دربارهٔ منابع آلوده کنندهٔ دریاها و دریاچه ها و تأثیر آنها بر محیط زیست در کلاس گفت وگو کنید.
دربارهٔ منابع آلوده کنندهٔ دریاها و دریاچه ها و تأثیر آنها بر محیط زیست در کلاس
گفت وگو کنید.
پاسخ :
منابع آلوده کننده دریاها و دریاچه ها عبارتند از:فاضلاب های خانگی و صنعتی،زباله های خانگی و صنعتی، آلودگی های نفتی و جوی و ذخایر زیرمینی، بر هم زدن چرخه زندگی آبزیان، رشد بیش از حد جلبک ها و کمبود اکسیژن در نتیجه آن، بر هم زدن زیبایی دریاها، مرگ آبزیان و.. از جمله مواردی است که در اثر آلودگی دریاها و دریاچه ها به وجود می آید.
آلودگی دریا
نشانههاي آلودگي آب:
نشانههاي آلودگي آب حتي با سطحيترين توجه مشخص ميشود براي مثال تودههاي علفهاي هرزآبي در حجم زيادي از آب رشد ميكنند، آب كنار درياها و اقيانوسها و رودخانهها و درياچهها بوي ناخوشايندي منتشر ميسازد، مقدار ماهيهاي تجاري كاهش مييابند و گوشت بعضي از آنها فاسد شده روغن آنها را ميتوان روي آب به صورت جاري يا كف در كنار دريا ديد. آب زماني به عنوان آلوده كننده طبقهبندي ميگردد كه غلظت Do (اكسيژن محلول در آب) به زير سطح مورد نياز براي بقا زيست طبيعي در آن بيايد تقاضاي اكسيژن بيوشيميايي آب يا BOD كميتي كه به مقدار حضور زبالهها بستگي دارد در يك نمونه آب BOD بر مقدار اكسيژن محلولي كه توسط اكسايش زبالههاي متقاضي اكسيژن مصرف شده دلالت دارد اين موضوع كه به وسيله كشت آب براي مدت 5 روز در دماي 20 درجه اندازه گرفته شده است مقدار اكسيژن مصرف شده(BOD) توسط تعيين غلظت شيميايي آب(DO) قبل و بعد از كشت تعيين ميگردد.
آلودگي نفتي:
هيدروكربنهاي نفتي از راههاي مختلفي به دريا راه يابند كه بيشترين ميزان آلودگي مربوط به چاههاي نفت، دكلها و سكوهاي بهرهبرداري نفت ميباشد. (مجيد عرفانمنش 1238).
منبع |
عوامل |
مقادير |
مقدار كل |
|
حمل و نقل |
عمليات تانكرها تصادفات تانكرها نفت سوختني و گنداب حوضچههاي تعمير تصادفات شناورها به جز تانكر |
158/0 121/0 245/0 004/0 020/0 |
555/0 |
|
تأسيسات ثابت |
پالايشگاههاي ساحلي توليدات دور از ساحل پايانههاي دريايي |
10/0 05/0 03/0 |
180/0 |
|
بيوسنتز هيدروكربنها |
توليد توسط فيتوپلانگتونهاي دريايي غبار اتمسفر |
|
26000 400-100 |
|
وروديهاي طبيعي |
|
|
365/2 |
|
ساير منابع حاوي هيدروكربنهاي نفتي |
|
70/0 20/0 12/0 4/0 30/0 20/0 |
380/1 |
|
تأثيرات آلودگي نفتي بر روي جانداران آبزي:
افزودن بر فاضلابهاي شهري و پسابهاي صنعتي كه سبب آلودگي آب درياها ميشود فرآوردههاي نفتي و روغنها نيز از آلايندههاي مهم آب دريا ميباشد اين مواد آلوده كننده به طور عمده از كشتيها و به ويژه نفتكشها به دريا وارد ميشود بر اساس محسابههاي دقيقي كه ساليان دراز انجام گرفته معلوم شده است كه يك درصد ظرفيت نفتكشها به دريا وارد ميشود بر اساس محاسبههاي دقيق كه ساليان دراز انجام گرفته معلوم شده است كه يك درصد ظرفيت نفتكشها در هر بار رفت و آمد آنها در درياها به دريا نشت ميكند برخي از مواد نفتي از عبور همراه مواد غذايي در بدن ماهيها و صدفها جمع ميشود و گوشت آنها را بد طعم ميسازد و زيان زيادي به اين منبعهاي پروتئيني وارد ميكند و در نتيجه پرندگان ديگر نميتوانند مقاومت كنند و از بين ميروند همچنين بنزوپيرن(سرطانزا) در نفت ضمن نشت كردن نفت در آب دريا توسط برخي صدفها و نرم تنان جذب و سبب از بين رفتن آنها ميشود. (دبيري-1379) به طور كلي اين تأثيرات به 2 صورت كوتاه مدت و دراز مدت نمايان ميشوند:
اثرات دراز مدت: اين اثرات در نتيجه گسترش مقادير زياد نفت و پوشش سطح آب نهايتاً شرايط خفگي و مرگ و مير حيوانات را منجر ميگردند اين پديده در اثر كاهش در انتقال نور، كاهش در ميزان اكسژن حل شده و آسيب سلولي و مرگ به علت تماس با غلظتهاي بالا از اين مواد نفتي صورت ميگيرد.
لايههاي نفتي از طريق كاهش انتقال نور سبب ممانعت عمل فتوسنتز گياهان آبزي گشته و سرعت و ميزان انحلال و جذب اكسيژن را بسيار كند مينمايد پرندگان آبزي نيز در نتيجه تماس با اين مواد دچار مشكل ميگردند بدين صورت كه پرهاي آنها به هم گير كرده و قدرت پرواز آنها كاهش مييابد در نتيجه پرندگان در معرض آب سرد قرار گرفته و ميميرند و يا اينكه پرندگان براي رهايي پرها از آلودگي نفتي تلاش كرده و با منقار خود روي پرها كشيده و مقاديري از نفت را ميبلعند كه اين مورد سبب ناهماهنگي گوارشي و تخريب كبدي يا كليهاي ميشود در صورتي كه نفت از پرهاي يك پرنده روي تخم خوابيده به تخمها منتقل شود احتمال مرگ جنين نيز وجود دارد. معمولترين گونههاي تحت تأثير اين پديده پنگوئنها، [1] اردكهاي غواص و مرغابي درياياند[2]. اين پرندگان بيشتر وقت خود را بر روي سطح آب صرف كرده در نتيجه تحت تأثير نفت شناور قرار گرفته و چون بيشتر از اينكه پرواز كنند در آب فرو ميروند ديگر قادر به بازگشت به سطح آب نخواهند بود. آلودگي نفتي براي انسان نيز خطراتي را در پي دارد. نتيجهگيري شده كه اين تركيبات در بافتهاي موجودات زنده دريايي تجمع يافته و به طور آهسته از بدن حيوانات دفع ميشوند در نتيجه مصرف كنندگان انساني اين ماهيان در معرض مقادير زيادي از اين مواد سرطانزا ميگيرند.
اثرات كوتاه مدت: كه نتيجه آن ايجاد مسموميت ناشي از نفت است. اثرات مسموميت فوري و در كوتاه مدت (چند دقيقه تا چند ساعت) بعد از تمامي منجر به مرگ ميشود.
صدمات تجاري آلودگي نفتي:
با توجه به اينكه تخم و لارو ماهيان نسبت به بالغين در برابر مواد سمي حساستر بوده و از آنجا كه اين حيوانات قادر به فرار نيستند آسيب پذيرترند غلظتهاي بالاي مواد نفتي بر روي ذخاير ماهي كه پايه و اساس شيلات است اثر ميگذارد. اكثر تأثيرات مضر نفت بر روي ذخاير ماهي كه پايه و اساس شيلات است اثر ميگذارد. اكثر تأثيرات مضر نفت بر روي شيلات مرتبط با صيد صدفها در آبهاي كم عمق تا ناحيه جزر و مدي بوده و اين صدمه براي چندين سال پايدار ميماند. علاوه بر فقدان و مرگ و مير ماهيان و صدفها ضرر تجاري ناشي از تغيير بو و مزه هم بسيار اهميت دارد كه حداقل تأثير آن صدمه به بازار است ماهيان چرب مانند ماهي آزاد سريعتر از گونههاي بدون چربي تغيير طعم ميدهند به عنوان مثال زماني كه غرق Torrey canyon در رأس اخبار بود فروش ماهي در بازار پاريس به نصف رسيد آلودگي نفتي صنعت توريسم را نيز تحت تأثير قرار ميدهد. توريستها سواحل عاري از نفت را ترجيح ميدهند بررسيها نشان داده كه توريستها حتي در صورت وجود مقادير ناچيز، سواحل و تفرجگاههايي را كه در معرض آلودگي ناچيز قرار دارند را ترك كردهاند. (آربي كلارك-1923)
روشهاي مبارزه و پاكسازي آلودگي نفتي:
يكي از راههاي برطرف كردن نفت رها شده و جلوگيري از انتشار هر چه بيشتر از آن استفاده از 3 نوع سد شامل سدهاي شناور، سدهاي جوشان آبي و سدهاي شيميايي ميباشد. كه سدهاي شناور در مواقع اضطراري كاربر بسيار دارد و در لنگرگاهها و مناطق حمل و نقل محصولات نفتي مورد استفاده قرار ميگيرد. سدهاي جوشان شامل رها كردن هواي فشرده در يك لوله سوراخدار غوطهور در آب است كه اين هوا به ضرورت يك غشاء نازك جوشان به سطح آب ميآيد در سدهاي شيميايي، مواد شيميايي مخصوص به نفت اضافه ميشود و آن را به صورت يك لايه ژلاتيني يا جامد در ميآورند.
يكي ديگر از روشهاي كنترل آلودگي نفتي استفاده از روشهاي مكانيكي است اين روشها شامل استفاده از كفگيرهايي است كه به كشتي وصل ميشوند و از آنها براي برداشتن لايه هاي نازك نفت استفاده ميشود.
روش ديگر شامل پرورش و لقاح باكتريها بر روي سطوح نفتي است كه اين روش معمولاً در درياهاي بازي كه در آنها آلودگي نفتي قادر نيست پس از چندين روز به ساحل برسد كاربرد دارد البته اجراي اين روش با مسائل و مشكلاتي رو به رو است كه عمدهترين اين مشكلات اكسيژن كافي مورد نياز براي اين باكتريهاست در صورتي كه اكسيژن موجود در آب توسط باكتريها مصرف شود اين كمبود اكسيژن زندگي موجودات آبزي را به مخاطره مياندازد.
روش ديگر شامل پرورش و لقاح باكتريها بر روي سطح نفتي است كه اين روش معمولاً در درياهاي بازي كه در آنها آلودگي نفتي قادر نيست پس از چندين روز به ساحل برسد كاربرد دارد البته اجراي اين روش با مسائل و مشكلاتي رو به رو است كه عمدهترين اين مشكلات اكسيژن كافي مورد نياز براي اين باكتريهاست در صورتي كه اكسيژن موجود در آب توسط باكتريها مصرف شود اين كمبود اكسيژن زندگي موجودات آبزي را به مخاطره مياندازد.
روش ديگر كه به عنوان سادهترين راه شناخته شده احتراق نفت رها شده است كه البته اين روش نيز با مشكلاتي همراه است و آن اينكه بعد از اشتعال مقدار زيادي از آن بخار شده و هواي اطراف را آلوده نموده و قسمت باقي مانده نيز به صورت يك جامد سبك درآمده كه به راحتي توسط باد جا به جا ميشود كه براي رفع اين مشكل نيز ميتوان از جاذبهايي نظير كاه و خاك اره و يا كفهاي پلي اورتان استفاده نمود.
يك روش موفقيت آميز استفاده از اسكيمرها يا جاروب كنندههايي است كه شامل يك خط كشش طولاني متصل به يك طرف كشتي است كه امواج را دنبال نموده و يك وسيله مكنده در انتهاي آن قرار دارد.
آلودگي ناشي از فلزات:
فلزات جزء آلايندههاي پايدارند يعني در معرض حمله باكتريايي قرار ندارند فلزات آلاينده محيط آبي به 2 دستهاند: فلزات سنگين و فلزات سبك: فلزات سنگين فلزاتي هستند كه دانسيته آنها كمتر از 5 باشد تعدادي از فلزات براي موجودات زنده ضروري ميباشند ولي هنگامي كه اين مقدار از يك حد معين تجاوز نمايد يك نوع آلودگي به شمار ميآيد و ديگر ضرورتخ حياتي براي جاندار نداشته و موجبات مرگ آن را فراهم ميآورد فلزاتي كه در فهرست مواد سمي قرار ميگيرند عبارتند از: آلومينيوم، آرسنيك، بوليوم، بيسموت، كادميوم، كرم، كبالت، آهن، سرب، مس، منگنز، جيوه، نيكل، سلنيوم، تاليوم، قلع، روي و تيتانيوم. دوزهاي بالاي اين عناصر بسيار سمي است كه برخي از آنها از طريق دستگاه تنفسي وارد بدن جانداران ميشود. امروزه از يك طرف فلزات مهمترين نقش را در توسعه تمدن ايفا ميكنند و از طرف ديگر در طي هر يك از مراحل دستيابي و استفاده از فلزات مقاديري از محصولات فلزي و فرعي به محيط افزوده ميگردد و باعث ايجاد آلودگي فلزي در محيط ميشوند عليرغم منابعي با وسعت زياد اغلب آلوده كنندههاي فلزي سرانجام به محيطهاي آبي منتهي ميشوند زيرا ضايعات فلزي بسياري از اعمال صنعتي مايع ميباشند كه به راحتي به آبهاي طبيعي ميرسند علاوه بر آن مقادير زيادي از آنها به هوا رها شده كه دوباره طي يك سري فرآيند به زمين بالاخص محيطهاي آبي باز ميگردند پايداري فلزات اجازه ميدهد كه در فواصل قابل توجه توسط آب يا هوا منتقل شوند. مثال بارز در اين زمينه وسعت زيستي فلزات در زنجيرههاي غذايي است كه نتيجه آن به مخاطره افتادن سلامتي گياهان و جانوراني است كه از اين مواد غذايي استفاده ميكنند در ميان فلزات دو فلز جيوه و بريليوم خطرناكتر از سايرين هستند لذا بررسي عملكرد آنها در محيط بسيار قابل توجه است در جداول زير ورودي برخي از فلزات به درياي شمال و ساير منابع آبي حائز اهميت نشان داده شده است. (آربي كلارك-1923).
مقادير ورودي (تن) تقريبي برخي از فلزات سمي به درياي شمال 1990
روي |
سرب |
مس |
كادميوم |
جيوه |
منبع |
6400 5500 7900 1300 440 160 |
1000 1700 2700 160 220 77 |
1200 740 1300 290 180 76 |
43 74 71 17 3/0 2/1 |
25 9/6 19 8/1 2/0 7/0 |
رودخانهها جو زائدات لايروبي تخليه مستقيم دفن صنعتي فاضلاب شهري |
اقيانوس آرام شمالي حارهاي |
اقيانوس اطلس شمالي حارهاي
|
خليج اطلس جنوبي
|
مديترانه غربي
|
درياي شمال
|
عنصر
|
1200 9 560 - 9/8 67 - 35/0 - 7 |
5000 70 3200 20 25 130 - 5 1/2 310 |
2900 60 5900 390 220 750 45 9 24 660
|
5000 - 5100 - 96 1080 54 13 5 1050 |
3000 920 25500 260 1300 8950 280 43 - 2650 |
آلومينيوم منگنز آهن نيكل مس روي آرسنيك كادميوم جيوه سرب |
مشكلات محيطي بر اثر آلودگي آب توسط جيوه:
جيوه تنها آلاينده ورودي به دريا توسط انسان است كه در دريا با تركيبات آلي خصوصاً پروتئينهاي گوگرددار تشكيل كمپلكس بسيار بارز است نرمتنان دو كفهاي جيوه را سريعاً از آب اطراف خود جذب ميكنند جيوه در ماهيچههاي اكثر گونههاي ماهي در آبهاي اقيانوسي ذخيره شده كه سطوح بالاي اين آلودگي مربوط به آبهاي آلوده است كه در اين ميان ماهي hake و ماهي cadus داراي بيش از ppm2/3 جيوهاند برخي از گونهها نظير تن ماهيان [3] و شمشير ماهي[4] و كوسههاي carchohinus بالاتر از حد توصيه شده براي مصرف انساني يعني جيوه دارند اين به اين دليل است كه اين ماهيان گوشتخواران بزرگي هستند كه رژيم غذايي گستردهاي حاوي مقاديري از جيوه هستند و از طرف ديگر نرخ متابوليك آنها بالا بوده و با دهان باز شنا ميكنند و اين مسأله باعث ميشود كه مقاديري از جيوه به همراه آب وارد بدن آنها ميشود و چون اين ماهيان قادر به دفع جيوه نيستند جيوه به مرور زمان در بدن آنها تجمع مييابد و بر غلظت آن افزوده ميگردد و اين ماهيان را براي مصارف انساني نامناسب ميگرداند. (دبيري-1379)
اثراتي از وجود جيوه در پرندگان دريايي نيز ديده شده كه بالاترين مقدار آن مربوط به مرغان دريايي و سياه اقيانوس اطلس جنوبي است اولين علائم خطرناك جيوه در اواخر سال 1953 در خليج ميناماتا در ژاپن ظاهر شد به اين صورت كه ماهيگيران و خانوادههاي آنها كه در كنار خليج زندگي ميكردند به يك بيماري مرموز عصبي دچار شدند و 42 نفر جان سپردند و بازماندگان به صورت فلج به زندگي خود ادامه دادند. بررسيهاي انجام شده نشان داده كه اين علائم در پرندگان دريايي نيز مشاهده ميشود علت اين امر مصرف ماهيان آلوده به متيل جيوه بود كه توسط كارخانه پلاستيكسازي به خليج وارد شده بود و در بدن ماهيان ذخيره شده و از طريق زنجيرههاي غذايي به انسان منتقل شده بود در سالهاي بعد نيز چنين اتفاقاتي روي داد در سال 1950 تا 1960 تعداد انواعي از پرندگان به يكباره كاهش يافت در سال 1967 هيأت پزشكي سوئد فروش ماهي صيد شده از حدود 40 رودخانه و درياچه سوئد را متوقف كرد با توجه به اين رويدادها FDA سريعاً يك حد ppm 5/0 را براي جيوه در بدن ماهيها بنا نهاد و فروش تجاري ماهيها با سطوح جيوه بالاتر را ممنوع كرد. (گي تاراد-1363)
روشهاي كنترل آلودگي جيوهاي :
زدودن جيوه توسط لايروبي
تبديل جيوه به سولفيد كه سرعت نسبي كمتري از متيله شدن زيستي دارد.
پيوند دادن جيوه به مواد معدني
پوشاندن جيوه با مواد بي اثر
بالا بردن PH آب به منظور افزايش تشكيل دي متيل جيوه فرار.
از سال 1970 با شناسايي خطرات ناشي از افزايش جيوه به محيطهاي آبي، جلوگيري از انتشار جيوه به طور اساسي با كنترل صنعت كلر- قليايي، صنعت كاغذسازي، كشاورزي و ... و همچنين جمع نمودن و كنترل فاضلابها و خشك نمودن مردابها در بسياري از نقاط دنيا انجام گرفت از طرفي سازمان بهداشت جهاني[5] (WHO) ماكزيمم مصرف قابل تحمل جيوه در غذا را mg 2/0 متيل جيوه يا mg3/0از كل جيوه وضع كردهاند كه حدود بالاتر تنها براي گونههايي مانند كوسهها، شمشير ماهي و تنها كه تجمع بالايي از جيوه دارند به كار ميرود. (گي تاراد-1363).
اثرات زيستي فلز سرب در آبهاي آلوده:
سرب عنصري خاكستري رنگ و نرم است كه عليرغم كميابي نسبي آن در پوسته زمين يكي از شناختهترين عناصر است، كل توليد جهاني سرب حدود 43 ميليون تن در سال است و تقريباً 10 درصد توليد جهاني سرب به شكل افزودنيهاي بنزيني همانند تترا اتيل سرب مورد استفاده قرار گرفته و به طور وسيعي به داخل اتمسفر راه مييابد. آئروسلهاي سرب توسط برف و باران و در سطح گستردهاي به زمين راه مييابند با آغاز انقلاب صنعتي و افزايش چشمگير وسايل صنعتي و اتومبيلها شاهد افزايش آلودگيهاي سربي در جهان هستيم.
حد ماكزيمم غلظت سرب در آب توسط خدمات عمومي سلامتي[6](PHS) به مقدار 05/0 ميلي گرم در ليتر بنا نهاده شده است چند سال پيش به طور جدي مسموميت سرب در اروپا بروز گرديد و معلوم گرديد كه به دليل استفاده از لولههاي آهني در سيستم لولهكشي آب در خارج خانهها يا لولههاي مسي مورد استفاده در مناطق مسكوني ميباشد. پسر بچه دو سالهاي اهل مونترال در اثر نوشيدن آب سيبي كه در ظرف سفالين دستساز مانده بود جان سپرد.
به طور كلي اين احتمال ميرود كه غلظتهاي بالاي منطقهاي سرب ناشي از فرآيندهاي خاصي هستند كه (bass) دريايي صيد شده در ساحل كاليفرنيا نزديك به لسآنجلس با دانسيته بالاي اتومبيلهاي منطقه حاوي ppm22 سرب در كبد اعداد مشابه براي ماهيان صيد شده در 300 مايلي ساحل ppm10 و در ساحل پرو ppm9 بودهاند برخي از تأثيرات سرب در موجودات دريايي شامل موارد زير است:
سرب در غلظتهاي بالاتر از ppm8/0 رشد دياتومههاي phaeodactylum را افزايش ميدهد در غلظتهاي پايين شامل كاهش رشد [7]cristigera و سخت پوستاني نظير Artemia ميگردد.
نرخ مرگ و مير صدف Mytilus يك مكانيسم دفع سميت براي سرب داشته ولي مقادير زيادي از آن را به صورت گرانولهايي در غده هضمي ذخيره ميكند.
ماهيان داراي سرب كمي بوده و اين مقدار در گونههاي تجاري حدود ppm15/0-05/0 است كه در كبد ماهيان ذخيره ميشود ولي با اين حساب تهديد از جانب تجمع حياتي وجود ندارد.
2400 پرنده ساحلي زمستان گذران عمدتاً يلوه قرمز(calidris alpine) در سال 1979 و تعداد كمتري در سال بعد مردند بررسيهاي انجام شده نشان داد كه پرندگان مرده حاوي بيش از ppm10 سرب در كبدشان بودند كه در حدود 70-30 درصد آن به فرم تري الكيل سرب بود. در بسياري از موارد نيز پرندگان علائم اختلالات عصبي- ماهيچهاي ناشي از مسموميت با سرب را نشان دادند اين ميزان سرب احتمالاً از طريق غذاي اين پرندگان يعني دو كفهاي Macoma و كرم پلي كيت به بدنشان راه يافته.
به طور كلي ميتوان گفت كه اگر چه سرب عامل صدمات جدي به سلامت موجودات خشكي همينطور دريا و محصولات دريايي به شمار ميرود اما ظاهراً مسالهاي مورد توجه نيست.
ساير فلزات:
آرسنيك: سميت آرسنيك بستگي زيادي به طبيعت تركيب آن به خصوص ظرفيت آن دارد هر چه ظرفيت آن كمتر باشد سميت آن بيشتر است تأثيرات نامطلوب آرسنيك به ميزان و بالاتر در موجودات زنده دريايي و مصبي گزارش شده است اين ميزان آرسنيك بر روي لارو zoaea در خرچنگ گرد Dungeness طي 96 ساعت و بر روي oyster ظرف 48 ساعت باعث نمود غير عادي ميگردد كاهش قابل ملاحظه در فراواني پلي كيتها، نرمتنان و سخت پوستان از ديگر اثرات آرسنيك است به طور كلي در كشنده براي آرسنيك 300-50 ميلي گرم اعلام شده.
نقره: اين فلز از جهت زمين شناسي يك عنصر نادر است و غلظت طبيعي آن در آب دريا بسيار پايين و در حدود 3/0-1/0 نانومتر گرم در ليتر است كه در هرز آبهاي تخليه شده حضور دارد. نقره محلول توسط فيتو پلانكتونها، برخي از جلبكها و oyster ها، ماهيچه ماهيان، اندامهاي داخلي ميگو، صدف و انواع شكم پايان تجمع حياتي مييابد.
غيبت macoma balthica ، فراواني ناجورپايان در ميان كفزيان جنوب كاليفرنيا مثالهايي از اثرات سوء زيست محيطي نقره است كه در مقام مقايسه (به همراه مس و جيوه) يكي از سه عنصر بسيار سمي است.
نيكل: نيكل يك فلز بسيار سنگين با آلودگي مشخص رسوبات در نواحي صنعتي است و تلاشهاي جدي در جهت كاهش مقدار ورودي نيكل به دريا صورت گرفته است سميت نيكل به طور وسيعي متغير بوده و تحت تأثير شوري و حضور ساير يونها قرارميگيرد كاهش تنوع گونههاي كفزي، مسموميت بالاي لاروهاي oyster مواردي از اثرات زيستي نيكل است.(دبيري-1379)
هيدروكربنهاي هالوژندار:
هيدروكربنهاي هالوژندار شامل محدوده بسيار وسيعي از تركيبات هستند اين تركيبات خصوصاً متان توسط جلبكهاي دريايي و تعداد كمي از بي مهرگان ساخته شده و معمولاً حاوي كلر، برم يا ندرتاً يد ميباشند بنابراين شايد افزايش غلظت اين تركيبات ناشي از منابع طبيعي و نه نتيجه فعاليتهاي انساني باشد.(آر. بي كلارك-1923).
اثر آرسنيك : آرسنيك عنصري است سمي كه اگر در آب پيدا شود بايد به آن توجه و دقت لازم بشود حداكثر غلظت از آرسنيك در آب آشاميدني 5%ميلي گرم در ليتر است كه هماهنگ با مقادير مجاز زا نظر زهر شناسي مي باشد آرسنيك در آبهاي سطحي و در مناطقي كه معاده سنگ فلزات آهني وجود دارد يافت مي شود و در بيشتر مواقع در نتيجه ي مصرف مواد ضد آفات نباتي، حشره كش ها كه حاوي آرسنيك مي باشند از طريق پس مانده هاي معادن وارد آب مي گردد. استانداري هاي بين المللي سازمان بهداشت جهاني سال 1971 چنين اظهار مي دارد كه ارقام بزرگتري از آنچه در استانداردها آمده است تعدادي از كشورهاي آمريكاي لاتين بدست آمده و تاكنون ميزاني تا2/0 ميلي گرم در ليتر اشكالاتي به وجود نياورده است. آرسنيك در گياهان و موجودات آبي مانند ميگو كه اغلب جنبه غذايي براي انسان دارند وجود دارد كه در اثر مصرف اين موجودات توسط انسان خود بخود وارد بدن شده و تجمع يافته و ايجاد مسموميت مي نمايد آرسنيك قادر است از عمل گروه sh آنزيم ها ممانعت به عمل آورده و باعث بلوكه شدن آنها گردد املاح آن در معده جذب شده و از راه پوست و ششها نيز قابليت جذب دارند مهمترين اثرات مسموم كنندگي آرسنيك ، بي اشتهايي كم شدن وزن بدن ،اسهال ،بهم خوردگي معده و ناراحتي هاي عصبي مي باشد در كارگرافي كه به طور دائم با تركيبات آرسنيك سر و كار دارند ، سرطان پوست و ريه شده و از اين دو خاصيت سرطان زايي آن چندين بي پايه نمي باشد.
سيانور :
سيانور و تركيبات آن فقط در آبهاي صنعتي و يا معدني كه از اين عنصر استفاده مي كنند يافت مي شود زماني كه ph آب برابر 8 يا پايين تر باشد به صورت هيدروژن سيانيديا اسيد سيانيدريك در مي آيد كه براي آبزيان در مقايسه بايون آن به مراتب سمي تر است. اكثر تركيبات سيانور براي موجودات زنده كشنده اتس و سيانيد آب را مي توان قبل از ورود به رودخانه ها از طريق اعمال شيميايي حذف نمود.
عناصر كمياب:
1)آلومينيوم: در بسياري از آبهاي طبيعي بلونه اي آشكار يافت مي شود غالباً ورود آلومينيوم در آب آشاميدني از خورده شدن ظروف آبومينومي مخازن و يا لوله ها و همچنين از افزايش نادرست سولفات آلومينيوم به عنوان منعقد كننده در تصفيه خانه ها حاصل مي شود اگر عمليات تصفيه ي آب به درستي صورت بگيرد نبايد هيچگونه هيدروكسيد آلومينيومي بعد از عمل صاف كردن آلومينوم ته نشين گردد آب آشاميدني در حالت ايده آل خود مي يابد داراي كمتر از 5% ميلي گرم در ليتر آلومينيوم بر حسب و حداكثر غلظت و حداكثر غلظت قابل قبول 2/0 ميلي گرم در ليتر باشد.
غلظت آلومينيوم در آب آشاميدني براي كساني كه بيماري كليه دارند و مجبورند از دياليز استفاده كنند از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد.
2) برومور: آب دريا داراي 50 تا 60 ميلي گرم در ليتر برومور است وجود برومور است وجود برومور در چاههاي آب نزديك سواحل دريا ناشي مي شود محدوديتي براي برومورها پيشنهاد نشده ولي مقدار تجربي آن در آب مصرفي ناچيز مي باشد.
يد: اغلب آبهاي طبيعي مقدار ناچيز : حدود ميكروگرم در ليتر يد دارند .غلظتهاي بيشتر در آبهاي نمكدار و يا در آبهاي تصفيه شده بايد به عنوان گندزدا يافت شود ميزان يد در آبهاي طبيعي احتمالاً نياز افراد با رژيم خاص را تعيين مي نمايند وجود اين عناصر در آب از نظر صنعتي اهميت چنداني ندارد ولي در آْبهاي آشاميدني به علت احتياج غدة تيروئيد براي ساختن نيروكسين نهايت ضرورت را دارد و اصولاً تأييد شده كه عدم وجود يد در آبهاي آشاميدني حتي به مقدار كمتر از 1% ميلي گرم در ليتر عارضه گواتر به دنبال خود دارد و اگر مقدار آن از حد معين تجاوز نمايد در مصرف كنندگان توليد يديسم نمايد.
اثرات سوء زيست محيطي هيدروكربنهاي هالوژندار در محيط آبي:
مشكلات ناشي از هيدروكربنهاي كلرينه شده توسط EPA بررسي ميشود چون طول عمر زياد آنها واكنشهاي چون طول عمر زياد آنها واكنشهاي طبيعي را مقدور ميسازد تا از يك ناحيه محدود به ناحيه نامحدود پخش شوند و در اين فرآيند موجودات زنده زيادي از بين ميروند از ميان اين تركيبات حشرهكش ها در غشاء چربي اطراف بافتهاي عصبي حل ميشوند و با انتقال يونهاي ضروري داخلي و خارجي بافت تداخل ميكنند در نتيجه باعث انتقال تحريك الكتريكي در بافت و تكان و لرزش ميگردند DDT خطرات جدي براي ماهيها به وجود ميآورد DDT براي مبارزه با حشرات سطح آبها ميتواند مستقيماً وارد آب گردد و مشكلاتي را پيش آورد همچنين DDT ممكن است توسط باران از اتمسفر و يا به صورت تصادفي در طي پخش توسط هواپيما بر روي جنگلها براي كنترل آفات به آبها افزوده گردد و مقدار زياد DDT در بدن اغلب پرندگان آبزي از جمله عقاب دريايي فعاليت آنزيمهاي حياتي سوخت و ساز كلسيم را متوقف مينمايد در نتيجه تخمهاي اين پرندگان داراي پوسته نازكي ميشوند كه به راحتي ميشكنند و توليد مثل آنها كاهش مييابد.
اثرات DDT در ماهيان شامل موارد زير است:
موجب تغييرات رفتاري و كاهش توليد مثل ميگردد.
روي نسبت مرگ و مير جوانها اثر ميگذارد.
در بافتهاي بدن آنها ذخيره و مستقيماً براي بعضي گونهها اثرات سمي دارد.
پارتيون و بيفنيلهاي پلي كلرينه شده[8] سي مرتبه سميتر از DDT هستند و اثرات آنزيمي بازدارنده بيشتري را نسبت به DDT ظاهر ميكنند از آنجا كه اين هيدروكربنها در بدن تجمع مييابند چون محلول در چربي هستند در بافتهايي با غلظتهاي چربي بالاتر حضور دارند در نتيجه در اوقات تغذيه كم حيوانات از ذخاير چربي خود استفاده ميكنند و اين مسأله باعث افزايش هيدروكربنهاي كلردار در حال گردش در بدن تا يك سطح خطرناك ميشود. ماهي Sole با مقدار چربي دو برابر بي مهرگان و تغذيه گوشتخواري آلودهترين مورد است. در سيل خاكستري[9] نرها محتواي DDT و PCB بيشتري نسبت به مادهها دارند اما مادهها دي آلدرين بيشتري را در خود ذخيره ميكنند از اين نكته ميتوان نتيجه گرفت كه اين تركيبات بر حسب سن، جنس، گونه، سطح جزر و مدي محل زندگي، مرحله حضور در سيكل توليد مثلي و ... در گونههاي مختلف متفاوتاند. براي سختپوستان و ماهيان فاكتورهاي تجمع در محدوده 100 الي 10000 و براي پرندگان دريايي 10 يا كمتر ميباشند براي انواعي از ماهيان استخواني نظير ماهي كفال(Mugil Cephalus) مار ماهي (Anguilla rostrata) ماهي پهلو نقرهاي (Menidia menidia) ماهي كله آبي(Thalassoma bifasciatum) در محدودة 89-4/0 ميلي گرم در ليتر براي ميگوها و خرچنگ منزوي 6-6/0 ميباشد تخمهاي پرندگان دريايي آلوده به تركيبات PCB كاهش در قابليت تخمه گشايي نشان ميدهند در سال 1965 جمعيت چلچلههاي دريايي[10] و مرغابي شمالي[11] از 2000 به 650 كاهش ت كه علت آن هرزآبهاي يك كارخانه شيميايي نزديك ساحل بيان شد حادثه مشابه اين در سال 1969 به وقوع پيوست كه اين واقعه با مرگ و مير استثنايي تعداد زيادي پرنده دريايي همراه بود علاوه بر اين شيرهاي دريايي californianus zalophus مرده يا در حال مرگ بر روي سواحل پيدا شدند كه كبد آنها حاوي بيش از ppm 89 از DDT بوده در اين حادثه بيش از 12000 پرنده طي چند هفته و در حال مرگ به ساحل آمدند همگي بسيار نحيف شده و آنهايي كه كالبد شكافي شدند تخريبهاي كبدي و كليوي مشابه آنچه در اثر تركيبات PCB روي ميدهد داشتند. دلايلي وجود دارد كه در پستانداران تركيبات PCB موجب اختلال در اوولاسيون و نمو تخمك و متابوليسم هورمونهاي تيروئيدي ميگردند انسدادهاي رحمي در سيلها، كاهش تعداد سمورها، سقط جنين در شير دريايي كاليفرنيايي، كاهش مقاومت سيلهاي خاكستري در مبارزه با بيماريها مواردي از اين دست است.(مينو دبيري-1379).
راهها و مقادير ورودي تركيبات آلي كلر دار به اقيانوسها
راههاي ورودي اين تركيبات به محيط زيست دريايي عبارتند از:
انتقال از طريق هوا: انتقال هوايي از طريق استفاده در كشاورزي مهمترين مسير اين تركيبات براي رسيدن به درياست در مناطق پرورش ميوه تخمين زده شده كه 50 درصد از آفت كشهاي ناشي از هواپيماهاي اسپري محصول هرگز به زمين نرسيد و بعد از طي مسافتهاي طولاني توسط باد به دريا راه مييابند.
وروديهاي رودخانه: شستشوي آفتكشهاي روي گياهان و خاك توسط باران و ورود آنها به رودخانهها و در نهايت به دريا، حمل گل و لاي ناشي از زمينهاي كشاورزي كه مقدار قابل ملاحظه از آفتكشها را جذب كردهاند توسط سيلابها و... مثالهايي از اين آلودگياند.
راههاي ورود مستقيم: فاضلابهاي خروجي صنايع به درياها و يا حمل اين مواد توسط كشتي و حوادث كشتيها از راههاي ورود مستقيم اين تركيبات به محيط زيست دريايي است.
كل |
اقيانوس هند |
آرام جنوبي |
آرام شمالي |
اطلس جنوبي |
اطلس شمالي |
تركيب |
0/4757 0/77 0/43 0/165 3/23 2/230 |
698 4/11 0/6 3/43 4/2 1/52 |
471 9/18 5/9 7/25 9/1 1/29 |
2640 9/19 9/8 4/66 3/8 5/35 |
97 10 0/2 0/14 0/1 8/13 |
851 8/16 6/16 6/15 7/8 7/99 |
HCH HCB دي الدرين DDT كلردان PCB |
نحوه ذخيره و انباشتگي هيدروكربنهاي هالوژندار در بدن جانداران آبزي:
شواهدي وجود دارد مبني بر اينكه هيدروكربنهاي هالوژندار به سختي دفع ميشوند و بنابراين ميل به تراكم در بدن دارند اين تركيبات در چربي محلول ميباشند و غلظت آنها در بافتهاي چربي بيشتر از بافتهاي ديگر است كه اين موضوع از دو جنبه ايجاد خطر ميكند:
در مواقعي كه غذا كم است و حيوانات تحرك دارند از ذخاير چربيشان استفاده ميكنند بنابراين غلظت هيدروكربنهاي كلردار كه در بدن گردش ميكند احتمالاً تا حد خطرناكي افزايش مييابد.
همانند ديگر آلايندههاي انباشته شونده انتقال آنها به احتمال زياد از طريق شبكههاي غذايي و بزرگنمايي زيستي انجام ميشود كه در تعدادي از حيوانات به اثبات رسيده است. به دليل تمايل هيدروكربنهاي كلردار به انباشته شدن در بافتهاي چربي، هنگام مقايسه سطوح آلايندگي در موجودات مختلف بايد دقت خاصي مبذول گردد احتمالاً در بافت چربي، ماهيچهها، غدد جنسي و... مقادير و غلظتهاي مختلفي از اين مواد وجود دارد حتي اگر ميزان پذيرش هيدروكربنهاي كلردار در كل بدن معلوم شوداين مقدار براي يك حيوان چاق و يك حيوان لاغر مفيد مفاهيم كاملاً متفاوتي دارد. بيشترين ضريب تغليظ (براي DDT) در نرمتناني نظير حلزون تك كفهاي و صدف خوراكي ديده ميشود كه ممكن است به 70000 برسد ضريب تغليظ در سخت پوستان و ماهيها بين 100 تا 10000 بوده و در پرندگان 10 و يا كمتر است از آنجائيكه مواد ارگانوكلره به كندي از بدن خارج ميشوند انتظار ميرود كه در زنجيره غذايي بزرگنمايي زيستي داشته باشند. طبق برآورد به عمل آمده مقادير خيلي زياد DDT و PCB ها تا حد چند گرم بر كيلوگرم وزن بدن لازمست تا سبب مرگ پستانداران يا پرندگان از طريق يكبار وارد شدن از دهان شود معمولاً چنين مقاديري در محيط يافت نميشود و حيوانات از طريق غذايشان در معرض مقادير آلايندگي خيلي كمتري قرار ميگيرند كه ا لبته مداوم يا مزمن ميباشد. حشرهكشها در غشاء چربي اطراف بافتهاي عصبي حل ميشوند و با انتقال يونهاي ضروري داخلي و خارجي بافت تداخل ميكنند. (آر.بي كلارك-1923).
آلودگي حرارتي:
در نگاه اول گرما معمولاً از نظر بيشتر مردم يك آلوده كننده به شمار نميآيد ولي در حقيقت افزايش دماي آب تأثيرات زيانباري به اندازة بسياري از آلايندههاي شيميايي دارد. يك نيروگاه بزرگ حرارتي توليد برق جهت سيستمهاي خنك كننده خود نياز به مقادير زيادي آب دارد براي مثال يك مركز اتمي توليد برق در هر ثانيه درجه حرارت 40 متر مكعب آب را تا 10 درجه سانتيگراد افزايش ميدهد كه اگر اين مقدار انرژي حرارتي درون آب آزاد شود آب را به حدي گرم ميكند كه حيات آبزيان به طور جدي به خطر ميافتد برخي گونهها مانند قزلآلا و آزاد[12] در برابر هر گونه تغيير درجه حرارت آب حساس هستند از يك طرف با افزايش درجه حرارت متابوليسم موجود زنده افزايش مييابد كه با افزايش نياز جاندار به اكسيژن همراه است و همانطور كه ميدانيد از طرف ديگر با افزايش درجه حرارت از مقدار اكسيژن محلول در آب كاسته ميشود در نتيجه جانداران با كمبود اكسيژن مواجه ميشوند به طور كلي موارد زير نتايج آلودگي حرارتي در آبها به شمار ميرود:
ميزان اكسيژن محلول در آب كاهش مييابد.
سرعت واكنشهاي شيميايي افزايش يافته.
درجه حرارت نامناسب براي زندگي آبزيان ايجاد شده و مرگ و مير افزايش مييابد. آلودگي حرارتي با سرعت 2 برابر بر ماهيها تأثير ميگذارد تخم ماهي قزلآلا وقتي در دماي قرار داده شود بعد از 165 روز نوزاد بيرون ميآيد در دماي بعد از 32 روز و در دماي هيچ نوزادي از تخم بيرون نميآيد، اگر ماهيها زود از تخم بيرون بيايند و هيچ غذاي طبيعي در دسترس نباشد بقا پيدا نميكنند 95 درصد تخمهاي ماه يخاردار دهان بزرگ وقتي به طور ناگهاني تحت تأثير آب قرار گيرند از بين ميروند معلوم شده است كه حيوانات دريايي مناطق گرمسير قادر به تحمل افزايش درجه حرارت بيش از نيستند و بيشتر اسفنجها، نرمتنان و سخت پوستان در دماهاي بالاتر از از بين ميروند در نواحي معتدله تخليه آب گرم رشد دو كفهاي و ماهيان را افزايش ميدهد. جديترين تهديد و مشكل براي موجودات زنده استرسهاي مكانيكي وارد بر آنهاست ظاهراً موجودات كوچك مانند لارو پلي كيتها كمتر تحت تأثير قرار ميگيرند اما تعداد بسيار زيادي از تخمها و لاروهاي ماهيان از بين خواهند رفت. تخمريزي و توليد مثل زودرس، مهاجرت ماهيها، كاهش مقدار اكسيژن محلول در آب و در نهايت مرگ برخي جانداران آبزي از اثرات بارز آلودگي حرارتي است.
آلودگي ناشي از پسابهاي كشاورزي(حشرهكشها + كودهاي شيميايي) و تأثيرات روي آبزيان:
لزوم مبارزه با آفتهاي نباتي به منظور جلوگيري از كاهش مقدار فرآوردههاي كشاورزي و لزوم استفاده از كودهاي شيميايي به منظور تقويت خاك 2 عامل عمدهاي است كه سبب آلوده شدن منبعهاي آبي ميشود كه در نهايت به دريا منتقل ميشوند برخي از حشرهكشها مانند ددت وقتي در آب وارد و جذب بدن ماهيان ميشوند تمايل ماهيها را به زندگي در جايي كه آب گرمتر است زياد ميكنند و سبب كوچ ماهي به جاهاي گرمتر ميشود برخي ديگر از حشرهكشها در بافت چربي بدن ماهيها به ويژه بچه ماهيها جمع و سبب نابودي آنها ميشود اين جمع شدن حشرهكش در بافت چربي ماهيها گاهي در حدي است كه اگر انسان يا پرنده از اين نوع ماهيهاي آفت زده استفاده كند دچار نوعي بيماري ميشود كه بر اثر آن آنزيمهاي كلسيم سازي بدن مختل ميشود در نتيجه در پرندگان سبب نازك شدن يا شكسته شدن لايه آهكي تخم آنها و بروز اشكالهايي در تخمگذاري و توليد مثل آنها ميشود بررسيهايي كه در دهه نخست سال 1960 انجام گرفت روشن ساخت كه تعداد مرگ و مير ماهيها بر اثر آلودگي آب ناشي از حشرهكشها بسيار بيشتر و حدود 2 برابر مرگ و مير ماهيها بر اثر آلودگي آب ناشي از فاضلابهاي شهري و پسابهاي صنعتي بود.
كودهاي شيميايي نيز جذب گياهان آبزي به ويژه جلبكها و خزهها ميشود و در نقش ماده غذايي بسيار مناسب و مفيد سبب رشد سريع و بيرويه آنها و كمبود شديد اكسيژن محلول در آب و مرگ و مير ماهيها ميشود. حشرهكشها در گروههاي كلردار و فسفردار طبقهبندي شدهاند كه از ميان آنها انواع فسفردار مسمويت شديدتري در بدن انسان و آبزيان ايجاد مينمايند.(مجيد عرفان منش- 1338).
آلودگي ناشي از مواد زائد اكسيژنخواه:
مقدار اكسيژن محلول در آب تأثير مهمي بر جانوران و گياهان موجود در آن دارد بنابراين مواد زائدي كه به طور مستقيم يا غير مستقيم بر غلظت اكسيژن تأثير گذارند اهميت زيادي دارند بيشترين حجم مواد زائدي كه در جويبارها، رودخانهها، مصبها و دريا تخليه ميشوند فاضلاب است كه ماهيت آن در اصل آلي بوده و تحت تأثير تجزيه باكتريها قرار ميگيرد تجزيه باكتريايي منجر به اكسيد شدن مولكولهاي آلي و تبديل آنها به تركيبات معدني پايدار ميگردد. در نتيجه فعاليت باكتريها غلظت اكسيژن محلول در آب كاهش مييابد كه تا حدي با جذب اكسيژن از اتمسفر جبران ميشود با وجود اين اكسيژن در آب به كندي انتشار يافته و وقفهاي بين مصرف اكسيژن و توليد مجدد آن حاصل ميشود. اگر غلظت اكسيژن كمتر از باشد ميزان اكسيداسيون هوازي كاهش مييابد باكتريهاي بيهوازي ميتوانند بدون استفاده از اكسيژن مولكولهاي آلي را اكسيد كنند اما محصولات نهايي شامل تركيباتي چون S2 H (هيدروژن سولفيد)، 4NH (آمونياك) و 4CH (متان) ميباشد كه براي بسياري از موجودات سم محسوب ميگردد و اين فرآيند خيلي كندتر از تجزيه هوازي است بنابراين احتمال تجمع مواد زائد وجود دارد. بعضي از مواد زائد معدني بدون دخالت باكتريها، در آب اكسيد ميشوند كه اينها هم اكسيژن آب را مصرف ميكنند. آب زماني به عنوان آلوده شده طبقهبندي ميگردد كه غلظت DO به زير سطح مورد نياز براي بقاء زيست طبيعي در آن در بيايد علت اول براي كم شدن اكسيژن آب موادي هستند كه به طور كلي زبالههاي متقاضي اكسيژن (اكسيژنخواه) ناميده ميشوند، موادي كه به راحتي به وسيله فعاليت باكتريها در حضور اكسيژن شكسته و پوسيده ميگردند بنابراين حضور چنين مواردي در آب به سرعت منجر به تخليه اكسيژن محلول در آب ميگردد گرچه بعضي از مواد غير آلي در اين دسته پيدا شدهاند اما بيشترين زبالههاي نيازمند به اكسيژن را تركيبات آلي تشكيل ميدهند به خصوص آلوده كنندههاي اين طبقه از چنين منابعي مانند: فاضلاب محصولات خانگي و حيواني، زبالههاي صنعتي و فرآيند غذاسازي گياهان، گوشتخوار، تشكيل ميشوند. (عباس اسماعيلي ساري-1381).
جديترين معضل دفع مواد جامد در مصبهاي صنعتي و شهري است تاريخچه طولاني آلودگي و رفع آن در مصب تايمز يك رودخانه مهم براي آزاد ماهيان به حساب ميآمد فاضلاب شهر لندن يا به زمينهاي نواحي روستايي اطراف برده ميشد و به عنوان كود مصرف ميگرديد يا بسادگي در چاههاي فاضلاب يا خيابانها ميماند تا فاسد شود جمعيت شهري براي آب نوشيدني تا حد زيادي به چاهها و رودخانه تايمز وابسته بودند كه هر دوي آنها اغلب آلوده بودند و بيماري حصبه و نيز اپيدمي وبا در فواصل زماني مختلف وابسته بودند كه هر دوي آنها اغلب آلوده بودند و بيماري حصبه و نيز اپيدمي و با در فواصل زماني وابسته بودند كه هر دوي آنها اغلب آلوده بودند و بيماري حصبه و نيز اپيدمي وبا در فواصل زماني مختلف شيوع يافت. بعداً سيستم تأمين آب لولهكشي اصلاح شدهاي مورد استفاده قرار گرفت كه مقدمه چاه فاضلاب بود و ساخت سيستم مجراي فاضلاب آغاز گرديد كه مواد زائد را به رودخانه تايمر تخليه ميكرد در نتيجه اين اعمال بيماري كاهش يافت اما تايمز بتدريج آلوده گشت و تا دهه 1850 بسيار بد بو شده و عاري از ماهي گرديد. در سالهاي آخر قرن نوزدهم تعداد محلهاي تخليه به رودخانه كاهش يافت و فاضلاب بطرف واحدهاي ته نشيني، لولهكشي شده و گل و لجن حاصل از آن به دريا تخليه گرديد با كاهش بار آلي وارد شده به مصب تا پايان قرن نوزدهم بهبود قابل ملاحظهاي در كيفيت آب پديد آمد بدليل رشد سريع جمعيت لندن در اوايل قرن بيستم مقدار فاضلابها بيشتر از ظرفيت سيستم تصفيه بود و تا دهه 1950 30 كيلومتر از رود تايمز از طريق لندن دچار شرايط كمبود اكسيژن در هواي خشك گرديد و مناطق رسوبدهي فاضلاب در معرض جزر و مد قرار گرفتند. بررسيهاي انجام شده در سال75 19 نشان داد كه در فاصله 70 كيلومتري لندن از كيوتا گراوزند هيچ ماهي زندگي نميكند.
اصلاحات و توسعه سيستم فاضلاب در طول سالهاي 1964 تا 1976 موجب افزايش چشمگير مقدار اكسيژن محلول و بازگشت تعداد زيادي از ماهيان آزاد شد. بسياري از مواد زائد كه به دريا وارد ميشوند مواد بيوژن گياهي هستند. تجزيه مواد آلي و نيترات و فسفات موجود در فاضلاب رشد گياه را زياد ميكند ديگر منبع مهم مواد مغذي گياهي، كودهاي كشاورزي و رواناب مناطقي است كه در آنها كشاورزي فشرده انجام ميگردد ورود مواد مغذي گياهي رشد فيتوپلانكتونها و گياهان ثابت را افزايش داده و اين غنيسازي بر تعدادي از موجودات زنجيرههاي غذايي سودمند است نظير جمعيتهاي باكتريايي كه تحت تأثير يك ورودي آلي افزايش مييابند (ژاك ورنيه 1376).
مشكلاتي كه مواد شوينده در آب ايجاد مي كنند:
تقسيم مواد شوينده، به تركيباتي گفته مي شود كه براي زدودن ناپاكيها از البسه، ظروف و .......به كار مي رود صابون به عنوان بك شوينده در محيط هاي اسيدي و آبهاي سنگين (سختي بالا) كاربرد خوبي ندارد از اين رو امروز، به فكر مواد جايگزيني براي صابون افتاده اند صابونها املاح قليايي اسيدهاي ضعيفي هستند كه عمدتاً از 2 قسمت اصلي تشكيل شده اند يك قسمت به نام اكليل بنزن سولفات (ABS) كه عاملي است كه در پايين آوردن كشش سطحي نقشي دارد و قسمت ديگر مخلوطي از املاح سديم (فسفات –كربنات – سيليكات- سولفات) مي باشد اين مواد اكسيژن گيري را كاهش مي دهند و در نتيجه خاصيت تصفيه بيولوژيكي آب كاهشي مي يابد همچنين كف ايجاده شده موجب مشكلاتي در امر كشتيراني مي شود.
فاضلابها و ضايعات صنعتي:
تخليه پسابهاي صنعتي در آبها ميتواند آلودگيهاي زيادي را ايجاد نمايد از جمله اينكه:
1- گازهاي سمي و بد بو را وارد آب نمايد.
2- اسيديته آب را بالا ببرد
3- چربي، روغن و مواد معلق و مواد راديو اكتيو را داخل آبها نمايد.
مواد معلق نظير چربي، روغن و مواد رنگي در مقادير بالا ميتوانند با ايجاد لايه نازكي بر سطح آب علاوه بر بد منظره كردن جريانها و مصرف اكسيژن محلول در آب براي اكسيداسيون مواد آلي مانع عمليات فتوسنتز يا اكسيژنگيري آبها شوند. ورود سيانور و املاح فلزات سنگين نظير مس، كرم، روي و غيره به آبها با توجه به خاصيت مسموميت اين تركيبات براي آبزيان و انسان علاوه بر مردن يا كوچ نمودن اين موجودات متأسفانه در بدن آبزيان به شدت تغليظ گرديده و ورود آنها از طريق مصرف آبزيان باعث مسموميت شديد انسان خواهد شد. مرگ و ميرهاي ناشي از اين مسموميتها در دنيا به كرات اتفاق افتاده و مرگ و مير دسته جمعي آبزيان نيز مانند ماهيها در اكثر جريانات آب دريا كه دريافت كننده پاسبهاي صنعتي ميباشد پيش آمده است. حرارت و مواد راديو اكتيو ممكن است از طريق فعاليتهاي صنعتي وارد آبها شود علاوه بر آلوده ساختن آنها اكسيژن محلول در آب را نيز به شدت تقليل ميدهد. تخليه پسابهاي صنعتي ممكن است باعث آلودگي آب توسط ميكروارگانيزمهاي بيماريزا باشد.
تخليه و افزايش مستمر مواد زائد صنعتي موجب خفگي كفزيان در بستر دريا ميگردد به طوري كه جوامع جانوري در مناطق تحت جزر و مد تضعيف ميشوند. منطقهاي در بريتانيا بيچ واقع در غرب كانادا كه ضايعات معدن مس به مدت حدود 75 سال در آن تخليه ميشد هنوز هم كه 12 سال از بسته شدن معدن ميگذرد از نظر بعضي از ردههاي جانوري ضعيف است. اگر ضايعات صنعتي حاصل از لايروبي منتشر شده و اكسيد گردند ممكن است خواص شيميايي فلزات موجود در آنها تغيير نموده و جذب آنها بر روي ذرات گل صورت نگرفته و وارد زنجيره غذايي بشوند(گي تاراد 1363).
ضايعات ناشي از لايروبي، عمليات استخراج و حفاري:
مواد زائد لايروبي به شدت آلوده بوده و شامل مواد آلي، نفت، مواد غذايي و فلزات سنگين ميباشند به علاوه وجود فلزات معلق در آنها باعث تشكيل لجن و محل مناسبي جهت رشد و تكثير انواع باكتريهاي بيماريزا ميگردد. گل و لاي ناشي از عمليات حفاري در دريا شامل خاك رس و آب توأم با سولفات باريم جهت تعديل و جلوگيري از خوردگي لولهها و پوستهها و مته ميباشند بسياري از اين مواد و اجزاء آنها براي ارگانيزمهاي دريايي سمي ميباشند و تجمع اين مواد در اطراف سكوهاي حفاري ممكن است آسيب جدي به موجودات دريايي وارد سازد. از طرفي در نتيجه عمليات استخراج خصوصاً استخراج مواد نفتي مقاديري نفت به دريا نشت كرده و مشكلاتي را به وجد ميآورد به طوري كه به هنگام نشت اين مواد ابتدا موجودات و گونههاي كم مقاومت آسيب ميبينند همچنين اين مواد رشد باكتريها را تحت تأثير قرار داده و با كاهش تعداد ميكروارگانزيمها همراهاند بيشترين اثرات اين آلودگي در مورد موجودات كف دريا ميباشد زيرا زدوده شدن كامل آلودگي از كف دريا ممكن است تا چند دهه به طول بيانجامد و موجودات ساكن كف دريا و ناحيه بنتيك ناگزيرند محيط نفتي را سالها تحمل كنند. (آربي كلارك-1923)
آلودگي ناشي از مواد راديواكتيو در دريا:
مواد پرتوزا يكي ديگر از آلايندههاي محيط زيست و آبها ميباشند آزمايش سلاحهاي اتمي، حمل و نقل مواد راديواكتيو خطرناك و سوانح و حوادث كشتيهاي حامل اين مواد در درياها، حمل و نقل مواد راديواكتيو خطرناك و سوانح و حوادث كشتيهاي حامل اين مواد در درياها، باران راديواكتيوي اتمسفر راههاي ورود اين مواد به آبها هستند اين مواد نيمه عمر طولاني داشته و اثرات آنها در دراز مدت است شناسايي و تعيين اثر اكولوژيك مواد راديو اكتيو در دريا مشكل است زيرا صدمه حاصله بر روي موجودات زنده مدتي پس از تماس با تشعشعات بروز ميكند و صدمات ژنتيكي زير حدكشنده تا نسلهاي بعدي قابل رديابي نميباشد به هر حال صدمه به برخي از افراد مستعد و ايجاد اختلالات ژنتيكي از عواقب غيرقابل اجتناب هر سطح تماس يا تشعشع است چه اين منبع طبيعي باشد يا ساخته دست انسان. معلوليت و انحرافات در نوزاد ماهيان، تجمع در زنجيرههاي غذايي و ايجاد خطر براي سلامت بشر نمونههايي از اين گونهاند (دبيري-1379).
دفع مواد پرتوزاي جامد در دريا از سال 1964 شروع شد اما به تدريج تحت كنترل بينالمللي درآمد و حالا ديگر انجام نميگردد. در سال 1972 تحت كنوانسيون لندن كه تخليه همه مواد به دريا را كنترل ميكند دفع جامدات خيلي پرتوزا در دريا ممنوع شد در سال 1994 ممنوعيت گسترش يافت و ضايعات جامد سطح پايين و متوسط را هم در برگرفت.ضايعات پرتوزاي با حد متوسط و پايين شامل موادي نظير لباسهاي پوششي، شيشه آلات آزمايشگاهي، لولههاي آلوده، سيمان و مواد ساختماني و ... ميباشد و از نيروگاههاي هستهاي، رآكتورهاي طراحي شده صنعتي، مؤسسات تحقيقاتي و بخشهاي راديولوژي بيمارستان منشاء ميگيرد.
براي تخليه، اين مواد در مخازن فولادي سيمان شده، يا با قير يا رزين مسدود شده يا با يك وسيله تعديل فشار، متراكم ميگردد. اينكار تضمن كننده آن است كه مخزن به طور صحيح و بدون انفجار تحت فشار زياد آب عميق به بستر دريا ميرسد. بعضي حوادث منجر به ورود پرتوزا به دريا ميگردند برخي از اينها شامل پلوتونيم موجود در يك ماهواره با نيروي هستهاي است كه در سال 1964 وارد جو گرديد تصادف دو بمبافكن B-52 حامل سلاحهاي مربوط به ايالات متحده، گم شدن دو زير دريايي هستهاي آمريكا در اقيانوس اطلس در اسلهاي 1963 و 1968 و شش زير دريايي هستهاي روسي در درياهاي نروژ و كارا و آخرين آنها كومسومولتس بوده كه بعد از آتشسوزي و انفجار در سال 1989 غرق شد، ميباشد. اين حوادث در مقايسه با عواقب مصيبت بار آتشسوزي و انفجار رآكتور هستهاي چرنوبيل در آوريل سال 1968 كم اهميت هستند حادثه چرنوبيل به ريزش مواد پرتوزا در مناطق زيادي از اروپا به ويژه در مناطقي كه بارانهاي طوفاني شديد به شكل ابر هستهاي از آنجا گذشت منجر گرديد دريايي كه بيش از همه مورد تهديد قرار گرفت درياي بالتيك بود.ورود مواد راديواكتيو به دريا در اثر فعاليتهاي انسان در مراحل آخر جنگ جهاني دوم با انفجار اولين سلاحهاي هستهاي شروع شد و با آزمايش تسليحات هستهاي تا سال 1963 كه قرارداد منع آزمايش بين ايالات متحده آمريكا، شوروي سابق و بريتانيا منعقد گرديد ادامه يافت از آن زمان تا سال 1974 آزمايشات جوي در اقيانوس آرام توسط فرانسه در مجمعالجزاير تو آموتوو جمهوري خلق چين انجام شد كه چينيها سهم نسبتاً كمي داشتند از آن زمان توافق شد كه همه آزمايشات در زير زمين و بدون هيچ تخليهاي به اتمسفر انجام شود. اين سلاحهاي هستهاي حاوي اورانيوم و پلوتونيوم بودند و وقتي كه در زير آب يا نزديك به زمين منفجر شدند بيش از 200 محصول شكاف و ايزوتوپ مختلف توليد يا نزديك به زمين منفجر شدند بيش از 200 محصول شكاف و ايزوتوپ مختلف توليد كردند آنها با غبار ريز به اتمسفر برده ميشوند در آنجا قبل از اينكه دوباره به صورت ريزش روي زمين تهنشين شوند چند بار كره زمين را دور زدهاند به دليل حالت كروي چرخش زمين بيشتر ريزشها در عرضهاي جغرافيايي و با بالاترين مقادير در نيمكره شمالي واقع ميشود كه بيشتر انفجارات در آن اتفاق ميافتد. ابتدا بيشترين مقدار در آبهاي سطحي ظاهر ميشود.
تأثير زيست محيطي مواد پرتوزا:
تشخيص و اندازه گيري صدمه وارد شده به موجودات زنده آبزي تا حدي دشوار است و اين به2 دليل است اولاً اينكه دسترسي به همه جانداران آبزي امكانپذير نيست و ثانياً صدمه وارد شده به موجودات زنده ممكن است پس از مدتي بعد از قرارگيري در معرض تابش آشكار شود و صدمه ژنتيكي غير كشنده نيز تا نسل بعد معلوم نميگردد. هستههاي پرتوزا از نظر شيميايي همانند هستههاي غير پرتوزاي خود، ايزوتوپهاي طبيعي عمل مينمايند اما اگر ماده تجمع يافته پرتوزا باشد امكان تجمع زيستي و بزرگنمايي زيستي در زنجيرههاي غذايي اهميت بيشتري مييابد. جلبكها قادر به جذب غلظت بالايي از مواد از آب اطراف خود هستند. جلبك پورفيرا porphyra جلبكي است كه در بعضي از بخشهاي انگليس تحت تأثير مقادير زياد ريزش دريايي مواد پرتوزا از واحد بازفرآوري قرار ميگيرد بنابراين اين جلبك نشانگر خوبي براي تعيين مقدار ريزش مواد پرتوزا است. سخت پوستان پلانكتوني مواد پرتوزا را از طريق غذا به بدن خود وارد نموده اما متراكم نمينمايند و بخش عمدهاي از مواد جذب شده از طريق غذا به بدن خود وارد نموده اما متراكم نمينمايند و بخش عمدهاي از مواد جذب شده از طريق مدفوع و يا فرآيند پوست اندازي از بدن آنها خارج ميشود. خرچنگها نيز كه از كرم پرتار علامت گذاري شده با پلوتونيم تغذيه ميكنند مقادير زيادي از راديوايزوتوپ را دارند. اين مواد در غده گوارشي خرچنگ و چسبيده به ديواره روده ماهي پليس بوده ولي در ديگر اعضا انباشته نميشود. به طور كلي به دليل جذب سطحي هستههاي پرتوزا روي ذراتي كه در بستر دريا جمع ميشوند ماهيان بستر زي احتمالاً بيشتر از ماهيان پلاژيك در معرض مواد پرتوزا هستند اين اثرات بيشتر شامل اختلالات فيزيولوژيكي و متابوليسمي و نيز اختلالات ژنتيكي است كه اين موضوع در ازدياد تلفات تخمها يا لاروها بروز مينمايد اما با وجود ميزان زياد مرگ و مير طبيعي تشخيص اين موضوع بسيار سخت است. انسان نيز به دو طريق در معرض مواد پرتوزاي موجود در دريا قرار ميگيرند يكي از طريق خوردن غذاهاي دريايي كه اين مواد در آنها متراكم شدهاند و ديگري از طريق خارجي در معرض رسوبات سواحل قرار گرفتن، ميباشد(آربي كلارك-1923)
توجه
همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.
بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :
-
- جواب سوالات و فعالیت های کتاب های کلاس دوم ابتدایی
- جواب سوالات و فعالیت های کتاب های کلاس سوم ابتدایی
- جواب سوالات و فعالیت های کتاب های کلاس چهارم ابتدایی
- جواب سوالات و فعالیت های کتاب های کلاس پنجم ابتدایی
- جواب سوالات و فعالیت های کتاب های کلاس ششم ابتدایی
- جواب سوالات و فعالیت های کتاب های کلاس هفتم
- جواب سوالات و فعالیت های کتاب های کلاس هشتم
- جواب سوالات و فعالیت های کتاب های کلاس نهم
- جواب سوالات و فعالیت های کتاب های کلاس دهم
- جواب سوالات و فعالیت های کتاب های کلاس یازدهم
- جواب سوالات و فعالیت های کتاب های دبیرستان
- بیش از ده هزار تحقیقات دانش آموزی و دانشجویی
بیش از سیصد طرح جابر برای شرکت در مسابقات طرح جابر
- همچنین برای حمایت از سایت ما و گذاشتن تحقیقات بیشتر در سایت بر روی لینک های زیر کلیک کنید تا مانیز برای شما با اشتیاق فراوان تری تحقیق رایگان در سایت بگذاریم .
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت: 9:40 منتشر شده است
برچسب ها : دربارهٔ منابع آلوده کنندهٔ دریاها و دریاچه ها و تأثیر آنها بر محیط زیست در کلاس گفت وگو کنید.,