تحقیق و پروژه رایگان - 130

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

هندسه فضایی

بازديد: 107

هندسه فضایی

\"\"
هندسهٔ فضایی1 به هندسهٔ اقلیدسی2 در فضای سه‌بعدی اطلاق می‌شود. فضایی که در آن جدا از طول و عرض، ارتفاع نیز وجود دارد. هندسهٔ فضایی تا حدود زیادی نیاز به قدرت تصور و تجسم بالا دارد. کل جهان اطراف ما به صورت سه بعدی و فضایی است. هر حجمی را که می شناسید باید ویژگی هایش در مبحث هندسهٔ فضایی محاسبه شود. اشکالی چون کره3، مخروط4، استوانه5، هرم6 و منشور7 از این دسته هستند.
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

کاربرد هندسه پیشرفته در ستاره شناسی بابلیان

بازديد: 195

کاربرد هندسه پیشرفته در ستاره شناسی بابلیان

 تازه ترین یافته محققان حاکی از آن است که اخترشناسان بابل باستان در علم هندسه پیشرو بودند و از روش های هندسی استفاده می کردند که تاکنون از دستاوردهای محققان قرون وسطای اروپا تلقی می شد.

به گزارش رویترز در تحقیقی که 
در نشریه ساینس منتشر شده است، این یافته محققان نتیجه بررسی چهار لوح گلی متعلق به دوران 350 تا 50 پیش از میلاد است که روی آنها با خط میخی چگونگی ردیابی مسیر سیاره مشتری در آسمان توضیح داده شده است. 

'متیوس اوسندریور'1 استاد تاریخ علوم باستان در دانشگاه 'هومبولت'2 در برلین چنین می گوید: روش های ترسیم و توصیف شده در این الواح چنان پیشرفته هستند که از توسعه محاسبات حکایت دارند. تصور می شد که این نوع درک رابطه میان سرعت، زمان و فاصله متعلق به حدود 1350 بعد از میلاد است. روش های توصیف شده در الواح مشابه تکنیک هایی هستند که محققان قرن چهاردهم در کالج مرتون دانشگاه آکسفورد به کار می بردند. 
 
به گفته اوسندریور، بابلیان اخترشناس معتقد بودند تمامی رخدادهای روی زمین از سطوح رودخانه ها گرفته تا قیمت های بازار و آب و هوا به حرکت سیارات بستگی دارد و بر این اساس، جداولی را با موقعیت های محاسبه شده سیارات برای هوروسکوپ های سفارشی متقاضیان تهیه کرده بودند. آنها با پیش بینی حرکت سیارات امیدوار بودند که تحولات زمینی را پیش بینی کنند. در عین حال در الواح مورد بررسی که حدود سال 1880 میلادی در پی عملیات حفاری به دست آمد و در موزه بریتیش در انگلیس نگهداری می شود، به این کاربردهای اخترشناسی اشاره نشده است. 

الواح یاد شده شامل محاسبات هندسی مبتنی بر یک منطقه ذوزنقه ای شکل و اضلاع کوتاه و بلند آن است. تاکنون تصور می شد که اخترشناسان بابل تنها بر مفاهیم حساب و نه هندسه تکیه داشتند.

بابل شهر و تمدن مهمی در بین النهرین واقع در عراق در حدود 100 کیلومتری جنوب بغداد کنونی بود. دانشمندان یونان باستان نیز به خاطر به کارگیری هندسه شناخته شده اند، اما روش محاسبات هندسی در لوح های بابلی ها پیشرفته تر و انتزاعی تر است. 
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:41 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

شما چقدر هوش کائناتی یا طبیعت گرا دارید؟

بازديد: 131

شما چقدر هوش کائناتی یا طبیعت گرا دارید؟

دکتر مقصود فراستخواه در هفتمین میزگرد علمی ماهانه در سازمان حفاظت محیط زیست که از سوی دفتر آموزش و مشارکت مردمی برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداخت و از هوش کائناتی یا هوش طبیعت گرا سخن گفت. اما تا چه انداره در این خصوص می دانیم؟

هوش طبیعت گرا یا کائناتی توانایی فهم نمادهای طبیعت احترام و حساسیت نسبت به توازنی که امکان وجود طبیعت در ادامه زندگی به ما می دهد اما تا چه اندازه از آن بهره مندیم؟
 
دکتر مقصود فراستخواه در هفتمین میزگرد علمی ماهانه در سازمان حفاظت محیط زیست که از سوی دفتر آموزش و مشارکت مردمی برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداخت و از هوش کائناتی یا هوش طبیعت گرا سخن گفت. اما تا چه انداره در این خصوص می دانیم؟
 
 مصطفی جوهری در این باره می نویسد: در سال ۱۹۸۳ پروفسور «هوارد گاردنر» در کتاب تکان دهنده خود به نام «قاب های ذهنی»، نظریه هوش های چندگانه را برای نخستین بار مطرح کرد. از جمله مواردی که او به وسیله این نظریه عنوان کرد یکی تأکید بر این نکته بود که انسان ها با دچار شدن به یک بیماری یا در اثر آسیب دیدگی، بخشی از هوش خود را از دست می دهند. همچنین از این نظریه به عنوان ابزاری در پیدا کردن تمایزهای هوشی و تفاوت های استعدادی دانش آموزان در مدارس استفاده شد و در فهم نحوه یادگیری کودکان تأثیر بسیاری داشت.
 
پروفسور گاردنر، هفت جنبه برای هوش انسان قائل شد: کلامیرزبان شناسی، ریاضیر استدلالی، فضایی، موسیقیایی، جنبشی، بین فردی و درون فردی. در سال ۱۹۹۴ گارنر شروع به اعلام، توصیف و انتشار هشتمین جنبه هوش بشری کرد و آن «هوش طبیعت گرا» (Naturalist Intelligence) بود که در سال ۱۹۹۹ به لیست هفتگانه کتاب «قاب های ذهنی» اضافه شد. با این حال سه سال پیش از آن به عنوان نوعی جدیدی از انواع هوش ها به لیست گاردنر اضافه شده بود.
 
پیش بینی شده است که هوش طبیعت گرا بدون شک همان هوشی بود که به اجداد شکارچی و کشاورز ما کمک می کرد تا بفهمند کدام جانوران و گیاهان خوراکی هستند. به عقیده گاردنر این نوع از هوش ریشه در احتیاجات انسان های اولیه دارد، چرا که بقای آنها تا حد زیادی به شناخت آنها از گونه های جانوری و گیاهی سودمند و زیان آور وابسته بود. به علاوه هوش طبیعت گرا ممکن است به انسان های اولیه کمک کرده باشد تا الگوها، شکل ها و تغییرات پیرامون خود و محیط زیست را درک کنند و به این ترتیب بود که توانستند رشد کنند و بقای خود را حفظ کنند. این هوش در آن بخش از مغز قرار دارد که وظیفه تشخیص الگوها، مدل ها و طرح ها، تشخیص تفاوت های اشیا و طبقه بندی آنها و ایجاد ارتباط بین عناصر طبیعی را بر عهده دارد. البته علاوه بر حوزه علوم طبیعی و گرایش به حفظ طبیعت و گیاهان و جانوران، هوش طبیعت گرا را در هر حوزه دیگر دانش و فرهنگ می توان به کار برد.
 
کودکانی که هوش طبیعت گرای بالایی دارند به رفتار انسان ها، خلق و خوها و رفتارها و محل زندگی جانداران دیگر علاقه مند هستند. این کودکان دقت و حساسیت قوی به دنیای بیرون یا حیوانات خاصی دارند و این علایق اغلب در سنین پایین شکل می گیرند. کودکانی که از هوش طبیعت گرا برخوردارند از موضوعات، نمایش ها و داستان هایی که مربوط به حیوانات و پدیده های طبیعی هستند لذت می برند و تمایل بسیار زیادی به زیست شناسی، جانورشناسی، گیاه شناسی، زمین شناسی، هواشناسی، دیرینه شناسی و ستاره شناسی، باغبانی و کشاورزی دارند. شما چقدر هوش کائناتی یا طبیعت گرا دارید؟
 
 این کودکان هوشیاری همراه علاقه مندی نسبت به تغییرات حتی بسیار کوچک پیرامون خود دارند و این به دلیل سطوح بسیار ارتقا یافته حواس ادراکی و دریافتی آنها است. این حساسیت فوق العاده به آنها کمک می کند که بسیار سریع تر از دیگران متوجه شباهت ها، تفاوت ها و تغییرات محیط اطراف خود شوند. علاوه بر اینها، چنین کودکانی اشیا مختلف را به آسانی دسته بندی می کنند و دوست دارند اشیایی مانند سنگ ها، فسیل ها، پروانه ها، پرها، حشرات، صدف ها، مجسمه ها و ماکت دایناسورها و چیزهایی از این قبیل را جمع آوری و طبقه بندی کنند و درباره طبیعت مطالب مختلف بخوانند. آنها درخت ها و جنگل را با هم می بینند و باید در فضایی باز بازی کنند، نگاه کنند، جستجو کنند و حتی برای این علاقه مندی در طبیعت دست هایشان را کثیف کنند.
 
داشتن هوش طبیعت گرا در مورد بزرگسالان نیز صادق است. برای مثال فردی که تفاوت بین صدای موتورهای مختلف را از هم تشخیص می‌دهد یا این که می تواند انواع اثرهای انگشت را تجزیه و تحلیل کند دارای هوش طبیعت گرا است. یکی از روش های قوی کردن و توسعه دادن هوش طبیعت گرا مشاهده جزئیات طبیعت و هر چه بیشتر در ارتباط بودن با آن است که این امر با رفتن به فضاهای طبیعی و جستجو و کاوش و مشاهده عناصر موجود در سیاره ما امکان پذیر است. یک زیست شناس مولکولی یا پزشک طب سنتی هم در زمره دارندگان هوش طبیعت گرا قرار می گیرند. دانشمندان و افراد سرشناسی مانند «جرج واشنگتن کارور»، «راشل کارسون» و «چارلز داروین» از آن جمله هستند.
 
افرادی که هوش طبیعت گرا دارند زمینه‌های مختلف دانش، فرهنگ و دنیای طبیعی را با علاقه و اشتیاق کاوش می‌کنند. آنها از هر فرصتی برای مشاهده، شناسایی و تعامل با اشیاء، گیاهان و حیوانات استفاده کرده و تلاش می کنند از آنها مراقبت کنند. اشیا را بر اساس ویژگی‌های آن طبقه‌بندی می‌کنند. برای این که بفهمند اشیا و چیزها چگونه کار می‌کنند از خود علاقه نشان می‌دهند. می توانند در افراد یک گونه گیاهی و جانوری یا یک دسته از اشیاء خاص تفاوت ها و شباهت هایی پیدا کنند. نسبت به گردش سال ها و تغییراتی که با هر فصل یا حتی ماه در نحوه زندگی و تغذیه موجودات دیگر به وجود می آید، واکنش نشان می دهند. همچنین کنجکاو هستند بدانند که ابزار و اشیایی که به دست بشر ساخته می شوند پیش از تولید شدن چه مراحلی را دنبال می کنند.
 
 توانایی هایی که در تفکر طبیعت گرا وجود دارند برای بسیاری از رشته های علمی کاربردی هستند؛ از آن جمله می توان به توانایی در مشاهده، تفکر، ایجاد ارتباط، طبقه بندی و تکمیل و مرتبط کردن دریافت‌های مختلف از دنیای طبیعی و انسانی اشاره کرد. در مورد تخصص‌هایی که نیاز به پژوهش دارند داشتن هوش طبیعت گرا یک امتیاز است. این افراد دریافت دقیق‌تر و عمیق‌تری از دنیای پیرامون خود دارند که از طریق حواسی مانند بینایی، شنوایی، بویایی و لامسه به این درک می‌رسند و حتی دارای حس ششم قوی نیز هستند. علاقه به فعالیت هایی مثل آشپزی، خیره شدن به ستاره‌ها، مسافرت کردن، نگه داشتن حیوانات خانگی، جمع آوری حشرات و سنگ ها، کاشتن گل و گیاه و حتی بازی با دوستان از نشانه‌های داشتن هوش طبیعت گرا است.
 
این افراد از آلودگی و افرادی که زباله می ریزند بیزار هستند و ممکن است رژیم غذایی گیاهخواری داشته باشند. از خواندن کتاب‌ها و مجله‌ها و دیدن فیلم‌های مستند درباره طبیعت لذت می برند و دوست دارند درباره طبیعت بنویسند، نقاشی و طراحی، عکس و تصاویر جمع آوری کنند یا خودشان آنها را درست کنند. بالاخره از دیگر ویژگی های افراد طبیعت گرا این است که راه‌های میانبر منطقه زندگی خود را به خوبی می‌شناسند و نام علمی حیوانات و اسامی مختلفی که برای یک حیوان وجود دارد را به خاطر می سپارند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

كامپيوتر و احساسات؛ گفتگو با ماروين مينسكی

بازديد: 115

كامپيوتر و احساسات؛ گفتگو با ماروين مينسكی

ماروين مينسكی (Marvin Minsky)

ماهنامه شبكه/ سال نهم، شماره 71، آذر 1385 /  ص 254
ترجمه: هومن تحویلداری
 
برای نخستین بار، در سال 1956 جان مك‌كارتی1 یكی از اساتید ریاضیات دانشگاه Dartmouth در قالب پروژه تحقیقاتی تابستانه دانشگاه، نتایج گردآوری شده‌ای را در ارتباط با هوش مصنوعی منتشر ساخت. پیشرفت‌های حاصل شده در زمینه ریاضیات و فلسفه كه توسط افرادی مانند آلن تورینگ2، جان فن نویمن3، هربرت سایمون4، آلن نیوئل5 و دیگر بزرگان علوم كامپیوتر حاصل شده است، دهه 1950 را به دوره‌ای سرشار از خوش‌بینی درباره هوش ماشینی مبدل نموده بود. در آن دوره محققان به این باور رسیده بودند كه به زودی قادر خواهند بود كامپیوترها را به نحوی برنامه‌ریزی كنند كه شكل‌های مختلف شعور و منطق انسانی را شبیه‌سازی كنند. سیستم‌های خبره، اطلاعات را با مهارت تمام به شكل منطق نمادین درخواهند آورد و شبكه‌های عصبی مصنوعی برای به‌دست‌آوردن پاسخ‌های صحیح، تربیت خواهند شد. این فلسفه خوش‌بینی حتی در فرهنگ عامه مردم نیز رسوخ نمود و ‌HAL كامپیوتر هوشمند (و البته بسیار آشفته) در فیلم <اودیسه فضایی: 2001> ساخته استنلی كوبریك در سال 1968 به هنرپیشگان انسانی فخرفروشی می‌نمود.
 
با این‌حال در اواخر دهه 1960 مشخص شد كه نزدیك شدن به نوعی از شعور انسانی حتی در حد عقل یك كودك برای كامپیوتر، نیازمند شبكه‌های بسیار پیچیده و بافته از معادلات منطقی یا ارتباطات عصبی خواهد بود. در این مقطع محققان تصمیم گرفتند در ساختار پژوهش‌های خود تجدید نظر نمایند. آنان با تقسیم مشكلات به قسمت‌های كوچك‌تر، روی نسخه‌برداری از اعمال ساده انسانی مانند جابه‌جا كردن اسباب‌بازی توسط كودك (موضوع پروژه مشهور SHRDLU كه طی آن‌ تری وینوگراد، دانشمند علوم كامپیوتر دانشگاه استانفورد، جهت ساخت یك بازوی روباتیك از زبان طبیعی یا Natural Language استفاده نموده است) تمركز نمودند.
 
در ماه جولای گذشته ماروین مینسكی6، مظهر دانشگاه MIT و یكی از همكاران مك‌كارتی در پروژه سال 1956، همراه با دانشمندان طراز اول سرتاسر جهان طی كنفرانسی در دانشگاه Dartmouth گرد هم آمدند و پنجاهمین سالگرد ابداع هوش مصنوعی را جشن گرفتند.
 
مینسكی به همراه مك‌كارتی كنفرانس Dartmouth را افتتاح كرد و كار وینوگراد را تحسین نمود. با این‌وجود وی در راستای كشف مكانیزم‌های حقیقيِ  موجود در ورای منطق انسانی، از هرگونه ساده‌‌انگاری در ارائه دستاوردها به شدت پرهیز می‌كند. مینسكی در دهه 1970 میلادی همكاری خود را با Seymour Papert در آزمایشگاه هوش مصنوعی MIT آغاز نمود و در آنجا سنگ بنای نظریه جامعه ذهن ‌(Society of Mind) را بنا نهاد. این فرضیه ادعا می‌كند لایه‌هایی از <عوامل> با اراده، و در عین حال فاقد شعور به اتفاق هم هوشیاری و آگاهی را ایجاد می‌نمایند. 
 
آخرین كتاب مینسكی اخیراً تحت عنوان The Emotion Machine منتشر شده‌است. در این كتاب مینسكی ضمن بازتعریف ذهن انسان به عنوان <توده‌ای از منابع>، از آن به عنوان ماشین كوچكی تعبیر كرده است كه بنا بر موقعیت، خاموش و روشن می‌شود و باعث برانگیخته شدن احساسات و حالات روحی متفاوت در انسان می‌گردد. پایگاه اینترنتی Technoligy Review به مناسبت پنجاه‌سالگی هوش مصنوعی با مینسكی گفت‌وگویی انجام داده است كه ترجمه آن را پیش‌رو دارید.
 
آیا می‌توانید باور كنید كه از برگزاری اولین جلسه هوش مصنوعی در Dartmouth پنجاه سال گذشته باشد؟ آیا گذشت پنج دهه را احساس می‌كنید؟
من در خلال این پنجاه سال وقفه‌های زمانی زیادی را تجربه نكردم. بنابراین پاسخ به این سؤال برایم مشكل است.
 
كاملاً صحیح است. با این‌حال نظر شما در مورد وضعیت  كنونی تحقیقات در زمینه هوش مصنوعی در مقایسه با آنچه كه در 1956 بود، چیست؟
آنچه مورد شگفتی من گردیده این است كه چگونه افراد معدودی روی تئوری‌های سطح بالا در مورد نحوه تفكر كار می‌كنند. این مسئله باعث یأس و ناامیدی بسیار بزرگی است. من در حال انتشار كتاب بزرگ و جدیدی در مورد آنچه كه ما باید به آن بیندیشیم، هستم. چیزهایی مانند: چگونه یك كودك سه یا چهار ساله  دارای استدلا‌ل مبتنی بر عقل سلیم است. اما به نظر نمی‌رسد هیچ ماشینی بتواند اینگونه عمل نماید. تفاوت اصلی در اینجا این است كه اگر شما در فهم چیزی مشكلی داشته باشید، معمولاً با خود می‌گویید: <چه مشكلی برایم پیش آمده ؟> یا <چه عاملی وقت مرا گرفته است؟> یا این‌كه <چرا به این شكل فكر كردن نتیجه نمی‌دهد؟ آیا راه دیگری برای تفكر وجود دارد كه احتمالاً بهتر باشد؟>  
 
اما اغلب پروژه‌های هوش مصنوعی كه در سی چهل سال گذشته روی آن‌ها كار شده است، شامل هیچ‌گونه تفكر انعكاسی (Reflective Thinking) نیستند. تمام این آزمایش‌ها در وضعیت‌های ثابتی صورت پذیرفته و نتیجه آن‌ها نیز فقط جمع‌آوری آمار و اطلاعات بوده است. حدود سه سال پیش ما كنفرانسی درباره ماهیت عرف ‌(Common sence) ترتیب دادیم و در سرتاسر جهان تنها توانستیم یك دوجین از محققان را پیدا كنیم كه به موضوع علاقمند باشند.
 
چرا مردم از مسئله Common sence گریزانند؟
من فكر می‌كنم مردم به دنبال موضوعاتی می‌گردند كه در حال حاضر محبوبیت داشته باشند. آن‌گاه عمر و وقت خود را روی آن صرف می‌نمایند. البته به نظر من اگر موضوعی نزد دیگران محبوب باشد، دیگر نیازی نیست كه شما روی آن كار كنید. درباره فیزیك قضیه فرق می‌كند. در این حیطه مردم عقیده دارند: <این تئوری خیلی خوب است، اما درباره این یا آن موضوع صادق نیست. بنابراین بهتر است نگاهی به آن بیندازم.> اما زمانی كه راجع به هوش مصنوعی تحقیقی انجام می‌دهند، تنها توضیحی كه ارائه می‌شود این است كه برنامه آنان چه كاری را انجام می‌دهد، اما هیچ‌گونه مطلبی درباره شرایط شكست برنامه یا انواع مشكلاتی كه این برنامه می‌تواند حل نماید بیان نمی‌كنند. 
 
مردم به مشكلات مهمی كه سیستم آن‌ها قادر به حل آن‌ها نشده است،‌توجه نمی‌كنند. انسان دارای شبكه عصبی است كه برای مثال چنانچه به دنبال یك تاكسی هستید، توجه روی یك شی‌ء زردرنگ و متحرك متمركز خواهد گردید. اما هیچ‌كس سؤال نمی‌كند كه چگونه چنین شبكه‌هایی نمی‌توانند به پرسش‌هایی از نوع دیگر پاسخ بدهند. 
 
با این‌حال فهم عرف (Common sence) مشكل پیچیده‌تری است. آیا این‌طور نیست؟ به نظر شما همین موضوع دلیل رویگردانی بسیاری از محققان هوش مصنوعی از این حیطه و روی آوردن به حیطه‌های دیگر نیست؟
همین‌طور است. زمانی كه در حال نوشتن كتاب جامعه ذهن بودم، چند سالی بود كه  روی ساخت كامپیوتری  كار می‌كردیم كه یك داستان ساده كودكانه را بفهمد. این داستان می‌گوید: <ماری به میهمانی جك دعوت شده است . او گمان می‌كند كه جك احتمالاً از یك كایت خوشش خواهد آمد.>  اگر شما سؤال كنید: <چرا ماری به یك كایت فكر می‌كرد؟> هر كسی پاسخ را می‌داند: این جشن احتمالاً یك جشن تولد است و اگر ماری به جشن خواهد رفت، به این معنی است كه به میهمانی دعوت شده است و هر كسی كه به میهمانی تولد دعوت بشود، باید هدیه‌ای با خود به همراه ببرد.
 
این هدیه برای یك پسر جوان است. پس باید چیزی باشد كه معمولاً پسرها دوست دارند. پسرها هم انواع مشخصی از اسباب‌بازی‌ها را دوست دارند. چیزهایی مانند چوب بیسبال، توپ و كایت. شما تمام این مطالب را باید بدانید تا بتوانید به سؤال اول پاسخ دهید. ما بانك اطلاعات كوچكی ساختیم و برنامه را به فرمی اجرا كردیم كه بتواند برخی سؤال‌های ساده را بفهمد و به آن‌ها پاسخ دهد. ما این‌كار را روی داستان دیگری امتحان كردیم، ولی برنامه نمی‌دانست كه چه كاری باید انجام بدهد. برخی از ما به این نتیجه رسیدیم كه شما پیش از این‌كه بتوانید ماشینی بسازید تا تفكری استدلالی انجام بدهد، مجبورید چند میلیون چیز را بدانید.
 
حال كه مردم دریافته‌اند ساخت كامپیوتری هوشمند با ویژگی‌های نزدیك به هوش انسانی كار بسیار مشكلی است، آیا شما عقیده دارید كه برخی احتمالات خوشبینانه كه در دهه‌های 1950 و 1960 حول هوش مصنوعی شكل گرفتند، اینك از بین رفته‌اند؟
گمان نمی‌كنم واژه خوش‌بینی، كلمه صحیحی باشد. فكر می‌كنم ما سؤالات خوبی را مطرح كردیم، اما به هر دلیلی اكثر كسانی كه روی آنچه خود هوش مصنوعی می‌نامند كار می‌كردند، جست‌وجو به دنبال یكی از این راه‌حل‌های فراگیر را آغاز نمودند. در فیزیك آنچه جواب داده است، قوانین نیوتن و پس از آن ماكسول و حالا هم تئوری‌های نسبیت و كوانتوم هستند. اما انسان‌ها دارای صد مركز مختلف ذهنی هستند كه هر كدام با اندكی تفاوت نسبت به یكدیگر كار می‌كنند. شما مجبور نیستید تنها روی یك راه‌حل فكر كنید. باید از دسته‌ای از ابزارها سود جست.
 
عمده سرمایه‌های لازم جهت فعالیت‌های مرتبط با هوش مصنوعی از جانب آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته  تأمین می‌شود. یعنی مرجعی كه مشخصاً خواستار نتایج كاربردی و شفاف است. در واقع آن‌ها یكی از حامیان مالی كنفرانس هوش مصنوعی Dartmouth هستند. آن‌ها چگونه به تحقیقات هوش مصنوعی شكل می‌بخشند؟
در اوایل آن‌ها از افراد پروژه پشتیبانی می‌كرد نه از طرح‌های پیشنهادی. از زمان شروع كار در سال 1963 پیشرفت‌های بسیار زیادی حاصل شد. مدت ده سال نتایجی كه من از آن‌ها صحبت می‌كنم، واقعاً درخشان بودند تا این‌كه در اوایل دهه 1970، اتفاق عجیبی افتاد. سناتور مایك منزفیلد كه یك لیبرال به تمام معنی بود، تصمیم گرفت كه وزارت دفاع دیگر از پژوهش‌های غیرنظامی پشتیبانی نكند. به همین خاطر مسئولیت تبدیل ARPA به DARPA و همین‌طور فشار جهت رقابت نكردن با صنعت و بخش خصوصی برعهده وی بود. از همان زمان دیگر وزارت دفاع نتوانست مشوق و پشتیبان پژوهشگران خیالباف و رویایی باشد.
 
همزمان جامعه محققان ایالات‌متحده از اوایل دهه 1970 حیطه فعالیت‌های خود را محدود نمود. آزمایشگاه‌های بل، RCA و دیگران كاملاً از چنین فعالیت‌هایی كناره گرفتند. در اینجا اتفاق دیگری هم رخ داد؛ و آن، فراگیر شدن تب تأسیس شركت و بنگاه‌های اقتصادی بود. در دهه 1980 بسیاری از مردم شروع به ثبت حق مالكیت و انحصار مادی و معنوی اختراعات، اكتشافات و ایده‌های خود كردند و قدم در مسیر تولید برداشتند. این‌كار با كاهش عمومی در تعداد محققان جوان توا‡م گردید: افرادی كه می‌توانستند دانشمندانی خلا‌ق باشند، اینك به سوی وكالت و كسب و كار می‌رفتند.
 
با این وضعیت دیگر به هیچ‌وجه امكان پشتیبانی از تحقیقات در زمینه هوش مصنوعی وجود ندارد. اگر شما ایده خوبی در سر دارید، انتشار عمومی آن كار بسیار سختی است؛ زیرا مردم می‌گویند: <تجربه عملی و آزمایش‌های شما در این‌باره چه چیست؟> اما مشكل اساسی در زمینه عقل سلیم این است كه شما تا زمانی كه بانك اطلاعات بزرگی نداشته باشید، نخواهید توانست آزمایشی انجام بدهید. البته یك بانك به نام Cyc وجود دارد كه توسط Doug Lenat در 1985 ایجاد شد. ما هم بانكی به نام Open Mind داریم كه دسترسی به آن برای هر علاقمندی آزاد است. هر چند این بانك اطلاعاتی هنوز به خوبی ساختاربندی نگردیده است. این‌ها تمام نتایج تحقیقاتی هستند كه می‌توان با بررسی آن‌ها دریافت كه چگونه می‌شود بانكی همانند Open Mind به وجود آورد.
 
اشاره كردید كه یك كامپیوتر برای ایجاد ارتباطات منطقی و استدلالی نیازمند چند میلیون فقره اطلاعات است. اماLenat و همكاران وی دقیقاً روی همین موضوع كار می‌كردند و سال‌ها مشغول تغذیه Cyc با معلومات استنتاجی بودند. با این حساب چرا باز هم به بانك اطلاعات دیگری نیاز است؟
زمانی كه Lenat در سال 1985 كار Cyc را آغاز نمود، این كار بسیار جاه‌طلبانه و بلندپروازانه بود؛ زیرا در آن زمان پرژوه مشابه دیگری در این زمینه وجود نداشت. من و همكارانم تصمیم گرفتیم صبر كنیم و منتظر نتیجه كار آنان بمانیم. پس از آن تا چند مدت خبری نبود.
Lenat چند كار خیلی خوب انجام داد. مشكل اینجاست كه Cyc طریقه استفاده بسیار سختی دارد، اختصاصی است و حق‌مالكیت شخصی دارد. به خاطر همین، زیاد مورد استفاده محققان قرار نگرفت. همچنین سیستم وی مشكلات زیادی هم دارد كه در اوایل كار مشخص نگردیدند؛ زیرا رقیبی برای آن وجود نداشت.
 
آن‌ها Cyc را مستقل ساختند. به همین دلیل عملاً اطلاعات زیادی ندارد. آیا وال یك پستاندار است یا یك ماهی؟ وال‌ها مشخصات ماهی‌گونه زیادی دارند. به همین دلیل خیلی‌ها تعجب می‌كنند اگر بشنوند كه وال یك پستاندار است. اما پاسخ صحیح این است كه هر دوی این‌ها می‌تواند باشد. یك بانك اطلاعات با قوه استدلا‌ل، الزاماً نباید به طور منطقی قائم بالذات باشد. 

كتاب The Emotion Machine اثر مینسكی با جلد گالینگور به همت انتشاراتSimonِSchuster در نوامبر 2006 منتشر شده است. وی مقدمه‌ای برای كتاب نوشته است.

بالاخره Lenat دریافت برای این‌كه Cyc قادر باشد به پرسش‌هایی در زمینه‌های مختلف و متنوع دیگر پاسخ دهد، باید آن را دوباره ساختاربندی نمایند. اما این بانك اطلاعاتی اساساً برای یك عملكرد منطقی بسیار قوی و محكم نوشته شده و زبان آن هم جبرگزاره‌ای ‌(Predicate Calculus) است. امید ما این است كه بتوانیم سیستم Open Mind را قادر به كار با زبان طبیعی ‌(Natural Language) بنماییم؛ زبانی كه البته شامل ابهاماتی نیز هست، اما این ابهامات به جز جوانب منفی، جوانب مثبت نیز دارند.
 
لطفاً به چند مورد از سرفصل‌های اصلی یا توصیه‌های تحقیقاتی كه در كتاب خود، یعنی The Emotion Machine ذكر نموده‌اید، اشاره نمایید.
ایده اصلی در این كتاب چیزی است كه من به آن <اشراف> می‌گویم. تا زمانی كه شما چیزی را از چند زاویه متفاوت مورد توجه و بررسی قرار ندهید، احتمالاً پیشرفتی نخواهید داشت. به همین خاطر توصیه كتاب، این حقیقت است كه شما ناگزیرید قضایا را از چند طریق مختلف توصیف نمایید. من برای این‌كار یك كلمه ساخته‌ام به نام: وقتی شما مطلبی را ارائه می‌دهید، باید آن را از چند وجه مختلف توصیف كنید و برای این‌كار باید بتوانید بدون این‌كه نیازی به فكر كردن داشته باشید، توضیحات خود را از یك جنبه به جنبه دیگر تغییر بدهید.
 
موضوع دوم این‌كه شما باید چند راه مختلف هم برای فكر كردن داشته باشید. مشكل ما با هوش مصنوعی این است كه افرادی می‌گویند كه می‌خواهیم سیستمی را بر اساس استنتاج آماری (Statistical Inference) یا الگوریتم‌های ژنتیكی (Genetic Algorithms) یا هر چیز دیگری بسازیم. 
 
این سیستم‌ها برای حل برخی از مشكلات مناسب هستند، نهتمام مشكلات. قصد اصلی از انتخاب عنوان The Emotion Machine برای این كتاب این است كه ما به چنین مسائلی احساسات (Emotion) می‌گوییم، اما مردم آن‌ها را اضافاتی اسرارآمیز برای تفكر عقلانی می‌دانند. به نظر من حالات احساسی فقط روش دیگری از تفكر است.
 
وقتی شما عصبانی هستید، برنامه‌ریزی بلندمدت خود را كنار می‌گذارید و سریع‌تر فكر می‌كنید. در این حالت منابع ذهنی دیگری را فعال می‌سازید. یك ماشین محتاج چند صد راه مختلف برای فكر كردن است، اما ما این راه‌ها را چند صد حالت مختلف احساسی می‌نامیم؛ نه چند صد راه مختلف برای فكر كردن. در این كتاب بیست دستورالعمل مختلف درباره نحوه فكر كردن وجود دارد. با این حال خواننده نیاز به اطلاعات غنی اضافه‌ای دارد تا تشخیص دهد كدام روش فكر كردن برای هر موقعیت مناسب است. 
 
منظور شما این است كه كامپیوترها هم باید عصبانی شوند؟
اگر كسی بر سر راه شما قرار گیرد و كنار نرود، شما مجبورید به وی نهیب بزنید تا او را وادار كنید از شما بترسد. چنانچه شما عجله داشته باشید، یا اگر به خاطر رد نشدنتان از سد معبرِ به وجود آمده اتفاق بدی برای شما بیفتد، این یك راه كاملاً معقول و منطقی برای حل مشكلتان است. من پیشنهاد می‌كنم بیست نام مختلف برای این روش‌های تفكر پیدا كنیم. آن وقت می‌توانیم كلمه عقلانی (Rational) را دور بیندازیم.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

روبات‌های عاقل فرزندان عصر اطلاعات

بازديد: 108

روبات‌های عاقل فرزندان عصر اطلاعات

سال اول دانشگاه، استاد و شاگرد بحث‌شان بالا گرفته بود، دانشجو در میان صحبت‌های خود به اطلاعات جالب و معقولی اشاره می‌کرد اما استاد آنها را قبول نداشت. این آخرین جملات‌شان بود:
استاد: این حرف‌هایی که می‌گی از چه کسی نقل می‌کنی؟
دانشجو: ویکی‌پدیا!
استاد: بشین آقا. ویکی‌پدیا به درد امثال خودت می‌خورد!
استاد راست می‌گفت، ویکی‌پدیا «دانشنامه آزاد اینترنتی»‌ای است که فرزندان عصر ارتباطات و اطلاعات با آن انس گرفته‌اند و با روح فرهنگ‌های سنتی فاصله ملموسی دارد. از آن زمان که استادمان این حرف را زد، کمتر از 10 سال می‌گذرد، اما هیچ گاه تصور نمی‌کردم که با گذشت این مدت کم، مفهوم اینترنت و مؤلفه‌های فرهنگ دیجیتال حاکم بر آن نیز بسرعت تغییر پذیرند.    

فلسفه طراحی ویکی‌پدیا
هنگامی که جیمی ولز، از بنیانگذاران ویکی‌پدیا در سال 2001 برنامه دانشنامه اینترنتی ویکی‌پدیا را نصب کرد، همانند سنت همیشگی برنامه‌نویسان، نخستین کلماتی که روی خروجی پایگاه اینترنتی ویکی‌پدیا قرار داد، اینها بود: «Hello World». آیا براستی صفای «سلام مجازی» و «ادب اینترنتی» وی باعث شد که امروز قریب به 26 میلیون نفر برای مشارکت داوطلبانه در تنظیم و ویرایش مطالب این دانشنامه اعلام آمادگی کنند یا آنچه در پس فلسفه طراحی این پایگاه اینترنتی وجود دارد سبب تحقق انجام یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های فرهنگی- تاریخی بشر شده است؟

بیل موگرید (طراح اندیشمند انگلیسی و رئیس اسبق موزه ملی طراحی در نیویورک) پس از مصاحبه خود با جیمی ولز درباره طراحی ویکی‌پدیا، اصول طراحی این پایگاه ساده اینترنتی را این گونه دسته‌بندی می‌کند:
1- نرم‌افزار را تا جایی که امکان دارد، باز بگذارید تا امکان هر کاری را به کاربران بدهد.
2- برای راحتی در مدیریت، تمامی سوابق ویرایشی یک متن را برای همه قابل دسترس نگه دارید.
3- از طریق کدهای رنگی، پیگیری آنچه باید تغییر کند را آسان‌تر کنید.
4- به همدیگر حمله نکنید؛ بحث کنید اما کسی را متهم نکنید.

ویکی‌پدیا با به‌کارگیری این اصول طراحی، رویکرد خود را از سایر دایرئ‌المعارف‌های عمومی زمانه‌اش جدا کرد و اقبالش به سبب فناوری اینترنت نبود، چرا که دایرئ‌المعارف بریتانیکا و حتی چندین ویکی دیگر نیز به صورت برخط (آنلاین) در فضای اینترنت قابل‌دسترس بودند، اما از بین بردن مدل مدیریتی از بالا به پایین، نبود فضای کنترلی یک جانبه، و تسهیل در نحوه کار و مشارکت‌پذیری، توانست سرنوشت دیگری را برای ایده‌پردازان این دانشنامه رقم بزند.

دیوید گاناتلت، جامعه‌شناس بریتانیایی و کارشناس مطالعات رسانه، در مطالعه‌ای موردی پیرامون ویکی‌پدیا عنوان می‌کند که دنیای رو به رشد این دانشنامه، نمایشی از همکاری و مشارکت یک جامعه برای ساخت منبعی مورد استفاده همه، توأم با کمترین منفعت شخصی به اجرا گذاشته است و پاسخی است به آنانی که جامعه امروزی را اساساً فاسد، جامعه‌ستیز، خودخواه و محکوم به فنا تصور می‌کنند. وی می‌افزاید: ویکی‌پدیا مفهوم سنتی «متخصص» را به چالش می‌کشد. اعتماد به یک شخص متخصص اصلاً غلط نیست؛ اما پذیرش نوشته‌های گروهی از علاقه‌مندان به یک موضوع نیز (همانند آنچه در ویکی‌پدیا اتفاق می‌افتد) اتفاق خوبی به نظر می‌رسد.

گاناتلت همچنین با اشاره به اینکه ظهور اینترنت در سال‌های دهه 90 میلادی سبب شد تا مفهوم «حوزه عمومی» جان تازه‌ای بگیرد؛ مفهومی که یورگن هابرماس، نظریه‌پرداز آلمانی، آن را به عنوان «میدانی برای گفت‌وگوی منطقی و انتقادی» مطرح کرده بود. او در این‌باره می‌نویسد: «اینترنت جایی بود که بحث‌های صریح و منطقی می‌توانست آزادانه شکل بگیرد، جایی که با هر نوع نظری می‌توانستند دور هم جمع شوند و برای گفت‌وگو درباره ایده‌ها، به وسیله شرکت‌های رسانه‌ای محدود نشوند؛ اما این نیز به نظر عملی نیامد. مسلماً بحث «آزاد» اتفاق افتاد، اما هنوز با خصومت‌های متعصبانه و جنگ لفظی همراه بود. اینترنت می‌توانست افراد را در بحث راجع به موضوعاتی گرد هم آورد که در آن زمینه‌ها هیچگاه به بازی گرفته نمی‌شدند.

ویکی‌پدیا راه‌حلی پیشنهاد می‌کند. همین فرآیند مشارکتی ایجاد یک مقاله درباره یک موضوع با «دیدگاه بی‌طرفانه» ظاهراً افراد با نظرهای مختلف را مجبور می‌کند با پختگی با استدلال‌های مخالف‌شان مواجه شوند و آنها را تصدیق کنند. به همین جهت، این پایگاه اطلاع‌رسانی اینترنتی که در آن هزاران نفر گرد هم می‌آیند تا به صورت گروهی دانشنامه‌ای آزاد را ایجاد کنند، ممکن است برای اولین بار نسخه الکترونیکی فعالی از حوزه عمومی که مد نظر هابرماس بود را بوجود آورد.»

بنیانگذاران این نهاد به «قدرت اجتماعی انسان» ارزش نهادند و همان اهدافی را که در همایش شرکت رسانه‌ای او-ریلی (O’Reilly) تحت عنوان "وب-2" مطرح شد را در فلسفه طراحی خود دنبال کردند یعنی: 1- داشتن دنیای اینترنتی‌ای که کاربران محتوای آن را تولید کنند، 2- مشارکت‌پذیر باشد، 3- رابطه‌ای تعاملی میان کاربران با دیگران و رایانه برقرار کند، 4- در هر زمان و مکان قابل دسترس باشد. هر چند دانشنامه ویکی‌پدیا یک رویکرد شایسته‌سالار و نخبه‌محور را در برنامه کاری خود قرار نداد، اما اکنون جشن تولد پانزده سالگی خود را می‌گیرد، میلیون‌ها مقاله و مدخل را به 288 زبان (شامل: 5 میلیون عنوان به زبان انگلیسی و 470 هزار عنوان به زبان فارسی) به صورت رایگان در دسترس همگان قرار داده است و در میان پایگاه‌های اینترنتی جهان، از نظر محبوبیت و تعداد بازدیدکننده رتبه هفتم را در اختیار دارد.

ما امروز با نوشتن نشانی اینترنتی www.wikipedia.org به دروازه‌ای از زندگی متجدد پا می‌گذاریم که در قدیم شاید آن را جام جهان‌نما تعبیر می‌کردند. این جام به سبب اطلاعات گسترده و به‌روزی که از تاریخچه شکلات مارس و سرگذشت هنرمندان گرفته تا مکانیک کوانتومی به ما می‌دهد، به بنای زندگی اجتماعی-تکنیکی ما پیوند خورده است.

آیا ویکی‌پدیا باقی خواهد ماند؟
 «اَندرو لیه» استادیار رشته روزنامه‌نگاری در دانشگاه آمریکن یونیورسیتی، چندی پیش با انتشار مقاله‌ای تحت عنوان «آیا ویکی‌پدیا باقی خواهد ماند؟» در صفحه اندیشه روزنامه نیویورک تایمز از فرو رفتن آینده محبوب‌ترین مرجع اطلاعاتی جهان در هاله‌ای از ابهام سخن به میان آورد. او در ابتدای این مقاله از نتایج مرکز تحقیقات پیو (Pew) می‌گوید که نشان داده از میان 50 پایگاه اینترنتی اطلاع‌رسانی برتر جهان، 39 تا میزان بازدیدکنندگانی بود که از طریق تلفن همراه هوشمند به این پایگاه‌ها وصل شده بودند و در این رابطه می‌نویسد: «یکی از بزرگترین تهدیداتی که ویکی‌پدیا با آن دست و پنجه نرم می‌کند، ظهور و گسترش دستگاه‌های تلفن همراه هوشمندی است که امروزه به یکی از رایج‌ترین دستگاه‌های رایانه شخصی تبدیل شده‌اند.»

 تهدیدی که این دسته از تلفن‌ها متوجه ویکی‌پدیا کرده است دو دلیل اصلی دارد؛ یکی اینکه ویراستاران ویکی‌پدیا جهت بررسی، جست‌وجوی منابع و بحث پیرامون نوشته‌های خود همیشه از رایانه‌های شخصی خانگی استفاده کرده‌اند و واقعاً خیلی سخت است که کدهای پیچیده نرم افزار ویکی‌پدیا را روی صفحه نمایش کوچک تلفن‌های همراه، کنترل کرد. حتی قبل از رایج شدن گوشی‌های همراه هوشمند، یک تحقیق در سال 2009 نشان داده بود که «جوان‌ترین و ماهرترین همکاران رایانه‌ای ویکی‌پدیا نمی‌توانند این وظایف را براحتی انجام دهند.» چراکه این اعمال برای آنها دشوار است.

 دوم اینکه، براساس گزارشی که مرکز مطالعات روزنامه‌نگاری رویترز (RISJ) در ماه ژوئن امسال منتشر کرده است، ظهور تلفن‌های همراه هوشمند و رسانه‌های سیار سبب شده تا کاربران اینترنتی اخبار و اطلاعاتی را که می‌خواهند بخوانند از طریق شبکه‌های اجتماعی یا موتورهای جست‌وجو به دست آورند. در رسانه‌هایی که برای تلفن همراه طراحی شده‌اند، دیگر نیازی نیست تا کاربران اینترنتی به صفحه اول پایگاه‌های اطلاع‌رسان اینترنتی رسانه‌ها مراجعه کنند؛ بلکه کاربران این دسته از رسانه‌ها، اخبار و اطلاعات مورد علاقه خود را بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای همانند آنچه در رسانه‌های اجتماعی سیاری همچون «تلگرام» و «فیس‌بوک» اتفاق می‌افتد، دریافت می‌کنند. این کاربران توانسته‌اند براحتی از آگهی‌های تبلیغاتی زیاد و خسته‌کننده پایگاه‌های خبری اینترنتی نیز دوری جویند. بر همین اساس، راحتی، هزینه کم و دسترسی گسترده‌تر در رسانه‌های سیار سبب شده تا شمار بازدیدکنندگان اینترنتی پایگاه‌های اطلاع‌رسانی که بر روی تلفن همراه نیستند با کاهش چشمگیری مواجه شوند.

نویسنده کتاب «انقلاب ویکی‌پدیا؛ چگونه دسته‌ای از هیچ‌کسان، بزرگترین دایرة‌المعارف جهان را خلق کردند» در ادامه مقاله‌اش این نکته را متذکر می‌شود که با رشد شمار کاربران تلفن همراه ممکن است آب برکه نیروی بالقوه سرویراستاران ویکی‌پدیا خشک شود و می‌نویسد: سختی‌هایی که درباره به کارگیری داوطلبان جدید وجود داشت، منجر به کاهش شمار ویراستاران ویکی‌پدیا در طول هفت سال پیاپی شد. در سال 2005 (دوران اوج ویکی‌پدیا) ماه‌هایی وجود داشتند که بیش از 60 ویراستار به عنوان سَرویراستار منصوب شده بودند، شغلی که دارای امتیازاتی ویژه برای ویرایش متون انگلیسی بود؛ اما در یکساله اخیر، گاهی اوقات در طول یک ماه حتی به زحمت یک ویراستار برای ترفیع به سمت سرویراستاری وجود دارد.

وی در ادامه این نوشتار به بیان مشکلات «مدیریت مشارکتی» در پروژه‌ای که به گستردگی ویکی‌پدیا است، می‌پردازد و فرصت‌ها و چالش‌های پیش روی این دانشنامه آزاد را برمی‌شمارد. آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این قسمت از نوشتار اوست:
«ویکی‌پدیا در رابطه با جمع‌آوری کمک‌های مالی لطمه نخورده است. این بنیاد که دفتر اصلی‌اش در سان فرانسیسکوی امریکا واقع شده است، بودجه‌ای بالغ بر شصت میلیون دلار در اختیار دارد. در عین حال، چگونگی تقسیم عادلانه این منابع مالی از جمله موضوع‌های طولانی مورد بحث بوده است. اینکه چه مقدار پول باید برای بخش‌های منطقه‌ای و نمایندگان آن منطقه فرستاده شود، یا اینکه به گروه‌های غیرانگلیسی زبان چه میزان بودجه باید اختصاص یابد؟ همچنین چه مقدار از این پول باید در راستای ارتقای سیستم‌های نرم‌افزاری، ساخت برنامه‌های تحت موبایل و حفظ زیرساخت‌های سازمانی کنار گذاشته شود؟

این کشمکش‌ها به داخل همکاران ویکی‌پدیا نیز کشانده شد. سال گذشته، بنیاد در اقدامی بی‌سابقه مجبور به نصب نرم‌افزاری جدید روی ویکی‌پدیای آلمانی زبان شد. ویراستاران آلمانی رویکرد مستقلی را در پیش گرفتند تا در برابر به‌روز رسانی که بر صفحه کاربران اعمال شده بود، مقاومت کنند؛ این موضوع بر خلاف خواسته دیگر ویراستاران کهنه‌کار بود. بر همین اساس، ویکی‌پدیا ویژگی جدیدی را برای مشاهده محتویات چند رسانه‌ای، بر نرم‌افزار ویرایشی خود نصب کرد و با بکارگیری یک محافظ صوتی مقتدر راه را جهت هرگونه تغییر احتمالی بر روی سر ویراستاران خودرأی بست.

آخرین رویارویی نیز در انتخابات امسال برای تصدی صندلی‌های هیأت مدیره بنیاد ویکی‌پدیا (به عنوان تأثیرگذارترین سمتی که یک داوطلب می‌تواند داشته باشد) رخ داد. در این انتخابات پنج هزار نفر رأی دادند (سه برابر بیشتر از دوره‌های گذشته) که حکایت از سرزنشی همه جانبه به وضع موجود بود، به طوری که هر سه کاندیدایی که برای انتخاب شدن مجدد ثبت‌نام کرده بودند، رأی لازم را نیاوردند و مخالفانشان بر مسند آنان نشستند. دو عضو دیگر از هیأت مدیره 10 نفره نیز با پایان یافتن سال 2015 جایگاه خود را ترک خواهند کرد. در این میان، لیلا ترتیکوف، مدیرعامل جدید این بنیاد، اقدام به استخدام برنامه‌نویسان دنیای فناوری «متن-باز» (Open Source) کرده است که تجربه کم آنان با محتوای ویکی‌پدیا برخی از برنامه‌نویسان کهنه‌کار این بنیاد را نگران کرده است.

اما چالش واقعی‌ای که ویکی‌پدیا با آن روبرو است حل اختلافات مدیریتی (از کشمکش میان کارکنان این بنیاد گرفته تا تلاش‌های مستمری که ویراستاران قدیمی برای حفظ امتیازات خود انجام می‌دهند) و طراحی یک نرم افزار ویرایشگر تحت موبایل است. «ماریا سفیداری» از اعضای هیأت مدیره این بنیاد اینگونه هشدار می‌دهد که: «برخی از جوامع اینترنتی بشدت نوآور‌گریز و مقاومت‌کننده در برابر تغییرات شده‌اند.» بطوری که برای ماندگاری خود ریسک می‌کنند «آنها در سال 2006 گیر کرده‌اند در حالی که بقیه اهالی اینترنت به سال 2020 و سه میلیارد کاربر جدید این شبکه جهانی می‌اندیشند»

در چند ساله اخیر سازمان اسناد ملی و بسیاری دیگر از نهادهای جهانی، کتابخانه‌ها و موزه‌ها به منظور افزایش دقت، کیفیت منابع و درک چند رسانه‌ای در صفحه مقاله‌ها (یا مدخل‌های مرتبط به آنها) با داوطلبان مشارکت کننده در ویکی‌پدیا همراهی کرده‌اند. آغاز این دسته از فعالیت‌ها به سال 2010 بازمی‌گردد، یعنی هنگامی که موزه بریتانیا به آمار ترافیک پنج برابری خوانندگان مقاله‌های مرتبط با اشیا صنایع دستی در دایرة‌المعارف اینترنتی ویکی‌پدیا (نسبت به پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خود) پی برد. از این رو، برای تقویت دامنه خوانندگان خود به قدرتی که ویکی‌پدیا یدک می‌کشید چنگ زد و یکی از ویراستاران این دایرة‌المعارف را برای همکاری با مسئولان این موزه دعوت به کار کرد. از آن زمان به بعد، همکاری‌های مشابهی توسط گروه‌های مختلف نظیر مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها با ویکی‌پدیا شکل گرفت.

اینها فرصت‌هایی حیات‌بخش برای ویکی‌پدیا به شمار می‌روند تا ضمن بکارگیری کارشناسان خارجی به دامنه ویراستاران خود بیفزاید. همچنین می‌تواند راهی امیدوارکننده برای حل شکاف جنسیتی ویراستارانش باشد (در سال 2011 تنها 15 درصد از ویراستاران این نهاد زن بوده‌اند.) بدترین سناریوی ممکن این است که ویکی‌پدیا به کار خود پایان دهد، البته نه با صدایی بلند بلکه با صدایی به آهستگی بسته شدن یک در. هیچ کوششی در تاریخ نتوانسته این حجم از اطلاعات را با هزینه‌ای خیلی کم در اختیار افراد بسیاری قرار دهد؛ شاهکاری که تمام کارهای برجسته‌اش در غیاب منفعت و صاحبان سازمانی‌اش، ساخته شده است. در عصر غول‌های اینترنتی، این دسته از فداکارانه‌ترین پایگاه‌های اطلاع‌رسانی اینترنتی ارزش آن را دارند تا نگه داشته شوند.

ویکی‌پدیا شاید توانست بخش‌هایی از اهداف طراحی جیمی ولز را به ثمر برساند که گفته بود «با ویکی‌پدیا ما می‌توانیم درباره «شفافیت» و «صراحت» شروع به اندیشیدن کنیم. اینکه چگونه چنین فرآیندی انجام می‌پذیرد؟ چگونه مردم می‌توانند در این فرآیند مشارکت کنند؟ چگونه می‌توانیم نسبت به آن شکایت کنیم؟ و اینکه در صورت شکست، به چه نحوی می‌توانیم آن را دوباره به کار گیریم؟» اما شاید تغییر فرهنگ دیجیتال و مفهوم کارکرد اینترنت بر اثر ظهور رسانه‌های «سیار» (یا موبایلی)، چیزی بود که در ابتدای پروژه، ویکی‌پدیا نمی‌توانست تصویری دقیق از آن برای خود تصور کند.

ما و مسأله تغذیه اطلاعاتی سیار
در مقاله نیویورک تایمز اشاره شد که رشد کاربران اینترنتی تحت موبایل، شبکه‌های اطلاع‌رسانی‌ای از قبیل ویکی‌پدیا را تحت‌تأثیر قرار داده است. هرچند تاکنون میزان دوام شبکه‌ها و پایگاه‌های اطلاع‌رسانی اینترنتی که برای کاربران رایانه‌های شخصی ایستا، طراحی شده‌اند به مراتب بیشتر از رسانه‌های سیار بوده است اما در این میان، موضوعی که بایستی در آن تأمل کرد، گرایش جدید کاربران فضای اینترنت در روند تغذیه اطلاعاتی و نوع مشارکت خود در «حوزه عمومی» اینترنت است.

امکان اشتراک‌گذاری فیلم‌های کوتاه و عکس در رسانه‌های موبایلی، قضاوت‌ها و منطق انسان امروز را بصری کرده‌ است؛ همان راهبردی که در برنامه‌سازی شبکه‌های عصبی در طراحی هوش‌های مصنوعی به کارگرفته می‌شود. بر همین اساس، اگر چه انسان در یک شبکه اجتماعی تعاملی حضور دارد، اما در دراز مدت با فریب سیار بودن و در دست داشتن اطلاعات مورد علاقه، نگرشی بسته‌تر نسبت به جهان پیرامون خود پیدا خواهد کرد و قوه ادارک وی در حد یک روبات عاقل تقلیل می‌یابد!

در کشور ما با پیشینه خوبی که در زمینه نگارش و تدوین دانشنامه‌ها وجود دارد اگر تفکری سیستمی بر فضای تولید و اشتراک‌گذاری محتویات اینترنتی حاکم نشود، قابلیت‌های فناورانه‌های برخی از کشورها در تولید اطلاعات دیجیتالی، تجزیه و تحلیل رفتارهای کاربران اینترنتی، و همچنین میزان مالکیت اطلاعاتی که در فضای اینترنت دارند، می‌تواند مسیر فضای علمی حاکم بر کشور را تحت تأثیر قرار دهد و از طریق رسانه‌های سیار موانعی جدی در برنامه‌های توسعه فرهنگی کشور و مقابله با جنگ نرم ایجاد کنند. از این رو، به نظر می‌رسد موضوع ارتقای سطح سواد اطلاعاتی و سواد انطباقی (توانایی ایجاد استفاده از اینترنت و رسانه‌های دیجیتال) به عنوان یک ضرورت در دستور کار مهندسی فرهنگی کشور باید قرار گیرد.

هرچند توسعه فناوری‌های ارتباطات مرتبط با اینترنت و تلفن سیار توانسته پنجره‌های نوینی در تسهیل امور روزمره زندگی بشر بگشاید و اطلاعات بی‌نظیری را در اختیار وی قرار دهد اما هیچ شیوه‌ای برای سنجش پیشرفت‌های فرهنگی تلفن‌های سیار هوشمند وجود ندارد. به زعم برخی از کارشناسان، رسانه‌های سیار ممکن است سبب بروز خرده فرهنگ‌هایی شوند که به جوانان اجازه بر هم زدن نظم اجتماعی را می‌دهد (برای مثال ضبط و به اشتراک‌گذاری فیلم‌های خشن که به سیلی شاد Happy Slapping معروف اند). همچنین رسانه‌ها و وسایل دیجیتالی سیار در اثر تثبیت سفارش سازی‌های شخصی در نحوه دریافت اطلاعات و تقویت نمادهای هویت فردی، می‌توانند گونه‌هایی افراطی از فرهنگ فردگرا را در جامعه تقویت کنند.
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت: 9:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس