سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
موضوع : انشا درمورد زندگی دریای بی کران با رعایت مراحل نگارشی
هیچ تفاوت مهمی بین اقیانوس و دریا وجود ندارد، البته دریاها کوچکترند و (به استثنای دریای سارگاسو که حاصل چرخاب اطلس شمالی است معمولاً به خشکیهای کوچکتری در مقایسه با قارهها محدودند. دریاها اغلب بزرگتر از دریاچهها هستند، و شامل نمک میباشند، اما دریاچه طبریه دریاچه آب شیرین میباشد. در میان اقیانوسشناسان، یک تعریف قابل قبول برای دریا وجود دارد با توجه به حقوق بینالملل، کونوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریاها بیان میکند که تمام اقیانوس «دریای واحد» است
مقدمه درباره دریا بیکران : زندگی به مانند دریای بی کرانی است که شروعش را با ساحلی با امواج خروشان شروع می کنی اما انتهایش بی کران است و با چشم آن را نمی بینی باید سوار بر قایقی شوی و پاروزنان به انتهایش دست یابی.
تنه انشاء دریا بیکران: زندگی مانند الاکلنگی است که گاهی در اوج می خندی و لحظه ایی دیگر روی زمین سقوط می کنی و اندوهگین می شوی. بالاها و پایین ها وسقوط و صعودها زندگی را تشکیل می دهند. به ما درس می دهند و در این مسیر پر سنگلاخ، شیوه ی درست زندگی کردن و لذت بردن از آن را به ما می آموزد. درست زندگی کردن را باید از کسی که در این راه سربلند بیرون آمده است، الگو بگیریم اخلاق نیکو بیاموزیم و با دیگران با مهر و محبت برخورد کنیم. اگر کسی زمین خورد، معرفت خرج کنیم و دستش را بگیریم.
اگر خودمان زمین خوردیم کمر همت ببندیم و برخیزیم. هیچگاه از پارو زدن در این دریا تا برای رسیدن به هدف دست بر نداریم. این تلاش ها و این کوشش ها ما را برای رسیدن به آرزوهایمان نزدیک تر می کند. به طوری که در پایان مسیر از کارهای نکرده ی خود پشیمان نشویم و حسرت و افسوس را برای خود به یادگار نبریم. زیبا زندگی کردن و لذت بردن از آن یکی از بزرگ ترین اهداف خلقت انسان در دنیاست.
زیرا روزی همه سختی ها به اتمام می رسند و تو با کوله باری از خاطره ها عمر را وداع می گویی و چشم از این دنیا می بندی. پس با تمام وجودت پله های زندگی را به بالا برو و ترس و دلهره را کنار بگذار. زیرا زندگی به سرعت یک چشم بر هم زدن تمام می شود.
نتیجه گیری در مورد دریا: زندگی را اگر سخت بگیری، مشکلات بر سر راهت صف می بندد. پس تلاش کن با بهترینه خود آن را سپری کنی و از آن لذت ببری.
توجه :
حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر
برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :
امام علی(علیه السلام) مى فرماید: «به پیمان کسانى چنگ بزنید که به پیمانشان وفادارند»
مقدمه:
در زندگی ممکن است بارها عهد ببندیم و پیمان دوستی سر بدهیم اما بر سر عهد و پیمان ماندن و به آن وفا کردن، خود به تنهایی یکی از بزرگ ترین آزمایش های زندگی است.
تنه انشاء عهد و پیمان: شاید در میانه ی راه مادری با فرزندش عهد و پیمان خوبی و محبت بست یا دو دوست عهد و پیمان رفاقت بستند تا آخرین لحظه ی عمر به آن پایبند باشند. عهد و پیمان ها به ما حس مسئولیت و وظیفه شناسی را گوش زد می کنند تا در آینده با قبول مسئولیت های بزرگ و پذیرفتن شغل های پر دردسر به آسانی بتوان از عهده ی آن برآمد. در کنار همه ی عهد و پیمان هایی که در زندگی با اطرافیان می بندیم، گاهی پیش می آید که با خدای خود عهد بندیم و به آن پایبند بمانیم مثلا عهد ببندیم که دروغ نگوییم.
دو بهم زنی و دورویی نکنیم. نماز را به جا آوردن و شکر و سپاس آن را به جای آوردن. اگر بر سر عهد خود نمانیم و عهد شکنی کنیم، عذاب وجدان رهایمان نمی کند و دامن گیرمان می شود. اما به نظر من یکی از بالاترین عهد و پیمان ها بعد از خدا و پروردگار، عهدی است که فرزند بعد از تولد با پدر و مادر خود می بندد تا با احسان و نیکی به آنها تمام زحماتی را که برایش کشیده اند جواب دهند. بنده ی درست کار آن است که اگر عهدی ببندد به آن وفا کند، در غیر این صورت در جامعه به فردی بدقول و بی مرام شناخته می شود.
نتیجه گیری: عهد و پیمان ها یکی از آزمون های زندگی است که با درست و پا برجا ماندن بر آن و سربلند بیرون آمدن از آن، هم خود و هم خدای خود را از چنین انسانی، شاد کنیم.
نکته: شرایط پیمان بستن با مخالفان و لزوم وفاى به عهد به تناسب کلام حکیمانه بالا اشاره به دو قسمت از تعلیمات اسلام را در این باره لازم مى دانیم: نخست این که در تعلیمات دینى ما دستور داده شده هنگامى که با مخالفان خود عهد و پیمان مى بندید مراقب باشید محکم کارى کنید، با الفاظ صریح و شرایط لازم و رعایت نکاتى که هرگونه بهانه پیمان شکنى را از مخالف مى گیرد عهدنامه را تنظیم کنید.
توجه :
حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر
برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :
مقدمه:طریقه ی کسب درآمد و نحوه ی جمع آوری مال و منال هر کسی متفاوت از دیگری است. به طوری که هر کدام روشی را دنبال کرده و بدان شاد است اما آیا این راهه برگزیده اش ودرآمدش از راه درست تامین شده است یا از راه کج؟
تنه انشاء: راه راست همان راهی است که صخره های سنگ جلوی دید آن را گرفته است و در نگاه اول در نظرت سخت و دشوار است. اما همین که کمر همت ببندی و دست های توانمندت را به کارگیری و مانع ها را از سر راهت برداری متوجه خواهی شد که پشت آن سنگ های بزرگ،مسیری هموار و منظره ایی شگفت انگیز به انتظارت است اما راه کج همان راهی است که راحت و آسوده به نظر می رسد اما هرچه بیشتر پیش روی، در سیاهی ها بیش از پیش غرق خواهی شد و انتظارت را دره ایی عمیق که انتهایش بی کران است، می کشد.
اما آیا بار کج که از مسیر و راه کج بدست آمده است به منزلت می رسد؟ انسان عاقل بلافاصله بعد از طرح پرسش جواب خیر می دهد. او یقین دارد که هر چه از این راه کسب کنی تنها بار گناهانت را بیشتر می کند و هر چه درآمد به دست آوری، بدون هیچ برکتی،دود می شود و به هوا می رود. بازتابی نخواهد داشت. هرگز موجب رونق مال و سیری شکم نخواهد شد.
بار کج به مانند کیسه ایی از سکه ی طلاست که روی دوش دارید اما خبر از سوراخ کیسه ندارید و در طول راه همه ی سکه ها خواهد ریخت و زمانی که به منزل رسیدید، تنها با کیسه ایی خالی مواجه خواهی شد! در حالی که راه درست برعکس آن است و کافی است دانه ایی گندم در آن زمین بکارید، خیلی زود چند برابرش را باز پس خواهید گرفت.
نتیجه گیری:بار کج به مانند سکه ی طلاست، همانقدر چشم گیر و همانقدر درخشنده اما راه درست به مانند دانه ی گندم است. سکه هرگز تکثیر یا برکت نمی کند شاید قیمتش بالا و پایین رود اما هرگز نمی تواند جای گندمی را که زندگی بدون آن ممکن نیست را بگیرد.
یکی از بچه های کلاسمان بود که همیشه در همه ی امتحان ها تقلب می کرد. ما همه مجبور بودیم از مدرسه به خانه برگردیم و کلی درس بخوانیم. تازه خیلی وقتها هم نمره هایمان خوب نمی شد. اما او هیچ وقت درس نمی خواند. فقط سر جلسه امتحان از روی دست بقیه بچه ها یا از روی کتاب و جزوه تقلب می کرد و نمره های خوب می گرفت.ما همه خیلی از او بدمان می آمد.
و او هم همیشه ما را مسخره میکرد که کلی درس می خوانیم و آخر سر نمره مان از او کمتر است. چند باری نشستیم و سعی کردیم راه حلی پیدا کنیم اما بجایی نرسیدیم. به دلایلی هم نمی خواستیم به معلممان بگوییم.
خلاصه یکسال گذشت و او همه نمره هایش بهتر از ما شد. امتحانات ترم آخر رسید. باز هم همین کار را تکرار کرد و آنقدر اعتماد بنفسش زیاد شده بود که بدون ترس جلوی مراقب ها تقلب می کرد. امتحانات تموم شد و روز دادن کارنامه ها رسید.
دیدیم که گریان از اتاق مدیر به بیرون آمد. پرس و جو کردیم که ببینیم چه شده است، فهمیدیم که معلممان همه ی این مدت را حواسشان به او بوده، و می دانستند که او دارد تقلب می کند اما می خواستند او به کارش ادامه دهد تا در آخر مچش را بگیرند.
خلاصه او آن سال مردود شد و مجبور شد که یکبار دیگر آن پایه را بخواند. و آنج بود که من معنی ضرب المثل «بار کج ب منزل نمی رسد» را فهمیدم.
در روزگار قدیم مردی جوان زندگی می کرد که بسیار به زرنگی معروف بود. این مرد لقب زرنگ را با دوز و کلک به دست آورده بود. هرجا که می توانست نقشه ای می کشید تا دیگران را فریب بدهد و کار خودش را پیش ببرد. هیچ توجهی به درست یا نادرست بودن کارهایش نداشت.
این مرد، پدری پیر و درستکار داشت که همیشه او را نصیحت می کرد:«اگر خواهان به سرانجام رسیدن کارها و موفقیت در برنامه هایت هستی، راست گو و راست کردار باش و باور داشته باش که ناراستی و حقه بازی عاقبت خوبی ندارد». اما او گوشش به حرف پدر پیر بدهکار نبود. می گفت:«می بینی که من از تو پولدارترم یعنی بهتر کار کرده ام».
روزی مرد جوان به در سرای همسایه اش رفت و گفت:«آنقدر بی پول شده ام که برای خرید غذا هم پول ندارم. می ترسم بچه هایم از گرسنگی هلاک شوند». مرد همسایه از آشنایان پدرش بود؛ گرچه می دانست که مرد جوان ممکن است به او حقه بزند، به خاطر پدرش و به دلیل حق همسایگی مقداری از پولی را که خودش نیاز داشت، به او داد. مرد که پول را گرفته بود، به همسایه قول داد که به محض اینکه پول دار شد، پول او را پس بدهد. اما برخلاف سخنش، دلش نمی خواست پول همسایه را پس بدهد. می خواست آنقدر پس ندهد تا همسایه به تنگ بیاید و سراغ پولش را بگیرد.
او از افراد دیگری هم به همین شیوه و به اعتبار پدرش پول قرض کرده بود. مرد جوان می خواست با این پول ها کالایی را بخرد و در انبار بگذارد تا گران شود و از این طریق سود کند.
چند روز بعد، همه پول هایی را که داشت، در جیب قبایش گذاشت و به بازار رفت تا آن کالا را خریداری کند. در میانه راه مردی ناشناس به او تنه زد و مرد جوان بر زمین افتاد. مرد ناشناس با عجله از آنجا دور شد.
مرد جوان اول نفهمید چه شده است. بعد که بلند شد و دست به جیب قبایش برد، فهمید که کیسه پولش نیست. بر سرش زد و گفت:«وای پول هایم... حالا چه کار کنم؟» در همان حال همسایه اش از آنجا رد می شد. او را دید و گفت:«چه شده؟ مگر تو نگفتی که هیچ پولی نداری؟» مرد جوان که خجالت زده شده بود، گفت:«بله! من اشتباه کردم، بار کج به منزل نمی رسد».
همیشه بهتر است که راستی و درستی را پیشه خود سازیم؛ چرا که بار کج به منزل نمی رسد.
انشا شماره سه
در زمان های قدیم پسر جوانو بازیگوش در روستا زندگی می کرد که از قضا دستش کج بود و دزدی می کرد و سر اطرافیان خود را کلا میذاشت اما هر چه قدر دزدی می کرد و حق دیگران را می خورد نه خانه خوبی داشت و نه غذا درست حسابی برای خوردن داشت و همیشه بدهکار بود و از نظر مالی مشکل داشت روزی کیسه ای زر و سکه دزدید بود از دست سربازان در حال فرار بود بعد از دویدن زیاد و تنگی نفس و رهایی از دست سرباز ها گوشه ای دنج ایستاد تا نفسی بکشد و دوباره بگریزد و وقتی دست در جیب خود کرد تا از وجود کیسه اطمینان کند هر چه قدر گشت اما کیسه ای در جیب او نبود پیر مردی که در گوشه ی همان دیوار بود در نظاره گر رفتار پسر جوان بود و گفت ای جوان بار کج به منزل نمی رسد
توجه :
حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر
برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :
زیبایی های جهان پیرامون ما غیرقابل شمارش است. آنقدر زیبا نقاشی شده است که نه می توان زیبایی اش را آنطور که هست وصف کرد و نه می توان صدایش را آنطور که هست ضبط کرد. چیزی مثل زیبایی آبشاری خروشان و صدایی مثل شر شر آب.
زیبایی های دنیا آنقدر بی کران اند که هر چه شمرده شود باز زیبایی دیگری جا می ماند! زیبایی هایی که هم تصویرش بهترین صحنه ی خالق است و هم صدایش آرامش بخش ترین موسیقی دنیاست. به طوری که تو را بیش از پیش راغب می کند
به ماندن و گوش سپردن به این زیبای طبیعی که هر چه گوش دهی، سیر نمی شوی و ناخوداگاه به سویش کشیده می شوی. صدای شر شر آب بیانگر جاری بودن و جریان یافتن زندگی است. زندگی که سرآغازش یک قطره است و پایانش رودخانه ایی خروشان که از وصل جویبارهای کوچک پدید آمده است.
حتی لحظه ایی را نمی توان تصور کرد که در طبیعت این صدا به گوش نرسد و از تشنگی ، رودخانه ایی ترک بردارد و در سکوت فرو رود. آن لحظه قطعا پایان لبخند آدم ها و پایان زیبایی های طبیعت و پایان زندگی است. اصلا مگر می شود صدای شر شر آب باران که به پنجره ی اتاق خود را می کوبد به گوش نرسد یا کودکی تشنه لب باقی بماند و در حسرت آن لحظه شماری می کند.
خوشبختی، درست زیر گوش ما قرار دارد. مهم این است که چگونه و با چه دیدگاهی به آن نگاه می کنیم. آنگاه می بینیم که زندگی خیلی زیباست.
نتیجه گیری:
کاش اینبار که در خانه یا بیرون، شیر آب را باز می کنیم و زمانی که صدای شر شر آب برایمان بهترین بازی دنیا می شود به فکر نبودن یا خشک شدنش باشیم. کسی چه می داند شاید فردا روزی حتی به گوش هایمان چنین صدایی غریب باشد.
توجه :
حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر
برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :
«فردی با سپری به میدان جنگ رفته بود. از قلعه، سنگی بر سرش زدند و بشکستند. برنجید و گفت:«عجب بد مردمانی هستند، سپری به این بزرگی را نمی بینند که سنگ بر سر می زنند»
مرد جنگجویی با زره ایی پولادین و سپری محکم به میدان جنگ رفته بود در حالی که زیر سپر خود پنهان شده بود و گام به گام به قلعه نزدیک می شد از بالای قلعه سنگی پرتاب شد و سنگ دقیقا بر سر مرد جنگجو فرود آمد. سر مرد جنگجو شکست و خون فواره زد در حالی که ناراحت و مغموم شده بود بازگشت و به سپاهیان خودی دوباره ملحق شد… هم رزمان زمانی که سرشکسته و سرافتاده و حال زارش را دیدند از او پرسیدند چه شده؟ چه بر سرت آمده که اینگونه آشفته حالی؟ مرد جنگجو گفت: نالانم از این مردمانی که سپر به این بزرگی در دستان من نمی بینند که سنگ بر سر من زدند.
توجه :
برای دیدن سایر ضرب المثل ها و حکایت ها بر روی لینک های زیر کلیک کنید :
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن