بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع :
چرا دختران در 9 سالگي به سنّ تكليف و بلوغ مي رسند، اما پسران در 15 سالگي؟
بلوغ، يكي از مراحل حساس زندگي بشر بشمار مي رود، زيرا دراين مرحله از زندگي، نه تنها جسم انسان دچار تغيير مي شود، بلكه خلق و خوي و روح انسان هم متحول مي گردد و قدرت فهم و درك انسان نيز بالا مي رود. به عبارت ديگر در اين دوران، شخصيت انسان كم كم تكوّن پيدا مي كند، و از انديشه ها و كارهاي كودكانه خويش خداحافظي مي كند، و اكنون آن چيزهايي را كه قبلاً در نظرش بزرگ و مهم جلوه گر مي شدند، كوچك و حقير مي شمارد، و به چيزهاي مهم تر و بزرگتري مي انديشد، و خويشتن را براي پذيرش بعضي از مسئوليت هاي خطير، آماده مي بيند، و سعي مي كند كارهائي انجام دهد كه بزرگترها انجام مي دهند. همه ي اينها، نشان دهنده اين است كه شخص بالغ به مرحله اي از تكامل عقلي و رشد فكري رسيده است كه مي توان بر او كارها و وظايفي را محوّل كرد كه پيش از اين ممكن نبود، و شايد خداوند متعال هم به همين خاطر يكي از شرايط تكليف را بلوغ قرار داده است.
اما اينكه چرا سنّ بلوغ زن با مرد متفاوت است؟
در اين شكي نيست كه خداوند به حكم قانون خلقت، زن و مرد را متفاوت آفريده است و طبق تحقيقات زيست شناسان و فيزيولوژيست ها و روان شناسان، همه ي اين تفاوت ها را نمي توان با مطالعه و تجربه مختصر به دست آورد، بلكه بدست آوردن آن نياز به پژوهش و تحقيقات فراوان دارد، ـ كه مرحوم شهيد مطهري مقداري از اين تفاوت ها را در كتاب «نظام حقوق زن در اسلام»[1] ذکر کرده است ـ و قطعاً اين تفاوت ها داراي آثاري خواهد بود، از جمله اينكه موجب زودتر بالغ شدن دختر از پسر است.
الكسيس كارل، فيزولوژيست و جراح و زيست شناس معروف فرانسوي ـ كه شهرت جهاني دارد ـ در كتاب «انسان موجود ناشناخته» در مورد تفاوت هاي زن و مرد و تأثير اين تفاوت ها در بين وظايف زن و مرد، چنين مي نويسد: اختلافي كه ميان زن و مرد موجود است تنها مربوط به شكل اندام هاي جنسي آنها و وجود زهدان و انجام زايمان نزد زن و طرز تعليم خاص آنها نيست، بلكه نتيجه علّتي عميق تر است كه از تأثير مواد شيميايي مترشحه غدد تناسلي در خون ناشي مي شود. به علت عدم توجه به اين نكته اصلي و مهم است كه طرفداران نهضت زن، فكر مي كنند كه هر دو جنس (زن و مرد) مي توانند يك قسم تعليم و تربيت يابند و مشاغل و اختيارات و مسئوليت هاي يكساني به عهده گيرند. زن در حقيقت از جهات زيادي، با مرد متفاوت است، (حتي) يكايك سلول هاي بدني و همچنين دستگاههاي عضوي، مخصوصاً سلسله عصبي نشانه جنس (مخصوص) خود را بر روي خود دارند. قوانين فيزيولوژي نيز همانند قوانين جهان ستارگان، سخت و غير قابل تغيير است، و ممكن نيست تمايلات انساني در آنها راه يابد. ما مجبوريم آنها را طوري كه هستند بپذيريم.
زنان بايد به بسط مواهب طبيعي خود در جهت و مسير خطير خاصّ خويش بدون تقليد كوركورانه از مردان، بكوشند، وظيفه ايشان در راه تكامل بشريت خيلي بزرگتر از مردهاست و نبايستي آن را سرسري بگيرند و رها كنند.[2]
از بعضي از بزرگان در مورد زودتر بالغ شدن دختران چنين نقل شده: آنچه تحقيقات علمي ثابت كرده اين است كه: رشد زن سريعتر از مرد است، بنابراين دوراني كه مرد در مدت پانزده سال طي مي كند، زن در نه سال طي مي نمايد، و اين موضوع، اختصاص به زن و مرد ندارد، بلكه در تمام جانداران وگياهان هم، همينطور است، رشد انواع ضعيف تر در دوران كوتاهتري انجام مي پذيرد. مثلاً رشد گياهان نيلوفر خيلي سريعتر از رشد درخت چنار است. خلاصه هر موجودي كه لطيف تر است، رشد آن سريعتر است و هر موجودي كه خشن تر است، رشد آن كندتر انجام مي يابد و به همين دليل، بسياري از دختران در سنين يازده يا چهارده سالگي آماده بارور شدن و مادر شدن از نظر جنسي هستند، در حالي كه پسران در اين سنّ معمولاً آمادگي پدر شدن از نظر جنسي را ندارند.[3]
نكته ديگري كه شايد به ذهن بيايد اين است: دختر زودتر از پسر به سن تكليف مي رسد، اين به مشقّت انداختن جنس زن است، و اين يك نوع تبعيض و برتري جنس مرد را مي رساند.
در پاسخ اين اشكال بايد بگوئيم كه: اين سخن درستي نيست، زيرا رسيدن به تكليف يك نوع كمال است، و رشد عقلي مكلّف را نشان مي دهد. در واقع، اين يك توفيق براي انسان است كه لياقت پيدا كند كه مخاطب امر الهي واقع شود.
يكي از بزرگان مي فرمايد: مي توان گفت توفيق زن بيش از مرد است و اگر انسان تنزل كند حدّاقل بايد بگويد زن همانند مرد است. زيرا 6 سال قبل از اينكه مرد مكلّف بشود، زن را ذات اقدس اله به حضور پذيرفته است. زن همين كه از 9 سالگي گذشت و وارد دهمين سال زندگي شد، خدا او را به حضور پذيرفته است و با او سخن مي گويد و روزه را بر او واجب مي كند، مناجات هاي او را به عنوان دستور مستحب شرعي گوش مي دهد، آن وقتي كه هنوز مرد به عنوان يك نوجوان مشغول بازي است، زن مشغول راز و نياز و نماز ست. همه ي اينها نشانه آن است كه زن براي دريافت فضايل شايسته تر از مرد است. اگر اين منطق درست تبيين و اجرا گردد، نتيجتاً معلوم خواهد شد كه زن بالاتر از مرد و لااقل همتاي مرد است... عمده آن است كه مرد وقتي پانزده سالگي را تمام کرد و وارد شانزده سالگي شد، شايستگي خطاب الهي را كسب مي كند و قبل از آن چنين لياقتي را ندارد، زيرا بلوغ زمينه تشرّف به مقام عبوديت است.
باز در ادامه مي فرمايد: بلوغ يك شرافت است، آنها كه اهل سلوكند، مي گويند، ما مشرّف شديم، نه مكلّف، چون زحمت و مشقّتي در كار نيست، بلكه شرف در كار است... اگر كسي به جائي برسد كه ذكر خدا گويد و در سايه اين ذكر، به ياد خدا و خدا به ياد او باشد شرافتي نصيب او گرديده است، و زن 6سال قبل از مرد به اين شرافت مي رسد.[4]
نتيجه آنکه بين بلوغ و تکليف تفاوت وجود دارد. بلوغ يکي از شرايط تکليف است و چون دختر زودتر بالغ ميشود، زودتر هم مکلف ميشود، و اگر در کسي - دختر يا پسر- نشانههاي بلوغ آشکار نشد، معيار ديگري مطرح ميشود که رسيدن به سن خاص است.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنیداين مطلب در تاريخ: شنبه 28 آذر 1394 ساعت: 18:48 منتشر شده است
برچسب ها : چرا دختران زودتر از پسران به سن بلوغ می رسند ؟,