تحقیق رایگان دبیران و معلمان - 51

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

سازمان يادگيرنده درسهاي نو

بازديد: 117

كليد واژه ها: 1. مديريت تغيير 2. سامان يادگيرنده 3. توسعه مديريتي 4. استعاره 5. تحول سازماني

 

با نكته اي فلسفي درباره كاربرد زبان درنظريه سازمان و توسعه مديريتي آغاز مي كنم . مادر تلاش خود براي بيان چگونگي درك فرايندهاي سازماني و اقدامات مديريتي از تمثيل ، استعاره وديگر اشكال گفتار استفاده مي كنيم . در اين اواخر به نحو گسترده اي از اين موضوع حمايت شده است كه ما استعاره را به عنوان ابزاري براي اكتشاف ،درك ، تغيير سازمان و فعاليتهاي مديريتي به كارمي بريم . اثر مورگان 1"،2،3،4،"5 به احتمال زيادشناخته ترين متن در اين زمينه است . وي در كتاب خود با عنوان پندارهايي از سازمان ، پيشنهاد مي كند كه يكي از استعاره هايي كه مي توانست به نحوسودمندي به كار گرفته شود، عبارت است از درنظر گرفتن سازمان به گونه اي كه سازمان همچون مغزعمل مي كند و ظرفيتي مشابه آن دارد. به اين ترتيب فرد ممكن است به اين نتيجه برسد كه ساختارها وفرايندهاي سازماني چگونه طراحي شوند تاجريان گردآوري پيامها و اطلاعات به گونه اي باشدكه تصميم گيري را تقويت كند. همين طور، شايد، فرددر طراحي ساختارها و فرايندهاي سازماني ، به اين نتيجه برسد كه چگونه مي توان سازمان را براي فراگيري از تجربه گذشته خود و ديگران آسان وتقويت كرد. در تعميم باز هم بيشتر استعاره ، درك اين نكته مشكل نيست كه چرا فرد ممكن است ادعا كند كه ما بايد "براي درك فراگيري سازماني به نظريه هاي يادگيري فردي " نگاه كنيم 6"، ص "49.اما، همان طور كه در جايي ديگر 7"،"8 خاطرنشان كرده ايم ، ما هنگام استفاده از استعاره ها درپژوهشهاي خود يا به منظور فراخواندن يك وظيفه يا هدف جديد، بايد از محدوديتها وخطرات ذاتي آنها نيز آگاهي داشته باشيم .
در گذشته ، براي درك يك ايده يا تصور، تحليل سازمان و نظريه مديريت شامل طيفي ازاستعاره ها بود. رواج اين استعاره ها فراز و نشيب فراواني داشته است ــ متداولترين آنها اين بوده است كه فعاليتهاي سازمان و مديريت را به صورت ماشين ، موجود زنده يا بازار اقتصادي درنظر گرفته و از آن حمايت كرده اند. در استعاره موجود زنده در رشته ما تصورات و اصطلاحات زيست شناسي مانند "نيازها"، "تعادل "،"سازگاري "، "سلامتي "، "بيماري " و "محيطزيست " به كار رفته است . اكنون ما مفهوم "فراگيري " را هم اضافه كرده ايم . اما، اگر اين اصطلاحات بدون تفكر به كار گرفته شوند، ممكن است ما را به بيراهه بكشانند. به عنوان مثال ،تسوكاس "9" به ما يادآوري مي كند كه وقتي مارچ و اولسن از استعاره سطل آشغال براي تصميم گيري سازماني استفاده كردند،نمي خواستند بوي بد، آشغال يا مواد بي ارزش راتداعي كنند بلكه در واقع مي خواستند اين احساس را منتقل كنند كه چگونه جلسات تصميم گيري درگردهماييها به مكاني تبديل مي شوند كه مشكلات ، راه حلها و مشاركت كنندگان در آن ريخته شوند )و غالبا آنها نيز ربطچنداني به موضوع اصلي ندارد(. به اين ترتيب ،اين پرسشها مطرح مي شوند كه تا چه اندازه مي توان از استعاره ها استفاده كرد. و چه چيزي مارا متوجه اين محدوديتها مي كند؟ همين طور، به دليل ظاهر جذابي كه استعاره القا مي كند، من معتقدم كه ما خطر ناديده گرفتن يا كم اهميت دادن به عناصري كه استعاره در بر نگيرد و يا با آن در تضاداست را مي پذيريم . به عنوان مثال ، هنگام استفاده ازاستعاره موجود زنده ، با توجه به سازگاري دروني سيستمها و زيرسيستمهاي آن ، ما واقعيت وجودتضادو سياست بازي و مانند آنها را ناديده مي گيريم .پرسشي كه پاسخ به آن ضرورت پيدا مي كند اين است كه آيا فريبندگي پندار )حاصل از استعاره ( تنهاسرپوشي را تشكيل نمي دهد كه به جاي دركي ژرفتر از عوامل و فرايندهايي كه احتمالادست اندركار هستند، فقط برداشتي سطحي از آنهاكسب كنيم ؟ تا چه حد مي توان فرض كرد كه سازمانها از لحاظ ساختار و نقش هم شبيه موجودات زنده هستند و هم بايد شبيه آنها باشند؟ تمام اشكال ارتباطي از استعاره هااستفاده مي كنيم . ظاهرا ما در قالب استعاره فكرمي كنيم و مي انديشيم و، اگر بعضي نظريات روان شناسي را بپذيريم ، حتي در همين قالب هم خواب مي بينيم . تجربه ما به گونه اي اجتناب ناپذيراز راه بينايي به دست مي آيد. مي خواهم بگويم كه "تصاوير ذهني " ما پيش از هر چيزي ديگر رواني هستند ــ ولي ما به دلايل زياد معاني را براي چيزهاي مادي در نظر مي گيريم . اين يك گام كوتاه از طبيعت فيزيكي به ماوراءطبيعه به شمار مي آيد.ما نمي توانيم مانع تشكيل تصاوير بشويم ، يا ازنسبت دادن معاني جلوگيري كنيم . روشن است كه كاربرد استعاره پديده اي گسترده و بسيار جا افتاده در زندگي بشر است "7". بدين معني كه در كاربردپندارهاي حاصل از جهان مادي براي كمك به تفكر، ما بايد همواره گوش به زنگ باشيم زيرااستعاره ها نمي توانند براي ما فكر كنند.


پيدايش و رشد سازمان يادگيرنده 

سازمان يادگيرنده ، اگر بتوانيم بگوييم كه يك عنصر يا مضمون اصلي دارد، سازماني است كه به پذيرش و تدارك بازخورد به عنوان اساس تغييرمي پردازد. مفهوم تفكر سيستمي و بازخورد رامي توان در اثر واينر ريشه يابي كرد "10". وي دردهه 1940 در يافته هاي خود در حوزه سيبرنتيك ،از اصطلاح يوناني كوبرنتس 3 به معناي "سكان دار"4استفاده كرد. سكان دار با استفاده از دانش خود براي تصحيح جهت كشتي آن را هدايت مي كرد، مسيرجاري را "مي خواند" و سكان را دقيقا در جهت مخالف كه خارج از مسير بود نگه مي داشت . ازنظر واينر و ديگر انديشمنداني همچون فن برتالانفي "11" كه در پي ريزي سيبرنتيك نقش داشتند، دستيابي به كنترل ايجاب مي كرد كه نظام فراگيرتر مربوطه ، شامل نظام نيز فهميده شود. جهان زيستي پر از نمونه هاي نظام )سيستم (هايي است كه در آن موجودات زنده ، از تك ياخته ها گرفته تا انواع حيوانات بزرگ ، از طريق تبادل با محيط تلاش مي كنند كه وضعيت سازگار و ماندگاري پيدا كنند.خود تنظيمي اين موجودات مستلزم انباشت شعورو گرفتن بازخورد به عنوان اساس اين كنترل است .
بود اين نوع "نظريه تفكر سيستمي " راه خود را به مجله هاي مديريت باز كند. اما، در حوزه تغيير، شماري از نشانه هاي اين نظريه به اثر لوين 21"،"13 راه يافت . وي در چيزي كه به تحليل موانع نامرئي شهرت يافته است ، مي گفت كه مامي توانيم تحول برنامه ريزي شده را برحسب رابطه اي پويا ميان دو گروه از نيروها ــ يكي نيروي و ديگري نيروي مقاومت ــ در نظر بگيريم .او رابطه ميان اين نيروها را به صورت "تعادل نيمه پايدار" توصيف كرد "13" و به نظر وي چيزي كه براي تغيير لازم است استفاده از استراتژيهايي به منظور تغيير رابطه بين اين نيروها به وضعيت جديدي از تعادل نيمه پايدار است . الگوي ساده وي براي تحول برنامه ريزي شده شامل سه مرحله بود: برداشتن موانع و آماده شدن سيستم براي تغيير;ايجاد تغيير; انجماد دوباره يا تثبيت سيستم پس ازايجاد تغيير. لوين در جريان بررسي رابطه پويا بين نيروهاي محرك و نيروهاي مقاوم در تكامل استراتژيها براي تغيير، استدلال مي كرد كه بررسي يكي از اين نيروها كافي نيست بلكه هر دو نوع نيرو بايد بررسي شوند ــ شايد به طور همزمان بايد نيروهاي مقاوم كنترل و نيروهاي محرك تقويت شوند. چارچوب مفهومي لوين در ادبيات تحول بسيار مشهور است و بسياري از نظريه پردازان مطالبي بر آن افزوده اند 14"،15،"16. اين مطالب عمدتا در جهت شرح و بسط اين چارچوب و تاكيدبر لزوم در نظر گرفتن نتايج تغيير به صورت حلقه بازخورد براي ايجاد فرايند تغيير جديد بوده است.
در عمل بسياري از ادبيات تغيير ابتدا در حوزه اداره امور آموزشي به كار رفته است . انديشمندان مديريت هنوز در پي كشف مرواريدهاي تعقل ازاين حوزه هستند! در درس مديريت تغيير، من دانشجويان را تشويق مي كنم تا تغيير برنامه ريزي شده را به عنوان فرايندي در نظر بگيرند كه 
بيشتر به تاج خروس 5 شباهت دارد. اين مدل تاج خروسي شامل يك رشته از مراحل است : "نياز"براي تغيير ــ ناپايدار كردن نيروها و مشكلات ; هدف از
تغيير ــ آيا لازم است مردم تغيير كنند؟ مشاغل طراحي مجدد شوند؟ فرهنگ تغيير كند؟ و جز آنها;روش يا رويكرد تغيير ـ تحول منابع انساني / سازماني اززواياي ساختاري ، فناوري ، اجتماعي ـ فني ،اجتماعي ـ فرهنگي و سياسي ; استراتژيهاي لازم براي ايجادتغيير برنامه ريزي شده ــ برنامه عملياتي براي تشخيص وبررسي منابع بالقوه مقاومت ; تحقق و تثبيت تغيير; وارزيابي تغيير ــ كه بازخوردي به مرحله نخست است .به منظور درك رابطه ميان اين مراحل ، من ازدانشجويان خواستم تا در قالب "حركت به جلو بانيم نگاهي به عقب " درباره آنها بينديشند. براي نظريه پردازان تا اندازه اي باور نكردني است كه مديري از يك رشته مراحل بگذرد بدون آنكه به منظور تاييد صحت درستي مسير فرايند دست به ارزيابي سازنده بزند. مدل تاج خروسي يادآور آن است كه فرايند تغيير، به دليل تغيير شرايط يااطلاعات جديد جز آن ، ممكن است در مراحل جلوتر نياز به بازنگري داشته باشد. اين الگو به طور آشكار و پنهان حلقه هاي تودرتوي بازخوردي را دربرمي گيرد كه شامل انعطاف پذيري براي به جاآوردن "نهاده هاي " عاطفي است . استفاده از اين حلقه ها و سازوكارهاي بازخورد، را مي توان كوششي براي آموختن عملي از يك فرايند تغييربه شمار آورد.

در متون مديريت ، آرگيريس و شون "17"اصطلاح "سازمان يادگيرنده " را در يك متن نظري درباره بازخورد سيستمي به كار بردند كه بين مفاهيم يادگيرنده تك حلقه اي و يادگيرنده دوحلقه اي تمايز قايل بود. آنها معتقد بودند كه فرايندهاي اساسي شناسايي ــ و تصحيح كه سيستم را به هماهنگي بازمي گرداند، همانندرويكردهاي يادگيري سازش پذير رفتارگرايان كه درآزمايش انگيزه ــ پاسخ به كار مي بردند، از يك يادگيرنده تك حلقه اي تشكيل شده است . از سوي ديگر يادگيري دوحلقه اي صرفا به سازش پذيري نمي پردازد، بلكه "نگاهي مضاعف " به تصحيح اشتباهات دارد كار را به اين طريق انجام مي دهد كه با ابراز ترديد درباره مفروضات بديهي ،هنجارهاي عملياتي مهم و سياستهاي سازمان ،تغييرات در يكپارچگي سيستم را دربرداشته باشد.اين اقدام مستلزم تكامل خودآگاهي در درون سازمان است . بيتسون در 1972 اصطلاح "يادگيري دوباره "6 وضع كرد تا تكامل ظرفيت مشابهي را براي سازمانها بيان كند تا بتوانند يادبگيرند كه ياد بگيرند و فراموش كنند: "اين گونه يادگيري صرفا شامل عادت به انباشت سطحي اطلاعات و رويدادها نيست ، بلكه توان تجديدبناي موقعيتها و پيدا كردن الگوها و مفاهيمي كه پيشتر ناديده گرفته را نيز شامل مي شود" 18"،"19.آرگيريس و شون در اثر اوليه خود استدلال مي كردند كه يادگيري تك حلقه اي در عمل موجب شده است تا امكان يادگيري دوحلقه اي از نظرهاپنهان بماند و در اين زمينه اثري پنهاني ومحافظه كارانه داشته است 20"، ص "3. اين رامي توان نكته جالبي دانست زيرا در سالهاي اخيرشماري از انديشمندان بر پايه محافظه گرايي مستتر در يادگيري تك حلقه اي و دوحلقه اي براي تغيير سازمان ، بين اصطلاحات "سازمان يادگيرنده " و "يادگيري سازماني " تمايز قايل شده اند. گروهي از انديشمندان اصطلاح سازمان يادگيرنده را براي بيان رويكردي تحولي به تغييركه حاصل يادگيري دوحلقه اي است ، به كاربرده اند. از سوي ديگر همان نويسندگان اصطلاح يادگيري سازماني را با تغييرات تدريجي ياسازگاري از طريق فرايندهايي همچون مديريت كيفيت جامع كه حاصل يادگيري تك حلقه اي است ، پيوند مي زنند "21". در واقع ، در بسياري ازمتون اين تمايز ديده نمي شود و اين اصطلاحات را به جاي يكديگر به كار مي برند "22". من ترجيح مي دهم كه از اصطلاح يادگيري سازماني استفاده نكنم زيرا اثر "واقعيت نمايي "7 دارد. سواي گزينش شخصي ، دستاوردهاي بالقوه متفاوت تحول سازمان كه از يادگيري تك حلقه اي و يادگيري دوحلقه اي حاصل مي شود، در واقع پيامد اساسي اثر آريگيرس و شون است .
در 1990، سنگ نيز در كتابش با عنوان اصل پنجم مقوله سازمان يادگيرنده را مطرح مي كند وپيشنهاد مي كند كه ""يادگيري سازش پذير" بايد با"يادگيري خلاق " يعني يادگيري كه ظرفيت ما رابراي خلاقيت تقويت مي كند، گره زده شود" 23"،ص "14. وي يك رشته متشكل از پنج اصل رامطرح مي كند كه به نظر وي به عنوان يك "كل "بايد پرورانده شود 23"، ص "12. اين اصول عبارت اند از: مهارت شخصي ـ خبرگي در تشريح و تعميق ديدگاه خود شخص ; الگوهاي فكري ـشيوه تفكر ما درباره بررسي دقيق اشيا را آشكاركند; ايجاد ديدگاه مشترك ـ نياز به پي ريزي ديدگاه مشترك و از اين طريق دستيابي به احساس تعهدبه جاي اطاعت ; يادگيري گروهي ـ يادگيري با هم و افزايش گفتگوها موجب افزايش ظرفيت فردي براي يادگيري مي شود; و اصل پنجم كه عبارت است از تفكر سيستمي . از نظر سنگ ، مسئوليت درتفكر سيستمي اين است كه در يك فرد متمركز نشودبلكه مسئوليتي است كه بايد در سراسر سازمان پخش شود "24" و در همين زمينه نقل قولي ازارشميدوس مي آورد كه : "اهرمي به من بدهيد كه به اندازه كافي بلند باشد... "آنگاه " با يك دست مي توانم جهان را تكان دهم " 23"، ص "13. منشاقدرت حاصل از اهرم مردم است در صورتي كه به جاي اجزا كل را ببينند و ببينند كه چگونه مسائل به هم مربوط هستند. اگر اهميت اين نكته را درك كنيم آنگاه تهيه ابزار لازم براي نگاشت اين روابط دروني اهميت حياتي پيدا مي كند. در اين زمينه است كه سنگ تفكر سيستمي را اصلي مي داند كه ديگر اصلهارا به يكديگر پيوند مي زند. ديدگاه سنگ و برخي ازگونه هاي آن مورد بحث قرار گر"فته است ... و به نظرمي رسد كه اصلاح "سازمان يادگيرنده " صرفا يك شعار جديد نيست بلكه در صورت اجرا، چالشهاي جديدي را براي توسعه مديريت مطرح مي كند ...من به سهم خود در ابتداي مقاله يك رشته پرسشهاي مربوط به كاربرد عام استعاره ها را مطرح كردم كه مستلزم يك بررسي عميق هستند، و علاوه بر آن مايل ام چيزهايي را كه مي توان پيامد اساسي "سازمان يادگيرنده " تلقي كرد مورد توجه قرار دهم .


درسها / تفكر جديد براي مديريت تغييرت و توسعه مديريت 


در مفهوم سازمان يادگيرنده اين نكته نهفته است كه بنا به فرض ، هر مدير همراه با ديگر مديران و درحقيقت با ديگر كاركنان در يادگيري "مشاركت "خواهند كرد. كمترين دستاورد يادگيري با ديگركاركنان جو اعتماد و گفتگوي شفاف است 23"،ص 69ـ"233. چنين جوي ممكن است اين احساس را به نيروي كار بدهد كه داراي اختيارات بيشتري است . اين موضوع پيامدهاي پراهميتي براي توسعه مديريت دارد زيرا تاريخ آموزش مديريت مملو از مواردي چون روان شناسي كنترل بركارگران با تاكيد بر طراحي شغل ، ارزيابي عملكردو فعاليتهاي نظارتي ، و مزيت سلسله مراتب درطراحي و وظايف سازماني است . ساختارهاي سازماني ، فرايندها و توزيع قدرت جديدي لازم است تا با ارزشها و گرايشهاي مختلف زيرهماهنگي و سازگاري داشته باشد: تاكيد بر اهميت فعال بودن در برابر منفعل بودن ، استقلال در برابروابستگي ، انعطاف در برابر جزميت ، همكاري دربرابر رقابت ، صراحت در برابر پرده پوشي و رسيدگي دموكراتيك در برابر اعتقاد آمرانه ــ هماهنگي بيشتري داشته باشد 4"، ص "109. بنيان مهارتي مديران نماي ديگرگونه اي را طلب خواهد كرد وتخصصي مورد نياز خواهد بود تا تصويرروشنتري از اين نما تشكيل دهد.
اصلاحاتي كه به طور تلويحي به آنها اشاره كردم همچنين اين پرسش را مطرح مي كند كه چگونه يك فرد مي تواند راههاي قديمي را فراموش كند وشخصيت خصلت ريشه دار سازمان خود را متحول سازد 26"،"25 و اين كار را به گونه اي انجام دهد كه آسيبهاي عاطفي و لطمه هاي رواني به ويژه درشرايطي كه شماري از اين گرايشها و ارزشها در نقطه مقابل گرايشها و ارزشهاي جاري هستند به حداقل برسد. در جريان تحول فرهنگ سازمان هرگاه بخواهيم از آسيبهاي بزرگ عاطفي در ميان مديران پرهيز كنيم ، بايد با احتياط عمل كنيم . همين طور، اگرقرار باشد به قلمرو مسائل احساسي و عاطفي توجه بيشتري داشته باشيم ، بايد مهارت را در ميان خودمديران ارتقا دهيم . اين مديران در تلاش خود براي ساختن محيطي كه در آن مسائل و اشتباهات آشكارا مطرح شوند و انتقاد از خود تشويق شود،بايد بتوانند اين كار را به گونه اي انجام دهند كه موجب نشود كارگران احساس نگراني كنند و به خود شك كنند. در اين محيط جديد به ويژه درگامهاي آغازين آن ، مديران همچنين بايد كاركناني را كه سرخوردگي و نااميدي حاصل از نبود اعتمادبه نفس را به مدير نسبت مي دهند به خوبي درك كنند و واكنش مناسبي در برابر آنها داشته باشند"27". در واقع ، در بسياري از نوشته ها به كرات مطرح شده است كه تنها حوزه اي كه ما در اين محيط يادگيري بايد مورد توجه خاص قرار دهيم عبارت است از خرد و آگاهي . غفلت از حوزه عاطفي و ناآگاهي تا آنجا مي تواند سهو تلقي شود كه بدانيم مقاومت در برابر تغيير از "قانون منطق " پيروي نمي كند بلكه تنها به عنوان مجموعه اي ازسازوكارهاي روان شناختي دفاعي نيمه آگاه وناخودآگاه قابل درك است . ترك وضعيت راحتي كه در مديريتهاي گذشته شكل گرفته و به جا مانده است مي تواند يك برخورد عاطفي تلقي شود. ممكن است چنين باشد كه تدوين استراتژيهايي كه به اين نوع جنبه هاي روان شناختي مي پردازند در واقع فراتراز قلمرو توسعه مديريت است و مستلزم دراز كردن دست ياري به آن چيزي است كه نوشتارهاي گذشته عامل تحول لقب گرفته است "28" )يعني متخصصي كه زمينه كارش اساسا علوم اجتماعي ورفتاري است (. اين مسئله اي است كه رشته مديريت بايد به آن بپردازد و براي مجهز كردن سازمان يك فرهنگ يادگيرنده آن را به كار ببرد.


مرجعها

MORGAN, G., "Paradigms, metaphors and puzzle solving in organizational analysis", Administrative Scince Quarterly, Vol.25, No. 4, 1980, PP. 605-22

2- MORGAN, G. THE SCHEMATIC METAPHOR AND ITS IMPLICATIONS FOR ORGANIZATIONAL ANALYSIS", ORGANIZATION STUDIES, NO. 2, 1981PP. 23-44

3-MORGAN, G. "MORE ON METAPHOR:WHY WE CANNOT CONTROL TROPES IN ADMINSTRATIVE SCIECE", ADMINSTRATIVE SCINCE QUARTERLY, VOL.28NO.4, 1980, PP. 601-7

4- MORGAN, G. IMAGES OF ORGANIZATION, SAGETHOUSAND OAKS, CA, 198

5- MORGAN, G. IMAGINIZATION: THE ART OF CRATIVE MANAGEMENT, SAGE THOUSAND OAKS, CA, 1993

6- KUMRA, S., "THE ORGANIZATION AS A HUMAN ENTITY", IN OSWICK, C. AND GRAND, D. (EDS.) ORGANIZATION DEVELOPMENT: META PHORICAL EXPLORATIONS, PITMAN, LONDON, 1996, PP. 35-53

7-CARR, A. AND LEIVESLEY, R. METAPHORS IN ORGANIZATION STUDIES: A RETREAT TO OBSCURANTISM OR IDEOLOGY IN "DRAG"? ADMINSTRATIVE THEORY & PRAXIS, VOL. 17, NO. 1, 1995, PP. 55-66

8-HOCKING, J. AND CARR, A., "CULTURE: THE SEARCH FOR A BETTER ORGANIZATIONAL METAPHOR", IN WSWICK, C. AND GRANT, D. (EDS.) ORGANIZATION DEVELOPMENT: META-PHORICAL EXPLORATIONS, PITMAN LONDON, 1996, PP. 73-89

9-ALVESSON, M. CULTURAL PERSPECTIVES ON ORGANIZATIONS CAMBRIDGE UNIVERSITY PRESS,CAMBRIDGEMA, 1993

WIENER, N. CYBERNETICS, MIT PRESSCAMBRIDGE MA, 1948

11-BERTALANFFY, L. VON, "GENERAL SYSTEMS THEORY", GENERAL SYSTEMS, VOL. 1, 1956, PP. 1-10

12-LEWIN, K. THE CONCEPTUAL REPRESENTATION AND THE MEASURE OF PSYCOLOGICAL FORCES, DUKE UNIVERSITY PRESS, DURHAMNC, 1938

13-LEWIN, K. FIELD THORY IN SOCIAL SCIENCEHARPER AND ROW, NEWYORKNY, 1951

14-DENCAN, W. ORGANIZATIONAL BEHAVIOR, 2ND ED., HOUGHTON MIFFLIN, BOSTONMA, 1981

15- DESSLER, G., ORGANIZATION THEORYINTERGRATING STRUCTURE AND BEHAVIOR, PRENTICE-HALL ENGLEWOOD CLIFFS, NJ. 1980

16-CONNOR, P. AND LAKE, L. MANAGING ORGANIZATIONAL CHANGE, PRAEGER PUBLISHERSNEWYORK, NY. 1988

17-ARGYRIS, C. AND  SCHON, D. ORGANIZATIONAL LEARNING: A THEORY OF ACTION PERSPECTIVE,ADDISON, WESLEY, READINGMA, 1978

21- HOFFMANN, T., "WILL THE LEARNING ORGANIZATION" HOUSE THE HUMAN

28-HAVELOCKR., THE CHANGE AGENT'S GUIDE TO INNOVATION IN EDUCATION, EDUCATIONAL TECHNOLOGY PUBLICATIONS, ENGLEWOOD CLIFFS


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تعامل برنامه‌ريزي آموزشي

بازديد: 95

منبع: روزنامه همشهري،‌ دوشنبه 16 خرداد 1384، سال سيزدهم، شماره 3715 ، صفحه 11. تاريخ

آموزشي، برنامه‌ريزي درسي و طراحي آموزشي از مفاهيم عمده در ادبيات آموزشي است. آنچه در پي مي‌آيد مروري دوباره برتعاريف اين سه مفهوم و چگونگي تعامل آنها با يكديگر است. از آنجا كه برنامه‌ريزي، راه و روشي براي هدايت منظم فعاليت‌هاي انساني براي اهداف و مقاصد مشخصي است و به تعبيري ديگر نقشه راه براي رسيدن به مقصود و جهت‌گيري منطقي براي فعاليت‌هاست منطقاًَ لازم است از نيازها و انتظارات، شرايط و امكانات، منابع و تجهيزات و همچنين موانع و محدوديت‌ها اطلاعات جامع و دقيقي جمع‌آوري كنيم و براي تحقق اهداف مورد نظر، مناسب‌‌‌ترين و مؤثرترين راهبردها را پيش‌بيني و توصيه نماييم. برنامه‌ريزي آموزشي كه طبعاً به برنامه‌ريزي در حيطه آموزش و پرورش مي‌پردازد، موضوعات اساسي چون هدف‌هاي غايي و كلي با توجه به فلسفه آموزش و پرورش، نيازها، امكانات، منابع و محدوديت‌ها و موانع و همچنين راهبردهاي لازم براي رفع نيازها را دارد. تعريف يونسكو از برنامه‌ريزي آموزشي، عبارت از برداشت علمي و منطقي براي حل مسائل آموزشي است. از اين تعريف نتيجه مي‌گيريم كه برنامه‌ريزي آموزشي، فرايندي است مستمر كه به صورت مجموعه‌اي متشكل و كلي، مجموعه خواسته‌ها و انتظارات و مسائل آموزش و پرورش يك كشور را براساس تدبيري راهبردي و عملي هدايت مي‌كند. درون‌داد اين فرايند، شامل كليه نيازها اعم از نياز فردي و اجتماعي، اولويت‌ها، اهداف و مقاصد براساس سياست‌ها و خط‌ مشي‌هاي مورد نظر، امكانات لازم اعم از مالي و مادي و انساني، اطلاعات و دانش كمك‌دهنده وسايل و ابزارهاي لازم براي تحقق هدف‌هاست. فرايند اين كل، خود، مجموعه‌اي از اعمال، فعاليت‌ها، كوشش‌ها و تلاش‌ها در قالب برنامه‌ها، طرح، راهبردها، فنون و تجارب متفاوت و متنوع است و بالاخره برون‌داد اين فرايند صلاحيت‌ها، توانايي‌ها و انتظارات مورد نظر در نظام كلي آموزش و پرورش است. بديهي است كه برنامه‌ريزي آموزشي، خود داراي سطوح گوناگوني است كه ممكن است از سطح بسيار كلي مجموعه نظام آموزش و پرورش كشور تا سطح بسيار خرد مانند مدرسه را تحت پوشش خود قرار دهد. برنامه‌هاي بلندمدت و ميان‌مدت و يا كوتاه‌مدت، سطوح ديگري از اين نظام را در بعد زمان نشان مي‌دهد. هر گونه دانش و اطلاعات، نظريه، راهكار و يا راهبردهاي مشخص در اين چارچوب، ممكن است به روشن‌تر شدن مسائل اين حيطه از نظام آموزش و پرورش كمك كند و وسيله و راهنمايي براي اصلاح، رشد و افزايش كيفي فعاليت‌ها در اين زمينه قرار گيرد. از طرف ديگر، حيطه كار برنامه‌ريزي در تهيه و تدوين محتواي آموزشي براي فراهم‌ آوردن زمينه و امكانات لازم براي برآورده شدن انتظارات آموزشي، يا برون‌داده‌هاي نظام برنامه‌ريزي آموزشي است. از طريق مجموعه فعاليت‌هاي هدفدار و مبتني بر نياز و متكي بر روش‌هاي مناسب است كه مي‌توان به نظريات و نقشه مشخص شده در برنامه‌ آموزشي (طي فرايند برنامه‌ريزي آموزشي) جامه عمل پوشاند. اين مجموعه فعاليت‌هاي هدفدار و نظام‌مند و روش‌مدار، خود، طي يك فرايند منطقي و منظم علمي، چارچوب محتواي آموزش در سطح برنامه‌هاي خرد و كلان آموزشي را طرح‌ريزي مي‌كند و چگونگي سازمان‌بندي محتوا را براي تحقق اهداف مشخص تعيين مي‌كند. بديهي است كه برنامه‌ريزي درسي در سطح كلان (يعني دوره‌ها و پايه‌هاي تحصيلي) تا سطح خرد (يعني يك ماده درسي خاص) نيز داراي چنين چارچوبي است. در اين حيطه، برنامه‌هاي درسي ويژه براي قشر خاصي از مخاطبان آموزشي، در هر دو سطح خرد و كلان ممكن است موضوعات مورد توجه باشند. مرور نظريه‌هاي برنامه‌ريزي درسي به ويژه نظريه‌هاي جديدتر و كاراتر، راهكارها و شيوه‌هاي اعمال نظريه‌ها در محيط‌هاي واقعي آموزش يعني مدارس و كلاس‌هاي درس، عوامل تشكيل‌دهنده محتوا، بحث تعادل روش و محتوا در برنامه‌هاي درسي، راهنماي تهيه و تدوين و يا تأليف محتواي آموزش در هر سطح، از طريق تهيه كتابهاي درسي و كمك درسي، نقش روش‌هاي ياددهي- يادگيري در تحقق اهداف، برنامه‌ها و به ويژه جايگاه و تأثير ارزشيابي در همان راستا، زمينه‌هاي عمده و مورد نظري است كه انتظار مي‌رود براي بحث و تبادل نظر و نقد و بررسي، با پيشنهادهاي مفيد و مؤثر فرهيختگان،‌ كارشناسان و صاحبان علم و انديشه مورد توجه قرار گيرد. موضوع سوم در اين ارتباط طراحي آموزشي است كه جايگاه خود را با انتخاب يا ابداع روش‌ها و گزينش يا تهيه و تدوين محتوا در هر يك از شرايط خاص (سطوح گوناگون برنامه) با هدف كمك به افزايش درجه تحقق هدف‌ها و نيل به نتايج مثبت يادگيري مشخص مي‌كند. از آنجا كه از طريق طراحي آموزشي مناسب به بهترين وجه مي‌توان بر حصول نتايج مورد انتظار در برنامه اميدوار شد و به تحقق مقاصد و اهداف آموزش دل بست، هرگونه دانش و اطلاعات در زمينه چگونگي شكل‌گيري برنامه‌هاي كلان و يا برنامه‌هاي خرد با ارائه شيوه‌هاي اجرايي و عملي قابليت اعمال دارد. بررسي درجه مفيد بودن يا كارايي الگوهاي متفاوت طراحي آموزشي و درسي، مقايسه تطبيق ساختار و سازمان‌بندي الگوها، روش‌هاي طراحي و نيز شيوه‌هاي نقد و بررسي الگوها و ارائه هرگونه نظريه ابتكاري و نو از موضوعات ضروري و داراي اهميت در اين زمينه است.

 


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

مهارتهای خواندن

بازديد: 279

مقـــدمـــه :

خواندن فعالیتی است که در آن نمادها، علامتها و حروف به کلمه ها و جملاتی با معنای مشخص تبدیل می شوند . هدف نهایی از کسب توانایی خواندن ، رسیدن به مرحله ای است که بتواند نوشته ای را بخواند ، آن را نقد و بررسی کند و در نهایت به نیازی از نیازهای خود پاسخ گوید. قدم اول در رسیدن به توانایی خواندن این است که یادگیرنده چه کوچک و چه بزرگسال با چگونگی آرایش حروف و کلمات در متنی که می خواند آشنا شود. مثلا بداند که زبان انگلیسی را از چپ به راست ، و زبان های فارسی، عربی و عبری را از راست به چپ می نویسد و یا این که زبان چینی به صورت ستونی، زا بالا به پایین نوشته می شود.

 

عمل خواندن به طور کلی اینگونه اتفاق می افتد که شخص شکل کلمات و عبارات را روی صفحه می بیند، آن گاه این شکل ها را از طریق سلسله اعصاب بینایی به مغز او انتقال می یابند و مغز آن ها را درک و وارد ذهن می کند. این جاست که شخص می تواند بخواند البته شخصی که توانایی خواندن داشته باشد و نه آدم بی سواد.

 

مــــــــراحل به کمـــــال رسیـــدن در خوانـــدن:

۱- آمــــادگـــــی :

در مرحله آمادگی، پیش از آنکه کودک بخواهد یا بتواند از متن آموزشی یا درسی چیزی یاد بگیرد باید اطلاعاتی را کسب کند که عبارتند از: دانستنی هایی بسیار کلی درباره زبان، دانستن نام حروف الفبا و این که واژه ملفوظ یعنی هر لفظی که بر زبان جاری می شود از چند صدای متفاوت تشکیل شده است، این که هر یک از حروف الفبا دارای صدایی خاص هستند و ... در مرحله آمادگی خواندن باید به این موارد توجه داشت. در همین مرحله است که پدر و مادر می توانند، با انجام کارها و فعالیتهایی، این روند را سرعت بخشند، فالیتهای مثل خواندن مطلبی برای کودک و آشنا کردن او با شکل نوشتاری زبان، از طریق نشان دادن کلمات و حروف به او، تا در نهایت کودک درک کند عبارات و نوشته ها یی که می بیند، دارند داستانی را بازگو می کنند و یا دانش تازه ای را به او یاد می دهند.

 

از دیگر مهارتهای آمادگی برای خواندن ، مهارتی است که در خلال بازی با کلمه ها مثل شعر خوانی و ترانه خوانی به سبب وزن و قافیه ای که در شعر و ترانه هست، حاصل می شود. اینگونه بازیها، به گونه ای مناسب به بچه ها کمک می کنند، همان طور که به معنی کلمات توجه می کنند به صدا و آهنگ آنها نیز توجه کنند. کودکان در این مرحله با جنبه های دیگری از زبان نیز آشنا می شوند، مثلاٌ کمی بزرگتر شوند می توانند بین خط زبان مادری خودشان و خط زبانهای دیگر تمیز قایل شوند و علایم تجاری و بازرگانی را بشناسند خود را با کتابهای « شبه خواندنی » و غیر خواندنی مشغول سازند و از این نوع کارها.

 

کارشناسان اتفاق نظر دارند که این زود آموزی ها در خواندن ، در وفقیت های اینده کودک سهم بسزایی دارند. در مدرسه های آمادگی یا کودکستانها معمول است که وقتی می خواهند کودکان را بپذیرند از آنها آزمون ورودی کوچکی می گیرند تا معلوم شود چقدر توانش زبانی دارد، تا چه اندازه حروف الفبا را می شناسند و در حیطه بندی و سر هم کردن حروف و کلمات چقدر مهارت دارد. بدیهی است بچه هایی که در این نوع آزمونها نمره خوبی می آورند معمولا بعدها نیز در « مهارت خواندن » موفقتر از بچه هایی خواهند بود که نمره پائین آورده اند. البته معلمان با تجربه کودکستان ها اغلب به همان خوبی آزمون گرفتن و چه بسا بهتر از آن، می توانند تشخیص دهند کدام بچه از نظر توانایی خواندن موفق تر از دیگران خواهند شد.

 

۲- آغــــــاز خـــــواندن:

در سال اول دبستان باید بچه ها را باشکل نوشتاری پاره ای از کلمات که از قبل شنیده اند و معنی آن ها را می دانند آشنا کرد و خواندن کلمه رانیز به آنها یاد داد این کار به دوروش انجام می گیرد در بعضی از مدرسه ها و نیز پاره ای از کتابهای از همان اول به کودک یاد می دهند که شکل یک کلمه را به طور کامل بشناسد و معنی آن را یاد بگیرد. در این روش در واقع بیش تر بر معنای کلمه تکیه می کنند.

 

اما در روشی دیگر که روی آموزش « آواها » تکیه می کنند، ابتدا صدایی را هر حرف الفبا نماینده آن آموزش می دهند و سپس به شناخت کلمه به طور مستقل می پردازند. این روش تقریباٌ در همه س برنامه های زبان آموزی رایج در جهان به کار می رود. بدین ترتیب کودک یاد می کیرد که به طور همزمان ، هم صداها را بشناسد و هم کلمه ها. باید دانست بیش از شصت سال تجربه و تحقیق نیز نشان داده است که آموزش نظام مند « آوا » در سال های دبستان ، حداقل سال سوم ابتدایی ، دستاورد بسیار خوبی به همراه می آورد.

 

معمول ترین و در واقع موفق ترین شیوه برای آموزش خواندن برنامه ای است که اجزای آن عبارتند از: دانش آموز، مجموعه ای از ابزارهای آموزشی مکمل و دیگر مواد و عناصر مربوط. در این روش در واقع کودکان با واژگان خاص خودشان آموزش می بینند. عده ای به این روش ایراد می گیرند که با این شیوه دانش آموز چنان که باید « ادبیات زبان » را فرا نمی گیرد و در نتیجه نیاز او به یک « محتوای غنی آموزشی » تأمین نمی شود اما مدافعان برنامه چنین پاسخ می دهند که آنچه در آغاز آموزش نیاز است ، تنها تعداد معدودی لغت یا کلمه است تا دانش آموز با تمرکز روی آن ها نخست کلمات را به خوبی بشناسد و آن را تلفظ کند. پس ازاین مرحله چون کودک دیگر در خواندن توانا شده است خود به خود به ادبیات روی خواهد آورد.

 

در دو سه سال اول دوره ابتدایی، بچه ها داستان یا نوشته ای را می خوانند که واژگان به کار رفته در آنها، اغلب همان واژگان خودشان است، یعنی واژگانی که با آن صحبت می کنند ( واژگان پایه) به تدریج که بیش تر می خوانند و یاد می گیرند آزموده تر می شوند و در روان خوانی و درک معانی و مفاهیم کلمات و عبارات پیشرفت می کنند. در نتیجه به سبب اختلافات فردی ، کم کم با یکدیگر تفاوت سطح پیدا می کنند . این تفاوت سطح ما را بر آن می دارد که بچه ها را از نظر توانایی خواندن دسته بندی کنیم و یا حتی آموزش را بر اساس توانایی های فردی هر یک از آنها سامان دهیم.

 

۳- بسط و گستـــــرش مهـــــارتها:

یک نکته بسیار مهم در آموزش خواندن این است که از سال های چهارم و پنجم دبستان به ویژه از دوره راهنمائی به بعد فعالیت خواندن که تا کنون بیش تر بر محور خواندن قصه و داستان، با محتواها و مفاهیم معمولی دور میزد، ارتقا پیدا می کند و به خواندن نوشته هایی با محتوای مشکل و سخت تغییر جهت می دهد تا از این طریق، کودکان با ایده ها و اندیشه های تازه آشنا شوند.

 

در این مرحله است که باید به خاموش خوانی و بهتر بگوئیم به مهارت « مطالعه به منظور درک مطلب » بیش از گذشته اهمیت داد. این تغییر رویکرد از « یاد گرفتن برای خواندن » به « خواندن برای یاد گرفتن » فوق العاده مهم است زیرا از این پس دانش آموز ناگزیر است از مهارتهای خواندن، برای درک واقعیتها و مفاهیم درس هایی چون مطالعات اجتماعی ( تاریخ ، جغرافیا و اجتماعی ) علوم تجربی و سایر موضوعات درسی استفاده کند. پیش گرفتن این خط مشی جدید برای پاره ای از دانش آموزان مشکل است حتی احتمال می رود موجب شود که سرعت خواندن آنها نسبت به سالهای پیش افت کند. این جاست که باید به اهمیت « درک مطلب » بیش از پیش توجه شود.

 

صاحب نظرانی که به درک مطلب یافتن اهمیت می دهند آن را به مثابه « مجموعه ای از مهارت های فرعی خواندن » می دانند. مهارتهایی مثل استخراج معنای لغت از متن، فهمیدن هدف اصلی متن و استنباط از متن، یعنی نتیجه گیری هایی که صراحت در متن پیاده نشده اند و بالاخره متمایز شدن نظر از عمل یا تئوری از واقعیت. چنین برآورد شده است که مهارت خواندن خود شامل حدود 350 نوع مهارت فرعی است که باید در سال های ابتدایی آموزش داده شوند.

 

صاحب نظران می گویند هدایت چنین برنامه ای به ویژه اعمال مدیریت بر چگونگی تهیه آزمونها و نیز تهیه تمرینهای مناسب برای هر فعالیت و مهارت، برای معلم کلاس کاری است دشوار و اگر قرار باشد بر آموزش تک تک این مهارتها نیز تاکید و اصرار شود بچه ها را چنبره ای از یه اصطلاح کاغذ کاری ها گرفتار می کند و با پر کردن بیهوده اوقات آنها مانع از این می شود که دانش آموزان از خواندن و به تعبیری دیگر از ادبیات لذت ببرند لذا اینان بر دادن درک مطلب به دانش آموز، برای پرورش توانایی های عمومی او، و نه مهارتی خاص تأکید می کنند و واژگان و در نهایت، رشد توانایی ها ی عقلی و منطقی دانش آموز می شود و همین است معنای « متمایز شدن نظر از عمل » که در بالا به آن اشاره کردیم.

 

پس از دوره راهنمائی، دوره دبیرستان یا دانشگاه، متن ها و نوشتارها انتزاعی تا حدی مبهم می شوند علاوه بر این که بیش از پیش واژ های فنی و تخصصی بدان ها راه می یابند این جاست که دانشجو نه تنها باید اطلاعات و دانستنی های تازه ای را از متن به دست آورد بلکه هم چنین باید ضمن تحلیل انتقادی متن، از سرعت مناسب خواندن نیز به تناسب مشکل بودن متن و هدف های آن برخوردار باشد. گذراندن آموزش های مناسب و اصولی در مراحل پیش سبب می شود دانش آموزان در این مرحله با مشکل کمتری روبه رو شوند.

 

۴- رشـــد مهــــارتهای خـــواندن:

مطالعه لغت یا لغت خوانی، راهی است که دانشجویان سالهای بالاتر می توانند از طریق آن مهارتهای عالی خواندن را در خود تقویت کنند راهکارهای مناسب این کار عبارتند از استفاده از فرهنگ های لغت و مجموعه ها، تجزیه لغات، و نیز تلاش در درک معنی واژه ها از خلال متن آنان باید هم چنین با توجه خاصی که به کلمات و لغات جدید می کنند، دایره واژگانی خود را توسعه دهند ادامه دارد.

 

محـــاسن :

طراحی تصویرهایی مثلا با قلم مو و انگشت دست روی شن باعث رشد مهارتهای حرکتی ظریف کودک می شود کلا نوشتن اعم از نقاشی کشیدن ، رنگ آمیزی و دیگر فعالیتها در کلاس باعث رشد و تقویت عضلات دست و هماهنگی چشم و دست می گردد. همچنین باعث بالا رفتن قدرت تمرکز کودک می شود. مثلا خط خطی کردن باعث پیشرفت مهارت نوشتن کودک در مراحل بعدی بسیار حائز اهمیت است. معلم با خواندن نوشته کودک و نشان دادن واکنش نسبت به آن و البته واکنش نسبت به خود مطلب و نه نحوه نوشتن خود آن موردی از نقش ارتباطی نوشتن را به کودک نشان میدهد از طرف دیگر با برگرداندن نوشته کودک به او طریقه پاسخ دادن و نیز صحیح نویسی را به کودک آموزش میدهد. بطور خلاصه میتوان گفت نوشتن باعث رشد فیزیکی، اجتماعی و شناختی در کودک می شود.

 

معــــایب:

از جمله مهمترین معایب در دوره پیش دبستان می توان به این نکته اشاره کرد که حروف الفبا در حد نوشتن و آشنایی کودک باید آموزش داده شود ولی نمی توان به طور مستقیم به آن ها حروف را معرفی کرد چرا که این کار باعث می شود در سالهای بعد نیز یعنی در دوره دبستان که کودک از کلاس فراری بوده و باعث  بی حوصلگی به علت تکراری بودن مطالب درسی کلاس بشود.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:01 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

آموزش فلسفه به دانشجويان

بازديد: 167

در راستای آموزش فلسفه به دانشجویان و اهدافی که در مقاله قبلی به آن اشاره شد. این سئوال از دانشجویان پرسیده شد: « یک مسئله ای که ذهن شما را اشغال کرده است، بنویسید سپس اولین پاسخی که درباره آن مسئله به نظرتان می رسد مورد توجه قرار دهید، آن پاسخ را موقتی تلقی نموده و به آن تردید وارد کنید و از این تردید سئوالی تازه استخراج کنید، آنگاه پاسخی دیگر به آن بدهید و این فرایند تا آنجا که می توانید ادامه دهید» سپس از دانشجویان خواسته شده در وقت مقرر امتحان به آن پاسخ دهند.

 

در ذیل پاسخ یکی از دانشجویان می آید:

(رضوان اجاقی، رشته کارشناسی کتابداری دانشگاه تربیت معلم تهران )

 

١. هیچ چیست؟ اولین جوابی که به ذهنم رسید این بود که" هیچ" یعنی"هیچ"و در ذهنم هیچ دوم معنای متفاوتی با هیچ اول داشت. به طوری که احساس کردم فهمیده ام که هیچ چیست اما نه! این طوری که هیچ همان هیچ است باید یک چیزی باشد اگر هیج نبود اصلا" واژه ای به معنای هیچ بوجود نمی آ مد پس:

 

٢.هیچ چیست؟ از بازی پر وپوچ شروع می کنم توی دست راستم یک پاک کن است و توی دست چپم « هیچی» این یعنی اینکه هیچی در دست چپم موجود می باشد پس یعنی اگر هیچی را موجود فرض کنیم دیگر نمی توانیم بگوییم توی دست چپم هیچی نیست باید بگویم توی دست چپم هیچی هست! پس بازی پر و پوچ دیگر معنی ندارد چون توی هر دو دستم « چیزی » وجود دارد.

 

۳. اصلا" هیچ را می توان چیز دانست ؟ هر جا که بخواهیم صحبتی را شروع کنیم اگر اولش را به یاد نداشته باشیم می گوییم : « ... چیز ... » . یعنی انجا چیز را جایگزین همان هیچی که در ذهنمان است کرده ایم .« چیز » هم می تواند درذهن باشد هم می تواند موجود خارجی باشد . هیچ هم همینطور، پس «هیچ » ، « چیز » است.

 

۴. آیا از اول « هیچ » وجود داشته یا از واژه هایی است که بشر برای نداشته های خود انتخاب کرده ؟ این سئوال را خودم نتوانستم جواب دهم به دنبال کتاب، نوشته ،یا کوچکترین چیزیکه راجع به این موضوع، مطلبی داشته باشد ،گشتم نبود .سراغ اینترنت رفتم ، کلمه هیچ را تایپ کردم بعد از کلی انتظار تنها جوابی که داد این بود: 
« جستجوی شما نتیجه ای در بر نداشت » خوب! این یعنی « هیچ » فکرمی کنم کاملترین پاسخی که میتوانستم بگیرم ، گرفتم!!!

 

۵. چرا وقتی به کسی می گویند تو هیچ نیستی بدش می آ ید ، در صورتی که این خیلی هم خوب است. چون وقتی که« هیچی » نباشد ، دیگر حتما" خود خودش است . پس چرا به آدمها بر می خورد ؟ شاید به این جواب برسیم که « هیچی» چیز خوبی است ووقتی به کسی می گوییم هیچی نیستی، ناراحت می شود و می خواهد که « هیچی » باشد.

 

۶. اصلا" هیچی چه شکلی است؟ یکی از دوستانم با ناامیدی گفت: من که تا اینجا از زندگی « هیچی » ندیده ام در همان لحظه گفتم: پشت سرت چیست؟ به سرعت به عقب برگشت بعد با تعجب گفت: هیچی!

گفتم پس ، از حالا به بعد نگو که در زندگی هیچ ندیده ای، چون همین حالا هیچ را دیدی . به نظر خودم این یک طرح فلسفی بود که پیاده کردم اما نظر دوستم این نبود، جزوه هایش را بر سرم کوبید و گفت: تو کی آ دم می شی ؟
میخواهم هیچ را در ذهنم تصور کنم ، چشم هایم را می بندم همه چیز را از روی زمین حذف می کنم، خود زمین و همه کهکشانها را نیز حذف می کنم حالا یک دنیا پر از هوا دارم، حالا چه طور می شود... نمی توانم تصور کنم . هر قدر ذهنم را خالی کنم باز هم تصویری در ذهنم وجود دارد . هر بار تا به اینجا می آ یم و بعد ذره های ذهنم متلاشی می شودشاید به این علت نمی توانم هیچ را تصور کنم که هنوز خودم را حذف نکرده ام.

 

۷. پس ادامه می دهم خودم را حذف می کنم... حالا با دقت به همه جا نگاه می کنم ببینم هیچ چه شکلی است؟ وقتی می گویم با دقت به همه جا نگاه می کنم یعنی چشمهایم هنوز باقی مانده و با کنجکاوی همه جا را جستجو می کند چشمهایم شما هم حذف شوید.

 

 

۸. از اینجا به بعد دیگر نمی توانم چیزی بنویسم چون هیچ چیزی برای من و دنیا باقی نمانده این یعنی اینکه حتی خود هیچ هم دیگر باقی نمانده است ...... 


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

رمز موفقيت ماتسوشيتا، مؤسس شركت پاناسونيك

بازديد: 95

رمز موفقيت ماتسوشيتا، مؤسس شركت پاناسونيك

نويسنده: سهراب برفروشان و مجيد محمدبيگي
منبع: كاتر، جان. 1381. رهبري كارآفرين: ماتسوشيتا درخشانترين كارآفرين سده بيستم.ترجمه محمدعلي طوسي. تهران: مركز آموزش مديريت دولتي. 
تاريخ بروزرساني: 7/11/84

چكيده

اين مقاله به اختصار به ماتسوشيتا و رمز موفقيت او مي‌پردازد. ويژگي مديريتي ماتسوشيتا، اصول اعتقادي ماتسوشيتا و ديدگاه فلسفي ماتسوشيتا از جمله بخشهاي اين مقاله است.

كليدواژه(ها) : ماتسوشيتا؛ كارآفريني؛ كارآفرينان؛ خلاقيت؛ خطرپذيري 

مقدمه
با بررسي جامعه‌شناسانه ژاپن سده گذشته، عواملي همچون رشد سريع مدرنيزاسيون درجوامع غربي و سرايت آن به جوامع سنتي، عدم وجود منابع زيرزميني و محدوديت‌هاي منابع روزميني، تغيير و تحولات سياسي در عرصه‌هاي بين المللي، ازدياد جمعيت و ويژگي‌هاي فردي ژاپني‌ها (سخت كوشي وتلاش) در سايه فرهنگ ژاپني، را مي‌توان از دلايل اصلي رشد سريع و شكوفايي اقتصادي و پيشرفت تكنولوژي اين كشور قلمداد كرد. به طور كلي اگر بپذيريم محور توسعه، توسعه انساني است در زمان كنوني مردم ژاپن با جمعيتي برابر 2٪ جمعيت كل جهان، دو سوم از مرغوبترين كالاهاي دنيا را به مصرف مي رسانند، از انصاف به دور است كه نقش كارآفرينان و انسانهايي كه كه تنها با اتكا به قابليت‌هاي خويش، تأثير بسزايي در رشد و شكوفايي اين كشور داشتند را فراموش كنيم. انسانهايي همچون هوندا، اكيوموريتا (رئيس شركت سوني)، كونوسوكي ماتسوشيتا. ولي دراين بين، جايگاه ماتسوشيتا از جهاتي از ديگران متمايز است.

ميراث ماتسوشيتا بسيار گران است. پس از جنگ جهاني دوم، او يكي از چهره‌هاي اصلي در هدايت معجزه اقتصادي ژاپن بود. شركتي برپاكرد و ميلياردها نفر را صاحب لوازم خانگي و لوازم برقي مصرفي با نام پاناسونيك و نشانه‌هاي ديگر كرد. پيش از مرگش، كمتر سازماني روي كره خاكي مشترياني بيشتر از او داشت، هنگامي كه درسال 1989 درگذشت، در مراسم خاكسپاري او بيش از هزار تن گرد آمدند. در تلگرام تسليت رئيس جمهوري ايالات متحده آمريكا به خانواده وي از او به عنوان «الهام بخش براي مردم سراسر جهان» نام برده است.

زندگي ماتسوشيتا پر از فراز و نشيب بود. كثرت اين فراز و نشيب‌هاست كه او را از ديگران متمايز مي‌كند. فرازها و كاميابي‌هايي كه تنها يكي از آنها كافي است تا هر انسان معمولي را دچار غرور كند و موانع رشد و پيشرفت او گردد. نشيب‌ها و شكست‌هايي كه تنها يكي از آنها در تمام زندگي مي‌تواند انسان را از حركت باز دارد. نه لذت كاميابي‌ها و نه مشقت شكستها هيچكدام نتوانست ماتسوشيتا را از آنچه كه در ذهن خود پرورانده بود، باز دارد، اين است رمز موفقيت اين مرد بزرگ.

رمز موفقيت ماتسوشيتا
ماتسوشيتا علت موفقيت خود را چنين توصيف مي‌كند: «كليد كاميابي در پديد آوردن محصول، داشتن درجه دكترا، يا داشتن بودجه كلان در واحد پژوهش و گسترش نبود. بلكه در تلاش، زحمت كشيدن و عرق ريختن كاركنان شركت بود». وي رويكردي جديد و متفاوت از زمان خود به كاركنان خود داشت. از نظر وي، سرمايه‌هاي يك سازمان، كاركنان آن هستند. توجه به «خرد گروهي»، «نظام بخشي»، «تعيين مأموريت سازمان»، از شيوه‌هاي مديريتي وي به شمار مي‌آيند؛ شيوه‌هايي كه پس از گذشت چندين دهه از پياده‌سازي آنها توسط ماتسوشيتا، در سازمانهاي كنوني مطرح مي‌گردند. 
با توجه به نحوه زندگي و عملكرد ماتسوشيتا، وي علاوه بر خصوصياتي همچون خلاقيت، خطر پذيري، تلاش، فروتني كه ويژگي مشترك كارآفرينان ديگر نيز مي‌باشد، داراي ويژگي فوق‌العاده‌اي بود كه مي‌توان آن را رمز موفقيت وي ناميد و آن هم «ظرفيت بالا براي برانگيختن ديگران است».

ويژگي مديريتي ماتسوشيتا
توجه به خرد گروهي
پياده سازي نظام بخشي در سازمان
كاهش هزينه
توليد فراورده‌هايي كه بهتر از فراورده‌هاي موجود در بازار است، بطوري كه به قيمت كمتر از نرخ بازار به فروش برسند
ساعت كار متمادي
صرفه جويي در همه موارد 
سازمان بايد از راههاي ابتكاري كه از راه عدالت و انصاف هم دور نگردد تأمين مالي شود
با كاركنان طوري رفتار گردد كه گويي اعضاء خانواده هستند
سرعت در كار 
توجه به تبليغات 
انديشيدن در قالب گسترده بازرگاني و نه در قالب وظيفه باريك خويش
اصول اعتقادي ماتسوشيتا
خدمت به مردم: فراهم آوردن فراورده‌ها و خدمات با كيفيت بالا به قيمت عادلانه و معقول تا از اين راه به راحتي زندگي و شادماني مردم در سراسر جهان ياري داده شود.
انصاف و امانت: منصف بودن در همه داد و ستد‌هاي بازرگاني و رفتار شخصي و همواره به داوري‌هاي آزاد پرداختن و رها شدن از پيش پندارها. 
كار گروهي براي غايت همگاني: گردآوري تواناييها و قدرت اراده براي انجام دادن هدف‌هاي مشترك در فضاي اعتماد متقابل و رعايت كامل آزادي و استقلال فردي.
كوشش خستگي ناپذير براي بهتر كاركردن.
احترام و فروتني: احترام به حقوق ديگران، حفظ نظم اجتماعي.
همسازي با قوانين طبيعي: پيروي از قوانين طبيعي و سازگار ساختن انديشه و عمل با اوضاع در حال تحول و دگرگوني، تا از اين راه در همه كوششها، پيشرفت و كاميابي تدريجي ولي پيوسته باشد.
حق‌شناسي در برابر نعمت‌ها.


ديدگاه فلسفي ماتسوشيتا
انسان به طور ذاتي موجودي خوب و مسئول است.
نژاد انسان براي رشد و پيشرفت، چه مادي و چه معنوي، ظرفيت بالايي از خود نشان داده است
انسان قدرت گزينش دارد.
ما داراي ظرفيت بكار بردن منابع مادي و فكري براي رويارويي با دشواريهاي زندگي در جهان هستيم. حل موضوعات دشوار، بيش از هر چيز به ذهن و شوق يادگيري نياز داريم.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 127

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس