سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
ویروسها یکی از کوچکترین عوامل بیماری زا در جانداران هستند که اندازه آنها بین 300 - 200 نانومتر است. ویروسها انگل داخل سلولی هستند که این خصوصیت مهمترین تفاوتویروسها با بقیه میکروارگانیسم هاست. به نظر میرسد که ویروسها قبل ازیوکاریوتهابوجود آمدهاند. به ویروسهافاژنیز گفته میشود.
اطلاعات اولیه
قبل از هر چیز باید بدانیم که آیا ویروسها موجودات زندهمحسوب میشوند یا نه. یک تعریف میگوید:
حیات عبارت است از یکسری فرایندهای پیچیدهحاصل از دستورالعملهای خاصی که بوسیلهاسیدنوکلئیکسلولهای زنده همواره در فعالیت میباشد. چون ویروسها در خارج از بدنمیزبان به حالت خنثی بسر میبرند به این مفهوم نمیتوان آنها را موجود زنده در نظرگرفت. معهذا هنگامی که ویروسها وارد سلول میزبان میشوند اسیدهای نوکلئیک آنها فعالگشته و منجر بهتکثیر ویروسمیگردد. از نظر بالینی ویروسهارا میتوان موجودات زنده در نظر گرفت زیرا آنها مانندباکتریها،قارچهای بیماریزاآلودگی و بیماری ایجادمیکنند. به ویروس کامل ویریون گفته میشود.
ساختمان شیمیایی ویروس
اسید نوکلئیک
یک ذره ویروسی دارای یک هسته مرکزی اسید نوکلئیکی DNA یا RNA به عنوانماده ژنتیکیمیباشد. نسبت اسید نوکلئیک بهپروتئین غلاف ویروس از یک درصد در ویروسآنفلوانزاتا 50 درصد در برخی ازباکتریوفاژهامتغیر است. برخلاف سلولهای پروکاریوتیک و یوکاریوتیک که همواره دارایDNA به عنوانماده ژنتیکی اصلی خود هستند ویروسها دارای یکی از دو نوع اسید نوکلئیک بوده و هرگزهر دو را باهم ندارد. اسید نوکلئیک در بعضی ویروسها به شکلخطیو در بعضی به شکلحلقویمیباشد.
کپسید
اسید نوکلئیک ویروس بوسیله غلاف پروتئینی به نامکپسیداحاطهشده است. کپسید ویروس که معماری آن بوسیله اسید نوکلئیک ویروسی تعیین میشود بخشعمده ویروس را بویژه در ویروسهای کوچک شامل میشود. هر کپسید از واحدهای کوچکپروتئینی به نامکپسومرساخته شده است. نظم و ترتیب قرار گرفتن کپسومرها ،شکل کلی و پیکر ویروس را تعیین میکند که برای هر ویروس خاص ثابت است.
پوشش غیر پروتئینی
در عدهای از ویروسها کپسید بوسیله پوششی که معمولاترکیبی ازلیپیدها،پروتئینهاوکربوهیدراتهااست پوشیده شده است.
ویروسهای ناقص Defctive Virus
ویروسهای ناقص یا نارس از نظر عملکردویروسهایی هستند که از اسید نوکلئیک وپروتئینتشکیل شدهاند، ولی بدون ویروس کمکی توان تکثیر ندارند. که به این ویروس کمکیHelper ویروسگفته میشود. ویروسهای ناقص در ساختمان ژنتیکی خود نقصی دارندو در خلال تکثیر در داخل سلول بوجود میآیند و چون این ویروسها میتوانند تکثیرویروسهای معمولی را مختل کنند تصور میشود که این ویروسها با تکثیر زیاد خود ازتکثیر ویروسهای معمولی جلوگیری میکنند پس دربهبودبیمارینقش دارند.
ویریون
به یک ذره ویروسی که توان آلوده کردنسلولرا دارد گفته میشود. به ورود ویروس بهداخل سلول عفونت یاآلودگی سلولگفته میشود که میتواند علایم بالینی داشتهباشد یا نه.
سودو ویریون
پارتیکولها یا ذرات ویروسیاند که به جای ژنوم ویروس تکهایاز ژنوم سلول میزبان به آن وارد شده است.
ویروتید
از یک مولکول منفرد و حلقوی RNA تشکیل شده که معمولاپاتوژنگیاهاناند و فاقد کپسید و پوششاند.
ویروسوئید
با وجود یک ویروس کمکی میتوانند کپسید پروتئینی داشته باشند ودرگیاهاناز گیاهی به گیاه دیگر منتقل شوند.
ویروسهای گیاهی
ویروسها درجلبکها،قارچها،گلسنگها،خزهها،سرخسهاو گیاهان عالی دیده شدهاند. ولی درگیاهان عالی بیش از گیاهان پست مورد مطالعه قرار گرفتهاند. ویروسها به گیاهانزراعی خسارتعمدهای وارد میسازند. چون پارهای از ویروسهای گیاهی چندان شباهتی باویروسهای دیگر ندارند بنابراین گروه مستقلی را تشکیل میدهند. ولی بعضی از آنهادارای خصوصیات مشترک بوده و میتوان آنها را در یک گروه قرار داد. این گروهها بهشرح زیر هستند.
ویروسهای میلهای یا رشتهای
ویروسهای ایزو دیامتریک
ویروسهای باسیلی شکل
ویروئیدها: بیماریزاهایی شبیه ویروسها هستند که درمیزبان خود نوکلئو پروتئین تولید نمیکنند.
ویروسهای جانوری
ویروس از انواع مختلف جانوران ازتک یاختگانتا انسان جدا شده است. میزبانمهم ویروسها دربیمهرهگان،بندپایانهستند خصوصاکنههاوحشرات. پارهایاز ویروسها در عین حال که در حشرات تکثیر مییابند میتوانند در گیاه یا در جانورمولد بیماری باشند، ولی برای خود حشرات بیماریزا محسوب نمیشوند. ویروسها در اکثرمهرهدارانفعالیت دارند و درماهیها،دوزیستان،پرندگانوپستاندارانبیماریهایی تولید میکنند که گاهی علایم آنها به صورت تومور نمایان میشود. ویروسهادر انسان نیز بیماریهای گوناگونی ماننداوریون،سرخک،تب زرد،آبله،آنفلوانزاو ... ایجاد میکنند.
تکثیر ویروسها
اسید نوکلئیک هرویریونفقط تعداد معدودی از ژنهایلازم برای سنتز ویروسهای جدید را دارا میباشد. اکثر آنزیمهای ویروسها توسط سلولمیزبان ساخته میشوند. نقش آنزیمهای ویروس تقریبا بطور کامل با همانند سازی و آمادهکردن اسید نوکلئیک ویروسی ارتباط دارد و هرگز با دستگاه سنتز پروتئینی را تولیدانرژی رابطهای ندارد. مراحل 5 گانه تکثیر ویروس در سلول میزبان به صورت زیر است.
مرحله رونشینی ویروسها بر روی سلول
مرحله ورود و نفوذ در سلول
مرحله بیوسنتز اجزای ویروسی
مرحله رسیدن و کامل شدن ویروس
مرحله آزاد شدن ویروس از سلول میزبان و نفوذ آن در سلولهای سالم
مراحل تکثیر ویروسها
اتصال
ترکیبات ویژه بیوشیمیایی موجود بر سطح ویروس به ناملیگاندبهترکیبات ویژهای که بر سطح یاخته میزبان قرار دارند وگیرندهنامیده میشوند اتصال مییابند. ویروسهایگوناگون دارای گیرندهای مختلف هستند.
ورود
ورودویروسبه داخلیاخته با روشآندوسیتوز،در هم آمیختنو یاانتقالصورتمیگیرد در آندوسیتوز که بسیاری از ویروسهای دارای پوشینه از این فعالیت اساسی برایآلوده کردنآنها استفاده میکنند. پس ازاتصال ویروس به گیرنده اختصاصی خود در پرده سیتوپلاسم یاخته میزبان یک فرورفتگیبنام حفره پوشیده ایجاد شده که ویروس و گیرنده یاخته داخل آن قرار میگیرند در روشآمیختگیگلیکوپروتئین Fکه در سطحویروسهایخانواده پارامیکزوویریدهقرار دارد میتواند باعث در هم آمیختن پوشینه ویروسمربوط با پرده سیتوپلاسم یاخته میزبان شود. در روش انتقال برخی از ویروسهایی کهدارایکپسید بسیت وجهیهستند، ولیآنولوپندارند قادرند بطور مستقیماز میان پرده سیتوپلاسم یاخته میزبان عبور کنند.
پوشش برداری
اگر ژنهای ویروس بخواهند مورد رونویسی قرار گیرند لازم است کهحداقل بطور نسبی از احاطه کپسید خارج شوند. در مورد ویرسهای دارای پوشینهنوکلئوکپسید خود رابطور مستقیمدر سیتوپلاسم رها میکنند. در مورد ویروسهایبیست وجهی فاقد پوشینه فقطپروتئینهای ویژهایاز کپسید جدا میشوند پوششبرداریویروسهای آبلهدر دو مرحله انجاممیگیرد.
رونویسی اولیه
ژنوم ویروسهایی که از ssRNA باپلاریته مثبتتشکیلیافتهاند بلافاصله پس از ورود به یاخته میزبان باریبوزوماتصال یافته و ترجمه میشود و تمام ویروسهای دیگر مثل ssRNA باپلاریته منفییا آنها که RNA دو رشتهای ، DNA دو رشتهای و یا DNA تک رشتهای دارند بایستیابتدا از روی ژنوم خودشان mRNA اولیه را تولید کنند ویروسهای DNA دار که درهستهتکثیر پیدا میکنند ازآنزیم RNAپلیمرازشماره 2 یاختهاستفاده میکنند ، ولی ویروسهای RNA دار لازم است آنزیم ترانسکریپتاز ویژهای به همراه داشته باشند. در اثر رونویسی اولیه و ترجمه mRNAهایتولید شده پروتئینها بوجود میآیند که یا به صورتآنزیمهاییعمل میکنند که برای تکثیر ژنومویروس و رونویسی از آن بکار روند و یاتنظیم فعالیتهایویروسیو یاخته را به عهده دارند.
ترجمه اولیه
برای ترجمه mRNA ، ابتدا mRNAهای مونوسیسترونیک دارای کلاه وزنجیره (POL(A به ریبوزوم متصل میشوند و سپسبه روش mRNAهای یاختهترجمهمیگردند. mRNAهای پلی سیسترونیک ویروسهای خاص میتوانند بطور مستقیم بهفرآوردههای مربوط به ژنهای ویروس ترجمه شوند این عمل در نتیجه شروع اولیه ، و شروعمجدد عمل ترجمه در کدانهای AUG داخلی mRNA است. اغلب پروتئینهای ویروسی متحملتغییرات پس از ترجمه میشوند که عبارتند از: اسیلاسیوناسیدهای چرب (برای گرفتن در پرده سیتوپلاسمسلول) ، فسفوریلاسیون برای اتصال بهاسیدنوکلئیکو گیلیکوزیلاسیون. تقسیمهایناشی ازآنزیمهایپروتئولیتیکترجمه اولیه منجر به تولید پروتئینهایی خواهد شد که فعالیتهایویروسی را تنظیم میکنند و بر فعالیتهای یاخته میزبان تاثیر میگذارند.
تکثیر ژنوم ویروس
تکثیر DNA ویروسی
ویروسهای DNAدار از روشهای گوناگونی برای تکثیر ژنوم خوداستفاده میکنند با توجه به اینکه برای شروع سنتز DNA احتیاج بهRNA پیشرواست بنابراین ویروسهای گوناگون روشهایی رااتخاذ کردهاند که بدون وجود RNA پیشرو هم بتوانند DNA خود را تکثیر دهند. برخی ازاین ویروسها دارایDNA حلقویهستند، ولی برخی ازویروسهایی که دارایDNA خطیهستند در دو انتهایژنوم خود دارایبخشهای مکملمیباشند که میتواند به عنوان پیشرو عمل کند. ویروسهای دیگر نیز دارای یکپروتئین پیشرومیباشند که به صورت کووالانت به انتهای 5 اتصال یافته است. فعالیتهای آنزیمیگوناگون برای تکثیر DNA ویروسها مورد نیاز هستند.<br><br> آنزیمهلیکازکه برای باز کردن پیچهای دو رشته DNA ویروس ، یک پروتئین که از پیوستنمجدد دو رشته DNA جلوگیری میکند. آنزیم DNA پلی مراز برای کپی کردن هر یک از، یک آنزیم RNAse جهت تجزیه RNAبه 3رشتههای DNA ویروس از نقطه آغاز و در جهت 5پیشرو ، و یکآنزیم DNA لیگازبه منظور متصلکردنقطعات اوکازاکیبه یکدیگر.
تکثیر RNA ویروسی
تکثیر RNA پدیدهای استمنحصر به فرد ویژهویروسها، تکثیر RNA از روی RNA احتیاج به آنزیمی دارد که در نزد سلولهایپستانداران وجود ندارد این آنزیم را RNAپلی مراز وابسته به RNA گویند که فقط توسطویروسهای RNA دارکد میشود. برای اینکه RNA ویروس تکثیر یابد لازم است که ابتدا از روی رشتهژنومی ویروس مورد نظر یک رشته مکملسنتز شود پس این رشته بعنوان الگو مورد استفاده قرار میگیرد و از روی آن رشتههایژنومی تولید میگردد. اگر رشته RNA ژنومی دارای پلاریته منفی باشد در آن صورتپلاریته رشته مکمل مثبت خواهد بود و در مورد ویروسهایی که دارای RNA با پلاریتهمثبت هستند ابتدا رشته مکمل با پلاریته منفی از روی ژنوم سنتز میشود و سپس همینرشته بعنوان الگو مورد استفاده قرار گرفته و رشتههای مثبت به همان رشتههای ژنومیهستند از روی آن تولید میشوند.
رونویسی تاخیری
منجر به تولید mRNAهای تاخیری میشود.
ترجمه تاخیری
منجر به تولید پروتئینهای ساختمانی ویروس میشود.
سرهم شدن اجزا ویروس
ویروسهای فاقد پوشینه
تمام ویروسهای جانوری کهفاقد پوشینههستنددارای ساختمانبیست وجهیهستند در زمان سر همشدن ، ابتدا پروتئینهای ساختمانی ویروسهای دارای ساختمان ساده بطور خود به خود گردهم میآیند و کپسومرها را تولید میکنند پس آن کپسومرها به هم اتصال یافته وکپسید ویروسرا ایجاد میکنند که ژنوم ویروسدرون آن قرار میگیرد.
بلوغ و رها شدن ویروس
ویروسها دارای پوشینه در زمان رها شدن کامل میشوند. ویروسهای ویروسهای فاقد پوشینه باتخریب یاختهمیزبان از آن خارج میشوندولی ویروسهای پوشینه دار باپدیده جوانه زدناز یاخته خارج میشوند ومعمولا سبب تخریب زودرس یاختهها نمیشوند.
رده بندی ویروسها از روی محل تاثیر آن بر روی میکرو ارگانیسمها
اندام تحت تاثیر ویروس
نوع بیماری
بیماریهای عمومی(بیماریهایی که در آن ویروسها از طریقخون ولنفبه همه جای بدن منتقل میشوند(.
داروهایی که در مراحل مختلف تکثیر ویروسها دربدن میزبان اثر میکنند در تجربیات آزمایشگاهی موثر شناخته شدهاند. ولی از نظربالینیآمانتادین،آسیکلوویر،ویدارابینوتیو سمیکاربازونمفید شناخته شدهاند. در اغلب بیماریهای ویروسی تکثیر ویروس تقریباقبل از ظاهر شدن علایم بیماری پایان پذیرفته است. مساله دیگر پیدایش ویروسهای جهشیافته مقاوم نسبت به این داروها میباشد و کثرت وقوع آنها به اندازه باکتریهامیباشد. شیمیدرمانیعلیه ویروسها در مراحل اولیه است و میتوان در آینده داروهایی علیهویروسها کشف کرد.
اپيدميولوژي بيماريهاي واگير شايع
1ـ اپيدميولوژي بيماريهاي منتشره از راه دستگاه تنفسي
كليات بيماريهاي ميكروبي منتشره از راه دستگاه تنفسي :
اپيدميولوژي و كنترل سياه سرفه، ديفتري، مننژيت مننگوكوكسي و عفونتهاي استرپتوكوكي(با تاكيد بر تب روماتيسمي و روماتيسم قلبي)
بيماريهاي ويروسي منتشره از راه دستگاه تنفسي :
اپيدميولوژي و كنترل انفلوآنزا، سرخك، اوريون، آبله مرغان، سرخچه
2ـ اپيدميولوژي بيماريهاي منتشره از راه دستگاه گوارش :
كليات بيماريهاي ميكروبي منتشره از راه دستگاه گوارش :
اپيدميولوژي و كنترل بيماريهاي سالمونلائي(حصيه و اشباه آن)، اسهال خوني با سيلر، وبا
بيماريهاي منتشره از راه دستگاه گوارش :
اپيدميولوژي و كنترل پوليوميليت، هپاتيت ها
بيماريهاي تك ياخته اي منتشره از راه دستگاه گوارش :
آميباز ، ژيارديوز
بيماريهاي كرمي منتشره از راه گوارش :
نماتودها(كرمهاي قلابدار، آسكاريس، تريكوسفال،اكسيور و غيره)
ستودها(كرم كدوي گاوي، كرم كدوي خوكي، اكينوكك و غيره)
ترماتودها(شيستوزوما هماتوبيوم و غيره)
اپيدميولوژي و كنترل مسموميت هاي غذائي
كليات اپيدميولوژي بيماريهاي داراي ناقل با مخزن :
بيماريهايي كه منبع اصلي بيماري انسان بوده و بوسيله ناقلين منتشر مي شوند، مانند مالاريا و غيره
بيماريهايي كه مخزن بيماري خانواده بوده و داراي ناقل نمي باشند، مانند : تب مالت، هاري، سياه زخم و بيماريهايي كه هم داراي مخزن و هم بوسيله ناقل منتشر مي شوند مانند : ليشمانيوز، بيماريهاي ويروسي منتقله بوسيله بندپايان
كليات اپيدميولوژي بيماريهاي تماسي :
اپيدميولوژي و كنترل بيماريهاي عفوني چشم(تراخم و اورام ملتحمه)
اپيدميولوژي و كنترل بيماريهاي مقاربتي(سيفليس و سوزاك)
اپيدميولوژي و كنترل بيماريهاي قارچي(كچلي ها)
اپيدميولوژي و كنترل كزاز
كليات اپيدميولوژي و كنترل بيماريهاي عفوني مزمن :
اپيدميولوژي و كنترل بيماريهاي سل، جذام
ب ـ اپيدميولوژي بيماريهاي غير واگير و شايع(ديابت، قلب و عروق، تصادفات، گواتر، كمخوني فقرآهن و …)
معرفي يكي از بيماريهاي ويروسي
بیماری آنفلوانزا
آنفلوانزا بیماری ویروسی حاد دستگاه تنفسی است که با تب سردرد درد عضلانی عرق آبریزش بینی گلودرد و سرفه تظاهر می کند . سرفه اغلب شدید و برای مدتی ادامه می یابد ولی سایر نشانه های بیماری بعد از 2 تا 7 روز خود به خود بهبودی پیدا می کند. شناسایی بیماری معمولا براساس مشخصات اپیدمیولوژیک آن صورت گرفته و موارد تک گیر آن را فقط با کمک روش های آزمایشگاهی می توان تشخیص داد . آنفلوانزا در افراد مختلف ممکن است از سایر بیماریهای ویروسی دستگاه تنفس قابل تشخیص نباشد . اشکال بالینی بیماری متفاوت بوده و ممکن است نشانه هایی مثل سرماخوردگی برونشیت پنومونی ویروسی و بیماریهای حاد غیر قابل افتراق دستگاه تنفسی را نشان دهد . اختلالات دستگاه گوارش ( تهوع و استفراغ و اسهال ) نیز بروز می کند ولی در کودکان ممکن است همراه با نشانه های ریوی باشد در همه گیری آنفلوانزا با سوش های ویروسی ( A(H1N1و B در حدود 25 درصد کودکان در مدرسه ها مبتلا به عوارض گوارشی گشته اند.
اپیدمیولوژی
اهمیت آنفلوانزا در سرعت انتشار همه گیریها وسعت و تعداد مبتلایان و شدت عوارض آن به خصوص ذات الریه ویروسی و باکتریایی می باشد در همه گیرهای بزرگ شکل شدید یا کشنده بیماری بیشتر نزد سالمندان و افرادی که به دلیل عوارض مزمن قلبی ریوی کلیوی بیماریهای متابولیک کم خونی و یا نارسایی ایمنی ناتوان شده اند مشاهده می شود.
آنفلوانزا به شکل جهانگیر همه گیریهای وسیع کوچک منطقه ای و تک گیر شایع می گردد. در 100 سال گذشته جهانگیریهای بیماری در سال 1918 و 1957 و 1968 اتفاق افتاده است . میزان حمله در همه گیریهای که در اجتماعات بزرگ اتفاق می افتد معمولا بین 10 تا 20 درصد است در حالی که دراجتماعات بسته مثل مدرسه های شبانه روزی و یا خانه سالمندان به 50 درصد و بیشتر می رسد همه گیریها در مناطق متعدل بیشتر در زمستان و در نواحی گرمسیر بیشتر در ماههای بارانی سال اتفاق می افتد ولی این روند فصبی بروز همه گیریها همواره ثابت نبوده و ممکن است موارد تک گیر و یا همه گیر بیماری در هر مکانی بدون ارتباط با فصل اتفاق افتد . نوترکیبی ویروسی بین سروتیپ های مختلف ویروس A خوک و انسان پرندگان وحشی و اهلی ارک و بوقلمون گزارش داده شده است. ویروسهای آنفلوانزایی که جهانگیریهای سالهای 1918 و 1957 و 1968 را به وجود آورده بودند . دارای ژنهای بسیار نزدیک به ژن ویروس آنفلوانزای پرندگان بوده اند.
ورزش شنا یکی از ورزشهای آبی است که ورزشکاران با شنا کردن در آب به رقابت می پردازند.
تاریخچه
تاریخچه شنا در جهان
شواهد باستانشناسی نشان میدهند که قدمت شنا و شنا کردن به ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد در تمدن مصر و بعد از آن در تمدنهای آشور و یونان و روم باستان باز میگردد. آنچه از گذشته آموزش شنا میدانیم بر اساس یافتههایی است که از «حروف تصویری» هیروگلیف مصریان به دست آوردهایم. یونانیهای باستان و رومیها شنا را جزو برنامههای مهم آموزش نظامی خود قرار داده بودند، و مانند الفبا یکی از مواد درسی در آموزش مردان بودهاست. شنا در شرق به قرن اول قبل از میلاد باز میگردد. ژاپن جایی است که شواهد و مدارکی از مسابقات شنا در آن وجود دارد. در قرن هفدهم به دستور رسمی حکومتی شنا به صورت اجباری در مدارس تدریس میشد.
مسابقات سازمان یافته شنا در قرن ۱۹ میلادی قبل از ورود ژاپن به دنیای غرب شکل گرفت. از قرار معلوم مردم ساحل نشین اقیانوس آرام، به کودکان هنگامی که به راه میافتادند یا حتی پیش تر شنا میآموختند. نشانههایی از مسابقات گاه و بی گاه میان مردم یونان باستان وجود دارد و همچنین یکی از بوکسورهای معروف یونان شنا را به عنوان تمرین در برنامه ورزشی خود گنجانیده بود. رومیها اولین استخرهای شنا را بنا کردند و گفته میشود که در سدهٔ یکم پیش از میلاد گایوس ماسناس[۱] رایزن سیاسی سزار آگوست رومی، نخستین استخر آب گرم را ساخت.
برخی عدم تمایل اروپائیان به شنا را در سدههای میانه ترس از گسترش و سرایت عفونت و بیماریهای مسری میدانند از طرفی شواهدی وجود دارد که نشان میدهد در سواحل بریتانیای کبیر در اواخر قرن ۱۷ میلادی از شنا در آب به عنوان وسیلهای برای درمان استفاده میشد. البته تا پیش از قرن نوزدهم شنا به عنوان تفریح و ورزش در میان مردم جایگاهی پیدا نکرد. زمانی که نخستین سازمان شنا در سال ۱۸۳۷ تأسیس شد در پایتخت بریتانیا یعنی لندن، ۶ استخر سر پوشیده وجود داشت که مجهز به تخته شیرجه بودند. در سال ۱۸۴۶ اولین مسابقه شنا در مسافت ۴۴۰ یارد در استرالیا بر پا شد که بعد از آن هر ساله نیز به اجرا در آمد. باشگاه شنای «متروپولیتین»[۲] لندن در سال ۱۸۶۹ تأسیس شد که بعدها به انجمن شنای غیر حرفهای تغییر نام پیدا کردکه در واقع هیئت رئیسه شنای غیر حرفهای بریتانیا بود. فدراسیونهای ملی شنا در چندین کشور اروپایی در سال ۱۸۸۲ تا ۱۸۸۹ شکل گرفتند...
تاریخچه شنا در ایران
تاریخچه شنا به عنوان یک ورزش، در ایران، بسیار کوتاه است ولی به طور کلی هم این رشته از ورزش به نسبت دیگر رشتهها در کشور ایران چندان پیشرفتی حاصل نکردهاست. در حالی که به جهت موقعیت جغرافیایی ایران که در شمال و جنوب کشور به دریا متصل است و هم به جهت تأکیدات مذهبی، میبایستی این ورزش را مورد توجه قرار میدادند.
در قدیم، مکانهایی شبیه استخر سرپوشیده در حمامها میساختند، به نام چال حوض. این چال حوضها، که حداکثر از ۱۰ متر تجاوز نمیکرد، برای شنا کردن و آب بازی بود. در اطراف چال حوضها، سکوهایی به ارتفاع ۲ یا ۳ متر وجود داشت که از بالای آن به درون آب میپریدند و عملیاتی مانند پشتک و وارو انجام میدادند. روشنایی چال حوضها از سوراخ کوچکی که در سقف بود، تأمین میشد. در این گونه آبگیرهای غیر بهداشتی، هیچ گونه مقرراتی وجود نداشت و هر کس میتوانست قبل از استحمام یا پس از آن وارد چال حوض شود و به آب بازی و شنا که به معنای واقعی هم شنا نبود بپردازد. تا سال ۱۳۱۴ در سراسر ایران حتی یک استخر شنا هم نبود و فقط در اردوگاه نظامی اقدسیه تهران یک استخر برای آموزش شنا به دانشجویان دانشکده افسری ساخته بودند. در سال ۱۳۱۴، استخر دیگری در باغ فردوس شمیران احداث شد که به وزارت فرهنگ تعلق داشت. نخستین استخری که برای استفاده ورزشکاران و تعلیم اصول جدید شنا به آنها به وجود آمد، در سال ۱۳۱۴در منظریه تهران بود که یک مربی ورزش خارجی به نام «گیبسون» بر آن نظارت میکرد. پایههای ورزش شنای نوین در ایران از همان استخر منظریه گذاشته شد.
تاریخچه شنا در سایر کشورها
مصر
مصریان قدیم که اساساً مردم کوشا و فعالی بودهاند و به فعالیتهای گوناگون بدنی میپرداختند، شنا از جمله ورزشهای بسیار متداول نزد آنان بوده و مرد و زن بدان علاقه فراوانی داشتند.
میانرودان
در میانرودان که در تاریخ کهن، اهمیتی همپایه مصر دارد، شنا به عنوان هنری جنگی تلقی میگردید و برخی از شناگران نظامی به پوستهای پر از باد مجهز میشدند تا جریان آب را بهتر تحمل کنند. این ورزش در ایران نیز از دوران باستان دارای طرفداران زیادی بودهاست
اسپارتها
اسپارتها که ژیمناستیک را پایه و اساس فعالیتهای ورزشی کودکان میدانستند، از آموزش دو و شنا و.... نیز غافل نبودهاند. اسپارتها را نخستین پایهگذاران شیوههای تربیت بدنی در نظام آموزشی به شمار میآورند و دیگر کشورهای گیتی شیوههای مذکور را از آنان تقلید و اقتباس کردهاند.
روم قدیم
تمرینهای ورزشی رومیان قدیم را اسب سواری، تیراندازی، پرتاب نیزه و شنا در رودخانههای تند و سیلابی تشکیل میدادهاست. همچنین دو، شنا، شکار، توپبازی، ماهیگیری، و قایقرانی ورزشهای مورد علاقه مردم روم جدید بودهاست.
رشد شنا از قرن نوزدهم
با شروع قرن نوزدهم رشد کمی و کیفی شنا چشمگیر میشود. در سال ۱۸۱۰ لرد بایرون شاعر نامدار بریتانیا تنگه داردانل را با شنا میپیماید. اولین مدرسهای که در سال ۱۸۱۰ شنا را در برنامه خودگنجاند، مدرسه (فورتا) در آلمان بودهاست و به تدریج سایر مدارس از این برنامه استقبال کردهاند. (گوتس موتس) در مورد توسعه ورزش شنا در مدارس نقش اساسی داشته و این نقل از اوست که (ورزش شنا باید قسمت اصلی تعلیم و تربیت باشد) وی به کمک طناب، کمربند و قلاب، مبتدیان را در آب تعلیم میداد.
سال ۱۸۷۵ شناگر آمریکایی (ماتیووب) دریای مانش را به وسیله شنای قورباغه در مدت ۲۲ ساعت طی کرد و شاهکار او انعکاس بزرگی داشت.
در سال ۱۸۷۸ شنای (تروجن) ابداع شد که نام نخستین نمایش دهنده آن (جیمزتروج) بر روی آن نهاده شدهاست. تروجن با مشاهده بومیان آمریکای جنوبی، استراحت هر دو دست را به طور متناوب در خارج از آب قرار داد. وی در همین دوره این شنای کرال را با یک ضربه پای قورباغه ترکیب کرد. پیشرفت بعدی، اجرای دو ضربه پا در یک دور بود یعنی دو ضربه پا در هر حرکت دست که موجب کوتاهتر و سریعتر شدن حرکات دست شد. در آخر ضربه پای شنای قورباغه با ضربه عمودی جایگزین و شنای کرال سینه متولد شد. ابداع کننده این سبک شناگر استرالیایی (ریچارد کاویل) در آستانه قرن بیستم بودهاست. ضربه پا در شنای کاویل به (ضربه کرال استرالیایی) معروف و آن عبارتاند از ۴ ضربه پا در هر حرکت دست میشد.
در سال۱۹۰۶ هم وطن او (سیسیل هالی) این حرکت را به اروپا برد. در همین زمان کرال در آمریکا نیز پیشرفت کرد و بالاخره شیوه آمریکایی ۶ ضربه پا، جهان را فتح کرد.
نخستین رقابتهای بینالمللی به نام (قهرمانی۱۰۰ یارد جهان) در سال ۱۸۵۸ در استرالیا برگزار شد. بعد از آن طرح برگزاری مسابقات شنا در کشورهای مختلف توسعه یافت و در نیمه دوم قرن نوزدهم این مسابقات شروع شدهاست.
سال ۱۸۹۶ اولین دوره مسابقات شنا در بازیهای المپیک (دوران جدید)
برنامه مسابقات شنای مردان در المپیک شامل رقابتهای کرال سینه، کرال پشت و شنای قورباغه میشد که تقریباً در سال ۱۹۰۸ جنبه استاندارد پیدا کرد و تا سال ۱۹۵۲ بدون تغییر باقی میماند. برای اولین بار در المپیک ۱۹۰۸ لندن مسابقههای شنا در استخرهایی انجام گرفت که طول آن ۱۰۰ متر بودهاست. در مسابقات المپیک ۱۹۵۶ ملبورن مشکل جدیدی بروز کرد. در این مسابقات (ماسارو یوروکاوا) قهرمان المپیک و همچنین تعداد دیگری از شناگران بیشتر مسیر خود را در زیر آب طی کردند. این مساله باعث شد تا قانون جدیدی از سوی کنگره فینا وضع شود و شنای زیر آبی حذف گردید، بدین ترتیب که پس از شیرجه و یا برگشت، با هر ضربه پا سر شناگر باید سطح آب را بشکافد.
افزایش بحث و جدل در مورد قوانین شنا به خصوص شنای قورباغه سبب پدید آمدن کمیته فنی شنا در فینا در سال ۱۹۵۴ شد. استفاده از وسایل زمان سنجش الکترونیکی و رایانه ای کردن اطلاعات مربوط به شنا و نیز استفاده از دستگاههای تلویزیونی مدار بسته برای ردهبندی شناگران در پایان شناها از سال ۱۹۶۴ و از بازیهای المپیکتوکیو آغاز شدهاست.
در خصوص پیشینه استارت و برگشت گفتنی است که استارت در ابتدا در آب انجام میشد، بدینصورت که شناگران در آب میایستادند و یا دراز میکشیدند، این شیوه تا زمان ساخت سکوهایی که شیرجه به درون آب را ممکن گردانید، ادامه یافت.
نخبگان تاریخ شنا
اولین شناگر مردی که شنای ۱۰۰ متر کرال سینه را زیر یک دقیقه شنا کرد، جانی ویسمولر آمریکایی بود. وی این مسافت را در۵۸ ثانیه و۶ دهم ثانیه در سال۱۹۲۲ شنا کرد. اولین زنی که این مسافت را زیر یک دقیقه شنا کرد داون فریزر است. او در سال ۱۹۶۲، ۱۰۰ متر کرال سینه را در ۵۹ ثانیه و ۹ دهم ثانیه پیمود.
موفقترین قهرمان مردالمپیک تمامی ادوار شنا (مایکل فلپس) آمریکایی است. این شناگر در المپیک ۲۰۰۸ پکن صاحب ۸ مدال طلا شد. در میان زنان (کریستین اتو) با کسب ۶ مدال طلا در المپیک ۱۹۸۸ سئول، ۴ مدالطلا در رشتههای انفرادی و ۲ مدالطلا در مسابقات تیمی، پرافتخارترین زن شناگر میباشد.
تاریخ فدراسیون بینالمللی شنا
فدراسیون بینالمللی شنا (FINA) در سال ۱۹۰۸ نه بر اثر یک حادثه بلکه از روی قصد و نیت بنیان نهاده شد. جورج دبلیو هرن دبیر موسس این فدراسیون، ایجاد این نهاد بینالمللی را نتیجه افزایش تماسهای بینالمللی در ورزش و مخصوصاً به تأسّی از بازیهای المپیک آن روز ذکر میکند. طرز برگزاری مسابقات باعث بالا گرفتن مخالفتهایی شد که نتیجه آن برگزاری کنفرانس بینالمللی لندن در تاریخ ۱۹ ژوئیه ۱۹۰۸ است. ثمره و میوه این کنفرانس تاسیس فینا بود.
با شروع جنگ جهانی اول، ادامه پیشرفت سازمان جوان فینا حداقل به مدت ۴ سال متوقف شد و حتی پس از جنگ به علت سردی بین کشورها و روابط ورزشی عملاً ادامه کار فینا میسر نشد و این امر تا سال۱۹۲۵ به درازا کشید. با پشت سرگذاشته شدن این مدت، فدراسیون مجدداً فعال شد. بدینترتیب که هیئت اجرایی فینا مرکب از ۵ عضو تشکیل شد تا بتوانند در فواصل نزدیک به راحتی گرد هم آیند و نیز دفتر فینا برقرار گردید.
در سال ۱۹۲۸ هیئت مدیره بینالمللی واترپلو و کمیته بینالمللی شنا نیز پا گرفتند. در کنگره فینا که در همان سال برگزار شد، جورج دبلیو هرن دبیر موسس فینا از سمت خود کنارهگیری کرد و به عنوان اولین رئیس افتخاری فینا برگزیده شد. با شروع جنگ جهانی دوم به ناگاه پیشرفت مستمر مجدداً متوقف شد (سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵)، زیرا جنگ مانع از تماسهای بینالمللی در ورزش گردید. با پایان یافتن جنگ پر مشقت دوم، بیشتر از یک سال طول کشید تا هیئت اجرایی فینا توانستند در ۱۴ ژوئن ۱۹۴۶ در لندن گرد هم جمع شوند. دوره مربوط به جنگ جهانی دوم در سال۱۹۵۰ خاتمه یافت و تماسها و ارتباطهای ورزشی روزبهروز بیشتر گشت.
در سال ۱۹۵۸، فینا پنجاهمین سالگرد خود را برگزار کرد. در این سال تعداد اعضای فینا به ۷۵ فدراسیون ملی رسیده بود. در سال ۱۹۹۲ اعضای فینا به ۱۳۷ فدراسیون ملی ارتقاء یافت.
مشخصات استخر
استخر، محل خصوصی است برای شنا، شیرجه، و واترپولو که در اندازههای مختلف ساخته میشود. ولی، استخرهایی که در آنها مسابقات رسمی را برگزار میکنند باید دارای مشخصاتی معین باشد. این مشخصات از طرف فدراسیون بینالمللی شنای آماتور، که آن را فینا (FINA) میخوانند به شرح زیر تعیین شدهاست:
1.طول: ۵۰ متر؛ عرض: حداقل ۲۱ متر
2.عمق: حداقل ۸۰/ ۱ متر
3.شمار خطوط: ۸ خط (عرض هر خط ۵/ ۲ متر)
در استخرهایی که رکوردگیری میکنند، دمای آب باید ۲۲ تا ۲۴ درجه سانتی گراد باشد.
تجهیزات
لباس شنا
لباس مخصوص شنا یک شلوار کوتاه و چسبیده به بدن است که باید وزن آن بسیار کم باشد و آب را در خود نگاه ندارد. طبق مقررات بینالمللی، شلوار شنا هنگام مسابقات بینالمللی و رکوردگیری، باید از پارچهای به رنگ روشن و به صورت یک تکه باشد. در حال حاضر لباس شناگران را از پوست «کوسه»ها درست میکنند که کل بدن را میپوشاند.البته این لباس در زنان با مردان متفاوت است. عده ای نیز پوشیدن مایو را به خاطر اشغال کردن قسمت کمتری از بدن و راحتی مایو نسبت به لباس شنا ترجیح میدهند.می توانید توضیحات بیشتر را در مایو مطالعه نمایید.
کلاه شنا
استفاده از کلاه شنا سرعت فرد را افزایش داده و این کار به افراد تازه کار اعتماد به نفس میدهد و همچنین افرادی که موهای بلند دارند از ریختن موهایشان به داخل آب جلوگیری کرده و کلر موجود در اب به موهای افرادی که حساسیت دارند و موهایشان میریزد اثر گذار نخواهد بود و خانمها که موهای بلند دارند حتما باید از کلاه استفاده کنند که این کار به بهداشت استخر کمک زیادی میکند.
عینک شنا
بیشتر برای دیدن دیوار استخر و انجام برگشت سالتو استفاده میشود در ضمن به علت وجود کلر در آب و آسیب ندیدن چشم نیز خوب میباشد
شنای بچهها
شنا در نوزادان موجب افزایش هوش، تمرکز حواس، هوشیاری و پیشرفت در روابط اجتماعی آینده آنها میشود. شنا تأثیر مثبتی بر روح و روان نوزادان میگذارد. نوزادانی که در ماههای اولیه زندگی یعنی حدود ۶ تا ۱۰ ماهگی شنا میکنند، احساس امنیت و آسایش و آرامش بیشتری دارند. بچهها به علت کم بودن جاذبه آب، آزادی عمل بیشتری بدست میآورند. آموزش شنای کودکان باید تحت نظارت مربیهای مخصوص صورت بگیرد.
بسیاری از بچهها قبل از آنکه بتوانند راه بروند قادر به شنا کردن هستند. شنا باعث تقویت ماهیچهها و افزایش حجم ریه میشود. به علاوه الگوی خواب شبانه کودکانی که شنا میکنند، بسیار منظم میشود. اولین چیزی که بعد از مدتی شنا میتوانید در کودک خود مشاهده کنید، اعتماد به نفس و احساس استقلالی است که در او رشد یافتهاست. بچههای ۶ تا ۱۰ ماهه، قادر هستند در زیر آب به مدت ۵ دقیقه شنا کنند و نفس خود را نگاهدارند.
همیشه این سوال از طرف والدینی که علاقه مند هستند فرزندشان شنا یاد بگیردعنوان میشود، که چه موقع باید آموزش شنا را شروع کرد. زمان مناسب برای آموزش شنا، سن ۷ یا ۸ سالگی میباشد. علمای تربیت بدنی و متخصصین آموزش شنا، شش سالگی را برای آموزش انتخاب کردهاند. وضع مطلوب اینست که از سنین پایین بچه آموزش را شروع نماید ولی در سنین پایین شنا را به صورت فنی یاد نمیگیرد. زیرا قدرت درک بعضی از حرکات را ندارد و هماهنگی لازم جهت یک مهارت به سختی (هماهنگی دست و پای کرال سینه) انجام میپذیرد. شنا برای کودکان زیر سه سال فقط به صورت به اصطلاح شنای سگی است که کودک سر را بیرون از آب نگه داشته و شنا میکند.
مزایای شنا برای سلامت
1.شنا، فشار را از روی ستون فقراتتان بر میدارد. این اتفاق تقریباً مشابه تجربهٔ جاذبهٔ صفر است. بنابراین شنا کردن برای استخوانهای شما خوب است و مفاصلتان را سالم نگاه میدارد.
2.شنا، اکثر عضلات بدن شما را به حرکت میاندازد، اما شما به ندرت احساس فشار بیش از حد یا کشیدگی عضلات میکنید. شما میتوانید هر دوره، از تکنیکهای مختلف شنا استفاده کنید تا انواع عضلات بدنتان را پرورش داده و به عضلات دیگر استراحت دهید.
3.شنا یک تمرین کاردیوی عالیست. قلبتان را آموزش و راه صحیح تنفس را به شما یاد خواهد داد و به استقامت بدن و قلبتان میافزاید.
4.شنا میتواند با ایروبیک در آب نیز ترکیب شود تا به شما کمک کند راحتتر چربیهای اطرف باسن و ران خود را بسوزانید.
5.شنا به شما کمک میکند تا به خوبی به بدن خود شکل دهید. پوست و عضلات شما را ماساژ میدهد و از بوجود آمدن چربیهای ناخواسته جلوگیری میکند.
6.شنا، از نظر آسیبپذیری یکی از کم خطرترین ورزشهاست و نسبت به بدنسازی یا ورزشهای قدرتی خیلی امنتر است. این ورزش از مفاصل شما محافظت کرده تا کمتر دچار صدمات مفصلی بشوید.
7.شنا کردن، نتایج سلامتی بسیار خوبی برایتان دارد، در حالی که ورزشی با فشار کم است. همهٔ آدمها میتوانند شنا کنند، حتی کسانی که توانایی ورزش بصورت مؤثر و سنگین را ندارند. بعنوان مثال، برای خانمهایی که باردار هستند یک ورزش عالی و ایمن است. با این حال احتیاج دارند تا پیش از اینکه در استخر شیرجه بزنند با پزشک خود در اینباره مشورت نمایند.
8.شنا، انرژی مثبت شما را افزایش میدهد و استرس را از روح و جسمتان دور خواهد کرد.
9.شنا همچنین کمک میکند تا فشار خونتان را کنترل کنید. میتواند قلب شما را سالم نگاه دارد.
10.شنا باعث خواهد شد تا دستگاه تنفسیتان نیز سالم بماند. اگر در آب و هوای خشک و خنک زندگی میکنید، در اکثر مواقع در خانه یا در محل کار تان هوای خشک تنفس میکنید. تنفس هوای تازه و مرطوب در محیط استخر یا دریا میتواند دستگاه تنفسی شما را سالم نگاه دارد.
خطرات شنا
شنا یک ورزش سالم است و در مقایسه با ورزشهای دیگر خطرات کمتری در پی دارد. با این وجود تعداد کمی خطرات وجود دارد که در زیر میآید:
غرق شدن و استنشاق آب به دلیل:
شرایط ناسازگار آب که باعث آبپوشیدگی یا آب گرفتگی شناگر میشود یا استنشاق آب را در پی دارد
این که دیگران برای بازی یا عمداً سرمان را به زیر آب فشار دهند
شوک دمایی ناشی از پریدن در آب (خیلی سرد یا خیلی گرم) باعث ایست قلبی میشود
برآمدگی استخوانی در کانال گوش که نتیجه فرو رفتن طولانی مدت آب در کانال گوش است و موسوم به گوش شناگران است
قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی:
کلر گند زدا pH آب را افزایش میدهد. مقدار زیاد pH ممکن است باعث سوزش چشم یا پوست شود[۱]
استنشاق کلرٍ؛ استنشاق طولانی مدت مقادیر کم کلر موجود درسطح آب ممکن است اثرات مخربی بر ریهها بگذارد به خصوص برای کسانی که آسم دارند. این مشکل ممکن است با استفاده از استخرهایی که سیستم تهویه بهتری دارند حل شود. با یک استخر روباز با نتیجه بهتری مواجه میشویم.
قرار گرفتن طولانی مدت در برابر کلر اثرات مخرب آرایشی دربر دارد. مثلا رنگ مو را تغییر میدهد. کلر ساختار مو را خراب میکند و آن را مجعد و پیچیده میکند. کلر میتواند مس را در خود حل کند که این خاصیت باعث میشود رنگ مو تغییر کند. مراقبت خوب از استخر میتواند مقدار مس موجود در آب را کاهش دهد. تر کردن مو با استفاده از مایعات لغزنده مخصوص قبل از ورود به استخر میتواند جذب مس را کاهش دهد.
کلر حتی بعد از چند بار شستن معمولاً به صورت بی آب روی پوست باقی میماند. این کلر وقتی دوباره در یک ترکیب آبدار (آبپوشیده) برگردد بدبو میشود (وقتی بزاق روی آن ریخته شود یا در طی دوش گرفتن و غیره)
عفونت:
آب بسته به نوع آن محل ایده آلی برای باکتریها، انگلها، قارچها و ویروسها است.
عفونت پوست حاصل از شنا یا حمام باعث بیماری ترک خوردن بین انگشتان پا میشود. آسانترین روش برای رفع این مشکل تمیز کردن بین انگشتان پاست. [۲]
انگلهای میکروسکپی مثل کریپتوسپوریدیوم میتوانند در برابر کلر مقاومت کنند و اگر شناگر آن را ببلعد دچار بیماریهای اسهالی میشود.
بیماریهای گوش، التهاب گوش میانی، التهاب گوش خارجی
وقتی تعادل میزان کلر موجود در آب به هم بخورد ممکن است بیماریهای جدی همچون برونشیت مزمن و آسم به وجود آید.
فعالیتهای خود شناگران:
صدمات ناشی از فعالیت زیاد؛ به عنوان مثال شنای پروانه مسابقهای (پروانه سرعت، و نه استقامت) ممکن است باعث مقداری کمر درد شود شامل شکستن استخوانهای ستون فقرات در موارد نادر و درد شانهها پس از سالهای متمادی تمرین، شنای قورباغه ممکن است باعث درد مچ پا و درد مفاصل ران شود، شنای آزاد و کرال پشت ممکن است باعث ورم زانو شود.
نفس نفس زدن بیش از حد برای نگه داشتن نفس در زیر آب باعث میشود که دی اکسید کربن در خون کم شود و در نتیجه کم شدن متوالی هوشیاری بموجب بیهوشی میشود.
شرایط نامساعد جوی و وضع نابسامان آب:
جریانها از جمله موج و رودها میتواند خستگی مفرط را به دنبال داشته باشد و شناگران را به دور از ناحیه سالم هدایت کند یا آنها را به زیر آب بکشد.
باد، موج را زیاد میکند و میتواند باعث از دست رفتن کنترل شناگر شود.
کم شدن حرارت بدن در اثر شنا در آبهای سرد میتواند به سرعت باعث خستگی مفرط یا بیهوشی شود.
شدت آفتاب سوختگی میتواند با انعکاس نور به وسیله سطح آب و نپوشیدن لباس مناسب شنا بیشتر شود. ماندن زیاد در آفتاب میتواند یکی از علتهای سرطان پوست باشد.
اشیاء موجود در آب:
پروانه کشتی علت بزرگی برای صدمات است چه در وقت شنا در زیر قایق و نزدیک آن و چه هنگام بالا آمدن از قایق
برخورد به شناگران دیگر یا به دیوار استخر یا سنگ یا قایق
شیرجه زدن در آبهایی که اشیایی با عمق کم در آن هستند مخصوصاً در آب گل آلود (چون عمق آب را نمیبینیم)
پای نهادن روی چیزهای شکسته همچون شیشه خرده
جانوران آبزی:
نیش زدن کاواکان (کاواکان یا توتیاء البحر نوعی ماهی است که بدن چتر مانندی دارد و بیشتر در سواحل نیو انگلند زندگی میکند) و مرجان
سازمانها راهنماییهایی درباره سلامت منتشر کردهاند که به شناگران برای جلوگیری از این خطرات کمک کند.[۵][۶][۷]
انواع مسابقات
شنای امدادی
نوعی شنا که چهار نفر به صورت گروهی و به طور امدادی طول مسیر مسابقه را طی میکنند.
شنای استقامت
نوعی مسابقه شنا با مسافتهای طولانی به وسیله انواع شناها که معمولاً در آبهای آزاد صورت میپذیرد.
شنای مختلط
نوعی مسابقه شنا که در آن از چهار نوع شنای مختلف کرال سینه، کرال پشت، قورباغه و پروانه استفاده میگردد.
شنای آزاد
نوعی مسابقه شنا که شناگر برای طی کردن مسیر مسابقه مجاز است از تمامی شناهای موجود استفاده کند.
تغذیه
در اینجا برخی اطلاعات اساسی درباره تغذیه در جریان مسابقات ارائه میشود:
همواره غذای خیلی کم بهتر است از غذای خیلی زیاد.
در فاصله زمان ۴۵ دقیقه مانده به یک مسابقه، چیزی نخورید اما آب یا یک آب میوه کوچک بلامانع است.
به هنگام روز، خوردن موز، ماست، بیسکویت و میوه بلامانع است، اما هرگز ۹۰ دقیقه پیش از یک مسابقه، آنها را نخورید.
نگذارید بدن شما دچار کمآبی شود، لذا آب و آبمیوه بنوشید.
در روز مسابقه، از خوردن خشکبار، گوشت، دونات ۲۴ و غذاهای نپخته خودداری ورزید.
اگر شما جزو شناگرانی نیستید که باید شب در فینال شرکت کنید، یک شام خوب بخورید و از خوردن گوشت و غذاهای با چربی زیاد پرهیز کنید.
پیوستار انرژی
درست از زمانی که فعالیت ورزشی شروع میشود، سه سیستم انرژی در بازسازی ATP مشارکت میکنند. زمانی که شناگر استراحت میکند، بیشتر ATP موجود در عضله اسکلتی از راه سیستمانرژی هوازی بازسازی میشود. زمانی که شناگر در حال مسابقه دادن است، نیاز به انرژی به سرعت افزایش مییابد که این انرژی در ابتدا از راه سیستم انرژی بیهوازی بیلاکتیک و سپس از طریق سیستم انرژی بیهوازی بالاکتیک و سیستم انرژی هوازی تأمین میشود.
سیستمهای رهایش انرژی
به هنگام ورزش، سهمATP تولیدی از هر یک از سیستمهای رهایش انرژی به عواملزیر بستگی دارد:
نیازمندیهای انرژی (شدت و مدت فعالیت ورزشی) عضله در آن زمان.
سوخت در دسترس
کارآیی سیستم هوازی
سیستم انرژی بیهوازی بیلاکتیک
این سیستم انرژی در درجه اول برای به کار انداختن انرژی استفاده میشود و بیشتر انرژی فعالیتهای فوقالعاده سریع یا کم مقاومت را که۱۰ ثانیه یا کمتر به طول میانجامند، تامین میکند.
سیستم انرژی بیهوازی با لاکتیک
سیستم انرژی بیهوازی با لاکتیک، بیشتر انرژی فعالیتهای با شدت متوسط تا زیاد را که بیشتر از۱۰ ثانیه و حداکثرتا ۲ دقیقه ادامه مییابند، تأمین میکند. زمانیکه مقادیر زیادی اسید لاکتیک در سلولهای عضله تجمع یافت، خستگی عضلانی رخ میدهدکه پیامد آنکاهش هماهنگی و سرعت است. در شنا، این سیستم زمانی استفاده میشود که سرعتهای نزدیک به بیشینه برای حداکثر تا ۲ دقیقه دوام داشته باشند. به عبارت دیگر، شناگران از این سیستم برای سرعتهای زیاداستفاده میکنند.
سیستم انرژی هوازی
سیستم انرژی هوازی، بیشتر انرژی فعالیتهای تداومی طولانی مدت یا فعالیتهای متناوب طولانی مدت را که فاصلههای استراحتی کوتاهی بین آنها قرار دارد، تامین میکند. چنین ورزشهایی بهکار زیر بیشینه نیاز دارند و شامل همه مسابقهها یا نوبتهای تمرینی میشود که بیشتر از ۲ دقیقه طول میکشد تا به اتمام برسند. منبع سوختی این سیستم رهایش انرژی به دو عامل اصلی وابستگی دارد: موجودی گلیکوژن عضله و شدت ورزش.
کنترل فعالیت هوازی
فعالیت هوازی میتواند به راههای زیادی کنترل شود. سادهترین و عملیترین راه عبارت از شمارش تواتر قلبی است. در آغاز فصل، تواتر قلبی باید به کرانه پایینی منطقه تمرینهای هوازی نزدیک باشد. همچنان که شناگر آمادهتر میشود، تواتر قلبی میتواند به کرانه (محدوده) بالایی منطقه برسد.
قوانین
مقامهای رسمی
سرداور
سرداور بر تمام عوامل برگزار کننده نظارت و تسلط دارد. او میتواند گفتهها و نوشتههای آنها را تایید کند و با در نظر گرفتن موارد ویژه و کلیه قوانین و مقررات، آنها را هدایت و راهنمایی کند.
در آغاز هر مسابقه، سرداور باید با زدن چند سوت کوتاه به شناگران اعلام کند که بهجز لباس مخصوص شنا کلیه لباسهای خود را از تن خارج سازند.
پس از آن با زدن یک سوت ممتد و کشیده از شناگران دعوت میکند تا در پشت سکوی استارت خود قرار گیرند.
هنگامی که شناگران و کادر برگزار کننده برای آغاز مسابقهآماده شوند، سرداور باید با بالا بردن دست خود بهصورت کشیده، به استارتر اشارهکند که شناگران تحت نظارت او هستند.
استارتر
استارتر باید کنترل کامل شناگران را از زمانی که سرداور این وظیفه را به او میسپارد، تا هنگام آغاز مسابقه بهعهده بگیرد.
استارتر باید شناگری را که مرتکب یکی از خطاهای زیر شده به سرداور معرفی کند:
از استارت زدن خودداری کرده باشد.
از قوانین عمداً اطاعت نکرده باشد.
در هنگام استارت مرتکب خلاف دیگری شده باشد.
هماهنگکننده
هماهنگ کننده باید پیش از آغاز مسابقات، شناگران را گرد هم جمع کند.
هماهنگ کننده باید هرگونه نقض قوانین ذکر شده (قوانین عمومی) در رابطه باتبلیغات و نیز غیبت یک شناگر در هنگام اعلام اسامی شناگران را به سرداور اطلاع دهد.
سرپرست داوران برگشت
اگر خطایی رخ دهد، سرپرست داوران برگشت باید گزارش آن را از داوران برگشت دریافت کند و بیدرنگ به سرداور اطلاع دهد.
داوران برگشت
برای هر خط باید دو داور برگشت درنظر گرفت (در هر انتها یک داور).
داوران برگشت باید مراقب باشند که آیا شناگران قوانین برگشت را رعایت میکنند یا خیر
داوران استیل
داوران استیل باید در دو طرف استخر و به موازات خط طولی قرار گیرند.
داوران استیل باید مراقب رعایت قوانین مربوط به استیل شنا که برای آن مسابقه تعیین شدهاست، بوده و برای کمک به داوران برگشت، برگشتها را زیر نظر داشته باشند.
سرپرست وقت نگهداران
سرپرست وقت نگهداران موظف است تا برگههای ثبت زمان را از وقت نگهداران تحویل بگیرد و در صورت لزوم زمان سنجهای آنها را مورد بررسی قرار دهد.
وقت نگهداران
هر وقت نگهدار باید زمان سنج خود را با علامت استارت بهکار اندازد و با پایان کارشناگر خط خود، آن را متوقف سازد.
سرپرست ردهبندی
پس از پایان مسابقه، سرپرست ردهبندی باید تمام برگههای امضاء شده داوران ردهبندی را که شامل نتیجه و مقامهاست، مستقیما به سرداور تحویل دهد.
داوران ردهبندی
داوران ردهبندی باید در یک محل یا سکوی بلند که با خط پایان مسابقه در یک راستا باشد قرار گیرند، به شکلی که همواره تصویر روشنی از مسابقه و خط پایان داشته باشند.
میز منشی (نظارت)
منشی کل موظف است تا در هر مسابقه نتایج بدست آمده از کامپیوتر یا زمانسنجها را با مقامهایی که از سرداور دریافت کرده، مقایسه کند و پس از بازبینی، امضای سرداور را گواهی کند.
استارتها
مسابقات شنای آزاد، قورباغه و پروانه باید با یک شیرجه (از بیرون آب) آغاز شوند.
استارت مسابقات شنای پشت و مختلط تیمی در داخل آب انجام میشود.
قوانین شنا در مسابقات
آزاد
منظور از شنای آزاد این است که در مسابقات این شنا، یک شناگر میتواند با هراستیلی که میخواهد شنا کند، مگر در مسابقات مختلط انفرادی یا مختلط تیمی که منظور از شنای آزاد، هر استیلی است به غیر از پشت، قورباغه یا پروانه.
کرال پشت
به جز هنگام برگشت، شناگر باید همواره بر پشت قرار داشته باشد. وضعیت طبیعی پشت در شنای پشت میتواند شامل یک حرکت چرخشی بدن باشد بشرط اینکه این چرخش نسبت به سطح افقی، ۹۰ درجه یا بیشتر نشود.
در تمام طول مسابقه قسمتی از بدن شناگر باید سطح آب را بشکافد (یعنی باید قسمتی از بدنش بیرون از آب باشد و بردن تمام بدن به زیر آب مجاز نیست).
به استثنای زمان برگشت که شناگر مجاز است تمام بدنش را به زیر آب ببرد و پس ازاستارت و هر برگشت نیز میتواند این عمل را انجام دهد بشرط اینکه مسافتی را که در زیر آب طی میکند بیش از ۱۵ متر نباشد.
قورباغه
از آغاز نخستین دستی که پس از استارت و هر برگشت زده میشود، بدن شناگر باید بر روی سینه قرار گیرد و شانههای او با سطح طبیعی و معمولی آب در یک راستا باشند.
تمام حرکات بازوان باید همزمان و در یک صفحه افقی انجام شوند و حرکت متناوب(یک در میان) نداشته باشند
تمام حرکات پاها باید همزمان و در یک صفحه افقی انجام شوند و حرکت متناوب نداشته باشند.
در مرحلهای از حرکت پا که باعث پیشروی و جلو رفتن شناگر در آب میشود، پاها باید چرخش خارجی داشته باشد، پای قیچی، پای کرال و پای دلفین پایین رونده مجاز نیست.
در هنگام برگشتها و پایان مسابقه، لمس دیواره باید با هردو دست و بطور همزمانانجام شود، این تماس میتواند در سطح آب و یا در بالا و یا در زیر آب باشد. تا زمانی که دستها دیواره را لمس نکردهاند شانهها باید در صفحه افقی باقی بمانند.
به هنگام هر دوره کامل یک دست و یک پای قورباغه، قسمتی از سر شناگر باید سطح آب را بشکافد (یعنی قسمتی از سر از آب خارج شود).
شنای پروانه
در تمام طول مسابقه (به جز در هنگام برگشت) بدن شناگر باید بر روی سینه قرار داشته باشد و از آغاز نخستین دستی که پس از استارت و برگشتها زده میشود شانهها با سطح آب در یک راستا باشند.
هر دو دست را باید بهطور همزمان و در بالای آب به طرف جلو برد و به طور همزمان نیز بهطرف عقب آورد
تمام حرکات پا باید همزمان باشند. حرکات همزمان ساق و کف پا که در صفحه عمودی و به طرف پایین و بالا انجام شوند، مجاز است.
در هنگام برگشتها و پایان مسابقه، هر دو دست باید بهطور همزمان دیواره را لمس کنند. این تماس هم میتواند در سطح آب باشد و هم در زیر یا بالای آب.
قوانین کلی
اگر در یک مسابقه تنها یک شناگر شرکت داشتهباشد، باید تمام مسافت مقرر را شناکند تا واجد شرایط شناخته شود.
یک شناگر باید مسابقه خود را در همان خطی که استارت زدهاست، به پایان برساند.
در مسابقات شنای آزاد یا بخش شنای آزاد مسابقات مختلط، ایستادن به روی کف استخر باعث اخراج شناگر نمیشود اما باید توجه داشت که شناگر حق راه رفتن ندارد.
عبور از خط (طناب) شنا و ورود به خط شنای دیگر مجاز نمیباشد و شناگر خاطی اخراج میشود.
در هنگام مسابقه، هیچ شناگری اجازه ندارد اشیایی به تن کند یا از وسایلی استفاده کند که باعث افزایش سرعت، غوطهوری و یا استقامت او میشوند، (مانند فینهاو...) استفاده از عینک شنا مانعی ندارد.
در هر تیم امدادی، ۴ شناگر شرکت دارند.
در مسابقات امدادی، اگر پیش از این که شناگر داخل آب، دیواره استخر را لمس کند، تماس پای شناگر بعدی با سکوی استارت قطع شدهباشد، خطا محسوب میشود.
(نهضت تنباكو، انقلاب مشروطه، جنبش ملي شدن صنعت نفت)
انقلاب ايران قطعاً يكي از انقلابهاي بزرگ است. انقلاب اجتماعي و يا بزرگ عبارت است از انتقال و دگرگوني سريع و اساسي حكومت و ساختارهاي اجتماعي و تحول درايدئولوژي غالب كشور. انقلاب اسلامي در شمار انقلاب هاي اجتماعي قرار دارد. زيرا از يك سو سبب تغيير در اساس و نوع حكومت گرديد و از سوي ديگر به تحول در ايدئولوژي غالب و رسمي كشور و خط مشي هاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي در ابعاد داخلي و خارجي انجاميد. برخی از انقلاب ها حتی با هدف تغییر انسانها می آیند. یعنی علاوه بر تغییرات اجتماعی و سیاسی، قصد دارند که انسان را که اساسا لذت جو و منفعت طلب و در پی سود شخصی است به انسان هایی متعالی و دارای آرمان های بزرگتر مانند عقیده، استقلال کشور و یا دستیابی به موارد مشخص تبدیل نمایند.
هر انقلاب در بستري از شرايط شكل مي گيرد و بدون وجود آن شرايط هيچ تحول عمده اي صورت نمي پذيرد.انقلاب اسلامي ايران نيز از اين مقوله مستثني نيست. در مورد عوامل به وجود آورنده انقلاب تا کنون بسیار بحث شده است من نیز از دیدگاه خود این مسئله را می شکافم:
1.موزائیک فکری مردم ایران
نهضت تنباكو، انقلاب مشروطه، جنبش ملي شدن صنعت نفت، قيام 15 خرداد 1342 و سرانجام انقلاب اسلامي، مجموعه پنج حركت بارز سياسي اجتماعي تاريخ معاصر ايران هستند كه هر يك به نوبه خود تاثيرات مهمي در انديشه و عمل جامعه سياسي ايران نهاده اند.بصورت کلی ایرانیان از لحاظ فکری تحت تاثیر نیروهای متعددی هستند. اولین آنها هویت ملی آنان است. دوم عنصر مذهب و یا مکتب تشیع است. سوم تحولات تاریخی این کشور است که به نوعی به حافظه تاریخی مردم تدریجا اضافه شده است.
-هویت ایرانی: شکل گیری هویت ایرانی به عنوان یک انگاره سیاسی و مذهبی به اواسط دوره ساسانیان و پادشاهی اردشیر بر می گردد. اما تکامل این مفهوم یک روند طولانی تاریخی دارد. هویت ایرانی شامل ملیت و قومیت است که به نژاد آریایی باز می گردد. دوم آنکه ایرانیان همواره خداپرست بوده اند. با ظهور اسلام به قول دکتر اسلامی ندوشن، "ایرانیان با آوردن اسلام، تغییری بنیادی در بعضی از شئون پدید نیاوردند. اعتقاد به پروردگار یکتا برجای ماند و ابلیس به جای اهریمن نشست. آتشکده تبدیل به مسجد گردید. نمازها و نیازها تنها تعییر شیوه دادند." ادبیات و زبان فارسی نیز بخشی از هویت ایرانی است که نقشی اساسی و محوری در هویت بخشی ایفا کرده و می کند.
-هویت ملی: هویت ملی پدیده ایست که به 200 سال اخیر مربوط می شود. سرزمین مشترک، منافع مشترک، حقوق و دولت مشترک و یک حس روان شناسی فردی و جمعی از عناصر هویت ملی است. همان عنصری که هویت ایرانی، یعنی دین و زبان مشترک را تشکیل داده است، مقدمه ای برای هویت ملی ایران شده است. در ایران هویت ملی نیز سابقه ای بیش از 200 سال دارد و در دوران هایی مانند صفویه درایران نوعی ناسیونالیسم وجود داشته است. به همین دلیل میهن دوستی بخشی از فرهنگ عمومی ایرانیان است که توسط مبانی تشیع تقویت شده است.
-تشیع: انقلاب اسلامي در ايران و تاسيس جمهوري اسلامي در اين كشور از نقطه نظر تاريخي حاصل يك سري رويدادهائي است كه با پيوستن اكثريت ايرانيان به مكتب فكري شيعي و به عبارت ديگر رسميت يافتن اين مذهب از قرن شانزدهم ميلادي آغاز گرديد. در واقع يكي از عوامل مهمي كه انقلاب اسلامي را از تمامي انقلاب هاي دگرگون ساز ديگر قرن حاضر متمايز مي كند، همين ريشه هاي عميقي است كه اين انقلاب در گذشته تاريخي دارد. اساسي ترين موضوع در بررسي نقش تشيع عبارت است از اصل "امامت " و تشخيص "امام" كه نه تنها در زمينه اختيارات قضائي ،اجرائي و حتي نظامي جانشين پيامبر است ، بلكه مصداقي از ابعاد روحاني رسالت پيامبرانه نيز بحساب مي آيد. از نظر شيعه ، حكومت تنها در صورتي مشروعيت پيدا ميكند كه مرتبط با امام معصوم باشد. لذا حكومت هائي كه بنام اسلام فرمانروائي مي كرده اند كمتر مورد تائيد شيعيان بوده اند. در موارد بسياري شيعيان علاوه بر نافرماني، بر عليه اين حكومت ها بپا خواسته و قيام كرده اند.
-تحولات تاریخی: در عصر صفويه، براي اولين بار، در ايران، تشيع حكومتي فراگير تشكيل ميدهد. هرج ومرج و فلاكتي كه بعد از سقوط صفويه حاكم ميشود و سياست سردي كه نادر شاه نسبت به شيعه اعمال ميكند، موجب ميشود كه بسياري از علماي تراز اول ايران به نجفمهاجرت كنند. با به قدرت رسيدن سلسله قاجار و به پايان رسيدن دهها سال جنگ داخلي ،سه عاملِبي ريشگي مذهبي فرمانروايان قاجار، جنگهاي ايران و روس، كه علما با صدور فتواي جهاد و تشويق وترغيب مردم براي پيوستن به جنگ نقش با اهميتي از نظر حكومت يافته بودند، باعث گرديد تا علما بخشي از قدرت و نفوذ زمان صفوي خود را باز يابند. ولي آنان تمايل چنداني به نزديكي و سهيم شدن در قدرت دربار قاجار نشان نميدادند و نجف همچنان بعنوان قلب حوزه علميه تشيع باقي ماند. فتواي ميرزاي شيرازي را ميتوان نقطه عطف عصر جديد در زندگي سياسي اجتماعي روحانيت دانست.از اين تاريخ به بعد روحانيت كم و بيش بصورت جزء جدائي ناپذيري از مبارزات سياسي جامعه در مي آيد.
بىتوجهى به ارزشها و معتقدات جامعه و مقابله با ارزشهاى اسلامى، مشخصه اى از سلطنت شاه در دوره 57ـ1342 و از عوامل زمينه ساز انقلاب اسلامي است.در جامعهاى مانند ايران كه 98 درصد جمعيت آن مسلمان و بيش از 90 درصد آنها پيرو مذهب شيعه هستند، هيچ دولتى نمىتواند اين عامل وحدت بخش را ناديده بگيرد. اما رژيم شاه با گستاخى خود عليه مذهب و روحانيت، مصداق اين بىتوجهى شده، مورد خشم و نفرت مردم قرار گرفت. بر همين اساس يكى از عوامل عمده بروز انقلاب اسلامى، تلاش شاه در زير پا گذاشتن ارزشها و سمبلهاى ديرين اجتماعى بود كه ريشه عميقى در مذهب داشتند.اين حركت و تلاش شاه، از سالهاى 1340 به بعد بسيار واضحتر شد و بخش بزرگى از مخالفين رژيم شاه با تمسك به اسلام و مذهب به مقابله با وى برخاستند. تقليد و اقتباس شاه از سكولاريسم، نفى ميراث اسلامى، نفرت از اعراب و تجليل از گذشته پيش از اسلام، تأكيد بيش از حد برناسيوناليزم قومى و نژاد، تغيير تاريخ اسلامى به تاريخ شاهنشاهى و جستجوىپايههاى نظرى و تاريخى براى مشروعيت سلطنت، تغيير در قوانين و مقررات و حذف مواد مربوط به اسلام در آنها و...مسايلى بودند كه واكنش اقشار و طبقات مذهبى را برمىانگيخت.
شاه طى يك برنامه حساب شده به سمتى مىرفت كه دين را هم، به عنوان بخشى از مدرنيزاسيون جامعه، غربى كند و در يك جامعه بشدت مذهبى، نقش دين را همانند جهان غرب تنزل دهد، بدون اين كه به تفاوت زمينههاى فرهنگى و تاريخى دو جامعه و دو دين توجه داشته باشد. يكى از دلايل اقبال گسترده مردم به اسلام در دهه آخر سلطنت شاه، اصرار بيش از حد رژيم در محو ارزشهاى اسلامى بوده است، بنا بر اين نارضايتى مردم به اين خاطر روز به روز تشديد مىشد. مدلهاى لباس، الگوى مصرف، رواج اشياء لوكس، ادبيات و موسيقى مبتذل و بسيارى از مسائل ديگرى كه ترويج مىشد چيزهايى نبود كه با روح فرهنگى اصيل ما سازگار باشد ولي هر چه رژيم بيشتر تلاش مىكرد، مردم بيشتر حساس مىشدند. اين موج گسترده، در سالهاى آخر سلطنت شاه به طور كامل بر روند انقلاب و اعتراضات مردم حاكم شد و همه شعارها و پيرايهها را تحت الشعاع قرار داد و انقلاب به طور عملى در قالب اسلام و سمبلها و شعائرهاى مذهبى قرار گرفت به همين دليل در اين دوره، سخنرانيهاى سياسى اسلامى به مساجد و منابر و حسينيهها كشيده شد و مردم از مراسم و شعائر مذهبى همانند نماز جماعت، نماز عيد فطر، شهادت، اربعين، تاسوعا و عاشورا به عنوان وسيله پوششى براى تحرك خوداستفاده نموده، همه چيز را از دست رژيم شاه خارج ساخته بودند.
مجموعه عوامل فوق که به موزائیک فکری ایرانیان باز می گردد باعث گردید که ایرانیان در آستانه انقلاب اسلامی دارای ذهنیتی پیچیده و تاریخی باشند. از یکطرف نسبت به دخالت خارجی بدگمان بوده و از طرف دیگر استبداد داخلی حکومت را تحمل نکردند. از طرف دیگر به عنصر ایرانیت بها داده و از سوی چهارم مذهب و کارکردهای آن بیشترین ابزار را برای بسیج و راهنمایی طبقات مختلف تمهید نمود. نقش امام خمینی در رهبری انقلاب نقشی یگانه و بی بدیل است، اما جا دارد که از نقش دیگر نخبگان موثر در ایجاد موزائیک فکری نیز یاد شود. یکی از مهمترین بخش های شکل گیری ذهنی ایرانیان در آستانه انقلاب به تلاش دکتر علی شریعتی باز می گردد. زندگي كوتاه و پر ثمرش كه جز نوشتن و سرودن دردها و دغدغه ها و دريغ ها و آرزوهاي یک ایرانی مسلمان نبود، گواه گوياي شخصيت و ويژگي روحي اوست. شايد برجسته ترين ويژگي كلام او نيز همان همدلي و پيوند مستقيم با مخاطبانش بود. شریعتی بعلت تسلط برعلوم مذهبی وهم بر فرهنگ و تمدن جدید نقش ویژه ای در تحرک جوانان و بیداری نسل جوان ایفا کرد. او در آشنا ساختن جوانان با آنچه که خود داریم سهم بی نظیری ایفا کرد. یکی از دانشجویان در دانشگاه صنعتی شریف اخیرا برای تحقیق خود مصاحبه ای با استاد محمد رضا حکیمی انجام داده است. جایگاه حکیمی در ذهن شریعتی از آنجا معلوم می شود که او تنها وصی دکتر شریعتی است و شریعتی در وصیت نامه خویش مفصلا در باره فضائل او سخن گفته است. او در پاسخ محمود سرکاری خرمی می گوید:
" من در ســال 1314 در مشهد متولد شدم. دکتر شریعتی هم متولد 1312 در مشهد بود. من از نوجوانی به کانون نشر حقایق دینی می رفتم. این کانون توسط پدر دکتر شریعتی ایجاد شده بود. در آنجا با دکتر شریعتی آشنا شدم. از همان دوران با دکتر روابطمان نزدیک شد. بدون شک دکتر نقش بسیـار مؤثری در انقلاب داشت. او در بیداری جوانان نقش عمده ای داشت. سروکار او بیشتر با روشنفکران و جامعه تحصیل کرده بود نه عوام. از قبیل این جامعه دانشجویان بودند. دکتر شریعتی تقریباً 70 درصد افرادی که در دانشگاه بودند یا در بازار ولی دارای روحیه دانشگاهی بودند را متوجه انقلاب ساخت. دکتر شریعتی یک فریادگر است نه یک فقیه و مفسر قرآن. این مطلب را خود دکتر هم اعلام کرده بود. منتها فریادگری اگر بخواهد به نتیجه برسد، یک ایدئولوژی می خواهد. دکتر شریعتی هم تشیع علوی را برگزیده بود. تشیعی که با ظلم و سلطنت ناسازگار است ، نه تشیع ظاهری. بنابراین دکتر شریعتی قطعاً در جریان انقلاب و مذهبی شدن جامعه روشنفکر نقش داشته است. در ضمن باید گفته شود که حدود 30 درصد از جمعیت دانشگاه مذهبی بودند و اگر دکتر شریعتی هم نبود آنان انقلاب می کردند. در یکی از سخنرانی های دکتر در حسینیه ارشاد که من هم در آن حضور داشتم، بین سخنرانی دکتر با چشمی گریان به من نگاه کرد و گفت : پای همه قرارداد های استعماری امضای دکتر و مهندس فرنگ رفته است، باعث خجالت امثال بنده؛ در حالیکه در مخالفت با استعمار امضای آخوند نجف رفته دیده می شود."
2.استبداد دستگاه حاکمه
دو عامل استبداد داخلى و استيلاى خارجى در ايران، دست به دست هم داده، ملت ايران را از بسيارى از حقوق سياسى و اجتماعى خود محروم كردند. استبداد، خود به خود حاكى از فشار و اختناق، خفقان، فقدان آزادى و ارعاب و شكنجه است و به ميزان امنيت سياسى اجتماعى در جامعه، به حقوق ملت و رفتار رژيم با مخالفين خود مربوط مىشود. بدين لحاظ يكى از ريشههاى مخالفت ملت با رژيم شاه را بايد در همين عامل جستجو كرد. استبداد شديد شاه و به تبع او دولتمردان ايرانى، امرى آشكار و زبانزد همگان بود. وى به جز قدرت خويش قدرت ديگرى برايش قابل تحمل نبود. هرگاه احساس مىكرد فردى از مقدارى نفوذ مردمى برخوردار شده است، اگر مقامى رسمى داشت بلادرنگ او را بر كنار مىكرد و چه از مقامات باشد چه از مردم، حتى او را نابود مىنمود. شاه طى دوران حكومت 37 ساله خود به طور دايم كنترل خود را بر جامعه و سياست ايران افزايش داد. قانون اساسى كاملا مورد سوء استفاده وى قرار مىگرفت و عملا از استقلال قوا خبرى نبود و تمام تصميمات مهم - و از جمله انتصاب و بركنارى نخست وزير و وزراء، صاحبان پستهاى بالا، استانداران و غيره - توسط شاه اخذ مىشد. البته سلطه شاه بر سياستهاى نظامى و خارجى كشور از بقيه آشكارتر بود. در اين دوران، شاه با تفرقه انداختن بين افراد و سازمانهاى داراى وظايف متداخل و ايجاد و تحريك دشمنى و حسادت بين آنها حكومت مىكرد. همچنين نهادهايى مانند بازرسى شاهنشاهى، ساواك، نيروهاى مسلح شاهنشاهى، دادگاههاى نظامى و افراد ذينفوذ خاص و قدرت اقتصادى و سياسى خانواده سلطنتى در راستاى هدايت نهادهايى مانند دفتر نخست وزيرى و وزراء، مجلس، مطبوعات و غيره و در جهت منافع و خواسته شاه، عمل مىكردند و گاه خود، وظايف اينها را انجام مىدادند. كابينه هيچ تصميم مهمى نمىگرفت.
شاه با ايجاد سيستم اقتدارگراى تك حزبى تلاش مىكرد كه در همه شؤونات جامعه دخالت نموده و همه افراد و طبقات اجتماعى را به اطاعتخود درآورد. اراده حاكم، فقط اراده شاه بود. شاه همه چيز را تحت كنترل خود در آورده و يك شبكه پليسى مقتدر براى سركوب ناراضيان ايجاد كردكه در واقع به عنوان يكي از تكيه گاههاي مهم شاه در آمد. در شكل گيرى ساواك (سازمان اطلاعات و امنيت كشور) ـ كه از اواخر سال 1335 كار خود را آغاز كرد ـ آمريكا و اسرائيل نقش عمدهاى داشتند. ساواك از چنان بودجه عظيمى برخوردار بود كه مىتوانست تمام طرحهاى مورد نظر شاه را اجرا كند. ساواك به روزنامهها و مجلات در مورد درج اخبار و مقالاتشان، رهنمود مىداد، در مورد همه كسانى كه قرار بود به مقاماتى برسند، از جمله نمايندگان مجلس تحقيق مىكرد. بازجويى و محاكمه افرادى را كه عليه رژيم مخاطره انگيز بودند، به عهده مىگرفت، راديو و تلويزيون را زير سانسور داشت. صلاحيت استخدام همه داوطلبان براى كار در ادارات دولتى، و حتى در مواردى، بخش خصوصى را تعيين مىكرد. از همه امكانات لازم براى تعقيب و دستگيرى، بازداشت، و شكنجه مخالفان برخوردار بود. همچنين ساواك در راستاى كنترل مخالفين در خارج از كشور، پولهاى هنگفتى براى رؤساى ساواك در خارج ارسال مىكرد و به اشخاص داخلى يا سياستمداران خارجى و از جمله يكصد روزنامه و نشريه خارجى مبالغ بسيارى حق السكوت مىداد. ساواك با فشار بىرويه و بازداشتهاى غير ضرورى كسانيكه در واقع خطر زيادى براى رژيم نداشتند، خود بر موج نارضايى در طبقات مختلف مردم مىافزود.
يكى از مشخصات جامعه ايران در سالهاى 57ـ 1342، گسترش و رواج انواع فساد (ادارى، مالى و اخلاقى) در اركان دولت و جامعه است كه در نتيجه آن ثروت ملت توسط دولت و دربار سلطنتى حيف و ميل مىشد و يا به جيب يغماگران خارجى مىرفت. فساد مالى نيز به نوبه خود تكميل كننده اين فرايند است. معاملات دولتى در داخل و خارج به طور عمده با رشوه بود، اختلاس از داراييهاى دولت، بسيار مرسوم بوده، مقامات درجه اول حكومت، همگى در خارج براى خود حسابهاى بانكى داشتند و دارايى غارت شده را به خارج منتقل مىكردند. وامهاى بسيار كلانى به دلالان و وابستگان به رژيم داده مىشد. خزانه مملكت همچون حساب شخصى شاه بود و به انحاء مختلف از آن برداشت مىشد. گوشه ديگرى از حيف و ميلهاى رژيم شاه، مربوط به اسراف و ولخرجى در كارهاى بيهوده و تبليغاتى بود، برگزارى مراسم و جشنها و صحنه سازيهاى تبليغاتى رژيم پهلوى از اين گونه است كه عمدة جهت جبران كمبودها و نقصهاى اساسى سلطنت و نيز جبران احساس بىاعتمادى و ناامنى درونى خود شاه برگزار مىگرديد. اوج اين جشن ها جشن 2500 ساله شاهنشاهي بود. اين جشنها و مراسم بىمحتوا كه مردم را سرگرم مىساخت، موجب اسراف و ولخرجى زيادى مىشد. علاوه بر اينفساد اخلاقي و فحشا به صورتهاى مختلف، جامعه را فرا گرفته و توسعه يافت و حكومت هم علاوه بر اين كه ممانعتى ايجاد نمىكرد، با وسايل مختلف به آن دامن مىزد، قمارخانه هاى مجهز و كازينوهاى شبانهروزى وابسته به دولت، هميشه داير بود و پولهاى هنگفت بدست آمده از نفت در آنها صرف مىشد و در نهايت به مجامع معتبرترى از همين نوع در خارج منتقل مىشد.
3.روابط خارجی شاه
ايران يكي از مهمترين كشورهاي جهان بلحاظ استراتژيكي و ژئوپليتيكي است. از نقاط قوت اين كشور مي توان به همسايگي با 15 كشور در مرزهاي خاكي و آبي خود اشاره داشت.اين كشور دومین دارنده ذخائر نفت خام در جهان پس از عربستان سعودي، و دومين دارنده ذخائر گاز جهان پس از فدراسيون روسيه است. به همین دلیل همواره دیگر اقوام و ملل به این کشور نظر داشته و روابط با ایران برای آنان مهم بوده است. حكمرانان ايران همواره كوشيده اند با ايجاد موازنه بين نفوذ قدرت هاي بزرگ ،كشور را حفظ كنند اما در اين زمينه گاه توفيق چنداني نيافته اند.ولي از لحاظ سنتي، تجربه كشور چنين مي نمود كه در روابط با متحدين خود پيوسته بازيچه دست قدرت هاي خارجي قرار ميگيرد. احساس حقارت، خشم، دلزدگي عميق و تمكين آميخته به احتياط و چاپلوسي نسبت به زورمندان، در برخورد ايرانيان با ممالك قدرتمند و مسئولان كشور انعكاس داشته است. اين امر با ديدگاههاي گوناگون توسط طبقات مختلف و دركل جامعه، احساس مي گرديد. مداخله تاريخي ساير ملل و آخرین آنها یعنی ايالات متحده آمريكا بصورت حیرت انگیزی در میان مردم ایران با نفرت همراه شد. زمانی که مستشاران نظامی آمریکا در خیابان های تهران و یا اصفهان با اتوموبیل های با شیشه سیاه که داخل اتوموبیل معلوم نبود تردد می کردند، هیچکس نسبت به آنان احساس گرم نداشت، بلکه این طور تفسیر می شد که آمریکا برای آنکه پول نفت ایران را نپردازد، بجای آن با تعریف پروژه های اقتصادی و نظامی بی مصرف سعی می نماید منابع مالی ایران را در آمریکا نگه دارد.
به دنبال کودتای 28 مرداد، شركت هاي نفتي آمريكائي 40% از سهم توليد نفت ايران را كه پيش از ملي شدن صنعت نفت تماما از سوي شركت نفت ايران و انگليس كنترل مي شد بدست آوردند. از اين دوره به بعد آمريكا به تدريج جاي پاي خود را در صحنه اقتصادي سياسي و نظامي ايران تحكيم بخشيده به گسترش حوزهء نفوذ خود پرداخت. طي دهه هاي1950و1960 دولت هاي آيزنهاور، كندي، جانسون و نيكسون كمك هاي بي سابقه و گسترده اي به رژيم پهلوي كرده ضمن تقويت نظامي و اقتصادي اين رژيمبا راه اندازي و آموزش دستگاههاي امنيتي همچون" ساواك"رژيم شاه را در سركوبي ملت مسلمان ياري مي دادند.
درمورد علت اين حمايت آمريكا از رژيم بطور خلاصه بايد گفت كه رژيم شاه حامي منافع آمريكا در منطقه خاورميانه و خليج فارس و يكي از عمده ترين هم پيمانان آن كشور بود. اين رژيم يكي از دو " ستوني "بود كه سياست آمريكا در خاورميانه متكي بر آنها بود. عربستان سعودی ستون دیگر بود. سياست بومي كردن مسائل منطقه اي به آمريكا امكان داد تا ازطريق تجهيز قدرت هاي هر منطقه مخالفان حفظ منافع آمريكا را سركوب كند. دولت ايالات متحده براي گسترش نفوذ خود در منطقه و همچنين ممانعت از دسترسي شوروي به آبهاي گرم خليج فارس و محصور كردن نفوذ كمونيسم "پيمان سنتو " را تشكيل داد كه در واقع با "پيمان ناتو" و" پيمان سيتو" يك زنجيرهء دفاعي سرتاسري را در مقابل شوروي بوجود مي آورد. در راستاي اين سياستسيل انواع تسليحات مدرن بسوي ايران سرازير شد و رژيم شاه مجاز شمرده شد كه بجز تسليحات اتمي هر نوع سلاح ديگري را كه بخواهد بتواند در اختيار بگيرد. در عوض حكومت شاه نيز در پشتيباني از منافع آمريكا اقدامات گوناگوني انجام مي داد. از جمله آنها حمايت از رژيم هاي مرتجع منطقه و سركوب جنبش هاي مخالف در منطقه، حمايت از رژيم صهيونيستي اسرائيل و تامين بيش از 70% نفت مورد نياز اسرائيل، كمك به حكومت دست نشانده ويتنام جنوبي، حمايت از حكومت هاي غرب گراي آفريقائي و كمك به آنان در مبارزه عليه نفوذ كمونيسم، پشتيباني از معاهده كمپ ديويد ميان مصر و اسرائيل، باز گداشتن دست آمريكا در غارت منابع نفتي ايران، در اختيار قرار دادن راهها و تسهيلات دريائي و هوائي براي مقاصد نظامي و تجاري آمريكا، استقرار دو پايگاه استراق سمع آمريكائي ها در خاك ايران در مجاورت مرزهاي شوروي، خريد تسليحات آمريكائي ها به قيمت هاي گزاف و در اختيار قراردادن بازار ايران براي كالاها و خدمات آمريكائي بود.
4.نارسائی های اقتصادی در دوران قبل از انقلاب
دردهه های اول و دوم 1300 ايران داري اقتصادي نسبتاً بسته بود كه بر كشاورزي سنتي استوار شده بود. در آغاز قرن بيستم و با بالاگرفتن نقش نفت در اقتصاد صنعتي و پيدايش نفت مداخله خارجیان در ايران بیشتر شد. اين عوامل طي نودسال اخير درجهت تطبيق ساخت اقتصاد ايران با منافع غرب، نقش آفريني اساسي داشته اند. پس از جنگ جهاني دوم توسط ملي گرايان و اصلاح طلبان باكمك نيروهاي مذهبي به اميد حفظ استقلال سياسي و توسعه و تحول اقتصادي و اجتماعي در ايران حركتي در جهت ملي كردن نفت صورت گرفت، ولي با كودتاي 28مرداد 1332 مجدداً ايران هرچه بيشتر در چنگال انگليس و آمريكا فرو رفت. پس از آن شاه دست بيگانگان بخصوص آمريكا را براي اعمال نظر و نفوذ خود در ايران باز گذاشت تا ساختار اجتماعي و اقتصادي مورد نظرخودرا در ايران ايجاد كنند و انقلاب سفيد در سال 1342 بهترين برنامه براي ايجاد چنين منظوري بود.درنتيجه وابستگي بيش ازحد دولت به درآمدهاي نفتي، افزايش واردات محصولات عمده كشاورزي و پرداخت يارانه موجب شد كه در اوايل دهه 1350 كشاورزي به حاشيه رانده شود و ازروند كلي توسعه عقب بماند. از طرفي هزينه هاي عمومي و زيربنائي دولت افزايش چشمگيري يافت و اين افزايش موجب شكوفائي برنامه ضربتي صنعتي كردن دولت گرديد و بنابراين دولت دربخشهاي مختلف اقتصادي و بافت نهادين جامعه رسوخ كرد. البتهبيشتر پروژههاى بزرگ اجرا شده طورى نبودند كه بينه و بنيانهاى صنعتى - اقتصادى ايران را تقويت و در طول زمان، اين مملكت را از نظر صنعتى و پروژههاى زيربنايى مستقل و خود كفا سازند. بلكه طرحهاى بى جهت بزرگى بودند كه چندان مطابق شرايط ايران طراحى نشده بودند، در حد اسراف گران و پرخرج بودند، بيشتر جنبه نمايشى داشته و به همراه اسلحههاى فوق پيچيده و گرانى كه خريدارى مىشدو نيز كالاهاى لوكس و تجملى مصرفى، اتكاى اقتصادى ايران به غرب را بشدت افزايش مىداد و منافع آنها عمدتا به جيب شركتهاى آمريكايى مىرفت. دستگاه ناكارآمد اداري ايران نيز قادر به كنترل آنها نبود، زيرا بسيار عريض و طويل شده و به انواع زدوبندها و فسادهاي مالي آلوده بود. بنابراين پروژه هاي بزرگ ملي از زمان خود عقب مي افتادند و پيمانكاران خارجي كه باعوامل داخلي شريك بودند به اين بهانه و دلايل ديگر هزينه هاي پيش بيني شده پروژه هارا افزايش ميدادند.
ازطرفي الگوي مصرف در ايران بتدريج تغيير كرد ودرچهارچوب الگوي مصرف شهري توسعه و تنوع يافت. رژيم به شكلهاي مختلف مردم را به مصرف گرائي تشويق و ترغيب ميكرد و براي پاسخ گوئي به مصرف گرائي روبه تزايد مردم در درجه اول واردات را افزايش داد كه بخش عمده آن كالاهاي مصرفي و واسطه اي بود و دردرجه دوم توليد از طريق ايجاد صنايع مونتاژ افزايش داده و درآمد نفت تنها منبع تامين هزينه اين اقتصاد بود. ازديگر نارسائيهاى اقتصادى و اجتماعى حاصل از برنامههاى نوسازى و صنعتى شدن جامعه ايران مساله ايجاد فاصله عميق طبقاتى در جامعه ايران در عهد پهلوى است، بطورى كهيكى از دلايل عمده نارضايتى مردم در زمان حكومت پهلوى شكاف و اختلاف عظيم طبقاتى بين معدودى اقشار بسيار غنى و مرفه جامعه –كه شامل اطرافيان شاه، و صاحبان قدرت و نفوذ در دستگاه پهلوى مي شده - و اكثريت عظيم توده مردم است، چرا كه نحوه توزيع در آمدهاى ملى در دوران رژيم پهلوى آشكارا غير عادلانه بوده است. بنابراين در سطح كلان و اساسي، اقتصاد ایران روزبروز بسمت عدم تعادل و درهم ريختگي پيش مي رفت، اما در سطح خرد و عليرغم توزيع بسيار ناعادلانه كالا و پول، بعلت حجم بالاي پول و كالاي درگردش ـ كه ناشي از درآمد نفت بود ـ چند صباحي سطح مصرف عمومي روبه افزايش بود ويك رضايت مندي اقتصادي نسبي عمومي وجود داشت.
زنگ خطر زماني بصدا درآمد كه با تمهيدات آمريكا از سال 1974، كشورهاي عمده مصرف كننده نفت از چند سو براي كنترل وكاهش تقاضاي نفت اقدام كردند؛ اقداماتي مانند صرفه جوئي، جانشيني سوختهاي ديگر و تعبيه ذخائر استراتژيك. اين امر باعث شد كه در سال 1355، تقاضاي جهاني نفت روبه كاهش گذارد و قيمت آن ثابت ماند. بنابراين توليد نفت ايران افت كرده و درآمدهاي نفتي ايران كاهش يافت. طرح هاي ملي مانند سد سازي و نيروگاه سازي كه دچار آن اوضاع بودند و بموقع حاضر نشدند اثر خودرا نشان دادند. سوء استفاده هاي كلاني كه در عقب افتادن پروژه ها و ناهماهنگي صنعت و اقتصاد ایران اثر زيادي داشتند آشكار شد و اطرافيان شاه به افشاي فسادهاي مالي يكديگر پرداختند. باطن و حقيقت اقتصاد شاه داشت براي همه آشكار مي شد. همچنين درسايه اين اقتصاد، نارضايتي سياسي و فرهنگي مردم بسيار بالارفته بود و زماني كه درهم ريختگي اقتصادي آشكار شد، شاه و رژيم شاه را زمين گير كرد. سياست رياضت اقتصادي و صرفه جوئي در هزينه هاي دولتي و همزمان با آن مبارزه با گرانيكه با فشار به اصناف و بازاريان همراه بودنه فقط حاصلي ببار نياوردبلكه بر عدم رضايت عمومي افزود. فطع مستمري عدهء كثيري از كساني كه از بودجهءنخست وزيري و ساير دستگاههاي دولتي استفاده مي كردندو بسياري از آنان اشخاص دست وپادار و بانفوذي بودند، بر جمع مخالفان دولت افزود و فشار بر اصناف و بازاريانبدون اينكه تاثير زيادي در مبارزه با گراني و تورم بگذارد اين گروه را بيش از پيش ناراضي كرد.
5.ضعف و بی تصمیمی شاه و اراده استوار امام خمینی
علل ضعف و بي تصميمي شاه، كه شخصيت و خصوصيات ذاتي او و آثار جسمي و رواني بيماري مهلك سرطان ميتواند از عوامل عمده و اساسي آن باشد، موجب شد كه شاه، نه فقط خود قاطعيت و جسارت لازم براي روياروئي با بحران هاي بزرگ را نداشته باشد، بلكه از سپردن اختيار و مسئوليت به اشخاص جسور و كاردان هم بيمناك باشد. اما درباره قاطعيت و جسارت و اراده تزلزل ناپذير امام خميني بايد گفت كه بدون وجود شخصيتي چون امام خميني در مقام رهبري انقلاب اسلامي، يا اين انقلاب به ثمر نمي رسيد و يا به سازشي در جهت اجراي اصول قانون اساسي مشروطه و محدوديت اختيارات مقام سلطنت مي انجاميد. تنها قاطعيت امام در سرنگوني شاه بود كه انقلاب را تا اين مرحله پيش راند و به عمر نظام دوهزاروپانصد ساله شاهنشاهي در ايران خاتمه داد. استاد محمد رضا حکیمی در این باره می گوید: "یکی از تفاوت های فعالیت های دکتر شریعتی با امام خمینی در این است که امام با عوام رابطه برقرار می کرد؛ او با افرادی که در مساجد یا بازار رفت و آمد داشتند، خیلی خوب رابطه برقرار کرد و با اعلامیه های بیشمار خود مردم را به انقلاب دعوت نمود و آنان را از مسائل اجتماع مطلع ساخت. به همین دلیل سهم عمده ای را در انقلاب داشت. بطوریکه اگر امام در جریان انقلاب حضور نداشت، انقلاب انجام نمی شد. امـا نمی توان گفت که اگر دکتر شریعتی نبود انقلاب نمی شد؛ بلکه اگر نبود انقلاب ایران به تاًخیر می افتاد."
حال با توجه به نكات ذكر شده و عوامل ياد شده بنظر ميرسد كه عوامل اقتصادي و سياسي در طول زمان موجبات نارضايتي عميق مردم از حكومت شاهنشاهي را فراهم آوردند و نارضايتي هاي مذهبي موجب تشديد آن شد و روحانيت شيعه كه مظهر بارز آن امام خميني بود با جمع اين عوامل وبا استفاده از ضعف هاي رژيم پهلوي، به حركت هاي مردمي جهت داده و انقلاب را به ثمر رساند.
منابع:
۱.↑ . از بیانات ۲۸/۸/۱۳۵۹ امام خمینی (ره) .
۲.↑ . تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۱، سید جلال مدنی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم،۱۳۶۱، ص ۲۵ - ۲۳.
۳.↑ . سید جمال الدین اسد آبادی بنیان گذار نهضت احیاء تفکر دینی، محمد جواد صاحبی، فکر روز، تهران، اول ۱۳۷۵، ص ۲۲۹.
۴.↑ . میرزای شیرازی، شیخ آقا بزرگ تهرانی، مترجم محمد دزفول، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۶۵، ص ۲۴۳.
1 - نماز در تمام اديان بوده است قبل از حضرت محمد صلى الله عليه وآله در آئين حضرت عيسى هم نماز بوده كه قرآن از زبان او نقل مىكند كه خداوند مرا به نماز سفارش كرده است: «واوصانى بالصلوة» (1) وقبل از او موسى بوده كه خداوند به او خطاب مىكند: «اقم الصلوة لذكرى» (2) و قبل از موسى پدر زن او حضرت شعيب بوده كه نماز داشته است: «يا شعيب اصلاتك تأمرك» (3) و قبل از همه آنها ابراهيم بوده كه از خداوند براى خود و ذريّهاش توفيق اقامه نماز را مىخواند: «ربّ اجعلنى مقيم الصلوة و من ذريّتى» (4) و اين لقمان است كه به فرزندش مىگويد:«يا بنىّ اقم الصلوة و أمربالمعروف و انه عن المنكر» (5) پسر من نماز را بپا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن.جالب آن است كه معمولاً در كنار نماز سفارش به زكات مىشود ولى از آنجا كه نوجوان معمولاً پول ندارد، در اين آيه در كنار نماز به جاى زكات به امر به معروف ونهى ازمنكر سفارش شده است.
2 - هيچ عبادتى به اندازه نماز تبليغات ندارددر هر شبانهروز پنج نماز واجب داريم ودر هرنمازى سفارش به اذان واقامه شده است. در اين دو نداى آسمانى جمعاً:بيست مرتبه «حىّ على الصلوة»بيست مرتبه «حىّ على الفلاح»بيست مرتبه «حىّ على خيرالعمل»و ده مرتبه «قد قامت الصّلوة» مىگوئيم.با توجّه به اينكه مراد از «فلاح» و «خيرالعمل» در اذان همان نماز است، هر مسلمانى در هر شبانه روز هفتاد مرتبه با كلمه «حىّ» به خود و ديگران، تلقين شتاب به سوى نماز مىكند و براى انجام هيچ عبادتى اين همه هياهو و تشويق وارد نشده است. به خصوص كه سفارش شده اذان را بلند بگوئيد و با صداى زيبا بگوئيد.اذان، شكستن سكوت است، اذان، يك دوره ايدئولوژى و تفكّرات ناب اسلامى است،اذان، سرود مذهبى است با عباراتى كوتاه و پرمحتوا،اذان، هشدار به غافلان است، اذان، نشانه باز بودن جوّ مذهبى است و اذان، نشانه حيات معنوى است.
3 - نماز در رأس همه عبادات استدر ايام ويژه مثل شب قدر، اعياد اسلامى، و هر شب و روزى كه داراى فضليت و ارزشى است و براى آن دعا و مراسمى مخصوص وارد شده است، مثل شب مبعث، شب ميلاد پيامبر، شب جمعه، معمولاً نمازهاى مخصوصى هم وارد شده است. شايد نتوان ايّام مقدّسى را پيدا كرد كه در آن برنامه نماز نباشد.
4 - نماز پر تنوّعترين عبادت استاگر جهاد وحج چند نوع است، ولى نماز صدها نوع است.با يك نگاه ساده به كتاب مفاتيحالجنان علاّمه محدّث حاج شيخ عباس قمى، مىتوان انواع نمازهاى مستحبّى را كه براى مكان و زمانهاى خاص وارد شده است، مرور نمود كه البتّه در يك كتاب مستقل به نام «نمازهاى مستحبّى» جمعآورى و عرضه گرديده است.
5 - نماز و هجرتحضرت ابراهيم مىگويد:خداوندا! ذريّه خودم را در منطقه خشك و بىآب و گياه قرار دادم، پروردگارا! براى اقامه نماز. «ربّنا انّى اسكنت من ذريّتى بواد غير ذى زرع ربّنا ليقيمواالصلوة» (6)آرى، ابراهيم براى اقامه نماز به مكه آمد، تا كعبه را به عنوان قبله نمازگزاران تجديد بنا كند، و سپس مردم را به حج دعوت نمود، گويا نماز به سوى كعبه، بيش از طواف به دور كعبه، در نظر ابراهيم جلوه كرده است!
6 - ترك جلسه به خاطر نمازيكى از اديانى كه نامشان در قرآن آمده، «صابئين» هستند كه به حضرت يحيى گرايش دارند وبراى ستارگان تأثيرى قائلند. نماز و مراسم ويژهاى دارند و هنوز در خوزستان گروهى از آنان هستند.اين فرقه، رهبرى دانشمند ولى مغرور داشتند كه بارها با امام رضاعليه السلام گفتگو كرد، ولى زير بار نمىرفت.در يكى از جلسات، امام رضا عليه السلام استدلالى كرد كه او تسليم شد و گفت: اكنون روح من نرم شده حاضرم مكتب تو را بپذيرم، ناگهان صداى اذان بلند شد، امام رضاعليه السلام جلسه را ترك كرد، مردم گفتند: فرصت حساسى است، چنين فرصتى پيش نمىآيد، امام فرمود: اوّل نماز!او كه اين تعهّد را از امام ديد، علاقهاش بيشتر شد. بعد از نماز گفتگويش را تكميل كرد و ايمان آورد. (7)
7 - نماز اوّل وقت وسط جنگابن عباس مىديد كه حضرت على عليه السلام گاهى در وسط جنگ به آسمان نگاه مىكند.جلو آمد و پرسيد: چرا به آسمان نگاه مىكنيد؟حضرت فرمود: براى اينكه نماز اوّل وقت از دستم نرود.گفت: الآن شما در حال جنگ هستيد. حضرت فرمود:از نماز اوّل وقت نبايد غفلت شود، حتّى در ميدان جنگ. (8)
8 - آنجا كه خواب از مناجات بهتر است روزى رسول اكرمصلى الله عليه وآله نماز صبح را با جماعت خواندند، ولى ديدند امروز علىعليه السلام به مسجد نيامده است. حضرت، در خانه على رفتند و پرسيدند چرا او در جماعت شركت نكرده است؟!فاطمهعليها السلام گفت: على ديشب تا صبح مناجات داشت و صبح از خستگى نمازش را در منزل خواند.حضرت فرمود: به او بگوئيد به جاى مناجات طولانى مقدارى بخوابد ولى نماز جماعت صبح را از دست ندهد.آرى، خوابى كه مقدّمه جماعت باشد، بهتر از مناجاتى است كه حال جماعت را از بين ببرد.
9 - نماز در جلو چشم مردم نه در خفاامام حسين عليه السلام روز دوّم محرم وارد كربلا و روز دهم شهيد شد. بنابراين مدّت اقامت حضرت هشت روز بود و مسافرى كه كمتر از ده روز بماند نمازش شكسته است.نماز دو ركعتى دو دقيقه بيشتر طول نمىكشد، به خصوص در هنگام خطر، امام حسين عليه السلام نيز روز عاشورا بارها به خيمهها رفت و آمد داشت و مىتوانست نماز ظهرش را در خيمه بخواند، ولى بنا داشت در معركه بخواند. دو نفر از يارانش جلو نماز حضرت ايستادند و سى تير را به جان خريدند، ولى نماز آشكارا برگزار شد نه در خيمه.آرى، به صحنه كشاندن نماز يك ارزش است. نبايد در هتلها، شركتها، پاركها، فرودگاهها، خيابانها و رستورانها، نمازخانه در گوشه باشد، بلكه بايد در بهترين مكان و در جلو چشم ديگران نماز اقامه شود، زيرا هر چه از جلوه دين كم شود، به جلوه فساد اضافه خواهد شد.اگر كاسبها اوّل وقت كنار مغازه خود اذان بگويند، مشتريان بد حجاب، خودشان را جمعتر خواهند كرد.
10 - بانى، معمار ومهندس مسجد بايد اهل نمازباشددر آيه هيجده سوره توبه مىخوانيم: «انّما يعمر مساجد اللَّه من آمن باللَّه واليوم الاخر و اقام الصلوة» فقط كسانى حقّ تعمير و آباد كردن مساجد را دارند كه علاوه بر داشتن ايمان به خدا و روز جزا، اهل اقامه نماز باشند.نااهلان حقّ تعمير مساجد را ندارند، زيرا تعمير مسجد يك عنوان مقدّس است.در حديث مىخوانيم: اگر ظالمى مسجد مىسازد شما به او كمك نكنيد .
11 - تحريم شراب و قمار به خاطر حفظ نماز استبا اينكه شراب و قمار مفاسد جسمى، روحى و اجتماعى فراوانى بدنبال دارد، امّا قرآن درباره آثار اين دو مىفرمايد:«و يصدّكم عن ذكراللَّه و عن الصلوة» (9) اينها ميان شما كينه ايجاد مىكند و شما را از ياد خداوند و نماز باز مىدارد.در اين آيه از ميان دهها خطر و ضررى كه شراب دارد، روى ضرر اجتماعى ومعنوى آن تكيه شده است. ضرر اجتماعى پيدا شدن كينه وضرر معنوى غفلت از ياد خدا و نماز.
12 - توجّه به نماز فرزندان و ذرّيهقرآن، دعاهاى بسيارى را از حضرت ابراهيم نقل نموده است. امّا تنها در دو مورد، آن حضرت براى نسل و ذرّيهاش دعا نموده است، يكى رهبرى امّت و ديگرى اقامه نماز، كه مىفرمايد: «ربّ اجعلنى مقيم الصلوة و من ذريّتى» (10) پروردگارا! من و ذريّهام را از به پا دارندگان نماز قرار ده.جالب اين است كه حضرت تنها به دعا قناعت نكرد و براى رسيدن به اين آرزو قيام و هجرت كرد، آوارگىهائى را به جان خريد تا نماز را به پا داشت.
13 - اوّلين وظيفه حكومت اسلامى اقامه نماز است«الّذين ان مكنّاهم فى الارض اقاموا الصلوة» (11) مسلمانان، آنانند كه چون قدرت را بدست گيرند اوّلين كارشان اقامه نماز است.خدا نكند فكر مديرعامل ما فقط به سوددهى كارخانه و فكر دانشگاه ما پرورش متخصصّ وفكر دولت ما فقط توليد وتوزيع باشد، كه اوّلين وظيفه مسئولان حكومت اسلامى اقامه نماز است، هم با شركت خودشان و هم با تشويق همه جانبه مردم.
14 - نماز تعطيلى ندارد«و اوصانى بالصلوة والزكاة ما دمت حيّا» (12) هر يك از دستورات اسلامى ممكن است به دليلى تعطيل شود. مثلاً جهاد براى بيمار و نابينا واجب نيست، روزه بر مريض واجب نيست، خمس و زكات و حج، بر طبقه محروم واجب نيست، امّا تنها عبادتى كه بر همه افراد و اقشار جامعه از مرد و زن، فقير و غنى، سالم و بيمار واجب است، نماز است كه تا لحظه مرگ حتّى يك روز قابل تعطيل شدن نيست. (گرچه براى زنها در هر ماه برنامه خاصّى وجود دارد)
15 - نماز همراه با مردمدارى«قولوا للناس حسنا و اقيموا الصلوة» (13) با مردم خوب سخن بگوييد و نماز را به پا داريد.با سخن و برخورد خوب مىتوانيم عملاً نماز را تبليغ كنيم و بدانيم كسانى كه با اخلاق و سيره پيامبر صلى الله عليه وآله مسلمان شدهاند بيش از كسانى هستند كه با استدلال عقلى مسلمان شدهاند.حتّى با كفّارى كه انسان جدال و بحث مىكند، بايد به طور نيكو جدال كند، يعنى اوّل خوبىهاى آنان را بپذيرد و بعد نقطه نظرات خود را بيان كند.
16 - نماز، اوّلين واجب بعد از ايمان به خدا«الّذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة» (14) در ابتداى قرآن و آغاز سوره بقره، بعد از ايمان به غيب كه شامل ايمان به خداوند و معاد و فرشتگان است، اوّلين اصل عملى كه مورد توجّه قرار گرفته، مسئله اقامه نماز است.
17 - نماز، مقدّم بر كسب و كار«رجال لا تلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكر اللّه» (15) قرآن از كسانى كه هنگام اذان، كار و كسب را رها مىكنند ستايش كرده است.به خصوص در روز جمعه سفارش شده كه معامله را رها كنيد: «و ذرواالبيع» وپس از پايان نماز جمعه، به سراغ كار و درآمد برويد: «فانتشروا فى الارض وابتغوا من فضل اللَّه» (16) رئيس جمهور شهيد ايران مرحوم رجائى مىفرمود: به نماز نگوئيد كار دارم، به كار بگوئيد نماز دارم.
18 - مردم و نمازبا همه اهميّتى كه نماز در نزد خداوند و اوليا دارد، امّا برخورد مردم با آن متفاوت است:الف: عدّهاى ايمان ندارند ونماز نمىخوانند: «فلا صدّق و لاصلّى» (17) ب: عدّهاى مانع نماز ديگران مىشوند: «ارايت الذى ينهى عبداً اذا صلّى» (18) در شأن نزول آيه آمده است كه ابوجهل تصميم گرفت هنگامى كه پيامبر براى نماز به سجده مىرود با لگد، گردن حضرت را در هم بشكند. مردم او را ديدند كه رفت ولى منصرف شد. گفتند: چرا چنين نكردى؟!گفت: چون خواستم چنين كنم، خندقى از آتش ديدم كه در پيش روى من شعلهور شد. (19) ج: عدّهاى نماز را مسخره مىكنند: «و اذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزواً» (20) د: عدّهاى بىنشاط نماز مىخوانند: «واذا قاموا الى الصلوة قاموا كُسالى» (21) ه : عدّهاى گاهى مىخوانند و گاهى نمىخوانند: «فويل للمصلّين الّذينهم عن صلوتهم ساهون» (22) و: عدّهاى به خاطر رسيدن به دنيا، از نماز كم مىگذارند: «و اذا رأوا تجارة او لهواً انفضّوا اليها و تركوك قائما» (23) هرگاه لهو و تجارتى ديدند به سوى آن روانه شده و تو را در حالى كه به خواندن خطبه نماز ايستادهاى وامىگذارند.اين آيه اشاره به ماجرائى است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مشغول خواندن خطبههاى نماز جمعه بود كه كاروانى تازه وارد، براى فروش اجناس خود شروع به طبل زدن كردند. مردم از پاى سخن پيامبر بلند شده و به سراغ تجارت و معامله رفتند و حضرت را تنها گذاشتند.
19 - نذر براى نمازبعضى فرزند خود را نذر خدمت در مسجد مىكنند. مادر مريم گفت: «نَذرتُ لك ما فى بَطنى مُحرّراً» (24) خدايا! من نذر كردم كه فرزندم را براى خدمت در بيتالمقدّس از هر كار معاف و آزادش كنم تا با فراغت كامل در بيتالمقدّس خادم باشد. لكن همين كه فرزند متولّد شد و ديد دختر است، گفت: خدايا! من دختر آوردم و دختر نمىتواند مثل پسر به راحتى خادم باشد. ولى به هر حال به نذرش عمل كرد، و مريم خادم مسجد شد.
20 - توجّه به نماز در خانواده«وامر اهلك بالصلوة واصطبر عليها» (25) اوّلين مسئوليّت انسان بعد از خودش، خانواده اوست، ولى از آنجا كه همسر وفرزند انسان گاهى سرسختى نشان مىدهند، انسان بايد استقامت كند وبه شيوههاى مختلف آنان را به سوى دين و نماز دعوت كند، نه آنكه اگر چند بار گفت و اثر نكرد آنان را رها كند
21 - نماز در حكومت علوىحضرت على عليه السلام به مالك اشتر مىفرمايد: «واجعل افضل اوقاتك للصلوة» (26) بهترين وقت خودت را براى نماز قرار بده.و بدان ارزش تمام كارهاى تو تابع نماز تو است:«واعلم انّ جميع اعمالك تبع لصلوتك»
22 - دعوت عملى به نمازامر به معروف و دعوت به سوى حقّ، يكى از وظايف هر مسلمانى است و نماز بهترين معروف و كار نيك است.اين دعوت، هم با زبان مىشود و هم با عمل. اگر چهرههاى بارز در صف اوّل قرار گيرند، اگر مردم هنگام رفتن به مسجد لباس خوب و بوى خوش مصرف كنند و اگر نماز، ساده و سريع برگزار شود، اين خود يك تشويق عملى براى اقامه نماز است.اگر مثل ابراهيم عليه السلام و اسماعيل عليه السلام براى نمازگزاران خانه خدا را تطهير مىكنند، پس بايد بدانيم كه اگر شخصيّتهاى مهم، مسئول اقامه نماز باشند در دعوت مردم بسيار مؤثّر است.
23- نماز، جهاد، شهادتبعضى براى اقامه نماز كتكها خوردند، مثل انقلابيون در زندان شاه و اسرا.بعضى تير خوردند مثل زُهير كه روزعاشورا جلو امامحسين ايستاد تا امام نمازش را بخواند.بعضى در راه نماز شهيد شدند، مثل شهداى محراب: آية اللَّه اشرفى اصفهانى، دستغيب، صدوقى، مدنى و قاضى طباطبائى.وبعضى در حال نماز شهيد شدند مثل علىبن ابيطالبعليهما السلام.
24- ترك نماز و دوزخدر قيامت بارها ميان اهل بهشت و اهل دوزخ گفتگو رخ مىدهد كه قرآن برخى از آنها را بيان فرموده است. در يكى از آن صحنهها، اهل بهشت از مجرمان مىپرسند: چه عاملى شما را به دوزخ روانه كرد؟ آنها چهار عامل را مىشمرند، كه اوّلين آنها پايبند نبودن به نماز است: «لم نك من المصلّين» (27)
25 - نماز، كليد قبولى تمام عباداتدر اهميّت نماز، همين بسكه در روايات مىخوانيم: اگر نماز، قبول شود، عبادات ديگر هم قبول مىشود، ولى اگر نماز مردود شود، كارهاى ديگر هم ردّ خواهد شد. (28) پيوند پذيرش عبادات ديگر به قبولى نماز، نقش كليدى آن را نشان مىدهد.مثل آنكه اگر پليس، از شما گواهينامه رانندگى بخواهد، شما هر مدرك و كارت شناسايى معتبر ديگرى هم ارائه دهيد، پذيرفته نيست. مجوّز رانندگى، داشتن گواهينامه است، و بدون آن، تمام مدارك، بى اثر خواهد بود.در قيامت نيز مجوّز عبور از صراط، اقامه نماز است وبدون آن هيچ عبادتى قبول نمىشود.
26- نماز، اوّلين كلام و آخرين وصيّتدر بعضى روايات مىخوانيم كه نماز، هم اوّلين سفارش انبيا بوده (29) و هم آخرين وصيّت اوليا. (30) در تاريخ زندگى امام صادق آمده است كه حضرت در آخرين لحظههاى عمر مبارك خود چشم باز كرده و فرمود: تمام بستگانم را جمع كنيد و سپس فرمود:
شفاعت ما شامل كسانى كه نسبت به نماز سهلانگارى كنند نخواهد شد. (31)
27 - نماز، وسيله آزمايش خوددر حديث مىخوانيم كه هر كس مىخواهد بداند مقام و ارزش او نزد خداوند چگونه است، ببيند كه خداوند نزد او چه مقامى دارد. (32) اگر اذان نماز نزد تو بزرگ و محترم بود، تو نيز نزد خداوند احترام دارى و اگر نسبت به انجام فرمان او بىتفاوت بودى، مقام و ارزشى نزد او ندارى و همچنين اگر نماز ترا از فساد و فحشا بازداشت نشانه تأثير و قبولى نماز است.
28- نماز اوّلين سؤال در قيامتدر حديث مىخوانيم اوّلين چيزى كه در قيامت مورد سؤال و حساب قرار مىگيرد نماز است. (33) آرى، اوّلين واجب بر هر مكلّفى قبل از روزه و خمس و زكات و حج و... نماز است و طبيعى است كه در قيامت نيز در اوّلين فرصت، از اوّلين تكليف سؤال شود
29- نماز ياد خداستخداوند به حضرت موسى مىفرمايد: «اقم الصلوة لذكرى» (34) براى ياد من نماز به پا دار.نماز، ذكرى است زبانى وقلبى، با روشى مخصوص و شيوهاى ابتكارى كه اعضاى بدن از موى سر تا نوك پا در آن نقش دارند. هنگام وضو، هم روى سر را مسح مىكنيم و هم روى پا را، هنگام سجده هم پيشانى بر زمين نهاده مىشود هم انگشت پا، در طول نماز هم زبان ذكر او مىگويد هم دل به ياد اوست. چشمها بايد خاشع باشد، كمر در ركوع خم شود، دستها هنگام گفتن «اللَّهاكبر» بالا بيايد، گردن، صاف ودر ركوع كشيده شود، به هر حال در نماز همه اعضا به نحوى در خدمت ياد خدا هستند.
30- نماز و تشكّريكى از اسرار نماز، تشكّر از ولى نعمت است، قرآن مىفرمايد: «واعبدوا ربّكم الّذى خلقكم والّذين من قبلكم» (35) عبادت كنيد پروردگارى را كه شما و نياكان شما را آفريد، هستى شما و همه از اوست.در سوره كوثر مىخوانيم: «انّا اعطيناك الكوثر فصلّ» ما به تو «كوثر» داديم، خير زياد عطا كرديم پس نماز بخوان. يعنى به شكرانه عطاياى ما نماز به پا دار.نماز بهترين نوع شكرگزارى است كه شيوه آن را خداوند بيان فرموده و تمام انبيا و اوليا هم آن شيوه را به كار بستهاند. نماز تشكّرى است عملى، زبانى، دائمى و سازنده.
31- نماز و قيامتمردم نسبت به رستاخيز و معاد، چند دسته هستند:1- گروهى به قيامت شك دارند: «انكنتم فىريب من البعث» (36) 2- گروهى به قيامت گمان دارند: «يظنّون انّهم ملاقوا اللَّه» (37) 3- گروهى به قيامت يقين دارند: «و بالاخرة هم يوقنون» (38) 4- گروهى منكر قيامت هستند: «و كنا نكذب بيوم الدّين» (39) 5 - گروهى ايمان دارند ولى فراموش مىكنند: «نسوا يومالحساب» (40) قرآن براى رفع شك استدلال كرده و از مؤمنين وگمان دارندگان ستايش كرده است و از منكران، برهان خواسته كه دليل انكار شما چيست؟ و براى گروه پنجم دائماً تذكّراتى داده كه انسان فراموش نكند.نماز، هم شكزدايى مىكند و هم غفلتها را به «ياد» تبديل مىسازد. در نماز با گفتن «مالك يوم الدّين» در هر شبانه روز حداقل ده بار، انسان مسئله قيامت را به خود تلقين مىكند و تذكّر مىدهد.
32 - نماز و راهيابىما در هر نماز با گفتن «اهدنا الصرط المستقيم» از خداوند راه مستقيم را مىخواهيم.انسان هر لحظه فكر تازهاى دارد، دوستان و دشمنان، نزديكان و بيگانگان، طاغوتها و وسوسهگران وشياطين نيز با تلقين و تشويق و تهديد و تبليغ، براى انسان طرحهائى را دارند و برنامهريزىهائى مىكنند كه انسان جز با امداد الهى هرگز نمىتواند در ميان اين همه راه كه از هوسها مايه مىگيرد، نجات يابد و راه مستقيم را بپيمايد.«اهدنا الصراط المستقيم»، را مستقيم:راه خدا و اولياى خداست.راهى است كه از هرگونه خطا و انحراف دور است.راهى است كه ترسيم كننده آن مرا دوست دارد و نيازم را مىداند.راهى است كه به بهشت منتهى مىشود.راهى است كه با فطرت سالم هماهنگ است.راهى است كه اگر در آن راه بميرم شهيد محسوب مىشوم.راهى است كه از عالم بالا و بالاتر از علم ماست.راهى است كه انسان در آن دچار شك وپشيمانى نمىشود.راهى است از همه راهها صافتر، نزديكتر و روشنتر.
وبالاخره راه مستقيم، راه انبيا، شهدا، صالحان وصديّقين است.
اينها نشانههاى راه حقّ ومستقيم است كه شناخت آن مشكل و دقيق است وحركت وپايدارى در آن نياز به امداد الهى دارد.
33-نماز، جنگ با شيطان است همه ما با كلمه محراب آشنا هستيم، اين كلمه در قرآن نيز درباره محلّ نماز زكريّاعليه السلام آمده است. «هو قائم يصلّى فى المحراب» (41) محراب در لغت يعنى محلّ حرب وجنگ، پس نماز وحضور در محرابِ عبادت، قيام براى جنگ با ابليس است.اگر انسان هر روز چند بار در محلى قرار بگيرد كه نامش محل جنگ باشد، جنگ با هوسها و شيطانها و طاغوتها، القاى اين كلمه چه تأثيرى در فرد و جامعه دارد؟بگذريم كه امروز به خاطر فرهنگ غلط، محرابها را تزيين مىكنند وگلبوتههاى كاشىكارىها، صحنه را درست به عكس كرده وبه جاى فرار شيطان جولانگاه او قرار داده است. روزى پيامبرصلى الله عليه وآله به فاطمهعليها السلام فرمود: اين پرده را از جلو ديد من بردار، زيرا گلِ روى اين پارچه، در حال نماز توجّه مرا از بين مىبرد.
ولى ما امروز مبلغ سنگينى خرج مىكنيم تا محراب را با انواع كاشى تزيين كنيم. نمىدانم چرا به اسم شعائر مذهبى و هنر معمارى، از متن اسلام دور مىشويم؟ اسلام هر چه عميق ولى بى آلايش معرفى شود جاذبه بيشترى خواهد داشت. ما با اين همه تزيينات چند نفر را به مسجد جذب كردهايم و اگر بودجه اين تشريفات را صرف نيازهاى ضرورى جوانان كنيم چقدر جذب خواهيم كرد؟ 34 - نماز و توحيد«انّنى انا اللَّه لااله الاّ انا فاعبدنى واقم الصلوة لذكرى» (42) رابطه نماز و توحيد بسيار نزديك است، توحيد ما را به سوى نماز مىكشاند و نماز روح توحيد ما را زنده مىكند. نماز با تكبير آغاز مىشود و در هر ركعت بعد از پايان سوره، قبل و بعد از ركوع و هر سجده و در پايان هر نماز، مستحب است اللّه اكبر بگوئيم. در ذكر ركوع و سجود، سبحان اللّه مىگوئيم و در ركعت سوم وچهارم «لااله الا اللَّه» مىگوئيم كه همه مايه صيقلدادن روح توحيد و جلوه دادن روح ايمان است. 35- بريدن از نماز، زمينه گرايش به مفاسد«فخلف منبعدهم خلف اضاعوا الصلوة واتّبعوا الشهوات» (43)
پس از انبيا گروهى جانشين آنها شدند كه نماز را ضايع كردند و از شهوات پيروى نمودند.اين آيه، ابتدا ضايع شدن نماز را مطرح كرده و سپس در دام شهوات قرار گرفتن را. چون نماز ريسمان ارتباط با خداست، همين كه پاره شد، افتادن در وادى تباهى حتمى است، همچون گسستن بند تسبيح، كه همه دانهها در اثر آن پخش و گم مىشوند.
36- جهاد تا شهادت براى حفظ نمازخانه ديگر ادياندر آيه 40 سوره حج مىخوانيم:«ولولا دفع اللَّه الناس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم اللَّه» اگر مؤمنان دست به اسلحه نبرند و جلو مفسدين را با قدرت و جنگ نگيرند، تمام نمازخانهها و عبادتگاههاى يهوديان و مسيحيان و مسلمانان خراب مىشود.صَوامع، جمع صُومعه، به مكان عبادت در بيرون شهر (دِير) گفته مىشود كه براى زُهّاد ساخته مىشد. بِيَع جمع بيعة، محل عبادت نصارى است كه همان كليسا و كِنيسه است.صلوات، جمع صلوة، محل عبادت يهوديان است كه بعضى آن را معرّب ثلوثا در زبان عبرى دانستهاند و مسجد محل عبادت مسلمين است.به هر حال بايد به قيمت خون دادن، از مكان نماز و عبادات حفاظت كرد.
اهميت نماز جماعت
غير از آثار فردى و اجتماعى نماز جماعت(كه به آنها اشاره خواهدشد)پاداشهاى عظيمى براى آن بيان شده كه در اينجا به بعضى ازروايات،اشاره مىشود. از رسول خدا(ص)نقل شده كه:«من سمع النداء فلم يجبه من غيرعلة فلا صلاة له» (1) نماز كسى كه صداى اذان را بشنود و بى دليل،در نماز جماعتمسلمانان شركت نكند،ارزشى ندارد. در حديث،تحقير نماز جماعت،به منزله تحقير خداوند بشمار آمدهاست:«من حقره فانما يحقر الله» (2) شركت دائم در نماز جماعت،انسان را از منافق شدن بيمه مىكند. (3) و براى هر گامى كه به سوى نماز جماعت و مسجد برداشته شود،ثوابو حسنه در نظر گرفته شده است. (4) همين كه كسى براى شركت در نماز جماعت از منزل خارجمىشود،يا در مسجد،در انتظار نماز جماعتبه سر مىبرد پاداش كسىرا دارد كه در اين مدت،به نماز مشغول بوده است. (5) تعداد حاضران در نماز جماعت،هر چه بيشتر باشد،پاداش آن بيشتراست.اين كلام رسولخداست كه فرمود:«ما كثر فهو احب الى الله» (6) حديث جالبى در بيان فضيلت نماز جماعت است كه قسمتى از آندر رسالههاى عمليه هم ذكر شده است.ترجمه تمام حديث چنين است:
اگر اقتدا كننده 1 نفر باشد،پاداش 150 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا كننده 2 نفر باشد،پاداش 600 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا كننده 3 نفر باشد،پاداش 1200 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا كننده 4 نفر باشد،پاداش 2400 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا كننده 5 نفر باشد،پاداش 4800 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا كننده 6 نفر باشد،پاداش 9600 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا كننده 7 نفر باشد،پاداش 19200 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا كننده 8 نفر باشد،پاداش 36400 نماز داده مىشود.
اگر اقتدا كنندگان و امام جماعتبه 10 نفر رسيدند،پاداش72800 نماز دارد.
ولى،همين كه عدد افراد از ده نفر گذشت،حساب آنرا جز خداكسى نمىداند. (7) در حديث ديگر است:هر كه نماز جماعت را دوستبدارد،خدا وفرشتگان او را دوست مىدارند. (8) در زمان پيامبر(ص)هرگاه افراد نماز جماعت كم مىشدند،آنحضرت به جستجو و تفقد از افراد مىپرداخت و مىفرمود:شركت درنماز صبح و عشاء،بر منافقان از هر چيز سنگينتر است. (9) قرآن نيز،از اوصاف منافقان،بى حالى و كسالت هنگام نماز را بيانكرده است. (10 چرا كه سحر خيزى و حضور در جماعت مسلمين،آن هم ازراههاى دور و در گرما و سرما،نشانه صداقت در ايمان و عشق نمازگزاراست. حضور در نماز جماعت،خاص يك منطقه نيست.انسان در هر جا كه باشد،خوب استبه فكر نماز جماعت و حضور در آن و تشويقديگران باشد.
رسول خدا(ص)در باره اهميت جماعت،فرمود:
«صلاة الرجل فى جماعة خير من صلاته فى بيته اربعينسنة.قيل:يا رسول الله!صلاة يوم؟ فقال(ص):صلاةواحدة» (11) يك نماز با جماعت،بهتر از چهل سال نماز فرادى در خانهاست. پرسيدند:آيا يك روز نماز؟فرمود:بلكه يك نماز. و مىفرمود:صفهاى نماز جماعت،همانند صفهاى فرشتگان درآسمان چهارم است. (12) اولين نماز جماعتى هم كه بر پا شد،به امامت رسول خدا و شركتحضرت على(ع)و جعفر طيار(برادر حضرت على(ع))بود.همين كهابوطالب،فرزندش على(ع)را ديد كه به پيامبر اقتدا كرده،به فرزندديگرش جعفر گفت:تو نيز به پيامبر اكرم اقتدا كن و اين جماعت دو سهنفرى،پس از نزول آيه «فاصدع بما تؤمر» بود،كه فرمان به علنى ساختندعوت و تبليغ مىداد. (13)
آثار نماز جماعت
بر پايى فريضههاى دينى به صورت دسته جمعتى،غير از پاداشهاى فراوانى كه ياد شد،در زندگى فردى و اجتماعى امت مسلمان نيز،آثارمثبت و فراوانى دارد كه به برخى اشاره مىشود:
1-آثار معنوى
بزرگترين اثر معنوى نماز جماعت،همان پاداشهاى الهى است كه گفته شد.روايت است كه شبى،على عليه السلام تا سحر به عبادتمشغول بود.چون صبح شد،نماز صبح را به تنهائى خواند و استراحتكرد. رسولخدا(ص)كه آنحضرت را در جماعت صبح نديد،به خانه اورفت.حضرت فاطمه(ع)از شب زندهدارى على(ع)و عذر او از نيامدن بهمسجد سخن گفت.پيامبر فرمود:پاداشى كه بخاطر شركت نكردن درنماز جماعت صبح،از دست على(ع)رفت،بيش از پاداش عبادت تمامشب است. (14) رسول خدا(ص)فرموده است:
لان اصلى الصبح فى جماعة احب الى من ان اصلى ليلتىحتى اصبح (15) اگر نماز صبح را به جماعتبخوانم،در نظرم محبوبتر ازعبادت و شب زندهدارى تا صبح است.
بخاطر همين فضيلت و پاداشهاست كه اگر تعداد نمازگزاران از ده نفربيشتر شود،اگر تمام آسمانها كاغذ،و درياها مركب و درختها قلم شودو فرشتگان بنويسند،پاداش يك ركعت آنرا نمىتوانند بنويسند. (16) . و نماز جماعتبا تاخير،بهتر از نماز فرادى در اول وقت است. (17)
2- آثار اجتماعى
نماز جماعت،مقدمه وحدت صفوف و نزديكى دلها و تقويت كنندهروح اخوت است. نوعى حضور و غياب بى تشريفات،و بهترين راه شناسائى افراداست. نماز جماعت،بهترين،بيشترين،پاكترين و كم خرجتريناجتماعات دنياست و نوعى ديد و بازديد مجانى و آگاهى از مشكلات ونيازهاى يكديگر و زمينه ساز تعاون اجتماعى بين آحاد مسلمين است.
3- آثار سياسى
نماز جماعت،نشان دهنده قدرت مسلمين و الفت دلها و انسجامصفوف است. تفرقهها را مىزدايد،بيم در دل دشمنان مىافكند،منافقان را مايوسمىسازد،خار چشم بدخواهان است. نماز جماعت،نمايش حضور در صحنه و پيوند«امام»و«امت» است.
4-آثار اخلاقى،تربيتى
در نماز جماعت،افراد در يك صف قرار مىگيرند و امتيازات موهوم صنفى،نژادى،زبانى،مالى و...كنار مىرود و صفا و صميميت ونوعدوستى در دلها زنده مىشود و مؤمنان،با ديدار يكديگر در صفعبادت،احساس دلگرمى و قدرت و اميد مىكنند.
نماز جماعت،عامل نظم و انضباط،صفبندى و وقتشناسىاست. روحيه فردگرايى و انزوا و گوشهگيرى را از بين مىبرد و نوعى مبارزهبا غرور و خودخواهى را در بر دارد.
نماز جماعت،«وحدت»در گفتار،جهت،هدف و امام را مىآموزدو از آنجا كه بايد پرهيزكارترين و لايقترين اشخاص،به امامت نمازبايستد،نوعى آموزش و الهام دهنده علم و تقوا و عدالت است.
نماز جماعت،كينهها و كدورتها و سوء ظنها را از ميان مىبرد وسطح دانش و عبوديت و خضوع را در جامعه اهل نماز،افزايش مىدهد. به خاطر اينهمه آثار است كه به نماز جماعت،آنهمه توصيه شدهاست.حتى نابينايى وقتى از حضور پيامبر،اجازه خواست كه به مسجدنيايد،آنحضرت فرمود:از خانه تا مسجد،ريسمانى ببندد و به كمك آن،خود را به نماز جماعتبرساند. (18) و نيز،نابينايانى كه اجازه ترك شركتدر نماز خواستند،رسول خدا(ص)اجازه نفرمود. (19) از طرف ديگر،برخورد شديد نسبتبه كسانى كه به نماز جماعتاهميت نمىدهند،نشان ديگرى بر اهميت و سازندگى آن است. در حديث است كه به چنان كسان،همسر ندهيد (20) و معرف آناننشويد. (21)
عدالت در امام جماعت
از شرايط امام جماعت،عادل بودن است.
عدالت را در كتب فقهى تعريف كردهاند.فقهاى گرانقدر،از جملهحضرت امام خمينى(قدس سره)مىفرمايند:
عدالت،يك حالت درونى است كه انسان را از ارتكاب گناهانكبيره،و تكرار و اصرار نسبتبه گناهان صغيره باز دارد. (37) پاكى،تقوا،دورى از گناه،از نشانههاى عدالت است.بنا بهاهميت اين صفت،در نظام اسلامى يكى از امتيازات به حساب آمده ودر فقه اسلامى و قانونى اساسى، داشتن آن براى مسئولان بلند پايه ومشاغل حساس،شرط است و كارهاى مهم كشور و امور مردم،بايد بدست افراد عادل انجام گيرد. به برخى از اين موارد كه عدالتشرط است،توجه كنيد: در مسائل عبادى،امام جماعتبايد عادل باشد.
در مسائل سياسى عبادى،مثل نماز جمعه،خطيب و امام جمعه بايدعادل باشد. در مسائل سياسى و حقوقى،(همچون نمايندگى مجلس و تصويبقوانين)نظر فقهاى عادلى بنام«شوراى نگهبان»معتبر است.
در مسائل حقوقى،گرفتن و دادن هر حق به صاحبش،بايد با گواهىافراد عادل باشد. در مسائل تربيتى،اجراى حدود اسلامى و تاديب ظالم و خلافكار،وقتى است كه افراد عادل،به خلاف و گناه او شهادت دهند.
در مسائل اقتصادى،بيت المال بايد دست افراد عادل باشد.
در مسائل اجتماعى و فرهنگى،پخش و نشر خبرها،بايد دست افرادعادل باشد و به خبر افراد فاسق،اعتماد نمىتوان كرد،مگر پس ازتحقيق و تفحص. در مسائل نظامى،فرمانده كل قوا،با رهبرى است،كه عدالتشرطآنست. پس عدالت،از اركان مهم در نظام حكومتى اسلام و واگذارىمسئوليتهاى اجتماعى و تنظيم امور زندگى است.
راه شناخت عدالت
گرچه برخوردارى از عدالت،و داشتن ملكه ترك گناه،از اموردرونى افراد است،ولى با علائم و نشانههايى كه در زندگى و عمل افرادبروز مىكند،مىتوان به بود و نبود آن در افراد،پى برد.در روايات، برخى از اين علائم به چشم مىخورد و بعضى ملاكها بيان شده كه باوجود آنها، مىتوان كسى را عادل شمرد.
از امام صادق(ع)پرسيدند:عادل كيست؟
فرمود:
«اذا غض طرفه من المحارم و لسانه عن الماثم و كفه عنالمظالم» (38) كسى كه چشمش را از نامحرم،زبانش را از گناه،ودستش را از ظلم حفظ كند: پيامبر خدا(ص)نيز در حديثى انسان جوانمرد و عادل را چنين معرفىمىكند: «من عامل الناس فلم يظلمهم و حدثهم فلم يكذبهم و وعدهمفلم يخلفهم فهو ممن كملت مروته و ظهرت عدالته...» (39) كسى كه با مردم،در معاملات،ستم نكند و در سخن،دروغ نگويد و در وعدههايش تخلف نكند،او از كسانىاست كه مروتش كامل و عدالتش آشكار است.
از امام صادق(ع)سؤال شد:عدالت انسان را از كجا بشناسيم؟ فرمود:همين كه كسى اهل حيا و عفتباشد و در خوراك و گفتار وشهوت،خود را به گناه نيالايد،و از گناهان بزرگى مثل زنا،ربا،شراب،فرار از جنگ،...(كه مورد تهديد قرآن است) بپرهيزد،و جز در مواردىكه عذر دارد،از شركت در جماعت مسلمين دورى نكند،چنين انسانىعادل است و تفتيش از عيوب او و غيبت او بر مردم حرام است... (40) در روايات ديگرى مىخوانيم:
به آنكس كه نمازهاى پنجگانه را به جماعتبخواند،خوشبين باشيدو گواهى او را بپذيريد. (41) شايد آنچه را كه فقهاء،به عنوان«حسن ظاهرى»در عدالتبيانمىكنند،همين باشد كه با حضورش در مراسم و جماعت مسلمين ونبودنش در مراكز فساد و گناه،مايه اعتماد مردم شود و او را از اينطريق،انسان عادل و درست كارى بشناسند.
امام باقر(ع)در مورد عدالت زنان مىفرمايد:
همين كه اهل حجاب و از خانوادههاى محترم بود و از شوهر خويشاطاعت مىكرد و از كارهاى ناپسند و جلوهگرىهاى ناروا پرهيز داشت،عادل است. (42) در بعضى روايات،«فاسق»را كسانى مىداند كه به خاطر گناهانزشت علنى،در جامعه شلاق خورده،يا ميان مردم مشهور به خلاف وبدكارى يا مورد سوءظن باشند. (43) البته معناى عدالت در يكنفر،آن نيست كه در طول عمر،مرتكبگناهى نشده باشد،چرا كه اين ويژگى،تنها در انبياء و اولياء معصوماست، ولى همين كه ما،در ظاهر،از او گناه بزرگى نديده باشيم،كافىاست.
اين نيز ناگفته نماند كه:اگر كسى خود را عادل نمىداند،و حتى به مردم بگويد كه من عادل نيستم،اما مردم او را عادل و با تقوا بشناسند،مىتواند امام جماعتشود و مردم نيز مىتوانند به او اقتدا كنند و اگرمردم،مايل به اقتدا باشند،نبايد سرپيچى كند. (44) و حتى اگر پس ازنماز جماعت،معلوم شود كه امام جماعت،عادل نبوده،نمازهايى را كهپشتسر او خواندهاند صحيح چرا بعضى به جماعت نمىروند؟ است و اعاده لازم نيست. (45) با همه پاداشها و آثارى كه براى نماز جماعت وجود دارد،برخى ازاين فيض بزرگ محرومند و با تاسف،شاهديم كه بسيارى،به آنبى اعتنا و كم رغبتاند و حتى در همسايگى مسجد به سر مىبرند،ولىدر جماعت مسلمين حاضر نمىشوند و مسجدها،گاهى به صورتناراحت كننده و دردآورى خلوت است. علتشركت نكردن افراد در نمازهاى جماعت،گوناگون است. بعضى واقعا عذر دارند و دليلشان پذيرفتنى است،ولى در بسيارى موارد،بهانههايى پوچ، بيشتر نيست.مرورى به اينگونه دلايل و بهانههامىكنيم: بعضى،از پاداشهاى نماز جماعت،غافلند.
برخى،از بدرفتارى برخى نمازگزاران در مسجد،به نماز جماعتبى رغبت مىشوند. بعضى،تنها بد اخلاقى امام جماعت را،بهانه عدم شركتخود قرارمىدهند و آنرا منافى با عدالت او به حساب مىآورند.
بعضى،بخاطر همفكر نبودن امام جماعت،با ديدگاههاى سياسى آناننسبتبه موضوعات و اشخاص و...از شركت در جماعت،دورىمىكنند.
بعضى،بخاطر مشغوليتهاى اقتصادى و اجتماعى و گرفتارىهاىروزمره،از پاداشهاى عظيم نماز جماعت محروم مىشوند.
بعضى،از برخورد سرد افراد مسجد،دلسرد مىشوند و ديگرنمىروند. بعضى،عيبهاى بستگان و نزديكان امام جماعت را به حساب اومىگذارند و او را قبول ندارند.
بعضى،شركتخود را در نماز جماعتى را،مايه تقويت و بزرگ شدنپيشنماز در جامعه مىدانند و از آن پرهيز دارند،بى آنكه دليلى روشن بربيعدالتى امام جماعت داشته باشند. بعضى،از روى غرور،حاضر نيستند در نماز جماعتيك امام جوانيا فقيرزاده،اما پاك و متعهد و لايق،شركت كنند.
برخى هم،تنپرور و تنبلاند و در عبادات،بى حوصله و كسلاند ونماز جماعت را،بجاى آنكه كار بدانند،بار مىدانند و به سختىحاضرند دست از كارهاى ديگر بكشند و به جمع مسلمانان در نمازبپوشندند.
بعضى نيز،از طول كشيدن نماز جماعت،از مسجد مىگريزند. بعضى نيز،از متولى يا دستاندركاران مسجد،خوششان نمىآيد،ازاين رو به نماز جماعت نمىآيند.
اينها گوشهاى از علل سردى برخى نسبتبه حضور در نماز جماعتبود. همانطور كه ديديد،بيشتر اينها،بهانههايى غير قابل اعتناست. اگر آگاهى و رشد دينى مردم به حدى برسد كه عوامل ياد شده راكنار بگذارند،و با خلوص و همدلى،در صفوفى منظم كنار هم بنشينند،به پاداشهاى عظيم جماعت،توجه داشته باشند،بدخلقى پيشنماز را،مغاير با عدالت او ندانند،گناه بستگان او را به حساب او نگذارند،و...به بركات و آثار مثبت فراوان اين«گردهمايى دينى» بينديشند،خواهيم ديد كه مساجد،رونق بيشترى خواهد يافت و خلوتىنمازهاى جماعت،از ميان خواهد رفت.
البته،صلاحيتهاى علمى و اخلاقى پيشنماز،و محيط گرم وآموزنده بودن مساجد،و برخورد شايسته و احترامآميز با شركت كنندگان درنماز،به خصوص با جوانان و نوجوانان،مىتواند سهم عمدهاى در جذبآنان به مسجد،اين كانون وحدت و معنويت داشته باشد.
سهم مسئولان فرهنگى،تبليغى و تربيتى كشور نيز در اين زمينه،مهماست.
اگر مربيان محترم و معلمان و پدران و مادران،خود در جماعتهاشركت كنند و در برابر شاگردان و فرزندان به نماز بايستند،يا به مساجدبروند،الهام بخش ديگران نيز خواهد بود. اگر مدارس،در كنار مساجد ساخته شود،براى حضور دانشآموزاندر نمازهاى جماعت، تسهيلى به حساب مىآيد.
نماز مسافر
نماز،از واجبات بسيار مهمى است كه در هيچ حال از انسان ساقطنيست،حتى در مسافرت، بيمارى،ميدان جنگ،در حال غرق شدن و... البته بنا به شرايط خاص،صورتهاى مختلفى به خود مىگيرد،ولىهمواره بر انسان واجب است.
يك مسلمان هنگام سفر و در طول راه هم بايد بر نمازهاى خويشمواظبت كند.در قطار، اتوبوس،در سرما و گرما،در تنگى وقت و عجله،نبايد نماز را سبك شمرد و اداى آن را به فراموشى سپرد.وقتى اتوبوس ياقطار،براى نماز يا صرف غذا نگه مىدارد،بايد شتافت و نماز را همخواند.و اگر توقفى نكرد،از راننده خواست تا نگهدارد. شرايط نماز قصر
مسافر،در مدت مسافرت و در راه،با هشتشرط،نمازهاى چهارركعتى خود را بايد شكسته و قصر(دو ركعت)بجا آورد: (46) شرط اول:آنكه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد.
شرط دوم:آنكه از اول مسافرت،قصد هشت فرسخ را داشته باشد. شرط سوم:آنكه در بين راه،از قصد خود بر نگردد.
شرط چهارم:آنكه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ،از وطنخود بگذرد،يا ده روز يا بيشتر در جايى بماند.
شرط پنجم:آنكه براى كار حرام سفر نكند و سفرش،سفر معصيتنباشد.
شرط ششم:آنكه از صحرانشينان بيابان گرد نباشد.
شرط هفتم:آنكه شغل او مسافرت نباشد.
شرط هشتم:آنكه به حد ترخص (47) برسد.
اقامت ده روز
در مسافرت،اگر انسان قصد ماندن ده روز تمام يا بيشتر در يكجاداشته باشد،بايد نمازهايش را تمام بخواند.اگر نيت واقعى او،ماندنكمتر از ده روز است،نمىتواند در ظاهر قصد ده روز كند و تمام بخواند.
اگر قبل از تمام شدن ده روز،به دلايلى تصميم انسان عوض شد وتصميم به بازگشت گرفت، روزهاى باقيمانده را هم بايد تمام بخواند.
اگر كسى مسافرت كند و به وطن خود برود،هر چند كمتر از ده روزبماند،نمازهايش تمام است.مگر آنكه از وطن خود اعراض كرده وبنايش بر بازنگشتن باشد،كه حكم مسافر دارد. زادگاه انسان،وطن اصلى اوست،مگر آنكه از آنجا اعراض كند. محل ديگرى را هم كه انسان براى اقامت دائمى انتخاب مىكند،وطنغير اصلى او به حساب مىآيد.كسى كه در دو جا زندگى مىكند،هر دوجا وطن او محسوب مىشود.تا انسان،قصد ماندن هميشگى در جايىغير از وطن اصلى نداشته باشد،وطن او حساب نمىشود،مگر آنكه بدونقصد ماندن،آنقدر بماند كه مردم بگويند آنجا وطن اوست. كسى كه مسافرت،شغل اوست(مثل رانندگان،خلبانان و...)ياشغلش به گونهاى در ارتباط با سفر است كه همواره در تردد و رفت و آمداست،نمازهايش را بايد تمام بخواند.(توضيح بيشتر در رسالههاست).
مسافر،در چهار جا مىتواند نمازش را هم شكسته و هم تمام بخواند: 1-مسجد الحرام
2-مسجد النبى
3-مسجد كوفه
4-حرم سيد الشهداء و مسجد متصل به حرم آنحضرت. (48)
در اين موارد،براى فيض بيشتر بردن از معنويات اين اماكن،مسافرمجاز است نمازش را تمام بخواند.
پىنوشتها:
1-وسائل،ج 5 ص 375،كنز العمال،ج 8 حديث 22799.
2-2- من لا يحضره الفقيه،ج 1 ص 377. 3- مستدرك الوسائل،ج 1 ص 488. 4- كنز العمال،ج 8 حديث 22815 از پيامبر اسلام(ص). 5- كنزالعمال،ج 8 حديث 22818 و 22827. 6- كنزالعمال،ج 8 ص 258. 7- مستدرك الوسائل،ج 1 ص 487،رساله حضرت امام،مسئله 1400. 8- مستدرك الوسائل،ج 1 ص 488. 9- كنزالعمال،ج 8 ص 256. 10- و اذا قاموا الى الصلوة قاموا كسالى(نساء،آيه 142). 11- مستدرك الوسائل،ج 1 ص 488. 12- همان مدرك. 13- همان مدرك،ص 689،وسائل،ج 5 ص 373. 14- سفينة البحار،ج 1،جماعت. 15- كنز العمال،ج 8 حديث 22792. 16- توضيح المسائل امام(قدس سره)مسئله 1400. 17- توضيح المسائل امام(قدس سره)مسئله 1402. 18- وسائل،ج 5 ص 377. 19- كنزالعمال،ج 8 ص 255. 20- و21- سفينة البحار،ج 1،جماعت. 22- و23- من لا يحضره،ج 1 ص 377. 24- مستدرك الوسائل،ج 1 ص 490. 25- مستدرك الوسائل،ج 1 ص 491،وسائل،ج 5 ص 416. 26- وافى،ج 2 ص 177. 27- و28- مستدرك الوسائل،ج 1 ص 491. 29- وسائل ج 5 ص 417 و مستدرك،ج 1 ص 492. 30- اعراف،آيه 31. 31- نورالثقلين،ج 2 ص 19. 32- و33- مستدرك الوسائل،ج 1 ص 492. 34- من لا يحضر،ج 1 ص 381. 35- وافى،ج 1 ص 177،مستدرك الوسائل،ج 1 ص 492 و 493،وسائل،ج 4 ص 419. 36- من لا يحضر،ج 1 ص 378. 37- تحرير الوسيله،ج 1،بحث امام جماعت. 38- بحار،ج 75 ص 248. 39- بحار،ج 67 ص 1- 40- استبصار،ج 3 ص 12. 41- وسائل،ج 18 ص 291. 42- استبصار،ج 3 ص 13. 43- وسائل،ج 18 ص 295. 44- جواهر،ج 13 ص 277،تحرير الوسيله،ج 1،شرايط امام جماعت. 45- تحريرالوسيله،شرايط امام جماعت. 46- هر يك از اين شرايط،داراى مسائل و جزئيات بسيارى است كه توضيح آنها را از رسالهمطالعه كنيد. 47- حد ترخص يعنى جايى كه با رسيدن به آنجا،انسان ديگر ديوار شهر را نبيند و صداىاذان آنرا نشنود(توضيح المسائل حضرت امام). 48- رساله حضرت امام،مسئله 1356.
آدمي از كهن ترين روزگاران با آتش، آب و ابزار به زيست پوش يورش برده است.تا يك يا چند سدهي پيش اين يورش قلمروهاي محدودي داشت و در بيشتر موارد با آهنگ نسبتاٌ كندي صورت مي گرفت. اموزه اين خطر هست كه انسان زمين سكونت گاه و كشت پذير خود را به نابودي بكشاند. فعاليت ها ي بشر از ظرفيت ترميم بارخيزي زمين و زايندگي آب كه پديد آمدنش هزاران سال وقت مي خواهد، بيش از پيش فرا مي رود. آدمي با خطاها و كاربرد نابجاي نيروهايش بخشهاي گستردهاي از جهان را ويران يابي حاصل مي گرداند . نيروي انگيزاننده ي بزرگي كه پشت اين يورش نيرومند تازه ايستاده، انفجار جمعيت است. همه ي جمعيت هاي حيواني با محيط شان رابطه ي مستقيمي دارند. اين رابطه تنها رابطه با منابع خوراكي نيست،بلكه رابطه با فضاي زيستن نيز هست. انسان بر كنار از اين قاعده نيست، امه بر خلاف ساير جانوران اين توانايي را دارد كه جمعيتش را آگاهانه تنظيم كند.
حركتهاي جمعيتي تاثسصري بر محيط زيست به جاي مي گذارد كه مانند اثر موجها سيل آساست. فرسايش ناشي از اين حركتها پيش از اين شناخته شده نبود. شايد كرانه ي درياها آماج سخت ترين يورشها باشد.رشد سريع مسافرت با قطار و سفر هوايي و دريايي دو قرن گذشته به اندازهي مسافرت هاي يك نسل دوره ي ما نيست عده ي بي شماري از مردم كه وسيله هاي كوچك آمد و رفت يا اتومبيل و پول دارند، در داخل و خارج از كشور سفر ميكنند روزهاي تعطيل عمومي ، جمعيت هاي انبوهي از مردن به كنار دريا هجوم مبردند و جاده هاي ميان شهر را از اتو بوس مالامل مي كنند. صنعت كشت و سفر يكي از بزگترين صنعتهاي جهان است و براي اقتصاد عمومي كشور تعيين كننده است و به راهها، ساختمانها و خدمات بيشتر نياز دارد.
نگرش به طبيعت
با اين وضع چشم ا ندازآينده چگونه است ؟ از تاثيرهاي نياز ا نسان به خوراك ، مسكن ، قدرت و سفر چه درسي مي توان آموخت؟ محيط طبيعي بدون كوشش جدي انسان براي نگا هداري ازآن نمي تواند باقي بماند .
دگرگوني در طبيعت كه نتيجه فعاليتهاي ا نسان در چند سده ي گذشته است ، نسبتاٌ
به صورت تدريجي صورت گرفته است . اگر در سده هاي گذشته ما هواره ها و شيوه هاي نوين عكسبرداري مي بوده ، چگونگي دگرگوني مداوم حومه ي شهر ها معلوم مي شد. بعضي از كارها ،مثلاً بريدن جنگلها درعصر روميها، تادوره ي ما به منزله ي استثنايي بر دگرگوني كند و به ظاهر سنجيده ي منطقه هاي سبز وگياهي بود.براي مثال اگر از ماهواره نگاه مي كرديم، به چشم مي ديديم كه جنگلهاي مديترانه بر اثر چراي بزوگوسفند، فرسايش، مصرف براي سوخت وافزايش جمعيت انسان چگونه به تدريج كوچك مي شد.اما امروزه فيلم هاي ماهواره نشان ميدهد چگونه زمين هاي كشاورزي به سرعت جاي خود را به آجروآسفالت مي دهد.هر چه دگرگوني شتاب ناك ترباشد، تاثيرش شديدتراست با وجود اين پيشرفت هاي نويد بخش اگر انسان مي خواهد تاٌثير جبران نا پذيري روي زيست بوم بگذارد، بايد ميان خودش وطبيعت رابطه ي بهتري برقرارسازد.بايستيترديدودودلي درباره ي عامل هاي اجتماعي محيط زيست وغفلت از آنرا انكار بگذارد.لازم است تاثير نظارت خود را بر محيط طبيعي كه هم اكنون بر آن تسلط دارد، اعمال كند و بيشترين اولويت را به نگاهداري بلند مدت از ذخاير خاك، هوا، آب و زندگي وحش بدهد كه اجزاي اصلي زيست بوم متناسبي هستند كه آيندگان انتظار دارند، زمان سرعت مي گذرد. آغاز آينده امروز است.خلاصه آن كه اگر بشر مي خواهد تندرست بماند و با ارج و احترام زندگي كند، برخي تفسيرهاي بنيادي در راه و روشش لازم است. واداشتن مردم مردم به پذيرفتن وظايف غالباً ماخوشايند دو راه دارد: راه نخست پند دادن و اندز گفتن مستقيم است و راه دوم، نشان دادن چگونگي نمونه ي در خور توجه تفسيراتي – ولو تفسيرات بسيار بزرگ – كه مي تواند رخ دهد.
بسياري از مردم بي اعتقادي عميقي به علم و تكنولوژي نشان مي دهند. احساس آنان كه آكنده از ياُس و بد گماني است، نه تنها ما را در يافتن راه حل بحرانهايكنوني- كه البته پاره اي از اين بحرانها نتيجه ي استفاده ي نادرست و نا بجا از تكنو لوژي در گذشته بوده- با شكست روبه رو مي كند، بلكه هر گاه در آينده با مشكلاتي روبه رو شويم، قدرت پيش بيني و آينده نگري را نيز از دست خواهيم داد.
اهميت نقش دانشمند در اجتماع به شدت مورد ترديد قرار گرفته است. به ما تذكر جدي داده اند دست از تاكيد بر انجام تحقيقات علمي و فني برداريم و حتي مهلتي نيز براي اين تذكر تعيين كرده اند.
اينان، رشهاي علمي كنوني جامعه را غير انساني خواهد كرد و احتمالاً آن را به ورطه ي نابودي خواهد كشيده گروه بي شماري از مردم براي عوارض جانبي و ناخو شايند تكنو لوژي صلاح انديشي مي كنند و پيشنهادي مي دهند بسياري از فعاليتهاي علمي و و همه ي فعايت هاي تكنو لوژيك اگر واقعاً بين اين دو تفاوت بگذارند تا زماني كه آلودگي محيط زيست از بين نرفته ، مشكلات زندگي شهري رخت بر نبسته و دشواري هاي ياُس آور زندگي كنوني حل نشده، متوقف گردد مي خواهند خطرهاي مسابقه تسليحاتي از ميان برود و از مصرف بي رويه مواد خام و زير زميني كره ي مسكون جلوگيري شود.
همه ي اين اعتراضات را مي توان با دو رشته استدلال باز نمود. رابطه تفكر كمي با انسان گرايي يعني جريان فلسفي كه مدتها قبل از عصر رياضي دانان يوناني آغاز شده، سپس ادامه يافته و به عصر ما رسيده است، رابطه اي است كه انسان در طول اين دوران با انديشه آن در جنگ و جدال بوده است. با اين وصف، مسائل اين انديشه هنوز بي پاسخ مانده است.
اما اگر ما بخواهيم در باب پيشرفت تكنولوژي صلاح انديشي كنيم بايد صريح و بي پرده سخن بگوييم، حقيقت اين است كه نمي توانيم راهي را كه انسان از*****دريافت هاي علمي و كاربرد عملي علم در محيط زندگي خود اختيار كرده است، تغيير دهيم. اگر درست بينديشيم، رها كردن معرفت علمي و مهارت فني به قصد جبران نا بساماني هاي فعلي، در زيباترين صورتش بيهوده ترين نتيجه را خواهد داشت. اين واقعت را نمي توان ناديده بگيريم كه راه حل بسياري از مسائل جهاني در تكنو لوژي هاي نو نهفته است يا به نحوي با تكنولوژي پيوند دارد، هر چند به اين نكته واقفيم كه خود تكنو لوژي باز هم آبستن مشكلات تازه تري است.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن