتى ويژه خود بدون آنكه پابه خشكى گذارد در چهارم دسامبر ۱۹۰۳ برابر با ۱۴ رمضان ۱۳۲۱ آب هاى ساحلى ايران راترك كرد و رهسپار هند شد.
پى نوشت ها:

۱۷- كتاب گنج شايگان محمدعلى جمال زادهبه نقل از كتاب عصر بى خبرى يا تاريخ امتيازات ص ۳۴۸.

۱۸- بوئرها اصلاً هلندىهستند كه در آفريقاى جنوبى در ترانسوال براى خود دولتى تشكيل دادند. انگليسى ها بهوطن آنها طمع ورزيدند و جنگ بين اين ملت جسور با امپراتورى انگليس قريب سه سال (۱۸۹۹تا ۱۹۰۱) طول كشيد. در اين مدت به ارتش انگليس شكست هاى سخت وارد آمد و خونزيادى از انگليسى ها به زمين ريخته شد و دولت انگليس تلفات مالى و جانى زيادى رامتحمل شد. عاقبت بوئرها از پا درآمدند و سرزمين شان ضميمه امپراتورى انگليسشد.

۱۹- عصر بى خبرى... ص ۲۴۵.

۲۰تا ۲۳- تاريخ روابط سياسى انگليس و ايرانبه ترتيب جلد پنجم ص ،۴۲۶ جلد ششم ص ،۲۵۷ جلد پنجم ص ۴۴۳ و جلد ششم ص ۳۶۴.

۲۴- خاطرات سياسى هاردينگ ضميمه ۲ ص ۳۲۲.

۲۵- پيمان ۱۸۲۰ كه اولين گام استقراربريتانيا در خليج فارس به شمار مى رود پيمانى است كه حكومت هند با شيوخ عرب ساحلىخليج فارس امضا كرد كه به موجب آن اين شيوخ تعهد سپردند كه از راهزنى هاى دريايى وغارت اموال يكديگر دست بردارند و مزاحم امنيت خليج فارس نشوند كه بعدها بعضى از اينشيوخ تعهدات خود را زيرپا گذاشتند و باز هم به حرفه ديرين خود ادامه دادند. بريتانياى كبير ناچار به مداخله شد و همه آنها را منكوب و مجبورشان كرد پيمان متممىرا كه به پيمان صلح پايدار معروف است امضا نمايند (سال ۱۸۵۳)* پيمان ۱۸۲۰ و پيمانمتمم آن و همچنين پيمان هاى محلى ديگر تا سال ۱۹۷۱ يعنى زمانى كه نيروهاى انگليسىمستقر در خليج فارس از آنجا خارج شدند ادامه داشت.

۲۶- خاطرات سياسى هاردينگضميمه ۲ ص ۳۲۵.

۲۷- رضاقلى خان سالار معظم برادرزاده حسينقلى خانم نظام السلطنهمافى از رجال معروف قاجار است كه پس از درگذشت او نامبرده ملقب به نظام السلطنهگرديد. در جنگ جهانى اول كه موضوع مهاجرت پيش آمد حكومت موقت ملى تحت رياست همينرضاقلى خان نظام السلطنه در كرمانشاه تشكيل شد.

۲۸- ميرزااحمدخان علاءالدوله پسرمحمدرحيم خان قاجاردولو كه به خشونت طبع و قساوت مشهور و معروف بود همان كسى است كهوقتى حاكم تهران بود نظر به گران شدن قند كه علت آن وقوع جنگ روس و ژاپن بود (۱۹۰۴) عده اى از تجار واردكننده قند را به دارالحكومه احضار كرد و پس از پرخاش زياد چندتناز آنان را به چوب بست و همين عمل باعث تعطيل شدن بازار و اجتماع بازاريان در مسجدشاه گرديد و زمزمه خواستن عدالتخانه از اينجا برخاست كه سرانجام به مشروطيت منتهىگرديد.

۲۹- كسالت همسر لرد كرزن براى تغيير برنامه بهانه اى بيش نبود وگرنه بهنوشته سرآرتور هاردينگ «ساده ترين راه حل قضيه بدون شك اين بود كه لرد كرزن همسرشرا كه كسالت داشت براى يك شب در عرشه ناو هاردينگ بگذارد و خودش بقيه تشريفاتپذيرايى را طبق همان برنامه اى كه قبلاً تنظيم شده بود اجرا كند.» صفحه ۲۴۲خاطرات.

۳۰- لرد كرزن در خليج فارس از انتشارات دفتر مطالعات سياسى و بين المللىوزارت امور خارجه ص ۵۵.

۳۱- ناو هاردينگ به نام پدربزرگ سرآرتور هاردينگوزيرمختار انگليس در ايران در سلطنت مظفرالدين شاه كه زمانى فرمانرواى كل هندوستانبود نامگذارى شده بود.

۳۲- لرد كرزن در خليج فارس ص ۶۲.

۳۳- تعمير و تزئين ومبلمان دو عمارت معروف به چهار برج و كلاه فرنگى كه براى اقامت دوروزه لرد كرزن وهمراهان در نظر گرفته شده بود از جمله اين هزينه ها بود كه «از روز يكم تا ششمرمضان بيش از يكصدنفر بنا، نقاش، نجار و شيشه بر در عمارت چهاربرج مشغول به كاربودند و پس از تعمير و تزئين ساختمان هاى چهاربرج به نصب پرده و ميز و مبل و آمادهكردن وسايل پذيرايى اشرافى پرداختند، مقدارى از اين وسايل را علاءالدوله از شيرازآورده و مقدارى هم از هندوستان خريدارى شده و در همان روزها با كشتى به بوشهر رسيدهبود. تالار پذيرايى و تالار غذاخورى با فرش هاى ابريشمين و گرانقيمت ترين ميز و مبلو صندلى و پرده هاى مخمل آراسته گرديده بود...» لرد كرزن در خليج فارس ص۳۵.

*پيمان اخير همه شيوخ ساحلى را متعهد مى كرد براى هميشه از دزدى دريايى وتجاوز به اموال هم دست بردارند و اگر اختلافى بين شان پيش آمد مسئله را به نظرنماينده دولت هند در خليج فارس برسانند و طبق نظر او عمل نمايند

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 22 فروردین 1399 ساعت: 23:00 منتشر شده است
نظرات(0)

پاورپوینت و کلیپ های آموزشی درباره ویروس کرونا

بازديد: 43
پاورپوینت و کلیپ های آموزشی درباره ویروس کرونا

مطالب زیر بصورت رایگان می باشد . برای دریافت هر کدام روی لینک آن کلیک کنید :
کلیپ آموزشی کرونا ویروس سازمان جهانی بهداشت دریافت

کلیپ آموزشی کرونا ویروس جدید چین دریافت

کلیپ کرونا ویروس 1 دریافت

کلیپ کرونا ویروس 2 دریافت

کلیپ کرونا ویروس 3 دریافت

پاورپوینت کرونا ویروس دریافت
پاورپوینت کرونا ویروس - دکتر مردانی دریافت

پاورپوینت کرونا ویروس - دکتر گویا دریافت
پاورپوینت آموزشی ویژه بهورزان دریافت
بسته آموزشی کرونا ویروس ویژه خیریه ها دریافت
بسته آموزشی کرونا ویروس ویژه اتباع خارجی دریافت
بولتن ویژه کرونا ویروس مشاهده
پاورپوینت  آموزشی کرونا ویروس دریافت
پاورپوینت  آموزشی کرونا ویروس دریافت
بسته آموزشی کرونا ویروس ویژه عموم مردم مشاهده
بسته آموزشی کرونا ویروس ویژه افراد دارای بیماری مزمن مشاهده
بسته آموزشی کرونا ویروس ویژه مهدهای کودک و کودکستان مشاهده

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 19 فروردین 1399 ساعت: 19:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مدرسه چهارباغ

بازديد: 79
تحقیق درباره مدرسه چهارباغ

نام بنا : مدرسه چهارباغ

اسامي ديگر : مادر شاه ، سلطاني

تاريخ ساخت : 1116 - 1126 ه‍.ق

باني : شاه سلطان حسين

مدرسه چهارباغ

مدرسه چهارباغ كه به نام مدرسه مادرشاه نيز ناميده مى‏شود، آخرين بناى تاريخى باشكوه عهد صفويه در اصفهان است كه براى تدريس و تعليم طلاب علوم دينى در دوره شاه‏ سلطان حسين از سال 1116 تا 1126 هجرى ساخته شده است.

مدرسه چهارباغ از لحاظ كاشى‏كارى انواع مختلف اين فن را در خود جاى داده و در حقيقت موزه كاشى‏كارى اصفهان مى‏باشد كاروان‏سراى مادرشاه كه مجلل ‏ترين اقامتگاه مسافرين سه قرن پيش بوده هم‏ اكنون تبديل به مهمان‏سراى عباسى شده و از لحاظ سبك معمارى در بين هتل هاى دنيا در زمان حاضر بى‏نظير و منحصر به فرد است.

‏مدرسه چهارباغ كه به نام مدرسه سلطانى و مدرسه مادر شاه نيز ناميده مى‏شود آخرين بناى تاريخى با شكوه عهد صفويه در اصفهان است كه براى تدريس و تعليم طلاب علوم دينى و در دوره آخرين پادشاه صفويه شاه سلطانحسين از سال 1116 تا1126 هجرى ساخته شده و درختهاى چنار كهنسال و نهر آبى كه در آن جريان دارد بر زيبايى تزئينات نفيس كاشيكارى آن افزوده و بناى مزبور را بسيار فرحبخش و روحنواز نموده است.

 

گنبد مدرسه چهار باغ بعد از گنبد مسجد شيخ لطف الله قرار دارد ولى در مجلل آن كه با طلا و نقره تزيين شده از لحاظ زرگرى و طلاكارى و طراحى و قلمزنى در نظر استادان بزرگ امروز اين فن شاهكارى از صنايع ظريفه است و نظير ندارد. مدرسه چهارباغ از لحاظ كاشيكارى هم انواع مختلف اين فن را مانند كاشيهاى هفت رنگ و معرق و گره سازى و پيلى و معقلى واجد است. محراب با شكوه و منبر يكپارچه مرمرى و حجره مخصوص شاه سلطانحسين كاشيكارى معرق اطراف گنبد و داخل مدرسه و درها و پنجره ‏هاى چوبى آلب برى شده از قسمت هاى بسيار جالب و تماشايى اين بناى نفيس تاريخى است.

مدرسه چهارباغ آخرين بناي تاريخي با شكوه عهد صفوي در اصفهان و از بهترين مدارس بنا شده در ايران است . مدرسه چهارباغ واقع در ضلع شرقي خيابان چهارباغ است كه به نام مدرسه سلطاني و مدرسه مادرشاه نيز ناميده مي‌شد .

براي تدريس و تعليم و تربيت طلاب علوم ديني در اواخر حكومت شاه سلطان حسين صفوي از سال هزار و صد و شانزده تا هزار و صد و بيست و شش هجري قمري ساخته شد .

از نظر تناسبات معماري و زيبايي‌هاي كاشي‌كاري ، گنبد مدرسه چهارباغ بعد از گنبد مدرسه شيخ‌لطف‌الله جاي مي‌گيرد . در مجلل آن كه با طلا و نقره تزئين شده است از لحاظ زرگري ، طلاكاري ، طراحي و قلمزني در نظر استادان بزرگ امروز اين فن از شاهكارهاي هنري كم‌نظير است .

درخت‌هاي كهنسال و جوي آبي كه در آن جريان دارد بر زيبايي تزئينات نفيس كاشي‌كاري آن افزوده و بناي مزبور را بسيار فرح‌بخش و روح‌نواز كرده است .

نظر تناسب معماري و زيبايي طرح كاشيكاري، گنبد مدرسه چهارباغ بعد از گنبد مسجد شيخ لطف الله قرار دارد، ولي در مجلل آن كه با طلا و نقره تزئين شده است ، از لحاظ زرگري، طلا كاري، طراحي و قلم زني در نظر استادان بزرگ امروز اين فن نيز ، شاهكاري از صنايع ظريفه است و نظير ندارد.

مدرسه چهارباغ از لحاظ كاشيكاري هم، انواع مختلف اين فن را مانند كاشيهاي هفت رنگ، معرق، گره سازي و پيلي را در خود جاي داده است و در حقيقت موزه كاشيكاري اصفهان مي باشد.

 

 

محراب با شكوه، منبر يكپارچه مرمري، حجره مخصوص شاه سلطان حسين، كاشيكاري بي نظير مد خل مدرسه، خطوط نستعليق كتيبه ها و پنجره هاي چوبي آلت بري شده از قسمتهاي بسيار جالب و تماشايي اين بناي نفيس تاريخي است .

كاروانسراي مادر شاه كه مجللترين اقامتگاه مسافرين سه قرن پيش بوده و متصل به ساختمانهاي مدرسه چهارباغ ، در ضلع شرقي آن است، هم اكنون تبد يل به مهمانسراي باشكوهي به نام مهمانسراي عباسي شده است و يقيناً از لحاظ سبك معماري در بين هتلهاي درجه اول دنيا در زمان حاضر بي نظير و منحصر به فرد است و احيا و ايجاد اين مجموعه عظيم معماري، خود عامل مؤثري در جلب جهانگردان بسوي شهر تاريخي اصفهان شده است.

 

     
   
 
 

 

 

 

از نظر تناسب معماري و زيبايي طرح كاشيكاري، گنبد مدرسه چهارباغ بعد از گنبد مسجد شيخ لطف الله قرار دارد، ولي در مجلل آن كه با طلا و نقره تزئين شده است ، از لحاظ زرگري، طلا كاري، طراحي و قلم زني در نظر استادان بزرگ امروز اين فن نيز ، شاهكاري از صنايع ظريفه است و نظير ندارد.

مدرسه چهارباغ از لحاظ كاشيكاري هم، انواع مختلف اين فن را مانند كاشهاي هفت رنگ، معرق، گره سازي، پيلي و معقلي را در خود جاي داده است و در حقيقت موزه كاشيكاري اصفهان مي باشد.

محراب با شكوه، منبر يكپارچه مرمري، حجره مخصوص شاه سلطان حسين، كاشيكاري بي نظير مد خل مدرسه، خطوط نستعليق كتيبه ها و پنجره هاي چوبي آلت بري شده از قسمتهاي بسيار جالب و تماشايي اين بناي نفيس تاريخي است .

كاروانسراي مادر شاه كه مجللترين اقامتگاه مسافرين سه قرن پيش بوده و متصل به ساختمانهاي مدرسه چهارباغ ، در ضلع شرقي آن است، هم اكنون تبد يل به مهمانسراي باشكوهي به نام مهمانسراي عباسي شده است و يقيناً از لحاظ سبك معماري در بين هتلهاي درجه اول دنيا در زمان حاضر بي نظير و منحصر به فرد است و احيا و ايجاد اين مجموعه عظيم معماري، خود عامل مؤثري در جلب جهانگردان بسوي شهر تاريخي اصفهان شده است.

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت: 23:10 منتشر شده است
نظرات(0)

تحقیق درباره رشته كوهپيمايي

بازديد: 19
تحقیق درباره رشته كوهپيمايي

كوهپيمايي

كوهپيمايي، ورزش يا سرگرمي يا مهارت راه‌پيمايي، پياده‌روي و بالا رفتن از كوه مي‌باشد. اين ورزش را گاهي اوقات به صورت alpinism نيز مي‌شناسند، خصوصاً در اروپا. مي‌توان گفت كه اين ورزش شامل دو جنبه اصلي، مهارت در صخره و مهارت در برف كه بسته به شرايط‌ آب و هوايي مسير صخره، يا روي برف يخ انتخاب مي‌شود. در هر دو مورد به قابليت‌هاي انعطاف‌پذيري تكنيكي نياز است،‌ اما تجربه نيز بخش مهم ديگري است.

خطرات

مهارت در صعود براي جلوگيري از دو نوع اصلي از خطرات مهيا شده است. خطر افتادن اشياء روي كوهنوردان و  خطر افتادن خود صعود كننده. چيزهايي كه ممكن است سقوط كند، عبارتند از صخره يحو برف. كوه‌پيما نيز ممكن است بر روي صخره‌ها، يخ يا برف يا درون شكاف‌هاي يخ و برف سقوط كند. خطرات مربوط به آب و هوا نيز وجود دارد. بنابراين در اينجا 8 خطر اصلي وجود دارد. سقوط صخره‌ها، سقوط يخ و بهمن برفي، افتادن از صخره‌هاي مشكل، افتادن از شيب‌هاي يخي، افتادن از شيب‌هاي برفي، افتادن درون شكاف‌ها و خطرات ناشي از آب و هوا. انتخاب يك مسير بدون برخورد با اين خطرات، بستگي به مهارت صعود كننده در تجربه دارد و در كوهنوردي دارد.

ريزش صخره‌ها

هر كوه صخره‌اي به تدريج به دليل خوردگي، تكه تكه مي‌شود. اين پديده بخصوص در بالاي خط برف سرعت مي‌گيرد (چهره صخره به طور ثابت، با افتادن سنگ‌هايي كه معمولاً احتمال اين سو و آن سو رفتن دارند، پيچ خورده مي‌شود). افتادن صخره‌ها باعث ايجاد شيارهايي در ظاهر كوه مي‌شود واين شيارها بايد در هنگام صعود مورد دقت قرار گيرند. اطراف آنها معمولاً وقتي وسط افتادن سنگ مي‌باشد، ايمن است. صخره‌ها بعضي از روزها بيشتر از روزهاي ديگر سقوط مي‌كند. البته بسته به هواي روز گذشته دارد. يخ تشكيل شده در طي شب ممكن است باعث بر هم خوردن موقتي صخره‌ها شود، اما گاهي روز و اشعه مستقيم آفتاب به راحتي، اين صخره‌ها را از هم جدا مي‌كند. شناخت محيط كمك ارزشمندي به برآورد سقوط صخره‌ها روي چنين مسيرهايي مي‌كند. جهت سرازيري، سير صخره اغلب به اين صورت كه آيا اين خطرناك است يا نه، محاسبه مي‌شود.

اين ويژگي نيز در صخره‌ها بايد درنظر گرفته شود. جايي كه سنگ‌هايي كه پشت سر هم سقوط كرده و روي هم آوار مي‌شوند. در زير پيدا خواهند شد. ضمن اينكه در شيب‌هاي برفي و سقوط صخره‌ها، شيارهاي قابل رويتي را در يك مسافت بزرگ ايجاد مي‌كند. در نقشه‌ريزي يك صعود توسط كوه‌پيمايان جديد بايد به چنين مواردي توجه كرد.

وقتي سقوط سنگ‌ها با حجم قابل توجهي از برف آبكي مخلوط شود، بهمن تشكيل مي‌شود (در هيماليا عادي است). پيش‌بيني محل كمپينگ در خطوط احتمالي سقوط حياتي مي‌باشد.

بهمن

بهمن، بزرگترين خطر قابل انتظار در زمستان مي‌باشد. مردم عموماً فكر مي‌كنند كه آنها قادر به شناخت خطرات و حفظ جان خود هستند، اما داستان در واقعيت كمي فرق مي‌كند. هر سال 150-120 نفر در بهمن‌هاي كوچك فقط در آلپ مي‌ميرند.

اكثريت اسكي‌بازان باتجربه بين 35-20 ساله هستند، ولي شامل اسكي‌بازها، راهنماها نيز مي‌شود. در اينجا معمولاً خطر زيادي تقاطع برفي وجود دارد. عقب‌نشيني وقت و زحمت زيادي مي‌گيرد. راهنماي خوب و با اهميت‌ترين چيز اين است كه در اينجا به ندرت يك بهمن جهت اثبات تصميم‌گيري درست ايجاد مي‌شود. تصميم به بازگشت هنگامي خيلي سخت مي‌شود كه بقيه كوهنوردان به شيب رسيده باشند، اما هر شخص ديگري مي‌تواند مورد اعتماد واقع شود.

دو نوع بهمن وجود دارد:

1.      بهمن لزج: اين نوع از بهمن وقتي اتفاق مي‌افتد كه يك لايه از برف بشكند و به سمت پايين سر بخورد. اين نوع بهمن، بزرگترين و خطرناك‌ترين نوع است.

2.      بهمن لزج سخت: به همراه برف فشرده شده سخت باريم چسبندگي زياد تشكيل مي‌شود. اين چسبندگي به سادگي قابل شكستن نيست، زيرا دور تپه‌ها را گرفته، در نتيجه قطعات بزرگي از كوه به سمت پايين سقوط مي‌كند.

3.      چسبندگي نرم: دوباره بوسيله لايه‌ چسبنده‌اي از برف به هم چسبيد تشكيل مي‌شود. اين چسبندگي تمايل به شكستن راحت‌تري دارد.

اسلايدهاي خطرناك نيز ممكن است در روي همان مسيرهايي كه توسط اسكي‌بازها انتخاب گرديده‌اند، رخ دهد. حفره بزرگ و وسيع، چند درخت يا صخره بزرگ با زاويه 30 تا 40 درجه‌اي به مقدار زيادي از برف تازه، بلافاصله بعد از يك طوفان بزطرگ روي يك شيب «خوابيده زير طوفان».

حرارت و اشعه‌هاي خورشيدي مي‌توانند اسلايدها را به خوبي فعال كند. اين نوعاً مي‌تواند نقطه رها شدن يا نوع لزج خيس از بهمن مي‌باشند. وزن اضافه شده اسلايد خيس مي‌تواند يك بهمن لزج توليد كند. 90درصد از قربانيان گزارش شده مربوط به بهمن‌هاي ايجاد شده توسط خودشان يا يكي ديگر از اعضاء گروهشان باشد.

در هنگام سفر به مناطق آلپي، گروه‌ها داراي وسايل مربوط به جلوگيري از مرگ و مير مي‌باشند كه با خود معمولاً حمل مي‌كنند.

1.      برج‌هاي ديده‌باني در بهمن؛

2.      كاوش‌گرها؛

3.      بيلچه‌ها (گرفتن قربانيان با يك بيلچه به جاي دستهايشان 5 برابر سريع‌تر مي‌شود).

افتادن از صخره‌ها

مهارت ضخره‌نوردي بوسيله انتخاب شخص جهت نگهداشتن با با دست يا پا نشان داده مي‌شود و اين بسته به گزينش خود او دارد كه كدام را انتخاب كند. بيشتر به برآورد صحيح از ثبات و استحكام صخره‌اي دارد كه وزن شخص به آن متصل مي‌شود. بعضي از صخره‌هاي شل، داراي استحكام كافي براي تحمل وزن شخص هستند، اما شناخت اينكه به كدام مي‌توان اعتماد كرد، به تجربه نياز دارد و انتقال وزن به آنها بدون انقباض شديد در ماهيچه به مهارت نياز دارد.

در صخره‌هاي شكننده، طناب بايد با دقت حمل شود تا مبادا سنگ‌هاي شل روي سرازيري‌ها قرار بگيرند. توجه مشابهي بايد به دست نگهدارها و پانگهدارها بدليل مشابهي داده شود. وقتي يك تراورس افقي در عرض يك صخره خيلي سخت قرار مي‌گيرد، يك موقعيت خطرناك ممكن است پديد آيد، مگر اينكه در هر دو انتهاي تراورس موقعيت‌ها محكم شوند.

كمك‌هاي دوجانبه روي صخره‌هاي سخت به روش‌هاي مختلفي صورت مي‌گيرد. دو يا حتي سه مرد روي شانه‌هاي هم بالا مي‌روند يا براي نگهداشتن پاي از ميخ‌هاي فولادي توسط ديگران در صخره فرو رفته است، استفاده مي‌كند. همكاري مهمترين اصل است. همه اعضاء گروه صعود كننده بايد با هم همكاري كنند و نبايد به صورت واحدي و يا مستقل عمل كنند. هر كس در هنگام حركت بايد بداند شخص جلويي و پشت سرش چه مي‌كند؟

بعد از يك شرايط جوي بد، حفره‌هايي كه روي سطح هستند، اغلب با لايه‌هايي از يخ پوشيده مي‌شوند كه ممكن است آنها را غيرقابل دسترسي سازد. در چنين اوضاعي Crompons مفيد هستند.

شيب‌هاي يخي

براي حركت روي شيب‌هايي شامل يخ يا برف‌هاي سفت، Crompons يك بخش استاندارد از تجهيزات كوهنوردي مي‌باشند كه در هنگام قدم گذاشتن گاهي اوقات روي شيب‌هاي يخي بازاويه كم  مورد استفاده قرار مي‌گيرند. اين كار مي‌توان يك پروسه آرام و خسته كننده باشد كه امنيت بالاي Crompons را مهيا نمي‌سازد. به هرحال، در برف نرم يا پراري Crompons به راحتي به گلوله شدن برف كمك مي‌كند كه مي‌تواند تاثير آنها را كاهش دهد. در اين مورد يك ميخ يخي نه تنها به ايجاد تعادل كمك مي‌كند، بلكه به صعود كننده اين امكان را مي‌دهد كه در هنگام سرخوردن يا افتادن خودش را نگهدارد.

روي يك شيب يخي واقعي، يك ميخ يخي به ندرت توانايي نگهداشتن را مهيا مي‌كند كه به عنوان يك نگهدارنده ايمن روي شيب‌هاي يخي تند طناب‌هاي كوهنوردي به ميخ‌هاي يخي فرو رونده در برف مجهز شده است. شيب‌هاي يخي تند در اروپا نادر هستند. اگرچه در مناطق استوايي اين نوع شيب‌ها معمول مي‌باشند، جايي كه برف‌هاي تازه شسته‌اند سريع روي سطح آب مي‌شوند، به سرعت زيرشان خالي مي‌شود، زيرا كه شب قبل اين برف‌ها به صورت ورقه‌اي از يخ نيمه جامد، يخ بسته‌اند.

شيب‌هاي برخي خيلي عادي بوده و معمولاً براي صعود آسان مي‌شود. در پاي يك شيب برفي يا يخي معمولاًٌ يك شكاف بزرگ وجود دارد كه Bergschrund ناميده مي‌شود. جايي كه شيب نهايي كوه از يك زمين برفي يا يخ بسته ايجاد مي‌شود. چنين Bergschrund معمولاً براي قدم برداشتن از روي آنها بزرگ هستند و بوسيله يك پل برفي پوشيده شده‌اند كه بايد به دقت آزمايش شوند و استفاده طاقت‌فرسا از طناب را شامل مي‌شود. يك شيب برفي تند در شرايط بد ممكن است خطرناك باشد، چون خود سطح برف ممكن است باعث بهمن شود. از چنين شيب‌هايي اگر بطور مستقيم صعود شوند خطر كمتري دارند. براي يك مسير افقي يا مورب، بسته مسير صورت عرضي بريده مي‌شود و حركت تسهيل مي‌شود. برف جديد باريده شده روي يخ خصوصاً خطرناك است.

به تجربه زيادي براي تصميم‌گيري در مورد صلاح بودن پيشروي روي برف در شرايط خطرناك نياز مي‌باشد. برف روي صخره‌ها معمولاً عميق و استوار و محكم است، مگر اينكه سحطي باشد. يكي دو روز آب و هواي خوب معمولاً‌ برف جديد را در شرايط استحكام قرار مي‌دهد. برف نمي‌تواند در زاويه‌هاي خيلي تند باقي بماند،‌ اگرچه اغلب چشم با شيب آن گول مي‌خورد.

شكاف‌ها

پرتگاه‌ها، شكاف‌ها يا پرتگاه‌هاي عميقي هستند كه در اثر عبور يك توده يخ روي يك مسير غيرعادي ايجاد شده‌اند. آنها ممكن است باز يا پوشيده شده باشند. در قسمت پاييني يك يخچال دره‌ها باز هستند. بالاي خط برف آنها معمولاًٌ با تجمع برف زمستاني پنهان شده‌اند. رديابي پرتگاه‌هاي پنهان نيازمند تجربه و دقت است.

بعد از يك بارش شديد برف آنها را مي‌توان فقط با محكم كردن ميخ يخي يا نگاه كردن به چپ و راست در جايي كه باز شدن حوزه يك پرتگاه مخفي احتمال رديابي دارد. از لحاظ ايمني در مقابل حوادث، طناب مي‌باشد و كسي نمي‌تواند از يك پل يخچال پوشيده از برف عبود كند، مگر اينكه به يك نفر ديگر يا بهتر از آن به دو نفر همراه با طناب بسته شده باشد. هر كس اقدام به رفتن درون پرتگاه مي‌كند، بايد با امداد پرتگاه آشنا باشد.

 

گام برداری صحیح در صعود کوه

  1. پیش از هر چیز باید کفش مناسب بپوشید. مطلب «راهنمای خرید و نگهداری کفش‌های کوهنوردی» راهنمای شما در این زمینه خواهد بود.
  2. در هنگام حرکت فاصله پاها باید به اندازه عرض شانه‌ها باشد و نباید بیش از حد باز شود.
  3. بدن در هر حالتی ایستاده بر سطح افق عمود باشد.
  4. ابتدا پنجه و بعد پاشنه پا روی زمین قرار گیرد.
  5. در هر گام، پای تکیه‌گاه صاف سپس پای بعدی از زمین برداشته شود. با زانوی خم نباید صعود کرد.
  6. تمامی کف پا روی زمین قرار گیرد؛ استفاده از نوک پا موجب خستگی زودرس عضلات پا می‌شود. البته در شیب‌های تند، با نوک پا گام برداشته می‌شود. 
  7. گام برداری صحیح قدم‌های یکسان با ریتم منظم و یکنواخت است.
  8. در شیب‌های بالای 20 درجه بهتر است، به صورت زیگزاگی صعود شود. البته هر چه شیب بیشتر می‌شود باید زاویه بین دو خط زیگزاگ کمتر و طول مسیر زیگزاگ با توجه به پهنای منطقه مانور، بیشتر می‌شود.
  9. برگرداندن عضله به حالت اولیه بسیار مهم است؛ چون هر اندازه عضله فشرده‌تر و در حالت انقباض باشد، انرژی بیشتری جذب می‌کند.
  10. گام برداری باید آهسته و پیوسته باشد.
  11. با تنظیم تنفس و گام خود، از بالا رفتن ضربان قلب و در نهایت خستگی زودرس جلوگیری کنید. در حالت عادی هر دو گام یک دم و بازدم و تنفس باید به وسیله بینی و کامل صورت گیرد (در اصطلاح دیافراگمی باشد).
  12. تنفس از طریق بینی انجام شود زیرا تنفس از دهان باعث خشگی گلو، تشنگی و در هوای سرد سرماخوردگی و عفونت گلو می‌شود.
  13. در شیب‌های تند و ارتفاعات بالا با هر گام دم و با گام بعدی عمل باز دم را انجام دهید.
  14. پس از هر یک ساعت حرکت، پنج دقیقه استراحت لازم است.
  15. برای هر صعود، مهم‌ترین مسئله تقسیم صحیح انرژی است.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 18 فروردین 1399 ساعت: 23:04 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس