پروژه و تحقیق رایگان - 933

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره ماشين ابزارتيزكني يونيورسال

بازديد: 349

 

ماشين ابزارتيزكني يونيورسال

هر چند كه انواع متنوعي از ماشينهاي سنگ تيزكني مخصوص، براي تيز كردن ابزارهاي خاص وجود دارد، ولي غالباً در كارگاهها براي تيز كردن انواع ابزارهاي برشي، از ماشينهاي ابزار تيزكني يونيورسال (Universal cutter and tool grinder) استفاده مي شود. اين ماشينها براي تيز كردن انواع تيغه فرزها، برقوها (Reamers) و قلاويزها (Taps) مناسب هتسند، ولي گاهي اوقات مي توان از آنها براي عمليات سنگ زني گردسايي داخلي و خارجي (استوانه اي و مخروطي) و حتي سنگ زني تخت نيز استفاده نمود. البته قاعدتاً نباي از ماشينهاي ابزار تيزكني، براي اينگونه عمليات استفاده كرد، مگر اينكه ماشين مناسب ديگري در دسترس نباشد.

 

 

يك ماشين ابزار تيز كني يونيورسال

ساختمان ماشين هاي ابزار تيزكني يونيورسال

پايه (Bass) اين ماشينها، يك قطعه بزرگ، سنگين و شبيه جعبه است كه معمولاً از چدن ساخته مي شود. در سطح بالاي پايه، كشوييهايي (Ways) براي قرارگيري و حركت زين (Saddle) ماشينكاري شده است. با توجه به وجود انواع غبارهاي مواد ساينده در اين نوع ماشينها ابزار، كشوييها و ديگر سطوح لغزشي ماشين، سختكاري شده و در برابر نفوذ اين غبارها محافظت مي شوند تا دقت عملكرد ماشين در مدت زمان طولاني حفظ گردد.

ستون در قسمت پشت پايه نصب شده كه بر روي آن كلگي سنگ قرار مي گيرد. ستون و كلگي سنگ (Wheelhead) را مي توان توسط فلكه هايي كه در دو طرف پايين نصب شده اند، به طرف بالا و پايين جابه جا نمود. كلگي سنگ را نيز مي توان به صورت 3600 چرخاند و در هر وضعيتي آن را قفل كرد. اسپندل سنگ سنباده يك محور دو طرفه است كه هر دو طرف آن به صورت مخروطي و رزوه دار ساخته شده و مي توان سنگ را به هر يك از اين دو طرف نصب نمود. اسپيندل معمولاً توسط يك تسمه تخت به گردش در مي آيد. تسمه بر روي پوليهاي چند پله قرار مي گيرد و با تغيير موقعيت تسمه بر روي اين پله ها مي توان سرعت اسپيندل را تغيير داد.

زين كه ميز ماشين بر روي آن قرار مي گيرد، توسط فلكه پيشروي، به داخل و خارج (به صورت عرضي) قابل حركت است. فلكه پيشروي نيز دو تا است كه در جلو و عقب ميز قرار گرفته اند. بر روي سطح بالاي زين، كشوييهايي به صورت طولي و براي حركت طولي ميز ايجاد شده است (اين كشوييها عمود بر كشوييهاي پايه هستند). ميز روي اين كشوييها قرار مي گيرد و بدون لقي حركت مي كند.

ميز از دو تكه بالا و پايين تشكيل شده است. تكه پاييني ميز بر روي بستر كشويي زين و توسط بيرنگهاي بدون اصطكاك (Antifriction bearings) در جهت طولي حركت مي كند. تكه بالايي ميز قابل چرخش است و مي توان براي سنگ زني مسيرهاي مخروطي، آن را تحت زاويه مورد نظر منحرف كرد. ميز ماشين را مي توان با استفاده از فلكه حركت طولي، با دو سرعت آهسته و سريع، حركت داد. دو اهرم تغيير جهت حركت ميز نيز در عقب و جلوي ماشين تعبيه شده اند كه توسط آنها مي توان كورس حركت ميز را كنترل كرد. بنابراين حركت ميز را مي توان از چهار موضع مختلف كنترل كرد. در بعضي از ماشينهاي ابزار تيزكني يونيورسال، مي توان با استفاده از پيچهاي قفل كننده، ميز را در جهات طولي و عرضي قفل نمود. كورس حركت ميز و موقعيت آن را مي توان با جابه جا كردن دو قطعه مانع كه در شيارهاي T شكل قرار گرفته اند، تنظيم كرد. قطعات مانع را مي توان در دو حالت صلب و از طرف ديگر به صورت يك بالشتك ضربه گير عمل نمايد.

قطعات جانبي

ماشينهاي ابزار تيزكني يونيورسال معمولاً قطعات جانبي و متعلقات متعددي دارند كه با استفاده از آنها مي توان كارهاي متنوعي را انجام داد.

پايه هاي مرغك چپ و راست

ابزارهاي مانند تيغه فرزها و برقوهايي كه بر روي ماندرل (Mandrel) قرار مي گيرند و يا در دو طرفشان سوراخ مرغك وجود دارد، را مي توان بين دو پايه مرغك چپ و راست مهار كرد و آنها را تيز نمود. پايه هاي مرغك بر روي شيارهاي T شكل ميز نصب مي شوند و مي توان موقعيت آنها را به صورت طولي تغيير داد.

استفاده از بستر كشويي بدون اصطكاك براي حركت روان و بدون لقي ميز ماشين

با استفاده از دو پايه مرغك چپ و راست مي توان قطعات مختلف را بين دو مورد مرغك مهار كرد.

 

محور نگهدارنده قطعه كار يونيورسال

محور نگهدارنده (Universal workhead) نيز بر روي ميز ماشين نصب مي شود و مي توان ابزارهاي دنباله دار نظير تيغه فرزهاي انگشتي (End mill)، تيغه هاي فرزهاي پشاني تراش (Face mill) و ابزارهاي زاويه اي (Angular cutter) را بر روي آن بست.

محور نگهدارنده را مي توان تحت هر زاويه دلخواه منحرف كرده و زايه هاي آزاد (Clearance angle) و زاويه براده (Rale angle) انواع ابزارهاي برشي را طبق زاويه دلخواه تيز نمود.

اسپيندل محور نگهدارنده، قطعه كار، توخالي است و يك طرف آن به صورت مخروطي (طبق استاندارد مورسهاي خودنگهدار يا Self-holiding morse taper) سنگ زده شده است. طرف ديگر اسپيندل طبق زاويه استاندارد ملي (آمريكا) مخروطها سنگ زده شده است. بنابراين مي توان از انواع تيغه فرزها و ديگر ابزارهاي برشي دنباله مخروطي استاندارد را مستقيماً داخل اسپيندل قرار داد. بدين ترتيب از هيچ قطعه واسطه اي براي بستن ابزار بر روي ماشين استفاده نشده است و هم محوري ابزار و محور سنگ سنباده تضمين مي گردد.

متعلقات سنگ زني دايره اي

از اين متعلقات (Radius griding attachment) براي سنگ زني و تيز كردن لبه هاي برش جلويي تيغه فرزهاي سركروي (Ball end mill) و همچنين تيز كردن گوشه هاي تيغه فرزهاي پيشاني تراش به صورت گرد، استفاده مي شود. اين متعلقات به دقت قابل تنظيم است و با يك بار تنظيم كردن آن مي توان لبه اي برشي ابزارهاي مختلف را طبق شعاع موردنظر تيز نمود.

متعلقات شرح داده شده، تنها تعداد اندكي از متعلقات قابل استفاده بر روي ماشينهاي ابزارتيزكني يونيورسال هستد. درباره بقيه انواع اين متعلقات در بخشهاي آينده توضيحاتي ارايه خواهد شد.

انحراف محور نگهدارنده قطعه كار براي تيز كردن سطوح مجاور لبه هاي برشي

 يك تيغه فرز پيشاني تراش، بصورت زاويه اي

با استفاده از متعلقات سنگ زني دايره اي مي توان لبه هاي برشي تيغه فرزها را بصورت گرد و طبق شعاع دلخواه تيز كرد.

ديگر عمليات قابل انجام توسط ماشين ابزار تيزكني

ماشينهاي ابزار تيزكني در اصل براي تيز كردن ابزارهاي برشي طراحي شده اند، ولي مي توان در بعضي موارد از اين ماشينها براي انجام عملياتي نظير سنگ زني گردسايي، داخلي و  نيز استفاده كرد. البته اينگونه عمليات را نمي توان با همان دقت و بازدهي كه بر روي ماشينهاي مخصوص سنگ تخت يا گردسايي قابل انجام هستند، بر روي ماشينهاي ابزار تيزكني انجام داد.

سنگ زني گردسايي بر روي ماشينهاي ابزار تيزكني

در صورتي كه يك ماشين ابزار تيزكني، به تجهيزات مخصوص سنگ زني

گردسايي مجهز باشد، مي توان عملياتي نظير سنگ زني برقوها، سنگ زني سطوح استوانه اي و مخروطي، سنگ زني نوك محورهاي مرغك و سنگ زني پيشاني قطعات استوانه اي را انجام داد. قطعه كار بايد بين دو مرغك و يا بر روي سه نظام يا كولت بسته شود. انتخاب روش بستن قطعه كار بر روي ماشين بستگي به نوع عمليات سنگ زني دارد. مراحل سنگ زني سطح استوانه اي به شرح زير است:

1 – محور نگهدارنده قطعه كار را در سمت چپ ماشين نصب مي كنند.

2 – بر روي محور نگهدارنده قطعه كار، الكتروموتور، پوليهاي مناسب و تسمه نصب كنيد.

3 – يك ميله مرغك در داخل اسپيندل محور نگهدارنده قطعه كار و پايه مرغك را نيز در مقابل آن در طرف ديگر ميز نصب كنيد.

4 – يك سنگ سنباده 150 mm (6 in) استوانه اي ساده بر روي اسپنيدل كلگي سنگ نصب كنيد. جهت گردش سنگ بايد طوري باشد كه برده هاي حاصل از سنگ زني به طرف پايين بريزند.

تنظيم ماشين ابزار تيزكني براي انجام عمليات سنگ زني گردسايي

محور نگهدارنده قطعه كار با استفاده يك الكترو موتور به گردش در مي آيد

 و بر روي آن يك سه نظام نصب شده است.

5 – سرعت مناسب گردش سنگ زني را تنظيم كرده و پس از روشن كردن كلگي سنگ، سنگ را با الماس تيز كنيد.

6 – يك ميله سنگ خورده دقيق بين دو مرغك قرار دهيد.

7 – با استفاده از يك ساعت انديكاتور، ميله را در راستاي طولي تنظيم كنيد. با حركت ساعت در طول قطعه كار، در حالي كه ميله حس كننده آن در بالاي ميله قرار گرفته است، مي توان وضعيت محور نگهدارنده قطعه كار را از نظر بالا يا پايين بودن تنظيم كرد. با حركت دادن ساعت در طول قطعه كار، در حالي كه ميله حس كننده در پهلوي قطعه كار قرار گرفته مي توان تمايل جانبي ميله دقيق را به صفر رساند.

8 – با استفاده از يك سنجه تنظيم ارتفاع، محور اسپنديل سنگ را با نوك مرغك ماشين، هم ارتفاع كنيد.

9 – قطعه كار را بين دو مرغك قرار دهيد.

10 – قطعات مانع تغيير جهت حركت طولي ميز ماشين را بر اساس طول قطعه كار تنظيم كنيد، به طوري كه پس از رسيدن سنگ به دو انتهاي قطعه كار، حدود يك سوم پهناي سنگ را طرفين قطعه كار خارج شود.

11 – جهت گردش قطعه كار را به گونه اي تنظيم كنيد كه در محل تماس سنگ با قطعه كار، قطعه كار به طرف بالا بچرخد.

12 – كلگي سنگ را روشن كرده و پس از آن محور نگهدارنده قطعه كار را نيز روشن كيند.

13 – با چرخاندن فلكه حركت عرضي ميز، قطعه كار را با سنگ مماس كنيد.

14 – فلكه حركت طول ميز ماشين را به آرامي بچرخانيد تا سنگ (با سرعت حدود يك چهارم پهناي سنگ در هر دوره گردش قطعه كار) در طول قطعه كار جابه جا شده و سطح آن را سنگ بزند. با تكرار اين عمل و باردادن به سنگ، آنقدر از سطح قطعه كاربر براده برداي كنيد تا همه قسمتهاي آن سنگ زده شود.

15 – قطر قطعه كار را اندازه بگيرد، با اندازه گيري قطر سر و ته قطعه كار مطمئن شويد كه كار به صورت مخروطي سنگ نخورده باشد. در صورت نياز تكه بالايي ميز را بر روي صفر ميزان كنيد.

17 – با تنظيم عمق برداه برداري 0.02 mm (0.001 in) براي هر پاس، آنقدر از قطعه كار براده برداري كنيد تا حدود 0.02 mm (0.001 in) براي سنگ زني نهايي باقي بماند.

18 – با تنظيم عمق براده برداري 0.005-0.007 mm (0.0002-0.003 in) براي هر پاس سنگ زني نهايي، سطح قطعه كار را سنگ بزنيد تا قطر آن اندازه شود و ...

19 – پس از پايان آخرين پاس زني نهايي، با همان تنظيم چند بار سنگ را از روي قطعه كار عبور دهيد تا ديگر جرقه اي مشاهده نشود و سطح قطعه كار پرداخت گردد.

در سنگ زني قطعات مخروطي نيز بايد به همين روش عمل كرد، با اين تفاوت كه تكه بالايي ميز ماشين را بايد به اندازه زاويه يك طرف مخروط منحرف كرد. در سنگ زني مخروطي، هم ارتفاع بودن محور سنگ سنباده و محور طولي قطعه كار خيلي مهم است، در غير اين صورت زاويه مخروط دقيق نخواهد بود پس از پايان سنگ زني و تميز كردن سطح قطعه كار، قبل از باز كردن آن از روي ماشين، بايد ابعاد قسمت سنگ خورده را دقيقاً كنترل كرد و در صورت نياز اصلاحات لازم را براي آن انجام داد.

سنگ زني داخل

با نصب كردن تجهيزات سنگ زني بر روي يك ماشين ابزار تيزكني مي توان عمليات سنگ زني را بر روي سطوح داخلي قطعات نيز انجام داد. با نصب پوليهاي مناسب بر روي محور كلگي سنگ و محور تجهيزات سنگ زني داخلي و ارتباط آن دو با يك تسمه مي توان اسپيندل سنگ داخلي را با سرعت مورد نظر به گردش درآورد. قطعه كار معمولاً داخل سه نظام (كه بر روي محور محركه قطعه كار نصب شده است) مهار مي شود.

مراحل سنگ زني داخلي بر روي يك ماشين ابزار تيزكني به شرح زير است:

سنگ زني داخلي يك قطعه كار بر روي ماشين ابزار تيز كني

1 – حفاظ سنگ را از روي كلگي سنگ باز كرده و سنگ سنباده را از اسپيندل مربوط جدا كنيد.

2 – كلگي سنگ را طوري تنظيم كنيد كه اسپيندل سنگ زني داخلي ببنديد (نوع سنگ بر اساس قطعه كار بايد انتخاب شود).

قطر سنگ سنباده بايد تقريباً 2/3 تا 3/4 قطر سوراخ قطعه كار باشد.

5 – با توجه به قطر سنگ، سرعت مناسب اسپيندل را تنظيم كنيد اين كار اب انتخاب و نصب پوليهاي مناسب بر روي اسپيندل سنگ و محور كلگي سنگ امكان پذير است.

 6 – تسمه محركه را بر روي پوليها قرار داده و محكم كنيد و سپس محافظ روي تسمه را ببنديد.

7 – محور محركه قطعه كار (كه از يك پايه، محور سه نظام و يك الكتروموتور تشكيل مي شود) را بر روي ميز ماشين نصب كنيد، پايه مرغك را نيز در سمت ديگر ميز نصب نماييد.

8 – محور محركه قطعه كار و تكه بالايي ميز ماشين را با استفاده از يك ميله سنگ خورده دقيق (كه بين دو مرغك بسته مي شود) و يك ساعت انديكاتور (كه بر روي كلگي سنگ قرار مي گيرد) دقيقاً صفر كنيد، با اين كار، استوانه اي بودن سطح سنگ خورده تضمين مي شود.

9 – پايه مرغك و ميله مرغك نصب شده بر روي محور محركه قطعه كار با برداريد.

10 – بر روي محور قطعه كار، يك سه نظام نصب كنيد.

11 – كلگي سنگ را در موقعيت سنگ زني، داخلي تنظيم كرده و اسپنيدل سنگ را با محور محركه قطعه كار هم ارتفاع كنيد.

12 – قطعه كار را درون سه نظام قرار دهيد. در انجام اين كار مواظب باشيد تا فكهاي سه نظام را بيش از حد محكم نكنيد، زيرا ممكن است باعث تغيير شكل قطعه كار شود.

13 – جهت گردش قطعه كار و سنگ را طوري تنظيم كنيد كه در خلاف جهت هم بچرخند.

14 – كلگي سنگ و محور محركه قطعه كار را روشن كنيد.

15 – با تنظيم قطعات مانع، حركت طولي ميز ماشين را طوري طراحي كنيد كه حدود يك سوم پهناي سوم پهناي سنگ، از دو طرف قطعه كار خارج شود.

16 – سطح داخل قطعه كار را آنقدر سنگ بزنيد تا همه سطح داخل سنگ زده شود.

17 – قطر سوراخ، دقت استوانه اي بودن و گشاده بودن دهانه (Bell- mouthing) سوراخ را كنترل كرده و در صورت نياز تنظيمات ماشين را اصلاح كنيد.

18 – حلقه مدرج فلكه حركت عرضي ماشين را بر روي صفر ميزان كنيد تا تنظيم مقدار براده برداري براي كامل كردن ابعاد قطعه كار ساده تر باشد.

19 – به سنگ حدود 0.001 mm (0.0005 in) با داده و با حركت طولي ميز، سطح داخل سوراخ را سنگ بزنيد.

20 – به تنظيم عمق براده به اندازه 0.01 mm(0.0005 in) در هر پاس، داخل سوراخ را آنقدر سنگ بزنيد تا قطر سوراخ به اندازه نهايي نزديك شود. در اين حالت اجازه دهيد سنگ چندين بار حركت رفت و برگشتي انجام دهد تا ديگر جرقه اي مشاهده نشود. با اين كار اولاً سطح سنگ خورده داغ شده، آنقدر صبر كنيد تا به اندازه كافي خنك شود و

21 – قطعه كار را اندازه گيري كرده و سپس با انجام سنگ زني نهايي، ابعاد سوراخ را كامل كنيد.

يك ماشين ابزار تيزكني كه بر روي آن تجهيزات سنگ زني تخت نصب شده و در

 حال تيز كردن يك ابزار برشي كاربايدي مي باشد.

سنگ زني تخت

عمليات سنگ زني تخت سبك را نيز مي توان بر روي يك ماشين ابزار تيزكني انجام داد. تجهيزات مخصوص سنگ زني تخت كه بايد براي اين كار بر روي ماشين نصب شود، از يك بدنه گيره را مي توان در هر جهت دلخواه (بر روي دو صفحه هندسي عمود بر هم) منحرلف نمود. از اين تجهيزات معمولاً براي تيز كردن سطوح ابزارهاي برشي تخت، ابزارهاي ماشين تراش (Lathe)، تكه هاي حديده تخت و ديگر ابزارهاي مشابه استفاده مي شود.

در صورتي كه ابعاد قطعه كار بزرگتر از ابعاد گيره باشد، مي توان يك صفحكه مغناطيس بر روي ميز ماشين نصب كرد. در سنگ زني تخت قطعات برزگتر بر روي ماشين ابزار تيزكني لازم است از يك كلگي سنگ بزرگتر كه معمولاً به همراه اين ماشينها ارسال مي شود، استفاده نمود. بدين ترتيب مي توان از سنگهاي بزرگ تر استفاده كرده و صلبيت ماشين براي عمليات سنگين تر تضمين خواهد شد.


مقدمه:

ماشينهاي سنگ سنترلس (Centerless grinders) در اوايل دهه 1900 ابداع و به بازار عرضه شدند. با اين پيدايش ماشينها، اين امكان فراهم شد كه بتوان قطعات استوانه اي و ديگر فرم هاي دوار را بدون قرار دادن آنها بين دو مرغك ويا بر روي سه نظام يا هر فيكسچر مشابه ديگري سنگ زني نمود. همچنين با استفاده از ماشينهاي سنترلس مي توان قطعات باريك و خيلي بلند را نيز سنگ زد كه تا قبل از آن امكان سنگ زني آنها وجود نداشت. ماشينهاي سنگ سنترلس، ماشينهاي ابزار دقيقي هستند كه مخصوصاً براي عمليات توليد انبوه قطعات دقيق و با فرمهاي مختلف طراحي شده‌اند.

استفاده از تجهيزات تيز كردن (پايه الماس) پيشرفته، سيستمهاي اتوماتيك جابه جايي قطعه كار و تجهيزات كنترل ابعادي اتوماتيك، ماشينهاي سنگ سنترلس را به ماشينهاي سنگ زني دقيق و با ارزشي تبديل كرده است. قطعات كوچك مانند گيره هاي جراحي، قطعات بزرگ مانند اكسل واگنهاي قطار و قطعات متنوع ديگر مانند شفتهاي مركزي كمك فنر خودروها، گژن بين (Piston pins)، تپت سوپاپ (Valve tappets)، قطعات داخلي رولر بيرينگها و توپهاي بيليارد و بولينگ را مي توان با ماشينهاي سنگ سنترلس سنگ زد. ماشينهاي سنترلس قابليت سنگ زني مواد مختلف را قبيل چوب پنبه (Cork) شيشه چوب، لاستيك، پلاستيكها، فولادهاي آلياژي و ... را با دقت ابعاد و پرداخت سطحي عالي نيز دارند. سنگ زني سنترلس را مي توان تا 350 بار سريع تر از عمليات سنگ گردسايي انجام داد. وجود يك تكيه گاه صلب در قطعه كار در ماشينهاي سنگ سنترلس، امكان سنگ زني قطعاتي كه در اثر قطعاتي كه در اثر فشار دچار تغيير شكل مي شوند، را فراهم مي كند.

يك ماشين سنگ سنترلس با بستر افقي

تعدادي از قطعات مختلف كه با ماشين سنگ سنترلس، سنگ زني شده اند.

 

اصول سنگ زني سنتراس

تفاوت اصلي بين سنگ زني گردسايي و سنگ زني سنترلس اين است كه در ماشينهاي سنترلس، قطعه كار بين دو مرغك و يا درون سه نظام مهار نمي شود. اجزاي اصلي يك ماشين سنگ سنترلس عبارتند از: غلتك تنظيم (Rrgulating wheel)، سنگ سنباده و تكيه گاه قطعه كار (Worreset) سنگ سنباده با سرعت محيطي حدود 2250 m/min (7500 sf/min)مي چرخد و جهت گردش آن به گونه اي است كه قطعه كار را بر روي تكيه گاه حفظ مي كنند. غلتك تنظيم با سرعت آهسته تر1-270 m/min (36-900 sf/min)  مي چرخد.

اجزاء اصلي يك ماشين سنگ سنترلس

غلتك تنظيم معمولاً يك سنگ سنباده با چسب لاستيكي است كه اصطكاك زيادي ايجاد مي كند و باعث مي شود كه قطعه كار با سرعت محيطي يكسان با غلتك تنظيم به گونه اي است كه يك نيروي محوري رو به جلو (Axial thrust) به قطعه كار وارد شود و به واسطه اين نيرو، قطعه كار با سرعت كنترل شده اي از موضع سنگ زني عبور نمايد. تكيه گاه قطعه كار، يك تيغه تخت است كه قطعه كار بر روي آن تكيه كرده و ارتفاع قطعه كار نسبت به سنگ و غلتك را تنظيم مي كند. تيغه هاي راهنما (Work guides) كه در طرفين قطعه كار قرار مي گيرند، وظيفه هدايت درست قطعه كار در عبور از موضع سنگ زني را بر عهده دارند. فشار براده برداري كه توسط سنگ سنباده تامين مي شود، قطعه كار را بر روي تكيه گاه و غلتك تنظيم فشار داده و نگه مي دارد. سنگ سنباده باعث گردش قطعه كار مي شود، ولي سرعت گردش را غلتك تنظيم تعيين خواهد كرد. بنابراين سرعت محيطي گردش قطعه كار و غلتك تنظيم برابر هستند.

اصول عملكرد

در ماشينهاي سنگ گردسايي،قطعه كار بين دو مرغك قرار گرفته و به گردش در مي آيد. به هنگام گردش، حركت طول ميز سبب مي شود قطعه كار در برابر سطح محيطي سنگ يك حركت طولي انجام دهد بدين ترتيب سطح قطعه كار به صورت استوانه اي براده برداري مي شود. قطر قطعه كار بستگي به فاصله سنگ با قطعه كار دارد.

در يك ماشين سنگ سنترلس، مرغك و سه نظام وجود ندارد و موقعيت قطعه كار كار نسبت به سنگ سنباده را تكيه گاه تعيين مي كند. اگر تكيه گاه طوري تنظيم شود كه محور قطعه كار با محور سنگ و غلتك هم ارتفاع باشد، يك قطر يكنواخت (ولي نه لزوماً استوانه اي) بر روي قطعه كار ايجاد مي شود. هر گاه يك نقطه برجسته در محيط قطعه كار به غلتك برخورد كند، قطعه كار را به طرف سنگ سنباده مي راند و يك نقطه فرو رفته در موضع مقابل نقطه برجسته به وجود مي آيد. در شكل يك تصوير اغراق آميز از سطح مقطع يك قطعه كار (فرم مثلثي با اضلاع منحني) كه بر روي يك ماشين سنگ سنترلس سنگ زني شده است نشانداده شده است.

در صورتي كه قطعه كار به صورت هم ارتفاع با سنگ و غلتك قرار گيرد و بر روي يك تكيه گاه با لبه تخت تكيه كرده باشد، چنين فرمي ايجاد مي شود.

قطعه كار كه در مركز قرار قرار گرفته است.

در اين روش معمولاً قطعه كار بصورت مثلثي با اضلاع منحني در مي آيد.

وقتي قطعه كار بالاتر از خط المركزين سنگ و غلتك قرار گيرد

سطح قطعه كار بصورت استوانه اي كامل در مي آيد.

اگر تكيه گاه را كمي بالاتر ببريد به طوري كه محور قطعه كار بالاتر اي خط المركزين سنگ و غلتك قرار گيرد، اين مشكل حل مي شود. در اين حالت اگر يك نقطه برجسته از يك قطعه كار به غلتك تنظيم برخورد كند، غلتك تنظيم قطعه كار را به طرف سنگ سنباده مي راند و يك نقطه فرو رفته در طرف ديگر قطعه كار ايجاد خواهد شد. هر چه قطعه كار نسبت به سنگ و غلتك بالاتر قرار گيرد، گرد شدن قطعه كار سريع تر خواهد بود. براي تقويت اين اثر، لبه بالايي تكيه گاه نيز بايد به صورت شيب دار ساخته شود.

وقتي ميله هاي بلند بر روي يك ماشين سنگ زني مي شوند، معمولاً محور قطعه كار را كمي پايين تر از خط المركزين سنگ و غلتك تنظيم مي كنند. بدين ترتيب از بروز لرزش در قطعه كار (كه به دليل تاب داشتن آن ممكن است به وجود آيد) جلوگيري خواهد شد. به علاوه در اين روش قطعه كار محكم بر روي تكيه گاه خواهد كرد.

مزايا: با پيدايش ماشين سنگ زني سنترلس، اين امكان در صنعت فراهم شد كه قطعات مدور با فرمهاي نسبتاً پيچيده كه سنگ زني آنها به روشهاي ديگر دشوار بود، بسرعت و با دقت بسيار خوبي سنگ زده شوند. استفاده از ماشينهاي سنگ سنترلس مزاياي زير را دارد:

عمليات سنگ زني قطعا با اين ماشينها يك عمليات پيوسته توليدي است. زيرا زمان قرارگيري و تنظيم كار در موضع سنگ زني در مقايسه با ماشينهاي سنگ گردسايي بسيار كوتاه تر است.

با توجه به اينكه فشار ناشي از سنگ زني، قطعه كار را در موقعيت خود محكم نگه مي دارد مي توان بارهاي زيادتري به هنگام سنگ زني به قطعه كار وارد كرد.

در اين ماشينها، نيرويي به دو انتهاي قطعه كار وارد نمي شود و به همين دليل با ماشينهاي سنترلس مي توان قطعات خيلي بلند، شكننده و قطعاتي كه بسادگي دچار تغيير شكل مي شوند را سنگ زد.

چون قطعه كار در موضع سنگ زني شناور است (Floting)، با حداقل براده برداري مي توان تمام سطح قطعه كار را سنگ زد.

با توجه به حجم براده برداري كمتر، سرعت سنگ سنباده نيز بيشتر خواهد بود.

پرداخت سطح و دقت ابعادي را با اين ماشينها مي توان در حد عالي كنترل كرد.

با استفاده از تجهيزات جلو برنده اتوماتيك قطعه كار، مي توان تعداد زيادي قطعات كوچك را به سرعت و به صورت اتوماتيك سنگ زد و

 هزينه نگهداري و تعميرات ماشينهاي سنترلس پايين است، زيرا سطوح در اين ماشينها كم است و سيستم روغنكاري اتوماتيك، تمام قسمتهاي مهم ماشين را روغنكاري مي كند.

انواع ماشينهاي سنگ سنترلس

ماشينهاي سنگ سنترلس جزو مهمترين و دقيق ترين ماشينهاي ابزار توليدي محسوب مي شوند. هر چند تنوع ماشينهاي سنترلس عرضه شده به بازار زياد است، ولي همه اين انواع را مي توان در دو گروه دسته بندي كرد: ماشينهاي سنگ سنترلس با بستر افقي (Horizontal- bed) و ماشينهاي سنگ سنترلس با بستر زاويه دار (Angular-bed). ماشينهاي سنترلس در انواع دستي تا تمام اتوماتيك ساخته مي شوند و دقت سنگ زني آنها در حد ميليونيم اينچ است.


ماشين سنگ زني با بستر افقي

ماشين سنگ سنترلس با بستر افقي، رايج ترين نوع ماشينهاي سنترلس است و اغلب قطعاتي كه احتياج به سنگ زني سنترلس دارند، با اين ماشين سنگ زني مي شوند. در اين نوع ماشين سنترلس، قطعه كار قبل از شروع گردش خود، با سنگ سنباده كه در حال گردش است، برخورد مي كند.

با بستر افقي

ماشين سنگ سنترلس با بستر زاويه دار

اين نوع ماشين معمولاً براي سنگ زني قطعات سنگين مورد استفاده قرار مي گيرند. اين ماشينها طوري طراحي شده اند كه ابتدا قطعه كار با غلتك تنظيم برخورد كرده و توسط آن به گردش در مي آيد و به سرعت مورد نظر مي رسد و سپس عمليات براده برداري آغاز مي شود. در ماشينهاي سنگ سنترلس با بستر زاويه دار اولاً قطعات سنگين بهتر بر روي ماشين قرار مي گيرند و ثانياً هميشه قطعه كار داراي فرم استوانه اي كاملي خواهد بود.

از ماشينهاي سنترلس با بستر زاويه دار براي سنگ زني قطعات سبك با وزن حداقل يك تا دو پوند (نيم تا يك كيلوگرم) كه كيفيت پرداخت سطحي و تلرانس ابعادي دقيق درآنها مهم بوده و ميزان براده برداري در آنها كم باشد، نيز مي توان استفاده نمود.

قسمتهاي مختلف ماشين سنگ سنترلس

همه ماشينهاي سنگ سنترلس، صرف نظر از نوع و تجهيزات جانبي آنها، قسمتهاي مشابهي دارند و اپراتور اين نوع ماشينها بايد با اين قسمتها و سيستماي كنترل ماشين آشنا باشد.

بستر ماشين كه از چدن ساخته مي شود و يك پايه بزرگ و صلب براي نصب ديگر قسمتهاي ماشين محسوب مي شود كلگي سنگ، غلتك و تجهيزات هيدروليك بر روي بستر و در داخل آن نصب مي شوند.

سنگ سنباده و اسپيندل مربوطه در بدنه كلگي سنگ جاي گرفته اند. اسپيندل محل نصب سنگ سنباده است و آن را به گردش در مي آورد.

صفحه گردان (Swivel plate) بر روي بستر قرار گرفته و مي توان آن را به اندازه زاويه دلخواه منحرف نمود. بدين ترتيب مي توان محور غلتك تنظيم را موازي با محور سنگ سنباده و يا با زاويه دلخواه نسبت به آن تنظيم كرد.

قسمت هاي اصلي يك ماشين سنگ سنترلس

كشويي پايين (Lower slide) با استفاده از يك شيار دم چلچله بر روي صفحعه گردان قرار گرفته است و با حركت طولي آن غلتك، تنظيم و تكيه گاه قطعه كار مي توانند به سنگ سنباده نزديك و يا از آن دور شوند. اين حركت با استفاده از فلكه جلو برنده انجام مي شود، كشويي بالا (Upper Slide) نيز با استفاده از يك شيار دم چلچه به كشويي پايين متصل شده و با حركت طولي آن غلتك تنظيم را مي توان بتنهايي منحرف كرد و تحت زاويه دلخواهي قرار داد. با تنظيم زاويه تمايل غلتك مي توان سرعت حركت قطعه كار از بين غلتك و سنگ را به هنگام عمليات سنگ زني تنظيم كرد.

پايه تكيه گاه قطعه كار (Workreset) نيز بر روي كشويي بالا قرار دارد و قطعه كار به هنگام عمليات سنگ زني بر روي آن تكيه مي كند با استفاده از اين تكيه گاه مي توان ارتفاع قرارگيري قطعه كار نسبت به خط المركزين سنگ و غلتك را نيز تنظيم نمود.

متعلقات و تجهزات جانبي

با استفاده از متعلقات و تجهزات جانبي مي توان قابليتهاي يك ماشين سنگ سنترلس را افزايش داد. بعضي از اين متعلقات به صورت استاندارد به همراه ماشين ارسال مي شوند و بعضي ديگر را مي توان براي انجام كارهاي خاص تهيه كرده و بروي ماشين نصب نمود. يكي از متعلقات ماشينهاي سنگ سنترلس، تجهيزات جلوبرنده اتوماتيك الكتروهيدروليك (Electro hydraulics automatic infeed attachment) است. استفاده از اين تجهيزات خاص براي توليد قطعات زياد و با سرعت بالا مفيد خواهد بود. نزديك شدن سريع (Rapid approach) غلتك به طرف سنگ، سرعت پيشروي قابل كنترل، تنظيم زمان پرداخت كاري و برگشت سريع از جمله قابليتهاي اين تجهيزات است.

سنجه اتوماتيك ''Acrasize'' براي كنترل اندازة قطعه كار حين سنگ زني و بعد از آن

تجهيزات جبران كنندة اتوماتيك براي تنظيم موقعيت سنگ بر اساس ميزان سايش آن.

Acrasize از ديگر تجهيزات خاص اين ماشينها است. اين تجهيزات كه در واقع يك سنجه بادي- الكتريكي (Air- electric) است، مي تواند به طور اتوماتيك اندازه قطعه كار را كنترل كند. اين سنجه اتوماتيك قادر است قطعه كار را به هنگام سنگ زني (in-process) و يا پس از سنگ زني (post-process) كنترل نمايد.

وقتي به هنگام سنگ زني، دستگاه ''Accrasize'' قطر قطعه كار را اندازه گرفت و تشخيص داد كه به اندازه مورد نظر رسيده است، دستور برگشت به عقتب را به سنگ خواهد داد. در ماشينهاي سنترلس كه براي سنگ زني قطعات استوانه اي ساده به كار مي روند، قطعات به صورت پشت سر هم از بين سنگ و غلتك عبور كرده و سنگ پس از عبور هر قطعه به عقب بر نمي گردد. در اين گونه موارد سنجبه اتوماتيك ''Acrasize'' پس از عبور از يك قطعه از مقابل سنگ، قطر آن را اندازه گرفته و در صورتي كه تشخيص دهد قطعه كار بزرگ تر از اندازه مطلوب است (به دليل سايش تدريجي سنگ سنباده) از طريق تجهيزات جبران كننده اتوماتيك به سنگ فرمان مي دهد كه به طرف جلو حركت كرده تا ميزان سايش سنگ جبران گردد.

تجهيزات جبران كننده اتوماتيك (Automatic composating device) نيز يك سيستم تنظيم دقيق است كه هماهنگ با تجهيزات سنجه اتوماتيك كار مي كند و در عمليات سنگ زني سنترلس قطعات استوانه اي ساده (كه پشت سر هم از موضع سنگ زني عبور مي كنند) به كار مي رود. سنجه اتوماتيك، مقدار اندازة قطعه كار را به تجهيزات جبران كننده ارسال مي كند و اين تجهيزات (در صورت نياز) كشويي سنگ را به اندازه مورد نياز به جلو مي راند تا ميزان سايش سنگ جبران شده و قطر همه قطعات يكسان باشد.

در بعضي از ماشينهاي سنگ سنترلس،يك مكانيزم بالانس سنگ نيز تعبيه شده است. اين مكانيزم مي تواند به صورت اتوماتيك و با دقت و بدون آنكه لازم باشد سنگ را از روي اسپيندل باز كرد، سنگ را ظرف چند ثانيه بالانس نمايد.

تجهيزات تيز كننده نيز جزو بهترين تجهيزات استاندارد اغلب ماشينهاي سنگ سنترلس است اين تجهيزات به طور دستي يا هيدروليكي مي توانند سنگهاي ماشين سنترلس را به صورت ساده، زاويه دار، يا فرم دار تيز كنند. اگر اين تجهيزات از نوع اتوماتيك باشند، پس از سنگ زني چند قطعه كار، به صورت اتوماتيك، شروع به تيز كردن مجدد سنگ مي كنند.

تجهزات بالانس اتوماتيك سنگ كه خيلي سريع و دقيق سنگ را بالانس مي كند.

تجهيزات تيز كننده مخصوص براي تيز كردن سنگ به صورت ساده يا فرم دار

تجهيزات سنگ زني رينگ بلبرينگها (Race grinding) نيز از جمله تجهيزات مخصوص ماشينهاي سنترلس است كه مخصوصاً براي سنگ زني رينگها و كاسه هاي (Cups) بلبرينگها طراحي شده است. در سنگ زني با اين تجهيزات مي توان از تعامد (Squareness) سطح محيطي و سطوح پيشاني پس از سنگ زني اطمينان داشت. رينگها پشت سر هم، در حالي كه از طرف پيشاني به هم چسبيده اند، با يك نيروي محوري به جلو رانده شده و پشت سر هم از ميان سنگ و غلتك عبور خواهند كرد. تا سطح محيطي آنها سنگ بخورد.

تجهيزات جلوبرنده ميله هاي بلند (Long bars) نيز براي پيش بردن ميله هاي بلند از ميان سنگ و غلتك مورد استفاده قرار مي گيرد. اين تجهيزات با توجه به قطر ميله ها، در ابعاد مختلف ساخته و عرضه مي شوند.

تجهيزات خاص ديگري نيز براي ماشينهاي سنگ سنترلس ساخته شده اند كه كاربردهاي خاصي دارند در صورت نياز مي توان با سازندگان اين ماشينها مشورت كرده و درباره اين تجهيزات اطلاعات كافي دريافت نمود.

تجهيزات مخصوص براي سنگ زني دقيق رينگ ها و كاسه هاي بلبرينگ ها

 

 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

قطعات  خيلي بلند را مي توان توسط تجهيزات جلوبرنده خاص به ماشين هاي سنترلس وارد نمود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 10:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

پروژة اصول طراحي كارخانه ويفر

بازديد: 147

 

شناخت استانداردهاي فضاهاي شاخص در 7 بخش طرح:

4-1 آمفي تئاترها:

سالن تئاتر و سخنراني

سالن تئاتر را مي توان به سه بخش تقسيم نمود:

پذيرش و ورودي، فضاي انتظار، فضاهاي خدماتي (سرويس بهداشتي – تريا و رستوران – فروش مجلات و ...)

سالن حضار

صحنه (سن) و پشت صحنه (انباري، كارگاه ها، لباس و گريم و تمرين و ...)

بهره سالن هاي سخنراني و تئاتر سنتي نسبت به هزينه اي كه دارند و از نظر تامين فضاهاي مورد نياز پايين است. بنابراين، لازم است طوري طراحي شوند كه براي منظورها و كارهاي ديگري نيز مورد استفاده قرار گيرند. اين نوع فضاها مي توانند براي سخنراني، توليدات صحنه اي، نمايشي و سينمايي مناسب باشند (حداقل مساحت براي هر شخص معادل 46/0 متر مربع است. بر اساس صندلي هاي متحرك و بدون بازو و با فاصله مركز به مركز 45 سانتي متر) اين فاصله بر اساس صندلي هاي ثابت بازو دار و با فاصله مركز به مركز 50 سانتي متر معادل 6/0 متر مربع است.

خطوط ديد در سالن تئاتر:

بعنوان نمونه يك شخص نشسته در سالن تئاتر در تصوير زير نشان داده شده است. ارتفاع چشم حدوداً 112 سانتي متر است. گام بين رديف هاي نشستن (فاصله رديف ها) كه با T نشان داده شده معادل 115-80 سانتي متر انتخاب مي شود. فاصله سر با C نشان داده مي شود. اگر فرض كنيم كه شخص تماشاگر از ميان دو نفر جلويي و از روي سر هر شخصي كه دو رديف جلوتر نشسته به صحنه نگاه كند حداقل سر به ازاي هر رديف 5/6 سانتي متر خواهد بود و در صورتي كه اين اندازه به 13 سانتي متر برسد يك تماشاگر متوسط مي تواند از روي سر تماشاگر جلوي خود صحنه را ببيند. (ديد از رديف حلويي)

 

شكل سالن تئاتر:

شكل سالن تئاتر همانند اندازه و حجم آن اهميت زيادي دارد. شكل چهار گوش انعطاف پذير و ترجيحا پنكه اي براي سالنهاي بزرگتر مناسب است. فرم پلان اين سالنها به خطوط ديد كافي در نمايشهاي سمعي و بصري مربوط مي شود. سالن سخنراني با ظرفيت كم (تا حدود 80 نفر) با كف مسطح كاملاً رضايت بخش است. كف سالنهاي برزگتر براي حصول ديد كامل به صورت شيبدار يا پلكاني ساخته مي شود. تغيير تراز از ديد چشم در رديف صندلي ها بايد يكسان باشد. حداقل اين تغيير 6 سانتي متر بوده و تراز ديد به طور متوسط 5/12 سانتي متر خواهد بود.

در صورت استفاده از سالن تئاتر به عنوان سينما معيارهايي كه در كيفيت ديد و تماشاي يك صحنه موثرند عبارتند از:

- بيشينه زاويه ديد افقي 30 درجه- بيشينه ديد قائم 35 درجه

- زاويه بحراني پروژكتور 12 درجه - بيشينه فاصله ديد عرض پرده نمايش ×6

 

خصوصيات صندليهاي سالن تئاتر:

فاصله پشت به پشت در ميان صندليها براي صندليهاي با كف تا شونده 75 سانتي متر مي باشد (عرض صندليها به طور متصل به هم بدون 46 سانتي متر و عرض صندليها بازودار 50 سانتي متر است). اندازه فاصله رديف صندليها به دو عامل بستگي دارد يكي اندازه صندلي و ديگري حداقل فاصله جهت عبور تماشاچيان. رابطه تعدادي صندلي ها و فاصله8 رديف صندلي ها

تعداد صندليها در رديف با دو راهرو در طرفين

تعداد صندليها با يك راهرو در يك طرف

فاصله رديف صندليها (سانتي‌متر)

16

8

40

17و 18

9

50

19 و 20

10

60

 

تذكر: فاصله بين رديف صندليها در طول رديف بايد ثابت باقي بماند.

حداقل اندازه لازم براي حركت در بين رديف هاي صندلي 40 سانتي متر تشخيص داده شده است. اين اندازه است كه شخص براي عبور از پهلو و پشت به تماشاگران نشسته بر صندلي نياز دارد. از طرف ديگر براي حركت افراد به طور معمول حداقل اندازه مورد نياز 40 ساني متر مي باشد. در اين حالت افراد به طور عادي در حداقل فضا حركت مي كنند. با توجه به اين مطلب در مواقعي كه صندليها خالي هستند و كف نشيمن آنها به طور عمودي قرار مي گيرد بايد 20 سانتي متر به فاصله بين دو رديف صندلي افزوده شود تا فضاي حركتي مورد نياز مواقع اضطراري 60 سانتي متر شود و چنانچه كف نشيمن صندلي ها ثابت باشند، بايد فاصله بين رديف صندليها 60 سانتي متر اختيار شود تا حداقل فضاي حركتي وجود داشته باشد. محدوديت تعداد صندليها در رديف از نقطه نظر ايمني، راحتي و سهولت حركت در سطح سالن اهميت دارد. به طور كلي حداكثر تعداد صندليها در رديف هاييكه از دو طرف به راهرو متصل مي شوند به 20 صندلي و در صورتيكه از يك طرف به راهرو متصل باشند به 10 صندلي محدود مي شوند. براي معلولين به ازاي هر 100 صندلي يك فضاي خالي جهت استقرار صندلي چرخدار وجود داشته باشد. همچنين محل استقرار صندليها بايد به گونه اي انتخاب شود كه با قرار دادن صندلي چرخدار در آن محل راهرو بين صندليها مسدود نشود. علاوه بر آن هيچگونه پله اي در راه دسترسي به محل استقرار صندليهاي چرخدار نبايد وجود داشته باشد حداقل سطح صندلي چرخدار  سانتي متر مي باشد. سطح اين محل بايد كاملاً افقي باشد.

 

راهروهاي سالن:

براي ايمني و راحتي تماشاگران حداقل به ازاي هر 100 تماشاچي، 70 سانتيمتر عرض براي راهرو در نظر گرفت. حداقل مناسب براي عرض راهرو 120 سانتي متر مي باشد و از آنجا كه حداقل عرض لازم براي عبور صندلي چرخدار 70 سانتي متر و براي عبور فردي كه دو عصا در زير بغل دارد 83 سانتي متر است اين اندازه مي تواند جوابگوي حركت معلولين نيز باشد. در راهروهايي كه از جلوي رديف صندليها مي گذرد (راهروهاي عرضي سالن) بايد 20 سانتي متر به اين ابعاد اضافه نمود. به اين ترتيب عرض حداقل اين راهروها به 140 سانتي متر مي رسد. حداقل عرض راهروهايي كنار ديوار 100 سانتي متر مي باشد.

در اين حالت پله بايد تمام عرض راهرو را اشغال نمايد پله هاي راهرو نبايد جلو راهروهاي بين رديف ها قرار گيرد.

 

وروديها و خروجي هاي سالن

وروديهاي سالن بهتر است به گونه اي باشد كه كاملاً در معرض ديد افراد كه در سالن نمايش هستند قرار گيرد و از خروجيها نيز بايد جدا باشد. عرض به بهاي ورودي بايد حداقل برابر با نصف مجموع دربهاي خروجي لازم براي سالن باشد. همچنين وروديهاي سالن بايد به ترتيبي مطرح شوند كه از آنها بتوان به عنوان خروجي اضطراري نيز استفاده نمود. بطور كلي عرض دربهاي سالن و مسيرهاي خروجي براي هر 100 نفر تماشاگر بين 55 تا 85 سانتي متر تعيين شده است.

اتاق پروژكتور:

فضاي اتاق پروژكتور از هر نقطه ديگر قابل ملاحظه بوده و بايد درست قرينه با خط مركزي سالن باشد. كف اتاق پرژوكتور بايد باري را به شدت 1000 كيلوگرم بر متر مربع تحمل نمايد و در زير كف اتاق بايد محلي براي رد كردن كابلها در نظر گرفت. 75 سانتي متر براي ارتفاع اين محل كافي خواهد بود. در ديوار جلوي اتاق پروژكتور بهتر است يك شكاف سرتاسري به ارتفاع 50 سانتي متر ايجاد گردد و بعد تمام دريچه هاي مورد احتياج در آن تعبيه شود. فاصله خط مركزي شكاف تا كف اتاق بايد 119 سانتي متر باشد. بهتر است كه يك اتاق جداگانه در مجاورت اتاق اصلي پروژكتور وجود داشته باشد كه به عنوان محل قرار دادن فيلم ها و در صورت لزوم براي رله كردن فيلم استفاده شود. مابين اين اتاق و اتاق پروژكتور بايد پنجره بزرگي وجود داشته باشد تا ارتباط اين دو كنترل هر دو اتاق را تامين كند.

 

اكوستيك در سالن تئاتر

اگر اندازه سالن تئاتر كمتر از 300 متر مربع باشد لازم نيست كه از نظر اكوستيكي كاري انجام دهيم. اما با افزايش اندازه و حج. اتاق يا سالن شكل آن اهميت زيادي پيدا مي كند. سطوح محدب و نامنظم در پراكندگي امواج صوتي كمك مي كند. گنبدها، تاقها و ساير سطوح بزرگ مقعر مي توانند مشكلات اگوستكي ايجاد نمايند. در كنسرتها براي طولاني شدن زمان اصوات (انعكاس) لازم است ارتفاع سقف را بيشتر انتخاب كنند.

براي داشتن صندلي خوب صندليهاي مجاور ديوارها (ديوارهاي جانبي و عقب سالن نمايش) بايد حداقل 1 متر از ديوار فاصله بگيرند و صندليهاي كه در گوشه سالن واقع مي شوند بايد 5/1 متر از گوشه فاصله داشته باشند. هنگامي كه تماشاچيان بر روي صندليها نشسته اند خود جاذب صوت در سالن مي باشند. در اين حالت جنس صندلي ها تاثيري در جذب صدا ندارد. اما زماني كه صندليهاي خالي هستند جنس آنها بايد جاذب صوت باشد تا پر و خالي بودن آنها تغييري در كيفيت صدا ايجاد نكند.

يك سالن اكوستيك ايده آل داراي تعداد معيني از انعكاسات طبيعي است با شدت مساوي و اين عمل با ايجاد شكستگيهايي در ديوار مسطح و همچنين ايجاد شيب در سقف و كف و استفاده از مواد جاذب صدا امكانپذير خواهد بود. زير تصاويري از نويرت براي آشنايي با استانداردهاي آمفي تئاتر و پشت سن آمده است.

گالري

براي  مردان بلند قد ميانگين 175 سانتيمتر قد و خط ديد آنها 162 سانتيمتر، زنان بلند قد ميانگين 160 سانتي متر قد و خط ديد 147 سانتي متر است. بنابراين خط ديد كلي افراد بالغ بر 155 سانتي متر است. با تغيير اندك چشم افراد مي توانند اشيائي كه حدوداً در مخروط ديد آنها قرار دارند را ببينند و تشخيص دهند. مطالعات نشان مي دهد افراد بالغ محوطه اي حدود 30 سانتي متر بالاتر و 90 سانتي متر پائينتر از حيطه پائينتر از حيطه بينائي خود را در فاصله 60 تا 120 سانتيمتري مشاهده كنند. قرار دادن و آرايش اشياء خارج از اين محدوده ها باعث درد پشت، خستگي پاها، سوزش چشم، ناراحتي گردن و در كل بكارگيري عضلاتي مي شود كه به اكثرا مورد استفاده بدن مي باشند. براي نمايش اشيائي مانند مجسمه هاي مربوط به بت ها و دايناسورها كه در محدوده اي بسيار بزرگتر از حيطه هاي ديد انسان لازم است شخص بيننده فضاي لازم براي عقب رفتن و درك كلي آنها را داشته باشد. جريان بازديد كنندگان مانند جريان آب يك رودخانه است. اگر اشياء با بدنه هاي مارپيچ ملايم سازماندهي شده باشند براي استفاده از مزايايي اينگونه حركت بازديد كنندگان اتقاهاي نمايش را با جذابيت بيشتري پيدا مي نمايند. پيشرفت كار بازديد با دنبال نمودن خط محل هاي نمايش راحت تر صورت مي گيرد. ممكن است آرايش به صورت پله پله باشد كه حالتي رمز گون براي بيننده ايجاد مي شود به منظور اينكه دريابد در گوشه ها و قسمت هايي كه از ديد او پنهان است چه اتفاقي روي مي دهد. همواره براي ورود به يك هال به گشايشي بزرگ ورودي با پهناي زياد احتياج نيست. محل هاي نمايشي كه به گونه اي تنگ تر و نزديك به يكديگر در بدو ورود قرار گرفته اند باعث به وجود آورد اشتياقي در بيننده براي ورود به مركز پهناي هال نمايش مي شود.

 

محل هاي نمايش:

اولين قدم در طراحي يك محل نمايش آن است كه طراح بداند چه چيزي قرار است در اين محل به نمايش گذاشته شود. چند نمايشگاه در سال برگزار مي شود و چگونه تعويض مي شود. نمايشگاههاي مسافرتي به چه ترتيب برنامه ريزي شده اند. اگر يك مجموعه دائمي وجود دارد چند قطعه از آن نمايش گذاشته مي شود؟ آيا فقط قطعات بزرگ هنري نشان داده ميشود يا مجموعه اي كوچكتر؟ آيا هنري سه بعدي در جعبه هاي مخصوص نمايش داده مي شود يا به روي سكو قرار مي گيرند؟ قطعات چاپي نازك و طراحي نشان داده شده مي شوند؟ با در دست داشتن برنامه اي قطعي طرح مي تواند ميزان تغيير پذيري طرح خويش، اندازه و طرح كلي گالري ها نيز فضاهاي زيست محيطي را معين كند قانونهاي ثابت طراحي اندك است به همين دليل خطوط كلي توضيح داده شده به گونه اي عمومي است.

 

هدايت بازديد كننده در گالري:

بر خلاف موسيقي و هنرهاي كه با اجراي اثر هنري سر و كار دارند كه در آن تماشاچيان يا شنوندگان در محلي معين نشسته به اجراي اثر هنري بر روي صحنه توجه مي كنند در هنرهاي تجسمي بيننده بايد بتواند در اطراف اثر حركت داشته باشد تا اثر مورد نظر را به انتخاب خود مد نظر قرار دهد. گالري يا مركز هنري طراحي شده بايد به شيوه اي تجربه ديدن و توجه بيننده بر روي تعدادي قطعه يا اثر هنري پشت سر هم را در او بوجود آورد. ورودي و لابي بايد به گونه اي باشد كه بيننده را به گالري ها هدايت كند جايي كه بتوانند به تفحص و گردش پرداخته. نقطه شروع را انتخاب كنند و به باقي نقاط هدايت شوند. از آن نقطه است كه طراح تماشاگر آثار هنري را در يك حركت پيوسته از يك شيء به شيء ديگر و از يك گالري به گالري ديگر هدايت مي كند.

بعضي از نكاتي كه هنگام طراحي گالري بايد در نظر داشت به شرح زير است:

الف: بازديد كننده از موزة بايد بتواند آثار هنري را ببينيد و از ميان آنها به راه خويش ادامه دهد بدون آنكه مجبور شود ميسر پيموده را دوباره طي نمايد و اشياء و آثاري را كه ديده است را دوباره طي نمايد و اشياء و آثاري را كه ديده است را دوباره ببيند.

ب: بايد فضاي مناسب براي بازديد كننده وجود داشته باشد تا با سرعت هاي مختلفي به حركت خود ادامه دهد. بعضي افراد به حركت پيوسته خود ادامه مي دهند حال آنكه ديگران ممكن است در مقابل بعضي آثار قدري تامل كنند و آنرا با جزئيات بيشتري مورد بررسي قرار دهند.

ج: يك بازديد كننده همواره تمايل دارد از همان مسيري كه وارد گالري شده است از آن خارج شود. طراحي سير كولاسيون گالري با توجه به اين مسائل بايد صورت گيرد.

د: توانايي حركت و گشتن در يك گالري به تماشاگران اين امكان را مي دهد تا آنچه كه مورد نمايش قرار گرفته را درك كنند و در مورد آثاري كه از آن پس بازديد مي كنند تصميم بگيرند.

 

طراحي محيطي دلپذير و پرتنوع:

يك محيط شلوغ، گرم و پر سروصدا مشتاق ترين بازديد كننده را از كوره به در مي برد. طراح بايد آگاه باشد كه فضاها به ميزان كافي داراي اتاقهاي راهرو دار و كرويدور باشد علاوه بر آن فضاهاي حياط دار، نورگير سقفي بر فضاهاي عبور نيز در بهبود موثر است. بازديد كننده احتياج دارد در فضايي مكث كند بنشيند و استراحت نمايد در آن حال بر روي يك اثر دوباره مرور نمايد و تجديد قويا ذهني پيدا كند چون حافظه بصري وي انباشته از اطلاعات شده است. فضاهاي نشيمني كه در فاصله اي مناسب از آثار هنري بزرگتر قرار گرفته اند شانس تمركز و ديدن اثر را در حين استراحت به ببينده اهدا مي كند. امكانات آسايشي ياد شده در فواصل ديدار، نقش مهمي را ايفا مي كند و از نكات بسيار مهم در طراحي فضاهايي است كه با هنرهاي تجسمي سر و كار دارد. تنوع بصري سبب مي شود بازديد كننده همواره مشتاق باشد. سازماندهي چند نور نقطه اي در فضا با نورهاي شديدتر ديگر بخش ها نيز كارآمد است. تنوع و بازي در ارتفاع سقف و نيز رنگ ديوارها در گالري ها مختلف خستگي بيننده را كاهش مي دهد. البته هيچكدام از فاكتورهاي ياد شده نبايد بر روي اثر هنري تاثير مطلوب و منفي بگذارد. در فضاهاي نمايشگاهي كنترل صدا و ارتعاش بسيار مهم است. تهويه مطبوع و ديگر امكانات نيز بايد در اين زمينه به كار گرفته شود. مهندسين مكانيك بر روي طرح يك گالري بايد ميزان كردن صداهاي ناخوشايند را در نظر بگيرند.

 

نمايشگاه هنري مجموعه مورد نظر:

فضاي نمايشگاه بهتر است بصورت سالن هاي باز و خنثي طراحي شده باشد تا بريا طرح هر گونه نمايشگاهي بتوان با قرار دادن احجام و غيره فضايي مناسب بدست آورد. از نظر نور پردازي، نورگيري بام در تلفيق با نور مصنوعي نتجيه مطلوبي حاصل مي كند. نور مصنوعي ابزاري است در دست طراح كه در هر زمان و هر شرايطي اشياء را از نور مناسب برخوردار مي كند. با توجه به اينكه تكنولوژي خوبي در مورد نورپردازي نمايشگاه وجود دارد ولي با اين حال استفاده از نور طبيعي در برخي موارد خاص ضروري به نظر مي رسد و به طور كلي معماران از هر دو نوع نور براي بهبود بخشيدن كيفيت داخل ساختمان در ارائه بهتر آثار نمايشگاهي استفاده مي كنند.

 


كتابخانه:

اين فضا در مجموعه مورد نظر مكاني است براي اطلاع يافتن مراجعه كنندگان از خبرهاي علمي و هنري و روز كه ارائه كننده مجلات، بروشورها و طيف محدود و خاصي از كتابهاست و بصورت كتابخانه ملي با مخزن غني و كامل عمل نمي كند در واقع فضاي مورد نظر بعنوان فضايي در كنار ساير امكانات تفريحي در نظر گرفت شده است. تا بازديدكنندگان امكان مطالعه در فضاي بسته را نيز داشته باشند. بنابر هدف ذكر شده فضاي كامپيوتر و ارائه خدمات از طريق CD هاي آموزشي و غيره در كنار كتابخانه ضروري مي باشد.

 

سالن مطالعه:

ابعاد مناسب ميز مطالعه  سانتي متر است. به اين سطح بايد فضاي حركتي مراجعين را نيز افزود. به اين ترتيب سطح منطقي و مناسب براي هر مراجعه كننده با ميز در حدود 35/1 متر مربع است. اگر اين ميزها را كنار ديوار قرار دهند اين رقم به 25/1 متر مربع مي رسد. اگر از ميزهاي متعدد استفاده كنند به 95% متر مربع تقليل مي يابد. البته با احتساب ساير فضاها مانند فضاهاي گذر و مانند آنها سرانه فضاهاي هر نفر به طور عادي به 3/2 متر مربع مي رسد. ميزهاي تكي از مزاياي رواني برخوردارند اما فضاي بيشتري احتياج دارند و ايستايي آن نيز محدود است. ميزهاي دو نفري اگر بدون حايل مياني باشند به خوانندگان امكان تجاوز به حريم خواننده مقايل را مي دهد. حامل مياني نه تنها از تداخل پيشگيري مي كند و احساس خلوت نسبي را فراهم مي آورد بلكه مي تواند داراي يك تكيه گاه براي خواندن كتاب نيز باشد. در ميزهاي دو نفري با حايل مياني تامين نور موضعي نيز آسان است. ميزهاي بلند با صرفه ترين ميزها از نظر صرفه جويي در فضا هستند اما از آنجا كه فضاي راهروهاي مياني بيشتر است اين صرفه چندان چشمگير نيست. در پشت ميزهاي بلند مي توان 4 تا 12 نفر را جاي داد عرض ميز نبايد كمتر از 120 سانتي متر باشد و فضاي جانبي بين افراد نبايد كمتر از 90 سانتي متر باشد.

 

انواع روشهاي دسترسي به كتاب:

انواع روشهاي دسترسي به كتاب عبارتند از:

الف: مخزن بسته

ب: مخزن باز

پ: دسترسي آزاد

الف: مخزن بسته: در اين روش كتابها در فضايي ذخيره مي شوند كه صرفا دسترسي كاركنان به آنها مسير است و مراجعه كنندگان مي بايست كتاب مورد نظر خود را طريق آنها دريافت نمايند در اين حالت پيش بيني باز شو و راهروهاي بين قفسه اهميت كمتري مي يابند و در نتيجه سطح كمتري اشغال مي شود.

ب: مخزن باز: اين نحوه كتاب عموماً در كتابخانه هاي علمي و تخصصي مانند دانشگاه ها و موسسات آموزشي رواج دارد. اين روش نسبت به روش بسته جاي بيشتري اشغال مي كند زيرا بايد جاي كافي براي عبور خوانندگان و انتخاب كتاب توسط ايشان فراهم شود در اين حالت محاسبه تعداد كتاب در هر متر مربع به شيوه آرايش قفسه ها بستگي دارد.

پ: دسترسي آزاد

در اين روش كتابها به صورت پراكنده چيده مي شوند تا خوانندگان به مطالعه تشويق شوند. در اغلب كتابخانه مدارس، بيمارستانها و كتابخانه هاي عمومي به اين ترتيب كتاب ذخيره مي شود. در اين حالت قفسه ها منحصر به ذخيره كتاب عموما در كتابخانه هاي علمي و تخصصي مانند دانشگاه ها و موسسات آموزشي رواج دارد. اين روش نسبت به روش بسته جاي بيشتري اشغال مي كند زيرا بايد جاي كافي براي عبور خوانندگان و انتخاب كتاب توسط ايشان فراهم شود در اين حالت محاسبه تعداد كتاب در هر مترمربع به شيوه آرايش قفسه ها بستگي دارد.

پ: دسترسي آزاد:

در اين روش كتابها به صورت پراكنده چيده مي شوند تا خوانندگان به مطالعه تشويق شوند. در اغلب كتابخانه هاي مدارس، بيمارستانها و كتابخانه هاي عمومي به اين ترتيب كتاب ذخيره مي شود. در اين حالت قفسه هاي منحصر به فرد نيستند بلكه جزئي از طراحي داخل كتابخانه محسوب مي شوند. در برخي مواقع قفسه ها در فضاي سالن پراكنده شده و ميزها در بين آنها قرار مي گيرند. حال آنكه در برخي كتابخانه ها قفسه هاي به صورت نيمه منظم در گوشه اي چيده شده و فضاهاي مطالعه در جاي ديگر قرار مي گيرند. طبيعي است كه فضاي دور ميزها به ميزان مراجعه بستگي دارد. در صورت بهره گيري از قفسه هاي مجزا بايد به جاي كافي براي بررسي كتاب روي ميزها يا طاقچه هاي نزديك قفسه ها در نظر گرفت.

 

اهداف در طراحي كتابخانه:

لازم است كه فضا باز باشد و نور كافي و منظر مناسب از فضاي باز بيرون (فضاي سبز) داشته باشد. بطوريكه شخص مطالعه كننده همچنان خود را با محيط بيرون مرتبط حس كند.

مبلمان بخش هاي مطالعه بايد از نوع راحت بوده و جوابگوي مطالعه تفريحي مراجعين باشد.

بخش مجلات و روزنامه ها در اين كتابخانه پرطرفدار و فعال خواهد بود. بايد فضاي كافي به آن اختصاص داد و محيطي مطلوب و مبلماني راحت و نظر و نور كافي براي آن در نظر گرفتم.

 

بررسي مصاديق معماري

بهره بردن از تجارب مثبت و منفي (پديد آمده در نقاط مختلف جهان) در امر طرحي بسيار مفيد است. از اين جهت چند نمونه از مجموعه هاي فرهنگي و هنري در داخل و خارج كشور مورد بررسي قرار مي گيرند. هدف از اين بررسي بيشتر مطالعه روي اجزاي سازنده اين بناهاي فرهنگي (گالري هاي هنري، سالن هاي اجتماعات، كتابخانه و ...) و نحوه ارتباط متقابلا آنها با همديگر مي باشد و طبيعي است كه هر كدام از اين مجموعه هاي فرهنگي تحت تاثير عواملي همچون شكل زمين آب و هواي منطقه و برنامه طرح از نظر حجم و نماي ساختمان تفاوت هاي قابل توجهي دارند.

براي اين منظور يك نمونه داخلي (فرهنگسراي دانشجو) و دو نمونه خارجي (مركز فرهنگي تجيبائو و مركز پمپيدو) انتخاب و بررسي مي شوند.

 

نمونه داخلي:

فرهنگسراي دانشجو (شفق):

اين فرهنگسرا در سال 1373 در درون پارك شفق تهران آغاز به كار كرد.

با توجه به اهميت مسائل فرهنگي در بين دانشجويان، بخش عمده فعاليت اين فرهنگسرا در ارتباط با دانشجويان و جوانان در نظر گرفته شده است و با استقبال خوب آنها مواجه شده است.

فعاليت هاي آموزشي اين مركز عبارت است از:

1 – كلاسهاي فرهنگي: شامل علوم قرآني و ...

2 – كلاسهاي هنرهاي تجسمي: طراحي نقاشي، خوشنويسي، سفالگري، تذهيب گل و مرغ و ...

3 - كلاسهاي هنري موسيقي: دف، تبنك، تار، ويولون، گيتار، سنتور، آواز آقايان و ...

4 – كلاسهاي آموزشي ويژه بانوان: خياطي، فوريتهاي پزشكي، گريم، يوگا، كليه كلاسهاي موسيقي غير از آواز

5 – كلاسهاي كامپيوتر

6 – كلاسهاي آموزش زبان انگليسي از متبدي تا پيشرفته

7 – كلاسهاي آموزش كودكان: قرآن، نقاشي، سفالگري، شطرنج، موسيقي و...

8 – تربيت راهنمايان گردشگري

9 – كلاسهاي خبرنگاري و عكاسي خبري

تصاوير از فرهنگسرا در پايان آمده است.

سال اجتماعات فرهنگسرا دانشجو با ظرفيت 200 نفر داراي امكانات مناسب صوتي، تصويري، و اتاق گريم در زمينه تئاتر، كنسرتهاي موسيقي، پخش فيلم (ويدئو و پروجكشن) و ساير برنامه هاي فعال است. گالري (نگارخانه) دانشجو با مساحت حدود 100 متر مربع و گنجايش 70 اثر هنري ميزبان هنرمندان خلاق در زمينه هاي تجسمي، نقاشي، گرافيك، عكاس و پايان نامه هاي دانشجو مي باشد. از فضاي باز مقابل فرهنگسرا نيز به عنوان نمايشگاه فضاي باز تحت عنوان پنج شنبه بازار هنري استفاده مي شود. همان طور كه قبلاً ذكر شد بخش عمده فعاليتهاي اين فرهنگسرا در ارتباط با دانشجويان و جوانان است كانونها و انجمنهاي مختلفي در اين زمينه فعال شده اند كه عنوان آنها به شرح زير است:

1 – كانون دانشجويان نجوم

2 – خانه دانشجوي هنر هفتم

3 – كانون دانشجوي خبرنگاران جوان

4 – انجمن دانشجويي پرستاران

5 – كانون دانشجويي ادبي

6 – كانون دانشجوي مديريت هنري

7 – جمعيت دانشجوي امام رضا (انجمن خيريه حمايت از آسيب ديدگان اجتماعي)

8 – كانون دانشجوي زيست شناسي

9 – كانون دانشجوي كارشناسي ارشد

10 – كانون دانشجوي ترويج گياهان دارويي

از ديگر بخش هاي فرهنگسراي دانشجو مي توان به فروشگاه كتاب، كتابخانه و بخش اداري اشاره كرد.

 

نمونه هاي خارجي

مركز فرهنگي ژان ماري تجيبائو اثر تجيبتائو اثر رنزوبيانو

ساخت مركزي براي بيان فرهنگي كاناك تصميمي بود كه دولت فرانسه در طي كنفرانس صلح پس از شورشهاي سال 1984 و 1988 در كالدونياي جديد اتخاذ كرد. اين مركز به نام رهبر كاناك كه در سال 4989 كشته شد، نامگذاري شده است. آژانس توسعه فرهنگ كاناك به رياست ماري كلود تجيائو، مسابقه اي بين اللملي برگزار كرد كه رئيس جمهور فرانسه نيز حمايت از آن بر عهده گرفت.

اين مكان بسيار زيبا حدود ده كيلومتري شرق نومه قرار دارد اين پيشامدگي به شكل شبه جزيره اي است بين اقيانوس و تالاب. اين موقعيت تضادهاي قوي ايجاد مي كند زيرا يك طرف آن رو به بادهاي غالب و آبغاي عميق است. حال آنكه جانب ديگر رو به تالاب و بسيار و بسيار آرام است. طرح پروژه از شكل محل و برجستگي آن گرفته شده است. طرح در طول يك ستون فقرات امتداد مي يابد كه تيغه تاج شبه جزيره را دنبال مي كند. همچون در دهكده هاي كاناك، جاده سبب انسجام مجموعه مي شود بناها در دو طرف در سه گروه ساختماني قرار دارند بي آنكه تقارن خاصي داشته باشند و باغهايي آنها را از هم جدا مي كنند به اين ترتيب سه دهكده ايجاد شده است كه هر كدام جزيره اي است با كاركردي معين با فضاهايي براي نمايش فرهنگ سنتي و معاصر كاناك: يك آمفي تئاتر، كتابخانه. رسانه كتابخانه و لابراتوارهاي آموزشي.

 

تصاوير از مركز تجيائو:

طول جاده 230 متر است. در يك طرف ساخت و سازهاي كوتاه به نرمي تالاب پايين مي روند در طرف ديگر در برابر بادهاي مداوم شرقي بناهاي بلند مي بينيم كه استعاره بصري مسكن سنتي كاناك را به نمايش مي گذارند در طرح برگزيده تعمدي در جلوه فروشي ديده نمي شود تنها اشارت صريح به گذشته را مي توان در مصالح و روش كار با چوب و انحنا دادن به قطعات يافت. اين بناها نه فقط تقليد صرف از صندوقچه هاي سنتي كاناك نيستند. نامي كه به مسكن محلي داده شده بلكه شكل خاص خود را از روش اقتباس كرده اند كه خاص منطقه اقيانوس آرام است و در آن تهويه طبيعي استفاده مي شود.

تهويه از طريق وارد كردن جريان هواي خنك در بخش فوقاني بنا انجام مي شود. صندوقچه ها طوري طراحي شده اند تا بادهايي را كه تقريباً هميشه از يك جهت مي وزند دريافت كنند و پيوسته دماي داخلي را طوري كاهش دهند كه هواي گرم مدام تخليه شود بديهي است كه اين سازه ها طوري طراحي شده اند كه در برابر هر رخداد اقليمي به ويژه توفانهاي گرمسيري تاب آورند. بناهاي كوچك رابطه اي نزديك با محيط طبيعي دور و بر خود ايجاد مي كنند. اهميت دادن به چشم انداز در كالودنياي جديد هنري است كه پيوندي عميق با فرهنگ كاناك دارد. فضاي طبيعي بين صندوقچه ها و اطراف آنها دقيقاً به همان شيوه اي احيا حفظ مي شود كه مردمان مالزيايي به طور سنتي در حفاظت از محيط طبيعي خود به كار مي برند.

تكنولوژي برتر زير بناي تكوين پروژه اي است كه پايه در مفهوم خاطره دارد. اين شيوه تكنولوژي برتر، اجراي ملايم مدرنيته، طبيعت و سنت با هم آشتي مي كنند.

 

تصاوير از مركز فرهنگي ژان ماوي

مركز فرهنگي پمييدو پاريس

معمار: راجز و پيانو                        موقعيت: پاريس

تاريخ: 1976 تا 1972           نوع ساختمان: موزه هنر نوين

سيستم ساخت: تكنولوژي جديد شيشه اي و آهنگي

قليم: معتدل                                شرايط: شهري

سبك: تكنولوژي نوين (هاي – تك)

عكس هايي از مركز فرهنگي پمييدو

مركز جورج پمييدو كه سابقاً به نام مركز بيوبورگ نام داشت اين مركز با همكاري ريچارد راجرز و ورنزوپيانو طراح ريزي شد بناي پمييدو در مركز قديمي و تاريخي پاريس در محدوده يك كيلومتري نتردام در بافت قديمي بسيار متراكم قرار دارد. در زمان طراحي اين ناحيه در بحران به سر مي برد.

يك ميليون متر مربع مركز فرهنگي براي چهار فعاليت زير در نظر گرفته شده است:

موزه هنر، نوين، كتابخانه مرجع، مركزي براي طرح صنعتي و يك مركز براي موزيك و تحقيقات پژواك شناسي. محلي براي مدير شركت، فروشگاه كتاب، رستورانها سينماها، فعاليتها كودكان و محلي براي پارك ماشينها نيز بعداً به ان اضافه شده است.

در مركز پمييدو فعاليت هاي متفاوت براي موقعيت هاي متفاوت و افراد مختلف اعم از پير و جوان و توريست طرح ريزي مي شود كه تمام اين گوناگوني در محيطي تغيير پذير با يكديگر مواجه مي شوند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 10:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره هوشنگ سیحون

بازديد: 339

 

هوشنگ سیحون معمار بزرگ ایرانی و نقاش ایرانی و استاد سابق معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.

 

فهرست مندرجات

·                     ۱ زندگی نامه

·                     ۲ پیشینه معماری

·                     ۳ پیشینه نقاشی

o                            ۳.۱ برخی از آثار (معماری)

·                     ۴ طراحی و اسلوب معماری

o                            ۴.۱ برخی از آثار (نوشتاری)

o                            ۴.۲ برخی از آثار (نقاشی)

o                            ۴.۳ برخی از آثار(مجموعه آثار معماری و نقاشی)

زندگی نامه

او در ۱۲۹۹ در تهران بدنیا آمد. تحصیلات معماری خود را در دانشگاه تهران و دانشکده هنرهای زیبای پاریس (بوزار) انجام داد، وی هم اکنون در ونکوور کانادا زندگی می کند.

 

هوشنگ سیحون، ژوئن ۲۰۰۷، عکس از آرش آتش

پیشینه معماری

وی زمانی استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و سه دوره رئیس این دانشکده بود. استاد"هوشنگ سیحون" نقاش و معمار 86 ساله ایرانی، به مرد بناهای ماندگار معروف است آن هم به دلیل طراحی و نظارت بر ساخت آرامگاه بزرگانی چون خیام، كمال الملك، بوعلی سینا، نادرشاه افشار، كلنل محمدتقی خان پسبان و ده ها مقبره و آرامگاه دیگر، ضمناً وی طراح بنای موزه توس در سال 1347 و همچنین ساختمان بانك سپه در میدان توپخانه تهران نیز می باشد.

استاد سیحون نقش اندازی است كه در دنیای ابعاد از معانی پر رمز و راز باطن سخن به میان می آورد و معانی و فلسفه نظری و وجودی بزرگانی كه معمار و طراح آرامگاه هر یك از آنان بوده، در نقش مقبره شان متجلی نموده است. به عنوان مثال در 1338 آرامگاه حكیم عمر خیام را مبتنی بر اصول ریاضی و مثلثاتی خیام، محاسبه و طراحی كرده است. او در کتاب « نگاهی به ایران» در مورد بنای آرامگاه نادر شاه افشار می نویسد: ماده اصلی ساختمان از سنگ خارای منطقه کوهسنگی مشهد، مشهور به سنگ هر کاره است، این سنگ یکی از مقاوم ترین سنگ هایِی ست که در ایران وجود دارد، او دلیل این انتخاب را اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه افشار می داند». او در ادامه می نویسد: « شکل کلی و مقبره ی نادر به شکل شش ضلعی متناسبی ست که، شکلِ سیاه جادرهایی را تداعی می کند، دلیل این امر همین نکته است که نادر به جای کاخ در زیر چادر زندگی می کرد.

پیشینه نقاشی

در کنار معماری به نقاشی از مناظر و روستاهای ایران می‌پرداخت و نمایشگاه‌هایی از این آثار خود در ایران و در خارج از ایران برپا کرده است.


آثار وی در نمایشگاهی در دانشگاه ماساچوست در سال 1972 در كنار آثار هنرمندانی چون پیكاسو و دالی به نمایش درآمد. در این نمایشگاه تابلویی از كلافه های خط به نمایش گذاشت كه در آن از خطوط موازی و پر پیچ و تاب كه هیچ همدیگر را قطع نمی كنند، استفاده كرده بود. دانشگاه هایی مثل
MZT، هاروارد، واشنگتن و بركلی مجموعه ای از نقاشی های او را گردآوری كرده و نگهداری می كنند.

همسر سابق وی معصومه سیحون نیز نقاش است و بیش از 70 سال سن دارد و شگرد وی در کشیدن نقاشی های مدرن است.

 

برخی از آثار (معماری)

 

 

تصویر مقبره نادر شاه

·                     مقبره فردوسی بزرگ

·                     آرامگاه فردوسی بزرگ

·                     آرامگاه بوعلی سینا در همدان(1951)

·                     آرامگاه خیام در نیشابور(1338)

·                     آرامگاه و موزه نادرشاه در مشهد(1958)

·                     آرامگاه كلنل محمد تقى خان پسيان

·                     مقبره عباس ميرزا و بعضی دولتمردان قاجار

·                     آرامگاه کمال‌الملک در نیشابور

·                     ساختمان بانک سپه در تهران

·                     بنای موزه توس(1347)

·                     مرکز فرهنگی یزد

طراحی و اسلوب معماری

آرامگاه فردوسی بزرگ


مجموعه فرهنگی باغ آرامگاه فردوسی در فاصله بیست کیلومتری شهر مشهد به طرف قوچان راه دو طرفه می شود و یکی از این راه ها به وسیله بلواری به نام پردیس به طول 7 کیلومتر به باغ آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی می رسد. بنا به شواهد باستان شناسی این منطقه توس تاریخی است که در دوره اساطیری به دست توس پهلوان ایرانی بنا گذاشته شد.سراینده حماسه های بزرگ ایران نیز در همین نقطه به خاک سپرده شد. در سال 1303 همزمان با برپایی جشن هزاره فردوسی قرار شد تا آرامگاه فردوسی به همت انجمن آثار ملی ساخته شود.

انجمن با جمع اوري اعانه از مردم کارهاي آماده سازي براي ساخت بنايي در خور حکيم توس را آماده کرد. برای آغاز ساختمان باید محل دقیق مدفن فردوسی مشخص می شد. نخستین منبعی که از مدفن حکیم توس نام برده در چهار مقاله نظامی عروضی بوده که آن را جایی نزدیک، دروازه رزان توس در محل باغ خانوادگی او ذکر کرده بود.

در اردیبهشت سال 1305 ارباب کیخسرو شاهرخ برای تعیین مکان دقیق مدفن فردوسی راهی توس شد. با تحقیقات به عمل آمده مشخص شد باغ حاج میرزا علی قائم مقام نایب التولیه است. با همکاری مقامات استان سراسر باغ کاووش شد و در باغ تختگاهی یافتند که طولش شش متر و عرضش پنج متر بود و مدفن حکیم توس بود.

نقشه بنا را به اصرار انجمن شبیه آرامگاه کوروش توسط « آندره گدار» و پروفسور هرتسفلد طراحی شد و مهندس کریم طاهر زاده بر ان نظارت کرد. معمار ساختمان نیز حسین لرزاده بود. مساحت ساختمان 945 متر بود و بهترین حجاران تصاویری از شاهنامه را بر دیوارهایش حک کردند. بنای آرامگاه در مهر 1313 به مناسبت جشن هزاره فردوسی افتتاح شد. این بنا در سال 1348 با طراحی که هوشنگ سیحون براساس آرامگاه کوروش انجام داده بود گسترش یافت و باغ اطراف آن به همراه موزه کنارش ساخته شد.


آرامگاه نادرشاه(1958)


قوام السلطنه در اواخر عهد قاجار ( 1296 خورشيدى ) در محل يكى از مقابر ويران شده نادرى آرامگاه جديدى براى وى ساخت(52) و استخوانهاى او را از تهران به مقبره مزبور حمل كردند. اين بناى جديد كه در محل فعلى آرامگاه وى قرار داشت مدتى بر پا بود تا اين كه انجمن آثار ملى ايران در سال 1335 خورشيدى درصدد بر آمد آرامگاهى مناسبِ شأن نادرشاه براى وى در همان محل مقبره ساخته قوام السلطنه احداث نمايد. اين كار از سال 1336 شروع شد و در سال 1342 به پايان رسيد.

مقبره كنونى نادرشاه واقع در ضلع شمال غربى چهارراه شهدا ( نادرى سابق ) كه پس از حرم حضرت رضا عليه السلام مهمترين موضع توريستى ـ تاريخى شهر مشهد تلقى مىشود، در باغى به مساحت 14400 متر مربع ساخته شده است. مقبره شامل سكويى دوازده پله اى، محل گور، پوششى خيمه مانند بر روى قبر، سكويى مرتفع در مجاور قبر با مجسمه نادرشاه سوار بر اسب و سه تن ديگر در پى او، يك غرفه فروش كتاب و دو تالار براى موزه است.

طراح بنا مهندس سيحون بود و مجسمه ها را هنرمند فقيد ابوالحسن صديقى ساخته است. مصالح مقبره عمدةً از سنگهاى خشن و سخت گرانيت كوهسنگى مشهد است.

بعضى از قطعات سنگ بسيار بزرگ انتخاب شده تا تداعى كننده مقبره دوم ساخته خود نادرشاه باشد. پوشش مقبره كاملاً به مانند چادر عشايرى است، كه نادر در آن زاده و هم كشته شده است. پوشش ديوارهاى داخلى مقبره نيز از سنگهاى مرمر اُخرايى رنگ مراغه انتخاب شده تا قتل نادرشاه در داخل چادر را تداعى نمايد.

از موقوفات كرامند نادرى كه از تصرف وقف خارج شده بود روستاى دهشك در مجاور شهر تابران توس احيا شده و در اختيار موقوفه نادرى قرار گرفته است(53) كه احتمالاً به زودى از محل در آمد آن به بخشى از نيّات واقف بر سر قبر وى عمل خواهد شد.[1]


مجموعه باغ و موزه آرامگاه


ساختمان جدید آرامگاه نادر شاه افشار به گزارش میراث خبر در تاریخ 12 فرودین ماه سال 1342 با حضور پهلوی دوم به همت انجمن آثار ملی در باغ نادری بازگشایی شد.

نادر شاه افشار فاتح دهلی در هنگام حیات خود دستور به ساخت آرامگاهی کوچک در بالا خیابان مشهد داد. این آرامگاه کوچک در سال 1145 هجری قمری در مجاور چهارباغ شاهی و روبروی حرم امام ضا از خشت و گل ساخته شد. موزه نادری در قسمت اصلی بنای یادبود آرامگاه افشار در 2 تالار به منظور معرفی آثار تاریخی این دوره شکل گرفته است . این بنا به همت انجمن آثار ملی در سال 1342 خورشیدی توسط مهندس سیحون طراحی و ساخته شده است .

تنديس نادر شاه سوار بر اسب به همراه تني چند از سربازانش بر فراز يک حجم سنگي مرتفع توسط مجسمه ساز شهير ايراني زنده ياد استاد«ابوالحسن صديقي » ساخته شده است . تالار شماره 1 : اين تالار به انواع سلاح هاي دوره افشاريه ، تابلوهاي نقاشي از نادر و صحنه هاي جنگ ، وسايل سوار کاري مانند زين و برگ اسب از دوره افشاريه تا قاجاريه ، چند نسخه خطي از جمله تاريخ جهانگشاي نادري و دو شمشير متعلق به نادراختصاص دارد که روي يکي کلمه«السلطان نادر » حک شده و روي ديگراين بيت شعر طلاکوب شده است: شاه شاهان نادر صاحب قران هست سلطان بر سلاطين جهان اين شمشير در دشت مغان به سال 1148 هجري در روز تاجگذاري نادر از طرف ملت ايران به وي هديه شده است. تالار شماره 2: اين تالار در سال 1373 به مجموعه اضافه شد و در آن انواع سکه، ظروف و ديگر اشياي اهداي از دوره صفويه تا معاصر به نمايش در آمده است. همچنین در گوشه شمالی آرامگاه نادر آرامگاه محمد تقی خان پسیان سردار خراسان قرار دارد.


آرامگاه کمال الملک


در جوار آرامگاه عطار نیشابوری و در میان باغی در حومه شهر نیشابور واقع است و در سمت غرب آرامگاه خیام و به فاصله دو کیلومتری از آن واقع است. طراح این بنای یادبود استاد هوشنگ سیحون است.

این بنا در نقشه از دو مدول (پیمون) مربعی شکل تشکیل شده است و مستطیلی با تناسب 1 بر 2 را می‌سازند. اضلاع مربع در نما با یک قوس نیم دایره خود نمایی می کنند؛ حجم بنا از قوس‌هایی متقاطع که بر روی اقطار مربع زده شده اند پدید آمده که این فوسهای متقاطع، "تاق‌های چهاربخش" را که در معماری سنتی ایران بسیار دیده شده اند را تداعی می کنند و احتمالا منبع الهام طراح نیز بوده است. طراح با بهره‌گیری خلاقانه از قوس و با پیچشی که در ایده کلی آن ایجاد کرده، به نتیجه‌ای ظاهرا متفاوت با هندسه ای پیچیده دست یافته است. این طرح مبتکرانه به مدد سازه پوسته‌ای بتنی اجرا شده است.

در بنای یادبود کمال الملک دو نوع قوس به شرح زیر دیده می شود. شش قوس نیم دایره نما که نسبت دهانه به ارتفاع آنها 1 به 2/1 است، چهار قوس متقاطع که بر روی اقطار دیده می شوند.. لازم به ذکر است که در پایین قوس‌های اصلی نما از روبرو دو قوس کوتاه‌تر نیز وجود دارند که در واقع تلاقی قوس‌های متقاطع هستند. شاید بتوان گفت حجم کلی بنا از پوسته‌ای سه بعدی در فضا حاصل آمده است که در یک حرکت نرم دو نوع قوس یاد شده را به هم پیوند می دهند. این قوسها و پوشش آنها در بالا، اشکال هندسی مخروطی شکلی را بوجود آورده‌اند که ابتکاری هندسی بوده، اوج خلاقیت معماری را در بهره‌گیری از عناصر معماری سنتی ایران در ترکیبی جدید و موزون نشان می‌دهد. در این بنا نیز همانند آرامگاه خیام هندسه نقشی شایان توجه دارد و پیوند عمیق این بنا را با نظام معماری ایرانی برقرار کرده است.

تزیینات استفاده شده برای آرامگاه کمال الملک کاشی معرق است که نقوش آنها بسیار هنرمندانه بر روی سطوح منحنی نما بکار گرفته شده‌اند و به سمت خط تقارن قوس‌ها این نقوش کوچک و کوچکتر می‌شوند. به گفته طراح، کاشی معرق، معماری کاشان یعنی محل زادگاه کمال الملک را یادآور می شود. فرم کلی بنا و تزیینات و همچنین رنگ کاشی ها، هارمونی بس عجیب با بنای مجاور یعنی آرامگاه عطار دارد، بطوریکه شاید بازدید کننده در بدو ورود به باغ و در نگاه اول آندو را دو جزء از یک بنا درک کند!

سنگ مزار کمال الملک همچون سایر سنگ‌های مزاری که سیحون در آرامگاه ظهیرالدوله تهران طراحی کرده است، یکپارچه از سنگ گرانیت و با بافت خشن بوده، در قسمت بالای سنگ که مرتفع و زاویه دار تراشیده شده است، نقش برجسته‌ای از کمال الملک توسط شاگرد ایشان مرحوم استاد ابوالحسن صدیقی حجاری گردیده است

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 10:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره معماری هتل قصر مشهد

بازديد: 285

 

اتاقها
هتل بين المللي قصر مشهد مجموعا داراي 310 اتاق مجهز به دبل و سوئيت و آپارتمان مي باشد . كه با زيباترين مبلمان و دكوراسيون داخلي تزيين شده و مجهز به

سرويسهاي بهداشتي ، يخچال ، تلويزيون ، سيستم صوتي و تصويري و ویدئوی مركزي ( ماهواره ، ‌كافي نت شبانه روزي، سيستم تهويه مطبوع و پيشرفته ترين سيستم مخابراتي جهان ( تلفن اريكسون ) و ساير امكانات به موازات درجه هتل مي باشد .

 

پيشرفته ترين سيستم كامپيوتري مجهز به خط ارتباطي X.25 با كليه آژانسهاي معتبر هرستانها و كشور هاي حوزه خليج فارس مرتبط بوده و در آن واحد قادر به رزرو و ذخيره اتاق مي باشد  علاوه بر آن بصورت حضوري و تلفني ، فاكس ، تلگراف ، نامه پستي و پست الكترونيك و غيره آماده دريافت رزرو مي باشد .

 

سوئيتها
سوئيتها ي رويال اين هتل اكثرا مشرف به حرم مطهر و گنبد بارگاه حضرت رضا ع و مناظر زيباي شهر مشهد مقدس مي باشد و با جديدترين وزيباترين مدلهاي روز تزئين شده و داراي

  اتاق خواب و پذيرايي و سرويس بهداشتي و آشپزخانه  مي باشد .

 

فروشگاهها
بدين منظور در طبقه همكف هتل تعداد شش باب فروشگاه به شرح ذيل پيش بيني شده كه هم اكنون آماده ارائه خدمات مي باشند .
الف فروشگاه جواهرات
ب- فروشگاه فرش
ج فروشگاه صنايع دستي
د – فروشگاه لوزام آرايشي ( عطر و ادكلن )
ه – فروشگاه سوغات خراسان ( زعفران و نبات متبرك )
و – فروشگاه بوتيك ( البسه و پوشاك )

امكانات جانبي
الف – تاكسي سرويس ، تاكسي سرويس هتل بطور شبانه روزي آماده ارائه خدمات به ميهمانان است ب – صندوق امانات : بدين منظور صندوقهاي مخصوصي در قسمت پذيرش هتل تعبيه شده كه بصورت شبانه روزي ، بطور اختصاصي ، رايگان در مدت اقامت مسافرين در اختيار اين عزيزان قرار مي گيرد .
ج – خدمات ويژه : جهت رفاه حال بيشتر براي ميهمانان محترم اين بخش بوجود آمده كه سعي دارد خدمات مورد نياز كلیه مسافرين را به شرح ذيل ارائه نمايد ، پزشك كشيك ، ارائه خدمات درماني در تمام مدت شبانه روز، آبشويي ، خشكشويي ، اطوي البسه ، واكس كفش ، پخش روزنامه ، غيره دفتر پاسخگويي به مسائل شرعي ، خريد ، گردشگاهها ، زيارتگاهها ، آثار تاريخي ، مراكز توريستي، پاركينگ شبانه روزي ،‌قطار ، گشتهاي درون شهري ، برون شهري ، تور آبي ، مشاوره ، راهنمايي به مراكز ، ميهمانان تهيه ،‌ارائه سريع ملزومات مسافرين ، نگهداري از كودكان براي زماني معين ،تهيه بليط هواپيما، پارکینگ سرپوشيده هتل با مساحتي بالغ بر 2500 متر مربع داراي امكانات كارواش ، تعميرگاه، در خدمت مسافرين عزيز مي باشد

 

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 10:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره گیاهان دارویی و اثر ان در بیماری ها

بازديد: 265

 

مقدمه

انسان از بدو تمدن تا كنون و در طول حيات ديرينه ايش هماره با عوامل نامساعد جوي در ستيز بوده است از جمله اين عوامل نامساعد بيماريها و امراض مي باشد كه سلامتي و حيات او را در معرض خطر قرار داده و باعث تلفات و مرگ و مير در كليه ادوار تاريخي گشته اند.

بشر نيز به موازات سير تكاملي عوامل محيطي و بخصوص امراض و بيماريها به مقابله با آن برخاسته و از مواد گوناگون و مختلف استفاده نموده است. گياهان اولين ماده اي بودند كه در ابتدا جهت تغذيه و سپس قسمت هايي از آن جهت مدواي بعضي از بيماريها مورد استفاده انسان قرار گرفته است. اثرات معجزه آساي گياهان در درمان بسياري از امراض از قديم الايام مورد توجه قرار بشر بوده و براي او روشن و آشكار بوده است.

روزگاري بازار حشاشين اصفهان، ري، خراسان و الموت و بعضي از نقاط جهان مراكز بزرگ جمع آوري و پخش گياهان داروئي و حتي الكل استخراج شده از گياهان و عرق بيد و امثال اين بود.

تحقيقات علمي و مطالعات دامنه دار زيادي در جهت شناخت هر چه دقيقتر و كاملتر گياهان داروئي تا كنون انجام يافته است.

گياهان خانواده پاپا وارسه (تيره خشاش) از جمله گونه هاي داروئي هستند كه از روزگاران گذشته بر روي آنها تحقيقات زيادي مي شده است.

آلكالوئيدهايي نظير مرفين، تبائين، كدئين و پاپاورين از گياهان اين تيره بدست آمده اند. مرفين به علت دارا بودن خاصيت ضد درد قوي و همچنين جلوگيري از اسهال در طب مصرف شده است. تبائين هم به علت اثرات تشنج آور استريكنين و هم به علت شباهت و نزديكي ساختمان شيميائي آن به مرفين قابل، تبديل به تركيبات زيادي از جمله كدئين و نالوكسان مي باشد. نالوكسان در درمان معتادين به هروئين مصرف مي شود و تبائين بر خلاف مرفين خاصيت اعتياد آور ندارد.

كدئين به عنوان مسكن سرفه در طب مورد استفاده داشته است و از اين روست كه بررسي گياهان اين تيره مورد توجه مجامع علمي قرار گرفته است.

گلوسيوم جزء گياهان تيره پاپاوارسه بوده و از آلكالوئيدهاي متنوع برخوردار است و براي بيوسنتز آلكالوئيداهي موجود در اين گياهان سيستم هاي آنزيمي متعددي در گياه مي باشد تحقيق در مورد آلكالوئيدها باعث شده كه اين گياهان بر اساس ماده موثره موجود در آنها تقسيم بندي شوند. نتايج متناقض و اختلاف آلكالوئيدهاي موجود در يك نوع گياه نشان دهنده اين مطلب است كه گياهان فوق كه از نظر مورفولوژي يكسان بوده و از نظر تقسيم بندي گياهي در يك طبقه قرار مي گيرند، داراي سيستمهاي آنزيمي متفاوت بوده و اختلافشان در موارد موثره موجود در آنها مي باشد.

تقسيم بندي بر اساس ژنتيك يا تعداد كروموزومهاي گياهان، تقسيم بندي بر اساس ماده موثره را تائيد مي كند چنانكه آزمايشات ژنتيكي انجام شده نتايج زير را نشان مي دهد.

1) Papaver                       Bracteatom                      N=7

2) Papaver                       Orien tale                         N=14

3) Papaver                       Psudo Oriental                  N=21

اين تحقيقات همچنان ادامه داشته و هر ساله در سمينار پاپاور كه بعد از كشف تبائين ايجاد شده نتيجه تحقيقات كشورهاي مختلف اعلام مي گردد.

 

بررسي منابع

تيره خشخاش Papaver Raceae

گياهاني كه در اين تيره جاي دارند، گياهاني علفي، يكساله، و بندرت درخچه اي داراي 21 جنس و 700 گونه مي باشند. اين گياهان در نواحي معتدله نميكره شمالي بندرت يافت مي شوند. كمتر در مناطق گرم و استوايي و همچنين در نيمكره جنوبي موجود مي باشند.

برگهاي اين گياه منفرد و بدون استيپول و عميق و دندانه دار و اغلب مركب از بردگيهاي باريك و فراوان مي باشند. گلها نر و ماده داراي نهنج برجسته، منفرد يا مجتمع و بصورت گرزهاي باريك و يا دو طرفه مي باشند.

فرمول اجزاء گل آن بصورت زير است: N كاسبرگ +(n+n) گلبرگ + تعداد زيادي پرچ و تخمدان چند پرچه اي ولي يك خانه.

در اين فرمول n معمولاً مساوي 2 و در برخي انواع برابر 3 مي باشد.

كاسبرگ در اين گياهان اغلب به هم پيوسته بطوريكه از اتحاد آنها كلاهكي درست مي شود كه بعداً بصورت قطعه اي جداگانه به زمين مي افتد.

جام گل آها ممكن است مركب از 2 و گاهي 3 حلقه از گلبرگهاي بزرگ باشد، زماني كه گل به حالت غنچه است گلبرگها وضع چين خورده اي دارند و پس از شگفتن كامل گل، گلبرگها صاف مي شوند. دوام آنها بسيار كم است.

نافه گل مركب از تعداد زيادي پرچم و مادگي آنها از دو يا تعداد بيشتري بره تشكيل مي شود كه در مجموع تخمداني فوقاني و يك خانه با تمكن جانبي بوجود مي آورند.

در پاره اي از گياهان نظير گلوسيومها جدار ناشي از جفت، حفره تخمدان را به دو خانه تقسيم مي كند. (2)

ميوه آن پوشينه يا خورجين مانند است. اغلب گياهان تيره خشخاش مجاري ترشحي شيرابه دارند كه از سلولهاي منفرد و يا پشت سر هم با جدار عرضي سورخدار و يا بصورت مشبك تشكيل مي يابد. اين سلولها و مجاري در پارانشيم ها مخصوصاً «در بافت آبكشي بيشتر ديده مي شوند. شيرابه هاي اين مجاري ممكن است كه به رنگ شيري و يا زرد و يا به رنگ قرمز مي باشند. (2)

موقعيت تيره خشخاش از نظر تقسيم بندي گياهي (1)

تيرة خشخاش داراي 21 جنس مختلف در جهان مي باشد كه تنها 5 نوع آن در ايران تا كنون ديده شده است:

الف: دسته اي كه تخمدان مركب از برچه هاي متعددد و ميوه پوشينه دارند:

1 – پاپارو Papaver: گياهان علفي و داراي برگهاي لوب دارو و يا بريدگيهاي عميق مي باشند. گلهاي آنها منفرد يا مجتمع بصورت دو تايي و گاهي بيشتر در انتهاي ساقه وجود دارد. ميوه آن پوشينه و گرز مانند و داراي دانه هاي زيادي است كه بعد از رسيدن ميوه از منافذ زير كلاله خارج مي شود. كلاله بصورت يك صفحه چسبيده به بالاي ميوه، ميوه به شكل يك كپسول كه بوسيله حفره هايي كه زير ديستك قرار دارند باز مي شوند.

ب – دسته اي كه ميوه خورجين مانند دارند:

1 – Romeria Med: گياهاني هستند علفي و يكساله و داراي برگهايي با بريدگيهاي ريز برنگ بنفش و قرمز تيره داراي 10 گونه مي باشد كه بيشتر در مناطق مديترانه اي مي رويند. ميوه آنها با 3 يا 4 درپوش باز مي شود كلاله 3 يا 4 شاخه انتهايي است.

2 – Ghelidonium: گياهاني علفي، گلها به رنگ زرد با مادگي مركب از 2 برچه مي باشند. دانه ها داراي يك زائده سفيد، گلها به صورت چتري، شيرابه گياه برنگ پرتقالي است. داراي 2 گونه مي باشند. يك گونه به نام Gh. Majus L. اي ماميران كه در نقاط شمال و اطراف تهران است.

3 – Glaucim Mill: گياهاني علفي، دو ساله و يا پايا، ميوه بوسيله 2 درپوش باز مي شود. كلاله دو شاخه و در دو طرف بالاي ميوه قرار دارد. برگها برنگ سبز مات و داراي بريدگيهاي عميق مي باشد. گلهاي آن به رنگ زرد و اغلب لكه هاي قرمز رنگ در قاعده گلبرگ ديده مي شود. و بندرت گلهاي برنگ قرمز نيز ديده شده است.

تخمدان از دو برچه تشيكل شده و ميوه خورجين مانندو دراز است. و توسط دو درپوش باز مي شود. اين گياهان مشتمل بر 20 گونه اند و در مناطق مديترانه بوفور يافت مي شوند. در ايران بعضي از گونه هاي آنها بنام لاله كوهي و خشخاش بحري و نام ديگر آن Horn. Poppy مي باشد. (2)

مشخصات جنس Glau Gium:

اين جنس شامل گياهاني است، يكساله، دو ساله و يا چند ساله كه برگهايشان از يك تا چند بار شاخه شده و هر يك از تقسيمات برگ معمولاً لوب دار يا دندانه دار مي باشد. گل در آنها تكي و داراي دو كاسبرگ است.

گلبرگها به تعداد 4 عدد به رنگ زرد، نارنجي و قرمز بوده و اغلب داراي يك لكه تيره در قسمت پائين گلبرگ است. پرچمها به تعداد زياد است و تخمدان باريك و كركدار يا بدون كرك است. ميوه كپسول كشيده و باريك بطول 25-10 سانتيمتر داراي يك ديواره داخلي كه دانه ها به آن چسبيده اند دانه ها به تعداد زياد و بدون زائده مي باشند. (2)

انواع گلوسيومهاي ايران:

دكتر پارسا گلوسيومهاي ايران را به سه دسته و 13 نوع تقسيم بندي نموده است: (2)

دسته اول: گلوسيومهايي كه تخمدان آنها پوشيده است:

1 – G. Gornculatum L. (Gornicu Latum Curt. Chelidonium Corniculatum L.)

2 – G. Arabicum Fresen.

3 – G. Persicum Bang (G. Lateum Var. Fimbrilligerm Trautv. Pl. e. s. G. Fimbrilligerm Boiss).

4 – G. elegams . F. etm . (G. Pamilum Boiss G Squamigern Boiss).

5 – G. Contir tuplicatum , Boiss.

6 – G. Grandiflorum, Boiss.

7 – G. Haussknechtil Fedde.

8 – G. Calcinum Boiss.

دسته دوم: گلوسيومهاي كه تخمدان آنها داراي برآمدگي مي باشد:

9 – G. Flavum Grants (Chelidonium Glaucium L. G . Luteum Scop).

10 – G. Leio Car Pum Boiss (G. Fulvum Boiss).

11 – G. Pulchrum Stapf.

12 – G. Oxylobum Boiss. Et Buhse.

دسته سوم: گلوسيومهايي كه تخمدان آنها صاف مي باشد:

13 – G. Vitellium Boiss. Et Buhse.

CLASSIS = DIGOTYLEDONES

SOU. GL. = DIALYPETALES

ORDO = RANALES

FAMILIA = PAPAVERACEAE«راستة آلاله»  

GENUS = GLAUGIUM«تيرة خشخاش»                       

G. flavum: گياه يكساله يا پايا:

ساقه: به ارتفاع 90-20 سانتيمتر، منشعب، شاخه ها فاقد كرك يا داراي كرك بسيار كم.

برگ: ضخيم، درطوقه و پايين ساقه كركدار- دمبرگدار، داراي بريدگيهاي كم عمق شانه اي و ندانه هاي نامنظم، بالاييها ساقه آغوش با دندانه هاي بزرگ، كركدار يا فاقد كرك

گل: منفرد، انتهايي بزرگ، به رنگ زرد طلايي و كاسة سبز، كم و بيش پرزدار يا پركدار و جام به طور نامحسوس واژ تخم مرغي.

ميوه: كپسول بسيار بلند، معمولاً خميده و كماني، سطح آن داراي برجستگيهاي غده اي يا صاف.

موسم گل: اردبيهشت – تير

انتشار جغرافيايي: البرز. درة سفيد رود بين رودبار و رشت.

در جنوب: شيراز

عكس نمونه: رودبار

CLASSIS = DICOTYLEDONES

SOU. CL. = DIALYPETALES

ORDO = PARIETALES

FAMILIA = PAPAVERACEAE

GENUS = GLAUCIUM

G. oxylobum: گونه اي شقايق گياه يكساله تقريباً فاقد كرك، با 30 – 20 سانتيمتر ارتفاع،

برگ: ساقه آغوش داراي تقسيمات شانه اي، تقسيم نهايي معمولاً «بزرگتر، هر تقسيم دراز پهن، در انتها تقريباً «تيز، دندانه دار تقسيم بالايي سه قسمتي، برگهاي فوقاني تخم مرغي قلبي و داراي دندانه هاي نسبتاً تيز».

گل: قرمز روشن، كاسبرگها فاقد كرك، خرجين پوشيده از غده هاي پراكنده و نستباً كم. كلاله پهن، پيكاني و سه گوش.

موسم گل: ارديبهشت- خرداد.

انتشار جفرافيايي: البرز، تهران و اطراف، ارتفاعات رادكان، شمال: درة تالار بين گدوك و عباس آباد.

عكس نمونه: بين تهران و كرج.

CLASSIS = DICOTYLEDONES

SOU. CL. = DIALYPETALES

ORDO = PARIETALES

FAMILIA = PAPAVERACEAE

GENUS = GLAUCIUM

G. vitellinum: گونه اي شقايق «گياه دو ساله، پوشيده از كركهاي پرز مانند، نسبتاً زبر.

برگ: پاييني ها منقسم شانه اي، با تقسيمات دراز پهن، با بخشهاي سينوسي و نوك دار.

گل: به رنگ زرده اي- نسبتاً ميوه داراي پايه يا دمگل بلند، صاف و فاقد كرك.

موسم گل: ارديبهشت.

انتشار جغرافيايي: بين تهران و كرج، غرب: شكاف ديواره هاي سنگي ارتفاعات گلپايگان، اراك، خوانسار، بشخ مركزي: ارتفاعات يزد.

عكس نمونه: بين تهران و كرج.

CLASSIS = DICOTYLEDONES

SOU. CL. = DIALYPETALES

ORDO = PARIETALES

FAMILIA = PAPAVERACEAE

GENUS = GLAUCIUM

G. fimbrilligerum subsp. Ophyocarpum «گونه اي شقايق» گياه دو ساله، سبز يا سبز متمايل به آبي.

ساقه: متعدد، به ارتفاع، 100-50 سانتيمتر، بسيار منشعب، ضخيم و كم و بيش گوشتي.

برگ: بدون كرك، سبز مات يا متمايل به آبي، با تقسيمات ته شانه اي و تقريباً «چنگي يا چند بخشي شانه اي، با تقسيمات سينوسي چين خورده، دندانه دار، با دندانه هاي بزرگ كند، ساقه ايها، تخم مرغي، ساقه آغوش، با دندانه درشت نامنظم يا چند لبه، با لبه هائي در راس تيز.

گل: قرمز درخشان، بزرگ، غنچه ها تخم مرغي كشيده، بدون كرك، ميوه يا خورجين به طول 30-15 سانتيمتر، پيچ خورده بخصوص در پائين مارپيچي شده، بدون كرك، كلاله پيكاني با لبه هاي افقي.

موسم گل: ارديبهشت.

انتشار جغرافيائي: البرز: بين فيروز كوه و گدوك عباس آباد.

عكس نمونه: البرز: آينه ورزان بين گيلاوند و فيروزكوه

CLASSIS = DICOTYLEDONES

SOU. CL. = DIALYPETALES

ORDO = PARIETALES

FAMILIA = PAPAVERACEAE

GENUS = GLAUCIUM

G. fimbrilligerum «گونه اي شقايق» گياه دو ساله، سبز كم رنگ يا متمايل به زرد و يا سبز متمايل به خاكستري،

ساقه: متعدد، به ارتفاع 60-30 سانتيمتر، منشعب، ضخيم و محكم.

برگ: بدون كرك يا كمي كرك دار. بن رستها همگي طوقه اي، داراي دمبرگ بلند، با تقسيمات ته شانه اي- چنگي، تقريباً چهار گوش، ساقه ايها نسبتاً كوچك، متعدد، ساقه آغوش، تخم مرغي، با دندانه هاي كم عمق درشت و با نوك تيز.

گل: قرمز يا متمايل به زرد، غالباً فاقد لكه در قاعده، تقريباً بزرگ و غنچه ها پهن دار- تخم مرغي كشيده به طول 5/2-5/1 سانتيمتر، نوك تيز، بدون كرك يا پوشيده از كركهاي سوزني، گلبرگها بزرگ 5/2 سانتيمتر، ميوه يا خورجين باندازه 25Î5 سانتيمتر، راست يا كمي كمانه، بدون كرك، كلاله وسيع به عرض 9 ميليمتر، پيكاني، با لبه هاي افقي.

موسم گل: ارديبهشت- خرداد

انتشار جغرافيائي: البر: كلاردشت، پل زنگوله، بين كرج و گچسر، شمال شرقي: كوه سفيد بين ماران و بجنورد.

عكس نمونه: البرز: دليجائي بين فيروزكوه و گدوك عباس آباد.

خواص درماني گياهان جنس Glaucium

قسمت هوايي اين گياه گاهي در طب عوام به عنوان مخدر و خواب آور در اطفال بصورت دم كرده يا جوشانده مصرف مي شود. سابقاً از آن در رفع بيماري قند استفاده به عمل مي آمده است.

دانه اين گياه اثر ملين دارد و داراي 27% روغن قابل مصرف بوده و سابقاً از آن براي مصارف روشنايي استفاده مي شده است. (1)

از نظر طب پيشرفته مواد استخراجي از اين گياه داراي خاصيت پائين آورنده ضربان قلب بوده و ضد اختلالات عضلاني قلب مي باشد. همچنين جريان خون سرخرگ كرونر را افزايش مي دهد. اين مواد سبب تحريك رحم مي شود. ولي مدت اين اثر كوتاه مي باشد. تزريق داخل وريدي آنها به حيوان به ميزان 025/0 گرم باعث پايين آمدن فشار داخليب چشم و ايجاد ميدرياز مي شود و اين اثر آن شبيه مرفين است. همچنين داراي خاصيت ضد سرفه- اسپا سموليتيك و ضد خير بدون خاصيت تضعيف دستگاه مركزي تنفس مي باشد.

از آن در تغيير رنگ و شكل ظاهري از ميكروبها بعلت داشتن آلكالوئيدكريدين نيز استفاده مي شود. و بر اساس مطالعاتي كه در سال 1956 توسط عده اي از محققين در مورد اثرات آلكالوئيد ديگر آن بنام ايزوكريدين بر روي عضلات مخلط و فعاليت عصبي و حركتي انجام گرفت. اين نتايج بدست آمد كه بازكواترنر N- متيل ايزوكريدين در روي خرگوش و وزغ باعث كاهش مستقيم و غير مستقيم قابليت انقباض و تحريك پذيري عضلات حركتي مي شود. اين عمل مشابه عمل ET4N+ ولي بدون اثر كوراري آن مي باشد. ايزوكريدين دخالتي در عمل استيل كولين بر روي قلب و يا عضله مخطط ندارد و اثر آن بر روي قابليت تحريك پذيري قلب مختصر و يا هيچ مي باشد. (2)

آلكالوئيد ديگر آن به نام بولبوكاپنين از طريق مركزي تونوس عضلات مخطط را تغيير مي دهد. اين دارو به عنوان يك عامل مفيد نوروفيزيولوژي در مطالعات روي كاتالپسي بكار رفته است. اين دارو را از غدد ريشه اي انواع Gorydalis Cava بدست مي آوردند كه اغلب به عنوان Dutchman breeches خوانده مي شود. (2)

از مدتها پيش اين آلكالوئيد براي درمان صرع و اعصاب مورد استفاده واقع مي گرديده و به علت خاصيت ضد لرزش اين آلكالوئيد و آلكالوئيدهاي مشابه آن هنوز بطور متفرقه از آن براي اين منظور استفاده مي شود. (2)

در سال 1945، Jong تاريخچه و اعمال دارو را بررسي و نشان داد كه تجويز آن دارو به حيوانات باعث ايجاد خاصيت كاتالپسي در آن مي گردد.

هر گاه مقدار كافي از اين دارو به حيوان (گربه) تزريق مي گردد. در عرض ده دقيقه حالت ثابتي در حيوان بوجود مي آيد، كه اين حالت مدتها ادامه مي يابد. حركات ارادي حيوان از بين مي رود، و سفتي مخصوص در وي ايجاد شده و به حالت خاصي خم مي گردد، و در حالت عجيبي قرار مي گيرد. (2).

در آزمايشاتي كه بر روي خرگوش و خوكچه هندي انجام شده، تسكين و خواب آلودگي در اين حيوانات در اثر تزريق بولبوكاپنين مشاهده شده است. (2)

پس از گذشت 18 ساعت بهبودي حاصل مي شود بدون استفاده عوارض بعدي در برداشته باشد. با تزريق دوز بيشتر از اين دارو تشنجات تونيسك و كلونيك ظاهر گشته و باعث از بين رفتن حيوان مي شود.

اثر اين دارو به احتمال قوي از طريق مركزي مي باشد و در الكتروميوگرافي عضلات مخطط در مرحله سفتي به حالت طبيعي مي باشند. رزرپين و دي فن هيدرامين و بيشتر مضعف ها سيستم عصبي مركزي (CNS) كاتاتوني را تشديد كرده و بر عكس اكثر محركهاي CNS و كوكائين و آمفتامين و محريم محيطي اثر معكوس بر كاتانوني دارند. (2)

بولبوكائين از اثر آدرنالين و 5- هيدروكسي تريپتامين (تريپتوفلان) بر روي فشار خون ممانعت مي كند.

اين آلكالوئيد بر رفلكس هاي نخاعي اثر قابل توجه اي ندارد. با دوز كم اين دارو، سبب تضعيف رفلكس هاي نخاعي شده  ومقدار زياد آن باعث تحريك رفلكس ها مخصوصاً رفلكس فلكسيون مي گردد. (2)

در سندرم پاركينسون و بيماري كره (Choreo) به منظور درمان لرزش مصرف مي شود. تزريق 5/3 گرم براي هر كيلوگرم وزن، از اين دارو سبب كاهش بسياري از حركات مزاحم در طول انسفالوپاتي كودكان مي شود. (2)

در كتاب فارماكولوژي دكتر گيتي، بولبوكاپنين در رده داروي ضد پاركينسون طبقه بندي شده است. به عنوان داروي ضد پاركينسون دوز آن 05/0 تا 1/0 گرم است. (2)

تركيبات شيميائي موجود در جنس Glaucium

از انواع گلوسيوم ها تركيبات مختلفي استخراج و شناسائي گرديده كه عبارتند از: الكالوئيد، گلوكزيدهاي سيانوژنيك و اسيدهاي آلي از جمله اسيد دي هيدروكسي مالئيك و اسيد فوماريك كه از انواع G-Luteum بدست آمده است. (2). همچنين داراي مواد رزيني و پكتيكي و نوعي مادة تلخ به نام گلوكوپيكرين مي باشد. (1). گزارش گرديده است كه پيگ مانهاي رنگي لكوآنتو- سيانين در گلوسيوم ها يافت نمي شود.

آلكالوئيدهاي بدست آمده از گياهان اين جنس عبارتند از: (2)

كريدين (گلوسنترين)/ Corydine

كوري توبرين/ Corytuberine

دومستي سين (اپي دي سنترين)/ Domesticine

گلوسين/ Glaucine

ايزوكريدين/ Iso Corydine

ماگنوفلورين/ Magni Florine

بربرين/ Berberine

آلفا- آلوكريپتوپين/-Allocryptopine

پروتوپين/ Protoopine

چلريترين/ Chelerythrine

كليدونين/ Chelerythrine

چيلروبين/ Cheliru bine

سنگينارين/ Sanguinarine

N- متيل لورتتانين/ N- Metrhyllaurotetanine

بولبوكاپنين/ Bulbocapnine

ديسانترين/ Dicentg rine

 دهيدروديسانترين/ Dehydrodicentrine

O- متيل فلاوينانتين/ O- Methyl Flavinantine

كلريت رين/ Chelerythrine

شيمي و بيوسنتز آلكالوئيدهاي جنس گلبوسيوم:

همانگونه كه قبلاً نيز اشاره شد متابوليتهاي ثانويه موجود در گياهان جنس كلوسيون را گروه آلكالوئيدها تشكيل مي دهند و بخصوص از تحقيقاتي كه در گذشته نيز صورت گرفته است. الكالوئيدهاي موجود در گلوسيوم كورنيكو لاتوم را مي توان به سه دسته تقسيم بندي نمود كه عبارتند از: (2)

1 – آلكالوئيدهاي پروتوپين

2- آلكالوئيدهاي آپورفين

3 – الكالوئيدهاي هيدروفنانترني

1 – آلكالوئيدهاي پروتوپين: آلكالوئيدهاي اين گروه جزو ايزوكينمولينها نمي باشند ليكن از آنجائيكه از نظر بيوژنتيكي از تتراهيدروپروتوبربرين مشتق مي شوند جزو اين ايزوكينولوين ها بشماري مي آيند.

از مشخصات پروتوپين ها وجود يك حلقة 10 اتمي است كه شامل يك اتم نيتروژن نوع سوم است. و كربن 14 آن بصورت يك گروه كتوني است.

آلكالوئيد اوكروبين (+) – Ochrobrinie يك عامل هيدروكسيل و Corycavidine , Corycavmine كه هم بصورت را سميك و هم زاست گرد هستند يك گروه متيل بر روي كربن شمارة 13 دارند.

همچنين چهار آلكالوئيد 13- اكسوپرتوپين نيز مورد شناسائي قرار گرفته است.

شكل

هستة الكالوئيدهاي پروتئيني

بيوسنتز آلكالوئيدهاي پروتوپيني:

در زير بيوسنتز آلكالوئيدهاي پروتوپين كه مشتق از رتيكولين است و مادة واسط آن استيلوپين و دو تركيب II و III مي باشد آمده است. (2).

شكل

شكل

2 – آلكالوئيدهاي گروه آپورفين:

1 – آرپوفين ها و بزرگترين گروه از آلكالوئيدهاي ايزوكينولئين بعد از سيسم بنزيل ايزوكينولئين ها هستند. در اين اجسام به اتم ازت معمولاً يك گروه متيل متصل است كه باعث تبديل آن به آمين نوع سوم مي شود. اگر آمين نوع دوم باشد، آنرا نورآپورفين گويند. آلكالوئيدهاي آپورفين با ازت نوع كوارتز نيز شناخته شده اند كه به آن در گروه متيل متصل شده اند. (2)

در آپورفينها استخلاف هميشه در موقعيتهاي 1 و 2 صورت مي گيرد، و اين گروههاي استخلافي اغلب هيدوركسيل- متوكسيل و متيل دي اكسي مي باشند در موقعيت كربنهاي 9 و 10 و 11 هم اغلب استخلاف صورت گرفته ولي در موقعيتهاي 3 و 8 بندرت استخلاف انجام مي شود. همچنين روي كربن شمارة 7 بندرت يك گروه هيدروكسيل قرار مي گيرد. Steporphine تنها آپورفين شناخته شده اي مي باشد كه كربن شمارة 4 آن اكسيژنه گرديده است. (2)

گلوسين- كوري توبرين- كريدين- ايزوكرديدن و بولبوكاپنين اولين آپورفينهائي هستند كه ساختمان آنها تاييد شده است. (2)

آنها را به (-)- Norlaudanosoline (IV) , (+)- Reticuline (V) مرتبط مي سازد.

Cohen , Barton دو روش بيوسنتيك پيشنهاد نموده اند كه از طريق آنها تتراها يدورايزوكينولينهاي فنوليك مي توانند به آپورفين ها تبديل گردند و اين عمل ممكن است به دو طريق مستقيم يا غير مستقيم با تشكيل يك جسم بينابيني كه از نظر شيميائي Dienone است انجام شود.

تحقيقات انجام شده هر دو روش مستقيم و غير مستقيم بيوسنتز آپورفينها را تاييد مي كند. (2)

بيوستنز مستقيم آپورفين ها:

اين بيوسنتز مطابق شكل زير انجام مي گيرد:

شكل

بيوسنتز آپورفين ها از طريق اتصال اكسيد اتيو مستقيم رتيكولن

(Direct Oxidative coupling)

در اثر اكسيداسيون رتيكولين IV بطريق In Vitro بوسيلة معرفهائي كه سبب تشكيل راديكالهاي آزاد مي گردند. Isoboldine VI بوجود مي آيد و با بكار بردن ازت كواترنر نتيجة بهتري حاصل مي گردد.

تا كنون از مجموعة اين اركسيونها، جسمي بدست نيامده است كه نشان دهد يك اتصال مستقيم Ortho-Artho در تشيكل آپورفين ها انجام مي شود. (2)

بيوسنتر غير مستقيم آپورفين ها:

در اين طريقه ابتدا مادة اوليه در اثر اكسيداسيون بيك Dienone تبديل مي گردد. در مرحلة بعدي پيدايش تغيير وضع مولكولي در Dienone مي تواند آپورفينهاي مختلفي را بوجود آورد و يا اينكه Dineol منجر به تشكيل آپروفين ها مي گردد. (شكل 1)

Dienone , Dienol هاي دو استخلافي در كربن 4، در اثر گرفتن پروتون و تغيير وضع هاي ملكولي، عطري شده به تركيبات پايداري تبديل مي گردد. مكانيسم آن در شكل 2 نشان داده شده است. (2)

شكل 1 – بيوسنتز غير مستقيم اپورفين ها

شكل 2 – مكانيسم تغيير وضع مولكوي dienol- benzan , dienone- phenol

بولبوكاپنين- ايزوكرديدن- كريدين و –N متيل اورتتانين از جمله آلكالوئيدهاي آپورفين بدست آمده از گلوسيوم كورني كولاتوم گل نارنجي مي باشد.

بيوسنتز نمونه اي از آلكالوئيدهاي آپروفيني در جنس Glaucim

اين آلكالوئيدها در اثر اتصال اكسيداتيو و هيدروكسيله شدن نورلودانوزين بوجود مي آيد. (19)

شكل

آلكالوئيدهاي گروه هيدروفنانترن:

اولين آلكالوئيد جديد كه E. Brochmann- Hanssen توسط ترياك جدا گرديد Reticuline نام دارد. (2)

اسكلت آلكائيدهاي هيدروفنانترن

يك آلكالوئيد از اين نوع بنام O-Methy Flavinantine در گياه گلوسيوم كورني كولاتوم با گل زرد بافت شده است (2)

بيوسنتز آلكالوئيدهاي هيدورفنانترني:

در شكل صفحة بعد بيوسنتز يكي از آلكالوئيدهاي هيدروفنانترني از نظر مي گذرد. (2)

Norlaudanosoline (حاصل از تركيب تيروزين و دوپامين) هسته اصلي بيوسنتز تعداد زيادي از آلكالوئيدها از جمله مرفين شناخته شده است. نورلودانوزولين بطور نسبي متيله شده و توليد (-) Reticuline مي كند. از اتصال اكسيداتيو دي فنل در ناحيه اي كه با ستاره مشخص شده سالوتاريدين حاصل مي شود. از احياء اين دي انون توليد، دي انون سالو تارديدن مي شود كه دراي دو ايزومر مي باشد كه يكي از آنها سالوتاريدينول I ناميده مي شود كه به تبائين تبديل مي گردد. بيوسنتز 5 – متيل فلاوينانتين هم طبق شماي فوق بوده و استخلافها بعلت آنزيمهاي موجود در گياه مي باشد. (2).

شكل

بيوستنز

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 07 فروردین 1394 ساعت: 10:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس