سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
The microprocessor: that makes up your personal computer's central processing unit, or CPU, is its brain, messenger, and boss. All the other components-RAM, disk drives, the monitor- exist only to bridge the gap between you and the processor . they take your data and turn it over to the processor to manipulate; then display the results. The CPU isn't the only microprocessor in many PCs today. Coprocessors on windows video cards and sound cards. Display and sound data to relieve the CPU of some of its burden. Some special processors, such as the one inside your keyboard perform specialized tasks designed to get data into or out of the CPU.
The current standard for high performance processors in Intel's Pentium chip. On a chip of silicon roughly and inch square, the Pentium holds 3.1 million transistors, or tiny electronic switches. All the operations of the Pentium are performed by signals turning on or off different combinations of those switches. In computer, transistors are used to represent Os and Is, the two numbers that make up the binary number system. These Os and Is are commonly known as bits. Computers store and process data as a series of electronic bits. These bits are transferred internally within the circuity of the computer along paths capable of transmitting electrical impulses. The bits must be transferred from input devices to memory. Form memory to the CPU, from the CPU to memory and from memory to output devices. any path along which bits are transmitted is called a bus of data bus. Buses can transfer 8, 16 or 32-bits at a time.
One way computers can increase their productivity is through the use of a coprocessor, a special microprocessor chip or circuit board designed to perform a specific task. For example, math coprocessors anr commonly added to compyters to greatly speed up to the processing of numeric calculations, other types of coprocessors extend the capability of a computer by increasing the amount of software that will run on the computer.
The central processing unit (CPU) contains the control unit and the arithmetic/ logic unit. These two components work together using the program and data stored in the main memory to perform the processing operation.
The control unit can be thought as the brain of the computer just as the brain control the body. The control unit controls the computer. The control unit operates by repeating the following four operations:
Fetchings, decoding, executing, and storing. Fetching means obtaining the next program instruction from main memory. Decoding is translating the program instruction into the commands that the computer can process, Executing refers to the actual processing of the computer commands, and storing takes place when the result of the instruction is written to main memory.
The second part of the cpu is/ the arithmetic/logic unit. This unit contains the electronic circuity necessary to perform arithmetic and subtraction, multiplacationand division. Logical operations consist of comparing one data item to another to determine if the first data item is greater than, equal to, or less than the other.
ريزپردازنده
1-ريز پردازنده: كه واحد پردازشگر مركزي با CPU كامپيوترهاي شما را مي سازد كه اين مغز, پيام آور و سرپرست كامپيوتر است همه اجزاي موجود ديگر RAM(رم), ديسك درايوها, مانيتور فقط پل ارتباطي هستند براي فاصله ميان شما و پردازنده.
آنها داده ي شما را مي گيرند و اين را به پردازشگر مي دهند را دستكاري مي كند. سپس آنها نتايج را نمايش مي دهند. واحد پرادزشگر (cpu) در بيشتر كامپيوترهاي شخصي امروزه تنها ريزپردازنده نيست. كمك پردازنده هاي روي كارتهاي پنجره هاي ويديو و كارتهاي صدا داده ي صورت و تصويري را آزاد مي كند پرادزشگر مركزي را از بعضي بارهاي سنگين بعضي پردازنده هاي خاص, مانند آنچه كه در داخل صفحه كليد شما براي كارهاي تخصصي مشخص شده داده را به داخل يا بيرون واحد پردازشگر مركزي مي دهد.
2-استاندارد رايج پردازنده هاي سرعت بالا از شركت اينتل پنيوم مي باشد. تروي يك تراشه از سيليكن تقريبا در هر اينچ مربع پنتيوم 1/3 ميليون ترانسيستور ياسوئيچ هاي كوچك الكترونيكي نگه داشته مي شود. همه عمليات پنتيوم بوسيله تركيبات متفاوت روشن و خاموش شدن سينگنال ها انجام شده است. در كامپيوترها, ترانسيستورها استفاده شدند براي نشان دادن صفرها و يك ها, دو عددي كه سيستم اعداد دو دويي را مي سازند. اين صفرها و يك ها به طور معمول به عنوان بيت ها شناخته مي شوند. كامپيوترها ذخيره مي كنند و پردازش مي كنند داده را به عنوان يك سري از بيت هاي الكترونيك. اين بيت ها فرستاده مي شوند و به طرول داخلي در مدارات كامپيوتر در طي مسيرهايي كه قادرند ارسال كنند الكترونيكي را اين بيتها بايد فرستاده شود از راه ورودي به حافظه و از حافظه بسوي واحد پرادازشگر مركزي و از واحد پردازشگر مركزي به حافظه و از حافظه به راه خروجي هر مسيري كه بيتها فرستاده مي شوند ناميده مي شوند يك گذرگاه يا گذرگاه داده گذرگاها مي توانند 8 و 16 يا 32 از بيتها را در يك زمان عبور دهند
3-يك روش كه كامپيوترها مي توانند افزايش دهند بهره برداري خود را يك كمك پردازنده, يك تراشه خاص ريز پردازنده يا برد مدار شده براي انجام يك كار خاص است. براي مثال كمك پردازنده هاي رياضي به طور معمول اضافه شدند به كامپيوتر ها براي اينكه سرعت پردازش محاسبات عددي را به طور زياد بالا ببرند. انواع ديگري از كمك پردازنده ها گسترش دهند توانايي يك كامپيوتر را بوسيله افزايش تعداد نرم افزاري كه روي كامپيوتر اجرا خواهد شد.
4-واحد پرازشگر مركزي شامل واحد كنترل و واحد محاسبه و منطق است. اين دو جز كار مي كنند باهم براي اينكه داده و برنامه ذخيره شود در حافظه اصلي براي انجام عمليات پردازش.
5-واحد كنترل مي تواند گمان (پند داشته) شود به عنوان مغز كامپوتر تقريبا كنترل هاي واحد كنترل كامپيوتر مانند كنترل واحد مغز كامپيوتر است. واحد كنترل بوسيله تكرار چهار عمل زيركار مي كند واكشي, رمز گشايي, اجرا كردن و ذخيره كردن.
واكشي به معني به دست أوردن دستور العمل بعدي برنامه از حافظه اصلي است. رمز گشايي تبديل كردن دستورالعمل برنامه به فراميني است كه كامپيوتر مي تواند پردازش كند. اجرا كردن منصوب است به پردازش واقعي فرامين كامپيوتر و ذخيره سازي مشخص مي كند مكاني را براي زماني كه نتايج حاصل از دستور العمل ها نوشته مي شود روي حافظه اصلي
6- بخش دوم واحد پردازشگر مركزي,واحد محاسبه و منطق است اين واحد شامل مدارات الكترونيكي مورد نياز براي انجام عمليات حسابي و منطقي روي داده است, عمليات حسابي شامل جمع, تفريق, ضرب و تقسيم است. عمليات منطقي شامل مقايسه يك داده با داده هاي ديگر است براي تعيين اين كه داده ي اول كوچكتر از داده ي دومي است يا مساوي.
حدود 180 سال قبل در هند فردي به نام شيردي بابا معروف شد. وي يك روحاني با ايمان بود و انسان ها را به نيكي و افكار و رفتار درست دعوت مي كرد. در آن زمان مردم توجه زيادي به شيردي بابا نكردند و حكومت ها او را طرد كردند.
شايد يكي از دلايل اين برخورد هندي ها با شيردي بابا اين بود كه او به اسلام علاقه زيادي داشت و بعضي از تعاليم او از اسلام گرفته شده بود. اما سال ها بعد از وفات شيردي بابا عده اي با حمايت و برنامه ريزي دولت هاي استعمارگر، جانشين تازه اي براي شيردي بابا پيدا كردند و او را ملقب به ساي بابا كردند.
'باگوان شري ساي بابا' يا همان 'يا سو آمي ساتيا ساي بابا' در 23 نوامبر 1926 در يكي از ايالت هاي هندوستان به دنيا آمد. ساي بابا در سن 14 سالگي، مدعي شد روح خداوند در جسم او رفته است و علنا گفت كه براي هدايت انسانها بر روي زمين ظهور كردهاست و تلاش وي بر اين است كه با نگاهي پلوراليستي همه پيروان اديان را به سمت خويش بكشاند.
وي بيش از 50 ميليون نفر را تنها تا سال 1985 به مريدي خود در آورده بود. اما ساي بابا به جذب مسلمانان و مسيحيان توجه ويژه اي نشان مي داد كه نكته قابل تاملي است.
او خودش را ساي بابا ناميد و گفت كه تجسم بعدي 'شير دي ساي بابا' است كه درويشي مسلمان بوده و ده ها سال پيش در ايالت'ماهاراشترا' سكونت داشته است.
اولين چيزي كه در اسم ساي بابا جلب توجه مي كند شايبه فارسي بودن اين اسم است. ساي بابا شكلي ديگر از همان (شاه بابا) در زبان فارسي است كه با كمي تحريف و تغيير در زبان هاي اردو و هندي به اين شكل تلفظ مي شود.
علاوه بر نكته اي كه در نام اين شخص در ارتباط با اسلام وجود دارد، به طور كلي اين شخصيت را بسيار به اسلام پيوند مي زنند و اين مساله در سخنراني ها، نام گذاري ها و تبليغات اين فرقه انحرافي شرق آسيايي، مشهود است.
ساي بابا در ايران نيز مريداني داشت كه او را مي پرستيدند. سايت رسمي وي به زبان فارسي به نام ايران بابا نيز فعال است و از ظاهر آن مشخص است كه سرمايه گذاري زيادي روي آن صورت گرفته است.
اين سايت به صورت كاملا رايگان به توليد محتواي ارائه شده از سوي ساي بابا در بين ايرانيان مي پردازد. تا كنون نزديك به يك صد نرم افزار و لوح فشرده تبليغي از ساي بابا به زبان فارسي با شمارگان بالا در كشور توزيع شده است.
در دوره هاي قبلتر ساي بابا كمتر در ايران شناخته شده بود، اما شخصي از گروه وي به نام مهربابا نزد مريدانش در ايران معروف بود.
مهربابا سه بار به ايران سفر كرد يكبار در ژانويه 1924 كه با كشتي از بمبئي به بندر بوشهر رسيد و به سبب بيماري همراهانش به سرعت به هند بازگشت. بار دوم در سپتامبر 1928 كه در اين سفر از شهرهاي خرمشهر، دزفول، خرمآباد، ملاير، اصفهان، يزد، كرمان، بم و دزد آب (زاهدان) ديدن كرد.
مهربابا در اين سفر ملاقاتهايي با ايرانيان داشت و مريداني را جذب كرد و سپس به هند بازگشت. در اول ژانويه 1931 مهربابا براي سومين بار با قطار راهي ايران شد. تبليغات ، حضور و توجه ويژه مهربابا به ايران سبب شد تا الان زمينه پذيرش ساي بابا در ايران به راحتي فراهم باشد و سايت ها و نرم افزارها و تبليغات گسترده و موثري از اين ها را شاهد هستيم.
ساي بابا در سن هشتاد و پنج سالگي درگذشت. وي در روستاي پوتاپارتي در جنوب هند در ايالت 'آندرا پرادش' زندگي مي كرد و در اواخر عمر به بيماري مبتلا شده و در بيمارستان پوتاپارتي در همين ايالت ، به علت مشكلات تنفسي بستري بود و ميليون ها نفر از پيروانش اطراف اين بيمارستان تجمع كرده بودند.
ساي بابا براي دعوت خود معبد بزرگي به نام پراشانتي نيلايام به معناي آشيانه ي صلح برين، تأسيس كرده بود كه به مناسبت اعياد همه ي اديان، هم چون كريسمس، عيد فطر، عيد نوروز، سال نوي چينيان و اعياد هندو ها مراسمي را برگزار مي كرد.
1. تناسخ و انكار معاد: ساي بابا به تناسخ معتقد است و بر اين اساس پيش گويي كرده است كه در سن 96سالگي اين جسم خود را ترك خواهد كرد و هشت سال بعد روح او در جسمي ديگر در شهر ميسور به بدن فردي ديگر منتقل خواهد شد. در حالي كه خداوند متعال با مرگ وي ، ميان حقيقت و دروغ بزرگي كه گفت ،يازده سال فاصله انداخت.
تناسخ از ويژگي هاي مشهور اديان شرق آسيا است. بر اساس اعتقاد خرافي تناسخ روح انسان در چرخه هاي متوالي بازپيدايي تحت تاثير قانون كارما در صعود يا تنزل است تا اين كه با تلاش از حذف كارما از اين درياي سامسارا نجات يافته و به موكشا و رهايي برسد.
اديان الهي مانند زرتشت ، يهوديت ، مسيحيت و اسلام همگي اين اعتقاد باطل را مردود مي دانند و كتاب هاي بسياري نيز در نقد آن نوشته شده است .
2. پلوراليسم عرفاني: معنويت آيين ساي بابا بر مبناي كثرت گرايي عرفاني تبليغ مي شود. وي تصريح مي كند كه همه ي اديان حق اند و هيچ تفاوتي با يكديگر ندارند، هر چند دين خود ساخته ي خويش را كامل ترين آنها مي داند و آن را به منزله ي صد مي داند كه چون كسي آن را داشته باشد، حقيقت همه ي اديان ديگر را كه همگي از صد كمتر هستند، خواهد داشت. اين در حالي است كه همين شخص اجازه گرايش به اسلام يا اديان ديگر را به پيروانش نمي دهد و در عين حال از آنان مي خواهد كه براي تاثير پذيرفتن از آموزه هايش ، بايد دست از همه ي باورهاي ذهني و دروني پيشين خود بردارند و بدين ترتيب كثرت گرايي را معنا مي كند!
3. شعبده و جادو: بسياري از مردم گمان مي كنند كارهاي خارق العاده نشانه ي حقانيت يك مكتب مي تواند باشد. مدعيان و سود جويان نيز از همين سادگي مردم سوء استفاده كرده و با قدرت هايي كه به دست مي آورند، سعي مي كنند با انجام كارهايي كه از توان عموم مردم خارج است و يا پيشگويي ها و پيش بيني هايي درباره ي حوادث روز مره، چنين جلوه دهند كه همه ي سخنان آنان حق است و مهر تأييد الهي دارد. هرگز نمي توان انجام كارهاي خارق العاده را نشانه ي حقانيت و درستي راه و روش يك عارف دانست. هر چند برخي از كارهاي خارق العاده در اثر توانمندي ها و استعدادهاي خدادادي است؛ اما بسياري از آنها معلول رياضت ها و تمرين روحي و گاهي شيطاني است. توضيح اين كه، روح انساني داراي قدرتي خارق العاده و شگفت انگيز است. هر انساني اگر بتواند غرايز حيواني را سر كوب نمايد، مي تواند از قدرت خارق العاده ي روح خود استفاده كند .
كارهاي خارق العاده ي ارزش دارد كه در سايه ي عمل به دستورات الهي به دست آمده باشند، هر چند هيچ عارف حقيقي عملي را براي دستيابي به كارهاي خارق العاده انجام نمي دهد، زيرا عرفان حقيقي چيزي جز معرفت و تقرب به خدا نيست.
يكي از شاخصه هاي اصلي مكتب انحرافي ساي بابا كه به واسطه آن ميليون ها انسان را به خود جذب كرده است ، استفاده از همين جادو و شعبده بوده است كه البته در اين مسير از هيچ گونه تقلبي فروگذار نكرده است و فريب هاي خود را تحت عنوان قدرت الهي تبليغ مي نمايد. فيلم هاي مستند بسياري در نقد و آشكار نمودن فريب هاي ساي بابا ساخته و منتشر شده است.
4. ادعاي الوهيت: باگوان شري كه در كودكي نمي توانست مگسي را از خود برماند، اكنون مدعي است كه خداي خالق، برهما، خداي هستي بخش و … در او حلول كرده است. وي مردم را به ستايش و پرستش خويش فرا مي خواند و ساده دلان نيز در برابرش زانو مي زنند و در ايران نيز صدها پيرو فريب خورده، او را مي پرستند. او به هوادارانش اين متون و اذكار را توصيه مي كند، تا در حالت آرامش و توجه كامل در برابر او بخوانند:
خودتان را محصور من بدانيد، به من مشغول باشيد
جنون بابا را در زندگي تان خلق كنيد، باور كنيد كه از اين جنون شيرين تر نيست
به عشق هم عادت كرديم، همه اين سال ها، فرم هاي مختلفي از عشق را براي شما گرفتم
مثل كودكي پرورش تان دادم، مثل پدر و مادر ي عاشق، تا رشد كنيد
من فرم برادر و خواهرتان را به خود گرفتم... .
من آمده ام تا سعادت بدهم، من آمده ام تا ببخشم
هيچ منظور ديگري از موجوديت من نيست
همه اضطراب و مشكلات خود را به من بسپاريد، و از من آرامش بگيريد بيا و مرا پيدا كن، و خودت را پيدا كن
از نزديك به من نگاه كنيد، به فراسوي فرم بدن و درون نگاه كنيد
5. تجاوز جنسي: در يكي از مستندهايي كه برخي از رسانه هاي اروپايي عليه ساي بابا ساخته اند ، وي متهم به سوء استفاده جنسي از برخي مريدان خود براي بيش از 30 سال شده است. گزارش بي بي سي حاوي مصاحبه با برخي از خانوادههايي است كه از مريدان ساي بابا بودهاند و به شرح چگونگي تهديدهاي وي و بهره برداري جنسي از آنان پرداخته شده. در اين مستند ،حجم تخلفات ساي بابا را به حدي مي دانند كه نياز به دخالت دولتهاي مختلف در برابر آن را ضروري شمرده است.
6. مسيحيت زدگي: با اين كه ساي بابا در بسياري از گفته ها و رفتارهاي خود اسلام را هدف گرفته بود ، اما يكي از ويژگي هاي شاخص وي استفاده از تعاليم مسيحيت در حرف هايش است كه نشان مي دهد او بيشتر تحت تاثير سياست هاي استعمارگران مسيحي بوده كه ده ها سال هند را استعمار كرده بودند.
7. تطميع مريدان: ساي بابا قصر بسيار بزرگي در هند داشت كه هر پنج شنبه از قصرش بيرون مي آمد و با تردستي جواهري يا از هوا برايش مي آمد يا با استفراغ پياپي، جواهري را از درون دل خود بيرون مي آورد و سپس آن جواهر را به يكي از مريدانش مي داد و باز هفته بعد عده ي زيادي منتظر او مي ماندند تا شايد قطعه طلايي گيرشان بيايد.
تخت هاي طلاي ساي بابا نيز ديدن داشت و افراد زيادي از سراسر دنيا فقط براي تماشاي شكوه و جلال تخت وي در ديدارهاي عمومي او شركت مي كردند.
در سال ۱۹۵۴، ساتیا سای بابا یک بیمارستان عمومی رایگان در روستای پوتاپارتی تاسیس کرد.در ۲۹ ژوئن ۱۹۶۸، ساتیا سای بابا به اولین و تنها سفر خود به خارج از کشور ، به کنیا و اوگاندا رفت.در طی یک گفتمان در نایروبی، وی اظهار داشت : "من آمده ام تا نور چراغ عشق را در قلب شما روشن کنم و روزبه روز به درخشش و نور آن بیفزایم. من از سوی هیچ مذهب خاصی نیامده ام. من مامور تبلیغ برای یک فرقه یا آیین و یا نهضتی خاص نیستم ، و نیامده ام تا برای خود مرید وشاگرد جمع کنم. من نیامده ام تا برای خودم و یا هیچ گروه و دسته ای مرید و پیرو جذب کنم. من آمده ام تا به شما درباره این آیین یکتا پرستی ، این اصل معنوی بگویم.
" در سال ۱۹۶۸، او دهارماکشترا یا ساتیام مندیر را در بمبئی تاسیس کرد.در سال ۱۹۷۳ ، او شیوا مندیر را در حیدرآباد تاسیس کرد. در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۱ او ساندارام مندیر را در چنای افتتاح کرد .در ماه مارس سال ۱۹۹۵، ساتیا سای بابا پروژه ای را برای تهیه آب آشامیدنی برای ۱٫۲ میلیون نفر در منطقه مستعد خشکسالی رایالاسیما درمنطقه آنانتاپور در آندرا پرادش شروع کرد.
بیمارستان عمومی شری ساتیا سای در وایتفیلد در شهر بنگلور ، در سال ۱۹۷۷ افتتاح شده است و عمل های جراحی پیچیده ، مواد غذایی و داروهای رایگان رادر اختیار بی بضاعتان قرار می دهد. در این بیمارستان تا کنون بیش از ۲ میلیون بیمار را درمان شده اند.در سال ۲۰۰۱ بیمارستان فوق تخصصی رایگان دیگری در بنگلور به نفع فقرا تاسیس کرد.
در آوریل ۱۹۹۹ او آناندا نیلایام ماندیر در مادورای، تامیل نادو را افتتاح کرد.
ساتیا سای بابا سه مندیر اولیه (مراکز معنوی) را در هند تاسیس نموده است. اولین مندیر، در بمبئی در سال ۱۹۶۸ تاسیس شد، اولی با عنوان "دهارماکشترا" و یا "ساتیام" . مرکز دوم در حیدرآباد در سال ۱۹۷۳ تاسیس شد ، با عنوان "شیوام" و مرکز سوم در ۱۹ ژانویه ۱۹۸۱ در چنای با عنوان "ساندارام".
سرزمین هندوستان گلوگاه التقاط و نقطه عطف اقتران خداپرستی و بت پرستی است. به عبارت دیگر، تفکیک خداپرستی و بت پرستی در جامعه هند، کار آسانی نیست. بدین سان:
نخست آن که: هندوستان را سرزمین خدایان بسیار دانسته اند، چنانچه در میان ابتدایی ترین اقوام ساکن در هندوستان، رگه هایی از چندخدایی مشهود است. در مَثَل اقوام دراویدی25 که در فاصله سالهای 4000 تا 2500 پیش از میلاد به سرزمین هند راه یافتند، خالق تمدنی بودند که در دره رود ایندوس26 و شهرهای بزرگ هاراپا27 و مهنوجودارو28 شکل گرفت.
اقوام دراویدی، مردمی کشاورز بودند و خدایانی را نیایش می کردند که به گونه ای با باروری و حاصل خیزی پیوند داشت. در این کیش، دو عنصر اساسی موردتوجه قرار می گرفت:
نخست نیایش آلت نرینگی که نمونه هایی از آثار آن در مهره های یافت شده در هاراپا دیده می شود.
دوم، توجه به خدا بانوی مادر که نمونه های یافته شده در هاراپا آن را تأیید می کند. تصاویری که نشان دهنده رویش گیاه از رحم خدایی ماده یا بانوی عریان است که در برابر او در حال قربانی کردن انسان اند.
هرچند که مسأله تعدد خدایان در دوران ودائی و تحولات پس از آن دارای ابعاده گسترده تر و پیچیده تری می شود. 29
دو دیگر: التقاط خداباوری، اسطوره های بسیار و تأثیرگذار، فرهنگ بومی و تفکرات عامیانه و بسیاری دلایل دیگر باعث می شود تا نمادهای مادی، از انواع سنگ و چوب و فلز و غیره، به عنوان نشانه های متمرکز محسوس در اماکن مقدسِ مردمانِ هند جای گیرد. و از آن پس انواع نیایشها و مراسم قربانی در برابر این نمادها رخ دهد. تکیه بر این ماجرا، باعث می شود که در طولانی مدت مردمان عامه توجه بیش از اندازه به نمادها روا دارند و مسأله توتم پرستی را متبلور سازند.
باری، بحث چند خدائی همواره در هندوئیسم و گرایشهای جدا شده از آن پررونق بوده است. و هر چند ساتیاسای بابا، به واسطه اقتباس از تعالیم هندوئیسم، به انواع خدایان و تجلیات او معتقد است؛ ناگزیر برخلاف بسیاری از گرایشها و کتابهای مقدس هندوئیسم، بیش تر بر خدای اعلی تکیه دارد و همواره در تعالیم او بحث از خدا با تکیه بر وحدانیت شکل می گیرد.
"خداوند شکلی را به خود می گیرد که سر سپرده ها آرزو داشته اند. دانستن این که تمام اشیاء خلق شده شکلی از خداوندند بسیار اساسی است. "33
سای بابا در مسأله خداشناسی و پرداختن به خصوصیات خداوندی همواره از تعالیم هندو که مبتنی بر تعدد خدایان است، فاصله می گیرد؛ لکن در صدر و ذیل گفتارش درباره خداوند به پیامبران و ادیان توحیدی اشاره می کند. این نکته در برخورد با موضع پلورالیسم دینی او پراهمیت است. 34 ضمن این که در ادامه علت تأکید او بر خدای یگانه نمایان می شود. 35
اواتار، از سنگهای اصلی بنای عظیم خداشناسی هندوست. ما تنها در آیین هندو با مفهومی به نام اواتار، که تجلی امر مطلق در جهان خاکی است، روبه رو می شویم. براساس آیین هندو مسؤولیت ویشنو به عنوان حافظ جهان ایجاب می کند که در هنگام بروز خطرهای جدی برای جهان و موجودات آن به شکل موجودی زمینی متولد شود و جهان را از نابودی برهاند. تقریباً تمامی اواتارهای هندو، تجسم های ویشنو هستند. این اواتارها، همواره حامل خرد و دانشی هستند که برای حفظ بقای جهان ضروری است. 36
در مسلک هندوئیسم، بنابر وضعیت طبیعی جهان ضروری است که همواره زمین خاکی از اواتار خالی نباشد. تا او اساس عقیده (دارما) را تحقق بخشد. دارما به معنای مسیر اصلی زندگی شخص، بدون دخالت و ضربه زدن به منافع و زندگی دیگران و بدون تجاوز به آزادی دیگر اشخاص است. به دیگر سخن، دارما به معنای این که آن چه را که دوست داری دیگران در حق تو انجام دهند در حق دیگران انجام دادن و به طور کلی ایجاد یک وحدت منظم بین گفتار و پندار و کردار انسانهاست. وجود اواتار بر روی کره زمین، ضروری است، تا تحقق دارما را عملی سازد. آواتار به صورت انسان، به عنوان دوست، نیکخواه بشر، خویشاوند، راهنما، معلم، درمان کننده، شفابخش و شریک در بین انسانها زندگی می کند.
وجود اواتار برای اعاده دارما ضروری است و هنگامی که انسان بر اساس دارمایش زندگی می کند اواتار خوشحال و خوشنود خواهد بود. 37
اما نکته این جاست که ساتیا سای بابا، بعد از بیان ادعاهای بالا در تعلیمات عرفانی به شاگردان خود، خویشتن خویش را یک اواتار معرفی می کند. اواتاری که نقش معلم حقیقت را بازی می کند، کسی که آمده تا دوران جدیدی را در تعلیمات کهن معنوی بنا نهد و نقش یک نجات گر بزرگ را ایفا کند.
سای بابا می گوید:
"تو نمی توانی مرا در طبقه بندی "مرد خدائی" یک معجزه گر، انسان خداگونه، یا شفادهنده قرار دهی. این اواتار - سای بابا - برای ایفای نقش جدیدی آمده، نقش معلم حقیقت. "
بدین سان در گام نخست ساتیا سای بابا، به عنوان اواتار با نقش نوینی در صحنه ارشاد، به عنوان یک معلم حقیقت جلوه می کند. سپس برای معرفی خود و ابراز ویژگیها و تواناییهای ذاتی خویش چنین سخن می گوید:
"هرکه تمام اعمال و کارهایش را به من اهدا کند بدون هیچ فکر دیگری، هرکه روی من مراقبه می کند به من خدمت می کند، مرا پرستش می کند، مرا به خاطر دارد، بداند همیشه با او هستم... به آنهایی که مرا استهزا می کنند، تبسم می کنم، به آنها که درباره من دروغ جعل می کنند تبسم می کنم، به آنها که مرا تمجید می کنند تبسم می کنم دائم شادم پر از شعف.
تند صحبت می کنم و بعضی ها را تنبیه می کنم، اگر آنها مال من نیستند آنها را رها می کنم و توجه به آنها نمی کنم. این هشداری است برای ارتداد آنها. من حق دارم آنهایی را که به من تعلق دارند، گوشمالی بدهم، من بین شما راه می روم و صحبت می کنم. تربیت می دهم نشان می دهم، نصیحت می کنم و اندرز می دهم؛ اما از هر نوع وابستگی جدا هستم. خیلی وقتها به شما گفته ام که مرا با این ساخت فیزیکی مربوط ندانسته و یکی فرض نکنید، اما شما نمی فهمید."38
ساتیا سای بابا، در مورد قدرت و توانایی خویش چنین می گوید:
"من شما را مجبور نمی کنم که نام و شکل بخصوصی از من انتخاب کنید، خداوند میلیونها نام و شکل دارد... اگر به عنوان ناراینا39 (یکی از نامهای خداوند) با چهار بازو در حال نگه داشتن صدف، چرخ، گرز، نیلوفر بین شما آمده بودم، شما مرا در یک موزه نگه می داشتید و از مردمان جست وجوگر پول دریافت می کردید، اگر صرفاً به عنوان یک مرد آمده بودم به تعلیمات و آموزشهای من با دیده احترام نگاه نمی کردید و از آنها به خاطر خوبی خودتان پیروی نمی کردید. پس من باید در این شکل، ولی با دانش و نیروهای فوق بشری باشم. "40
ساتیا سای بابا، که در پوتاپارتی مستقر است، چندین دهه پیش ادعا کرد که تجسم دوباره سای بابا شیردی است. شماری از طرفداران سای بابا به این گفته ایمان آوردند و البته شماری دیگر از طرفداران و هواداران سای بابا شیردی و ساکنان شیردی، این باور را ندارند و آن را نپذیرفتند. به همین خاطر، سای بابا که فعلاً در قید حیات است، هرگز به شیردی مسافرت نکرده است.
42ساتیا سای بابای 82 ساله - به گفته خودش - در 99 سالگی برای بار دوم از این دنیا فوت می کند و هشت سال بعد برای بار سوم، در جسم دیگری در شهر "میسور" دوباره ظهور خواهد کرد. نام این تجسم الهی "پرما سای بابا" و گسترش دهنده عشق و ادامه دهنده راه شیردی سای و ساتیا سای خواهد بود.
بنابراین ساتیا سای بابا، مدعی است که در دوره اول زندگی در جسم سای بابا شیردی در شهر شیردی و در دوره دوم با همین نام کنونی و با تجسم فعلی، در روستای پوتاپارتی ظهور کرده است. و در دوره سوم زندگی، در قالب جسمی با عنوان پرما سای بابا در شهر میسور دوباره ظاهر خواهد شد. در این جا، با اندکی تفضیل درباره سه تجلی سای بابا سخن خواهیم گفت:
درباره زندگی نامه و تعالیم سای بابا شیردی43 آثار اندکی وجود دارد. در این میان یکی از ترویج دهندگان اصلی آثار و تعالیم او فردی با نام ساتیا پال روهلا44 است. او از هواداران جدی سای بابا و نویسنده کتابهایی درباره اوست. از جمله کتابهای اوست: سای بابا و پیام او، 45 ساتی سای بابا و آینده بشریت، 46 جنبش سای بابا، 47 ارزش انسان و مسأله تعالیم و تربیت او، 48 و بالاخره کتاب قدیس سای بابا شیردی. 49
پال روهلا در کتاب قدیس سای بابا شیردی، می نویسد:
"دوران کودکی سای بابا شیردی برای مدتها در هاله ای از رمز و راز پوشیده بود. اخیراً؛ یعنی در 28 سپتامبر 1990 ساتیا سای بابا قسمتی از زندگی دوران کودکی قدیس شیردی را فاش کرد. بر اساس اظهار او، سای بابا شیردی در 28 سپتامبر 1835 در جنگلی نزدیک دهکده پاتری در ایالت حیدرآباد هند در خانواده ای برهمن، به نام بهار دواجا گوترا50 به دنیا آمد. نام مادرش دوگیری عمه51 بود. "
او همیشه لباس ساده ای به تن می کرد. غذاهای ساده ای که هوادارانش به او می دادند، می خورد. و در مسجدی کوچک که نام آن را دوارکامائی52 گذاشته بود، زندگی می کرد. می گویند او تمام روز در این مسجد روی تخته سنگ بزرگی که هنوز هم در آن جا قرار دارد، می نشست. هم اکنون نیز یک تصویر نقاشی شده از بابا که در زمان حیات وی در این مکان قرار داده شده، به چشم می خورد. اگرچه او در خانواده هندو متولد شده بود؛ اما همانند یک درویش مسلمان زندگی می کرد.
شیردی بابا در 15 اکتبر 1918 فوت کرد. اکثر وقایع و اتفاقات زندگی سای بابا شیردی در کتاب شیردی سای بابا چاریتا53 به چاپ رسیده و یا توسط دوستداران وی به صورت پراکنده منتشر شده است. سای بابا شیردی، یک معلم روحانی عالیقدر بود که طرفداران تمام ادیان و مذاهب و حتی مردم هند از هر طبقه ای به او به دیده احترام می نگریستند و از تعالیم و نصایح او بهره می بردند.54
سای بابا شیردی، بیش ترین تلاش خود را در اتحاد جامعه مسلمانان و هندو، با سفارش به صبر و بردباری و تأکید بر ایمان و اعتقاد راسخ به خداوند به عمل آورد. شیردی اعمال و عبادت هندوها و مسلمانان، هر دو را تمرین می کرد. در مسجد کوچکی زندگی می کرد و در آن محلِ عرفانی، طبق سنت مذهبی هندوها، عود و شمع روشن می کرد و آتشی در آن جا برپا کرده بود. مناسک مذهبی مسلمانان - نماز - را برپا می داشت و از طرفی به انجام مراسم هندوها می پرداخت. سای بابا شیردی به عنوان سمبل انسان باکرامت مورد قبول هندوها، مسلمانان، پارسی ها و حتی مسیحیان بود.55
آموزشهای مهم و اساسی سای بابا شیردی حول هفت محور بود.
1. قانون عمل و عکس العمل56: کارما - قانون عمل و عکس العمل - در لغت به معنای عمل است و در اصطلاح به قانونی گفته می شود که پیامد اعمال انسان را تعیین می کند و موجب پدید آمدن چرخه بازپیدایی می شود. کارما قانونی است که پیامد اعمال انسان را تعیین می کند، اما خودش نه پاداش عمل نیک است و نه جزای عمل بد. (308: 2005، DictionaryConciseoxford)
2. وفاداری و ایمان به استاد معنوی واقعی: ما باید به پیر روحانی خود اعتقاد داشته باشیم و از ته دل و باخلوص نیت به او خدمت نماییم و صبر و شکیبایی پیشه کنیم.
3. تسلیم اراده خداوند بودن: ما باید تسلیم اراده و خواست خداوند باشیم و بدانیم که تنها اوست که می تواند چارچوبهای ذهنی ما را وسیع کرده و ارزشهای درونی ما را شکوفا سازد.
4. برابری و مساوات: خداوند را در همه موجودات مشاهده کنید. سای بابا شیردی دائماً می گفت: خداوند را در درون همدیگر ببینید.
5. وارستگی و استقلال: سای بابا شیردی بارها و بارها تکرار می کرد: اسیر و تابع گرایشات و سنتهای حاکم بر جامعه نباشید، تنها به خداوند فکر کنید و به سوی او حرکت کنید.
6. صدقه دادن: سای بابا شیردی عادت داشت که از مردم صدقه بگیرد، حتی گاهی از آنان پول مطالبه می کرد. او اهمیت صدقه دادن را بارها تذکر داده بود.
7. چرخه کارما: سای بابا شیردی در این مورد می گفت: آن چه ما درو می کنیم همانی است که خودمان قبلاً کاشته ایم. بنابراین، مواظب گفتار، افکار و کردار خود باشیم.57
از این رو سای بابا شیردی در میان اهالی منطقه دارای شهرت روزافزونی شد. سادگی و بی ادعایی او باعث شد تا بعد از اندک زمانی در سراسر هند دارای شهرت و آوازه شود. از طرف دیگر، او بسیاری از نزاعها و درگیریهای ساکنان منطقه را، که بیم آن می رفت مبدل به نزاعهای خونین شود، به آرامش مبدل ساخت. به همین علت دارای محبوبیت فراوانی در میان ساکنان هندو و مسلمان شد. بسیاری او را به عنوان رهبر عرفانی - سیاسی خود می شناختند و سخنان فاقد عجب و غرور او را راهگشای زندگی خود می دانستند.
در عرفان ساتیا سای بابا موضوع خداباوری کم اهمیت جلوه می کند. قدرت خداوندی در سیر دگرگونیهای زندگی انسان، نقش کم اهمیتی دارد. ساتیا سای بابا در قسمت دستورات عملی هیچ گاه هدف تعالیم عبادی را توجه به خدا و جلب رضایت او اعلام نمی دارد. در مقابل اظهار می کند که هرکس بر من مراقبه کند، همواره با او هستم و از او در تمام سختیها، محافظت و دستگیری می کنم.
ساتیا سای بابا، خود را اوتاره معرفی می کند که از جانب خدا برای هدایت انسانها نازل شده است. او در ابتدا به واسطه نوع رابطه ای که از خود با خداوند در ذهن انسانها ترسیم می کند، به دنبال کسب مقبولیت عمومی است؛ اما همین که به این هدف رسید و پیروان او به واسطه نوع رابطه مقدس مورد ادعایش، به او ایمان آوردند، دیگر توجه کانونی بر روی خدا برداشته می شود و به عبارت دیگر، شخص ساتیا سای بابا در موضع خداوندی می نشیند.
از آن پس همه موظف اند بنابر خواسته های او قدم بردارند، بر روی او مراقبه کنند و تنها به دنبال کسب رضایت او باشند.
روشن است که ساتیا سای بابا برای کسب محبوبیت دوچندان، خود را تجلی دوباره سای بابا شیردی معرفی می کند. این موضع گیری از دو جنبه قابل بررسی است.
الف. هرچند که چند دهه از مرگ سای بابا شیردی می گذرد؛ لکن او در منطقه شیردی و حتی در اقصی نقاط هند دارای طرفداران فراوانی است. بسیاری از طرفداران شیردی، افراد بانفوذ و ثروت مندی هستند. آنان مبالغ فراوانی را صرف تزیین مقبره او می کنند. در سالروز وفات شیردی در مقبره او، مراسم یابود پرهزینه ای برگذار می شود. ساتیا سای بابا، با استفاده از این استراتژی توانست برخی از مریدان شیردی را به خود جذب کند. هرچند هنوز بسیاری از طرفداران او این ادعا را نپذیرفته اند.
ب. بسیاری از ساکنان هندوستان، هرچند که از طرفداران رسمی شیردی نبوده اند؛ لکن برای او احترام زیادی قایل اند و هرگاه از شیردی سخنی به میان می آید، از او به بزرگی یاد می کنند. ساتیا سای بابا با استفاده از این استراتژی توانست از محبوبیت عمومی اهالی هندوستان و به عبارت دیگر تمام کسانی که شیردی را می شناختند، استفاده کند.
از طرف دیگر، ساتیا سای بابا، با بیان ویژگیهای خود در مرتبه سوم از تجلی - پرما سای بابا - غیر مستقیم و یا حتی به صورت مستقیم اعلام می دارد که همان منجی جهانی است که تمام جهانیان و ادیان گوناگون سالیان طولانی است به انتظار او نشسته اند. البته این خود به همراه استراتژیهای بالا، ماجرای درخور تامل دیگری است.
از نخستین ماههای پس از پیروزی انقلاباسلامی رابطهي ایران با عراق در اثر بهوجود آمدن خلاء قدرت در منطقه و همچنین تمایل عراق به گسترش حوزهي نفوذ در منطقه، تیره شد. اوضاع نابسامان داخلی ایران و روابط تیرهي خارجی ایران بر تمایل عراق به تجاوز میافزود. بههمین جهت کمکم زد و خوردهای مرزی بین دو کشور گسترش یافت. در اوایل سال 1359 که خطر تجاوز عراق به ایران جدی شد، امام در پیامی با پوسیده خواندن عقل صدام خطاب به نظامیان عراقی، حمله به ایران را حمله به رسولالله و جنگ با قرآن عنوان کرد و فرمودند که در صورت وقوع، ایران آنها را خرد میکند.[1] صدام که بهبود روابط با ایران را منوط به تحقق سه شرط: خروج بیقید و شرط ایران از جزایر سهگانه، بازگرداندن وضعیت حقوقی شطالعرب به دوران پیش از 1975م[2] و بهرسمیت شناختن عرب بودن مردم عربستان یا خوزستان[3] کرده بود در شهریور 1359 با توجه به اختلافات و اوضاع نابسامان داخل ایران به امید فتح ایران در کوتاهترین زمان، به ایران حمله کرد.[4]
شوراي امنيت از 31 شهريور 1359 که عراق به ايران تجاوز نمود تا پايان سال 1369 مجموعا 14 قطعنامه و 15 بيانيه صادر نمود؛[5] ایران هفت قطعنامهي اولی را به این علت که دشمن در خاک ایران بود و شرط ایران هم برگشت نیروهای دشمن بهمرزهایی بود که صدام قبول نداشت، رد کرد. سرانجام قطعنامهي 598 بهعنوان هشتمين قطعنامه با توجه بهویژگیهای خاصی که داشت از طرف ایران مورد پذیرش قرار گرفت.
زمینههای صدور قعطنامهي 598
در 10 فوریهي 1986 و مصادف با 21 بهمن 64 رزمندگان اسلام در یک حملهي غافلگیرانه فاو را تصرف کردند و این امر باعث نگرانی شدید جهان غرب، شوروی سابق و کشورهای ساحلی خلیج فارس شد. آمریکا که به پایداری و استقامت ایران مطمئن شد، تصمیم گرفت به هر صورت ممکن خود را به ایران نزدیک کند و بههمین جهت جریان ایرانگیت اتفاق افتاد. آمریکا علیرغم فشاری که بر دیگر کشورها بهمنظور تحریم تسلیحاتی ایران وارد کرده بود، مخفیانه به ایران سلاح ارسال میکرد.[6] البته آنها دلایل اقدام به این کار را کمک به آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان و خاتمه دادن به جنگ ایران و عراق عنوان کردند؛[7] لکن این امر بر حیثیت سیاسی این کشور و همچنین روابطش با دیگر کشورها خصوصا کشورهای عربی منطقه تاثیر نامطلوبی گذاشت.
بدین منظور زمانی که آمریکا از نزدیکی با ایران ناامید شده بود به حمایت قاطع از عراق و اعراب برخواست و مخالفت خصمانه با ایران را آشکار ساخت. آمریکا در همین راستا در دو جبهه وارد عمل شد:
الف:در جبههي نظامي، با تقویت ناوگان خود در خلیج فارس و تشویق متحدان خویش به اعزام ناوهاي بیشتر به منطقه، عملا دشواریهایي را براي عملیات ایران بهوجود آورد؛ و از سوي دیگر دست عراق را براي هرگونه اقدامي در خلیج فارس بازگذاشت و اطلاعات نظامي آواکسها و ماهوارهها را از وضع جبههها در اختیار عراق قرارداد.
ب:در جبههي سیاسي نیز به دولتها فشار وارد کرد که از فروش اسلحه بهایران جلوگیري کنند، و در شوراي امنیت نیز کوشید که کشورهاي عضو را به تصویب قطعنامههايی دربارهي تحریم فروش اسلحه به ایران موافق سازد.[8]
در ١٦ دي سال ١٣٦٥ ایران عملیات کربلاي ٥ را آغاز کرد و فشارهاي فوقالعاده سنگیني را به ماشین جنگي دشمن وارد آورد. دکوئیار، دبیرکل سازمانملل متحد، متعاقب این عملیات از اعضاء دائمي شوراي امنیت خواست که براي خاتمه دادن به جنگ، با یکدیگر همکاري کنند که این امر با پاسخ مثبت سفراي این کشورها روبرو شد. در این مذاکرات آنها «احتمال اینکه جنگ تهدیدی علیه صلح باشد» را مورد بررسی قرار دادند و بدین وسیله راه را برای استفاده از اختیارات مندرج در فصل هفتم منشور ملل متحد هموار ساختند.»[9] در مجموع باید گفت که عامل مهم صدور قعطنامهي 598 عملیاتهای متعدد[10] رزمندگان اسلام در خاک عراق بود که اکثر آنها نیز با موفقیت روبرو بودند.
ویژگیهای قطعنامهي 598
قطعنامهي 598 شورای امنیت[11] دارای ویژگیهایی بود که ذیلا به آنها اشاره خواهد شد:
1. لحن آمرانه و قاطع قطعنامهي 598 آنرا از قطعنامههاي قبلي که عموما جنبهي توصيهاي داشتند متمايز ميسازد.
2. شوراي امنيت براي اولينبار و پس از آنکه قريب هفت سال از جنگ ميگذشت تشخيص داد که در جنگ عراق و ايران نقض صلح وجود دارد و بههمين جهت صريحا اعلام داشت که بر طبق مواد 39 و 41 منشور ملل متحد عمل ميکند.
3. عنوان قطعنامهی 598، نظیر قطعنامههای پیشین «وضعیت مابین ایران و عراق» نیست، بلكه برای اولینبار قطعنامه تحت عنوان «منازعه بین ایران و عراق» صادر شده است.
4. از نظر حجم و تعداد كلمات بهكار برده شده، مفصلترین قطعنامه صادره از طرف شورای امنیت دربارهي ایران و عراق میباشد.
5. شورا در بند 6 براي اولين بار نظر ايران را قبول کرد و از دبيرکل خواست هيئت بيطرفي را با مشورت ايران و عراق براي تحقيق دربارهي مسئوليت درگيري تعيين کند.
6. بند 7 قطعنامه نيز در جهت تامين نظر ايران براي دريافت خسارات جنگ است.
7. تنها قطعنامهاي است که در طول هشت سال جنگ، پنج عضو دائمي شوراي امنيت ماهها تشکيل جلسه دادند تا دربارهي تهيه متن پيشنويس آن توافق کنند.
ایران و قطعنامهي 598
ايران در قبال قطعنامهي 598 در وهلهي اول با غير عادلانه خواندن آن و خطاب قرار دادن شوراي امينت به عدول از وظيفهي اصلي خويش، يعني حفظ صلح و امنيت جهاني،[12] موضعي مبهم و غير شفاف گرفت که نه آنرا رد ميکرد و نه تاييد. ایران به دلیل عدم تحقق كامل نظریاتش قطعنامهی مذکور را نپذیرفت. اما به خاطر توجهی كه به اصول مورد نظر ایران در قطعنامه شده بود و بهدلیل اینكه با توجه به شرایط سیاسی و بینالمللی بیش از این امكان امتیاز گرفتن از شورا وجود نداشت، قطعنامه را رد هم ننمود. ايران معتقد بود که آتشبس بايد پس از اعلام متجاوز بودن عراق برقرار شود. هاشمی رفسنجانی[13] میگوید: «... جمهوري اسلامي ايران، قطعنامهي 598 را بهطور کلي رد نکرده است، چون در آن جاي بحث ميبيند. توقع ديگران اين است که ما قطعنامه را کلا رد کنيم يا بپذيريم. نکته منفي آن اين است که ميگويد به محض شروع مذاکره و پيش از شناسايي متجاوز و محاکمه آن، آتشبس اعلام شود و ما اين بند را قبول نداريم... ما ميگوييم اول متجاوز معرفي شود و بعد راه براي حل مسائل جدي هموار خواهد شد....»[14] این موضعگیری نه رد و نه قبول، نزدیک به یک سال ادامه داشت. با اصرار و ايستادگي ايران بر مواضع خود، سرانجام دبيرکل سازمان ملل پس از ديدار و مراجعت از دو کشور ايران و عراق، با ارائه طرحي جهت اجراي قطعنامهي 598 به مواضع و خواستههاي ايران پاسخ مثبت داد که همين امر باعث پذيرش قطعنامه از سوي ايران شد. دبيرکل پس از مراجعت از تهران و بغداد طي نامهاي 9 صفحهاي از دو کشور خواست که در اجراي قطعنامهي 598، آتشبس را برقرار نمايند. ايشان در اين نامه، بر زمان اجراي آتشبس، عقبنشيني نيروها به مرزها، مبادلهي اسيران جنگي و تشکيل کميسيون براي تعيين مسئوليت جنگي تاکيد کرد که به خواستههاي ايران نزديک شد.[15]
عراق و قطعنامهي 598
در 22 ژوئيهي 1987م به دستور رئيسجمهوري عراق، اجلاس مشترک فرماندهي تشکيل شد که طي آن قطعنامه مورد پذيرش و استقبال قرار گرفت و آمادگي عراق براي همکاري با دبيرکل و شوراي امنيت در جهت اجراي آن و نيل به حل جامع، عادلانه، پايدار و شرافتنمندانه منازعه اعلام گرديد و در اين جلسه قرار شد مواضع مذکور توسط وزيرخارجهي عراق به دبيرکل و شوراي امنيت اعلام گردد[16] که سخنگوي دولت عراق نيز در اين خصوص اينگونه اظهار داشتند که: « عراق آماده است قطعنامهي شوراي امنيت سازمان ملل را که در آن دستور آتشبس فوري داده شده است، بپذيرد، مشروط به اينکه ايران نيز اقدام مشابهي انجام دهد. تعهد عراق نسبت به اين قطعنامه به پذيرش صريح و بدون قيد و شرط آن توسط ايران بستگي دارد.»[17]
علل پذیرش قطعنامه از سوی ایران
1. مشکلات اقتصادی: در این مقطع زمانی مشکلات اقتصادی ایران تشدید شده بود و این مسئله امکان ادامهي جنگ را به ایران نمیداد. مسئولان اقتصادی کشور اعلام کرده بودند که امکانات اقتصادی، بودجه، درآمد و هزینههای کشور به خط قرمز رسیده است و این وضعیت دیگر برای کشور قابل تحمل نیست.[18] قدرتهای بینالمللی خصوصا آمریکا برای فشار بیشتر به ایران برنامهي کاهش قیمت نفت و جلوگیری از صادرات نفت توسط تهاجمات عراق را طراحی کردند.[19]
2. در صورت عدم پذیرش این قطعنامه توسط ایران، چهرهای وارونه از ایران و صدام نمایش داده میشد که در آن صدام چهرهای صلحطلب را داشت چرا که همواره قطعنامههای شورای امنیت را میپذیرفت و ایران بهعنوان یک کشور جنگطلب بهدنیا معرفی میشد به این دلیل که مدام قطعنامههای شورای امنیت را رد میکند.
3. کاربرد وسیع سلاحهای شیمیایی و میکروبی توسط عراق: تبلیغات صلحطلبي رژیم عراق در محافل بینالمللي و رسانههاي گروهي، پوششي شد تا صدام به راحتي بتواند مخربترین سلاحهاي میکروبي و شیمیایي را علیه رزمندگان ما در جبههها به کار گیرد، و از آن طرف واکنش ایران بهدلیل عدمپذیرفتن قطعنامه، ضعیف جلوه میکرد.
4. تهدیدهای بینالمللی: از ابتدای اردیبهشت 1366 زمزمهي حضور ناوگانهای نظامی کشورهای خارجی بهخصوص آمریکا برای حضور در خلیج فارس به بهانهي ایجاد امنیت در کشتیرانی منطقه آغاز شد.[20] این خود نوعی تهدید برای ایران به حساب میآمد. بههمین جهت حملهي آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران که منجر به شهادت 290 نفر سرنشین آن شد، برای مسئولین ایرانی یک اخطار به حساب میآمد.[21]
5. سلب دفاع مشروع از ایران: برابر مادهي ٥١ منشور، کشوري که مورد تجاوز واقع شده است تا زمانيکه شوراي امنیت تدابیر اجرایي جهت دفع تجاوز اتخاذ نکند حق دارد از خود دفاع کند، امّا بهمحض اینکه شوراي امنیت در این راستا اقدام کرد آن کشور مورد تهاجم، میبایست از ادامهي حملات خودداری کند تا شورای امنیت بتواند با اطمینان خاطر بیشتر در زمینهي شناسایی و تنبیه متجاوز به فعالیت ادامه دهد. از اینرو ایران که در تاریخ ٣١ شهریور ١٣٥٩ از سوی ارتش عراق از زمین، هوا و دریا مورد تجاوز گرفته بود تا زمان صدور قطعنامهي ٥٩٨ چون از سوي شوراي امنیت براي رفع تجاوز تصمیم جدیدي اتخاذ نشد، حق داشت از خود دفاع کند و از نظر حقوقي، این دفاع حتي در داخل خاك کشور متجاوز ميتوانست مصداق داشته باشد. این واقعیتي است که همهي محافل سیاسي و علماي حقوق، خصوصا شوراي امنیت به آن اذعان داشتهاست و پافشاري ایران را در ادامهي دفاع و رد قطعنامههایي که در آن احراز تجاوز نميشد منطقي و عادلانه ميدانستند. امّا قید تعیین مسؤول مخاصمه در بند ٦ قطعنامهي ٥٩٨ این حق مشروع را از ایران سلب کرد.[22]
6. تحریم تسلیحاتی علیه ایران: اگرچه در طول جنگ ایران برای تهیهي اسلحه و ادوات جنگی با مشکل مواجه بوده است، اما در این مرحله تحریم مفهوم دیگری داشت، چرا که تحریم متوجه کشوری بود که از پذیرفتن قطعنامهي 598 امتناع میکرد.[23] در ضمن از دیگر پیامدهای تحریم این بود که دلالان اسلحه با چندین برابر قیمت نیز حاضر به معامله نمیشدند و با تصور اوضاع وخیم اقتصادی چنین خریدهایی برای ایران هم ممکن نبود.
البته پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، تصور عراقیها این بود که ایران از روی ضعف تن به پذیرش قطعنامه داده است، بههمین جهت حملاتی را به ایران کرد[24] که با پاسخ محکم نیروهای ایرانی مواجه شد. [25] در این ارتباط میتوان به عملیات بیتالمقدس 8 اشاره کرد.[26]
امام و صدور قطعنامهي 598
در آن دوران حساس که تشتت آراء در مورد قبول یا رد قطعنامه در میان مسئولین وجود داشت، تنها کسی که میتوانست اختلافات را پوشش دهد و آنها را همسو و همجهت کند امامخمینی بود. ایشان در پیامی که بههمین مناسبت صادر کرده بودند فرمودند: «قبول قطعنامه كه حقيقتا مسئلهي بسيار تلخ و ناگواري براي همه و خصوصا براي من بود، اين است كه من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوهي دفاع و مواضع اعلامشده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراي آن ميديدم، ولي بهواسطهي حوادث و عواملي كه از ذكر آن فعلا خودداري ميكنم و بهاميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه بهنظر تمامي كارشناسان سياسي نظامي سطح بالاي كشور كه من بهتعهد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم و در مقطع كنوني آنرا به مصلحت انقلاب و نظام ميدانم.»[27]
جمعبندی
قطعنامهي 598 یکی از نقاط عطف تاریخی ایران اسلامی است که پذیرش آن توسط دولتهای ایران و عراق منجر به پایان یافتن جنگ هشت ساله عراق علیه ایران شد. این قطعنامه در شرایطی به تصویب رسید که تمامی دولتهای شرق و غرب به حمایت از کشور عراق وارد صحنهي جنگ علیه ایران شده بودند و تمامی همت خود را معطوف این ساخته بودند که این جنگ بهسود ایران ختم پیدا نکند. بر این اساس شرایطی را بهوجود آوردند که ایران راهی جز پذیرش قطعنامه نداشت. در عین حال ایران، توانست امتیازات خوبی (نظیر متجاوز شناختن عراق و پرداخت غرامت جنگی توسط عراق و بازگشت به مرزهای ملی) بگیرد.[28]
[1] . امام خمینی؛ صحیفهي نور، ج 12، ص 246.
[2] . اختلافهای ارضی ایران و عراق در دورهي پهلوی منجر به عقد قرار داد 1975 شد که دولت عراق با اکراه به آن تن داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با فروریختن دولت پهلوی و اعدام یا فرار فرماندهان بزرگ ارتش ایران و انزوای بینالمللی کشور و ایجاد خلاء قدرت در منطقه، برای صدام این تصور پیش آمد که شرایط برای انتقامگیری از ایران فراهم شده است. بههمین جهت در صدد برآمد تا با ایران وارد جنگ شود تا هم خلاء قدرت را پر کند و هم خود را بهعنوان رهبر جهان عرب مطرح کند بههمین منظور اولین کاری که کرد بیاعتبار دانستن قرارداد 1975 بود. (حسینیزاده، سیدمحمدعلی، اسلام سیاسی در ایران، انتشارات دانشگاه مفید، 1386، ص 335).
[3] . پارسادوست، منوچهر؛ نقش عراق در شروع جنگ، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1369، چ اول، ص 311.
[4] . حبیبی، حمید؛ گروگانگیری و آغاز جنگ ایران و عراق، تهران، دفتر نشر معارف، 1382، چ اول، ص 172.
[5]. پارسا دوست، منوچهر؛ نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ايران، تهران، شرکت سهامي انتشار، بهار 1371، چ اول، ص 669.
[6] . بیل، جیمز؛ تحلیلی بر روند نزدیک شدن آمریکا به ایران در سالهای 86-1985، مترجم ابراهیم متقی، در کتاب (نه شرقی نه غربی بررسی روابط ایران با اتحاد شوروی و ایالات متحده امریکا)، تهران، نشر میزان، 1386، چ دوم، ص 205.
[9] . رهیوم، کامرون؛ سازمان ملل متحد ایران و عراق، ترجمهي هوشنگ راستخی عزمی ثابت، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، چ اول، 1376، ص 44.
[10] . عملیات کربلای ٤ در غرب اروندرود، کربلاي ٥ در شلمچه و غرب اروندرود و کانال پرورش ماهي، کربلاي ٦ در شمال سومار، کربلاي ٧ در شمال غرب ایران، کربلاي ٨ در شرق بصره و غرب کانال پرورش ماهي، کربلاي ٩ در قصر شیرین، کربلاي ١٠ در شمال شهر ماووت عراق و مقابل سردشت. همچنین عملیات فتح ١ در منطقه کرکوك، فتح ٢ در شمال شرقي و داخل مرز عراق، فتح ٣ در عمق ٣٠٠ کیلومتري داخل خاك عراق در محدوده دهوك و زاخو، مجدداً عملیات فتح ٤ در منطقه کرکوك، فتح ٥ در سلیمانیه و جوارته و ماووت عراق، فتح ٦ در شمال اربیل عراق، فتح ٧ در سیدصادق و حلبچه عراق، و فتح ٨ در شمال استان موصل، و نیز عملیات نصر٢ و٣ در شمال اربیل عراق، نصر ٤ در شمال عراق، نصر ٥ در غرب ایران و همچنین عملیات والفجر ٩در اطراف شهر سلیمانیه عراق.
[11] . متن قرارداد 598: شورای امنیت سازمان ملل با یادآوری مفاد منشور ملل متحد، بهویژه تعهد همهي دول عضو به حل اختلافات بینالمللی خود از راههای مسالمتآمیز به نحوی که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت بهمخاطره نیفتد، با حکم به اینکه در منازعه ما بین ایران و عراق زمینه صلح حاصل شده است، با اقدام براساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد:
1ـ خواستار آن است که بهعنوان یک قدم اولیه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاکره، ایران و عراق یک آتشبس فوری را رعایت کرده، به تمامی عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمامی نیروهای خود را بدون درنگ بهمرزهای شناختهشده بینالمللی بازگردانند.
2ـ از دبیرکل درخواست میکند که یک تیم ناظر ملل متحد را برای بررسی، تأیید و نظارت بر آتشبس و عقبنشینی نیروها اعزام نماید و همچنین از دبیرکل درخواست مینماید با مشورت طرفین درگیر، تدابیر لازم را اتخاذ نموده، گزارش آنرا به شورای امنیت ارائه نماید.
3ـ مصرانه میخواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، براساس کنوانسیون سوم ژنو 12 اوت 1949، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.
4ـ از ایران و عراق میخواهد با دبیرکل در اجرای این قطعنامه و در تلاشهای میانجیگرانه برای حصول یک راهحل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد، همکاری نمایند.
5ـ از تمامی کشورهای دیگر میخواهد که حداکثر خویشتنداری را مبذول دارند و از هرگونه اقدامی که میتواند منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد احتراز کنند و بدین ترتیب اجرای قطعنامه حاضر را تسهیل نمایند.
6ـ از دبیرکل درخواست مینماید که با مشورت با ایران و عراق، مسئله تفویض اختیار به یک هیأت بیطرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده و در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.
7ـ ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بینالمللی پس از خاتمهي درگیری تصدیق میگردد و در این خصوص از دبیرکل درخواست میکند که هیأت کارشناسان را برای مطالعهي موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت تعیین نمایند.
8ـ همچنین از دبیرکل درخواست میکند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مدافه قرار دهد.
9ـ از دبیرکل درخواست میکند که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه مطلع نماید.
10ـ مصمم است برای بررسی اقدامات بیشتر جهت رعایت و اجرای این قطعنامه در صورت ضرورت جلسات دیگری مجددا تشکیل دهد."
[15] . هدايتي خميني، عباس؛ شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، 1370، چ اول، ص 170.
[16] . INA(Iraq news Agency) ,22july 1987(From Baghdad) No 2.
[17] . روزنامهي اطلاعات؛ 1 مرداد 1366.
[18] . جعفری ولدانی، اصغر؛ روابط خارجی ایران بعد ازانقلاب اسلامی، تهران، انتشارات آوای نور، 1382، چ دوم، ص 102.
[19] . محمدی، منوچهر؛ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (اصول و مسایل)، تهران، دادگستر، 1386، چ 4، صص 172-173.
[20] . همان، صص 174-175.
[21] . جعفری ولدانی، اصغر؛ پیشین.
[22] . منصورلاریجانی، اسماعیل؛ رویکرد حقوقی جنگ و علل پذیرش قطعنامهي 598، تهران، پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، چ اول، ص 24.
[23] .جعفری ولدانی، اصغر؛ پیشین.
[24] . تنها 3 روز پس از اقدام ايران در اعلام پذيرش قطعنامه 598، عراقيها در روز جمعه 31 تیرماه 1367 تهاجم خود را در منطقه جنوب آغاز كردند و در 30 كيلومتري شمال عراق مستقر شدند. اين حركت شتابزده شباهت زيادي به تهاجم آنها در آغاز جنگ داشت. هدف عراق از اين اقدام وارد كردن ضربه سنگين نظامي به ايران، اشغال زمين و به اسارت گرفتن شمار زيادي از نظاميان ايراني بود تا به هنگام مذاكرات بعد از جنگ، از آنها به عنوان برگ برنده استفاده كند و در تبادل اسيران نسبت به ايران از موقعيت بهتري برخوردار شود.
[25] . صدیقیان، امیر؛ گفتگو با علیرضا افشار (جانشین وقت ستاد مرکزی سپاه پاسداران)، روزنامه ایران، ویژهنامه سالروز پذیرش قطعنامه 598، تیرماه 1389، ص 31
[26] . این عملیات در پاسخ به حمله نیروهای عراقی به غرب اهواز بود که پس از پذیرش آتشبس از سوی ایران صورت گرفت.
در زیر یک بروشور و پمفلت رایگان معرفی رشته روان شناسی بالینی برای شما گذاشته شده است . لازم به ذکر است فایل بصور پابلیشر و قابل ویرایش می باشد . فقط شما باید خداقل پابلیشر 2010 که جزء نرم افزارهای آفیس هست را داشته باشید .
در زیر یک بروشور و پمفلت رایگان معرفی رشته حقوق برای شما گذاشته شده است . لازم به ذکر است فایل بصور پابلیشر و قابل ویرایش می باشد . فقط شما باید خداقل پابلیشر 2010 که جزء نرم افزارهای آفیس هست را داشته باشید .
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن