سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
شما یک معلم نخواهید شد مگر این که علاقهای زیاد به این شغل داشته باشید، چرا که اگر شغل معلمی آسان بود هر کسی میتوانست آن را انجام دهد. معلمان، مسئولیت بسیار مهمی را بر عهده دارند زیرا یک گفتگوی سطحی از یک معلم میتواند قسمتی از زندگی یک دانشآموز را تحت تأثیر قرار دهد، البته فراموش نکنیم که معلم یک الگوی دائما تحت نظر است.
دومین مرحله در تدریس موفق: در تو باید لذت آموختن نشانگر بوده و ثابت نمایی
سومین مرحله در تدریس موفق:
چشم امید به اهداف بلندت باید…
بدانید که به کجا میروید و به اهدافتان توجه کنید. من هرگز چیزی یاد نگرفتم مگر زمانی که مجبور شدم از آن استفاده کنم.
اگر چیزی که درونتان است بیابید شما را نجات خواهد داد. اگر چیزی که درونتان است نیابید شما را نابود خواهد کرد.
چهارمین مرحله در تدریس موفق:
برتو است که مسئول و منظم باشی
تدریس میتواند تمام زندگی شما را به خود اختصاص دهد. با این کار ممکن است که تمام روز و شب را در مدرسه برای کمک به دانشآموزان بگذارید و در کارتان پیشرفت کنید. من معتقدم میتوانید فعالیتهای هدفمند مهیج و صحیح را برای رسیدن به هدفتان طرحریزی کنید.
پنجمین مرحله در تدریس موفق:
بجوی تا بیابی
تقاضا کنید، حتماً دریافت خواهید کرد.
اگر بدانید چه چیزهایی از کنترل شما خارج است در مورد آنها نگران نخواهید بود. این امر شما را از بسیاری تلاشهای بیهوده رهایی خواهد بخشید.
ششمین مرحله در تدریس موفق:
بر تو باد انصاف و آمادگی در امر تدریس
شما باید منصف باشید تا برای مسایل قبل از آن که به وجود آیند آماده باشید.
هفتمین مرحله در تدریس موفق:
عقل سلیم، لازمهی تدریس است
زمان اتخاذ تصمیماتی که دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد از قضاوت صحیح خود استفاده کنید.
در هر قانون استثنایی وجود دارد و شما باید بتوانید به اندازهی کافی و به سرعت متوجه این وضعیت بشوید تا قبل از این که از دست شما خارج شود آن را آرام کنید. بسیاری از دانشآموزان در طی سال ترفندهای زیرکانهای را برای فریب معلمان آموختهاند.
هشتمین مرحله در تدریس موفق:
بیتعصب و انعطاف پذیر باشید تا موفق شوید.
هیچ حق انتخاب دیگری ندارید.
چون با مردم سرو کار داریم باید آمادهی مسایل غیر منتظره هم باشیم و آنها را نتیجه بخش سازیم.
نهمین مرحله در یک تدریس موفق:
با ترس و لرز کار مسیر نمیشود.
با شک کار نکنید مطمئن باشید که حق با شماست.
دهمین مرحله در تدریس موفق:
در کار تدریس همت خود را بلند دار.
باید توقعتان را هم از دانشآموزان و هم از خودتان بالا ببرید.
مردم را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: آنهایی که باعث میشوند مسائلی اتفاق بیفتد. آنهایی که تماشاگر یک اتفاق هستند و آنهایی که میگویند چه اتفاقی میافتد.
یازدهمین مرحله در تدریس موفق:
وسعت بخش گسترهی دید خویش را
زمانی که با چالشها مواجه میشوید همه چیز را در نظر بگیرید. منشور در دستان شماست.
چکیده: این روش که یکی از قویترین روش های یادگیری است در سال 1996 توسط فردی به نام رابینسون ابداع شد. در این روش سعی بر این است تا با ایجاد زمینه ای در ذهن قبل از مطالعه، روند یادگیری فعال تر و آسان تر گردد. (SQ3R) مخفف این کلمات است: پیش خوانی (Survey)، سؤال سازی (Question)، خواندن (Read)، بازگویی و تعریف (Recite) و مرور (Review). در ادامه به مراحل مختلف این روش اشاره میکنیم:
پیش خوانی: درسی را که میخواهید بخوانید، ابتدا پیش خوانی کنید. سعی کنید برای پیش خوانی از روش زیر استفاده نمایید: - نگاهی سریع و گذرا به متن بیندازید. - نکات مهم و کلیدی را بیابید. - سؤالات و تمرین های آخر درس را مرور کنید. - پاراگراف اول و آخر و خلاصه درس را به شیوه ای گذرا بخوانید. سؤال سازی: در ذهن خود سؤالاتی راجع به موضوع درس بسازید. برای این کار میتوانید: - عناوین و تیترها را بصورت سؤال درآورید. - از خود بپرسید: "راجع به این موضوع چه میدانم؟"، "معلم راجع به این موضوع چه چیزهایی میگفت؟" و سؤالاتی از این قبیل.
خواندن: متن درس را بطور کامل بخوانید. در هنگام خواندن: - به دنبال جواب سؤالاتی باشید که در ذهن خود ساخته بودید. - به سؤالات آخر درس جواب بدهید. - زیر نکات مهم خط بکشید. - اگر مطلبی را درست نفهمیده اید، دوباره آن را بخوانید.
بازگویی و تعریف مطالب:بعد از آنکه خواندن یک بخش به پایان رسید، به بازگویی مطالب آن بپردازید. - مطالب درسی را از حفظ برای خود تکرار کنید و یا خلاصه نویسی کنید. - در تکرار مطالب از روشی که متناسب با تکنیک یادگیری تان است، استفاده کنید و به خاطر داشته باشید که هر چه بیشتر از حواس پنجگانه خود استفاده کنید، مطالب بهتر در حافظه تان جای میگیرد.
قدرت یادگیری سه برابر میشود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن. و این قدرت چهار برابر میشود با: دیدن، بیان کردن، شنیدن و نوشتن!
مرور مطالب:بعد از آنکه مطالب را بطور کامل خواندید و برای خود بازگو کردید، نوبت به مرور مطالب میرسد. - روز اول: بلافاصله بعد از مرحله تعریف و بازگویی، 5 دقیقه سریع مطالب را مرور کنید. - 24 ساعت بعد: کتاب را ورق بزنید و به نکات مهم نگاهی بیندازید، به مدت 5 دقیقه این کار را انجام دهید. - یک هفته بعد: به مدت 5 دقیقه مطالب درسی را مرور کنید. برای مطالبی که به نظرتان سخت تر است بیشتر وقت بگذارید. - و به همین ترتیب هر چند وقت یکبار مطالب را مرور کنید تا هنگام امتحان به مشکلی برخورد نکنید.
به خاطر داشته باشید:
کسانیکه مطلبی را 6 بار پیاپی میخوانند در مقایسه با کسانی که در 6 نوبت و هر بار 5 دقیقه. این کار را میکنند، درصد یادگیری کمتری دارند. چرا که در فواصل زمانی قدرت پردازش ذهن بالاتر میرود
قابل تحلیل بکارگیری تحت عنوان روش حل مسأله، روش یعنی در عمل اجرا کنیم یا گاهی روشهای مسأله محور نگر میگویند. در این روش چنانکه در الگو اشاره کردم به هیچ وجه معلم نقش انتقال اطلاعات را مستقیم و غیرمستقیم ندارد بلکه نقش راهنما را دارد. برای اینکه یک مقدار عینیتر شود چون در مباحث گذشته در مورد حل مسأله بحث شد.
حالا عزیزانی که میخواهند در الگوی حل مسأله مطالعه کنند میتوانند آن بحث را دنبال کنند. ولی در اینجا سعی میکنند پراتیکال ،، عملی در مورد اجرای حل مسأله که اگر میخواهم در مورد آن الگو، روش بکار بگیرم ، چگونه عمل کنم.
در این روش، روش حل مسأله همیشه هم میشود یادگیری مشارکتی، یادگیری کار کرد. هم میشود گروهی و انفرادی کار کرد ولی اساس کار این است در مرحله اول وقتی معلم وارد کلاس میشود بجای انتقال اطلاعات موقعیتی را ایجاد میکند که برای شاگرد سؤال ایجاد کند یک موقعیت متناقض و متضاد و حتی همراه با تحیر و شگفتی و این موقعیت نامعین با همراه تغییر سبب میشود که سؤالات زیادی در ذهن شاگرد ایجاد شود.
مثلاً : فرض کنیم میخواهد معلمی درباره برق ، الکتریسیته صحبت کند اون نمیآید که بگوید برق چیه ؟ الکتریسیته چیه؟ میآید چراغ رومیزی کلاس را جوری سازماندهی کرد .دارای پرده همیشگی است و با یک لامپ رومیزی این روشن میشود .البته لامپهای کوچک دیگر در کلاس هستند.
معلم به لیستها نگاه میکند یک مرتبه لامپ کلاس میترکد یک موقعیت نامعین . کلایس تاریک یا نیمه تارک میشود . بچه ها سر را بلند میکند .چی شده حتی به طنز ممکن است، بقول یکی از معلمان بزگوار میگوید، یکی از شاگردان به دوستش میگه خنگه مگر نمیبیند لامپ منفجر شد.
راستی بچهها لامپ چیست و جریان الکتریسیته چیست ، اصلاًچرا لامپ منفجر شده درچه چیزی در کلاس ایجاد میکند .
یا معلم دیگری در علوم اجتماعی درس آن وظایف شهرداری است ، نمیخواهد بگوید من وظایف شهرداری را میخواهم درس بدهم موقعیتی ایجاد کنم میآید یا یک حلقه فیلم قسمتی از شهر را که نارسایی دارد مطرح میکند با مصاحبه کوچک از مردم میکند بعد روی میکند. در آن محله تان که شما در آن زندگی میکنید چه مشکلاتی دارد .آن جلسه را با بچه شروع میکند به بحث کردن .
و هرگروهی از بچه ها مشکلات شهرستان را یاداشت میکند و معلم اینها را یادداشت میکند و حتی ممکن است زمانی بگذرد که بچه ها دقت بیشتری کند.ازطلاعات محلتان را طرح میکنند روی تابلو مینویسند در کلاس.
مرحله دوم :
مرحله دوم سؤال معلم نه راستی بچه ها حل مشکلات به عهده کیست ؟ پس مرحله اول طرح مسأله یا ایجاد یک موقعیت سؤال برانگیز یا جدید نامعین یا متضاد .
در مرحله دوم بحث تبادل نظر است. در مورد آن مسأله، این مشکلات مال کیست؟ ممکن بچه ها در کلاس مطرح کنند و بحث کنند گروهی عکس است بگذارید وظیفه استانداری ، فرمانداری، گروهی میگویند وظیفه شهرداری چیست؟
حرفها مختلفی بچه ها میگویند ، معلم همه اینها را مینویسد و میگوید بچه ها اینها را میگوید جزو وظایف آنها است مطمئنید یا خیر میگویند نه خیر میگوید برای اینکه شما بتواند دقیق پیش بینی کنید یا مثل همان لامپ علت چیست : هر کدام دلایل را میگویند . آیا این دلایلی را که شما میگویید : مطمئن هستید .
بچهها :نه خانم یا آقا همین جوری میگوییم .
میگوید : بارک ا... همیم خوب، اشکالی نداره ، حالا آمدید پیش بینی کردید این پیش بینی را فرضیه سازی گویند . راه حلی که شما دارید پیشنهاد میکنید. علتی را که دارید میگویید ولی هنوز اثبات نشده است بچه ها را در این جلسه میتوانید گروهبندی کیند ، هدایت کنید بطرف فعالیتی خیل خوب.
حالا میتوایند از کتابخانه ، از افراد، از هر جای کتاب درسیتان مطالعه کنید و پیدا کنید این وظایف این نارسها را پیدا کیند که میگوید کوچه برق ندارد، وظیفه کیست؟ بچه ها را به کتابها و افراد رجوع میدهد به عنوان یک محقق، اینجا در واقع کمک میکند به آزمایش فرضیه.
اطلاعات را جمعآوری میکنند و وقتی اطلاعات را جمعآوری میکنند گروه وارد کلاس دورهم میشوند . اطلاعات را روی هم میریزند و مشورت میکنند.
بعدمعلم از اینها میخواهد که نماینده گروه بیاید در کلاس بگوید اطلاعاتی که بدست آورد .
مثلاُ یکی میگوید این وظیفه شهرداری است.
چرا؟ من فلان کتاب را خواندم .منابع را اشاره میکند .با ذکر منابع .
بعد بحث میکند ممکن است عدهای رد میکنند نه خیر آقا ، این منبع ضعیف است .
بچهها کاملاً در چالشند درباره مسألهای که معلم برایشان ایجاد کرده . در اثر این بحث و تبادل گروهی در کلاس همه، کلاس با هم در نهایت آن نظرات که درست است و جزو وظایف شهرداری وقتی به قوانین شهردار اشاره میکندحتی مسؤلیتها ، جمع بند میشود .
همین جاست که گاهی اوقات ممکن است که دانش آموز بگوید خانم معلم اگر جز وظایف شهرداری است، چرا شهردار نمیآید این کارها را انجام نمیدهد .
معلم نمیآید از خودش بگوید گه چرا ؟ دلیل بیاورید .چرا از من میپرسید از شهردار بپرسید .
این سناریوی هست که دقیقاً در یک کتابهای غربی دقیقاً مطرح شده در زمینه آمورش مسأله . میگویند خانم شهردار از کجا میگوید معلم توسط ؟؟؟ میزندبه اداره آموزش و پرورشتان شهردار را دعوت کنید که بایید . دو سه تا از بچه ها نماینده میشوند دنبال قضیه کار شهرداری بر او دعوت کنند در موضع یک مسأله اجتماعی است.
شهردار دعوت میشود و بچه ها دونه دونه معلم هم این طرف آنها را تشویق میکند هستند صحبت کنید ، هدایت تهیه کننده و فیلم تهیه کنند و مطالب خودتان را مطالعه کنند.
شهردار همه اینها را گوش میدهد ، بقول نویسنده بعد میگوید: عزیزان من بله این وظایف من است و در آیین نامه و در قانون اساسی و شرح وظایف است . ولی من فرصت پیدا نکردم و محدودیت دارم .
یک دفعه دانش آموزی بلند میشود. « آقای شهردار اگر شما توانایی این کار را ندارید بگزارید کسی دیگر این وظایف را انجام بدهد .»
بقول نویسنده کتاب شهردار آنچنان عصبانی میشود که مدرسه را ترک میکند ولی بچه ها همچنان مصمم ، چرا شهردار این جوری کرد . چه وظایفش را انجام نمیدهد.
معلم میگوید من اینجا نه تنها در کتاب درسی، من وظایف شهرداری را یاد دارم بلک یکه شهروند فعال ترتیب کردن شهروند که هرگز یادش نمیرود وظیفه شهردار چیست و میتواند در سرنوشت خود دخالت کند .
این نمونهای از یک الگوی یا روش مسأله محور است پس مسأله همان چیزی که اشاره شد.
طرح مسئله با شیوه های مختلف :
با ایجاد سؤال با نشان دادن یک فیلم کوتاه با ایجاد یک بحث گروهی جتی نشان داد چند اسلاید میتوانید معلم این موقعیت را ایجاد کند .
بعد بچهها بحث میکنند مطالعات مقدماتی را انجام میدهند. علتها را برخورد به اصلاح مطرح میکنند و بعد راه حلهای راه و فرضیه میسازند .
بعد به دنبال فرضیه میروند اطلاعات جمعآوری شده را تجزیه و تحلیل میکنند و در نهایت نتیجه گیری .
سؤال: آیا این روش در کلاس ما درس ما قابل عمل هست؟
به هیچ وجه.
شما باید اولاً فرهنگ جامعه را البته من یک نمونه را که خودم اجرا کردم و در همان مناطقی که در تهران انجام دادم در زمینه اجتماعی ما مشکل داریم . به عنوان نمونه من مبحثی است در کتاب چهارم علوم بچه های چهارم ابتدایی ، به نام نو و بازتاب آن این را من سناریوی نوشتم . از معلمیم خواهش کردیم آنهایی که با من کار آزمایشی میکردند و گفتم این فصل را در چند جلسه درس میدهیم . ایشان به من گفتند در سه جلسه گفتم من همین سه جلسه را وقت میگیرم نه زیاد ولی دلم میخواهد براساس سناریوی که من نوشتم حرکت کنید اشاره کردم که شما اصلاً نگویید من میخواهم نور و بازتاب را بگویم.
گفتم:« دو تا آینه تخت برایم بیاورید بعد خود کتاب آنها را نگاه کردم در آخرش تمرینهای داده بود جالب بود برای من .
کلمه آمبولانس را وارونه روی مقوا بنویسید و جلوی آینه بگیرید این که وارونه میشود رحت خوانده میشود من از همین اشاره استفاده کردم.»
گفتیم بچه دو تا آینه تخت بیاورند یک دانه مقوا بنویسید که حتی یکی از معلمان مدرسه به ما کمک کرد تا این کلمات را نوشتم
گفتم بجه امروز میخواهم بازی را شروع کنیم در این کلاس علوم . آمبولانس را هم مستقیم نوشته بودیم همه وارونه .
گفتم اول این وارونه را بخوانید . تعدادی از بچه ها نتوانستند بخوانند گفتم حالا میخواهیم ،کاری کنم که شما راحت بتوانید بخوانید . یک آینه بیاورید.گفتم بگیرید جلوی آینه بقیه که پشت بودند گفتم بخوانید بعد آن نوشته معمولی است گفتند آقا چرا این جوری شد . گفتم من نمیتوانم ؟؟ .
بچهها : این توشته وارونه بودید.دیدیدی که راست شد، مگر شما وارونه بودید ؟ ممکن است برای من و شما راحتی است استدلال همه یک مرتبه آقا راست میگوید یک ؟؟؟ شد در کلاس
آقا ما که وارونه نبودیم .ما که درست بودیم . چرا این جوری است. همین جا اولین مسأله ایجا شد ؟؟ چرا از ما میپرسید شما هم در کتاب درسیتان فلان فصل ؟؟. ما یک دو تا مجله آوردیم در این کلاس مدرسه اصلاً کتابخانه نداشت.
گفتم از هر معلمی میتوانید بپرسید از هر کتاب میتوانید استفاده کنید ولی تا هفته آینده به شما فرصت میدهم . واقعاً آن جلسه آنچنان بحث بود هر جلسه اول برای همین مسأله هر کسی حرف میزد ما مینوشتیم و بعد خیل خوب این پاسختان را میپذیریم.
شما باید دلیل بیاورید برای من از کتا ب گفتید از چه منبعی گفتم .
اما بچه ها هفته دوم قرار بود بروندمطالعه کنند ار کتاب خودشان گرفته یا هر کتاب دیگری از هر کس میتواند بنویسید ولی بنویسید و بگوید از چه منبعی استفاد ه کردند.
هفته بعد این بود که بچه ها باز گروهی جمع شدند ، با هم مشورت میکردند روی مطالعات و نوشتههایشان و بعد هر گروه ناچار بود یک گزارش نهایی گروه را تهیه کند و در کلاس ارائه بدهد و باور کنید وقتی من نگاه میکردم این عبارت همگرایی، فعالیت و مشورت کردن را گاهی اوقات باید یکدیگر بحث میکرد مثل بحث گروهی .
در جلسه سوم آمدیم این گزارشات را اعلام مطرح کردیم .
خیلی از گروهها اشتباه رفته بودند یکی از گروهها برایم جالب بود. یک گروهی از بچه ها دو نفر از اینها کتاب فیزیک سال سوم دبیرستان را برداشتند مطالعه کردند مفسر گزارش میکردند یکی باباش دبیر فیزیک بود .
گفت بابام : آنچنان قشنگ استدلال کردند و حرفهایی که من میبایست در کلاس میگفتم خود بعدها توضیح دادند .بحث کردیم . کدام نفر درست است . چرا درست. ایشان میگوید از منبع پرسیدم که منبع مو ؟؟ نیست .
بعد نشستند گزارش کردند ،گزارش نهایی در کنار این ، من سؤالات دیگری کردم و گفتم این سؤالات را پیدا کنید.
باور کنید من وقتی این کتاب علوم را نگاه میکردم بعضی آنچنان خوانده و زیر آن را خط کشیده بودند که صفحات پاره شده بود . من هرگز ندیده بودم بچه ها آنقدر مطالعه داشته باشند.
میشود در بعضی از زمینهها، بله در زمینه های اجتماعی ممکن است ما محدودیتهای داشته باشم
ما در زمینههای تاریخو تعلیمات اجتماعی مشکل داریم چون شاید به بعضی از ؟؟ برخورد. اگر این ؟؟ صورت میشد.
ولی در زمینه علوم .... میتوانیم این کارها را انجام دهیم
این نمونه یک الگور یک مسأله محور است من عرض کردم. خودم ؟؟ این را کار کردم. بعد در سراسر تهران اجراء کردم .
این تاره یک از درسها بود خیلی از درسها دیگر را بر همین اساس البته برای علوم طراحی کردم . من قبول دارم شرایط آموزشی کشورمان فعالیت آنقدر مطلوب نیست . نه معلم محقق باحوصلهای داریم ،نه امکانات کتابخانه و آزمایشگاه داریم که بچه ها را هدایت ، نه زمان کافی داریم . ؟؟؟ است ولی یک شیوهای است فعال این یک روش مسأله محور است، فوقالعاده خوب است شاگرد را محقق به بار میآورد با علاقه فعالیت میکنند بعضی از این شیوه ها را به عنوان روش واحدها که در عین کتاب مهارتها ذکر شد اشاره میکنیم که روش واحدها چیه؟
شما اخیراً به شما عزیزان شنیدید درست گروهبرنامهریزان ما سیمیناری تشکیل دارند. تحت عنوان برنامهریزی توافقی .« این تگریتد »
یک بحثی ما داریم که آیا ؟؟ ما در مدرسه ما کتاب تاریخ داریم جغرافیا داریم ریاضی داریم همه درسها جداجدا .
آیا نمیشود که بعضی ار درسها را تلفیق کرد؟ بصورت محوری یا هستهای به قول بعضیها .
مطالعات هستهای اینها را مطرح کرد.
در گذشته عدهای هستند که روش واحدی را مطرح میکنند .حالا روش واحدی چیست. هرگاه ما یکسری از فعالیتها را در رشته های مختلف حول یک محور مورد مطالعه قرار دهیم روش محور نامیده میشود.
سه نوع روش واحد هم داریم .روش واحد موضوع داریم، مثل درمورد تاریخ است ولی من در تاریخ هنر هم میتوانیم. غیره ادبیات هم میتوانم درس بدهم و روابط اساسی میتواند درس بدهم.
چگونه: مثلاً فرض کنید زندگی در دوران صفویه ، زندگی در دوران صفویه محور فعالیت من است،حالا ممکن است زندگی در دوران صفویه از نظر معیاری زندگی صفویه در گروه دیگر به عنوان مذهب .
زندگی دوران صفویه ممکن به عنوان روابط خارجی با چه کشورها؟ جنبه های مختلف، بچه را گروه بندی کنند .مطالعه کنند اما حول یک محور .
یادگیری هم هنر است هم ادبیات و اقتصاد و سیاست. حول یک محور، یاد گیری اینجا خیلی غنیتر است تفکیک شده از هم نیست
این را میگویم به اصلاح واحد موضوع. گاهی اوقات واحدتجربی میگویم واحد تجربی چیست ؟
فرض کنید شاگردان من در یک کلاس بحث میکنند و در یک زمینه تجربه دارد مخصوصاً در سطوح بالاتر .
ی
ک دانشآموز فرض کنید تجربه کشاورزی دارد. یک زمینه مطالعات روی آب دارد آن را محور قرار میدهم . اساس کار این است.
در اولی هم موضوع را معلم تعیین میکند و هم هدایت موضعی با آن است .
در واحد تجربی خود واحد موضوع را شاگرد تعیین میکند، چون اساس کار و علاقه و رغبت شاگرد باشد.
بعد اجراء را خودش انجام میدهد . معلم همکاری و راهنمایی میکند . میآید در زمینه آب یک سابقه ذهنی
یا در مورد کشت گندم . این سابقه دارد اطلاعات دارد به عنوان یک تجربه سازماندهی میشود فردی یا گروهی این کار انجام میدهد . مطالعات میکند تحقیقات انجام میدهد.
مثلاً اگر این آب باشد تنها کشتیرانی نیست ترکیبات نسبت فعل و انفعال آب از نظر شیمیایی نسبت به آلودگی آب، اثر آب در زندگی، اثر آب در سد است،اثر آب در روابط، یک مرتبه دانشآموز تجربهای که در این زمینه داشت. حالا وادارش کردند این حوزه دانشآموز را حول این محور باز گسترش بدهد.
فرق او با اول این است که انتخاب موضوع باز بعهده خود دانشآموز است من این را خودم در کلاسهای ابتدایی در بعضی از مدارس آمریکا بود که روی بقیه انجام داد.
کدام حیوان را مطالعه کنید. چه قسمتی را مطالعه کنید بچه ها مسائل خودشان را مطرح میکردند. اما شکل دیگری از واحد وجود دارد و آن پروژ است . واحد پروژ چیست. در اینجا نه تنها در زمینه تجربی ، علاقه رغبت و تمایل فرد بر این است. هم زمینه را قبلاً کار کرد وهم شاگرد موضوع را انتخاب میکند
هم زمینه علمی را دارد و هم خودش نظارت دارد . معلم فقط ارزیاب است در نهایت ارزیاب میکند کار خوب شده یا نه .
مثلاً پروژه کاشت چغندر در اطراف قم . آیا میشود این کار را کرد این پروژ را انتخاب میکند فرد دانشگاه میرود این را انتخاب میکند و اجراء میکند و هر ؟؟ وقت معلم به عنوان ارزشیابی یا در نهایت محصول و نتیجه بدست آمده را به عنوان نتیجه پروژه در سطوح بالا این هم موضوع دارد در پسش دبستانیها هم میتوانیم انجام دهیم.
مثلاً امروز کار کردن با گِل است امروز واحدما پروژمان گُل سازی است. بچه ها با همه با هم کار میکنند در این زمینه نقش معلم نقش راهنما است . این هم بار روشهایی است که امروز در دنیا توصیه میکنند میشود در حول فعالیتهای بچه ها سازماندهی شود و روز به روز دارد شکل میگیرد و تحت عنوان «اینتگیرتید کریکروم».
برنامهریزیهای تلفیقی شد و وحدت یافته میگویند هم عمیق مطلب بیشتر است هم میزبان یادگیری قویتر است.
اما محدودیت که امکانات زیاد میخواهد. معلم به اندازه کافی آگاه است با روش تحقیق میخواهد و امکانات مطلوب و زمان باز برای اجرای پروژه .
و نکته دیگری که میشود اشاره کرد ما نمیتوانم خیلی گسترش بدهیم ناچاریم درباره یک موضوع خاص من فقط اشاره کنم.
همین سیستمی که دانشگاه انگلیس ،استرالیا یا اقمارشان در پایان نامه ها یا کار دکتر یانجام میدهند آنها واحد ندارند یک موضوع دانشجو انتخاب میکند و در تمام دوره روی آن موضوع کار میکند و طرحش را میدهد با یکی از روشهای است تحت عنوان مسأله محور یا در قالب روشهای نوین در دنیا امروزه کاربرد دارد.
یکی از روشهایی است که بر محور شاگری فعالیتها پیش شکل میگیرد نه بر پایه فعالیتهای معلم
موفق باشید.
باز این هم یک نگاهی کوتاهی بود بر یکی از روشهای نوین آموزشی .
یکی از مقوله های مهم در آموزش و پرورش فرایند یاددهی و یادگیری است .به عبارت دیگر تمامی فعالیتهای آموزش و پرورش در جهت بسترسازی مناسب برای تحقق این فرایند می باشد. در رأس این فرایند، دانش آموزان قرار دارند و همه فعالیت ها، مانند تأمین معلم، مواد آموزشی، فضای آموزشی و ... در خدمت او قرار می گیرد. مفهوم فرایند یاددهی – یادگیری در این فرایند واژه های تدریس، یادگیری، ارزشیابی، مواد آموزشی، تعامل معلم و دانش آموزان و ... مطرح می باشد که تعاریف واژه های اصلی ارایه می شود.
1- تدریس: تعامل یا ارتباط متقابل معلم با دانش آموز بر اساس طرح منظم و هدفداربه منظور تغییر در رفتار را تدریس نامند.
2- یادگیری: تغییر درطرز تفکر و مهارت های ذهنی و حرکتی را یادگیری نامند.
3- ارزشیابی: فرآیندی منظم برای تعیین و تشخیص میزان پیشرفت شاگردان در رسیدن به هدفهای آموزشی.
4- مواد آموزشی: شامل کتاب، فیلمهای آموزشی، مجلات و ... که محتوای یادگیری تلقی می شود.
اهداف در فرایند یاددهی – یادگیری
کمیته بین الملل آموزشی در قرن بیست و یکم یادگیری را بر چهار ستون استوار می داند:
1- آموزش برای یادگیری
2- آموزش برای عمل کردن
3- آموزش برای زیستن
4- آموزش برای همزیستی.
با یک نگاه کلی می توان استنباط کرد که آموزش در وضعیت فعلی در جهت یادگیری ماندگارو استاندارد نیست، بلکه صرفاً جهت کسب نمره است .
همچنین آموزش های فعلی مهارت لازم را به بچه ها نمی دهند و آنها بدون کسب مهارت فارغ التحصیل می شوند. در عین حال آموزش فعلی با اشتغال و زندگی همگونی کمی دارد و خرد جمعی و کارهای مشارکتی کم رنگ است. بنابراین خلاء موجود بین وضع موجود و وضع مطلوب تماماً نشانه های آسیب در فرایند یاددهی و یادگیری است. نکته مهمتر این است که در فرایند آموزش، روش یادگیری مهم است، تا دانش آموزان با دانستن روشها بتوانند با مسائل برخورد کنند و مشکلات خود را حل کنند. ( هسته اصلی فرایند تدریس، ترتیب دادن محیطی است که درآن شاگردان بتوانند تعامل کنند و نحوه یادگیری را بررسی نمایند.)
5- روش یادگیری همان روش فکر کردن است که هدف اصلی در فرایند یاددهی و یادگیری است. ( اندیشیدن دانش آموزان در جریان آموزش برجسته ترین ویژگی فعالیت های آموزش در ژاپن است. )
6- فکر کردن پاسخی است که انسان به مشکلات خود می دهد و این پاسخ متضمن دستیابی به حل مساله است. فکر، راهنمای عمل است. ( هدف عمده آموزش باید وادار کردن دانش آموزان به تفکر باشد. اساس یادگیری نحوه تفکراست که باید به شاگردان تعلیم داده شود.)
7- بنابراین باید فعالیتهای کلاس، مواد آموزشی، روشهای تدریس و ... تماماً باید تفکر را تحریک کند.( هر یاد درونی که نتواند تفکر و تخیل یادگیرنده را تحریک کند جز خاراندن حافظه نقش دیگری ایفا نکرده است.)
8- خلاقیت و حل مسأله محصول تفکر است. در کلاس هایی که به دانش آموزان اجازه داده می شود فکر کنند، نظر دهند، سؤال و پرسش نمایند و حتی خلاف عرف و عادت نظر دهند ( تفکر واگرا ) دانش آموز پویا است و احساس خستگی نمی کند، در غیر این صورت چنانچه فقط شنونده باشد و انتظارات مشخص از او خواسته شود او را در آسیب بزرگی گرفتار کرده ایم، در این حالت او احساس بد بینی پیدا می کند، انگیزه خود را از دست می دهد، هویت خود را شکست خورده می بیند و ... . اگر کلاس شاد و براساس علاقه باشد و در مناسبات تعامل مطلوب برقرار شود،باعث می گردد فردی مانند انیشتن که او را کودن تلقی می کردند به یک دانشمند تبدیل شود.
( استاد مطهری بیان داشته اند که مغز فراگیران را به صورت انبار نباید تلقی کرد، بلکه هدف پرورش نیروی فکر است). یکی از اهداف مهم، پرورش تفکرانتقادی دردانش آموز است. انتظار این است که دانش آموزان پس از فارغ التحصیل شدن در زمینه های مختلف اهل نظر بوده و بتوانند مسائل را نقد و تحلیل نمایند. لازمه رسیدن به چنین هدفی شروع فعالیتها از دوران ابتدایی است تا آنها عملاً مخالفت کردن، موافقت کردن، معاشرت کردن، مباحثه کردن را تمرین کرده باشند. دانشمند ترین دانشمندان هم اگر مغز سیاسی و فهم سیاسی نداشته باشد با یک آب نبات به سوی دشمن می رود و مجذوب او می شود. استاد شریعتی هم در جمله ای زیبا فرموده اند: انقلابی شدن بیش ازهرچیز مستلزم یک انقلاب ذهنی،یک انقلاب در بینش و یک انقلاب در شیوه تفکراست.
آموزش تفکر انتقادی شامل ایجاد عمدی یک جو نامتعادل است تا شاگردان بتوانند فرایندهای فکری خود را تعریف و اصلاح کنند و دوباره بسازند. عامل اصلی در تفکر انتقادی توانایی طرح پرسشهای مربوط به نقد و بررسی راه حلها بدون مطرح نمودن جایگزینهاست. مهارتهای تفکرانتقادی باید از طریق تلاش در تمرین تفکر انتقادی و تحلیل از دروس مختلف رشد و توسعه یابند. برای رسیدن به این هدف، معلم باید بکوشد فضایی در کلاس ایجاد کند که در آن حس کنجکاوی طبیعی شاگردان شکوفا شود. علاقه شاگردان را پس از جلب کردن افزایش دهد، سپس باید حالت کنش متقابل میان شاگردان و استاد بر جو کلاس حاکم شود در این حالت تفکر انتقادی رشد می کند. بنظر می رسد در این زمینه مدارس ما دچار آسیب جدی هستند؛ یعنی فعالیت دانش آموزان در جهت پرورش تفکری انتقادی هدایت نمی شود. یکی دیگر از هدفهای اساسی یادگیری،استاندارد یادگیری است. یادگیری استاندارد،ب دانش، مهارت و نگرشهای اساسی براساس اهداف آموزش می باشد.
در شرایط فعلی بین نمره کسب شده و درصد قبولی دانش آموزان با یادگیری استاندارد آنها همخوانی وجود ندارد. چرا که اکثر سؤالات امتحانی استاندارد نیستند و تمام سطوح شناختی را نمی سنجند. بنابراین یکی دیگر از آسیب های جدی در فرایند یاددهی – یادگیری نظام ارزشیابی است. امتحان به خودی خود هدف نیست بلکه ابزار و وسیله ای برای ارزشیابی یادگیری در راستای اهداف پیش بینی شده است.در صورتی که بخش اعظم واقعیت های علمی و مندرجات کتابهای درسی زمینه و محلی برای اندیشیدن، مفهوم سازی، مهارت پروری و ... هستند و نه گفته ها و نوشته های مقدسی که همه دانش آموزان ملزم به پس دادن آنها در جلسه آزمون و ارزیابی باشند. معلمان باید به این آگاهی و مهارت برسند که هدفهای متعالی برنامه را همراه با مفاهیم مهم و اساسی کتاب و نه همه متن کتاب را، هدف آزمون و ارزیابی قرار دهند. در کنار این مطلب اندازه گیری با مقیاس 20 مورد نقد است و باید این مقیاس به حروف الف ، ب ، ج ، د و ه تغییر یابد. جمع بندی: اهداف آموزش در سه حیطه شناختی عاطفی، روانی حرکتی تقسیم شده است .
در تقسیم بندی های جدید بیشتر اهداف دانستنی، مهارتی و نگرشی مطرح می گردد. در مجموع این اهداف با هدف اصلی وزارت آموزش و پرورش که همان انسان سازی است پیوند می خورد.انسان سازی در معنای عام همان تربیت است. به عبارت دیگر آموزش و پرورش فراهم کننده زمینه های لازم برای تربیت است. تربیت ابعاد مختلف انسان مانند بعدعاطفی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی،اعتقادی،جسمی، ذهنی رادربر می گیرد.
رویکردهای فرایند یاددهی – یادگیری و آسیب شناسی آن
در مجموع می توان این فرایند را در دو رویکرد مورد بررسی قرار داد. 1- رویکرد نوین 2- رویکرد سنتی
رویکرد نوین: در این رویکرد معلم نقش راهنما و تسهیل کننده را بر عهده دارد و دانش آموز در فرایند تدریس با فعالیتهای خود، مهارت و توانایی های بالقوه خود را به فعالیت در می آورد. در این رویکرد دانش آموزفعال است، مسائل را کشف و حل می کند، سوال می کند و با همیاری دیگران یاد می گیرد و در نهایت فرایند محور است.
رویکرد سنتی: در این رویکرد معلم، محور و ارائه دهنده اطلاعات و دانش آموز، شنونده و حفظ کننده مطالب است در این رویکرد دانش آموز فعال نیست، لکه معلم فعال است و سعی می کند مطالب را از طریق سخنرانی یا توضیحی به نمایش بگذارد، دانش آموز به عنوان یک بانک فرض می شود که باید اطلاعات به آن سپرده شود. در این رویکرد پاسخ ها و نمره های دانش آموزمهم است، رنهایت این رویکرد نتیجه محور است.
بنابراین به نظر می رسد تبدیل رویکرد غیر فعال به فعال، نمایشی اکتشافی، بانکی به حل مساله، پاسخ محور ه سوال محور ، یادگیری فردی به یادگیری همیاری ، و ... با هدف خلاقیت دانش آموزان از ضروریات گذر از آسیب های موجود تلقی می شود.
ویژگیهای رویکرد نوین در فرایند یاددهی – یادگیری
1- معلم هدایت گر و تسهیل کننده جریان یادگیری است. 2- دانش آموزان در فعالیت های کلاسی فعال هستند. 3- دانش آموزان در فعالیت های کلاسی مسائل را بررسی و حل می کنند. 4- دانش آموزان فرضیه های خود را آزمایش و نتیجه گیری می کنند. 5- دانش آموزان علاوه بر پاسخ سوالات به طراحی سوال می پردازند. 6- دانش آموز با همیاری دیگران به یادگیری می پردازند. 7- دانش آموزان پژوهش می کنند و نتیجه آن را در کلاس گزارش می نمایند. 8- منبع یادگیری علاوه بر کتاب شامل مواد آموزشی دیگر نیز می باشد. 9- ملاک یادگیری استاندارد، پیشرفت می باشد. 10- رشد فرایندهای پیچیده ذهنی ( نقد و بررسی، استدلال، تجزیه و تحلیل، خلاقیت ) مفهوم سازی، خلاصه کردن، قضاوت و ... هدف است.11علاوه بر جنبه تمرینی جنبه کاوشگری دارد. 12- فرصت خود ارزیابی برای دانش آموزان فراهم می شود. 13- ارزشیابی مستمر در جریان تدریس صورت می گیرد. 14- در ارزشیابی علاوه بر دانستنیها به مهارت و نگرش ها نیز توجه می شود. 15- هر دانش آموز با خودش مقایسه می شود. 16- دانش آموزان به تولید مفاهیم می پردازند. 17- فرصت فکر کردن برایشان فراهم می شود. 18- فرصت موافقت و مخالفت موضوعات فراهم می شود. 19- مهارتهای شناختی سطوح بالا مانند مهارت مشاهده تقویت می شود. 20- زمینه برای مهارتهای اجتماعی، از طریق تبادل نظر در گروه فراهم می شود. 21- دانش آموزان با درگیرشدن در فعالیتها به آموختن علم می پردازند. 22- اجازه داده می شود دانش آموزان وسایل آموزش ساده را تهیه کنند. 23- گردش علمی در فرایند تدریس برنامه ریزی می شود. 24- دانش آموزان براساس محتوای کتاب نحوه یادگیری را بررسی می نمایند.
ویژگیهای رویکرد سنتی در فرایند یاددهی – یادگیری
این ویژگیها در واقع آسیب هایی هستند که در فرایند یاددهی – یادگیری مدارس ما وجود دارند و باید به سمت ویژگیهای نوین تغییریابند.
1-معلم فعال است و مطالب را به طور کامل ارائه می دهد. 2- معلم راه حل ها و پاسخ را ارائه می دهد. 3- دانش آموزان فقط پاسخ ها را حفظ می کنند. 4- دانش آموزان به تنهایی یاد می گیرند. 5- منبع یادگیری فقط کتاب است. 6- ملاک یادگیری کسب نمره است. 7- رشد فرایندهای ساده ذهنی هدف است( شنیدن، حفظ کردن، نمره فراموشی). 8- تکالیف بدون هدف و خسته کننده است. 9- ارزشیابی از یادگیری بیشتر در محدوده دانستنیهااست. 10- دانش آموزان از فعالیتهای خود و دیگران ارزشیابی نمی کنند. 11- ملاک یادگیری درارزشیابی بیشتردر مقایسه با دیگر دانش آموزان است. 12- دانش آموزان مفهوم آموزی می کنند. 13- ارزشیابی پایانی بیشتر ملاک عمل است. 14- موضوعات آزمایشگاهی نیز به صورت تئوری و نوشتاری یادگرفته می شود.
منابع
1- شعبانی – حسن – مهارتهای آموزش و پرورش – انتشارات سمت 1371
2- قورچان نادرقلی – جزئیات روشهای تدریس – انتشارات دفتر همکاریهای علمی بین المللی 1379
3- شعبانی – حسن – مهارتهای آموزش و پرورش – انتشارات سمت 1371
4- رئوف علی – یاددادن برای یادگیری – انتشارات امیر کبیر 1378
5- شعبانی – حسن – مهارتهای آموزش و پرورش – انتشارات سمت 1371
6- سرکار آرانی – محمد رضا – آموزش و پرورش ژاپن – انتشارات دفتر همکاریهای علمی و بین المللی 1379
7- امیلی – حزایا – مترجم آموزش و پرورش تفکرانتقادی – انتشارات سمت 1374
8- رئوف علی – یاددادن برای یادگیری – انتشارات امیر کبیر 1378
تأثیر نظریههای یادگیری در چگونگی طراحی محتوای کتب درسی
چکیده یادگیری، «کسب دانش، فهمیدن یا تسلطیابی از راه تجربه یا مطالعه» تعریف شده است، اگرچه بیشتر روانشناسان این تعریف را نمیپذیرند؛ زیرا در آن اصطلاحات مبهم دانش، فهمیدن و تسلطیابی به کار رفته است. در عوض، روانشناسان در سالهای اخیر به تعریفهایی تمایل نشان دادهاند که به تغییر در رفتار مشاهدهپذیر اشاره میکند (هرگنهان و السون، 1383: 23). بررسی نظریههای ارائه شده درباره یادگیری از زمان افلاطون تا مکاتب روانشناسی جدید حاکی از آن است که پرداختن به مسئله یادگیری از دیرباز مورد توجه صاحبنظران و انـدیشمندان قرار گرفته است. فرایند یاددهی ـ یادگیری پدیده مهمیاست که در طول زندگی با انسان عجین شده است. امام علی (ع) میفرمایند: هرکس کلمهای را به من بیاموزد مرا بنده خود ساخته است. احادیثی از این قبیل بر اهمیت یادگیری میافزاید. اما رابطه نظریههای یادگیری با محتوای کتب درسی چیست؟ تغییر تعدادی از کتب درسی دبیرستانها در سالهای اخیر نشان از آن دارد که محتوای کتابها متناسب با نیاز دانشآموز نبوده و مؤلفان را بر آن داشته است که محتوای کتب را تغییر دهند. به همین دلیل بر آن شدیم به منزله عضو گروه تحقیق و پژوهش منطقه پیشرفت تحصیلی دانشآموزان به بررسی موضوع بپردازیم. از این رو با توجه به برخی مکاتب روانشناسی یادگیری مانند تداعیگرایی، کارکردگرایی و نظریههای شناختی، صاحبنظرانی مد نظر قرار گرفتند و در خصوص طراحی و محتوای کتب درسی مطالعهای صورت گرفت. در این مقاله به آنچه پرداخته شده محتوای کتب درسی و جـزوات دانشگاهـی و کتب مقطع متوسطه آموزش و پرورش است. بدیهی است محتوای کتب آموزشی در میزان یادگیری و درنهایت آرامـش فـراگیـران نقـش بسـزایی دارد. هـدف تحقیـق حاضر، بررسی معیارهای مؤثر بر محتوای کتب درسی با توجه به نظریههای یادگیری است. جامعه آماری مورد مطالعه دانشگاه شهید بهشتی و دبیرستانهای مقطع متوسطه منطقه یک آموزش و پرورش شهر تهران است. در مقام روش تحقیق، کتب و جزوات دانشگاهی و کتب دبیرستان مد نظر قرار گرفت. نمونه انتخاب شده کتب عربی دبیرستان در سه پایه اول تا سوم بوده و علت انتخاب نیز افت تحصیلی در این درس بهخصوص در رشته علوم انسانی است. برای بررسی کتب عربی از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. از طریق مصاحبه با حدود سی نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در رشته علوم انسانی به بررسی کتب و جزوات دانشگاهی به صورت تصادفی پرداخته شده است. در این مصاحبه تعداد ده سؤال نیز به صورت پرسشنامه باز در اختیار دانشجویان قرار گرفت. همچنین کوشیدهایم با استفاده از نمونههایی از کتب سایر کشورها، کتب درسی ایران را با سایر کشورها مقایسه کنیم. لازم است از زحمات مدیر گروه ادبیات عرب دانشگاه شهید بهشتی دکتر حجت رسولی در جمعآوری دادهها، قدردانی نماییم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بیتوجهی به محتوای کتب درسی در مدارس و دانشگاهها از معضلات نظام آموزشی ماست. استفاده از شاخصهای مؤثر در تهیه محتوای کتب یکی از عواملی است که منجر به افزایش شادمانی و یادگیری مناسب فراگیران خواهد شد. از جمله راههایی که موجب اثربخشی بهتر کتب درسی میشود استفاده از نظریههای یادگیری در تنظیم و طراحی کتب است. واژههای کلیدی: تحلیل محتوا، مصاحبه، فراگیران، محتوای کتب درسی، نظریههای یادگیری.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن