«مفهوم برنامه‌ريزي بر طراحي»

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

«مفهوم برنامه‌ريزي بر طراحي»

بازديد: 71

فصل اول

«مفهوم برنامه‌ريزي بر طراحي»

مفهوم برنامه‌ريزي:

 

مفهوم طراحي:

نكته 1: انسان براي انجام پيش‌انديشه‌ي كارها، نياز به «تفكر» و «طرح‌ريزي» دارد و همچنين، براي ساختن همه‌ي مصنوعات بزرگ و كوچك مورد نياز خود، نيازمند «تفكر»، «تصور» و «طراحي كردن» است. «طراحي»، وسيله‌ي ساختن، آباداني و تمدن است.

نكته 2: ما مي توانيم با استفاده از قدرت «حافظه» و «تخيل»، آن چه را كه قبلاً ديده‌ايم «تجسم» كنيم و نيز مي توانيم به كمك «تفكر» و «تخيل» و «قدرت خلاقيت»، درباره‌ي آن چه كه «ممكن است باشد» تعمق كنيم و تصويري از آن چه كه مي تواند باشد، مجسم سازيم و آن را ترسيم نموده، با ديگران در ميان بگذاريم.

نكته 3: طراحي تلاشي انديشمندانه، خلاقانه است كه از تفكر، شروع و به ارائه‌ي محصولي زيبا، كارآمد و اصيل ختم مي‌شود. و طرح نهايي هميشه عمق انديشه و بصيرت طراح را در خود باز مي تاباند و حكايتگر عمق انديشه و بصيرت طراح را در خود باز مي تاباند و حكايتگر عمق و سليقه‌ي اوست.


فصل دوم

«ابعاد مختلف طراحي و مفاهيم آن»

معماري طبيعت:

هريك از اين عناصر، با محيط خود رابطه‌اي سنجيده و توازني دقيق دارند و هر جزء از اجزاي آن‌ها در عين كمال، بخوبي در خدمت كل قرار مي گيرند و تركيب منسجم اجزا به كليتي منسجم، واحد، كارآمد و زيبا منجر مي‌شود.

تركيب، شكل و ساختار آن‌ها، هماهنگ با طرز زندگي و بودباش موجود و هدف آنهاست.

 

معماري عناصر مصنوع:

همه‌ي آن‌ها از موادي بخصوص و با تكنيك‌هاي ويژه ساخته مي‌شوند. هر كدام اندازه، شكل و هندسه‌ي خاص خود را دارند و متناسب با نياز انسان، ابعاد جسماني و نياز‌هاي رواني او شكل مي گيرند. در عين حال  هر يك از اين مصنوعات به تناسب محيطي كه در آن واقع مي‌شوند (مثلاً در فضاي باز يا بسته) و نوع نيروها و عواملي كه بر آن‌ها اثر مي‌گذارد ساختار خاص خود را پيدا مي‌كنند و در هر صورت، اين مصنوعات گرايش به كمال كارآيي و زيبايي دارند و متناسب با امكانات و محدوديت‌هاي مالي و تكنيكي موجود، شكل مي گيرند.

ابعاد مختلف در طراحي

1- ابعاد عملكردي:

در معماري هر فضايي براي استفاده و عملكردهاي خاصي طراحي مي‌شود.

2- ابعاد جغرافيايي و محيطي:

طرح و سيماي ساختمان‌هاي مناطق مختلف با هم متفاوت است.

3- ابعاد هنري و ذوقي:

معماري ما شاهكارهايي از زيبايي هستند و طرح‌ها و آثار معماري نيز در كمال ذوق و زيبايي طراحي و ساخته مي‌شوند.


4- ابعاد فني و تكنيكي:

هر قسمت از يك ساختمان، اعم از بخش‌هاي پيدا و ناپيداي آن، با استفاده از ماده و صنعت به وجود مي آيد.

5- ابعاد اجتماعي و فرهنگي:

سابقه‌ي تاريخي، ارزشهاي اجتماعي، اهداف و ارزش‌هاي فرهنگي و ديني هر جامعه، عامل وحدت، تحول و تداوم حيات جامعه است و از عوامل اثر گذار در طراحي معماري به شمار مي رود. ايجاد حريم، حفظ امنيت و ايجاد فضايي مأنوس و در معماري ضروري است.


فصل سوم

«عوامل مؤثر در طراحي معماري و صورت عقلاني طرح»

يكي از گيراترين و مهم‌ترين مباحث در مباني طراحي معماري «روند طراحي معماري» مي‌باشد.

«هر پروژه، يك صورت منطقي و عقلاني دارد كه اهداف، ويژگي‌هاي كيفي و ابعاد كمي آن را بيان مي‌كند و اصول و احكام حاكم بر طراحي را روشن مي سازد.»

اهداف و عوامل مؤثر بر طراحي پروژه‌ي معماري

1- تعيين اهداف

انسان در سايه‌ي نگرش زيبا، هدفدار و مسئولانه است كه روش زندگي و مناسبات اجتماعي، اقتصادي و نظام ارزشي خود را سازمان مي دهد و طرز تفكر، معيارهاي گزينش، نحوه‌ي انتخاب و عملش را معين كرده، برنامه‌ريزي و يا طراحي مي نمايد.

معماري در پي ايجاد رابطه‌اي متوازن با طبيعت است؛ براي ايجاد محيط مناسب براي زندگي، رشد، تربيت و بالندگي مي كوشد و در پي ساختن فضا و محيطي متناسب با شأن و رسالت انسان است.

2- تعداد برنامه‌ي فيزيكي طرح

تعداد فضاهاي مورد نياز هر پروژه، به همراه مساحت و مشخصات هر فضا، برنامه‌ي فيزيكي آن پروژه است. قبل از طراحي پروژه برنامه‌ي فيزيكي آن را تهيه مي كنيم.

3- بررسي عوامل جغرافيايي و محيطي

معماري بومي در مناطق مختلف كشور، با توجه به شرايط خاص هر منطقه، مختصات جغرافيايي، ارتفاع آن از سطح درياهاي آزاد، نزديكي و دوري نسبت به دريا، ميزان رطوبت و بارندگي، به خوبي شكل گرفته و در طول زمان به كمال رسيده است.

4- شرايط اقليمي

قبل از شروع طراحي هر ساختمان ابتدا، شرايط اقليمي، مورد مطالعه قرار مي‌گيرد و نتايج آن به صورت خلاصه ترسيم و نمايش داده مي‌شود. اين نمودار‌ها مي توانند به عنوان يكي از اصلي‌ترين عوامل مؤثر در ايده‌هاي طراحي مورد استفاده قرار گيرند.

 

5- بررسي و تجزيه و تحليل زمين و هم جواري

شكل و مساحت، ميزان و جهت شيب زمين كاربري‌هاي زمين‌هاي اطراف، امكانات دسترسي به زمين، ديد و منظر مناسب زمين، عوارض مصنوعي يا طبيعي موجود را مطالعه مي كنيم و همچنين خاك را بررسي مي نماييم.

6- بررسي مصالح، تكنولوژي و سازه‌ي ساختمان

در سواحل شمالي، از چوب و در مناطق كويري از آجر، در مناطق كوهستاني شمال و غرب از سنگ، آجر و چوب براي ساختن استفاده مي‌شود. استفاده از سازه‌هاي فولادي يا بتني در كنار مصالح بومي نيز معمول است.

7- ابعاد انساني و فضاي معماري

نياز به داشتن فضاي شخصي، رعايت فاصله مناسب بين افراد در زندگي خانوادگي و يا دوستانه و تنظيم فاصله و حفظ حريم فضاي شخصي در روابط و فعاليت‌هاي اجتماعي، از آن جمله است.

فضا، متناسب با ابعاد انسان، ابعاد لمس كردني، شنيدني و بوئيدني نيز پيدا مي‌كند اين ابعاد بر نحوه‌ي احساس و نوع برداشت ما از فضا تأثير گذارند.

8- مقياس انساني در فضاي معماري

ابعاد و نحوه‌ي حركت بدن انسان، از اصلي‌ترين عوامل تعيين فضا در معماري است.

9- الزامات تأسيساتي

سيستم‌هاي تأسيسات مكانيكي و الكتريكي ساختمان نيز شرايط محيطي لازم را براي ايجاد فضايي راحت و قابل سكونت ايجاد مي نمايد.

برخلاف سيستم سازه، سيستم‌هاي تأسيساتي در عين اهميت، معمولاً در فضاي معماري ديده نمي شوند.

مهندس معمار، قبل از طراحي بايد با مشورت مهندس مكانيك و مهندس برق، در مورد سيستم‌هاي فوق تصميم گيري كرده باشد و امكانات لازم براي استقرار تجهيزات و حركت كانال‌ها و لوله‌ها و را پيش بيني نموده باشد.


فصل چهارم

«شناخت اجزاي پروژه، مقدمه طراحي است»

شناخت عرصه‌هاي مختلف در خانه مسكوني

1- عرصه‌ي زندگي خانوادگي

اين عرصه شامل فضاهاي خصوصي از قبيل نشيمن خانوادگي، آشپزخانه و فضاي غذاخوري خانوادگي است.

2- عرصه‌ي زندگي خصوصي و فردي

اين عرصه شامل اتاق‌هاي خواب، حمام و كتابخانه است.

تعدادي از فضاها و عملكردهاي سازگار را كه با هم وابستگي دارند و در بخش مشخصي از نقشه طرح، مكان‌يابي مي‌شوند عرصه مي گوييم.

3- عرصه‌ي پذيرايي و مراسم

اين عرصه شامل اتاق پذيرايي و اتاق نهار خوري و فضاي ورودي مي‌باشد.

4- عرصه‌ي خدمات

 شامل فضاهاي، پاركينگ، انباري، موتورخانه و مي‌شود.

5- عرضه فضاهاي باز و حياط

 

1- عرصه‌ي زندگي خانوادگي

شامل فضاي نشيمن خانوادگي و آشپزخانه است، در خانه‌اي بزرگتر، فضاي صبحانه خوري نيز به اين مجموعه اضافه مي‌شود.

مهمترين بخش خانه و قلب زندگي خانوادگي، فضايي خصوصي، خودماني، آزاد و راحت است، فضايي غير رسمي است كه در صورت امكان بهتر است در بهترين موقعيت قرار گيرد، رويه آفتاب و فضاي حياط باشد و در صورت امكان، دسترسي مستقيم به حياط و بالكن داشته باشد.

الف) اتاق نشيمن

نكته ا: اتاق نشيمن، محل زندگي خانواده و مهم‌ترين قسمت خانه است.

نكته 2: فضاي نشيمن، اغلب مستقل از فضاي پذيرايي طراحي مي‌شود و حالتي خصوصي دارد. فضاي نشيمن بايد آفتاب گير باشد و ارتباط راحتي با بالكن و حياط و ورودي آشپزخانه و غذاخوري داشته باشد و ضمن نزديكي به فضاي خواب، مستقل از اتاق‌هاي خواب باشد. بايد به نحوي طراحي شود كه فعاليت‌هاي مختلفي مانند نشستن، صحبت كردن، تماشاي تلويزيون، بازي بچه‌ها، مطالعه و را علمي سازد.

نكته 3: مساحت اين فضا معمولاً بين 15 تا 35 متغير است.

ب) مبلمان و تجهيزات

نكته 1: در زندگي سنتي براي مبلمان كردن اتاق نشيمن، از قالي و پشتي استفاده مي‌شود. به همين منظور در طراحي سعي ميشود ابعاد اتاق با ابعاد قالي ها هماهنگ باشد. در مبلمان فضاهاي نشيمن معمول از كاناپه، مبل دسته دار و ميز، براي صرف ميوه و چاي استفاده مي‌شود. تلويزيون و ديگر لوازم و ديگر لوازم صوتي و تصويري، از ديگر عناصر اين بخش از خانه هستند كه به همراه قفسه‌ي كتاب در يك بدنه جاسازي‌ مي‌شوند.

اگر چه شومينه در اغلب خانه‌ها به كار نمي رود، اما در صورت پيش بيني آن در طرح، معمولاً جنبه سمبليك دارد و در فضاي نشيمن پيش بيني مي‌شود.

نكته 2: نحوه‌ي مبلمان اتاق نشيمن و استقرار شومينه و تلويزيون بايد به گونه‌اي باشد كه از غذاخوري خانوادگي و آشپزخانه قابل روئت باشد.

نكته 3: در صورتي كه از اتاق نشيمن به عنوان پذيرايي نيز استفاده مي‌شود بهتر است، آشپزخانه، جدا و مستقل از نشيمن طراحي گردد.

ج) آشپزخانه

آشپزخانه، يكي از مهمترين عناصر عملكردي خانه است.

نكته 1: آشپزخانه بايد به فضاي ورودي و گاراژ دسترسي راحتي داشته باشد و با بالكن، يا پاسيو مرتبط باشد. دسترسي آشپزخانه به اتاق نشيمن، فضاي صبحانه خوري بايد راحت باشد.

نكته 2: هر آشپزخانه نياز به سه عنصر اصلي دارد. يخچال براي نگهداري مواد غذايي، سينك ظرفشويي براي آماده كردن و شستشوي مواد غذايي و ظروف و اجاق گاز براي پختن غذا.

1- سينك ظرفشويي

نكته 1: سينك ظرفشويي، معمولاً از جنس استيل يا فايبر گلاس در اندازه‌هاي مختلف ساخته مي‌شود. ممكن است يك لنگه يا دو لنگه باشد.

نكته 2: ماشين ظرفشويي در صورت لزوم بايد از محل سينك ظرفشويي قابل دسترس باشد. در صورتي كه ماشين ظرف‌شويي در زير كابينت جاسازي شده باشد، از قسمت بالايي آن مي‌توان به عنوان ميز كار در كنار سينك استفاده كرد. سينك ظرف‌شويي نياز به 90-60 سانتي متر، ميزكار و در هر طرف خواهد داشت.

نكته 3: در واحد‌هاي مسكوني كه داراي فضاي مستقل براي پذيرايي از مهمان هستند.

مي‌توان رابطه‌ي بين نشيمن خانوادگي و آشپزخانه را به نحوي طراحي كرد كه امكان ديد از فضاي آشپزخانه به نشيمن وجود داشته باشد.

نكته 4: در واحدهاي مسكوني كوچك كه از يك فضاي واحد براي نشيمن خانواده و پذيرايي از مهمان استفاده مي‌شود. بهتر است فضاي آشپزخانه از محل نشستن مهمانان قابل رؤيت نباشد.

2- يخچال و نگهداري مواد غذايي

از يخچال با ظرفيت مناسب، و براي نگهداري دراز مدت مواد غذايي، از فريزر يا انباري آشپزخانه استفاده مي‌شود. به همين دليل بعد از سينك ظرف‌شويي، يخچال يكي ديگر از لوازم مهم آشپزخانه مي‌باشد.

رابطه يخچال با سينك:

پيش بيني ميزكار به طول حداقل 90 سانتي متر در كنار يخچال مفيد مي‌باشد.

3- اجاق گاز

اجاق گاز، سومين عنصر مهم از لوازم آشپزخانه است.

نكته 1: سينك ظرف‌شويي، اجاق و يخچال به عنوان اصلي‌ترين عناصر آشپزخانه بايد با هم رابطه‌ي منطقي داشته باشند.

وجود فاصله‌ي زياد، باعث رفت و آمد اضافي استفاده كننده و خستگي مي‌شود.فاصله‌ي سه عنصر فوق، از طريق محيط مثلثي كه آن‌ها را به هم وصل مي كند، كنترل مي‌شود كه اصطلاحاً به آن «مثلث كار آشپزخانه» مي گويند.

در شرايط متعارف، محيط اين مثلث از 80/4 تا 6 متر تغيير مي‌كند.

نكته 2: در طراحي آشپزخانه سعي مي‌شود عناصر غير مرتبط، در داخل مثلث كار قرار نگيرند تا كارآيي آشپزخانه افزايش يابد.

سعي مي‌شود آرايش لوازم آشپزخانه به صورت L و يا موازي باشد.

نكته 3: حداقل ابعاد فضاي صبحانه خوري 3*3 است. اين فضا مي تواند با فضاي آشپزخانه تركيب شده، رابطه‌ي راحت‌تري با آشپزخانه برقرار نمايد.

د) غذاخوري خانوادگي

اين فضا بايد به آشپزخانه نزديك باشد و نيز، بايد از ديد و منظر مناسب برخوردار بوده، با نشيمن خانوادگي رابطه‌ي راحتي داشته باشد.

نكته: در خانه‌هاي كوچك ممكن است براي غذاي خانواده و مهمان از يك فضا استفاده شود. در اين صورت، فضاي غذاخوري بايد جداي آشپزخانه طراحي شود.

فرهنگ صرف غذا و پذيرايي از مهمان در مناطق مختلف كشور با هم متفاوت است.

2- عرصه‌ي زندگي خصوصي و فردي

عرصه‌ي خواب شامل اتاق خواب بچه‌ها، اتاق خواب اصلي، اتاق مطالعه و گاه، شامل اتاق خواب مهمان مي‌شود.

نكته 1: اين بخش از خانه به عنوان خصوصي‌ترين و آرام‌ترين بخش خانه، ضمن نزديكي به فضا‌هاي خانوادگي مانند نشيمن و آشپزخانه معمولاً به صورت مستقل و دور از فضاي پذيراي مهمان، طراحي مي‌گردد.

نكته 2: اتاق‌هاي خواب بهتر است به بالكن و حياط دسترسي داشته باشند. آفتاب گير بوده، از ديد و منظر خوبي برخوردار باشند. به خوبي تهويه شوند.

در واحد‌هاي مسكوني دو طبقه معمولاً بخش خواب در طبقه‌ي اول طراحي مي‌شود.

در صورتي كه براي خواب مهمان، اتاق مستقلي مورد نياز باشد بهتر است اين اتاق در نزديكي ورودي و فضاهاي زندگي خانوادگي باشد تا ضمن استفاده براي مهمانان، به عنوان يك اتاق دنج براي مطالعه، انجام كارهاي روزانه بتواند در اختيار خانواده نيز قرار گيرد.

نكته 3: اندازه‌ي اتاق‌هاي خواب بسته به تعداد افراد استفاده كننده نوع فعاليت‌ها، مبلمان و لوازم مورد نياز معمولاً از 12 متر تا 20 متر تغيير مي‌كند. ابعاد اتاق خواب، به نحوه‌ي مبلمان نيز بستگي دارد.

نكته 4: بهتر است تخت خواب در موقعيتي پيش بيني شود كه مستقيماً در مقابل در ورودي اتاق و در معرض ديد و يا چسبيده به پنجره‌ي اتاق نباشد. و در عين حال، بتواند از ديد و منظر بيرون استفاده كند.

الف) اتاق خواب والدين

اتاق خواب اصلي مي تواند شامل پنج حوزه‌ي خواب، محل نشيمن، كمدهاي لباس، رخت كن و حمام باشد.

در صورت وسيع بودن اتاق خواب مي‌توان بخش خواب و نشيمن را با استفاده از شومينه يا مبلمان از هم تفكيك كرد.

اتاق خواب اصلي، برحسب مورد مي تواند داراي يك سرويس كامل بهداشتي (شامل وان حمام، دوش و توالت) و يا داراي يك رخت‌كن و دوش ساده باشد.

ب) اتاق خواب فرزندان

خواب فرزندان مي تواند به صورت يك مجموعه واحد و مرتبط (شامل اتاق‌هاي خواب و حمام و توالت) در نظر گرفته شود.

نكته 1: استقرار كمدها در بدنه‌هاي حمام مي تواند مانع انتقال صداي حمام به اتاق‌ها شود پيش بيني پنجره‌هاي مناسب، ضمن تأمين نور به تأمين ديد و منظر اتاق كمك مي‌كند.

نكته 2: هر اتاق معمولاً شامل تخت‌خواب، كمد لباس و ميزمطالعه است و مساحت اتاق خواب فرزندان بين 12 تا 15 متر تغيير مي‌كند.

ج)اتاق مطالعه

در خانه‌ي بزرگ‌تر فضاي مستقل را مي‌توان به كتابخانه و مطالعه اختصاص داد. اين فضا مي تواند در نزديكي ورودي و نشيمن قرار گيرد.

3- عرصه پذيرايي و مراسم

فضاهاي عمومي خانه، شامل پذيرايي، غذاخوري و ورودي، وسيله‌ي ارتباط اعضاي خانواده با افراد فاميل، دوستان و همسايگان هستند. به علاوه، اين فضاها محل برگزاري جشن‌ها، مهماني‌ها، برگزاري مراسم مذهبي و نيز هست.

الف) ورودي

ورودي خانه اولين جايي است كه ساكنان خانه و مهمانان با آن موجه شده، تحت تأثير كيفيات مثبت يا منفي آن قرار مي گيرند، ورودي خانه بايد خوانا و دعوت كننده، اذب و زيبا باشد.

طراحي فضاي ورودي، قبل از رسيدن به بنا، از خارج ساختمان و جلو خان ورودي شروع مي‌شود. پس از عبور از فضاي مكث قبل از در ورودي، به فضاي ورودي رسيده، به بخش‌هاي مختلف دسترسي مي يابد.

ورودي خانه، بايد ضمن تأمين دسترسي مناسب به خانه، حريم داخلي خانه را از فضاهاي عمومي جدا كند.

ورودي بايد دسترسي ساده به نشيمن، پذيرايي، پله‌هاي طبقات آشپزخانه داشته باشد.

در واحدهاي مسكوني متعارف بهتر است توالت و دستشويي، مستقل از هم طراحي شوند.

نكته: محل دستشويي بايد از وسعت كافي حداقل 110*120 برخوردار باشد.

 

 

ب) فضاي پذيرايي

اين فضا جزو فضاهاي رسمي و بيروني خانه است.

نكته: وسعت فضاهاي پذيرايي، حداقل 12 متر است و بسته به شرايط اقتصادي و نياز خانواده مي تواند افزايش يابد.

فضاي پذيرايي بايد با ورودي و غذاخوري ارتباط نزديك داشته باشد. اين فضا نياز به نور و تهويه‌ي طبيعي و منظر مناسب دارد.

در بعضي طرح‌ها، فضاي پذيرايي و نهار خوري با هم تلفيق شده است.

ج) غذاخوري

در خانه‌هاي بزرگ، فضاي مشخصي به عنوان غذاخوري پيش بيني مي‌شود. اين فضا ممكن است مستقل از پذيرايي بوده، يا با آن ادغام شده باشد.

ديد و منظر زيبا، فضاي دل باز، تناسبات خوش‌آيند و مبلمان مناسب مي تواند بر كيفيت اين فضا بيفزايد.

ميز غذاخوري و بوفه براي نگهداري ظروف و مواد غذايي مورد نياز، از لوازم اصلي اين فضا هستند.

فضاي غذاخوري بايد با پذيرايي و آشپزخانه ارتباط نزديكي داشته باشد.

چنان‌چه براي غذاخوري فضاي مستقلي در نظر گرفته شود مي‌توان آن را با استفاده از پله‌، دست انداز، دكور يا ديوار، از پذيرايي جدا نمود.

نكته 1: ابعاد اتاق غذا خوري، بسته به تعداد افراد استفاده كننده و استانداردهاي موجود معين مي‌شود. اين فضا را مي‌توان با يك ميز شش نفره در ابعاد 420*350 طراحي كرد.

نكته 2: فضاي نهار خوري بايد از نور طبيعي و مصنوعي مناسبي برخوردار و داراي ديد و منظر مناسب باشد. فضاي غذاخوري بهتر است در مجاورت بالكن و با امكان دسترسي به حياط، طراحي گردد.

4- عرصه‌ي خدمات و پشتيباني

عناصر خدماتي مورد نياز از قبيل پاركينگ، رخت‌شويي، انبار، زيرزمين  و موتورخانه مي‌باشد.

الف) پاركينگ

پاركينگ مورد نياز خانه‌ها ممكن است به صورت جمعي باشد، و يا هر خانه از پاركينگ شخصي برخوردار باشد.

نكته 1: مكان پاركينگ در خانه بسته به ابعاد شيب زمين، نوع طرح خانه و شبكه‌ي دسترسي سواره، معين مي‌شود.

پاركينگ ممكن است جدا از ساختمان اصلي و يا چسبنده به آن و يا در زيرزميني و يا زير ساختمان طراحي شود.

نكته 2:  دسترسي راحت از پاركينگ به داخل خانه، مخصوصاً آشپزخانه يا فضاي ورودي، مهم است.

ب) موتورخانه

فضايي براي استقرار لوازم و تجهيزات گرمايش و سرمايش مورد نياز است كه به آن، «موتورخانه» مي گويند. موتورخانه را مي‌توان در زير زمين خانه يا در مجاورت پاركينگ مكان‌يابي كرد.

در خانه‌هاي كوچك از يك دستگاه كوچك كه مي تواند در كنار آشپزخانه يا رخشورخانه واقع باشد براي اين منظور استفاده مي‌كنند.

ج) اتاق مفيد و رختشويي

در خانه‌هاي پرجمعيت‌تر و بزرگ‌تر، فضاي مستقلي را در كنار سرويس خواب اصلي، حد فاصل پاركينگ و آشپزخانه و يا در زيرزمين پيش‌بيني مي‌كنند. اين فضا معمولاً شامل ماشين لباسشويي،‌ماشين خشك‌كن. سينك لباسشويي است. با توجه به صداي ماشين‌ها، اين فضا را بدون عنصر واسط، دركنار فضاهاي خواب طراحي نمي كنند.

5- عرصه‌ي فضاهاي باز و حياط خصوصي

فضاهاي باز و نيمه باز خانه، بسته به اين كه در تركيب با كدام يك از حوزه‌هاي خصوصي و خانوادگي يا عمومي قرار گيرند به دو دسته‌ي عمومي و خصوصي تقسيم مي‌شوند.

ايجاد رابطه‌ي منطقي بين آشپزخانه و نشيمن با حياط خصوصي، امري ضروري است.

از ايوان مي‌توان به عنوان يك فضاي واسط بين فضاي داخل و خارج استفاده كرد.

الف) ايوان

ايوان، يكي از رايجترين عناصر معماري مسكن مخصوصاً در معماري ايراني است.

دسترسي راحت از مي افزايد. عرض ايوان بايد به نحوي پيش‌بيني شود كه هم مناسب با فعاليت‌هاي مورد نياز باشد و هم عمق پوشش سقف ايوان، مانع رسيدن نور به فضاها نباشد.

 

ب) فضاي باز عمومي

براي حفظ آرامش و حريم فضاهاي داخلي، بين ساختمان و خيابان، فضاي باز محوطه‌سازي شده‌اي قرار مي‌گيرد تا هم بر غناي منظر شهري بيفزايد و هم ورودي ساختمان را جذاب تر كند و بر ايمني ورود و خروج افراد پياده و اتومبيل بيفزايد.

عقب نشيني بدنه‌ي پاركينگ نسبت به بدنه‌ي ساختمان و تقويت ورودي پياده مي تواند بر كيفيت اين فضا و نماي ساختمان بيفزايد.


فصل پنجم

«طراحي و معماري»

1- برنامه‌ي فيزيكي پروژه

به فهرست فضاهاي مورد نياز هر پروژه كه تعداد، مساحت و ويژگي‌هاي اصلي آن را در بر مي گيرد، اصطلاحاً «برنامه‌ي فيزيكي پروژه» مي گويند.

 

 

2-تحليل سايت و مكان‌يابي ساختمان

در تحليل زمين پروژه عوامل مختلفي از قبيل اندازه و شكل زمين، شيب، عوارض موجود، جنس خاك، امكانات دسترسي و همسايه‌هاي مجاور، مناظر مناسب و ديدهاي مزاحم و غيره مورد مطالعه واقع مي‌شوند.

3- بررسي روابط فعاليت‌ها و فضاها

ميزان و نوع رابطه‌ي بين فضاهاي پروژه را، به روش‌هاي مختلف مي‌توان تنظيم كرد و نمايش داد:

1-    جدول روابط فضاها

2-    دياگرام حبابي

در ترسيم دياگرام ارتباطي فضا سعي مي‌شود از نمايش روابط فرعي خودداري گردد. عناصر مرتبط در كنار هم قرار گيرند و دياگرام به ساده‌ترين صورت ممكن تبديل شود.

4- روش هاي مختلف طراحي معماري

يكي از روش‌هاي طراحي معماري با تأكيد بر عملكرد فضاها و روابط منطقي آن‌ها با دياگرام ارتباطي فضاها شروع مي‌شود.

نكته 1: در دياگرام فضاها داراي معناي مكاني نيستند.

نكته 2: طراحي، يك فعاليت منظم از پيش برنامه‌ريزي شده نيست يك فعل شخصي و انساني است و حالت مكانيكي ندارد.

 

5- طراحي گزينه‌ها

اگر به متغير‌ها و عامل‌هاي اصلي پروژه مانند عملكرد، زمين، شاخص‌ترين فضا، اقليم و توجه كنيم با مبنا و محور قرار دادن هر يك از آن‌ها مي‌توان نقطه‌ي شروع و مبناي جديدي براي طراحي پيدا كرد.

گزينه 1: طراحي با تأكيد بر تفكيك عرصه‌ها

توجه به تفكيك عرصه‌ها و حركت خانواده و مهمان در اين گزينه قابل توجه است.

گزينه 2: طراحي براساس فضاهاي بسته و فضاهاي شفاف

طراحي براساس دسته بندي فضاها به دو دسته‌ي فضاهاي بسته و فضاي باز و شفاف يه گزينه‌ي جديد منجر مي‌شود.


فصل ششم

«بررسي ارزش‌هاي فضايي در گزينه‌هاي طرح»

يكي از نكات بسيار مهم كه در طراحي و ارزشيابي گزينه‌هاي پروژه مطرح است، كيفيت فضاهاي هر يك از گزينه‌ها است.

1- مفهوم فضا

نكته 1: فضا، اصلي ترين عامل در طراحي معماري است. ما در ميان فضاهاي بسته يا باز حركت و فعاليت مي كنيم.

فضا ذاتاً شكل خاصي ندارد و با وجود عناصر مادي و رابطه‌ي متقابل آن‌ها با ما و با يكديگر، تعريف مي‌شود و معني پيدا مي‌كند.

عناصر هندسي مانند نقطه، خط، صفحه و حجم مي توانند با هم تركيب شوند و فضا را محدود و مشخص كنند. در مقياس معماري، اين عناصر اساسي تبديل به تير‌ها و ستون‌هاي خطي، كف‌ها، ديوار‌ها و بام‌هاي صفحه‌اي و احجام معماري مي‌شوند.

 

 

در شكل گيري فضاي معماري، كيفيت فضاهاي بيروني و نمود خارجي ساختمان و هماهنگي آن با شرايط زمين، طبيعت منطقه، به اندازه‌ي فضاهاي داخل اهميت پيدا مي‌كند و بايد مورد توجه قرار گيرد.

 

 

2- فضاي معماري

ورود به فضاي معماري احساس از محفوظ بودن، سرپناه و بسته بودن را ايجاد مي‌كند.

نكته: فرم، شكل و كيفيت عناصر تعريف كننده‌ي فضا، الگوي پنجره‌ها و درها و نحوه‌ي تركيب آن‌ها با يكديگر و فضاي خارج، كيفيت فضاي معماري را مشخص سازد.

 

3- فرم و عناصر تشكيل دهنده‌ي آن

1-    نقطه، سازنده‌ي همه‌ي فرم‌هاست.

2-    وقتي نقطه حركت مي كند، خط را به وجود مي آورد كه يك بعدي است.

3-    وقتي خط در جهتي غير از امتداد خود حركت مي‌كند سطح به وجود مي آيد كه دو بعدي است.

4-    از جابه جايي صفحه، حجم سه بعدي ايجاد مي‌شود.

5-    نقطه، خط، سطح و حجم، عناصر تشكيل دهنده‌ي فرم هستند.

6-  همه‌ فرمهاي قابل رؤيت در واقع سه بعدي‌اند و تمايز عناصر فوق فقط بستگي به تناسب طول و عرض و ارتفاع هر يك پيدا مي‌كند.

الف) نقطه:

نشانگر يك موقعيت خاص مانند انتهاي عناصر خطي يا گوشه احجام در فضاست و ممكن است ابعاد و اشكال مختلف داشته باشد. اما در هر صورت بايد نسبت به زمينه‌ي خود كوچك، متمركز و بي جهت باشد.

 

 

ب) خط:

1-    خط، عنصر بصري يك بعدي است. برعكس نقطه كه ايستا و بي جهت است.

2-    خط، نشانگر حركت، جهت، رشد و پويايي بصري است.

3-  خط مي تواند از نظر ضخامت و وزن، ظرافت و خشونت، نرمي و سختي، صافي يا زبري، حالات مختلفي به خود بگيرد. خط مستقيم نشانگر كشش متقابل بين دو نقطه است. ويژگي اصلي آن جهت آن مي‌باشد.

4-    يك خط مستقيم افقي مي تواند بيانگر، ثبات، استحكام، استقرار و آرامش و پايداري باشد.

5-    يك خط قائم بيان كننده تعادل موازنه‌ي نيرو‌هاي ثقلي است.

6-  خط مايل، بسته به نزديكي به خط قائم يا افق، مي تواند بيانگر حالت افتادن يا بلند شدن باشد، در هر حال بيانگر حركت مي‌باشد و فعال و پوياست.

7-    مفهوم خط مي تواند از طريق دو نقطه و يا تكرار كافي عناصر مشابه، ايجاد و القا شود.

8-    خط ممكن است حتي بافت و نقش نيز داشته باشد.

9-  خط منحني مي تواند احساس يك نيروي در حال تغيير را منتقل كند و حالتي از تغيير ندريجي، حركت نرم و لطيف را بيان نمايد. مي تواند حالتي برآمده و صلب، و يا برعكس، حالتي فرو رفته داشته باشد و سبك و آويزان به نظر آيد. قوس‌هاي كوچك مي تواند بيانگر پويايي بصري، تحرك و رشد بيولوژيك باشد. براي نمونه مي‌توان به طرح‌هاي اسليمي در كاشي كاري و گچ بري هنر ايراني توجه كرد.

ج) سطح:

1-    «سطح» عنصري دو بعدي است كه «شكل آن» اصلي‌ترين ويژگي آن را بيان مي‌كند.

2-    شكل واقعي يك سطح، فقط زماني رؤيت‌پذير است كه عمود بر سطح آن، به نگاه كنيم.

3-    كيفيت سطح، تابع كيفيت ماده‌اي است كه از آن ساخته شده است.

4-    كيفيت سطح، مي تواند بر ويژگي‌هاي بصري آن يعني:

-         وزن و استحكام بصري

-         اندازه تناسب و موقعيت در فضا

-         انعكاس نور

-         تأثيرات آكوستيكي تأثير گذار باشد.

5- سطوح، اصلي‌ترين عناصر معماري، در شكل‌گيري كف‌ها، ديوار‌ها، سقف مي باشند، كه خود شكل دهنده فرم ساختمان و فضاهاي آن هستند.

نكته: حجم، يك عنصر بصري سه‌بعدي است، كه «فرم» اصلي‌ترين ويژگي آن است.

 فرم، ويژه‌ي يك حجم، شكل ظاهري و ساختار بصري آن را نشان مي دهد.

از نظر معماري، حجم به عنوان يك عنصر سه بعدي، مي تواند توپر و يا توده‌اي باشد كه با ماده اشغال شده است. و يا به صورت فضاي خالي باشد كه با سطوح، محدود و تعريف شده است.

«توده» و «فضا» دو مفهوم و ساختار مكمل‌اند كه تركيب آن‌ها به معماري واقعيت مي‌دهد.

4- شكل

به خط پيراموني و دور ظاهري يك سطح يا حجم، «شكل»، مي گوييم كه آن را از زمينه يا فضاي اطرافش جدا مي‌كند. شكل‌ها انواع مختلف دارند.

1-    فرم‌هاي طبيعي

2-    اشكال غير مادي

3-    اشكال هندسي

نكته: مثلث، مربع و دايره، اصلي‌ترين اشكال هندسي هستند، اين اشكال در بعد سوم هرم، معكب، مخروط، استوانه و كره را ايجاد مي‌كنند.

الف) دايره و اشكال منحني

دايره، شكلي‌ست، متمركز و درون‌گرا كه بر مركز خود تأكيد دارد. اين شكل بيان‌گر وحدت، تداوم و خلوص است و مانند خطوط منحني، احساسي از نرمي و لطافت را القا مي‌كند. اشكال دايره‌اي شكل معمولاً پايدار و در زمينه خود، خود مركز هستند.

اشكال و فرم‌هاي دايره‌اي شكل، بيانگر نرمي در فرم و سياليت در حركت‌اند و رشد بيولوژيك را القا مي نمايند.

ب) مثلث

مثلث، بيانگر استحكام و پايداري‌ست و عموماً در فرم‌هاي سازه‌اي ساختمان به كار مي رود زيرا بدون تخريب اعضاي آن، شكل آن تغيير نمي كند.

نكته: مثلث وقتي متكي بر قاعده‌اش قرار گيرد از نظر بصري پايدار است و بر روي رأس ناپايدار و پويا به نظر مي رسد.

مثلث از نظر ادراكي و بصري مي تواند بيانگر تحرك، انقباض و تقابل باشد.

ج) مربع و مستطيل

مربع به عنوان يك عنصر بصري بيانگر خلوص و عقلانيت است. تساوي چهار ضلع و چهار قائمه، بيانگر قانون‌مندي و وضوح آن است. اين شكل، بر هيچ جهت خاصي تأكيد ندارد. با استقرار بر روي يك ضلع پايدار به نظر مي رسد و بر روي رأس، ناپايدار و پويا مي نمايد.

مربع، در حالت قائم بيانگر ثبات و صداقت و نمايش‌گر جهت افقي و عمودي ست، كه براي انسان، مهم‌ترين مرجع براي حفظ تعادل و حركت است.

مستطيل را مي‌توان فرم تغيير شكل يافته‌ي مربع در نظر گرفت كه از يك جهت بزرگ‌تر شده است.

مستطيل، غالب‌ترين شكل در آثار معماري ست.

اشكال مستطيل، با عناصر سازه‌اي ساختمان، مبلمان و لوازم خانه به راحتي تطبيق مي يابد.

5- رنگ

رنگي كه ما به اشياي پيرامون خود نسبت مي دهيم، ناشي از نوري‌ست كه بر اشيا مي تابد و فرم‌ها و فضا‌ها را روشن مي‌كند. بدون نور رنگي وجود نخواهد داشت.

در طيف نوري كه از تجزية نور سفيد به دست مي آيد رنگ‌هاي مختلفي ظاهر مي‌شود. نوع رنگ، بستگي به طول موج پيدا مي‌كند كه از بلندترين طول موج با رنگ قرمز، شروع مي‌شود و پس از نارنجي، زرد، سبز، آبي و نيلي به بنفش با كوتاه‌ترين طول موج مي رسد.

نكته 1: كف فضا تيره‌ترين رنگ را دارد و رنگ ديوار‌هاي اطراف از كف روشن‌تر است و سقف بالاي سر، رنگ روشن و سبكي مانند آسمان دارد.

نكته 2: سطوح اصلي وسيع  معمولاً رنگ ملايم دارند و عناصر ديگر مانند مبلمان و قالي پر رنگ تر هستند.

نكته 3: از رنگ‌هاي تندتر و زنده‌تر معمولاً براي لوازم خانه و اشياي كوچك استفاده مي‌شود تا تعادل و تنوع لازم در فضا ايجاد شود.

نكته 4: رنگ‌هاي روشن، معمولاً فضا را وسيع‌تر نشان مي دهند و برعكس، رنگ‌هاي تيره سطوح را نزديك‌تر و فضا را كوچك‌تر مي نمايانند.

نكته 5: رنگ‌هاي گرم مانند قرمز، زرد و نارنجي تحرك و پويايي در فضا ايجاد مي‌كنند در حالي كه رنگ‌هاي سرد مانند سبز و آبي، حالتي آرام و ساكن دارند.

براي مثال، در يك خانه مي توان براي فضاهاي خواب از رنگ‌هاي سرد و روشن مانند مغز پسته‌اي، براي آشپزخانه از رنگ گرم مانند كرم، قهوه‌اي و يا نارنجي روشن و براي پذيرايي از شكلاتي يا قهوه‌اي روشن استفاده كرد.

6- بافت

بافت، يعني ويژگي خاص يك سطح، كه به ماده و ساختار آن مربوط مي‌شود. بافت، بيانگر نرمي يا سختي نسبي سطح است و گوياي كيفيت ظاهري مصالح مانند، زبري و صلابت سنگ، گرما و لطافت چوب، نرمي لاستيك صيقلي بودن و صافي شيشه و سختي فولاد و مي باشد.

بافت بر دو نوع است:

1-    «بافت لمسي» كه واقعيت فيزيكي دارد و با لمس كردن درك مي‌شود.

2-  «بافت بصري» كه از طريق چشم مشاهده مي‌شود. بافت لمسي شامل بافت بصري نيز مي‌شود. بافت‌هاي بصري ممكن است واقعي و يا غير واقعي باشند.

نكته 1: سطوح با بافت ريزتر، نرم‌تر از بافت‌هاي درشت به نظر مي رسند. سطوح با بافت درشت و خشن‌ نيز، وقتي از فاصله‌ي دور ديده شوند نرم‌تر و ظريف تر احساس مي‌شوند. بافت با خطوط موازي، بر بعد و جهت تأكيد مي‌كند.

نكته 2: بافت با رنگ روشن، سبك‌تر از همان بافت با رنگ تيره به نظر مي رسد.

نكته 3: نور متمركز كه از يك جهت به يك بافت لمسي مي تابد تأثير بصري آن را تقويت و بافت را ملموس تر مي‌كند. برعكس نور غير متمركز و پراكنده از تأكيد بافت مي كاهد.

نكته 4: سطوح صاف و صيقلي، نور را منعكس كرده، جلب توجه مي‌كنند. سطوح با بافت درشت نور را شكسته، تيره‌تر به نظر مي رسند.

نكته 5: سطوح خيلي شكسته در مقابل نور متمركز، الگوهاي شكلي از نور و سايه ايجاد مي‌كنند.

انتخاب مناسب بافت، مي تواند بر تنوع، خوانايي و هماهنگي فضاهاي معماري منجر شود و يكدستي فضا را از بين ببرد.

 

 

7- نور

نور، اصلي‌ترين عامل كيفيت، پويايي و سرزندگي فضاي معماري است هم از نظر مفاهيم كيفي و سمبليك و هم از نظر كاركرد عملي، از جايگاه ويژه‌اي در ميان عناصر تشكيل دهنده‌ي فضا برخوردار است.

بدون نور، هيچ فرم، رنگ يا بافتي وجود ندارد. اولين وظيفه‌ي نور، روشن كردن فضا و فرم‌هاي ساختماني است.

نورپردازي فضا، به سه روش انجام مي پذيرد: نورپردازي و روشنايي عمومي، روشنايي موضعي و روشنايي متمركز.

نكته 1: روشنايي عمومي، از طريق توزيع متوازن نور طبيعي يا مصنوعي در كل فضا انجام مي‌گيرد.

در اين روش سعي مي‌شود از ايجاد گوشه‌هاي تاريك يا ورود نور خيره كنند جلوگيري گردد.

نكته 2: از نورپردازي موضعي براي تأمين نور فعاليت‌هاي خاص مانند، مطالعه صرف غذا و انجام كارهاي ظريف استفاده مي‌شود. اين نور، معمولاً قابل تنظيم است؛ باعث تقسيم فضا و تنوع در روشنايي فضا مي‌شود؛ بر جذابيت فضا مي افزايد و با روشنائي عمومي فضا، تركيب و هماهنگ مي‌گردد. اين نور مي تواند بر حوزه‌ي خاصي از فضا مثلاً حوزه‌ي غذاخوري يا محل نشيمن خانواده تأكيد نمايد.

نكته 3: از روشنايي متمركز براي ايجاد يك نقطه‌ي كانوني، مورد تأكيد در فضا استفاده مي‌شود مانند نورپردازي يك تابلو يا مجسمه در يك موزه.

8-عناصر سازنده‌ي فضاي معماري

الف) كف‌ها

كف‌ها، سطوح افقي هستند كه حد تحتاني فضا را مشخص مي كنند.

ساختار و سازه‌ي اين سطوح، بايد از استحكام كافي براي تحمل و انتقال بار‌هاي وارده برخوردار باشد و در مقابل سايش و رطوبت مقاوم بوده، عملكرد مناسبي از نظر انعكاس و انتقال صدا، گرما و سرما داشته باشد.

كف سازي فضاها به دو صورت نرم (مانند چمن، فرش و موكت) و يا سخت مانند سنگ، آجر و سراميك) انجام مي‌شود.

اختلاف سطح دركف سازي فضاها مي تواند به تقسيم و تفكيك فضا منجر گردد.

ب) ستون و ديوار‌ها

نكته 1: ستون و ديوار‌ها از اصلي‌ترين عناصر معماري هر ساختمان هستند.

جهت فضا، درجه‌ي باز يا بسته بودن فضا، نوع رابطه با فضاهاي مجاور، همه و همه، به نحوه‌ي استفاده ما از ديوار‌ها و ستون‌ها بستگي پيدا مي‌كند.

بازشوها و ديوارها، تداوم بصري و حركت در بين فضاها را ممكن ساخته، امكان انتقال حرارت نور و صدا را فراهم مي آورند.

نكته 2: با وسعت يافتن بازشوها، حس بسته بودن فضا كاهش و عمق ديد و وسعت بصري فضا افزايش مي يابد و فضاها يا هم تركيب مي‌شوند.

ج) سقف و عناصر بالاي سر

نكته 1: سقف و بام، از تكنيكي ترين قسمت‌هاي ساختمان‌اند. به همين دليل، تناسبات و هندسه‌ي بام تابع نوع سيستم سازه‌اي‌ست كه بار بام را تحمل و منتقل مي نمايد.

كيفيت پوشش ساختمان معمولاً از شرايط محيطي و جغرافيايي و نيز، امكانات تكنيكي قابل دسترس تأثير مي پذيرد و بيشترين نقش را در تعيين هويت ويژه‌ي بناهاي هر منطقه دارد.

نكته 2: شكل سقف  و ارتفاع آن، تأثير اساسي بر كيفيت فضا دارند. ارتفاع سقف تابع عملكرد و مقياس فضاست. سقف بلند و متناسب، حالتي دل باز، آزاد و رسمي به فضا مي دهد. شكستگي و تغيير ارتفاع سقف مي تواند باعث تقسيم فضا گردد. با استفاده از سقف كاذب كه در زير سقف اصلي اجرا مي‌شود هم مي‌توان تناسبات و كيفيت فضا را بهتر كرد و هم مي توان، فضاي لازم براي حركت كانال‌ها و سيستم‌هاي تأسيساتي را فراهم آورد.

د) پنجره

پنجره، نشانه‌ي زندگي و رابط فضاهاي داخل و طبيعت زيباي خارج است.

پنجره با توجه به نياز‌هاي فضاي داخلي، شرايط اقليمي و تناسبات نماهاي خارجي ساختمان طراحي مي‌شود.

تأمين روشنايي طبيعي مورد نياز فضاها وظيفه‌ي ديگر پنجره است.

نكته 1: وجود پنجره‌ي كوچك فقط در يك ديوار فضا، ضمن بستن فضا، تضاد نوري شديدي را در تقاط مختلف اتاق ايجاد كرده، باعث خيره شدن چشم مي‌گردد.

پنجره، وسيله‌ي مهمي براي تنظيم شرايط محيطي ساختمان، جذب انرژي، تأمين نور، تبادل حرارت و تهويه‌ي طبيعي است.

در، رابط دو فضا با كاركرد يا ويژگي متفاوت است.

درهاي اصلي، سمبل ساختمان و محل ورود به آن هستند. درهاي خارجي مانند پنجره‌ها، ديوارهاي خارجي و سقف، سدي هستند در مقابل عوامل نامطلوب بيروني، از اين رو بايد داراي ويژگي‌هاي اساسي زير باشند:

1-    مقاومت و دوام در مقابل شرايط محيطي

2-    پايداري شكل

3-    حفظ حريم خصوصي و تأمين امنيت

4-    عايق بندي صوتي و حرارتي

5-    ضد حريق و آتشپاد بودن

نكته 2: اندازه‌ي يك در معمولي يك لنگه cm90*205 مي‌باشد.

نكته 3: دو در روبه‌رو در كنار فضا، ايجاد يك فضاي عبوري در كنار فضاي عملكردي مي‌كند.

 

نكته 4: استقرار دو در ورودي متقابل در وسط فضا، آن را به دو فضاي عملكردي تقسيم مي‌كند.

 

نكته 5: استقرار نامناسب درهاي ورودي فضا را خرد كرده، امكان استفاده از آن را كاهش مي‌دهد.


فصل هفتم

«ارزيابي تركيب و ارزش‌هاي بصري و ادراكي در گزينه‌هاي طرح»

1- قواعد طراحي و تركيب

طراحي معماري شامل انتخاب عناصر معماري و تنظيم و تركيب آن‌ها براي ايجاد فضا و كيفيات مورد نظر براي تأمين عملكرد مناسب، زيبايي و انتقال مفاهيم و معاني است.

ارتباطي كه بين عناصر معماري برقرار مي‌شود. از قواعدي پيروي مي‌كند كه مي توانيم به آن‌ها «قواعد طراحي و تركيب» بگوييم.

الف) وحدت و تضاد

اگر شكل ظاهري و كيفيت يك گل زيبا را در نظر بگيريم در مي يابيم كه اجزاي آن از نظر شكل رنگ، اندازه و تناسب، در وحدت و هماهنگي كامل با هم قرار دارند.

نكته 1: هر مفهومي فقط در مقابل ضد خودش معنا پيدا مي‌كند. بدون سرما، گرمايي وجود ندارد و بدون پستي، بلندي نيست. تضاد (كنتراست) موجود در پديده‌ها، باعث حساس‌تر شدن قواي حسي ما نسبت به كيفيت يا معناي آن‌ها مي‌شود.

نكته 2: «وحدت در عين كثرت» لازمه‌ي ايجاد هر كليت واحد و منسجم است.

نكته 3: در معماري با استفاده از قاب‌بندي، شبكه‌ي مدولار، استفاده از زمينه و الگواي پيوسته، مي‌توان حس هماهنگي را در اجزا افزايش داد و با تفاوت در ريتم‌ها و مدول‌ها، استفاده از شبكه‌هاي چند گانه، بر هم زدن هندسه غالب ايجاد تنوع نمود.

تضاد در رنگ و نور

نور، شرط اول ديدن است. درجات مختلف سايه روشن و رنگ باعث ديده شدن اشيا مي‌شود. از طريق كنتراست بصري، اشيا، وضوح و روشني بيشتري پيدا مي‌كنند.

هماهنگي يا تضاد در شكل

نياز انسان به تشخيص و فهم محيط، اصلي‌ترين انگيزه‌ي ديدن است. وجود ابهام، بزرگ‌ترين مانع را براي درك محيط فيزيكي و معماري ايجاد مي نمايد. ذهن از طريق ساده‌كردن نقوش، كامل كردن خطوط ناتمام، دسته‌بندي اشكال مشابه، اقدام به درك محيط مي‌كند.

ب) تناسب

تناسب، از نظر مفهومي اشاره، به شخصيت ذاتي و از نظر شكل، به نسبت يك جز به جزء ديگر و يا نسبت يك جزء به كل مربوط مي شود، و يا به رابطه‌ي يك چيز با چيز ديگر، از نظر بزرگي و اندازه، تعداد و يا و ميزان و كيفيت اشاره دارد.

 

 

نكته: قدما براي تناسب ايده‌آل اشيا، تناسب هندسي خاصي به نام «تناسبات طلايي» را پيشنهاد كرده‌اند.

براي درك تناسب، به مفهوم مقابل آن يعني تضاد مي‌توان توجه كرد. تضاد و عدم تناسب، در ابعاد رويه و پايه‌ي ميز قابل توجه است.

ج) تعادل و ناپايداري

عناصر مختلف فضا و فرم معماري مانند ديوار‌ها سقف، درها و پنجره‌ها، مبلمان و لوازم با اندازه‌ها، شكل ها و رنگ‌هاي مختلف در كنار هم قرار مي گيرند. اين عناصر متنوع، بايد در قالب يك تركيب بصري متعادل و متوازن سازمان پيدا كنند و وزن و نيرو‌هاي بصري كه به وسيله‌ي هر يك از عناصر فوق ايجاد ميشود به توازن، آرامش و تعادل برسند. اندازه، شكل، رنگ، بافت، جهت و محل قرارگيري عناصر، وزن بصري عناصر و ميزان جلب توجه به آن‌ها را در فضا مشخص مي‌كند.

ناپايداري، حالتي است در مقابل تعادل. ناپايداري از نظر بصري، بسيار ناآرام و تحريك كننده است و در مقياس معماري و احجام بزرگ ميتواند احساس ناامني و تزلزل ايجاد نمايد.

بايد تعادل بين عناصر تشكيل دهنده‌ي فرم و فضا، در سه بعد مورد توجه قرار گيرد و از انسجام، استحكام و خوانايي كافي برخوردار باشد با تغييراتي كه در فضا ايجاد ميشود انسجام و توازن آن را از بين نبرد.

 

 

 

ج-1) سه روش ايجاد تعادل

 براي ايجاد تعادل، از سه روش زير مي‌توان بهره چيست: تعادل محوري، شعاعي و تعادل نامتقارن

الف: تعادل محوري: در تعادل محوري، عناصر فضايي با اشكال، اندازه‌ها، جهات و كيفيات مختلف به صورت متقارن نسبت به يك محور سازمان‌دهي مي‌شوند. تعادل محوري، به تقارن، آرامش، سكون و موازنه‌ي كامل بين عناصر منجر مي‌شود.

نكته: در تقارن محوري عنصر انتهايي محور تقارن مورد تأكيد قرار مي‌گيرد. به همين جهت در اين نوع سازمان دهي، معمولاً، در انتهاي محور عناصر با ارزش و مهم جايابي مي‌شوند. اين نوع سازمان‌دهي در معماري سنتي ايران كاربردي وسيع دارد. در اين سازمان دهي، علاوه بر عنصر انتهايي محور، ممكن است ناحيه‌ي مياني واقع بر روي محور و حد فاصل عناصر فضاي موجود نيز مورد تأكيد قرار گيرند. بهترين نمونه‌هاي آن را مي‌توان در استقرار آبنما در حياط‌هاي مركزي معماري ايراني مشاهده كرد.

 

 

ب: تعادل شعاعي: در اين شيوه‌ي ايجاد تعادل، عناصر فضايي به صورت شعاعي حول يك نقطه‌ي مركزي سازمان مي يابند و يك تركيب متمركز ايجاد مي‌كند كه نقطه‌ي مركزي، كانون آن است. اين نوع از تعادل ممكن است متقارن يا نامتقارن باشد.

ج- تعادل نامتقارن: در تعادل نامتقارن، تشابه عناصر فضاي الزامي نيستند بلكه هر يك از عناصر، ويژگي، وزن و تأثير بصري خاص خود را دارند. در ايجاد تعادل بين اين عناصر نامتجانس نيرو و وزن بصري هر يك از عناصر در نظر گرفته مي‌شود و از قانون اهرم‌ها كه در فيزيك كابرد دارد براي يافتن محور تعادل و سازمان‌دهي عناصر استفاده مي‌شود. عناصر جذاب، مانند اشكال غير متعارف، رنگ‌هاي براق، اجسام تيره و بافت‌هاي رنگارنگ جذاب تر و سنگين‌تر، و برعكس، سطوح بزرگ ساده و كم‌رنگ كه كه دورتر قرار مي‌گيرند سبك‌تر در نظر گرفته مي‌شوند.

تعادل نامتقارن، پوياتر و تغييرپذيرتر است.

 

 

د) هماهنگي، تنوع و يكنواختي

قاعده‌ي هماهنگي سعي در انتخاب عناصر يا ويژگي هاي، شكل، رنگ، بافت و يا مصالح مشترك دارد، تا از تكرار يك ويژگي مشترك، وحدت و انسجام لازم را بين فرم‌ها و عناصر فضايي ايجاد نمايد.

 

 

ايجاد توازن بين يك نظم خشك و بي نظمي، وحدت و تنوع، آشفتگي و انسجام، به گونه‌اي كه هماهنگي و تنوع را با هم جمع كند، در طراحي معماري و آثار هنري بسيار مهم است.

هـ ) ريتم، حركت و سكون

ريتم، به عنوان يك قاعده‌ي طراحي، براساس تكرار عناصر در فضا و زمان شكل مي‌گيرد.

ساده ترين نوع ريتم تكرار منظم عناصر معماري در امتداد يك خط مستقيم است. اگر چه اين ريتم كاملاً يكنواخت است اما مي تواند به عنوان پس‌زمينه‌اي براي استقرار عناصر اصلي فضا مورد استفاده قرار گيرد.

حركت نتيجه‌ي طبيعي تجزيه‌ي ريتم از سوي انسان است و سكون حاصل فقدان ريتم و حركت مي‌باشد.

ويژگي ريتم‌هاي بصري در يك ساختمان به شكل، اندازه و جهت قطعات و فاصله‌ي تكرار آن‌ها بستگي دارد.

و) تأكيد و يك نواختي

قاعده‌ي تأكيد، امكان حضور عناصر مهم و با ارزش را در كنار ساير عناصر معماري فراهم مي آورد. طرح بدون عنصر مورد تأكيد، يك نواخت و بي تحرك به نظر مي رسد.

نكته 1: نقطه‌ي كانوني و نور كافي، دو روش براي تأكيد بر روي يك عنصر بخصوص و مهم‌اند.

نكته 2: يك عنصر ممكن است به دليل موقعيت ويژه‌اش يا به خاطر استقلالش از عناصر ديگر، مورد تأكيد قرار گيرد.

نكته 3: انتهاي يك محور مي تواند محل استقرار مناسبي براي عنصر با ارزش باشد و بر اين ارزش تأكيد شود.


فصل هشتم

«توسعه‌ي گزينه‌ها، ارزيابي و تكميل طرح»

1- توسعه‌ي گزينه‌هاي طرح

طراحي هر گزينه از مراحل ذهني متعددي عبور مي كند، ابتدا تعداد زيادي طرح‌هاي مقدماتي و آزمايشي و آزاد كشيده مي‌شوند. اين طرح‌ها به تدريج قوام يافته، به يك گزينه‌ي طراحي تبديل مي‌شوند.

2- ارزيابي گزينه‌ها

براي هر پروژه بايد براساس ابعاد عملكردي، محيطي، ساختاري و ارزش‌هاي كيفي مورد انتظار، ملاك‌هاي ارزيابي معين شود.

3- انتخاب و تكميل گزينه‌ي نهايي

گزينه‌ي نهايي بايد واجد كامل‌ترين جواب‌ها به نياز‌ها و خواست‌هاي طرح باشد.

به منظور تكميل گزينه‌ي نهايي، آن را مجدداً بررسي و نقاط ضعف و كمبود‌هاي آن را رفع مي‌كنيم.

نكته: از طريق ترسيمات پلان مقطع، نما و ترسيمات سه‌بعدي ابعاد مختلف را كنترل و تكميل مي‌كنيم. در صورت لزوم، مدل طرح ساخته و طرح را كنترل مي كنيم.

4- ارائه‌ي پروژه و نقشه‌هاي فاز يك

پس از تكميل گزينه‌ي نهايي و قطعي كردن طرح ساختمان، نقشه‌هاي ساختمان را به طور دقيق با مقياس  يا  ترسيم مي كنيم. به اين نقشه‌ها كه ويژگي‌هاي معماري ساختمان، از جمله نحوه‌ي استقرار كيفيت و روابط فاها، مشخصات نماهاي ساختمان را نشان مي دهد اصطلاحاً «نقشه‌هاي فاز يك معماري» مي گويند. از اين نقشه‌ها مي‌توان براي معرفي ساختمان به كارفرما و استفاده‌كننده‌ها و اخذ نظر آن‌ها استفاده كرد، امكانات مربوط به اجراي سازه و تأسيسات ساختمان را ارزيابي نمود و هزينه و زمان اجراي پروژه را برآورد كرد.

نكته: چون نقشه‌هاي فاز يك، مبناي قضاوت، ارزيابي و تصميم گيري كارفرمايان، استفاده‌كنندگان و سرمايه‌گذاران هستند، دقت در كيفيت ترسيمات و ارائه‌ي درست طرح، اهميت پيدا مي‌كند.

با توجه به اين كه درك نقشه‌هاي فني براي همگان مقدور نيست با استفاده از ماكت، ترسيمات سه بعدي و بهره‌گيري از امكانات رنگ و سايه روشن، پروژه بايد به نحو ملموس و قابل دركي معرفي شود.

از اين رو، سرنوشت هر طرحي، به نحوة ترسيم و ارائه‌ي آن بستگي پيدا مي‌كند.

معمولاً براي ايجاد حس عمق در پلان‌ها، داخل ديوارها را پر رنگ نموده، براي قابل درك‌تر شدن فضاها، مبلمان فضاها را ترسيم مي‌كنند.

5- نقشه‌هاي فاز 2 ساختمان

نكته: نقشه‌هاي فاز يك ساختمان فاقد دقت و اطلاعات لازم براي اجراي ساختمان است.

به همين دليل، براي اجراي هر ساختمان با استفاده از نقشه‌هاي فاز يك، نقشه‌هاي اجرايي (فاز دو) آن را تهيه مي‌كنند. نقشه‌هاي فاز دو ساختمان شامل موارد زير است.

الف) نقشه‌هاي فاز دو معماري كه از سوي مهندس معمار تهيه مي‌شود و شامل مشخصات مصالح و جزئيات اجرايي قسمت‌هاي مختلف ساختمان است.

ب) نقشه‌هاي فاز دو سازه كه از سوي مهندس محاسب تهيه مي‌شود و مشخصات فونداسيون‌ها، ستون‌ها، تير‌ها و پوشش سقف‌ها را معرفي مي‌كند.

ج) نقشه‌هاي تأسيسات مكانيكي كه از سوي مهندس مكانيك تهيه مي‌شود و سيستم آب رساني، دفع فاضلات، نحوه‌ي گرمايش و سرمايش ساختمان را نشان مي دهد.

د) نقشه‌هاي تأسيسات مكانيكي كه از سوي مهندس مكانيك تهيه مي‌شود و مشخصات سيستم روشنايي، كليد و پريز و تلفن ساختمان را معرفي مي‌كند.

 

مجموعه‌ي نقشه‌هاي فوق، زير نظر مهندس معمار كنترل و هماهنگ مي‌شود و مجموعاً به عنوان نقشه‌هاي اجرايي ساختمان مورد استفاده‌ي برنامه‌ريزان و مجريان پروژه قرار مي‌گيرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 اسفند 1394 ساعت: 9:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس