تحقیق و پروژه رایگان - 56

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

میوه ها در قرآن

بازديد: 805
میوه ها در قرآن

میوه ها در قرآن

مقدمه :

قرآن کتاب آسمانی ما مسلمانان است که در حدود 1400 سال پیش به پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد (ص) نازل شده است .این کتاب شریف منبع وسیعی از علوم و معارف دنیایی و آخرتی می باشد که به نکات شگفت انگیزی در این مورد اشاره کرده است هر چند این اشارات مختصر و کوتاهی می باشد ولی دارای تفاسیر متعددی می باشند و هر کدام برای خود جای بحث دارند درباره میوه ها :

در 1- سوره ی بقره آیه 25 :

ترجمه آیه : «..... و کسانی را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند مژد ده که برای آنان بهشت هایی است که از زیر(درختان) آن نهرها جاری است ؛ هرگاه از آن بهشت ها میوه ای آماده به آنان روزی دهنده گویند : این همان است که از پیش روزی ما شده است، و از انواع میوه ها که[در طعم و گوارایی] شبیه هم است نزد آنان آورند در آنجا برای ایشان همسرانی پاکیزه است و در آنجا جاودانه اند.

تفسیر آیه :

می دانیم باغهایی که آب دائم ندارند و باید گهگاه از خارج ، آب برای آنها بیاورند طراوت زیادی نخواهند داشت طراوت از آن باغی است که همیشه آب در اختیار دارد.آبهایی که متعلق به خود آنست و هرگز قطع نمی شود خشکسالی و کمبود آب آن را تهدید نمی کند و چنین است باغهای بهشت سپس ضمن اشاره به میوه های گوناگون این باغها می گوید : «در هر زمان از این باغها میوه ای به آنها داده می شود و می گویند : این همان است که از قبل به ما داده شده است؟ » برای تعبیر این جمله فی المثل سیب و انگوری را که در این دنیا می خوریم در هر مرتبه همان طعم قبل را احساس می کنیم حال آنکه میوه های بهشتی هر چند ظاهراً یک نوع بوده باشند هر بار طعم جدیدی دارند و این از امتیازات آن جهان است که گوئی تکرار درآن نیست.

2- سوره ی بقره آیه 35 :

ترجمه آیه : «.... و گفتیم : ای آدم تو و همسرت در این بهشت سکونت گیرید و از هر جای آنکه خواستید فراوان و گوارا بخورید، و به این درخت نزدیک نشوید که[اگر نزدیک شوید] از ستمکاران خواهید شد.»

 

 

تفسیر آیه :

این آیه به ماجرای فریب آدم و حوا توسط ابلیس اشاره دارد که با وسوسه گری به آند و گفت که اگر از این درخت (درخت ممنوعه) بخورد او و همسرش فرشتگانی خواهند شد و جاویدان در بهشت زندگی می کنند و حتی قسم یا د کرد که من خیرخواه شما هستم . و با تناول از آن درخت ممنوعه آن دو از بهشت بیرون شدند . در بعضی تفاسیر از درخت ممنوعه آن را به گندم نسبت داده اند . چون اعراب شجره را تنها به درخت اطلاق نمی کنند بلکه به بوته های گیاهان نیز شجره می گویند.v 3- سوره ی بقره- آیه 266 :

ترجمه آیه: «آیا یک از شما دوست دارد که او رابوستانی از درختان خرما و انگور باشد که از زیر[درختان] آن نهرها جاری است و برای وی درآن بوستان از هر گونه میوه و محصولی باشد در حالیکه پیری به او رسیده ودارای فرزندان ناتوان [و خردسال] است پس گردبادی که در آن آتش سوزانی است به آن بوستان برسد و یک پارچه بسوزد؟[ریا و منت و آزار به همین صورت اتفاق را نابود می کند] این گونه خود آیاتش را برای شما توضیح می دهد تا بیندیشید.»

تفسیر آیه :

این آیه مثالی جالب برای اتفاقهای آلوده به ریا و منت است و ترسیمی بسیار زیبا از حال اشخاص که با ریا و منت و آزار خط بطلان به اتفاق خویش می کشند. پیرمرد سالخورده ای را در نظر تجسم میکند که فرزندان خردسال و کوچکی اطراف او را فراگرفته اند و تنها راه تامین زندگی حال و آینده ی آنان ، پاسخ سرسبز و خرمی است با درختان خرما و انگور و میوه های دیگر درختانی که پیوسته آب جاری از کنارش می گذرد وزحمتی برای آبیاری ندارد. ناگهان گرد باد آتشباری می وزد قرآن را مبدل به خاکستر می کند چنین انسانی چه حسرت و اندوه مرگباری دارد؟ حال چه کسانی که اعمال نیکی انجام می دهند و سپس با ریا ومنت و آزار آن را از بین می برند. چنین است. زحمت فراوانی کشیده اند و در آن روز که نیاز به نتیجه ی آن دارند همه را خاکستر می بینند . خداوند بیشتر از مثال های زراعی استفاده کرده است چرا که نه تنها مردم مدینه زراعت پیشه بودند درهمه کشورهای جهان این عمل زراعت انجام می شد.

4- سوره ی نسا- آیه 77 :

ترجمه آیه : «....... بگو : متاع دنیا اندک و آخرت برای آنان که تقوا ورزیده اند بهتر است و به اندازه رشته میان خسته خرما مورد ستم قرار نمی گیرند.»

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 16 آبان 1397 ساعت: 20:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

نماز غفیله چیست و چگونه است

بازديد: 701
نماز غفیله چیست و چگونه است

نماز غفیله:

میان نماز مغرب و عشا نماز غفیله را (به نیّت قربت مطلقه) مى خوانى که دو رکعت است و در رکعت اوّل پس از حمد، مى خوانى:

وَ ذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً، فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ، فَنادى فِى

و ذا النون (یونس) را یاد کن آن دم که خشمناک برفت و گمان داشت بر او سخت نگیریم پس از

الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَکَ اِنّى کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ، فَاسْتَجَبْنا

ظلمات ندا داد که معبودى جز تو نیست منزهى تو که همانا من از ستمکاران بوده ام پس دعایش مستجاب کردیم

لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ،وَکَذلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنینَ

و از تنگناى غم نجاتش دادیم و این چنین مؤمنین را نجات دهیم.

و در رکعت دوم پس از حمد مى خوانى:

وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها اِلاّ هُوَ، وَ یَعْلَمُ ما فِى الْبَّرِ وَ الْبَحْرِ، وَ ما

کلیدهاى (گنجینه هاى) غیب نزد اوست و جز او (کسى) غیب نداند و هر چه در خشکى و دریاست مى داند هیچ

تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَة اِلاّ یَعْلَمُها، وَ لا حَبَّة فى ظُلُماتِ الاَْرْضِ، وَ لا رَطْب

برگى نیفتد جز آن که آن را بداند و نه دانه اى در ظلمات زمین و نه تر

وَلا یابِس اِلاَّ فِى کِتاب مُبین.

و نه خشکى مگر آن که در نامه روشن ثبت است.

پس از آن دستها را براى قنوت بالا مى برى و در قنوت مى گویى:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَفاتِحِ الْغَیْبِ الَّتى لا یَعْلَمُها اِلاَّ اَنْتَ، اَنْ تُصَلِّىَ

خدایا از تو مى خواهم به حق کلیدهاى (گنجینه هاى) غیبى که جز تو کسى نداند درود فرستى

عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ، وَ اَنْ تَفْعَلَ بى کَذا وَ کَذا.

بر محمّد و آلش و نسبت به من چنین و چنان کنى

به جاى کلمات «کذا و کذا» حاجت خود را بیان مى کنى (مثلاً مى گویى: وَ اَنْ تَرْزُقَنِى خَیْرَ الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ) پس از آن مى خوانى:

اَللّهُمَّ اَنْتَ وَلِىُّ نِعْمَتى، وَ الْقادِرُ عَلى طَلِبَتى، تَعْلَمُ حاجَتى، فَاَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّد

خدایا تویى ولى نعمت من و تواناى بر (انجام) خواسته من، خواسته ام دانى از تو مى خواهم به حق محمّد

وَآلِهِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ، لَمّا قَضَیْتَها لى.

و آلش درود بر او و آنها باد که حاجتم برآورى.

مطابق روایتى از امام صادق(علیه السلام) هر کس چنین کند و حاجت خود را از خدا بخواهد، خداوند حاجتش را برآورده سازد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 16 آبان 1397 ساعت: 20:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره نور شمالگان یا شفق قطبی چیست

بازديد: 661
تحقیق درباره نور شمالگان یا شفق قطبی چیست

نور شمالگان یا شفق قطبی:

شفق قطبی یا نور شمالگان ، به نور های رنگارنگی گفته می شود که بعضی شب ها در مناطق قطبی و نزدیک به قطب لحظاتی مانند گازهای متحرک رنگی پدیدار می شوند و آسمان سیاه و سفید شب را روشن و جادویی می کنند. با این که این پدیده زیبا در کشور ما قابل رویت نیست اما دانستن چگونگی پیدایش جالب و لذت بخش است . خورشید برخلاف ظاهر آرام و پایدارش ، یک ستاره طوفانی و فعال است . فعالیت ها و انفجار های سطحی و جوی خورشید به طور پیوسته جریانی از ذرات پر انرژی باردار شامل الکترون ها ، پروتون ها و یون ها را در فضا منتشر می کند که به آن باد خورشیدی گفته می شود . ذرات باردار باد خورشیدی با سرعتی حدود 1.5 میلیون کیلومتر در ساعت فضا را می پیمایند و پس از چند روز به زمین می رسند . زمینی که با میدان مغناطیسی خود ، منتظر پذیرایی از آنهاست . میدان مغناطیسی بر الکتریکی متحرک نیرو وارد می کند و این نیرو در هر لحظه بر مسیر حرکت ذره عمود است . حالا اگر ذره بارداری را در یک میدان مغناطیسی شلیک کنید ، این نیرو باعث می شود تا ذره دور یکی از خطوط میدان ، شروع به چرخش کند . عین همین اتفاق برای ذرات باردار باد خورشیدی می افتد . زمین مانند آهنربایی است که قطبهای آن در نزدیکی قطب شمال و جنوب جغرافیایی قرار دارند و خطهای میدان آن از قطب به قطب کشیده شده اند . به این ترتیب ، وقتی ذره بارداری به محدوده میدان مغناطیسی زمین می رسد ، به دام یکی از خطوط میدان می افتد و بسته به جهت سرعتش شروع به حرکت مارپیچی به طرف یکی از قطب های زمین می کند. حالا تصور کنید وقتی پس از یک فوران خورشیدی شدت و انرژی باد خورشید چندین برابر می شود و انبوه ذرات باردار پر سرعت با همدیگر و در راستای خطوط میدان وارد جو مناطق نزدیک به قطب شمال و جنوب می شوند و در ارتفاع حدود 30 تا 400 کیلومتری زمین به اتمهای اکسیژن و نیتروژن جو برخورد می کنند ، چه اتفاقی می افتد . ذرات پر سرعت در برخورد با اتم ها ، آنها را برانگیخته می کنند و اتم برانگیخته هم ، طبق معمول انرژی خود را به صورت یک فوتون آزاد می کند. یعنی عین همان چیزی که در صاعقه و لامپ نئون( یا فلورسنت ) اتفاق می افتد.رنگ این نوع تابش به نوع گاز تحریک شده و فشار ( ارتفاع) آن بستگی دارد . اتم اکسیژن برانگیخته تا ارتفاع 220 کیلومتری نور سبز و از آن به بالا نور قرمز تابش می کند. در حالی که نور تابیده از اتم نیتروژن تا ارتفاع 100 کیلومتری ، آبی و در ارتفاعات بالاتر بنفش است.

همه این فرایند های فیزیکی و شیمیایی دست به دست هم می دهند تا رقص مواج رنگ ها ، آسمان شبهای طولانی قطب را برای لحظاتی روشن کند. اسکیمو بودن همین خوبی ها را هم دارد!!

تاریک ترین ساعت پیش از طلوع خورشید رخ می دهد...

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 16 آبان 1397 ساعت: 20:47 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد ورود به عالم برزخ

بازديد: 819
تحقیق در مورد ورود به عالم برزخ

ورود به عالم برزخ

انسان به برزخ با مرگ آغاز می شود. مرگ به معنی قطع تعلق نفس از بدن می باشد و با رهایی نفس بسیاری از حجاب ها کنار می رود و نفس به بسیار از معارف حقیقی دست می یابد. اما این قطع تعلق با بسیاری از سختی ها حو فشار ها همراه است زیرا همواره چشم پوشی و مفارقت از وابستگی ها و عادت ها بسیار سخت است چه برسد به مفارقت از چیزی که از بدو وجود همراه انسان بوده است.

هنگام مرگ و انتقال انسان به عالم مذکور، رابطه وی با مخلوقات عالم آخرت برقرار می شود و حجاب مرتفع می گردد و مقامات آخرتی و غیبی به مرحله شهود و حضور می رسند و شخص محتضر تمامی حقایق غیبی را مشاهده می نماید. انبیا و ائمه اطهار (ع) و حضرت عزرائیل را می بیند در صورتی که از درد ها و از امراض و از مفارقت احبا و دوستان رنج می برد، و در همان حال کسانی که در اطراف وی هستند فشار نزع و جان کندن را مشاهده می نمایند. در همین هنگام ملائکه حاضر گردیده و بزودی مژده بهشت و سایر مواهب الهی و یا جهنم و سایر عقوبتها را وعده می دهند. اگر فرد محتضر از اهل شقاوت باشد با توجه به آینده مخوفی که پیش رو دارد بسیار سخت از این دنیا می رود و نزع بر او بسیار دشوار می گردد. و اگر اهل سعادت و فلاح باشد، با مژده ملائکه به راحتی چشم از دنیای مادی می پوشد و جان کندن برای او آسان می شود. قرآن در این زمینه می فرماید: «الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون الذین امنوا و کانوا یتقون لهم البشری فی الحیاه الدنیا و فی الآخره لا تبدیل لکلمات الله ذلک هو الفوز العظیم.» (یونس، 62)

آگاه باشید که دوستان خدا هرگز هیچ ترسی (از حوادث آینده ی عالم) و اندوهی (از وقایع گذشته) در دل آنها نیست. آنان که اهل ایمان بوده و همواره خدا ترس بودند، در حیات دنیا و هم در آخرت پیوسته بشارت باد. سخنان خدا را تغییر و تبدیلی نیست و این همان رستگاری بزرگ است.

قران ، مرگ و حیات را در کنار هم و به طور یکسان مخلوق خدا می داند. «الذی خلق الموت و الحیوه لیبلوکم ایکم احسن عملا» (ملک، 2) این آیه در کمال صراحت روشنگر این حقیقت است که مرگوحیات دو امر وجودی هستند.

در فرهنگ قرآن مرگ به معنای«وفات» است، نه«فوت»؛ زیرا فوت به معنای زوال و نابودی است، ولی وفات به معنای اخذ تام و در اختیار گرفتن تمام و کمال یک حقیقت و انتقال آن به سرای دیگر است. این کار توسط فرشتگان مأمور وفات صورت می گیرد: «قل یتوفکم ملک الموت الذی و کل بکم ثم الی ربکم ترجعون» (سجده، 11) پس مرگ وفات است، نه فوت و انسان، «متوفی» است، نه «ضال» و مرگ توفی است، نه ضلالت و گم شدن در زمین. بنابراین، انسان با انتقال به سرای دیگر سفر جدیدی را آغاز می کند و به مقصد نهایی خود می رسد.

انتقال از دنیا به برزخ مرگ اول است و انتقال از برزخ به قیامت مرگ دوم. بنابراین، برزخ حیات اول و قیامت زندگی دوم او خواهد بود؛ زیرا مرگ و حیات امری نسبی و قیاسی است. مرگ مطلق به معنای تباهی و نابودی مطلق اصلا وجود ندارد؛ چنان که شر مطلق اصلا وجود ندارد و سراسر جهان خیر است. پس مرگ نسبی است؛ چنان که شر نسبی است. اما حیات نفسی است؛ یعنی سراسر عالم زنده است. یک موجود زنده چون از جایی به جای دیگر منتقل شود نسبت به مکان «منقول عنه» می میرد و نسبت به محل «منقول الیه» زنده می شود. آدمی هنگامی که وارد برزخ شد نسبت به دنیا مرده و نسبت به برزخ زنده است و وقتی به قیامت کبری انتقال یافت از برزخ مرده و نسبت به قیامت کبری زنده است. در همه ی این سیر و حرکت، مرگ به معنای تخلل و عدم، نابودی و فنای محض بین متحرک و مقصد محال است.

الحق ان النفس تنفصل عن البدن بسبب استقلالها فی الوجود علی التدریج، و تنقطع شیئا فشیئا من هذه النشاه الطبیعیه الی نشاه ثانیه، لما مر من اثبات الحرکه الذاتیه للوجود فی الجواهر المتعلقه بالمواد الهیولانیه، فالنفس تتحول فی ذاتها من طور الی طور، و تشتد فی تجوهرها من ضعف الی قوه، و کلما قویت النفس و قلت افاضه القوه منها علی البدن لانصرافها عنه الی جانب آخر ضعف البدن و قواه، و نقص و ذبل ذبولا طبیعیا حتی اذا بلغت غایتها فی الجوهر و مبلغها من الاستقلال ینقطع تعلقها عن البدن بالکلیه و تدبیرها ایاه و افاضتها علیه فعرض موت البدن.

سوال قبر

در رابطه با سوال قبر و کیفیت آن مطالب زیادی گفته شده، در این مورد که ماهیت سوال و جواب چیست و آیا واقعا این سوال و جواب در همان قبر اصطلاحی یعنی جایی که بدن در آن قرار می گیرد صورت می گیرد و یا اینکه منظور از قبر چیز دیگری است؟

مطابق مضمون و دلالت صریح و محکم بسیاری از روایات بعد از آنکه انسان وارد قبر شد، دو نفر ملک «نکیر و منکر یا بشیر و مبشر» وارد قبر شده و بعضی از مسائل اعتقادی را از وی سوال می کنند. مسائل مورد سوال عبارتند از: رب، نبی، دین، کتاب، قبله و امامت اهل بیت علیهم السلام و اگر نتواند به یکی از ائمه علیهم السلام اقرار کند و زبانش بند آید مسلما دین او مورد رضایت خداوند نبوده و سایر اقرارات او نیز فایده بخش نخواهد بود. بنابراین اعتقاد به سوال قبر را یکی از مسلمات و ضروریات دین شمرده اند.

امام باقر علیه السلام می فرماید: اذا وضع الرجل فی قبره اتاه ملکان ملک عن یمینه و ملک عن یساره و اقیم الشیطان بین عینیه  ... زمانی که انسان را در میان قبر می گذارند دو فرشته یکی از طرف راست و دیگری از طرف چپ می آیند و شیطان در برابرش قرار داده می شود.

معلوم می شود انسان پس از مرگ توانایی درک سخن دیگران و پاسخگویی به آنان را نیز دارد و این مستلزم قدرت بر تکلم است بنابراین استفاده می شود که قبر دو معنی داشته باشد. یکی محلی که شخص در آنجا مدفون است و دیگری جایی که روح در آنجا موجود است و در مقام سوال و جواب است و منظور از قبر اصلی و فشار قبر همین قسم اخیر است نه آن قبر ظاهری.

از بعضی از روایات استفاده می شود که سوال در قبر اختصاص به کسانی دارد که ایمان خود را خالص نموده و از مومنین صرف هستند، و یا کفر خود را خالص نموده و از کفار صرف هستند، و سایر فرق و دستجات را در قبر سوالی نمی شود و از مواخذه و سوال آنان صرف نظر می شود. امام باقر علیه السلام فرمودند: «لا یسال فی القبر الا من محض الایمان محضا او محض الکفر محضا. فقلت له: فسائر الناس؟ فقال یلهی لهم.»

در قبر از کسی سؤال نمی شود مگر آن کسی که ایمان خود را کاملا خالص نموده باشد، و یا آن کسی که کفر خود را خالص نموده باشد؛ و اما بقیه ی افراد از سؤال قبر آن ها صرف نظر می شود.

و علامه مجلسی رضوان الله علیه پس از ذکر این روایات در بیان آن فرموده است: «من» به فتح میم، اسم موصول است، و اگر به کسر میم به عنوان حرف جر گرفته شود و محض هم مصدر گرفته شود تا مفادش این شود که در قبر از اعمال سؤال نمی شود، بلکه از محض ایمان و کفر که عقائد باشد سؤال می گردد؛ این صحیح نیست زیرا که تصحیفی است که صریح اخبار بر خلاف آن است. و باید معنای آن را چنین دانست: از سؤال قبر مستضعفین متوسطین بین ایمان و کفر صرف نظر شده است.

و شیخ مفید رحمه الله علیه، به این معنی که در قبر از سؤال متوسطین بین ایمان و کفر صرف نظر می شود و سؤال اختصاص به مؤمنین محض یا کفار محض دارد تصریح فرموده و گفته است: راجع به این مسائل و سؤال در قبر و کیفیت آن دلیل عقلی نداریم بلکه دلیل منحصر در ادله ی سمعیه است و آن ها این چنین دلالت دارند.

فیض کاشانی در مورد قبر نظری دارد که عین عبارت او نقل می شود:

بخطر بالبال ان المنکر عباره عن جمله الاعمال التی فعلها الانسان فی الدنیا فتمثلت فی الاخره بصوره مناسبه لها، ما خوذ مما هو وصف الافعال فی الشرع اعنی المذکور فی مقابله المعروف و النکیر هو الانکار لغه، و لا یبعد ان یکون الانسان اذا فعله المنکر و تلک الحال انکره، و وبخ نفسه علیه، فتمثل تلک الهیئه الانکاریه او مبدئها من النفس بمثال مناسب لتلک النشاه.

و قد علمت: ان قوی النفس و مبادی آثارها کالحواس و مبادی اللحم و غیر ذلک یسمی فی الشرع بالملائکه ... و قال بعضی العلماء: انه لما کانت السعاده و الشقائه الجاعلین للنفس انما یحصل من جهه قوتین النظریه و العملیه، جعل ما یکتسب من کل واحده منهما ملکا، فان کان المکتسب جهلا مرکبا و رذائل اخلاق فمنکر و نکیر، و ان کان علما و مکارم الاخلاق فمبشر و بشیر، و من تصور ثواب القبر و عذابه یتصور ثواب الجنه و عذاب النار.

ترجمه: منکر (که یکی از فرشتگان مامور به سوال قبر است) عبارت از آن دسته اعمالی است که انسان در دنیا انجام داده، و در آخرت به صورتی مناسب آنچه در شرع توصیف شده مجسم می گردد، مثلا: وقتی که انسان افعال ناشایست و قبیح را انجام می دهد، آن عمل که از نفس سرچشمه گرفته، خود نفس که (سر چشمه آن است) از آن تنفر می کند، و خود را ملامت می کند پس همین حالت در قبر مجسم می شود و نفس از آن تنفر می جوید. در شرع چنین حالت «نکیر و منکر» نامیده شده است، زیرا: انکار و نکیر و منکر همه به یک معنی آمده است که عبارت از تنفر و انکار می باشد، و سابقا گفته شده که قوای نفس و غرایز انسانی در شرع ملائکه نامیده شده است.

آنگاه صاحب عبارت سخنان بعضی از علماء را شاهد گفتار خود قرار داده و  می گوید:

بعضی از علما گفته اند: سعادت و شقاوت که در نفس حاصل می شود از ناحیه قوه نظریه و عملیه است و این دو قوه در زبان شرع «ملک» معرفی شده است پس اگر حاصل از این دو قوه رذائل اخلاقی و جهالت ها، مخصوصا جهل مرکب باشد، شرع او را منکر و نکیر معرفی می نماید و اگر مکارم اخلاقی و علم بر نفس انسان حاصل گردد در شرع او را مبشر و بشیر معرفی می کند. اگر کسی توانست ثواب و عقاب را در قبر تصور نماید بطور مسلم ثواب بهشت و عقاب جهنم را نیز می تواند تصور کند زیرا این دو از یک قماش است.

در نظر نویسنده ی این عبارت، سوال قبر همان تصورات نفس است که بعد از مفارقت از بدن در قبر مجسم و متمثل می شود و این تمثلات اگر علم و ملکات دیگر اخلاقی باشد به صورت بهشت و باغ و اگر جهالت و جهل مرکب باشد به صورت مار و عقرب متمثل می گردد و در شرع از چنین تصورات و ایجادات به (مبشر و بشیر و منکر و نکیر) تعبیر آورده شده است.

اما روایاتی که در این زمینه از حضرات معصومین علیهم السلام وارد شده دلالت بر حضور ملائکه در قبر است نه تجسم اعمال و این روایات بسیار زیاد است که به حد تواتر رسده و بنابراین سوال قبر از دیدگاه کتاب و سنت یک موضوع مسلم و ضروری است. اما این روایات دو گونه اند، عده ای از آنان دلالت بر این دارند که از جمیع افرادی که می میرند سوال خواهد شد اما عده دیگر از احادیث بیانگرند که سوال قبر برای همه نبوده و مخصوص کسانی است که مومن محض یا کافر محض باشند. و چون این ادله خاص و مقید هستند احادیثی را که دلالت بر عموم دارند و یا مطلق هستند را مخصص و مقید می سازند. بنابراین سوال قبر شامل افرادی مانند اطفال و دیوانگان و کسانی که حجت خدا بر آنها تمام نشده یعنی دعوت انبیا به آنها نرسیده نمی شود. اینگونه افراد در حال خواب و سبات می مانند و در حال رجاء (مرجون لامر الله) یعنی امیدوار به رحمت و قضاوت حکیمانه الهی مانده و در حال خاموشی عالم برزخ را به پایان می رسانند.

آیه الله جوادی معتقد است که سوال قبر برای همه انسان ها است:

به عقیده گروهی از دانشمندان سوال قبر ویژه ی افرادی است که ایمان محض دارند یا کافر محض هستند. اما از سایر مردم موقتا دست کشیده می شود و انان به حال خود رها می شوند ... لیکن قول حق مفاد روایاتی است که همه ی انسان ها را مشمول سوال و جواب می داند، گر چه شدت و ضعف دارد، برخی کمتر و بعضی بیشتر مورد سوال قرار می گیرند.

موضوع سوال در برزخ معنی عمیق و بخصوصی دارد و همانند همه ی مسائل و موضوعات دیگر از عمق خاصی برخوردار است و نقش اساسی تکوینی در تعیین مسیر حرکت انسان در برگشت به سوی قیامت دارد. ... با توجه به اینکه برزخ و قبر و عالمی که روح انسان بعد از مرگ در آن قرار می گیرد باطن همین حیات دنیوی است، و به تعبیر بهتر ظهور باطن انسان است و باطن هر انسانی با مرگ و ورود به برزخ برای او ظاهر می گردد، و آنچه در برزخ برای انسان پیش می آید در حقیقت ظهور و توسل باطن خود اوست و حیات باطنی هر انسانی در زندگی دنیوی حیات ظاهری او در برزخ خواهد بود، با توجه به این حقیقت می توان گفت که سوال ملکین در برزخ و قبر نیز ظهور همان سوال است که در باطن انسان در حیات دنیوی وجود دارد. ... این وضع باطنی انسان ها در زندگی دنیوی در برابر سوالات مطرح شده از ناحیه ملکین است و همین وضع باطنی است که در برزخ و در قبر ظاهر می گردد. کسی که در دنیا سوالات ملکین را جدی گرفته و به حقیقت نائل گردیده است و در جواب سوال «من ربک» جواب «الله ربی» گفته است در برزخ هم در برابر این سوال همین جواب را خواهد داد یعنی همین جریان باطنی در نظام برزخی به ظهور خواهد رسید و کسی که در حیات دنیوی سوالات ملکین را جدی نگرفته و با اباطیل به جواب پرداخته است در برزخ هم جواب او همان اباطیل و ندانم کاری خواهد بود یعنی باطن در آنجا ظاهر خواهد شد. ... بعد از سوال ملکین و جواب صحیح از انسان، وضع به خصوص و شرایط خاصی که توام با نعمت و آرامش و وسعت است برای انسان پیش می آید و در بهشت به روی او باز می گردد، و همین طور بعد از سوال ملکین و عجز انسان از جواب صحیح، وضع دیگر و شرایط مخصوص که توام با فشار و عذاب و ضیق است برای انسان پیش آمده و در آتش جهنم به روی او باز می شود.

ضغطه یا فشار قبر

یکی از ویژگی های عالم برزخ «فشار قبر» است و معنای آن این است که وقتی جنازه انسان را در میان قبر می گذارند او خود را در تنگنای تاریک و وحشت آور قبر می نگرد و در فشار و زحمت بسیار سختی قرار می گیرد، حال آیا روح او در فشار قرار می گیرد مانند شخصی که حکم اعدامش صادر شده و شب آخر عمر، خود را در فشار سخت روحی می بیند و یا اینکه قالب مثالی یعنی روح و جسم لطیف او در فشار قرار می گیرد و یا اینکه روح با همین جسد دنیوی رابطه برقرار کرده و خود را در فشار می نگرد؟ هر سه قول گفته شده است.

البته نمی توان پذیرفت که این فشار بر بدن جسمانی وارد آید زیرا در این صورت سوالی مطرح می شود که پس افرادی که به دار آویخته شده و در میان قبر نرفته اند یا کسی که سوخته و خاکستر شده فشار قبر ندارند. اما اینگونه نیست. از امام صادق علیه السلام در این مورد سوال کردند حضرت پاسخ دادند که: پروردگار زمین همان پروردگار هواست. خداوند به هوا وحی می کند، هوا او را سخت تر از فشار قبر، فشار می دهد.

بنابراین باید پذیرفت که این فشار سختی ها و آلامی است که بر روح او وارد می آید. در حقیقت فشار نوعی تجزیه و تصفیه است. فشار عبارتست از نیرویی که در اثر غلبه، اجزای بیگانه و خارجی جسمی یا موجودی را خنثی کرده و از میان بردارد تا با رفع آن عوارض، ماهیت و جوهر اصلی آشکار گردد. فشار وارده بر روح در عالم دیگر نیز برای تجزیه و تصفیه ی آن است.

افرادی که در دنیا به تصفیه ی نفس خود از رذائل اخلاق و ذمائم اعمال نپرداخته اند و در انجام حسنات و اکتساب ملکات فاضله کوتاهی کرده اند و در نتیجه روحشان تزکیه نشده و روشنی و صفا نیافته تا انکشاف حقایق در آن حاصل شود بلکه در اثر گناهان و افعال قبیحه از انوار الهی محروم مانده اند، بعد از مرگ برای طی مراحل تکامل، ناچار از فشار قبر یعنی عالم برزخ هستند.

از دلایلی که در رابطه با فشار قبر وارد شده بدست می آید که کسانی فشار و ضغطه قبر ندارند، نیز سوال قبر هم ندارند. البته این به آن معنی نیست که هرکس مورد سوال واقع می شود فشار قبر نیز دارد زیرا از برخی احادیث بدست می آید که زمین مشتاق بعضی از مومنان است که در حال عبادت روی زمین معصیت خدا را نکرده و پروردگار را از خود راضی نموده اند و آماده پذیرایی از آنان بوده و نسبت به آنها از مادر مهربان تر می باشد. اما اینان عده ی کمی هستند زیرا پیامبر (ص) در سر مزار رقیه دختر خود که به دست عثمان به قتل رسیده بود، ایستاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرده و فرمود: «اللهم هب لی رقیه من ضغطه القبر»  یعنی خداوندا به خاطر من رقیه را از فشار قبر و عذاب معاف بدار.

بنابراین در جایی که دختر رسول خدا از فشار قبر مصون نباشد وضع دیگران ناگفته پیداست.

سختی ها و فشار و وحشت اول قبر یا اول برزخ در خصوص همه ی مؤمنین و اهل هدایت با اختلاف مراتب وجود دارد و تنها ارباب معنی و مهذّبین و اهل انقطاع و مجاهدین هستند که از این مسئله مستثنی می باشند. و علت آن هم همان انقطاع از دنیا و از مأنوسات و مألوفات آن و انس و الفت با عوالم بالاتر و در اصل انس و ارتباط با حضرت حق است که به مجرد انتقال از دنیا با بهجت و سرور خاص به نظامی که با تمام وجود مشتاق آن بوده اند و به سوی آن کشیده می شدند وارد می گردند و به شهود جمال وجه حق که مجذوب آن بودند بیش از پیش نایل می شوند و با کنار گذاشتن حجاب ماده و بدن بزرگترین مانع از موانع را از سر راه خود در طلب مقصود بر می دارند.

 

 

در آیات وروایات، مرگ وعالم برزخ به خواب تشبیه شده است. قرآن کریم می فرماید:«خداوندجان ها را به هنگام مرگ می گیرد ونفسی(انسانی) که هنوز اجلش فرا نرسیده در خواب، روح او راقبض می کند. کسی که مرگش فرا رسیده باشد،روحش را نگه می دارد وکسی که هنوز زمان مرگش فرانرسیده تا وقت معین رهایش می کند.»

  در این آیه شریفه مرگ به خواب موقت ولی طولانی تشبیه شده است. درهمین رابطه درروایتی از امام باقر(علیه السلام) سوال شد مرگ چیست؟ حضرت فرمود:« همان خوابی است که هر شب به سراغتان می آید ولی طولانی تر . به طوری که شخص از آن بیدار نمی گردد مگر روزقیامت .» حضرت در ادامه فرمود: «حالت شادی وصف ناپذیر ویاترس ومناظر هولناکی که شخص در خواب می بیند چگونه است؟! مرگ نیزهمانطوراست پس خود رابرای مرگ آماده نما.»

 دراین تشبیه می توان ارواح رابه سه گروه تقسیم کرد.همانطور که سه نوع  خواب داریم، یکی خوابهایی که شخص به هنگام آن ازاطراف خود بی خبر است ودرخواب نه چیزی می بیند ونه چیزی می فهمد وتنها پس ازبیداری متوجه می شود خواب بوده؛ دوم خواب هایی خوش که فردتمام آرزوهای خود را در عالم خواب ودر مرحله وجودمشاهده می کند وسوم خواب هایی که به آن خواب پریشان می گویند به گونه ای که آنقدر وحشتناک وطاقت فرساست که شخص در خواب فریادش بلند می شود، زبانش می گیرد،تمام بدنش می لرزد تاجایی که از صدای دادوفریادخود بیدار می شود؛ عالم برزخ هم ،این چنین است. لهذا اکثر مردم که نه ایمان خالص دارندونه کافر محضند در عالم برزخ دربی خبری به سرمی برند؛ حتی درمواردی بیان شده که سوال و جواب از آنها هم ، در قیامت خواهد بود.اما درموردمومنین محض خداوندمی فرماید : « فروح وریحان وجنت النعیم» ارواح مومنین عالم برزخ را در« روح وریحان برزخی »می گذرانند تا اینکه تکامل لذت ورضایت رادرقیامت دربهشت پر نعمت که برای اصحاب یمین هم سلام است وهم سلامتی سپری کنند . اما در مورد ارواح کافرین محض درعالم برزخ، قرآن مجید می فرماید:« اما ان کان من المکذبین الضالین فنزل من حمیم وتصلیه الجحیم » که مقصود از « نزل حمیم» پیش غذایی ازآب چرک جوشان (پذیرایی درقبر ) واز « تصلیه الجحیم» فرو افتادن در آتش آخرت است. با نگاهی بر ادله قرآنی بر اثبات وجود برزخ  چند نکته رابه دست می آوریم اول اینکه عذاب برزخ وقیامت از یک سنخند .اما دربرزخ دیدن ونزدیک شدن به عذاب است . دومین نکته این است که اهل برزخ با صبح وشام دنیا در ارتباطند . چرا که برزخ ،عالم بین دنیا و آخرت است . پس مردگان نه تنها از صبح وشام دنیا به کلی منقطع نشده اند بلکه بهشت وجهنم برزخی آنها از حین مرگ وخارج شدن روح از بدن شروع می شود و به محض جداشدن روح از بدن ،بشارت به بهشت یا وعید عذاب آتش را دریافت می کنند وبه دنبالش آنان که جهنمی هستند تقاضای بازگشت به دنیارا دارند تا گذشته راجبران کنند اماهرگزبرگشتی به دنیابرایشان نخواهد بود.

 

 شب اول قبر وسوال وجواب از اموات:

 یکی از وحشتناک ترین مواقف انسان اولین شب ورود به عالم برزخ است .ازآن جایی که وحشت به معنای عدم آشنایی وبیگانگی انسان با وضعیت جدید است لذا هر چه روح با عالم معنویت بیگانه باشد وبه عکس به دنیا تعلق خاطر داشته باشد درجه وحشت وتنهاییش بیشتر است.

 به تصریح روایات فشار قبر همان فشار بدن انسان بوسیله دو جسم است. اما این فشار به وسیله دیوارهای مثالی بر بدن مثالی صورت می گیرد واگر روح به جسم مادی اش سخت علاقه داشته باشد هیچ مانعی ندارد که این عذاب جانکاه علاوه بر وساطت بدن مثالی ، شامل بدن دنیوی هم بشود.درروایتی راوی درباره فشار قبر کسی که به دارآویخته می شود ازحضرت رضا علیه السلام سوال می کند وحضرت می فرماید:«او هم فشار قبر دارد،خدا هوا را امر می کند که اورا بفشارد.»

 

 فشار قبر،تنها شامل کافران وفاجران نمی شود، بلکه مومن هم - در صورتی که مرتکب گناهان شده باشد-  مشمول این عذاب دردناک خواهد شد واین عذاب رحمتی است از جانب خداوند، برای مومنان زیرا موجب خروج مومن از گناه شده وبعد از آن در نعیم برزخ و قیامت به سر خواهد برد .

 اما در مورد سوال در قبر، اباعبدا...(علیه السلام) می فرماید: «در قبر سوال نمی شود مگر از ایمان محض وکفر محض و خالص (یعنی از عقاید سوال می شود) ودیگران را متعرض نمی شوند.»

شهیدثانی -رحمه الله علیه-  فرمودند: « در قبر وعالم برزخ از مومن وکافر محض به تفصیل سوال خواهد شد یعنی این که از کلیه اصول عقاید وفروع آن ، مثل نماز ، روزه ،حج ،جهاد و...سوال می شود. اما از کسانی که ضعیف العقل هستند ویا حجت الهی در ایمان بر آنها ثابت نشده به طوراجمال از کفر و ایمانشان بازجویی می شود.»

از بیانات علما وبزرگان بدست می آید که چهارگروه ( اطفال- افراد کم عقل- جاهل قاصر وکسی که فسق عملی ندارد)عذاب برزخی ندارند . زیرا یا امکان دسترسی به عقاید صحیح ولوازم ایمان رانداشته اند ویا مستضعف فکری ، فرهنگی ویاعقب افتادگان فکری هستند.نکته مهم دیگری که باید درآن تامل کرد این است که پس از مرگ ، دفتر اعمال انسان بسته نمی شود زیرا بعضی از اعمال متوفی اعم از سیئه وحسنه می تواند اثرات منفی ویا مثبت ماندگاری برفرد ویا جامعه بگذارد . وتا زمانی که آن اثر باقی است به مناسبت آن اثر روح هم در عذاب ویا آرامش باقی می ماند . لذا ثواب کارهای خیر انسان بعد از مرگ هم برای میت نافع است .در روایتی از اباعبدالله (علیه السلام) به پنج خصلت اشاره شده که پس ازمرگ به میت نفع می رساند :

  فرزند صالح میت که برای او طلب مغفرت می کند.

   کتابی که میتی نوشته وموجب هدایت جامعه شده.

  چاهی حفر کرده باشد که مردم از آن نفع ببرند.

   نهالی کاشته باشد که مردم از میوه وسایه آن استفاده ببرند .

   صدقه جاریه ای که بعد از مرگ برای میت جاری باشد سنت حسنه ای که بعد از مرگ او باقی باشد.

 

علاقه روح به قبر ودیدار اموات از خانواده:

 براساس روایات فراوان بدون هیچ تردیدی می توان گفت که روح به قبر ومدفن خویش عنایت وتوجه خاصی دارد وعلتش می تواند چند چیزباشد:

  محل دفن، آخرین مرحله ازنشئه دنیا واولین مرحله از سفر اخروی اوست لهذا این خاطره را روح هرگز فراموش نمی کند.

  قبر متوفی محل اجتماع خویشان است که به یاد او گرد هم جمع می شوند وکارهای خیر چون تلاوت قرآن وخیرات ومبرات انجام می دهند .

  متوفی عنایت خاصی به زائرین قبرش دارد.بنا براین مردگان از آنچه بر بندگان می  گذرد بی خبر نیستند به خصوص زمانی که زندگان بر مزارشان می آیند وآنهارا با کارهای خیرشان شادمان می سازند.

در زمینه دیدار اموات از خانواده ،«اسحاق بن عمار»ازابی الحسن (علیه السلام) سوال کرد:« آیا شخص مومنی که از دنیا می رود پس از مرگ از خانواده خود دیدارمی کند؟» حضرت پاسخ می دهند. « بلی»، بعد پرسید :«چه مدت وهر چند وقت یکبار؟» حضرت درپاسخ فرمودند: «به اندازه فضیلت ومنزلتی که نزد خدا دارد، بعضی هر روز ، بعضی دو روز یک باروبعضی هرسه روز یک بار.»اسحاق می گوید: من درضمن کلام حضرت فهمیدم که کمترین مدت درهرجمعه است. بعد سوال کردم درچه ساعتی ؟ فرمودند:« در نزد زوال شمس ، یعنی ظهر ویا قبیل آن»(شاید منظور اوقات نماز باشد) سپس فرمودند:« خداوند ملکی را همراه میت می فرستد که به او آنچه را شادش می گرداند نشان دهد وآنچه را موجب کراهتش می شود ازاو بپوشاند ، لذا بر می گردد در حالتی که چشمش به دیدار آنها روشن است. ‍›› امام صادق (علیه السلام) می فرماید :«هیچ مومن وکافری نیست مگر این که بعد از زوال شمس نزد کسانش می آید واگر مومنی ببیند اهلش کارهای نیک انجام می دهندخدارا شکرمی گویدواگر کافر ببیند اهلش کارهای ناپسند انجام می دهند حسرت وافسوس می خورد.

اموات از خیرات ومبراتی که به آنها داده می شود آگاهند. چه بسا سبب نجات آنها از عذاب برزخی شود . حضرت صادق (علیه السلام) می فرماید:«همانا میت به سبب ترحم واستغفاری که برایش انجام شده شاد می شود همانطوری که انسان زنده به سبب هدیه ای که به او می دهند خوشحال می شود.» وفرمودند:«هر مسلمانی که عمل صالحی برای میتی انجام دهد، ثواب آن عمل برای خودش مضاعف می گردد ونفعش به میت هم می رسد.»

 «حبه العرنی» می گوید:« با امیرالمومنین به طرف پشت شهر (کوفه) روان شدیم. حضرت دروادی السلام توقف نمود، (در وضعیتی بودند) که گویی اقوامی را مورد خطاب قرار داده اند. من هم با ایشان ایستادم تا خسته شدم و...بالاخره بلند شدم وعبایم را جمع کرده وعرض کردم یا امیرالمومنین! من از این طول قیامتان دلم به حال شما می سوزد (لطفا) ساعتی استراحت کنید. آن گاه عبایم را پهن کردم تا حضرت روی آن بنشینند ، فرمود : « یا حبه ( این جایی که ما هستیم ) یا محل گفتگوی مومن است یا محل نشست و برخاست او . » عرض کردم راستی آن ها چنینند (دراین جا حضور دارند ) ؟ فرمود:« آری . اگر پرده از چشم تو برداشته شود خود خواهی دید آن ها دسته دسته دور هم گرد آمده و باهم به گفتگو نشسته اند » عرض کردم : « جسمند یا روح ؟» فرمود : « روحند . مومنی نمی میرد مگر آنکه به روحش گفته می شود به وادی السلام ملحق شو . زیرا آنجا سرزمینی است متصل به بهشت عدن »

بنابراین مومنین به بقاء روح در عالم برزخ معتقدند و مرگ را تولد تازه ای می دانند که اموات در هر مرحله ای از آن آگاهتر و بیناتر از زندگی دنیوشان هستند به گونه ای که ارتباط روحی آن با بازماندگانشان قطع نمی شود . و حتی از طریق خیرات و صدقات و کارهای نیک آن ها بهره هم می برند .اما در مقابل کفار و کسانی که به بقاء روح اعتقاد ندارند ، عدم ارتباط ارواح مردگان را با دنیا ناشی از طول زمان و بعد مکان می دانند آن هم به علت جام مرگی است که مردگانشان نوشیده اند که دیگر پس از آن حرکاتشان به سکون تبدیل می شود .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 آبان 1397 ساعت: 21:58 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره اختلال وسواس

بازديد: 619
تحقیق درباره اختلال وسواس

وسواس

اِختِلالِ وَسواسی جَبری یا اختلال وسواس فکری عملی (به انگلیسی: Obsessive-compulsive disorder، به اختصار OCD)، یک اختلال اضطرابی است.

اختلال وسواسی جبری نوعی اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط در مورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمال‌طلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطاف‌پذیری، صراحت و کارائی می‌انجامد.

در اختلال وسواسی-اجباری افکار وسواس‌گونه و اضطراب‌آور با وسواس‌های عملی همراه می‌شود. این وسواس‌های عملی کارهایی وسواس‌گونه هستند که شخص برای کوشش در راه کاهش وسواس‌های فکری خود انجام می‌دهد. این کردارها تکراری و کلیشه‌ای و تا اندازه‌ای غیرارادی هستند.

وسواس شامل احساس ، اندیشه یا تصویر ذهنی مزاحم است و اجبار شامل رفتاری آگاهانه و عودکننده‌است . ریشه بیماری وسواس اضطراب است و بیماری به دو شکل فکری و عملی بروز می‌کند. چنانچه بیمار در برابر انجام عمل وسواسی مقاومت کند، اضطرابش بیشتر می‌شود. گاهی اوقات کودکان هم دچار وسواس می‌شوند که معمولاً نشانه‌های آن رفتارهای پرخاشگرانه، تکرار کلمات و یا لجبازی با اطرافیان است.

فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی برای کاهش اضطراب خود که ناشی از فکر مزاحم، دست به انجام عملی می زند که اضطراب او را کاهش دهد که این خود می تواند به شدت اختلال کمک کند.

تحقیقات نشان می دهد بین یک تا سه درصد جامعه ممکن است به اختلال وسواس فکری عملی مبتلا باشند.

وسواس فکری

وسواس فکری در مبتلایان به این بیماری عقیده، هیجان یا تکانه‌ای‌ست که مکررا و مصرانه برخلاف میل شخص خود را وارد ضمیر هشیار او می‌کند. این افکار، تکانه‌ها یا تصاویر ذهنی به طور مکرر و مقاوم برای شخص اتفاق افتاده، ناراحتی و اضطراب بارزی را در او بر می‌انگیزند.

معمولا شخص می‌کوشد آن‌ها را نادیده گرفته، از ذهن خود بیرون کند و یا با عمل و فکر دیگری خنثی کند و البته آگاهی دارد که این پدیده‌های مزاحم حاصل ذهن خود او هستند و مثل تزریق افکار از خارج تحمیل نمی‌شوند.

وسواس عملی

وسواس عملی تکانه غیرقابل مقاومتی برای انجام یک عمل غیر منطقی (مانند شستن مکرر) است.

روان‌کاوی

واکنش‌سازی، ابطال، جداسازی، توجیه عقلی و دلیل‌تراشی مهمترین دفاع‌های روانی هستند که ممکن است منجر به پیدایش وسواس شوند.

همه‌گیری

مردان و زنان به یک اندازه ممکن است به اختلال وسواسی جبری مبتلا شوند. اما ابتلا به این اختلال در مردان عمدتن در سنین پایین تری نسبت به زنان روی می دهد

احتمال تطابق در دوقلوهای همسان بالاتر است.

درمان

درمان رفتاری( behavioral therapy )، درمان شناختی رفتاری (cognitive behavioral therapy) و درمان دارویی(medications)از روشهای متداول در درمان این اختلال می باشد. ار تکنیک های موثر که در دو روش اول از آن استفاده می شود می توان به ممانعت از پاسخ به افکاروسواس گونه و انجام این اعمال، اشاره نمود. برای مثال ممکن است شخصی با تصور اینکه یک وسیله مانند یک پارچه آلوده می باشد از لمس آن خودداری نماید. در حالیکه آن پارچه تنها به پارچه ای دیگر که باته یک خلال دندان تماس داشته، برخورد داشته است. این یک رفتار وسواس گونه می باشد که برای ممانعت از پاسخ دادن به آن می توان از شستن آن پارچه خودداری نمود و به تدریج بر اضطراب ناشی از انجام ندادن رفتارهای عادت شده،غلبه کرد. با دارو و روان درمانی تلاش در بهبود بیماری می شود. از موثرترین راهکارهای تجربه شده جهت رهایی از این اختلال فکری ، درمان شناختی رفتاری یا Cognitive behavioral therapy است. از داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین مانند فلوکستین و ضدافسردگیهای سه حلقه‌ای به خصوص کلومیپرامین نیز استفاده می‌شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 آبان 1397 ساعت: 21:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس