پروژه و تحقیق رایگان - 790

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره زندگينامه بنجامين فرانكلين

بازديد: 129

زندگينامه بنجامين فرانكلين

بنجامين فرانكلين 
دانشمند و سياستمدار امريكايي ( 1706- 1790)


بنيامين فرانكلين يك ديپلمات، سياستمدار، دانشمند و صاحب چاپخانه بود. او عدسيهاي دوكانوني و فر خوراك پز را اختراع كرد و آزمايشاتي در رابطه با الكتريسيته انجام داد. فرانكلين در سال 1706 در بوستون، ماساچوست متولد شد. او هوش و استعدادش را در خواندن و نوشتن به زودي نشان داد. در سن ده سالگي مدرسه را ترك كرد تا حرفه پدرش يعني ساختن شمع را ياد بگيرد. بنيامين جوان از اين كار متنفر بود و يك سال بعد، در مغازه برادرش جيمز شروع به كار چاپ كرد. بعد از 5 سال، مغازه برادرش را ترك كرد و به نيويورك رفت تا كاري پيدا كند، اما موفق نشد و به فيلادلفيا- كه در آن زمان شهر بزرگتري بود- رفت. فرانكلين به عنوان يك چاپگر بسيار موفق بود .ثروت به او فرصت داد تا روي اختراعات و علاقه مندي هايش كار كند. زماني كه فهميد اجاقهاي معمولي كارآمدي چنداني ندارند، اجاق فرانكلين را براي استفاده بهتر از حرارت طراحي كرد. اجاق فرانكلين هواي سرد را گرفته، گرم مي كرد و سپس هواي گرم شده را به چرخش درمي آورد.
اين اجاق در امريكا و اروپا بسيار رواج يافت. در آن زمان، الكتريسيته به تازگي در اروپا كشف شده بود. از اين رو، فرانكلين به شدت جلب آن شد و شش سال از زندگي خود را صرف تلاش براي توليد الكتريسيته كرد. فرانكلين بر روي اين ايده كه بارهاي الكتريكي سبب توليد رعد و برق مي شوند، متمركز شد. وي پيشنهاد كرد كه از ميله هاي برقگير رعد و برق براي دور كردن الكتريسيته از ساختمانها استفاده كنند تا از سوختن آنها جلوگيري شود. او با بستن يك كليد آهني به دنباله يك كايت در طوفان، موفق به شناسايي بارهاي الكتريكي شد. اين رعد و برق، همان الكتريسيته بود. بنيامين فرانكلين سالهاي آخر عمرش را صرف بررسي و مطالعه بر روي كلونيها و توليد آن براي ايالات متحده كرد. وي در سال 1790 در كشوري كه در شكل گيري و پيشرفت او نقش مهمي داشت، درگذشت. 
«بنيامين فرانكلين» در هفت سالگي مرتكب اشتباهي شد كه در هفتاد سالگي نيز آن را بخاطر داشت. پسر هفت ساله اي بود كه عاشق بيقرار يك سوت شد و بقدري تحريك شده بود كه بي مطالعه و بدون اينكه قيمتش را جويا شود، تمام پول هاي خود را روي پيشخوان مغازه ريخت و سوت را برداشته، خوشحال از دكان خارج شد. هفتاد سال بعد، در نامه اي به يكي از دوستانش نوشت: « آن روز بقدري خوشحال بودم كه نمي توان حدي برايش متصور شد». اهل خانه از صداي سوت او، انگشت ها را در گوش كرده بودند، اما موقعي كه خواهر و برادرش متوجه شدند كه خيلي بيشتر از قيمت حقيقي سوت را پرداخته است، او را مسخره كردند؛ بطوريكه اوقاتش تلخ شد و به گريه افتاد.
سالها بعد، حتي زمانيكه فرانكلين يك شخصيت برجسته جهاني و سفير كبير امريكا در پاريس بود، هنوز اين موضوع را به ياد داشت و فراموش نكرده بود كه خيلي بيشتر از قيمت واقعي براي آن سوت داده و بيش از لذتي كه برايش داشت، بعداً پشيمان شده بود. اين ماجرا براي او درس بسيار خوبي بود و خودش هميشه مي گفت : « چون بزرگ شدم و قدم در اجتماع نهادم، با مشاهده اعمال ديگران دريافتم كه در طول روز با عده زيادي روبرو مي شوم كه خيلي بيشتر از ارزش واقعي براي اين قبيل سوت ها مي پردازند. بطور خلاصه، به عقيده من قسمت عمده بدبختي هاي بشر ناشي از اين است كه ارزش چيزها را به خطا تخمين زده و براي بعضي از آنها، بهايي بيش از ارزش واقعي شان مي پردازد».

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 09 اردیبهشت 1394 ساعت: 5:00 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه بلز پاسكال

بازديد: 53

زندگينامه بلز پاسكال

بلز پاسكال
رياضيدان و فيزيكدان فرانسوي ( 1623- 1662 )


«پاسکال» در  19ژوئن 1623، در ناحیه (Auvergn) فرانسه متولد شد و در سن سه سالگی، مادر خود «آنتونیت بگن» را از دست داد. پدرش «اتین پاسکال» قاضی بود و به علوم و ریاضی علاقه داشت. در سال 1631، اتین به همراه فرزندانش به پاریس نقل مکان کرد و با توجه به نبوغ فوق‌العاده پسرش، تصمیم به آموزش وی گرفت. شاید مکالمه هاي همیشگی پدر با دانشمندان برجسته علوم هندسه در پاریس از جمله «رابروال»، «مرسن»، «دسارگوس»، «میدورگ»، «گاسندی» و «دسکارتس»، دليل تمایل پاسکال به اين علوم بوده است. بلز پاسكال در سن یازده سالگی، رساله ای کوتاه درباره اصوات اجسام ارتعاشی نوشت و پدرش در پاسخ به این مسئله، مطالعه ریاضيات را تا سن 15 سالگی برای وی ممنوع کرد تا بلز از مطالعه لاتین و زبان یونانی باز نماند. با وجود این، یک روز اتین متوجه شد که بلز - که در آن زمان 12 سال داشت- با تکه ای زغال بر روی دیوار اثبات كرده كه مجموع زاویه های یک مثلث، برابر با دو زاویه قائمه است. از آن زمان به بعد، پاسکال اجازه مطالعه اقلیدس را داشت.
پاسکال علاقه ویژه‌ای به مطالعه کارهای Desargues داشت و به دنبال مطالعه چنين عقایدي، در سن 16 سالگی، رساله‌ای در باب مباحث مخروطیبنام (مقاله‌ای درباره مخروطی‌ها) نوشت. بخش بزرگي از این رساله از بین رفته است، ولی نتیجه مهم آن که «قضیه پاسکال» نام دارد، بر جای مانده است. 
پاسکال در سن 18 سالگی برای کمک به پدرش در انجام محاسبات خود، یک ماشین‌حساب مکانیکی ساخت که قادر به محاسبه جمع و تفریق بود و «ماشین ‌حساب پاسکال» یا (Pascaline) نام گرفت. از جمله نمونه‌های اولیه این ماشین ‌حساب در موزه (Zwinger) در «درسدن» آلمان قرار دارد. اگرچه این ماشین‌حسابها مقدمه پیدایش مهندسی کامپیوتر بودند، اما از لحاظ تجاری موفقیت چندانی به دست نیاوردند. طی دهه بعدی، پاسکال طرح خود را بهبود بخشيد و بیش از 50 عدد از آنها را ساخت.
 
نوآوريها در ریاضی
علاوه بر دستاوردهای دوران کودکی، پاسکال در بقیه دوران زندگیش نیز بر دانش ریاضی تأثیر گذاشت. وي در سال 1653، رساله‌ای با نام «در باب مثلثات حساب» نوشت و در آن، یک صورت جدولی راحت برای ضرایب دو جمله ای شرح داد که امروزه «مثلث پاسکال» نامیده می‌شود. 
دستاورد مهم پاسکال در ارتباط با فلسفه ریاضی، مربوط به اثر وی با نام «در باب مغهوم هندسه » بود که در ابتدا به عنوان مقدمه‌ای بر کتاب هندسه برای یکی از مدارس معروف به نام «پورت‌رویال» نوشته شده بود. این کار با گذشت بیش از یک قرن از مرگ پاسکال انتشار یافت.
 
نوآوريها در علوم فیزیکی
مطالعات پاسکال در مورد سیالات (هیدرودینامیک و هیدروستاتیک) بر اساس اصول سیالات هیدرولیک بود. اختراعات او در این زمینه شامل فشار هیدرولیک (استفاده از فشار هیدرولیک برای افزایش نیرو) و سرنگ مي باشد. در سال 1646، پاسکال از آزمایشهاي «اوانجلیستا توریسلی» در ارتباط با فشارسنج آگاهی یافت. وی این آزمايشها را با لوله‌ای پر از جیوه تکرار کرد و این لوله را به صورت وارونه درون کاسه ‌ای از جیوه قرار داد. پاسکال این سؤال را مطرح کرد که چه نیرویی، بخشی از جیوه را درون لوله نگهداشته و چه چیزی، فضای بالای جیوه را در لوله پر کرده است. در آن زمان، بيشتر دانشمندان بر این باور بودند که غیر از خلاء، ماده ای نامرئی در آن فضا وجود دارد.
پاسکال با انجام آزمایشهاي دیگری در این زمینه، در سال 1647، «تجربه هاي جدید از خلاء» را نوشت که در آن، قوانین اصلی در مورد میزان تأثیر فشار هوا بر مایعات مختلف عنوان شده بود.
در سال 1648، پاسکال مطالعات خود را ادامه داد و در همین راستا، شوهر خواهرش یک بارومتر را به ارتفاعات بالا برد و این نکته به اثبات رسید که سطح جیوه تغییر می کند و پاسکال این آزمایش را با انتقال بارومتر به بالای برج یک کلیسا در پاریس و سپس به پایین آن تکرار کرد. این آزمایشها که سرانجام، منجر به بنیاد نهادن اساس بارومتر شد، در سراسر اروپا با استقبال مردم روبرو گرديد.
در پاسخ به این نقدها که باید چیزی نامرئی در فضای خالی‌ای که پاسکال عنوان کرده، وجود داشته باشد و در پاسخ به «استین نوئل»، یکی از مهمترین نظریه هاي قرن هفده در ارتباط با روش علمی از سوي پاسكال مطرح گرديد : 
«برای اثبات یک فرضیه، اینکه تمامی موارد مطابق با آن باشند، کافی نیست، اما اگر تنها یک مساله خلاف آن باشد، همان یک مورد برای نقض فرضیه مورد نظر کافی است».
تاکید و پافشاری وی در مورد وجود خلاء منجر به اختلاف او با برخی از دانشمندان مطرح زمان از جمله «دسکارتس» شد.
 
تغییر مذهب
با توجه به زندگی پاسکال می توان گفت که بیماری و یانسن‌گرایی، دو دلیل عمده وي در تغییر مذهب بوده است. پاسکال از حدود سن هجده سالگی به نوعی بیماری عصبی دچار شد که وی را آزار می داد. او در سال 1647، در پی یک حمله عصبی دچار لمسی اندام شد؛ به گونه اي که بدون استفاده از عصا قادر به راه رفتن نبود. بلز همیشه سر درد بود و از آن پس، مشکل سوزش روده و معده داشت. در سال 1645، لگن پدر پاسکال دچار آسیب دیدگی شد و تحت مراقبت یک دکتر یانسن‌گرا قرار گرفت. بلز پس از درمان موفقیت‌آمیز پدرش، کتابهایی از نویسندگان یانسن‌گرا به امانت گرفت. در این دوره، پاسکال نوعی «دگرگونی اولیه» را تجربه نمود و طی سالهاي پس از آن شروع به نوشتن درباره مسائل مذهبي کرد. در این زمان، پاسکال احساس دوری از عقاید اولیه مذهبی اش را داشت و طی چند سال، این دوره را که به گفته خودش «دوره زمینی» بود، سپری کرد. پدر پاسکال در سال 1651 از دنیا رفت و در پي آن، بلز اموال پدر را به ارث برد و سرپرست خواهرش «ژاکلین» شد که برخلاف میل برادر، در «پورت- رویال» راهبه شد. 
پاسکال پس از فراغت از امور خواهرش، دیگر هم آزاد بود و هم ثروتمند. وی یک خانه باشكوه پر از خدمتكار برای خود تهیه کرد و سوار بر کالسکه‌ای با چهار و یا پنج اسب به پاریس می‌رفت. او دوران فراغتش را صرف معاشرت با افراد شوخ و خوش صحبت، زنان و قماربازان (گواه کارهای وی در مورد حساب احتمالات است) می‌کرد. بلز پس از آشنايي با بانوي زيبا و فهميده اي در ناحيه «اوورن»، او را سافوی[*] دشت و صحرا ناميد. وي در همين دوران، کتاب «مکالمه در باب احساسات عاشقانه» را نوشت و به فکر ازدواج افتاد. ژاکلین، بلز را برای لهو و لعبش مورد سرزنش قرار داد و برای تغییر وی دعا کرد. 
در تاریخ 23 نوامبر سال 1654، تصادفی روی پل نیلی رخ داد كه خوشبختانه پاسکال و دوستانش در این حادثه صدمه ای ندیدند. بعد از اين حادثه، پاسکال که عقاید و باورهای مذهبی اش جان تازه‌ای گرفته بود، در ماه ژانویه سال 1655 به مدت دو هفته‌ به صومعه‌ای قدیمی در‌ «پورت رویال» رفت. بعد از اين تحولات مذهبی، پاسكال اولین اثر ادبی خود را در مورد مذهب و با عنوان «نامه‌های ایالتی‌» نوشت.
 
انديشه ها
متاسفانه پاسکال نتوانست پیش از مرگش، مهمترین کار مذهبي خود به نام «تفکرات» را به پايان برساند. عنوان اولیه اين اثر، «دفاع از مذهب مسیحیت» بود. پس از مرگ پاسكال، دستنوشته هايي از او پيدا شد که بر روی آنها افکار مختلفی به صورت درهم، اما گویا نوشته شده بود. اولین نسخه از این نوشته‌ها با نام «تفکرات پاسکال در ارتباط با مذهب و سایر موضوعات»، در سال 1670 به صورت کتاب چاپ شد و بلافاصله به اثری ارزشمند تبدیل گرديد. نگرانی و هراس دوستان پاسکال و اندیشمندان از اینکه این «تفکرات» گسسته به جای پارسايي و دینداری منجر به ایجاد شبهه در دین شود، باعث شد تا آنها قسمتهای مورد شک را حذف کرده و سایر قسمتها را تغییر دهند؛ به نحوی که موجب نا‌خشنودی شاه و یا کلیسا نشوند.
اين كتاب نقطه عطفی در نثر فرانسه به شمار مي رود. ویل دورانت در اثر یازده جلدیش «تاریخ تمدن»، آن را به عنوان بهترین کتاب نثر فرانسه مورد ستایش قرار داد.  پاسکال در مجموعه «تفکرات»، چندین تناقض فلسفی را بررسی کرد : بیکرانی و هیچ، ایمان و خرد، درون و ماده، مرگ و زندگی، معنا و پوچی و ... . چنین به نظر می‌رسد که غیر از جهل، فروتني و گذشت، به نتایج دیگری دست نیافته و با درهم آميختن آنها، شروط پاسکال را ایجاد کرده است.
 
کارهای پایانی و مرگ
بزرگترین دستاورد پاسکال در ارتباط با نبوغ مکانیکی، ایجاد اولین خط اتوبوس برای حمل مسافران در داخل پاریس و در کالسکه‌هایی با چندین صندلی بود.
در سال 1662، اوضاع بیماری پاسکال وخیم شد. وي خواستار بستری در بیمارستان بود، اما دکتر معالجش گفت که به دليل وضعيت ناپايدار نمی‌توان او را به بیمارستان منتقل کرد. سرانجام پاسكال در تاریخ 18 آگوست سال 1662، در پاریس درگذشت، در حالی که این کلمات را بر زبان داشت : «خدایا هرگز تنهایم نگذار». بدن او در گورستان (Saint-Étienne - du -Mont) دفن شد. 
 
میراث
به افتخار نوآوريهاي علمی، نام «پاسکال» به واحد فشار SI، زبان ‌برنامه‌نویسی و قانون پاسکال و همچنین به مثلث پاسکال و شروط پاسکال داده شد.
مهمترین نوآوري پاسکال در علم ریاضی، «تئوری احتمال» بود. این تئوری که ابتدا در مورد قمار به کار مي رفت، امروزه در علم اقتصاد و به خصوص در علوم آماری بسیار بااهميت است. 
پاسکال در زمينه ادبیات نیز از جمله مهمترین نویسندگان دوره کلاسیک فرانسه به شمار مي رود و آثار وی، امروزه به عنوان شاهکار نثر فرانسه در نظر گرفته می‌شود. فعاليتهاي ادبی پاسکال بیش از همه برای مخالفتش با خردگرایی «رنه دکارت» و تاکید همزمان بر این مطلب بود که فلسفه تجربه‌گرایی برای تعیین حقایق مهم، ناکافی است.
 
برگرفته از :
 http://fa.wikipedia.org 


[*] شاعره نامداري از يونان باستان كه در اوائل قرن ششم پيش از ميلاد مسيح در قصبه ارسوس در جزيره لسبوس به دنيا آمد. بنا بر روايات افسانه اي، وي دل به فانون باخت و به دليل بي مهري معشوق، خود را از فراز صخره لوكاد، به زير انداخت و جان سپرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 09 اردیبهشت 1394 ساعت: 4:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه برتراند راسل

بازديد: 137

زندگينامه برتراند راسل

برتراند راسل
فيلسوف انگليسي ( 1872- 1970 )


«برتراند آرتور ویلیام راسل» در روز ۱۸ می 1872 در «راونزکراف» (Ravenscroft) ویلز متولد شد. خانواده او از شهروندان قديمي و بانفوذ انگلستان بودند. پدر بزرگش، «جان راسل» از نخست وزيران پيشين دولت انگليس بود و پدرش، «لرد آمبرلي» از اشراف زادگان انگليسي به شمار مي رفت كه برتراند و برادرش، عنوان «لردي» را از او به ارث بردند. 
راسل هيچ گاه به مدرسه نرفت، اما معلم خانگی داشت و خيلي خوب و جدي درس مي خواند، تا آنكه براي خودش دانشمندي شد. وي در سال 1903 و در سن 32 سالگي، كتاب «اصول رياضيات» را نوشت و از 1910 تا 1915، كتاب «مسائل فلسفه» را به رشته تحرير درآورد كه براي يادگيري فلسفه، ساده و جذاب است. 
برتراند راسل، فیلسوف و منتقد اجتماعی بریتانیایی قرن بیستم است و بیشتر به دليل فعالیت‌هایش در زمینه «منطق ریاضی» و «فلسفه تحلیلی» شناخته می‌شود. وي از مشهورترین فیلسوفان بي دين است و کتاب معروف او  به نام «چرا مسیحی نیستم؟»، از جنجال برانگیزترین کتابهای قرن بیستم به شمار می‌ رود.
وقتي جنگ جهاني اول آغاز شد، كشورهاي غربي از جمله انگلستان براي تامين منافع خود در جنگ شركت كردند، اما روح راسل با جنگ سازگاري نداشت و  فردي صلح طلب به شمار مي رفت. وي بر اين باور بود كه منافع شخصي انگليسيها ارزش كشته شدن هزاران جوان را ندارد و سرمايه داري را علت جنگ طلبي انگليسيها مي دانست؛ آنگونه سرمايه داري كه همه ثروت خود را از راه دزدي و زورگويي به دست آورده است. از اين رو، راسل شروع به ايراد سخنراني و نوشتن مقاله عليه دولتمردان انگليس نمود، تا اينكه دولت او را از دانشگاه اخراج و به مدت شش ماه زنداني كرد. وي پس از آزادي به مبارزه ادامه داد و به قول خودش، از اينكه مي ديد متمدن ترين سرزمين جهان در چنگال ترس و وحشت دست و پا مي زند، بسيار رنج مي كشيد.
راسل نمونه بارز يك انسان سرگردان غربي است. او در دامان سرمايه داري غرب پرورش يافته و از طبقات مرفه جامعه بود، ولي از عملكرد آنها نفرت داشت. از اين رو به طرفداري از سوسياليسم روسيه پرداخت، ولي بعد از مدتي به اين نكته پي برد كه روش آنان نيز مثل سرمايه داري غرب، ناموفق و شكست خورده است. مسيحيت هم براي او جذابيتي نداشت. راسل مدتي به چين رفت و به زندگي مردم آسيا علاقه مند شد، اما سرگرداني رهايش نكرد. وي هيچ گونه اعتقادي به سوسياليسم، سرمايه داري، نژاد سفيد و تمدن غرب را در وجود خود حس نمي كرد. برتراند راسل در دوم فوریه ۱۹۷۰ در (Penrhyndeudraeth)، واقع در «ویلز» درگذشت.
 
سالشمار زندگی
(۱۸۷۲) در ۱۸ می در «راونزکراف» (Ravenscroft) ویلز متولد شد. 
(۱۸۹۰) به کالج «ترینیتی» در کمبریج وارد شد. 
(۱۸۹۳) دریافت مدرک لیسانس ریاضی 
(۱۸۹۴) امتحان پایانی‌ علوم انسانی/فلسفه‌ (The Moral Sciences Tripos) 
(۱۸۹۴) با Alys Pearsall Smith ازدواج کرد. 
(۱۹۰۰) جوزپه پینو را در کنگره بین‌المللی پاریس ملاقات کرد. 
(۱۹۰۱) پارادوکس راسل را کشف کرد. 
(۱۹۰۸) به عضویت انجمن سلطنتی درآمد.
(۱۹۱۶) به دلیل مبارزه ضدجنگ‌، از کالج ترینیتی اخراج و ۱۱۰ پوند هم جریمه شد. 
(۱۹۱۸) به دلیل مبارزه ضدجنگ‌، شش ‌ماه زنداني شد. 
(۱۹۲۱) از Alys طلاق گرفت و با دورا بلک (Dora Black) ازدواج کرد. 
 (۱۹۳۱) با مرگ برادرش، لقب سومین ارل راسل را کسب کرد. 
(۱۹۳۵) از دورا طلاق گرفت. 
(۱۹۳۶) با پاتریشیا (پیتر) هلن اسپنس (Patricia (Peter) Helen Spence) ازدواج کرد. 
(۱۹۴۳) از بنیاد بارنز (Barnes Foundation) در پنسیلوانیا اخراج شد. 
(۱۹۴۹) نشان لیاقت (the Order of Merit) را دریافت کرد. 
(۱۹۵۰) جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. 
(۱۹۵۲) از پیتر طلاق گرفت و با ادیث فینچ (Edith Finch) ازدواج کرد. 
(۱۹۵۵) بیانیه «راسل- اینشتاین» را منتشر کرد. 
(۱۹۵۷) اولین کنفرانس «پاگواش» (Pugwash Conference) را برگزار کرد. 
(۱۹۶۱) به دلیل مبارزه‌های ضدهسته‌ای، به مدت یک هفته به زندان افتاد. 
(۱۹۷۰) در دوم فوریه در Penrhyndeudraeth واقع در ویلز درگذشت.
 
برگرفته از :
 
http://www.bashgah.net

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 09 اردیبهشت 1394 ساعت: 4:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه ايمانوئل كانت

بازديد: 129

زندگينامه ايمانوئل كانت

ایمانوئل کانت 
فيلسوف آلماني ( 1724- 1804 )


«ايمانوئل كانت» که پس از ارسطو بزرگترین فیلسوف غربی به شمار مي رود، در سال 1724 در «کونیگسبرگ» آلمان متولد شد. وی چهارمین فرزند از نه فرزند یک خانواده تهیدست بود و والدین او به دین مسیح ايمان داشتند.
ایمانوئل در سن هشت سالگي به مدرسه دینی «کونیگسبرگ» فرستاده شد. در آن مدرسه، انضباط شدیدی حاکم و معلمان بسیار سختگیر بودند. به هر حال ایمانوئل توانست مدرسه را به پایان رسانده و به دانشگاه «کونیگسبرگ» وارد شود. وي پس از شش سال از آن دانشگاه نیز فارغ التحصیل گردید، اما چون نتوانست یک شغل دانشگاهی پيدا كند، ناگزیر به عنوان معلم سرخانه مشغول به کار شد.
ايمانوئل در سن سی و یک سالگی، شغلی در دانشگاه بدست آورد. این شغل فاقد حقوق و دستمزد بود، اما به وی اجازه می داد كه سخنرانی های عمومی برگزار کند و در آمد ناچیزی از راه آموزش خصوصی دانشجویان بدست آورد. او در اين دوران، آثاری در زمینه دینامیک و ریاضیات منتشر کرد.
بتدریج، موقعیت علمی و اجتماعی كانت بهبود پيدا كرد و حتی چندین بار از سوی دانشگاههای دیگر براي امر تدریس دعوت شد، اما پیشنهادشان را رد کرد. وی در خانه خود به تدریس ریاضیات و فیزیک می پرداخت و در سن سی و یک سالگی، رساله ای درباره «منشا کیهان» منتشر ساخت که برای اولین بار، صورتبندی فرضیه سحاب ستاره ای در آن مطرح شده بود. 
سرانجام پس از سالها انتظار، کانت مقام استادی رشته فلسفه را در دانشگاه «کونیگسبرگ» به دست آورد. از این پس، او تمام عمر خود را وقف فلسفه نمود. وی در کلاسهایش با دقت هر چه تمامتر و به شیوه ای جديد، فلسفه را مورد بررسی و نقد قرار می داد؛ به گونه اي که پس از مدتی، دانشجویان بسیاری پیدا کرد که همیشه در کلاسهایش حاضر بودند و از سخناني که می گفت، یادداشت بر می داشتند.
کانت در زندگی خود، نظمی استثنایی داشت. او هر کاري را در ساعت مخصوص به خود انجام می داد و ذره ای از آن سرپيچي نمی کرد. بین مردم شهرش این جمله رایج بود که : 
«می توانید ساعت خود را با کارهای کانت تنظیم کنید».
 وي به عنوان مدرس دانشگاه وظيفه داشت همه بخشهای فلسفه را آموزش دهد و سالهای سال، توان فکری خود را صرف تدریس و انتشار کتابها و مقاله هاي گوناگون کرد.
 
فلسفه آزادي از نظر كانت
آزادی به مفهوم کانتی آن، مادام که با آزادی هر فرد دیگر در چارچوب یک قانون عمومی برقرار باشد، تنها حق اولیه ‌هر انسانی به دلیل انسان بودنش است. کانت دیگر اصل های حقوق بشر مانند برابری و استقلال انسان را از همین اصل بنیادین آزادی مي گيرد. وي در فلسفه سیاسی خود نه تنها آخرین پیوندهای میان اندیشه سیاسی دوران جدید و دورانهای پیش از آن را به طور كامل می‌گسلد، بلکه فراتر از آن، مفهوم «حق طبیعی» عصر روشنگری را به گونه‌ای پیگیر رادیکالیزه می‌کند.
نخستین و بزرگترین اثر فلسفی او با نام «نقد عقل محض» در سال 1781، زمانی که پنجاه و هفت ساله بود، انتشار یافت. وي در اين مورد مي گويد :
«این کتاب نتيجه دوازده سال انديشه ژرف و جدی است».
این اثر شهرت زيادي پیدا کرد و «فلسفه نقادانه» (critical philosophy) که کانت خود را سردمدار آن می دانست به سراسر کشور آلمان نفوذ یافت. طي سال های 1788 و 1790، كانت دو اثر بزرگ دیگر خود را که به ترتیب «نقد عقل عملی» و «نقد قوه حکم» نام داشت، منتشر كرد. البته او آثار دیگری نیز در طول عمرش نوشت که مجموع آنها به 27 جلد مي رسد.
کانت با وجود خلق و خوي خشک و جدیتی که داشت، انسانی اجتماعی، خوش بیان و عضو محبوب و مورد احترام حلقه های اجتماعی و ادبی و حتی وزرای پادشاه بود.
او آخرین درس رسمی خود را در سال 1796 ارائه داد. در این هنگام، توانايي ذهنی او رو به کاستی گذارده و افسردگی، جانشین نشاط سابق او شده بود. وي در آخرين سالهاي عمر خود، حضور ذهن و توانایی شناخت دوستان قدیمی و حتی توان به پايان بردن جملات ساده را از دست داد و به بی حسی کامل دچار شد. سرانجام كانت در دوازدهم فوریه 1804 میلادی درگذشت. در مراسم خاكسپاري او، مردم شهرهای مختلف آلمان گرد آمدند تا به اين استاد بزرگ ادای دین كنند.
کانت تاثیر شگرفی از خود بر جای گذاشت؛ تا جايي كه مي توان گفت تمام آثار ادبی و فلسفی دوره های بعدی به گونه اي تحت تاثیر انديشه هاي او به وجود آمدند.
 
برگرفته از : 
http://daneshnameh.roshd.ir
http://fa.wikipedia.org

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 09 اردیبهشت 1394 ساعت: 4:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه اونوره دو بالزاك

بازديد: 131

زندگينامه اونوره دو بالزاك

اونوره دو بالزاك 
نويسنده و مورخ فرانسوي (1799- 1850)


«اونوره دو بالزاك» نویسنده، مورخ، جامعه شناس و اعجوبه فرانسوی در بیستم مه سال ۱۷۹۹ از زنی عصبی مزاج و سخت گیر به نام لورسالامبیه (Laure- sallambie) به دنیا آمد و چون روز تولدش مصادف با روز عید «سنت اونوره» بود، او را« اونوره» نام نهادند. پدر وی مردی به نام «برنارد فرانسوا بالزاک» بود كه در سال ۱۷۴۶در «نوگریك»  (Nougairic) از استان تارن (Tarn) به دنیا آمد و در ۹ ژوئن ۱۸۲۹ در پاریس از دنیا رفت.
اونوره تا سن چهار سالگی، بدور از زادگاه خویش- شهر تور- در نزد دایه ای به سر مي برد و وقتی كه هشت ساله شد، در ۲۲ ژوئن سال ۱۸۰۷ به مدرسه «واندوم» كه در دست «اوراتورین ها» بود، سپرده شد و چندین سال در آن جا به تحصیل پرداخت. در این مدرسه، بیشتر اوقات او به مطالعه كتاب می گذشت و در همين جا، « رساله اراده» خود را به رشته تحریر در آورد؛ اما كشیشی كه معلم او بود، رساله اش را از بین برد و اونوره مورد تمسخر این و آن قرار گرفت. اونوره دو بالزاك در سال ۱۸۱۳ ناگزیر به آغوش خانواده بازگشت و به مدت يك سال در مدرسه «تور» به تحصیل پرداخت. در سال 1814بالزاك به همراه خانواده خود به پاریس نقل مكان كرد. در پاریس بی درنگ به پانسیون «لوپیتر» رفت و در آن مدرسه با فرهنگ و زبان یونان و روم آشنا گشت. هفده ساله بود كه هوای دانشگاه «سوربن» به سرش زد و به پیروی از گفته های پدرش، رشته تحصيلي حقوق را برگزيد. اونوره مدتی شاگرد وكیل عدلیه شد و سپس به نزد صاحب محضری رفت و در آن ایام شایعه شد كه جانشین او خواهد گشت؛ اما چنین نشد. وي از سال ۱۸۱۶ تا ۱۸۱۹ بدین حرفه مشغول بود و از این راه اطلاعات زیادی درباره مسائل قضائی و اجتماعی کسب کرد. در سال ۱۸۱۹ پدرش بازنشسته شد و به ناچار از پاريس مهاجرت كردند. اونوره كه فكر دیگری در سر داشت، دوباره به پاریس رفت و بر آن شد كه نویسنده مشهوری گردد و چون پول و درآمد چندانی نداشت، در كوچه «لدیگیر» Lesdiguieres به زیر شیروانی یكی از خانه ها پناه برد.
كرایه این اطاق، شصت فرانك در سال بود و پولی كه اونوره در این ایام از خانواده اش می گرفت، به اندازه ای بود كه شكم او را به زحمت سیر می كرد و از طرفی، پدرش به او گفته بود كه باید تا دو سال ديگر، شهرت و ثروت بزرگی به دست آورد. اونوره پانزده ماه در این اطاق كه مانند گوری بود، به سر برد و در آغاز، تراژدی ناچیزی به نام «گرمول» نوشت و در سال ۱۸۲۰ وقتی به نزد خانواده اش در «پاریزی» می رفت، آن را با خود برد. پدرش این تراژدی را به «آندریو» Andrieux نویسنده و شاعر بزرگ آن دوران نشان داد و «آندریو» بعد از مطالعه كتاب گفت كه نویسنده جوان نباید وقت خود را صرف نوشتن چنين تراژدي هايي نمايد.
در سال ۱۸۲۱ اونوره با زنی به نام «لورلوئیز آنتوانت» آشنا شد كه چهل و پنج سال داشت و تا روز مرگ خود - كه بالزاك را سخت متأثر كرد - نقش فرشته نگهبانی را در زندگانی این نویسنده بزرگ بازی كرد. بالزاك در كتاب «زنبق دره»، این زن را به نام «مادام دومورت زاف»Madam- de- Mortsauf  و در داستان دیگری به نام «مارگریت» معرفی می كند. زماني كه بالزاك در «پاریزی» به سر می برد، ناگهان جده مادری او درگذشت و خانواده بالزاك با ارثي كه به دست آوردند، به پاریس بازگشتند و داستان نویسی اونوره آغاز شد. این نویسنده پركار از سال ۱۸۲۲ تا ۱۸۲۵ ده تا دوازده رمان نوشت كه بيشتر از چهل جلد بود و همه این داستانها را با نام های مستعاری منتشر ساخت. در سال ۱۸۲۵ بر آن شد كه چاپخانه ای باز كند و آثار «ولتر» و «لافونتین» را چاپ كند، ولی در این راه شكست خورد و صد هزار فرانك به خود و خانواده اش ضرر زد. با وجود آن همه شكست، یأس و نااميدي بر بالزاك غلبه نیافت و او مانند «والتر اسكات» Walter- Scott  نویسنده انگلیسی مجبور شد كه برای امرار معاش و پرداخت قروض خویش، دوباره دست به قلم ببرد. در سال ۱۸۲۹ اولین شاهكار وی به نام «یاغیان» منتشر گردید كه مورد استقبال قرار گرفت و در سال ۱۸۳۰ بالزاك «فیزیولوژی ازدواج»، اثر بزرگ خود را منتشر کرد و با چندین داستان جالب، توجه همه را به سوی خود معطوف ساخت و از پولی كه با انتشار فیزیولوژی ازدواج به دست آورد، سر و سامانی به زندگی خود داد. بالزاك در سال ۱۸۳۲ یعنی در سن سی و سه سالگی و در عرض یك سال، چهارده داستان از جمله «سرهنگ شابر»، «كشیش تور»، «شاهكار گمنام»، «زن بی صاحب»، «عشق در صحرا»، «چرم ساغری» و چیزهای دیگر را نوشت و به دنبال آن، انتشار داستانهای بزرگی مانند «زن سی ساله» و «اوژنی گرانده» در سال ۱۸۳۳ ، شهرت او را چندين برابر ساخت. او در سال ۱۸۳۳ «سرگذشت سیزده نفر» و «طبیب ده» و در سال ۱۸۳۴ كتابهای «بابا گوریو»، «در جستجوی مطلق» و در سال ۱۸۳۵«سرانیتا» و در سال ۱۸۳۷ «آرزوهای گمشده» و «سزار بیروتو» و در سال ۱۸۳۸ كتاب Cabinet- des Antiques را به رشته تحریر در آورد. انتشار دو كتاب زنبق دره و سرانیتا باعث شد كه «بولوز» Bulooz مدیر مجله دو دنیا و «آمده پیشو» A.picho مدیر مجله پاریس به دادگاه كشانده شوند. در سال ۱۸۳۵ بالزاك نشريه مستقلی به نام «وقایع پاریس» منتشر نمود، اما اين روزنامه پس از یك سال بسته شد.
او در سال ۱۸۴۰ نشريه «رو و پاریزین» Revue- Payisienne را تأسیس كرد و این روزنامه هم بیش از سه شماره چاپ نشد و در همین روزنامه بود كه بالزاك، كتاب «صومعه پارم» اثر «استاندال» نویسنده بزرگ فرانسه را كه هنوز گمنام بود، شاهكاری شمرد و بر «سنت بوو» نقاد معروف حمله كرد. در سال ۱۸۴۴ یكی از بهترین شاهكارهای بالزاك به نام «Modeste-Mignon» منتشر شد. زندگانی بالزاك از ۱۸۳۰ تا ۱۸۵۰ كه سال مرگ اوست، سراپا كوشش و رنج و عذاب بود. اين نویسنده بزرگ، روزانه دوازده تا شانزده و گاهی ۱۸ ساعت كار می كرد، پیاپی قهوه می خورد و حدود دو هزار سطر داستان می نوشت. در سال ۱۸۴۲ بالزاك تصميم گرفت تا به مجموعه آثار خود، كه از سیزده سال پیش دست به نوشتن آن زده بود، عنوان «كمدی انسانی»  comedie- Humaineبدهد.
آثار بالزاك از سال ۱۸۴۲ تا ۱۸۴۶ توسط  سه ناشر«فورن»، «دو بوشه» و «هتزل»، در شانزده مجلد چاپ شد و در این دوره بود كه وي چندین شاهكار دیگر نيز به وجود آورد. او در سال ۱۸۴۵ ليستي برای كتابهای خود تهيه كرد كه مطابق با آن، مي بایست ۱۴۳ داستان بنويسد. اما افسوس كه مرگ به او فرصت نداد و نابغه عالم ادب، تنها موفق به نوشتن ۹۷ داستان شد. داستان های :« كوزین بت» و «كوزین پونز» كه در واپسین روزهای عمر بالزاك انتشار یافت، از بزرگترین شاهكارهای او به شمار می رود. در سال ۱۸۳۱ از طرف زنی به نام «هانسكا» نامه ای به او رسید و مكاتبه بین ایشان ادامه یافت. پس از هفده سال، شوهر خانم هانسكا كه از اشراف لهستان بود، در گذشت و این دو عاشق بالاخره در بهار سال ۱۸۵۰ با هم ازدواج كردند و مادام «هانسكا» تا روز مرگ بالزاك در خانه «فورتونه» Fortune زندگی می كرد. در سال ۱۸۳۱ كه «ژرژ ساند» در اوج شهرت خود بود، مطالعه كتاب «شوانها» و «فیزیولوژی ازدواج»، وي را بر آن داشت كه با نويسنده آن آشنا شود. «هنری دولاتوش»، مقدمات آشنائی آنها را فراهم نمود و چندی نگذشت كه خود ژرژ ساند به خانه بالزاك رفت و آثار او را مورد ستایش قرار داد. «بالزاك» در روز یكشنبه ۸ اوت ۱۸۵۰ در سن پنجاه و یك سالگي درگذشت. در روزهای بیماری به جز «تئوفیل گوتیه» و «ویكتور هوگو» كسی به خانه او نمی رفت و در لحظه مرگ، به جز ویكتور هوگو كسی بر سر بالین او نبود. در پاریس كمتر كسی متوجه مرگ «بالزاك» شد؛ برای آنكه فرهنگستان فرانسه این نویسنده بزرگ را به جرم هرزه نویسی و فساد اخلاق و در حقیقت به جرم « رئالیسم » به عضويت نپذيرفته بود و در روز مرگ بالزاك، هیچ كس مانند «ویكتور هوگو» اظهار تأثر نكرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 09 اردیبهشت 1394 ساعت: 4:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس