تحقیق و پروژه رایگان - 51

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد تولید برف مصنوعی

بازديد: 77

برف مصنوعی

برف مصنوعي چگونه ساخته مي شود؟

 

برف مصنوعي ذره هاي كوچك يخ هستند كه براي افزايش مقدار برف در دسترس براي ورزش هاي زمستاني مانند اسكي يا اسنوبوردينگ استفاده مي شوند، توسط ماشيني توليد مي شود كه از يك تلمبه فشار قوي براي پخش كردن ابري از آب به داخل هواي سرد استفاده مي كند. قطره هاي كوچك آبي متعاقباً به شكل كريستال در مي آيند تا برف مصنوعي ايجاد شود. اولين ماشين هاي موفق از نظر تجاري در سال 1950 به وجود آمدند و پيشرفت هاي تكنولوژي، به طور ثابت معرفي شده اند. با افزايش تعداد ورزش هاي زمستاني، انتظار مي رود كه بازار برف مصنوعي رشد قابل توجهي نشان دهد.
تاريخچه برف مصنوعي
از سال 1952، زماني كه كت اسكيل از سوي رسورت گراس اينجر با مهارت هاي مهندسي آرت هانت پوشانده شده بود،‌ ديو ريچي و وين پيرس، صنعت اسكي به سازنده ي برف مصنوعي وابسته بود. گاهي اوقات تفنگ برفي يا لوله برفي ناميده مي شد، اين وسايل جالب و گران هم براي سطوح شيب دار داخل  سالن و هم براي خارج سالن استفاده مي شدند. در حالي كه گرم شدن زمين هنوز مورد بحث است، برخي تفريح گاه ها مانند پائولي پيكر در هندوستان به بازديدكنندگان اين نكته را نشان مي دهد كه لزومي ندارد به بارش برف طبيعي وابسته باشند. به هر حال، برخي ورزش هاي داخل سالن اصلاً برف ندارند وبه آن نيازي هم ندارند.
ماشين هايي كه برف مصنوعي توليد مي كنند براي تقليد از روشي طراحي شده اند كه برف طبيعي ساخته مي شود. در طبيعت، دانه هاي برف زماني شكل مي گيرند كه دما تا 32درجه فرانهايت يا (صفر درجه سانتيگراد) كاهش مي يابد. آب اتسمفري به صورت ذره هايي در هوا متراكم مي شود و به شكل كريستال در مي آيد. اين عمل دانه هاي بيروني توليد مي كند كه تنوعي از اندازه ها و شكل ها دارند.
در يك ماشين برفي، آب در ابتدا با ماده ي اتمي تركيب مي شود. سپس از طريق يك دهانه ي اتم ساز فشرده مي شود. اين آب را متلاشي مي كند تا به شكل ابر در آيد، كه با هواي فشرده تزريق مي شود تا حتي بيشتر متلاشي شود. زماني كه ماشيب برفي خارج مي شود،‌ابر در هسته ها به شكل كريستال در مي آيد و به ذره هاي يخي برف مانند ريز تبديل مي شود. بسته به كيفيت ماشين برفي، برف مصنوعي مي تواند به اندازه برف طبيعي خوب باشد.
اگرچه مدرك باستاني شناسي دال بر اين است كه در ابتدا انسان ها حدود 4000 سال قبل اسكي بازي كردند، تا اواسط قرن نوزدهم علاقه به اين فعاليت به عنوان ورزش شروع نشد. در سال 1883 اولين رقابت بين الملللي در نروژ برگزار شد. خيلي زود ورزش به بقيه اروپا و آمريكا منتشر شد. همانطور كه محبوبيت اسكي افزايش يافت بنابراين نياز به يك دستگاه كه مي توانست برف را بسازد، زماني كه به طور طبيعي برف در دسترس نبود احساس شد. اين نياز موجب ايجاد اولين ماشين سازنده ي برف مصنوعي شد.
يكي از اولين ماشين ها در اوايل سال هاي 1900 به ثبت رسيد. در حالي كه كاربردي بود، اين ماشين ناقص و نيز قابل اعتماد بود. بهبود ثابت در طراحي منجر به ايجاد ماشين هواي فشرده ي برف سازي در سال 1950 شد. اين ماشين با استفاده از هواي فشرده براي راندن آب از طريق دهانه عمل مي كند. دهانه آب را به قطره هاي ريز تبديل مي كرد، ‌كه متعاقباً به شكل كريستال در مي آمد. دستگاه پرس، كه بعد از اختراع آن نام گذاري شد، ‌به اندازه كافي مؤثر بود كه اكثر تفريحگاه هاي اسكي از آن استفاده كردند. به هر حال، اشكال هايي داشت، به طور قابل توجهي، دهانه مسدود مي شد و به مقدار بسيار زيادي از هواي فشرده نياز داشت. اجراي اين بسيار هزينه بر بود. به علاوه ماشين كاملا پر سر و صدا بود و برخي كه توليد مي شد، مرطوب تر و يخي تر بود. در طول سال هاي 1970، تنوع اختراع هاي جديد براي ماشين هاي عرضه شده كه كيفيت و روش توليد مصنوعي را بهبود بخشيد. يكي از بهبودها اضافه كردن پايه چرخان و پنكه بود. پنكه برف هاي تازه توليد شده دورتر از ماشين نسبت به فقط هواي فشرده به بيرون مي راند و پايه چرخان تغيير جهت برف فراهم مي كرد. اين امكان را فراهم ساخت كه مساحت بسيار بيشتري با يك ماشين مي پوشاند. بهبود ديگر معرفي ماشين با دريچه ي پنيكي بود. اين ماشين ها سودمند بودند كه اين امكان را فراهم مي كردند كه از آنها در كل مسير اسكي استفاده كنند. آنها نسبت به ماشين هاي هواي فشرده برتري داشتند زيرا آنها به طور قابل توجهي بي سر و صداتر بودند و اجراي آنها كمتر هزينه بر بود.
در سال 1975، عامل هسته سازي كه توسط استيو ليندو، ‌دانشجوي فارغ التحصيل در دانشگاه وينستون كشف شد. در حالي كه روش محافظت گياهان ازآسيب سرمايي را بررسي مي كرد، پروتئيني پيدا كرد كه مولكوله هاي  آب را جذب مي كرد و به آنها كمك مي كرد كه شكل كريستال در بيايند. خيلي زود فهميدند كه اين پروتئين يك ماده ي مفيد براي ساختن برف مصنوعي خواهد بود. بعداً براي ماده علامت تجاري گذاشتند و در حال حاضر تحت نام تجاري اسنومكس فروخته مي شود.
همانطور كه الكترونيك بهبود يافت، همچنين كنترل هاي ماشين هاي برف سازي مصنوعي بهبود پيدا كردند. كنترل هاي كامپيوتري اضافه شدند، مانند سنسورها كه مي توانستند به طور اتوماتيك الزامات برفي را مشخص نمايند. پنكه هاي با قدرت بالاتر هم اضافه شدند. ساير اختراعات متنوع ماشيني ايجاد كرد كه مي توانست برف بهتر و بيشتري توليد كند. امروزه تقريباً تمام تفريح گاه هاي اسكي از نوعي سيستم برف سازي مصنوعي به منظور بهبود شرايط اسكي و افزايش طول فصل اسكي استفاده مي كنند.
مواد خام
همانطور كه الكترونيك بهبود يافت،‌ همچنين كنترل هاي ماشين هاي برف سازي مصنوعي بهبود پيدا كردند. كنترل هاي كامپيوتري اضافه شدند، مانند سنسورها كه مي توانستند به طور اتوماتيك الزامات برفي را مشخص نمايند. پنكه هاي با قدرت بالاتر هم اضافه شدند. ساير اختراعات متنوع ماشين ايجاد كرد كه مي توانست برف بهتر و بيشتري توليد كند. امروزه، تقريباً تمام تفريح گاه هاي اسكي از نوع سيستم برف سازي مصنوعي به منظور بهبود شرايط اسكي و افزايش طول فصل اسكي استفاده مي كنند.
آب جزء تركيبي اوليه است كه براي توليد برف مصنوعي لازم است. زيرا منطقه هاي اسكي در كوهستان قرار دارند، كه به هر حال پيدا كردن يك منبع آب مناسب اغلب مشكل است. اگر رودخانه ها يا نهرها نزديك باشند، ممكن است مورد استفاده قرار گيرند. از جهات ديگر،‌ استخرها يا سدها در پايه كوه براي توليد ذخيره آبي ايجاد        مي شوند. سپس زماني كه نياز باشد آب به ماشين هاي برف سازي پمپاژ مي شود.
اضافه بر آب، هواي فشرده سازي و ماده ي هسته ساز هم براي توليد برف لازم هستند. هواي فشرده از طريق يك تلمبه به دست مي آيد. عامل هسته ساز يك پروتئين قابل تجربه زيست شناختي است، كه باعث مي شود مولكول هاي آب در دماي بالاتر از حد نرمال به شكل كريستال در آيند. از يك زنجيره غير رسمي باكتري به نام پسودوموناس سيرينگاني به دست مي آيد. به طور متوسطه، اين مواد مي تواند مقدار برف توليد شده توسط ماشين را تا 50% افزايش دهد. به دانه هاي برف سبك تر و خشك تر هم كمك مي كند.

طراحي
مهمترين بخش هر سيستم برف  سازي است كه لوله برف يا تفنگ برفي ناميده مي شود. تنوع طرح ها در دسترس هستند، كه اكثرا شامل عناصر رايج مانند كمپروسورها، تلمبه ها، پنكه ها و كنترل كننده ها هستند.
قطعه ي مركزي ماشين برف سازي مونتاژ پنكه است. اين بخش براي تبديل تركيب هوا/ آب به قطرهاي كوچك و ريز و بيرون فرستادن آب به روي سطح شيب دار مي باشد. شبيه به يك پنكه خانگي مفيد معمولي است. يك تيغه ي پروانه ي چرخان متصل به موتور با سرعت متغير دارد. روي تيغه ها پره هاي خميده هستند كه جريان هوا را به يك روش خطي هدايت مي كنند. پنكه با لوله استيل كشيده پوشانده مي شود كه به هر دو انتها باز مي شود. زماني كه تيغه هاي پنكه حركت مي كنند، هوا از يك طرف لوله كشيده مي شود. اين قسمت با توري براي جلوگيري از وارد شدن اشياي خارجي به مونتاژ پوشانده مي شود. مكانيزم هايي كه اجزاي اصلي برف را كنترل مي كنند،‌ درقسمت جلو يا قسمت انتهايي تخليه لوله ي پنكه قرار دارند. اين شامل بخش آب، تلمبه ي هواي فشرده و وسيله هسته ساز مي شود. وسيله ي هسته ساز شامل يك مخزن است كه با يك عامل هسته ساز پر شده است. آب از طريق اين مخزن پمپاژ مي شود و با پروتئين تركيب مي شود.
در طول پروسه ي برف سازي، مونتاژ پنكه به تكه هاي زيادي متصل مي شود. براي رسيدن به آب و هوا، شلنگ ها را به مونتاژ پنكه متصل مي شوند. اين شلنگ ها به يك سري كمپروسورها و تلمبه ها متصل هستند كه هوا را از طريق لوله ها به بالاي كوه منتقل مي شوند. براي افزايش پوشش برفي، مونتاژ پنكه روي يك جايگاه نوساني يا يوغ افزايش داده مي شود. بسته به طراحي قرار دادن يوغ مي تواند فقط به زمين بسته شود يا به يك برج بلند متصل شود. ممكن است اهرم ها به يوغ متصل شود، كه مي تواند زاويه كه برف از ماشين خارج مي شود تنظيم كند. جعبه كنترلي براي ماشين طبق معمول، در پايه ي يوغ قرار داده مي شود. اين شامل تغييرات به موارد عملي مانند جريان آب، چرخش پنكه و سرعت نوسان مي باشد. جعبه ي كنترلي ممكن است توسط كامپيوتر از راه دور عمل كند.
پروسه ي توليد
توليد برف مصنوعي به يك سري وسيله نياز دارد كه مي توانند آب و هوا را به بالاي كوه جابه جا كنند،‌ آنها را با ماده ي هسته ساز تركيب كنند و آنها را به هوا مانند قطره هاي كوچك پخش كنند. طبق معمول، سيستم در طول ماه هاي تابستان نصب مي شود و در شب بعد از اينكه سطوح شيبدار بسته مي شوند، عمل مي كنند.
 نصب سيستم
توليد برف مصنوعي به يك سيسم كلي براي نصب كردن روي سطح شيب دار كوه نياز دارد. اين سيستم شامل يك سري لوله هاي آب، كابل هاي الكتريكي،‌ تلمبه ها و كمپرسورها به علاوه ي ماشين هاي برف ساز مي باشد. در ابتدا، طرح هايي كه طرح كلي سيستم را نشان مي دهند، كشيده مي شوند. بعد لوله هاي آب و كابل ها در مسير شيار طولاني كل سطح شيب دار قرار داده مي شوند. شيارها بايد به طور قابل توجهي عميق كنده شوند تا آب در طول ماه هاي زمستاني يخ نزند. در نقاط مختلف در طول خط آبي، سوپاپ ها و شلنگ هايي براي آوردن آب به سطح نصب مي شوند. بسته هاي علف خشك اطراف آنها براي محافظت قرار داده مي شوند.
تركيب كردن آب با ساير اجزاي تركيبي
توليد برف معمولا در شب انجام مي شود و به كنترل مداوم نياز دارد. معمولا فقط زماني انجام مي شود كه بيرون 28 درجه ي فارنهايت (20/2- درجه سانتي گراد) يا پايين تر است. تعداد زيادي ماشين هاي برفي خطوط آبي تمام مسير تا بالاي سطح شيب دار متصل مي شوند. زماني كه ماشين ها روشن مي شوند، پروسه ي برف سازي شروع مي شود. ابتدا آب به بالاي كوه به ماشين هاي مختلف پمپاژ مي شود. بسته به نوع ماشين، آب ممكن است با ماده ي هسته ساز قبل از پمپاژ با زماني كه اولين بار وارد ماشين مي شود، تركيب شود.
ايجاد برف
بعد آب با هواي فشرده تركيب مي شود و از طريق يك پنكه با قدرت بالا پمپاژ مي شود. پنكه مي تواند تركيب را تقريباً 60 فوت (3/18 سانتي متر) به هوا پخش كند. زماني كه از ماشين رها مي شود، آب به شكل كريستال در مي آيد و برف شكل مي گيرد. برفي كه بر روي هم جمع مي شود تپه ي بزرگي هستند كه به عنوان بالن ها شناخته شده اند. در اين نقطه برف ممكن است تجزيه شود و ماشين ها براي توليد بهترين كيفيت برف تنظيم مي شوند. زماني كه كپه اي از برف مصنوعي به طور قابل توجهي زياد است، ماشين برف سازي خاموش مي شود. در مطلوب ترين اجرا، يك ماشين برفي مي تواند به اندازه كافي برف براي پوشاندن يك اكر تقريبا در دو ساعت توليد كند. بعد اين امكان فراهم مي شود كه بالن، به مدت سه روز تنظيم يا خشك شوند. اين امكان خشك شدن زيادي آب را فراهم مي كند و به توليد برف نرم تر كمك مي كند.

جابه جايي برف
بعد از مرحله ي خشك كردن،‌ كپه برف براي آراستن آماده است. با استفاده از يك پاروي مخصوص، برف روي سطح اسكي صاف مي شود. در حالي كه جابجا مي شود، توسط يك وسيله كشت فرستاده مي شود. اين برف را به سمت بالا تكان مي دهد، كه آن را براي اسكي مناسب مي سازد.
كنترل كيفيت
توليد برف مصنوعي كه به اندازه برف طبيعي خوب يا بهتر از آن است، به ارزيابي هاي كنترل كيفيت قابل توجهي نياز دارد. پيش از توليد، ماده ي هسته ساز براي اطمينان از اين مسئله بررسي مي شود كه خصوصيات مناسب را به وجود آورده است. در حالي كه برف ساخته مي شود، براي كيفيت كريستال، ظاهر و مرطوب بودن بررسي مي شود. نسبت هوا/ آب ممكن است براي بهبود كيفيت برف تنظيم شود. اگر برف داراي بالاترين كيفيت است، مدت طولاني تري خواهد ماند، شكلش را بهتر حفظ خواهد ماند و براي آراستن راحت تر خواهد بود.
آينده این صنعت
نواقص تكنولوژي برف سازي مصنوعي جديد بهبودهايي در آينده را پيشنهاد مي كنند. اخيراً، سر و صدايي كه توسط اين ماشين ها ايجاد مي شود يك مشكل است. در حالي كه تلاش كرده اند كه سر و صدا را كاهش دهند، ماشين هاي بعدي ممكن است بتوانند برف در دماي بالاي 28 درجه فارنهايت (2/2- درجه سانتي گراد) توليد كنند. اين ماشين ها همچنين ممكن است برف با كيفيت بالاتر در زمان كمتر توليد كنند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 24 اسفند 1398 ساعت: 21:45 منتشر شده است
نظرات(0)

آمار پارامتریک و ناپارامتریک

بازديد: 515

 

آمار پارامتریک و ناپارامتریک

آمار پارامتریک که در خلال جنگ جهانی دوم شکل گرفت در برابر آمار ناپارامتریک قرار می گیرد.از تقسیم بندی­های رایج آمار، تقسیم بندی آن به آمار پارامتریک و ناپارامتریک است.

به ساده‌ترین بيان بايد گفت كه براي سنجش فرضيه­ هايي كه متغير آن كمي­ اند، از آمار پارامتريك استفاده مي‌شود. متغيرهاي كمي به علت كمي بودن و واحد پذير بودن از اين ويژگي برخوردارند كه آنها را ميانگين‌پذير و انحراف معيار­پذير مي‌­كنند و به دليل همين ويژگي معمولا براي استفاده از آزمون هاي پارامتريك، پيش فرض هايي لازم است كه از جمله،‌ نرمال بودن توزيع جامعه است زيرا در حالتي كه توزيع جامعه نرمال نباشد، ميانگين و انحراف معيار، نمايي واقعي از داده ها را به تصوير نمي‌كشانند.

براي آزمون متغيرهاي كيفي و رتبه ای از آمار ناپارامتريك استفاده مي‌شود. اين آزمونها كه از آنها با عنوان آزمونهاي بدون پيش فرض نيز ياد مي‌شود به هيچ پيش فرض خاصي نياز ندارد.آزمون های ناپارامتریک مشروط به مفروضات آمار کلاسیک نیستند و کاربرد اصلی آنها در بررسی جوامع آماری غیر نرمال ، جوامع با داده های کیفی و نمونه های کوچک آماری می باشد

درخصوص تبديل متغيرها بايد يادآور شد كه مي‌توان متغيرهاي كمي را به متغيرهاي كيفي تبديل كرد و آنها را با آزمون­هاي ناپارامتريك مورد ارزيابي قرار داد ولي عكس اين عمل امكانپذير نيست.

شايان ذكر است كه سطح دقت درآزمونهاي آماري پارامتريك از آزمونهاي آماري ناپارامتريك بيشتر است و معمولا پيشنهاد مي­شود كه در صورتي كه استفاده از آزمونهاي پارامتريك امكان پذير باشد از آزمونهاي ناپارامتريك استفاده نشود، بايد توجه داشت كه بيشتر متغيرهاي علوم رفتاري به كمك آزمونهاي ناپارامتريك مورد قضاوت قرار مي‌‌گيرند.

همانطوركه مي­دانيد متغير تصادفي ممكن است به يكي از چهار مقياس اندازه­ گيري از قبيل : اسمي، ترتيبي، فاصله­اي و نسبتي تعلق گيرد. يك روش آماري را وقتي ناپارامتري گويند كه حداقل يكي از شرايط زير را وجود داشته باشد:

1-   مناسب داده ­هايي باشد كه داراي مقياس اسمي هستند.

2-   مناسب داده­ هايي باشد كه داراي مقياس ترتيبي هستند.

3-   مناسب داده­ هايي است كه داراي مقياس فاصله­اي نسبتي هستند، اما تابع توزيع جمعيت متغير تصادفي كه از آن داده­ها بدست آمده­اند مشخص نباشد.

مزاياي استفاده از روش­هاي ناپارامتري:

1-   محاسبه روشهاي غير پارامتري معمولا آسان است.

2-   روشهاي ناپارامتري را مي­توان در مورد داده ­هايي بكار برد كه روشهاي پارامتري را نمي توان درباره آنها اعمال كرد. اين وضعيت در مواردي است كه مقياس اندازه­ گيري داده ­ها اسمي يا ترتيبي باشد.

3-   در روشهاي ناپارامتري لازم نيست كه فرض كنيم متغير تصادفي جمعيت  داراي توزيع احتمال خاصي است. اين روشها بر مبناي توزيع نمونه­ گيري هستند، امادر شكل توزيع نمونه­ گيري لازم نيست كه شكل خاصي  را براي توزيع احتمال جمعيت فرض كنيم.

4-   اگر يك روش غير پارامتري را بتوان در مورد يك مقياس اندازه ­گيري ضعيف بكار برد در آن صورت مي­توان آن را در مورد مقياسهاي قويتر نيز بكار برد.

تفاوت آمار پارامتريك و ناپارامتريك
آمار پارامتريك، براي سنجش فرضيه هايي كه متغير آنها كمي است از آمار پارامتريك استفاده مي شود. متغيرهاي كمي به علت كمي بودن و واحد پذير بودن از اين ويژگي برخوردارند كه آنها را ميانگين پذير و انحراف معيار پذير مي كنند و به دليل همين ويژگي معمولا براي استفاده آزمون هاي پارامتريك، پيش فرض هايي لازم است كه از آن جمله نرمال بودن توزيع جامعه است زيرا در حالتي كه توزيع جامعه نرمال نباشد، ميانگين و انحراف معيار، نمايي واقعي از داده ها را به تصوير نمي كشانند.
آمار ناپارامتريك: براي سنجش فرضيه ها با متغيرهاي كيفي، آما ناپارامتريك استفاده مي شود. اين آزمون ها كه از آن ها با عنوان «آزمون هاي بدون پيش فرض» نيز ياد مي شود،‌ به هيچ پيش فرض خاصي نياز ندارند. جهت تبديل متغيرها مي توان متغيرهاي كمي را به كيفي تبديل نمود و آنها را با آزمون هاي ناپارامتريك مورد ارزيابي قرار داد ولي عكس اين عمل امكان پذير نمي باشد. ضمناً سطوح دقت در آزمون هاي پارامتريك از آزمون هاي ناپارامتريك بيشتر است.
مقياس هاي اندازه گيري :
1- مقياس اسمي (Nominal Scale): ساده ترين كار، طبقه بندي است. وقتي متغيري را به دو يا چند بخش تقسيم مي كنيم مانند جنسيت به زن و مرد يا دين به اسلام و مسيحيت و يهوديت و غيره و اين تقسيم بندي ما بيانگر اولويت دادن و رتبه دادن يكي بر ديگري نيست و صفر عدد هم ندارد و فاصله اي بين اين بخش ها مد نظر نيست كه برابر باشند يا داراي تفاوت خاصي باشند به آن مقياس اسمي مي گوييم.(كيفي است)
2- مقياس ترتيبي(ordinal Scale): در اين مقياس، سؤالمان يا همان متغيرمان را به دو يا چند بخش تقسيم مي كني اعداد منسوب به رده ها و مقوله ها، امكان تنظيم داده ها را با تعيين اولويت ها و ترتيب ها فراهم مي كنند (كيفي است) مانند بالا، متوسط، پايين، زياد، متوسط،‌ كم،‌ كاملا مخالف، مخالف، بي نظر،‌ موافق، كاملا موافق
3- مقياس فاصله اي(Interval scale): در اين مقياس، مقوله طبقه بندي مي شود(مانند اسمي) ترتيب طبقات و اولويت آنها مشخص مي گردد (مانند ترتيبي) و فاصله بين طبقات هم به صورت عددي ثابت و مشخص، دقيقاً معلوم مي گردد، مانند نمرات دانش آموزان در يك امتحان در اين مقياس صفر مطلق و واقعي(به معناي هيچ) وجود ندارد و صفر انتخابي يك صفر قراردادي است.
4- مقياس نسبي همان مقياس فاصله اي در صفر مطلق است.
تفاوت آمار توصيفي با آمار استنباطي چيست؟
آمار توصيفي(descriptive): به مجموعه روش هايي كه براي سازمان دادن، خلاصه كردن و توصيف مشاهده ها مورد استفاده قرار مي گيرند آمار توصيفي مي گويند. روش هاي آمار توصيفي هميشه براي تعيين و بيان ويژگي ها يا اطلاعاتي كه به وسيله پژوهشگران جمع آوري شده اند به كار برده مي شوند. شاخص هايي كه غالباً در آمار توصيفي به كار برده مي شوند: نما، ميانه، ميانگين، پراكندگي، همبستگي.
آمار استنباطي(inferential): به مجموعه روش هايي گفته مي شود كه با استفاده از داده هاي حاصل از نمونه، ويژگي ها و خصوصيات گروه بزرگ يا جامعه را استنباط مي كنيم غالبا هدف اصلي پژوهشگر كسب اطلاع درباره گروه هاي كوچك نيست بلكه از طريق يافته هاي گروه هاي كوچك اطلاعات لازم درباره جامعه اي كه اين گروه كوچك را با آن انتخاب كرده است كسب كند هدف پژوهشگر تعميم اصول و يافته هاست.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 24 اسفند 1398 ساعت: 21:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره مفهوم ادبیات و نقد ادبی

بازديد: 3

تحقیق درباره مفهوم ادبیات و نقد ادبی

بررسی مفهوم ادبیات و نقد ادبی
مقدمه
زبان و ادبیات جلوه گاه اندیشه ، آرمان ، فرهنگ و تجارب و روحیات یک جامعه است . انسان ها در گذر زمان از زبان برای انتقال پیام ها ، عواطف و اندیشه های خویش بهره جسته اند و از ادبیات که زبان برتر است به عنو ان ابزاری در انتقال بهتر ، بایسته تر و مؤثرتر اندیشه خود استفاده کرده اند . ادبیات ، در تلطیف احساسات ، پرورش ذوق و ماندگار کردن ارزش ها و اندیشه ها سهمی بزرگ وعمده بر دوش داشته است . به همین دلیل هر اندیشه ای که در قالب مناسب خویش ریخته شود پایا و مانا خواهد بود .
زبان و ادب فارسی ، زبان دوم عالم اسلام و زبان اول عالم تشیع ، عامل وحدت ملی و پل انتقال مواریث ارجمند فرهنگی از نسل های گذشته به امروز و از امروز به آینده است . به همین دلیل مضامین پر شور عرفانی ، حکمی، فلسفی ، اخلاقی و هنری در زبان و ادب فارسی چشمگیر و چشم نواز است.
در این نوشتار مفهوم «نقد ادبی» نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
نقد ادبی كاری خلاق است و گاه منتقد ادبی به اندازه صاحب اثر بايد دارای ذوق و خلاقيت باشد، با اين فرق كه نويسنده و شاعر ضرورتآ اهل فضل و بصورت خود آگاه آشنا به همه فوت و فن ‌های علوم ادبی نيست. حال آنكه منتقد ادبی بايد دقيقاً به علوم ادبی آشنا باشد تا از آنها بعنوان ابزاری در تجزيه و تحليل عوامل علوّ آن اثر ادبی بهره گيرد. از سوی ديگر منتقد گاهی به عنوان واسط‌ بين نويسنده و خواننده عمل می ‌كند و باعث می ‌شود تا خواننده متون طراز اول را به سبب برجستگی و تازگيشان كه معمولاً با ابهام و اشكال همراهند فهم كند. معمولاً آثار ادبی والا را فرهيختگان می ‌ستايند و عوام ‌الناس به تبع ايشان به آن آثار و نويسندگانشان احترام می ‌نهند. اما خود دليل ارزش آنها را نمی ‌دانند.
ادبیات چیست؟
کوشش‌های بسیاری برای تعریف ادبیات صورت گرفته است. به عنوان مثال، ادبیات را می‌توان نوشته‌ای تخیلی به معنای داستان یا نوشته‌ای که حقیقی نیست تعریف کرد. که این تعریف کاملی نیست. ادبیات قرن هفدهم انگلیس صرفا آثار شکسپیر، وبستر، مارولو میلتون را شامل نمی‌شود، بلکه گسترة آن مقالات فرانسیس بیکن، خطابه‌های جان‌دان زندگینامة معنوی بونیان و نوشته‌های سرتوماس براون را نیز دربرمی‌گیرد. حتی می‌توان لویاتانِ هابز و یا تاریخ قیام کلاندرن را نیز در این محدوده جای داد.
تمایزمیان «داستان» و «واقعیت» راه'گشا به نظر نمی‌رسد. چرا که خود این تمایزسوال‌برانگیز است.
در اواخر قرن شانزدهم و اوائل قرن هفدهم در زبان انگلیسی واژة «رمان» در مورد حوادث واقعی وتخیلی، هر دو، به کار می‌رفت و حتی گزارش‌های خبری بهندرت واقعی تلقی می‌شد. رمان‌ها و گزارش‌های خبری مشخصا نه واقعی تلقی می‌شد و نه تخیلی.
شاید بتوان ادبیات را نه بر مبنای «داستانی» یا «تخیلی» بودن بلکه براین اساس که زبان را به شیوة خاصی به کار می‌گیرد تعریف کرد. به موجب این نظریه، ادبیاتنوعی نوشته است که به گفتة منتقد روس، یاکوبسن، نمایشگر «درهم ریختن سازمان یافتةگفتار متداول است.» ادبیات زبان معمول را دگرگون می‌کند، قوت می‌بخشد و به گونه‌ای نظام یافته آن را از گفتار روزمره منحرف می‌سازد.
این تعریف از ادبی بودن را درواقع فرمالیست‌های روسی مطرح کردند. فرمالیست‌ها که منتقدینی مبارز و جدلی بودنداصول نیمه رازآمیز نمادگرایی را که پیش از آن‌ها وارد قلمرو نقد ادبی شده بود ردکردند و با روحیه‌ای عملی و علمی توجه خود را به واقعیت مادی خود اثر ادبی معطوف نمودند. نقد می‌بایست هنر را از رمز و راز جدا سازد و ماهیت حقیقی اثر ادبی را موردبررسی قرار دهد. از دیدگاه آن‌ها ادبیات نظام ویژه‌ای از زبان بود نه چیزی شبیه مذهب و روانشناسی و یا جامعه شناسی.
نظامی که قوانین، ساختارها و ابزار خاص خود راداشت که باید به مطالعة آن‌ها می‌پرداخت نه این که آن‌ها را به چیزی دیگر تقلیل داد.
اثر ادبی وسیله‌ای برای بیان عقاید، انعکاسی از واقعیت اجتماعی و یا تحقق بخشیدن به حقیقتی متعالی نبود، بلکه واقعیتی مادی بود که کارکرد آن همچون عملکرد یکماشین قابل تحلیل بود. اثر ادبی ساخته شده بود نه مقاصد یا احساسات و اشتباه بوداگر آن را تراوشی از ذهن نویسنده به شمار می‌آوردند. اوسیپ بریک به ظرافت می‌گوید: «حتی اگر پوشکین هم وجود نداشت، کتاب اژن‌انگین نوشته می‌شد.»
فرمالیسم اساساکاربرد زبانشناسی در مطالعة ادبیات بود؛ و به دلیل آن که زبانشناسی مورد بحثزبانشناسی صوری بود که بیشتر با ساختارهای زبانی سر و کار داشت تا گفتار متداول،فرمالیست‌ها ترجیح می‌دادند به جای تحلیل محتوی به بررسی فرم بپردازند.
محتوی صرفا انگیزه‌ای برای فرم بود. «دن کیشوت» اثری دربارة شخصیتی به این نام نیست، بلکه وسیله‌ای است برای گرد‌آوری فنون مختلف داستانویسی. از دیدگاه فرمالیست‌ها «قلعةحیوانات» را نباید تمثیلی از استالینیسم به شمار آورد، بلکه به عکس این استالینیسم است که شرایط را مناسب برای به وجود آوردن یک تمثیل فراهم می‌سازد.
فرمالیست‌ها ابتدا اثر ادبی رامجموعة کم و بیش دل خواسته‌ای از «تمهیدات» می‌دانستند و فقط بعدهابود که این تمهیدات را به مثابه اجزائی مرتبط با یکدیگر و دارای «نقشهایی» در درونکل نظام متن تلقی کردند. این تمهیدات عبارت بودند از صدا، صور خیال، آهنگ، نحو،وزن، قافیه و فنون داستانویسی و در واقع کل عناصر ادبی صوری. فصل مشترک همة اینعناصر، تاثیر «غریبه کننده» یا «آشنائی زدایندة» آن‌ها بود.
زبان معمول زیر فشارتمهیدات، تقویت، فشرده، تحریف، موجز، گزیده و واژگونه می‌شد. پس زبان غریب می‌شد وبه تبع آن دنیای مالوف، به یکباره ناآشنا می‌نمود. در گفتار روزمره، دریافت‌های مااز واقعیت و پاسخ به آن بی‌روح و ملال‌آور و یا به قول فرمالیست‌ها «خودکار» می‌شود. ادبیات با وارد کردن ما به دریافتی مهیج از زبان پاسخ‌های عادی ما را جانی تازه می‌بخشد و اشیاء را «قابل درک‌تر» می‌نماید.
سخن ادبی زبان معمول راغریبه یا ناآشنا می‌کند، اما شگفت آن‌که ما را به کسب آگاهی کامل‌تر و نزدیکتری ازتجربه سوق می‌دهد.
بنابراین فرمالیست‌ها زبان ادبی را مجموعۀ انحرافهایی‌ ازهنجارها یا نوعی طغیان زبانی می‌دانستند. به عبارت دیگر ادبیات نوع «خاصی» از زباناست که بازبان متداولی که به کار می‌بریم در تقابل قرار می‌گیرد.
فرمالیست‌هایروسی می‌دانستند که هنجارها و انحرافها در بافت‌های مختلف اجتماعی یا تاریخی بایکدیگر فرق می‌کنند. به عبارت دیگر، در این مفهوم شعر بودن یا نبودن یک متن بستگی به آن دارد که شخص درچه موقعیت تاریخی و اجتماعی قرار دارد. این واقعیت که یک قطعةزبانی غیر «معمول» است تضمین نمی‌کند که همواره و همه جا چنین باشد. این ویژگی «ناآشنا» بودن، فقط در یک بافت زبانی معیاری خاص مفهوم دارد که اگر تغییر یابد دیگرنمی‌توان آن قطعه را ادبی به شمار آورد. به عبارت دیگر از دیگاه فرمالیست‌ها «ادبی بودن» یکی از نقش‌های مناسبات مختلف میان انواع سخن بود و نه ویژگی ثابت وتغییرناپذیر آن. آن‌ها در پی تعریف ادبیات نبودند بلکه «ادبی بودن» را مدنظرداشتند. منظورشان از «ادبی بودن» کاربردهای زبانی خاص بود که نه تنها در متون ادبی بلکه در بسیاری موارد خارج از این متون نیز عرضه می‌شد.
فرمالیست‌ها براین عقیده بودند که «آشنایی‌زدایی» جوهر «ادبی بودن» است.
آنها این کاربرد زبان را نسبی تلقی می‌کردند و آن را مقوله‌ای مربوط به تقابل انواع گفتار به شمار می‌آوردند.
اگر بخواهیم از دیدگاه فرمالیست‌ها با ادبیات برخورد کنیم در واقع باید تمامی ادبیات را به شعر محدود کنیم. جالب است که فرمالیست‌ها در بررسی متون نثر نیز همان فنون بررسی شعر را به کار می‌گرفتند. اما ادبیات حوزه‌ای فراتر از شعررا شامل می‌شود.
مردم گاهی صرفا به این دلیل نوشته‌ای را «زیبا» می‌نامند که به حق توجه آن‌ها را به خود جلب می‌کند.
یکی دیگر از مسائل مربوط به «آشنایی‌زدایی» این است که در پرتو توجه و دقت کافی، هیچ نوشته‌ای نمی‌توان یافت که غریب نباشد. جمله‌ای بسیار واضح و معمولی مانند جملة زیر را که در ایستگاه‌های متروی لندن بهچشم می‌خورد در نظر بگیرید «هنگام استفاده از پله برقی، سگ‌ها را باید حمل کرد.» شاید این جمله آن‌قدرها هم که در نظر اول می‌نماید واضح نباشد. آیا معنی این جمله آن است که شما باید سگی را با پله برقی حمل کنید، یا این که بدون همراه داشتن یک سگ استفاده از پله برقی مجاز نیست؟ [یا این جمله که «با کفش وارد نشوید.» یعنی بادمپایی می‌توانیم وارد شویم؟ یا اگر کفشی در دست داریم نمی‌توانید وارد آنجا بشویم؟ ...]
ادبیات به خلاف متون زیست شناسی، و یا یادداشتی برای شیرفروش، متضمن مقاصدعملی بلافصل نیست بلکه به وضعیت کلی امور اشارت دارد. گویی برای روشن شدن این حقیقت است که گاهی زبان ویژه‌ای را به کار می‌گیرد. این تاکید بر شیوة توصیف به جای واقعیت آنچه که توصیف می‌شود بدین منظور است که نشان دهیم منظورمان از ادبیات نوعی زبان «معطوف به خود» است، یعنی زبانی که دربارة خودش صحبت می‌کند.
اما این شیوةتعریف نیز مشکلاتی دارد. مثلا برای جورج اورول شگفت‌آور می‌بود اگر می‌شنید مقالات او باید به گونه‌ای خوانده شوند که گویی عناوین مورد بحث کمتر از شیوة تحلیل او اهمیت دارند. در عرصة وسیعی از آنچه ادبیات به شمار می‌آید، در مجموع حقیقت واعتبار عملی آنچه گفته می‌شود اهمیت دارد. اما حتی اگر وجهی از ادبیات استفادة «غیرعملی» آن از سخن باشد، نتیجه این می‌شود که نمی‌توان تعریفی «عینی» از ادبیات به دست داد. در واقع تحلیل ادبیات منوط به آن می‌شود که شخص تصمیم بگیرد چگونه آن راتعبیر کند، نه آنکه ماهیت خود نوشته چیست. در این مفهوم شعر، نمایشنامه و رمان انواعی ادبی هستند که منظور از آفرینش آنها آشکارا «غیرعملی» بودن است. اما تضمینیوجود ندارد که همواره چنین برداشتی داشته باشیم. [بعید نیست] من به عنوان ژاپنی پرورش دهندة گل، شعر رابرت برنز رابه این دلیل بخوانم که ببینم در بریتانیای قرن هجدهم گل وجود داشته است یا نه.
به درستی باید گفت بسیاری از آثاری که در موسسات فرهنگی دانشگاهی به عنوان اثر مسلم ادبی مطالعه می‌شوند در واقع ادبیات به حسابنمی‌آیند. ممکن است اثری در وهلة اول تاریخی یا فلسفی باشد اما درنهایت بتوان آن رادر زمرة آثار ادبی قرار داد. همچنین این امکان وجود دارد که یک اثر ادبی خلق شوداما صرفا به دلیل محتوای باستانشناختی آن ارزش پیدا کند.
بر این اساس ادبیات کیفیت یا مجموعه‌ای از کیفیات ذاتی نیست که در برخی آثار خاص به چشم می‌خورد، بلکه بیشتر در چگونگی ارتباطی که مردم بین خود و این آثار برقرار می‌کنند.
جدا کردن مجموعه ویژگی‌های مشخصی که از دیدگاه‌های مختلف ادبیات نامیده می‌شود کار آسانی نیست.
جان الیس براین عقیده است که واژة «ادبیات» در عمل مانند واژة «علف» است؛بدین معنی که علف به گیاه خاصی اطلاق نمی‌شود بلکه انواعی گیاهانی که باغبان به دلیلی مایل نباشد در باغچه بروید علف نامیده می‌شود. شاید «ادبیات» مفهومی کاملامعکوس داشته باشد، یعنی به انواع نوشته‌هایی اطلاق گردد که به دلیلی برای شخص بسیار با ارزش است.


آشنایی با مفهوم «نقد ادبی»

تعريف نقد ادبی در نزد قدما با آنچه امروزه از آن استنباط می شود متفاوت است. در نزد قدما مراد از نقد معمولاً براين بوده است كه معايب اثری را بيان كنند و مثلاً در اين كه الفاظ آن چه وضعی دارد يا معنی آن برگرفته از اثر ديگری است و بطور كلی از فراز و فرود لفظ و معنی سخن گويند. و اين معنی از خود لغت نقد فهميده می ‌شود زيرا نقد جدا كردن سره از ناسره است. توضيح اينكه در ايام باستان پول كلاً دو نوع بود. پول نقره (درم) و پول طلا (دينار). گاهی در دينار تقلب می ‌كردند و به آن مس می ‌آميختند و در اينصورت عيار طلا پايين می ‌آمد. در روزهای نخست تشخيص مس ممزوج با طلا با چشم ميسر نبود. البته بعد از گذشت مدتی، مس اندک اندک سياه می‌شد، چنان كه حافظ گويد:

خوش بود گر مِحَکِِ تجربه آيد به ميان

تا سيه روی شود هر كه در او غِش باشد

به سكه تقلبی زر مغشوش و ناسره و امثال اين می ‌گفتند، چنان كه حافظ فرموده است:

يار مفروش به دنيا كه بسی سود نكرد

آنكه يوسف به زرِ ناسره بفروخته بود

بدين ترتيب چنانكه اشاره شد، كار منتقدان باستان بيشتر نشان دادن نقاط ضعف بوده است. جامی در «سبحه الابرار» به منتقدان می ‌گويد:


عيب جويی هنــر خود كردی                               عيب ناديده يكی صد كردی

گاه برراســت ‌كشی خط گزاف                             گاه بر وزن زنی طعن زحاف

گاه برقافيه كــان معـلول است                             گاه برلفــظ كه نامقبول است

گاه نـابرده ســـوی معنــی پی                             خرده گيری ز تعصب بــروی

اما در دوران جديد مراد از نقد ادبی نشان دادن معايب اثر نيست (هر چند ممكن است به اين امر هم اشاراتی داشته باشد) زيرا نقد ادبی به بررسی آثار درجه يک و مهم ادبی می ‌پردازد و در اينگونه آثار بيش از اينكه نقاط ضعف مهم باشد نقاط قوت مطرح است. لذا منتقد ادبی می ‌كوشد با تجزيه و تحليل آن اثر ادبی اولاً ساختار و معنی آن را برای خوانندگان روشن كند و ثانياً قوانينی را كه باعث اعتلای آن اثر ادبی شده است توضيح دهد. لذا نقد ادبی از يک سو بكار گرفتن قوانين ادبی در توضيح اثر ادبی است و از سوی ديگر كشف آيين‌های تازه ممتازی است كه در آن اثر مستتر است.

بدين ترتيب می ‌توان به اهميت نقد ادبی در گسترش ادبيات و متعلقات آن پی برد زيرا با نقد ادبی اولاً همواره ادبيات و علوم ادبی متحول و زنده می ‌ماند زيرا منتقد در بررسی آثار والا از آن بخش از ابزارهای ادبی استفاده می ‌كند كه كارآمد است و خود به خود برخی از ابزارهای علمی و فنی فرسوده از دور خارج می ‌شوند و ثانياً با بررسی آثار والا معايير و ابزارهای جديدی را كشف می ‌كند و به ادبيات كشور خود ارزانی می ‌دارد. خوانندگان به كمک منتقدان ادبی معاييری بدست می آورند كه آثار والا را بشناسند و بدين ترتيب به آثار سطحی وقعی ننهند و اين باعث می ‌شود كه جريانات فرهنگی و ادبی در مسير درست خود حركت كنند و صاحبان ذوق و انديشه و رای و نبوغ مقام شايسته خود را بازيابند.

نقد ادبی هميشه به معنی ديگرگونه خواندن اثر نيست. گاهی به معنی دقيق‌تر خواندن يا هوشيارانه‌تر مطالعه كردن اثر است. فرماليست‌ها1 می ‌گفتند دقت در متن و ژاک دريدا می ‌گويد: تأكيد در دقت. در همان حال و هوای سنتی هم دقيق‌تر خواندن اثر مهم است. هنرهای نهفته در آن را بازنمودن و اهميت اثر را نشان دادن و گاهی ارتباط آن را با مسائل اجتماعی وسياسی دوران متن بازنمودن (گرايشی كه در نحله‌های جديد نقد مطمح نظر نيست). به هرحال، در مورد نقد ادبی آنقدر سخن گفته‌اند كه امروزه يكی از شاخه‌های مطالعات ادبی، نقدشناسی و و بحث در مورد خود نقد است. عيب اثری را گفتن، اثری را وصف كردن، تجزيه و تحليل اثر ادبی، ديگرگونه خواندن اثری، تأثر خود را از اثری بيان كردن و... اين تلقيات و انتظارات اولاً در هر دوره‌ای فرق می ‌كند و ثانياً بستگی به فلسفه يا سليقه منتقد دارد. مثلاً ميشل فوكو در مقاله معروف «مؤلف چيست» نقد را چنين تعريف می ‌كند: «كار نقد، آشكار ساختن مناسبات اثر با مؤلف نيست و نيز قصد ندارد تا از راه متون، انديشه يا تجربه‌ای را بازسازی كند، بلكه می ‌خواهد اثر را در ساختار، معماری، شكل ذاتی و بازيِ مناسبات درونی ‌اش تحليل كند. در اينجا، مسأله‌ای پيش می ‌آيد: اثر چيست؟»

در مورد نثر نقد ادبی بد نيست به این نکته اشاره شود که بايد ساده و روشن و علمی باشد. در ايران مرسوم است كه در ستايش از نثرهای ادبی و انشايی و در عيب‌جويی از طنز استفاده می ‌كنند. حال آنكه نقد ادبی اولاً در اساس ربطی به ستايش و عيب جويی ندارد و گاهی هدف فقط تحليل اثر است و ثانياً در مواقع مدح و هجو هم بايد سخن روشن و جنبه استدلالی داشته باشد. فرنگيان به نثر نقد ادبی،  Expository prose می ‌گويند يعنی نثری كه توصيفی و ارتباطی است و جنبه استدلالی دارد يعنی با ذكر جزئيات مطلب را قدم به قدم جلو می ‌برد.

نقد ادبی كاری خلاق است و گاه منتقد ادبی به اندازه صاحب اثر بايد دارای ذوق و خلاقيت باشد، با اين فرق كه نويسنده و شاعر ضرورتآ اهل فضل و بصورت خود آگاه آشنا به همه فوت و فن ‌های علوم ادبی نيست. حال آنكه منتقد ادبی بايد دقيقاً به علوم ادبی آشنا باشد تا از آنها بعنوان ابزاری در تجزيه و تحليل عوامل علوّ آن اثر ادبی بهره گيرد. از سوی ديگر منتقد گاهی به عنوان واسط‌ بين نويسنده و خواننده عمل می ‌كند و باعث می ‌شود تا خواننده متون طراز اول را به سبب برجستگی و تازگيشان كه معمولاً با ابهام و اشكال همراهند فهم كند. معمولاً آثار ادبی والا را فرهيختگان می ‌ستايند و عوام ‌الناس به تبع ايشان به آن آثار و نويسندگانشان احترام می ‌نهند. اما خود دليل ارزش آنها را نمی ‌دانند. منتقد در تجزيه و تحليل‌های خود علل برجستگی اين آثار را براي مردم توضيح می ‌دهد و در اين صورت گويی غير مستقيم به مردم می ‌فهماند كه چه آثاری فاقد ارزشند. در نتيجه در كشورهايی كه نقد ادبی رواج و اهميت بيشتری دارد وضع نويسنده و شاعر و نشر و مطبوعات و جريانات فرهنگی معمولاً بسامان است، معمولاً حق به حقدار می ‌رسد و متقلبان فرهنگی كمتر مجال سوء استفاده می ‌يابند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 24 اسفند 1398 ساعت: 21:41 منتشر شده است
نظرات(0)

تحقیق درباره ادراک و سازمان ادراکی

بازديد: 177

تحقیق درباره ادراک و سازمان ادراکی

ادراك
ادراك فرايندي شناختي است كه به وسيله آن محيط پيرامون خود را تفسير و درك مي كنيم.
فرايندهاي شناختي شامل راههايي مي شود  كه انسان به پردازش اطلاعات در مورد جهان طبيعي يا اجتماعي مي پردازد.
فرايندهاي شناختي شامل تصور، ادراك و تفكر مي شود كه در هر انساني منحصر به فرد است و در عين شباهت ها در همه انسان ها، هر انساني تفاوت هاي زيادي بقيه انسان ها دارد.
ادراك  يك فرايند شناختي پيچيده و بيانگر تصوير منحصر به فرد هر كسي از جهان پيراموني است. يك نكته بسيار اساسي در فهم ادراك اين است كه تفسير منحصر به فرد افراد از موقعيت هاي سازماني الزاماً‌ منطبق با واقعيت نيست؛ يعني تفسير از واقعيت با خود واقعيت متفاوت است و افراد در درون سازمان بر مبناي ادراك خود از واقعيت عمل مي كنند نه خود واقعيت. هر چقدر شكاف بين ادراك از واقعيت و خود واقعيت كمتر باشد صحت ادراكي بالاتر است.
ادراك ماحصل پردازش اطلاعات است.
فرد به همه محرك هاي بيروني به يك اندازه توجه نمي كند.فيلترهاي وي تعيين مي كنند كه به چه محرك هايي توجه كند و كدام را ناديده بگيرد. بعضي محققان در اين زمينه اهميت ويژه اي براي فيلترها قائل اند. «فيلترها بيش از نژاد، جنسيت، مليت و سن معرف فرد هستند»

ويژگي هاي ادراك:
1. زيبايي ساختاري. هر چقدر محرك يا وضعيت از زيبايي ساختاري بالاتري برخوردار باشد بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد. بسياري از بازاريابان ازاين اصل براي جلب توجه مشتريان استفاده مي كنند. اكثر افراد هنگام مصاحبه نيز مي كوشند زيبايي ساختاري آنها مورد توجه قرار گيرد.
2. شدت. هر چقدر شدت محرك يا وضعيت خارجي بيشتر باشد، بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد. نور زياد، عطر تند و صداي بلند بيشتر از نور كم، عطر ملايم و صداي عادي جلب توجه مي كنند. از عامل شدت در آگهي هاي تلويزيوني كه صدا را يك دفعه بلند يا كم مي كنند استفاده مي شود. مدير وقتي با صداي بلند فرياد مي زند، توجه همه را به خود جلب مي كند.
3. اندازه. اندازه هاي بزرگ، توجه را به خود جلب مي كنند. در يك كارخانه رباتي كه از همه بزرگتر است توجه همگان را جلب مي كند. مديري كه قد بلندتري دارد بيشتر از مدير كوتاه قد هم¬تراز خود توجه زيردستان را جلب مي كند.
4. تباين يا زمينه. محرك هايي كه با زمينه تضاد دارند يا برخلاف انتظارند توجه را جلب مي كنند. كارگر خط مونتاژي كه به صداي بلند ماشين آلات عادت كرده است هرگز توجهش به اين گونه صداهاي كر كننده جلب نمي شود ولي وقتي برق كارخانه دچار مشكل و ماشين آلات متوقف شود، توجه وي جلب مي گردد.
5. تكرار. محرك هايي كه تكرار مي شوند نسبت به محرك هايي كه يك بار رخ مي دهند توجه را بيشترجلب مي كنند. يك كار كسل كننده زماني بهتر انجام مي شود كه به طور مرتب به كارگر دستورهاي لازم داده شود.
6. حركت و تغيير. وضعيت هاي متحرك و متغير نسبت به وضعيت هاي ثابت، توجه را بيشتر جلب مي كنند. ربات هاي در حال حركت بيشتر از ماشين هاي ثابت توجه كارگران را به خود جلب مي كنند و ممكن است به تعميرات و نگهداري آنها بيشتر بها بدهند.
7. جديد بودن و آشنايي، اشياء، رويدادها و موقعيت هاي جديد توجه را جلب مي كنند. چيزهاي جديد در محيط آشنا و چيزهاي آشنا در محيط جديد توجه را جلب مي كنند. متخصصان رفتار سازماني توصيه مي كنند كه كارگران در مشاغل يكنواخت به طور مرتب كار خود را عوض كنند. چرخش شغلي مؤيد اين اصل است.
ويژگي هاي ادراك كننده
عوامل دروني ادارك كننده نيز بر ادراك تأثير مي گذارند. توجه به مجموعه ادراكي در انتخاب ادراكي بسيار مهم است. مجموعه ادراكي مبتني بر ساختار پيچيده روان شناختي هر فرد و بيانگر اين است كه انسان ها بر مبناي شخصيت، يادگيري و انگيزش،‌ محرك ها يا موقعيت هاي محيطي سازگار با خود را انتخاب مي كنند. مجموعه ادراكي، مضامين جالبي براي رفتار سازماني دارد.
سازمان ادراكي
سازمان اداركي عبارت است از دسته بندي محرك ها يا وضعيت هاي محيطي در قالب الگوهاي معني دار و قابل شناسايي. اطلاعاتي كه از طريق انتخاب ادراكي دريافت مي شود در سازمان اداركي سازماندهي مي شود.
1. شكل زمينه
شكل- زمينه اصلي ترين قالب سازمان ادراكي است كه فرد بر مبناي آن ادراكاتش را تنظيم مي كند. هر چند اشياء و وضعيت هاي ادراك شده جدا از زمينه كلي قابل درك اند ولي معمولاً تحت تأثير زمينه ادراك مي شوند.
2. دسته بندي ادراكي
گروه بندي يا دسته بندي ادراكي بدين معني است كه سازمان ادراكي تمايل ذاتي به گروه بندي محرك هاي مختلف در قالب الگوهاي قاب تشخيص دارد. گروه بندي بر مبناي اصولي انجام مي گيرد كه باعث مي شود گروه بندي ها در افراد متفاوت، مشابه باشد. اين اصول عبارت اند از:
الف) مجاورت. محرك هايي كه از نظر مكاني يا زماني در نزديكي يا مجاورت همديگر رخ دهند. به عنوان يك الگوي كلي مرتبط به هم به ادراك در مي آيند.
ب) مشابهت. محرك ها و وضعيت هاي مشابه در قالب يك گروه دسته بندي مي شوند. هر چقدر مشابهت محرك ها بيشتر باشد احتمال دسته بندي آنها در يك گروه زيادتر مي شود. مشابهت به مجاورت ارتباط دارد ولي از آن قوي تر است.
ج) تكميل. بر مبناي تفكرات مكتب گشتالت، انسان در صدد است تا يك كل را در ذهن خود ترسيم كند،  حتي در شرايطي كه آن كل به صورت كامل تر وجود ندارد فرايند ادراكي افراد خود به خود اجزاي ناقص را تكميل مي كند.
د) استمرار. عده زيادي از روان شناسان معتقدند كه تداوم و استمرار در تكميل مستتر است. در حالت تكميل،‌محرك موجود نيست وفرايند ادراركي آن را كامل مي بيند ولي در استمرار شخص تمايل دارد كه امتداد و استمرار يك محرك موجود را ببيند.
3. ثبات اداركي
يكي از پيچيده ترين حالت هاي سازمان ادراكي، ثبات ادراكي است كه موجب مي شود فرد در دنياي متحول و متغير يك نوع ثباتي را احساس كند. اين اصل به انسان كمك مي كند كه جهان اجتماعي پيچيده و متغير را با ثبات ببيند. اين ثبات از الگوي پديده ها ناشي مي شود. اگر ثبات و الگومندي در كار نباشد افراد جهان را بي نظم و آشوبناك ادراك خواهند كرد. مواردي همچون اندازه، رنگ، و شكل به افراد در احساس ثبات كمك مي كنند.
خطاها و تعصبات ادراكي متداول در تصميم گيري
1. ادراك كليشه اي: همه ما در تصميم گيري تا حدودي تحت تأثير كليشه ها هستيم:«افراد متأهل با ثبات تر از افراد مجردند.» ادراك كليشه اي بر مبناي نظريه هويت اجتماعي و طبقات اجتماعي صورت مي گيرد. كليشه بيانگر فرايند ارزيايي خصوصيات ديگران بر اساس عضويت در يك طبقه يا دسته اجتماعي است.
2. اثر هاله اي: اثر هاله اي زماني رخ مي دهد كه يك خصيصه برجسته شخص بر ادراك كلي ما از ساير خصوصيات وي تأثير مي گذارد. وقتي دانشجويي وظايف كلاسي خود را درست انجام نمي دهد،‌ ما ايني وضعيت را به بقيه خصوصيات وي نيز تعميم مي دهيم؛ يعني يك ويژگي مهم،‌ادراكات ما را در مورد اين دانشجو شكل مي دهد و اين شكل دهي، مبناي قضاوت ما درباره ديگر خصوصيات وي مي شود.
3. فرافكني: فرافكني زماني رخ مي دهد كه فرد باور مي كند ديگر افراد نيز رفتارها و اعتقاداتي مثل وي دارند.
4. اثر مقايسه اي: تمايل به ارزيابي افراد، اشياء يا وقايع در قياس با ويژگي افراد، اشياء يا وقايعي كه به خاطر ويژگي بسيار مثبت در ذهن مانده اند بيانگر اثر مقايسه اي است. احتمال بسيار زيادي وجود دارد كه مقايسه با آخرين افراد،‌ اشياء و يا وقايع مشاهده شده صورت گيرد. وقتي دانشجويان در ارزيابي آخر ترم، يك استاد را به استاد نمونه دانشگاه مقايسه مي كنند دچار اين خطا مي شوند.
5. تشديد تعهد: يكي ديگر از خطاهايي كه در تصميم گيري رخ مي دهد تمايل به تشديد تعهد است. تشديد تعهد زماني رخ مي دهد كه روند و جريان تصميم، يك سري از تصميمات متوالي را در پي داشته باشد. تشديد تعهد به اين موضوع اشاره دارد كه حتي وقتي يك تصميم اشتباه است و شواهد و تبعات تصميم نيز اين امر را تصديق مي كند باز هم اصرار بر ادامه آن تصميم وجود دارد و شديدتر مي شود.
6. تمايل به تأييد: بر مبناي مضامين تصميم گيري عقلايي، فرد اطلاعات را به طور عيني و بدون سوگيري جمع آوري مي كند. در عالم واقعي اين فرض غيرواقعي است. به فرد اطلاعات را به طور انتخابي جمع آوري مي كند. تمايل به تأييد درصدد تبيين اين امر است كه فرد اطلاعاتي را جمع آوري مي كند كه تصميمات گذشته اش را تأييد كند. اطلاعاتي كه تصميمات گذشته را نفي كند يا آنها را به نقد و چالش بكشد ناديده گرفته مي شود.
7. خطاي تكيه گاه- تعديل: خطاي تكيه گاه به تمايل فرد به تثبيت اطلاعات اوليه به عنوان نقطه شروع دلالت مي كند كه تعديل بعدي نيز بر مبناي آن انجام مي شود. در اين حالت تصميمات بعدي از تصميم اوليه تأثير مي پذيرند و وابسته به مسيرند. ذهن براي اطلاعات اوليه اهميت زيادي قائل است و به آن بيش از اندازه توجه و تأكيد مي كند. از اين رو اولين برخوردها، ايده ها و برآوردها نسبت به اطلاعات بعدي اهميت بيشتري پيدا مي كنند.
8. خطاي دسترسي و اثر قالب بندي: خطاي دسترسي بيانگر تمايل فرد به تصميم گيري و قضاوت بر اساس اطلاعات آماده و در دسترس است. ذهن انساني تمايل دارد كه بر مبناي اطلاعات در دسترس به سرعت نتيجه گيري كند. حافظه انسان وقايع احساس برانگيز و به ويژه وقايع اخير را سريع بازيابي مي كند. در ارزش يابي آخر ماه يا آخر سال، وقايع آخر ماه يا سال در دسترس ترند تا وقايع روزها يا ماههاي اول، بنابراين ادراك را تحت تأثير قرار مي دهند.
اثر قالب بندي درصدد تبيين اين مسئله است كه موقعيت هاي مساوي وقتي به صورت متفاوت قالب بندي مي گردند مساوي ديده نمي شوند؛ يعني تأكيد بر نيمه پر ليوان اثر متفاوتي از تأكيد بر نيمه خالي دارد. در اين زمينه سه اثر قالب بندي شناسايي شده است:
اثر قالب بندي گزينه ريسك دار: اين اثر گوياي اين مطلب است كه افراد در مواجهه با موقعيتي كه به مزاياي قطعي تأكيد دارد از ريسك اجتناب مي كنند و وقتي به خسارت احتمالي تأكيد مي شود ريسك مي كنند.
اثر قالب بندي ويژگي: طبق اين اثر وقتي يك ويژگي به صورت مثبت ارائه شود موجب ارزيابي مثبت و وقتي با عبارات منفي توصيف شود موجب ارزيابي منفي مي شود.
اثر قالب بندي هدف: اين اثر بيان مي دارد كه افراد بيشتر تمايل دارند اهدافي را كه با اطلاعات منفي چهارچوب يافته تحقق بخشند تا اهدافي را كه با عبارات مثبت صورت بندي شده است.
9. خطاي نمونه يا نماينده: اين نوع خطا عبارت است از تمايل به ارزيابي علايق، نگرشها و توانايي هاي خود با افراد و گروههاي مشابه موجود.
10. خطاي شانس- خرافات: ادراك انسان كم و بيش تحت تأثير شانس و خرافات است. البته اين امر در فرهنگ هاي مختلف متفاوت است. براي مثال در مشرق زمين اعتقاد به شانس و خرافات بيشتر است. اين امر با كانون كنترل مرتبط است. در كساني كه كانون كنترل بيروني دارند اعتقاد به شانس و خرافات بيشتر از كساني است كه كانون كنترل دروني دارند. آنها كه كانون كنترل دروني دارند معتقدند كه روي سرنوشت خود و جهان تا حد زيادي كنترل داشته، مي توانند با تصميم گيري عقلايي آينده را متناسب با خواسته خود شكل دهند.
11. توهم يا خطاي پس گويي: پس گويي يا پس بيني، برعكس پيش بيني است. گاهي مواقع افراد باور دارند كه مي توانند پيامد يك واقعه را به درستي پيش بيني كنند، البته بعد از زماني كه آن واقعه اتفاق افتاده است. وقتي واقعه اي رخ مي دهد و فرد بازخور درستي در مورد پيامدهاي آن مي گيرد به راحتي نتيجه مي گيرد كه اين پيامد همانطور كه من قبلاً گفتم بديهي بود. توهم پس گويي، قدرت فرد را در يادگيري از تاريخ گذشته كم و اين حالت را در فرد تقويت مي كند كه توان پيش بيني زيادي دارد؛ در حالي كه در واقع اين قدر توانايي ندارد.
12. اطمينان بيش از حد: در اين حالت فرد يا گروه احساس مي كند كه بيشتر از آنچه مي داند و مي تواند دانايي و توانايي دارد. در اين حالت مسائل و مشكلات پيچيده و بزرگ،‌ ساده و كوچك انگاشته مي شوند. در بسياري از تصميمات سازماني اطلاعات كامل وجود ندارد؛ از اين رو حدي از عدم اطمينان بايد لحاظ شود.
13. اثر تقدم و تأخر: تقدم و تأخر هر دو ادراك را تحت تأثير قرار مي دهند. اثر تقدم به اين جمله معروف اشاره دارد كه «اولين برخورد و اثر، آخرين برخورد است»؛ يعني اولين تأثيرات، احساسات و برخوردها تا آخر در ذهن طرف مقابل ماندگار مي شود و ادراكاتش را تحت تأثير قرار مي دهد. انسان تمايل دارد كه سريعاً بر مبناي اطلاعات اوليه اي كه در مورد يك شخص يا واقعه دريافت مي كند در مورد آن شخص يا رويداد به نظر يا قضاوت برسد. اثر تأخر زماني رخ مي دهد كه آخرين اطلاعات، ادراك ما را تحت تأثير قرار مي دهند. در ارزيابي، آخرين اطلاعات در مورد فرد بيشتر از برخوردهاي اوليه مدنظر قرار مي گيرد، به ويژه اگر فاصله بين برخورد اوليه و زمان ارزيابي بيشتر باشد. با گذشت زمان اثر برخوردهاي اوليه كم رنگ تر شده، آخرين اطلاعات در مورد فرد ادراكات ما را بيشتر تحت تأثير قرار مي دهد. اثر تأخير در ارزيابي عملكرد بسيار نمود دارد. البته مديران بايد مراقب باشند كه بعضي از كاركنان به خاطر آشنايي با اين اثر بهترين عملكرد را در روزهاي قبل از زمان ارزيابي عملكرد ارائه مي كنند.
14. اثر ملايمت و تمايل به مركزيت:  ملايمت نوعي ويژگي شخصي است كه فرد ديگران و وقايع را همواره به روش مثبتي ارزيابي مي كند. افراد ملايم معمولا از توصيف منفي ديگران ابا دارند و از همه جهت ديگران را بدون توجه به عملكرد واقعي، بالا و مثبت ارزيابي مي كنند. تمايل به مركزيت به اين ويژگي شخصي دلالت دارد كه فرد از قضاوت افراطي مي پرهيزد و بدون توجه به عملكرد پايين يا بالا همه افراد و وقايع را متوسط يا خنثي ارزيابي مي كند. اين دو نوع خطاي ادراكي به ويژه در ارزيابي عملكرد موجب انگيزه¬سوزي در كاركنان داراي عملكرد بالا (به خصوص موفقيت طلبان) و بي تفاوتي در كاركنان داراي عملكرد پايين مي شود.
اثر گالاتيا و اثر پيگماليون
يكي از پيامدهاي ادراكي حائز اهميت براي مديران اثر پيگماليون يا پيشگويي كامبخش يا كاميابي فراخود است. اگر انتظارت بالاي يك فرد باعث افزايش عملكرد افراد ديگر شود اثر پيگماليون و اگر انتظارات بالاي فرد باعث افزايش عملكرد خودش شود اثر گالاتيا رخ داده است. جوهره ي كاميابي فراخود يا اثر پيگماليون اين است كه باورها و انتظارات افراد تعيين كننده رفتار و عملكرد آنهاست. عملكرد واقعي افراد تحقق انتظارات آنهاست. انسان بر مبناي ادراك خود از واقعيت (نه خود واقعيت) عمل مي كند و مي كوشد كه ادراكش از واقعيت تحقق يابد، چيزي كه اهميت ندارد فاصله اين ادراك از واقعيت است.
نظريه اسناد
نظريه اسناد بر اصل علت جويي (كشف رابطه علي و معلولي) انسان استوار است. انسان مي كوشد علل رفتارهايي را كه مشاهده مي كند بداند. فرد پيوسته درصدد است تا علل رفتار خود و ديگران را تبيين كند. اسناد علي، استنباط فرد در مورد علل يك رفتار است. هر چند كه فرد در اسناد علي دچار خودخدمتي شده، اعتبار علت يابي اش خدشه دار مي گردد ولي اين موضوع براي رفتار سازماني از اين جهت اهميت دارد كه فرد بر مبناي اين اسنادهاي علي رفتار مي كند.
نظريه اسناد كلي
به عقيده كلي انسان ها پس از اينكه اطلاعاتي در مورد سه بعد رفتار يعني اجماع،‌ تمايز و ثبات به دست آوردند اسناد علي را انجام مي دهند و علل رفتار را مشخص مي كنند.
اجماع: اجماع به مقايسه رفتار فرد با رفتار همكارانش اشاره دارد. اگر رفتار فرد متفاوت از همكارانش باشد اجماع كم است و اگر رفتارش مثل بقيه همكارانش باشد اجماع زياد است. اجماع زياد به عوامل بيروني و محيطي و اجماع كم به عوامل دروني و شخصي نسبت داده ميشود.
تمايز: تمايز به مقايسه رفتار فرد در انجام يك فعاليت (وظيفه) نسبت به فعاليت هاي ديگر اشاره دارد. تمايز بالا بدين معني است كه فرد يك فعاليت را نسبت به فعاليت هاي ديگر به صورت كاملا متفاوتي انجام داده است. تمايز كم به معني اين است كه عملكرد فرد از يك فعاليت به فعاليت ديگر نسبتاً ثابت است. تمايز بالا به عوامل بيروني و تمايز كم به عوامل دروني نسبت داده مي شود.
ثبات: ثبات به مسئله زمان اشاره دارد. آيا عملكرد فرد در انجام يك كار مشخص در طول زمان با ثبات بوده است؟ ثبات بالا بدين معني است كه فرد يك كار مشخص را در طول زمان به صورت مشابهي انجام داده است. ثبات پايين بيانگر اين است كه عملكرد فرد در انجام يك كار مشخص از زماني به زمان ديگر متفاوت است. ثبات بالا به عوامل دروني و ثبات كم به عوامل بيروني نسبت داده مي شود.
مديريت تصويرسازي (تأثير گذاري)
مديريت تصويرسازي يكي ديگر از جنبه هاي ادراكي رفتار سازماني است. ادراك اجتماعي به اين موضوع اشاره دارد كه يك فرد ديگران را چطور ادراك مي كند و نظريه اسناد به فرد كمك مي كند كه علل رفتار خود و ديگران را دريابد. تصويرسازي فرايندي است كه فرد آگاهانه مي كوشد ادراكات ديگران را از خودش شكل داده، كنترل يا مديريت كند.
تصويرسازي با نظريه اسناد ارتباط دارد. زيرا فرد مي كوشد براي تصوير سازي، نتايج خوب را به خود و نتايج بد را به ديگران اسناد دهد. مديريت تصوير سازي گاهي ارائه خود نيز ناميده مي شود. به جز موارد خاص و نادر، انسان ها ميكوشند تصوير مثبتي از خود در ذهن مخاطب بسازند؛ از اين رو ممكن است در رفتار سازماني اين شگرد را به كار گيرند.

به طور کلی کارکنان، در تصویرسازی از دو نوع استراتژی استفاده می کنند: استراتژی کاهش که طی آن نقش و مسئولیت خود را در وقایع و نتایج منفی کمتر از حد واقعی نشان می دهند، و استراترژی افزایش که در آن مسئولیت خود را در نتایج مثبت بیش از حد جلوه می دهند.
استراتژی¬های کاهش عبارتند از:
 1) توجیه / تعذیر     
2) معذرت خواهی    
3) کناره گیری
استراتژی¬های افزایش عبارتند از:
1) استحقاق        
2) خودستایی یا افزایش
3) افشای مشکلات     
4) همراهی

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 24 اسفند 1398 ساعت: 21:39 منتشر شده است
نظرات(0)

معرفی رشته طراحی صنعتی

بازديد: 0
معرفی رشته طراحی صنعتی

معرفی رشته طراحی صنعتی

مفهوم و معنای طراحی صنعتی :
طراحي صنعتي رشته اي آميخته از علم و هنر است و در اصطلاح طراحي صنعتي يك چند رشته اي است اين به اين منظور است كه طراحي صنعتي رشته اي است كه تعداد زيادي رشته ها را در خود جاي داده است. علم و هنر هر دو در طراحي صنعتي دخيل هستند پس با حذف هر كدام طراحي صنعتي مثل ماشين بدون سوخت است.
وقتي در دنيا مي خواهد محصولي توليد شود اين طراحان صنعت هستند كه با فكر و ايده و سليقه خود محصول را توليد مي كنند. امروزه در واقع مردم آن چيزي را مي پسندند كه طراحان صنعت آن را مي پسندند زيرا آنها اولين كساني هستند كه يك محصول را به سليقه ي خود طراحي مي كنند بنابراين مردم عام هر كدام به سليقه ي خودشان به اين محصولات علاقه مند مي شوند.
در واقع طراحان صنعتي اولين حلقه از توليد يك محصول صنعتي هستند.
كار طراحان صنعتي به اين علت همچنان ادامه دارد كه افراد تنوع طلب هستند. بنابراين اين روند همچنان ادامه دارد و سليقه ي افراد هميشه در حال تغيير و تكامل است.
براي مثال:
طراحان صنعتي اگر بخواهند براي يك آرايشگر يك قيچي طراحي كنند سعي مي كنند قيچي را طوري طراحي كنند كه به دست آسيب نرساند و تمام عوامل انساني و ارگونومي را در آن رعايت مي كنند كه بعد از مدت طولاني اين وسيله به دست آسيب نرساند و حالت هاي انگشت را تغيير ندهد.
طراحي صنعتي بسته به نيازهاي مختلف به شاخه هاي مختلفي تقسيم مي شود.
1- طراحي محصول
2-طراحي محيطي
3- طراحي خودرو
4- طراحي بسته بندي
5- طراحي جواهرات
6- طراحي لوازم داخلي منزل
7- طراحي دكوارسيون داخلي
8- طراحي اصلاحي
طراحي اصلاحي در ايوان كاربرد دارد اين طراحي به اين معني است طراحي يك محصول را به منظور و بهينه كردن كيفيت محصول تغيير مي دهند.
یک طراح صنعتی ممکن است در شرکت شخصی یا شرکت دولتی مشغول به کار باشد و اگر در جایگاه درست خود به کار گرفته شده باشند، مهم ترین وظیفه آنها ایده پردازی برای نوآوری است. شرکت های طراحی داخلی، تولیدات وسایل خانگی و اداری و ورزشی، شهرداری ها و سازمان زیباسازی، شرکت های تبلیغاتی، صنعت خودرو، کارخانه هایی که نیاز به بسته بندی های متعدد و متنوع دارند و سایر شرکت هایی که به امر برند (هویت سازمانی) اهمیت می دهند، عمده جاهایی هستند که طراحان صنعتی جذب آنها می شوند.
زمینه هایی که طراحان صنعتی معمولا به دلیل جنبه های هنری در آنها بیشتر فعالیت دارند به طور جزئی تر شامل موارد زیر است:
طراحی محصول (شامل لوازم خانگی، مبلمان اداری و خانگی، وسایل صوتی و تصویری، موبایل، ماشین های اداری، نوشت افزار، اسباب بازی، پوشاک و غیره.)
طراحی دکوراسیون: شامل دکوراسیون خانگی، اداری، فروشگاه ها، مراکز تجاری و غیره.
طراحی محیطی: فضا، مبلمان و چیدمان شهری و کلیه فضاهای زیر مجموعه آن نظیر پارک ها، نمایشگاه ها، مراکز خرید، ایستگاه های اتوبوس و تاکسی و کلیه محیط های عمومی، تأسیسات ترافیکی، تبلیغات شهری، فضای سبز، زیباسازی شهری و....
طراحی خودرو: طراحی بدنه و نمای داخلی خودرو و سایر وسایل نقلیه.
طراحی بسته بندی: بسته بندی کالاهای مصرفی و محصولات مختلف.
طراحی اصلاحی: اصلاح خصوصیات عملکردی یا فرمی یک محصول به منظور بهبود کارایی آن.
طراحی هویت: به دلیل توانایی های طراحان صنعتی در ایده پردازی، فارغ التحصیلان این رشته بعضا به عنوان مشاور در شرکت های بزرگ و کوچک ظاهر می شوند. طراحی هویت سازمانی (برند) برای مجموعه های صنعتی نیز از توانایی های برخی فارغ التحصیلان این رشته است.

 

زمینه های کاری طراحان صنعتی

یک طراح صنعتی ممکن است در شرکت شخصی یا شرکت دولتی مشغول به کار باشد و اگر در جایگاه درست خود به کار گرفته شده باشند، مهم ترین وظیفه آنها ایده پردازی برای نوآوری است. شرکت های طراحی داخلی، تولیدات وسایل خانگی و اداری و ورزشی، شهرداری ها و سازمان زیباسازی، شرکت های تبلیغاتی، صنعت خودرو، کارخانه هایی که نیاز به بسته بندی های متعدد و متنوع دارند و سایر شرکت هایی که به امر برند (هویت سازمانی) اهمیت می دهند، عمده جاهایی هستند که طراحان صنعتی جذب آنها می شوند. زمینه هایی که طراحان صنعتی معمولا به دلیل جنبه های هنری در آنها بیشتر فعالیت دارند به طور جزئی تر شامل موارد زیر است:

طراحی محصول (شامل لوازم خانگی، مبلمان اداری و خانگی، وسایل صوتی و تصویری، موبایل، ماشین های اداری، نوشت افزار، اسباب بازی، پوشاک و غیره).

طراحی دکوراسیون: شامل دکوراسیون خانگی، اداری، فروشگاه ها، مراکز تجاری و غیره.

طراحی محیطی: فضا، مبلمان و چیدمان شهری و کلیه فضاهای زیر مجموعه آن نظیر پارک ها، نمایشگاه ها، مراکز خرید، ایستگاه های اتوبوس و تاکسی و کلیه محیط های عمومی، تأسیسات ترافیکی، تبلیغات شهری، فضای سبز، زیباسازی شهری و….

طراحی خودرو: طراحی بدنه و نمای داخلی خودرو و سایر وسایل نقلیه.

طراحی بسته بندی: بسته بندی کالاهای مصرفی و محصولات مختلف.

طراحی اصلاحی: اصلاح خصوصیات عملکردی یا فرمی یک محصول به منظور بهبود کارایی آن.

طراحی هویت: به دلیل توانایی های طراحان صنعتی در ایده پردازی، فارغ التحصیلان این رشته بعضا به عنوان مشاور در شرکت های بزرگ و کوچک ظاهر می شوند. طراحی هویت سازمانی (برند) برای مجموعه های صنعتی نیز از توانایی های برخی فارغ التحصیلان این رشته است.

 

درباره آینده رشته طراحی صنعتی در ایران بیشتر بدانید

با توجه به موارد بالا، مشخص است که یک طراح صنعتی می تواند با توجه به علاقه و گرایش خود در زمینه های متعددی حتی فراتر از موارد ذکر شده مشغول به کار شود. حقیقت این است که در ایران به دلیل وارداتی بودن کالاهای فراوانی که نیاز به طراحی خلاقانه دارند، نیاز به طراحی از مرحله صفر، از طرف کارفرمایان و کارخانه داران خیلی کم احساس می شود. بنابراین طراحانی که به دنبال استخدام در یک محل مشخص هستند، بیشتر برای طراحی های اصلاحی به کار گرفته می شوند.

اگر قصد فعالیت شخصی در شرکت های خصوصی دارید، تنها عاملی که باعث موفقیت شغلی است، توانایی های شخصی شماست و می توان گفت که اسم رشته طراحی صنعتی هنوز برای کارفرمایان به اندازه ای جا نیافتاده است که به صرف داشتن این مدرک علاقه ای به جذب افراد داشته باشند. یک طراح در صورتی در بازار کار موفق است که بتواند توانایی های خود را در عمل ثابت کند که این موضوع نیاز به چند سال وقت و اجرای پروژه های موفق دارد.

کدام دانشگاه ها طراحی صنعتی دارند؟

دوره کارشناسی: دانشگاه تهران، دانشگاه هنر تهران، دانشگاه الزهرا، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه هنر تبریز، دانشگاه اصفهان، دانشگاه آزاد تهران و مشهد

دوره کارشناسی ارشد: دانشگاه تهران، هنر تهران، هنر تبریز، آزاد تهران و امیرکبیر.

در دوره کارشناسی طراحی صنعتی، چه مباحثی تدریس می شود؟از سال ۱۳۷۴ وزارت فرهنگ و آموزش عالی یک چارچوب کلی برای دروس کارشناسی طراحی صنعتی در قالب ۱۳۵ واحد درسی ارائه داده است که به شرح زیر می باشد.

دوره کارشناسی رشته طراحی صنعتی

دروس عمومی (۲۰ واحد)

دروس پایه (۴۲ واحد)

دروس اصلی (۳۶ واحد)

دروس تخصصی (۳۷ واحد)

دروس پایه شامل مبانی هنرهای تجسمی، کارگاه طراحی پایه، کارگاه عکاسی، هندسه، حجم سازی، مهندسی عوامل انسانی (ارگونومی)، هنر و تمدن اسلامی و آشنایی با هنر در تاریخ، مدل سازی، ریاضی، فیزیک و فرم و فضا است.

دروس اصلی شامل استاتیک، فیزیک نور و الکتریسیته، نقشه کشی صنعتی، تاریخ طراحی صنعتی، ارگونومی، ارزیابی تولیدات صنعتی، طرح اشیاء در تمدن اسلامی، اقتصاد و مدیریت تولیدات صنعتی، مواد و روش ساخت، جامعه شناسی صنعتی، طراحی با کامپیوتر و طراحی فنی است.

دروس تخصصی شامل مبانی طراحی صنعتی، فرم و فضا، مدل سازی، کارگاه طراحی، و ۹ عدد پروژه طراحی صنعتی (شامل روند طراحی صنعتی، طراحی بسته بندی، طراحی سریع، طراحی مبلمان، حال و آینده، جامعه شناسی صنعتی، کار با کارخانه و…) و پروژه نهایی است. از میان دروس ذکر شده تعداد زیادی از جمله فرم و فضا، حجم سازی، و کارگاه های طراحی (کارگاه های پلاستیک، چوب، فلز و…) از دروسی هستند که نیاز به فضای کارگاهی و کار عملی دارند.

معمولا پروژه ها به گونه ای انتخاب می شود که مقدمات انجام پروژه نهایی فراهم شود.

آیا طراحی صنعتی در ایران دوره دکترا دارد؟

خیر. به دلیل نوپا بودن این رشته، در دانشگاه های ایران دکترای طراحی صنعتی وجود ندارد. ضمن اینکه به دلیل تخصصی شدن گرایش ها و تنوع علاقه ها و زمینه فعالیت افراد، در دانشگاه های خارج از کشور نیز دوره های دکترای طراحی به صورت گرایش های تخصصی ارائه می شود و رشته جامعی به عنوان طراحی صنعتی که در برگیرنده همه مباحث طراحی باشد، وجود ندارد.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 24 اسفند 1398 ساعت: 21:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس