تحقیق و پروژه رایگان - 848

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

مدیران ناکارآمد

بازديد: 235

منظور از یکپارچه سازی نیروها، یعنی مدیر بتواند موقعیت هایی فراهم آورد(مانند برگزاری جلسات) تا نیروهای مدرسه بتوانند جهت همکاری و ایجاد فرصت های رشد، از نزدیک در مورد مسائل مختلف، از جمله نحوه تدریس، برخورد با دانش آموزان، برنامه های مورد نظر، موفقیت ها و شکست ها، طرح سوالات و غیره  از دیدگاهها، نگرشها،  برداشتها و عملکردهای هم اطلاع داشته باشند تا بتوانند ضمن درک جایگاه خود، نقش بهتری را در مدرسه ایفا کنند.

حقیقت این است که انسان اگر نتواند جایگاه اندیشه و عملکرد خود را در یک جمع درک کند و به عبارتی جایگاه او مبهم باشد نمی تواند با انگیزه و شناخت کافی انجام وظیفه نماید. یکپارچه سازی نیروها  این حسن را دارد که به انسان انگیزه  می دهد و راههای بهتر اندیشیدن و بهتر عمل کردن را به او یاد میدهد.

نیروهای مدرسه با اینکه به عنوان یک کل اهداف مشترکی را دنبال میکنند. در عین حال هر کدام وظیفه خاص خود را در مدرسه دنبال می کنند.(مانند:معلمین دینی ،فیزیک، شیمی، دفتردار، مشاوره و غیره). این وظایف خاص ممکن است این اعتقاد یا این اشتباه را در انسان به وجود بیاورد که ما بدون آگاهی از عملکرد و اندیشه دیگران به خوبی می توانیم در حوزه فعالیت خود انجام وظیفه نموده و موفق بشویم. اما این یک اشتباه مسلم است. چون ما در یک جمع مرتبط با هم فعالیت می کنیم و نا خواسته اندیشه و عملکرد دیگران در ما تاثیر می گذارد. علاوه بر آن مدرسه یک سیستم است و سیستم متوجه هدفی است که بدون هماهنگی اجزا آن ممکن نیست به اهداف خود برسد. در واقع مدرسه یک محیط منظور دار و  هوشیار و اتحاد گونه است و انحراف از این مسیر یک گمراهی بزرگ است. اما بسیاری از مدیران از این واقعیت غافل هستند و یا اعتقادی به آن ندارند. در نتیجه عوامل موجود در مدرسه هماهنگ و یکپارچه نیستند. این هماهنگی و یکپارچه سازی می تواند سطوح مختلفی داشته باشد. مثلا تمام نیروهایی که در مدسه اهداف نزدیک و شبیه به هم دارند مانند مشاور، تربیتی، کتابدار، باید کاملا هماهنگ باشند. چنین روندی نیاز به بستر سازی توسط مدیر مدرسه دارد و او باید در راس همه مسائل همراه با معاونین در جریان تمام رخدادها باشند. اما فبل از هر چیز باید مدیر با معاونین در مورد مسائل مختلف طی نشست ها و گفتگوهای متعدد در قبال همه مسائل مدرسه استراتژی مشترکی داشته باشند. تا بتوانند مدرسه را نیز برای رسیدن به اهداف مورد نظر به پیش ببرند.

 یکپارچه ساری مدرسه فرا تر از یک هماهنگی معمولی است چون ما در اینجا ضمن هماهنگی در عملکرد ها، از دیدگاهها و نگرشها و عقاید و تجارب و شکست ها و موفقیتهای طرف مقابل هم در مورد مسائل آگاهی پیدا می کنیم. و بدین گونه هر کس جایگاه خود را برای رفتن به سوی موفقیت درک می کند. و عملکرد او بهبود پیدا میکند. برای همین به نظر می رسد که برای رسیدن به این منظور باید مدیران آموزش ببینند و یا مدیرانی انتخاب شوند که در این زمینه قابلیت داشته باشند.

امروزه وضعیت غالب بر برخی از مدارس ما بیشتر تهدید و تحقیر است تا تشویق و امید و ارزش گذاری. چنین روندی می تواند در جامعه دور تسلسلی را به وجود بیاورد که برای ما بسیار نگران کننده است. چون دانش آموزان کنونی  مدارس مدیران و معلمان فردای ما هستند و آنها می توانند روند رفتارهای ما را از طریق همانند سازی و الگو برداری تقلید کرده و رفتارهای ما را نسبت به خود در آینده تکرار کنند. روحیه حاکم بر نیروهای بیشتر مدارس مایل است تا دانش آموزان ساکت، آرام و مطیع باشند. در غیر این صورت باید عواقب رفتارهای تحقیر آمیز و سر کوب را بپذیرند. این در حالی است که نسل جدید به علل مختلف انتقاد گر و آزاد منش و حساس است. به نظر می رسد که ادامه شرایط کنونی که بیشتر مبتنی بر تحقیر و سر کوب است باید با برنامه ریزی و آموزش نیروها، خصوصا مدیران استحاله پیدا کند. و گرنه ما در مدارس نیروهایی را پرورش نخواهیم داد تا بتوانند به ارزش والای خود پی برده و در آینده نسلهای رشید و با اعتماد به نفس و عزت نفس بالا تربیت کنند.

روند تحقیر و سر کوب می تواند عزت نفس گروه زیادی از دانش آموزان پایین آورد. و آنها را با مشکلات آموزشی و شخصیتی زیادی مواجه سازد. که نتیجه آن فرافکنی و سر خوردگی و خستگی و بی انگیز گی نسبت به درس و گرایش به سوی بزهکاری های اجتماعی است.

در دوره متوسطه دانش آموزان صاحب توانائیهای زیادی هستند که می توانند، خوب انتقاد کنند، نظر بدهند ،اعتراض کنند، از خود دفاع کنند، ابراز وجود کنند و غیره. حالا فرض کنید که دانش آموزان در محیط های مدارس به علت تحقیر و تهدید  نتوانند از این تواناییها خود استفاده نمایند و آنرا سر کوب کنند. به نظر شما چه وضعی پیش می آید؟ و حتما می دانیم که سر کوب این تواناییها که مدرسه اجازه ابراز وجود آنها را نمی دهد. چه سر نوشتی را برای آنها به دنبال خواهد داشت؟

 البته نباید این سوء تفاهم به وجود بیاید که ما فکر کنیم دادن آزادی عمل بیشتر به دانش آموزان در مدرسه ها وضعیت را به گونه ای آشفته می کنیم. و باعث بی نظمی و جری شدن دانش آموزان میشویم. بلکه باید این را بدانیم که ما بین دانش آموزان خاطی و دانش آموزان وظیفه شناس فرق قائل هستیم و حق برخورد با آنها را برای خود طبق مقررات و ضوابط محفوظ می داریم و دانش آموز موظف است در چهار چوب ضوابط و مقررات مدرسه حرکت نماید. اما این به این معنی نیست که دانش آموز حق نفس کشیدن را نداشته باشد.

 برای داشتن دانش آموزان با انگیزه، با نشاط و رضایت مند و روبه رشد ما نیاز داریم که در مدارس بیشتر محیطی را فراهم بیاوریم که دانش آموزان به جای تنبیه و تحقیر، تشویق و تر غیب و مورد احترام واقع شوند. همچنین باید در مسائل مختلف از نظرات و دید گاه های آنها استفاده کرد.

مسئله دیگر رسیدگی به اعتراض و انتقاد های آنهاست. به حدی که از نظر منطقی در آنها رضایت مندی به وجود بیاید. و آنها بتوانند به پاسخ سوالهای خود برسند. اما آیا این روند در مدارس ما پیگیری می شود؟ ما چگونه پاسخ اعتراضات و انتقاد های دانش آموزان را می دهیم؟ آیا اجازه نفس کشیدن را به آنها می دهیم ؟ آیا برنامه تشویق و ترغیب و امید را در آنها مد نظر داریم؟

در پی چننین توضیحاتی است که شوراهای دانش آموزی را در مدرسه جدی نمی گیریم. و انتقادهای آنها را برای خود توهین میدانیم. و اجازه اظهار نظر به آنها نمی دهیم. و مدیریت را صرفا از بالا به پائین می دانیم برای افراد پائین حق و حقوقی قائل نیستیم.

 اگر در مدارس تشویق دانش آموزان در قبال فعالیتشان وجود نداشته باشد و اگر اجازه نفس کشیدن را به آنها ندهیم و اگر آنها را تحقیر کنیم و ارزش وجود ی آنها را فراموش کنیم. و سدی میان خود و دانش آموزان بکشیم. آن موقع دانش آموزان حق دارند بی انگیزه، خمود و بی شخصیت باشد.

امید است که ما دیدگاهها و نگرشهای خود را در این رابطه تغییر دهیم و محیطی را فراهم آوریم که درآن همه دانش آموزان به حق و حقوق خود برسند.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

معلمان و تعطیلات تابستانی

بازديد: 553

معلمان هر سال از اواخر خرداد تا اواخر شهریور ماه تعطیلات تابستانی خود را می گذارانند. شاید گروهی از مردم که شغل آنها معلمی نیست این مسئله را برای معلمان یک امتیاز بزرگی بحساب بیاورند. و فکر کنند معلمان راحت هستند و در سه ماه تابستان در خوش گذرانی بسر می برند. اما اگر آنها وضعیت معلمان را در سه ماه تابستان حالت کسی تصور بکنند که مجبور است که بیشتر اوقات خود را در خانه بماند، (آنهم در محیط های شهری و در فضای شلوغ و آلوده و گرم)و سرخورده و خسته بشود، دیگر این قضاوت را نخواهند کرد. و نگرش خود را تغییر خواهند داد.

شاید گفته شود که خوب چرا باید خانه بمانند به مسافرت بروند؟ در جواب باید گفت که مسافرت هم مقدمات و شرایطی را می طلبد که بیشتر معلمان آنرا ندارند. تازه مگر می شود تمام دو و سه ماه را در مسافرت بسر ببرند. مگر معلمان چقدر امکانات مادی برای آن دارند. آنهم در تابستانی که بیشتر شهرهای ایران از گرما بیداد می کنند.

شاید هم گفته شود که شغلی را دست و پا کنند. و کار کنند؟ در جواب باید گفت که خوب برخی معلمان این کار می کنند. گروهی کشاورزی، گروهی فروشندگی،گروهی رانندگی و غیره. اما تعداد زیادی از معلمان شرایط کار کردن را ندارند. یا نمی توانند کار کنند. و یا توانایی سرمایه گزاری برای کار کردن را ندارند. پس این افراد چکار میتوانند بکنند. ممکن است بفرمائید که خوب مطالعه و تحقیق کنند. اما به نظر شما چه تعدادی از آنها برای آن انگیزه دارند؟و جایگاه مطالعه و تحقیق چقدر در جامعه ما از جایگاه رفیع بر خوددار است. تا معلمان را به آن سو بکشاند؟

در پی چنین توضیحاتی است که می بینیم که تعداد زیادی از معلمان در تابستان ها واقعاً در گذراندن تعطیلات خود مشکل دارند. برای همین این تعداد از معلمان باید به یک نحوی تعطیلات تابستانی خود را سپری کنند شرایط مشغولیت که برای آنها نیست،دولت هم برای آنها برنامه ریزی نکرده است. پس برخی مجبورند شرایط سخت تعطیلات تابستانی به جان بخرند و در خانه خسته و سر خورده شوند. و دچار مشکلات روحی و روانی شوند. برخی آنقدر آسیب می بینند که قدرت روحی و روانی را برای معلم بودن از دست بدهند. مسئولین مدیریتی آموزش و پرورش هم ظاهرا نمی توانند  که حالت این گروه از معلمین را درک کنند چون آنها سه ماه تعطیلی تابستان را ندارند. و به اندازه کافی هم مشغول هستند که از این گروه بی خبر باشند.

به نظر می رسد که برای تعطیلات تابستانی معلمان جهت جلو گیری آسیب دیدن آنها باید مسئولین برنامه ریزی جامعی داشته باشند. که آنها بتوانند در تابستان در حوزه های مختلف کار کنند. مثلا بتوانند به مسافرت بروند، کلاسهای آموزش ضمن خدمت ببینند. و یا به مطالعه و تحقیق بپردازند و یا در همایش ها و سمینارها، برای ارتقای آگاهی شان شرکت کنند. همچنین ما می توانیم بستر های مختلف دیگری را آماده کنیم و اجازه ندهیم معلمین به انحاء مختلف آسیب ببینند. اقدامات صورت گرفته در این زمینه هم از طرف مسئولین هنوز ناچیز است. و همچنین ما نباید فکر کنیم که تنها معلمینی آسیب می بینند که بیکار و علاف هستند بلکه آنهاییکه در شغلهای دیگر ی غیر از شغل معلمی هم مشغول هستند نوعی آسیب می بینند چون نقش معلم بودن آنها تضعیف می شود. معلم باید معلم باقی بماند. و مشغولیت او باید با شغل او سنخیت داشته باشد. اما افسوس که بسیاری از مشکلات کلیدی هنوز حل نشده است. فریاد های تعداد زیادی از معلمین هم به جایی نرسیده است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:40 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

بزرگترها ، کودکان و تکالیف مدرسه

بازديد: 103

تکالیف مدرسه و نکاتی مهم برای والدین. 
کمک بیش از حد به کودک باعث می شود که او برای همیشه از گفتن این جمله که :" من این کار را کرده ام " محروم شود و فقط به جای آن بگوید : " مادر آن را برای من انجام داد." بهبود شیوه درس خواندن، در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.

ممکن است در بسیاری از خانواده ها زمان انجام دادن تکالیف، هم برای فرزندان و هم برای اولیا ، پر از اضطراب و نگرانی باشد. تحقیقات به وضوح نشان می دهد که انجام دادن تکالیف نه تنها در یادگیری فرزندان مؤثر است،  بلکه مهارت هایی را که آن ها برای موفقیت در مدرسه و زندگی لازم دارند، بالا می برد. مهارت هایی مانند سازمان دهی امور، حل مشکلات، تمرکز حافظه، تنظیم هدف و پشتکار در کارها، از این ج
کمک بیش از حد به کودک باعث می شود که او برای همیشه از گفتن این جمله که :" من این کار را کرده ام " محروم شود و فقط به جای آن بگوید : " مادر آن را برای من انجام داد." بهبود شیوه درس خواندن، در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. 
چند راهنمایی برای موفقیت کودکان در زمینه انجام دادن تکالیف
نقش خود را در مقام یک کمک کننده و نه یک شخص فعال و انجام دهنده تکالیف تشخیص دهید. گاهی اوقات ممکن است برای جستجوی راههایی جهت موفقیت فرزندانمان ، زحمت زیادی متحمل شویم و به او کمک اضافی برسانیم. اما باید مطمئن بشویم که خود او کارش را انجام می دهد. زیرا یکی از عوامل رشد اعتماد به نفس این است که در یابیم کاری را که باعث سربلندی ما می شود، انجام داده ایم. کمک بیش از حد به کودک باعث می شود که او برای همیشه از گفتن این جمله که : " من این کار را کرده ام " محروم شود و  به جای آن فقط بگوید: " مادر آن را برای من انجام داد."
• به سعی و تلاش کودک خود اهمیت بدهید و فقط نتیجه نهایی را در نظر نگیرید. کودکان باید اهمیت سخت کوشی را یاد بگیرند. انجام دادن تکالیف این فرصت را برای شما فراهم می آورد که پشتکار او را برای انجام دادن کارهایش تقویت کنید. چند شعار سازنده نظیر " تسلیم نشو" یا " تا وقتی که موفق نشده ای ، آرام نگیر" یا " ما، در خانواده ، کاری را که شروع کرده ایم به پایان می رسانیم" را در خانواده خود ملاک قرار دهید. ویژگی مهم برای انجام دادن تکالیف، القای پشتکار به کودکان است. و تنها کاری که باعث می شود آن ها کوشش را با ارزش بشمارند ، تأکید پیوسته ما بر این گفته نیست که :" مهم این است که فقط شروع کنی ؛ بلکه باید کارت را به پایان برسانی."
• تأکید کنید که انجام دادن تکالیف ، وظیفه اوست و نه شما. در برابر این وسوسه که در کنار او بنشینید و تکالیف را با هم انجام دهید، مقاومت کنید و فقط زمانی که واقعاً نیاز داشت، یاری اش دهید. اگر کودک شما مشکلاتی دارد، به او کمک کنید تا از طریق مسأله های ساده ای که طراحی می کنید، متوجه مشکل خود بشود. سپس کار را مرحله به مرحله پیش ببرید و سعی و تلاش او را برای انجام دادن آن ها زیر نظر بگیرید. از او بخواهید تکالیف کامل شده خود را در پایان هر قسمت به شما نشان دهد. این نیز راهی است تا مطمئن شوید که فرزندتان دستور العمل ها را به طور صحیح انجام میدهد یا هنوز حتی در جزئیات به شما متکی است. 
• تکالیف را به قسمت های کوچک تقسیم کنید. قسمت بندی تکالیف به ابعاد کوچک معمولاً برای کودکانی که در پی گیری کارها کم حوصله اند یا برای توجه به مطالب تمرکز کمی دارند یا برای انجام دادن درست کارها زیادی نگران اند، مؤثر است. به کودک خود بگویید قسمتی از کار را در زمان معین انجام دهد و در پایان هر قسمت، استراحت کوتاهی بکند. همچنین می توانید حجم قسمت ها را بیشتر کنید تا اعتماد به نفس کودکتان بیشتر شود. 
• برنامه ای با موافقت یک دیگر تنظیم کنید و ساعات انجام دادن تکالیف را در آن مشخص سازید و حتماً به آن عمل کنید. حتی بهتر است این برنامه را در جای قابل مشاهده ای نصب و باهم امضا کنید. بسیاری از کودکان پس از بازگشت از مدرسه احتیاج به استراحت دارند. برخی دیگر دوست دارند بلافاصله مشغول کار شوند. بهترین زمان را برای انجام دادن تکالیف فرزندتان پیدا و بکوشید آن را تقویت کنید. کشیدن یک صفحه ساعت، که زمان انجام دادن تکالیف را نشان می دهد، برای کودکان کوچک تر بسیار مفید است. 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

رابطه مغز انسان با ایمان به خدا

بازديد: 221

با پایان یافتن سلسله پیامبران، عصر معجزات هم به سر رسید، و تنها معجزه جاویدان الهی عقل خلاق بشر است

یک تیم علمی در دانشگاه کالیفورنیا در امریکا موفق شد، منطقه ویژه ایمان به خدا را در مغز انسان کشف کند، باعتقاد این گروه این منطقه را می توان مسئول انگیزه باورهای دینی در بشر دانست

این گروه پس از آن به این اکتشاف دست یافتند که بر روی افرادی که به بیماری صرع مبتلا بودند تحقیقاتی را انجام دادند، این افراد کسانی بودند که به انجام تمرینهای عمیق روحی شهرت داشتند.

آنها برای انجام این تحقیقات از دستگاهی بنام Electro-Encephalogram  بهره جستند، این دستگاه کوچک بر روی پوست سر نصب می شود و فعالیت مغز را به صورت نموداری بنام « نمودار الکتریکی مغز» ثبت می کند، آنان ملاحظه کردند که شبکه ای ای از اعصاب پیشین مغز هنگام تفکر عمیق در خلقت خداوند بار الکتریکی پیدا می کند.

این تیم نتایج تحقیقات خود را در یک کنفرانس علمی در فیلادلفیای امریکا ارائه دادند در این تحقیقات آمده بود:«احتمال دارد در مغز سیستم عصبی مربوط به دین وجود داشته باشد». باعتقاد آنها اگر نتائج تحقیقاتشان درست باشد و منطقه ایمان به خدا واقعاً در مغز وجود داشته باشد، این بدان معناست که احتمالاً ملحدان و بی دینان شبکه عصبی الکتریکی متفاوتی دارند!!!!

در این باره هم واکنشهای ضد و نقیضی از طرف دانشمندان و پژوهشگران مطرح شد، برخی از آنان این اکتشاف را دلیلی بر قدرت خداوند دانستند که چگونه دستگاه عصبی و مغز بشر را طراحی کرده است، در حالی که عده ی دیگر زنگهای خطر را به صدا در آوردند، و هشدار دادند که به فرض درستی نتایج این تحقیقات، بطور حتم بار الکتریکی این منطقه تحت کنترل و سیطره انسان بوده است، به عبارت دیگر این ما هستیم که اراده می کنیم در باره خدا فکر کنیم و این ما هستیم که عملکرد خود را انتخاب می کنیم، پس ما مسئول باورهای دینی مان هستیم.

این گروه همچنین هشدار دادند که اگردر این زمینه از الآن اقدامات پیشگیرانه انجام نگیرد، بیم آن می رود که دیکر نتوان هیچ ملحدی را سرزنش کرد چون در آنصورت با خونسردی تمام به شما خواهد گفت:«مرا سرزنش نکن! اعتقاد من ناشی از فعالیت عصبی مغزم است و من هیچ نقشی در آن ندارم!!» علتش هم این است که انسانها همیشه بجای محکوم کردن خود در پی توجیه کارهای ناشایست خود هستند، در واقع با این کشف ملحدان گمشده خود را پیدا کرده اند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

تربیت کـودک از تولـد تا نوجوانــی

بازديد: 139

تربیت بچه ها وظیفه ای برای والدین است و همه آنها می خواهند به خوبی از عهده این کار برآیند. یکی از بزرگترین نگرانی های والدین این است که فکر می کنند فرزندشان دارد بد بار می آید، چون اصلاً به حرف آنها گوش نمی کند و هر کاری خودش دوست دارد انجام می دهد. در واقع این سئوال مشترک بیشتر والدین است که می خواهند بدانند: اگر من به فرزندم اجازه بدهم که هرکاری خواست انجام بدهد، بد تربیت می شود؟ و اغلب دوستان و خویشاوندان شما جواب می دهند: اگر هر وقت کودک شما گریه می کند، به سراغ او بروید، قطعاً بی ادب خواهد شد! اما تربیت غلط واقعاً به چه معناست؟ بیشتر مردم عقیده دارند بچه هایی که خودخواه، بی ملاحظه، سهل انگار هستند و هر لحظه درخواست جدیدی دارند، بچه های بی ادبی هستند.

در اینجا می خواهیم به این موارد اشاره کنیم که چطور فرزندانمان را تشویق کنیم به جای این که خودخواه باشند، اعتمادبه نفس داشته باشند؛ به جای اینکه همیشه ما آنها را تحت کنترل قرار دهیم، با ما همکاری کنند و به جای این که همیشه چیزی از ما بخواهند، کمی ملاحظه کار باشند. بیشتر مردم عقیده دارند توجه نشان دادن سریع به کودکی که گریه می کند، او را به گریه بیشتر تشویق می کند، در واقع این یک باور قدیمی است. البته گریه کودکان همیشه دلیل خاصی دارد.کودکان نمی توانند وقتی گرسنه می شوند خودشان غذا بخورند و یا وقتی درد دارند خود را آرام سازند، آنها به کمک والدین خود نیازمندند؛  بنابراین با گریه کردن به آنها اعلام می دارند که به کمکشان نیاز دارند. شما نمی توانید گریه کردن کودکان را عاملی برای بد بارآمدن آنها بدانید، بلکه  توجه سریع نشان دادن به کودکان به آنها احساس آرامش می دهد.

گاهی والدین فکر می کنند فرزندان آنها رفتار غیرطبیعی و نامناسبی دارند، درحالی که رفتار کودکان با توجه به سن آنها باید مدنظر قرار گیرد، برای مثال رفتار کودک که اسباب بازیهایش را به اطـــراف پرت می کند، غیرطبیعی نیست. این کار ممکن است ما را عصبانی کند و برای ما خوشایند نباشد، اما بدان معنی نیست که کودک بی ادب شده است. برای کودک در فاصله سنی 14 تا 20 ماهگی تنها نه گفتن و یا سر او فریاد کشیدن کافی نیست.

بدین گونه ارتباطی میان شما و او ایجاد نمی شود. گاه نه گفتن شما باید با نگاه خشمگینانه یا چهره عصبانی همراه باشد. در واقع ارتباط غیرکلامی بسیار مهم است. بسیاری از مشکلات از ناحیه کودکانی ایجاد می شود که نمی دانند چه رفتاری مناسب است. پدرومادر محدودیت های آنها را کاملاً مشخص نمی کنند و یا قواعد و مقررات را آن طور که باید به کودک انتقال نمی دهند و یا به صورت ناخودآگاه چنان محدودیت های زیادی قائل می شوند که کودک می بیند بخش اعظم رفتارش مورد سرزنش قرار دارد و در این شرایط بسیار طبیعی است که ناراحت شود.

شما هر اندازه فرزندتان را دوست داشته باشید، گه گاه عصبانی می شوید و خونسردی خود را از دست می دهید. در واقع کودکان در عصبانی کردن پدرومادر خود استادند، ولی شما نباید آرامش خود را ازدست بدهید و زود از کوره دربروید، بلکه باید با رفتاری صحیح کودک را به انجام کارهای درست ترغیب سازید.

آمــــوختن نظــم و تــــرتیب اولیــــه

بدون تردید بـــزرگترین مشکل والدین با کودکان نوپا، وادار کردن آنها به همکاری و تشریک مساعی است. وقتی کودکان شیطنت می کنند، شما چه کار می کنید و چگونه به آنها می گویید که نباید بچه های کوچکتر را کتک بزنند. بچه ها باید بتوانند حدو حدود خود را تشخیص بدهند و بدانند که محدودیت هایی در کار است و نباید سر دیگران داد بکشند، به آنها ناسزا بگویند و هــر کاری بخواهند انجام دهند. شما برای این که در این راه کودک خود را کمک کنید نباید حتماً با داد و بیداد، خشـــونت و یا کتک او را ادب کنید؛ بلکه معنای واقعـــی ادب کردن ، آمــــوختن و درس دادن است؛ یعنی این که به فـــرزند خود بیاموزید راه بهتری انتخاب کند.

ایجـــاد اعتمــــاد

تربیت کودک از روز تولد او شروع می شود. رابطه عاطفی و سرشار از عشق و محبت با کودک است که به ما امکان می دهد او را در جهترفتار معقول هدایت کنیم. شما وقتی نیازهای اولیه کودکان رابرآورده می سازید، اعتماد و اطمینانی برای آنان ایجاد می کنید؛ رابطه ای مبتنی بر اعتماد و اطمینان که کودک را به این نتیجه می رساند که شما صلاح او را می خواهید. در واقع پدرومادر به سه طریق می توانند به فرزندان خود آموزش دهند:

۱پــرت کردن حواس کــودک

شما می توانید حواس کودک را از کاری که می کند پرت کنید. مثلاً اگر او ابراز ناراحتی می کند، می توانید او را در آغوش بکشید و از اتاق بیرون ببرید و یا می توانید به اویک اسباب بازی بدهید. بچه ها خیلی زود فراموش می کنند که چه می کردند و خیلی زود به شادی دوباره می رسند. به این صورت شما می توانید با پرت کردن حواس کودک، مانع رفتار قبلی او شوید.

۲هدایت دوبـاره :

برای پرت کردن حواس کودکان نوپا از این روش استفاده کنید.از آنجا که کودک هنوز از توان و مهارت کلامی مطلوب برخوردارنیست، باید آنها را هدایت کنید. البته نه این که آنها را متوقف سازید، بلکه در جهت کار آنها حرکت کنید. مثلاً فرض کنید کودک شما دستش را به سمت ظرف شیرینی دراز می کند و جیغ می کشد. اگر شما نمی خواهید به او شیرینی بدهید، می توانید خوردنی دیگری به او بدهید که از آن استقبال کند. با این رفتار شما در واقع به او می گویید: می دانم که گرسنه ای، می توانم کمکت کنم، اما نمی توانم دقیقاً آن چیزی را که می خواهی به تو بدهم .

۳گفتگــوی آمـــوزنده :

از دوران طفولیت تا زمانی که کودک به مدرسه می رود، مهارت های فکری و جسمانی او افزایش می یابد و زمانی فرا می رسد که کودکان دقیقاً می دانند چه می خواهند و حاضر نیستند که به راحتی از خواسته هایشان بگذرند. ما باید به آنها بیاموزیم چگونه از چیزی که به نفعشان نیست، دست بکشند و رفتارشان را تغییر دهند و نظم و انضباط را نیز رعایت کنند. هنگام طفولیت، وقتی فرزندمان گریه می کند، بلافاصله بغلش می کنیم و خواسته هایش را برآورده می سازیم، اما وقتی کودکان بزرگتر می شوند، باید به آنها یاد بدهیم که رفتارشان را کنترل کنند.

لحـــــن قاطــع امــــا با محبـت

شما باید به فرزند خود کمک کنید تا خواسته ها و نیازهایش را بشناسد و به گونه ای صحیح خواسته های خود را برآورده سازد. آموختن انضباط برای راحتی پدرومادرو یا حفظ آرامش نیست، هرچند به این امر نیز کمک می کند. هدف این است، که مهارت های فرزندتان را افزایش دهید.

اصــلاح اشتباهـــات

اشتباه کردن بخشی از زندگی است و شما یکی از بزرگترین کمک هایی که می توانید به فرزندتان بکنید، این است که به او بگویید می تواند اشتباه کند و اشکالی ندارد، به شرط آنکه در مقام اصلاح اشتباهش برآید.

به رفتار خـــودتان تــوجه کنیـد

گاهی اوقات لازم است ابتدا مشکلی را که در وجود خودمان است، برطرف کنیم.اگر ما برای حل مشکل فرزندمان او را کتک می زنیم، نمی توانیم از او انتظار داشته باشیم که برای رسیدن به خواسته خود سایر بچه ها را کتک نزند!

توجه کم مــی تواند باعث بـــدرفتاری در کودکــان شــــود

این درست است که بچه ها گاهی رفتار بسیار ناخوشایندی دارند، زیرا آنها هنوز مهارت های خود را توسعه نداده اند، و نمی توانند ارتباط درستی با بزرگترها برقرار کنند، ولی در این خصوص ممکن است خود والدین نیز مقصر باشند، بدین صورت که بی توجهی والدین به فرزندان خود، گاه سبب بروز رفتار نادرست کودکان است. کودکانی که والدین شان به آنها توجه کافی ندارند، سعی می کنند با بدرفتاری، توجه والدین را به خود جلب کنند.

برای مثال، جیغ و داد راه می اندازند، اشیا را به اطراف پرت می کنند و… این رفتار ممکن است برای والدین قابل قبول نباشد، زیرا کودکان می خواهند توجه آنها را به خود جلب کنند، حتی اگر این جلب توجه به قیمت ایجاد عصبانیت برای والدینشان باشد. در واقع، حتی اگر والدین با کودکان خود با عصبانیت نیز رفتار کنند، بهتر از آن است که هیچ توجهی به آنان نداشته باشند. اگر شما در باره نحوه تربیت کودک خود نگران هستید، می توانید به سوالات زیر پاسخ دهید:

۱ـ آیا شما تا به حال به کودک خود گفته اید که دقیقاَ چه کارهایی را باید انجام دهد و چه کارهایی را نباید انجام دهد؟

۲ـ آیا وقتی فرزندتان کار خوبی انجام می دهد او را تشویق می کنید؟

۳ـ آیا وقت کافی به کودک خود اختصاص می دهید؟

والدینی که بیشتر به رفتار بد فرزندان خود توجه می کنند، باید سعی کنند که رفتار خوب آنان را نیز در نظر بگیرند و آنها را تشویق کنند، برای مثال وقتی فرزندتان به خواندن کتاب توجه نشان می دهد، او را تحسین کنید و به او بگویید: آفرین! چقدر خوب است. که از این کتاب خوشت آمده یا اینکه وقتی کودک از عهده کاری به خوبی برمی آید، بگویید: تو پشتکار خوبی داری و یا وقتی اسباب بازی هایش را مرتب می کند او را تشویق کنید.

توجه زیاد نتیجه منفــــی دارد

بعضی اوقات رفتار غلط کودکان در نتیجه توجه زیاد والدین به آنهاست. برای مثال، کودکان در سنین پیش دبستانی خودشان می توانند لباس هایشان را عوض کنند، موهایشان را شانه بزنند و یا اسباب بازی های خود را مرتب کنند. انجام این کارها باعث رشد استقلال در کودکان می شود و بدین ترتیب آنها احساس می کنند که می توانند از عهده انجام وظایف خود برآیند. در واقع، والدینی که بیش از حد در انجام کارهای فرزندانشان به آنها کمک می کنند، مانع پرورش حس استقلال کودک می شوند و بدین ترتیب فرزندان نیز یاد می گیرند که هر روز درخواست تازه ای از والدین خود داشته باشند، درحالی که والدین آگاه به فرزندانشان یاد می دهند که انجام وظایف شان را به عهده بگیرند.

اختیار دادن بیش از حد به کودک می تواند باعث بدرفتاری او شود.

برخی از والدین به کودک اجازه می دهند هرکاری می خواهد انجام دهد، به این علت که:

گاهی والدین برای جلوگیری از دعوا و نزاع اینگونه رفتار می کنند،عده ای هم عقیده دارند فرزندانشان به هیچوجه نباید ناراحت شوند،زیرا گمان میکنند که کودکان ناراحت به معنای والدین ناآگاه هستند و عده ای دیگر نیز از این واهمه دارند که اگر فرزندان خود را بیازارند،آنها دیگر علاقه ای به والدین خود نخواهندداشت؛درحالیکه کودکان بوجود محدودیت وقانونمندی در امور نیاز دارند.

والدین خـوب نحـــــوه رفتار صحیح با کـودک را می دانند

والدین آگاه می دانند در هر سنی باید چه توقعی از فرزند خود داشته باشند، تا چه اندازه در انجام کارها به او کمک کنند، چطور به او توجه کنند، چگونه رفتار قانونمند را به او بیاموزند و تا چه میزان برای او ،محدودیت قائل شوند. ممکن است شما در انجام این امور دچار خطاشوید، ولی آنچه مهم است این است که به اشتباه خود پی ببرید و درصدد اصلاح آن برآیید.شما باید نسبت به فرزند خود صبور باشید،در واقع با رعایت این نکات شما به کودک خود کمک می کنید تا فردی خوش خلق، مسئول و مستقل بار بیاید.

والدین قاطـــــع

والدین قاطع و سخت گیر اغلب کـــودکانی انعطاف پذیر دارند، زیرا رفتار این گونه والدین، با وجود خشونت، قابل پیش بینی است؛ بنابراین فرزندانشان دقیقاً می دانند که باید از چه قوانینی پیروی کنند و چگـــونه خود را با رفتار آنها تطبیق دهند تا دچار دردسر نشوند، در نتیجه این دسته از کودکان به ندرت تنبیه می شـــوند، به علاوه آنها می دانند که برای والدین شان مهـــم هستند و پدر و مادر به آنها عشق مـــی ورزند، چون آنها این نکته را به فـــرزندانشان نشان مــی دهند. در نتیجه در کنار قـــوانین خشک، محبت بی قید و شرط هم وجود دارد.

 

 

والـدیـن مستـبــــــــد

والدین مستبد تقریبا همیشه در برخورد با فرزندان خودعصبانی هستند.خیلی اوقات عصبانیت آنها هیچ ربطی به رفتار کودکان ندارد و اغلب تنشهای خود را با تنبیه و تحقیر فرزندانشان آرام میسازند. تحقیر و تنبیه بیش از اندازه والدین بر بعضی کودکان تاثیر مخربی دارد و باعث می شود تا آنها ناخودآگاه در آینده همان گونه که به آنان نسبت داده شده است، افرادی شرور و خرابکار شوند. پایه روابط در این خانواده ها براساس اعمال زور و ترس بنا شده است. کودکان فقط باید همان کاری را انجام دهند که به آنها گفته می شود و در غیر این صورت، احتمالاً تنبیه بدنی می شوند.

والدیـن سهل گیـــــــــــــر

والدین سهل گیر بسیار فراوان اند. این نوع والدین به کودک خود اجازه می دهند هر کاری دوست دارد، انجام دهد و در واقع فکر می کنند با این کار می توانند محبت و علاقه خود را به او نشان دهند، درحالی که یکی از موارد مهم در تربیت کودکان این است که آنها با محدودیت ها و قوانین آشنا شوند و پدرومادر نخستین افرادی هستند که باید این قوانین را به فرزندان خود آموزش دهند. کودکان باید یاد بگیرند که اجازه ندارند هر کاری را بخواهند انجام دهند و در واقع آموزش این موارد به کودک از علاقه ما به او چیزی نمی کاهد.

قـبـــــول مسئــولیت

برای آن که کودک کم کم احساس مسئولیت کند، بهتر است در کارهای خانه از او کمک بخواهید، به این ترتیب او یاد می گیرد که به عنوان عضوی از خانواده باید کارهایی انجام دهد و مسئولیت بسیاری از امور را برعهده گیرد. افرادی که در کودکی و نوجوانی کارهای خانه را با رضایت کامل و به خوبی انجام می دهند، در بزرگسالی نیز می توانند به خوبی از عهده مسئولیت های خودبرآیند.

شما می توانید از 18 ماهگی تا 2 سالگی وظایف سبکی را به عهده فرزند خود قرار دهید و به او آموزش دهید چگونه کارهای شخصی خود را انجام دهد. مثلاً در 3 سالگی می تواند همیشه در چیدن میز به شما کمک کند. سعی کنید به تدریج مسئولیت های او را اضافه کنید و در موقع لزوم به او خاطر نشان سازید که باید چه کار کند و اگر درست کارش را انجام دهد تشویقش کنید.

کــــــــــــلام آخـــــــــــــــــــــــر

شما باید علاوه بر آن که کودکان خود را ملزم به رعایت قوانین و مقررات می کنید به آنها آزادی عمل دهید تا عزت نفس بیابند و بتوانند خود را باور کنند. بدین ترتیب کودکان می توانند جنبه های منحصر به فرد خود را درک کنند و به امکانات بالقوه خود برسند. کودکان باید اجازه داشته باشند اشتباه کنند، اما در مقام اصلاح خود برآیند و از اشتباهاتشان درس بگیرند تا به موفقیت بیشتری برسند. شما باید بتوانید بهترین مربی برای فرزندان خود باشید، زیرا آنها به والدینی احتیاج دارند که بیشترین تلاش خود را می کنند و مسئولیت اشتباهاتشان را نیز می پذیرند.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 8:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس