پروژه و تحقیق رایگان - 804

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره زندگينامه گوته

بازديد: 633

گوته 
فيلسوف و شاعر آلماني (1749- 1833)
 

گوته یک مغز متفکر جهانی است. او در عین حال که شاعری عمیق و حساس است، سیاستمداری مجرب و کارکشته و دانشمندی مبتکر و بزرگ محسوب می شود. اگر چه به مکتب خاصی تعلق ندارد، لیکن شاهکاری از خود به جا گذاشته است که نه تنها بر تمام ادبیات آلمان سایه افكنده، بلکه چون تاجی بر تارک ادبیات اروپایی می درخشد.
« یوهان ولفگانگ ون گوته» Johann Wolfgang Von Goethe فیلسوف، شاعر، نویسنده و متفکر بزرگ آلمانی در ۲۸ اوت سال ۱۷۴۹ در «فرانکفورت» متولد شد و در ۲۲ مارس سال ۱۸۳۲ در «ویمار» چشم از جهان فرو بست. پدرش مشاور سلطنتی بود و می خواست پسرش یک حقوق دان با تجربه شود. گوته دوران کودکی خود را در آغوش پر مهر خانواده گذراند و تحصیلات اولیه را نزد استادان خصوصی و معلمین سرخانه به اتمام رساند. آنها زبان های یونانی، لاتین، ایتالیایی، انگلیسی، عبری، زبان یهودیان اروپای شرقی، موسیقی و نقشه کشی را به وی آموختند. زبان فرانسه را نیز در سال ۱۷۵۹ - هنگامی که سپاهیان «لویی پانزدهم» در طی جنگ های هفت ساله، شهر فرانکفورت را اشغال کرده بودند- آموخت. در سال ۱۷۶۵ بنا به اصرار پدرش برای فراگیری علم حقوق به «لایپزیگ» رفت و سه سال در آن شهر ماند و در آنجا، با دختر يك پانسیون دار ارتباطی صمیمی و عاشقانه برقرار کرد؛ نخستین اشعار او از همین عشق الهام گرفته است. پس از چندی عاشق دختر استاد نقشه کشی خود شد، اما این عشق عمیق تر و آرام تر بود. روح پر عطش گوته در شهر لایپزیگ خرسند نبود و او اغلب به مطالعه ادب و فلسفه می پرداخت؛ با این وجود، تحصیل دررشته حقوق را به پایان رسانید و مدتی هم  به مطالعه و بررسي شیمی، کالبد شناسی و معماری پرداخت و بر تمام آنها مسلط شد. در سال ۱۷۶۸ در حالی که بیمار بود، به فرانکفورت بازگشت و به تقلید از مادرش به محافل مذهبی راه پيدا كرد. وقتی حالش بهتر شد، برای تکمیل تحصیلات حقوق خود به «استراسبورگ» رفت و در اوت ۱۷۷۱ به اخذ دانشنامه لیسانس توفیق یافت. در این شهر هم  دلباخته دختر وزیری شد. اگر چه این ماجرای عشقی به ازدواج نکشید، اما روح حساس « گوته» را سخت متاثر ساخت. در مراجعت به فرانکفورت، به تشویق «هردر» ، حکیم و فیلسوف آلمانی که نفوذ زیادی در گوته داشت، به نوشتن درام پرداخت که در سال ۱۷۷۴ منتشر شد و بدین ترتیب، نام او در شمار بزرگان ادب جای گرفت. از این زمان به بعد، به فکر آفرینش بزرگترین شاهکار خود «فاوست» افتاد. از ماه مه تا سپتامبر ۱۷۷۲ ضمن اقامت در « وتزلار» ، با دختر جوانی به نام «شارلوت بوف» آشنا شد و سخت عاشق و دلباخته او گشت؛ ولی این دختر، زن رفیقش «کستنر» بود و به همین جهت، گوته امیدی به این عشق نداشت. لیکن محصول این عشق، آفرینش یکی دیگر از شاهکارهای او به نام « ورتر» است که در سال ۱۷۷۴ انتشار یافت. در مراجعت به فرانکفورت، یک سری درام های عالی نوشت که از آن جمله مي توان «پرومته» در ۱۷۷۲، «کلاویگو» در ۱۷۷۴ و «استلا» در سال ۱۷۷۶ که به یاد دختری زیبا از اهل فرانکفورت نگارش یافته است، را نام برد. در اين دوران، قسمتی از شاهکار جاویدان خود يعني «فاوست» را نيز به رشته تحریر در آورد. از سال ۱۷۷۵ مسیر زندگی گوته تغییر کرد. دوک بزرگ « ویمار» با نام «کارل او گوست» او را به دربار خود فرا خواند. گوته مشاور دوک شد و به امور سیاسی و اقتصادی علاقه پیدا کرد و ضمناً تحقیقات علمی و مطالعات ادبی خود را نیز ادامه داد. لیکن، مجال او برای ادبیات و تالیف آثار کمتر بود، زيرا او مدتي مشاور سفارت و مدتي نیز وزیر دربار ویمار شد. با این وصف، گوته از مکتب رمانتیسم ورتر خود پا را فراتر گذاشت و پخته تر و کامل تر شد. درام «ایفی ژنی » او که درسال ۱۷۷۹ در ویمار به نمایش درآمد، شاهدی بر این مدعاست. سفر ایتالیا، مرحله جديدي در سیر افکار گوته به شمار مي رفت و بازگشت به هنر عهد باستان، اندیشه او را سخت به خود مشغول داشت. با این وجود، در آثاری که وی در این زمان در ایتالیا نوشته است، اثر فکر ایتالیایی دیده نمی شود. وي طي سال های ۱۷۹۲ و ۱۷۹۳ در جنگهای پروس با فرانسه شرکت کرد و بیست سال بعد، خاطراتی راجع به این جنگ ها نوشت. آشنایی او با «شیلر» شاعر بزرگ آلمان در سال ۱۷۹۴ نور تازه ای به حیات او تاباند و گوته با همکاری شیلر در سال ۱۷۹۶ مجموعه اشعاری به نام «گزنیا» منتشر ساخت. سپس رمان بزرگی را که شرح حال خود اوست، تألیف کرد و آن را «سال های کار آموزی ویلهم مستر» نامید. در سال ۱۷۹۷ منظومه بورژوائی به نام «هرمان و دوروته » را منتشر ساخت و این منظومه شهرت او را بيشتر كرد. در این سال ها، «دوک ویمار» او را از همه القاب و عناوینش معزول کرد و گوته به مدیریت تئاتر ویمار اشتغال ورزید و ضمناً به مطالعات زمین شناسی و گیاه شناسی پرداخت و رساله هايي نیز در این باره به رشته تحریر در آورد. در سال ۱۸۰۵ شیلر در گذشت و گوته نیز به بیماری مهلکی دچار گشت که نزدیک بود او را از پای در آورد. این بیماری گوته را بسیار ضعیف ساخت. در سال ۱۸۰۸ نخستین قسمت « فاوست» منتشر شد. در آن سال، جشنی به افتخار «ناپلئون بناپارت» امپراطور فرانسه در «ارفوست» برپا شد که گوته در آن شرکت کرد ؛ مذاکره او با ناپلئون در آن شهر معروف است. گوته از طرف ناپلئون به دریافت نشان «عقاب لژیون دونور» مفتخر گردید. سالهای آخر عمر گوته به تکمیل شاهکار بزرگش فاوست گذشت و قسمت دوم این اثر بزرگ در سال ۱۸۳۳ یعنی چند روز قبل از مرگش به اتمام رسید. گوته یک مغز متفکر جهانی است. او در عین حال که شاعری عمیق و حساس است، سیاستمداری مجرب و کارکشته و همچنين، دانشمندی مبتکر و بزرگ محسوب می شود. در مقایسه او با «شکسپیر» گفته اند : «آنچه شکسپیر از درون خود الهام گرفته، گوته با ممارست و مطالعه زیاد آموخته است». اگرچه گوته از الهامات شاعرانه عصر الیزابت برخوردار نبوده، اما قوه تفکر بسیار وسیع و قریحه سرشارش او را به مقام معنوی بسیار والايي رسانده است و اين چيزي است كه همه به آن اعتقاد دارند. گوته یکی از نوابغ بزرگ دنیا است که کتاب هایی درباره «حافظ»، شاعر نامی ایران نوشته است. از ديگر آثار او می توان «اگمونت » و «تاسو» را نام برد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 04 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه گاليله

بازديد: 189

گاليله 
دانشمند ايتاليايي ( 1564- 1642)
 

گالیلئو گالیله در سال 1564 در شهر پیزا واقع در ایتالیا متولد شد. وی تا سن 19 سالگی، تمام مطالعات خود را بر ادبیات متمرکز کرده بود، تا اينکه روزی در یکی از مراسم مذهبی کلیسا، نوسان چهل چراغی که در بالای سرش بود، توجه او را جلب نمود. او هنگام مشاهده متوجه شد که اگرچه دامنه نوسان هربار کوتاهتر می شود، لیکن زمان نوسان همواره ثابت باقی می ماند. شاید اغلب انسانها در این مشاهده چیز خاصی را نمی یافتند، ولی گالیله از روح کنجکاو و پژوهشگر دانشمندان برخوردار بود. او از آن لحظه شروع به اجرای یک رشته آزمایشهای عملی کرد. به این ترتیب که وزنه هایی را به یک ریسمان بست و از محلی آویزان نمود و آنها را به این سو و آن سو به نوسان درآورد. در آن زمان، هنوز ساعتهای دقیق با عقربه ثانیه شمار وجود نداشت و بنابراین، گالیله برای اندازه گیری زمان حرکت وزنه های آویزان و در حال نوسان، از ضربات نبض خود استفاده مي كرد. او به اين نتيجه رسيد که مشاهداتش در کلیسای جامع پیزا صحت دارد. اگر چه دامنه نوسان هر بار کوتاهتر می شد، اما هر نوسان، زماني مشابه با نوسانهای قبلی را در بر می گرفت. به این ترتیب، گالیله قانون آونگ را کشف کرد. امروزه قانون آونگ گالیله همچنان در امور گوناگون به کار می رود. مثلاً‌ برای اندازه گیری حرکات ستارگان و یا مهار روند کار ساعتها از این قانون استفاده می کنند. آزمایشهای او درباره آونگ، آغاز فیزیک دینامیک جدید بود؛ واکنشی که قوانین حرکت و نیروهایی که باعث حرکت می شوند را در بر می گیرد. گالیله در سال 1588 در دانشگاه پیزا مدرک دکتری (استادی) گرفت و در همانجا به تدریس ریاضیات مشغول شد.
او در سن 25 سالگی، دومین کشف بزرگ علمی خود را به انجام رسانید؛ کشفی که باعث از بین رفتن یک نظریه به جا مانده دو هزار ساله شد و دشمنان زیادی برایش آفرید. در دوران گالیله، بخش بزرگي از علوم بر اساس فرضیه های فیلسوف بزرگ یوناني- ارسطو که در قرن 4 پیش از میلاد می زیست- بنا شده بود. اثر او به عنوان مرجع و سرچشمه تمامی علوم به شمار می آمد. هر کس که به یکی از قانونها و قواعد ارسطو شک می کرد، انسان کامل و عاقلی به شمار نمی آمد. یکی از قواعد ارسطو، طرح این ادعا بود که اجسام سنگین، تندتر از اجسام سبک سقوط می کنند. گالیله ادعا می کرد که این قاعده اشتباه است؛ به طوری که می گویند او برای اثبات این خطا از استادان هم دانشگاهی خود دعوت به عمل آورد تا به همراه او به بالاترین طبقه برج مایل پیزا بروند. گالیله دو گلوله توپ یکی به وزن 5 کیلو و دیگری به وزن نیم کیلو با خود برداشت و از فراز برج پیزا هر دو گلوله را به طور همزمان به پایین رها کرد. تمام حاضران در صحنه در کمال شگفتی مشاهده کردند که هر دو گلوله به طور همزمان به زمین رسیدند. به این ترتیب، گاليله یک قانون مهم فیزیکی را کشف کرد (سرعت سقوط اجسام به وزن آنها بستگی ندارد ).
زمانيكه گالیله مشغول مطالعه بود، ناگهان شایع شد که در سوئیس عدسی‌ها را با هم ترکیب کرده اند و توانسته اند اجسام را از مسافت هاي دور مشاهده نمایند. از این موضوع اطلاع صحيحي در دست نیست، ولی اینطور مشهور است که زاخاری یانسن که در میدلبورک عینک ساز بود، اولین دوربین نزدیک کننده اشیاء را بین سالهای 1590 و 1609 ساخته است، ولی عینک ساز دیگری بنام هانس یپرشی اختراع  او را با تردستی از او ربوده و در اکتبر 1608 امتیاز آن را به نام خود ثبت می نماید. در اين زمان، گالیله هم موفق به ساختن دوربین مشابهی گردید كه قدرت زیادی نداشت. اما مطلب مهم این بود که اصل اختراع کشف شده بود و ساختن دوربین قوی تر فقط کار فنی بود. این دوربین به رئیس حکومت ونیز تقدیم شد و در کنار ناقوس سن مارک قرار گرفت. سناتورها و تجار ثروتمند در پشت دوربین قرار گرفتند و همگی دچار حیرت و تعجب شدند؛ چرا كه خروج مؤمنین از کلیسای مجاور و همچنين کشتی هایی که در دورترین نقاط افق در حرکت بودند را مشاهده  نمودند. گالیله فوراً دوربین را به طرف آسمان متوجه ساخت. مشاهده مناظری که تا آن زمان هیچ چشمی قادر به تماشای آن نبود، شور و شعف فراواني در وي به وجود آورد. گالیله مشاهده نمود که ماه بر خلاف گفته ارسطو که آن را کره ای صاف و صیقلی می دانست، پوشیده از کوه ها و دره هایی است که نور خورشید آنها را بيشتر مشخص می سازد. به علاوه ملاحظه نمود که چهار قمر کوچک به دور سیاره مشتری در حرکت هستند و بالاخره لکه های خورشید را به چشم دید. اين دانشمند بزرگ در سال 1610 تمام این نتایج را در قالب کتابي به نام « قاصد آسمان» منتشر نمود که موجب تحسین و تمجید بسیار گشت. انتشار اين کتاب تنها تحسین و تمجید به همراه نداشت ، بلکه جمعی از مردم، عليه او اعتراض کردند و از او می پرسیدند كه چرا تعداد سیارات را 7 نمی داند و حال آنکه تعداد فلزات 7  است و شمعدان معبد 7 شاخه دارد و در کله آدمی 7 سوراخ موجود است. گالیله در جواب تمام سؤالات فقط مي گفت، با چشم خود در دوربین نگاه کنید تا اشتباه شما برطرف شود.
گاليله بر مبناي مشاهدات و پژوهش هاي خود، فرضیه های علمی را که بر اساس آنها، زمین در مرکزیت عالم قرار داشت و خورشید و ستارگان به دور آن می گشتند، مردود شمرد. نزدیک به نیم قرن پیش از آن، کوپرنیک اثر بزرگ خود را- که طی آن ثابت کرد خورشید در مرکز دستگاه ستاره ای ما نیست و زمین و سیاره ها به دور آن می گردند- در معرض اذهان عموم قرار داده بود. این فرضیه کوپرنیک مورد لعن و نفرین کلیسا قرار گرفت و زمانی که گالیله آشکارا اعلام داشت که این فرضیه صحت دارد و او با آن موافق است ، نظریه کوپرنیک بدست فراموشی سپرده شده بود. اعلامیه گالیله، اعتراضات شدیدي را برانگیخت. فرضیه کوپرنیک بار ديگر از سوي روحانیون عالی مقام کلیسای کاتولیک به شدت محکوم گرديد. گالیله با شخصیت های بزرگی مانند کاردینال بلارین و کاردینال باربرینی سابقه دوستی داشت که از او حمایت می کردند، ولي روحانیون برای هر چیز غیر از کتاب مقدس و ارسطو ارزش قائل نبودند و کلیسا هرگز اجازه نمی داد که یک فرد غیر روحانی، کتاب مقدس را مطابق میل خود تغییر دهد. طبعاً گاليله می بایست محکوم شود و حتی اگر خود پاپ هم از صمیم قلب به نظرات کوپرنیک اعتقاد داشت، محاکمه گالیله و محکومیت او اجتناب ناپذیر مي نمود. در سال 1632 که دوست کاردینال باربرینی بنام اوربن هفتم به مقام پاپ رسيد، از موقعیت استفاده کرد و ضربت بزرگی را وارد نمود. وی کتابی به زبان ایتالیایی منتشر کرد که در آن سه نفر مشغول گفتگو بودند. یکی از آنها بطلمیوس و دو نفر دیگر از کوپرنیک دفاع می کردند. با انتشار این کتاب، خشم  و غضب روحانیون چندين برابر گشت و بدتر از همه اینکه، برای شخص پاپ این سوء تفاهم ایجاد شد که شخص ابله و احمقی كه در مکالمات از بطلمیوس دفاع می کند، خود اوست. گالیله را به رم احضار کردند و او را در منزل یکی از اعضای عالی رتبه دیوان تفتیش عقاید جای دادند. در روز 20 ماه ژوئن 1633 محکوم را به آنجا احضار کردند و در 22 ژوئن وادارش نمودند که توبه نامه زیر را امضاء کند : 
«در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس می کنم، توبه كرده و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار می کنم و آنرا منفور و مطرود می نمایم». 
وي بعد از محاکمه در منزل دوستش پیکولومینی اسقف شهر سین محبوس شد، ولی بعد از مدتی به او اجازه داده شد تا در خانه ییلاقی خود واقع در آرستری اقامت کند. 
گالیله تا زمان مرگ، بر اعتقاد خویش پا برجا ماند. او به طور پنهانی به آزمایش‌های تجربی خود ادامه داد و پیش از آنکه در سال 1642 در آستری واقع در حومه فلورانس، دار فانی را وداع گوید، دو کتاب ارزشمند دیگر را نیز به رشته تحریر درآورد. آثار او در سال 1835 از سوی کلیسای کاتولیک از لیست سیاه ( لیست کتابهای ممنوعه ) خارج شد و اجازه انتشار یافت. امروزه ما به گالیله به عنوان یک پژوهشگر سخت کوش که بشریت بسیار به او مدیون است، احترام می گذاریم. او به جهانيان آموخت که یک دانشمند باید اين آزادی را داشته باشد تا نظریه هایی را که اشتباه هستند، نقد کند و نظریه های جدیدی را بنیان گذارد. 
 
 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 04 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه گئورگ ویلهلم فریدریش هگل

بازديد: 115

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل
فيلسوف آلماني (1770- 1831 )
 

«فريدريش هگل» در ۲۷ اوت ۱۷۷۰، در «اشتوتگارت» آلمان به دنیا آمد. وي از دوران کودکی مطالعات فراواني در زمینه‌ ادبیات، روزنامه‌ها‌ و مقاله هاي فلسفی به انجام رساند و در این راه از حمایت و تشویق مادرش - که سهم فراوانی در پرورش فکری او داشت - برخوردار گرديد. 
هگل شیفته آثار «اسپینوزا»، «کانت»، «روسو» و «گوته» بود. او تحصیلات ديني خود را در مدرسه مذهبي پروتستان ادامه داد؛ جایی که با فیلسوف آینده، «فردریش شلینگ» و شاعر هم عصر خود، «فردریش هولدرلین»، همکلاس و دوست شد. این سه نفر در توجه به انقلاب فرانسه و نقد فلسفه کانت، از حمايت يكديگر برخوردار بودند.
فهم آثار هگل بسيار پيچيده و مشکل است. او در دوران زندگی خود تنها چهار کتاب منتشر ساخت و تعدادي مقاله نيز به چاپ رساند. كتابهاي او عبارتند از :
1- پدیدارشناسی روح (یا پدیدارشناسی ذهن) (Phänomenologie des Geistes) : برداشت وی از فراگرد آگاهی؛ از ادراک حسی تا دانش مطلق (۱۸۰۷) 
2- علم منطق (Wissenschaft der Logik) 
3- دایرة‌المعارف علوم فلسفی (Enzyklopaedie der philosophischen Wissenschaften) 
4- مبانی فلسفه حقوق (Grundlinien der Philosophie des Rechts) 
 
فلسفه هگل
هگل را می‌توان آخرین فیلسوف «ایدئالیسم» دانست. مارکس، هگل را از روی سر بر روی پا‌هایش قرار داد؛ بدین معنا که فلسفه و روش او را که دیالکتیک[*] بود، به شكل پویاتری سرانجام بخشید. او روش دیالکتیک هگل را که مبتني بر اصل تضاد بود، وارد عرصه زندگی بشر کرد.
دیالکتیک فلسفه هگل عبارت بود از انتزاع برای رخدادهاي تاریخی و رویدادهای تعیین‌کننده در تاریخ که در آن، دو نیروی مخالف در برابر هم قرار می‌گیرند.
براي مثال، یک آونگ را در نظر بگیرید؛ هر گاه از تعادل خارج شود، به اوجی در یک سمت می‌رسد، سپس با سرعت بيشتري به سمت دیگر خواهد رفت و اگر نیرویی به آن وارد نشود، این بار کمتر از بار قبل منحرف می‌شود تا در نهایت به تعادل می‌رسد. اين امر در جامعه انسانی از مسائل اجتماعی گرفته تا مسائل روزمره و تصمیمات ساده رخ مي دهد؛ بدین معنی که هر تصمیمی، وقتی در یک سمت واقعیت قرار می‌گیرد، موجب درست به نظر رسیدن سمت دیگر واقعیت می‌شود. اما به هر حال این نوسان روزی به تعادل (واقعیت) می‌انجامد.
فلسفه هگل، فلسفه‌ای کامل و نظام فکری او مبتني بر دیالکتیک است. البته ریشه‌های دیالکتیک را از فلسفه کانت دانسته‌اند، اما تفاوت عمده دیالکتیک هگلی این است که مقوله ها و مفاهیم انتزاعی دیالکتیک او از يكديگر نشات گرفته و در يكديگر موجودند. سه‌پایه‌هایی که هگل ترتیب می‌دهد، همگی ارتباطی معرفتی با هم دارند و از هم جدا نیستند. حال آنکه مقوله هاي کانت تنها با انتخاب خود فیلسوف در کنار هم قرار گرفته‌اند. از ويژگي مقوله هاي هگل این است که او از جنس به نوع می‌رسد و سپس هر نوعی را جنس تازه اي می‌انگارد و از آن به انواع پست‌تر پی می‌برد. براي مثال، اولین سه‌پایه فلسفه هگل، «هستی، نیستی و گردیدن» است. او از هستی شروع می‌کند و بر اين باور است كه هستی، اولین و روشن ترین مفهومی است که ذهن، آن را باور دارد و می تواند پایه مناسبی برای آغاز فلسفه باشد. اما هستی، مفهوم متضاد خویش، یعنی نيستی را در خود دارد. هر هستی در خود، حاوی نیستی است. هستی او به طور كامل، نامعین، بی شکل، یکسره تهی و خلاء محض است. این خلاء محض، همان نیستی است. پس هستی، همان نیستی و نیستی، همان هستی است. این گذر از هستی به نیستی، به گردیدن می انجامد و سه پایه کامل می‌شود. مقوله سوم خلاف دو مقوله دیگر را در خود دارد، ولی شامل روشهاي وحدت و هماهنگی آنها نیز هست. بدین ترتيب، گردیدن، هستیی است که نیستی است یا نیستیی است که هستی است.
 
برگرفته از :
http://fa.wikipedia.org


[*] در فلسفه هگل به معني سلوك عقل.
 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 04 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه گابریل گارسیا مارکز

بازديد: 151

گابریل گارسیا مارکز
نويسنده و ناشر كلمبيايي (1928) 
 

"گابريل جوسي گارسيا ماركز" در ششم مارس 1928 در دهكده ي "آراكاتاكا" در منطقه ي "سانتامارا" در کلمبیا به دنيا آمد. از آنجا كه پدر و مادر ماركز، فقير و در پي تامين معاش بودند، پدر بزرگش طبق سنت رايج آن زمان، مسئوليت پرورش او را بر عهده گرفت. وي در بین مردم کشورهای "آمریکای لاتین" با نام "گابیتو" به معناي "گابريل كوچك" مشهور است.
گابريل شيفته ي همنشيني و گفتگو با پدربزرگ و داستان‌هاي خرافاتي مادر بزرگش شده بود. گذشته از سرهنگ و خودش، زنان ديگري هم حضور داشتند و گارسيا ماركز بعدها گفت كه باورها و حرفهاي آنها او را از اينكه تنها بر صندلي خانه‌شان بنشيند، مي‌ترساند. بذر آينده ي شغلي‌‌ وي در جريان جنگهاي داخلي و رويداد "كشتار موز"، معاشقه‌هاي پدر و مادرش، باورهاي سرسختانه ي خرافي مادر خانواده، رفت و آمد عمه‌هاي كهنسال و دختران نامشروع [ =نارواي ] پدربزرگ كاشته شد. گارسيا ماركز نوشت:
"احساس مي‌كنم كه همه ي نوشته‌هايم، درباره ي تجربه هاي من از اجدادم است."
زماني كه او هشت ساله بود، پدربزرگش درگذشت. نابينايي مادر بزرگش هم روز به روز بيشتر مي‌شد و از اين رو، به "سوكري" رفت تا با خانواده ي خود زندگي كند؛ جايي كه پدرش به عنوان يك داروساز سرگرم كار بود.
پس از ورودش به "سوكري"، تحصيلات رسمي‌ خود را آغاز كرد. او به پانسيون شبانه روزي در "بارانونكيولا"، شهر بندري در دهانه ي رودخانه ي "ماگدالنا" فرستاده شد. در آنجا به عنوان پسري سر به زير كه شعرهاي خنده دار مي‌گفت و كاريكاتور هم مي‌كشيد، مشهور شد. اگرچه ماركز تنومند و ورزشكار نبود، بسيار جدي برخورد مي كرد و همين امر باعث شد همكلاسي هايش او را "پيرمرد" نام نهند.
در سال 1940 و در سن دوازده سالگي موفق شد بورس تحصيلي‌ مدرسه‌اي را كه براي دانش آموزان با استعداد در نظر گرفته شده بود، به دست آورد. مدرسه ي ‌"ليكئو ناكيونال" را "يسوعيون"[*] اداره مي كردند و در شهر "زيپاكيورا" در سي مايلي جنوب "بوگوتا" قرار داشت. سفرش يك هفته‌ بيشتر به درازا نكشيد و بازگشت؛ "بوگوتا" را دوست نداشت. نخستين حضورش در پايتخت كلمبيا، او را دلتنگ و غمگين ساخت، اما تجربه هاي وي به تثبيت [ =برجاي داشتن ] شخصيت اش كمك كرد. 
ماركز در سال ۱۹۴۱ نخستين نوشته‌هايش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که ويژه ي شاگردان دبيرستانی بود، منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ در دانشگاه "بوگوتا" به تحصيل در رشته حقوق پرداخت. 
مانند بسياري از نويسندگان ديگر كه دانشگاه را تجربه كردند و آن را كوچك شمردند، گارسيا ماركز نيز متوجه شد كه علاقه‌اي به مطالعه در رشته ي دانشگاهي‌ ندارد و تبديل به كسي شده كه كاري را بر حسب وظيفه و اجبار انجام مي‌دهد. به اين ترتيب، دوران سرگرداني او آغاز شد؛ كلاسهايش را ناديده گرفت و از خودش و درسهايش غفلت كرد، سوار ترامواي شهري مي‌شد و به جاي خواندن حقوق، شعر مي‌خواند.
در غذاخوريهاي ارزان غذا مي‌خورد، سيگار مي كشيد و همدم و همنشين همه ي چيزهاي مشكوك و مظنون آن زمان از جمله ادبيات سوسياليستي، هنرمندان گرسنه و روزنامه نگاران آتشين و جوان شد. اما از همه مهمتر روزي بود كه آن كتاب كوچك را خواند؛ زندگيش دگرگون شد و همه ي خطوط سرنوشت در دستانش، در يك نقطه متمركز شدند. با خواندن كتابي از "كافكا" با نام "مسخ" كه او را زير و رو كرد، ماركز جوان آگاه شد كه ضرورت ندارد ادبيات از يك خط سير مستقيم داستاني، طرحي روشن و يك موضوع هميشگي و كهن پيروي كند. او در اين ارتباط بيان مي دارد:
"گمان نمي‌كردم كسي اين اجازه را داشته باشد كه چيزهايي مانند مسخ را بنويسد. اگر مي دانستم، مدتها پيش از اين شروع به نوشتن مي‌كردم." 
"برايم آواز برخاسته از كافكا همسو با نجواهاي مادربزرگم بود؛ مادربزرگم هنگام داستان سرايي عادت داشت ماجراجويانه ترين چيزها را با حقيقي‌ترين صداهاي ممكن بيان كند."
اين نخستين نكته‌اي بود كه او از خواندن ادبيات به آن پي برد. از اين پس، با آزمندي تمام شروع به خواندن كرد و هر چه را كه به دستش مي‌رسيد، مي‌بلعيد. او نوشتن داستان را آغاز كرد و در كمال شگفتي،‌ نخستين داستانش با نام "سومين استعفا"، در سال 1946، در روزنامه ميانه‌رو "ال بوگوتا" منتشر شد. به اين ترتيب، گارسيا ماركز وارد دوران خلاقيتش گرديد و در سالهاي بعد، بيش از ده داستان براي روزنامه نوشت. 
در سال ۱۹۶۵ شروع به نوشتن رمان "صد سال ‌تنهايی" کرد و آن را در سال ۱۹۶۸ به پايان رساند که به باور بيشتر منتقدان، شاهکار او به شمار می‌رود. در سال1982، کمیته ي انتخاب جایزه ي نوبل ادبیات در کشور سوئد، به اتفاق آرا، رمان "صد سال تنهایی" را شایسته ي دریافت جایزه شناخت و این جایزه به ماركز داده شد. در پی آشنایی بهمن فرزانه - مترجم ایرانی مقیم ایتالیا- با مارکز، رمان "صد سال تنهايي" به زبان فارسی ترجمه و در ایران منتشر شد. اين رمان پیش از انقلاب 1357شمسی در ایران بارها تجدید چاپ شد و مورد استقبال قرار گرفت، اما اكنون نزدیک به سي سال است که منتشر نشده است. مارکز یکی از نویسندگان پیشگام سبک ادبی "رئالیسم جادویی" است؛ اگرچه تمام آثارش را نمی ‌توان در این سبک طبقه‌بندی کرد. با وجود اين، منتقدان با تمركز بر آثار او، نام "رئاليسم جادويي" را بر آن نهادند؛ نامي كه او هرگز نپذيرفته است.
هم اكنون، ماركز از نام آورترين نويسندگان جهان است. او تدريس مي‌كند و و با اقامت در "مكزيكو سيتي"، "كارتاگنا"، "كيورناواسا"، "پاريس" و "بارانكبوليا" به فعاليتهاي سياسي‌ و فرهنگي مي پردازد. او دهه ي‌ 1990 را با انتشار رمان "ژنرال در هزارتوي خود" به پايان رساند و دو سال پس از آن هم رمان "زائر غريب" را نوشت.
او در سال 1994 داستانهاي اخيرش را در كتاب "عشق و شياطين ديگر" منتشر كرد. اين سير در 1996 با انتشار "گزارش يك آدم ربايي" ادامه يافت. كتاب اخير اثر روزنامه نگارانه‌اي بود كه دربرگيرنده ي جزييات شگرفي از تجربه هاي بي‌رحمانه ي مواد مخدر در كلمبيا است. اين بازگشت به فعاليتهاي روزنامه نگاري در 1999 با خريد پُر كش و قوس امتياز نشريه ي "كامبيو" پابرجا ماند. اين نشريه ابزاري براي گارسيا ماركز شد تا به اصل خويش بازگردد. امروز "كامبيو " پيشگام سير پيشرفت مطبوعات كلمبيا است. 
متاسفانه در 1999بيماري سرطان لنفاوي گارسيا ماركز تشخيص داده شد و تا به امروز، تحت رژيم درماني و غذايي ويژه اي قرار دارد. 
وي در سال ۱۹۹۹، "مرد سال آمريکای لاتین" شناخته شد و در سال ۲۰۰۰، مردم کلمبيا با ارسال طومارهايی خواستار پذيرش رياست جمهوری کلمبيا از سوي مارکز بودند که او آن را رد كرد.
ماركز در كنار داستانهايش،‌ نوشتن خاطرات را در دستور كار خود قرار داده است. نخستين جلد از رمان او با نام "زيستن براي بازگفتن" در سال 2001 منتشر شد كه بي درنگ در نخستين چاپ خود در امريكاي لاتين به فروش رفت و نخستين جلد از اين اثر، تبديل به پرفروش ترين كتاب كشورهاي اسپانيايي زبان شد. نخستين جلد از اين كتاب تا سال 1955 را تحت پوشش قرار مي‌دهد و بنابر قول و برنامه ريزي ماركز، جلد دوم آن بر روي "صد سال تنهايي" متمركز شده است.
 
 
آثار ماركز به زبان فارسي
- طوفان برگ 
- پاییز پدرسالار 
- کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد 
- زائران غریب 
- ماجرای ارندیرا و مادربزرگ سنگدلش (داستان کوتاه) 
- سفر پنهانی میگل لیتین به شیلی 
- زیستن برای بازگفتن، انتشارات کاروان 
- صد سال تنهایی (به اسپانیایی: Cien años de soledad) 
- از عشق و شیاطین دیگر 
- عشق سالهای وبا
- ساعت نحس 
- خانه ي بزرگ 
- وقایع‌نگاری يک قتل از پيش اعلام شده 
- ژنرال در هزارتوی خويش 
- بهترین داستانهای کوتاه گابریل گارسیا مارکز
- يادبود دلبرکان غمگین من (به اسپانیایی: Memoria de mis putas tristes)
- يادداشت هاي روزهاي تنهايي 
 
برگرفته از :
 
http://fa.wikipedia.org
http://www.hamshahrionline.ir
http://www.ghabil.com

[*] فرقه كوچكي از مسيحيان كه پيرو مسلك "ايگناس دولوايولاي قديس" بوده و به سه اصل تقوي، فقر و پيروي از پاپ باور دارند.
 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 04 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره زندگينامه کوروش هخامنشي

بازديد: 1275

کوروش بزرگ  
امپراطور هخامنشي ( 580- 529 ق.م )
 

كوروش دوم معروف به کوروش بزرگ، شاه پارسی به دليل جنگجویی و بخشندگی‌اش شناخته شده‌است. کوروش نخستین شاه ایران و بنیان‌گذار دوره‌ شاهنشاهی ایرانیان می باشد. واژه کوروش یعنی «خورشیدوار»، کور یعنی «خورشید» و وش یعنی «مانند». 
تبار کوروش از جانب پدرش به پارس‌ها می رسد که برای چند نسل بر «انشان»، در جنوب غربی ایران حکومت کرده بودند. شاه هخامنش «انشان» بوده که در حدود سال ۷۰۰ ق.م می‌زیسته است. پس از مرگ او، «تسپس انشان» به حکومت رسید. تسپس نیز پس از مرگش پاذشاهي را به دو نفر از پسرانش ، «کوروش اول انشان» و «آریارمنس فارس»، واگذار نمود. سپس پسران هر کدام به ترتیب «کمبوجیه اول انشان» و «آرسامس فارس»، بعد از آن‌ها حکومت کردند. کمبوجیه اول با شاهدخت «ماندانا» دختر آژدهاک پادشاه قبيله ماد و دختر شاه آرینیس لیدیه ازدواج کرد و نام فرزند خود را کوروش نهاد. کوروش کبیر، اولین امپراتور هخامنشی، حکومت پارس را با در هم آمیختن دو قبیله اصلی ایرانی - مادها و پارسیان - به وجود آورد. از او به عنوان کشورگشایی بزرگ یاد شده است. زیرا زمانی حاکم بزرگترین امپراتوری هایی بود که تاکنون وجود داشته است. او به خاطر بردباری بی مانند و رفتار بزرگ منشانه اش در برابر مغلوبین جنگ نیز شهرت فراوانی دارد. 
کوروش به محض غلبه بر مادها، دولتی را برای این قلمرو خود در نظر گرفت و مامورین دولتی را از بین بزرگان هر دو قبیله برگزید. وي پس از فتح آسیای صغیر (شبه جزیره بزرگی که در میان دریای مدیترانه و دریای سیاه قرار دارد)، سپاه خود را به سمت مرزهای شرقی حرکت داد. با ادامه حرکت به سمت شرق، سرزمینهای مسیر خود تا رود سیحون ( آمودریا) را فتح کرد و پس از عبور از سیحون، به سی دریا در آسیای مرکزی رسید و در آنجا به منظور دفاع از این مرزها در برابر هجوم قبایل کوچ نشین آسیای مرکزی، شهرهایی با برج و باروی مستحکم و نیرومند بنا کرد. 
پیروزیهای کوروش در شرق موجب شد تا موقعیت برای فتح غرب مناسب شود. حالا نوبت بابل و مصر بود. زمانی که کوروش بابل را فتح کرد، به یهودیان ساکن آن اجازه داد تا به «سرزمین موعود» باز گردند و با برخورد توام با احترام و مدارا با اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم نژادهای دیگر، به عنوان یک فاتح آزادی بخش، مشهور شد و امروز نام کوروش، به عنوان یکی از محبوب ترین و مورد احترام ترین امپراتوران در تاریخ به ثبت رسیده است. 

فرمان کوروش کبیر
فرمان کوروش کبیر که بر روی یک استوانه گلین، به خط میخی و به زبان آریایی نوشته شده است، در 1878 در جریان حفاریهای محل تمدن بابل، به دست آمد. در این فرمان، کوروش، شیوه رفتار انسانی با ساکنان سرزمین بابل را برای فاتحان ایرانی شرح داده است. این سند به عنوان اولین منشور حقوق بشر شناخته شده است و در سال 1971، سازمان ملل متحد ترجمه متن آنرا به تمام زبانهای رسمی به چاپ رساند و آن را در اختیار دفاتر این سازمان در کشورهای مختلف قرار داد. 

در اینجا بخش آغاز این فرمان را می خوانید :
«آنگاه که من به آرامش و بی آزار به بابل در آمدم، در میان هلهله و شادی اورنگ فرمانروایی را در کاخ پادشاهی استوار داشتم ... بی شمار سپاهيانم به صلح در بابل گام برداشتند. روا نداشتم کسی وحشت را بر سرزمین سومر و اکد فرا آرد. نیازمندیهای بابل و تمامی پرستشگاه های آنان را پیش دیده داشتم و در بهبود زندگی همگان کوشیدم. همه یوغ های ننگین بردگی را از مردمان بابل برداشتم. خانه های ویرانشان را آباد کردم. به تیره بختی هايشان پایان دادم. مردوک مهتر خدای، از کردارم شاد شد و به من کوروش، پادشاهی که او را نیایش کرد و به کمبوجیه پسرم ... و به همه سپاهیانم، مهربانانه برکت داد. از ته دل در پیشگاهش خدایگانی والای او را بس گرامی داشتیم. همه پادشاهانی که در بارگاه خود به تخت نشسته اند، در چهار گوشه جهان از فرا دریا تا فرو دریا ... همه پادشاهان باختر زمین که در خیمه ها سکونت داشتند، برای من خراج گران آوردند و در بابل بر پایم بوسه زدند. از... تا شهرهای اشور و شوش آگاده اشنونا شهرهای زمبان مورنو در قلمرو سرزمین گوتیوم شهرهای مقدس فراسوی دجله را که پرستشگاه هايشان دیر زمانی ویران بود، مرمت کردم و پیکره ایزدانی را که میان آنان جای داشتند، به جای خود بازگرداندم و در منزلگاهی پایدار اقامت دادم. تمام مردمان آواره را جمع کردم و خانه هاشان را به آنان باز گرداندم ... و اجازه دادم همگان در صلح بزیند». 
 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 04 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(1)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس