سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
بيوتكنولوژي در اوايل قرن بيستم وارد عرصه جهاني شد. ليكن مهندسي
بيوفرايند بعد از جنگ جهاني دوم و با توليد صنعتي پني سيلين به روش تخمير وارد معادلات
علمي، تجاري و اقتصادي جهان شد. بيوتكنولوژي يك مفهوم كلي و يك موضوع بين رشته اي است
كه دامنه وسيعي از علم (مهندسي، پزشكي، كشاورزي، صنايع غذايي . . .) را شامل مي شود.
شايد يكي از تعاريف ساده و نزديك به ذهن در بيوتكنولوژي، انواع دسته بنديهاي محصولات
حاصل از تخمير باشد كه عمده ترين آن شامل مولكول هاي كوچك (Small Molecules) ، ماكرومولكولها
(مانند آنزيمها و پروتئين ها) ، مواد ساده سلولي(مانند مخمرنان) و محصولات كمپلكس(مانند
غذاهاي تخميري و محصولات كشاورزي) است.
ماكرومولكولها كه از مهمترين محصولات حاصل از تخمير به شمار
مي آيند، بخش بسيار وسيعي از فرايندهاي بالادستي و پايين دستي بيوتكنولوژي را به خود
اختصاص داده و بيوتكنولوژي نيز بيشترين پيشرفت و توسعه را به اين دست از محصولات اختصاص
داده است. به لحاظ اهميت و گستره اين محصولات، لقب نسل اول مواد و يا محصولات بيوتكنولوژيكي (First Generation) را مي توان به آنها اطلاق كرد.
اما در سالهاي اخير علاقه مندي بشر به نسل ديگري از محصولات
بيوتكنولوژيكي افزون شده، تا جايي كه تكنيكهاي بالا دستي و پايين دستي را كاملاً تحت
شعاع خود قرار داده است. امروزه نياز فراواني براي توليد، بازيافت و خالص سازي نانو
بيومواد (محصولات) نظير پلاسميد DNA و ويروس ها براي ژن درماني، اسمبلي ماكرومولكولها (مانند پروتئين
نانو ساختارها)، بعنوان حامل دارو و ذرات ويروس مانند (Virus-like particle) براي استفاده
در واكسن ها (Vaccine
Components) وجود دارد و محققين، خود را مواجه با
مشكلات و معضلات جديدي در اين خصوص مي بينند. نانو بيو مواد بواسطه اندازه ويژه شان
(با قطر10-300 نانومتر)، شيمي سطح پيچيده و ارگانيزمهاي دروني شان، تكنيكهاي بالا دستي
و پايين دستي گسترش يافته براي نسل اول مواد بيولوژيكي را به چالش طلبيده و روش هاي
جديدي را براي توليد و بازيافت طلب مي كنند. به همين منظور با يك دسته بندي منطقي مي
توان اين دست از محصولات بيو تكنولوژيكي را نسل دوم (Second Generation) محصولات ناميده و راه
كارهاي جديد را در مواجهه با آنها جستجو كرد.
تعريف:
نانوتكنولوژي مجموعه اي است از فناوري هايي كه بصورت انفرادي
يا با هم براي به كارگيري و يا درك بهتر علوم مورد استفاده قرار مي گيرند. بعضي از
اين فناوري ها هم اكنون در دسترس و بعضي نيز در حال توسعه و پيشرفت اند كه ممكن است
در طي سالها و يا دهه هاي بعد مورد استفاده واقع شوند. بيوتكنولوژي جزو فناوري هاي
در حال توسعه است كه با به كارگيري مفهوم نانو به پيشرفتهاي بيشتري دست خواهد يافت.يك
تعريف كلاسيك از تعامل بيوتكنولوژي و نانو تكنولوژي بصورت زير بيان مي شود:
»بيوتكنولوژي به نانو تكنولوژي مدل ارايه مي دهد، در حالي كه
نانوتكنولوژي با در اختيار گذاشتن ابزار براي بيوتكنولوژي آنرا براي رسيدن به اهدافش
ياري مي رساند.«
پر واضح است كه تعامل بيوتكنولوژي و نانوتكنولوژي و يا به تعبيري
نانوبيوتكنولوژي بسيار فراتر از اين است. شايد بتوان گفت نانو بيوتكنولوژي مترادف با
استفاده از قابليت هاي نانو در كاربردهاي زيستي است. اين شاخه از فناوري به ما اجازه
مي دهد تا اجزا و تركيبات را داخل سلولها بصورت عام قرار داده و يا با استفاده از روش
هاي جديد خود آرايي و مكان آرايي در موج اول نانو بيوتكنولوژي، نانو بيو مواد را ساخته
و با تكنيكهاي پيشرفته به خالص سازي و باز يافت آنها بپردازيم. بي گمان زمينه ها و
فازهاي بعدي اين فناوري جديد به توليد وسايل نانو بيو (موج دوم) و در نهايت به ارايه
ماشين هاي هوشمند و روبات ها منجر خواهد شد (موج سوم)كه كاربردهاي فراواني در حوزه
هاي مهم بيوتكنولوژي مانند پزشكي، كشاورزي و صنايع غذايي خواهند داشت.
سؤالي كه به ذهن متواتر شده و محققان و متخصصان علوم بيوتكنولوژي
و نانو بيوتكنولوژي را متوجه آن كرده، اين است كه مرز بيوتكنولوژي و نانو بيوتكنولوژي
در كجاست؟
اگر چه اين دو فناوري هم پوشانيهاي زيادي دارند و به تعبيري
داراي مرزهاي نامشخص (Fuzzy) هستند، اما شايد دسته بندي محصولات بيوتكنولوژيكي به نسل اول
و نسل دوم كمك قابل توجهي به اين موضوع كند. حوزه اي از فناوري كه با توليد، باز يافت
و بكارگيري نسل دوم مواد و محصولات بيوتكنولوژيكي سروكار دارد، همان نانوبيوموادي كه
توليد و بازيافت و خالص سازيشان خصوصاً در ابعاد صنعتي به شدت تكنيك هاي موجود را به
مخاطره انداخته و روشهاي نوين را مي طلبد، مي تواند محدوده كاري نانوبيوتكنولوژي و
يا بيونانو تكنولوژي باشد.
با تقسيم بندي اولويت هاي تحقيقاتي نانو بيوتكنولوژي به سه موج
نانو بيومواد، نانو وسايل و نانو ماشين ها، لزوم تمايز بيوتكنولوژي و نانو تكنولوژي
بطور وضوح در محدوده كاري موج اول نانو بيوتكنولوژي خود را نمايان مي سازد. چون بي
ترديد موج هاي دوم و سوم اين فناوري هم پوشاني بسيار ناچيزي با بيوتكنولوژي به معناي
عام خواهند داشت.
اما موضوع بعدي كه ضرورت شفاف سازي و بيان واژه ها در آن مهم
است، تشابه و تمايز نانوبيوتكنولوژي و بيونانو تكنولوژي است. به بيان ديگر اصولاً فرقي
بين اين دو واژه وجود دارد و اگر چنين است اين تمايزات چيست؟
براي ساخت تمام نانو موادها(ذرات) همواره دو روش در نانوتكنولوژي
مد نظر است. ابتدا روشهاي بالا به پايين (Top down) و سپس روش هاي پايين
به بالا (Bottom up) . نانو بيو ذرات نيز از اين قاعده مستثنا نبوده و از طريق يكي
از اين دو روش توليد مي شوند. اگر يك نانو بيو محصول از روش هاي بالا به پايين توليد
شود، به بيان ديگر با تكيه براصول و مباني اصلي بيوتكنولوژي، و در ادامه با روشهاي
اصلاح شده خالص سازي و بازيافت – كه با كمك تكنيكهاي جديد توسعه يافته و براي محصولات نسل دوم
(نانو بيوموادها) بكار گرفته مي شود به محصول نهايي (End Product) تبديل شود، به اين مجموعه
از فناوريها بيونانو تكنولوژي اطلاق مي شود. به عنوان مثال بيو راكتوري را در نظر بگيريد
كه يك سلول حيواني خاص در آن كشت داده شده و در شرايط ويژه رشد كند. محصول مورد نظر
يك ويروس درون سلولي است كه براي استفاده در ژن درماني با درجه خلوصي ويژه مورد نياز
است. بدين ترتيب نانو بيو محصول مورد نظر در درون سلول توليد شده و سپس بازيافت مي
شود (از بالا به پايين). از طرف ديگر اگر با بهره گيري مستقيم از فناوري نانو يك نانو
بيو محصول از پايين به بالا ساخته شود، مي توان اين حوزه از فناوري نانو را نانو بيوتكنولوژي
دانست. مثال واضح آن توليد تمام نانو بيو ذرات از طريق خود آرايي و مكان آرايي است
كه با در كنار هم قرار گرفتن اجزاي تشكيل دهنده، محصول مطلوب توليد مي شود. اسمبلي
ماكرومولكولها و بطور خاص پروتئين نانو ساختارها از مثال هاي جالب توليد از پايين به
بالاي نانو بيو مواد است كه مي توانند بعنوان حاملهاي دارو استفاده شوند. بكارگيري
اين روش در ابعاد آزمايشگاهي خوشبختانه در داخل كشور آغاز شده و در حال گسترش و تكامل
است.
بطور كل بنظر مي رسد كه پژوهشگران دنيا در ساخت مواد از بالا
به پايين تا حدود زيادي موفق بوده و از ساخت توده اي مواد و بازيافتشان (بيونانو تكنولوژي)
و رسيدن به بيوذرات در اندازه نانو بهره گرفته اند. ضروري است در ايران نيز با برنامه
ريزي مدون، اين مهم را گسترش داد و تقويت كرد. (البته پژوهشگران ايراني در اندازه هاي
آزمايشگاهي موفق بوده اند و بايد در فاز بعدي به سمت توليد انبوه و صنعتي بروند). ساخت
از پايين به بالاي بيوذرات در دستور كار مراكز تحقيقاتي جهان قرار دارد و پيش بيني
ها حاكي از آن است كه دنيا بتواند به توليدات قابل توجهي در اين خصوص تا سال2015 ميلادي
دست يابد.
همانند مبحث قبلي (مرزهاي بيوتكنولوژي و نانو بيوتكنولوژي) با
عبور از موج اول تحقيقات و توليدات، اهميت شفاف سازي واژه ها بين بيونانوتكنولوژي و
نانو بيوتكنولوژي نيز كم رنگ شده و نانو بيوتكنولوژي تا حد زيادي موج هاي دوم و سوم
تحقيقات و فعاليتها را در انحصار خود قرار مي دهد.
محققان همواره براي رسيدن به اهداف ريز و درشت علمي تحقيقاتي
خود به دسته بندي ها و اولويت بنديها نياز دارند. با توفيقات نسبتاًَ خوبي كه در زمينه
هاي تحقيقاتي بيونانو تكنولوژي در فرآيندهاي بالا دستي بوجود آمده است، لزوم توجه بيشتر
به فرآيندهاي پايين دستي بيونانو تكنولوژي بيش از پيش نمايان مي شود. البته نياز پژوهشگران
به بهينه سازي توليد نانو بيو مواد در ابعاد صنعتي همچنان از دغدغه هاي جدي در سالهاي
آينده است.
در كنار بيو نانو تكنولوژي كه به تعبيري مقدم بر نانو بيو تكنولوژي
است، بايد با جديت به نانو بيوتكنولوژي و سه موج مهم آن پرداخت و براساس اولويت هاي
مطرح شده براي رسيدن به اهداف كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت برنامه ريزي كرد تا بتوان
همگام با ديگران در جهان، شعار تعلق قرن بيست و يكم به نانو تكنولوژي را به منصه ظهور
رساند.
نقش یادگیری در همه صحنههای زندگی نمایان است. یادگیری تنها
آموختن مهارتی خاص با مطالب درسی نیست؛ بلکه در رشد هیجانی ، رشد شخصیتی ، تعامل اجتماعی
انسان دخالت دارد. انسان یاد میگیرد که از چه چیزی بترسد، چه چیزی را دوست بدارد و
کجا چگونه رفتار کند. در واقع نوزاد از همان لحظه تولد درگیر فرآیند یادگیری میشود
و این توانایی است که باعث پیشرفت و تفاوت روزانه او تفاوت انسانهای یک نسل از انسانهای
نسل قبل از خودشان میشود.
ویژگیهای یادگیری چیست
تغییر در رفتار
یادگیری همره با "تغییر" است، به گونهای که بعد از
کسب یادگیری موجود زنده (از جمله انسان) رفتارش (بیرونی یا درونی) به یک روش یا حالت
جدید تغییر مییابد. این تغییر هم در رفتارهای ساده و هم در رفتارهای پیچیده دیده میشود.
پایداری نسبی
درست است که یادگیری همراه با تغییر است ولی هر تغییری یادگیری
محسوب نمیشود، بلکه تغییرات ناشی از یادگیری پایداری (Permanency) دارند؛ و تغییراتی که
پایداری نداشته باشند را نمیتوان به یادگیری نسبت داد (نظیر تغییرات ناشی از مصرف
دارو یا مواد ، هیجانها ، خستگی و... که پس از رفع اثر دارو ، موضوع هیجان یا رفع خستگی
و...تغییرات نیز ناپدید میشوند). فردی که مسئله یا چیزی را یاد گرفته است تغییرات
حاصل از آن را همواره با خود دارد و در مواقع لازم به اجرا در میآورد.
تواناییهای بالقوه
یادگیری در فرد نوعی توانایی ایجاد میکند، بدین معنی که
" تغییرات پایدار در رفتار" نتیجه تغییر در "تواناییها" است،
نه تغییر در رفتار ظاهری. اگر طرف دیگر این تواناییها همیشه مورد استفاده قرار نمیگیرند
بلکه بعضی مواقع بصورت بالقوه هستند و هر وقت موقعیت و فرصت استفاده فراهم شود؛ از
حالت بالقوه خارج و به حالت بالفعل (عمل) در میآیند. مثلا فردی که دوچرخه سواری را
یادگرفته است، اگر موقعیت دوچرخه سواری برای او فراهم نباشد این توانایی بصورت بالقوه
در فرد باقی میماند و هر وقت موقعیت و فرصت دوچرخه سواری فراهم شود (مثلا یک دوچرخه
در اختیار او قرار گیرد) این توانایی از بالقوه به بالفعل (حالت عمل) در میآید. این
بدان معنی است که یادگیری هیچ وقت از بین نمیرود.
تجربه
هر نوع تغییر در تواناییهای بالقوه زمانی یادگیری محسوب خواهد
شد که بر اثر "تجربه"
(Experience) باشند، یعنی"محرکها" (عوامل)
بیرونی و درونی بر فرد (یاد گیرنده) تاثیر بگذارد (نظیر خواندن کتاب ، گوش دادن به
یک سخنرانی ، زمین خوردن کودک و فکر کردن در باره یک مطلب و ...) بدین ترتیب تغییرات
پایداری که در توانایی افراد بوسیله عواملی به غیر از تجربه بدست میآید یادگیری محسوب
نمیشود. تغییرات پایدار غیر تجربهای بیشتر عوامل رشدی را دربر میگیرند (نظیر عضلانی
شدن ، دندان درآوردن ، تغییرات بلوغ ، پیر شدن و ...).
ارتباط یادگیری و وراثت
بحث در مورد نقش یادگیری و وراثت (Inheritance) به سه نظریه متفاوت
که هر یک طرفداران خود را دارند؛ منتهی میشود. گروه اول از این دیدگاه دفاع میکنند
که "این وراثت است که رفتار و اعمال ما را شکل میدهد و یادگیری نقشی زیادی ندارد.
گروه دوم به نقش مطلق یادگیری تاکید و وراثت را رد میکنند. اما در دهههای اخیر نظریه
سومی نیز مطرح گردید که در آن بر نقش "تعاملی وراثت و یادگیری" تاکید شده
است. هم از لحاظ نظری و هم از دیدگاه تحقیقی نظریه سوم بهترین دیدگاه و راهکار را دارد.
از دیدگاه این گروه هیچ کدام مطلق نیستند، بلکه آنها کامل کننده یکدیگر هستند.
"انسان موجودی یادگیرنده است اما انسان چیزی را یاد نمیگیرد،
مگر آنکه قبلا در ساخت ژنتیکیاش ، تواناییها و برنامه ریزیهایی وجود ندارند که مستقل
از توارث باشد و هیچ رفتاری وجود ندارد که تحت تاثیر یادگیری قرار نگیرد مثلا کودکان
بعد از سن معینی شروع به "خزیدند ، ایستادن و راه رفتن" میکنند (نقش وراثت)
با این حال در ابتدا نواقص و مشکلات زیادی دارند که با گذشت زمان و در اثر تجاربی که
بدست میآورند، آنها را اصلاح میکنند (نقش یادگیری)
نظریههای یادگیری
تداعی گرایی
(Associationism)
تداعی سنت گرایی از ارسطو فیلسوف یونانی باقی مانده است که در
اواخر قرن نوزده و در اوایل قرن بیستم بصورت علمی و با عنوانهای "شرطی سازی ،
نظریههای محرک - پاسخ و رفتار گرایی" در آزمایشهای پاولف (Pavlov )،
ترندایک ( Thorndike) و اسکینر (Skinner) و ..." مورد مطالعه واقع شده است. این نظریات بر پیوند
بین محرکها و پاسخها تاکید و یادگیری را حاصل آن میدانند. این نظریات "شناخت
، تفکر " و هر فرآیندی را که قابل مشاهده مستقیم نباشد را مردود میدانند.
یادگیری اجتماعی (Social
Learning)
نظریه یادگیری اجتماعی شکل دیگری از نظریههای تداعی گرا است
که در کارهای البرت بندورا (Albert
Bandura) و جولیان راتر (Julien Rotter) دیده میشود. این نظریهها
هم بر رابطه "محرک- پاسخ" تاکید دارند ولی در کنار آن بوجود "متغیرها
و عوامل شناخت درونی" واسطه بین "محرک- پاسخ" اعتقاد دارند. این کار
آنها بازتاب و تقویت کننده رویکردهای شناختی در روانشناسی است.
شناخت گرایی (Cognitiveism)
تاکید "رویکرد شناختی" معمولا ، بر ادراک (Perception) ،
تصمیم گیری (Decision
making )، پردازش اطلاعات و... است این نظریهها
در مخالفت با "تداعی گرایی افراطی" بوجود آمدند. در واقع این نظریهها به
جنبههایی از فرآیند یادگیری توجه کردند که در نظریههای تداعی گرا کنار گذاشته و حتی
مردود اعلام شده بود. از نظریه پردازان این حوزه میتوان با نظریههای (Gestalt)،
پردازش اطلاعات و ... اشاره کرد.
حافظه و یادگیری
به نظر میرسد انسان هر چه دارد (منظور پیشرفتها) از برکت وجود
حافظه (Memory) دارد. در واقع اگر حافظه نبود، شواهدی هم برای وجود یادگیری
در دسترس نبود. گفته شده اگر حافظه نبود انسان مجبور بود هر لحظه و هر روز روشن کردن
آتش را یاد بگیرد. بدین ترتیب حاقظه و یادگیری بطور جداییناپذیری باهم ارتباط دارند.
حافظه ، یادگیری را با ذخیره کردن تجربیات و یکپارچه کردن آنها تسهیل میکند.
برای ثبت ، نگهداری و بازخوانی موضوعات یادگرفته شده مراحل سه
گانه "رمز گردانی (Coding)، اندوزش (Storage) و بازیابی (Retrieval) لازم است. و این سه مرحله خود در قالب انواع سه گانه حافظه یعنی
حافظه فوری (Immediate
Memory)، حافظه کوتاه مدت Short- Term Memory)) و حافظه بلند مدت (Long- Term
Memory) مورد بررسی قرار میگیرد.
فیزیولوژی یادگیری و حافظه
تمام اتفاقات مربوط به یادگیری (چه از نوع تداعی و چه از نوع
شناختی) و تمام مراحل و فرایندهای مربوط به حافظه در مغز انجام میگیرد. تحقیقات زیادی
درمورد محل و موقعیت نورونهایی که با یادگیری و حافظه در ارتباط هستند، شده است تا
به سوالاتی از قبیل "مکانیزم عصبی یادگیری و یادآوری چگونه است؟ ، چگونه خاطرهها
نگهداری میشوند؟ و... پاسخ داده شود.
این تحقیقات به نظریههای زیاد و متفاوتی مانند نظریه تثبیت (Consolidation Theory) ، نظریه سنتز پروتئین (Portion
Synthesis Theory) ، نظریه میانجیهای
عصبی
(Neurotransmitter Theory) و... منجر شده است.
اما باز هم اطلاعات و آگاهی انسان از فرایند دقیق این اعمال ناقص است و پژوهشهادر
این زمینه ادامه دارد.
بر اساس مطالعاتي كه در سال 1954 توسط گروه تحقيقاتي Matson با هدف توسعه حمل و نقل و سيستم توزيع كالا صورت گرفت مشخص گرديد كه تقريبا 50
درصد از هزینه هاي حمل و نقل کالا (از ابتدا تا انتها) مستقيما مربوط به تخلیه و بارگیری
از كشتي بوده است.
اولین بار در سال 1956 یک کامیون دار به نام Mclean تصمیم گرفت با ابتکار جالبی زمان و هزینه تخلیه و بارگیری را کاهش دهد.
وی با جمع کردن تعدادی تریلر کامیون با بار عدل پنبه و قراردادن
آنها روی کشتی اقدام به بارگیری کالا از مبدا در این تریلرها نمود.
با این ابتکار هزینه و زمان تخلیه کالا در مقصد کاهش چشمگیری
پیدا کرد. بدين ترتيب اولین کشتی تغيير يافته کانتینری با نام Ideal X با 58 باکس كه در واقع اولين نوع از کانتینر به شمار مي رود در سال 1956 وارد بندر
هوستون شد.
آقاي مك لين در واقع يك شبه باعث ايجاد انقلابي در صنعت حمل
و نقل و تغيير چشمگيري در اقتصاد حمل و نقل كالاهاي جنرال گارگو گرديد.
بر اساس محاسبات آقاي مك لين در همان زمان هزینه تخلیه و بارگیری
كشتي Ideal X 6دلار در هر تن بود كه با اجراي ابتكار استفاده از كانتينر، این
میزان به 16/0 دلار در هر تن (براي يك كشتي جنرال كارگو متوسط) کاهش یافت.
ایشان بعد از مدتی شرکت کشتیرانـی Sea Land را ایجاد نمود و در
اواخر 1990 این شرکت را به شرکـت کشتیرانی Maersk فروخت و نام کمپانی به Maersk Sealand تغییریافت. آقای مک لین پدر سیستم کانتینری در سن 87 سالگی درمی سال 2001 در گذشت.
بدین ترتیب اولین کشتی کانتینری با 58 باکس کانتینر در سال
1956 وارد بندر هوستون آمریکا و نیز اولین کشتی کانتینری در سال 1966 وارد اروپا شد.
در شهريور ماه 1307 شمسي بانك ملي ايران در حالي تاسيس شد كه
بنياد بانكداري در دنيا ، سالها قبل از آن ريخته شده بود ، هرچند تاريخ كشور نشان ميدهد،
در طول جنگهاي ايران و روس در نيمه اول قرن سيزدهم ، اولين تلاش ها براي تاسيس نوعي
بانك به عمل آمده بود ، ضمن آن كه قرنها پيش از آن ، زمان داريوش اول ، ايران اقدام
به ضرب سكه طلا و نقره ، مي كرده است .
امروز بانك ملي ايران در حالي هفتاد و پنجمين سال تاسيس خود
را گرامي ميدارد كه بانكداري نوين در جهان هم سو با پيشرفتهاي گوناگون در عرصه هاي
سخت افزاري و نرم افزاري فن آوري ، راه رشد خود را طي مي كند .
در سال 1307 و در شرايط توسعه يافتگي نظام بانكي در گوشه هاي
ديگر از زمين ، در سايه همت والا و انديشه ژرف بزرگ مردان و زنان ايراني، تاسيس بانك
ملي ايران ، ورود كشور به قلمرو بانكداري را رقم زد . امروز همه تلاش مديران بانك ملي
ايران بر بهره گيري هرچه سريعتر و كاملتر از شيوه هاي پيشرفته بانكداري عصر حاضر ،
استوار است .
صنعت بانكداري در عرصه ي بين المللي ،پديده اي بنام بانكداري
نوين را تجربه مي كند.پديده اي كه استنباط كلي از آن متوجه ظهور و استفاده از تكنولوژي
هاي پيشرفته ،براي انجام كارهاي گوناگون بانكي است .
اين استنباط ،البته چندان بي راهه نيست ومفهوم كلي بانكداري
نوين را مي توان در آن جستجوكرد. گرچه بانكداري نوين فقط اين موضوع را دربرنمي گيرد .
نوشتار پژوهشي زير ،بدون وارد شدن به قلمرو تئوريك موضوع ، در
قالبي كاربردي ،به تفصيل، چالشهاي فني ،حقوقي و اجتماعي بانكداري نوين را تشريح مي
كند .
اهميت اين موضوع در آن است كه هر يك از اجزاي مطالب ارائه شده
، مي تواند سرفصل يك موضوع پژوهشي براي مطالعه از سوي دست اندركاران مرتبط درنظام بانكي
كشور و به ويژه بانك ملي ايران باشد تا در آينده هنگام معرفي خدمات جديدتر و پيشرفته
تر بانكي با مشكلات كمتري مواجه شوند .
اين نوشتار ، « سرقت هويت » را به عنوان مهم ترين چالش بانكداري
نوين به ميان مي آورد واجزاي گوناگون آن را به لحاظ فني ، حقوقي و اجتماعي بر مي شمرد .
نگاه « نوشتار » به طور عمده متوجه چند وچون بانكداري نوين در
آمريكا است ،هرچند،مصداق هايي از چند كشور ديگر را هم ذكر مي كند.
گرچه،بحث عمده دراين نوشتار پيرامون “سرقت هويت” دور مي زند
ولي بحث هاي ديگري را هم دررابطه با بانكداري نوين،از جمله،« انتقال نيروي انساني وكارهاي
بانكي » شماري از بانكهاي بزرگ دنيا به خارج از كشور ، به ويژه هندوستان ،اجباري شدن
تهيه « گزارش كنترل داخلي » « نگراني بابت افزايش شمار سرقتهاي مسلحانه » و « صنعت
رهن » را دربر مي گيرد .
زبان اين نوشتار بر اساس آمار و ارقام ونگاه آن به سوي آينده
وتا سال 2007،توجه نشان مي دهد .
از جمله موضوعاتي كه شايد دركمتر مرجعي بتوان سراغي از آن گرفت
، « روابط عمومي وبانكداري نوين» است و درسرفصلهايي با عناوين ، “بهره گيري از تكنيك
هاي روابط عمومي” ، “ كم كاري روابط عموميها” و“ اهميت توجه به روابط عمومي” ، به
بحث گذاشته مي شود .
برپايه آنچه كه به « روابط عمومي وبانكداري نوين » مي توان اطلاق
كرد ،عامل اصلي موفقيت در محيطي كه تكنولوژيهاي پيشرفته اي از قبيل « اينترنت » يا
« تلفن هاي همراه » ،براي صنعت بانكداري فراهم ميكنند ، به روابط عمومي و اتخاذ استراتژيهاي
ارتباطي علمي ومناسب ،بستگي دارد .
در اين زمينه وبه عنوان مثال در متن نوشتار مي خوانيم ، يك بانك
تجاري در آمريكا كه شيوه بانكداري با استفاده از تلفن همراه را نيز در كنار شيوه سنتي
،مراجعه فيزيكي ارائه مي دهد ،با اين مشكل روبرو شده كه بسياري از مشتريان آنها گرچه
كاربر دريافت خدمات بانكي روي تلفنهاي همراه هستند ،ولي به سبب بياعتمادي وترس ، در
پي انجام هر داد و ستد بانكي الكترونيك ،از مراجعه فيزيكي به بانك نيز غفلت نميورزند!
مشكل فوق اساساً به خاطر عدم توجه وكم كاري روابط عمومي بانك
ياد شده به وجود آمده است .
البته بديهي است روابط عمومي در آن محيط ، با آنچه كه امروز
در ايران به آن عمل مي شود ، بسيار متفاوت خواهد بود، به طوريكه از يك سو نياز به حمايت
قاطع عالي ترين مقام هاي اجرايي بانكها دارد و از سوي ديگر مديران و پرسنل روابط عمومي
بايد از لحاظ كيفي، خلاق ،آموزش ديده و با تجربه در سطح استانداري هاي بين المللي باشند .
اهميتي بيش از بي كاري يا اختلاس در شركتها:
امروز “ سرقت هويت ” افراد به آنچنان درجهاي از اهميت رسيده
است كه مردم آمريكا را نسبت به آن بيش از بيكاري يا اختلاس در شركتها نگران ميكند.
در مورد ميزان اين نگراني، آنرا تا آن حدي دانستهاند كه ميتواند
سرنوشت انتخابات رياست جمهوري آن كشور را در سال آينده رقم بزند!
به واسطه همين موضوع، در يك نظرسنجي كه از 2000 شهروند آمريكايي
در ماه آوريل 2003 ، توسط شركتي بنام “ STAR
SYSTEMS” صورت گرفت، 9 آمريكايي از 10 نفر، تقاضاي
وضع قوانين جديدي در سطح فدرال براي برخورد با “ سارقان هويت ” داشتند .
بر اساس اين نظرسنجي ، دو سوم پرسششوندگان ( 66 درصد) گفتند
كه صنعت خدمات مالي نياز به كار بهتري در عرصه تاييد هويت مشترياني دارد كه حسابهاي
بانكي باز ميكنند.
72درصد از پرسش شوندگان، همين موضوع را در مورد كساني بيان كردند
كه قصد دريافت كارت اعتباري دارند.
12ميليون قرباني:
در اين زمينه. 6/5 درصد از كساني كه در نظرسنجي شركت “ STAR SYSTEMS ” شركت داشتند ، گفتند كه قرباني “ سرقت هويت” بودهاند. به عبارتي ديگر، ميتوان
12 ميليون نفر از جمعيت آمريكا را قرباني اين نوع سرقت به شمار آورد.
البته چنانچه مجموع افراديكه در دام جعل كارتهاي اعتباري و
“ سرقت هويت” گرفتار آمدهاند را درنظر بگيريم،به رقمي حدود 9/15 درصد مصرفكنندگان
ميرسيم كه قرباني يكي از اين نوع جرائم بودهاند.
ارقام فوق در حاليست كه در كل نميتوان در زمينه “ سرقت هويت
” آمار دقيقي ارائه كرد، زيرا بخشي از اين جرائم ماهها ناشناخته ميمانند.
حل مشكل در گرو زماني چند ساله:
به طور معمول ، بيش از يك سال طول ميكشد تا شخص متوجه شود كه
در دام سرقت هويت خود گرفتار و شخصي با استفاده از اطلاعات بدست آورده ، مرتكب تقلب
شده است!
به گفته “ BARBARA
SPAN” معاون مديرعامل شركت “ STAR SYSTEMS ” ، تازه، زمانيكه
وقوع اين نوع سرقت كشف شود، سالها به طول ميانجامد تا بتوان مشكل را حل كرد، در حاليكه
، در آن زمان ، متقلب آزاد و سرگرم انجام تقلبكاريهاي بيشتري خواهد بود!
آگاه نشدن قرباني از سرقت عليه خود:
در حقيقت وجه تمايز “ سرقت هويت ” آن است كه قرباني در اغلب
موارد، از اينكه جرمي عليه او روي داده است ، آگاه نيست !
به گفته “DON GHEE” مدير ارشد ريسك عملياتي در بانك “JP MORGAN CHASE” ، چنانچه سارقي آدرس
جديد روي كارت تعبيه كرده باشد، در آن صورت ، دارنده كارت قادر به دريافت صورت حسابهايي
كه به حساب وي خرج شده نيز، نخواهد بود.
متعاقباً ، زمانيكه شخصي به منظور پرداخت، چكي را مينويسد،
زمانيكه اين چك برگشت ميخورد، 12 ماه به طول ميانجامد تا كشف شود، آنهم تازه زمانيكه
از سوي شركت صادركننده كارت اعتباري، تلفني ميشود و ميپرسد كه چه موقع قصد پرداخت
و تسويه مثلاً 2400 دلار بدهي خود را داريد؟!
“سرقت هويت”، سودمندتر از قاچاق مواد مخدر!
نكته جالب آنكه ،اين نوع سرقت آنقدر حرفهاي شده كه شماري از
باندهاي تبهكاري مربوط به مواد مخدر، زمينه كاري خود را عوض و به اين امر رويآوردهاند،
زيرا آنها “ سرقت هويت” را سودمندتر و بيدردسرتر از قاچاق مواد مخدر ميدانند!
“ كميسيون فدرال تجارت آمريكا” در سال 2002 ، 161819 مورد شكايت
مربوط به “ سرقت هويت” را ثبت كرد كه 42 درصد آن به تقلب در كارتهاي اعتباري ،22 درصد
تقلب در تلفن يا شركتهاي عامالمنفعه، 17 درصد به تقلب در امور بانكي و 9 درصد به تقلب
در موارد استخدامي ، مربوط ميشد.
خسارتي 24 ميليارد دلاري:
در همين سال، بر اساس برآورد شركتي بنام “ CELENT COMMUNICATIONS” ، مجموع خسارتي كه از بابت “ سرقت هويت” در سال 2004 وارد خواهد شد
به 8 ميليارد دلار خواهد رسيد، گر چه رقم واقعي بمراتب بيشتر از آن خواهد بود.
“SPAN” در اين زمينه اعتقاد دارد، چنانچه شمار بزرگ سالان آمريكايي،
كه قرباني “ سرقتهاي هويت ” شدهاند ، يعني 12 ميليون نفر را در متوسط رقم خسارت
2000 دلار ضرب كنيم، رقمي نزديك به 24 ميليارد دلار خسارت وارد شده ، بدست ميآيد!.
اهميت “ سرقت هويت ” و رقم بالاي خسارت وارده ناشي از آن ، سبب
شده تا موضوع به صورت يك بحث سياسي مهم، دست كم در ايالات متحد آمريكا، مطرح و به همين
دليل يك سري قوانين جديدي در اين زمينه به ميان آيد.
سرقت هويت ، يك جرم فدرال:
شروع اين قوانين را بايد در قانون “ سرقت هويت” (IDENTITY THEFT ) سال 1998 دانست كه به موجب آن “سرقت هويت” يك جرم فدرال به حساب ميآيد.
انتقال آگاهانه يا استفاده از يك ابزار براي شناسايي كس ديگري
با قصد ارتكاب يا كمك و يا معاونت در هرگونه فعاليت غيرقانوني ، موضوع اين قانون را
تشكيل ميدهد.
در همين راستا براي پيشگيري از “ سرقت هويت” يك سري قوانين ديگر
در ايالات متحد آمريكا به تصويب رسيده كه از جمله آنها ميتوان به قانون “ USA PATRIOT “ قانون “ISO 17799” يا
GRAMM-“LEACH-BILLEY و قانون “ BASEL II” اشاره كرد.
گردآوري اطلاعات استاندارد:
بخش 326 قانون “ PATRIOT” كه از اكتبر امسال ( مهر 1382) به مورد اجرا در خواهد آمد، مقرر
ميدارد، موسسات مالي بايد هويت كليه اشخاصي را كه حساب باز ميكنند، به منظور حفظ
سوابق براي احراز هويت آنها و اطمينان از اينكه در فهرست تروريستها يا سازمانهاي تروريستي
شناخته شده و يا مظنون قرار ندارند، مورد تائيد قرار دهند.
به همين منظور مقرر شده تا روش هاي اجرايي لازم براي گردآوري
اطلاعات استاندارد از قبيل نام مشتريها، آدرس، تاريخ تولد و شماره تأمين اجتماعي آنها
تدوين شود.
به گفته “SPAN” بخش 326 قانون “ PATRIOT” از آنجا اهميت دارد كه براي شناخت مشتريها به كار ميرود. اين
بخش ضرورت امر را براي مؤسسات مالي فراهم ميكند تا هويت هر شخص را از طريق درخواست
دو فرم ارائه هويت و ثبت مشخصات اودر فرمهاي درخواست ، بمنظور نگهداري در سوابق ،
مورد تاييد قرار دهند.
قانون “PATRIOT ” ، فقط تأمين حداقل استانداردهاي لازم:
با اينهمه ، قانون “PATRIOT” فقط حداقل استانداردهاي
لازم را براي جلوگيري از “ سرقت هويت ” فراهم ميكند و به منظور تحقق بخشيدن به منظور
اصلي قانون، يعني عدم دسترسي جنايتكاران به نظام مالي نهادهاي مالي ،لازم است ، گامهاي
بيشتري برداشته شود.
در همين زمينه ، بانكها از ديرباز مجبور بودهاند بخشي از سرمايه
خود را براي پوشش خسارت احتمالي ناشي از اختلاس يا هرگونه سوء استفاده ديگر كنار بگذارند،
ولي ازدياد “ سرقت هويت ” باعث شده تا آنها تعريف خسارتهاي حداقل و قابل قبول را مورد
بررسي مجدد قرار دهند.
لزوم در نظر گرفتن هزينه ريسك عملياتي توسط بانكها :
همين موضوع سبب شده تا قانون “ BASEL II” كه از سال 2006 بايد
به مورد اجرا درآيد، مطرح شود. قانوني كه بر مبناي آن بانكها براي نخستين بار بايد
هزينه سرمايه مرتبط با ريسك عملياتي را به منظور شناسايي زمينه هاي ريسك عملياتي و
تعيين كميت خسارت مربوط به آنها، كنار بگذارند.
به طور كلي مديريت ريسك در صدر جدول اولويتهاي سرمايهگذاري
مؤسسات مالي قرار گرفته است، به گونهاي كه در سال جاري، 42 درصد از مؤسسات مالي بزرگ
در آمريكا، بين 000ر500 تا 5/2 ميليون دلار، روي تكنولوژي اطلاعات براي مديريت ريسك
سرمايهگذاري ميكنند.
مسئوليت مديريت ريسك در مؤسسات مالي همچنين از سطح هر اداره،
به سطح كلان يك مجموعه واحد، تابع مديران ارشد، ارتقاء پيدا كرده است .
نقش اينترنت در تكوين پايگاههاي اطلاعات مربوط به تقلب:
در اين ميان ، ظهور اينترنت و ساير ابزارهاي “ سلف سرويس” به
نحو چشمگيري موارد تقلب در كارتهاي اعتباري و سرقت هويت را افزايش داده و در نتيجه
لزوم پيدا كردن راهحلهاي جديدي را براي احراز هويت، به ميان آورده است .
به عنوان مثال “ WEB” اين امكان را براي مؤسسات مالي كوچكتر فراهم ميكند تا به پايگاههاي
اطلاعــــــات مربوط به تقلب در امور بانكي، از جمله پايگاه ملي اطلاعات شركتـــي بنــام PRIMARY “ “PAYMENT SYSTEMS دسترسي داشته باشند. پايگاهي كه در آن موارد بينظمي 200 ميليون
حساب مؤسسات مالي بزرگ آمريكا نگهداري ميشود.
اين پايگاه اطلاعاتي قابل دسترس از طريق اينترنت، در حقيقت مدل
اينترنتي يك ابزار ويژه احراز هويت بنام “ IDENTITY CHEK” به شمار ميرود كه شركت “PRIMARY PAYMENT SYSTEMS” مستقر در “آريزونا”، آن را طراحي كرده است .
60آزمايش روي هر چك:
“ IDENTITY CHEK
” كه در 21 بانك بزرگ از 30 بانك بزرگ آمريكا مورداستفاده
قرار ميگيرد، در سال گذشته ، بيش از 30 ميليون درخواست رامورد پردازش قرارداد كه روي
هر يك 60 آزمايش انجام شد.
“ IDENTITY CHEK
” موارد مربوط به عدم اعتبار يا وجود عناصر غير معمول
در حسابهاي جاري و پسانداز، درخواست كارتهاي اعتباري، اعطاي وام و تغييرات آدرس را
بررسي و به مؤسسه مالي اطلاع ميدهد.
از جمله بررسيهايي كه “ IDENTITY CHEK ” انجام ميدهد، به عنوان
مثال ، تطبيق دادن تاريخ تولد با شماره تأمين اجتماعي، يا كدپستي با آدرس خيابان،
است .
شناسايي ، احراز و اعتبار:
در مجموع استراتژي پيشگيري از “سرقت هويت ”سه مرحله شناسايي،
احراز و اعتبار را در برميگيرد.
شناسايي شامل چك كردن اطلاعات شخصي از قبيل نام با استفاده از
كارتهايي مانند تأمين اجتماعي، گواهينامه رانندگي ، گذرنامه و غيره ميشود.
احراز فرايند، اثباتي است كه مشخص ميكند، شناسهها واقعي هستند
و اعتبار، به هويت سازهاي منحصر بفرد هر كس از قبيل رمز عبور،شكل فيزيكي يا مشخصات
بيومتريك ( اثر انگشت ، تن صدا، اسكن و غيره ) مربوط ميشود و اينكه آيا اين مشخصات
واقعي و اصل هستند يا خير.
نياز به اعتبار، هم كاركنان يك سازمان و هم ارباب رجوع و مشتريان
آن را در برميگيرد و امنيت اطلاعات نيز از اسناد فيزيكي تا درخواستهاي “ON- LINE ” با تكنولوژي پيشرفته است .
بازار داغ انواع نرم افزارها:
در زمينه نرم افزارهاي تكنولوژيك مربوط به احراز هويت، سيستمهاي
ديگري هم در آمريكا وجود دارند، از جمله شركتي بنام “ ATTUS TECHNOLOGIES ” يك سري توليداتي
بنام “ WATCHDOG” دارد كه به مؤسسات مالي در راستاي تحقق بخش 326 قانون “USA PATRIOT” كمك ميكند.
با استفاده از اين نرمافزار ، زمانيكه شماره تأمين اجتماعي
و تاريخ تولد فردي وارد سيستم ميشود، اين سيستم به بررسي اين نكته ميپردازد كه آيا
زمان صدور شماره با ايالتي كه صادر شده مطابقت دارد و اينكه آيا آن شماره به لحاظ سن
با مشتري سازگاري دارد يا خير.
اين سيستم همچنين عكس روي شناسنامه ( كارت شناسايي) را بررسي
ميكند و چنانچه بجاي عكس واقعي از تدابيري همچون هولوگرام استفاده شده باشد، كاربران
را از موضوع مطلع ميكند.(1)
علاوه بر نرمافزارهاي فوق، گزارش ديگري به اين نكته اشاره ميكند
كه “ انجمن بانكداران آمريكا” ، توصيه ميكند، نرمافزاري بنام “ID POINT ” محصول شركت “ LEXIS NEXIS”
واقع در شهر ديتون ايالت اوهايو، در راستاي قانون “ USA PATRIOT” مورد استفاده بانكهاي آن كشور قرار گيرد.
“ ID POINT ” سوابق 330 پايگاه اطلاعات عمومي را كه از سوي بانكها براي مشتريان
جديد تقاضا ميشوداز طريق مطابقت نام، آدرس ، شماره تأمين اجتماعي ،تاريخ تولد و شماره
تلفن آنها با يكديگر كنترل ميكند، ضمن آنكه ميتواند تلفن محل كار و آدرس قبلي آنها
را نيز كنترل كند.
بانكها ميتوانند از طريق سرويس “WEB “ همزمان اطلاعات لازم را كنترل كنند
يا آنكه يك سري اسم را به “مركز ملي (كشف) تقلب” “ NATIONAL FRAUD CENTER ” ارسال و از طريق آنها وضعيت مشتري جديد را استعلام كنند.
به گفته آقاي “ JAMES
VALUES” مدير “مركز ملي (كشف ) تقلب” آمريكا،
كه بيش از اين ، سرپرست همين بخش در “FBI” به شمار ميرفت ، بانكهاي كوچك كه روزانه 5 افتتاح حساب دارند،
ميتوانند مشخصات مشتريها را از طريق سيستم “WEB” و بانكهاي بزرگ كه روزانه 100 افتتاح
حساب دارند ، ميتوانند اين مشخصات را از طريق مركز فوق كنترل كنند.
اين مركز به نوبهي خود اطلاعات مورد نظر را از طريق سه پايگاه
اطلاعاتي جستجو ميكند كه پايگاه سوم با استفاده از نرمافزار “ ID POINT“ ،
اطلاعات دو جستجوي اول را به يك نمره عددي تبديل و با استفاده از آن هرگونه بينظمي
يا نشانهاي از تقلب را ، كشف ميكند.
نشان تقلب ميتواند، به عنوان نمونه، نشانههايي از اينكه آدرس
داده شده در يك زندان يا يك صندوق پست قراردارد يا اينكه تلفن ارائه شده وصل نيست و
يا اينكه شماره تأمين اجتماعي قبل از تاريخ تولدشخصي صادر شده است ، باشد.
البته ، سيستم “ID POINT” بايد به گونهاي عمل كند كه “ خطاهاي انساني” را به حساب “ نشانه
تقلب” ، به حساب نياورد.
پس از اينكه احراز هويت مشتري به اثبات رسيد، آنگاه مشخصات درخواست
كننده افتتاح حساب با فهرستي كه دولت در “ اداره كنترل داراييهاي خارجي” OFFICE OF FOREIGN ASSETS CONTROL” نگهداريميكند، مطابقت داده ميشود تا وي در ميان تروريست هاي
مظنون يا شناخته شده نباشد.
سرانجام براي اطمينان از حصول كار و جلوگيري از هر گونه سوء
استفاده و جستجويي كه به عمل ميآيد، نام مسئول و اپراتور كار نيز ثبت ميشود.(2)
300000سرقت هويت ظرف كمتر از سه سال:
پيش از اين اشاره شد كه “كميسيون فدرال تجارت آمريكا ” در سال
2002، 161819 مورد “سرقت هويت” را ثبت كرد . با اين رقم، رقم كل سرقت هاي هويت كه كميسيون
فدرال تجارت آمريكا، از بدو تأسيس پايگاه اطلاعات مربوط به اتاق پاياپاي اين موضوع
،در سال 2000، ثبت كرده است به 300000 مورد، افزايش مييابد.
همين موضوع سبب شده تا خسارت وام دهندگان نيز افزايش پيدا كند
و به حدود 1 ميليارد دلار در سال برسد.
اين افزايش ميزان خسارات، به نوبه خود وام دهندگان را وادار
كرده تا توجه بيشتري به هشيارسازي مصرف كنندگان، نسبت به سرقت هويت خود، نشان دهند.
بهرهگيري از تكنيك هاي روابط عمومي:
از جمله راههايي كه آنها به اين منظور در پيش گرفتهاند، بهرهگيري
از تكنيك هاي روابط عمومي به ويژه ارسال نامه براي آنها و توصيه به مراقبت از اطلاعات
شخصي خود است ، ضمن آنكه شماري از اين مؤسسات مرتبط با موضوع، از قبيل “كميسيون فدرال
تجارت” و“ فدرال رزور بانك” آمريكا، هم پوشش رسانهاي اطلاع رساني را زياد كردهاند،
و هم روش تهيه گزارشهاي خود را به سوي مركز گرايي سوق دادهاند.
اين اقدامات سبب شده تا ميزان انوع گوناگون خسارتهاي ناشي از
سوء استفاده از كارتهاي اعتباري مربوط به “سرقت هويت” كاهش يابد گرچه انواع ديگر اين
سوء استفاده ها رو به ازدياد رود.
صنعت نرم افزارسازي آمريكا در اين رشته نيز فعال بوده و نرم
افزارهاي گوناگوني به اين منظور نوشته و عرضه شدهاند كه از جمله آنها ميتوان به نرمافزاري
موسوم به “ IDENTICATE” ساخت شركتي بنام “AMERICAN
MANAGEMENT SYSTEMS” در شهر “ فيرفكس” ايالت “ ويرجينيا”
اشاره كرد.
شركت “ LEXIS NEXIS”
كه پيش از اين هم در رابطه با نرم افزاري بنام “ ID POINT ” به آن اشاره رفت، در اين مورد، نرم افزاري بنام , INSTANT ID ” دارد كه آنرا به طور
مشترك با “انجمن بانكداران آمريكا” طراحي كرده است .
از ابزاري بنام “ FRAUD
DEFENDER” به عنوان مكمل نرم افزار “INSTANT ID ” نيز ياد ميشود كه در راستاي احراز هويت به جستجوي پايگاههاي اطلاعات مربوط به
موارد غير اعتباري چندگانه، ميپردازد.
شركتي ديگر موسوم به و “ BANKERS SYSTEM INC” نيز در همين
راستا ، نرم افزاري بنام “ ID FLAG” را عرضه ميكند و شركت “ ID ANALYTICS INC” هم نرم افزار “ ID SCORE“را معرفي كرده است . (3)
كم كاري روابط عمومي ها :
دستاوردهاي صنعت نرم افزارسازي در حالي عرضه ميشود كه نگراني
در مورد سرقت هويت و ايمني اطلاعات شخصي، همچنان رو به افزايش است . اين نگراني به
ويژه هنگاميكه از بانكداري اينترنت صحبت به ميان ميآيد ، باز هم بيشتر ميشود.
اين وضعيت در شرايطي وجود دارد كه علت اصلي امر، كم كاري روابط
عموميهاي اين نوع بانكها در كاهش اضطراب و نگراني مشتريان خود است .
اكثر بانكها به طور كلي به واسطه عدم اتخاذ يك استراتژي ارتباطي
مناسب در مورد نقض حريم امنيتي سيستمهاي كامپيوتري خود از سوي نفوذگران ، سكوت اختيار
و اطلاعات و آماري ، منتشر نميكنند.
نظرسنجي مؤسسهاي بنام “ TOWER GROUP” آمريكا در اين زمينه
نشان ميدهد، 85 درصد همه مشتريان فعال پايگاههاي اينترنت در طول ماهي كه مبناي كار
اين نظرسنجي قرار داشت ، علاوه بر انجام كار بانكي خود از طريق اينترنت، به يك شعبه
بانك ، مراجعه فيزيكي نيز، داشتند.
85درصد از مشتريان در حالي بود كه رقم همه مشتريان آن بانكها از
92 درصد فراتر نميرفت .
صاحب نظران چند جنبه مربوط به امنيت اينترنت در مؤسسات مالي
را برميشمرند كه از جمله آنها ميتوان حفاظت در برابر نفوذگران ، ( هكرها ) ، ويروسها
و خرابكاري شبكه را ، ذكر كرد و سيستمهايي از قبيل ديوارهاي آتش، دستگاههاي كشف نفوذ،
تحليل كننده هاي ترافيك و … را در برابر انها مورد استفاده قرار داد.
با اينحال اين قبيل فعاليتهاي تقلب گرانه ، در مجموع آن چيزهايي
نيستند كه متوسط مشتريها را نگران ميكند، زيرا آنها تصور ميكنند كه چنين جرايمي عليه
نهادهاي مالي است و مستقيماً روي داراييهاي آنها در آنجا، تأثيري ندارد.
دسترسي غير مجاز به نام كاربر و واژه عبور:
اما آنچه كه اساساً مشتري بانك را در رابطه با امنيت اينترنت
نگران ميكند، “ سرقت هويت ” است . او تصور ميكند هنگاميكه قصد دارد يك كار بانكي
از طريق اينترنت انجام دهد، اين كار باعث ميشود تا شخصي به “ نام كاربر” و “ واژه
عبور” دسترسي پيدا كند و بدينوسيله راه خود را به سوي حساب وي يا از طريق رهگيري اطلاعات
هنگام انجام عمليات بانكي و يا از طريق نفوذ (هك) “ نام كاربر ”و “ واژه عبور”، بگشايد.
مشتريها بر اين باورند كه بدون داشتن يك حساب “ ON- LINE” ،
چنين اتفاقي روي نميدهد و آنها در برابر اين نوع سوء استفاده ها ، آسيب پذيري ندارند.
با اينحال ، مشتريها نميدانند كه سارقين قادر هستند از طريق
سرقت اطلاعات هويتي، اقدام به گشايش يك حساب بانكي “ ON- LINE” بنام خودشان نيز بكنند.
سه موردسرقت در استراليا :
يكي از جديدترين موارد مربوط به اين نوع سرقتهاي بانكــي به
سه بانك استراليــا يعنــي بانكهـــاي ANZ “ , “
COMMONWEALTH “ , “ WESTPAC “ ” مربوط مي شود كه در
طول يك دوره زماني چهارهفتهاي بين ماههاي مارس و آوريل امسال (2003) روي داد .
ماهيت سرقت هاي اتفاق افتاده در هر سه مورد يكسان بود ؛ بدين
ترتيب كه مشتريان بانكها، اطلاعاتي از طريق پست الكترونيك دريافت مي كردند كه از آنها
مي خواست روي يك بخش از آن اطلاعات كليك كرده و آنها را براي يك يا چند منظور ، روي
وب سايت بانك، ارسال كنند .
اطلاعاتي كه بدينوسيله مشتريها با كليك كردن روي آنها سبب مي
شدند تا به داخل وب سايت بانك راه پيدا كنند ، در حقيقت به يك سايت تقليد شده و غيرواقعي
كه به منظور جذب اطلاعات “ LOG-IN
" مشتريها به وجود آمده بود ،مي رفت و
اطلاعات كامل حساب “ ON – LINE “ مشتريها را در اختيار سارقين قرار ميداد . همه اين كارها در
حالي انجام شد كه سه بانك يادشده در آن زمان اصلاً متوجه چنين اقداماتي نبودند .
حوادث ماههاي مارس و آوريل سبب شد تا انجمن بانكهاي استراليا
چند پروژه را براي مقابله با جعل هويت، راه اندازي و از جمله استانداردهاي صنعتي جديدي
را، براي حفاظت، تدوين كند .
اهميت توجه به روابط عمومي :
از جمله اين استانداردها ، تدوين يك بسته آموزشي براي آشنا كردن
مشتريها با شيوه هاي گوناگون سرقت از بانكهاي اينترنت و راههاي پيشگيري و مقابله با
آن بود .
در اين ميان گفتني است اصولاً اغلب بانكهاي اينترنتي دستورالعملهاي
حفاظتي براي مشتريان خود تهيه و تلاش مي كنند تا آنها را با سيستم هاي حفاظتي از قبيل “ SECURE SOCKETS LAYER " 128بيتي رمزگذار و ديوارهاي آتش آشنا كنند ولي اين دستورالعمل ها
بسيار پيچيده تر از آن هستند كه همه مشتريها بتوانند از آنها سردر بياورند ، ضمن آنكه
وارد قلب و اساس موضوع هم نمي شوند .
آنچه مشتري بايد در زمينه اقدامات ايمني اطلاع داشته باشد آن
است كه چه نوع اقداماتي خارج از شبكه بانك براي حفاظت از وي به عمل مي آيد و اگر به
هر طريقي اطلاعات هويتي وي لو رفت ، در آن صورت چه اتفاقي مي افتد .
يك بررسي كه توسط شركت “ TOWER GROUP " روي 10 بانك
اينترنتي اول آمريكا صورت گرفته ، نشان مي دهد كه آنها در اين زمينه به لحاظ فقدان
يك استراتژي ارتباطي موثر، اقدامي در خور توجه ، به عمل نياورده اند ، گرچه اينگونه
بانكها در پشت صحنه تلاش هاي گسترده اي براي افزايش حفاظت شبكههاي ارتباطي خود ، انجام
مي دهند .
50تا 500 دلار جريمه از دست دادن واژه عبور :
نكته ديگري كه در مورد بانكهاي اينترنتي مطرح است به مقررات
مربوط به سرقت واژه عبور مشتري مربوط مي شود كه در سطح بانكهاي گوناگون آمريكا به گونه
اي متفاوت عمل مي شود .
مقررات فدرال آمريكا در اين زمينه ، مقرر مي دارد كه چنانچه
هر مشتري ظرف دو روز بانك را از وقوع سرقـــت “ واژه عبور ” آگاه كند ، بايد 50 دلار
جريمه بپردازد و چنانچه مدت اين امر از دو روز تجاوز كرد، در آن صورت ، ميزان اين جريمه
به 500 دلار مي رسد .
البته اغلب بانكها اين اطلاعات را از مشتريان خود مخفي مي كنند
ولي تنها “ BANK OF
AMERICA " چنين موضوعي را در پايگاه اينترنت خود
با تأكيدبر ضمانت 100 درصد بانك مي آورد و جريمه اي را هم از مشتريان خود طلب نمي كند .
دو بانك “ CITIBANK
" , " WELLS FARGO " گرچه پوشش ضمانتي صد
در صد را فراهم مي آورند ولي به موضوع در وب سايت خود اشاره نمي كنند . . (4)
اهميت كيفيت و درستي اطلاعات :
بانكداري نوين فقط در داد و ستد اينترنتي و ظهور اين شبكه عظيم
اطلاع رساني خلاصه نمي شود و ابعاد وسيعتري پيدا مي كند .
يكي از اين ابعاد، موضوع كيفيت اطلاعــات ورودي به سيستم هاي
بانكـــي است كه به ويــژه با قوانيـــن “ GRAMM-LEACH-BILLEY , “ USA PATRIOT “ و ““ BASEL II براهميت و نقش آن افزوده مي شود .
به قول “ MIKE SCHIFF
" ، تحليلگر شركت “ CURRENT ANALYSIS " ،وجود سيستم هاي گوناگون بانكداري الكترونيك سبب شده تا ما از محيط
تكنولوژي اطلاعات كه در آن فقط شمار كمي پرسنل اقدام به وارد كردن اطلاعات مي كردند
به جهاني وارد شويم كه در آنجا ، همه اشخاص ، در حكم پرسنل وارد كردن اطلاعات به حساب
مي آيند . همين امر احتمال و دفعات افزايش خطا در ورود اطلاعات را افزايش مي دهد .
اين موضوع به نوبه ي خود سبب شده تا بسياري از بنگاههاي اقتصادي
و دستگاههاي اداري مجبور باشند با صرف هزينه زياد به اصلاح خطاها بپردازند .
611ميليارد دلار خسارت “پست” در سال 2002 :
برآورد شركتي بنام “ DATA WAREHOUSE INSTITUTE " در اين زمينه نشان مي دهد ، به واسطه همين خطاها ،شركتهاي آمريكايي در سال
2002 ، با 611 ميليارد دلار خسارت ناشي از پست ، شامل هزينههاي تمبر ، چاپ و پرسنل
كار، مواجه شدند .
در ورود اطلاعات ، به عنوان مثال بسياري اوقات اتفاق مي افتد
كه آدرس دو مشتري يكسان از آب در ميآيد و مشخص نيست آيا آنها با يكديگر زندگي مي كنند
؟ آيا يكي از آنها از آن محل اسباب كشي كرده است ؟آيا آنها يكي هستند ؟ و…
بديهي است كه اين موضوع بايد بررسي و به نحو مقتضي اصلاح شود .
در مورد شركتها نيز ، ادغام ، تملك ، گسترش شعبه ها در داخل
و خارج از كشور ، ارائه اطلاعات از سوي اشخاص ثالث و مشتريان و يا شركاء سبب مي شود
موارد مشكوك پديد آيد .
موارد ديگر هم در مورد داده هاي مربوط به اشخاص به عنوان نمونه
مطرح است كه از جمله ،ازدواج ، مرگ ، طلاق ، جابجائي ، تغيير شغل ، تغيير تأمين كنندگان
كالا و … را در بر مي گيرد .
صد تا دويست هزار دلار ارزش نرم افزارهاي پاك و اصلاح امور :
اين موضوع به نوبه ي خود ، موضوع جديدي بنام “صنعت نرم افزار
پاك و اصلاح امور” را به ميان آورده است. نرم افزارهايي كه انواع كيفي آنها بين يكصد
تا دويست دلار ارزش دارند .
وجود چنين قيمت بالايي يك عامل بازدارنده در تهيه آنها از سوي
شركتها به شمار مي رود ، زيرا آنها ميپندارند در درون شركت خود مي توانند با هزينه
هاي بسيار كمتر چنين نرم افزارهايي كه در ظاهر ، چندان پيچيده هم به نظر نمي رسند ،
تهيه كنند .
البته ، فروشندگان نرم افزارها مدعي هستند كه با استفاده از
نرم افزارهايشان ظرف دو تا پنج روز مي توان همه گونه اطلاعات را در سيستم وارد ، پاك
و اصلاح كرد .
يكي از اين شركتها بنام “ INTELLIDYN " در تبليغات خود ادعا
مي كند كه اطلاعات اعتباري همه شهروندان آمريكايي را در پايگاه خود ذارد و بايد بطور
مرتب آنها را در اين پايگاه “ چند ترابايتي ” به روزكند، از همين رو با استفاده از
نرم افزارهايي كه از شركتي بنام “ DATAFLUX
" خريداري كرده ، مي تواند عمليات پاك كردن
و واردسازي اطلاعات را ظرف 16 ساعت انجام دهد . (5)
افشاي اجباري لورقتن اطلاعات امنيتي از سوي بانكها :
دركنار تحولات تكنولوژيك و نيز برخي قوانين و مقرراتي كه در
راستاي پيشگيري و برخورد با جرائم اينترنتي مرتبط با بانكداري نوين ، به ويژه در سطح
ايالات متحد آمريكا مطرح است ، مقررات جديد ديگري نيز در اين زمينه تدوين شده يا مراحل
تدوين را مي گذراند .
يكي از اين مقررات كه فعلاًدرسطح در ايالت كاليفرنيا مطرح است
ولي برخي از اعضاي كنگره از قبيل سناتور “ DIANNE FEINSTEIN " نماينده كاليفرنيا از حزب دمكرات، تلاش مي كنند تا آنرا براي سطح فدرال تعميم دهند
، مربوط به افشاي اجباري لورفتن اطلاعات امنيتي است .
بر مبناي اين مقررات ، هريك از شركتهاي آمريكا كه پي ببرند شخصي
غيرمجاز به اطلاعات مالي مربوط به هويت هر مشتري كاليفرنيايي آنها دسترسي پيدا كرده
است ، بايستي مشتريان خود را از اين امر مطلع كنند. وضعيت فوق فقط در شرايطي مي تواند
با تأخير صورت گيرد كه مقامات انتظامي ، به اين نتيجه برسند كه افشاي موضوع تحقيقات
آنها را به خطر مي اندازد .
اداره تحقيقات فدرال آمريكا (FBI) و موسسه اي بنام “موسسه امنيت كامپيوتري”،
در همين زمينه يك نظرسنجي انجام دادند كه نشان مي داد در سال گذشته بيش از 376 سازماني
كه اطلاعات آنها لو رفته بود ، سكوت اختيار كرده بودند .
30درصد از اين گونه سازمانها ، مورد لورفتن را به نيروي انتظامي
اطلاع داده بودند ، در حاليكه 21 درصد به سراغ مشاور حقوقي رفتند .
اكثريت اين سازمانها علّت عدم افشاي لورفتن اطلاعات را، تبليغات
منفي عليه سازمان خود دانستند .
قانون كاليفرنيا راه نفوذگران را نمي بندد !
قانون مربوط به كاليفرنيا كه سال گذشته تصويب و از اول ژوئيه
امسال (10/4/82) به مورد اجرا گذاشته شد ، از نظر حقوق دانان قانون جامع و مانعي بمنظور
انسداد راه نفوذگران (هكرها) به شبكه هاي اطلاعات مالي اشخاص نيست، زيرا اين قانون
فقط راهنمايي هاي اندكي در مورد اين موضوع ارائه مي دهد كه از نظر فني ، چه چيزي اطلاعات
به حساب مي آيد و نياز به فاش كردن دارد و نيز اين نكته كه چه سطح از رمز گذاري بايد
توسط شركتها به عمل آيد ؟ ضمن آنكه مشخص نمي كند، ظرف چه مدّت پس از وقوع ، اين موضوع
بايد فاش شود ؟(6)
50قانون مختلف براي 50 ايالت :
علاوه بر قانون كاليفرنيا ، يك سري قوانين ديگري هم در آمريكا
درباره مسايل گوناگون مربوط به بانكداري نوين وجود دارند كه فقط يكي از آنها، در سرنوشتي
نامعلوم، براي اجرا، از سال 2004 به سر مي برد و مابقي فعلاً در مرحله پيشنهاد هستند .
با قانون 2004 ، “گزارش منصفانه اعتبار” ،
( FAIR CREDIT
REPORTING ACT ) ، در صورت تصويب كنگره ، بانكها اين
مجوز را پيدا مي كنند تا داده هاي مربوط به درخواست وام و همچنين گزارشهاي اداره اعتبار
را با شعبه هاي تابع خود ، در ميان بگذارند. البته به شرط آنكه به مشتري موضوع را اطلاع
داده باشند .
در حال حاضر و در فقدان قانون ياد شده ، هر يك از ايالات آمريكا
“مقررات حفظ حريم ”خود را به مورد اجرا در مي آورد و اين يعني 50 قانون مختلف !
با وجود اين ، سرنوشت قانون “ گزارش منصفانه اعتبار ” به دليل
مخالفت شماري از اعضاي كنگره در هاله اي از ابهام قرار دارد .
قانون “ CHECK 21 " كه در حقيقت قانون رفع اشكال از چك است ، از جمله قوانين ديگري
است كه در كنار “ قانون اصلاح وديعه مربوط به بيمه” و “آزاد سازي چك هاي تجاري ” مطرح
هستند ولي مخالفت هايي هم با آنها مي شود . (7)
رونق داد و ستد شركتهاي ارائه كننده خدمات حفاظتي :
بحث هاي مربوط به قوانين جديد مربوط به حفاظت از شبكه هاي اطلاعاتي
به نوبه ي خود، دست كم در آمريكا، باعث رونق داد و ستد شركتهايي شده است كه خدمات حفاظت
از شبكه ها را ارائه مي دهند .
در اين زمينه ، اين موضوع نيز به عنوان يك چالش، پيش روي شركتهاي
بزرگ قرار گرفته كه تا چه اندازه مي توان چنين فعاليتي را به دست نيروهاي بيرون از
شركت سپرد ؟
يكي از شركتهاي بزرگي كه در زمينه واگذاري خدمات مراقبت از شبكه
هاي اطلاعاتي خود به شركتهاي ديگر ، گام برداشته ، شركت “ MERRILL LYNCH AND CO., “ است كه قرارداد چند ساله اي را به اين منظور با شركتي بنام ” VERISIGN” منعقد كرده است .
مدير بخش امنيت اطلاعات شركت “ MERRILL LYNCH AND CO., " در توجيه علّت واگذاري مراقبت امنيتي از شبكه هاي اطلاعاتي شركت خود به يك شركت
ديگر اعتقاد دارد ، با ورود به عرصه ي مديريت ريسك بزرگتر، اين كار باعث مي شود تا
بجاي آنكه كل شبكه را به طور مداوم تحت مراقبت براي كشف نشانه هاي حمله و چك كردن همه
هشدارهاي سيستم ، قرار دهيم ، صرفاً روي كار مغز شبكه تمركز كنيم .
رشد 19 درصدي :
البته هنوز چنين اقداماتي غير متعارف به شمار مي رود ، چه بر
اساس نظر سنجي كه در ماه اكتبر گذشته توسط شركتي بنام “ FORRESTER RESEARCH " انجام شد ، تنها 24 درصد از 286 شركت تمايل خود را نسبت به واگذاري كنترل امنيتي
شبكه هاي اطلاعاتي خود به شركتهاي ديگر يا در اصطلاح “منابع بيروني” ، اعلام كردند .
بر اساس اين نظر سنجي 53 درصد از اين شركتها اظهار داشتند كه
تمايلي به بهره گيري از خدمات شركتهاي ديگر در اين زمينه ندارند .
با اينهمه ، برآورد شركتي آمريكايي بنام “ GARTNER " نشان مي دهد ، بخش خدمات امنيتي در شاخه تكنولوژي اطلاعات سريعترين رشد را در اين
شاخه دارد و رشد آن امسال به 19 درصد خواهد رسيد .
همين برآورد حاكيست ، ميزان فروش اين بخش، از 8/547 ميليون دلار
در سال 2002 ، به 2/1 ميليارد دلار، در سال 2006 بالغ خواهد شد .
1200دلار درماه براي كنترل و مراقبت از سيستم كشف نفوذ :
شركتهاي ارائه كننده خدمات امنيتي مراقبت از شبكه، به طور معمول
200 تا 500 دلار در ماه براي مراقبت و مديريت “ديوار آتش” و بين 500 تا 1200 دلار در
ماه براي كنترل و مراقبت از “سيستم كشف نفوذ”، دريافت مي كنند .
نكته خاصي كه در اين مورد مطرح مي شود ، رعايت احتياط در عقد
قرارداد باشركتهايي است كه به لحاظ موقعيت ضعيف مالي ناگزير به ترك فعاليت شده اند
، ضمن آنكه بايد به اين نكته توجه خاص داشت كه در صورتيكه مشكلي كشف شود ظرف چه مدت
مي توان پرسنل خود شركت را براي حل آن فرا خواند و شركت ارائه كننده خدمات امنيتي براي
تأثير نپذيرفتن فرآيندهاي كار در اين ميان، مي تواند چه كاري را انجام بدهد؟
در اين زمينه شركتي بنام “ EXOSTAR " كه يك شركت ارائه كننده
خدمات مالي ON-LINE در عرصهي صنايع هوا- فضا و امور دفاعي است، در قرارداد خود
باشركت خدمات امنيتي “ TRUE SECURE
" خواستار آن شد تاپاسخ اين شركت به مشكل
پيش آمده از 15 دقيقه تجاوز نكند و هرگونه اصلاحي كه بايد در سيستم صورت گيرد ، نبايد
متجاوز از 30 دقيقه پس از كشف مشكل، باشد . (8)
* * *
ـ ظهور بانكهاي نوين كه به گونه اي به صورت ON-LINE انجام فعاليتهاي گوناگون بانكي را از طريق اينترنت يا شبكه هاي ديگر ، فراهم مي
كنند ، علاوه بر آنچه كه تابحال تشريح شد ، چالش هاي ديگري هم ، همراه خود دارد .
چالش هاي بازاريابي :
يكي از اين چالش ها ،كه مي توان آنرا “ چالش هاي بازاريابي
” ناميد ، به استفاده از آدرس پست الكترونيك مشتري براي ارسال مرتب “ اطلاعات بازاريابي
” يا به گونه اي ساده تر اطلاعات تبليغاتي، برايوي، مربوط مي شود .
اين اطلاعات بر دو گونه است ، اطلاعات مربوط به خود بانك يا
اطلاعات مربوط به شخص ثالث ، ضمن آنكه اين بحث حقوقي مطرح است كه اولاً چگونه مي توان
بدون اجازه مشتري نسبت به اين كار اقدام كرد و ثانياً آيا بانك تا چه اندازه مجاز خواهد
بود آدرس پست الكترونيك مشتري خود را در اختيار شخص ثالث قراردهد ؟
البته انجام اين نوع كارها قبل از ظهور اينترنت هم، در ميان
به ويژه شركتهاي گوناگون آمريكايي از جمله نشريات معمول بوده تا ليست مشتركين خود را
در ازاي دريافت مبلغي ، در اختيار صاحبان كالا و خدمات ديگر قرار دهند تا آنها اطلاعات
بازاريابي و تبليغات خود را براي آنها پست كنند .
از لحاظ حقوقي نيز قبل از اين اقدام ، در مورد دريافت اجازه
مشتركين يا مشتريها به دو گونه عمل مي شد ، يكي هنگام تكميل فرم اشتراك ، در پائين
برگ يا فرم اشتراك قيد مي شد كه نشريه يا موسسه آدرس مشترك و يا مشتري را در اختيار
اشخاص ثالث براي فعاليت هاي بازرگاني قرار خواهد داد و ديگر آنكه در برخي مواقع از
مشترك يا مشتري به اين منظور كسب اجازه ميشد.
اما ظهور بانكهاي ON-LINE و داد و ستد مالي ،
اين شبهه جديد را مطرح مي كند كه در صورت در اختيار گرفتن آدرس مشتريها در اختيار اشخاص
ثالث ، خطر لورفتن واژه عبور ، نام كاربر و ساير اطلاعات شخصي مشتري ، افزايش پيدا
كند .
به هر حال ، اين موضوع ، ابعاد حقوقي خاصي دارد كه به تدريج
بايد مطرح و براي آن چارهانديشي شود.(9)
انتقال نيروي انساني و كارها به خارج از كشور :
ـ بانكداري نوين تنها به استفاده از اينترنت و رابطه بانك و
مشتري محدود نمي شود بلكه در زمينه فعاليت هاي غير مرتبط با مشتري نيز فعاليت هاي جديدي
صورت مي گيرد .
يكي از اين فعاليتها كه بيشتر در سطح بانكهاي آمريكا مطرح است
ولي شماري از بانكهاي اروپايي را هم شامل مي شود ، انتقال بخشي از نيروي انساني و كارها
به خارج از كشور است .
پژوهشي كه اخيراً توسط يك شركت مشاوره مديريت در آمريكا بنام“ A.T.KEARNEY " صورت گرفته ، نشان مي دهد كه موسسات ارائه خدمات مالي در آن كشور قصد دارند ، در
خلال پنج سال آينده ، 000ر500 شغل خود را كه 8 درصد نيروي انساني آنها است ، به خارج
از كشور منتقل كنند .
بر پايه اين پژوهش ، 9 پاسخ دهنده از 10 پاسخ دهنده، يكي از
دلايل اين كار را كاهش هزينه ها عنوان كردند و دلايل ديگري هم كه عنوان شد، عبارت بود
از : “بهبود بهره وري” ، “ارائه خدمات موثرتر” ، “افزايش ظرفيت” و “توسعه مهارت هاي
انساني”.
نكته جالب آنكه با وجود شتابي كه موضوع در سالهاي اخير پيداكرده،
نيمي از پاسخ دهندگان در مورد نتيجه كار ، آنرا تا حدي موثر و يا الآن خيلي زود است
كه بتوان اظهارنظر كرد ، قلمداد كرده اند .
هندوستان ، كعبه آمال بانكهاي بين المللي :
همچنين در اين رابطه مسايل گوناگوني به ميان مي آيد . از جمله
در مورد انتقال پاره اي فعاليت هاي بانكهاي آمريكا به چين ، نگراني از بابت حفاظت از
حقوق مالكيت فكري، يكي از مسايل بازدارنده است .
در ميان كشورهايي كه بانكهاي آمريكايي ، انتقال فعاليت ها را
به آن مفيد مي دانند ، هندوستان را ميتوان نام برد كه به دليل دستمزد پائين و وجود
نيروي كار تحصيل كرده مسلط به زبان انگليسي ، جاذبههاي فراواني ايجاد مي كند ، گرچه
كانادا نيز مي تواند در اين زمينه قابل تأمل باشد .
يكي از شركتهايي كه اقدام به جابجايي كرده ، شركت “ LIVEBRIDGE " واقع در پورتلند ايالت “ اورگون” است كه مركز تماس ( CALL CENTER ) خود را به دهلي انتقال
داده است .
اين شركت ، ساختماني سه طبقه به مساحت 75000 فوت مربع براي
800 تن پرسنل خود در دهلي تدارك ديده و كليه فعاليت هاي مربوط به آمريكاي شمالي خود
را به آنجا برده است .
اين فعاليت ها از جمله فعاليت هاي دسترسي آماري به سيستم هاي
مبتني بر “ WEB “ ، مسيريابي تلفنها و نظير آنها را شامل مي شود .
پرسنلي كه در اين مراكز مستقر مي شوند ، قبل از استقرار ، تحت
يك آموزش چهار هفته اي قرار ميگيرند و از جمله آموزش هايي كه مي بينند ، تقويت لهجه
تكلم به زبان انگليسي ، زبان بازرگاني ، خدمات مشتري و فروش از راه دور ( TELESALE ) است .
علاوه بر شركت فوق ، يك شركت مالي ديگر آمريكايي بنام “ GE CAPITAL " از سال 1997 تاكنون 20000 شغل خود را به هندوستان انتقال داده است .
گروه بزرگ مالي سيتي ( CITI GROUP ) نيز 3000 شغل خود را
به هندوستان منتقل كرده و ازجمله پردازش عمليات بانكي پشت صحنه مربوط به توليدات بانكي
اعم از بازرگاني ، وام ، پردازش كارتهاي اعتباري، مديريت پول نقد و … را در آنجا انجام مي دهد .
“ CITI GROUP
" در همين رابطه سال قبل يك مركز تماس بين
المللي در شهر مومبايي هندوستان نيز افتتاح كرد .
بانكهاي ديگري كه در اين زمينه گام برداشته اند از جمله بانكهاي
زير هستند :
“ DEUTSCHE BANK
“ , “ HSBC “ , “ STANDARD CHARTERED " , " JP MORGAN CHASE "
دو نكته ديگر نيز در اين زمينه گفتني است كه نبايد از قلم بيافتد
، يكي ورود شركتهاي درگير در زمينه رهن نظير “ GREEN POINT " علاوه بربانكهاي
بزرگ دنيا به اين عرصه و افتتاح دفتري در“ بنگلور” هندوستان است و ديگري در مورد فعاليت
هايي است كه دفاتر بانكهاي بزرگ آمريكا در هندوستان انجام مي دهند .
در ابتداي جابجايي ، فعاليت هاي اين دفاتر ، به طور عمده عمليات
پشت باجه از قبيل ورود داده ها ، مراكز تماس و پردازش داد و ستدها را در بر مي گرفت
ولي اخيراً ، فعاليت هايي نظير تجزيه و تحليل مالي ، پژوهش ، حسابداري و انتشارات نيز
به آن اضافه شده است . (10)
ـ انتقال واحدهاي موسسات مالي بزرگ آمريكا به ساير كشورها از
قبيل هندوستان كه همانگونه اشاره رفت به طور عمده به لحاظ صرفه جويي در هزينه ها صورت
مي گيرد ، در حاليست كه مخالفت هاي قانوني براي جلوگيري از اين امر در آن كشور به راه
افتاده است .
يكي از اين مخالفت ها ، قانوني است كه يك خانم سناتور دمكرات
آمريكا از ايالت نيوجرسي بنام “ SHIRLEY
TURNER " در سطح ايالت خود ، در دسامبر 2002 به
تصويب رسانده و تلاش مي كند تا آنرا در سطح فدرال تعميم دهد .
به موجب اين قانون ، تمام قراردادهاي دولتي بايستي يا توسط اتباع
آمريكا يا خارجياني كه به طور قانوني در آن كشور كار مي كنند ، انجام گيرد .
تصويب اين قانون به شماره 1349 در سطح ايالت “ نيوجرسي ” سبب
شد تا يك شركت آمريكايي مستقر در آن ايالت بنام “ FAMILIES FIRST " كه در زمينه
دريافت وجوه خيريه و صدور كارتهاي اعتباري از نـــــــــوع “ DEBIT “ براي خريد از سوپرها
فعاليت مي كند و پيش از اين بخشي از واحدهاي خود را به مومبايي ( بمبئي سابق ) انتقال
داده بود ، دوباره به نيوجرسي برگرداند . گرچه به روايتي، اين بار 20درصد بيش از گذشته
، بارمالي براي ايالت نيوجرسي، بوجود آورد .
گفته مي شود ، چهار ايالت ديگر آمريكا با اين استدلال كه كشورشان
دچار ركود اقتصادي ، بيكاري ، كسري توازن پرداخت ها و غيره است ، در صدد طرح و تصويب
قانون مشابهي در آن كشور هستند .
فناورینانو واژهای است كلی كه به تمام فناوریهای پیشرفته
در عرصه كار با مقیاس نانو اطلاق میشود. معمولاً منظور از مقیاس نانوابعادی در حدود
1nm تا 100nm میباشد. (1 نانومتر
یک میلیاردیم متر است).اولین جرقه فناوری نانو (البته در آن زمان هنوز به این نام شناخته
نشده بود) در سال 1959 زده شد. در این سال ریچارد فاینمن طی یك سخنرانی با عنوان «فضای
زیادی در سطوح پایین وجود دارد» ایده فناوری نانو را مطرح ساخت. وی این نظریه را ارائه
داد كه در آیندهای نزدیك میتوانیم مولكولها و اتمها را به صورت مسقیم دستكاری كنیم.
واژه فناوری نانو اولین بار توسط نوریوتاینگوچی استاد دانشگاه
علوم توكیو در سال 1974 بر زبانها جاری شد. او این واژه را برای توصیف ساخت مواد (وسایل)
دقیقی كه تلورانس ابعادی آنها در حد نانومتر میباشد، به كار برد. در سال 1986 این
واژه توسط كی اریك دركسلر در کتابی تحت عنوان : «موتور آفرینش: آغاز دوران فناورینانو»بازآفرینی
و تعریف مجدد شد. وی این واژه را به شكل عمیقتری در رساله دكترای خود مورد بررسی قرار
داده و بعدها آنرا در کتابی تحت عنوان «نانوسیستمها ماشینهای مولكولی چگونگی ساخت
و محاسبات آنها» توسعه داد.
خلاصه
در سال 1870 یک شیمیدان بلژیکی با نام دسمت(Desmedt) اولین سنگفرش آسفالت واقعی را، که مخلوطی از ماسه بود، در برابر تالار شهر در نیویورک
ایجاد نمود. طراحی دسمدت در بزرگراهی در فرانسه در سال 1852 مورد الگوبرداری قرار گرفت.
سپس دسمدت خیابان پنسیلوانیا در واشینگتن را آسفالت کرد که سطح این پرژه 45149 متر
مربع بود.یکی از نمایندگان محلی کنگره به دسمدت گفت: ”این کار هرگز عمومیت نخواهد یافت.“
با این حال، بر اساس تقاضای رو بهرشد بازار، پیشبینی میشود پس از 137 سال (در سال
2007) بازار آسفالت- قیر معدنی به 107 میلیون تن برسد. در این میان آسفالت معلق بیشترین
رشد را دارد. همچنین به عنوان نشانهای از رشد این محصولات در آینده، چندی است كه کار
بر روی آسفالتی که در موقع خرابی خودش را تعمیر کند، آغاز شده است. به کارگیری فناوری
نانو در ساخت زیربناهای مربوط به حمل ونقل، تقریباً معادل با تلاش بشر برای فرستادن
انسان به ماه در سال 1960 است.
تاریخچه فناوری نانو
در سال 1870 یک شیمیدان بلژیکی با نام دسمت(Desmedt) اولین سنگفرش آسفالت واقعی را، که مخلوطی از ماسه بود، در برابر تالار شهر در نیویورک
ایجاد نمود. طراحی دسمدت در بزرگراهی در فرانسه در سال 1852 مورد الگوبرداری قرار گرفت.
سپس دسمدت خیابان پنسیلوانیا در واشینگتن را آسفالت کرد که سطح این پرژه 45149 متر
مربع بود.یکی از نمایندگان محلی کنگره به دسمدت گفت: ”این کار هرگز عمومیت نخواهد یافت.“
با این حال، بر اساس تقاضای رو بهرشد بازار، پیشبینی میشود
پس از 137 سال (در سال 2007) بازار آسفالت- قیر معدنی به 107 میلیون تن برسد. در این
میان آسفالت معلق بیشترین رشد را دارد. همچنین به عنوان نشانهای از رشد این محصولات
در آینده، چندی است كه کار بر روی آسفالتی که در موقع خرابی خودش را تعمیر کند، آغاز
شده است.
به کارگیری فناوری نانو در ساخت زیربناهای مربوط به حمل ونقل،
تقریباً معادل با تلاش بشر برای فرستادن انسان به ماه در سال 1960 است.در سال 2005
ایده ساخت آسفالتی برای بزرگراهها که بتوانند خودشان را تعمیر کنند برای بسیاری دور
از ذهن به نظر میرسید. بنابراین صنعت آسفالت-قیر به یک تحول نیاز دارد تا مردم بتوانند
امکانات فناوری نانو را دیده و مزایای آن را درک نمایند.
دکتر لیوینگستون، فیزیکدان برنامه تحقیقات زیربنایی پیشرفته
در اداره کل بزرگراههای فدرال (FHWA)، میگوید: ”آسفالت و سیمان هر دو جزء نانومواد میباشند. تاکنون ما
نتوانستهایم بفهمیم که در این سطح چه اتفاقی میافتد، اما این اثرات بر عملکرد مواد
تاثیر میگذارند.“
بنا بر گفته لیوینگستون، یک ماده پلیمری ساختاری که میتواند
به طور خود به خودی ترکها را اصلاح نماید، قبلاً تولید شده است. این پیشرفت قابل ملاحظه
با استفاده از یک عامل اصلاح کننده کپسوله شده و یک آغازکننده شیمیایی کاتالیستی درون
یک بستر اپوکسی ایجاد شده است.
یک ترک در حال ایجاد موجب گسستن میکروکپسولهای موجود شده، در
نتیجه عامل اصلاحکننده با استفاده از خاصیت مویینگی درون ترک رها میشود. با تماس
عامل اصلاحکننده با کاتالیزور موجود، این عامل شروع به پلیمریزه شدن نموده، دو طرف
ترک را به هم میچسباند.
این روش میتواند منجر به تولید آسفالتی شود که ترکهای خود
را اصلاح میکند. لیوینگستون میگوید: ”هیچکس نمیتواند برای رشد این فناوری زمانی
را پیشبینی کند، اما پیشرفت واقعی در حال انجام است و قابلیتهای موجود بسیار هیجانآور
میباشند.“
با این حال، برای استفادهکنندگان فعلی آسفالت، تصور نبود دستانداز،
یا نبود تأخیر به خاطر تعمیرات آسفالت، بسیار دور از دسترس بوده و نگرانیهای جدی آنها
را برطرف نمیسازد.
محیط زیست عامل اصلی تأثیرگذار در فرایند تصمیمگیری برای پروژههای
بزرگراه در بسیاری از کشورها است. مزایای یک آسفالت متفاوت برای جادهها از دیدگاه
زیستمحیطی و مصرف انرژی، تنها یک بخش مهم از فرآیند تصمیمگیری است. دیدگاههای زیستمحیطی
موجب تسریع پیشرفتهای فنی و اجتماعی میشوند. نیازهای چندگانه حفاظت از محیط زیست
شامل: محدود نمودن انتشار گازهای گلخانهای، مصرف کمتر انرژی، کاهش سر و صدای ترافیک
و اطمینان از سلامتی و راحتی در رانندگی، اهدافی هستند که به دلیل ایجاد مسئولیت مشترک،
مهمتر از تمام پیشرفتهای علمی میباشند.
یکی از این اهداف بستن چرخه مواد یا استفاده صد در صدی از مواد
قابل بازیافت در ساخت جاده است. صنعت در این زمینه تجربه زیادی در مورد استفاده از
محصولات فرعی در آسفالت به دست آورده است.
مثالهایی از مواد زایدی که در مخلوط آسفالت مورد استفاده قرار
گرفتهاند، عبارتند از: تفاله کوره شیشهدمی، خاکستر حاصل از سوزاندن زبالههای شهری،
خاکستر موجود در مراکز تولید برق به وسیله زغال، آجرهای خرد شده، پلاستیک حاصل از
سیمهای برق قدیمی و لاستیک حاصل از تایرهای کهنه.
با این حال، استفاده موفقیتآمیز از این محصولات وابسته به تحقیقات
کامل در زمینه منابع و ویژگیهای آنها بوده و معمولاً در سطح پایینی قابل انجام است.
در این حالت امکان بررسی پیوسته عملکرد آسفالت نیز وجود دارد که خود موضوعی مورد بحث
است.
با این حال، مطابق گفتههای مارك بلشه، مدیر آسفالت لاستیک در
پروژه آسفالتسازی آرام آریزونا، حمایت عمومی - نه تحقیقات علمی- کلید توسعه صنعت تولید
آسفالت با استفاده از محصولات فرعی است.
پرژه آریزونا ارزشی معادل 34 میلیون دلار داشته و در همین سال
به پایان خواهد رسید. این پروژه تقریباً 70 درصد (185 کیلومتر)آزادراه ناحیه فونیكس
را دربرگرفته و آسفالت آن قادر خواهد بود تا مدت طولانی صدای ناشی از اصطکاک را در
جاده کاهش دهد.
آسفالتِ دارای لاستیک تنها درصد بسیار کم و تقریباً بیاهمیتی
از درآمد صنعت ساختمانی را به خود اختصاص میدهد، اما بلشه میگوید که با افزایش رغبت
عمومی این درصد افزایش خواهد یافت.
به عنوان مثال در ژاپن، گروه تحقیقات آسفالت لاستیک (JARRG)،
که شامل مجموعهای از تولیدکنندگان تایر و شرکتهای آسفالتسازی میباشد، یک اتصالدهنده
آسفالت بسیار ویسکوز را توسعه دادهاند که از انبساط و پخش تایرهای کهنهای که به صورت
بسیار ریز ساییده شدهاند، تولید میشود. این اتصال دهنده در مخلوط آسفالت پخش شده
و سپس پخته میشود.این ماده میتواند به عنوان یک ماده الاستیک مابین مواد متراکم دیگر
عمل نموده و از این طریق، ارتعاش و صدا را کاهش دهد. بنا بر اعلام JARRG اقبال عمومی به این محصول بسیار خوب است.
بلشه میگوید: ”افرادی که در صنعت آسفالت لاستیک درگیر بودهاند،
همواره سعی کردهاند که آن را به دلیل ویژگیهای مهندسی بسیار عالیاش به فروش برسانند.
امّا بیش از هر چیز این محصول به عنوان کاهش دهنده صدا شناخته شده است و در پشت این
قضیه، استقبال عمومی قرار دارد.“
وزارت حمل و نقل آریزونا (ADOT) سه سال پیش یک نوع آسفالت را در
بزرگراه سوپر استیشن در ناحیه آریزونا به کار برد. بلشه میگوید كه به محض اتمام آسفالت
این بزرگراه، ADOT و مسئولین محلی سیل عظیمی از تلفنها و ایمیلها را دریافت نمودند که از اشتیاق
مردم نسبت به این جاده کمصداتر حکایت داشت.
البته همه چیز آسفالت لاستیک کامل نیست. این مخلوط باعث ایجاد
بخار و بو در فرآیند آسفالت کردن شده، هنوز در مورد قابل بازیافت بودن آن بحث وجود
دارد. این آسفالت نسبت به آسفالتهای معمول بسیار گرانتر بوده و آسفالتکارانی که
تا به حال با این ماده چسبناک کار نکردهاند، ممکن است در کار کردن با آن، که باید
در یک بازه دمایی معین انجام شود، دچار مشکل باشند.
ممکن است نظر بلشه در مورد نظر عمومی درست باشد، اما روی دیگر
سکه این است که خواست استفادهکنندگان از جاده کمصداتر و در عین حال دارای اثرات
زیستمحیطی کمتر، افزایش یافته است. این امر باعث تمرکز بیشتر تحقیقات بر روی مسائل
مربوط به حمل و نقل، از جمله مواد مورد استفاده در جاده شده است.
افزایش عمومی در میزان حمل و نقل، بار بیشتر بر روی محور، و
فشار بیشتر تایر بر روی جاده، تقاضا برای آسفالتهای قویتر وبادوامتر را افزایش میدهد.
حمل و نقل بیشتر به این مفهوم نیز میباشد که ایجاد مشکل در حمل و نقل برای تعمیرات
جادهای مطلوب نیست و این امر موجب ایجاد تقاضای بیشتر برای تحقیق و توسعه مؤثر میگردد.
انو تكنولوژي نانوتکنولوژی مجموعهای است از فناوری هایی که
به صورت انفرادی یا با هم در جهت بکارگیری و یا درک بهتر علوم مورد استفاده قرار میگیرند.
مهندسی و فنآوری
علوم طبیعت > شیمی > شیمی آلی > شیمی پلیمر فناوری
نانو ، چنانکه از نام آن برمیآید با اجسامی به ابعاد نانومتر سروکار دارد. فناوری
نانو در سه سطح قابل بررسی است: مواد ، ابزارها و سیستمها. در حال حاضر در سطح مواد
، پیشرفتهای بیشتری نسبت به دو سطح دیگر حاصل شده است. موادی را که در فناوری نانو
بکار میروند، نانو ذره نیز مینامند. برای آنکه تصوری از ریزی نانو ذرهها داشته باشیم
بهتر است آن را با ابعاد سلول مقایسه کنیم. اندازه متوسط سلول یوکاریوتی 10 میکرومتر
است. اندازه متوسط یک پروتئین 5 نانومتر است که با ابعاد ریزترین جسم ساخت بشر قابل
مقایسه است. بنابراین میتوان با بکارگیری نانو ذرهها نوعی مامور مخفی به درون سلول
فرستاد و به کمک آن از بعضی رازهای نهفته در سلول پرده برداری کرد. این ذرات آنقدر
ریزند که تداخل عمدهای در کار سلول بوجود نمیآورند. پیشرفت در زمینه نانو فناوری
نیازمند درک وقایع زیستی در سطح نانوهاست. از میان خواص فیزیکی وابسته به اندازه ذرات
نانو ، خواص نوری (Optical) و مغناطیسی این ذرات ، بیشترین کاربردهای زیستی را دارند. استفاده
از فناوری نانو در علوم زیستی به تولد گرایش جدیدی از این فناوری منجر شده است یعنی
نانوبیوتکنولوژی. کاربردهای نانو ذرهها در زیست شناسی و پزشکی عبارتند از: نشانگرهای
زیستی فلورسنت ، ترابری دارو و ژن ، تشخیص زیستی پاتوژنها ، تشخیص پروتئینها ، جستجو
در ساختار DNA ، مهندسی بافت ، تخریب تومور از طریق گرمادهی به آن و بهبود تباین
(کنتراست).
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن