پروژه و تحقیق رایگان - 938

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

شیطان چیست و کیست؟

بازديد: 289

شیطان چیست و کیست؟

 

شيطان در كمين گاه

نام ها و صفات شيطان
براى شيطان اسامى و صفات متعددى ذكر شده و آنها از اين قرارند:
. 1ابليس ؛ اين كلمه اى است مفرد و داراى دو جمع (اباليس و بالسه ) از ماده بلى و ابلاس گرفته شده . معناى آن نااميدى ، ماءيوس شدن از رحمت خدا؛ تحير و سرگردانى ، حزنى كه از شدت ياس پيدا مى شود؛ اندوه گين و سر در گريبان كردن ، آمده ابليس ، كلمه عربى و اسم خاص است و معروف شده براى همان كسى كه آدم را فريب داد و باعث بيرون شدن او و همسرش از بهشت گرديد. و الان با تمام قدرت ، خود و لشگريانش در كمين انسان هاى بى ايمان و سست عنصر، بلكه در كمين همه انسان ها بوده مگر بندگان مخلص ، كه از آنان ماءيوس است .
ابليس ، موجودى است حقيقى و زنده ، با شعور، مكلف ، نامرئى و فريب كار؛ همان كه از امر خدا سرپيچى نمود و هم اكنون هم مردم را اغوا مى كند و بر انجام گناه و خلاف تشويق مى نمايد.
چهره ابليس ، چهره تكبر و عصيان ، نخوت و تمرد، خودخواهى و خود محورى و مظهر غرور و خود برتر بينى است .
لفظ ابليس ، به صورت مفرد، يازده بار در قرآن آمده كه جز دو مورد بقيه مربوط به خلقت آدم عليه السلام است . از جمله :
(همانا شما آدميان را بيافريديم و سپس شكل داديم و پس از آن به فرشتگان امر كرديم تا بر آدم سجده كنند، همه سجده كردند، جز ابليس ، كه از سجده كنندگان نبود.) 
(فرشتگان را فرمان داديم كه بر آدم سجده كنند، همه سجده كردند، جز ابليس ، كه سرپيچى و تكبر نمود و از كافران گرديد.)
(چون فرمان سجده بر آدم رسيد، همگى اطاعت كردند جز ابليس ، كه از سجده بر آدم امتناع ورزيد. خداوند فرمود:اى ابليس ! چه شد تو را كه با ديگران بر آدم سجده نكردى .) 
(ابليس گمان باطل خود را به صورت صدق و حقيقت ، در نظر مردم جلوه داد تا جز گروه اندكى از اهل ايمان ، همه او را تصديق كردند و پيرو او شدند)
(كافران و معبودان آنها (همگى ) به رو، در آتش جهنم در آيند و با تمام سپاه و لشگريان ابليس به دوزخ وارد گردند)؛ زيرا آنان پيروان او هستند.
و نيز در نهج البلاغه يازده مرتبه كلمه ابليس آمده است :
چه تلبيس ابليس منظور شد
ملائك پس سجده ماءمور شد
 يكايك بدين سجده اقرار كرد
جز ابليس كز سجده انكار كرد
 به خود گفت من ز آتشم او ز خاك
گر از سجده روى از تو تابم چه باك
تكبر به سويش چه آورد روى
بشد طوقى از لعنتش در گلوى
. 2وسواس ؛ به معناى چيز وسوسه گر، وسوسه كننده ، كلامى كه در باطن انسان مى گذرد از درون خود انسان بجوشد يا شيطان و يا از كس ديگرى - كه از بيرون عامل آن شود وسواس گويند. وسواس در اصل صداى آهسته است كه از به هم خوردن زينت آلات بر مى خيزد و به هر صداى آهسته اى هم گفته مى شود. معناى ديگر آن افكار بد و نامطلوب و مضرى است كه به ذهن انسان خطور مى كند. يا با صداى آهسته به سوى چيزى دعوت كردن و مخفيانه در قلى كسى نفوذ نمودن هم وسوسه نام دارد. كلمه و ماده وسواس ‍ در قرآن پنج بار استعمال شده :
(من شر الوسواس الخناس ، الذى يوسوس فى صدور الناس)  
(فوسوس لهما الشيطان)  
(فوسوس اليه الشيطان )  
(و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما يوسوس به نفسه ) 
. 3خناس ؛ به معناى كنار رفتن ، عقب گردكردن و پنهان شدن است ؛ چون هنگامى كه انسان به ياد خدا بيفتد و نام او را ببرد، شيطان عقب گرد مى كند. پنهان و مخفى مى شود. اين واژه نيز به چند اعتبار معناى خاصى پيدا مى كند؛ مثلا رجوع كردن و برگشتن به اين اعتبار كه انسان وقتى از خدا غافل شد و او را فراموش كرد، شيطان براى وسوسه و اغوا نمودن بر مى گردد. پنهان كارى ، از اين رو كه انسان وجود وسوسه را كمتر حس مى كند، و همه جا هست ، با ظاهرى مى آيد و خود را در لعابى از حق ، در پوسته اى از راست در لباس عبادت و گمراهى در پوشش هدايت ، جلوه گر مى شود.
دشمنى دارى چنين در سر خويش
 مانع عقل است و خصم جان و كيش
 يك نفس حمله كند چون سوسمار
پس به سوراخى گريزد در فرار
در دل او سوراخ ‌ها دارد كنون
سر زهر سوراخ مى آرد برون
كه خدا آن ديو را خناس خواند 
كو سر آن خار پشتك را بماند 
مى نهان گردد سر آن خارپشت
دم به دم از بيم صياد درشت
تا چو فرصت يافت سر آرد برون
زين چنين مكرى شود مارش زبون 
. 4رجيم ؛ به معناى سنگسار كردن ، سنگ زدن ؛ سنگ زده شده ؛ از روى گمان سخن گفتن ؛ رانده شده از خيرات و رحمت خدا و جمع فرشتگان آسمان ؛ زده شده با سنگ هاى شهابى است و وقتى مى خواهد به آسمان عروج كند ملائكه او را با سنگ هاى شهابى مى زنند و بر مى گردانند.
حضرت عبدالعظيم فرمود: از امام هادى عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: (رجيم ) يعنى رانده شده از مواضع خير، هيچ مؤمنى را به ياد نمى آورد مگر آن كه بر او لعن نمايد. در علم خدا گذشته است : هنگامى كه حضرت مهدى (عج ) قيام كند مؤمنى نيست مگر آن كه شيطان را سنگ مى زند.
از امام صادق عليه السلام مى پرسند: چرا شيطان (رجيم ) ناميده شده ؟ حضرت فرمود: براى آن كه او رجم و سنگسار مى شود. عرض كردند: آيا به سبب رجم و سنگسار، او از بين مى رود و يا اعضا و جوارحش شكسته و قطع مى شود؟ آن حضرت فرمودند: خير، بلكه از بين نمى رود؛ زيرا در علم خدا گذشته كه شيطان در زمان قيام حضرت قائم رجم و سنگسار مى شود. 
5. عزازيل ؛ اين كلمه لغت (عبرى ) است و به معنى عزيز شده ؛ كسى كه در ميان ملائكه عزيز و با احترام بوده ، كسى كه عزت و توانايى ظاهرى داشته باشد. شيطان را از اين دو عزازيل گفته اند كه در ميان ملائكه عزيز و با احترام و در عبادت خدا كوشا و سخت مقاوم بوده است .
تكبر عزازيل را خوار كرد
به زندان لعنت گرفتار كرد
و نيز عزازيل ، نام بزى است كه كفاره گناهان را بر او مى گذارند و در وادى باير و بى آب و علف رها مى كنند تا كفاره گناهان قوم را به جايى نامعلوم ببرد.
. 6حارث ؛ در حديث طولانى از امير المومنين عليه السلام نقل شده كه : از آن حضرت سؤال شد: اسم ابليس در ميان ملائكه آسمان چه بوده ؟ آن حضرت فرمود: حارث و نيز در حديث صافى از امام رضا عليه السلام نقل شده : نام او حارث بوده ولى ابليس ناميده شد، زيرا از رحمت خدا ماءيوس گرديد.
. 7صاغر؛ يكى از صفات شيطان است . به معناى پست و ذليل ، ذليل بودن به واسطه رفتن عزت و حكومت و استقلال ، از بين رفتن حيثيت و مقام و حقير و زبون بودن و.....
بعد از آن كه شيطان انسان را سجده نكرد و در مقابل خدا تكبر نمود، خداوند خطاب به او كرد و فرمود:
فاخرج انك من الصاغرين .
(از بهشت خارج شو؛ زيرا تو از افراد ذليل و زبون و درمانده و پستى ). 
به خاطر سجده نكردن از مقام عزت و بلندى به زير افتادى و سرنگون شدى ، نه اين كه سود نبردى ، بلكه ضرر و زيان هم كردى .
8 و9. مذئوم و مدموره ؛ يعنى ذليلا نه و با خوارى رانده شده ؛ راندن به قهر و غلبه ؛ طرد كردن از رحمت ، معيوب شده ، ننگ عار و تمام اين ها درباره شيطان صادق است ، چون او را با خفت و خوارى و با قهر و غلبه از بهشت بيرون كردند.
. 10مذموم ؛ سرزنش شده ؛ زيرا خداوند بعد از آن كه شيطان سجده نكرد او را سرزنش كرده و خطاب نمود: چرا سجده نكردى ؟ آيا كافر شدى يا از بلند مرتبه گان بودى ؟
. 11غوى ؛ يعنى راه هلاكت را در پيش گرفتن ؛ نوميدى از رحمت خدا؛ گمراه شدن و گمراه كردن ؛ كارى جاهلانه كه از اعتقاد نادرست و فاسد سرچشمه گرفته و جهل و نادانى كه ناشى از غفلت باشد؛ از مقصد بازماندن و به مقصد نرسيدن .
چون شيطان در آغاز خودش گمراه شد و بعدا حضرت آدم عليه السلام و اولاد او را گمراه نمود، و آن اعتقاد فاسد و نادرست خود را ظاهر كرد، از مقصد خودش باز ماند و از رحمت خدا نااميد شد.
. 12عفريت ؛ يعنى قوى ، پرزور، زيرك ، گردش كش ، و خبيث ؛ اگر جن خبيث باشد همان را شيطان مى گويند و يا اگر با داشتن خباثت و شرارت نيروى زيادى هم داشته باشد عفريت ناميده مى شود. همان طور كه در داستان حضرت سليمان عليه السلام آمده ، وقتى كه حضرت فرمود: چه كسى تخت بلقيس را براى من مى آورد؟ عفريتى از جن گفت : من مى آورم ، معلوم مى شود كه به اسم اعظم واقف بوده است ؛ زيرا مى خواست در يك مدت كمى تخت را كه صدها كيلومتر از آن جا دور بود بياورد.
13 و 14. مارد و مريد؛ كه معنى هر دو تقريبا يكى است و به معنى شيطان سركش و متمرد؛ ظالم و عصيان گر، بى شخصيت اعم از انسان و جن و شيطان ؛ عارى از خير و نيكى و بركت و فايده و (شيطان مارد و شيطانا مريدا) در قرآن به همين معنى آمده است .
. 15شيصبان ؛ مرحوم علامه مجلسى مى گويد: يكى از نامهاى شيطان شيصبان است و به بنى عباس هم بنوشيصبان مى گويند؛ زيرا شيطان در نطفه بعضى از آنها رسوخ كرده بود. 
. 16ابومره 17. ابوخلاف ، 18. ابولبين ، 19.ابيض ؛ كه او مردم را به خشم مى آورد.
. 20وهار؛ به خواب مؤمنان مى آيد و آنان را اذيت مى كند.
. 21ابولبينى ؛ يكى از دختران ابليس (لبينى ) است و لقبى براى ابليس ‍ است .
22 و 23. نائل ، و ابوالجان است .

کابینه و هیئت دولت شیطان
شیطان هم مانند شهروندان کشورها رئیس جمهور٬ دولت و کابینه ای دارد. و کابینه او مرکب از بیست نفر است. کارهای خود را با کمک آنها انجام می دهد. برای هر کاری وزیری تعیین کرده ٬ به انحراف کشیدن مردم به آن کابینه سپرده است.افراد کابینه اش از فرزندان خود او هستند.در هر صبح و شام تخت خود را می گذارد و بران می نشیند ٬ افراد کابینه دورش جمع می شوند ٬ او هم دستورات لازم را به آنها می دهد٬ هرکس در پی ماموریت خود می رود 
اسامی کابینه او از این قرار است:
۱-وَلْها یا ولهان: او مامور طهارت و نماز و عبات است.او انسان را در طهارت و نماز وسوه می کند و به شک می اندازد که این نماز باطل است .نمازدیگری شروع کن ٬ وضوی تو ناقص بود دومرتبه تجدید کن.گاهی در سجده در بدن انسان چیزی می دمد ٬ بهطوری که انسان خیال می کند وضوی او باطل شده و مجبور شود دومرتبه وضو بگیرد.
۲- هَفاف: ماموریت دارد که در بیایان ها و صحرا ها انسان را اذیت کند و برای ترسانیدن او را به وهم و خیال اندازد یا به شکل حیوانات گوناگون به نظر انسان درآید.
۳-زلنبور(یارکتبور): که آن موکل بازاری ها است.لغویات و دروغ ٬ قسمدروغ و مدح کردن متاع را نزد آنها زینت می دهد.آنها هم برای این که جنس خود را به فروش رسانند آن اعمال را انجام می دهند.
۴-ثبر: در وقتی که مثیبتی به انسان وارد می شود ٬ صورت خراشیدن ٬ سیلی به خود زدن٬ یقه و لباس پاره کردن را برای انسان پسندیده جلوه می دهد.
۵-ابیض: انبیا را وسوسه می کند. یا مامور به خشم در اوردن انسان است و غضب را پیش او موجه جلوه می دهد و به وسیله آن خونها ریخته می شود.
۶-اعورا: کارش تحریک شهوات در مردان و زنان است و آنها را به حرکت در می آورد ! و انسان را وادار به زنا می کند.عور همان شیطانی است که برصیصای عابد را وسوسه کرد تا با دختری زنا کند و بعد او را به قتل رساند.
۷-داسم: همواره مراقب خانه هاست.وقتی انسان وارد خانه شود و سلام نکرد و نام خدا رو نگوید با او وارد خانه می شود و انقدر وسوسه می کند تا شرو فتنه ای ایجاد نماید.و اهل خانه را به جان هم می اندازد.هرگاه انسان وارد خانه شد و سلام نکرد و ناراحتی پیدا شد باید بگوید ( داسم٬ داسم٬ اعوذبالله منه )
۸-مطرش یا مشوط و یا وشوط: کار او پراکنده کردن دروغ و یا دروغهایی که از خود جعل کرد و حقیقت ندارد است.
۹-قَنْذَر: او نظارت بر خانه افراد می کند هرکس چهل روز در خانه طنبور داشته باشد ٬ غیرت را از او برمیدارد ٬ به طوری که انسان در برابر ناموس خود بی تفاوت می شود.
۱۰-دهّار: ماموریت او آزار مومنان در خواب است.به طوری که انسان در خواب خوابهای وحشتناک می بیند و یا در خواب به شکل زنان نا محرم در می آید و انسان را وسوسه می کند تا او را محتلم کند.
۱۱-اقبض: وظیفه او تخم گذاری است.روزی سی عدد تخم می گذارد . ده عدد در مشرق ده عدد در مغرب و ده عدد در وسط زمین٬ از هر تخمی عده ای از شیاطین و عفریتها و غول ها و جن بیرون می آیند که تمام آنها دشم انسان اند.
۱۲-تمریح: امام صادق (ع) فرمود: برای ابلیس-در گمراه ساختن افراد- کمک کننده ای است به نام (تمریح) ور در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن٬ وقت مردم را پر می کند.
۱۳-قَزح: ابن کوا از امیرالمومنین (ع) از قوس و قزح پرسید٬ حضرت فرمودند: قوس و قزح مگو؟! زیرا نام شیطان ((قزح)) است بلکه بگو ((قوس اله و قوس الرحمن)).

۱۴-زوّال: مرحوم کلینی از عطیة بن المعزام روایت کرده که وی گفت: در خدمت حضرت صادق (ع) بودم و از مردانی که دارای مرض ((ابنه)) بوده و هستند یاد کردم. حضرت فرمودند:(( زوال )) پسر ابلیس با آنها مشارکت می کند و ایشان را مبتلا به آن مرض می شوند.
۱۵-لاقیس: او یکی از دختران شیطان است و کارش وادار کردن زنان به مساحقه و هم جنس بازی زنان است.او مساحقه را به زنان قوم لوط یاد داد . یعقوب بن جعفر می گوید: مردی از حضرت صادق (ع) از مساحقه بازی زن با زن دیگر پرسید : حضرت در حالی که تکیه کرده بود نشست و فرمود: زن زیر و زن رو- هردو ملعون اند. پس از آن فرمود: خدا بکشد((لاقیس)) دختر ابلیس را که چه عمل زشتی را برای زنها آورد.آن مرد گفت: این کار اهل عراق است؟ حضرت فرمود: سوگند به خدا که این عمل در زمان رسول خدا(ص) بود قبل از اینکه در عراق باشد.
۱۶-مُتکَوَّن: شکل خود را تغییر می دهد و خود را بصورت بزرگ و کوچک در می اورد و مرذدم را گول می زند و به این وسیله انان را وادار به گناه می کند.
۱۷-مُذَهّب: خود را بصورت های مختلفی در می اورد مگر به صورت پیغمبر و وصی او .مردم را به هر وسیله که بتواند گمراه می کند.
۱۸-خنزب: بین نمازگزار و نمازش حائل می شود.یعنی توجه قلب را از وی برطرف می کند.در خبر است که عثمان بن ابی العاص بن بشر در خدمت حضرت رسول(ص) عرض کرد: شیطان بین نماز و قرائت من حائل می شود-یعنی حضور قلب را از من می گیرد - حضرت جواب داد: نامش شیطان((خنزب))است. پس هر زمان از او ترسیدی به خدا پناه ببر.
۱۹-مِقلاص: موکل قمار است.قمار بازها همه به دستور او رفتار می کنند.به وسیله قمار و برد و باخت اختلاف و دشمنی در میان آنها به وجود می آورد.
۲۰-طَرطَبه: یکی از دختران آن ملعون می باشد .کار او وادار کردن زنان به زنا است و هم جنس بازی را هم به آنان تلقین می کند.

چند داستان در رابطه با شیطان
قضیه خناس فرزند شیطان
هنگامی که حضرت آدم و حوا با شیطان از بهشت بیرون آمده و به زمین آمدند٬ ابلیس یکی از فرزندانش را که اسمش خناس بود٬ وقتی که آدم به جایی رفته بود آورد گذاشت پیش حوا و از او خواهش کرد مواظب او باشد تا ابلیس برگردد؛سپس خودش بیرون رفت.عد از او حضرت آدم آمد و از حوا پرسید این کیست؟ حوا گفت فرزند ابلیس است.ادم گفت چرا او را نگه داشتی مگر نمی دانی آنها دشمنان ما هستند؟! پس او را کشت و چهار قسمت کرد و هر قسمتی را در بالای کوهی گذاشت.دوباره وقتی ادم جایی رفت شیطان امد پیش حوا و جویای حال خناس شد .حوا قضیه را شرح داد.ابلیس خناس را صدا زد ٬ فورا در انجا حاضر شد .سپس شیطان رفت ٬آدم امد دید باز خناس زنده در انجا است .قضیه را از حوا پرسید و حوا توضیح داد.اینبار آدم او را کشت و سوزاند و خاکسترش را به آب داد.باز به جایی رفت و شیطان امد دید خناس نیست٬ از حوا پرسید و او هم قضیه را تعریف کرد .باز شیطان خناس را صدا زد و زنده در انجا حاضر شد.این بار نیز آدم آمد دید خناس زنده در انجا است بسیار غضبناک شد و او را کشت و سوزاند و خاکسترش را خورد.باز شیطان امد دید خناس نیست و حوا برایش تعریف کرد.شیطان خناس را صدا زد و گفت کجایی؟ او جواب داد در سینه آدم هستم.شیطان گفت :خوب جایی هستی همانجا بمان و از انجا تکان نخور٬ که مقصود من همین بود و به او ماموریت داد تا هنگامی که زنده است آدم و نسل آدم را وسوسه کند .

کشتی گرفتن شیطان و حضرت علی(ع)
از امام محمد باقر(ع) روایت شده که: وقتی حضرت علی(ع) ابلیس را به در خانه خود به صورت پیرمردی ایستاده دید او را گرفته بر زمین زد و بر سینه اش نشست ابلی عرض کرد:برخیز تا تو را بشارتی دهم.آن حضرت برخاست و فرمود: آن بشارت کدام است: آن ملعون گفت که: چون روز قیامت شود فرزندت اما حسن(ع) به طرف راست عرش می ایستد و فرزند دیگرت امام حسین (ع) به طرف چپ و برات آزادی از آتش جهنم را به شیعیان تو می دهند پس عرض کرد که:یکبار دیگر با تو کشتی بگیرم٬پس حضرت دوباره او را به زمین زد .بازگفت برخیز تا تو را بشارتی دیگر دهم.حضرت برخاست و فرمود:آن بشارت کدام است؟ گفت چون خدا آدم را آفرید و ذریه او را مانند ذر بیرون آورد میثاق محمد(ص) و تو را از بنی آدم گرفت٬ من دوستان تو را می شناسم و دشمان تو را نیز می شناسم.پس عرض کرد: یا علی ! می خواهم یکبار دیگر با تو کشتی بگیرم.حضرت ایندفعه نیز او را بر زمین زد .شیطان باز عرض کرد: برخیز تا تو را بشارتی دهم .فرمود:آن بشارت چیست؟ گفت:هیچ کس تو را دشمن نمی دارد الا آنکه من او را فریب داده و او را گمراه کنم.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 22:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره شاه تهماسب

بازديد: 387

تحقیق درباره شاه تهماسب 
شاه تهماسب یکم فرزند ارشد شاه اسماعیل یکم و دومین پادشاه از سلسله صفویه بود.
او پس از مرگ پدر با آشوب داخلی و حمله ازبکان و عثمانیان مواجه شد که با حسن تدبیر و شجاعت از پس این مشکلات به خوبی بر آمد و دوره‌ای طولانی از صلح و ثبات را برای ایران به ارمغان آورد.وی فردی به شدت متعصب و معتقد به مذهب شیعه دوازده امامی بود.

شاه جوان
تهماسب در روز چهارشنبه ۲۶ ذی‌الحجة الحرام سال ۹۱۹ هجری قمری در روستای شهاباد اصفهان دیده به جهان گشود. پس از مرگ شاه اسماعیل یکم صفوی شاه تهماسب یکم در سال ۹۲۹ ه.ق (۱۵۲۳ م) در سن ۱۰ سالگی به سلطنت رسید. روشن است که به علت کم بودن سن سال شاه جدید فرصتی برای کسب قدرت برای امرای قدرت طلب قزلباش فراهم شد. ۱۰ سال اول سلطنت شاه طهماسب در واقع عرصه رقابت امرا قزلباش برای کسب قدرت بود. شاه جوان به علت شجاعت و تدبیر ، کم کم توانست خود را به عنوان شاهی مقتدر برای ایران مطرح کند و زمام قدرت را در دست گیرد. شاه تهماسب در دوره بلند حکومت خود توانست با وجود کمبود منابع به خوبی تهدیدات مکرر ازبکان و سپس عثمانیان را دفع کند و سپس دوره‌ای از صلح و ثبات را برای کشور به ارمغان آورد. دوره‌ای که تا از مرگ وی در سال ۹۸۴ و به سلطنت رسیدن فرزند تندخوی خود شاه اسماعیل دوم ادامه داشت.


پادشاه هنرمند
شاه تهماسب صفوی پادشاهی صاحب کمال و شیفته هنر بود و در هنر خوشنویسی و نقاشی دست داشت. در نقاشی شاگرد استاد سلطان محمد مصور بوده است. هرچند قاضی احمد منشی در کتاب گلستان هنر از هنر تصویرسازی شاه تهماسب مفصل یاد کرده اما اثر چندان ممتازی از او دیده نشده است و تنها تصویر رقم دار بجا مانده از او مجلس بزمی است که در موزه توپ قاپو سرای ترکیه زینت بخش مرقع بهرام میرزا می باشد و رقم یا امضای آن چنین است <صوره تهماسب الحسینی> در زیر تصویر و بیرون از جدول کشی شاه تهماسب به خط خود نوشته < جهت برادر عزیزم بهرام میرزا ساخته شد.>

جنگ قدرت امرا قزلباش
پس از به سلطنت رسیدن تهماسب ، کپک سلطان استاجلو امیر قبیله استاجلو که در تبریز(پایتخت) حاضر بود به وکالت (صدارت) شاه منصوب شد.در همین زمان دیو سلطان روملو که در بلخ حکومت می‌کرد وصیت نامه‌ای را از شاه اسماعیل در دست داشت که طبق آن شاه اسماعیل وی را به عنوان نایب السلطنه منصوب کرده بود.وی لقب اتابیک یا اتابک را پس از مدتها دوباره زنده کرد و خود را اتابیک شاه تهماسب نامید.دیو سلطان روملو از بلخ به سمت تبریز حرکت کرد اما زمانی که به تبریز رسید کپک سلطان خود را وکیل نامیده بود و پایتخت تحت قدرت استاجلوها بود. به این سبب به بهانه دفع تهاجم ازبکان از تبریز به خراسان بازگشت و امرای قزلباش خراسان و عراق عجم را به همراهی خود برای دفع تهاجم ازبکان فراخواند.از امرا نامدار بسیاری به یاری او شتافتند از جمله جوهه سلطان تکلو حاکم اصفهان ، قراجه سلطان تکلو و علی سلطان حاکم شیراز.وی با بذل و بخشش و احسان امرا را به وکالت خود راضی نمود.در این زمان خبر رسید که ازبکان خراسان را ترک کرده‌اند.کپک سطان از فرصت استفاده کرده و با لشکریان زیادی که از اطراف بر گزد او جمع شده بودند به سمت تبریز حرکت کرد.
پس از رسیدن دیوسلطان و سپاهیان به نزدیکی تبریز ، دیو سلطان ، کپک سلطان را به قبول وکالت خود فراخواند و کپک سلطان هم برای جلوگیری از جنگ با وی از تبریز خارج شده و به استقبال وی رفت.سپس هردو به نزد شاه تهماسب رفته و دیو سلطان حکم وکالت را از شاه دریافت کرد.
دیو سلطان سپس برای تضعیف استاجلوها و کپک سلطان آنها را برای جنگ به سرحدات گرجستان فرستاد و خود و چوها سلطان در غیاب آنها تیولات (الکا) انها را میان دیگر قبایل تقسیم کردند. این امر موجب بازگشت کپک سلطان و نخستین جنگ داخلی قزلباشان شد. در نخستین جنگ استاجلوها شکست خورده و به گیلان گریختند مدتی بعد باز هم به یاری حاکم رشت برای جنگ بازگشتند ولی اینبار نیز به سختی شکست خوردند. در بار سوم سال بعد مجدداً کپک سلطان تدارک سپاه نموده بازگشت.اینبار استاجلوها به شدت مقاومت کردند و اگر کپک سلطان در میان جنگ کشته نمی‌شد قدرت مجدداً به وی بازمی گشت. مدتی بعد دیو سلطان نیز به تحریک جوهه سلطان به حکم شاه طهماسب جوان که حدود ۱۵ سال داشت کشته شد. جوهه سطان به شاه اینطور الغا کرده بود که دیو سلطان موجب تفرقه در میان قزلباشان است.پس از این واقعه جوهه سلطان به منصب نایب السلطنگی رسید.

حملات ازبکان به خراسان و به قدرت رسیدن شاملوها
در مدتی که میان امرا قزلباش جنگ قدرت جریان داشت تا به قدرت رسیدن جوها سلطان ، ازبکان به سرکردگی عبید خان ،چهار بار برای تصرف خراسان و به ویژه هرات به ایران حمله کردند.بار اول با حمله متقابل شاملوها شکست خورده بازگشتند. بار دوم با وجود تصرف برخی از قلعه‌های خراسان با ایستادگی شاملوها ،تصرف هرات برای ازبکان میسر نشده و بازگشتند. بار سوم شاه تهماسب شخصا و با وجود جوانی (حدود ۱۶ سال سن) تدارک سپاه دیده به سمت خراسان حرکت کرد.میان دو سپاه در خسروجرد جام نبردی سخت رخ داد. این نبرد در عاشورای سال ۹۳۵ رخداد.در ابتدای نبرد جناح راست سپاه ایران(شامل تکلوها و شاملوها) به فرماندهی جوهه سلطان در هم شکست اندکی بعد جناح چپ نیز از هم پاشیده و متفرق شد اما قلب سپاه به فرماندهی شاه تهماسب جوان شامل سه هزار نفر از جوانا شاملو و ذوالقدر همچنان بر جای مانده و مقاومت می‌کرد. ازبکان به تعقیب پراکنده شدگان سپاه ایران در دشت پراکنده شدند و در میان گرد و خاک و هیاهو شاه طهماسب خود را روبروی قلب سپاه ازبکان به فرماندهی عبید خان دید.وی با شجاعت به سربازان دستور حمله داد و خود نیز با آنان به قلب سپاه ازبکان هجوم برد.در این حمله غافلگیرانه و برق آسا قلب سپاه ازبکان از هم پاشد و عبید و خان و فرماندهان ازبک راه فرار پیش گرفتند. به این صورت با شجاعت و تهور شخص شاه طهماسب یک شکست مسلم به یک پیروزی تبدیل شد.
در حمله چهارم ازبکان به خراسان محاصرهٔ قلعه هرات مدت زیادی به درازا کشید و درخواستهای حسین خان شاملو برای کمک از طرف جوهه سلطان بی جواب ماند.کار بر محسوران بسیار سخت شد. حسین خان شاملو مجبور به تسلیم شهر شده خود ، سپاهیان داخل قلعه و شیعیان قلعه را ترک کرده و آنرا به ازبکان تسلیم نمودند.حسین خان از هرات به سیستان رفته و سپس در نزدیکی اصفهان به اردو شاه تهماسب وارد شد. شاه از وی به گرمی پذیرایی کرد.جوهه سلطان که از قدرات گرفتن وی می‌ترسید اندیشه قتل وی را در سر می‌پروراند. حسین خان از قصد وی آگاه شد و شاملوها به خیمه وی در اردو شاهی حمله کرده وی را کشتند. تکلوها برای تلافی به اردوی شاهی حجوم آورده قصد ربودن شاه را داشتند اما این کار خشم شاه را برنگیخت و دستور قتل عام آنها را صادر کرد.سپاه شاهی بر آنان حمله کرده و بسیاری را کشتند.سران تکلوها به بغداد گریختند.حاکم بغداد که تکلو بود سر انها را برای اثبات اطاعت برای شاه فرستاد.پس از این کشتار دیگر تکلوها نتوانستند نقش مهمی در حکومت صفوی به عهده بگیرند. پس از کشته شدن جوهه سلطان حسین خان شاملو به صدارت رسید .الامه سلطان تکلو امیرالامرای آذربایجان از ترس اقدام حسین خان به عثمانی گریخت و مدتی بعد محرک سلطان سلیمان در خمله به ایران شد.
ازبکان به سرکردگی عبید خان دو بار دیگر به خراسان حمله کردند اما هردو بار به دلیل مقابله سپاه ایران مجبور به بازگشت شدند تا اینکه عبید خان شاه خونریز ازبک به مرگ طبیعی مرد و خراسانیان چند صباحی از نحب و غارت خونخواران ازبک ایمن شدند.
پس از عبید خان مرز خراسان تا ۱۱ سال در آرامش به سر می‌برد تا اینکه بار دیگر یکی از امرای ازبک به هرات حمله کرد و ناکام ماند از آن پس دیگر تا زمان مرگ شاه اسماعیل دوم ازبکان خیال فتح خراسان را از سر به در کردند.

هجوم عثمانیان برای فتح ایران
اولین و دومین تهاجم
در هنگامیکه شاه تهماسب پس از دفع پنجمین فتنه عبید خان ازبک در هرات به سر می‌برد و قصد فتح ماورا النهر را داشت خبر ورود سپاهیان عثمانی به آذربایجان به وی رسید.عامل تحریک سلطان عثمانی الامه سلطان تکلو بود.وی که آرزوی وکالت شاه را در سر داشت در پی مغضوب شدن تکلوها از رسیدن به آرزویش به کلی نا امید شد. الامه امیرالامرای آذربایجان بود و در هنگام غیبت شاه طهماسب سلطان سلیمان را تشویق کرد که تا از غیبت شاه استفاده کرده و آذربایجان و بخش‌های مرکزی ایران را به سادگی تصرف کند.شاه سلیمان ابراهیم پاشای وزیر را به ۸۰ هزار نیرو به سرعت روانه آذربایجان کرد.ابراهیم پاشا با همکاری الامه تقریباً تمام آذربایجان را تصرف نمود. در این هنگام خبر حمله به شاه طهماسب رسید.وی به سرعت از هرات به سمت قزوین حرکت کرد.سرعت حرکت وی به قدری زیاد بود که بیشتر سپاه وی دیگر قادر به ادامه راه نبودند. وی به ناچار بسیاری از آنها را برای استراحت آزاد گذاشت به طوریکه تنها ۷۰۰۰ سپاهی در قزوین(پایتخت) با وی ماندند.در حالیکه در وفاداری برخی امرای باقیمانده نیز تردید وجود داشت. در پی خبر بازگشت شاه طهماسب ، سلطان سلیمان نیز به سرعت با سپاهیان کمکی درتبریز به ابراهیم پاشا پیوست. پس از رسیدن این خبر به قزوین گروهی از امرای خیانتکار قزلباش از اردو گریخته و در تبریز به الامه پیوستند. سپاه بی شمار عثمانی برای وارد کردن ضربه نهایی و اشغال مرکز ایران از تبریز به سمت دشت سلطانیه حرکت کرد اما در دشت سلطانیه سرما و برف شدید آنها را غافلگیر نموده و بسیاری از آنها را کشت به طوریکه سلطان سلیمان دستور عقب نشینی به سوی موصل را صادر کرد.شاعری در مورد این رخداد در دشت سلطانیه چنین سروده‌است که:
رفتم چو به سلطانیه آن طرفه چمن دیدم دو هزار مرده بی گور و کفن
گفتم که بکشت این همه عثمانی را باد سحر از میانه برخاست که من
سلطان سلیمان سپس پیکی به بغداد فرستاد و حاکم تکلوی بغداد ، محمد خان شرف الدین اغلی فرستاد و وی را به اطاعت فرا خواند. محمد خان راضی به تسلیم شهر نبود اما بیشتر امرای تکلوی بغداد نظر دیگری داشتند. وی به ناچار به همراه نزدیکان و برخی قزلباشان شاهی سیون (شاهدوست) شهر را ترک کرده به شیراز رفت. به این صورت بغداد بار دیگر به دست عثمانیان افتاد. پس از خروج سلطان سلیمان از سلطانیه شاه طهماسب برای بازپس گیری مجدد تبریز به آن شهر لشکر کشید. الامه و دیگر امرای خیانتکار از تبریز به سمت قلعه وان گریختند و قلعه تسلیم سپاه ایران شد.شاه به دنبال آنها حرکت کرد و قلعه وان را محاصره نمود.در هنگام محاصره مجدداً خبر حرکت قشون عثمانی از بغداد به سمت ایران به شاه طهماسب رسید.شاه به ناچار دست از محاصره کشید و به سمت تبریز بازگشت.میان پیش قراولان سپاه ایران و قراولان عثمانی در نزدیکی درجزین نبردی رخ داد که به شکست عثمانیان انجامید.در پی این شکست، سلطان سلیمان با بدنه اصلی قشون به خاک عثمانی عقب نشست و شاه طهماسب مجدداً قلعه وان را محاصره نمود.سلطان سلیمان والی دیار بکر را مامور یاری رساندن به قلعه وان نمود. شاه طهماسب به سرعت برای رویارویی با آنها حرکت کرد و با سپاهیان کمی که توانسته بودند با سرعت و همپای وی حرکت کنند با آنها روبرو شد و نیروهای کمکی را در هم شکست.شکست خوردگان به قلعه ارجیس گریخته و در آنجا متحصن شدند.سلطان سلیمان در تلاشی دیگر سنان پاشا را با نیروی کمکی به سمت ارجیس گسیل کرد. نیروهای سنان پاشا در راه به قزلباشان به فرماندهی بوداق خان قاجار برخورده و باز هم از ایرانیان شکست خوردند و سنان پاشا نیز کشته شد. تلاش دیگر سلطان سلیمان برای ارسال نیرو به فرماندهی ابراهیم پاشا نیز با شکست مواجه شد و فرماندهان قلعه را واگذاشته همراه ابراهیم پاشا به خاک عثمانی گریختند. به این صورت دو حمله پیاپی عثمانیان به خیال خام تصرف ایران با تصرف قلعه ارجیس توسط قوای قزلباش به پایان رسیده و به شکست انجامید.

هجوم سوم
سومین حمله سلطان سلیمان عثمانی برای فتح ایران چند سال بعد در سال ۹۵۵ و به تحریک القاص میرزا برادر شاه تهماسب بود. القاص میرزا در ابتدا به حکمرانی شیروان منسوب شد.پس از مدتی وی در شیروان علم استقلال بر افراشت و به نام خود سکه زد.شاه سپاهی را به سرکوبی وی گسیل کرد.در چند جنگی که میان او و امرای قزلباش در گرفت وی شکست خورد اما قلعه‌های مهم شیروان همچنان در دست القاص میرزا بود به این ترتیب شاه شخصا به سمت شیروان لشکر کشید.با نزدیک شدن سپاه شاه بسیاری از سپاهیان القاص میرزا به اردوی شاهی پیوستند و بسیاری پراکنده شدند.القاص میرزا خود را بی یاور یافت و به استانبول گریخت.پس از وی حکومت شیروان به اسماعیل میرزا یا همان شاه اسماعیل دوم داده شد.

القاص میرزا در استانبول به سلطان سلیمان پناهنده شد و وی را تحریک به لشکر کشی به ایران نمود.در سال ۹۵۵ هجری قمری به سپاه بسیار بزرگ برای حمله به ایران تدارک دیده و از استانبول به سمت ایران حرکت کرد.
شاه طهماسب از تبریز که دران زمان پایتخت ایران بود به سمت بیرون شهر حرکت کرده و در محلی به نام شنب غازان اردو زد تا سپاهیان از نواحی مختلف به وی ملحق شوند.امرا گروه گروه با سپاهیان خود به اردو می‌رسیدند و اسماعیل میرزا نیز با سپاه شیروان به شاه ملحق شد.
شاه برای جلوگیری از پیشروی سپاه عثمانی سیاست نابودی منابع را پیش گرفت و گروههایی از سپاهیان را به نواحی مرزی آذربایجان فرستاد تا همه مناطقی که در اطراف مسیر عبور سپاه عثمانی است را از آذوقه ، غلات و آب خالی کنند.آنها هر چاه ، چشمه و قناتی را که در راه یافتند کور کردند. این سیاست بارها در زمان شاه طهماسب و شاه عباس با موفقیت به اجرا در آمد و همواره سپاه محاجم عثمانی در اثر کمبود منابع مجبور به بازگشت شد. شاه طهماسب همواره از نظر منابع نظامی (نفرات و ادوات) که در اختیار داشت نسبت به عثمانیان در موضع ضعیفتر بود و همواره با استفاده از این سیاست دفاعی عثمانیان را از ایران می‌راند.
سلطان سلیمان با رسیدن به سرحد گروهی را به فرماندهی الامه تکلو (قزلباش خیانتکاری که در آشوبهای ابتدای حکومت شاه تهماسب به عثمانی رفته بود و در گذشته شرح آن گذشت)به وان فرستاد و گروهی را نیز به فرماندهی القاص میرزا به مرند.در مرند القاص میرزا با گروه کوچکی از قزلباشان روبرو شدند و آنها را شکست داد اما به شهر داخل نشدند زیرا گمان کردند گروه بزرگ‌تری ممکن است در کمین آنها باشند.آنها بازگشته به سلطان سلیمان ملحق شدند. سلطان سلیمان بدون مانع به تبریز رسید و شهر را تصرف کرد.شمار نیرویی که شاه طهماسب توانسته بود گرد آوری کند بسیار کمتر از سپاه عثمانی بود بنا بر این شاه از رویارویی مستقیم با سلطان سلیمان پرهیز می‌کرد. اقامت سلطان سلیمان در شهر تنها چند روز به طول انجامید زیرا کمبود آذوقه آنها را به شدت تحت فشار قرار داده بود و تهیه آذوقه از اطراف نیز غیر ممکن بود.بسیاری از اسبهای عثمانیان در تبریز از گرسنگی مردند و چاره‌ای جز بازگشت برای آنها نماند. در هنگام بازگشت بسیاری از سپاهیان آنها نیز طعمه تیغ آبدار تبریزیان شدند. سپاه عثمانی در راه بازگشت نیز پیاپی گرفتار شبیخون و حملات پراکنده قزلباشان می‌شد.سلطان سلیمان به سمت قلعه وان عقب نشست و ساکنین قلعه با دیدن سپاه بی شمار عثمانی که هر ساعت به شمار آنها افزوده می‌شد، قلعه را تسلیم کردند.سلطان سلیمان برای در امان ماندن از حملات پیاپی سپاه ایران در مسیر بازگشت گروهی از سپاه عثمانی را به فرماندهی القاص میرزا روانه مرکز ایران کرد و خود راه بازگشت را پیش گرفت.القاص میرزا از نبود نیرو در مرکز کشور استفاده کرده و خود را به همدان و سپس به قم رساندقم و کاشان تسلیم وی شدند وری نیز توسط نیروهای وی غارت شد.وی سپس به سمت اصفهان حرکت کرد و این شهر را محاصره نمود.شاه طهماسب ، بهرام میرزا و ابراهیم خان ذوالقدر حاکم شیراز را مامور دفع وی کرد و خود به قزوین بازگشت.القاص میرزا با اطلاع از آمدن نیروهای بهرام میرزا و ابراهیم خان ، محاصره اصفهان را رها کرده و به سمت ایزدخواست رفت.وی مردم این شهر را قتل عام کرد و سپس راه بهبهان ، شوشتر و دزفول را پیش گرفت و از دزفول را گروه کمی که با وی مانده بودند به بغداد گریخت.
بزرگان عثمانی که وی را مایه دردسر می‌دانستند سلطان سلیمان را تشویق به نابودی وی کردند.سلطان سلیمان سپاهی را برای دستگیری وی فرستاد اما القاص میرزا موفق به فرار شد و به مریوان گریخت و در آنجا توسط نیروهای شاه ایران دستگیر شد. شاه طهماسب وی و فرزندانش را به قلعه قهقهه فرستاد و القاص میرزا تا زمان مرگ در آنجا ماند. به این ترتیب سومین حمله عثمانیان برای اشغال ایران ناکام ماند.
هجوم چهارم
تا پنج سال پس از اتمام فتنه القاص میرزا غیر از درگیری‌های محلی بین امرای نواحی مرزی ،در مرز بین ایران و عثمانی صلح برقرار بود.این بار هجوم عثمانیان به تحریک اسکندر پاشا بود.اسکندر پاشا در ابتدا حاکم وان بود.در مدتی حکومت وان وی هر از چند گاهی نواحی مرزی ایران را مورد تاخت و تاز قرار می‌داد و امرای مرزی ایران به علت اینکه دولت ایران در حال انجام مقدمات صلح بود و آمادگی یک نبرد کامل را نداشتند در پی پاسخ به وی بر نمی‌آمدند.اسکندر پاشا به دلیل این اقدامات مورد تشویق سلطان عثمانی قرار گرفته و به مقام بیگلربیگی ارزروم منصوب شد.عدم پاسخگویی امرای مرزی به وی باعث جسارت زیاد اسکندر پاشا شده بود و وی سلطان سلیمان را تشویق به حمله به ایران کرد.سلطان سلیمان در نامه‌ای که به شاه طهماسب فرستاد وی را تهدید به جنگ کرد و خود در خاک عثمانی شروع به تدارک سپاه نمود.
در پی این اقدام شاه تهماسب به امرای نواحی مرزی دستور داد مرز ایران و عثمانی در مسیر احتمالی عبور سپاهیان عثمانی از آذوقه خالی شود.در پی این فرمان تفلیس ، وان ، ماسیس و عادلجور و اطراف آن کاملاً از آذوقه خالی شد.شاه طهماسب سپاه ایران را آماده حرکت کرد و گروهی را به فرماندهی اسماعیل میرزا یا همان شاه اسماعیل دوم به عنوان پیشرو به جنگ با اسکندر پاشا فرستاد.اسکندر پاشا پس از مواجهه با وی شکست را پذیرا شده و به قلعه عقب نشست.
سلطان سلیمان به علت کمبود آذوقه در راه مجبور به اردو زدن در حلب شد.پس از گذشتن فصل سرما به سمت نخجوان حرکت کرد.سپاه عثمانی در مسیر حرکت به طور مداوم مورد شبیخون نیروهای ایران قرار می‌گرفت تا به نخجوان رسید.سلطان سلیمان پس از اقامت کوتاهی در نخجوان به علت نبود ذوقه مجدداً به سمت خاک عثمانی حرکت کرد و این دقیقا زمانی بود که سپاه ایران به فرماندهی شاه طهماسب برای نبرد به اردوی وی نزدیک می‌شد.در هنگام یکی از درگیری‌هایی که میان قراولان عثمانی و ایران درگرفت سنان بیک که یکی از درباریان نزدیک به سلطان سلیمان بود به اسارت در آمد.عثمانیان که در اثر کمبود آذوقه در تنگنا قرار گرفته بودند آزادی سنان بیک را بهانه‌ای برای صلح قرار داده و به خاک خود عقب نشستند.مذاکرات صلح بین دو طرف به نتیجه رسید و قرار داد صلحی بین ایران و عثمانی منعقد شد که تا مرگ شاه اسماعیل دوم برقرار ماند

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 22:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره مانی

بازديد: 401

تحقیق درباره مانی
مانی پیامبر, در سال ۲۱۶ در نزدیکی تیسفون به دنیا آمد و پیام‌آور آیین مانی بود.
او از سوی برادران شاپور یکم حمایت شد و شاپور به او اجازه تبلیغ دینش را داد. اما مورد خشم موبدان زردشتی دربار ساسانی قرار گرفت و در نهایت در زمان بهرام دوم کشته شد.
مانی، از پدر و مادر ایرانی منسوب به اشراف اشکانی در نزدیکی بابل در میان دورود (میان‌رودان) (عراق کنونی) که در آن زمان بخشی از امپراتوری پارس بود، در (۲۷۶ - ۲۱۰) پس از میلاد مسیح، زاده شد. او واعظ مذهبی و بنیان گذار آیینی شد که زمانی دراز در سرزمین‌هایی از چین تا اروپا پیروان فراوانی داشت ولی بیش از ششصد سال است که منسوخ شده‌است.
مانی رتبه شماره ۸۳ در لیست موثرترین اشخاص تاریخ، رده بندی شده توسط مایکل اچ هارت را دارد.
نوشته‌های مانی
پارسی میانه و سریانی زبان‌های مادری مانی بود و در نزدیکی بابل به دنیا آمد که یکی از شهرهای ایران آن روزگار بود. او شش کتاب مقدس خود را به زبان سریانی , زبان اصلی رایج در بین النهرین (غرب عراق, لبنان و سوریه کنونی پیش از یورش تازی - اسلامی) به رشته تحریر درآورد. همچنین کتاب شاپورگان خود را به پهلوی (فارسی میانه) نوشت و روز تاجگزاری شاپور اول ساسانی به او تقدیم کرد و از حمایت شاپور برخوردار شد.
مبلغان و پیروان او از ترکستان چین تا روم و مصر فعال بودند و کتابهایش را به زبانهای ایرانی پهلوی (فارسی میانه ساسانی), پهلوانیگ (پهلوی اشکانی = پارتی) و سغدی و زبانهای مجاور ایران همچون چینی , ترکی اویغوری , قبطی و یونانی ترجمه می‌کردند. آنان این دین را از طریق ترجمه کتابهای مقدس مانی به زبان مردم همان مناطق تبلیغ می‌کردند و این امر را مزیتی برای دین خود میدانستند.
در ابتدای قرن بیستم نوشته‌های بسیاری از پیروان مانی در معابد مانوی (مانستان‌های) مدفون در شنزارهای تورفان در چین کشف شد که بخش بزرگی از آنها در انستیتوی شرق شناسی برلین نگهداری می‌شوند. بخش‌هایی از این دست نوشته‌ها خوانده شده‌است و تلاش برای خواندن بقیه آنها همچنان ادامه دارد. آن‌ها به زبانهای مختلف و به خط مانوی که از ابداعات خود مانی بوده‌است نوشته شده‌اند. بیشتر این نوشته‌ها به زبان فارسی میانه (پهلوی) و پهلوانیگ (پهلوی اشکانی) هستند. ترجمه‌هایی قبطی از مصر و ترجمه‌هایی یونانی نیز از کتاب‌های مانی بر جای مانده‌است. تا در سال ۱۹۶۹ در مصر شمالی یک دست نوشت خطّی کهن یونانی متعلق به ۴۰۰ پس از میلاد کشف شد و امروزه «نسخه مانی کلن»، نامیده می‌شود چرا که در دانشگاه کلن نگهداری می‌شود. این نوشته، شرح زندگانی مانی و نمو روحانی به همراه اطلاعاتی دربارهٔ آموزه‌های دینی مانی و شامل تکه‌های از انجیل زندهٔ او و نامهٔ او به ادسا می‌باشد. مانی خود را ناجی و حواری عیسی مسیح معرفی می‌کرد.در پاپیروس قبطی مانی گری قرن چهارم، مانی به عنوان فارقلیط - روح القدس و عیسای نوین شناخته می‌شود.
این دین تا قرن ۱۴ میلادی زنده بود و سپس پیروان خود را تحت فشارهای مختلف سیاسی و دینی از دست داد.

زندگانی
پدر مانی، به نام فاتک یا پاتیگ (پاپک؟/بابک)، از همدان و مادر وی از خاندان کامسراگان با خویشاوندی با دودمان پادشاهی اشکانیان پارتی بود. برخورد نخستین مانی با ادیان و فرقه‌های دینی گنوسی رایج در بین النهرین ناشی از گرویدن پدرش به آنها بود. چراکه جذب آنان شده و به بین النهرین نقل مکان کرده بود. زمانیکه مانی شش ساله بود پدرش ترک همسر کرد و به همراه فرزندش زندگی در میان گنوسیان را آغاز کرد, چراکه دوری گزیدن از زن و شراب و گوشت جزء اعتقادات و وظایف دینی بسیاری از فرقه‌های گنوسی بود. بنابراین کودکی مانی در میان گنوسیان سپری گشت و آموزه‌های کودکی او متأثر از اعتقادات آنان شد, همچنانکه بعدها, دین خودش نیز متأثر از عقاید گنوسی بود. او در نوجوانی ادعا کرد که به او وحی شده‌است. و او فارقلیط، موعود عهد جدید است و آخرین رسول و خاتم نبیین، که خلافت بشر را با هدایت الهی به سرحد نهایت می‌رساند.که شامل سلسله کسانی چون شیث، نوح، ابراهیم، سام، نیکوتئوس، ادریس، زرتشت، هرمس، افلاطون، بودا و عیسی است.
مانی کودکی با استعدادهای استثنائی بود که سرشت تصوف گون را از پدر به ارث برده بود.گفته می‌شود که شخصی مافوق الطبیعه با وی ارتباط برقرارکرده بوده‌است. او سفرهای دور و وسیعی به ایران , هندوستان غربی و شمال شرقی ایران کرد و به تبلیغ دینش پرداخت. پس از چهل سال سفر به همراه ملتزمان خود به پارس بازگشت و پیروز برادر شاپورشاه را به آیین خود درآورد. مانی تحت تأثیر ماندایی گران، موعظه‌های خود را در سنین جوانی آغاز کرد.بنابر تذکره‌های بیرونی که در دائره المعارف قرن ۱۰ام :الفهرست ابن ندیم نگهداری می‌شود، در دوران جوانی خود، مانی از روحی که بعدها سیزیگس یا همزاد نامیده شده، وحی دریافت کرده بود.و به او حقایق الهی دیانت را آموخته بود. درین دوره گروه‌های کثیر موجود بخصوص مسیحیان و زرتشتیان برای قدرت اجتماعی-سیاسی قوی تر با هم در حال رقابت بودند. مانی همچنین از کتب مقدسی چون پوران و کورال نیز پیروی کرد.

گرچه پیروان آیین مانی کمتر از زرتشتیان بودند، برای نمونه، مانی گرایان از حمایت اشخاص عالی رتبه سیاسی برخوردارشدند و به یاری امپراتوری پارسی، مانی می‌توانست فرستادگان متعددی به دیگر نقاط جهان بفرستد.
نخستین فرستاده مانی به امپراتوری کوشانیان در شمال غربی هندوستان بود(چنانچه نقش‌های متعدد مذهبی در بامیان در توصیف اویند)، جایی که باور برآن است که برای مدت زمانی زندگی کرده و به تعلیم پراخته‌است.گفته می‌شود که به سمت درهٔ ایندوس در هندوستان در ۲۴۰ ۰ یا ۲۴۱ پس از میلاد با کشتی حرکت کرده‌است و پادشاه بودایی: توران شاه هندوستان را به آیین خود درآورده‌است. در آن موقع است که به نظر می‌رسد اثرات مختلفی از بودایی گری به مانوی گری سرایت کرده‌است :"نفوذ بودای گری بر تشکیل تفکر دینی مانی قابل توجه‌است.حلول ارواح، باور مانی گران شد و ساختار چهارجانبهٔ اجتماع مانوی، میان راهبان مذکر و مونث، (گزیدگان) و پیروان غیر روحانی (نیوشندگان) که ایشان را پشتیبانی می‌کردند، تقسیم گردید. که به نظر می‌رسد این هم برپایه سنگهای بوداییان باشد. پس از شکست در برابر بردن طرفداری نسل بعدی و مرتد اعلام شدن او توسط موبدان زردشتی، گزارش شده‌است که مانی در زندان در انتظار حکم اعدام شاهنشاه پارس، بهرام اول، در گذشت. در حالیکه در شرح‌های دیگر مرگ او را کندن پوست او یا بریدن سر وی اعلام می‌کنند.

شرح نویسندگان مسیحی
بنا بر سیریل اورشلیم، دانش اندوخته شده مانی از سفرهای مردی هندی به نام سیتانوس در ۵۰ پس از میلاد نشات گرفته‌است.پس از مرگ سیتانوس، شاگرد او تربینتوس به فلسطین و یهودا («در آنجا شناخته شد و در یهودا محکوم گردید»)و بابل رفت. او از نام بوداس استفاده می‌کرد که می‌توانست خود را بودا معرفی کند و رابطه‌ای نیز میان فلسفه خود و بوداییگری بیان نماید. تربیتوس با خود تالیفاتی از سیتانوس آورده بود که پس از مرگش آنها را به مهماندار خود، بیوه‌ای با یک برده به نام کابریسوس هدیه داد که بعدا نام خود را به مانی تغییر داد. مانس در پارسی به معنای سخن ران است.
گفته می‌شود مانی آن کتاب‌ها را مطالعه نمود که بعد از آن منبعی برای دکترین مانی شد.
هم چنین در قرن چهارم، افرائیم به مانی پرخاش کرد که چرا گذاشته مغلوب«دروغی» از هند شود که دو نیرویی که در برابر یکدیگر هستند را معرفی کند.

پس از وفات مانی
نظر براین است که پیروان مانی تلاش بسیاری برای مشمول کردن تمام رسوم دینی شناخته شده کردند.در نتیجه بسیاری از رسائل ساختگی مسیحی را از جمله : اعمال توماس را حفظ کردند.که در غیر این صورت امکان داشت از میان برود. مانی مایل بود که خود را به عنوان «حواری عیسی مسیح» تشریح کند، اما کلیسای ارتدوکس او را مرتد خواند.
برخی خرده توشته‌های یک کتاب مانی گرایی به زبان ترکی اویغوری می‌آورد که در سال ۸۰۳ پس از میلاد خان سلطنت ایغوریان به تورفان می‌رود و سه دادرس مانی گرا را برای ادای احترام به یک روحانی ارشد مانی در بمبئی می‌فرستند.یک سرود مانی گرا از قرن ۸ میلادی در تورفان نوشته شده در پارسی میانه می‌آورد که، بیشتر خویشاوندان خان علاقمند به آیین مانی بودند. بیشتر متون مانوی که در تورفان پیدا شده‌اند، به خط مانوی و به زبانهای ایرانی رایج یعنی پارسی میانه، پارتی و مخصوصا سغدی می‌باشند. این اسناد اثبات می‌کند که سغد (شمال شرق ایران) یک مرکز بسیار مهم مانی گرایی در اوایل دوران میانی بوده‌است و شاید هم که بازرگانان سغدی بوده‌اند که این آیین را به آسیای مرکزی و چین گسترش دادند.

در اوایل قرن دهم میلادی، اویغور امپراتوری نیرومندی را تحت اثر بوداییگری پدید می‌آورد و برخی از معابد مانیان را به صومعه‌های بودایی تبدیل می‌کند. با این حال، این حقیقت تاریخی را که اویغور پرستندگان مانی گرا بوده‌اند را انکاری نیست. مورّخ تازی(عرب) ابن ندیم می‌گوید : که اویغورخان همهٔ تلاش خود را برای برجسته کردن آیین مانی در قلمرو پادشاهی آسیای میانه (سامان)کرد. مدارک چینی نیز ثبت کرده‌اند که روحانیان مانی گرا به چین آمدند و به بارگاه امپراتوری خراج در سال ۸۳۴ میلادی پرداختند. فرستادهٔ خاندان سونگ به نام ونگ از معابد مانیان در گائوچنگ بازدید کرده‌است.
شواهد حاکی از آن اند که از محبوبیت مانیان پس از قرن ۱۰م در آسیای مرکزی، به آهستگی کاسته شد. برخی پژوهشگران یافته‌اند که اندیشهٔ مانی گرایان زیرکانه بر تفکرات مسیحی تأثیر داشته‌است، در بحث تضادّ نیکی و بدی (خیر، شر) و شکل واضح شیطان.سبب این اثر قسمتاً، آگوستین هیپو است که پس از مدتی کمی که به آیین مانی گرویده بود، به مسیحیت روی آورد و نوشته‌های او هنوز هم در میان الهیات دانان کاتولیک، پر نفوذ و تأثیرگذار اند. جالب است که میان مانی و محمد، پیامبر اسلام توازی بر قرار است. مانی ادعا می‌کرد که جانشین پیغمبرانی چون عیسی و دیگرانی که تعلیماتشان موضعاً یا بدست پیروانشان تحریف شده، است. مانی اظهار دیانت کرد و هم چنین خود را فارقلیط منسوب می‌دانست.، عنوانی از انجیل، به معنای کسی که تسلی می‌بخشد یا کسی که بر طرف ما میانجی گری می‌کند، که بنابر رسم ارتودکسی خدا شخص روح القدس بدین نام درک می‌شود.
مانی ادعای کرد که: آخرین پیامبر است، و رسالت او را فرشته‌ای بر او آشکار ساخته‌است. محمد، نیز تشابهاً ادعای جانشینی پیامبران به ویژه پیامب عبری، عیسی را داشت. او نیز ادعا کرد که تعلیمات وکتب رسل پیشین به دست پیروانشان دستکاری و تحریف شده‌است. برای مثال اینکه مسیحیان باور دارند که عیسی پسر خداست. او هم چنین ادعا کرد که آخرین رسول موعود بشریت است، همان گونه که مانی گفته بود.
مانی رتبه شماره ۸۳ در لیست موثر ترین اشخاص تاریخ، رده بندی شده توسط مایکل اچ هارت را دارد.
 
آیین مانی
عرفان مانوی ریشه در کیش گنوسی داردو معرفت، آگاهی و خرد مهم‌ترین ویژگی کیش مانوی است. به همین سبب مانی جهان شناختی گسترده و ژرف داشت. جهان شناسی او هرچند با اساطیر درآمیخته بود، ساختار پیچیده و ژرفی داشت و متکی به نجوم و دانش‌های دیگر بود. در نگره مانوی همان قدر که روح والاست، تن فاسد، اهریمنی، حقیر و پلشت است.
یکی از بارزترین اعتقادات مانویان، اعتقاد به سمسارا - به معنی تناسخ - است، یعنی روان‌هایی که هنوز از رده نیوشندگان به رده برگزیدگان ارتقاء نیافته‌اند، محکومند آنقدر در دنیای مادی از جسمی به جسم دیگر منتقل شوند تا به مرحله برگزیدگی یا بالاتر برسند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 22:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره اسکنر

بازديد: 1099

تحقیق درباره اسکنر

 

اسکنر یکی از تجهیزات جانبی مهم در کامپیوتر محسوب می گردد . کاربرانی که با تصاویر سروکار داشته و تمایل به نشر حرفه ای آنان را دارند، می توانند با استفاده از اسکنر تصاویر مورد نظر خود را اسکن و در ادامه پس از ایجاد محتوی دیجیتال ، با بکارگیری نرم افزارهای ویرایش تصاویر،عملیات دلخواه خود را بر روی تصاویر انجام دهند . در صورتیکه قصد ارسال یک عکس که توسط دوربین های معمولی ( غیردیجیتال ) گرفته شده است را برای دوستان خود از طریق یک نامه الکترونیکی داشته باشیم ، می بایست در ابتدا عکس مورد نظر را بکمک اسکنر ، پویش و پس از تبدیل به محتوی دیجیتال ، آن را بعنوان یک فایل ضمیمه همراه نامه الکترونیکی ارسال نمود. در مواردیکه قصد ایجاد یک نسخه دیجیتال از اطلاعات را داشته باشیم ( مثلا" جزوات درسی ، کتب و ... ) ، می توان از اسکنر استفاده نمود. ( پس از اسکن متون و تبدیل آن به محتوی دیجیتال ، امکان ویرایش آنان نیز فراهم می گردد ). در این مقاله قصد داریم به برخی از پرسش های متداول در زمینه انتخاب یک اسکنر پاسخ داده و از این رهگذر با ضوابط و معیارهای انتخاب مناسب یک اسکنر بیشتر آشنا شویم .


جایگاه اسکنر
انتخاب یک اسکنر به عواملی متفاوتی نظیر : کیفیت خروجی ، سرعت و قیمت بستگی دارد. خوشبختانه اکثر اسکنرهائی که دارای قیمت متعادل و مناسبی می باشند از امکانات پیشرفته ای نظیر: دقت 2400 نقطه در اینچ ( dpi ) ، آداپتورهای transparency و پورت های USB 2.0 بهره می گیرند . اغلب اسکنرهائی که با کاربرد خانگی و غیرحرفه ای طراحی شده اند، دارای دقت تصویری معادل 2400 نقطه در اینچ بوده که کاربران را قادر می سازد با کیفیت مناسب، تصاویر مورد نظر خود را اسکن نمایند. تولید کنندگان در مقابل ایجاد تغییرات در عناصر سخت افزاری استفاده شده در اسکنرها( عناصر کلیدی ) ، سعی می نمایند با ارائه امکانات جانبی، زمینه استفاده آسان از آنان را فراهم نمایند . مثلا" شرکت HP ، با افزودن یک تغذیه کننده عکس 4 در 6 اینچ ، امکان اسکن سریع تصاویر را در اختیار کاربران قرار داده است . اکثر سیستم های عامل جدید ، دارای امکانات مناسب نرم افزاری بمنظور حمایت و بکارگیری پتانسیل های ارائه شده توسط اسکنرها می باشند .

ویژگی ها ی مهم
از مهمترین ویژگی های مرتبط با اسکنر ، می توان به موارد زیر اشاره نمود :
دقت لامپ تصویر : بمنظور اسکن و استفاده از تصاویر در صفحات وب و یا چاپ تصاویر 3 در 5 و یا 4 در 6 ، دقت 100 نقطه در اینچ کافی خواهد بود. برای اسکن متن با استفاده از OCR)Optical character recognition ) ، دقت 300 نقطه در اینچ استاندارد بوده و کفایت خواهد کرد .در صورتیکه قصد ایجاد تصاویر بزرگتر ( 8 در 10 اینچ ) و یا بزرگنمائی تصاویر کوچکتر وجود داشته باشد ، می بایست اسکنری با دقت 1200 یا 2400 نقطه در اینچ انتخاب گردد . تصاویری که دارای دقت بیشتری می باشند ، از انعطاف مناسبی در زمان ویرایش برخوردار بوده و فضای بمراتب بیشتری را در زمان ذخیره شدن بر روی هارد دیسک ، اشغال خواهند کرد. مثلا" یک تصویر 4 در 6 اینچ که دارای دقت 1200 نقطه در اینچ می باشد ، فضائی معادل 25 مگابایت را اشغال خواهد کرد . بمنظور اسکن اینگونه تصاویر، زمان زیادی نیز صرف خواهد شد .
آداپتور transparency . در زمان اسکن اسلاید و یا فیلم به یک آداپتور transparency نیاز خواهد بود ( یک منبع نور که در بین فیلم تابانده می شود ). آداپتورهای فوق ، می توانند بهمراه اسکنر( جزء لاینفک در زمان ساخت ) و یا بعنوان یک ماژول جداگانه ارائه گردند .
تغذیه کننده اتوماتیک سند ( ADF ) : بمنظوراسکن متون با حجم بالا و یا تصاویری که طول آنان زیاد می باشد( بیش از سطح اسکنر ) ، استفاده از یک تغذیه کننده اتوماتیک سند ، مفید خواهد بود. شرکت های HP و میکروتک ، در برخی از مدل های جدید خود از ADF)Automatic document feeder) استفاده نموده اند .
اینترفیس : بموازات ارائه مادربردهائی که دارای پورت USB 2.0 می باشند ، تولید کنندگان اسکنر نیز اقدام به ارائه اسکنرهائی نموده اند که از پورت فوق بمنظور ارتباط با کامپیوتر استفاده می نمایند . ( در صورت عدم وجود پورت USB 2.0 می توان از پورت USB 1.0 استفاده نمود ) . در آزمایشات انجام شده بر روی برخی از اسکنرهائی که از پورت USB 2.0 جهت ارتباط با کامپیوتر استفاده می نمایند ، تفاوت سرعت مشهودی ، ملاحظه نگریده است . سرعت و قیمت اسکنرهائی که امکان استفاده از پورت های Firewire را دارا می باشند ، بمراتب بیشتر می باشد.
عمق رنگ : تعداد رنگ داده که اسکنر قادر به تشخیص و ذخیره سازی آنان می باشد را عمق رنگ گفته و بر حسب بیت در هر پیکسل ، اندازه گیری می گردد . با توجه به اینکه ، اسکنر معمولا" قادر به اخذ داده ئی بمرابت بیش از میزانی است که درایو آن می تواند ذخیره نماید ،یک شناسه دیگر به مشخصه عمق بیت اضافه می شود . نظیر : 48 بیت داخلی و یا رنگ سخت افزاری ، که مشخص کننده میزان داده ئی است که اسکنر قادر به تشخیص آنان می باشد و خارجی یا True Color که مشخص کننده میزان داده ئی است که درایو اسکنر قادر به ذخیره سازی آنان می باشد. در اکثر موارد ، استفاده از 24 بیت خارجی عمق رنگ ، کفایت خواهد کرد.
تکنولوژی سنسور : اسکنرهای صفحه تخت ، دارای یکی از دو نوع تکنولوژی سنسور می باشند : تکنولوژی اول ، Charge couple device)CCD) و تکنولوژی دوم Contact Image sensor)CIS) ، نامیده می شود . CCD یک تکنولوژی قدیمی تر بوده که از آن در دوربین های دیجتال نیز استفاده می گردد . تکنولوژی CIS اخیرا" در اسکنرها استفاده و یک رویکرد جدید در این زمینه می باشد .کیفیت تصاویر اسکن شده توسط تکنولوژی CIS ، پائین تر است بوده ولی در مقابل ، اسکنرهائی که از تکنولوژی فوق استفاده می نمایند ، کوچکتر شده و میزان برق مصرفی آنان بمراتب کمتر از اسکنرهائی است که از تکنولوژی CCD استفاده می نمایند.
نوع اسکنر : اکثر اسکنرهای موجود ،از نوع تخت می باشند . علت این نامگذاری بدلیل این است که سطح اسکن بصورت تخت می باشد . در اسکنرهای فوق ، تصویر مورد نظر برای اسکن بر روی سطحی تخت و بین صفحه ای شیشه ای و درب اسکنر قرار می گیرد . ( نظیر دستگاه کپی ) . علاوه بر اسکنرهای تخت ، اسکنرهای دیگری نیز وجود دارد . اسکنرهای Sheet-fed ، اسکنرهای دستی ، اسکنرهای عکس و تجهیزات جانبی چندکاره شامل ترکیب چاپگر ، اسکنر و فاکس درون یک دستگاه ، نمونه هائی از سایر اسکنرهای موجود می باشد . اسکنرهای Sheet-fed با توجه به نیاز کاربران مطرح و بسرعت متداول گردیدند. کاربرد اصلی اسکنرهای فوق ، اسکن متون می باشد .
نرم افزار : تمامی اسکنرها بهمراه نرم افزارهای لازم بمنظور خواندن یک شی ، گرفتن تصویر و انتقال آن به درون کامپیوتر عرضه می گردند . پس از ارسال یک تصویر به درون کامپیوتر ، ممکن است با توجه به نوع نیاز خود ( تغییر اندازه ، ویرایش ، افکت ، تنظیم نور و رنگ ) ، به نرم افزارهای دیگری نیاز باشد . اکثر اسکنرها بهمراه نسخه هائی از نرم افزارهای ویرایش تصاویر ارائه شده اند. تعداد زیادی از اسکنرها نیز بهمراه یک نرم افزار OCR ارائه می گردند . با استفاده از نرم افزار فوق ، می توان یک متن نوشته شده را اسکن و آن را به متن مورد نظر بمنظور ویرایش در کامپیوتر تبدیل نمود .

تشریح مشخصات
پارامترهای زیر را می توان در زمان انتخاب یک اسکنر در نظر گرفت :
دقت و وضوح تصویر
حداقل : 600 در 1200 نقطه در اینچ پیشنهادی : 1200 در 2400 تا 2400 در 4800 حداکثر : 1200 در 2400 تا 2400 در 4800
دقت ، نشاندهنده جزئیات محتوی دیجیتال می باشد . میزان دقت هر اندازه که بیشتر باشد ، تصویر از کیفیت و شفافیت بیشتری برخوردار خواهد بود. اهمیت دقت در یک تصویر ، زمانی بیشتر هویدا می گردد که قصد بزرگ نمودن یک تصویر وجود داشته باشد .

ناحیه اسکن
حداقل : 5 / 8 در 7 /11 اینچ پیشنهادی : 5 / 8 در 7 / 11تا 5 / 8 در 14 ا ینچ حداکثر : 5 / 8 در 7 /11 تا 5 / 8 در 14 اینچ
اکثر کاربران حرفه ای ممکن است نیازمند اسکن تصاویر بزرگتر باشند. بدیهی است که وجود یک ناحیه بزرگتر اسکن ، امکان اسکن کتب بزرگتر ، نقشه ها ، روزنامه ها و سایر موارد مشابه را فراهم می نماید.

تکنولوژی هد اسکن
حداقل : CIS یا CCD پیشنهادی : CCD حداکثر : CCD
اسکنرهائی که از تکنولوژی CCD استفاده می نمایند ، متداولتر بوده و کیفیت تصاویر اسکن شده توسط آنان نیز بمراتب بهتر می باشد . اسکنرهائی که از تکنولوژی CIS استفاده می نمایند ، کوچکتر از اسکنرهای CCD بوده و اغلب دارای کابل جداگانه برق نبوده و از کابل USB برای ارتباط با کامپیوتر استفاده می نمایند . در صورتیکه اسکنرهای فوق را از طریق یک کابل جداگانه و مختص این کار به کامپیوتر متصل نمائیم ، سرعت آنان بیشتر بوده و شفافیت تصویر نیز بهبود خواهد یافت . این نوع اسکنرها دارای تغدیه کننده اتوماتیک نیز می باشند.

پورت های اسکنر
حداقل : USB1.1, Parallel پیشنهادی : USB1.1, USB 2.0 Parallel, IEEE1394 حداکثر : USB2.0, IEEE 1394, SCSI
کامپیوترهای شخصی می بایست دارای یک پورت سازگار بمنظور اتصال به اسکنر می باشند . اکثر اسکنرها بهمراه یک پورت USB 1.1 عرضه می گردند( پورت فوق سرعت مناسب برای کارهای با حجم کوچک را دارا می باشد ) . برخی دیگر از اسکنرها ، دو نوع اینترفیس پورت USB و موازی را حمایت می نمایند( بمنظور امکان کار با کامپیوترهای قدیمی ) . صرفا" کامپیوترهائی که دارای مادربردهائی با پورت USB 2.0 می باشند ، می توانند از اسکنرهای شامل پورت USB 2.0 استفاده نمایند ( سرعت پورت های USB 2.0 بمراتب بیشتر از USB 1.1 است ) .

نکاتی دررابطه با تهیه اسکنر
اسکنرهای نخت پاسخگوی اکثر کارها می باشند . استفاده از اسکنرهای تخت آسانتر بوده و دارای قابلیت لازم در رابطه با اکثر کاربردها ،می باشند .
استفاده از اسکنرهای دستی در جایگاه خاص خود . اسکنرهای دستی برای کاربرانی که قصد اسکن مطالب کوتاه خود را دارند، بسیار مناسب می باشند. مثلا" دانشجویان و وکلا می توانند با استفاده از این نوع از اسکنرها ،اطلاعات مورد نظر خود را بسرعت اسکن نمایند.
استفاده از اسکنرهائی با دقت 1200 نقطه در اینچ . قیمت این نوع اسکنرها در مقایسه با سایر اسکنرهای اندکی بیشتر بوده ولی قابلیت آنان زمانی مشخص می گردد که قصد اسکن نمودن تصاویر و در ادامه چاپ آنان وجود داشته باشد. در چنین مواردی رنگ ها ی استفاده شده در تصاویر دارای کیفیت بسیار مناسبی خواهند بود.
بررسی لازم در خصوص پورت های USB . تقریبا" تمامی اسکنرها قادر به برقراری ارتباط با کامپیوتر از طریق پورت USB می باشند . تمامی کامپیوترهای عرضه شده در دو سال اخیر ، دارای یکی از انواع پورت های USB می باشند . در کامپیوترهای قدیمی این نوع پورت ها وجود ندارد. در صورتیکه کامپیوتر دارای پورت USB نباشد ، می بایست از اسکنرهائی استفاده نمود که از طریق پورت موازی به کامپیوتر متصل می گردند. بدیهی است که در چنین مواردی سرعت اسکنرها نسبت به اسکنرهائی که از پورت USB استفاده می نمایند ، کمتر خواهد بود. اسکنرهائی که دارای پورت USB 2.0 می باشند ، دارای سرعت بمراتب بالاتری می باشند . در صورتیکه سیستم موجود قابلیت استفاده از پورت USB 2.0 را دارا نمی باشد ، می توان در صورت امکان اقدام به تهیه یک سیستم جدید نمود و در صورتیکه شرایط فوق عملی نمی باشد ، می توان از کارت های USB 2.0 موجود استفاده تا شرایط استفاده از اسکنرهای شامل پورت USB 2.0 فراهم گردد .
استفاده از اسکنرهائی که دارای دکمه کنترلی اسکن می باشند . استفاده از اسکنرهائی که دارای قابلیت فوق ( دکمه از قبل برنامه نویسی شده ) می باشند، صرفه جوئی در زمان را بدنبال خواهند داشت . ( در مواردیکه تعداد اسناد مورد نظر برای اسکن زیاد می باشد ) .
مشخصات پیشرفته یک اسکنر زمینه تحقق کارهای بزرگ را فراهم می نماید . وجود مشخصات پیشرفته ای نظیر: تغذیه کننده اسناد ، تعدیل کننده شفافیت ، ابعاد مناسب صفحه اسکن، برای کاربرانی که از اسکنر بعنوان یک ابزار حیاتی در جهت انجام کارهای خود استفاده می نمایند، امری ضروری است . با استفاده از اسکنرهائی که دارای ابعاد بزرگتر می باشند ( ابعاد اسکن ) ، می توان تصاویر بزرگ ، روزنامه ها و سایر موارد مشابه را براحتی اسکن نمود . بنابراین لازم است با توجه به نوع استفاده ، اقدام به تهیه اسکنری نمود که تامین کننده تمامی اهداف حرفه ای باشد . بدیهی است بمنظور انجام کارهای بزرگ ، می بایست اسکنر پتاسیل های لازم را دارا باشد .
اسکنر یا پویشگر وسیله‌ای است برای تصویربرداری از سندی کاغذی.
اسکنرها دستگاه‌هایی برای ورود عکس یا متن به رایانه می‌باشند و کمپانیهای تولید کننده اسکنر همان کمپانیهای تولید کننده چاپگرها هستند. اسکنرها شمایلی مانند دستگاه فتوکپی دارند. در محفظه‌ای که در آن کاغذ قرار می‌گیرد تصویر یا متن مورد نظر در کامپیوتر وارد می‌شود. اگر ما بخواهیم متنی را وارد کامپیوتر کنیم باید تصویر را با برنامه‌ها و نرم افزارهای مخصوص تبدیل به متن کنیم. در پشت اسکنر دو خروجی وجود دارد که به یکی از آنها از طرف رایانه فیشی متصل می‌شود و به دیگری فیشی از طرف چاپگر متصل می‌شود. رنگ فیش خروجی اسکنر هم آبی است.

اسکنر نوری
یک دستگاه ورودی که با استفاده از تجهیزات نوری، کاغذ یا هر نوع سند دیگر را پویش کرده و الگوی تاریک وروشن (یا رنگی) حاصله را به سیگنال دیجیتال (رقومی) قابل استفاده برای نرم افزار تشخیص نویسه یا نرم افزار گرافیکی تبدیل می‌کند. متداولترین نوع پویشگرها، پویشگر مسطح است که اسناد به طور ثابت روی ان قرار می‌گیرندد و بخش پویش در طول آن حرکت می‌کند؛ به عبارتی این دستگاهها شبیه دستگاههای فتوکپی هستند. پویشگرهای دیگر، مانند دستگاههای دورنگار، برگه‌های کاغذ را به طرف داخل کشیده و از روی بخش پویش که ثابت است عبور می‌دهند. برخی از پویشگرهای تخصصی، با دوربین ویدئویی استاندارد کار می‌کنند. این نوع پویشگرها، سیگنال ویدئویی را به سیگنال دیجیتال (رقمی) قابل پردازش برای نرم افزار رایانه تبدیل می‌کنند. یکی از انواع متداول پویشگر، پویشگر دستی است که کاربر آن را در دست خود گرفته و روی سند می‌کشد. این پویشگرها ارزان قیمت هستند اما سطح پویش آنها به چند سانتی متر محدود می‌شود.

نحوه انتخاب يک اسکنر
اسکنر يکی از تجهيزات جانبی مهم در کامپيوتر محسوب می گردد . کاربرانی که با تصاوير سروکار داشته و تمايل به نشر حرفه ای آنان را دارند، می توانند با استفاده از اسکنر تصاوير مورد نظر خود را اسکن و در ادامه پس از ايجاد محتوی ديجتال ، با بکارگيری نرم افزارهای ويرايش تصاوير،عمليات دلخواه خود را بر روی تصاوير انجام دهند . در صورتيکه قصد ارسال يک عکس که توسط دوربين های معمولی ( غيرديجيتال ) گرفته شده است را برای دوستان خود از طريق يک نامه الکترونيکی داشته باشيم ، می بايست در ابتدا عکس مورد نظر را بکمک اسکنر ، پويش و پس از تبديل به محتوی ديجيتال ، آن را بعنوان يک فايل ضميمه همراه نامه الکترونيکی ارسال نمود. در موارديکه قصد ايجاد يک نسخه ديجيتال از اطلاعات را داشته باشيم ( مثلا" جزوات درسی ، کتب و ... ) ، می توان از اسکنر استفاده نمود. ( پس از اسکن متون و تبديل آن به محتوی ديجيتال ، امکان ويرايش آنان نيز فراهم می گردد ).  

اسکنرها چگونه کار می کنند؟
تا به حال چند بار برایتان پیش آمده است که بخواهید عکسی را برای کسی بفرستید؟ برای این کار از چه روشی استفاده کرده اید؟
اسکنرها چگونه کار می کنند؟ در واقع اسکنر یکی از لوازم جانبی رایانه است که برای انتقال اسناد و تصاویر دنیای حقیقی به درون رایانه و تبدیل آنها به صفر و یک به کار می رود. البته اسکنرها انواع مختلفی دارند اما به طور کلی فناوری به کار رفته در همه آنها شبیه به یکدیگر است.
برای اسکن کردن یک عکس ، شما در قدم اول آن عکس را روی صفحه شیشه ای اسکنر می گذارید، اما پس از آن چه اتفاقی می افتد؟ ابتدا عکس به وسیله یک لامپ گزنون روشن می شود. البته در اسکنرهای قدیمی تر از لامپهای فلورسنت معمولی استفاده می شد که از شفافیت تصویر کم می کرد. پس از این مرحله ، تصویر عکس به وسیله یک آیینه زاویه دار به آیینه دیگری منعکس می شود.
بعضی از اسکنرها 2 آیینه و برخی دیگر 3 آیینه دارند. هر یک از این آیینه ها، تعقر کمی دارند که باعث می شود تصویر منعکس شده در یک سطح کوچک تر متمرکز شود و در نتیجه وضوح تصویر بیشتر شود. آخرین آیینه ، تصویر را به یک لنز منعکس می کند. لنز تصویر را از طریق یک سری فیلتر که کارشان جدا کردن 3 رنگ قرمز ، آبی و سبز به کار رفته در تصویر است روی CCD یعنی مهمترین قسمت یک اسکنر و رایج ترین فناوری برای دریافت تصویر در اسکنرها متمرکز می کند.
در واقع هر اسکنر باید بتواند به نحوی تصویر را به سیگنال الکتریکی تبدیل کند و CCD این کار را انجام می دهد. این بخش مجموعه ای از دیورهای نوری است که نور را به الکترون ها تبدیل می کند. این دیورها به نور حساس هستند و هر چه نوری که به یک دیور می تابد روشن تر باشد ، بار الکتریکی که در آن مکان جمع می شود هم بیشتر خواهد بود.
به این ترتیب رنگهای مختلف تصویر ، بسته به شدت روشنایی ای که دارند ، از طریق دیورهای CCD به ولتاژ الکتریکی تبدیل می شوند و کل این مکانیزم شامل آیینه ها ، لنز ، فیلتر و CCD هد اسکن کننده تصویر را می سازند. این هد که به آرامی روی سند حرکت می کند به وسیله یک تسمه به موتوری پله ای متصل است که هد را به جلو می برد. هد اسکن کننده از یک طرف هم به یک میله متصل است که از ایجاد انحراف یا لغزش در مسیر هد ، هنگام خواندن تصویر جلوگیری می کند.
تنظیمات دقیق اجزای مختلف هد، به مدل اسکنر بستگی دارد ، اما اصول آن در تمام اسکنرها مشابه است. البته بجز این فناوری ، فناوری های دیگری هم برای ساخت اسکنر وجود دارد. اسکنرها از نظر شفافیت و وضوح تصویر باهم تفاوت دارند. این مساله به تعداد سنسورها در هر سطر CCD ، دقت موتور پله ای ، کیفیت لنز و نیز میزان روشنایی منبع نور بستگی دارد. اما اسکن کردن تصویر مرحله اول کار است. مرحله بعدی ، انتقال تصویر اسکن شده به رایانه است.
برای اتصال اسکنر به رایانه و انتقال تصویر راههای متفاوتی وجود دارد. ساده ترین راه اتصال از طریق پورت موازی است که البته کندترین روش ممکن هم است. روش استفاده از رابط SCSI است که یک رابط موازی با سرعت بالاست. راه سوم هم استفاده از پورت USB است. اسکنرهای USB سرعت خوبی دارند و کار کردن با آنها ساده است. روش آخر هم استفاده از Fire wire است که یک گذرگاه بسیار سریع محسوب می شود. البته این روش هزینه بیشتری هم دارد و برای تصاویر با کیفیت بسیار بالا و در مقیاس صنعتی استفاده می شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 22:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

غیاث‌الدین جمشید کاشانی

بازديد: 373

غیاث‌الدین جمشید کاشانی
غیاث‌الدین جمشید کاشانی (حدود ۷۹۰-۸۳۲) ریاضی‌دان و اخترشناس ایرانی.

چکیده
جمشید بن مسعود بن محمود طبیب کاشانی ملقب به غیاث‌الدین که در غرب به الکاشی(al-kashi) مشهور است. ریاضی‌دانی برجسته و ستاره‌شناس و محاسبی ماهر و زبردست بود. آلات رصدی دقیقی اختراع کرد و از حدود ۸۰۸ (۱۴۰۶) تا پایان عمرش ۸۳۲ (۱۴۲۹) فعالیت علمی داشته است. در دوران فعالیت علمی‌اش به تالیف کتاب‌های متعددی در زمینه ریاضیات و نوجوم پرداخته است مهم‌ترین این آثار عبارت‌اند از: زیج خاقانی، مفتاح الحساب، رسالهٔ محیطیه و رسالهٔ وتر و جیب. او ضمنا وسیله‌ای برای رصد به‌نام «طبق المناطق» اختراع کرد که برای یافتن عرض ستاره‌یی است و کتاب «نزهة الحدائق» در توصیف و تشریح آن نوشت. برجسته‌ترین ابداعات او در ریاضیات کسرهای اعشاری و محاسبه‌ی π با دقتی که تقریباً تا صد و پنجاه سال بعد گسترش نیافت و محاسبهٔ سینوس زاویهٔ یک درجه با روش حل پی‌درپی نوعی معادلهٔ درجه سوم است. او در حدود ۸۲۴ (۱۴۲۱) به دعوت الغ بیک از کاشان به سمرقند رفت و مدیر رصدخانهٔ سمرقند و مورد احترام ریاضی‌دانان و ستاره‌شناسان سمرقند بود. او در ۱۹ رمضان ۸۳۲ (۱۴۲۹) هنگامی که برای رصد به حومهٔ سمرقند رفته بود درگذشت.
  
زندگی‌نامه
هر چند فیزیکدان بود، ولی علاقهٔ اصلی‌اش متوجه ریاضیات و اخترشناسی بود؛ پس از دورهٔ طولانی بی‌نوایی و سرگردانی، سرانجام در سایهٔ حمایت سلطان الغ‌بیگ، که خود دانشمند بزرگی بود، موقعیت شغلی مطمئنی در سمرقند به‌دست آورد.

یک دانشگاه در آبیک قزوین به نام این دانشمند در سال ۱۳۸۵ تأسیس شده‌است .

مهم‌ترین دست آوردها
ابداع و ترویج کسرهای اعشاری به قیاس با کسرهای شصتگانی که در ستاره‌شناسی متداول بود. محاسبهٔ عدد پی تا شانزده رقم اعشار به نحوی که تا صد و پنجاه سال بعد کسی نتوانست آن را گسترش دهد: 2π=6.2831853071795865
محاسبه سینوس (جیب) زاویهٔ یک درجه با روش ابتکاری حل یک معادلهٔ درجه سوم: sin1=.0174524064372835103712 هفده رقم اعشاری عدد به دست آمده با مقداری که امروزه محاسبه می‌شود هم خوانی دارد. در واقع کاشانی مقدار سینوس یک درجه را تا ده رقم صحیح شصتگانی حساب کرد.
اختراع ابزار اخترشناسی دقیق از جمله وسیله‌ای به نام «طبق المناطق» برای محاسب طول ستارگان که کتاب نزهت‌الحدائق در شرح آن است.

مهم‌ترین تالیفات
در زمینهٔ ریاضیات
مفتاح الحساب
رسالهٔ محیطیه
رساله وتر و جیب


در زمینهٔ اخترشناسیزیگ خاقانی در تکمیل زیگ ایلخانی تالیف نصیرالدین طوسی (به فارسی)
زیج التهسیلات
نزهت الحدایق شرح دو ابزاری که خود اختراع کرده بود، طول‌یاب سیاره‌ای، و دستگاهی برای اجرای درونیابی خطی، می‌پردازد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 22:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس