پروژه و تحقیق رایگان - 1535

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

علل سقوط و ظهور تمدن ها

بازديد: 1247

فهرست مطالب

چکیده:1

تعریف تمدن.. 2

. ساموئل هانتينگتون:2

ويل دورانت:2

- ابن خلدون:2

تعریف فرهنگ.... 2

تعریف تمدن.. 3

ارتباط تمدن و فرهنگ.... 3

عوامل موثر در زایش و اعتلای تمدنها3

علل سقوط تمدنها4

دیدگاه ابن خلدون.. 4

ديدگاه آرنولد توين ‌بی.. 5

ديدگاه ويل دورانت... 5

علل انحطاط تمدنها و سقوط حکومتها از دیدگاه قرآن.. 6

1.ناسپاسی و کفران نعمت... 7

2. ظلم، استکبار، کفر ورزیدن و تکذیب آیات الهی.. 7

3. تقلید کورکورانه. 8

4. فساد و انحرافات اخلاقی.. 9

5. خیانت و تقلب... 10

6. غرور و خودپسندی.. 11

نتیجه گیری:12

منابع :14

 

چکیده:

رویدادهای گذشته، همچون آئینه ای وقایع حال و آینده را در پیش رو مجسم می کند. آگاهی مردم نسبت به گذشته آنان را برای مقابله با حوادث آینده آماده می سازد. قرآن کریم با نقل حوادث پیشینیان که چگونه به خاطر ظلم، شرک، کفر، عصیان، گردنکشی و تفرقه و ترس بیجا دچار غضب الهی و هلاک شدند. به امتها هشدار می دهند که قهر و غضب خداوند همانند لطف و رحمت او یک قانون است و هر امتی که حق یا باطل هر کدام را انتخاب کند دچار لطف یا غضب الهی می شود و در این میان فرقی بین امتها وجود ندارد. اگر به قرآن کریم مراجعه کنیم صدها آیه در مورد هلاکت و سقوط امتهای پیشینیان آمده که همه به خاطر آن است که انسان از غفلت بیرون آمده و به خطرهایی که فرد و جامعه را تهدید می کند توجه داشته باشیم.

همواره مصادیق فراوانی از علل انحطاط تمدنها وجود دارد که یکی از این علل از دیدگاه قرآن عدم عبرت آموزی و پیمودن راه خطای گذشتگان است. قرآن کریم مکرر در مورد مجرمان و ظالمان و شرح حال امم پیشین به ذکر دلایل می پردازد و شرک به خدا و سرپیچی از فرامین و دستورات الهی را سبب گمراهی می داند. خداوند هرگز امتی را از عزت و بزرگی به درجه سقوط نیاورده و محو و نابودشان نکرده، مگر آنکه بعد از فرستادن پیامبران به سوی آنان، باز سنن الهی را زیر پا گذاشته و از آن سرپیچی کنند و برای خدا شریک قائل شده و رمز انحطاط این اقوام در همین نکته می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعریف تمدن

. ساموئل هانتينگتون:

 تمدن، بالاترين گروه بندى فرهنگى و گسترده ترين سطح هويت فرهنگى به شمار مى آيد.

. هنرى لوكاس: تمدن را پديده اى به هم تنيده شده مى داند كه همه رويدادهاى اجتماعى، اقتصادى، سياسى و حتى هنر و ادبيات را در بر مى گيرد.

 . آرنولد توين بى: تمدن، حاصل نبوغ اقليت مبتكر و نوآور است؛ يعنى طبقه ممتازى در جامعه كه واجد نبوغ، ابتكار و نوآورى است و در اثر تحولات و سير تكامل جامعه، تمدن را پديدار مى نمايد.

  ويل دورانت:

. وقتى فرهنگ عمومى به حد معينى برسد، فكر كشاورزى توليد مى شود. او در حقيقت اين تعريف را از معناى لغوی واژه «تمدن» به مفهوم شهرنشينى اقتباس كرده است.

. تمدن در پى تعالى سجاياى اخلاقى و ويژگى هاى نيك آدميان پديد مى آيد؛ نظرى كه در ميان عوام نيز شايع است، يعنى كسى كه اخلاق پسنديده و حسن معاشرت داشته باشد، متمدن به شمار مى آيد.

  - ابن خلدون:

 تمدن حالت را اجتماعى انسان مى داند.

  تعریف فرهنگ

 . فرهنگ شامل مجموعه اى از سنتها، باورها، آداب و اخلاق فردى يا خانوادگى اقوامى است كه پايبندى ايشان بدين مفاهيم، اسباب تمايز آنها را از ديگر اقوام و قبايل مشخص خواهد كرد.

فرهنگ مجموعه باورهاى فردى يا گروهى خاص است و چون باورها ذهنى هستند، پس فرهنگ جنبه عينى ندارد، در حالى كه تمدن مى بايد عينى باشد.

. فرهنگ به انسان آموخته مى شود و از اين وجه شايد بتوان گفت كه فرهنگ، فصل مميّز بين انسان و حيوان است.

 

 

 تعریف تمدن

. تمدن در عربى از «مدن» اخذ شده که معنای آن اقامت کردن است و در زبانهاى اروپايى از جمله انگليسى، امروزه واژه civilization را به این مفهوم اطلاق مى كنند كه آن هم به معناى استقرار يافتن است و در تعريف اجتماعى، همان شهرنشينى است.

. فرهنگ یعنی culture، در ادبيات لاتينى به مفهوم پرورش نفس آمده و در زبان يونانى باستان فقط مفهوم پرورش از آن استفاده مى شود.

 ارتباط تمدن و فرهنگ

اين دو معنا تقريباً با آنچه ما از اين دو واژه در عمل برداشت مى كنيم، تشابه دارد، زيرا ما در عمل معتقديم كه اگر انسانى نفس خويش را پرورش داد و تربيت كرد، با فرهنگ است و انسانى متمدن است كه بتواند اجتماعى زندگى كند، تعاون داشته باشد، حكومت تشكيل دهد و امور اجتماعى خود را نهادينه و قانونمند كند.

  عوامل موثر در زایش و اعتلای تمدنها

1- امنیت و آرامش

2- غرور و همبستگی ملی (ابن خلدون: عصبيّت)

3- همکاری و تعاون

4- اخلاق

5- تحمل، بردباری و صبر

6- حفظ وحدت و يکپارچگی

7- دين

8- رفاه نسبی

9- فشار اقتصادی و اجتماعی

 

 

  علل سقوط تمدنها

   دیدگاه ابن خلدون

ابن‌خلدون عصبيت را كه يكي از مفاهيم بنيادي نظريه اجتماعي‌اش است، به عنوان علت فاعلي عمران يا تشكيل جامعه بشري مطرح مي‌كند كه سبب ظهور جوامع و دولت مي‌شود

وي عصبيت را ناشي از عوامل مختلفي مي‌داند كه يكي از آنها اشتراك در نسبت است، زيرا چنين پيوندي در ميان انسان‌ها طبيعي است. منشأ ديگر عصبيت را بايد دين دانست كه از عوامل مهم همبستگي‌هاي اجتماعي است،

به اعتقاد وي گسترش شهرنشيني و توسعه روزافزون آن، موجب نابودي تمدن مي‌شود، زيرا عصبيت كه شرط لازم تشكيل حكومت و بقاي آن است، از بين مي‌رود. بنابراين به نظر وي با از بين رفتن عصبيت و دين، تمدن‌ها به سمت زوال و نابودي پيش مي‌روند

وي معتقد است كه هر جامعه در سير تاريخي خود از پنج مرحله گذر مي‌كند

 1. تهاجم و پيروزي

 2. استبداد و خودكامگي

 3. تجمل‌گرايي

 4. خرسندي

 5. انحطاط

ابن‌خلدون انحطاط جوامع را ناشي از چند عامل عمده دانسته و به اعتقاد او اين عوامل از آفات و مقتضيات طبيعی هر حكومت و تمدني است. اين عوامل عبارت‌اند از

1. نازپروردگي و تن‌آسايی عوامل حكومتي و برجستگان سياسی و نظامي جامعه

2. از دست ‌رفتن قدرت دفاعی جامعه بر اثر سُست ‌شدن عصبيت

3. از بين رفتن ارزش‌های اخلاقي و فضايل نيكو در جامعه

4.سُست شدن اعتقادات دينی و تعاليم مذهبی

5. شيوع ظلم و ستم‌گري در جامعه

6. سلطان تاجر يا سلطان خسيس

 ديدگاه آرنولد توين ‌بی

توين‌بي ‌انسان را موجد تمدن مي‌داند. به اعتقاد او علت اصلي بروز و خلق تمدن، واكنش انسان به مشكلات زندگي براي برآوردن نيازها و رفع محدوديت‌هايي است كه در زندگي با آن روبه‌روست

وي تمدن‌های اوليه را پاسخی مي‌داند كه آدمی به تهاجمات و سختي‌هاي طبيعی داده است. «ظهور تمدن مرهون مشكلات و سختي است، نه نتيجه رفاه و آسانی‌ها». توين‌بی‌ رشد و بالندگی يك جامعه را به «اقليت خلّاق» آن نسبت می‌دهد

عوامل انحطاط تمدن‌ها را از ديدگاه توين بي مي‌توان بدين شكل دسته‌بندي نمود

 1.از دست رفتن قوة خلاقيت اقليت خلّاق جامعه كه بعد از آغاز زوال، خاصيت نوآوري خود را از دست داده‌اند

2. عكس‌العمل اكثريت افراد جامعه عليه اقليت حاكم و عدم همكاري با ايشان

3. فقدان وحدت و همبستگي اجتماعي در مجموع پيكر جامعه

  ديدگاه ويل دورانت

ويل دورانت در باب سير تاريخي تمدن‌ها بر اين باور بود كه هر تمدني از ارزش‌هايي آغاز مي‌شود؛ ارزش‌هايي هدف‌مند و متعالي كه پس از مدتي، زمينه ظهور دانش و فنون را پديدار مي‌سازند

 با رشد دانش، مردم به جاي توحيد و پرستش مبادي معنوي، به ستايش علوم و عقل مي‌پردازند و از اين هنگام جنگ ميان ارزش و دانش آغاز مي‌شود و در نتيجه، موجب افول انگيزه‌هاي اوليه كه انگيزه‌هاي ارزشي است، خواهد شد. بنابراين، نيروي محرك جوامع كند شده، به تدريج متوقف مي‌گردد و در نتيجه، دوران انحطاط تمدن نمايان مي‌شود .

جامعه‌اي كه بر اساس ارزش شكل گرفته با ظهور ضد ارزش دچار از هم گسيختگي مي‌شود و از ميان مي‌رود. بر خلاف ابن‌خلدون كه معتقد به گونه‌اي دور تمدني است، ويل دورانت جنگ ميان علم و دين يا دانش و ارزش را موجب فرسايش تدريجي تمدن‌ها مي‌داند.

علل انحطاط تمدنها و سقوط حکومتها از دیدگاه قرآن

خداوند در آیات محکم خویش ما را به این مطلب راهنمایی کرده که امتها از عرش عزت خویش فرو نیفتادند و نامشان از لوح وجود محو نگردید مگر پس از اینکه از سنن الهی که بر اساس حکمت بالغه خداوندی است، سرپیچی نمودند. خداوند سرنوشت هیچ قومی را از عزت سلطنت و رفاه و امن و راحتی تغییر نمی دهد تا آن که آنان نور عقل و سلامت فکر و فرو زندگی بصیرت و عبرت پذیری خویش نسبت به امم سابق و تدبر در احوال گذشتگان را تغییر دهند و از سنت عدل عدول کنند و از راه بینایی و حکمت خارج شوند. از جمله اغراض بیان حال و سرنوشت جوامع گذشته در قرآن عبرت آموزی به امتهای حال و آینده و اتمام حجت برآنهاست. آیات زیادی از قرآن، همراه با بیان سرنوشت برخی از اقوام، مؤمنان را به عبرت آموزی دعوت می کند.

(لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثاً یُفْتَرَى وَ لکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ‌)

(همانا در حکایت آنان برای صاحبان خود عبرت کامل خواهد بود، این (قرآن) نه سخنی است که فراتون یافت لیکن کتاب آسمانی مانند خود را تصدیق کرده، هرچیزی را مفصل بیان می کند و برای اهل ایمان و رحمت است.)

و پس از بیان جریان حضرت موسی علیه السلام و برخورد او با فرعون می فرماید:

(إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشَى‌)

(به تحقیق که در آن عبرتی برای اهل معرفت و خشیت می باشد.)

در آیات متعددی، خداوند بندگان را به گردش در زمین و مطالعه ی احوال امم پیشین تشویق می کند تا با مشاهده و مطالعه پند گیرند و جامعه ی خود را اصلاح نمایند:

(قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ‌)

(پیش از شما مللی بودند و رفتند پس گردش کنید در زمین تا ببیند چگونه هلاک شدند آنان که وعده های خدا را تکذیب کردند.)

بررسی و مطالعه آیات قرآن کریم نشان می دهد که برخی از علل و عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در سقوط حکومتها و نیز نابودی و انحطاط تمدنها و جوامع نقش داشته اند که به برخی از مهمترین این عوامل با استناد به آیات قرآن کریم اشاره می کنیم:

1.ناسپاسی و کفران نعمت

یکی از عواملی که جوامع و تمدنها را به انحطاط می کشاند سلب نعمت هایی است که قبل از آن در جامعه وجود دارد بلکه سلب نعمت عین انحطاط است و یکی از عواملی که نعمتها را از دست انسانها می گیرد، مفران و عدم شکرگزاری در قبال آنهاست. قوم بنی اسرائیل نمونه ی بارزی از کفران کنندگان نعمتند. (عزآبادی، 1371: 324-325)

بنی اسرائیل فرزندان اولاد یعقوب پیغمبر علیه السلام می باشند که در ابتدا مانند قبایل چادر نشین زندگی می کردند، سپس فراعنه ی مصر آنها را به مملکت مصر برده و با آنها چون اسیران مملوک رفتار می کردند تا این که خدای متعال به وسیله ی موسی علیه السلام آنا را از فرعون و طرز سلوکش نجات بخشید.

خداوند متعال بارها کفران نعمت را به قوم بنی اسرائیل گوشزد کرده است:

(یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ‌)

(و ای بنی اسرائیل یاد کنید نعمت هایی که به شما عطا کردم و شما را بر عالمیان برتری دادم.)

باز برای تأکید بیشتر قرآن چهره ی آنان را در دنیا و آخرت چنین ترسیم می کند:

(وَ أَتْبَعْنَاهُمْ فِی هذِهِ الدُّنْیَا لَعْنَةً وَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ هُمْ مِنَ الْمَقْبُوحِینَ‌)

«در این دنیا لعنتی پشت سر لعنت نصیب آنها کردیم و در روز قیامت آنها را از زشت چهرگان و سیه رویانند.»

از بزرگترین انحرافات بنی اسرائیل در طول تاریخ زندگیشان، انحراف از اصل توحید، به شرک و گوساله پرستی است و به آنها هشدار می دهد که شما یکبار در تاریختان بر اثر اغواگری مفسدان، گرفتار چنین سرنوشتی شدید اکنون بیدار باشید راه توحید (راه اسلام و قرآن) بر روی شما گشوده آن را رها نکنید.

یکی دیگر از تمدنهایی که قرآن به آنان اشاره داشته، تمدن سبا بوده که در انهدام و سقوط آن همان کفران نعمت نقش داشته است. «سبا شهری خوش بود با آبهای روان و درختان بسیار و ایشان را دور بوستان بود بسیار نیکو و در آن جا نعمتهای فراوان بود که در جهان چون این نعمات نبود اما چون بسیاری نعمت خداوند چندان شد که آنان سیر و فربه شدند، ناسپاسی کردند و شکرگزاری از یاد بردند، پس خدای تعالی همه ی این نعمات را از ایشان گرفت. سرچشمه ی آبها را خشکاند و همه ی این وفور را برایشان زوال گردانید. (نیشابوری، 1381: 509-510).

2. ظلم، استکبار، کفر ورزیدن و تکذیب آیات الهی

یکی دیگر از علل انحطاط و نابودی تمدنها در طغیان، ظلم و تقلید کورکورانه و کفر ورزیدن است که نمونه ی بارز آن قوم نوح علیه السلام بودند. در مورد حضرت نوح علیه السلام آمده است:« و او از انبیا مرسل است و او را شیخ الانبیا می گویند و آزار او از سایر پیغمبران بیشتر است. چون از عمر او چهارصد سال گذشت، پیغمبری بر او نازل شد، او را بلاهای عظیم پیش آمد و نهصد و پنجاه سال خلق را دعوت کرد و یک دم زبان او از دعوی تسکین نمی یافت.» (موسوی، 43:1368). (28)

قوم نوح، بت پرست بودند و چون نوح به آنها تأکید کرد که به آئین من بگروید که عذاب پروردگار نزدیک است، آنها گفتند: « ما از خدایان خویش دست باز نداریم و چون خدایان خویش را می بینیم، آنها را خواهیم پرستید و بر آنها ستایش خواهیم برد.»

قرآن شکوه ی نوح از بت پرستی قومش را این گونه نقل می فرماید:

(وَ قَالُوا لاَ تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَ لاَ تَذَرُنَّ وَدّاً وَ لاَ سُوَاعاً وَ لاَ یَغُوثَ وَ یَعُوقَ وَ نَسْراً)

(و (قوم نوح ) گفتند هرگز خدایان خود را رها نکنید و به خصوص دست از پرستش (این پنج بت) ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر هرگز برندارید.)

همچنین خداوند در سوره های عنکبوت و القمر به رسالت حضرت نوح علیه السلام و تکذیب نبوت وی از سوی قومش اشاره می کند:

(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِینَ عَاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَ هُمْ ظَالِمُونَ‌)

(و همانا ما نوح را به رسالت سوی قومش فرستادیم و او هزار سال و پنجاه سال کم میان قوم درنگ کرد ( و خلق را دعوت به خداپرستی نمود و اجابت نکردند) و چون همه ستمگر و ظالم بودند و غرق طوفان هلاک شدند.)

(کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَ قَالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ)

(پیش از اینان هم قوم نوح بنده ی ما نوح را تکذیب کردند و گفتند مردی دیوانه است و زجر و ستم بسیار از آنها کشید.)

(وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَ جَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آیَةً وَ أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ عَذَاباً أَلِیماً)

(و نیز قوم نوح چون رسولان حق را تکذیب کردند، ما آنها را به طوفان هلاک سپردیم و آیت عبرت مردم قرار دادیم، و برای ستمکاران عذاب دردناک مهیا گردانیدیم.)

3. تقلید کورکورانه

تقلید کورکورانه از بزرگان قوم نیز یکی از عوامل سقوط تمدنها می باشد خداوند سرگذشت عده ای از کافران را در روز جزا این گونه ترسیم می نماید:

(یَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ یَقُولُونَ یَا لَیْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولاَ * وَ قَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَ کُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلاَ)

(در آنروز صورتهاشان بر آتشی همی بگردد (و فریاد پشیمانی از دل برکشند) گویند ای کاش که ما (در دنیا) خدا و رسول را اطاعت می کردیم و گویند ای خدا ما اطاعت امر بزرگان و پیشوایان فاسد خود کردیم که ما را به راه ضلالت کشیدند.)

پیامبران الهی در طول مبارزات خود در تلاش برای ایجاد محیط توحیدی و یکتاپرستی با مردمی روبرو بودند که عادات غلط پیشینیان آنها را منحرف ساخته و باعث شده بود که پیامبران و فرستادگان خدا را تکذیب کنند.

(بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ‌)

( بلکه گفتند ما پدران خود را به عقاید و آئینی یافتیم و البته ما هم در پی آنان به راه هدایت هستیم.)

4. فساد و انحرافات اخلاقی

یکی دیگر از عواملی که از دیدگاه قرآن در نابودی اقوام و ملتها و نیز سقوط و انحطاط تمدنها نقش مهمی دارد انحرافات اخلاقی است که مصداق آن قوم لوط بودند.

لوط یکی دیگر از پیامبران بزرگی است که هم عصر «ابراهیم» بوده و همراه او از سرزمین بابل به فلسطین مهاجرت کرده و بعد از ابراهیم جدا شد و به شهر «سدوم» آمده چرا که مردم آن منطقه غرق در فساد و گناه مخصوصاً انحراف و آلودگیهای جنسی بودند. (مکارم شیرازی، ج13، 459:1371).

در روایت دیگری آمده است: ابراهیم از مصر کوچ کرد و لوط را به همراه خود برد. در مدتی که در مصر اقامت داشت خداوند مال بسیاری از گوسفندان و غیر آن روزیش فرموده بود و به همین جهت آن بقعه از سرزمین بیت المقدس گنجایش گوسفندان وی را نداشت ناچار لوط از عمویش جدا شد و به شهر سدوم رهسپار گشت.

خداوند متعال پیامبر خود را برای هدایت قوم آلوده به گناه فرستاد تا آنها را هدایت کند و از عذاب سخت بیم دهد.

(وَ لُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ‌)

(و لوط را فرستادیم که به قوم خود گفت آیا اعمال زشتی که پیش از شما هیچ کس مبادرت نکرده، بجا می آوردید؟)

قوم لوط مردمی بودند ثروتمند و مرفه و شهوتران و هواپرست، این قوم لجوج و غیر منطقی که از حدود قوانین الهی پا فراتر نهاده و در جاده انحراف سرگردان ماندند و حاضر نبودند پیامبر خود را بپذیرند و در مقابل او جبهه گرفتند و خواستار بیرون راندن لوط و پیروانش شدند. لوط زمانی که از هدایت قوم نامید شد از پروردگار خود درخواست کرد تا او را بر آن قوم نصرت داده و عذابی دردناک برایشان بفرستد و سزای کفر و عناد و فسق و فجورشان را بدهد و بیش از این ایشان را مهلت ندهد. در نهایت عذاب خدا نازل شد و زلزله ی عجیبی سرزمین سدوم را زیر و رو کرد، بلافاصله آسمان سنگ باریدن گرفت و در مدت کوتاهی شهر به صورت بیابان صاف و همواری درآمد.

(وَ أَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ‌)

(و برای آن قوم بارانی از سنگ فرو باریدیم پس بنگر که عاقبت و سرانجام بدکاران چیست.)

5. خیانت و تقلب

یکی دیگر از علل نابودی تمدنها و سقوط دولتها و تقلب و سرکشی می باشد. نمونه ی بارز آن قوم مدین می باشد که دارای صفت بارز تقلب و کم فروشی و کاستن حقوق هم دیگر بودند و با ثروتهایی که از این راهها بدست می آوردند، سرزمین خود را به فساد کشانده و مردمان مؤمن را از پیروی راه الهی باز می داشتند. (عزآبادی، 315:1371؛ طباطبایی، ج18، 268:1366).

این تقریباً قانون کلی تاریخ است که همان ثروتی که سبب پیدایش تمدن می شود، بیم دهنده ی انحلال و انقراض آن تمدن نیز خواهد بود.

«مدین» شهری است در جنوب غربی اردن که امروز به نام «معان» خوانده می شود. در شرق «خلیج عقبه» قرار گرفته و حضرت شعیب و قومش در آنجا می زیستند. قوم مدین از نسل مدین ابراهیم علیه السلام می باشد که در تورات از او به «مدیان» تعبیر شده است. آنان در سرزمین حجاز سکونت داشتند و دارای زندگی مرفهی بودند که از بازرگانی حاصل می شد آنان عبادت غیر خدا می کردند و پیمانه ها و میزانها را کم می دادند و در تجارت برای خرید کالاها به قیمت کم از مردم پافشاری می کردند. (عزآبادی، 315:1371).

در تفسیر طبری چنین آمده: سوی مدین برادر ایشان شعیب را فرستادیم. گفت یا گروه، بپرستید خدای (را) نیست شما را هیچ خدائی جز او که آمد به شما پیدائی از خداوند شما، وفا کنید، پیمانه و ترازو و مکاهید.

حضرت شعیب علیه السلام نیز همانند سایر پیامبران پیشین قوم خود را از انحرافی که دچار آن بودند و از عذاب الهی بیم می داد و سعی در دعوت مردم به سوی خدا و اعتقاد به معاد و مبدأ و خلقت می کرد.

قرآن کریم قوم مدین را با عنوان «خاسرین» یاد کرده، زیرا با تجارتی که همراه با تقلب و خیانت و کم فروشی می باشد هم دنیا و هم آخرت خود را تباه ساخته و دچار خسران شدند:

(فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ‌)

(آنها او را تکذیب کردند و به این سبب زلزله آنها را فرو گرفت و در خانه های خود به رو درافتادند و مردند.)

6. غرور و خودپسندی

یکی دیگر از علل انحطاط تمدنها غرور و خودپسندی است. خصلت زشتی که انسان را وادار می کند تا این که خود را بستاید و در نهایت این غرور و عجب او را به سوی تکبر می برد باعث حق کشی، ظلم و ستم می شود. قرآن بارزترین این نمونه را قوم یهود می داند. خودستایی یهود و اینکه خود را پس خدا و دوست او ولی او می خوانند و از این قبیل ترهات که می بافند، افترایی است که به خدای متعال می بندند. در حالی که خدا در ملکش شریک ندارد.

(وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً) (89)

(و بگو ستایش مخصوص خداست آن خدائی که هرگز نه فرزندی و نه شریکی در ملکش برگرفته و نه هرگز عزت و اقتدار او را نقصی رسد که به دوست و مددکاری نیازمند شود و پیوسته او را به بزرگترین اوصاف کمال ستایش کن.)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه گیری:

در فرهنگ اصیل آسمانی ، بویژه کتاب ما مسلمانان قرآن، همواره سرنوشت اقوام پیشین را به عنوان هشدار برای نسل آینده آورده و نوعی پیوند فکری و فرهنگی بین نسل گذشته و حاضر برای درک حقایق ایجاد نموده است. چرا که از ارتباط بین این دو زمان سرنوشت آیندگان رقم خورد. اما تا چه حد بررسی احوال امتهای گذشته سبب عبرت آیندگان است این به فطرت بشر برمی گردد و ایمان و عقیده به خدای لایزال. مگر نه این است که سنت پروردگار بر این اساس است که انسان زندگی خود را بر اساس عقل بنا کند چه اگر غیر از این باشد فساد و تباهی ریشه ی او را می سوزاند.

سنتهای الهی هرگز جنبه ی اختصاصی ندارد و به صورت یک سلسله قوانین نجات بخش درباره ی همگان، گذشتگان و آیندگان به اجرا در می آید و قطعا تمدنها با ایمان و بیدار و مجاهد پیشرفت نموده و انحطاط و اضمحلال تمدنهایی را به دنبال دارد که پراکنده و بی ایمان و آلوده به انحراف و گناه بوده که همواره در تاریخ بشریت به عنوان سند ثبت شده است.

قرآن کریم اقوام مختلف را یادآور شده و برای هر کدام جرم و صفت خاصی را بر می شمرد مثلاً قوم لوط را با عمل زشت لواط و قوم مدین را با کم فروشی و قوم بنی اسرائیل را با عناد و لجاجت و گردنکشی و... معرفی می کند.

در نهایت خداوند آنان را به گناهانشان مجازات کرد تا عبرتی برای دیگران شوند و این گونه خداوند سنت خود را در امتها جاری می سازد. از آنجا که مسائل گذشته در رابطه با مجرمان و ظالمان اختصاص به مقطع خاصی از زمان و مکان ندارد قرآن در آیات مورد بحث به تعمیم و گسترش آن می پردازد و ضمن چند آیه ی کوتاه و فشرده زمینه را برای شرح احوال بسیاری از امتهای پیشین که اطلاع بر احوالشان سند گویایی برای مباحث گذشته است فراهم می سازد. اقوامی همچون قوم نوح، قوم ابراهیم، موسی و هارون و لوط و یونس و مانند آنها.

اقوام و تمدنهای مختلف از راههای گوناگون به پروردگار خالق عصیان ورزیده اند. ولی هر قوم در یک یا چند گناه از دیگران پیشی گرفته اند و در آن اصرار داشته اند که قرآن همان گناه یا گناهان را به عنوان عامل انحطاط آنها ذکر می کند:

قوم نوح در اثر طغیان، کوردلی و تقلید کورکورانه (عمین)

قوم هود به علت بت پرستی و انحراف در عقیده و تکذیب آیات الهی (مکذبین)

قوم ثمود در نتیجه ی نافرمانی، فاصله ی طبقاتی، تکبر، فساد و استثمار (مفسدین)

قوم لوط به علت شهوترانی و انحراف جنسی (مسرفین)

قوم مدین در اثر سه عامل وابسته شرک، فساد و کم فروشی (خاسرین)

قوم بنی اسرائیلبه علت نقض عهد و میثاق الهی (مغضوبین)

قوم بنی اسرائیل جدید در اثر سلب توجه از مفاهیم دین و کتاب آسمانی و روی آوردن به ظواهر دنیای مادی (ضالین).

امام علی علیه السلام نیز در نهج البلاغه عواملی چون ستمگری حاکمان و رواج بدعتها و پند نگرفتن از سرنوشت اقوام پیشین را عامل هلاک و نابودی حکومت ها و تمدنها می دانند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع :

1. قرآن کریم.

2. پایدار، حبیب الله، 1365ش، حیات و مرگ تمدن ها، تهران، دفترنشر فرهنگ اسلامی، قلم.

3. حجازی، فخرالدین، 1350ش، نقش پیامبران در تمدن انسان، مقدمه ی بازرگان، تهران، بعثت، چاپ اول.

4. دورانت، ویل، 1365، تاریخ تمدن.

5. رادمنش، عزت الله، 1361ش، قرآن، جامعه شناسی اتوپیا، تهران، امیرکبیر، چاپ اول.

6. راغب اصفهانی، 1412ق، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دمشق، دار القلم، دارالشامیه، چاپ اول.

7. طباطبایی، محمد حسین(بی تا)، المیزان، فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.

8. عنان، محمد عبدالله، 1367ش، صحنه های تکان دهنده در تاریخ اسلام، ترجمه ی علی دوانی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم.

9. قانع، احمد علی، 1379ش، علل انحطاط تمدنها از دیدگاه قرآن کریم، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول.

10. مطهری، مرتضی، 1374ش، انسان و سرنوشت، تهران، صدرا، چاپ 14.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 12 فروردین 1393 ساعت: 16:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تفسیر آیات 31 تا 36 سوره مبارکه نبأ

بازديد: 691

آیات 31 تا 36 سوره مبارکه نبأ

سوره نبأ آيه 31

‏متن آيه : ‏

‏ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏مسلّماً پرهيزگاران ، رستگاري ( از دوزخ ) و دستيابي ( به بهشت ) بهره ايشان مي‌گردد .‏

توضيحات : ‏

‏« مَفَازاً » : نجات و رستگاري از دوزخ . دستيابي به بهشت . مصدر ميمي ، و يا اسم مكان است و به معني كامگاه .‏

سوره نبأ آيه 32

متن آيه : ‏

‏ حَدَائِقَ وَأَعْنَاباً ‏

‏ترجمه : ‏

‏باغهاي سرسبز ، و انواع رزها ( بهره ايشان مي‌گردد ) .‏

توضيحات : ‏

‏« حَدَآئِقَ » : جمع حَدِيقَة ، باغها ( نگا : نمل‌ / 60 ) . بدل است « أَعْنَاباً » : جمع عِنَب ، انگورها . رزها . ذكر آن به خاطر اهمّيّت ويژه‌اي است كه دارد .‏

 

سوره نبأ آيه 33

‏متن آيه : ‏

‏ وَكَوَاعِبَ أَتْرَاباً ‏

ترجمه : ‏

‏و دختران نوجوان نارپستان همسنّ و سال .‏

توضيحات : ‏

‏« كَوَاعِبَ » : جمع كاعِب ، دختران نارپستان . دختراني كه تازه پستانهايشان برآمده است و از كعب ، يعني پاشنه پا بزرگتر نگشته است ( نگا : المصحف‌الميسّر ) . « أَتْرَاباً » : جمع تِرْب ، همسال . همسنّ .‏

سوره نبأ آيه 34

متن آيه : ‏

‏ وَكَأْساً دِهَاقاً ‏

‏ترجمه : ‏

‏و جام پر از شراب .‏

‏توضيحات : ‏

‏« كَأْساً » : جام شراب ( نگا : صافّات‌ / 45 ، طور / 23 ، واقعه‌ / 18 ، انسان‌ / 5 و 17 ) . « دِهَاقاً » : لبريز . مالامال . پر .‏سوره نبأ آيه 35

متن آيه : ‏

‏ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْواً وَلَا كِذَّاباً ‏

ترجمه : ‏

‏بهشتيان در آنجا نه سخن پوچ و بيهوده‌اي مي‌شنوند ، و نه دروغگوئي و دروغگو ناميدني .‏

توضيحات : ‏

‏« لَغْواً » : سخنان پوچ و ياوه ( نگا : مؤمنون‌ / 3 ، فرقان‌ / 72 ، قصص‌ / 55 ) . « كِذَّاباً » : دروغ . دروغگو ناميدن و يكديگر را تكذيب كردن ( نگا : روح‌البيان ) . مصدر باب تفعيل است ( نگا : نبأ / 28 ) .‏

سوره نبأ آيه 36

متن آيه : ‏

‏ جَزَاء مِّن رَّبِّكَ عَطَاء حِسَاباً ‏

ترجمه : ‏

‏اين پاداش پروردگار تو است و عطيّه بسنده‌اي ( براي برآورد خواستها و آرزوهاي بهشتيان است ) .‏

توضيحات : ‏

‏« جَزَآءً » : مفعول مطلق است . « عَطَآءً » : عطيّه و تفضّل الهي . بدل از ( جَزَآءً ) است . « حِسَاباً » : كافي و وافي . بسنده . يعني نعمتها و عطيّه‌هاي خداوندي آن اندازه به بهشتيان مي‌رسد كه خواهند گفت : ما را بس ! مصدر است و در معني اسم فاعل ، يعني مُحاسِب . بدين معني كه بهشتيان را به گفتن : ( حَسْبُنَا ) مي‌كشاند . صفت ( عَطَآءً ) است .‏

 

 

 

تفسیر نور

برخورداری معاد از نظام پاداش و کیفر

31) بیم و امید باید در کنار هم باشد. در این سوره پاداش متقین در برابر کیفر طاغین قرار گرفته است. {انّ جهنّم کانَت مرصاداً للطاغین...انّ لِلمتقین مفازا}

منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 365     قالب : تفسیری             موضوع اصلی : پاداش اعمال            گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی

  رستگاری چگونه تحقق می‌یابد؟

31) کامیابى و رستگارى در سایه نعمت‏هاى مادى و معنوى است. {انّ لِلمتقین مفازا} (کلمه «حدائق» رمز نعمت‏هاى مادى و کلمه «لایسمعون» رمز نعمت‏هاى معنوى است.)

منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 365 قالب : تفسیری          موضوع اصلی : رستگاری           گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی

  ویژگی نعمت‌های بهشتی

35) نعمت‏هاى بهشتى، انسان را گرفتار غرور و غفلت و یاوه‏گوئى و بدمستى نمى‏کند. {لایسمعون}

منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 366          قالب : تفسیری       موضوع اصلی : بهشت            گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی

  ویژگی جلسات بهشتی

35) جلساتى که در آن لغو و دروغ نباشد، جلسات بهشتى است. {لایسمعون فیها لغواً و لا کذّاباً}

ویژگی جامعه بهشتى

35) در جامعه بهشتى، افراد یکدیگر را تکذیب نمى‏کنند و اعتماد و اطمینان میان آنها حاکم است. {و لا کذّاباً}

منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 366          قالب : تفسیری       موضوع اصلی : بهشت            گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی

  پاداش اعمال، تفضّل الهى است

36) پاداش‏هاى الهى، عطا و تفضّل اوست نه اینکه ما طلبى داشته باشیم. {جزاءً من ربّک عطاءً}

منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 366     قالب : تفسیری             موضوع اصلی : پاداش اعمال            گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی

  ربوبیت الهی دلیلی بر نظام کیفر و پاداش

36) لازمه ربوبیّت، نظام کیفر و پاداش است. {جزاء من ربّک}

منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 366     قالب : تفسیری             موضوع اصلی : اثبات معاد               گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی

  پاداش الهى بر اساس تقوا

36) پاداش الهى به متقین حساب دارد. هر که تقواى بیشترى دارد پاداش بیشترى خواهد داشت. {عطاءً حساباً}

منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 366     قالب : تفسیری             موضوع اصلی : پاداش اعمال            گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی

  پاداش هم حساب دارد

36) نه تنها کیفرها عادلانه است. «جزاءً وفاقاً» (نبأ/26) بلکه پاداشها نیز حساب و کتاب دارد. {عطاءً حساباً}

منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 366     قالب : تفسیری             موضوع اصلی : پاداش اعمال            گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی

تفسیر المیزان

31) به یقین براى تقواپیشگان کامیابى اى [بزرگ ]هست;

1 - تقواپیشگان در آخرت، اهل بهشت، سعادتمند و رهیده از عذاب اند.

إنّ للمتّقین مفازًا

«مفاز» (مانند «فوز» و «مفازة») مصدر و به معناى دستیابى به خیر و رهایى از شرّ است (لسان العرب). هم چنین ممکن است اسم مکان و کنایه از بهشت نیز باشد که مکان رستگارى و سعادت است. آیات بعد ـ که بیان «مفازاً» است و از بوستان ها و دیگر لذت هاى بهشتى سخن مى گوید - این احتمال را تقویت مى کند.

2 - پرهیز از طغیان گرى، ترس از حسابرسى اعمال و پذیرش آیات الهى، مصداق تقواپیشگى است.

للطّـغین ... إنّهم کانوا لایرجون حسابًا . و کذّبوا بـایـتنا ... إنّ للمتّقین مفازًا

از تقابل بین متقین و طغیان گران، دانسته مى شود که منزّه بودن از صفات طغیان گران، تقواپیشگى است.

3 - بهشت، جایگاه خوشبختى و به دور از آزار و نوشیدنى هاى ناگوار و رنج گرما و تشنگى است.

لایذوقون فیها بردًا و لاشرابًا . إلاّ حمیمًا و غسّاقًا ... إنّ للمتّقین مفازًا

رهایى از شرّ ـ که جزئى از معناى «مفاز» است ـ ناظر به شرورى است که دامنگیر دوزخیان است و آیات پیشین، گوشه هایى از آن را بیان کرده است.

32) باغ ها و تاکستان ها،

1 - تقواپیشگان در آخرت، برخوردار از چندین باغ و تاکستان بزرگ، با انگورى فراوان

حدائق و أعنـبًا

«حدیقة» (مفرد «حدائق») به باغى گفته مى شود که اطراف آن را برجستگى هاى طبیعى یا دست ساز احاطه کرده باشد (لسان العرب). کلمه «حدائق» بدل براى «مفازاً» و بیانگر این است که بوستان هاى متعدد، گوشه اى از جایگاه سعادت و خوشبختى متقین است. نکره آوردن «حدائق» و «أعناب»، براى بیان عظمت آنها است.

2 - بهشت، سراى ناز و نعمت، همراه با تأمین تمام نیازمندى ها براى تقواپیشگان

حدائق و أعنـبًا

تأمین انگور و باغ میوه ـ با آن که از نیازهاى ضرورى انسان نیستند ـ نشانگر آن است که بهشتیان در مرحله نیازهاى اولیه، کمبودى ندارند و باید از امور دیگرى ـ که به تجمّلات و تشریفات زندگى مربوط مى شود ـ سخن گفت.

3 - برخوردارى تقواپیشگان از باغ ها و میوه جات بهشت و موهبت هاى مادى جهان آخرت نمونه اى از سعادتمندى آنها است.

مفازًا . حدائق و أعنـبًا

33) و دخترانى نارپستان و هم سال،

1 - تقواپیشگان در بهشت، بهره مند از حوریانى نورس و نار پستان

کواعب

«کاعب» (مفرد «کواعب») به زنى گفته مى شود که پستان هایش برجسته شده باشد. (لسان العرب)

2 - حوریان بهشتى، در زیبایى بر یکدیگر برترى ندارند.

أترابًا

«أتراب»، جمع «ترب» بر وزن «مصر» است. کسانى که تولد هم زمان داشته باشند، «ترب» یکدیگرند و چون حوریان بهشتى تولد ندارند، مراد از «ترب» در مورد آنان، همسانى در شمایل و صفات جذاب است. (اقتباس از لسان العرب)

3 - تقواپیشگان، برخوردار از هم نشینى صمیمانه حوریان جوان در بهشت

أترابًا

در «معجم مقاییس اللغة»، «تِرْب» با «خِدْن» (دوست و همراه) به یک معنا گرفته شده است.

4 - وجود لذت هاى جنسى در بهشت

و کواعب أترابًا

5 - لذت هاى جنسى تقواپیشگان در بهشت، گوشه اى از سعادتمندى آنها است.

مفازًا ... و کواعب أترابًا

6 - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله... «و کواعب أتراباً» أى الفتیات الناهدات;(1)

از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند ... «و کواعب أتراباً» روایت شده که فرمود: یعنى دختران نوجوانى که پستان هاى آنان برآمده است».

34) و پیمانه هائى لبریز [از شراب]،

1 - تقواپیشگان در بهشت، با جام لبریز از شراب پذیرایى خواهند شد.

و کاسًا دهاقًا

«کأس» به جامى گفته مى شود که در آن «خمر» باشد. گاهى بر خود «خمر» نیز «کأس» اطلاق مى شود. «دهاق» که در دو معناى متضاد (با فشار پر کردن ظرف و یا خالى کردن آن) کاربرد دارد، در این آیه به معناى پرکردن به صورت فشرده و متراکم است (لسان العرب). این کلمه گرچه مصدر است; ولى چون وصف «کأساً» مى باشد، به معناى اسم مفعول آن (لبالب و پر شده) است.

2 - مى گسارى بهشتیان و استفاده آنان از جام هاى شراب آماده، جلوه اى از خوشبختى آنان است.

إنّ للمتّقین مفازًا ... و کأسًا دهاقًا

3 - جام هایى پیاپى از شراب ناب، وسیله پذیرایى از تقواپیشگان در بهشت

و کأسًا دهاقًا

برخى گفته اند: «دهاقاً»; ـ از ریشه «دهق» (گره زدن پیاپى) به معناى رساندن پیاپى به نوشندگان است. برخى دیگر آن را به معناى خالص و صاف دانسته اند. (لسان العرب)

4 - آرمیدن متقین در سایه بوستان ها و مى گسارى آنان، در برابر محرومیت جهنمیان از خنکى و نوشیدنى، انعکاسى از تقابل آثار طغیان گرى و تقوا است.

لایذوقون فیها بردًا و لا شرابًا ... حدائق و أعنـبًا ... و کأسًا دهاقًا

35) در آن جا نه بیهوده اى مى شنوند و نه تکذیب سخنى،

1 - تقواپیشگان در بهشت، هیچ سخن یاوه، زشت و بى فایده اى نخواهند شنید.

لایسمعون فیها لغوًا

«لغو»; یعنى، بى فایده و آنچه قابل اعتنا نباشد (قاموس) و گاه سخنان زشت نیز «لغو» نامیده مى شود. (مفردات راغب). نشنیدن سخنان لغو، کنایه از نبود آن سخنان در بهشت است. ضمیر «فیها» به «مفازاً» برمى گردد; به این اعتبار که مراد از آن «جنّة» (بهشت) باشد.

2 - تقواپیشگان در دنیا، گرفتار سخنان زشت و یاوه سرایى هاى مخالفان

لایسمعون فیها لغوًا

مژده به نبود بعضى از زشتى ها در بهشت ـ با توجّه به بى شمار بودن آنچه بهشت عارى از آن است ـ بیانگر این مطلب است که بهشتیان در دنیا، با این امور ناخوشایند مواجه و از آن در رنج خواهند بود.

3 - لزوم پرهیز از گفتن سخن هاى یاوه و زشت

لایسمعون فیها لغوًا

توصیف بهشتیان به خصلت هاى نیک، ترغیب به کسب آن صفات در دنیا است.

4 - پرهیز از گوش دادن به سخنان یاوه و دروغین، حالتى پسندیده است.

لایسمعون فیها لغوًا

5 - گفتار بهشتیان با یکدیگر، عارى از هرگونه سخن زشت و بیهوده است.

لایسمعون فیها لغوًا

6 - بهشتیان، هرگز دروغ نمى گویند و یکدیگر را به دروغ گویى متهم نمى کنند.

و لا کذّابًا

«کذّاباً» یا به معناى «کَذِباً» (دروغ) و یا مصدر باب تفعیل و به معناى تکذیب است (لسان العرب). بنابراین مفاد «و لا کذّاباً» این است که در بهشت، دروغ وجود ندارد یا این که کسى تکذیب گفتار خویش را از دیگران نمى شنود; زیرا همگان صداقت یکدیگر را باور دارند.

7 - نوشندگان شراب بهشتى، منزّه از زبان گشودن به هذیان و دروغ

و کأسًا دهاقًا . لایسمعون فیها لغوًا و لا کذّابًا

ارتباط این آیه با آیه قبل، بیانگر این نکته است که شراب بهشتى، از نوع شراب هاى دنیا نیست که بر عقل انسان تأثیر منفى گذاشته، مایه هذیان گویى و لاف زدن گردد.

 

8 - تقواپیشگان در دنیا، مواجه با تکذیب گفته هاى خویش و در رنج از برخورد تکذیب گران

لایسمعون فیها ... کذّابًا

9 - دروغ گویى و تکذیب گفتار تقواپیشگان، خصلت هایى ناروا و مذموم است.

و لا کذّابًا

پاکیزه خواندن فضاى بهشت از کذب و تکذیب، نشانگر منفور بودن آن در پیشگاه خداوند است.

36) جزایى است از پروردگار تو و عطایى است حساب شده.

1 - بهشت و نعمت هاى آن، پاداش و مزد تقواپیشگى است.

إنّ للمتّقین ... جزاء

«جزاء» مفعول مطلق و تأکید کننده مفاد «إنّ للمتّقین مفازاً» است.

2 - خداوند، به اقتضاى ربوبیت خویش، تقواپیشگان را از پاداش هاى اخروى بهره مند مى سازد.

جزاء من ربّک

3 - پیامبر(ص)، فراهم آورنده زمینه دستیابى تقواپیشگان به پاداش هاى آخرت

ربّک

خطاب به پیامبر(ص) در «ربّک»، گویاى آن است که آن حضرت در رسیدن متقین به بهشت و نعمت هاى آن، نقش اساسى داشته است.

4 - بهره مند ساختن تقواپیشگان از پاداش هاى آخرت، جلوه تدبیر خداوند در ترفیع بخشیدن به مقام پیامبر(ص) است.

ربّک

«ربّ» مصدر و به معناى تربیت است و مجازاً در معناى «تربیت کننده» استعمال مى شود (مفردات راغب). تأکید بر واژه «ربّک»، گویاى آن است که اعطاى پاداش به متقین، در راستاى تربیت پیامبر(ص) و افزودن رشد آن حضرت است.

5 - پاداش هاى بهشتیان، عطا و تفضّل خداوند است.

عطاء

«عطاء» اسم مصدر و به معناى پرداختن و نیز به معناى چیزى است که به دیگرى پرداخته مى شود. راغب در «مفردات» مى گوید: «این کلمه به جایزه و بخشش اختصاص یافته است».

6 - پاداش اعمال بندگان، بر خداوند الزامى نیست.

جزاء ... عطاء

توصیف نعمت هاى اخروى به دو وصف «جزاء» ـ که در مقابل عمل است ـ و «عطاء» ـ که بدون توجّه به عمل داده مى شود ـ حاکى از آن است که خداوند آنچه را در آخرت، برابر اعمال انسان به او مى دهد، از روى تفضّل و احسان است; نه این که انسان استحقاق آن را داشته باشد.

7 - نعمت هاى اعطایى خداوند به بهشتیان، تأمین کننده تمام خواسته هاى ایشان است.

حسابًا

«حساباً» اسم مصدر براى «إحساب» است و «أحسب»; یعنى، عطا را افزایش داد تا حدى که دریافت کننده گفت: «حسبى» ;یعنى، مرا کافى است (تاج العروس) و ممکن است «حساباً» مصدر و به معناى محاسبه کردن باشد. در هر صورت به دلیل صفت بودن آن براى «عطاء»، معناى مصدرى ندارد; بلکه به معناى «مُحْسَب» (کافى) و یا «محسوب» (شمرده شده) است. در برداشت یاد شده، معناى اول مورد نظر است.

8 - پاداش و عطاهاى خداوند به بهشتیان، داراى نظم و حسابى خاص و مناسب با درجات تقواى آنان است.

إنّ للمتّقین ... عطاء حسابًا

چنانچه «حساب» به معناى اسم مفعول (محاسبه شده) باشد، مراد از جزاء حساب شده، جزائى است که با میزان اعمال تقواپیشگان مناسب باشد.

تفسیر نمونه

31) بخشى از پاداش عظیم پرهیزگاران

در آیات پیشین سخن از سرنوشت طغیانگران و قسمتى از کیفرهاى دردناک آنها و علت این بدبختى بود ، در آیات مورد بحث به شرح نقطه مقابل آنها پرداخته از مؤمنان راستین ، و پرهیزگاران ، و قسمتى از مواهب آنها در قیامت سخن مى‏گوید تا در یک مقایسه رویارو میان این دو ، حقایق روشنتر گردد ، همانگونه که سیره قرآن مجید در سوره‏هاى دیگر مى‏باشد که اضداد را در مقابل هم قرار داده ، و وضع آنها را در این مقابله تبیین مى‏کند .

نخست مى‏فرماید : براى پرهیزگاران پیروزى و نجات بزرگى است ( ان للمتقین مفازا).

مفاز اسم مکان یا مصدر میمى از ماده فوز به معنى رسیدن به خیر و نیکى توام با سلامت است ، و به معنى نجات و پیروزى که لازمه این معنى است نیز آمده ، و با توجه به اینکه مفازا به صورت نکره ذکر شده ، اشاره به پیروزى عظیم و رسیدن به خیر و سعادت بزرگى است .

33) سپس به همسران بهشتى که یکى دیگر از مواهب پرهیزگاران است اشاره کرده ، مى‏افزاید : براى آنها حوریانى است بسیار جوان که تازه برآمدگى سینه آنها ظاهر شده ، و هم سن و سالند ( و کواعب اترابا).

کواعب جمع کاعب به معنى دوشیزه‏اى است که تازه برآمدگى سینه او آشکار شده ، و اشاره به آغاز جوانى است ، و اتراب جمع ترب ( بر وزن حزب ) به معنى افراد هم سن و سال است ، و بیشتر در مورد جنس مؤنث به کار مى‏رود ، و به گفته بعضى در اصل از ترائب به معنى دنده‏هاى قفسه سینه گرفتهشده که شباهت زیادى با هم دارند.

این هم سن و سال بودن ممکن است در میان خود زنان بهشتى باشد ، یعنى همگى جوان ، و همسان در زیبائى و حسن و جمال و اعتدال‏قامتند ، و یا میان آنها و همسرانشان ، چرا که توافق سنى میان دو همسر سبب مى‏شود که بهتر احساسات یکدیگر را درک کنند ، ولى تفسیر اول مناسبتر به نظر مى‏رسد .

34) چهارمین نعمت بهشتى را که در انتظار پرهیزگاران است چنین شرح مى‏دهد : و جامهائى پر و لبریز و پیاپى از شراب طهور ! ( و کاسا دهاقا).

اما نه شرابى همچون شرابهاى آلوده دنیا که عقل را مى‏زداید ، و انسان را تا سر حد یک حیوان تنزل مى‏دهد ، بلکه شرابى که عقل آور ، و نشاط آفرین و جان‏پرور و روح‏افزا است.

کاس ( بر وزن راس ) به معنى جام مملو از نوشیدنى است ، و گاه به خود جام یا محتواى آن نیز اطلاق مى‏شود.

دهاق را بسیارى از مفسران و اهل لغت به معنى لبریز تفسیر کرده‏اند ولى ابن منظور در لسان العرب دو معنى دیگر نیز براى آن نقل کرده : پى در پى و صاف و زلال.

بنا بر این اگر مجموع این معانى را در نظر بگیریم مفهوم آیه چنین مى‏شود که براى بهشتیان جامهاى مملو از شراب طهور زلال و لبریز و پى در پى مى‏آورند.

و از آنجا که سخن از جام و شراب تداعى معنى نامطلوب آن را در دنیا مى‏کند ، در حالى که شراب بهشتى درست نقطه مقابل شرابهاى شیطانى دنیا است

35) بهشتیان در آنجا نه سخن لغو و بیهوده‏اى مى‏شنوند ، و نه دروغ و تکذیبى را ( لا یسمعون فیها لغوا و لا کذابا ) .

شراب دنیا عقل را مى‏زداید ، و هوش را از سر مى‏برد ، و انسان را به بیهوده گوئى و سخنان ناموزون وامى‏دارد ، اما شراب طهور بهشتى به انسان روح و عقل و نور و صفا مى‏بخشد.

در اینکه مرجع ضمیر فیها چیست ؟ دو احتمال داده‏اند : نخست اینکه به بهشت باز مى‏گردد ، و دیگر اینکه به کاس ( جام).

بنا بر تفسیر اول مفهوم آیه چنین خواهد بود که در بهشت سخن لغو و دروغى نمى‏شنوند مانند آنچه در آیه 10 و 11 سوره غاشیه آمده است فى جنة عالیة لا تسمع فیها لاغیة : آنها در بهشت عالى جاى خواهند داشت بهشتى که در آن سخن لغو و بیهوده نخواهى شنید .

و بنا بر تفسیر دوم مفهوم آیه این است که از نوشیدن آن جام شراب لغو و بیهوده و دروغى حاصل نمى‏شود ، مانند آنچه در آیه 23 طور آمده است : یتنازعون فیها کاسا لا لغو فیها و لا تاثیم : آنها در بهشت جامهاى پر از شراب طهور را از یکدیگر مى‏گیرند که نه بیهوده گوئى در آن است و نه گناه.

به هر حال یکى از مواهب بزرگ معنوى بهشتیان این است که در آنجا اثرى از دروغپردازیها ، بیهوده‏گوئیها ، تهمتها و افتراها ، تکذیب حق، و توجیه باطل ، و گفتگوهاى ناهنجارى که قلب پرهیزکاران را در این دنیا آزار مى‏دهد وجود نخواهد داشت و به راستى چه زیباست آن محیطى که اثرى از این سخنان ناموزون و رنج‏آور در آن وجود ندارد ، و طبق آیه 62 مریم جز سلام و تحیت و سخنان مسالمت‏آمیز در آنجا چیزى نمى‏شنوند لا یسمعون فیها لغوا الا سلاما. [ نظرات / امتیازها ]

36) و در پایان ذکر این نعمتها به نعمت معنوى دیگرى اشاره مى‏کند که از همه بالاتر است ، مى‏فرماید : این جزائى است از سوى پروردگارت ، و عطیه‏اى است کافى ( جزاء من ربک عطاء حسابا).

چه بشارت و نعمتى از این برتر و بالاتر که بنده ضعیف ، مورد نوازش و الطاف و محبتهاى مولاى کریم خود قرار گیرد ، او را اکرام کند ، بزرگ دارد ، و خلعت بخشد ، این توجه و عنایت ، و این لطف و محبت ، چنان لذتى به مؤمنان مى‏دهد که با هیچ نعمتى برابر نیست .

و به گفته شاعر : من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم لطفها مى‏کنى اى خاک درت تاج سرم تعبیر به رب ( پروردگار ) همراه با ضمیر مخاطب و توام با کلمه عطاء همگى بیانگر لطف فوق العاده‏اى است که در این پاداشها نهفته است.

واژه حسابا به عقیده بسیارى از مفسران در اینجا به معنىکافیا مى‏باشد ، چنانکه گاه گفته مى‏شود احسبت یعنى آنقدر به او بخشیدم که گفت حسبى ( کافى است).

در حدیثى از امام امیر مؤمنان على (علیه‏السلام‏) آمده است که در قیامت خداوند حسنات مؤمنان را حساب مى‏کند ، و هر حسنه را ده برابر تا هفتصد برابر پاداش مرحمت مى‏کند ، همانگونه که خدا در قرآن فرموده : جزاء من ربک عطاء حسابا.

از این روایت ، استفاده مى‏شود که عطایاى الهى با آنکه جنبه تفضل دارد ، در عین حال روى حساب اعمال است ، یعنى تفضلات و عطایاى او ، تناسب با اعمال صالحه انسانهادارد ، و به این ترتیب مى‏توان حسابا را در آیه فوق به همان معنى معروف محاسبه تفسیر کرد ، و جمع میان این معنى و معنى گذشته نیز مانعى ندارد ( دقت کنید).

سپس در آخرین آیه مورد بحث مى‏افزاید : این عطایاى بزرگ را همان کسى مى‏بخشد که پروردگار آسمان و زمین است و آنچه میان آن دو قرار دارد همان خداوند رحمان و بخشنده ( رب السماوات و الارض و ما بینهما الرحمن).

آرى آن کس که مالک این جهان با عظمت و مدبر و مربى آن است ، و رحمتش همه جا ، و همه کس را فرا گرفته ، همو بخشنده آنهمه عطایا در قیامت به نیکان و پاکان است.

در حقیقت ، آیه فوق اشاره‏اى به این واقعیت است که اگر خداوند چنین وعده‏هائى را به متقین مى‏دهد گوشه‏اى از آن را در این دنیا ، به صورت رحمت عامش ، به اهل آسمانها و زمین نشان داده است.

 » تفسیر نمونه ج : 26ص :48

32) سپس به شرح این فوز و سعادت پرداخته ، مى‏افزاید : باغهائى خرم و سرسبز و محفوظ با میوه‏هائى از انواع انگورها ( حدائق و اعنابا).

حدائق جمع حدیقه به معنى باغ و بستان خرم و سرسبز و پر درخت است که دیوار گرداگرد آن کشیده شده و از هر نظر محفوظ است ، راغب در مفردات مى‏گوید : حدیقه در اصل به زمینى مى‏گویند که داراى آب است

همچون حدقه چشم که همیشه آب در آن وجود دارد ! جالب اینکه از میان تمام میوه‏ها در اینجا روى انگور تکیه شده ، به خاطر مزایاى فوق العاده‏اى که این میوه در میان میوه‏ها دارد ، زیرا به گفته دانشمندان غذاشناس انگور علاوه بر اینکه از نظر خواص یک غذاى کامل محسوب مى‏شود و مواد غذائى آن بسیار نزدیک به شیر مادر است ، دو برابر گوشت در بدن ایجاد حرارت مى‏کند ، گذشته از این ، به قدرى مواد مفید در آن وجود دارد که مى‏توان گفت یک داروخانه طبیعى است.

انگور داراى خاصیت ضد سم ، مفید براى تصفیه خون ، دفع رماتیسم ، نقرس ، و عامل مبارزه با افزایش اوره خون است .

اضافه بر اینها انگور اعصاب را تقویت کرده ، و تولید نشاط مى‏کند ، و به خاطر داشتن انواع ویتامینها به انسان نیرو و توان مى‏بخشد.

 

اینها گوشه‏اى از آثار و خواص انگور است ، و لذا در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) مى‏خوانیم : خیر فواکهکم العنب : بهترین میوه‏هاى شما انگور است. [ نظرات / امتیازها ]

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 فروردین 1393 ساعت: 18:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

«آشنایی با اردو و موارد مورد نیاز آن»

بازديد: 6069

 «آشنایی با اردو و موارد مورد نیاز آن»

 


 در مقاله حاضر پس از ذکر مقدمات، به نکاتی کاربردی از جمله شعرهای اردویی،احکام اردویی، سرگرمی ها و لطیفه های اردویی، وظایف مربیان و اشاره شده است. (توصیه می شود برای مطالعه نکات این چنینی(بطور مفصل تر) به کتاب «شیوه اردوداری»، تألیف «محمود اکبری» مراجعه بفرمائید.)

.

.

.

تعریف اردو

«اردو» مسافرتی است دسته جمعی با هدفی معیّن و مشخص همچون: کسب دانایی، توانایی، سازگاری اجتماعی و تفریح.

اردو، یعنی سازگاری فعالانه در یک زندگی دسته جمعی و اردوگاه به مکانی گفته می شود که، جمعی از افراد برای مدت محدود مطابق شرایط زمان و مکان، در آن به سر می برند.

«اردو» واژه ای است عربی و به معنای «لشگرگاه» به کار می رود. فرهنگ عمید واژه «اردو» را چنین معنا کرده است: «اردو» محل تجمع افراد برای تمرین و تفریح است، همچنین به محلی که ورزشکاران یا پیشاهنگان گرد هم آیند نیز اطلاق می شود.

در اصطلاح: «اردو» فعالیتی سازمان یافته، نظام مند و هدفمند است که به صورت گروهی با برنامه های معین، تحت نظارت و هدف مربی در محیطی خارج از محدودۀ فعالیت های روزمره برگزاری می گردد. گرایش غالب اردو آموزشی و پرورشی است. البته در فضایی کاملاً متنوع، مساعد، بانشاط و با هدف تربیت و سازندگی.

اهداف اردو

کسب تجربه و افزایش مهارت های زندگی اجتماعی

افزایش روحیه تعاون و مشارکت جویی

گسترش خلاقیت های علمی، هنری، ورزشی و کشف استعداد های نهفته

آشنایی با معارف و مفاهیم اخلاقی و آداب اسلامی

آشنایی با فعالیت های گروهی و تقویت روحیه ی نظم پذیری اجتماعی و همزیستی اسلامی

آمادگی افراد برای مقاومت در برابر مشکلات و تنگناها

ایجاد فرصت برای قبول مسئولیت و شخصیت پذیری

پرداختن به تفریحات سالم برای تخلیه ی فشارها و هیجان های روحی و درونی

تقویت بنیه ی اخلاقی، اعتقادی، ایمان، اراده و خود باوری درونی سازی، احترام به قوانین و رعایت مقررات

ایجاد حس رقابت توام با رفاقت

غنی سازی اوقات فراغت بر پایه ی ارزشهای اخلاقی و دینی

آشنایی با تاریخ و تمدن کهن اسلامی، ایرانی و شخصیتهای برجسته ی دینی، علمی، فرهنگی و سیاسی.

فواید اردو

۱- تقویت روحیه ی جمع پذیری و قانون مندی و برخورداری از نظام معین .

۲- آشنایی با دوستان جدید و انس و الفت با آنان .

۳- آشنایی با فرهنگ های بومی شهرها .

۴- آشنایی با شخصیت های مذهبی، فرهنگی، موثر و تاریخ ساز .

۵- آشنایی با اماکن زیارتی، باستانی، سیاحتی و فر هنگی .

۶- کسب تجربه و مهارت های زندگی دسته جمعی .

۷- دیدن شهر های جدید، اماکن زیارتی و تفریحی .

۸- تقویت روحیه ی اعتماد به نفس و همزیستی در شرایط خارج از زندگی معمولی خانوادگی .

۹- ایجاد انس و الفت بین بچه ها .

۱۰- تقویت روحیه ی دینی .

۱۱-  محل شناخت و آزمایش دوستان؛ حضرت علی(ع) می فرماید: السَفَر میزانُ الأخلاق[۲]؛ مسافرت وسیله سنجش اخلاق است.

۱۲-  عبرت و پند گرفتن از پیشینیان .

۱۳- برانگیختن حسّ دوستی و صمیمیت .

۱۴-  بازشناسی توان شخصی نقش خویش .

۱۵-  تمرین زندگی مستقل از خانواده .

آداب سفر

در اسلام سفر رفتن برای کسب معرفت و دانش اندوزی و پند گیری از شگفتی های طبیعت و آثار باقی مانده از امت های گذشته و بهره گیری از پیشرفت های عمل دیگران و برآوردن نیازهای جامعه اسلامی و تقویت دانش مسلمین نه تنها مطلوب می باشد، بلکه در برخی موارد لازم و ضروری است.

از آنجا که اسلام برای تمام کارهای انسان، چه فردی و چه اجتماعی قوانین و آدابی دارد، برای سفر نیز

آداب و احکام ویژه ای قائل است که در این جا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

۱- انتخاب همسفر مناسب؛ پیامبر(ص) می فرماید: الرفیق ثُمَ السَفر[۳]؛ اول رفیق بعد سفر).

۲- همراه داشتن توشه کافی

۳- صدقه دادن در ابتدای سفر؛ امام صادق(ع) فرمود: سفرت را با صدقه آغاز کن.[۴]

۴- خداحافظی با بستگان و دوستان

۵- خواندن سوره حمد، توحید، قدر، ناس، فلق و آیه الکرسی[۵]. خواندن دعای سفر:

«اللّهم اجعَل مَسیری عِبَراً و صَمتی تَفکّراً و کلامی ذکراً؛ خدایا ! مسیرم را مایه عبرت، سکوتم را اندیشه و سخنم را یاد خود قرار ده».

۶- یاری دادن به همسفران و دستگیری از ضعیفان.

۷- هماهنگی با همسفران و پرهیز از تک روی.

۸- خوش رفتاری و خوش رویی با همسفران.

۹- حفظ پول و وسایل خود.

۱۰- استفاده از فرصت ها.

۱۱- پرهیز از پرخوری.

۱۲- محافظت بر نماز و انجام آن در اوقاتِ فضیلت و بدون تأخیر، مهمترین وظیفه ای است که در آداب سفر مورد تأکید قرار گرفته است. حضرت علی (ع) فرمود: « نباید کسی به سفری برود که خوف آن را داشته باشد که بر دین یا نمازش لطمه ای وارد شود».[۶]

۱۳- آوردن سوغاتی به هنگام بازگشت از سفر برای زن و فرزندان؛ امام صادق (ع) فرمود: «هر مقدار که توان مالی دارید برای زن و فرزند خود هدیه بیاورید».

۱۴- وارد هر شهر یا روستایی شدید دعای زیر را بخوانید:

«اللّهمَ بارکَ لنا فیها ؛ خدایا این مکان قرار بده.»[۷] سپس این دعا را بخوانید:

اللّهمَّ اِنّی اَسئَلُکَ خیرَها و اَعوذُ بِک مِنْ شَرَّها و حَبَّبنا اِلی اَهلِها وَ حَبِّب صالِحی اَهلِها اِلَیناه.[۸]

خداوندا ! از تو می خواهم خیر این مکان را و به تو پناه می برم از شرّ این مکان و محبوب ساز ما را در میان اهالی این محل و صالحان این مکان را برای ما محبوب ساز.

نیازهای شرکت کنندگان در اردو

وسایل مورد نیاز هر شرکت کننده در اردو باید متناسب با فصل و محل و نوع اردو باشد. مسواک و خمیر دندان، حولۀ دستی، لباس ورزشی، دفتر و قلم، لیوان و بشقاب و قاشق، مُهر نماز، همراه داشتنِ پول مقدار لازم، صابون، لباس اضافی، وسایل شنا و حولۀ حمام.

وظایف مربیان

همراهی با دانش آموزان در مسیرهای اردو .

تهیۀ لیست اسامی و مشخصات دانش آموزان.

نظارت دقیق و مستمر بر رفتارهای دانش آموزان.

تحویل گرفتن وسایل و امانت های دانش آموزان.

توجه دادن دانش آموزان به چگونگی زندگی اردویی و لزوم رعایت مقررات اردو.

آیین نامۀ اردو

حفظ و نگهداری امکانات و فضای سبز اردوگاه بر همه لازم است.

ورود و خروج دانش آموزان شرکت کننده ، تنها با مجوز رسمی مسئولان می باشد.

استحمام فقط در زمان های اعلام شده صورت گیرد.

در صورت دارابودن سابقه بیماری خاص، هماهنگی با مربی مربوطه ضروری است.

در زمان انجام فعالیت های اردویی، از حضور در محل اسکان اکیداً خودداری گردد.

استفاده از لباس رسمی در زمان انجام فعالیت ها لازم است.

برای حضور در برنامه ها حداقل پنج دقیقه قبل از زمان اجرای برنامه در محل مربوطه حضور به هم رسانید.

هنگام اقامه نماز جماعت و مراسم عبادی، از انجام هر گونه فعالیت دیگر خودداری کنید.

در اردو فعالیت ها بر اساس سازماندهی سر گروه خود بوده و پیروی از سلسله مراتب در طول اردو لازم است.

هنگام بروز مشکل از ارتباط مستقیم با مسئولان اردوگاه خودداری گردد و هماهنگی لازم با مربی صورت گیرد.

هر روز پس از صرف صبحانه نظافت فردی و اجتماعی ضروری است.

نگهداری از وسایل شخصی به عهده فرد می باشد و لازم است از همراه داشتن اشیای قیمتی خودداری شود.

توصیه هایی برای شرکت کنندگان در اردو

در همۀ برنامه های اردو، فعالانه شرکت کنید و از گوشه گیری و تک روی بپرهیزید.

به موقع استراحت کنید تا در مسابقه ها ، بازی ها و فعالیتهای گروهی کامل شرکت نمایید.

برنامه های عبادی را جدی بگیرید و با شرکت به موقع در نمازهای جماعت، بر نیروی معنوی خود بیفزایید.

دوستی و صمیمیت و یکرنگی در اردو، یک اصل است. کینه و دلگیری و ناراحتی را فراموش کنید.

از شوخی های جلف و بی فایده بپرهیزید و با طنزها و لطیفه های ناب که نژاد و قوم خاصی را مورد تمسخر قرار نمی دهد، به محفل خود گرمی ببخشید.

دو اصل بسیار مهم «نظم» و «اخلاق» را جدی بگیرید تا در زندگی آیندۀ خود موفق باشید.

به توصیه های مربیان اردو دقیقاً عنایت کنید و از تجربه های آنان بهره بگیرید.

به مقررات اردو احترام گذاشته و به آنها عمل کنید.

فرصت را غنیمت شمرده، از تمامی لحظات اردو به خوبی استفاده کنید.

مسئولیت خود را در اردو به دقت و با شایستگی انجام دهید.

حق دیگران را رعایت کنید.

با لباس و پوشش مناسب در کلیۀ فعالیت های اردویی شرکت کنید.

از وسایل شخصی خود محافظت کنید.

ایمنی در مسیر اردو

برای تأمین ایمنی در طول مسیر باید نکات زیر را در نظر گرفت:

در انتخاب مسیر، باید مطمئن ترین و بی خطر ترین راه را بر گزید.

لازم است آمار دقیق و اسامی افراد را به همراه داشته باشیم تا در فرصت های مناسب بتوانیم از آنان آمار بگیریم.

لازم است امداد گری آشنا به فوریت های پزشکی همراه با تجهیزات مناسب را به خدمت بگیریم .

اصول بهداشتی، همچون: بهداشت، تغذیه و نظافت استراحتگاههای طول مسیر را رعایت کنیم .

بهتر است در طول شب حرکت نکنیم و برنامه حرکت را بین ساعات ۶ صبح تا ۹ شب تنظیم کنیم .

در فاصله های مناسب ، زمانی را برای رفع خستگی و پاسخ به نیازهای طبیعی افراد در مکانی توقف کنیم.

سرگرمی های داخل اتوبوس

در اتوبوس می توان سرگرمی های مختلفی اجرا نمود مانند موارد زیر:

- خواندن سرودهای جمعی

- ذکر نکته ها و پیام های کوتاه به وسیله مربی همراه .

- لطیفه گویی به وسیله مربیان و دانش آموزان .

یکی از برنامه های سازنده در طول مسیر پرسش های کتبی است:

چند نمونه از پرسشهای قرآنی:

سؤال: برای هر یک از اصول دین یک آیه یا سوره قرآن ذکر نمایید؟

جواب: توحید، سوره اخلاص، عدل، سوره ق آیه ۲۹ و نحل آیه ۹۰* نبوت، سوره قصص، انبیا و طه *امامت، سوره مائده، معاد، سوره قیامت

سؤال: چهار سفر دریایی را از قرآن ذکر کنید:

جواب: سفر نوح، حضرت موسی با خضر، سفر حضرت موسی در کودکی، سفر دریایی حضرت یونس

می توانید داخل اتوبوس دسته جمعی این شعر را بخوانید:

شکم گرسنه

ای شکم گشنه من هی واسه چی صدا می دی

قار می کنی قور می کنی، سفارش غذا می دی

نمی دونی ز بیخ و بن خراب ،وضع مالیه

جای غذا بخور هوا، که جیب بنده خالیه

ای دلک گشنه بخور گرسنگی صدا نکن

یکی به دو تو بی جهت ،با من بینوا نکن

معماهای شهرها و کشورها

نام کشورها را بگویید تا بچه ها پایتخت آن کشورها را بگویند.

آن چیست که شهری به شهر دیگر می رود ولی مسافر نمی برد؟ جاده

دو شهر از استان خراسان جنوبی که به معنای خاک است، کدامند؟ تربت حیدریه و تربت جام

صلوات با نام های چهارده معصوم(ع)

دم به دم بر همه دم به علی شیر خدا ساقی کوثر اولین برج امامت صلوات

دخت نبی یار علی پشت ولایت صلوات

کیاست ، با سیاست با سخاوت با کرامت صلوات با ،شجاعت صلوات

دم به دم بر همه دم بر گل خوشبوی علی باقر گلزار علوم نبوی کاشف اسرار مکرر صلوات

دم به دم بر همه دم باب الحوائج نهمین گوهر عصمت، هفتمین ماه ولایت به امام موسی کاظم صلوات

دم به دم بر همه دم شمس دل آرای علی را رضوی را ملک سلک رضا را به خراسان صلوات

دم به دم بر همه دم چهره و سیمای جواد آن مرد زیبای رضا صاحب جود و کرم و حب ولا را صلوات

دم به دم بر همه دم نام فرح بخش علی، پور جواد را صلوات.

دم به دم بر همه دم حُسن حسن بن علی عسگری را صلوات.

دم به دم بر همه دم صاحب دم قائم دین مهدی منتظر منتقم و حجت حق را صلوات.[۹]

در اردوگاه

مراسم افتتاحیه

مراسم افتتاحیه هم رسمیت دادن به برگزاری اردو وهم توجیه برنامه ها و مقررات اردو برای شرکت کنندگان .

برنامه های افتتاحیه عبارتند از:

قرائت قرآن

مراسم پرچم و خواندن سرود جمهوری اسلامی

خوش آمد گویی و توضیح برنامه های اردو به وسیله مسئول اردو و بیان تذکرات لازم .

اجرای برنامه های شاد همچون بیان احساسات به زبانهای محلی ، اجرای سرود ، نمایش و.

چند نکته در اردوگاه باید مد نظر گرفته شود:

- معرفی مسئولان اردوگاه به بچه های اردو

- گروه بندی های اردو برای کنترل و نظارت بهتر ، بر دانش آموزان و شرکت کنندگان در اردو لازم است آنها به گروهها و دسته های کوچک تر تقسیم شوند.

- برنامه غذایی اردو گاه

- بیدار باش : در ساعت خاصی باید بچه های اردو بیدار شوند.

برای بیدار باش نماز صبح این نکات لازم است:

۱- از گذاشتن برنامه های طولانی شامگاهی خود داری کنید.

۲- برای سهولت بیدار باش بهتر است نیم ساعت بعد از اذان بچه ها را بیدار کنید.

۳- بهتر است مسئولان زودتر از خواب برخیزند و نوار قرآن با صدای آرام پخش کنند.

۴- خوب است از آنان که به صورت خود جوش در نماز صبح شرکت می کنند تقدیر شود.

تذکرات اردویی:

با خط خوش نوشته و در محلی که قابل دید است نصب کنید.

۱- نماز را در اول وقت برگزار نمایید.

۲- نظافت را رعایت کنید.

۳- خوش اخلاقی را سرلوحه رفتار خود قراردهید.

۴- به حق و حقوق دیگران احترام بگذارید.

۵- شوخی های نامناسب نداشته باشید .

۶- گوشه گیر نباشید و در رقابت های مختلف شرکت کنید.

۷- در نماز جماعت فعالانه شرکت کنید.

۸- برای یکدیگر مزاحمت ایجاد نکنید.

۹- گل و گیاه و امکانات اردوگاه را از بین نبرید.

۱۰- از اموال و وسایل خود مراقبت کنید.

۱۱- بی اجازه از محوطه اردوگاه خارج نشوید.

۱۲- از اسراف بپرهیزید.

۱۳- نسبت به بدی های یکدیگر گذشت داشته باشید.

۱۴- اعمال و رفتار خوب دیگران را سر مشق خود قراردهید. ۲- شئونات اسلامی را رعایت کنید. ۱۳- از فرصت ها به درستی استفاده کنید.

برگزاری نماز جماعت

نماز جماعت که یکی از معنوی ترین برنامه های اردویی است، باید به گونه ای شایسته برگزار گردد. برای بهتر برگزار شدن نماز جماعت کارهایی مانند تزیین نماز خانه و پاکسازی آن و نیز پاشیدن عطر و گلاب به سر روی نماز گزاران باید انجام گیرد.

احکام اردو

اردو یکی از بهترین جاهایی است که می توان احکام را برای دانش آموزان آموزش داد. موضوعات متناسب با فضاهای اردویی به شرح زیر است:

احکام اردو برای بچه های مقطع راهنمایی: طهارت، وضو، واجبات نماز، نماز جماعت، تیمم، قبله، نماز مسافر.

احکام اردو برای نوجوانان دبیرستانی:

لزوم شناخت احکام ، تقلید، نماز مسافر، نماز جماعت، احکام سفر، جنابت ، غسل، حق الناس مانند (تصرف در باغ و  میوه مردم ، تیمم ، قبله ، نوار و موسیقی).

احکام برای اردوی دختران: علاوه بر موضوعات فوق، موضوعات زیر پیشنهاد می شود :رعایت حجاب و پوشش ، آرایش و زینت، ارتباط با نامحرمان و.

نکاتی در مورد شنا

یکی از برنامه های جذاب و متنوع در اردو، شنا کردن در استخر و دریا می باشد، ولی این امر رعایت نکات ایمنی دارد که در اثر سهل انگاری و عدم رعایت این نکات ایمنی دارد که در اثر سهل انگاری و عدم رعایت این نکات مشکلاتی را به وجود می آورد.

از هل دادن یکدیگر به داخل استخر و هر نوع شوخی خطرناک چه در داخل وچه در خارج از آب خودداری کنید.

قبل از ورود به استخر دوش بگیرید و بدن خود را با آب و صابون بشویید.

در آبهای آلوده شنا نکنید و پس از پایان شنا مجدداً  دوش بگیرید و گوش و زیر بغل خود را کاملاً خشک کنید.

با شکم سیر و بلافاصله پس از صرف غذا شنا نکنید .

برنامه های فرهنگی اردو

۱- تشکیل جلسات مناظره

پرسش و پاسخ میان مربیان و دانش آموزان در موضوعاتی همچون مسائل اعتقادی، اجتماعی، سیاسی و .

۲- اجرای مسابقه

در اردو می توان مسابقاتی برگزار نمود که به چند نمونه از آنها اشاره می شود

الف) مسابقه حفظ سوره ای از قرآن

ب) مسابقه کتاب خوانی

ج) خاطره نویسی

د) مقاله نویسی و بی نقطه نویسی

هـ) حفظ حدیث

اجرای مسابقه قرآن

اجرای برنامه مسابقه قرآن به چند صورت قابل اجراست:

۱- مشاعره قرآنی با نام سوره ها

۲- مشاعره قرآنی با آیات قرآن

۳- به من بگو ضد مرا:

قریب: بعید    لیل: نهار

یسر: عسر   مفسد: مصلح

خیر: شر   غیب: شهادت

بشیر: نذیر     نور: ظلمت

ظاهر: باطن    شاکر: کفور

سؤال های قرآنی سفر

سؤال: نام سفر فضایی پیامبر(ص) در قرآن چیست؟

جواب: معراج

سؤال: نام سفر معنوی روزانه مسلمانان چیست؟

جواب: نماز

سؤال: نام اردوی سالانه مسلمانان چیست؟

جواب: حج

سؤال: نام اردوی هفتگی مسلمانان چیست؟

جواب: نماز جمعه

سؤال: نام آخرین  سفر انسان چیست؟

جواب: سفر مرگ

سؤال: سریع ترین سفر در قرآن کریم چیست؟

جواب: تخت بلقیس که با یک چشم بر هم زدن، آصف بن برخیا را به دربار حضرت سلیمان آورد.

سؤال: چهار پیامبر که در قرآن سفر دریایی داشتند چیست؟

جواب: حضرت نوح(ع) ، موسی(ع) ، خضر(ع) و یونس(ع) .

پرسش های قرآنی برای دختران

سؤال: در کدام سوره قرآن حجاب و پوشش مطرح شده است؟

جواب: نور و احزاب

سؤال: پوشش کامل بر چه زنانی تا حدی لازم نیست؟

جواب: زنان سالخورده[۱۰]

سؤال: کدام سوره برای دختران مناسب تر است؟

جواب: سوره نور

سؤال: در برابر چه کسانی حجاب و پوشش کامل لازم نیست؟

جواب: مَحرم ها، کودکان، دیوانگان، سالخوردگان[۱۱]

سؤال: کدام سوره به نام یک دختر است؟

جواب: مریم

سؤال: از کدام زن در قرآن به عنوان رهبر یک سرزمین یاد شده است؟

جواب: بلقیس

سؤال: بر کدام زن در قرآن وحی نازل شده است؟

جواب: مادر حضرت موسی(ع)

سؤال: کدام دختر در قرآن دارای مقام عصمت بود؟

جواب: حضرت مریم و حضرت زهرا(س)[۱۲]

سؤال: کدام دختر در قرآن مظهر حیا بود؟

جواب: صفورا دختر شعیب

سؤالات قرآنی درباره حیوانات

سؤال: کدام پرنده است که معلم انسان ها محسوب می شود؟

جواب: کلاغ[۱۳]

سؤال: نام پرنده ی نامه رسان چیست؟

جواب: هدهد

سؤال: به کدام حیوان تهمت زدند؟

جواب: گرگ «در داستان حضرت یوسف(ع)»

سؤال: به کدام حیوان وحی شد؟

جواب: زنبور عسل

سؤال: کدام حیوان با همنشینی انسان آبرومند شد؟

جواب: سگ اصحاب کهف

سؤال: کدام حیوان از پیامبر اسلام محافظت نمود؟

جواب: عنکبوت

سؤال: نام حیواناتی که همنام سوره هایی از قرآن است ذکر نمایید؟

جواب: بقره، نمل، فیل، نحل و عنکبوت

سؤالات هوش

سؤال: بند پوتین چند تا سوراخ دارد؟

جواب: بند پوتین سوراخ ندارد.

سؤال: چهارمین روز هفته چهارشنبه است یا چارشنبه؟

جواب: سه شنبه

سؤال: آن چیست که گذاشتن و برداشتن آن حرام است؟

جواب: کلاه

لطیفه ها

 

پسر تنبل

مردی پسر تنبلی داشت، به او گفت: پسر جان! برو توی حیاط ببین باران می آید؟

در این موقع گربه ای وارد شد، پسر گفت: بابا! دست به آن گربه بزن اگر تر باشد باران می آید

پدر: برو سنگ نیم کیلویی را بیاور .

پسر: من این گربه را وزن کرده ام درست نیم کیلو است .

پدر: برو متر را بیاور.

پسر: دم این گربه دقیقا نیم متر است.

پدر: برو از همسایه دیگ را بگیر و بیاور

پسر: فرض کنید من همسایه ام و دیگ را خودم لازم دارم!

تشویق های اردویی

تشویق قرآنی: اللهم صل و سلم ، وزد و بارک ، علی رسول الله و اله الاطهار.

تشویق های محلی

ïمعمولی: خوبه، خیلی خوب

اصفهانی: خوبست خوبست، خیلی خوبست

یزدی: خش خش ، خیلی خشه

ترکی: ساقل ، ساقل ، چخ ساقل

عربی اصیل: جید ، جید ، جدا جید

عربی خوزستانی: زین ، زین، یکش زین

لری: خوه ، خوه، خیلی خوه

کرمانی: ماشی، ماشی، ماشی ماش ماشا الله همش نخوری ایشا الله

انگلیسی: گود، گود، وری گود

بازی و سرگرمی های اردو

تعریف بازی

هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدف داری که در اوقات فراغت در جهت کسب لذت ، تمدد اعصاب، آرام بخشی جسمی یا ذهن بازیگر و اقناع نیازهای آنی یا دراز مدت فرد یا گروه چه به صورت انفرادی یا گروهی انجام گیرد بازی نامیده می شود.

چند نمونه بازی

- شماره معکوس

در این قسمت شرکت کنندگان با یک نفس از عدد ۵۰ یا بالاتر به صورت معکوس تا عدد ۱ را می شمارند. هر کدام از آنها که بتوانند تا آخر بشمارد برنده محسوب می شود.

- بی نقطه نویسی

از دانش آموزان بخواهید جمله های نقطه دار را بدون نقطه بنویسند. هر کدام از آنها بتواند سریعتر انجام دهد برنده محسوب می شود.

- نوشتن از چپ به راست

از دانش آموزان بخواهید جمله ای را از چپ به راست بنویسند.

- مسابقه ی جمله نویسی با چشم بسته

چشم های دانش آموزان را ببندید و از آنها بخواهید که پای تابلو رفته و جمله ای را بنویسند.

- مسابقه حدیث خوانی

کلمات حدیث یا سخن آموزنده ای را جدا جدا روی کارت هایی نوشته و آنها را مخلوط نمایید و از شرکت کنندگان در مسابقه بخواهید آن را درست کنار هم قراردهند.

- برخی از شعارهای مناسب اردو عبارتند از:

۱-  نماز تبسم روح است.

۲- اردو تمرین زندگی است.

۳- گل چیدن هنر نیست ، گل کاشتن هنر است.

۴- گل زدن خوب ، گل بودن بهتر.

۵- زیبنده ترین هدیه به معبود نماز است.

۶- ارزنده ترین زینت زن ، حفظ حجاب است.

۷- ای جوان برخیز، گاه پویش است.

۸- مقدمتان گرامی.

۹- ورزش ، سلامتی ، شادمانی.

۱۰- الهی! من لی غیرک.

۱۱- فکر کن ، تصمیم بگیر ، عمل کن.

۱۲- جهان در انتظار عدالت و عدالت در انتظار مهدی (عج).

۱۳- کجا با این عجله ؟ بسم الله یادت نره .

۱۴- اگر چشم ، دریای هوس شود قایق گناه در آن حرکت می کند.

۱۵- حسد سوهان روح است.

۱۶- همه کوچه های شیطان ، بن بست است.

۱۷- دنیا، کنکور بهشت است.

۱۸- لبخند یادت نره.

۱۹- پروردگارا ! هرگز پایمان را از مسجد و چشممان را از کتاب و پیشانیمان را از خاک در برابر خدا بیگانه مساز.

۲۰- شعار اردو چیه؟ چهار عمل اصلیه. خوبی ها را تقسیم کنیم، کینه ها را تفریق کنیم، ایثارها را ضرب ، نیروها را جمع کنیم.

شعر برای سرود

روز های اردو

روزهای شیرینیه روزهای اردو، آره روزهای اردو.

شبای قشنگیه شبهای اردو ، آره شبهای اردو.

بچه ها بچه ها بچه ها شاد شاد باشین همیشه .

کلبه های با صفا همسایه هستن .

دور تا دورش ، بچه ها خندون نشستند، آره خندون نشستن.

بچه ها بچه ها بچه ها شاد شاد باشین همیشه .

از دل و جون دوست داریم مربیارو ، آره مربیارو.

از اونا یاد می گیرم مهر صفا رو، آره مهر و صفا رو .

بچه ها بچه ها ، بچه ها شاد شاد باشین همیشه.

شادیها را ثبت کنین تو دفتراتون ، آره تو دفتراتون.

بنویسید همه خاطره هاتون ، آره خاطره هاتون .

بچه ها بچه ها بچه ها شاد شاد باشین همیشه.

همگی پیدا کنین دوستای تازه ، آره دوستای تازه .

دوست با وفایی که اهل نمازه ، آره اهل نمازه .

بچه ها بچه ها بچه ها شاد شاد باشین همیشه.

صلوات بر محمد(ص)

صلوات را خدا گفت جبرئیل بارها گفت، در مدح مصطفی گفت، صل علی محمد صلوات بر محمد(ص).

موسی که زد عصا را بر فرق سنگ خارا ، می خواند این دعا را، والشمس والضحی را صل علی محمد صلوات بر محمد (ص).

عیسی که در فلک بود ، هم صحبت ملک بود ، می خواند این دعا را، والشمس والضحی را ، صل علی محمد صلوات بر محمد (ص).

تو آسمون نوشته، رو بال هر فرشته، صل علی محمد صلوات بر محمد.

ابا صالح کجایی

اباصالح دلم سامان نداره مگه هجران تو پایان نداره

اباصالح اباصالح کجایی کجایی یوسف زهرا کجایی

اباصالح بیا دردم دوا کن مرا با دیدنت حاجت روا کن

اباصالح بیا صبرم تمام شد ز شوق روی تو دل مبتلا شد

اباصالح فقیرم من فقیرم بده دستی که دامانت بگیرم

اباصالح بیا بنما عنایت زنم با سینه ی  خسته صدایت

خدایا تا ظهور دولت یار عزیزم  خامنه ای را نگه دار

اختتامیه

مراسم اختتامیه

اردو باید در زمان مشخصی پایان یابد و با جشن اختتامیه، دستاوردهای آن مورد توجه قرارگیرد.

برنامه های اختتامیه به ترتیب زیر است:

۱- قرائت قرآن

۲- سخنرانی یکی از شخصیت ها منطقه یا مسئول اردوگاه درباره دستاوردهای اردوی مورد نظر و سایر مطالب و تذکراتی که تناسب مکانی و زمانی با اردو دارد.

۳- تقدیر از مسئولان و شرکت کنندگان

۴- مناسب است در مراسم اختتامیه ، مجری ذکر خیری از خوبی های همه افراد به میان بیاورد و صفات مثبت دانش آموزان را ذکر کند.

۵- اهدا جوایز به مسئولان و دانش آموزان برتر

۶- تذکرات اختتامیه

۷- لازم است در پایان اردو از یکدیگر طلب حلالیت کنیم.

۸- لازم است وسایل خود را جمع نموده و چیزی در اردوگاه جا نگذاریم .

۹- لازم است دانش آموزان قبل از حرکت ، به دستشویی بروند تا در بین راه دچار مشکل نشوند .

۱۰- قبل از اینکه بچه ها سوار اتوبوس شوند ، باید حضور و غیاب شوند تا کسی جا نماند.

۱۱- لازم است وسایل اردوگاه را به مسئولان اردوگاه تحویل دهیم و اتاق یا آسایشگاه خود را تمیز نماییم .

۱۲- قبل از حرکت خوب است صدقه بدهیم.

سرود وداع

زمان وداع عزیزان رسیده                           کنون وقت اردو به پایان رسیده

چه بد شد که اردو به پایان رسیده               بود بس که مشکل ز یاران بریدن

به مقصد رسان این عزیزان                          الهی الهی کرم کن ز احسان

جمیع عزیزان زهر جای استان                     شود یاورتان خداوند سبحان

زمان سپاس فراوان رسیده                         شدند رهسپار ، عزیزان همراه

هدیه سفر

بهترین سوغات سفر ، تحول و دگرگونی در دل و جان است .

برای خرید از بازار و تهیه سوغات ، توجه به نکات زیر لازم است:

در خرید سوغاتی عجله نکنید زیرا ممکن است سوغاتی بهتری تهیه نمایید.

در حین خرید سعی کنید تخفیف بگیرید.

چیزی در سفر تهیه نمایید که در شهرتان کمتر است تا تازگی داشته باشد .

سعی کنید همه پولتان را خرج نکنید. چه بسا جنس مناسبتری پیدا کنید و نیاز مبرم به پول داشته باشید.

در صورت امکان برای همه اعضای خانواده خود سوغاتی تهیه نمایید.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 فروردین 1393 ساعت: 18:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(2)

تمدن جیرفت

بازديد: 319

فهرست مطالب

چکیده2

مقدمه. 3

جغرافيائ جيرفت... 4

مراکز باستاني و تاريخي جیرفت... 4

مقبره اميرحيدر ( گورخان )4

قلعه سموران.. 4

جاذبه هاي طبيعي.. 5

ييلاقات دلفارد. 5

ييلاقات در بهشت ( در هزار )5

ييلاقات اسفندقه. 5

كوه سرشك.... 6

تاريخچه جيرفت... 6

تمدن جیرفت... 8

جيرفت، تمدن بين‌النهرين را از رونق انداخت... 10

تمدن جیرفت ایرانیان ثابت شد. 11

قديمي‌ترين خط دنيا12

مجسمه های لولایی.. 13

منابع.. 14

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

   قدیمی ترین تمدن شناخته شده جهان تمدن جیرفت است،  که فعلاً شامل شهرها و مناطق باستانی استان های کرمان و سیستان است،  امید است جوانان باهوش هر استان،  نسبت به کشف بخشی از این تمدن اقدام کنند.  در داستان های باستانی سومری از کشوری به ‌نام ارَتّە (ارت) سخن رفته،  که نسبت به میان‌ رودان در مشرق‌ زمین واقع شده بود.  گفته شده ارَتّە کشور پهناوری بود،  و نخستین پادشاهی جهان را داشت،  و سرزمینها و اقوام منطقه را زیر نفوذ فرهنگی خود اداره می کرد،  عدالت را در جهان بر قرار،  و مردم را با قانون آشنا کرده،  و به آنها یاد داده برادرانه در کنار  یکدیگر زندگی کنند،  و به دینها و عقاید یکدیگر احترام بگذارند،  و از تعدی بهم خودداری کنند.  اهل تاریخ از این تمدن بی ‌خبر بودند،  تا آنکه در سال ۱۳۷۹ نشانه های یک تمدن بزرگ و کهن یافت شد تمدنی در مرکز جنوب شرقی ایران‌،  که کلیت نظریۀ پیدایش تمدن های جهانی را زیر و رو کرد،  زیرا معلوم گردید که اینجا زادگاه و گهواره تمدن است منبع:  فیلم های مستند، اینترنت و اطلاعات شخصی،  ادامه دارد و بازنویسی می شود.

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

مورخين و جهانگردان عقيده ‌دارند كه شهر جيرفت در اثر سيل بنيان كني نابود گرديده و خرابه‌هاي شهر قديمي جيرفت در يك كيلومتري جيرفت فعلي (سبزواران) قرار دارد. خرابه‌هاي شهر قديم را به عهد دقيانوس نسبت داده‌اند و از اين خرابه‌ها سكه‌ها و آثار عتيقه بسيار به دست آمده است. جيرفت از دو كلمه (جير) به معني پست و پايين و (افت) به معني افتاده تشكيل شده است و به طور كلي جيرفت به معناي (جلگه پست آبرفتي) است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جغرافيائ جيرفت  

نام جيرفت در سال 35 هجري قمري براي اولين بار به مناسبت تصرف آن توسط مجاشع بن مسعود در تاريخ ثبت شده است و از تاريخ نيز مكرر از آن شهر نام برده شده است.

جيرفت (جرودس) نام داشت. جيرفت قبل از حمله مغول يكي از شهرهاي آباد و ثروتمند جهان اسلام بود. شاهراهي كه از خليج فارس و بندر هرمز عبور مي‌كرد و راهي كه از هندوستان و از طريق جالق امتداد مي‌يافت در جيرفت به هم متصل مي‌شد. همچنين كالاهاي تجارتي كه از هندوستان به ايران صادر مي‌شد از جيرفت به ساير شهرهاي ايران توزيع مي‌گرديد.

ماركوپولو تاجر و صياح ونيزي از اين شهر به نام (كاماداي) يادكرده است. ظاهراً در زمان عبور وي اين شهر به كلي ويران شده بود.

مراکز باستاني و تاريخي جیرفت

مقبره اميرحيدر ( گورخان )

اين مقبره يادگاري از دوره صفويه مي‌باشد كه در باغي بسيار زيبا و محصور از درختان مختلف، در اسفندقه جيرفت قرار دارد. نقشه گنبد آن از داخل چهارضلعي و در مراحل بعد به هشت طاقنما تبديل شده و گنبد مدوري بر روي آن احداث گرديده است.

قلعه سموران

قلعه سموران از سنگ‌هاي مرمر متمايل به قرمز ساخته شده و در فاصله 3 كيلومتري شمال‌غربي روستاي رود‌فرق و در60 كيلومتري شرق شهر جيرفت بر بلنداي كوهي احداث شده است. چاه نسبتاً عميق قلعه با گذشت قرون متمادي و آسيب‌هاي فراوان هنوز عمق خود را حفظ كرده و طريقه سنگ چيني كناره‌هاي آن بسيار جالب توجه مي‌باشد.

ساختمان اين قلعه به قرون قبل از اسلام تعلق دارد، اما در قرون اوليه اسلامي بازسازي شده است و در دوران حكومت سلجوقيان قلعه مشهوري بوده است. اين قلعه به علت استحكام و موقعيت طبيعي منطقه شباهت زيادي به قلاع اسماعيليه دارد.

جاذبه هاي طبيعي

ييلاقات دلفارد

يكي ديگر از ييلاقات استان كرمان، ييلاقات دلفارد مي‌باشند كه از توابع جيرفت به شمار مي‌آيد و در 30 كيلومتري مسير جيرفت ـ ساردوئيه قرار گرفته و جاده آن آسفالته است. دلفارد از مراكز مهم پرورش زنبور عسل و تهيه عسل است.

ييلاقات در بهشت ( در هزار )

اين ييلاق در مركز بخش ساردوئيه از بخش‌هاي شهرستان جيرفت در مسير جاده راين به جيرفت و بافت قرار دارد. فاصله مركز بخش ساردوئيه تا كرمان 160 كيلومتر است.

در بهشت كه به آن دوره بهشت نيز مي‌گويند، در تابستان مركز ييلاق عشاير كوچرو رودبار است. ساردوئيه پوشيده از درخت و جنگل است و چشمه‌هاي آب آن در هر گوشه مي‌جوشد.

ييلاقات اسفندقه

ناحيه خوش آب و هواي اسفندقه در 72 كيلومتري جيرفت و بافت قرار گرفته است و لذا بوته‌هاي اسفند آن نيز معروف است. اسفندقه يك بناي با ارزش تاريخي به نام مقبره مير حيدر يا گور خانه دارد كه از دوره صفوي به يادگار مانده است. آب معدني آن به آب بادگشيدكي معروف است و براي امراض پوستي و مفصلي مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

كوه سرشك

اين كوه با ارتفاع 4048 متر در 105 كيلومتري شمال‌غربي جيرفت قرار دارد و دومين قله از كوه‌هاي هزار است كه سرچشمه رودهاي رود رو و هليل رود مي‌باشد. از ارتفاعات مهم اين كوه قله (دندانه هنزا) است كه در غرب روستاي هنزا قرار دارد و حدود 3650 متر ارتفاع آن مي ‌باشد.

تاريخچه جيرفت

جیرُفت را از سه جهت کوهستان‌هایی به ارتفاع 4000 متر احاطه کرده‌اند و تنها از جانب جنوب غربی به سمت تنگه هرمز در خلیج فارس سرزمین هموار دارد. این منطقه به دلیل موقعیت خاص طبیعی اش که آن را کاملاً به محاصره در آورده است، از مسیر گردش‌های جهانگردان و نیز تحقیقات باستان‌شناسی به دور مانده است. بیشتر تحقیقات در منطقه میانرودان انجام شده اند. بر حسب اتفاق آثار فراوانی از تمدن ناشناخته‌ای در جلگه هلیل‌رود از زیر خاک سر بیرون آوردند. تمدنی که از سپیده دم بشریت منشا می‌‌گیرد. ویژگی منحصر به فرد این گلدان‌های حجاری شده که در آن سیر تکوین جهان، انسان‌ها و حیوانات در سبکی بی نظیر به تصویر کشیده شده است، جای هیچ شک و تردیدی را برای باستان شناسان نسبت به قدمت و ظرافت فرهنگ هلیل رود باقی نمی‌گذارد. به نظر می‌‌رسد که فرهنگ و تمدن هلیل رود به طور مستقل از تمدن دولت _ شهرهای میان‌رودان در هزاره سوم قبل از میلاد پای به عرصه حیات نهاده است و به این ترتیب حتی از تمدن سومر نیز چندین سده تقدم زمانی می‌‌یابد.

تمدن جیرُفت یا شهرنشینی جیرُفت نام یافته‌های باستانشناسی تازه‌ایست که در استان کرمان ایران در 28 درجه و 48 دقیقه پهنای جغرافیایی و درازای جغرافیایی 57 درجه و 46 دقیقه در نزدیکی جیرفت و هلیل‌رود به دست تیمهای چند ملیتی باستانشناس در دست بررسی و پژوهش است. یافتن چنین نقطه‌ای افقی تازه در یافته‌ها و نگره‌های باستانشناسان درباره تمدن خاورمیانه گشود.

شاید اگر اطلاعات مربوط به این تمدن در جلسه «باستان شناسی» منتشر نمی‌شد، برخی گمان می‌‌بردند که این مساله، برای فریب و اغفال افکار عمومی منتشر شده است. ژان پرو، ریاست افتخاری بخش تحقیقات CNRS که در فاصله سال‌های 1978 _ 1969 در شوش به حفاری پرداخته است، کشف آثار فوق در جیرفت را به مانند بمبی دانسته است که جهان را به تکان در آورده است. «منطقه‌ای که پیشتر تصور ما بر این بود که کسی جز چادرنشینان و گله‌های دام آنها در آن سکونت نداشت، به واقع قلب تمدنی بوده است که به شکل شگفت انگیزی پیشرفته بود. در این منطقه جمعی انبوه زندگی می‌‌کردند که واجد سلسله مراتب اجتماعی بودند. آنها دیدگاه و نگرش خاص خود را نسبت به جهان داشتند که موجب شده بود نسبت به دیدگاه سومریان هیچ گونه حسادتی نداشته باشند. از این پس جیرفت را باید مبدا تاریخ دانست و سایر تمدن‌ها را باید با استناد به آن و به صورت قبل و یا بعد از تمدن جیرفت سنجید.» ژان پرو یکی از افرادی بود که در 15اوت سال 2003 به دعوت دولت ایران برای شناسایی آثار اعجاب بر انگیز مشکوفه از جلگه هلیل رود به ایران سفر کرد: این آثار عبارت بودند از صدها گلدان از جنس کلوریت Chlorite که بر روی بدنه آنها نقوشی از گیاهان، تصاویر انسانی و حیوانی حک شده است و قطعاتی از سنگ‌های نیمه با ارزش در آنها کار شده بود. همچنین اشیایی از جنس لاجورد، گلدان‌های مرمرین، مجسمه‌های مسی، کوزه‌های سفالین نیز به همراه آنها پیدا شده است. چنین گنجینه‌ای حاصل حفاری‌های غیر قانونی بود که قاچاقچیان آنها را پس از بیرون آوردن از زیر خاک، تصاحب کرده بودند. از کل اشیای غارت شده تنها 1500 عدد باز پس گرفته شد و کسی نمی‌داند چه تعدادی ناپدید شده است.

کشف جیرفت را نمی‌توان حاصل هوش و فراست باستان شناسان دانست بلکه چنین کشفی نتیجه حرص و طمع کاری غارتگرانی است که گورهای قدیمی را حفاری و اشیای آنها را تارج کرده اند. در مدت 9 ماه قاچاقچیان با همدستی برخی از مسئولان محلی و قاچاقچیان بزرگ اشیا عتیقه که برخی ترک تبار بودند، بی آن که از جانب کسی تهدید بشوند و یا به مجازات برسند، تمام منطقه را مورد غارت قرار دادند و شرکای آنها، اشیا مشکوفه را از طریق کوه و یا دریا از منطقه خارج ساختند. در آغاز ماجرا چنین بود که یکی از روستاییان گلدان حجاری شده‌ای را می‌‌بیند که در آب جاری شده حاصل از بارش باران در حرکت است، گلدانی که از گوری بیرون افتاده بود، در نتیجه باران‌های تند خاک آن شسته شده بود. فردای آن روز تمام مردم منطقه با بیل و کلنگ به منطقه حمله ور شدند تا گنجی را که خدا به آنها هدیه داده بود به دست آورند، زیرا خشکسالی شدیدی طی 2 سال در منطقه حاکم بود. هیچ کس از گذشته با شکوه این اشیا خبری نداشت و آنها را نمی‌شناخت جز این که همه می‌‌دانستند که با یافتن این اشیا پول هنگفتی به دست خواهند آورد. در همان ابتدای کار بیش از ده قبر غارت شد و دو هزار شی از آن بیرون آوردند که برخی از آنها در هفته‌های بعدی در سالن‌های فروش اشیا عتیقه نیویورک، پاریس و لندن ظاهر شدند. هزاران فرد دیگر به خیل غارتگران افزوده شدند. «هیچ تپه و منطقه‌ای را در جیرفت نمی‌توان یافت که زیر و رو نشده باشد. روستاییان جنون وار از بام سحر تا غروب آفتاب همه جا را می‌‌کندند. به هر خانواده زمینی به مساحت 60 متر مربع داده شده بود. همچنین برای رعایت عدالت و انصاف به هر گروه 6 نفره از زنان بیوه به همان اندازه زمین داده شد تا در آن حفاری کنند. غارت سپس به گورستان قدیمی منتقل شد که اشیا فراوانی مربوط به مراسم دفن مردگان در آن وجود داشت.»

تمدن جیرفت

این تمدن مربوط به 5000 سال پیش (اندکی پیش از تمدن بین النهرین) است. و به این طریق به عنوان کهن ترین تمدن شرق شناخته میشود که در دشت خوش آب و هوا و حاصلخیز هلیل رود سکنی داشته اند. در این محل چند لوحه گلی یافت شده و به خطی هندسی روی آن مطالبی نوشته شده که هنوز رمز گشایی نشده ولی در کل روایتگر آنست که این مردم مخترع خط و زبان بوده اند نه سومریان.

وسایل به دست آمده از این تمدن تا به امروز بیشتر ظروف سفالی و سنگی، قطعات سنگ صابون و گاه وسایل مفرغی را شامل میشود. اهم صنعت منطقه همان کنده کاری روی سنگ صابونی است که دارای ظرافت خاص است و موارد کاربردی و زیبایی شناختی را در بر میگیرد. در روی این قطعات تصاویری از قبیل انسان، بز و گوسفند، نخل، مار و عقرب وجود دارد که البته تصاویر مار و عقرب معمولتر است. نکته دیگری که قطعات سنگ صابونی این منطقه را از سایر مناطق و تمدنهای دیگر جدا میکند چشم درخشان و مرصع کاری روی قطعات است. در برخی طرحها دیده میشود در دور تا دور ظرف چند حیوان در هم تنیده وجود دارند که برای کنار هم قرار دادن آنها نیاز به محاسبات پیچیده بوده.

کاسه‌ای از 3000 سال پیش از میلاد که در هلیل رود پیدا شده‌است و تصویر کژدم بر آن نمایان است.

 

ابزار شیپوری مانندی که مارهایی بر روی آن نقش زده‌‌شده و یکی از هزاران چیزی است که در جیرفت پیدا شده‌اند.

جيرفت، تمدن بين‌النهرين را از رونق انداخت

كاوش هاي باستان‌شناسي قدمتي 8 هزار ساله را براي بين‌النهرين رقم زده است اما همين مطالعات قدمت جيرفت را به 10 هزار سال پيش مي‌رساند.

آثار به جايي مانده از ميراث كهن جيرفت منشا بسياري از اسطوره‌ها و داستان هاي حماسي بين‌النهرين در قرن‌هاي بعدي بوده است. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه هند در اين منطقه بيش از 500 سال قديمي‌تر از بين‌النهرين بوده است و آثار به دست آمده در آن به 4700 سال پيش از ميلاد مي‌رسد.كاوش هاي باستان‌شناسي قدمتي 8 هزار ساله را براي بين‌النهرين رقم زده است اما همين مطالعات قدمت جيرفت را به 10 هزار سال پيش مي‌رساند و اين آغاز تجديد نظر درباره آن چيزي است که بين‌النهرين را خاستگاه علم مي‌دانست.

«تنها نقش عقرب انسان روي آثار جيرفت ديده مي‌شود. اين نقش تنها در جيرفت بوده و در هيچ كجاي جهان ديده نشده است. اما در حماسه بسيار كهن «گيل گمش» ما از نقش عقرب انسان مي‌خوانيم و اين نشان از تاثير اين منطقه روي اسطوره‌هاي تاريخي و حماسه بين‌النهرين دارد. آثاري ديگري وجود دارد كه نشان مي‌دهد كه اين هنر از اين منطقه به بين‌النهرين رفته است.»

همچنين وجود قديمي‌ترين خط عيلامي در اين منطقه ، در سطحي‌ترين لايه اين تپه ، نشان از تمدن بسيار كهن‌تر از آن چه امروز شناخته شده دارد.

«عمليات ژئوفيزيك کارشناسان فرانسوي نشان داد كه 11 متر آثار باستاني در زير اين زمين قرار دارد كه اين 11 متر در علم باستان‌شناسي به 10 هزار سال قدمت و تاريخ تعبير مي‌شود.»

تمدن جیرفت ایرانیان ثابت شد

 آخرین حلقه تردید باستان شناسان در خصوص وجود تمدنی باستانی در جیرفت با کشف یک لوح کامل خطی در این محوطه باستانی از بین رفت تا دیگر در کتابهای تاریخی جهان به سادگی از جیرفت ایرانیان به عنوان تمدنی بزرگ یاد کنند.

خبر کشف لوحی خطی را  در پي كاوشهاي علمي در محل "تپه كنارصندل جنوبي"تایدد کند  کهبه عقیده او  کمک شایانی به جمع آوری اطلاعات باستانی این منطقه به باستان شناسان می کند.

طول اين لوح خطي آجري را ،۱۱عرض آن را هفت و ضخامتش را دو سانتيمتر است.به گزارش ایرنا  و به گفته وی  اين تنها لوح خطي است كه به صورت كامل تاكنون در اين محوطه كشف شده است.

«اين لوح خطي كه داراي پنج سطر خط و هر سطر داراي ۱۲حرف است به منظور رمزگشايي تصويري براي خط شناسان معروف دنيا ارسال شده است.:»

به عقیده کارشناسان باستان شناسی این لوح به  احتمال زیاد يك فرمان شاهي است که سالها در زیر خروار ها خاک مدفون بوده است.کارشناسان باستان شناسی جهان تاکنون برای ثبات وجود یک تمدن باستانی در این منطقه تنها وجود نداشتن خط را بهانه ای برای عدم وجود یک تمدن باستانی در این منطقه می دانستند.

هالی پیت من باستان شناس برجسته آمریکایی  که چند فصل را در این منطقه به کاووش پرداخته است در این باره می گوید:«کاووش های باستان شناسی در این منطقه منجر به ثبوت مراتب دیوانی و شهر نشینی و آیین ها باستانی در این منطقه شده است  اما باید خط که کامل کننده این حلقه برای اثبات یک تمدن باستانی است در این منطقه یافت می شد تا این زنجیره کامل شود»

«تاكنون در محوطه‌هاي باستاني جيرفت هيچگونه ابزار جنگي كشف نشده كه اين نشانگر صلح و آرامش در زمان فرمانروايي پادشاه آن دوران است. »

 

قديمي‌ترين خط دنيا

كشف قديمي‌ترين خط دنيا در جيرفت و كشف تمدن جيرفت و حوزه هليل رود توسط هيئت باستان شناس ايراني باعث افتخار است.

كشف معماري محل عبادتگاه تمدن جيرفت در نزديكي تپه تاريخي كنارصندل, كشف مجسمه مرد سنگي كه احتمال دارد يكي از خدايان اين تمدن باشد و كشف لوح نوشته‌هايي كه ثابت مي‌كند تمدن جيرفت يكي از مخترعين خط در دنيا بوده است، همگي از ضرورت هاي تمركز گروه باستان شناسي ما بر اين سه نقطه است.

تا قبل از كشف اين الواح فقط دو خط باستاني ميخي و هيروگليف به عنوان خط هاي دوران باستان شناخته مي شد، اما خط هاي كشف شده كه به صورت اشكال هندسي هستند، هيچگونه معادلي برايشان وجود ندارد و تاكنون نيز هيچ يك از كارشناسان دنيا موفق به خواندن آنها نشده‌اند.

كشف اين الواح تمام تاريخ منطقه و دنيا را به هم ريخته است زيرا تا قبل از اين فرض بر اين بود كه در منطقه جنوبشرق ايران در دوران باستان سواد وجود نداشته است اما اين كشفيات خلاف اين ادعا را اثبات كرده است. بدون شك اين الواح متعلق به جيرفت نيست بلكه متعلق به يك پادشاهي بزرگ است كه نزديك به 400 كيلومتر وسعت داشته و ما احساس مي‌كنيم جيرفت پايتخت اين پادشاهي بوده است.

اين افتخار ما ايراني هاست كه قديمي‌ترين خط دنيا را پيدا كرده‌ايم و در حال حاضر نيز هيچ كس در دنيا در تمدن بودن جيرفت شك ندارد اما به هرحال به هم ريختن ديدگاه‌هاي قديمي باستان شناسي در مورد تمدن هاي دنيا و اينكه يك گروه ايراني تمام اين كارها را انجام مي دهد براي دنيا سخت است.

مجسمه های لولایی

جیرفتی ها، پنج هزار سال پیش مجسمه های لولایی می ساختند

  بررسی های باستان شناسی و اشیا به دست آمده از قاچاقچیان محوطه باستانی جیرفت، نشان می دهد كه ساكنان این محوطه، پنج هزار سال پیش مجسمه هایی با دست و پای متحرك و لولا دار شبیه عروسك های خیمه شب بازی می ساختند   که دست و پاى آن ها از بدن جدا است و احتمالا به وسيله ميله اى آهنى اجزاى بدن آنها به هم وصل مى شده است.» وى گفت: «اين مجسمه هاى لولايى كه دست و پاى آنها هم حركت مى كرده ، از جنس سنگ مرمر بوده که در اندازه هاى ۳۵ تا ۴۰ سانتى متر ساخته شده اند.» اين مجسمه ها به شكل انسان و حيوان ساخته مى شده اند. هنر حكاكى و سنگ تراشى مردم جيرفت از هنر مجسمه سازى آنها بسيار قوى تر بوده است، مجسمه هاى شناسايى شده از اين محوطه «به جز مجسمه هاى لولايى نوعى ديگر از مجسمه ها نيز در اين محوطه شناسايى شده اند كه از جنس سنگ كولريت هستند و يك تكه ساخته مى شدند.»

منابع

1-    باستان شناسی حوزه هلیل‌رود جنوب شرق ایران: جیرفت ، به کوشش: یوسف مجید زاده، محمدرضا میری ، ناشر: فرهنگستان هنر ،1392

 

2-    جیرفت ،همسایگان وخویشاوندان فرهنگی ، نویسنده : حمیده چوبک

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 فروردین 1393 ساعت: 18:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

شهيد محمدحسن طيبي

بازديد: 571

شهيد محمدحسن طيبي

خلاصه زندگینامه :

نام پدر : ملارحمان

تاریخ تولد : يكشنبه ، 19 ارديبهشت ، 1310

محل تولد : اسفراين

سن هنگام شهادت: 50

تحصیلات : علوم حوزوي

تخصص : سطح

 

 

 

 

 

زندگي نامه

سوابق مبارزاتي:

پخش اعلاميه و نوارهاي سخنراني امام راحل و روحانيان مبارز، افشاگري عليه طاغوت بويژه پس از شهادت حاج آقا مصطفي خميني(ره)، بر پايي جلسات سخنراني و ساماندهي اعتراضات و راهپيمايي هاي مردمي

كارهاي تشكيلاتي:

 عضويت در حزب جمهوري اسلامي، فعاليتهاي مختلف تبليغي اسلامي

مسئوليت ها: ساماندهي امور شهرستان اسفراين، نماينده مردم اسفراين در مجلس شوراي اسلامي، عضو كميسيون اصل 90 مجلس

 تولد تا جواني

شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمدحسن طيبي فرزند مرحوم ملارحمان در تاريخ نوزدهم ارديبهشت سال 1310 در روستاي روئين از توابع اسفراين در خانواده مذهبي و محروم ديده به جهان گشود.

قرآن و مراحل مقدماتي احكام اسلامي را نزد مرحوم پدرش فراگرفت و در سن 6 سالگي از نعمت وجود پدر بي بهره ماند. وي سپس مقدمات علوم اسلامي را نزد برادر ارشد خود مرحوم حاج عبدالله طيبي كه بعد از پدر بر كرسي مكتبخانه نشست آموخت. با توجه به استعداد و‌ علاقه¬اي كه به فراگيري علوم ديني داشت با تشويق برادر و همت مادرش در 10 سالگي عازم شهر مقدس مشهد شد و در جوار ملكوتي حضرت ثامن الحجج علي ابن موسي الرضا (ع) سكني گزيد. در 11 سالگي مادرش را كه به حق سكان دار خانواده بود از دست داد و با وجود اندوه فقدان مادر، تحصيلات خود را در مدرسه «حاجي حسن» و در نزد استاداني همچون مرحوم اديب و مدرس تا سطح عالي گذراند. در اين دوران ضمن تحصيل و پرداختن به تهذيب نفس در مجالس و محافل مذهبي و اجتماعي شركت مي¬كرد.

در سي سالگي پس از فراغت از تحصيل و كسب فيض علوم اسلامي، به منظور ارشاد و هدايت مردم راهي ديار خود شد و پس از تشكيل كانون خانواده، تبليغ و بيان احكام اسلامي و رسيدگي به وضع و مشكلات مردم را سرلوحه امور خود قرار داد. شهيد طيبي براي تأمين معاش زندگي به كشاورزي اشتغال داشت. از ‌آنجا كه فردي متدين،‌ صادق و مهربان بود، مورد توجه مردم قرار گرفت و مردم با او مأنوس شدند.

در سال 1350 (هـ.ش) براي انجام فرايض حج تمتع عازم سرزمين وحي شد و در طول اين سفر معنوي ضمن انجام اعمال حج و بهره گيري از معنويات آن، همسفران خود را نيز موعظه و ارشاد مي كرد.

پس از بازگشت از سفر معنوي حج با روحيه اي سرشار از تعهد و اخلاص همراه با عدالتخواهي در منابر و مجالس بويژه در ماه هاي محرم و صفر و ماه مبارك رمضان مردم را به رعايت تقواي الهي و ايستادگي در برابر ظلم و حمايت از مظلوم دعوت مي كرد.

توجه به فرهنگ نماز ويژگي بارز شهيد

شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمدحسن طيبي ايمان به خدا را گوهر گرانبهايي مي دانست كه خداوند به بندگانش عنايت كرده است او نماز را عامل تقويت ايمان معرفي مي كرد و فرهنگ نماز را موجب تقويت شعائر اسلامي و دوري از مظاهر فساد و تاريكي بيان مي دانست.

او همواره به مردم توصيه مي كرد نماز را به پا داريد و از گناه بپرهيزيد. او نماز را موجب نزول رحمت مي دانست و همواره با استناد به آيات قرآني و روايات، به مردم توصيه مي كرد در جواني با نماز مأنوس شوند تا زنگار تيرگي، قلب هاي آنان را سخت و سيرت آنان را زشت نسازد.

شهيد درباره اهميت نماز چنين مي گفت: روز قيامت افراد بي نماز را به طرف سقر و آتش مي برند و در جواب موكلين كه ماموريت دارند آنها را به طرف آتش ببرند مي گويند ما در دنيا در رديف نمازگزاران نبوديم، چون نماز نميخوانديم راه ما را به طرف سقر باز كردند.

او نماز را موجب رستگاري مي دانست «قدافلح المومنون،‌الذين هم في صلاتهم خاشعون»

شهيد طيبي همواره تأكيد مي كرد: «خداوند به سبب صفات رحمان و رحيم بودنش، گناهان را مي آمرزد و توبه ها را مي پذيرد، اما كسانيكه متعمداً نمازشان را ترك كنند و نماز را منكر باشند قابل آمرزش نيستند. آنچه كه ارتباط بندگي را با خالق خويش محكم مي سازد نماز است...»

او نماز اول وقت را موجب باز شدن درهاي رحمت الهي مي دانست و همواره برادران و خواهران ديني خود را به اقامه نماز اول وقت و جماعت توصيه مي كرد. مي گفت كسانيكه به نماز خود مراقبت داشته باشند خداوند فرموده است آنان را در باغ هاي بهشتي [پذيرائي]  و گرامي مي دارد. «اولئك في جنات مكرمون»

شهيد در سخنرانيهاي خود پيرامون اهميت نماز مخاطبان را به اين شعر توجه مي داد كه:

تا نماز است بپاي  خانه دين است بپاي

شهيد طيبي و مبارزه عليه رژيم پهلوي

شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمدحسن طيبي در دوران قبل از انقلاب با گفتار خود و انتشار اعلاميه ها و نوارهاي سخنراني امام راحل و علما، به افشاي ددمنشي هاي رژيم شاه و مبارزه با طاغوت پرداخت. پس از حوادث سال 1356 و شهادت حاج آقا مصطفي خميني، شهيد طيبي مبارزات خود عليه رژيم ستمشاهي را دوچندان كرد و با صراحت و قاطعيت مردم را به اعتراضات گسترده و اعتصاب عمومي فراخواند. سخنراني هاي او روحيه مبارزاتي مردم را دو چندان مي كرد. روزي از او دعوت كرده بودند تا در خانه معلم شهرستان اسفراين به دفاع از حضرت امام خميني(ره) و در اعتراض به اهانتي كه از سوي رژيم سفاك پهلوي صورت گرفته سخنراني كند. او در اين سخنراني با بيان مصرع «مه فشاند نور و شه عو عو كند» به حاضران در جلسه شور و هيجان خاصي بخشيد. پس از سخنراني مزدوران رژيم براي دستگيري شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمدحسن طيبي به اسفراين هجوم آوردند، اما در اثر استقامت و ايستادگي اهالي و در حالي كه فرياد «مرگ بر شاه» مردم قطع نمي شد، مجبور به عقب نشيني شدند. او در طول مبارزه و راهپيمايي ها در صف اول اعتراضات مردمي حضور داشت و حركت هاي انقلابي مردم و بويژه جوانان را براي محافظت منطقه از حمله ساواك ساماندهي مي نمود.

شهيد طيبي پس از پيروزي انقلاب اسلامي

با پيروزي انقلاب اسلامي، حجت الاسلام طيبي تلاش خود را در نشر فرهنگ اسلامي و آگاهي دادن به مردم و نيز آشنايي آنها با فرهنگ ايثار و شهادت دوچندان كرد. در همه صحنه ها و بويژه تثبيت نهادهاي انقلابي شهرستان و برقراري نظم و آرامش در منطقه تلاش همه جانبه¬اي داشت.

با تاسيس حزب جمهوري اسلامي به عضويت اين تشكل سياسي درآمد و نقش به سزايي در بسط و انتشار موازين انقلابي داشت. شهيد طيبي همواره افتخار مي كرد كه در كنار مردي صبور، استوار مومن، عالم و از تبار رسول گرامي اسلام همچون شهيد آيت الله دكتر بهشتي است.

او در حمايت از انقلاب و ايستادگي در برابر دشمنان قاطع بود و مي گفت: «... اگر دستي از سوي جهان به عنوان دوستي به طرف ما بيايد، ما دست او را به عنوان دوستي مي فشاريم اما اگر قرار شد اين دست، دست خيانت باشد، مسلم تكليف اين دست را اسلام معلوم كرده است.»

باز در جمله اي ديگر مي گويد: «ما نميدانيم چرا هر وقت صداي آمريكا،‌اسرائيل، انگلستان و بغداد بلند مي¬شود و حمله هايي عليه  امام و جمهوري اسلامي و نهادهاي انقلابي مي نمايند، مي بينيم بعضي دست اندركاران مملكت، نهادهاي انقلابي را مي كوبند و همان سخنان را بر زبان و قلم مي‌آورند كه از حلقوم ناپاك امپرياليسم غرب و شرق خارج مي شود.»

شهيد طيبي در سنگر خانه ملت

با شروع انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي، شهيد طيبي از سوي قاطبه مردم اسفراين به عنوان نماينده برگزيده و راهي خانه ملت شد و در مدت حضور در سنگر مجلس براي زدودن چهره فقر و توسعه نيافتگي مناطق محروم و بويژه حوزه انتخابيه خود تلاش هاي زيادي را به انجام رساند كه مي توان به پيگيري ساخت سد بيواز، توسعه شبكه تلفن خودكار، برق سراسري، توسعه راه ها،‌ و ساخت كارخانجات صنعتي اشاره كرد.

او در يكصد و سومين جلسه علني مجلس كه در تاريخ 17/11/1359 (هـ .ش) برگزار شد، طي سخنان قبل از دستور، توسعه صنعت كشور و رفع معضل ناهمگوني در صنايع كشور كه از رژيم پهلوي به ارث مانده بود را خواستار شد و گفت «... صنايع ما امروز سه مشكل اساسي دارد... و تا زماني كه اين مشكلات را از سر راهمان برنداريم مبارزه مان با امپرياليزم نتيجه مثبت و مطلوب نخواهد داشت. اين سه مشكل عبارتند از:‌

1. راه اندازي صنايع موجود با توجه به تغييراتي كه بايد در خط توليد داده شود

2. استقرار طرح هاي عمراني و صنعتي براي تامين نيازهاي آينده كشور

3. تحليل و بررسي انتخاب مناطق مختلف در كشور براي ايجاد صنايع

بنابراين ضرورت دارد مسئولين امر بويژه وزير محترم صنايع و معادن [به اين موضوع] توجه كنند... [زيرا] امروز نه تنها صنايع ما با ظرفيت كامل كار نمي كنند بلكه كوشش مي شود از استقرار طرح هاي عمراني صنعتي نيز جلوگيري شود.»

شهيد طيبي  علت پيروزي انقلاب اسلامي ايران را در دو چيز مي دانست:

1. رهبري انديشمند و پيامبرگونه و علي وار حضرت امام خميني

2. وحدت و يكپارچگي توده هاي مردم

وي تاكيد داشت براي تداوم انقلاب تا نهضت جهاني امام مهدي (ارواحنافداه) ‌بايد اين دو عامل پيروزي را همچون جان شيرين حفظ كنيم و هرگز نگذاريم كه دشمن نابكار و اهريمن ناپاك مسير نفوذي براي شكستن رهبري و تفرقه افكني داشته باشد.»

شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمدحسن طيبي بواسطه حضور در مجلس به عضويت كميسيون «اصل 90 قانون اساسي» درآمد.

او در همين سمت در انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به دست منافقين به شهادت رسيد.

طيبي در هزار و سيصت و شصت كشتي او به بحر خون نشست

دفتر حزب گشت قتلگهش   پشت ياران او ز غم شكست

***

اي وكيل اسفراين طيبي حاجي حسن

اي زجان بگذشته اندر راه قرآن و وطن

اي بهمراه بهشتي سوخته در راه دين

اي به جانان گشته با دگر هفتاد تن

روحتان شاد است اندر بزم جانان بي¬گمان

همره روح خميني آن عزيز ممتحن

از شهيد طيبي شش فرزند بنام هاي محمدجواد (1345)، غلامرضا (1347)،‌ صغري (1346)، معصومه (1348)، ربابه(1351) و مهدي (1358) به يادگار مانده است.

ويژگي هاي اخلاقي و شخصيتي شهيد طيبي

ـ رفتار صميمانه

ـ ساده زيستي

ـ صبر و استقامت

ـ مخلص و بي ريا

ـ پر حوصله

ـ بينش اعتقادي عميق

و سعه صدر از جمله خصايص و سجاياي اخلاقي شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمدحسن طيبي بود.

در پاي انقلاب جهانبخش  جان بريخت

اركان عمر طيبي قهرمان بريخت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع :

کتاب عنوان: هفتم تیر ، عاشورای ایرانی نویسنده: شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی خراسان رضوی ناشر: شورای هماهنگی...

کتاب عنوان: قرآن و شهدای هفتم تیر نویسنده: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اصفهان ناشر: نشر شاهد تاریخ نشر: 1391...

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 فروردین 1393 ساعت: 18:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس