سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
نوآوری زمانی رخ میدهد که ایده به صورت محصول، فر آیند یا خدمتی
توسعه یابد. تعاریف مختلفی از نوآوری ارائه شدهاست. پیتر دراکر نوآوری را همانند هر
فعالیت عینی درکنار نبوغ و استعداد، نیازمند دانش، توجه و سختکـــوشی همه دست اندرکاران
میداند. او معتقد است آنچه در میان کارآفرینان مشترک یافتم نه گونه خاصی از شخصیت
بلکه تعهد سیستماتیک به نوآوری بوده است. مایکل تاشمن نوآوری را بستر پیروزی در کسب
وکار دانسته تا مدیران در پی شناسایی سازوکار چرخه فناوری و جویبار نوآوری بتوانند
به کمک انجام دگرگونیهای ناپیوسته در سازمان به امتیازهای ناشی از آنها برسند. خلاقیت
و نوآوری، استعداد مرموز نزد افراد نیست بلکه فعالیت روزمره برای برقراری روابطی است
که قبلاً دیده نشده و برقراری ارتباط بین مسائلی است که به طور معمول در کنار یکدیگر
قرار نمی گیرد. البته نوآوری در سایه نبوغ محض هم وجود دارد ولی بیشتر نوآوران به ویژه
پیروزمندان آنها، از راه جستجوی آگاهانه و هدفمند فرصتهای کمیاب به نتیجه رسیدهاند.
هالت اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرآیندی برای استفاده از دانش یا
اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد. در ادامه توضیح
می دهد که نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت
سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلند مدت را میسر سازد.
به عبارتی دیگر نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند.
اوریب، نیز بیان میکند نوآوری توسعه و کاربرد ایده جدید به صورت محصول، فرآیند یا
خدمت جدیدی است که منجر به رشد پویای اقتصاد ملی و افزایش استخدام برای تولید سود در
شرکت نوآور میباشد. نوآوری پدیدهای نیست که فقط یک بار رخ دهد، بلکه فرآیندی مستمر
و متشکل از فرآیند تصمیمگیری سازمانی در تمام مراحل، از توسعه ایده جدید تا کاربردی
شدن آن میباشد. ایده جدید اشاره به درک نیاز جدید مشتری یا روش جدید تولید دارد و
از طریق جمع آوری اطلاعات با دیدگاه کارآفرینانه توسعه مییابد. در فرایند کاربردی
شدن ایده جدید، به صورت محصول، فرآیند یا خدمت، به کاهش هزینه و افزایش بهرهوری باید
توجه شود
طبقه بندی نوآوری های عمومی:
نوآوری تکنولوژیکی
ارتباطات بین اجزا، روشها، فرآیندها و تکنیکهایی است که در
محصول یا خدمت استفاده میشوند و ممکن است به نوآوری سازمانی نیاز داشته باشد و یا
نداشته باشد. میتواند نوآوری محصول، فرآیند یا خدمت باشد. نوآوری محصول/خدمت باید
محصول جدیدی باشد که هدف آن ارضای بخشی از نیازهای بازار است. نوآوری فرآیند با معرفی
عناصری به عملیات سازمان میپردازد مانند مکانیسم جریانهای کار، اطلاعات و تجهیزات
مورد استفاده در تولید محصول/خدمت.
نوآوری بازار
شامل دانش جدید در کانالهای توزیع، محصول و کاربردها برای انتظارات،
ارزش، نیازها و خواستههای مشتریان است و هدف اصلی آن بهبود آمیخته بازاریابی (محصول،
قیمت، توزیع و ترفیع) است. فراسکاتی مانوئل بیان میکند که نوآوری بازار به بازاریابی
محصولات جدید و کلیه فعالیتهایی که به نحوی مرتبط با توسعه محصول جدید است توجه میکند
این فعالیت ممکن است شامل قسمتهای بازار، پذیرش محصول در بازارهای مختلف و تبلیغات
باشد ولی شامل ایجاد شبکه های توزیع برای نوآوری بازار نیست.
انواع نوآوری
نوآوری تدریجی
عبارت است از اضافه کردن تغییراتی بر روی مدل کسب و کار و یا
تکنولوژیهای موجود و بهبود آن ها. پورتفولیو یک شرکت معمولا مملو از نوآوریهای تدریجی
به عنوان روشی جهت کسب ارزش بیشتر از محل محصولات و خدمات موجود میباشد. نوآوری تدریجی
بسیار زیاد، در مواردی که منابع و زمان را به بهبود محصولات و خدمات کم ارزش موجود
تخصیص میدهد (در حالی که میتوان این منابع و زمان را به خلق محصولات باارزش تر تخصیص
داد)؛ میتواند مهلک و کشنده باشد. سرمایه گذاری کامل بر روی نوآوری تدریجی میتواند
سازمان را در مقابل رقابت آسیب پذیر کند.
نوآوری نفوذی
گویای تغییر اساسی در مدل کسب و کار (ربع پایین سمت راست ماتریس
تکاملی) یا تکنولوژی (ربع بالای سمت چپ ماتریس تکاملی) میباشد. شرکت کامپیوتری اپل،
به صورت تاریخی در حوزه نوآوری نفوذی، با توجه به معرفی نوآوریهای فنی رقابتی، عمل
میکند (ربع بالای سمت چپ)، در حالی که شرکت دل با معرفی یک مدل کسب و کار جدید که
به صورت مستقیم کالا را به دست مشتری میرساند و دردسرهای سیستم توزیع سنتی را ندارد،
در این حوزه بر اساس نوآوری در مدل کسب و کار (ربع پایین سمت راست) عمل میکند. شرکتها
در مواجه با این نوآوری، معمولا با تصمیمات پیچیده و دشواری روبه رو هستند؛ زیرا باید
در مورد این که تکنولوژی را تغییر بدهند و یا مدل کسب و کار را و همچنین باید در مورد
این که چگونه سرمایه گذاری اثربخش بر روی هر دو انجام شود، تصمیم گیری کنند. این ابهام
در سازما نها موجب اغتشاش و تعارض سازمانی و استفاده ناکارآمد از منابع خواهد شد.
نوآوری رادیکال
این نوآوری حاصل مدیریت موفق شرکت در مواردی است که به صورت
همزمان مدل کسب و کار و تکنولوژی تغییر میکند. یک نوآوری رادیکال مناسب میتواند در
محیط رقابتی صنعت تغییرات اساسی ایجاد کند. نوآوریهای رادیکال بیش از حد، میتوانند
منابع را هدر داده و موجب شکل گیری انتظارت غیرواقعی در مورد خلق چیزهای جدید در آینده
شو ند که ممکن است برای شرکت مهلک و کشنده باشند. بدون حمایت قدرتمند از قابلیتها
در نوآوریهای تدریجی و نفوذی و ایجاد یک ترکیب استراتژیک از انواع نوآوری ها، نوآوری
رادیکال میتواند بسیار پرهزینه باشد. باید توجه کرد که ایجاد تعادل و انسجام در پورتفولیو
سرمایه گذاری و ایجاد ترکیبات مناسب از نوآوریهای تدریجی، نفوذی و رادیکال برای تطابق
با واقعیات شرکت، از اهمیت بسزایی برخوردارند. این مهم نیاز به مدیریت مشخصههای تعاملی
مدلهای کسب و کار و تکنولوژی در طی ماتریس تکاملی دارد.
نظریهپردازان هوش هیجانی معتقدند که IQ به ما میگوید که چه کار میتوانیم
انجام دهیم در حالیکه هوش هیجانی به ما میگوید که چه کاری باید انجام دهیم . IQ شامل توانایی ما برای یادگیری ، تفکر منطقی و انتزاعی میشود ، در حالی که هوش
هیجانی به ما میگوید که چگونه از IQ در جهت موفقیت در زندگی استفاده کنیم. هوش هیجانی شامل توانایی
ما در جهت خودآگاهی هیجانی و اجتماعی ما میشود و مهارتهای لازم در این حوزهها را
اندازه میگیرد. همچنین شامل مهارتهای ما در شناخت احساسات خود و دیگران و مهارتهای
کافی در ایجاد روابط سالم با دیگران و حس مسئولیتپذیری در مقابل وظایف میباشد .
مقایسه هوش هیجانی و هوش عمومی
هوش عمومی و هوش هیجانی توانائیهای متفاوتی نیستند بلکه بهتر
است که چنین بیان نمود که از یکدیگر متفاوت هستند . همه ما ترکیبی از هوش و هیجان داریم
، در واقع بین هوش عمومی و برخی از جنبههای هوش هیجانی همبستگی پایینی وجود دارد
و باید گفت این دو قلمرو اساساً مستقلاند. براساس مطالعات دانیل گلمن در بهترین شرایط
همبستگی اندکی (07/0) بین هوش عمومی و برخی از ابعاد هوش هیجانی وجود دارد بطوریکه
میتوان ادعاد کرد آنها عمدتاً ماهیت مستقل دارند . وقتی افراد دارای هوش عمومی بالا
در زندگی تقلا میکنند و افراد دارای هوش متوسط به طور شگفتانگیزی پیشرفت میکنند
، شاید بتوان آن را به هوش هیجانی بالای آنان نسبت داد (گلمن ، 1995).
روون بار ـ آن (1999) در پی یافتن پاسخی برای این سؤال که چرا
برخی از افراد نسبت به برخی دیگر در ابعاد مختلف زندگی موفقترند ، به تحقیقات بسیاری
دست زده است. این سؤال لزوم مرور کامل عواملی که تصور میشود موقعیت کلی را رقم میزنند
و سلامت هیجانی را موجب میشوند ، ایجاب میکند . بار ـ آن دریافت که تنها کلید موفقیت
و تنها عامل پیشبینی کننده موفقیت آنها هوش کلی نیست، بلکه باید در جستجوی عوامل دیگری
بود .
دیدگاههای هوش هیجانی
با نگاه به تعاریف متعدد هوش هیجانی میتوان دو راهبرد نظری
کلی را در این زمینه مشخص نمـود :
1ـ دیدگاه اولیه از هوش هیجانی که آن را به عنوان نوعی از هوش
تعریف میکند که در برگیرنده عاطفه و هیجان میباشد .
2ـ دیدگاه دوم که به دیدگاه مختلط مشهور است و هوش هیجانی را
با دیگر توانمندیها و ویژگیهای شخصیتی مانند انگیزش ترکیب میکند .
دیدگاه توانمندی (پردازش اطلاعات)
اصطلاح هوش هیجانی ، برای اولین بار از سوی سالوی و مایر در
سال 1990 ، به عنوان شکلی از هوش اجتماعی مطرح شد . الگوی اولیه آنها از هوش هیجانی
شامل سه حیطه یا گستره از تواناییها میشد :
1ـ ارزیابی و ابراز هیجان : ارزیابی و بیان هیجان در خود توسط
دو بعد کلامی و غیرکلامی همچنین ارزیابی هیجان در دیگران توسط ابعاد فرعی ادراک غیرکلامی
و همدلی مشخص میشود .
2ـ تنظیم هیجان در خود و دیگران : تنظیم هیجان در خود به این
معناست که فرد تجربه فراخلقی ، کنترل ، ارزیابی و عمل به خلق خویش را دارد و تنظیم
هیجان در دیگران به این معناست که فرد تعامل مؤثر با سایرین (برای مثال آرام کردن هیجاناتی
که در دیگران درمانده کننده هستند) میباشد.
3ـ استفاده از هیجان : استفاده از اطلاعات هیجانی در تفکر ،
عمل و مسأله گشایی است .
شاخه بندی هوش
مایر ، سالوی و کاروسو (1997) مدل اصلاح شدهای از هوش هیجانی
را تدوین کردند که این مدل هوش هیجانی را به صورت عملیاتی در دو سیستم شناختی و هیجانی
بررسی میکند . این مدل در یک الگوی کاملاً یکپارچه عمل میکند اما با این وجود مدل
مورد نظر از چهار شاخه یا مؤلفه تشکیل میشود. (مایر و سالوی ، 1997) که هر یک طبقهای
از توانمندیها را که براساس پیچیدگی و به صورت سلسله مراتبی ، منظم شدهاند ، نشان
میدهد . این چهار شاخه عبارتند از :
1ـ ادراک هیجانی که در برگیرنده شناسایی و دروندهی اطلاعات
از سیستم هیجانی است .
2ـ تسهیلسازی هیجانی از افکار
به طور کلی تسهیل هیجانی شاخه تفکری در برگیرنده استفاده هیجان
برای بهبودی فرآیندهای شناختی است حال آنکه شاخه فهم هیجانی در برگیرنده پردازش شناختی
هیجان است .
3ـ فهم هیجانی که در برگیرنده پردازش آتی و جلوتر اطلاعات هیجانی
با نگاهی به حل مسأله.
4ـ مدیریت هیجان در رابطه با خود و دیگران
شاخه اول
اولین شاخه از هوش هیجانی با گنجایش ادراک و اظهار احساسات آغاز
میشود . هوش هیجانی نمیتواند بدون اولین شاخه آغاز شود . اگر زمانی که احساس بدی
در فرد ظهور پیدا کند فرد توجهاش را از آن برگرداند تقریباً هیچ چیز از احساس خودش
یاد نمیگیرد . ادراک هیجان در برگیرنده ثبت ، توجه و رمزگشایی کردن پیامهای هیجانی
است ، همانگونه که در اظهارات و بیانات صورتی ، تون صدا ، اشیاء هنری و دیگر دستاوردهای
هنری فرهنگی اظهار شدهاند
شاخه دوم
دومین شاخه هوش هیجانی در رابطه با تسهیلسازی هیجانی است .
هیجانات سازمانهای پیچیدهای از ابعاد فیزیولوژیکی ، هیجانی ، تجربی شناختی و هشیاری
از زندگی روانی هستند. هیجانات هم به عنوان احساسات (همانگونه که فرد احساس غمگینی
میکند) و هم به عنوان شناختارهای تغییر شکل یافته به سیستم شناختی ورود پیدا میکنند
، (به عنوان مثال زمانی که فرد غمگین فکر میکند که الآن حالم خوب نیست) . هنگامی که
هیجانات شناسایی شده و برچسب زده میشوند ، فهم هیجانی یا شاخه سوم آغاز میشود .
سؤالی که در اینجا مطرح است این است که تسهیلسازی هیجانی یا
همان شاخه دوم بر چه چیزی تمرکز دارد ؟ چگونه هیجانات به سیستم شناختی ورود پیدا میکنند
؟ برای کمک به تفکر چگونه شناختها را تغییر میدهند ؟
البته شناخت توسط اضطراب خراب میشود اما هیجانات میتوانند
الویتهایی را تحمیل کنند بهگونهای که سیستم شناختی به آنچه که مهمترین مطلب قلمداد
میشود ، توجه کند و حتی بر آنچه که به بهترین نحوی در یک خلق انجام میپذیرد ، متمرکز
شود.
همچنین هیجانات شناختها را تغییر میدهند. ممکن است زمانی
که فرد خوشحال است آنها را مثبت کنند و هنگامی که فرد ناراحت است آنها را منفی کنند.
این تغییرات، سیستم شناختی را معطوف به مشاهده موارد از جوانب مختلف میکند ، برای
مثال میان نقطه نظرات خوشایند و شکاکانه تفاوت قائل شود . سودمندی اینگونه تغییر و
تحولات برای تفکر کاملاً واضح است . نقل و انتقال نقطه نظر از شکاک بودن به خوشبینی
، فرد را تشویق میکند به اینکه نقطه نظرات چند گانهای را ببیند و به عنوان نتیجه
در باب مشکل عمیقتر و خلاقانهتر فکر کند .
شاخه سوم
سومین شاخه در برگیرنده فهمیدن و استدلال با هیجان است . همانگونه
که سابق بر این قید شد هیجانات شکل دهنده یک دسته از سمبلهای غنی و پر از روابط پیچیدهای
هستند که بسیاری از فلاسفه برای قرنها راجع به آن بحث و جدل کردهاند . فردی که قادر
است هیجانات را درک کند به عبارت دیگر درک معانی آنها و اینکه چطور خمیرهشان با هم
ممزوج میشود و چطور در طول زمان رشد میکنند ، حقیقتاً با گنجایش فهم حقایق بینادی
طبیعت بشری و روابط بین فردی مأنوس میشود و مورد تمجید قرار میگیرد . در حقیقت افرادی
که دارای هوش هیجانی بالا هستند به طور منظم با حالات بیثباتی خلقی مواجه شده و بر
آنها فائق میآیند و این نیازمند فهم قابل توجهی از خلقیات میباشد .
شاخه چهارم
چهارمین شاخه مدیریت هیجانی است . فردی که دارای مدیریت هیجانی
میباشد از اینرو باید بعضی از خطوط راهنما را رعایت کند ولی آن کار را با انعطافپذیری
انجام دهد . برای مثال : باز بودن به سوی یک احساس یک باید است اما نه همیشه . گاهی
اوقات برای هر کسی اتفاق میافتد ، خیلی دردناک است که با مطلبی مواجه شود و احتمالاً
هیجانپذیری به بهترین نحوی بسته میشود . مدیریت هیجانی دربرگیرنده این است که چگونه
یک فردی پیشرفتهای هیجانی را در روابطش با دیگران بفهمد . این روابط میتواند غیرقابل
پیشبینی باشد ، از اینرو مدیریت هیجانی دربرگیرنده خصوصیت و اهمیت راههای هیجانی
مختلف و انتخاب میان آنهاست.
برای انطباق با واکنشهای هیجانی بسیار محتمل در موقعیتها
، مدیریت هیجانی بایستی دارای انعطافپذیری لازم باشد . این مطلب به فرد اجازه میدهد
که در جهاتی پیشرفت کند که او فکر میکند بهترین جهت است . اینکه از نظر هیجانی ، معنوی
و دیگر زمینهها غنی باشی ضرورتاً به این معنی نیست که فرد بخواهد در یک شغلی بماند
و یا اینکه یک ازدواج را نجات دهد . اینکه باهوش باشی بدین معنی نیست که فرد در یک
روز کتابهای چالش برانگیز را بخواند بلکه به این معنی است که دیگر بخشهای شخصیت
و دیگر موقعیتهایی هستند که باید به حساب بیایند و درک کنیم که آن وقت چه اتفاقی
میافتد. در اینجاست که نیاز به انعطافپذیری توضیح میدهد که چرا هوش هیجانی به عنوان
یک توانمندی سنجیده میشود و هیچگونه همبستگی بالایی با خوشبینی ، خوشحالی و مهربانی
، درست بودن و دیگر خصوصیات ندارد . با این وجود نتایج مهم زندگی را پیشبینی میکند.
دیدگاه مختلط
هوش هیجانی از سوی بعضی از پژوهشگران برای توصیف کردن اسنادها
یا تواناییهایی که برخی از جنبههای شخصیت را نشان میدهد ، به کار رفته است. مایر
و سالوی و کاروسو (1997) مدل توانمندی را از مدل مختلط هوش هیجانی متمایز کردند . مدل
مختلط شامل طیف وسیعی از متغیرهای شخصیتی است که مخالف با مدل توانمندی مایر و سالوی
میباشد که کاملاً شناختی است . یک وجه کاملاً متفاوت این دو مدل، تفاوت میان مفهوم
«صفت» و «پردازش اطلاعات» هوش هیجانی است . این وجه تفاوت در دیدگاههای مختلف سنجش
و تعاریف عملیاتی از سوی نظریهپردازان مدل مختلط و توانمندی ، نمایان است . مفهوم
«صفت» هوش هیجانی با شاخصهای بین موقعیتی رفتار نظیر همدلی ، جرأت و خوشبینی ارتباط
دارد ، در حالیکه مفهوم «پردازش اطلاعات» مربوط به توانائیهایی نظیر توانایی تشخیص
، ابراز و بر چسب زدن هیجان میباشد . مفهوم «صفت» ریشه در چارچوب شخصیتی دارد که از
طریق پرسشنامههای خودسنجی که رفتار خاصی را میسنجند ، اندازهگیری میشود.
این دیدگاه در بررسی هوش هیجانی تحت الشعاع متغیرهای شخصیتی
(نظیر همدلی و تکانشی بودن) و ساختارهایی که همبستگی بالقوه با آنها دارند (مانند انگیزش
، خودآگاهی و امیدواری) قرار میگیرند ، برعکس دیدگاه «پردازش اطلاعات» بیشتر بر بخشهای
سازنده هوش هیجانی و رابطه آن با هوش سنتی متمرکز میشود.
هوش هیجانی از نقطهنظر گلمن
به نظر گلمن (1995) هوش هیجانی هم شامل عناصر درونی است و هم
بیرونی . عناصر درونی شامل میزان خودآگاهی ، خودانگاره ، احساس استقلال و ظرفیت خودشکوفایی
و قاطعیت میباشد . عناصر بیرونی شامل روابط بین فردی ، سهولت در همدلی و احساس مسئولیت
میشود . همچنین هوش هیجانی شامل ظرفیت فرد برای قبول واقعیات ، انعطافپذیری ، توانایی
حل مشکلات هیجانی ، توانایی حل و مقابله با استرس و تکانهها میشود .
گلمن هوش هیجانی را از IQ جدا کرده و به نظر او هوش هیجانی
شیوه استفاده بهتر از IQ را از طریق خودکنترلی ، اشتیاق و پشتکار و خودانگیزی شکل میدهد.
او مفهوم هوش هیجانی را در 5 حوزه قرار میدهد :
آگاهی از هیجانات خود
خودآگاهی ـ بازشناسی احساس ، آنگونه که رخ میدهد ـ محور اصلی
هوش هیجانی است . توانایی کنترل لحظه به لحظه احساسات ، برای بینش روانشناختی و درک
خویشتن ، اساسی است . تعریفی که گلمن (1995) برای خودآگاهی در نظر گرفته است چنین است
: «درک عمیق و روشن از احساسات ، هیجانات ، نقاط ضعف و قوت ، نیازها و سائقهای خود
. افرادی که به احساسات و هیجانات خود اطمینان بیشتری دارند ، مهارت بیشتری در هدایت
و کنترل وقایع زندگی از خود نشان میدهند ، در کارهای خود دقیق هستند امیدواری آنها
غیرواقع بینانه نمیباشد و مسئولیتی را قبول میکنند که در حد توان آنها میباشد .
همچنین این افراد با خود و دیگران صادق بوده و خیلی خوب میدانند که هر نوع احساسی
تا چه اندازه بر آنها و اطرافیان تأثیر میگذارد .
کنترل هیجانات
کنترل هیجانات به شیوهای مناسب مهارتی است که به دنبال خودآگاهی
ایجاد میشود . اشخاص کارآمد در این حیطه بهتر میتوانند از هیجانهای منفی نظیر ناامیدی
، اضطراب ، تحریکپذیری رهایی یابند و در فراز و نشیبهای زندگی کمتر با مشکل مواجه
میشوند و یا در صورت بروز مشکل به سرعت میتوانند از موقعیت مشکلزا و ناراحتکننده
به شرایط مطلوب بازگردند . برعکس افرادی که در این حیطه توانایی کمتری دارند ، همواره
درگیر احساسات درمانده کننده هستند .
خود انگیختگی
این مؤلفه مربوط به تمرکز هیجانها برای دستیابی به اهداف با
قدرت ، اطمینان، توجه و خلاقیت میباشد . افراد خود انگیخته ، ارضا و سرکوب خواستهها
را به تأخیر میاندازند ، اغلب به تکمیل یک عمل میپردازند . آنها همواره در تکاپو
و حرکت هستند و تمایل دارند که همواره مؤثر و مولد باشند . از نظر گلمن (1995) خودانگیزی
زبان سائق پیشرفت میباشد و کوششی است که جهت رسیدن به حد مطلوبی از فضیلت افرادی که
این خصیصه را زیاد دارند ، همیشه در کارهای خود نتیجه محور و سائق زیادی در آنها برای
رسیدن به اهداف و استانداردها ، وجود دارد . به طور کلی خودانگیختگی یک صفت ضروری برای
افراد میباشد زیرا از طریق خودانگیختگی است که میتوان به پیشرفت مورد انتظار رسید .
تشخیص هیجانات در دیگران
همدلی اساس مهارت مردمی است . افراد همدل با سرنخهای ظریف اجتماعی
و تعاملهایی که بیانگر نیازها و خواستههای دیگران باشند ، مأنوس و آشنا هستند
. این مهارت افراد را در حیطه ای آموزش حرفهای و مدیریت توانمند میسازد. این مؤلفه
با احساس مسئولیت در قبال دیگران نسبت بیشتری دارد و به عقیده گلمن عبارت است از درک
احساسات و جنبههای مختلف دیگران و به کارگیری یک عمل مناسب و واکنش مورد علاقه برای
افرادی که پیرامون ما قرار گرفتهاند . همدلی به معنی من خوبم و تو خوبی نیست و به
این معنی هم نیست که تمام احساسات طرف مقابل را تأیید و تحسین کنیم ، همدلی بیشتر به
معنی تأمل و ملاحظه احساسات دیگران میباشد .
کنترل روابط
مهارت در این حیطه با توانایی مشترک در کنترل هیجان و تعامل
سازگارانه با دیگران همراه است . همچنین به جنبههای ذاتی رهبری و روابط میان فردی
منظم ، موزون و سازگار ارتباط دارد. به نظر گلمن افرادی که میخواهند در ایجاد رابطه
با دیگران مؤثر واقع شوند باید توانایی تشخیص ، تفکیک و کنترل احساسات خود را داشته
باشند ، سپس از طریق همدلی یک رابطه مناسب برقرار کنند. این مهارت فقط شامل دوستیابی
نمیشود گر چه افرادی که این مهارت را دارند خیلی سریع یک جو دوستانه با افراد ایجاد
میکنند ولی این مهارت بیشتر به دوستیابی هدفمند مربوط میشود . این افراد به راحتی
میتوانند مسیر فکری رفتار دیگران را در سمتی که میخواهند هدایت کنند (گلمن ،
1995). گلمن (1998) همچنین در کتاب اخیر خود با عنوان «هوش هیجانی در کار» پنج مؤلفه
فوق را به بیست و پنج توانش هیجانی متفاوت تقسیم میکند ، نظیر : آگاهی سیاسی ، نظم
کارکنان، اعتماد به نفس، هشیاری و انگیزه پیشرفت، استقامت، اشتیاق، خوشبینی و کنترل
خود.
هوش هیجانی از نقطه نظر بار ـ آن
یکی دیگر از نظریهپردازان مدل مختلط هوش هیجانی بار ـ آن
(1997) است ؛ هوش هیجانی به وسیله بار ـ آن به این صورت تعریف شده است : « یک دسته
از مهارتها ، استعدادها و توانائیهای غیرشناختی که توانایی موفقیت فرد را در مقابله
با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش میدهد » . بنابراین هوش هیجانی یکی از عوامل مهم
در تعیین موفقیت فرد در زندگی است و مستقیماً بهداشت روانی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد
. هوش هیجانی با سایر تعیینکنندههای مهم (توانایی موفقیت فرد در مقابله با اقتضاهای
محیط) از قبیل آمادگیهای زیست ـ پزشکی، استعداد هوش شناختی و واقعیتها و محدودیتهای
محیطی در تعامل است.
مدل بارـ آن از هوش هیجانی چند عاملی است و مربوط به استعدادهایی
برای عملکرد است تا خود عملکرد (یعنی استعداد موفقیت تا خود موفقیت) . این مدل همچنین
فرآیند مدار است تا نتیجه مدار . ماهیت جامع این مدل مفهومی براساس گروهی از مؤلفههای
عاملی (مهارتهای هوش هیجانی) و روشی که آنها تعریف میشوند ، قرار دارد.
بار ـ آن پانزده هوش هیجانی در پانزده خرده مقیاس پرسشنامه هوشبهر
هیجانی بار ـ آن معرفی کرده است . هوش هیجانی و مهارتهای هیجانی طی زمان رشد میکنند
، طی زندگی تغییر میکنند و میتوان با آموزش و برنامههای اصلاحی مانند تکنیکهای
درمانی آن را بهبود بخشید.
پانزده عاملی که توسط بار ـ آن به عنوان عاملهای هوش هیجانی
در نظر گرفته شدهاند عبارتند از : 1ـ خودآگاهی هیجانی ، 2ـ احترام به خود ، 3ـ قاطعیت
، 4ـ خودشکوفایی ، 5ـ استقلال ، 6ـ همـدلی ، 7ـ انعطافپذیری ، 8ـ تحمل استرس ، 9ـ
حل مسأله ، 10 ـ واقعیتسنجی ، 11ـ مسئولیتپذیری اجتماعی ، 12ـ کنترل تکانه ، 13ـ
شادکامی ، 14ـ خوشبینی ، 15ـ روابط بین فردی .
بار ـ آن مدلی از توانشهای هیجانی را ارائه داده است که این
مدل پنج حیطه یا گستره از مهارتها یا توانائیها را در بر میگیرد :
1ـ مهارتهای درون فردی : که خود آگاهی هیجانی (بازشناسی و
فهم احساسات خود) ، جرأت (ابراز احساسات ، عقاید ، تفکرات و دفاع از حقوق شخصی به شیوهای
سازنده) ، خود تنظیمی (آگاهی ، فهم ، پذیرش و احترام به خویش) ، خودشکوفایی (تحقق بخشیدن
به استعدادهای بالقوه خویشتن) و استقلال (خودفرمانی و خود کنترلی در تفکر و عمل شخص
و رهایی از وابستگی هیجانی) را در برمیگیرد.
2ـ مهارتهای میان فردی : که شامل روابط میان فردی (آگاهی ،
فهم و درک احساسات دیگران) ایجاد و حفظ روابط رضایتبخش دو جانبه که به صورت نزدیکی
هیجانی و وابستگی مشخص میشود ) ، تعهد اجتماعی (عضو مؤثر و سازنده گروه اجتماعی خود
بودن ، نشان دادن خود به عنوان یک شریک خوب) و همدلی است .
3ـ سازگاری : که شامل مسألهگشایی (تشخیص و تعریف مسایل ، همچنین
ایجاد راهکارهای مؤثر)، آزمون واقعیت (ارزیابی مطابقت میان آنچه به طور ذهنی و آنچه
به طور عینی تجربه میشود) و انعطافپذیری (تنظیم هیجان ، تفکر و رفتار به هنگام تغییر
موقعیت و شرایط) میباشد .
4ـ کنترل استرس : که توانایی تحمل استرس (مقاومت در برابر وقایع
نامطلوب و موقعیتهای استرسزا) ، کنترل تکانه (ایستادگی در برابر تکانه یا انکار
تکانه) را شامل میشود .
5ـ خلق عمومی : که شامل شادی (احساس رضایت از زندگی خویشتن ،
شاد کردن خود و دیگران) و خوشبینی (نگاه به جنبههای روشن زندگی و حفظ نگرش مثبت
حتی در مواجهه با ناملایمات است ) (بار ـ آن ، 1997)
بطور کلی تعاریف متعددی را که توسط روان شناسان برای هوش ارائه
شده است، میتوان به سه گروه تربیتی (تحصیلی)، تحلیلی و کاربردی تفسیم کرد.
تعریف تربیتی هوش
به اعتقاد روانشناسان تربیتی ، هوش کیفیتی است که مسبب موفقیت
تحصیلی میشود و از این رو یک نوع استعداد تحصیلی به شمار میرود. آنها برای توجیه
این اعتقاد اشاره میکنند که کودکان باهوش نمرههای بهتری در دروس خود میگیرند و پیشرفت
تحصیلی چشم گیری نسبت به کودکان کم هوش دارند. مخالفان این دیدگاه معتقدند کیفیت هوش
را نمیتوان به نمرهها و پیشرفت تحصیلی محدود کرد، زیرا موفقیت در مشاغل و نوع کاری
که فرد قادر به انجام آن است و به گونه کلی پیشرفت در بیشتر موقعیتهای زندگی بستگی
به میزان هوش دارد.
تعریف تحلیلی هوش
بنابه اعتقاد نظریه پردازان تحلیلی ، هوش توانایی استفاده از
پدیدههای رمزی و یا قدرت و رفتار موثر و یا سازگاری با موقعیتهای جدید و تازه و یا
تشخیص حالات و کیفیات محیط است. شاید بهترین تعریف تحلیلی هوش به وسیله « دیوید وکسلر
» ، روان شناس امریکایی ، پیشنهاد شده باشد که بیان میکند: هوش یعنی تفکر عاقلانه
، عمل منطقی و رفتار موثر در محیط.
تعریف کاربردی هوش
در تعاریف کاربردی ، هوش پدیدهای است که از طریق تستهای هوش
سنجیده میشود و شاید عملیترین تعریف برای هوش نیز همین باشد.
تاریخچه مطالعات مربوط به هوش
مساله هوش به عنوان یک ویژگی اساسی که تفاوت فردی را بین انسانها
موجب میشود، از دیرباز مورد توجه بوده است. زمینه توجه به عامل هوش را در علوم مختلف
میتوان مشاهده کرد. برای مثال زیست شناسان ، هوش را به عنوان عامل سازش و بقا مورد
توجه قرار دادهاند. فلاسفه بر اندیشههای مجرد به عنوان معنای هوش و متخصصان تعلیم
و تربیت ، بر توانایی یادگیری تاکید داشتهاند.
در مقالهای معتبر که در سال 1904 منتشر شد، « چارلز اسپیرمن
» ، روان شناس بریتانیایی ، نخستین کوشش برای تحقیق در ساختمان هوش را با روشهای تجربی
و کمی تشریح کرد. پیدایش مقیاس هوشی بینه سیمون ، در سال 1905 و به دنبال آن تهیه و
استاندارد شدن مقیاس استنفرد _ بینه ، در سال 1916 در امریکا ، از فعالیتهای اولیه
به منظور تهیه ابزار اندازه گیری هوش بوده است. البته در سال 1838 « اسکیرول » به منظور
تهیه ضوابطی برای تشخیص و طبقه بندی افراد عقب مانده ذهنی ، روشهای مختلفی را آزمود
و به این نتیجه رسید که مهارت کلامی فرد بهترین توانش ذهنی اوست. جالب آن که بعدها
نیز مهارت کلامی از عوامل اساسی توانش ذهنی شناخته شد و امروز نیز محتوای اکثر تستهای
هوش را مواد کلامی تشکیل میدهد.
ترستون ، ثرندایک ، سیریل برت ، گیلفورد ، فیلیپ ورنون ، از
دیگر افرادی بودند که در زمینه هوش به تحقیق و بررسی پرداختند.
عوامل موثر بر هوش
از عوامل مهم موثر بر هوش ، تغذیه و دیگر شرایط دوران بارداری
است. تغذیه مناسب در این دوران و رعایت بهداشت جسمی و روحی مادر ، تاثیر مهمی در هوش
نوزاد خواهد داشت. سطح هوشی والدین ، تغذیه دوران کودکی و نوزادی ، شرایط و امکانات
محیطی ، نوع ارتباط والدین با کودک از دیگر عوامل موثر در رشد و شکوفایی هوش به شمار
میروند. عوامل محیطی مثل وجود محرکات مناسب در محیط پرورش کودک که او را به کنجکاوی
و کنکاش وا میدارد، در بروز و ظهور و شکوفایی هوش وی نقش اساسی دارد.
انواع آزمونهای هوش
تست بینه به عنوان قدیمیترین آزمون برای سنجش هوش شناخته میشود
که آزمون استنفرد _ بینه شکل تجدید نظر شده است که به فارسی نیز برگردانده شده است.
تست ریون از دیگر آزمونهای هوش است که به لحاظ سهولت اجرا معروف است. آزمون وکسلر که
آزمونی پیشرفته برای سنجش ابعاد مختلف هوش است، آزمون دقیقی است که برای گروههای سنی
خردسالان و کودکان و بزرگسالان فرمهای مجزایی دارد.
طبقات هوش
با توجه به نمرات حاصل از اجزای آزمونهای هوشی و تعیین بهره
هوشی ، افراد در طبقات مختلفی قرار میگیرند. در طبقه بندیهای گذشته افراد دارای هوش
پایین در طبقات کودن ، کانا و کامیو قرار میگرفتند. امروزه دیگر این طبقه بندی رایج
نیست و از طبقه بندی عقب مانده ذهنی ، بهره هوشی پایین ، متوسط و بالا استفاده میشود.
مدولاسیون در مهندسی عبارت است از سوار کردن سیگنال اطلاعات
(سیگنال باند پایه∗ یا پیام) بر روی سیگنال معمولاً
فرکانس بالاتری (سیگنال حامل∗) به منظور افزایش برد سیگنال و
بهرهوری انتقال و استفاده بهتر از پهنای باند کانال. در مدولاسیون یکی از خواص سیگنال
حامل (مثلاً دامنه، فرکانس، فاز یا ...) با توجه به تغییرات سیگنال پیام تغییر داده
میشوند. به طور کلی فرایند گنجاندن سیگنال حاوی اطلاعات در سیگنالی دیگر را مدولاسیون
می نامند.همچنین اخذ سیگنال حاوی اطلاعات دمدولاسیون نام دارد.
ضرورت مدولاسیون
از پهنای باند استفادهای
بهینه شود و هر پیام در کانال خاصی قرار گیرد.
مسافت انتقال پیام
(که در فرکانسهای پایین کم است.) افزوده شود.
اگر کانال مخابراتی شامل فضای آزاد باشد در این صورت برای انتشار
و دریافت سیگنال آنتنهایی مورد نیاز است طول این آنتنها متناسب با طول موج سیگنال
فرستاده شدهاست. بسیاری از سیگنالهای صوتی دارای مولفه فرکانسی ۱۰۰ هرتز یا پایین
تر هستند. برای ارسال این سیگنالها اگر سیگنال مستقیما انتشار یابد به آنتنهایی با
طول حدود ۳۰۰km نیاز است. اما اگر از مدولاسیون برای سوار کردن سیگنال بر روی یک فرکانس حامل مثلاً
۱۰۰Mhz استفاده کنیم در این
صورت طول آنتنها حدود یک متر خواهد بود.
انواع مدولاسیون چیست
مدولاسیون انواع مختلفی دارد. همچنین مدولاسیون به انواع آنالوگ
و دیجیتال هم تقسیم میشود. برای اشاره به مدولاسیونهای دیجیتال بیشتر از اصطلاح کلیدزنی (Keying) استفاده میشود.
در مدولاسیون سیگنال فرکانس بالا (حامل) بر اساس سیگنال پیام
تغییر داده میشود. سیگنال حامل خواص مختلفی دارد که میتواند بر اساس سیگنال پیام
تغییر داده شوند و از این رو انواع مختلفی از مدولاسیون پدید میآید.
مدولاسیون دامنه (AM): سطح یا دامنهٔ سیگنال حامل بر اساس تغییرات سیگنال پیام تغییر داده میشود.
مدولاسیون فرکانس (FM): فرکانس سیگنال حامل بر اساس تغییرات سیگنال پیام تغییر داده میشود.
مدولاسیون فاز (PM): فاز سیگنال حامل بر اساس تغییرات سیگنال پیام تغییر داده میشود.
مدولاسیون تقسیم فرکانس
عمود برهم(ofdm):پهنای باندبین چند زیرحامل که برهم عمودهستند تقسیم می شود.
روش های مدولاسیون علاوه بر آن که امکان گنجاندن اطلاعات را
بر روی سیگنالی که انتشار موثرتری دارد را فراهم می کند، این امکان را نیز می دهد که
چند سیگنال دارای طیف همپوشان از طریق یک کانال انتقال یابند، این مفهوم را مالتی پلکس
گویند
فرستنده
فرستنده رادیویی (به انگلیسی: Radio Transmitter) یک دستگاه الکترونیکی
است که معمولا با کمک آنتن و تابش الکترومغناطیسی سیگنالی (مانند سیگنال رادیویی، تلویزیونی)
را مخابره میکند.
گیرنده فرستنده های آنالوگ RF
[size=small]گیرنده فرستنده های آنالوگ عموما به دو دسته طبقه بندی می شوند. AM ،
که در آن اطلاعات ارسالی در دامنه موج حامل مدوله شده و گیرنده فرستنده های FM که در آن اطلاعات
ارسالی در فاز موج حامل قرار می گیرد.
عموما گیرنده فرستنده
ها دارای بخش های زیر هستند:
•اسیلاتور، که
فرکانس موج کاریر باند فرستنده رادیویی را تعیین می کند.
•میکسر ، که اطلاعات
ارسالی را در باند فرکانسی مورد نظر مدوله می کند.
همانطور که گفته شد
در طراحی هر گیرنده و فرستنده دو بخش اصلی وجود دارد. اسیلاتور و میکسر . اسیلاتور
فرکانس موج حامل را تعیین می کند. در اینجا مداری را که می خواهیم طراحی کنیم باند
وسیعی از فرکانس های رادیویی AM مانند باند ۱۰۴مگا هرتز رادیو پیام ، فرکانس ۹۸ مگا هرتز رادیو
تهران و … و همچنین باند مورد استفاده برای فرستنده AM طراحی شده در این پروژه می باشد
. بنابراین در طراحی اسیلاتور موج حامل از یک خازن متغیر در مدار تیونر اسیلاتو استفاده
می کنیم.
بنابراین اولین قدم
در طراحی یک گیرنده فرستنده ، طراحی اسیلاتور است. اسیلاتور در واقع مداری است که پس
از طی مدت زمان کوتاهی پس از اتصال تغذیه DC ، به نوسانات پایدار
می رسد. اسیلاتور ها در ابتدا با استفاده از فیدبک مثبت ناپایدار شده و دامنه نوسانات
رو به افزایش می نهد. اما در دامنه ای معین این افزایش دامنه متوقف شده و نوسان ساز
در آن دامنه شروع به نوسان می کند. لذا به طور خلاصه خصوصیات یک اسیلاتور را می توان
به شرح زیر توصیف نمود:
۱- یک اسیلاتور
بایستی دارای فیدبک مثبت برای افزایش دامنه نوسانات باشد.
۲- یک اسیلاتور
می بایست پس از رسیدن به دامنه نهایی از ناپایدار شدن نوسانات جلوگیری کند. و با آن
دامنه به نوسانات خود ادامه دهد.این امر از طرق مختلفی قابل دستیابی است. برای مثال
استفاده از خاصیت بهره ترانزیستور که در آن با افزایش دامنه سیگنال اعمالی به بیس ترانزیستور،
بهره تقویتی ترانزستور کاهش می یابد و به جای تقویت ، تضعیف صورت می گیرد. بهره متغیر
ترانزیستور با پارامتر (x)g نشان داده می شود. و با سیگنال اعمالی به بیس ترانزیستور رابطه
معکوس دارد.
اسیلاتورهای معمول در
رادیوهای AM و FM ، عموما از مدار اسیلاتور کولپیتس، استفاده شده است.
FSK یا frequency shift keying چیست
همانطور که در مطالب
قبلی نیز اشاره کردم ، امروزه FSK رایج ترین روش مدولاسیون است که در ساخت مودم های PLC برای کاربرد
های خانگی یا اصطلاحا indoor استفاده می شود و تقریبا بیشتر مودم های PLC که تا کنون تولید
شده اند از این طرح مدلاسیون استفاده می کنند . FSK مشکلاتی نیز دارد که سعی میکنیم
از این پس به فواید و معایب این روش بپردازم ، اما پیش از هرچیز می بایست بدانیم که
اساس FSK بر چیست . از این رو در مقالات آتی FSK را بیشتر شرح میدهم . با جستجوی
لغت frequncy shift
keying در موتورهای جستجو تعاریفی از این روش
ارائه شده است که ترجمه خلاصه شده ای از آن ها را در ادامه می آورم .
تعریفFSK :
fsk روشی برای ارسال
سیگنال های دیجیتال است . اگر دو حالت باینری موجود یعنی صفر و یک منطقی را توسط یک
شکل موج آنالوگ تعریف کنید ، صفر منطقی در این روش توسط یک موج با فرکانس خاص و یک
منطقی نیز توسط موجی دیگر با فرکانس متفاوت تعریف می شود . یک مودم FSK اطلاعات باینری
موجود در کامپیوتر را به سیگنال FSK تبدیل می کند تا بتوان آن ها را روی خطوط تلفن ، کابل ها ، فیبر
نوری و یا به صورت بی سیم ارسال کرد . این مودم همچنین میتواند سیگنال های FSK رسیده را نیز
به حالت های صفر و یک دیجیتال تبدیل کند تا کامپیوتر بتواند آن ها را بفهمد .
استفاده از روش FSK برای اولین بار
در چاپگرهای ماشینی راه دور در اوسط قرن بیستم مرسوم شد . سرعت استاندارد این ماشین
ها ۴۵ باوود ، معادل ۴۵ بیت بر ثانیه بود . وقتی که کامپیوتر های شخصی رایج شدند و
شبکه ها رونق گرفتند ، این چنین سرعتی برای ارسال یک سند متنی بزرگ یا مثلا ارسال برنامه
ها واقعا اذیت کننده بود . در دهه ۱۹۷۰ مهندسان در جستجوی دستیابی به پهنای باند بیشتر
مودم هایی ساختند که با سرعت بیشتری کار میکرد ، تلاشی که تا امروز ادامه داشته است
. امروزه یک مودم تلفنی استاندارد می تاند با سرعتی تا هزاران بیت بر ثانیه کار می
کنند . حتی مودم های بی سیم و کابلی می توانند با سرعتی بیشتر از یک مگابیت بر ثانیه
کار کنند و مودم های فیبر نوری با سرعتی در حد چندین مگابیت بر ثانیه عمل می کنند
. جالب توجه است که بدانید اصول ابتدایی FSK بیش از نیم قرن است که تغییر نکرده
است .
البته در تعریف فوق
هیچ اشاره ای به استفاده از روش مدولاسیون FSK برای ساخت مودم های PLC نشده است ولی
جالب خواهد بود اگر بدانید مودم های PLC که از روش FSK استفاده می کنند سرعتی تا ۱۰۰ مگابیت بر ثانیه ارائه خواهند
کرد یک نکته ای که به طور غیر مستقیم در این تعریف آورده شده این بود که در روش FSK دو فرکانس حامل
خواهیم داشت که سیستم به طور پیاپی بین این دو فرکانس کلید زنی می کند .
تعریف روش های مدولاسیون
دیجیتال FSK در سایت از سایت دپارتمان UCL :
طبق متنی که در این
سایت آمده است FSK یکی از روش های مدلاسیون دیجیتال است که در آن فرکانس موج سینوسی
حامل بر اساس سیگنال پیام تغییر می کند . از دیگر روش های مدولاسیون دیجتال ASK و PSK را می توان نام
برد که در ASK دامنه و در PSK فاز موج حامل تغییر می کند.
در روش FSK از یک حامل
( یا دو حامل ) با فرکانس های متفاوت برای ۰ و ۱ استفاده می شود سیگنال مدوله شده منتج
ممکن است همچون جمع دو سیگنال دامنه مدوله شده باشد که فرکانس حامل شان متفاوت بوده
است .
برای عدم تداخل سیگنال
های ارسالی توسط فرستنده مان با سیگنال های رادیویی ارسالی توسط فرستنده های رادیو
و تلوزیون باند فرکانسی را انتخاب می کنیم که سیگنالی در ان ارسال نشده باشد.
شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق میشود، یکی توافق و هماهنگی دو
یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر. در
زبان عربی در اصل به معنای یک، دو یا گروهی از پیروان است. در قرآن این لفظ چندین بار
به این معنا به کار رفتهاست. برای نمونه در آیه ۱۵ سوره قصص درباره یکی از پیروان
موسی از عنوان شیعه موسی و در جای دیگر از ابراهیم به عنوان شیعه نوح یاد میکند. در
تاریخ اسلام لفظ شیعه، به معنای اصلی و لغویاش برای پیروان افراد مختلفی به کار میرفت.
برای مثال، گاهی از شیعه علی بن ابیطالب و گاهی از شیعه معاویه بن ابیسفیان نام برده
شده. اما این لفظ به تدریج معنای اصطلاحی پیدا کرد و تنها بر پیروان علی که به امامت
او معتقدند اطلاق میشود. و با تعالیم جعفر بن محمد به صورت یک مذهب مستقل درآمد.
«شیعه» در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته میشود که به خلافت
و امامت بلافصل علی معتقدند، و بر این عقیدهاند که امام و جانشین پیامبر اسلام از
طریق نصّ شرعی تعیین میشود، و امامت علی و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت
شدهاست.
باورهای سازمانیافته و کلامی شیعه امروز بر این است که تبیین
و تفسیر امر دین پس از پیامبر و اداره امور مسلمانان بر عهده اشخاصی است، که از سوی
خدا معین شده و دارای ویژگیهایی همچون عصمت و عدالت هستند، این افراد امام نامیده میشوند.
نخستین امام شیعیان علی است. بر پایه باور شیعه، طبق احادیث متواتر محمد بارها پیش
از درگذشتش و به ویژه در غدیر خم آشکارا به جانشینی او تصریح کرده بود.
اصول دین شیعیان پنجگانهاست و علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت
و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. اصل عدل بین شیعیان و معتزله
تا حدی مشترک است و اصل امامت ویژه این فرقهاست. شیعیان همچنین مانند بسیاری دیگر
از فرق اسلامی بر معاد جسمانی بسیار تاکید دارند وگرچه برخی شبههها و احتمالات درباره
روحانی بودن معاد مطرح شدهاست، اما همواره
از طرف علمای شیعه و سنی از جمله شیخ طوسی، خواجه نصیرالدین طوسی و امام محمد غزالی
جواب داده شده و بر جسمانی بودن معاد تاکید شدهاست، تا آنجا که ابن سینا با آنکه معاد
را در دوصورت جسمانی و روحانی قابل تصور میداند، اما میگوید: ... معادی که در شرع
نقل شدهاست، راهی برای اثبات آن جز از طریق شرع و تصدیق إخبار پیامبر نیست. وآن معادیست
که برای بدن است... اگرچه قرنها پس از وی، صدرالمتالهین شیرازی به اثبات آن فائق آمد.
و در واقع اینکه، این ضرورت در دین، اعتقاد به معاد جسمانی است نه معاد مادّی وطبیعی.
همچنین شیعیان قرآن را کتابی محفوظ میدانند و همه آنها مدعی
پیروی از قرآن و سنت محمد هستند و بخاطر پیروی از سنت پیامبر اسلام و دستور خداوند-
شیعه تعیین جانشین پیامبر را تنها ویژه خدا و پیامبر میداند.
باور به ظهور یا بازگشت منجی(نجات دهنده) و موعود در اکثر فرق
اسلامی و همچنین دیگر ادیان روشن و غیرقابل کتمان است، آنچنانکه یهودیان چشم به راه
پادشاه بنیاسرائیلاند و مسیحیان به بازگشت عیسی باور دارند، در باورهای زرتشتیان،
بودیسم و برخی دیگر ادیان نیز میتوان گونههای مشابه این باور را یافت، در فرق اسلامی،
مخصوصا فرق شیعه، در قرون پس از اسلام، این باور بسیار رایج و مشهود بودهاست. کیسانیه
قائم را محمد حنفیه فرزند دیگر علی بن ابیطالب میدانند، اسماعیلیه نیز قائم را اسماعیل
فرزند ارشد جعفر بن محمد صادق میدانند. اما باور شیعیان اثنی عشری، این است که منجی
آخرالزمان از آل محمد است و او را قائم آل محمد یا مهدی مینامند و معتقدند او آخرین
و امام دوازدهم شیعیان، حجت بن حسن عسکری است.
اعتقاد به رجعت به معنای زنده شدن بعضی از مردگان در این دنیا
و در هنگام ظهور مهدی، از دیگر باورهای شیعهاست، برخی از علمای شیعه، رجعت را از ضروریات
شیعه نمیدانند، اما هیچیک بدلیل ادله عقلی
و نقلی و قرآنی آن را انکار نمیکنند. اگرچه برخی ادیان و حتی فرق اسلامی به گونههایی
از بازگشت به زندگی پس از مرگ در اشکال مختلفی چون بازگشت روح در بدنی دیگر یا به تناسخ
یا بشکل حلول باور دارند، اما دیدگاه بخصوص شیعه در رجعت، یکی از بزرگترین تفاوتهای
شیعه با دیگران است، بدین معنی که شیعیان نه تنها به معاد جسمانی باوری عمیق دارند،
بلکه معتقدند که در آخر زمان و پس از ظهور قائم آل محمد،
برخی از انبیاء مانند عیسی مسیح و اولیاء خدا مانند مالک اشتر
و برخی از امامان شیعیان و همچنین برخی از اشقیاء و بدکاران دورانهای بشری رجعت نموده،
به دنیا باز میگردند. بدین ترتیب در آخرالزمان، نیکوکاران بر دنیا حکمرانی نموده و
بدکاران به مجازات خواهند رسید.
امامت
شیعه معتقد است قرآن و سنت پیامبر اسلام برای ایمان حقیقی لازم
ولی ناکافی است. یک مسلمان برای شناخت وظیفه خود و سلوک به سوی خدا در هر زمان نیازمند
پیشوایی است، که راه شناس و درستکار باشد و او را به سوی خدا راهنمایی کند؛ در غیر
این صورت هر کس بر اساس تشخیص شخصیاش امر دین را تفسیر میکند و گمراه میگردد. این
پیشوا حجتی است که توسط خدا انتخاب و توسط پیامبر و امامان پیشین به مسلمانان معرفی
میگردد. بنابراین امامت مفهومی بسیار بنیادی است و امام ویژگیها و مسئولیتهای متعددی
از جمله تبیین و تفسیر دین و هدایت مردم دارد. خلافت پایین مرتبهترین سطح وظایف امام
است و تنها وقتی امام به خلافت دست مییابد که مسلمانان او را بخواهند و یاری نمایند.
چنانکه امام علی در زمان خلافت میگوید:
«اگر نبود حضور حاضران و اقامه حجت به واسطه یاران و اگر نبود
عهدی که خدا از آگاهان گرفتهاست تا بر ستمگری ظالم و ستم بر مظلوم آرام نگیرند، افسار
شتر خلافت را وا مینهادم.(خلافت را نمیپذیرفتم.)»
البته یکی ازمنابع فقهی شیعه اجماع است درصورتی که کاشف از رای
معصوم باشد وروایات ائمه وپیامبر سنت نامیده میشوند.
عصمت
واژه «عصمت» در لغت عربی به معنای نگاه داشتن، حفاظت و ممانعت
است. اما این کلمه در اصطلاح علم کلام، به معنای مصونیت از گناه یا لغزش برای برخی
از انسانها مانند پیامبران و امامان آمدهاست.
دانشمندان علم کلام اسلامی مانند خواجه نصیر الدین طوسی در کتاب
تجرید الاعتقاد و علامه حلی در شرح تجرید، به این نکته اشاره کردهاند که بحث عصمت
در سه سطح مطرح میگردد:
سطح اول: عصمت به معنای باز دارندگی از اشتباه در ابلاغ رسالت.
در این زمینه دانشمندان علم کلام اعم از اهل تشیع و اهل تسنن، عصمت به معنای یادشده
را در مورد پیامبر اسلام تایید میکنند. زیرا آیه سوم از سوره نجم با صراحت این امر
را بیان کردهاست که هرگز پیامبر از روی هوا و هوس سخن نمیگوید و سخن او چیزی جز وحی
الهی نیست.
سطح دوم: عصمت به معنای باز دارندگی از گناه و معصیت. در این
زمینه عموم علمای علم کلام شیعه، معتقد به عصمت پیامبران و امامان و فاطمه زهرا هستند.
سطح سوم: عصمت به معنای باز دارندگی از هرگونه لغزش و اشتباه.
در این زمینه میان دانشمندان علم کلام شیعه اتفاق نظر نیست، اما از نظر اکثریت آنان،
پیامبر اسلام، دخترش فاطمه زهرا و ائمه شیعیان در مرتبهای قرار دارند که از هر گونه
خطا و اشتباه مبرا میباشند. از این رو به آنان معصوم گفته میشود. در مقابل اکثریت
یادشده، برخی از دانشمندان شیعه مانند شیخ صدوق در مبحث "سهو النبی"، صدور
لغزش های کوچک در قضایای شخصی و غیر مبحث ابلاغ و حی و رسالت را محال نمی شمارند.
همه شیعیان معتقد به انتخاب خلیفه توسط خدا و ابلاغ آن توسط
پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر (و آیاتی چون آیه ولایت و آیه تطهیر و احادیث
متواتر دیگر، همچون حدیث منزلت و حدیث ثقلین.) علی را خلیفه بر حق میدانند، اما اهل
سنت آنچه را در عمل واقع شده و سیره اصحاب پیامبر است، مشروع میدانند. بنابراین خلفای
انتخابی بعد پیامبر را به ترتیب ابوبکر، عمر، عثمان و علی نامیده، به ایشان خلفای راشدین
میگویند.
شیعیان بر این باورند که محمد در زمان حیاتش، جانشین پس از خود
را تعیین کرد و پسر عمو و دامادش علی بن ابیطالب را به عنوان وصی و خلیفه پس از خود
اعلام نمود. شیعیان بر این باورند که اساس و خاستگاه شیعه، دفاع از اسلام و ولایت و
عدل است.
همچنین شیعیان در اثبات حقانیت خود به روایاتی از پیامبر اسلام
در منابع اهل سنت استناد میکنند، که در آنها به «شیعه علی» اشاره شدهاست. از جمله
سیوطی سنی مذهب روایت میکند زمانی پیامبر رو به امام علی کرد و گفت: «سوگند به آن
که جانم به دست اوست این شخص - علی - و کسانی که شیعه و پیرو اویند در قیامت رستگارند.»
علامه امینی از علمای شیعهاست که از محبوبیت خاصی در میان شیعیان برخوردار است. وی
تمامی روایات درباره واقعه غدیر را از کتب اهل سنت جمعآوری نموده و در چهل مجلد الغدیر
منتشر نمود.
در مقابل، امروزه برخی، شیعه را مذهبی ساختگی دانسته و آن را
به فردی بنام عبدالله بن سبا نسبت میدهند. اگرچه برخی از تواریخ و «کتب ملل و نحل»،
وی را از غُلات (غالیان) شیعه و موسس فرقه سبائیه میدانند که قائل به الوهیت علی بودهاست
و بهمین دلیل مورد لعن و تکفیر علی بن ابیطالب واقع شدهاست و حتی برخی اخباری نقل
میکنند که وی و پیروانش، بدستور علی در آتش سوزانده شدهاند. مرتضی عسکری در کتاب
خود و همچنین برخی از خاورشناسان و حتی علمای سنی در قرون اخیر، عبدالله بن سبا فردی
خیالی و ساخته و پرداخته مخالفان شیعه میدانند.
برخی از اهل سنت نیز بین فقه جعفری -آموزههای فقهی امام صادق-
با مذهب تشیع تفاوت قائلند. نظیر شیخ شلتوت، مفتی اعظم الازهر که مذهب جعفری را نظیر
مذاهب چهارگانه اهل سنت معتبر میدانست.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن