تحقیق رایگان دبیران و معلمان - 41

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره معرفی قاره آسیا

بازديد: 865

 

فهرست مطالب

چکیده :2

نکات کلیدی :2

معرفی قاره آسیا3

مقدمه. 3

وجه تسمیه:3

بخش اوّل ـ سیمای طبیعی.. 4

آب و هوا:6

بخش دوم ـ سابقة تاریخی.. 9

تمدنهای آسیایی:9

زبانها:11

آشنایی اروپائیان با آسیا:11

بخش سوم ـ تقسیمات و مسائل اجتماعی ـ اقتصادی.. 12

اسلام و سایر مذاهب:14

نتیجه گیری.. 17

منابع :18

 

 

 

 

 

 

چکیده :

پهناورترین و پرجمعیت ترین قاره کره زمین است. این قاره ۸٫۷٪ از مساحت سطح زمین و ۳۰٪ از مساحت خشکی‌های این سیاره را در بر می‌گیرد. ۶۰٪ جمعیت کره زمین نیز در این قاره زندگی می‌کنندبزرگ‌ترین و پرشمارترین کشورهای جهان در این قاره‌اند. آسیا به همراه اروپا خشکی بزرگ اوراسیا را می‌سازند. این قاره از شمال به اقیانوس منجمد شمالی، از جنوب به اقیانوس هند، از شرق به اقیانوس آرام و از غرب به دریای مدیترانه و بخش میانی روسیه مرزبندی شده‌است.

نکات کلیدی :

قاره اسیا – ویژگی های قاره اسیا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معرفی قاره آسیا

مقدمه

آسیا، وسیع‌ترین و پرجمعیّت‌ترین قارّة زمین، با وسعتی قریب ۴۴ میلیون که از کل سطح زمین و بیش از٧٢٢‘٢ میلیون نفر جمعیت (١٩٨٢م)، واقع در نیمکرة شمالی، از نزدیکی خط استوا تا نزدیکی قطب شمال؛ شمالی‌ترین حد این قاره، شبه‌جزیره تایمیر با ْ٧٧ و َ۴٠ عرض در اقیانوس منجمد شمالی و جنوبی‌ترین نقطة آن، رأس شبه‌جزیرة مالاکا با ْ١ و َ١۶ عرض شمالی در نزدیکی خط استوا واقع است.

وجه تسمیه: منشأ نام آسیا به درستی معلوم نیست. بنا به روایت هرودوت (د ح ۴٢۵ق م)،یونانیان تصور می‌کردند آسیا براساس نام پرومته نامگذاری شده است. در مقابل ایشان، لیدپاییها معتقد بودند نام آسیا از نام آسیس ، پسر کوتیس ، گرفته شده است. متأخرین نام آسیا را مأخوذ از کلمة آسوری یا فنیقیِ آشو یا آسو به معنای طلوع آفتاب و سرزمین واقع در شرق می‌دانند. در مقابل این لفظ، در همین زبانها، لفظ ارب ، به معنای غروب آفتاب وجود دارد که از آن نام اروپا ، و عربستان منشأ گرفته است.

http://ircomas.org/upload/asia(1).jpg

 

 

 

بخش اوّل ـ سیمای طبیعی

 موقع جغرافیایی: آسیا از نظر اشکال گوناگون زمین و آب و هوا، متنوع‌ترین خشکی بزرگ زمین است و از دیدگاه ارتباط با سایر قاره‌ها دارای موقعیت ممتازی است. در جنوب غربی، اگرچه تعلق عربستان به قارة آسیا از لحاظ ساختمان طبیعی مورد تردید است، اما به لحاظ همبستگیهای فرهنگی، دریای سرخ و کانال سوئز را می‌توان مرز آسیا با آفریقا دانست مرز آسیا با اروپا نسبتاً مشخص‌تر است. مرز سنتی و قدیمی این دو قاره، کوههای اورال و دنبالة شمالی آن، جزیره نوایازملیا (ارض جدید) است. البته، این مرز را نمی‌توان حدی شاخص بین دو قاره به شمار آورد. در همین زمینه، لفظ اوراسیا نشان می‌دهد که اروپا تنها شبه‌جزیره‌ای از آسیای بزرگ است. بخش جنوبی مرز آسیا و اروپا، یعنی تنگة داردانل و بوسفر و نیز دریای مرمره، به واسطة پیوندهای تاریخی ـ فرهنگی مشخص‌تر است. آسیا از طرف شمال شرقی تقریباً به سواحل آمریکای شمالی می‌رسد و تنگة باریک و کم‌عرض برینگ به عرض ٨۵ کمـ ، این دو قاره را از یکدیگر جدا می‌سازد. در آسیای جنوب شرقی، مرز طبیعی و همچنین فرهنگی را می‌توان جزایر سوندا و هالماهرا به شمار آورد، زیرا گینة نو بر روی لبة فرو رفتة قارة استرالیا قرار دارد و سکنة بومی آن از نظر نژادی و فرهنگی با سکنه عمدتاً مالائیایی این جزایر تفاوت دارند.

زمین‌شناسی و اشکال ناهمواری: شالودة زمین‌شناسی آسیا را ٣ عنصر ساختاری گوناگون تشکیل می‌دهد. در شمال، شرق و بخشهای مرکزی، توده‌های قدیمی مختلف، هستة اصلی قاره را می‌سازند که در زیر آنها، سیبری میانی (خشکی آنگارا ) به عنوان اولین آنها شناخته شده و بزرگترین ناحیه را نیز در بر می‌گیرد. در مقابل این خشکی، در جنوب، توده‌های چین‌خوردة هند و شبه‌جزیرة عربستان، یعنی قسمتهایی از خشکی قدیمی گوندوانا قرار دارند ، در میان این دو قسمت، کمربندی گسترده از رشته‌کوههای جوانتر مربوط به آخر مزوزوئیک که در دوران سوم چین‌خورده‌اند، قرار گرفته است در حالی که در دوره‌های اولیه زمین، توده‌های سخت و یخ بسته شمالی به واسطه کوه‌زایی به یکدیگر می‌پیوستند و هسته خشکی آسیا را می‌ساختند، دردوره ژوراسیک، قاره بزرگ جنوبی گوندوانا که هند، عربستان، آفریقا و استرالیا را در بر می‌گرفت ـ درهم شکسته شد و قسمتهای قاره‌ای امروزی پدید آمدند. فشار حاصل از نشست توده‌های رسوبی ژئوسنکلینال تتیس در دوران سوم، در چین‌خوردگیهای شدید امروزی که از قفقاز تا آسیای جنوب شرقی امتداد دارند، اهمیت تعیین کننده‌ای داشته است.

آسیای شمالی و جنوبی در ابتدا به واسطه این روند تکتونیک، به صورت یک قاره مجزا درآمد. بخشی از مناطقی که پیشتر چین‌خورده بودند، به قطعات چندی تقسیم شدند و به صورت جزایر و سکّوهایی درآمدند و با اصولاً به شکل پدیده‌هایی وسیع بالا آمدند یا فرو رفتند. البته، در این میان، توده‌های آتش‌فشانی از اعماق زیاد زمین فعالیت داشتند و با آتش‌فشانهای سطحی کهامروزه هنوز فعال هستند، در ارتباط بوده‌اند. کوه‌زاییها به مرحله پایانی این چنین‌خوردگیها مربوط بوده و عمدتاً در پلیوس آغاز شده‌اند. درنتیجه، به سبب این کوه‌زاییها، آسیای جنوبی، خاورمیانه خشک و گرم، آسیای مرکزی با زمستانهای خشک و سرد و قسمتهای حاره و موسمی آسیای جنوب شرقی از یکدیگر مجزا شدند ، امروزه، همان‌گونه که زلزه‌های متعدد نشان می‌دهند، روند کوه‌زایی در آسیا هنوز ادامه دارد کوههای چین‌خورده جوان که در قاره آسیا به‌طور کلی از غرب به شرق کشیده شده‌اند، تکیه‌گاه واقعی این واقعی به شمار می‌آیند. اینکوهها در غرب و بیشتر در آسیای مرکزی، دشتها و جلگه‌های مرتفعی را تشکیل می‌دهند کهمهمترین عنصر ساختار سطحی زمین در آسیا هستند. این‌گونه اشکال، جلگه‌های متفاوتی ازفلات تبت با ارتفاع را تشکیل می‌دهند که مهمترین عنصر ساختار و سطحی زمین در آسیاهستند. این‌گونه اشکال، جلگه‌های متفاوتی از فلات تبت با ارتفاع متوسط ٠٠٠‘۴ متر از سطح دریا تا چاله تورفان را که پایینتر از سطح دریا قرار گرفته است در بر می‌گیرند .

خشکی های سکو مانند، عنصر دیگری از ساختار اشکال سطحی در آسیا به شمار می‌روند که در حاشیه کوههای چین‌خورده و جلگه‌های مرتفع قرار دارند. نمونه‌های مشخص آنها عبارتند از سکوی عربستان، سیبری و هند. در کنار این اشکال، دشتهای پست واقع در حاشیه که از نظر ساختار متفاوت هستند و به ولسطه عبور رودخانه‌های بزرگ قطع می‌شوند، چشم‌اندازهای ویپه‌ای برای درپایی و توسعه فرهنگهای انسانی و فضای زیستی برای نیمی از جمعیت جهان فراهم آورده‌اند. این نواحی، پیش از همه عبارتند از دشتهای دجله و فرات، سند، گنگ و براهماپوترا که از دوران باستان دارای اهمیت بوده‌اند، و دشتهای رودخانه‌ای واقع در آسیای جنوب شرقی و آسیای جنوبی و همچنین دشتهای وسیع سیبری زمین‌شناسی و اشکال سطحی زمین نقش تعیین کننده‌ای به عهده دارد. بیش از هرجا، در جزایر ژاپن و آسیای جنوب شرقی،چشم‌اندازهای خاص آتش‌فشانی همراه با قلل خاموش یا فعال وجود دارند. فعالیت این آتش‌فشانها، معمولاً با زلزله‌های دریایی و خشکی که صرفاً به علل تکتونیکی روی می‌دهند، همراه است و غالباً برای سکنه آنها خساراتی به بار می‌آورد در آسیا، اشکال گوناگون ساحلی نیز، چه از نظر نحوه تشکیل و چه از نظر اهمیت، بسیار متنوعند

. براساس چنین ویژگیهایی، آسیا از لحاظ توده‌های کوهستانی و رشته‌کوههای منشعب از آنها در میان قاره‌ها منحصر به فرد است. تفاوتهای شدید از نظر اشکال پستی و بلندی یعنی وجودسرزمینهای پست جلگه‌ای وسیع در کنار سرزمینهای مرتفع گسترده و رشته‌کوههای بلند وهمچنین تأثیر جداسازندة‌ این رشته‌کوهها، باعث شرایط خاص و تنوع اقلیمی این قاره شده است، به نحوی که در هیچ قسمت دیگری از کره زمین، این پدیده‌ها به این صورت در کنار یکدیگر مشاهده نمی‌شوند.

آسیا را از نظر اشکال پستی و بلندی، می‌توان به ۴ بخش تقسیم نمود: الف ـ زمینهای پست جلگه‌ای شمالی؛ ب ـ مثلث مرکزی کوهها و فلاتها؛ ج ـ فلات قدیمی جنوبی؛ د ـ دره‌های وسیع رودخانه‌ای (
بیش‌تر قاره آسیا کوهستانی است. تنها
 ۴/١ آن جلگه‌ای و پست و بیش از ٣/١ آن زیادتر از ٠٠٠‘١ متر ارتفاع دارد ، V/٢. جلگه‌های مرتفع و دشتهای پست، دورتادور توده‌‌های کوهستانی مرکزی را فرا گرفته‌اند. آسیا نه تنها مرتفع‌ترین قلل جهان (هیمالیا با قلل بسیاری بیش از ٠٠٠‘٨ متر ارتفاع و قله اورست به ارتفاع ٨۴٨‘٨ متر) را در خود جای داده است ، بلکه در حاشیه شرقی خود، عمیق‌ترین چاله‌های دریایی (چاله فیلیپین با ۵١۶‘١٠ متر عمق) را نیز داراست.

آب و هوا:

   با توجه به وسعت بسیار زیاد آسیا و تنوع شدید از نظر عوامل جغرافیایی مؤثر در شرایط آب و هوایی، مانند عوض جغرافیایی، پراکندگی و طرز قرار گرفتن ناهمواریها و دوری و نزدیکی به دریاها در این قاره انواع گوناگون آب و هوا مشاهده می‌شود. قلل مرتفع آسیا از لحاظ اقلیمی در ناحیة یخ‌بندان دائمی قرار دارند. از سوی دیگر، قسمتهای وسیعی از جلگه‌های مرتفع تبت دارای ارتفاعی هستند که تراکم هوا در آنجا به نیمی از مقدار تراکم هوا در ارتفاع هم‌سطح دریا می‌رسد.

  کوههای گسترده در قسمتهای مرکزی آسیا، به صورت دیواری از غرب به شرق، بخشهایوسیعی از شمال قاره را از آسیای جنوبی و نزدیک (خاورمیانه) جدا می‌سازد و بدین‌سان، یک خط تقسیم اقلیمی مشخص به وجود می‌آورد. سرزمینهای بلند و مرتفع با حواشی کوهستانی باعث ایجاد چشم‌اندازهای جلگه‌ای با انواع متباین آب و هوا می‌گردند. آسیا بیش از بقیة قاره‌ها دارای تنوع درجة حرارت است. این امر به علت موقع جغرافیایی این قاره و وسعت زیاد آن به عنوان یک خشکی به هم پیوسته است. سردترین نقاط جهان در آسیا قرار دارد. درجة حرارت در سیبری تا ْ٣/٨٨- سانتی‌گراد (ورخویانسک ) کاهش می‌یابد، هرچند درجة حرارت در تابستانهای کوتاه این منطقه تا ْ٣٨ سانتی‌گراد می‌رسد. در قسمتهای جنوبی‌تر نیز زمستانها بسیار سرد است. به عنوان نمونه، در شرق دریاچة بالکال، درجة حرارت متوسط ژانوی/دی به ْ٣٠- سانتی‌گراد می‌رسد (بریتانیکا؛ پوکشیشفسکی، ؛ شاباد، از سوی دیگر، گرم‌ترین مناطق جهان نیز در آسیا واقع است. به عنوان نمونه، یعقوب‌آباد، واقع در مرز شرقی بلوچستان، بالاترین متوسط ماهانة کره زمین، یعنی۵/٣۶ سانتی‌گراد را نشان می‌دهد.

ْقارة آسیا از نظر میزان بارندگی نیز بیشتر تفاوتها را نشان می‌دهد. بخشهای وسیعی از بین‌النهرین، عربستان و دشتهای آسیای مرکزی و نزدیک (خاورمیانه) دارای میزان بارشی کمتر از ٢٠٠ ملی‌متر سالانه هستند. برعکس، در چراپونچیِ آسام و در دامنة براهماپوترا، متوسط بارش سالانه به ۴٣٠‘١١ میلی‌متر می‌رسد.

وسعت بسیار زیاد و یکپارچگی قارة آسیا، به صورتی طبیعی باعث تعدیل جریان هوای جهانی می‌گردد. در این میان، پستی و بلندی نیز نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. از آنجا که بخش عمدة شمال آسیا در منطقة بادهای غربی قاره‌ای قرار دارد، از آنجا که بخش عمدة شمال آسیا در منطقة بادهای غربی قاره‌ای قرار دارد، در زمستان به سبب نحوة تابش خورشید، یک منطقة فشار زیاد مداوم به وجود می‌آید که هوای شدیداً سرد را از طریق قلل و گردنه‌های ارتفاعات به سوی دریای اُخوتسک و منچوری هدایت می‌کند. این منطقة فشار زیاد، تنها در قسمتهای آزاد و باز آسیای شمالی به صورت بادهای شدید و توفان عمل می‌کند. آنتی‌سیکلونهای زمستانی آسیایشمالی در حاشیة شمالی ارتفاعات عمل کرده و تنها در این قسمتها باعث جریان هوای شرقیمی‌گردند، اما این بادها به سوی فلات تبت و کوههای مرتفع جریان نمی‌یابند. نواحی دستی منفرد، حوزه‌های هوای سرد زمستانی را می‌سازند که شدت سرما در این نواحی توسط ویژگی کوهها و ارتفاعات پیرامونی تعیین می‌گردد. بادهای موسمی شمالی هندوستان و آسیای جنوب شرقی که در زمستان می‌وزند نیز به همین نحو هیچ‌گونه ارتباس مستقیم با آنتی‌سیکلون آسیای شمالی ندارند .در مقابل، بادهای موسمی شمال شرقی دریاهای ژاپن و چین شمالی از منطقة فشار زیاد آسیای شمالی تغذیه می‌گردند.

هستة فشار زیاد هوای زمستانی، در قسمت شمالی کوهستان آلتای قرار دارد. بادهاس زمستانی، بسیار خشک و سردند. این بادها پس از عبور از روی دریا جذب رطوبت نموده، بدین‌سان باعث ریزش باران می‌گردند. بادهای موسمی زمستانی در آسیای جنوب شرقی، عامل اصلی بارندگی هستند. این بادها در سوماترا، بورنئو و جاوه، بادهای موسمی غربی تابستانی در هندوستاناشتباه گرفت .

در تابستان، یک منطقة فشار کم بر روی قارة آسیا به وجود می‌آید. تحت تأثیر این منطقه فشار کم، منطقة بادهای غربی ناحیة داخلی حارّه به سوی قسمتهای شمالی کشیده می‌شود. البته، تأثیر کمتر از ارتفاعات گاتهای غربی و هیمالیا را که باعث صعود بادهای موسمی تابستانی می‌شوند نیز باید در نظر داشت.
بادهای موسمی غربی به قسمتهای داخلی هندوستان، یعنی در مسافاتی دورتر از
 هیمالیا نیز به صورت حارّه‌ای می‌رسند. بارانهای موسمی، به شکل یک حادثة طبیعی، در زمانی خاص شروع می‌شود. بادهای موسمی تابستانی آسیای شرقی را گذشته از آن که بسیار ضعیف‌ترند، نباید با بادهای موسمی حاره‌ای آسیای جنوبی یکسان دانست. گذشته از بادهای متغیر و منظم آسیای جنوبی، باید از تایفونها (توفانها) نام برد. این بادها در شمال استوا شکل گرفته و غالباَ در جهت شمال غربی و شمال می‌وزند و سپس به سمت شمال شرقی و شرق، مسیر خود را تغییر می‌دهند. بادهایی مشابه، در دورة متغیر موسمی در دریای عمان و خلیج‌فارس، یعنی در ژوئن و اکتبر پدید می‌آیند. این نوع بادها در خلیج بنگال طی ماههای ژوئیه و سپتانبر و در شرق دریای چین در سپتامبر شدت می‌گیرند.

آبها: به سبب وسعت زیاد اقالیم خشک در قسمتهای داخلی آسیا، این قاره بزرگ‌ترین حوضة آبریز داخلی در جهان به شمار می‌رود. این حوضه حدود ٠٠٠‘٠٠٠‘١٣ کمـ ٢، یعنی ٣/١ خشکیهای جهان را در بر می‌گیرد. علاوه بر این، حوضه‌های کوچک‌تر در شبه‌جزیرة عربستان و نیز در سوریه و آسیای صغیر دیده می‌شوند. از سوی دیگر، رودخانه‌های بزرگی همچون سیر دریا و آمودریا (سیحون و جیحون) یا تاریم مشاهده می‌شوند که به دریاچه‌های بسته می‌ریزند و یا در شنهای بیابانی فرو می‌روند ، شبکه‌های بزرگ رودخانه‌ای آسیا به بزرگ‌ترین جریانهای سطحی زمین تعلق دارند. این رودخانه‌های طویل از توده‌های مرتفع کوهستانی سرچشمه گرفته، عمدتاً به سوی شمال، شرق و جنوب شرقی، به دریاهای پیرامونی می‌ریزند .

آبدهی (دِبی) رودخانه‌ها در آسیا با نوسانات شدید فصلی و سالانه همراه است. رودخانه‌های واقعدر سیبری، در بخشی از سال یخ‌بسته و در بهار و آغاز تابستان، به علت ذوب یخ و برف از جنوب به شمال، و رها شدن خشکی از یخ‌بندان، باعث جاری شدن سیل می‌گردند. حداکثر آب تابستانی رودخانه‌های آسیای جنوبی و شرقی به علت بارانهای موسمی است. ٢ رودخانة دجله و فرات نیز در فصل بهار، باعث جاری شدن سیل می‌شوند و در پاییز کم‌ترین مقدار آب خود را دارند.

آسیا دارای دریاچه‌های بسیاری است. از یک سو، دریاچه‌های بسته در چاله‌ها از جمله خزر، آرال، دریاچه‌های واقع در استپهای قرقیزستان و نیز دریاچه‌عایی که دارای منشأ تکتونیکی هستند (مانند دریاچة بالکال با عمق بیش از ١٧٠٠ متر) مشاهده می‌شوند و از سوی دیگر، دریاچه‌هایی که به سبب بسته شدن کناره‌های درّه‌ای و یا بسته شدن دلتاهای بزرگ رودخانه‌ای به وجود می‌آیند (مانند دریاچة واقع در دلتای هوانگ‌هو ، یانگ تسه کیانگ و مکونگ ) جلب توجه می‌کنند. بالاخره می‌توان از دریاچه‌های کوچک بسیاری که حفره‌های آتش‌فشانی خاموش را پُر کرده‌اند (مانند جاوه و منچوری) نام برد.

پوشش گیاهی و حیات‌وحش: آسیا سهم عمده‌ای از انواع مناطق پوشش گیاهی جهان را داراست ، از آنجا که نحوة پراکندگی و ویژگی پوشش گیاهی شدیداً به آب و هوا بستگی دارد، صرفاً در رابطه با مناطق آب و هوایی می‌توان از آن بحث کرد.

در خاورمیانه، می‌توان به‌طور کلی، مراتع طبیعی با درختچه‌های پراکنده و بوته‌های خاردار را به عنوان شاخص پوشش گیاهی طبیعی به شمار آورد آب و هوای مرطوب جنگلی، تمامی قسمتهای جزیره‌ای آسیای جنوبی را در بر دارد. در اینجا، در تمامی فصول سال باران می‌بارد و آب و هوای ساوانای مرطوب به وجود می‌آید که در این قسمتها زیر عنوان اقلیم موسمیجنگلی خوانده می‌شود .ساوانای خشک، بیش از هرجا در هندوستان مشاهده می‌شود، حال آنکه در آسیای جنوب شرقی، به سبب ویژگی کوهستانی این منطقه، به صورتی کامل قابل مشاهده نیست. ویژگی خاص پوشش گیاهی طبیعی در آسیای شرقی چنین است که کمربند جنگلی شمالی در بالای جنگلهای سرسبز تابستانی، مستقیماً در جهت کمربند جنگلی حارّه قرار می‌گیرد، حال آنکه در جاهای دیگر، میان این ٢ کمربند جنگلی، کمربند بیابانی و اِسْتِپی قرار دارد. اگرچه در چین نیز استپهای بی‌درخت وسیعی به جای پوشش گیاهی مشاهده می‌ِود. به‌ویژه در جزایر ژاپن، انواع درختان منطقة جنگلی حاره و شبه‌حاره قابل توجه هستند ،. در ناحیة کمربند فشارزیاد شبه‌حاره که در آسیا در جهت شمال کشیده می‌شود، شکل‌یابی استپها و بیابانها صرفاً در ارتباط با پراکندگی فصلی بارانهای ناچیز و درجة حرارت است. مناطق وسیع بیابانی در آسیا، تنها به صورتی منفصل مشاهده می‌شوند و غالباً با مناطق استپی از یکدیگر جدا می‌گردند .

در آسیای مرکزی و شمالی، پوشش گیاهی از بوته‌های خاردار و مقاوم در برابر نمک در قسمت بیابانی، جنگلهائی در بخشهای کم‌ارتفاع کوهها و نیز جنگلهای سوزنی برگ، در قسمتهای مرتفع‌تر تشکیل می‌شود که در قسمتهای شمالی، به مراتع و علفزارهای آلپی منتهی می‌گردند که پس از آنها، دره‌های لخت و یخچالها واقع شده‌اند

در آسیای شرقی، پس از منطقة آب و هوای خشک، اقلیم جنگلی و سرد شمالی قرار دارد که در زمستانها خشک است و منطقة شمال چین و منچوری را نیز در بر می‌گیرد (ایست، ٣۶٠). قسمت عمدة آسیای شمالی در منطقة اقلیم برفی و جنگلی سرد شمالی با جنگلهای مخلوط واقع است. پس از آن، به سمت شمال، این کمربند اقلیمی به منطقة توندرا منتهی می‌شود که در پی آن، جنگلهای سوزنی برگ تایگا قرار دارند
حیات وحش در قارة آسیا بسیار
 متنوع است. در شمال قاره، انواع خرگوش، روباه، خرس و گوزن قطبی وجود دارند. در قسمتهای جنوبی تایگا، این انواع، متنوع‌تر است، ازجمله گرگ، گوزن، آهو و مانند آن
در مناطق گرم آسیای نزدیک (خاورمیانه)، حیات وحش دارای
 ویژگیهای مدیترانه‌ای است. در استپها و صحراهای بخش شرقی، انواع بز کوهی، اسب و همچنین خر وحشی زندگی می‌کنند. در بخشهای مرتفع کوهستانی، گوسفند و بُز وحشی، یوزپلنگ و مانند آن وجود دارند. در خاورمیانه و هندوستان، ببر، پلنگ، انواع خرس، سگ وحشی، انواع میمون، فیل، گوزن، بز کوهی و گاومیش و ضمناً در آسیای شرقی و جنوب شرقی گیبون ، پاندا (خرس چینی) و دیگر جانوران زندگی می‌کنند.

بخش دوم ـ سابقة تاریخی

تمدنهای آسیایی: آسیا با ارائة نمونه‌هایی از هوموارکتوس نه تنها نمایانگر دوره ةای زندگی آغازین انسان است، بلکه بعدها صحنة روندهای تکامل جامعه‌های انسانی بوده است. قدیمی‌ترین یافته‌های مربوط به زندگی انسان، انسان جاوه (پیتک آنتروب) و انسان چین از آسیا بوده است.جمجمة بشری است و افزارهایی که همراه آن یافت شده‌اند، کهن‌ترین دست‌افزار انسانی به شمار می‌رود دوران نوسنگی را عصر کشاورزی دانسته‌اند. در این دوران، در برخی نواحی آسیای نزدیک (خاورمیانه)، انسان از مرحلة جمع‌آوری و شکار به مرحلة کشت و اهلی کردن برخی جانوران، انتقال یافت آسیا ضمناً صحنة گذار انسان از این مرحله به مراحل استفاده از فلزات مختلف بوده است. قدیمی‌ترین فلزی که مورد استفادة انسان قرار گرفته مس بوده است این فلز در ۴۵٠٠ ق م در بین‌النهرین مورد استفاده بوده است اختراع خط نیز مربوط به آسیاست. قدیمی‌ترین نوشته‌ها مربوط به سومر (٣۶٠٠ ق م) و نواحی جنوبی بین‌النهرین و عیلام است .

آسیا، درواقع، خاستگاه و جایگاه زندگی اولیة نژاد مغولی، سرزمین اصلی اسکیموها و سرخ‌پوستان و شاید حتی مهد نخستین انواع بشر امروزی (هموساپین) بوده است ؛ تاریخ آسیا، تاریخ فرهنگهای گوناگون است.

در دوران باستان، تمدنهای آسیایی، به‌طور کلی، نمایانگر تضاد میان شیوة زندگانی در فرهنگهای یکجانشین (چین، هند، ایران و بین‌النهرین) و اقوام کوچندة ترکستان، ماورءالنهر و عربستان بوده است کهن‌ترین نشانه‌های تمدن خاورمیانه مربوطه به ٠٠٠‘۵ سال ق م است که در ایران ـ تپه‌حصارِ دامغان و تپه‌سِیَلْکِ کاشان ـ و در قسمتهای شمالی بین‌النهرین ـ تل حَلَفْ در خاپور ـ پیدا شده است .آثار تمدنی مکشوفه در هند ـ پنجاب و موهنجودارو ـ نمایانگر تمدن شهری قابل توجهی است که در مقایسه با تمدن بین‌النهرین، اوج آن در ٢٨٠٠ تا ٢۵٠٠ ق م بوده است. ظاهراً، این تمدن از راه بلوچستان و شوش با دنیای سومر مربوط می‌شده است .این آثار را کهن‌ترین آثار تمدن بشر دانسته‌اند در سدة ۴ ق م، دولت هخامنشی ایران توسط اسکندرمقدونی فرو پاشید و همراه با آن فرهنگ یونانی(هلنیسم) به آسیای نزدیک (خاورمیانه) و ترکستان و حتی هندوستان راه یافت در مقابل، اندیشه‌های مذهبی در همین زمان از آسیا به سوی غرب جاری شد.

در سده‌های میانه، امپرانوری مغولان، بخشهای آسیای شرقی، آسیای مرکزی و خاورمیانه و حتی آسیای جنوب شرقی ـ بجز ژاپن ـ را به صورتی یکپارچه به زیر سلطة خود آورد لشکرکشیهای تیمور حدود آغاز قرن ٩ق/١۵م به حضور ترکها در صحنة آسیای نزدیک، نیروی تازه‌ای بخشید .تأثیر دستاوردهای فرهنگهای آسیایی در تکامل اندیشه‌های فلسفی و علمی اروپا ـ به‌ویژه در سده‌های میانه ـ غیرقابل انکار است.
نژادها: تقریباً از همة نژادهای بشری در اسیا وجود دارد. نژاد مغولی، اروپایی، سیاه‌پوست و نژادهای استرالیایی. نژاد مغولی در آسیای جنوب شرقی، مرکزی و شرقی و نیز به صورت گروههای کوچکتر در آسیای جنوبی و خاورمیانه زندگی می‌کنند که خود به ٣ گروه نژادی تقسیم می‌شوند. نژاد اروپایی به صورت شاخه‌های جنوبی آن ـ ارمنی و هند و ایرانی ـ در آسیای جنوب غربی و شمال هند دیده می‌شوند. شاخه‌هایی از نچاد سیاه در آسیای جنوب شرقی و جنوب هند و نژادهای استرالیایی به صورتی پراکنده در آسیا زندگی می‌کنند.

زبانها: همان‌گونه که تقسیم‌بندی نژادی قارة آسیا به آسانی امکان‌پذیر نیست، دسته‌بندی زبانی آن نیز به سادگی عملی نمی‌باشد. وجود گروههای کوچک زبانی در مناطق حاشیه‌ای این قاره، به پیچیدگی این چنین دسته‌بندیی می‌افزاید. باتوجه به برداشتهای گوناگون زبان شناختی، می‌توان در آسیا به شاخه‌ها و گروههای زبانی مختلفی دست یافت. در آسیای شمالی و مرکزی گروه زبانی اورال ـ آلتایی رواج دارد که خود به زیرشاخه‌های متعددی تقسیم می‌شود. در آسیای شرقی و جنوب شرقی گروه زبانی چینی ـ تبتی، در آسیای شمالی، ایران و هند، گروه زبانی هند و اروپایی، در آسیای جنوبی زبانهای دراویدی و در میان برخی کشورهای خاورمیانه زبانهای سامی با زیرشاخه‌های مربوط به خود رواج دارد. پیچیدگی و تنوع زبانی بیش از همه‌جا درآسیای جنوبی و جنوب شرقی مشاهده می‌شود. در آسیای جنوبی برای دسته‌بندی زبانی، شاخه‌های عمده را به ١۵ دسته تقسیم می‌کنند گروهها و زیرشاخه‌های زبانی در آسیا را می‌توان به صورت جدول صفحة بعد نشان داد زبانهای دراویدی در آسیای جنوبی (تامیل، تولو، تلوگو و مانند آن) ازجمله زبانهایی هستند که مانند برخی زبانهای استرالیایی ـ آسیایی (موندا، مون‌خمر و خاسی) کمتر با زبانهای دیگر امتزاج یافته‌اند.

آشنایی اروپائیان با آسیا: در فرهنگهای کهن آسیا از زمانهای دور، اطلاعات نسبتاً وسیعی از این سرزمین و همسایگان آن وجود داشته است .اما آشنایی اروپاییان با مردم و سرزمین آسیا به دوره‌های بعدی مربوط می‌گردد که می‌توان آن را بع ٣ دورة مشخص تقسیم نمود:

دورة اول: این دوره به سده‌های نخستین میلادی تا اوایل سده‌های میانه مربوط می‌شود. در این دوره، یونانیان و اقوام آسیای صغیر، از طریق تماسهای غیرمستقیم و نیز سفرهایی بهسرزمینهای باستانی آسیای نزدیک (خاورمیانه)، اطلاعاتی دربارة آنها و مردمانشان به دست آوردند. این اطلاعات، گذشته از زمینة رفع نیازهای عادی و روزمره، در زمینة علمی نیز به صورتی منظم مورد استفادة وسیع قرار گرفتند. از آن میان می‌توان به اطلاعات هرودت، استرابون (۶٣ق م-٢٣م) و بطلمیوس قلوذی (١٠٠-١٧٠م) که تمامی اطلاعات جغرافیایی زمان خود را یکجا گرد آوردند.

گسترش معلومات در مورد آسیا به صورتی چشمگیر به لشکرکشی اسکندر به کشورهای ایران، توران، و هندوستان مربوط می‌شود. در این میان، نقش رومیها در مورد معرفی آسیا بسیار ناچیز است. باتوجه به علاقة رومیها به کالاهای آسیای جنوبی و شرقی، هیپالوس تاجر یونانی در حدود ۵٠م توانست با استفاده از بادهای موسمی از طریق دریا به هندوستان سفر کند و از آن زمان این مسیر مورد توجه قرار گرفت. در دورة قیصر مارک اورل ، یعنی در ١۶۵م، یک هیأت رومی از راه دریا توانست تا چین سفر کند
تجزیة امپراتوری روم، کشمکشهای مربوط به مهاجرتهای تاریخی اقوام، ویژگیهای
 زندگی در روم شرقی و سپس ظهور اسلام، دورة اول ارتباط اروپاییان با مردم آسیا را خاتمه داد .

دورة دوم: گسترش اسلام در سدة ٧م و مسلط شدن مسلمانان بر راههای دریایی، رونق تجارت میان اروپا و هند را مختل ساخت ، این دوره، جنگهای صلیبی را به دنبال داشت. در آغاز، این برخوردها باعث شد تا اروپاییان اطلاعات خود از خاورمیانه را مورد بازبینی قرار داده و تکمیل نمایند ، ٢١با اینهمه، اروپاییان نتوانستند آن‌طور که باید از اطلاعات جغرافی‌داناناسلامی ـ که دانششان بر پایة اطلاعات بطلمیوس و سپس یافته‌های نو بر اثر گسترش اسلام در آسیای جنوبی و آسیای میانه استوار بود ـ بهره‌گیری کنند. دستیابی به این دانش، اگرچه در سده‌های بعدی و پایان سده‌های میانی از طریق مسافرتهای بیشتر اروپاییان به دست آمد .اما بازبینی دانسته‌های کهنه و دسترسی به اطلاعات نو، از طریق حکومت مرکزی سازمان‌یافتة مغولها در سدة ٧ق/١٣م حاصل شد.

بخش سوم ـ تقسیمات و مسائل اجتماعی ـ اقتصادی

قارة آسیا را معمولاً بنابر ملاحظاتی خاص، به قسمتهایی چند تقسیم می‌کنند. به همین علت، این تقسیمات در منابع مختلف، متفاوت است .در این میان، اصطلاح «آسیای میانه یا مرکزی» که اصطلاحی جدید است، بیشتر جنبه‌ای سیاسی دارد و حتی موقع جغرافیایی آن مورد اختلاف است .برخی به جای آن، اصطلاح خراسان بزرگ و ماوراءالنهر را پیشنهاد می‌کنند .همچنین لفظ آسیای نزدیک و خاورمیانه و حدود جغرافیایی آن نیز مورد اختلاف است .

با توجه به ملاحظات عمومی، می‌توان آسیا را به قسمتهای زیر تقسیم نمود: آسیای شمالی، آسیای مرکزی، آسیای شرقی، آسیای جنوب شرقی، آسیای جنوبی و آسیای نزدیک(خاورمیانه). آسیا از نظر اجتماعی ـ اقتصادی نیز مانند سایر جنبه‌ها، نمایانگر تنوع شدیدی است. بسیاری از قسمتهای این قاره به سبب ویژگیهای افراطی آب و هوایی و یا اشکال ناهمواری، از نظر اقتصادی به آسانی قابل بهره‌برداری نیست. از سوی دیگر، درجة رشد اجتماعی میان اقوام و ملل مختلف این قاره، تفاوتهای آشکاری را نشان می‌دهد. بسیاری از اقوام ساکن جزایر کوچک و دورافتاده و مناطق داخلی در آسیای شرقی و جنوب شرقی و نیز برخی قبایل در هندوستان، وٍداهای سیلان و بسیاری از اقوام جزایر اندونزی، در مراحل اولیة زندگی اجتماعی به سر می‌برند، حال آنکه جوامع دیگری که در رأس آنها ژاپن قرار دارد، به پیچیده‌ترین دانشهای فنیدست یافته‌اند.

بدین‌سان، آسیا از لحاظ اقتصادی ـ اجتماعی ساختارهای بسیار متفاوتی را در بر می‌گیرد: کشورهای بسیار صنعتی مانند ژاپن، کشورهای غنی از نظر مواد خام مانند کویت و ممالک عقب‌مانده از نظر اقتصادی نظیر بنگلادش، در بسیاری از کشورهای آسیایی، رشد و توسعة اقتصادی با رشد جمعیت همگام نیست. به عنوان نمونه، در خاورمیانه، تولید زراعی طی دهة ١٩٧٣-١٩٨٢م به میزان ٣٣ % افزایش داشته است، اما باتوجه به تولید سرانه، افزایش چندانی در این زمینه مشاهده نمی‌شود. از سوی دیگر، نه تنها حجم صادرات تولیدات کشاورزی در این منطقه طی این مدت ۵% کاهش یافته، بلکه به میزان واردات این نوع تولیدات ١۶٩ % افزوده شده است («اطلس جهانی اقتصاد»، ٢/١۵٩). گذشته از این، بسیاری از ممالک این قاره با مشکلات ناشی از حوادث طبیعی، مانند سیل و خشکسالی و نیز رویدادهای سیاسی درگیر هستند.

کشاورزی هنوز منبع تأمین معاش غالب مردم در اکثر کشورهای آسیایی است. در آسیای جنوبی، جنوب شرقی و شرق، حدود ۶٢ % از جمعیت فعال در بخش کشاورزی فعالیت دارند که این میزان در نپال به حداکثر یعنی ٩٣% و در کرة جنوبی به حداقل خود یعنی ۴٠ % می‌رسد. سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی کشورهای این منطقه ٣۴ % است.این مقادیر در سایر کشورها متفاوت است. در افغانستان، ٧٨ % از جمعیت فعال از طریق کشاورزی زندگیمی‌کنند و سهم زراعت در تولید ناخالص ملی به ۵٣ % می‌رسد، حال آنکه این مقدار در ترکیه ٢۵ % و در عربستان به ٢ % تولید ناخالص ملی بالغ می‌گردد .

با همة دگرگونیهایی که در کشورهای آسیایی پدید آمده است، هنوز بهره‌گیری از شیوه‌های قدیمی کشت و آسیب‌پذیری محصولات زراعی در برابر ناملایمات طبیعی ویژگی بارز فعالیتکشاورزی است. البته، بازده تولید در هکتار در برخی کشورهای آسیایی از طریق کاربرد کود شیمیایی، گسترش آبیاری، ماشین‌آلات و همچنین در نتیجة اصلاحات ارضی بهبود یافته است.

با آنکه بعضی از کشورهای آسیایی در رابطه با تولید برخی محصولات کشاورزی در مقایسة جهانی به عنوان تولیدکنندة اصلی به شمار می‌آیند، قادر به تأمین نیازهای خود نیستند و درنتیجه، در فهرست واردکنندگان اصلی همان محصولات قرار دارند. در این زمینه، می‌توان تولید برنج را ذکر کرد. کشورهای آسیایی در ١٩٧٩-١٩٨٠م بیش از ٢/٣٠٩ میلیون تن از حدود ٩/٣٧۴ میلیون تن تولید جهانی را به خود اختصاص می‌دادند، حال آنکه مثلاً اندونزی در همین سال به عنوان سومین تولیدکنندة جهانی این محصول، بزرگ‌ترین واردکنندة برنج به شمار می‌رفت .چین به عنوان سومین تولیدکنندة جهانی گندم در همین سال («آمار جهانی»، ٢٢٩)، یکی از واردکنندگان عمدة این محصول در سطح جهان به شمار می‌رفت .

استخراج مواد معدنی در آسیا از اهمیتی خاص برخوردار است. غنی‌ترین منابع نفت جهان، در خاورمیانه، آسیای جنوب شرقی، چین و بخش آسیایی شوروی قرار دارند. تنها در منطقة خلیج‌فارس، حدود ۶٠ % از منابع نفت و ٢۵ % از ذخایر جهانی گاز وجود دارد («اطلس جهانی اقتصاد»، ٢/١۶۴). ذخایر نفتی در اندونزی ۵/١ درصد و در چین بیش از ٣ درصد از منابع جهانی است . بسیاری از منابع نفتی اتجاد جماهیر شوروی ـ به عنوان بزرگ‌ترین تولیدکنندة نفت جهان در بخش آسیایی آن واقع است.

از این گذشته، منابع عظیم ذغال‌سنگ، سنگ آهن و منگنز به‌ویژه در بخش آسیایی شوروی، چین و هند وجود دارد. بزرگ‌ترین صادرکنندگان قلع در جهان، مالزی، اندونزی و تایلند هستند.

در دو دهة اخیر، تولید صنعتی ـ به‌ویژه صنایع سنگین ـ در آسیا به پیشرفتهایی رسیده است. مراکز صنعتی این قاره در بخش آسیایی شوروی، جمهوری خلق چین، هند، هنگ‌کنگ و به‌ویژه در ژاپن قرار دارند. در کنار این مراکز می‌توان از سنگاپور، کرة شمالی و کرة جنوبی و تایوان نیز نام برد.
قدرت تجاری اصلی در آسیا ژاپن است.
 این کشور ٩۵ % از تولید مصنوعات این قاره را به خود اختصاص داده است. در ١٩٨٢م، ژاپن دومین تولیدکنندة جهانی فولاد، اولین تولیدکنندة جهانی اتومبیل سواری، دومین تولیدکنندة جهانی ویاسط نقلیه، بزرگ‌ترین سازندة جهانی کشتی و سازنده و عرضه‌کنندة بسیاری دیگر از تولیدات صنعتی جهان بوده است («آمار جهانی»،‌١۴٧، ١۴٨). پس از ژاپن، هند، کرة جنوبی، تایوان و هنگ‌کنگ قرار دارند.

کشورهای آسیایی از نظر برخورداری از سطح آموزش و بهداشت، میزان اشتغال، رفاه اجتماعی و درآمدها، تفاوتهای آشکاری را چه در سطح کشوری و چه در مقایسه با دیگر کشورها، نشان می‌دهند .
ساختار سنی طبقاتی در برخی کشورهای آسیایی، به‌ویژه در هندوستان، هنوز
 پابرجا است که خود از موانع جدی توسعه به شمار می‌رود (دورانت، ١/۶٧٠-۶٩٨). در آسیا، به‌طور کلی، هرجا زمین زراعی در دسترس است، جمعیت انبوهی گرد آمده‌اند و پرجمعیت‌ترین مراکز انسانی، بر این اساس، در نزدیکی رودخانه‌های بزرگ و سواحل واقع است (میردال، ۵٩ به بعد). رشد جمعیت نیز در آسیا در مقام مقایسه بسیار بالا است. در اندونزی، پاکستان، هند، برمه، فیلیپین و نپال، میزان رشد جمعیت ۴ تا ۵ % سالانه است. متوسط این مقدار برای تمامی قاره، برابر با ٣ % است در کنار عوامل طبیعی، عوامل اجتماعی نیز باعث تشدید مشکل تأمین مواد غذایی لازم برای این جمعیتِ رو به تزاید در آسیاست. بدین‌سان، بسیاری از آسیاییها در مرز گرسنگی به سر می‌برند.

 اسلام و سایر مذاهب: آسیا مهد و خاستگاه اکثر ادیان جهان است. در کنار ادیان بزرگ، گرایشهای مذهبی فرقه‌ای متعددی در این قاره وجود دارند که برخی از آنها بومی و بعضی دیگر توسط مهاجرین و مهاجمین انتشار یافته‌اند. گرایشهای مذهبی آسیا از معتقدات مبتنی بر انیمیسم و شینتوبیسم براساس اعتقاد به ارواح گوناگون تا مذاهب جهانی مانند اسلام، مسیحیت و یهودیت براساس ایمان به آفریدگار یکتا، تفاوت می‌کنند. آیین زرتشت، مانی، آیینهای مذهبی برهمنی، هندویی، بودایی، لامایی و کنفوسیوسی نیز از دیگر نظامهای دینی آسیا به شمار می‌روند .

اسلام به عنوان دین آسمانی، از نظر شمارة پیروان در آسیا، نه تنها تمامی کشورهای آسیای مرکزی و نزدیک (خاورمیانه) را در بر می‌گیرد، بلکه ضمناً در پاکستان و اندونزی نیز دین اکثریت اسلام است. در هندوستان، جاوه، سوماترا و نیز سرزمینهای حارة آسیا نیز پیروانیدارد، تا آنجا که اسلام را به عنوان عنصر مسلط و تعیین‌کنندة شرق به شمار آورده‌اند

گسترش اسلام در آغاز با سرعتی خاص صورت پذیرفت، تا آنجا که در مدتی کوتاه، پس از فتح شام و فلسطین توانست تمامی امپراتوری ساسانی و تمامی ولایات امپراتوری بیزانس بجز قسمتهای غربی آسیای صغیر) را به زیر نفوذ خود درآورد.

 تسلط اعراب بر اقوام و ملل دیگر، برخلاف تسلط ژرمنها و مغولها، باعث از بین رفتن ویژگیهای قومی اهراب نشد، بلکه نواحی فتح شدة بسیاری همچون سوریه و بین‌النهرین را کاملاً تحت تأثیر این ویژگیها قرار داد، تا آنجا که زبان عربی، زبان رسمی و مسلط این نواجی گردید (بارتولد، فرهنگ و تمدن مسلمانان، ٣٧). البته، در این میان، تأثیر تمدنهای دیگر در فرهنگ اسلامی را نمی‌توان نادیده گرفت .تا آنجا که برخورد میان فرهنگهای قدیمی آسیا باعث تقویت دستگاه اداری و فلسفی و پربار شدن تمدن اسلامی گردید.

علاوه بر این، توسعة زندگی شهری باعث رونق تجارت داخلی و خارجی، چه از طریق راههای دریایی و چه راههای خشکی گردید. تجارت دریایی با هندوچین، وضع جزیرة هرمز و کیش را دگرگون کرد (بارتولد، فرهنگ و تمدن مسلمانان، ١٠٨). همچنین تجارت با ترکها باعث ورود و گسترش دین اسلام در میان ایشان و برخی نواحی ترکستان شد .ترکهایی که در قرن ۴ق/١٠م کشورهای اسلامی را تصرف کردند، مسلمان بودند. بعد از همین دوره است که تجار مسلمان، تجارت خود را به سوی شرق توسعه دادند. در اوایل سدة ٧ق/١٣م تجارت میان چین و مغولستان در دست تجار مسلمان بود .گذشته از برخوردهای نظامی با ترکان ، نقش مبلغان اسلامی، ازجمله انتشار مجموعه‌ای از آثار منظوم و منثور دینی به زبان ترکی، در در گسترش اسلام در میان ترکها بی‌تأثیر نبوده است .پس از مدتی کوتاه ترکستان شرقی ـ کاشغر و ختن و یارکند ـ نیز تحت نفوذ اسلام درآمد (بارتولد، گزیده، ٧٩). الحاق ترکستان به قلمرو خلافت، تمامی جنبه‌های زندگی محلی را دگرگون ساخت .البته نفوذ اسلام در ترکستان شرقی به صورتی صلح‌جویانه صورت پذیرفت

 ورود اسلام به هندوستان، با حملة کم‌اهمیتی در ۴۴ق/۶۶۴م به مولتان، در غرب پنجاب، آغاز شد. در طول ٣ سدة بعد، حملات دیگری به هند صورت گرفت که در نتیجة آنها، مسلمانان در درة سند مستقر شدند. اگرچه، استقرار واقعی مسلمانان در هند، در پایان سدة ۴ق/١٠م صورت پذیرفت ، ١/۵٢٣.
امروزه،
 اسلام در شبه‌قارة هند، در میان ادیان اسمانی، بیشترین پیروان را دارد. هرچندمسلمانان هندوستان، ویژگیهای خود را دارند اما تفاوتهای فرهنگی ـ مذهبی اسلام و آیین هندویی، باعث تقسیم این سرزمین شد. امروزه، پاکستان و بنگلادش تا ٩٠ % مسلمان هستند و در درة سند و بخش پاکستانی پنجاب، مسلمانان تا ٩٧ % از جمعیت را تشکیل می‌دهند مطابق سرشماری ١٩٧١م، بیش از ١١ % یعنی حدود ۴/۶١ میلیون نفر از مردم هند مسلمان بودند  و این خود نشان می‌دهد که علیرغم تقسیم این شبه‌قاره به هندوستان و پاکستان و بنگلادش، هنوز مسألة مذهبی به صورتی جدی مطرح است .البته بجز در کشمیر و جزایر لاکادیو ، مینی‌کودی وآمین دیوی ، در هیچ نقطة دیگری از هند، مسلمانان اکثریت ندارند گروه خاصی از شیعیان در سری‌لانکا دیده می‌شوند که به مورهای سیلان موسومند. ایشان از اعقاب دریانوردان عرب و هندی به شمار می‌روند

اسلام از طریق هندوستان و عمدتاً توسط تاجران میانه حال به اندونزی راه یافت این دین در اواسط سدة ۶ق/١٢م در سوماترا و در پایان سدة ٨ق/١۴م در جاوه پذیرفته شد. با وجود آن که حداقل از اواسط سدة ٢ق/٨م، مسلمانان در چین می‌زیستند اسلام در این سرزمین توسعة چندانینیافت، تا جایی که غالب مسلمانان امروزی این کشور، چینی اصیل نیستند .

نفوذ اسلام در آسیای شرقی و جنوب شرقی نیز عمدتاً از طریق ارتباط تجاری و تبلیغی صورت پذیرفت. در چامپا ، در نزدیکی ساحل مرکزی ویتنام، اسلام در اواخر سدة ۴ق/١٠م راه یافت و مسلمانان کامبوج باید از اعقاب اینان باشند .بررسی شجره‌نامه‌ها، در آسیای جنوب شرقی، نحوة نفوذ اسلام به این قسمتهای آسیا و به‌ویژه فیلیپین را روشن می‌سازد .مسلمانان فیلیپین عمدتاً در ٢ منطقه زندگی می‌کنند:

، پالاوان جنوبی و میندانائوی جنوبی امروزه در برمه ٣ % اهالی، در مالزی (دین رسمی) ۴/٣ جمعیت، در سنگاپور، در جنوب تایلند، در اندونزی (بیش از ٩٠ %) و در فیلیپین (۴/١ میلیون نفر در ١٩٧٠م) مسلمانند. در بخش آسیایی شوروی، آسیای مرکزی و ماوراء قفقاز، مسلمانان در جماهیر قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان، آذربایجان، ازبکستان و قزاقستان و جمهوریهای خودمختار داغستان، چچن اینقوش ، تاتار، باشقیر، کاباردینو بلغار و قراقالپاق و نیز برخی نواحی دیگر زندگی می‌کنند. مردم قزاقستان، در این میان، در سدة ١٣ق/١٩م اسلام آورده‌اند با وجود عدم دقت آمارهای موجود، می‌توان گفت، جمعیت مسلمان بخش آسیایی اتحاد جماهیر شوروی به حدود ۵۴ میلیون نفر (١٩٨٢م) می‌رسد.

با توجه به پراکندگی مسلمانان در قارة آسیا، می‌توان تعداد تقریبی آنها در این قاره را بیش از ٧٠٠ میلیون نفر (١٩٨٢م) برآورد نمود که تقریباً در تمامی کشورهای این قارة بزرگ پراکنده‌اند .

نتیجه گیری

 پهناورترین قاره جهان با وسعت ۴۴ میلیون کیلومتر مربع به نام قاره آسیاست. در سال ۲۰۰۰ میلادی سرشماری جمعیت بطور تخمینی سه میلیارد و ششصد میلیون نفر بوده.

امروزه آسیا مسکن حدود ۶۰% از جمعیت دنیا است. بیشتر این مردم هنوز روستایی و کشاورزند و در روستاهای کوچک زندگی می کنند. تقریبا ۹۰% مردم آسیا در قسمتهای شرقی و جنوبی آن زندگی می کنند، که بعضی از پر جمعیت ترین نواحی دنیا را شامل می شود.

قاره آسیا به وسیله تنگه برینگ در شرق از قاره آمریکا و به وسیله تنگه باب المندب (عدن) و کانال سوئز و دریای سرخ در جنوب غربی از قاره آفریقا و به وسیله تنگه بسفر و داردانل و دریایی مرمره در غرب از قاره اروپا جدا گردیده است.مرز خشکی آن با اروپا کوههای اورال واقع در نیمه غربی کشور روسیه می باشد.

آسیا سرزمینی استثنایی است؛ بدین معنی که طویلترین رودخانه های جهان، ودر وسط آسیا کوههای عظیم هیمالیا قرار دارد که بلندترین قله جهان به نام اورست در آن است، و همچنین پایین ترین سطح کره زمین که ساحل بحرالمیت (دریای مرده) است، همچنین در این قاره بزرگترین فلات جهان یعنی فلات تبت هم دیده می شود. و همچنین آسیا شامل یکی از مرطبترین نواحی دنیا به نام شریپونگی در هندوستان است. خشک ترین صحراها نیز در این قاره واقع است. ورخویانسک و ایمایا کن در سیبری، سردترین نواحی دنیا هستند. ناحیه ای نزدیک عدن در شبه جزیره عربستان یکی از گرمترین نواحی کره زمین شناخته شده است.

بزرگترین دریاچه جهان (خزر) در این قاره قرار دارد و بزرگترین بیابانهای جهان نیز در قاره آسیا می باشد که از آن جمله: بیابان گبی نیمه جنوبی مغولستان، بیابان عربستان سعودی، کویر لوت و دشت کویر در ایران است.

از لحاظ مذهب تفاوت آسیا با دیگر قاره ها از این حیث قابل تعمق است که همه ادیان بزرگ از آسیا برخاسته اند و سپس به سایر نواحی جهان رفته اند.ادیان عمده مردم قاره آسیا به ترتیب اهمیت عبارتند از: اسلام، بودایی، هندو، آیین کنفوسیوسی، دین برهمایی، مسیحیت و دین یهود.

در قاره آسیا مردم به زبانهای گوناگونی تکلم می کنند.

بیشتر مردم آسیا از نژاد سفید و زرد هستند و فقط عمده کمی سیاهپوست در آسیا زندگی می کنند. نژاد زرد بیشتر در آسیا شرقی، جنوب شرقی و آسیای مرکزی سکونت دارند. سفید پوستان آسیا به دو بخش تقسیم می شوند: آریایی ها و سامی ها؛ سکنه ایران، هندوستان، افغانستان وپاکستان آریایی هستند. اعراب و یهودیها سامی می باشند.

منابع طبیعی این قاره عبارتند از: چای، برنج، نیشکر، ادویه، زغال سنگ، آهن، مس، قلع، نفت خام، کائوچو، خاک سفالگری، پوست جانوران خزدار، پنبه و ابریشم.

 

 

منابع :

www.sid.ir

www.noormags.com

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 10 خرداد 1394 ساعت: 19:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره تاریخ ایران باستان

بازديد: 7183

 

فهرست مطالب

چکیده2

نکات کلیدی :2

مقدمه. 3

ایلامیان. 3

مهاجرت آریائیان به ایران. 4

مادها5

هخامنشیان. 6

سلوکیان. 7

اشکانیان. 8

ساسانیان. 9

نتیجه گیری :11

منابع و ماخذ :11

 

 

 

چکیده

دوران ایران باستان دوران تشکیل دولت ماد تا پایان حکومت ساسانیان و حمله عرب به ایران است. (..۶ ق.م. تا ۶۵۲ م)

پیش از مهاجرت آریایی‌ها به فلات ایران، اقوامی با تمدن‌های متفاوت در ایران می‌زیستند. سرزمین کنونی ایران بخش بزرگی از یک واحد جغرافیایی بنام فلات ایران است، این واحد طبیعی با تنوع اقلیمی و زیستی خود دارای ویژگیهای بارزی است که در نتیجه آن وحدت فرهنگی ایران را سبب شده‌است، بی شک تمدن بشری مرهون نبوغ و خلاقیت مردمانی بوده‌است که سالیان دراز در این سرزمین زندگی کرده‌اند و در تعامل با جغرافیا و نظام طبیعی حاکم بر آن و در جریان روزگار، تاریخ فرهنگی وتمدن خود را آفریده‌اند.

نکات کلیدی :

ایران باستان - حکومتها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

  اگر بخواهیم تاریخ ایران باستان را بررسی ‌‌کنیم باید از مردمانی که در دوران نوسنگی در فلات ایران زندگی می‌‌کردند نام ببریم. پیش از مهاجرت آریائیان به فلات ایران، اقوامی با تمدن‌های متفاوت در ایران می‌زیستند که آثار زیادی از آنها در نقاط مختلف فلات ایران مانند تمدن جیرفت (در کرمانِ کنونی) و شهر سوخته در سیستان، و تمدن ساکنان تمدن تپه سیلک (در کاشان)، تمدن اورارتو و ماننا (در آذربایجان)، تپه گیان نهاوند و تمدن کاسی‌ها (در لرستان امروز) بجای مانده است. اما تمدن این اقوام کم کم با ورود آریائیان، در فرهنگ و تمدن آنها حل شد.

برای بررسی تاریخ ایران پیش از اسلام باید از دیگر تمدنهای باستانی آسیای غربی نیز نام ببریم. شناخت اوضاع و رابطه این مناطق ایران در رابطه با تمدن‌های دیگر نظیر سومر - اکد، کلده - بابل - آشور، و غیره نیز مهم است.

ایلامیان

ایلامیان یا عیلامی‌ها اقوامی بودند که از هزاره سوم پ. م. تا هزاره نخست پ. م. ، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب و غرب ایران فرمانروایی داشتند. بر حسب تقسیمات جغرافیای سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمین‌های خوزستان، فارس، ایلام و بخش‌هایی از استان‌های بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان را شامل می‌شد.

آثار كشف ‌شده تمدن ایلامیان، در شوش نمایانگر تمدن شهری قابل توجهی است. تمدن ایلامیان از راه شهر سوخته در سیستان، با تمدن پیرامون رود سند هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط می‌شده است. ایلامیان نخستین مخترعان خط در ایران هستند.

به قدرت رسیدن حكومت ایلامیان و قدرت یافتن سلسله عیلامی پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان مهم ‌ترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پ. م. است. پادشاهی اَوان یکی از دودمان‌های ایلامی باستان در جنوب غربی ایران بود. پادشاهی آوان پس از شکوه و قدرت کوتیک ـ این شوشینک همچون امپراتوری اکد، ناگهان فرو پاشید؛ این فروپاشی و هرج و مرج در منطقه در پی تاخت و تاز گوتیان زاگرس نشین رخ داد. تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یك هزار سال تاریخ سرزمین ایران منحصر به تاریخ عیلام است.

سرزمین اصلی عیلام در شمال دشت خوزستان بوده. فرهنگ و تمدن عیلامی از شرق رودخانه دجله تا شهر سوخته زابل و از ارتفاعات زاگرس مركزی تا بوشهر اثر گذار بوده است. عیلامیان نه سامی نژادند و نه آریایی آنان ساكنان اوليه دشت خوزستان هستند.

مهاجرت آریائیان به ایران

آریائیان، مردمانی از نژاد هند و اروپایی بودند که در شمال فلات ایران می‌‌زیستند. دلیل اصلی مهاجرت آنها مشخص نیست اما به نظر می‌‌رسد دشوار شدن شرایط آب و هوایی و کمبود چراگاه ها، از دلایل آن باشد. مهاجرت آریائیان به فلات ایران یک مهاجرت تدریجی بوده است که در پایان دوران نوسنگی (7000 سال پیش از میلاد) آغاز شد و تا 4000 پیش از میلاد ادامه داشته است.

نخستین آریایی‌هایی که به ایران آمدند شامل کاسی‌ها (کانتوها ـ کاشی‌ها)، لولوبیان و گوتیان بودند. کا‌سی‌ها تمدنی را پایه گذاری کردند که امروزه ما آن را بنام تمدن تپه سیلک می‌‌شناسیم. لولوبیان و گوتیان نیز در زاگرس مرکزی اقامت گزیدند که بعدها با آمدن مادها بخشی از آنها شدند. در حدود 5000 سال پیش از میلاد، مهاجرت بزرگ آریائیان به ایران آغاز شد و سه گروه بزرگ آریایی به ایران آمدند و هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارس‌ها در قسمت جنوبی و پارت‌ها در حدود خراسان امروزی.

شاخه‌های قومِ ایرانی در نیمه‌های هزاره‌ی اول قبل از مسیح عبارت بوده‌اند از: باختریان در باختریه (تاجیکستان و شمالشرق افغانستانِ کنونی)، سکاهای هوم‌کار در سگائیه (شرقِ ازبکستانِ کنونی)، سُغدیان در سغدیه (جنوب ازبکستان کنونی)، خوارزمیان در خوارزمیه (شمال ازبکستان و شمالشرق ترکمنستانِ کنونی)، مرغزیان در مرغوه یا مرو (جنوبغرب ازبکستان و شرق ترکمستان کنونی)، داهه در مرکز ترکمستان کنونی، هَرَیویان در هَرَیوَه یا هرات (غرب افغانستان کنونی)، دِرَنگِیان در درنگیانه یا سیستان (غرب افغانستان کنونی و شرق ایران کنونی)، مکائیان در مکائیه یا مَک‌کُران (بلوچستانِ ایران و پاکستان کنونی)، هیرکانیان در هیرکانیا یا گرگان (جنوبغربِ ترکمنستان کنونی و شمال ایرانِ کنونی)، پَرتُوَه‌ئیان در پارتیه (شمالشرق ایران کنونی)، تپوریان در تپوریه یا تپورستان (گیلان و مازندران کنونی)، آریازَنتا در اسپدانه در مرکزِ ایرانِ کنونی، سکاهای تیزخود در الانیه یا اران (آذربایجان مستقل کنونی)، آترپاتیگان در آذربایجان ایرانِ کنونی، مادایَه در ماد (غرب ایرانِ کنونی)، کُردوخ در کردستانِ (چهارپاره‌شده‌ی) کنونی، پارسَی در پارس و کرمانِ کنونی، انشان در لرستان و شمال خوزستان کنونی. قبایلی که در تاریخ با نامهای مانناها، لولوبیان‌ها، گوتیان‌ها، و کاسی‌ها شناسانده شده‌اند و در مناطق غربی ایران ساکن بوده‌اند تیره‌هائی از شاخه‌های قوم ایرانی بوده‌اند که زمانی برای خودشان اتحادیه‌های قبایلی و امیرنشین داشته‌اند، و سپس در پادشاهی ماد ادغام شده‌اند.

مادها در ایران نزدیک 150 سال (708- 550 ق.م) هخامنشی‌ها کمی بیش از دویست سال (550-330 ق.م) اسکندر و سلوکی‌ها در حدود صد سال (330 -250 ق.م) اشکانیان قریب پانصد سال (250 ق.م 226 م) و ساسانیان قریب چهار صد و سی سال (226-651 م) فرمانروایی داشتند.

 

مادها

ماد در 675 پیش از میلاد

ماد در 675 پیش از میلاد

ماد در 600 پیش از میلاد

ماد در 600 پیش از میلاد

مادها قومی ایرانی بودند از تبار آریایی که در بخش غربی فلات ایران ساکن شدند. سرزمین مادها دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و بقیهٔ ناحیه زاگرس را با نام ماد بزرگ می‌شناختند. پایتخت ماد هگمتانه است آنها توانستند در اوایل قرن هفتم قبل از میلاد اولین دولت ایرانی را تأسیس کنند

پس از حملات شدید و خونین آشوریان به مناطق مادنشین، گروهی از بزرگان ماد گرد رهبری به نام دیاکو جمع شدند.

از پادشاهان بزرگ این دودمان هووخشتره بود که با دولت بابل متحد شد و سرانجام امپراتوری آشور را منقرض کرد و پایه‌های نخستین شاهنشاهی آریایی‌تباران در ایران را بنیاد نهاد.

دولت ماد در ۵۵۰ پیش از میلاد به دست کوروش منقرض شد و سلطنت ایران به پارسی‌ها منتقل گشت. در زمان داریوش بزرگ، امپراتوری هخامنشی به منتهای بزرگی خود رسید: از هند تا دریای آدریاتیک و از دریای عمان تا کوه‌های قفقاز.

هخامنشیان

شاهنشاهی بزرگ هخامنشی در 330 ق.م.

شاهنشاهی بزرگ هخامنشی در 330 ق.م.

هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد ساخت و سپس فتح لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیادگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.

در ۵۲۹ پ.م کوروش بزرگ پایه گذار دولت هخامنشی در جنگ‌های شمال شرقی ایران با سکاها، کشته شد. لشکرکشی کمبوجیه جانشین او به مصر آخرین رمق کشاورزان و مردم مغلوب را کشید و زمینه را برای شورشی همگانی فراهم کرد. داریوش بزرگ در کتیبهً بیستون می‌‌گوید: " بعد از رفتن او (کمبوجیه) به مصر مردم از او برگشتند..."

شورش‌ها بزرگ شد و حتی پارس زادگاه شاهان هخامنشی را نیز در برگرفت. داریوش در کتیبه بیستون شمه‌ای از این قیام‌ها را در بند دوم چنین نقل می‌کند: " زمانی که من در بابل بودم این ایالات از من برگشتند: پارس، خوزستان، ماد، آشور، مصر، پارت خراسان (مرو، گوش) افغانستان (مکائیه)." داریوش از 9 مهر ماه 522 تا 19 اسفند 520 ق.م به سرکوبی این جنبش‌ها مشغول بود.

جنگ‌های ایران و یونان در زمان داریوش آغاز شد. دولت هخامنشی سر انجام در 330 ق. م به دست اسکندر مقدونی منقرض گشت و ایران به دست سپاهیان او افتاد.

اسکندر سلسله هخامنشیان را نابود کرد، دارا را کشت ولی در حرکت خود به شرق همه جا به مقاومت‌های سخت برخورد، از جمله سغد و باکتریا یکی از سرداران جنگی او بنام سپتامان 327- 329 ق. م در راس جنبش همگانی مردم بیش از دو سال علیه مهاجم خارجی مبارزه دلاورانه کرد. در این ناحیه مکرر مردم علیه ساتراپهای اسکندر قیام کردند. گرچه سرانجام نیروهای مجهز و ورزیده اسکندر این جنبش‌ها را سرکوب کردند ولی از این تاریخ اسکندر ناچار روش خشونت آمیز خود را به نرمش و خوشخویی بدل کرد.

سلوکیان


ایران در زمان سلوکیان (330 - 150 ق.م.)

پس از مرگ اسکندر (323 ق. م) فتوحاتش بین سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیائی او که ایران هسته آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان (330 - 150 ق.م.) در آمد. پس از مدتی پارت‌ها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند سلوکیان را نابود و امپراتوری اشکانی را ایجاد کنند.

اشکانیان

امپراتوری اشکانی 250 ق.م. 224 م.

امپراتوری اشکانی 250 ق.م. 224 م.

اشکانیان (250 ق. م 224 م) که از تیره ایرانی پرنی و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش پرثوه آمده است که به زبان پارتی پهلوه می‌شود. چون پارتیان از اهل ایالت پهله بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌‌توان خواند. ایالت پارتیها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای خزر و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای خزر می‌‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.

این امپراتوری در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا خلیج فارس توسعه یافت. در عهد اشکانی جنگ‌های ایران و روم آغاز شد. سلسله اشکانی در اثر اختلافات داخلی و جنگ‌های خارجی به تدریج ضعیف شد تا سر انجام به دست اردشیر اول ساسانی منقرض گردید.

ساسانیان

شاهنشاهی ساسانی در سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۱ م.

شاهنشاهی ساسانی در سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۱ م.

ساسانیان خاندان شاهنشاهی ایرانی در سالهای ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی بودند. شاهنشاهان ساسانی که اصلیتشان از استان پارس بود بر بخش بزرگی از غرب قارهٔ آسیا چیرگی یافتند. پایتخت ساسانیان شهر تیسفون در نزدیکی بغداد در عراق امروزی بود.

سلسله اشکانی به دست اردشیر اول ساسانی منقرض گردید. وی سلسله ساسانیان را بنا نهاد که تا 652 میلادی در ایران ادامه یافت. دولت ساسانی حکومتی ملی و متکی به دین و تمدن ایرانی بود و قدرت بسیار زیادی کسب کرد. در این دوره نیز جنگ‌های ایران و روم ادامه یافت.

در همين دوران مانی[1] (216 - 276 میلادی) به تبلیغ مذهب خود پرداخت. مانی پس از مسافرت به هند و آشنائی با مذهب بودائی سیستم جهان مذهبی مانوی خود را که التقاطی از مذهب زردشتی، بودائی و مسیحی و اسطوره بود با دقت تنظیم کرد و در کتاب "شاهپورگان" اصول آن‌ها را بیان و هنگام تاجگذاری شاپوراول به شاه هدیه کرد. مانی اصول اخلاقی خود را بر پایه فلسفی مثنویت: روشنائی و تاریکی که ازلی و ابدی هستند استوار نمود. در واقع این اصول) خودداری از قتل نفس حتی در مورد حیوانات، نخوردن می، دوری از زن و جمع نکردن مال (واکنش در مقابل زندگی پر تجمل و پر از لذت طبقات حاکم و عکس العمل منفی در برابر بحران اجتماعی پایان حکومت اشکانی و آغاز حکومت ساسانی است. شاپور و هرمزد، نشر چنین مذهبی را تجویز کردند، زیرا با وجود مخالفت آن با شهوت پرستی و غارتگری و سود جوئی طبقات حاکم، از جانبی مردم را به راه "معنویت" و "آشتی‌خواهی" سوق می‌‌داد و از جانب دیگر از قدرت مذهب زردشت می‌‌کاست.

جنبش معنوی مانی به سرعت در جهان آن روز گسترش یافت و تبدیل به نیروئی شد که با وجود جنبه منفی آن با هدف‌های شاهان و نجبا و پیشرفت جامعه آن روزی وفق نمی‌داد. پیشوایان زردتشتی و عیسوی که با هم دائما در نبرد بودند، متحد شدند و در دوران شاهی بهرام اول که شاهی تن آسا و شهوت پرست بود در جریان محاکمه او را محکوم و مقتول نمودند ( 276 میلادی). از آن پس مانی کشی آغاز شد و مغان مردم بسیاری را به نام زندک(زندیق) کشتند. مانویان درد و جانب شرق و غرب، در آسیای میانه تا سرحد چین و در غرب تا روم پراکنده شدند.

امپراتوری پهناور ساسانی که از رود سند تا دریای سرخ وسعت داشت، در اثر مشکلات خارجی و داخلی ضعیف شد. آخرین پادشاه این سلسله یزدگرد سوم بود. در دوره او مسلمانان عرب به ایران حمله کردند و ایرانیان را در جنگ‌های قادسیه، مدائن، جلولاء و نهاوند شکست دادند و بدین ترتیب دولت ساسانی از میان رفت.

در پایان سده پنجم و آغاز قرن ششم میلادی جنبش بزرگی جامعه ایران را تکان داد که به صورت قیامی واقعی سی سال ( 24-494 م.) دوام آورد و تأثیر شگرفی در تکامل جامعه آن روزایران بخشید.

در چنین اوضاعی مزدک[2] پسر بامدادان به تبلیغ مذهب خود که گویند موسسش زردشت خورک بابوندس بوده، پرداخت. عقاید مزدک بر دو گانگی مانوی استوار است:

روشنائی دانا و تاریکی نادان، به عبارت دیگر نیکی با عقل و بدی جاهل، این دو نیرو با هم در نبردند و چون روشنائی داناست سرانجام پیروز خواهد شد.

اساس تعلیمات اجتماعی مزدک دو چیز است: یکی برابری و دیگری دادگری.

مردم بسیاری به سرعت پیرو مذهب مزدک شدند. جنبش مزدکی با قتل او و پیروانش به طرز وحشیانه‌ای سرکوب شد، اما افکار او اثر خود را حتی در قیام‌ها و جنبش‌های مردم ایران در دوران اسلام، باقی گذاشت.

 

 

نتیجه گیری :

دوران ایران باستان دوران تشکیل دولت ماد تا پایان حکومت ساسانیان و حمله عرب به ایران است. (..۶ ق.م. تا ۶۵۲ م) .در این تحقیق به بیان این دوره تاریخی در ایران پرداختیم .

منابع و ماخذ :

منبع تحقيقات درسي

  www.cod-html.blogfa.com

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 10 خرداد 1394 ساعت: 19:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره ورد اسلام به ایران

بازديد: 787

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

ورود اسلام به ایران

دبیر گرامی :

 

تهیه و تنظیم :

 

بهار 94

 

 

 

فهرست مطالب

چکیده. 3

کلید واژه‌ها3

مقدمه. 3

آغاز اسلام ایرانیان.. 4

رویارویی مسلمانان و ایرانیان.. 5

تأمّلی بر عوامل پیروزی سپاهیان اسلام. 8

علل گرایش ایرانیان به دین اسلام. 9

نابسامانی اجتماعی، سیاسی و مذهبی جامعة عصر ساسانی.. 9

جاذبه‌های دین اسلام. 11

سادگی و بی‌آلایشی.. 13

تساهل و تسامح.. 13

امتیازهای اجتماعی و اقتصادی... 14

نتیجه. 16

منابع :16

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

پژوهش دربارة چگونگی و چرایی ورود مسلمانان به ایران و گسترش نسبتاً سریع دین اسلام در این سرزمین در قرون اولیه هجری، از جمله مباحثی است که هنوز مورد توجه پژوهشگران می‌باشد. آگاهی از اوضاع سیاسی و مذهبی ایران در آستانة ورود مسلمانان، روحیات و اعتقادات لشکر اسلام در برابر لشکر ایران و مهم‌تر از آن، جذّابیت‌ها و مزیت‌های دین اسلام نسبت به دین تحریف‌شدة زردتشتی، ما را در فهم علل و عوامل ترک آیین قدیم (زرتشتی) و گرویدن به اسلام از سوی ایرانیان رهنمون می‌سازد. این مقاله با رویکرد نظری و تحلیلی و با هدف بررسی چگونگی چرایی ورود اسلام به ایران تدوین یافته است.

کلید واژه‌ها

: اسلام، ایران، زردتشتی، ساسانیان.

مقدمه

دین اسلام در عهد پیامبر (ص)  در سراسر جزیرةالعرب اشاعه یافت. با فراگیر شدن آیین اسلام در این منطقه و پذیرش آن از سوی عرب‌ها، مسلمانان درصدد نشر اصول اعتقادی خود در میان جهانیان و گسترش قلمرو اسلام برآمدند. البته این عمل از زمان خود رسول‌الله (ص)  با اعزام گروههای تبلیغاتی به سراسر دنیا آغاز شده بود.ایران و شام، که از نزدیک‌ترین کشورها به جزیرةالعرب بودند، بیش از سایر نقاط در کانون توجه مسلمانان قرار گرفتند. مسلمانان توانستند در کمتر از بیست سال، بخش وسیعی از ایران زمین را زیر سیطره اسلام در بیاورند.

آنچه در این میان اهمیت دارد، خوش‌آمدگویی و استقبال ایرانیان از دین اسلام است. وقتی اسلام وارد ایران شد، بسیاری از ایرانیان مسلمان شدند و تا آنجا به این شریعت مقدس وفادار ماندند که امروزه اسلام مذهب رسمی کشور ایران است.در اینجا پرسش‌هایی به ذهن خطور می‌کند؛ مانند اینکه مسلمانان چگونه وارد ایران شدند و آن را تصرف کردند؟ با توجه به اینکه دین زردتشتی هم مانند اسلام دین یکتاپرستی است، چرا ایرانیان به آیین باستانی خویش پشت کردند؟در این نوشتار، کوشیده‌ایم با استفاده از منابع تاریخی و مطالعات و پژوهش‌های جدید، به این پرسش‌ها پاسخ دهیم تا مخاطبان عزیز با بخش بسیار مهمی از تاریخ این مرز و بوم آشنا گردند.

آغاز اسلام ایرانیان

ایرانیان مقیم یمن و بحرین ـ‌که در عصر ساسانیان جزئی از حوزة امپراتوری ایران بودندـ نخستین گروه از ایرانیان هستند که در زمان حیات پیغمبر اکرم (ص) ، در اثر تبلیغات اسلامی و آشنایی با مبانی ارزشمند آیین اسلام، به این دین گرویدند. رسول خدا (ص)  با ارسال نامه به اهالی هجر(بحرین)، اسلام را بر ایشان عرضه کرد و از آنان خواست در صورت خودداری از پذیرش اسلام، جزیه بدهند.پیامبر برای اهالی بحرین احکام و شرایطی نیز مقرر کرد؛ مانند اینکه فرزندان خود را به آیین زردتشت درنیاورند؛ اموال آنها برای خودشان باقی خواهد ماند، به جز اموال آتشکده‌ها که برای خدا و رسول خداست؛ برای مسلمانان خوردن ذبیحة زردتشتیان روا نیست و نکاح با زن زردتشتی جایز نمی‌باشد.

نخستین حملات محکم مسلمانان به مرزهای شاهنشاهی ساسانی با فتح اُبُلَّه (در حوالی بصره) به فرماندهی خالدبن‌ولید آغاز شد. خالد با حمله به این منطقه و در جنگی با هرمزان (مرزبان این ناحیه)، نخستین پیروزی را برای مسلمانان به ارمغان آورد. پس از تصرف ابلّه، اعراب مسلمان تعداد زیادی از مردم را اسیر کردند، لیکن دهقانان دیار ترجیح دادند با مسلمانان صلح کنند و این نخستین معاهدة صلح با دهقانان ایرانی است.

حکومت یمن به هنگام دعوت رسول‌الله (ص)  در دست باذان‌بن‌ساسان ایرانی بود. باذان از جانب خسروپرویز بر یمن حکمرانی داشت. وقتی حضرت رسول اکرم (ص)  در سال ششم هجری خسروپرویز را به دین مقدس اسلام دعوت کرد، وی از این موضوع سخت ناراحت شد و نامه را پاره کرد و به باذان (عامل خود در یمن) نوشت که نویسندة نامه را نزد وی اعزام کند. باذان نیز دو نفر به مدینه فرستاد تا پیام خسروپرویز را به پیامبر (ص)  برسانند.

لیکن وقتی نمایندگان در شهر مدینه بودند، رسول‌الله (ص)  ـ از جانب غیب‌ـ خبر قتل خسروپرویز و به قدرت رسیدن شیرویه پسرش را به نمایندگان ایران داد و به آنها گفت: مملکت شما به‌زودی به تصرف مسلمین در خواهد آمد. شما به یمن باز گردید و به باذان بگویید اسلام اختیار کند. وقتی صحت قضیه بر باذان مشخص شد، وی مسلمان شد و سپس گروهی از ایرانیان که آنها را «ابناء احرار» (آزادشدگان) می‌گفتند، طریق مسلمانی پیش گرفتند. اینان، نخستین ایرانیانی هستند که وارد شریعت مقدس اسلام شدند.

رویارویی مسلمانان و ایرانیان

نخستین برخورد اساسی میان ایرانیان و مسلمانان، در سال 12 هجری (633 م.) روی داد؛ بدین صورت که مُثَنّی‌بن‌حارثه شَیبانی و سُوَیدبن‌قُطبه که هر دو از قبیلة بَکر بودند، به مرزهای ایران هجوم آوردند و با کسب غنایمی بازگشتند.مثنی‌بن‌حارثه پس از این واقعه نزد ابوبکر آمد و از ضعف ایران و مساعد بودن اوضاع برای ورود مسلمانان به این کشور گزارش داد. ابوبکر نیز خالدبن‌ولید را به همراه لشکری روانة ایران ساخت. البته پیش‌درآمد فتوحات مسلمانان، در ایران، واقعه‌ای بود که پیش از این در ذوقار روی داد و اعراب مرزنشین توانسته بودند لشکر اعزامی ساسانیان را مغلوب سازند.

نخستین حملات محکم مسلمانان به مرزهای شاهنشاهی ساسانی با فتح اُبُلَّّه (در حوالی بصره) به فرماندهی خالدبن‌ولید آغاز شد. خالد با حمله به این منطقه و در جنگی با هرمزان (مرزبان این ناحیه)، نخستین پیروزی را برای مسلمانان به ارمغان آورد. پس از تصرف ابلّه، اعراب مسلمان تعداد زیادی از مردم را اسیر کردند، لیکن دهقانان دیار ترجیح دادند با مسلمانان صلح کنند و این نخستین معاهدة صلح با دهقانان ایرانی است.

خالد پس از تصرف روستاهای این ناحیه، عازم حیره (در جنوب کوفه) شد و آنجا را تصرف کرد. با فتح حیره، کلید تصرف بین‌النهرین به دست مسلمانان افتاد. شهر حیره نخستین مکان از امپراتوری ساسانی بود که از آنجا خراج یا به عبارت بهتر جزیه (190 هزار درهم) به دربار خلافت فرستاده شد. فتح حیره، پیروزی بزرگی برای مسلمانان به شمار می‌رفت؛ از این‌روی، آنان با اشتیاق فراوان متوجه اراضی سواد شدند.

دولتمردان ساسانی که تا آن زمان پیشروی مسلمانان تا حیره را حمله‌ای غارتگرانه از سوی بدویان برای کسب غنیمت می‌پنداشتند، برای باز پس‌گیری حیره، نیروی فراوانی به سرکردگی بهمن جادویه گسیل داشتند که نتیجه‌اش شکست سپاه مسلمانان در نبرد جِسر (13ه‍ .ق) و کشته شدن سردار سپاه اسلام ابو‌عُبَیدة ثَقَفی بود. در این نبرد، مسلمانان به رغم دلیری و شجاعتی که به خرج دادند، به دلیل حضور فیل‌های قوی هیکل در سپاه ایران، پراکنده شدند و شکست خوردند.

با پیروزی ایرانیان در نبرد جِسر، حیره از دست مسلمانان بیرون آمد؛ اما هنوز مدتی نگذشته بود که مسلمانان در نبرد بُوَیب بر سپاه ایران چیره گشتند و دگر باره حیره را تصرف کردند. با فتح مجدد حیره، امپراتوری متزلزل ساسانی که تا این زمان حضور مسلمانان را خطری جدّی تلقی نمی‌کرد، به شدت هراسناک شد و سپاهی عظیم به فرماندهی رستم فرّخزاد در برابر مسلمانان آرایش داد. لیکن این سپاه بزرگ و قدرتمند، در قادسیه (غرب کوفه) مقابل قشون اسلام شکست سختی متحمل شد و غنیمت هنگفتی به دست مسلمانان افتاد که در میان آن، درفش کاویان نیز بود.

با پیروزی مسلمانان در نبرد قادسیه (سال 14ه‍ . ق)، علاوه بر سقوط پایتخت ـ به‌ظاهر تسخیرناپذیر ـ شاهنشاهی ساسانی، شهرها و مناطق مرزی ایران یکی پس از دیگری در مدت کوتاهی به تسخیر لشکریان اسلام درآمد. مسلمانان، به دنبال سپاه ایران خود را به مدائن رساندند و مدتی طولانی این منطقه را در محاصرة خویش گرفتند. تلاش‌های یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، سودی نداشت.

مردم نیز، که از اوضاع سخت و نابسامان محاصره به‌تنگ آمده بودند، به مصالحه با لشکر اسلام تن دادند. در نتیجه، تیسفون پایتخت زمستانی ساسانیان سقوط کرد و با این واقعه، صدای انقراض امپراتوری ساسانی در سراسر ایران طنین‌انداز شد..پس از پیروزی درخشان نیروهای اسلام در قادسیه، دولت ساسانی در جبهه‌های جلولا (روستایی نزدیک بغداد فعلی) و نهاوند مقاومتی از خود نشان داد، اما این مقاومت از سوی بخش اشرافی و فرادست نظام ساسانی بود که در واقع برای منافع خویش می‌جنگیدند نه بقای ملک. با پیروزی مسلمانان در جلولا، تمامی مناطق اطراف دجله تحت سیطرة سپاه اسلام درآمد و مسلمانان به مناطق داخلی ایران گام نهادند.

اولین منطقه‌ای که اعراب در داخل خاک ایران فتح کردند، «سوق‌الاهواز» بود. هرمزان، مرزبان خوزستان، پس از آنکه به تحریک یزدگرد، عهدنامة صلح مسلمانان و پیروز (دهقان اهواز) را نقض کرد، با آنان به جنگ پرداخت؛ لیکن شکست خورد و ایرانیان مجبور شدند تحت شرایط معاهدة قبلی، دوباره با ابوموسی اشعری فرماندة مسلمانان صلح کنند.یزدگرد گمان می‌کرد مسلمانان به دشت‌های منطقة خوزستان قناعت خواهند کرد، ولی با پیشروی اعراب، با نامه و پیام از سردارانش درخواست کرد تا او را برای نبرد نهایی یاری کنند. سرداران بزرگ ایران، به دعوت پادشاه پاسخ مثبت دادند و از هر گوشة ایران، سپاهی گرد آمد و در نزدیکی همدان (نهاوند) اردو زد.

مسلمانان برای ترویج و اشاعة دین اسلام، از هیچ کوششی فروگذار نبودند؛ به همین دلیل، امتیازهای فراوانی به قبول‌کنندگان این دین اعطا می‌کردند. قبول اسلام، شخص نومسلمان را علاوه بر بهره‌مندی از برخی امتیازهای اجتماعی (مانند آزادی ازدواج با زنان مسلمان، آزادی حمل اسلحه و پوشیدن لباس عامه)، از پرداخت جزیه نیز معاف می‌ساخت.

نهاوند، محل آخرین نبرد اساسی میان دو سپاه ایران و اسلام و آخرین مقاومت منظم ایرانیان در برابر مسلمانان بود (در سال 19 و به روایتی اواخر سال 20ه‍ .ق). ایرانیان، با وجود آنکه نیروی فراوانی برای مقابله گرد آورده بودند، شکست هولناکی از سپاه اسلام متحمل شدند.مسلمانان، پیروزی خود بر ایرانیان را در این نبرد «فتح‌الفتوح» خواندند؛ زیرا پس از این پیروزی، شاکلة امپراتوری ساسانی و قدرت مرکزی ایران به طور کامل تباه گشت؛ بقایای توان سیاسی و نظامی ایرانیان در هم شکسته شد و دیگر سپاه و نیروی منسجمی برای مقاومت یکپارچه در برابر مسلمانان باقی نماند.

به گفتة مورخان، مقاومت برجسته و قابل ملاحظة دیگری در مسیر فتوحات مسلمین پدید نیامد؛ مردم شهرها یا در مقابل فاتحان مقاومت نمی‌کردند و یا با اندکی مقاومت، تسلیم شده و میان اسلام آوردن و پرداخت جزیه مختار بودند. در نتیجه، دیگر نبرد منظمی میان ارتش ساسانی و سپاه مسلمانان رخ نداد.با فتح نهاوند و همدان توسط مسلمانان (21 ه‍ .ق)، شرایط مناسب برای تسخیر تمام ایران فراهم شد و نقاط مختلف یکی پس از دیگری به تصرف سپاه اسلام درآمد؛ به گونه‌ای که تا سال 31 هجری، مسلمانان تا سواحل آمودریا (شرقی‌ترین مرز ایران) پیش رفتند.

پیشروی لشکریان اسلام در مناطق مرکزی، سرعت چشمگیری داشت و در کمتر از یک دهه، تمام سرزمین ایران ـ به جز طبرستان، دیلمان و برخی نواحی مرزی ـ تحت سیطره سیاسی مسلمانان درآمد. در برخی شهرها مانند فارس و آذربایجان، که از دیرباز مراکز دینی ساسانیان بودند، مقاومتی در برابر مسلمانان شکل گرفت؛ اما گشایش بسیاری از شهرها به واسطة عقد قرارداد صلح بوده است.

پس از این مرحله، نوبت عقب راندن بقایای نظام ساسانی، و آخرین شاه آن از نهاوند تا مرو و سلطه بر قدرت تقریباً دست‌نخوردة ساسانی توسط مسلمانان شد. مسلمانان در فتح نواحی شرق ایران نیز با مقاومت جدی نیروهای محلی، به ویژه دهقانان مواجه نگشتند، بلکه از همکاری و کمک‌های آنها نیز بهره‌مند شدند.یزدگرد سوم که پس از سقوط تیسفون به همراه نزدیکانش آواره و گریزان گشته بود، تا واپسین روزهای عمرش درصدد بازپس‌گیری تاج و تخت بود. وی در مدت ده سال سر‌گردانی، هر از چند گاهی سپاهی در مقابل مسلمانان مجهّز می‌ساخت، ولی هیچ یک از این تلاش‌ها به نتیجه نرسید.

با عقب‌نشینی یزدگرد سوم به مناطق شرقی، مسلمانان با تعقیب وی، وارد بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ایالت شرقی ایران، یعنی خراسان شدند و شهرهای آن را یکی پس از دیگری فتح کردند. یزدگرد که در این زمان از شهری به شهر دیگر گریزان بود و از شاهنشاهی عنوانی بیش نداشت، سرانجام در سال 31 هجری (651 م) به علت خیانت حاکم شهر مرو، در یکی از دهکده‌های شهر به گونه‌ای خفّت‌بار توسط آسیابانی به قتل رسید و با مرگ وی، موجودیت سیاسی ساسانیان خاتمه یافت.

تأمّلی بر عوامل پیروزی سپاهیان اسلام

ایران، قرن‌های متمادی از امپراتوری‌های قدرتمند دنیا به شمار می‌آمد و شکست و انقراض آن امری ساده نبود. بی‌گمان، این رویداد زمینه‌ها و بسترهایی داشت که باعث غلبة لشکر مسلمانان بر ایرانیان گشت؛ وگرنه چگونه ممکن بود ارتش تعلیم‌دیدة ایران، که به لحاظ نظامی (نفرات و ادوات) برتری کامل بر سپاه اسلام داشت، مغلوب مسلمانان بی‌ساز و برگ و بدون ذخیره و تعلیم گردد.

آن چیز که بیش از همه ایرانیان را به قبول دین اسلام سوق داد، آشفتگی وضعیت مذهبی بود. اوضاع مذهبی جامعة عصر ساسانی دچار چنان اختناقی بود که حتی از آن به منزلة مهم‌ترین عامل آشفتگی اوضاع ایرانِ دورة ساسانیان یاد می‌شود.بی‌گمان، این عامل (نابسامانی اوضاع مذهبی و انحطاط دین زردتشتی) از مهم‌ترین عوامل رویگردانی ایرانیان از دین زردتشتی و گرایش آنها به دین مبین اسلام است.

از برجسته‌ترین علل ناتوانی ساسانیان در برابر مسلمانان، بحران حاکمیت ایران در زمینه‌های مختلف بود که در ادامه به تفصیل بیان می‌گردد؛ اوضاع متشنّج و جامعة بحران‌زدة ساسانی کار را برای مسلمانان آسان ساخته بود. نبود حکومت مرکزی، از هم‌پاشیدگی سپاه ایران به ویژه پس از شکست نهاوند، کار‌شکنی برخی فرمان‌روایان و تجزیه‌طلبی دهقانان، به برتری مسلمانان کمک فراوانی کرد.تودة مردم نیز که از ظلم و ستم ساسانیان به ستوه آمده بودند و از ظلم طبقاتی جامعة ساسانی رنج می‌کشیدند، وقتی با حمله مسلمانان روبه‌رو شدند، چندان مقاومتی از خود نشان ندادند؛ به ویژه آنکه در آیین مهاجمان، ایدئولوژی بزرگی یافتند که برای آنها خوشایند بود.

نقش عوامل معنوی نیز در اقتدار سپاهیان اسلام بسیار قابل توجه بود که متأسفانه برخی از وقایع‌نگاران، از آن چشم پوشیده‌اند و تنها، تزلزل ساختار جامعة حکومت ساسانی را عامل برتری مسلمانان دانسته‌اند. مسلمانان در اثر تعلیمات پیامبر اعظم (ص)  و کلام‌الله مجید، با هم متّحد، منسجم و مصمّم بودند و زمینة مستحکم اعتقادی که به دست توانای رسول الله (ص)  بنیان گردیده بود، آنان را آمادة هرگونه فداکاری و جانبازی می‌ساخت.

همچنین پیامی که توسط مسلمانان منتشر می‌شد، مشروعیت سیاسی قوی و جدیدی در پی داشت که رژیم‌های استبدادی را توان مقابله ایدئولوژیکی با آن نبود. بر همین اساس، بخش مهمی از پیشرفت و پیروزی مسلمانان، مرهون اعتقاد راسخ، انگیزة قوی و کوشش‌های خستگی‌ناپذیر لشکر جان‌نثار اسلام بود.

علل گرایش ایرانیان به دین اسلام

دین اسلام با فتح ایران وارد این سرزمین شد، ولی واقعیت آن است که فاتحان مسلمان، این دین (اسلام) را بر ایرانیان تحمیل نکردند، بلکه مردم آزاداندیش ایران، خود اسلام را پذیرفتند.بررسی مفاد اولین عهدنامه‌های صلح، میان فاتحان مسلمان و بزرگان محلی ایران، حاکی از عدم اعمال سیاست اجبار و زور در دعوت و جذب ملل شکست خورده در امر پذیرش دین اسلام، از سوی اعراب مسلمان است.

از این‌روی، گرچه فتح اسلام به وسیلة جنگ حاصل شد، اما نشر اسلام به زور جنگ نبود. ایرانیان وقتی با مبانی ارزشمند اسلام آشنا شدند، به دین دیرینه خویش (زرتشتی)، که دیگر پاسخ‌گوی نیازهای آنها نبود، پشت کردند و آغوش خود را بر آموزه‌های پیامبر اسلام (ص)  گشودند.در ادامه دو عامل اصلی گرایش ایرانیان به دین اسلام به تفصیل بیان می‌شود.

نابسامانی اجتماعی، سیاسی و مذهبی جامعة عصر ساسانی

از مطالعة منابع تاریخی چنین بر می‌آید که همزمان با ظهور اسلام، جامعة عصر ساسانی اوضاعی بسیار آشفته و نابسامان داشت و زمینه برای یک دگرگونی ژرف و اساسی در همة زمینه‌ها فراهم بود. بحران عظیمی تمام بخش‌های جامعه را فراگرفته بود.بحران سیاسی که از ساختار قدرت این نظام سرچشمه می‌گرفت، بازتاب و نتیجة عملکرد ضعیف پادشاهان، به‌ویژه پس از عصر خسروپرویز بود. نفوذ فوق‌العادة اشراف و مؤبدان زردتشتی که پادشاهان برای تکیه دادن بر سریر سلطنت، نیازمند پشتیبانی و حمایت آنها بودند، ساختار سیاسی حکومت ساسانی را از درون دچار تزلزل ساخته بود.

جنگ‌های تباه‌کننده و تأثیرات ناخوشایند آن بر اقتصاد کشور، سبب فشار فراوان بر اقشار فرودست می‌شد؛ تبعیض‌های ناروای اجتماعی و سیاسی که حاصل فساد نظام طبقاتی بود، بر فقر و پریشانی مردم می‌افزود و مردم همه این بدبختی‌ها را از ناحیة حکومت ساسانی می‌دیدند که بر پایة دین و مذهب زردتشتی بنا گردیده بود.در واقع، نظام استبدادی حاکم بر جامعة ایران، ریشه‌های همگرایی ملت و دولت را خشکانده بود و حاکمیت نظام طبقاتی، که مزیت‌های اجتماعی و سیاسی را در انحصار قشری خاص قرار داده بود، چنان فضای رقّت‌باری را فراهم ساخته بود که بیشتر مردم ایران دین اسلام و پذیرش آن را رهایی از بندهای خویش می‌دیدند.

اما آن چیز که بیش از همه ایرانیان را به قبول دین اسلام سوق داد، آشفتگی وضعیت مذهبی بود. اوضاع مذهبی جامعة عصر ساسانی دچار چنان اختناقی بود که حتی از آن به منزلة مهم‌ترین عامل آشفتگی اوضاع ایرانِ دورة ساسانیان یاد می‌شود. بی‌گمان، این عامل (نابسامانی اوضاع مذهبی و انحطاط دین زردتشتی) از مهم‌ترین عوامل رویگردانی ایرانیان از دین زردتشتی و گرایش آنها به دین مبین اسلام است.

اولین منطقه‌ای که اعراب در داخل خاک ایران فتح کردند، «سوق‌الاهواز» بود. هرمزان، مرزبان خوزستان، پس از آنکه به تحریک یزدگرد، عهدنامة صلح مسلمانان و پیروز (دهقان اهواز) را نقض کرد، با آنان به جنگ پرداخت؛ لیکن شکست خورد و ایرانیان مجبور شدند تحت شرایط معاهدة قبلی، دوباره با ابوموسی اشعری فرماندة مسلمانان صلح کنند.

حکومتی شدن دین و جزمی شدن ساختار سیاسی و اجتماعی سبب شده بود دین کاملاً در خدمت سیاست قرار گیرد. دستگاه فاسد مؤبدان، اعمال و رفتارهای شاهان ستم‌پیشه، نظام طبقاتی و کاستی جامعه عصر ساسانی را توجیه می‌کرد، در حالی که این وضیعت تودة جامعه را به ستوه آورده بود؛ تفّرق و تشتّت بین مؤبدن به بالاترین حد خود رسیده بود؛ آزار و اذیت مؤبدان و سختگیری آنان بر پیروان ادیان دیگر، سبب ایجاد دیدگاهی بد نسبت به دین زردتشتی شده بود؛

زیرا این نحوة نگرش، با نگاه تساهل و تسامح‌آمیز که قبل از آن در ایران جاری بود، مغایرت داشت. مؤبدان زردتشتی برای رسیدن به مقاصد شوم سیاسی و اجتماعی خویش، این مذهب را از سادگی و بی‌آلایشی نخستین آن خارج کرده، آن را چنان دچار دشواری و پیچیدگی ساخته بودند که غالب مردم از اجرای مراسم دینی عاجز گشته بودند. بنابراین، خودکامگی، توسعه‌طلبی، سودجویی، جاه‌پرستی مؤبدان زردتشتی و اتّکای آنان به ظواهر و تشریفات، این دین را به مرحلة انحراف کامل رسانیده بودند.

همچنین سختگیری‌ها، تهدیدها و تحمیل‌های مالی سنگین که مؤبدان به عناوین گوناگون از مردم می‌ستاندند، تودة مردم را از آنها رنجور و ناراضی و نسبت به دیانت زردتشتی، که دیگر وحدانیت و برابری را در آن نمی‌دیدند، بد‌بین ساخته بود.در چنین اوضاعی که شالوده و بنیان ضعیف دولت ساسانی رو به ویرانی نهاده، و بحران‌های متعدد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و به‌ویژه مذهبی سراسر جامعة ایران را فراگرفته بود، مجاهدان پرشور مسلمان روی به سوی ایران زمین نهاده و شریعت نجات‌بخش محمد (ص)  (دین اسلام) را بر ایرانیان عرضه کردند.

آری، روح خسته و فرسودة ایرانی که در تنگنای مرگباری قرار گرفته بود، و راه فرار و پناه می‌جست، با دین جامع و کاملی مواجه گشت که ندای مساوات، عدالت و برابری سر می‌داد و پناه مناسبی برای این روح سرگردان و روان معنویت‌گرای ایرانی بود. چنین بود که ایرانیان ارمغان مسلمانان را با جان و دل پذیرا شدند و مسلمانی را قبول کردند.

جاذبه‌های دین اسلام

برخی سعی کرده‌اند اسلام آوردن ایرانیان را انقلابی درونی جلوه داده، آن را تنها ناشی از نارضایتی مردم از فشار طبقاتی و تبلیغات ناروای اجتماعی و اقتصادی اشراف و مالکان به شمار آورند و چنین القا کنند که مردم ایران برای فرار از این وضعیت، رو به آیین اسلام نهاده‌اند. این گروه، با تأکید بر عوامل یاد شده، جلوه‌های ارزشمند و جاذبه‌های دین اسلام را نادیده گرفته‌اند.

قدر مسلّم آن است که گسترش وسیع و همه‌جانبة دین اسلام، معلول اعتقاد به حقّانیت این شریعت انسان‌ساز بود. مکتب حیات‌بخش اسلام، مجموعه‌ای از قوانین و مقررات آسمانی است که مردم سعادت خویش را در اجرای آن می‌دیدند. عامة مردم، ابتدا حقانیت دین اسلام را کشف کرده و سپس آن را پذیرفتند. استاد شهید مرتضی مطهری می‌نویسد: «حقیقت این است که علت تشیع ایرانیان و علت مسلمان شدنشان یک چیز است؛ ایرانی روح خود را با اسلام سازگار دید وگم‌گشتة خود را در اسلام یافت».در ادامه، به برخی از مؤلفه‌ها و ویژگی‌های جذّاب دین اسلام که ایرانیان را به پذیرش و قبول این آیین سوق داد، اشاره می‌کنیم.

برابری و مساوات

تأکید بر شیوة مسالمت‌آمیز مبتنی بر عدالت و خیرخواهی با پیروان همة مذاهب آسمانی و جامعه بشری، از مسائل با اهمیت است که در دین اسلام جلوة بسیار درخشانی دارد. عدالت‌خواهی و مساوات‌طلبی دین اسلام، نقش بسیار مهمی در جذب مردم ایران به سوی اسلام داشت. استاد مطهری در این زمینه می‌نویسد: «آن چیزی که بیش از هر چیز دیگری روح تشنه ایرانی را به سوی اسلام می‌کشید، عدل و مساوات اسلامی بود».

روند پذیرش اسلام در میان ایرانیان تا پایان عصر خلفای راشدین (40ه‍.) چشمگیر بود، ولی پس از آن با روی کار آمدن خلفای اموی، این روند رو به کندی گرایید.ایرانیان پذیرای اسلامی بودند که در آن، اصول ارزشمندی مانند مساوات و برابری و عدالت و... مطرح بود.

دین اسلام، هیچ‌گونه تمایز و تبعیض بر پایة طبقه و حرفه را در میان افراد نمی‌پذیرد و مبلّغ و منادی نظریه اخوّت انسانی است که گسترة آن از محدودة مرزهای سیاسی و جغرافیایی فراتر می‌رود؛ از این‌روی، در فرهنگ جهان‌شمول اسلام، استثمار انسان و تجاوز از حدودی که خداوند برای افراد بشر تعیین فرموده، مذموم و ناپسند است.بر این اساس، نظام کاستی (طبقاتی) قدیم ایران، در دین اسلام جایی نداشت؛ زیرا بر اساس مبانی اسلامی، تمام ملّت‌ها و امت‌ها نزد خدا یکسان‌اند و شأن و مقام افراد نه بر اساس سابقة قومی، زبانی و فرهنگی، بلکه بر اساس تقوا و درستکاری خود فرد تعیین و ارزیابی می‌شود.

معرفی دین اسلام و وعده‌های عدالت و برادری که در اولین گفت‌وگوهای سفیران مسلمان مطرح می‌شد، دل‌های بسیاری از ایرانیان را به سوی اسلام منعطف ساخت. به همین دلیل، لمبتون، سرعت و سهولت نسبی غلبه اعراب را به احتمال غالب، معلول این حقیقت می‌داند که اسلام به عامّه مردم وعده می‌داد که آنها را ازآن اوضاع و احوال نکبت‌بار و طاقت‌فرسای اجتماعی رهایی خواهد داد.

طبیعی است که مردم رنج‌کشیده و محبوس در قفس نظام طبقاتی، به چنین آموزه‌هایی علاقه نشان خواهند داد. آزادی از مفاسد، تعصّبات، تبعیضات و بی‌عدالتی‌های نظام طبقاتی دربارة قشرهای پایین جامعه‌ـ که حتی از حیوانات طبقات بالای جامعه نیز پست‌تر تلقّی می‌شدندـ نوید می‌داد که بدین‌وسیله نجات خواهند یافت. بدین ترتیب، اصل برابری و مساوات‌خواهی دین اسلام، گروه‌های فرودست و رنج‌کشیده را شیفته خود کرد و آنها را فوج‌فوج به سوی این دین الهی کشاند.

سادگی و بی‌آلایشی

از دیگر ویژگی‌های ایدئولوژی اسلامی که موجب جذب تودة مردم ایران به اسلام شد، سادگی و سهولت احکام آن بود. تصلّب و قشری‌نگری مذهب زردتشتی همراه با رسوم و آیین‌های خشک و خسته‌کننده که از احکام و مقررات مذهبی رنج‌آور و بیهوده سرشار شده بود، از دلایل مهم گرایش ایرانیان به اسلام قلمداد شده است.مبانی دین اسلام، ساده و درخور فهم همگان، به‌ویژه طبقات پایین جامعه بود و از دستگاه خداپرستی آیین‌های دیگر مانند اهورامزدا و اهریمن و ایزدان دیگر و فلسفة پیچیدة مذاهب نوظهور مانند مانویت برای مردم ملموس‌تر بود. بدین ترتیب، اصل اعتقادی توحید که همگان را از سردرگمی در این وادی خارج می‌ساخت، از عوامل مهم گسترش اسلام محسوب می‌شد.

دین اسلام با بیزاری از اندیشه‌های ناروا و نادرست و سنـّت‌پرستی، و نیز اصرار بر ارج نهادن بر امور معنوی، شالوده‌ای نوین و مقرون به دموکراسی در برابر سنّت‌پرستی و کهنه‌پرستی ایرانی عرضه کرد. اسلام، سادگی را جانشین پیچیدگی، توحید را جانشین تعدّد الوهیت و تثلیث، بشریت بشر را جانشین الوهیت بشر، حقیقت‌طلبی و علم را جانشین خرافات، و عقاید ساده و محکم دینی را جانشین منازعات و مجادلات مذهبی کرد.

اسلام نه‌تنها از نظر اعتقادی ساده و آسان بود، بلکه در عمل نیز به هیچ وجه پیچیدگی مذاهب دیگر را نداشت؛ در واقع، هم شیوة تدین به آن آسان است و هم احکامی که تشریح کرده سهل می‌باشد. اعمال عبادی اسلام، ساده و بدون تشریفات برگزار می‌شد و از پیچیدگی، تضاد و ناباوری اعتقادات گذشته خبری نبود. شرایط پذیرفتن دین جدید هم به قدری ساده جلوه می‌نمود که هر تازه‌واردی را به شگفتی می‌انداخت.

تساهل و تسامح

آزادی دینی و آزاداندیشی مسلمانان، از مهم‌ترین عوامل استقبال ایرانیان از دین اسلام بود. شواهد فراوانی وجود دارد که احترام اسلام و مسلمانان را به آزادی عقیده و دین و مخالفت آنها را با تحمیل دین بر دیگران بازگو می‌کند. مسلمانان با تکیه بر اندیشة «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی» (بقره: 256)، هیچ کس را با ناخوشایندی و زور مجبور به پذیرش دین اسلام نمی‌کردند؛ بلکه این عمل را زشت می‌دانند.

اسلام نه‌تنها از نظر اعتقادی ساده و آسان بود، بلکه در عمل نیز به هیچ وجه پیچیدگی مذاهب دیگر را نداشت؛ در واقع، هم شیوة تدین به آن آسان است و هم احکامی که تشریح کرده سهل می‌باشد. اعمال عبادی اسلام، ساده و بدون تشریفات برگزار می‌شد و از پیچیدگی، تضاد و ناباوری اعتقادات گذشته خبری نبود.

مسلمانان در مناطقی که فتح می‌کردند به کافران فرصت می‌دادند تا اسلام را قبول کنند. بر اساس مبانی دین اسلام، پیروان ادیان دیگر نیز می‌توانستند با پرداخت مبلغ معینی مالیات سالانه به عنوان جزیه، بر دین سابق خویش باقی بمانند. این گروه که «اهل ذمّه» خوانده می‌شدند، اجازه داشتند در برابر تعهداتی، با آزادی و امنیت کامل در قلمرو مسلمانان به اجرای مراسم و آداب مذهبی خویش بپردازند.

افزون بر این، همة معابد و اماکن مذهبی آنان مورد احترام جامعه اسلامی قرار می‌گرفت. ذمّیان، نه تنها از آزادی‌های اسلامی برخوردار بودند، بلکه از مهربانی، بلندنظری و انسان‌دوستی مسلمانان نیز بهره‌مند می‌گشتند. در برابر این آزادی‌ها و امتیازات، آنها می‌باید برخی اصول و قواعد را رعایت می‌کردند.قانون حفظ دین و عقیده در برابر پرداخت جزیه، به مرور بسیاری از ذمّیان را به دین اسلام متمایل کرد. آنان که در برخورد اولیه با اسلام، قبول جزیه را بر قبول اسلام ترجیح داده بودند، به‌تدریج که با مبانی دلنشین دین اسلام و مناسبت عقاید اسلامی با اعتقادات خود آشنا شدند، جذب این دین گشتند؛ به گونه‌ای که در قرن دوم هجری، جز عده‌ای معدود، عامة مردم آیین مسلمانی را پذیرفته بودند.

امتیازهای اجتماعی و اقتصادی

مسلمانان برای ترویج و اشاعة دین اسلام، از هیچ کوششی فروگذار نبودند؛ به همین دلیل، امتیازهای فراوانی به قبول‌کنندگان این دین اعطا می‌کردند. قبول اسلام، شخص نومسلمان را علاوه بر بهره‌مندی از برخی امتیازهای اجتماعی (مانند آزادی ازدواج با زنان مسلمان، آزادی حمل اسلحه و پوشیدن لباس عامه)، از پرداخت جزیه نیز معاف می‌ساخت.

احتمال می‌رود همین تدابیر و مزایای اقتصادی و اجتماعی پذیرش دین جدید بود که دهقانان را ترغیب می‌کرد که بدون مقاومت قابل‌توجهی، در برابر لشکر اسلام سر تسلیم فرود آورند و در قبول آیین جدید، آمادگی بیشتری نشان دهند. صنعتگران، پیشه‌وران، کشاورزان و به طور کلی طبقات پایین و متوسط جامعه، که بیش از همه در فشار بودند، با رغبت بیشتری اسلام را پذیرفتند.

ریچارد بولت اشاره می‌کند که در میان بخش‌های مختلف اجتماعی ایران (در دورة امویان)، دو گروهِ اسیران جنگی و افراد طبقات پایین جامعه، بیش از همه تمایل به اسلام داشتند. مشکل مالکیت زمین‌های کشاورزی، نظر مساعد بسیاری از کشاورزان را به دین اسلام جذب می‌کرد؛ زیرا این گروه‌های فرودست، خود مالک زمین می‌شدند و مالیات بسیار اندکی در برابر مالکیت زمین می‌پرداختند که قابل مقایسه با مالیات عصر ساسانیان نبود.

دبیران و مستوفیان نیز گروهی بودند که برای حفظ جایگاه خود در امور اداری کشور، بی‌درنگ به سوی پیروزمندان مسلمان رفتند و آیین مسلمانی را پذیرفتند. در مراحل بعدی، بازرگانان و تجار بودند که به شکلی خود را با وضعیت جدید منطبق ساختند. با توسعة فتوحات مسلمانان، قلمرو اسلامی بسیار وسیع گشت و این در حالی بود که رسوم مدنی و تجاری اسلام نیز امتیازاتی به پیشه‌وران و بازرگانان می‌بخشید؛ در حالی‌که احکام فقهی زردتشتی آنان را در تنگنا قرار می‌داد.

در پایان ذکر مطلبی ضروری است که خود بیانگر عشق ایرانیان به اسلام حقیقی می‌باشد؛ روند پذیرش اسلام در میان ایرانیان تا پایان عصر خلفای راشدین (40ه‍.) چشمگیر بود، ولی پس از آن با روی کار آمدن خلفای اموی، این روند رو به کندی گرایید.ایرانیان پذیرای اسلامی بودند که در آن، اصول ارزشمندی مانند مساوات و برابری و عدالت و... مطرح بود؛ اما وقتی امویان بر سریر دستگاه خلافت تکیه زدند و خلافت را به ملوکیت تبدیل و شعارهای جاهلی مانند برتری عرب بر عجم را زنده کردند، دیگر آن روح آزادمنش ایران نمی‌توانست چنین حکومت و دین تحریف شده‌ای را پذیرا باشد.

سیاست‌های غلط و جاهلی خلفای اموی در امور سیاسی و اداری، و برخوردهای نامناسب سرداران و لشکریان خلافت بنی‌امیه (با تأکید بر قوم‌محوری نه اسلام‌محوری)، سبب شد گرایش روزافزون ایرانیان به دین اسلام که تا تصرف خراسان استمرار داشت، دچار رخوت و سستی شود. به همین دلیل، مردم مناطقی مانند ماوراءالنهر که در عهد خلافت بنی‌امیه به تصرف اسلام درآمدند، تا مدت‌ها بر اعتقادت و سنت‌های قدیمی خویش پای‌بند مانده و بسیار دیر به آیین اسلام در آمدند.

 

نتیجه

دین اسلام در جزیرةالعرب ظهور یافت، ولی در آنجا محصور نماند و آموزه‌های حیات‌بخش آن، در مدت کوتاهی بر بخش گسترده‌ای از عالم از جمله ایران‌زمین پرتو افکند.جامعة ایران که از درون ـ به ویژه در حوزه دینی و فرهنگی ـ دچار انحطاط گشته بود، انتظار دینی را می‌کشید که با تمسّک به آن، خویشتن را از اسارت اعتقادات خرافی دین تحریف‌شدة زردتشتی و ستم‌های اجتماعی و اقتصادی اشراف و موبدان ساسانی نجات بخشد.

با ورود اسلام، این انتظار به سرآمد؛ آموزه‌های انسان‌ساز، اندیشه‌های نوین و دیگر جذّابیت‌های مکتب حیات‌بخش اسلام، به ویژه مساوات‌جویی و عدالت‌محوری آن، اشتیاق ایرانیان را ـ که تشنة عدالت اجتماعی بودند ـ به دین اسلام دوچندان ساخت.این عوامل به همراه مؤلفه‌های دیگری مانند سادگی و بی‌آلایشی، تساهل و تسامح، امتیازهای اجتماعی و اقتصادی دین اسلام، سبب شد این شریعت مقدس در مدت کوتاهی در قلوب مردم ایران جای گیرد و بدین شکل امپراتوری بزرگ باستانی ایران، به عنوان بخشی از دارالاسلام محسوب شود.

منابع :

www.sid.ir

www.noormags.com

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 28 اردیبهشت 1394 ساعت: 19:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره سنگ درمانی

بازديد: 689

 

تحقیق کامل درباره سنگ درمانی

فهرست مطالب

سنگهاي درماني و سنگ درماني.. 2

چکیده :2

مقدمه :2

مطالعه هر شاخه از این علم ...2

زمین ، عاملی برای بر هم زدن تعادل بدن :3

تاریخچه سنگ درمانی.. 4

خواص سحری درمانی سنگها5

سنگها و جواهرات موافق و مخالف بروج مختلف :6

تاثیر سنگهای قیمتی دردرمان بیماریهای جسمی.. 7

درمان دردها با سنگ شفا بخش :13

نحوه شارژ سنگ های درمانی :15

نحوه استفاده از سنگ های درمانی :16

برخي ديگر از سنگهاي درماني.. 16

منابع :21

 

 

 

 

سنگهاي درماني و سنگ درماني

چکیده :

در مطالعه حاضر ، سعی بر آن شده تا نگاهی اجمالی داشته باشیم به علم نوین زمین شناسی پزشکی ، و زمین از دو بعد مورد بررسی قرار گرفته می شود ( 1- زمین بعنوان عاملی برای بر هم زدن تعادل بدن 2- زمین و نقش آن در پزشکی و داروسازی ) در ادامه پرداخته شده به نحوه استفاده و شارژ کانی های دارویی که امید است مورد توجه عزیزان واقع شود. 

مقدمه :

زمین شناسی پزشکی ( Medical Geology ) به مطالعه تأثیر فاکتور های زمین شناسی بر سلامت و پراکندگی بیماری ها می پردازد . از گذشته های دور تأثیر عواملی چون آب و هوا ، میزان رطوبت ، و دما و ارتفاع و دیگر عوامل محیطی بر روی سلامت انسانها شناخته شده است . این علم رابطه نهفته ای با سایر علومی چون بیولوژی ، شیمی ، کشاورزی ، آب و هوا شناسی ، کانی شناسی ، ایمولوژی ، اپیدمیولوژی ، پاتولوژی و پزشکی جغرافیایی دارد. 

مطالعه هر شاخه از این علم ... 

، قوانین حاکم بر این ارتباط را برای ما روشن می سازد که ماهیت کلی زمین شناسی پزشکی را شکل می دهد که هدف از آن شناخت عوامل ژئوژنیک و تاثیر آن بر سلامت موجودات است. 
پیکره ی زمین نیز هم چون بدن ما انسانها از عناصر گوناگونی تشکیل شده است که برخی از آنها برای زندگی انسانها لازم و ضروری و برخی دیگر بر هم زننده تعادل بدن هستند.
با توجه به قانون سم شناسی که توسط پاراسلسیون (1541
1493 ) مطرح شده است عناصر هم ضروری و هم سمی اند .

 « همه مواد سمی اند ؛ هیچ ماده سمی وجود ندارد ، دوز ماده (Dose) است که سمی بودن یا خاصیت درمانی آن راتعین می کند. »با توجه به اهمیت این علم نوین و نیاز جوامع به آن ، هنوز جای بحث و تحقیق در این شاخه بسیار است . بویژه که در طی سالهای اخیر توجه ویژه ای به این شده است . ما نیز سعی بر آن داشتیم در این مقاله به معرفی و شناساندن این شاخه از زمین بپردازیم ، امید آن است که مورد توجه عزیزان واقع گردد. 

زمین ، عاملی برای بر هم زدن تعادل بدن :

برخی از عناصر موجود در سنگ ها و کانی های موجود در خاک علاوه بر اینکه در صنعت و تداوم حیات بشر نقش مهمی ایفا می کنند گاهی نیز تعادل بدن را بر هم ریخته و موجب بروز مشکلات می شود. 
بطور مثال آب که یکی از مهمترین نیاز های بشر محسوب می شود و آب های زیر زمینی در زمره منابع آب آشامیدنی با کیفیت مطلوب طبقه بندی می شوند ، خاکها و سنگ ها به عنوان صافی طبیعی ، این آب را تصفیه کرده و آلودگی های نامطلوب را از آن جدا می کند ولی با توجه به مسائل ژئو شیمیایی مربوط به لایه های زمین که آب در آنها جریان دارد ، کیفیت آب زیرزمینی صد در صد تضمین شده نیست و آلودگی های موجود در آن به عنوان تهدیدی برای سلامت و بهداشت عمومی بشمار می رود. زیرا بسیاری بسیاری از عناصر موجود در سنگ ها و خاکها در مقادیر بالا مسمویت زا می باشند و آب بعنوان یک حلال این عناصر را در خود حل نموده و وارد چرخه غذایی و از آنجا وارد بدن موجودات شده و زیان های فراوانی را بوجود می آورد.از جمله این عناصر آرسنیک موجود در کانی ها و سنگ های آرسنیک دار است . که از جمله مهمترین و فراوانترین آلوده کننده طبیعی آب زیر زمینی محسوب می شود. که علاوه بر سمی و سرطان زا بودن امراض گوناگون پوستی را موجب می شود . حداکثر میزان مجاز این عنصر در آب شورب
ppm/lit 10 می باشد ( 1993 WHO ) در حالی که بسیاری از کشور ها حد استاندارد سابق WHO را یعنی ppm/lit 50 را در نظر می گیرند.  از جمله مناطقی که با مشکل آلودگی آب مواجهند می توان به آرژانتین ، شیلی ، مکزیک ، هند ( بنگلادن غربی ) ، بنگلادش ، شمال چین ، تایوان ، ویتنام ، مجارستان و بخشی از امریکای غربی را می توان نام برد .
از دیگر بیماری ها که توسط عناصر موجود در سنگ ها و کانی ها بوجود می آید می توان به موارد زیر اشاره نمود :
جمع شدن گاز رادوون که موجب بروز سرطان وبیماری
Melanoma و سرطان کلیه می شود. 
هم چنین روی که از عناصر سنگین است و در تغذیه نقش مهم دارد مصرف بالای آن بیماری کم خونی را موجب می شود.
کادمیوم می تواند عامل فشار خون بوده و سبب بروز بیماری نرمی استخوان ( تخریب بافت و نرم شدن استخوان ها ) شود . مواد باطله حاصل از معدن کاری و فرآوری فلزات سبب تمرکز خطرناک این عنصر و رها شدن آن در بیوسفر می شود.
 
جیوه عنصر تجمع پیدا کننده ای است و بنابر این هر چه موقعیت حیوانات در چرخه غذایی بالاتر باشد مقدار این عنصر در بدن آنها زیاد تر خواهد بود. جیوه به سیستم اعصاب مرکزی بدن حمله کرده و موجب تخریب آن می شود. بعنوان مثال می توان تعدادی از دهکده های ماهیگیری ژاپن را نام برد که در اثر مصرف ماهی های جیوه دار دچار مشکلات فاجعه بار شدند .
 
بریلیوم در فرم اکسیدی خود (
Beo) اگر استنشاق شود یا لمس شود ، حتماً باعث بیماری خواهد شد . در سال 1940 معدنکاری که در تماس با این عنصر قرار داشته اند به بیماری کرونیک بریلیوم یا (CBD) مبتلا شدند. اکسید بریلیوم در راکتورها اورانیوم که پلوتونیوم از اورانیوم ساخته می شود ، استفاده می گردد .

تاریخچه سنگ درمانی

سنگ درمانی که از دیرباز در زمره درمانهای طبیعی بوده، امروزه تحت نام (gem therapy) به عنوان یکی از رشته های طب مکمل معرفی و طبقه بندی می شود. استفاده از خواص درمانی سنگهای نیمه قیمتی . گوهرها بر خلاف استقبال گسترده مردم جهان طی سالهای اخیر، موضوع جدیدی نیست، بلکه هزاران سال قدمت دارد. شواهد کاربرد سنگهای طبیعی برای درمان بیماریهای مختلف در قدیمی ترین تمدنهای بشری به چشم می خورد. بر اساس این شواهد، در طول تاریخ از سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی برای مقاصد درمانی، محافظت افراد در برابر بلایای طبیعی و تاثیرات نامطلوب محیطی استفاده می شده است. قدیمی ترین گزارشها در مورد خواص درمانی گوهرها به هزاره 4 پیش از میلاد باز می گردد. چنین به نظر می رسد که کتیبه های سومری و متون علوم ودایی مربوط به هند باستان، کهن ترین آثار بر جای مانده از این دانش قدیمی می باشند. در طب سنتی هند (آیورادا) دستورات دقیقی در مورد تهیه پودر، خمیر و الگریز با سنگهای شفا بخش وجود دارد. متون و دستورات این طب تا به امروز حفظ شده و توسط پزشکان آن در سراسر دنیا و بخصوص در آمریکا، اروپا و هند بکار گرفته می شود. 
در چین باستان نیز درمانگران از خواص ارتعاشی سنگها آگاه بوده اند. کتاب امپراطور زرد (حدود 500 سال قبل) که توسط پی یو نگاشته شده دارای توضیحات فراوانی در مورد گوهرها و تاثیر آنها بر بدن انسان است. امروزه نیز کشور چین یکی از بزرگترین عرضه کنندگان گوهرها و سنگهای شفابخش در سراسر دنیاست.
ارسطو فیلسوف مشهور یونانی نیز از قدرت ویژه و منحصر به فرد سنگهای شفابخش صحبت کرده است.
رومیان نیز تحت تاثیر آموزه های یونان و سایر تمدنهای باستانی، همواره سنگهای صیقل داده شده را برای رفع بیماری و بدشانسی با خود حمل کرده و در جنگ ها در زره و سپر و شمشیر خود از آنها استفاده می کردند.
در دین مبارک اسلام نیز استفاده از انگشتر با نگین عقیق، فیروزه و سنگ خورشید به مومنین توصیه شده و با استناد به کتب دینی، ائمه اطهار غالبا نگین انگشتری بر دست داشته اند.
دانشمندان ایرانی در دوره پس از اسلام نیز توجه و عنایت ویژه ای به گوهرها و سنگهای شفا بخش داشته اند که از این میان می توان به صباح بن عمران از جواهرشناسان عهد هارون الرشید خلیفه عباسی و عطاربن محمد، منجم و مولف کتاب منافع الاحجار اشاره نمود. ابن سینا، حکیم عالیقدر پارسی نیز، در درمان تمایل به خودکشی از سیترین استفاده می کرده است.
شاید به جرات بتوان گفت پرارزشترین و مهمترین کتب گوهرشناسی ایران کتاب الجماهر فی الجواهر تالیف ابوریحان بیرونی به زبان عربی و رساله تنسوخنامه ایلخانی معروف به رساله جوهریه تالیف خواجه نصیر الدین طوسی به زبان فارسی است. تنسوخنامه ایلخانی که در عهد پادشاهی هلاکوخان و به امر او توسط خواجه نصیرالدین طوسی به رشته تحریر در آمده است، شامل منافع و خواص و صفات گوهرها و سنگهای بیش بها است.
یک درمانگر زن مشهور به نام هلیدگارد، در قرن دوازدهم میلادی (اروپای قرون وسطی) در کتاب معروف خود به نام فیزیکا به طور مفصل به توضیح خواص درمانی سنگهای نیمه قیمتی پرداخته است. یکی از این درمانهای طبیعی شامل قرار دادن سنگهای خاص بر روی نقاطی از بدن و نوشیدن آب از ظرفی بوده که سنگهای شفابخش به مدت یک شبانه روز در آن قرار داده شده باشد.
چارسلسوس، پرآوازه ترین پزشک اروپا در دوران رونسانس، در مورد یژگیهای شفابخش سنگها و مواد معدنی و ارتباط این خواص با ساختمان فیزیکی و فرمول شیمیایی آنها به بررسی و مطالعه پرداخته است. او پس از سالها مطالعه و به دنبال کسب تجربیات متعدد، به این نتیجه رسیده است که از سنگهای ساییده شده و یا خرد شده می توان نه تنها برای درمان علایم بیماریها، بلکه برای علاج دلایل عمیق بیماری هم استفاده کرد.

خواص سحری درمانی سنگها

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(1).jpg

بسیاری از مردم ، حتی اهل فن به جواهرات و سنگها ، صرفاً از دید زیورآلات و زیبایی و یا قیمت و ارزش آن می نگرند . بعضی از مردم هم بر این باورند که از نگین یا جواهرات استفاده کرده اند . که برای آنان این جواهر یا انگشتری نحس و شوم بوده و یا اینکه شانس و اقبال را به آنان هدیه کرده است . اما بایستی که این مسئله را مد نظر داشته باشیم که هیچ چیزی در این دنیا بدون دلیل و علت بوجود نمی آید . و اگر ما از چگونگی بوجود آمدن آن و خواص و فوائد ، و همچنین ضرر و زیان آن اطلاع حاصل کرده ، و دریابیم که چگونه و در چه جائی از آنها استفاده نمائیم ، می توانیم آن نتیجه ی مطلوبی را که می خواهیم حاصل نمائیم . صدها سال قبل اهل فن از فوائد سنگها و جواهرات استفاده می کردند ، و دریافته بودند که این سنگها دارای خواص مغناطیسی و درمانی می باشند ، و حال در عصر حاضر با تکنولوژی پیشرفته ای که بشر ، حاصل نموده از نور و اشعه در علم و صنعت و طب استفاده می شود . آیا هیچ از خود این سؤال را نموده اید که پادشاهان در قدیم ، چرا برای خود تاج درست کرده ، و در این تاج از تمامی سنگها و جواهرات استفاده می کردند . بخاطر اینکه صدها سال پیش از این ، علما و دانشمندان از خواص و فوائد ، سنگها و جواهرات آگاه بودند و اما فلسفه تاج این است که تاج پادشاهان را با تمامی جواهرات زینت می دادند و اعتقاد داشتند که هر سنگ خواصِ خاص خود را دارد و زمانی که همگی جواهرات را در مجموعه ای مثل تاج استفاده می نمودند ، گذشته از قدرت و برکت و مال مقام ، خود را در مقابل هر گونه شر و بیماری بیمه می نمودند ، لهذا بدین ترتیب از مجموعه ای از جواهرات برای خود تاجی به شکل زیور استفاده می کردند و در عین حال از تمامی خواص و فوائد این جواهرات استفاده کرده ، و با اطمینان خاطر و داشتن اعتماد به نفس و تکیه بر خواص جواهرات بر اریکه قدرت تکیه زده و بر ملک و مردم ، حکومت می نمودند . گذشته از آن از ترکیبات و همچنین کشته ی این سنگها در طب سنتی استفاده می کردند که در حال حاضر ، و در این عصر نیز در بعضی از نقاط جهان این استفاده مفید را می نمایند . جواهرات وسنگها ، اشعه و حرارت کیهانی را جذب نموده ، سپس طبق خواص خود ، پرتو و اشعه را به هاله و چاکراهای فرد منعکس می سازند پس با کمی تعمق می توانید نتیجه بگیرید ، که چه عملی در این رابطه صورت می گیرد ، و چگونه سنگ و جواهر موافق ما برای ما مفید بوده ، و جواهر و رنگ مخالف ما برای ما نقصان در بر دارد

سنگها و جواهرات موافق و مخالف بروج مختلف : 

1 برج حمل / فروردین 

سنگهای موافق = مرجان حجرالدم الماس عقیق زبرجد سنگ یشم 
سنگهای مخالف = مروارید
اوپل سنگ موسی 

2 . برج ثور / اردیبهشت 

سنگهای موافق = الماس مروارید یاقوت کبود 
سنگهای مخالف = یاقوت اصغر ( پکهراج )
زبرجد الماس زرد 

3 . برج جوزا / خرداد 

سنگهای موافق = زمرد سنگ یشم 
سنگهای مخالف = یاقوت کبود
فیروزه اکوامرائن 

4 . برج سرطان / تیر 

سنگهای موافق = عقیق حجرالقمر مروارید زبرجد زمرد 
سنگهای مخالف = سنگ موسی
لاجورد روبی 

5 . برج اسد / مرداد 

سنگهای موافق = یاقوت یاقوت کبود الماس - عقیق
سنگهای مخالف = یاقوت اصغر
زمرد 

6 . برج سنبله / شهریور 

سنگهای موافق = زمرد لاجورد سنگ یشم عقیق الماس زرقون 
سنگهای مخالف = فیروزه
ایمی تهست اکوامرائن 

7 . برج میزان / مهر

سنگهای موافق = الماس یاقوت کبود سنگ یشم زبرجد یاقوت اصغر
سنگهای مخالف = مروارید
سنگ موسی روبی 

8 . برج عقرب / آبان

سنگهای موافق = یاقوت اصغر الماس عقیق سرخ اوپل 
سنگهای مخالف = زمرد
زرقون

9 . برج قوس / آذر 

سنگهای موافق = یاقوت اصغر فیروزه لهسنیا - حجرالقمر
سنگهای مخالف = عقیق
یاقوت کبود اکوامرائن 

10 . برج جدی / دی 

سنگهای موافق = یاقوت کبود فیروزه عقیق 
سنگهای مخالف = حجرالقمر
روبی اوپل 

11 . برج دلو / بهمن 

سنگهای موافق = یاقوت کبود عقیق - فیروزه 
سنگهای مخالف = یاقوت اصغر
لاجورد الماس زرد 

12 . برج حوت / اسفند 

سنگهای موافق = زبرجد لاجورد حجرالقمر سنگ یشم 
سنگهای مخالف = عقیق
فیروزه یاقوت کبود 

تاثیر سنگهای قیمتی دردرمان بیماریهای جسمی 

1- ياقوت کبود:

آرتروز، التهاب سينوس هاى فکى، بیضه ها(التهاب)، پشت(دردها)، پیری زودرس، تقويت کبد، ريزش مو، زونا، زخم معده، دمل وکورک، درد اعصاب، ذات الریه، خارش پوست، خون دماغ، حفظ بينايى، حنجره(التهاب)، جلوگيرى از پيرى زود رس پوست، سياتيک، سر درد، سر دردهاى پيشانى، سرگیجه، فشار خون بالا، گرفتگی عضلات، گوش(دردها)، گوش (ورم)، عفونت، عادت ماهانه دردناک، عرق، مو(ریزش)، مشکلات خواب، لکنت زبان، سنگهاى عرفانى، هذیان به همراه آشفتگی،ترس ووحشت از وجدان 

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(2).jpg

2- کهربا:

آرتروز، التهاب مفاصل، آسم، آفت، آلرژى ها، اگزما، اختلالات ستون مهره ها، انحرافات ستون مهره ها، آنژین، التهاب تاندونها، آبسه، التهابات ریشه دندان، برونشيت(کلی)، برونشیت(مزمن)، پاهای ورم کرده، پشت(دردها)، پوست(تحریکات پوست)، پوست(بثورات پوستی)، تب یونجه، تورم پاها، تبخال، تصلب شرايين، تقويت عضلات، تقويت رباط ها، تحريک رشد، رشد(تحریک)، رماتیسم، ریه ها(التهابات)، ریه ها(بیماری ها)، زونا، درمان التهاب سينوس پيشانى، درمان زخم ها، دمل وکورک، دندان های شیری، درد صورت، خارش پوست، حنجره(التهاب)، چشم شور(چشم بد)، سياتيک، سياه سرفه، سرفه، ستون فقرات(انحراف)=اسکولیوز، سینوس های پیشانی، گرفتگی عضله ماهیچه ساق پا، گواتر، عفونت، غدد پستان(التهاب)، صفرا(زرداب)، مفاصل(التهاب)، مالاریا، مجراهای تنفسی(تنگی نفس)، لارانژیت(ورم حنجره)، لوزه ها(التهاب)، نقرس، دفع چشم بد، سنگهاى پيشانى و حامى 

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(3).jpg

3- فيروزه:

التهاب سينوس هاى فکى، اشعه ها، التهابات گلو،لوزه ها، برونشيت(کلی)، برونشیت(مزمن)، بيماريهاى کليه، پشت(مشکلات مربوط به مهره ها)، تقويت عضلات، ریه ها(بیماری ها)، زکام، زگيل، دفع سنگ کليه و مثانه، ذات الریه، چشم شور(چشم بد)، سياه سرفه، سرفه، سرما خوردگى، سرخک، سنگ کلیه، مثانه، گوش(دردها)، عفونت، عضلات(کوفتگی)، مجراهای تنفسی، لکنت زبان، لکنت زبان، افسردگى، دفع چشم بد، سنگهاى پيشانى و حامى

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(4).jpg

4- آکومارین

التهاب سينوس هاى فکى، آنژین، التهابات ریشه دندان، التهابات گلو،لوزه ها، ایدز، اوریون، برونشیت(مزمن)، ‌بيماريهاى تنفسى، رفع ناراحتى هاى گردن، زونا، دستهای ورم کرده، دیفتری، حساسیت به تغییرات جوی، چشم(اشک ریزان)، قلب(تپش)، کشیدگی های سرشانه وگردن، کلیه(ورم والتهاب )، کیست، گرفتگی صدا، گلودردها، غدد پستان(التهاب)، تیروئید(افزایش ترشح تیروئید)، غده تیروئید(کاهش ترشح تیروئید)، لنف(گره های لنفاوی متورم شده)، لوزه ها(التهاب)، هورمون ها(اختلالات) 

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(5).jpg

5- يشم:

آفت، التهاب روده و معده، افزايش بارورى، التهاب معده وروده، اسهال ها (قولنج)، بيماريهاى روده کوچک، بيماريهاى کليه، باروری(زیادکردن)، پاها(رفع خستگی)، تهوع، تنظيم قند خون، تقويت عضلات، تقويت کبد، روده کوچک(عفونت)، زایمان(راحت وسریع)، دفع سنگ کيسه صفرا، دردهای زیرشکم، دردفتق، درمان ضعف اعصاب، درد اعصاب، خستگى و سردى پاها، خون(قند)، خونریزی های زیاد وسخت، حساسیت به تغییرات جوی، حاملگی، تهوع، سنگ کیسه صفرا، قولنج، قولون (ورم )، کیسه صفرا(التهاب)، گریپ، عادت ماهانه دردناک، عطسه های دائمی، صفرا(زرداب)، طحال(درد)، مشکلات تعريق، مسهل، مثانه(بیماریها)، لاغرشدن، لوزالمعده(پانکراس)، هپاتيت، ناشنوايى، نفخ، يبوست، يرقان، آرامش بخش، ايجاد خلوص، تقويت اراده، پايدارى و ثبات، پاکدامنى

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(6).jpg

6- آوانتورین:

آلرژى ها، آکنه، پوست(بثورات پوستی)، جوشهای سرسیاه، شوره سر، عرق

7- پریدوت:

آلرژى ها، آکنه، پوست(تحریکات پوست)، پوست(بثورات پوستی)، روده(عفونت)، حساسیت(زودرنجی)، جوشهای سرسیاه، شوره سر، شوک، فشار خون بالا، قلب(تپش)، نفخ، اضطراب درونى، افزايش قدرت بيان احساسات، دفع کابوس هاى شبانه، اختلالات ستون مهره ها، آبله مرغان، التهابات گلو،لوزه ها، بيماريهاى مغز استخوان، بيمارى هاى روده بزرگ، باروری(زیادکردن)، تبخال، تقويت عضلات، روده بزرگ (بیماریها)، زکام، درمان ضعف اعصاب

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(7).jpg

8- زیرکون: 

آلرژى ها، بیماریهای ویروسی، تب یونجه، سل، عطسه های دائمی 

9- ياقوت:

احساس ضعف و ناتوانى، اختلال گردش خون، افزايش انرژى جسمانی، اختلالات ضربان قلب، آندوکاریت(التهاب حفره ای که منافذ قلب را می پوشاند)، اختلالات گردش خون، برونشيت(کلی)، بیماریهای کودکان، تقويت عضلات، تقويت عروق خون رسان قلب، راشیتیسم، درد قلب، جنون(دیوانگی)، سیستم ایمنی بدن(جهت تقویت)، فلج اطفال، فلج نيمه بدن، فشار خون پائين، کاهش کلسترول، کم خونى، گردش خون(تنظیم)، عفونت(کلی)، لرزها، نرمى استخوان، اضطراب درونى، تمرکز فکر، رفع حسادت، زوال روحى 

http://rasekhoon.net/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/farvardin/05/250375%20(8).jpg

10- کريستال سنگ:

احساس ضعف و ناتوانى، افزايش انرژى جسمانی، اختلالات ستون مهره ها، پاها(رفع خستگی)، پشت(درد رباط ها)، پشت(دردها)، پوست(بثورات پوستی)، تهوع، تيروئيد، تقويت رباط ها، تقويت مغز، رفع حستگى چشم و تقويت بينايى، رفع انسداد انرژى و درمان چاقى، راشیتیسم، زخم معده، دیسک مهرها، خستگى، خستگى و سردى پاها، خون دماغ، چشم(تقویت)، سر درد، سرگيجه، ستون فقرات(اشکالات رباط ها)، قولنج، کشیدگی های سرشانه وگردن، گوارش(هضم)، عفونت، عفونت(کلی)، غده تیروئید(تنظیم)، ضد عفونى کردن، مراحل اوليه سرطان، مشکلات وزن، نرمى استخوان، استرس و فشارهاى روانى، پايدارى و ثبات، تمرکز فکر، روشن بينى و هوشيارى، مشکلات روحى و احساسى

11- عقيق سرخ (آگات):

التهاب روده و معده، التهاب معده وروده، التهابات بخش دماغی ودهانی درحیوانات، التهاب مغز، بيماريهاى روده کوچک، بيماريهاى کليه، پروستات، تب یونجه، تخمدان ها(تومورها)، تخمدان ها(التهاب)، تقويت کبد، ترک سيگار، درد سياهرگ ها، دفع سنگ کليه و مثانه، درمان زخم ها، دردهای زنانگی، دردهای زیرشکم، خواب گردى، خواب(خوابگردی)، خون داخل ادرار، خون(مسمومیت)، خون دماغ، حملات تب، سياتيک، سر درد، سیاهرگها(درد)، قولون (ورم )، کاهش کلسترول، کمبود کلسيم، کبد(درد والتهاب)، کیست، گازگرفتگی کنه، عادت ماهانه دردناک، صرع، مسموميت، مسمومیت سخت از بوی سیگار، مجرای ادراری، مخملک، ناشنوايى، يبوست، انگيزش آگاهى، اصلاح شخصيت، درمان دلسردى و ياس، دلواپسى مفرط، درمان کمبود شجاعت، شکاکى

12 - زمرد:

اسهال خونی، آب مروارید، آروغ وترش کردن، بیماریهای کودکان، پیری زودرس، روده (انسداد)، زخم اثنی عشر، دهان(التهاب مخاط دهان)، دیابت، دیسک مهرها، چشم(تقویت)، چشم(ورم ،ملتحمه)، چشم(کبود)، چشم(عفونت)، چشم (دردها)، حافظه(ضعف)، ستون فقرات(اشکالات رباط ها)، سرخک، سیستم ایمنی بدن(جهت تقویت)، شیزوفرنی، قولنج، گرفتگی عضلات، گرم شدن، غده تیروئید(افزایش ترشح تیروئید)، غده تیروئید(کاهش ترشح تیروئید)، مسموميت غذایی، نفخ، افزایش نبوغ هنری 

14- لاجورد:

استفراغ، آنورکسی(کمبودموادمغذی)، تبخال، تقويت عروق خون رسان قلب، ريزش مو، زگيل، دیفتری، چشم(اشک ریزان)، چشم سوم(بازشدن)، سکته، شنوایی(تقویت)، فشار خون بالا، کلیه(ورم والتهاب )، گازگرفتگی کنه، گزیدگی حشرات، گردش خون(تنظیم)، غده تیروئید(کاهش ترشح تیروئید)، مو(سلامتی)، مو(ریزش)، افسردگى، اصلاح شخصيت، اعتماد به نفس، تمرکز فکر، تقويت فکرو انديشه، درمان درون گرايى، دوستى و محبت، رفع احساس حقارت، رفع غم و غصه، سنگهاى عرفانى

15- کلسدونی:

استفراغ، التهاب تاندونها، پشت(درد رباط ها)، پشت(مشکلات مربوط به مهره ها)، تاندونها(پارگی)، رشد(تحریک)، دل بهم خوردگی، دندان(پوسیدگی)، دیسک مهرها، سياتيک، سوختگى، ستون فقرات(اشکالات رباط ها)، قارچ مووناخن، کابوس ها، گرفتگی صدا، گرمازایی، گلودردها، غدد پستان(التهاب)، غده تیروئید(بیماریها)، غده تیروئید(افزایش ترشح تیروئید)، مفاصل(التهاب)، لکنت زبان، هورمون ها(اختلالات)، ناخن های شکننده

16- گارنت:

آبسه، آلت تناسلی(بیماریها)، اختلالات گردش خون، باروری(زیادکردن)، تبخال، خون (سرطان)، خون(تصفیه)، فشار خون پائين، گردش خون(تنظیم)، لرزها، نازایی 

17-رز کوارتز:

آبسه، آنورکسی(کمبودموادمغذی)، التهابات بخش دماغی ودهانی درحیوانات، تخمدان ها(التهاب)، روده بزرگ (بیماریها)، دردهای زیرشکم، خواب(بی خوابی)، خواب(خوابگردی)، حساسیت(زودرنجی)، قلب(انفارکتوس)، کابوس ها، مفاصل(التهاب) 

18- آمیتیست:

آلت تناسلی(بیماریها)، آمبولی(انسدادرگها)، اختلالات گردش خون، دمل وکورک، خستگی بیش از حد درسی، خواب(بی خوابی)، خون(تصفیه)، جریان خون درمنافذ پوست، سوختگى، سرگیجه، سل، سیاهرگها(درد)، کابوس ها، کوررنگی، گازگرفتگی کنه، گرفتگی عضله ماهیچه ساق پا، صرع، مو(ریزش)، مویرگها، لوزالمعده(پانکراس)، واریس ها، دفع کابوس هاى شبانه

19- الماس:

آندوکاریت(التهاب حفره ای که منافذ قلب را می پوشاند)، اسپرم سازی، التهاب مغز، بیضه ها(التهاب)، پیری زودرس، ترشحات زنانگی، دیابت، جلوگيرى از پيرى زود رس پوست، قارچ مووناخن، صرع، طحال(درد)، نازایی، يائسگى، ايجاد خلوص، تقويت اراده، تقويت آگاهى درونى، درمان خجالتى بودن، رفع حسادت، هوش وفعالیت 

20- مالاکیت:

اشعه ها، التهابات ریشه دندان، بیماریهای کودکان، باروری(زیادکردن)، زخم معده، دردهای زنانگی، ذات الریه، قارچ ها(کلی)، گازگرفتگی کنه، گزیدگی حشرات، گوش (ورم)، عادت ماهانه دردناک، عضلات(تقویت)، عفونت(کلی)، طحال(درد)، مسمومیت سخت از بوی سیگار، متابولیسم(سوخت وساز سلولی)، مخملک 

21- تورمالین:

اشعه ها، اختلالات گردش خون، اسهال ها (قولنج)، ایدز، آلزایمر، بیماریهای کودکان، بیضه ها(سرطان)، پوست(تحریکات پوست)، پیشگیری از سرطان، تخمدان ها(تومورها)، تبخال، روده(سرطان)، روده کوچک(عفونت)، زونا، چشایی(محرک)، چشم شور(چشم بد)، ستون فقرات(انحراف)=اسکولیوز، سرطان، سرگیجه، سیاهرگها(تنگی)، سیستم ایمنی بدن(جهت تقویت)، فشار خون پائين، گریپ، گوش(سوت کشیدن گوش)، صرع، طحال(درد)، مالاریا، مثانه(بیماریها)، لارانژیت(ورم حنجره)، هورمون ها(اختلالات)، ناخن های شکننده، نومیدی

22- انیکس:

آلزایمر، تقويت قلب و جريان خون بهبود پس از عمل جراحى، چشم(اشک ریزان)، شنوایی(تقویت)، گزیدگی حشرات، درمان هرنوع اعتیاد وافزایش اعتمادبه نفس، مشکلات روحى و احساسى، هذیان به همراه آشفتگی،ترس ووحشت از وجدان، ناخن ها، مشکلات وزن، ستون فقرات(انحراف)=اسکولیوز حساسیت به تغییرات جوی، خستگى و سردى پاها، دردفتق، تقويت عضلات، پاها( رفع سردی)، پاها(رفع خستگی)

23- کریزوپراز:

برونشیت(حاد)، باروری(زیادکردن)، زایمان(راحت وسریع)، نومیدی 

24- رودوکروسیت:

بیماریهای ویروسی، بیضه ها(سرطان)، خون(تصفیه)، خون(مسمومیت)، ناخن های شکننده 

25- سنگ ماه:

باروری(زیادکردن)، رشد(تحریک)، دستهای ورم کرده، سل، کبد(درد والتهاب)، متابولیسم(سوخت وساز سلولی)، نازایی

درمان دردها با سنگ شفا بخش : 

کانی ها و سنگ های با ارزش به علت ساختار اتمی کامل و انرژی بسیاری که دارند و نورهای ناب رنگی و درخشان که از خود می تابانند در کنار دانش پزشکی ، بدون خطر آفرینی می توانند اثرهای مثبت برجای بگذارند . ولی این حرف به این معنا نیست که سنگ ها به تنهایی معجزه می کنند بلکه این سنگ ها همراه و در کنار درمان های پزشکی تأثیرات مفیدی را بر بیماری ها دارند. 
ارتعاشات متغیر در حوزه بدن تعادل جسم و جان را به هم می ریزد و این ناهماهنگی است که باعث بیماری می شود . در این زمان است که می توان با کمک گرفتن از ارتعاشات کانی ها و سنگ های با ارزش ، این ناهنجاری های به وجود آمده را کنترل کرد و هماهنگی لازم را در جسم و جان دوباره ایجاد کرد . با مطالعه تاریخ می توان به این مسئله پی برد که انسانها در گذشته برای درمان بیماری ها از کانی ها بهره می بردند . بطور مثال :
بقراط اولین شخصی است که به جهت کوشش برای برقراری ارتباط بین سلامتی ، خصوصیات طبیعی و ویژگی های نژادی ، تحت تأثیر عوامل محیطی اشتهارد دارد .آتلانتیسی ها می دانستند که برای درمان بیماری ها چگونه از کانی های موجود در طبیعت استفاده کنند . در چین از کوبیدن و پودر جواهر سنگ ها برای مداوای بیماران سود می بردند . در قرن 8 میلادی شخصی بنام « سن هیلد نبژان» با کمک این سنگ ها بیماران خود را درمان کرد. این نشانه آن است که در گذشته و در مناطق مختلف انسانها از سنگ ها علاوه بر استفاده آن به عنوان ابزار گوناگون برای درمان نیز از آن ها سود برده اند .
 
در بدن نقاطی وجود دارند که می توانند ...
 
ارتعاشات و انرژی های سنگ ها و کانی های درمانی را دریافت نمایند و با استفاده از این انرژی ها تعادل بدن را به حالت عادی بازگرداند که این نقاط را چاکرا می نامند ، که شامل :
 
چاکرای ریشه یا پایه ستون فقرات (
Mulddhara) نخستین چاکرا است ، که محل استقرار آن در استخوان خاجی می باشد که محل ورود « پرانا » یا انرژی حیاتی است .طیف رنگ این چاکرا قرمز است و کانی های تاثیر پذیر بر آن گارنت قرمز و کوارتز و ابسیدین سیاه را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده فوق کلیوی می باشد . اعضای نفوذ پذیر ستون فقرات ، کلیه ها ، مثانه ها ، پاها هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن میل به زندگی مادی ، شادابی و حیاط کمیت قدرت جنسی و بر بیماری های کم خونی و فقر غذایی اثر خوبی دارد . 
چاکرای خاجی(
Swadhistana) دومین چاکرا است. که محل استقرار آن در بین استخوان شرمگاهی و ناف می باشد رنگ این چاکرا نارنجی است و کانی های تاثیر پذیر بر آن عقیق ، کلسیت نارنجی ، چشم ببر را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غدد جنسی می باشد . اعضای نفوذ پذیر دستگاه تولید مثل می باشد . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن کمیت قدرت جنسی ، کیفیت عشق نسبت به جنس مخالف ، مرکز احساسات 
چاکرای شبکه خورشیدی (
Manipura) سومین چاکرا است . که محل استقرار آن در زیر قفسه سینه می باشد رنگ این چاکرا زرد است و کانی های تاثیر پذیر بر آن سیترین ، توپاز ، کلسیت طلائی را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده لوزالمعده می باشد . اعضای نفوذ پذیر کبد ، معده ، کیسه صفرا ، روده ها ، دستگاه عصبی هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن شفا گری ، تمایل به تندرستی ، لذتهای عمیق خرد معنوی ، جایگاه هویت فردی در کیهان عواطف ناخالص 
چاکرای قلب (
Anathata) چهارمین چاکرا محسوب می شود. که محل استقرار آن در ناحیه قلب می باشد رنگ این چاکرا سبز - صورتی است و کانی های تاثیر پذیر بر آن کوارتز صورتی ، تورمالین هندوانه ای ، جید را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده تیموس می باشد . اعضای نفوذ پذیر قلب ، دستگاه گردش خون هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن عواطف قلبی عاشقانه به ابناء بشر ، گشایش قلبی در برابر حیات ، رشد معنوی ، شفقت و خلوص 
چاکرای گلو (
Wihudha) که محل استقرار آن روی حلق می باشد رنگ این چاکرا آبی آسمانی است و کانی های تاثیر پذیر بر آن آکوامارین ، آزوریت ، سودالیت را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده تیروئید می باشد . اعضای نفوذ دستگاه تنفسی ، گفتاری ، لوله گوارش هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن دریافت و انطباق جایگاه بیان خویش و خلاقیت 
چاکرای چشم سوم (
Agna) که محل استقرار آن بین دو ابرو می باشد رنگ این چاکرا آبی است و کانی های تاثیر پذیر بر آن لاجورد ، فلوریت آبی ، کوارتز شیشه ای را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده هیپوفیز می باشد . اعضای نفوذ پذیر بخش تحتانی مغز ، چشم چپ ، گوشها ، بینی ، دستگاه عصبی هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن قابلیت تصویر سازی و درک مفاهیم ذهنی توانایی به فعل در آوردن افکار مرکز ادراک فراحسی مانند پیشگویی.
چاکرای تاجی (
Sahasrara) که محل استقرار آن فرق سر می باشد رنگ این چاکرا بنفش یا سفید است و کانی های تاثیر پذیر بر آن آمیتیست ، اپال نارنجی ، کوارتز شیشه ای را می توان نام برد . غده تاثیر پذیر نسبت به این چاکرا غده صنوبری می باشد . اعضای نفوذ پذیر بخش فوقانی مغز ، چشم راست هستند . عملکرد روانی این چاکرا و کانی های موثر بر آن ترکیب نیروی حیات با شخصیت انسان و ویژگی های معنوی محل اشراق و بصیرت معنوی 

نحوه شارژ سنگ های درمانی :

برای شارژ سنگ ها باید آنها را بشویید و آن را از ناخالصی ها پاک کنید . گاهی اوقات سنگی در اختیار شما قرار می گیرد تا شما بتوانید از آن انرژی بگیرید . شاید این سنگ قبل از شما مورد استفاده شخصی بوده که دچار بیماری و ناراحتی خاص بوده است . این سنگ از نظر فیزیکی به شما آسیب نمی رساند ، ولی امکان دارد که افکار پریشان و انرژی منفی شخص قبلی را همراه داشته باشد و آن انرژی منفی شما را آزار دهد. بنابراین باید سنگ ها مجدد شارژ شود. 
آب ، آتش ، خاک و نمک دریا از عوامل پاک کننده سنگ هستند . شما می توانید سنگ مورد نظرتان را در حدود 1 تا چند ساعت در آب جاری قرار داده و شارژ کنید یا آن را داخل خاک بگذارید و سپس آن را بشویید. گاهی هم می شود سنگ را روی شعله شمع قرار داد یا اینکه از نمک خشک دریا برای شارژ کردن آن استفاده کرد .
 

نحوه استفاده از سنگ های درمانی :

در ابتدا بسته به نوع بیماری یا افکار پریشان چاکرا مورد نظر را انتخاب کرده و سپس به نسبت رنگ چاکرا سنگ خود را انتخاب می کنیم سپس به پشت دراز کشیده بعد از کسب آرامش سنگ را روی چاکراه به صورت دقیق قرار داده باید دقت داشته باشیم که حتما سنگ قبلا شارژ شده باشد ، مدت زمان مناسب معمولاً 20 دفیقه است . بعد از اتمام کار چند دقیقه در آن حالت باید باقی ماند بعد سنگ را برداشته و آنرا مجدد شارژ کرد . البته یک نکته را هرگز نباید فراموش کرد که این کار در مورد تمام سنگها صدق نمی کند، باید بعضی از سنگها را مستقیماً روی محل درد قرر داد. بعضی از آنها را در آب قرار داد و بعد آن را نوشید. لازم بذکر است که این سنگ ها به تنهایی معجزه نمی کنند ، بلکه این سنگ ها همراه و در کنار درمان های پزشکی تاثیرات مفیدی را بر بیماری ها دارند . 
تيجتا با توجه به این مسئله که زمین هم در ایجاد بیماری ها و هم در درمان بیماری ها نقش مهمی ایفا می کند ، می توان با مطالعه بیشتر در این شاخه از علوم زمین راهای پیشگیری مناسب از بیماری ها و درمان آنها را در اختیار جوامع قرار دهیم و به این نحو به جامعه انسانی کمک نماییم .
در کشور عزیزمان فعالیت هایی در این زمینه به چشم می خورد از جمله آنها واحد اجرای پژوهشهای زمین شناسی پزشکی در وزارت صنایع و معادن کشور می باشد ولی با در نظر داشتن اهمیت این شاخه از علوم زمین در تداوم زندگی بشر آنچنان که شایسته و بایسته است به زمین شناسی پزشکی بهاء داده نشده است . هنوز در هیچ یک از مراکز علمی کشور گرایشی به نام زمین شناسی پزشکی دیده نمی شود .

برخي ديگر از سنگهاي درماني

1 آکوارمارین :

برای بیماریهای مجاری تنفسی مانند برنشیت و ناراحتی های ناحیه گردن. افزایش قدرت سیستم دفاعی بدن.

2 ابسیدان رنگین کمان :

باعث تسکین عفونتها و التهابات شده و ضد باکتری میباشد و نیز مانع زخم معده است.

3 ابسیدان لکه برفی :

عملکرد روده هارا آسان میکند و تقویت کننده استخوانهاست.

4 آمازونیت :

برای تقویت مغز ، اعصاب و آرامبخش است.

5 کهربا :

آنتی آلرژی و ضد اگزما و ناراحتیهای پوستی.

6 آمیتیست :

ضد میگرن و فشارهای عصبی و مفید برای سیستم کلی اعصاب.

7 اون چورین :

درمان بیماریهای چشمی ریزش اشک ، ضد شوره سر و بوسیله ارتعاشات ملایم این سنگ ناراحتی های قلبی و سیستم عصبی در مان میشود.

8 پریدوت :

عموما" اثر مثبت بر اصلاح بافت ها دارد و برای گردش خون مفید است.

9- توپاز آبی :

صدارا تقویت میکند وبرای التهاب گلو و رفع گرفتگی صدا موثراست. واعصاب راتقویت و افسردگی را درمان میکند.

10 تورمالین :

آرامبخش و قدرت تمرکزرازیاد میکند.ونیز تاثیر ضد سرطانی دارد.

11 چشم ببر :

فعال کننده اندامهای حرکتی مانند مفاصل است.

12 رودونیت :

تاثیر قوی بر شنوائی دارد ودر تقویت ششها و درمان دیابت موثر بوده و در ضمن قدرت فراکیری را افزایش میدهد.

13 سنگ سلیمان :

(اونیکس) تقویت کننده ناخن ، چشم وپوست بوده از ریزش مو میکاهد و جریان خون را تحریک میکند.

14 سنگ کریستال :

مفید برای قلب ، غدد لنفاوی ، جریان خون و همچنین باعث تقویت چشم و ریه نیز میشود.

15 سنگ لاجورد :

مفید در درمان فشارخون بالا ومسکن در دردهای سر.

16 سودالیت :

آرامبخش ، و غده تیروئید و دیگر غدد را تقویت نموده ، محرک مغز و بافتهای لنفاوی است. وبه بدن نیروی حیات میبخشد.

17 سیترین :

برای رفع افسردگی ، عصبانیت ، نگرانی مفید است.

18 عقیق آبی :

موثر در درمان سردرد و گرفتگی عضلانی.

19 عقیق خزه ای :

مفید در درمان دیابت .

20 کارنلین :

تصفیه کننده دستگاه گوارش وموثر در هضم و جذب غذا وگردش خون .

21 فلوریت :

درمان بیماریهای مغزی و مشکلات ذهنی.

22 فیروزه :

مفید برای کبد ، غدد و تقویت چشم ها.

23 کوارتزدودی :

مناسب برای افراد کم انرژی وموثر برای شکم ، کلیه ها ، لوزالمعده و اندامهای جنسی.

24 کوارتز صورتی :

موثر در عملکرد تخمدانها و بیضه ها در هر دو جنس.

25 گارنت :

مناسب برای دستگاه تولید مثل ، تقویت قسمت میانی ستون مهره ها.

26 لابرادوریت :

افزایش عملکرد قدرت دفاعی و در مان رماتیسم .

27 مالاگیت :

دارای خاصیت تصفیه کنندگی و ضد التهاب است.

28 مرجان :

برای بیماریهای کم خونی و ناراحتی های عادات ماهانه.

29 هماتیت :

در درمان واریس ، انعقاد خون ، بازسازی خون و سلولهای بدن.

30 جاسپر قرمز :

مفید برای مفاصل ، پا درد ، کمر و استخوانها.
مراكز انرژي و سنگ درماني (
Crystal Healing)
چاكراي اول: پايه ستون فقرات، محل ورود پرانا (انرژي حيات انسان).
رنگ: قرمز، نشانه زندگي، قوت، نيروي حيات و طبيعت فيزيكي است. طبيعت رنگ قرمز با آتش و خشم مرتبط است.
تمام سنگهاي قرمز: مرجان، ياقوت كبود، سنگ يشم، بلادستون.

خواص درماني:

1- بهبود كم خوني (از جمله لاغري، فقر غذايي، سرمازدگي).
2- غش.
چاكرا ي دوم: پايين شكم، مرتبط با طحال و دستگاه توليد مثل.
رنگ: نارنجي، نشانه غلبه بر خشم و كنترل بر خويشتن است.
تمام سنگهاي نارنجي: كارنلين (عقيق قرمز)، اُپال آتشين (يشم و عقيق آتشين)، يشم نارنجي.

خواص درماني: 

تنظيم هضم غذا و گردش خون.
چاكراي سوم: ناف و سولر پلكسوس، مرتبط با دستگاه گوارش و غده ي فوق كليوي.
رنگ: زرد، نشانه ذهن، هوش، فهم، درايت زياد، عقل و ذهنيت است و در ارتباط با احساسات و قدرت فردي مي باشد.
تمام سنگهاي زرد و طلايي: توپاز (ياقوت زرد)، سيترين، كهربا.

خواص درماني:

1- در شرايطي كه سيستم عصبي آسيب پذير مي شود و انرژي مربوط به سولر پلكسوس از تعادل خارج مي گردد، مي تواند متعادل كننده باشد.
2- در بيماري ديابت (مرض قند).
3- يبوست.
4- اگر كسي به طور غير عادي لاغر باشد (يعني اشعه قرمز را زياد جذب مي كند) رنگ زرد اين شرايط را در سيستم فيزيكي بدن خنثي مي كند.
5- اگر كسي بيش از حد چاق باشد (رنگ آبي را زياد جذب مي كند) رنگ زرد آن را خنثي مي كند.
چاكراي چهارم: قلب، عشق الهي، جوهر هستي، دستگاه گردش خون، سيستم لنفاوي و سيستم ايمني.
رنگ: سبز، نشانه هارموني (هماهنگي)، همدردي، خلاقيت، سلامت و فراواني است.
تمامي سنگهاي سبز: زمرد، تورمالين سبز، مالاكايتو، جيد، كرايزوپريز، دايوپتز، پريدات، اون تورين، عقيق خزه اي، يشم سبز.
در طيف رنگي، رنگ سبز در حد ميانه است. سه رنگ اول (قرمز، نارنجي و زرد) مربوط به جنبه هاي فيزيكي و سه رنگ آبي، نيلي و بنفش مربوط به جنبه هاي ذهني و رواني مي باشند.

خواص درماني:

1- تنظيم دستگاه گردش خون، فشار خون و قلب.
2- تمدد اعصاب و شارژ انرژي حياتي.
3- هر كس كه محتاج انرژي است كمك مي كند.
چاكراي پنجم: مركز گلو، مرتبط با دستگاه تنفس (محل ورود پرانا).
ابراز وجود و خلاقيت، اعتماد به نفس، احترام به خود و كار آيي.
 

خواص درماني:

1- بيماريها يا مشكلات گلو.
2- انواع التهاب ها.
3- خونريزي هاي داخلي.
چاكراي ششم: چشم سوم يا غده هيپوفيز، ديدن دروني و بيروني، مرتبط با سيستم عصبي و غدد مترشحه داخلي.
رنگ: نيلي، نشانه مرزهاي صوفيانه، نيل به روحانيت، خودكفايي و عقل مي باشد.
تمام سنگهاي نيلي: آنديگو، سفير نيلي، آزورايت.

خواص درماني: 

1- بهبود بيماري هاي ذهني و رواني.
2- كمك به گشودن چشم سوم.
چاكراي هفتم: تاج سر يا غده مخروطي (صنوبري)، محل ورود پرانا.
رنگ: بنفش، نشانه تسلط روحاني است، بالاترين و عميق ترين نوري است كه با بالاترين عامل در وجود ما كه همان چاكراي هفتم است در رابطه است.
تمام سنگهاي بنفش: آمتيست و فلورايت.

خواص درماني: 

1-    كمك به رفع بي خوابي.
2- رفع هر نوع بيماري يا نارسايي ذهني و اختلالات رواني.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع :

شرکت کانسار طب آریا وابسته به مرکز رشد واحد های فناوری دانشگاه شهید بهشتی 
کتاب سنگ درمانی / ترجمه خانم فرحناز ثنایی موحد
ماهنامه علوم زمین و معدن شماره 14
www.forum.p30world.com
www.ZanjanGeo.blogfa.com
www.daneshnameh.roshd.ir
www.geoaria.blogfa.com
www.fa.wikipedia.org
www.gsinet.ir
http://geoevents.mihanblog.com
http://labkhandgallery.blogfa.com
http://www.sangdarmani.com
http://www.gsi.ir/
http://blog.360.yahoo.com

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 ساعت: 19:16 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مدیریت شطرنجی

بازديد: 199
مديريت شطرنجي مهندس محمد كاسبان ساليان دراز است كه از بازي شطرنج به عنوان بهترين بازي فكري ياد مي شود. باتوجه به قوانين و حركت مهره هاي آن مي توان به پيچيدگيهاي تازه اي درباره اين بازي پي برد. در اين مقاله با نگاهي متفاوت سعي شده است درسهايي از علم مديريت را در آن يافت؛ درسهايي كه در اين بازي شيرين درارتباط با علم مديريت مي توان آموخت و آنها را به كار گرفت، عبارتند از: 1 - هدفمند بودن حركت: يك شطرنج باز، هدف از بازي خود را مات كردن حريف مقابل در كنار يك نرمش فكري مي داند. براي هر حركت خود نيز هدفي دارد. حركاتي به منظور گستــرش بازي، تأمين امنيت شاه وآرايش مهره ها براي حمله يا دفاع از اين قبيل حركات است. در بازيهاي حرفه اي به منظور شناخت هر چه بيشتر سبك بازي حريفان ، نياز است كه بازي حريفان، چند بار بررسي شده و مورد تجزيه تحليل قرار گيرد. يك مدير سازمان توليدي ويا خدماتي نيز مي بايست اهداف بلند و كوتاه مدت خود را با توجه به وضعيت پيراموني(شرايط بازار، تهديدها و فرصتها، نقاط ضعف و قــوت و ...) ترسيم كرده و برنامه هاي عملياتي براي دستيابي به آن را مشخص و به صورت مداوم آن را كنترل كند. نكته مهم در تعيين اهداف سازماني، انتخاب صحيح اهداف با توجه به تحليل بازار و رقبار، مشخص كردن زمان، مجري، منابع، هزينه انجام پروژه و همچنين تعيين شاخصي به منظور اندازه گيري ميزان دستيابي به هدف است. 2 - سازماندهي: بازيكن با توجه به قانون شطرنج مي تواندشاه را محصور، تهديد و به هدف خود ( مات كردن شاه) برسد. مسلماً در اين بازي برنده كسي خواهد بود كه از حركت مهره ها به نحوه مطلوبتري استفاده كند. در اين بازي براي اينكه بتوان شاه را محصور و آن را مات كـرد، نياز به اين است كه از تمام مهره ها بهره گرفت و شاه را از جهات مختلف تهديد و جلو حركت آن را مسدود كرد. مديران نيز براي رسيدن به اهداف خود مي بايست تمامي امكـانات و منابع لازم را مهيا كرده و زمينه هاي لازم جهت استفاده بهينه از آن را فراهم سازند. در غير اين صورت با كاهش كارايي و افزايش قيمت تمام شده محصولات خـود و در نتيجه از دست دادن تدريجي بازار رو به رو خواهند شد. در اين زمينه طراحي واقعي و اجرايي نمودار سازماني، تعيين و ابلاغ مسئوليتها و شرح وظائف افراد، تعيين و تأمين منابع اجراي فرايند هاي سازماني، مشخص ساختن روشها و دستورالعملهاي اجراي هر فرايند و تعريف و پايش شاخصهاي اندازه گيري اثر بخشي وكارايي فرايند ها از اهميت ويژه اي برخوردار است. 3- هدايت مهره ها: به منظور مات كردن حريف كافي است تمامي مهره ها را بگونه اي كنار هم قرار دهيد كه ضمن پشتيباني آنها از يكديگر، خانه هاي حركت شاه حريف مسدود گردد. مسلماً اگر هر يك از آنها بدون تعامل با ديگر مهره ها، در گوشه اي از صفحه شطرنج به كار گرفته شوند، شما پيروز ميدان نخواهيد بود. در يك سازمان نيز اگر پرسنل واحد هاي مختلف از جمله كيفيت، مهندسي، تو ليد، اداري و غيره هر يك سرگرم فعاليتهاي خويش باشند ودر يك راستا هدايت نشوند، آن سازمان به اهداف خويش نايل نخواهد شد. 4ـ برنامه ريزي: براي مات كردن حريف نياز به برنامه ريزي است. مسلماً بدون برنامه و تنها جواب بازي حريف را دادن، شما را به مقصود نمي رساند. برنامه ريزي در علم مديريت نيز از اهميت ويــــژه اي برخودار است. مديران به خوبي مي دانند، بدون برنامه ريزي به هيچ هدفي نخواهند رسيد. 5 - پايش و كنترل: در بازي شطرنج برنامه اي كه در ذهن شما براي مات كردن حريف مقابل ترسيم مي شود، مرتباً باتوجه به حركات تدافعي و تهاجمي حريف مي بايست تغيير كند وگرنه همان برنامه اوليه هيچوقت شما را به هدفتان نزديك نمي كند. در علم مديريت نيز برنامه هاي تنظيم شده براي دستيـــــابي به اهداف مي بايست در دوره هاي منطقي، كنترل و در صورت نياز بهنگام گردد. همچنين عوامل عدم اجراي برنامه، شناسايي و با تعريف اقدامات اصلاحي موثر، رفع گردد. 6 - حفظ مهره ها: از ديگر فنون مهم بازي شطرنج، حفظ مهره هاست. در بازي شطرنج هر مهره ارزشي نسبي دارد، و اين ارزش بسته به موقعيت بازي متغير است. نيروهاي انساني هر سازماني نيز باتوجه به مسئوليتها و فعاليتهايي كه انجام مي دهند داراي ارزش نسبي هستند و مطمئناً هيچ نيــــروي بي ارزشي وجود ندارد زيرا با وجود اين نيازي به استخـــــــدام آن فرد در سازمان احساس نمي گرديد. بنابراين، حفظ نيروهاي انساني براي دستيابي به اهداف سازمان همانند بازي شطرنج بسيار مهم است. فراهم كردن منابع و زمينه هاي لازم جهت اجراي مطلوب امور محوله، نشان دادن توجه و اهميت شما به فعاليت كاركنانتان، فراهم ساختن بستر رشــد و خلاقيت پرسنل و به كارگرفتن ساير روشهاي انگيزشي از جمله تكنيك هاي حفظ نيروها در سازمان است. 7 - حمايت مهره ها: اگر مهره سرباز با حمايت وهدايت شما به انتهاي صفحه شطرنج برسد، تبديل به مهره باارزشي همچون وزير مي گردد. در يك ســـازمان نيز اگر نيروهاي انساني به طور مناسبي ازطريق سيستم هاي آموزشي وانگيزشي رشد پيدا كنند، مطمئناً فوايد بيشتري براي سازمان به ارمغان مي آورند. 8 - پيش بيني حركات بعدي: يكي از مهمترين فنون بازي شطرنج، بازي خواني آن است. قبل از هر حركت مي بايد حداقل چند حركت خود و حريف را در ذهن بررسي و تجزيه و تحليل و سپس اقدام به بازي كرد. همانند اين بازي، مديران نيز مي بايست قبل از اخذ هر تصميمي، پيامدهاي آن را پيش خود تجزيه وتحليل كرده و باتوجه به عواقب آن، تصميم را اتخاذ كنند. بارها و بارها متاسفــــــــــانه حتي در تصميم گيري هاي كلان مديريتي نيز شاهد اينگونه تصميمات عجولانه بوده ايم. تصميماتي كه چند حركت بعد آن خوانده نشده بود 9 - پرهيز از حركات اضافي: در شطرنج، بازي با مهره سفيد يك مزيت محسوب مي گردد زيرا يك حركت از مهره سياه پيش بوده و قدرت تهاجم را دراختيار دارد. اين موضوع حاكي از اهميت هر حركت است لذا در اين بازي بايد مراقب هر حركت بود تا اين مزيت را حفظ كرده و با استفاده از حركت اضافي حريف بازي را به دست گرفت. در يك محيط رقابتي نيز اگر مديران حركت اضافي و نادرستي ازجمله پذيرش توليد محصولات بدون تقاضا، اخراج كاركنان موثر و... داشته باشند درجهت تضعيف سازمان گام برداشته و چه بسا بازار را به رقبا واگذار خواهندكرد. 10 - گسترش توأم با تفكر: در بازي شطرنج به منظور استفاده از تمامي مهره ها، نياز به گسترش بازي است. اين بدان معني است كه مهره ها را مي بايست به خانه هايي انتقال داد كه قابليت، حمله، دفاع و مانور بيشتري را داشته باشند. حال اگر اين گسترش بدون انديشه باشد موجبات از دست دادن بازي را فراهم مي كند. در يك محيط كاري نيز گسترش منابع سازمان ازجمله ساختمانها، تأسيسات، تجهيزات و نيروهاي انساني بدون درنظر گرفتن كيفيت، نوع و ميزان خروجي آنها به اتلاف منابع، كاهش بهره وري سازمان و افزايش قيمت تمام شده محصولات يا خدمات منجر مي گردد. 11 - گرفتن با انديشه مهره ها: گرفتن مهره هاي حريف در بازي شطرنج يك مزيت محسوب مي شود. در برخي مواقع حريف به منظور تخريب سد دفاعي و يا كشاندن مهره ها به سمت ديگـــــــر صفحه شطرنج و دلايلي اين چنيني، اقدام به فداكردن مهره ها مي كند و در قبال آن، برتري مــوردنظر خود را به دست مي آورد. به شما نيز در يك محيط كاري پيشنهاد توليد يك محصول جديد و يا ارائه يك خدمت جديد مي گردد كه اگر شما نسنجيده و يا به اصطلاح بدون امكان سنجي آن را بپذيريد و درعمل نتوانيد خواسته هاي موردانتظار مشتريان را برآورده سازيد، در آن صورت خود را براي پذيرش خسارات سنگيني آماده كنيد. 12 - مراقبت از آچمزشدن: اصطلاح آچمزي در شطرنج عبارت از حمله اي است عليه يك ســـوار كه سواري ديگر را از حمله محافظت مي كند. درواقع آچمز شدن، يك حركت غافلگيركننده ولي درعين حال قابل پيش بيني است. همانند بازي شطرنج كه تنها مي بايست مراقب آچمز شدن بود و از آن گريخت، در سازمانها نيز مي بايست به فكر مقابله با اينگونه تهديدات و حوادث غيرمترقبه ازجمله تغييرات شرايط بازار، پايان عمر محصول، وضعيت رقبا، خرابي دستگاههاي كليدي، نارضايتي و استعفاي كاركنان، قطعي برق و غيره بود و طرحهاي واكنشي با اينگونه تهديدات تهيه شود. 13 - شكست، مقدمه پيروزي: همان طور كه يك شطرنج باز مي بايست از شكستهاي خود در بازي نااميد نشده و از آن درس عبرت بگيرد، شما نيز اينگونه بعداز هر شكست كوچك و بزرگ به دنبال سرزنش اين و آن نباشيد بلكه به دنبال ريشه بروز آن مشكل بگرديد و با حذف آن، موجبات پيروزي خود را فراهم كنيد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت: 22:43 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 127

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس