سلامت روانی و جسمانی

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

سلامت روانی و جسمانی

بازديد: 97

مقدمه :
نقش معلم در تربیت دانش آموز بر هیچ کس پوشیده نیست ، تماس نزدیک بین معلم و دانش آموز و نفوذی که معلم بر دانش آموز دارد نقش مهمی در علامت فکری و روانی ایشان ایفا می کند و ممکن است به شیوه های گوناگون مثل تقلید الگوسازی و گاهی اوقات همانندسازی بروز کند . معلم باید علاوه بر نقش تربیتی و پرورشی که در مدارس انجام می دهد الگودهی را به عنوان یک ابزار تربیتی مورد استفاده قرار دهد . معلم به دقت ، تفکر دانش آموزان را تحت نظر قرار می دهد در مواقع مناسب توجه آنان را به کل هستی و مبدا خلقت جلب نماید و همچنین با رفتار خود ارزش ها را در دانش آموزان درونی سازد .
روانشناسان و مربیان تعلیم و تربیت معلم را مرجع واقعیت برای کودک می دانند ، در این حیطه از آنان انتظار می رود رفتار فعالیت های معمولی خویش را براساس اصول و ضوابط سلامت روان مورد آزمون و ارزشیابی قرار دهند و با آزمون نگرش ها و احساسات ، ارزشها و رفتار خویش از سویی و مشاهده ی کودکان و تعبیر و تفسیر رفتار آنان و کشف مشکلاتشان می توانند موفقیت های آموزشی را در جهت مثبت ، پیشگیری و یا درمانی از نو سازمان دهند.
شناخت توانائیها ، نیازها ، ناسازگاریها و ویژگیهای رفتار و خصوصیات روانی کودکان و نوجوانان از اهمیت ویژه ای برخوردار است . این شناخت باعث درک کودکان می شود و همچنین زمینه ای برای برنامه ریزی و به کار بردن امکانات آموزشی و پرورشی می شود ، مادامی که کودکان نتوانند تحمل کردن مدرسه را یاد بگیرند کوشش در زمینه ی یادگیری آنان بی ثمر خواهد بود . کودکان آسیب پذیر از لحاظ عاطفی را نمی توان مجبور به شرکت در فعالیتهای مدرسه کرد مگر آن که بتوانند معلم و مدرسه را بپذیرند و به آن اطمینان و اعتماد کنند ، فشار بر چنین کودکانی تنها براساس تهدید در آنان می افزاید و این افزایش به نوبه ی خود اضطراب نفرت و اشکال مختلف رفتار منفی گرایانه را در آنان تشدید می کند.
شيوه هايي جهت علاقه مند كردن دانش آموزان دوره ابتدايي به مجلات رشد
شيوه هاي عملي جهت علاقه مند ساختن دانش آموزان دوره ابتدايي به مجلات رشد مقدمه مجلات رشد دوره ابتدايي در سه عنوان ،رشد كودك براي دانش آموزان آمادگي و پايه اول ، رشد نوآموز براي دانش آموزان پايه دوم وسوم و رشد دانش آموز براي پايه چهارم وپنجم منتشر مي شود . مجلات رشد كودك ، نوآموزودانش آموز به صورت ماهنامه از سوي دفتر انتشارات كمك آموزشي سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش وپرورش به طور ميانگين با شمارگاني بيش از هفتصد هزار جلد براي هر عنوان منتشر مي شود . به نظر مي رسد مجلات رشد در اكثر مدارس جايي براي خود در بين دانش آموزان باز كرده باشد . درنگارش ، چاپ وانتشار اين ميزان مجله يقينا بايد علاقه و نياز هاي مخاطبان مدنظر قرار گرفته شده باشد . در اين ميان عوامل متعددي سبب علاقه مندي دانش آموزان نسبت به اين رسانه آموزشي مي شود كه به برخي از آنها به شرح زير اشاره مي شود : عوامل مؤثر در علاقه مندي دانش آموزان به مطالعه وكتابخواني 1. خانواده : خانواده به عنوان نخستين پايگاه آموزش وپرورش و از اساسي ترين عوامل تشكيل دهنده شخصيت كودك است) اگر به خانواده به عنوان يك عامل اساسي در ايجاد علاقه نسبت به مطالعه توجه كنيم ، ابتدا بايد در يك تقسيم بندي كلي خانواده ها را به سه دسته تقسيم كنيم  خانواده هايي كه به مطالعه عادت داشته و به رشد فكري فرزندان خود علاقه مندند  خانواده هايي كه تحصيل كرده هستند اما به كتاخواني ومطالعه علاقه اي ندارند  خانواده هايي كه سواد چنداني نداشته يا بي سوادندو معمولاخانواده هايي كه به علت فقر فرهنگي يا بي سوادي به مطالعه بي علاقه اند نمي توانند در علاقه مند كردن وايجاد انگيزه نسبت به خواندن در فرزندانشان نقشي چنداني داشته باشند . از طرف ديگر اگر والدين به مطالعه علاقه مند باشند فرزندان هم با كتاب و مطالعه بهتر وبيشتر آشنا شده وبه آن عادت مي كنند. دسته اي از پدر ومادران ، بي آنكه خود متوجه باشند پيوسته در برابر كودك خود مطالعه مي كنند كودك نيز ناخودآگاه به سوي مطالعه و كتابخواني هدايت مي شود . در اينجا حس تقليد خودنمايي مي كند حسي كه در كودكان بسيار نيرومند است .) خانواده هايي كه هنوز نسبت به مطا لعه غير درسي دانش آموزان به ديد منفي نگاه مي كنند معتقدند كه مطالعه مجلات وكتب غير درسي ، دانش آموزان را از مطالعه مواد درسي باز داشته ومانع آموزش دروس مدرسه اي مي شود .گاهي در مدارس شاهد مراجعه اوليايي هستيم كه از دست فرزندشان به جهت مطالعه كتب ومجلات غير درسي نزد مربيان مدرسه گلايه مي كنند و خواستار نصيحت دانش آموزشان در خصوص مطا لعه كتب درسي هستند ! 2. مدرسه : مدرسه به عنوان دومين مركز تربيتي پس از خانواده ، تاثير به سزايي در تشويق دانش آموزان به مطالعه دارد . اگر در اين محيط زمينه هاي لازم جهت بروز استعداد هاي نهفته دانش آموزان فراهم شود و روش هاي صحيح مطالعه آموزش داده شود شاهد شكوفايي كودكان خواهيم بود .در اين ميان نقش مدير و آموزگاران غير قابل انكار است . تاثيري را كه مدير بر همكاران خود دارد موقعيت تربيتي او را بيشتر نمايان مي كند رفته رفته موضع گيري هاي مثبت يا منفي او ، جنبه سمبل والگو پيدا مي كند و به اندازه نفوذي كه در روح وذهن افراد دارد ، آنها را متاثر كرده وتغيير مي دهد .(تقوي ـ1370 ، صفحه 60 ) آموزگاران ارتباط نزديكتر وبيشتري با دانش آموزان دارند اين ارتباط سبب مي شود تا از يك سو الگوي رفتاري آنها باشنداز سوي ديگر معلم مي تواند اصول صحيح انجام امور مختلف واز همه مهمتر شيوه هاي مطالعه و كتابخواني را به دانش آموزان آموزش دهد . ( ميرهادي – 1355 ، صفحه 119) متاسفانه به ندرت برخي از مربيان مدرسه نيز با ديدگاه اوليايي كه وصف آنها دربالا اشاره شد هم عقيده اند . اينان تبليغات لازم را جهت علاقه مند كردن دانش آموزان به مطالعه كتب و مجلات غيردرسي به عمل نياورده و آموزش هاي لازم در اين زمينه را به آنها نمي دهند و حتي دانش آموزان را از مطالعه منابع غير درسي باز مي دارند . 3. دانش آموزان : كودكان بيشتر سرمشق هايي را مورد تقليد قرار مي دهند كه شبيه خود آنها باشد همسالان مي توانند معلمان كارايي براي تدريس موضوعات درسي باشند .در ميان همسالان ، برخي از آنها به عنوان سرمشق اثر بخش ترندبه طوري كه هر چه ميزان هوش ، موفقيت تحصيلي واجتماعي كودكي بيشتر باشد ميزان تقليد همسالان از او بيشتر خواهد بود (بيابانگرد 1377،صفحه 168) با توجه به نقش الگو پذيري در دانش آموزان نقش معلم ، همسالان ، پدرو مادر، برادر وخواهر به عنوان الگو هاي رفتاري در آموزش امور مختلف بخوبي قابل درك وتامل است . بي شك از دانش آموزي كه اولياي مخالف مطالعات غير درسي داشته باشد نمي توان انتظار علاقه مندي نسبت به مطالعه غير درسي داشت . از طرف ديگر اگر دانش آموز در محيط مدرسه از سوي معلم خود جهت مطالعه كتب درسي و غير درسي آموزش لازم را نديده باشد، طبعا نسبت به مطالعه و كتابخواني حس خوبي نخواهد داشت . گاهي والدين ومربي دانش آموز با مطالعات غيردرسي او مخالف نيستند، اما روش مناسبي را در علاقه مند كردن وي به مطالعه بكار نمي برند و بعضا با روش اجبار مي خواهند دانش آموز را به كتابخواني مشتاق نمايند كه صد البته نتيجه چنين تصميمي پيشاپيش متصور است . درچند سال اخيرشاهد اشتراك بيشتر مجلات رشد در بين دانش آموزان بخصوص در دوره ابتدايي بوده ايم بطور مثال ميزان اشتراك مجله رشد اعم از كودك ، نوآموز و دانش آموز در شهرستان نجف آباد از تعداد 14100 جلد در سال تحصيلي 81 - 1380 به 20200 جلد در سال تحصيلي 83 ـ 1382رسيده است . به راستي اين ميزان افزايش اشتراك در تكميل آموزش هاي مدرسه تاثيرگذار بوده است ؟ چگونه مي توان اثر بخشي مطالعه مجلات رشد را در بين دانش آموزان دوره ابتدايي افزايش داد؟ رسيدن به پاسخ اين سئوالات ما را بر آن داشت تا طي سال 83 -1382 اقداماتي را در دبستان شهيد مرداني امير آباد بكار گيريم كه در زير به آنها اشاره مي شود . از آنجا كه تغيير ديدگاه و هم سو سازي نظرات همكاران در خصوص نقش واهميت مطالعات غير درسي دانش آموزان ، انكار ناپذير بود طي جلسات متعدد شوراي آموزگاران نقش كتابخواني ومطالعه مجلات در بهبود وضعيت درسي دانش آموزان مورد بررسي قرار گرفت . با گذشت چند هفته كليه همكاران تاثير مطالعه مجلات رشد را در بهبود كمي وكيفي دروس مختلف از جمله : فارسي ، املا ، انشا ، علوم ، ديني و… را مورد تاكيد قرار دادند . بدين ترتيب با تصويب شوراي آموزگاران مقرر شد هر ماه يكي از ساعات انشا ، به كتابخواني ومطالعه مجلات رشد توسط دانش آموزان در كلاس اختصاص يابد . پيشرفت هاي حاصل شده در وضعيت كمي وكيفي دروس مختلف دانش آموزان كافي بود تا دانش آموزاني كه خود شاهد پيشرفت هاي بدست آمده بودند ، پدر ومادران را به اهميت ونقش مجلات رشد آگاه نمايند . از سوي ديگرمدير و آموزگاران در جلسات كلاسي در حضور اوليا به اهميت ونقش مطالعه غير درسي و بخصوص مجلات رشد اشاره وتاكيد نمايند. ابتكار ديگري كه در اين زمينه انجام گرفت و تاثير شگرفي به دنبال داشت ، انجام مسابقه ايي از مجلات رشد با تعداد سئوالات محدود بوده است . پيش از توزيع مجلات بين دانش آموزان ، سئوالاتي به تفكيك از مجله رشد نوآموز و دانش آموزطراحي ، تايپ و تكثيرشده و هم زمان با توزيع مجلات به دانش آموزان داده شده تا دانش آموزان ضمن مطالعه مجله ، پرسشنامه اي را كه حاوي سئوالات كوتاه پاسخ است پاسخ داده و در زمان مشخصي به دفترآموزشگاه تحويل نمايند البته قراربراين ا ست كه پس از تصحيح پاسخنامه ها ، يك پنجم دانش آموزاني كه پاسخ هاي صحيح داده اند به قيد قرعه جوايزي را دريافت نمايند . در تهيه و طراحي سئوالات مجله سعي شده تا حس كنجكاوي و دقت دانش آموزان افزايش يابد ضمن اينكه حيطه هاي شناختي (دانش ، درك وفهم ، كاربرد، تجزيه وتحليل وارزشيابي ) مد نظرقرار گرفته است . جوايزي كه به دانش آموزان تعلق گرفته نيز به قيد قرعه مشخص شده است . اين جوايزاز تنوع برخوردار بوده و شامل مداد ، خودكار ، دفتر ، آلبوم ، جامدادي ، كتاب قصه ، مسواك وخمير دندان ، ساعت مچي ، ماشين حساب ، كره جغرافيايي و … بوده است . از آنجا كه سعي شده است سئوالات متنوع ، جذاب ، آموزنده وكوتاه پاسخ باشد و جوايز نيز با در نظر گرفتن نياز وعلاقه دانش آموزان تهيه شود نه تنها دانش آموزان بلكه افراد خانواده آنها نيز به اين مسابقه ومطالعه مجلات رشد علاقه مند شده اند .بطوري كه در حال حاضر تعدادي از افراد خانواده دانش آموزان هم در مسابقه مجلات رشد مدرسه شركت نموده و از خوانندگان مجله دانش آموزان شده و با اين شيوه عملا دانش آموزان و افراد خانواده آنها به مطالعه علاقه مند شده اند . از آنجا كه پذيرش اشتراك مجلات رشد در ابتداي سال ، آنهم بصورت اختياري ونه اجباري صورت گرفت متاسفانه برخي دانش آموزان بنا بر نظر والدين در اين مورد اقدامي را انجام ندادندو در طول سال نيز افزايش اشتراك مجلات رشد امكانپذير نبود يك جلد مجله رشدي كه براي آرشيو كتابخانه مدرسه اختصاص پيدا كرده بود به صورت صفحه صفحه در ويترين حياط مدرسه به نمايش گذاشته شد . با اين كار دانش آموزان بخشي از زنگ استراحت خود را به مطالعه مطالب مجلات مربوط به خود اختصاص داده و ضمن مطالعه ، بازار بحث وتبادل نظر در مورد موضوعات و مطالب مجلات گرم بود . گر چه طراحي و تكثيرسئوالات پرسشنامه مجله رشد نوآموز ودانش آموزوتصحيح واهداي جوايز آنهاوقت گيرو هزينه بر مي باشد اما همكاري نزديك آموزگاران و اعضاي انجمن اوليا ومربيان مدرسه بسياري از مشكلات را مرتفع ساخته است ضمن اينكه مشاهده علاقه مندي دانش آموزان وخانواده ها نسبت به مطالعه وكتابخواني خستگي ناشي از اين كار را بر طرف مي كند . اشتياق دانش آموزاني كه بي صبرانه سراغ مجله شماره بعد را مي گيرند باعث مي شود تا از انجام چنين اقداماتي احساس رضايت و خوشحالي گردد. از آنجا كه انجام اين نوع مسابقه اثرات مفيدي در علاقه مند سازي دانش آموزان و حتي خانواده هاي آنها در دبستان ما داشته است اين طرح جهت اطلاع همكاران مدير وآموزگاران محترم ارسال مي گردد .ضمنا انجام اين برنامه در دوره هاي راهنمايي ومتوسطه نيز مي تواند سود مند بوده موثر واقع شود.
ـ ویژگی های جسمانی
رشد جسمانی در طول سال های دبستان با آهنگ آهسته و منظم اوایل کودکی ادامه می یابد در 6 سالگی ـ غالباً در جوامع توسعه یافته ـ کودک تقریباً 20 کیلو وزن و 107 سانتی متر قد دارد. طی چند سال آینده هر سال تقریباً 5 تا 8 سانتی متر به قد و 5/2 کیلوگرم به وزن وی افزوده خواهد شد.
دخترها بین 6 تا 8 سالگی اندکی کوتاه تر و سبک تر از پسران هستند اما در 9 سالگی به تدریج این روند معکوس خواهد شد و این به این دلیل است که دختران اندکی زودتر از پسران به استقبال بلوغ می شتابند.
بین 6 تا 12 سالگی تمام دندان های شیری می افتند و جای خود را به دندان های دائمی می دهند رشد استخوان های صورت به ویژه چانه و فک موجب می شود صورت کشیده تر و دهان عریض تر شود به طوری که با دندان های تان متناسب گردد.
 ـ رشد حرکتی
کودکان دبستانی در مقایسه با کودکان پیش دبستانی از لحاظ جسمانی انعطاف پذیرند، به خوبی می توانند از روی موانع بپرند، تعادلشان بهبود می یابد، بهتر می دوند، طناب بازی می کنند و یا می توانند به سرعت جهت خود را تغییر دهند. طبعاً نسبت به کودکان پیش دبستانی پاک تر و نیرومندتر اند و می توانند به فاصله ی بیشتری توپ را پرتاب کنند.
رشد حرکتی ظریف نیز در سال های دبستان بهبود می یابد کودک در 6 سالگی توانایی آن را دارد تا حروف الفبا، نام خود و اعداد را از 1 تا 10 به طور واضح بنویسد. کما اینکه فعلاً اندازه  نوشته های آنها قدری بزرگ است و این بدین دلیل است که به جای مچ و انگشتان از تمامی دست خود استفاده می کنند.
کودک ابتدا بر حروف بزرگ تسلط می یابد چرا که کنترل حرکات افقی و عمودی برایش ساده تر از منحنی های ریز حروف الفبای کوچک است. نقاشی کودکان نیز در این دوره بهبود قابل ملاحظه ای می یابد، کودکان در آغاز دوره دبستان می توانند تعدادی از اشکال دو بعدی را به دقت کپی کنند. به تدریج برخی نشانه های عمق مانند کوچکتر نشان دادن اشیای دور پدیدار می شوند در سال های پایانی دوره دبستان غالباً می تواند بعد سوم را نیز در نقاشی های کودکان مشاهده کرد.
ـ تفاوت های جنسیتی در مهارت های حرکتی
معمولاً دختران در مهارت های حرکتی ظریف همچون نوشتن جلوترند، لذا دختران دبستانی غالباً خوش خط تر از پسران هم سن و سال خود هستند. پسران در مهارت های حرکتی کلی بهتر عمل می کنند که البته این امتیاز نه به دلیل تراکم عضلات آنها بلکه به دلیل محیط اجتماعی آنهاست. اجتماع کودکان پسر را افرادی قوی تر می داند و همین امر در بهبود فرآیندهای حرکتی کلی در پسران و ضعف آن در دختران مؤثر است.
 ـ ویژگی های شناختی
این مرحله از کودکی یعنی دوره ورود به دبستان را آغاز دوره ی کودکی سوم یا کودکی پایانی می دانند که تقریباً از 6 سالگی آغاز شده و در دختران در حدود 11 و پسران در حدود 13 سالگی خاتمه می یابد. در این دوره کودک تحت تأثیر فرایند مستقیم اجتماعی شدن قرار می گیرند. که واسطه ی آن مدرسه است به همین دلیل است که این دوره ی واپسین کودکی را دوره دبستانی می نامند. کودک اکنون قادر به مقوله سازی و انجام عملیات عینی مؤثر در جهان برونی است، عناصر تشکیل دهنده دنیای پیرامون خود را درک کرده و هر روز بیش از پیش روابط بین آنها را می فهمد و برحسب پسر یا دختر بودن در جنسیت خود تثبیت می شود، غالباً با همسالان همجنس خود بازی می کند و قادر به برقراری روابط عاطفی و اجتماعی است و همان طور که در ادامه خواهد آمد کودکی که تا این زمان غیراخلاقی یا نیمه اخلاقی بوده اینک با تخطی از اخلاق احساس گناه می کند
 ـ دوره دبستانی و تحولات روانشناختی مطابق با آن از نظر پیاژه
از 6 تا 12 سالگی دگرگونی های شناختی مهمی به وقوع می پیوندند. ظرفیت تمرکز ذهنی کودک مدام مستحکم تر می شود. کودک پایدارتر و گزینشی تر به امور می نگرد. کودکان در این سطح توانایی آن را دارند که بخش های مهم تر یک تکلیف را درک کنند.
کودک اینکه بهتر می فهمد و به مفاهیمی دست می یابد که برای او در دستیابی به نگهداری ذهنی ضروری است. تفکر پیش مفهومی از بین می رود و تفکر عملیاتی جایگزین آن می شود
مرحله ای که اکنون کودک در آن قرار دارد (مرحله عملیات عینی) حدوداً تا پایان دبستان ادامه می یابد و نقطه عطفی را در رشد شناختی فرد نشان می دهد. در این دوره تفکر منطقی تر، منعطف تر و همچنین منظم تر از گذشته خواهد بود. کودک قادر است به جای تمرکز کردن روی یک جنبه از مسئله به طور همزمان روی چند جنبه از آن تمرکز کند. توانایی برگشت پذیری در اینجا به دست می آید، یعنی توانایی فکر کردن به یک رشته مراحل و سپس تغییر جهت دادن و برگشت به نقطه ی آغازین.
از نظر پیاژه کودک دبستانی در قیاس با کودکان پیش دبستانی درک فضایی دقیق تری دارند. آنها بسیار بیشتر از قبل قادر به حل مسائل هستند. البته تفکر عملیات عینی محدودیت هایی نیز دارد همان طور که از نام «تفکر عینی» پیداست کودک صرفاً در صورتی می تواند به طور منظم و منطقی فکر کند که با اطلاعات عینی سروکار داشته باشد و بتواند مستقیماً آنها را مشاهده کند و غالباً عملیات ذهنی وی در مورد مسائل انتزاعی ضعیف است.
 ـ رشد اخلاقی کودکان دبستانی
با توجه به نظریه رشد اخلاقی لورنس کلبرگ بیشتر دوره دبستان کودک تقریباً در سطح اخلاق پیش قراردادی قرار دارد. اخلال پیش قراردادی حدوداً از 4 سالگی آغاز و تا 10 سالگی ادامه می یابد. که خود شامل دو مرحله است:
1) جهت گیری اطاعت و تنبیه
2) فردگرایی و مبادله
در جهت گیری اطاعت و تنبیه کودک بر این باور اس که افراد صاحب قدرت، مجموعه ثابتی از قوانین را تدوین کرده اند که او باید بدون هیچ سؤالی از آنها اطاعت کند.
مرحله دوم از سطح اخلاق پیش قراردادی فردگرایی و مبادله نام دارد. کودکان درمی یابند که تنها یک دیدگاه درست که توسط صاحبان قدرت تدوین شده باشد وجود ندارد و افراد مختلف دارای دیدگاه های مختلفند.
بطور کلی در سطح پیش قراردادی کودکان در مورد درست و نادرست برحسب عواقب اعمال قضاوت می کنند، در مرحله ی یک از این سطح یعنی دوره ای که با سن پیش دبستانی و اوایل دبستان تطابق تقریبی دارد تعریف کودک از درست و نادرست بر این اساس است که شخص باید از اصولی پیروی کند تا تنبیه نشود. در مرحله دوم که قسمت عمده دوره دبستان را دربرمی گیرد. رابطه متقابلی ایجاد می شود. هر کس باید برای برآوردن نیازهایش کاری کند و بگذارد تا دیگران نیز همین کار را بکنند و آن چیزی عادلانه است که مبادله ای برابر ایجاد می کند.
 ـ دوره ی دبستانی در نظریه ی روانی ـ اجتماعی اریکسون
اریکسون یکی از نظریه پردازان مهم توصیف و تبیین تحول عاطفی در طول زندگی است بنا بر نظریه وی تشکیل و تحول شخصیت در 8 مرحله از کودکی تا پیری تحقق می پذیرد. هر مرحله با یک موقعیت متعارض که می بایستی حل شود مطابقت دارد. چنانچه موفق شد تعارض را به نحوی مطلوب حل کند قدم به مرحله بعدی می گذارد، اما چنانچه موفق نشد بعدها با مشکل مواجه خواهد شد.
در تقسیم بندی اریکسون مرحله چهارم یعنی «تحقق عمل در برابر کمتری» مطابق با سن ورود به دبستان در کودکان است. سه مرحله قبل از این عبارتند از: 1) اعتماد در برابر بی اعتمادی 2) استقلال عمل در برابر شرم و تردید 3) ابتکار در برابر احساس گناه، که به ترتیب با دوره های شیرخوارگی، دوره کودکی اول و دوره ی کودکی دوم (دوره پیش دبستانی) هم زمانند.
مرحله چهارم که مورد بحث ماست، زمانی به وقوع می پیوندد که کودک با همانندسازی با والد جنس مخالف خود بر مشکلات خانوادگی فائق می آید. در این هنگام کودک دیگر آماده است تا محیط اجتماعی را بپذیر.
زمانی که کودک وارد دبستان می شود انتظار آن می رود تا مهارت های تحصیلی را کسب کند. در این دوره کودک درمی یابد که برای تأیید شدن از طرف اطرافیان به خصوص معلم و اولیا باید در خواندن، نوشتن و مهارت های ابتدائی ریاضی توانایی هایی کسب کند.
چنانچه کودک موفق شود و مورد تشویق اولیا قرار گیرد احساس تحقق عمل و سازندگی در او شکل می گیرد بنابراین پرداختن به درس را به بازی ترجیح می دهد. اما چنانچه در جلب رضایت والدین و معلم ناکام گردد ممکن است دچار کهتری و خودکم بینی شود. ملامت های شدید در این دوره ممکن است احساس حقارت را در پی داشته باشند.
اریکسون معتقد بود مرحله چهارم از رشد روانی اجتماعی در یازش یافتگی های بعدی زندگی فرد تأثیری قطعی دارد.
 ـ آغاز دوره دبستانی، آغاز مرحله نهفتگی یا کمون جنسی
در آغاز ورود به دبستان کودک با ایجاد واکنش های دفاعی قدرتمند علیه احساسات ادیپی وارد دوره ای می گردد که تقریباً تا دوره ی بلوغ ادامه می یابد و کمون جنسی نام دارد. برای دختران این کمون تا اوایل دوره ی راهنمایی و برای پسران تا اوایل دوره دبیرستان به طور می انجامد.
همان طور که از نام این مرحله پیداست خیال پردازی های پرخاشگرانه در این مرحله بطور دامنه داری محدودند، به این معنا که رویا پردازی های جنسی پیشین به ناخودآگاه منتقل شده اند. به عقیده ی فروید سرکوبی مسائل جنسی در این دوره به طور کامل صورت می گیرد و این سرکوبی ها علاوه بر احساسات دوره ادیپی موارد مربوط به دوره ی مقعدی و دهانی را نیز در بر می گیرند. اکنون چون تکانه های خطرناک در ناخودآگاه کودک قرار می گیرند دیگر کودک را نمی آزارند و دوره کمون دوره ای نسبتاً آرام است.
اکنون کودک آزاد است تا انرژی های خود را به سوی موضوعات ملموس و فعالیت های مورد پذیرش جامعه مانند ورزش، بازی و فعالیت های فکری سوق دهد
 ـ ویژگی های جسمانی و روانی کودک در دوره ی راهنمایی و دبیرستان
ـ ویژگی های جسمانی و تغییرات بدنی
پس از دوره ی دبستان دوره ای آغاز می گردد که تقریباً در بیشتر جوامع برابر است با پایان دوره  کودکی و آغاز دالانی که در نهایت به جوانی و بزرگسالی ختم می شود.
در اینجاست که جهش نموی شکل می گیرد. قد و وزن سریعاً افزایش می یابند و فرایند بلوغ جنسی آغاز می شود. افزایش قد و وزن در کودکان مختلف به شکل متفاوتی شکل می گیرد اما در هر حال از لحاظ ترتیب و توالی می توان آنها را در یک سیر خاص قرار داد؛ در هر دو جنس جهش نموی نوجوانان حدود چهار و نیم سال به طول می انجامد اوج رشد در پسران به طور متوسط در 13 سالگی و در دختران حدود 2 سال جلوتر و در 11 سالگی است. (ماسن، 1386، 637) بنابراین دختران در اوایل دوره ی راهنمایی وارد چرخه بلوغ می شوند. کما این که این اتفاق در پایان دوره ی راهنمایی و آغاز دوره ی دبیرستان شکل می گیرد.
پیش از آغاز بلوغ هورمون های جنسی به میزان کم و بیش یکسانی در بدن هر دو جنس وجود دارد. اما با آغاز دوره جوانی نسبت تولید و ترشح آنها متناسب با جنس تغییر می کند.
در این دوره هورمون های تسترسترون و استروژن نقشی بسیار مهم ایفا می کنند هورمون تسترسترون که همراه با آندروژن در بیضه ها تولید می شود، نقش عمده ای در آغاز جهش نموی و رشد اندام های جنسی دارد، این هورمون در انگیزش جنسی در دوره بزرگسالی نیز مؤثر است. در خلال مرحله بلوغ سایر نمود درون ریز نیز فعالیت های تازه ای را آغاز می کنند. در دختران غدد فوق کلیوی با ترشح هورمون های شبه آندروژن باعث جهش نموی می باشد تخمدان ها هورمون های استروژن و پروژسترون تولید می کنند که نقش عمده ای در رشد پستان ها، اندام جنسی زنانه و کنترل چرخه های عادات ماهانه دارند.
 هر چه دختران به سن بلوغ نزدیک تر می شوند نسبت استروژن به آندروژن در بدن آنها افزایش می یابد، ولی در پسران این نسبت معکوس است.
طبعاً همراه با این تغییرات عملکرد جنسی نیز به تدریج رو به پختگی می نهد. تغییراتی که اندام تولیدمثل را در بر می گیرند رشد جنسی اولیه نام دارند تغییرات دیگر که در بیرون قابل مشاهده نیستند و علائم دیگرر رسش جنسی را در بر می گیرند رشد جنسی ثانویه نام دارند. رشد تخمدان ها، رحم و واژن در دختران و آلت مردانه و کیسه بیضه ها در پسران معرف رشد جنسی اولیه و رشد پستانی در دختران و موهای زیربغل و زها در هر دو جنس معرف رشد جنسی ثانویه اند


 ـ رشد حرکتی و فعالیت های بدنی
بلوغ سبب می گردد که عملکرد حرکتی درشت بهبود یابد، ولی تغییرات در دختران و پسران تفاوت دارند. پیشرفت دختران کند و تدریجی است و در 14 سالگی وضع ثابتی به خود می گیرد، در مقابل پسرها در نیرو، سرعت و استقامت جهش قابل ملاحظه ای را نشان می دهد.
 ـ دوره ی راهنمایی و دبیرستان و تحولات روانشناختی آن مطابق با نظریه پیاژه
به عقیده پیاژه مرحله عملیات صوری در حدود 11 سالگی آغاز می گردد و تقریباً در هر دو جنس در زمان یکسانی پدیدار می شود. نوجوان در این مرحله توانایی تفکر انتزاعی، منظم و علمی را پرورش می دهد، در حالی که در دوره ی دبستانی کودک صرفاً می توانست طبق واقعیت ها عمل کند. در اینجا دیگر نوجوان صرفاً محدود به عینیات نیست به جای آن می تواند از طریق تأمل درونی به قواعد منطقی تازه و کلی تری دست یابند.
 این دوره حدوداً تا 15 سالگی به طول می انجامد. عملیات منطقی صوری ، گسترش فکر انتزاعی را هموار می سازد، تحول های ساختاری این دوره در دو مرحله پدید می آیند؛ در مرحله اول عملیات منطقی صوری به تدریج یکی پس از دیگری گستره ی عملیاتی فکر نوجوان را فرا می گیرند و از سطح ساده به سطح پیچیده تغییر شکل می دهند. در مرحله دوم عملیاتی که در سطح صوری جداگانه و با ناهمترازی تحقق یافته اند در یک مجموعه وحدت می یابند و این چیزی است که شبکه نامیده می شود.
 ـ رشد اخلاقی در دوره ی راهنمایی و دبیرستان از نظر کلبرگ
معمولاً پس از اتمام دوره ی دبستان یا تقریباً در 11 سالگی سطح اخلاق قراردادی آغاز می گردد که خود شامل 2 مرحله است که به دنبال، دو مرحله ی سطح اخلاق پیش قراردادی قرار می گیرند و به ترتیب ؛ 3) ارتباط میان فردی خوب و 4) حفظ نظم اجتماعی نام دارند. در مرحله ارتباط میان فردی خوب فرد تقریباً در اوایل 11 سالگی است و در دوره ی راهنمایی به سر می برد کودک در این مرحله دیگر اخلاق را یک جریان ساده تلقی نمی کند. آنها بر این باورند که افراد باید براساس انتظارات، خانواده و جامعه زندگی کنند و رفتاری خوب داشته باشند رفتار خوب به معنای داشتن احساسات میان فردی نظیر عشق، همدردی، اعتماد و توجه به دیگران است. در مرحله ی حفظ نظم اجتماعی فرد به نحو وسیع تری به جامعه به عنوان یک کل توجه می کند و تأکید بر اطاعت از قوانین احترام به افراد و انجام وظایف برای حفظ اجتماعی است.
از نظر کلبرگ رشد اخلاقی به همین جا ختم نمی شود بلکه برخی از افراد هم می توانند در ادامه به سطح اخلاق فرا قراردادی راه یابند سطحی که همچون دو سطح گذشته دارای دو مرحله است؛ 5) قرارداد اجتماعی و حقوق فردی 6) اصول جهانی در مرحله پنجم از شرایط جامعه خود جدا می شوند، به عبارتی در قوانین جامعه حل نمی گردند و حقوق و ارزش هایی که یک جامعه می بایست داشته باشد مورد توجه قرار می دهند. این افراد دیدگاهی فرا جامعه ای دارند.
در مرحله نهایی که البته خاص افراد محدودی است عدالت مستلزم جلب نظر تمامی افراد است و باید برای شأن و منزلت همه مردم احترام قائل شد بنابراین اصول عدالت، جنبه ای جهانی دارد.
البته معمولاً نوجوانان در سطح فراقراردادی قرار ندارند و افراد در سنین بالا به این دید نائل می شوند کما اینکه همان طور که گفته شد از نظر کلبرگ این افراد بسیار محدودند.
 ـ دوره راهنمایی و دبیرستان در نظریه روانی ـ اجتماعی اریکسون
آغاز دوران بلوغ که تقریباً در دختران با آغاز دوره ی راهنمایی و در پسران با آغاز دوره دبیرستان مصادف است در طبقه بندی اریکسون برابر با مرحله ای است که در طبقه پنجم مراحل رشد روانی اجتماعی قرار دارد و «هویت در مقابل بی هویتی» نامیده می شود.
در این مرحله نوجوان استقلال، ابتکار و دلبستگی های هیجانی را به میدان می آورد و به جستجوی «من» یا «هویت» خویش می پردازد. او سعی می کند تا عناصر پراکنده ی شخصیت خود را گرد آورد، متمرکز سازد و به هم ربط دهد. در این مرحله است که درگیری با والدین اوج می گیرد.
همان طور که گفته شد در این دوره تغییرات جسمانی و توالی رشدی سریع اتفاق می افتند و همین تجارب که در آغاز برای فرد بیگانه است نوعی سرگشتگی در وی پدید می آورد. علاوه بر این در اینجا کودک دیروز برای انتقال به بزرگسالی باید نقش هایی را برعهده گیرد که در شمار وظایف بزرگسالان می گنجد و این عامل سردرگمی وی را دو چندان می کند. در جریان انجام این وظایف و ایفای نقش ها به تدریج نوجوان با تجاری مختلفی مواجه شده و به همین طریق به سوی ساخت هویتی معنی دار رهنمون می شود.
البته باید در نظر داشت که شکل گیری هویت چنانکه به نظر می رسد آسان نیست. در صورتی که شرایط زندگی طوری رقم بخورد که بحران نوجوانی را تشدید کند ممکن است نوجوان دچار سرگشتگی و بحران بی هویتی شود. بحرانی که می تواند در دوره های بعد نیز مشکل آفرین باشد.
 ـ پایان دوره ی دبستانی، ورود به نوجوانی و پایان کمون جنسی
ثبات دوره کمون چندانی به درازا نخواهد کشید به قول اریکسون لاین تنها آرامش پیش از طوفان است. در دوران بلوغ ـ آغاز دوره راهنمایی در دختران و پایان این دوره در پسران ـ انرژی جنسی به شکل نیروی کامل بزرگسالی به غلیان در می آید. احساسات «ادیپی» بار دیگر آشکار می گردند. اکنون نوجوان آنقدری بزرگ هست که بتواند آنها را به واقعیت مبدل سازد، البته نه به طریق کودکی، این کار برای پسران به معنای رهایی از وابستگی به مادر و انصراف از رقابت با پدر است. این بار نوجوان پسر به تدریج در فکر دستیابی به جنس ماده ای است که مادرش نماد آن است.
در دختران نیز تقریباً همین روند رخ خواهد داد، هر چند زودتر، و البته با پیچیدگی بیشتر که فروید را به نوعی در توصیف آن با مشکل مواجه کرده است. باید خاطرنشان ساخت که این رهایی از والدین و استقلال عاطفی برای عده ای ممکن است هرگز به دست نیاید.
فروید این مرحله را مرحله جنسی یا شهودی نامیده است، در این دوره خواهش های جنسی نهاد شدت پیدا می کنند، و تمایلات جنسی بار دیگر بیدار می شوند. این تمایلات نخست جنبه ی خود شیفتگی دارند. و همراه با اضطرابی شدید اند. پس از این است که گرایش به همجنس دوستی پیدا می شود.
نواحی شهوت را که تاکنون در ران ها، پستان ها، گردن، لب ها و... پراکنده بودند حالا تمرکز می یابند و به یک وحدت در دستگاه تناسلی می رسند،  بنابراین تمایل جنسی از نقطه ای که به هنگام عقده ی ادیپ رها شده بود از سرگرفته می شود. در اینجاست که تمایل به همجنس خواهی به تمایل به جنس مخالف تبدیل می شود. به اعتقاد فروید رسیدن به تمایل به جنس مخالف نشانه ی کمال رشد روانی جنسی و کامل شدن رشد شخصیت فرد است.
 ـ نظر «آرنولد گزل» در مورد تحولات روانی کودک پس از دوره ی دبستان
گزل آخرین مرحله از طبقه بندی خود را از سنین 10 تا 16 سالگی تعیین کرد. از نظر وی این گستره ی سنی هم در دختران و هم در پسران با هم برابر است؛ گزل این گستره را گستره ی نوجوانی می داند که شامل مجموعه ای از دگرگونی ها و فراز و نشیب هاست. این گستره شامل 4 سطح متوالی است؛
1) سنین 11 و 12 سالگی یعنی حدوداً اوایل دوره ی راهنمایی گذرگاهی است که در آن تغییراتی رخ می دهد که در آن کودک دیروز به نوجوان امروز مبدل می شود.
2) سیزده سالگی یا تقریباً سال دوم راهنمایی که نوجوان در خود فرو می رود تا خود شخصاً روحیات جدید خویش را تجربه کند، در این سطح بیشتر از دیگران کناره گیری می کند و چندان تمایلی ندارد تا شرایط خاص خود را با دیگران در میان نهد.
3) چهارده سالگی که مقارن با اواخر دوره ی راهنمایی است. این سطح، سطح بیرون آمدن از انزوا، روی آوردن به دیگران و زندگی اجتماعی است، در این سطح است که امور فکری، اعتقادی و هنری چالش انگیز و نوآورانه نوجوان را مجذوب خویش می سازند.
4) چهارمین سطح مصادف با پانزده سالگی یا اوایل دوره ی دبیرستان است. گزل این سطح را پایان نوسان های بزرگ و سطح تعادل و پایان نوجوانی قلمداد می کند.
 ـ چگونگی تعلیم و تربیت
گزل در فرایند آموزش برای عامل رسش نقشی اساسی قائل بود به تعبیر وی رسش به این معناست که رشد به طور بنیادی از درون و براساس عمل ژن ها هدایت می شود، بنابراین زمانی می توان کودک را مورد آموزش در زمینه ی مورد نظر قرار داد که وی از لحاظ جسمی ـ عصبی به قدر کافی رشد کرده باشد. وی با آموزش زودهنگام کودکان مخالف بود و می گفت کودک به تدریج و با هدایت عوامل درونی خود بر تکلیف مورد نظر تسلط می یابد و تا پیش از آن آموزش ارزش چندانی ندارد.
مدارس عادت ها و مهارت هایی را به کودک آموزش می دهند. که وی به عنوان عضوی بزرگسال در آینده به آن نیاز خواهد داشت. اما معلم نباید صرفاً براساس قواعد فرهنگی و بدون در نظر گرفتن عامل رسش و وضعیت رشد کودک سعی کند هر مطلبی را به وی آموزش دهد مثلاً اگرچه در عامل رسش و وضعیت رشد کودک سعی کند هر مطلبی را به وی آموزش دهد مثلاً اگرچه در فرهنگ آمریکا انجام کار به شکل دقیق بسیار ارزشمند است معلم باید درک کند که به طور طبیعی کودکان در بعضی سنین دقت کمتری دارند و نمی توانند مانند فردی بزرگسال و توجه خود را بر روی موضوعی متمرکز سازند کودکان شش ساله به شدت مستعد خطا هستند در حالی که کودک 7 ساله با آمادگی مشق هایشان را انجام می دهند و کارهایشان را به طور کامل به اتمام می رسانند بر همین روال معلم کودک 6 ساله را به یادگیری چیزی که با طبیعت او سازگار نیست مجبور نمی کند، بلکه دادن تکالیف را به زمانی وا می گذارد که برای کودک مفید باشد.
 ـ بلوغ و نوجوانی از دیدگاه «هنری والن»
به نظذ والن بلوغ مرحله ای است پرفراز و نشیب، بسیار پراهمیت و دارای وهله های متنوع، ناهمانند و در عین حال مکمل هم در این مراحل نیازهای شخصیت جای نخست را دارا هستند به پاس استعداد مقوله ای که در این سن تحول می یابد کودک می تواند خود را به صورت عنصری واحد در نظر بگیرد عنصری که می تواند به گروه ها و مجموعه های متفاوتی متعلق باشد. در هر مرحله قبل، زمانی که کودک هنوز سن مدرسه ای را طی می کند فعالیت های وی به سوی دنیای برونی و اجتماعی جهت یافته است. اما با پدید آمدن بلوغ و ورود به دوره ی راهنمایی و دبیرستان نوعی بازگشت ناگهانی به سوی خود، از بین رفتن حالت متعادل فعلی و بازنگری در تمام ظواهر زندگی روانی پدید می آید، امری که به حالت سردرگمی اضطراب و احساسات دو سویه منجر می شود که در نهایت به مرحله ای ختم می شود که شخصیت بزرگسال پدید می آید.
به عقیده والن نقطه ی آغاز بحران نوجوانی احساس تغییر است، تغییری که نوجوان ابتدا در بدن خود احساس می کند. بنابراین دختران کمی زودتر به استقبال بحران می شتابند، در حدود یازده سالگی یعنی اواخر دوره ی دبستانی یا اوایل دوره ی راهنمایی احساس تغییر و متعاقب آن ایجاد بحران در آنها شکل می گیرد. کما اینکه پسران حدوداً در آغاز دبیرستان با این امر مواجه می شوند.
در اینجاست که دو گانگی ها آغاز می شوند، نوجوان ممکن است عاشق شود عشقی که در عین میل به مالکیت و به خود اختصاص دادن موجود مورد علاقه با تمایل به فدا کردن خود در راه رسیدن به معشوق همراه است.
نوجوان در مورد دلیل وجودی اشیاء و اشخاص از خود سؤال می کند و می خواهد غایت آنها را بداند
ـ دیدگاه «ژان ژاک روسو» در مورد مراحل رشد کودک و روش تربیتی وی
از جمله پیشگامان روانشناسی رشد ژان ژاک روسو است، فردی که بسیاری وی را پدر روانشناسی رشد شناخته اند. او معتقد بود که رشد کودک طی چهار مرحله اصلی به پیش می رود، ما باید این چهار مرحله را بشناسیم و بر طبق آنها اقدام به تربیت کودک کنیم. از آنجایی که تطبیق تقسیم بندی وی با دوره های تحصیلی چندان امکان پذیر نیست. لذا در آخر به نظریات وی پرداخته شده است.
1) نوباوگی (تولد تا حدود 2 سالگی): در این مرحله کودک جهان را مستقیماً از طریق حواس خود درک می کند، اندیشه و منطق وجود ندارد و صرفاً درد و لذت تجربه می شوند. با این وجود نوزادان فعال و کنجکاوند و چیزهای بسیاری فرا می گیرند و بدین ترتیب است که گرمی، سردی، سختی، نرمی و سایر ویژگی های اشیاء را می آموزند. آنها شروع به زبان آموزی می کنند بدون اینکه دیگری به آنها کمک کند.
2) کودکی (2 تا 12 سالگی): زمانی که کودکان سطحی از استقلال را کسب می کنند، راه می روند، حرف می زنند و تا حدودی خودشان غذا می خورند مرحله ی کودکی آغاز می شود. روسو معتقد بود در این مرحله کودک صاحب نوعی استدلال می شود البته نه از نوعی که با امور انتزاعی سروکار داشته باشد بلکه استدلالی وابسته به حرکات و حواس بدنی، مثلاً زمانی که پسر بچه ای با چوب زمین را می کند  کاربرد اهرم را به نمایش می گذارد. در این مرحله تفکر کاملاً تجسمی و حسی است.
3) اواخر کودکی (12 تا 15 سالگی): این مرحله دوره ای انتقالی بین کودکی و نوجوانی است. در این دوره کودک قدرتی قابل توجه پیدا می کند همچنین از لحاظ شناختی به پیشرفت هایی نائل می شود و فعلاً می تواند مسائلی در هندسه را حل کند با این وجود هنوز قادر به تفکر محض در مسائل نظری و موضوعات کلامی نیست اما توانایی های شناختی جدید خود را در اجرای تکالیف عینی و مفید، نظیر نجاری و نقشه کشی به کار گیرد.


رو سو معتقد بود تا این مرحله کودک فردی غیر اجتماعی است.
4) نوجوانی (پس از 15 سالگی): این مرحله با بلوغ آغاز می شود و کودک آشکارا به موجودی اجتماعی تبدیل خواهد شد. روسو معتقد بود بلوغ در 15 سالگی یعنی دیرتر از آنچه امروزه اتفاق می افتد آغاز می گردد. در این زمان نوجوان تولد دیگری را تجربه می کند وضعیت جسمی تغییر می کند و تغییرات احساسی از درون آغاز می شوند. فرد به تدریج با احساسات جنسی آشنا می شود، آزادی مراحل قبل را ندارد، جذب دیگران می شود و به آنها نیاز پیدا می کند.
نوجوانی رشد شناختی را نیز در پی دارد. اکنون نوجوان می تواند به مفاهیم انتزاعی بپردازد و علاقمند به موضوعات نظری در علوم و اخلاقیات شود.
 ـ چگونگی تعلیم و تربیت از دیدگاه روسو
روسو از اینکه انسان های جامعه ی معاصر در اجتماع خویش حل شده اند، با چشم و گوش اجتماع می بینند و می شنوند و اجاز می دهند که اجتماع بر ایشان فکر کند و تصمیم بگیرد ناخرسند بود. وی معتقد بود انسان ها طبیعتاً خوب هستند و می توانند براساس احساسات خود انگیزه شان با خوشبختی زندگی کنند اما نیروهای اجتماعی آنها را به بند می کشند و از حصول به خوشبختی حقیقی باز می دارند. از این رو چندان جای تعجب نیست که وی در روش تربیتی خود برای اجتماع نقش چندای در نظر نگرفته و در عوض به طبیعت افراد توجه کرده است.
روسو معتقد است طبیعت در جاده ی استقلال راهنمای رشد کودک است و کودک تحت تأثیر آن به طور خودانگیخته توانایی های خود را از طریق تماس با اشیاء کامل خواهد کرد بی آنکه به کمک بزرگسالان نیازی داشته باشد. بنابراین با راهنمایی طبیعت قادر خواهیم بود کودکی را با ذهنی مستقل به نواجوانی برسانیم. آنگاه زمانی که جوان وارد اجتماع می شود. در عین حفظ فردیت خود می تواند با آن کنار بیاید. روسو چگونگی وقوع فرایند تربیت را در کتاب معروف خود امیل بیان کرده است، عنوان این کتاب از نام پسر بچه ای خیالی گرفته شده است که روسو او را براساس برنامه ی طبیعت، برای رشد سالم آموزش می دهد. روسو باور دارد که خود امیل می تواند بسیاری از مطالب را از رهنمودهای درون زاد طبیعت بیاموزد خود امیل در نوباوگی به کشف جهان از طریق حواس خود می پردازد و به هیچ وجه به راهنمایی بزرگسالان نیازی ندارد. امیل راه رفتن و سخن گفتن را نیز خود فرا خواهد گرفت. روسو هرگز شاگردش را به کاری وادار نمی سازد یا رفتارش را اصلاح نمی کند چرا که معتقد است چنین اعمالی موجب اضطراب کودک می شود.
در مرحله دوم یعنی دوران کودکی امیل علاقه ی زیادی به دویدن، پریدن و بازیگوشی پیدا می کند. روسو هرگز این فعالیت ها را کنترل نمی کند چرا که معتقد است او از رهنمود درونی طبیعت برای رشد بدنی خود پیروی می کند. به کودک دستور نمی دهد چرا که در این صورت ذهن او بی استفاده می ماند روسو تنها درس هایی را به امیل ارائه می دهد که مناسب سن او باشد از این نظر دیدگاه گزل شبیه به وی است چرا که او معتقد است که کودک باید آمادگی زیستی لازم برای کسب یک معرفت را به دست آورد. در تمامی دروس امیل قادر است در زمینه ی موفقیت خود قضاوت کند.
در مرحله ی سوم که اواخر کودکی است قوای شناختی امیل او را قادر خواهند ساخت تا علوم و ریاضیات را بیاموزد. وی در این مرحله قادر است در حیطه ی فعالیت های ملموس به طور مؤثری استدلال کند. به طور کلی هدف روسو تدریس پاسخ های صحیح نیست، بلکه هدف او کمک به امیل برای یادگیری خودآموز حل مسئله است.
تا این زمان طبعی مستقل در او رشد کرده و می تواند به درستی جامعه را مورد قضاوت قرار دهد.
 نقش معلمان در سلامت روان دانش آموزان
برای سلامت روان دانش آموزان باید اقدامات زیر در مدرسه انجام شود .
1.      مساعدت به دانش آموز در شناخت بهتر اجتماع خود
2.      شناخت مشکلات روانی و عاطفی دانش آموزان و ارجاع آن به مراکز درمانی
3.      هماهنگ کردن مطالعه ی دانش آموزان با برنامه های والدین در خانه
4.      ارائه کمک های مختلف روانی و تربیتی به دانش آموزانی که به آنها نیاز دارند .
5.      کمک به کارکنان مدرسه در فراگرفتن هرچه بیشتر درباره رشد ، یادگیری ، شخصیت ، کسب بینش بیشتر درباره ی نیازهای آنان از طریق کلاس های آموزش ضمن خدمت .
روان شناسان و مربیان تعلیم و تربیت معلم را مرجع واقعیت برای کودک می دانند ، در مدرسه کودکان باید بیاموزند که با زندگی آن چنان که هست مواجه شوند ، باید بیاموزند که با آداب و رسوم و ارزشهای موجود در جامعه خود را منطبق سازند و به نیازهای دیگران توجه داشته باشند ، در این حیطه نیاز نیست که معلمان از نقش واقعی خویش که آموزشی هست فراتر بروند بلکه از آنان انتظار می رود رفتار و فعالیت های معمولی خویش را براساس اصول و ضوابط سلامت روان مورد آزمون و ارزشیابی قرار گیرند .
معلمان با آزمون نگرش ها ، احساسات ، ارزشها و رفتار خویش از سوئی و مشاهده ی کودکان و تعبیر و تفسیر رفتار آنان و کشف مشکلاتشان از سوی دیگر می توانند موقعیت های آموزشی را در جهت مثبت ، پیشگیری و یا درمان ، از نو سازمان دهند. 
اکثر کودکان به خوبی می دانند که اگر رفتاری بر خلاف ارزشهای مجاز در جامعه انجام دهند باید تنبیه و مجازات شوند اول با این حال چرا عده ای از کودکان و نوجوانان برای والدین و مدرسه مشکل می آفریند و علی رغم پند و اندرزهایی که به آنها داده می شود باز هم به این کار اصرار می ورزند این کار چند دلیل دارد .
1.      رفتارهای اجتماعی مناسب توسط والدین به آنها آموزش داده نشده است ؛ به طوری که والدین کینه توز فرزندان کینه توز و والدین مضطرب فرزندان مضطرب خواهند داشت . مدرسه می تواند با ارئه ارزشهای صحیح و منطقی بزرگسالان بیشترین کمک را به آنان بنمایند کودک منزوی که اغلب نیز تنبیه می شود بی شک انگیزه ی کمی برای پذیرش ارزشهای صحیح مدرسه دارد .
2.      تعارض نقش ها در زندگی کودک باعث می شود که کودک در شناخت نقش خود دچار مشکل شود ، هرگاه این نقش ها با یکدیگر در تعارض باشند این سوال مطرح می شود که کدام یک از این نقش باید بیشتر مورد تاکید واقع شود . بدیهی است کودک به نقشی که بتواند بیشترین پاداش را به رفتار او بدهد گرایش خواهد داشت . مثلا در بعضی خانواده ها فحش دادن تقریبا مرسوم است و به آن چندان اهمیتی نمی دهند.
3.      شرایط مدرسه : کودکی که نتواند به رضایت کافی از مدرسه یابد اغلب در همانند سازی با اولیا مدرسه شکست می خورد و با مشکلات انظباطی و تحصیلی مواجه خواهد شد و اغلب چنین کودکانی ترک تحصیل می کنند و کودکان با هوش نیز تکالیف مدرسه را پوچ و بی معنی می یابند و عده ای دیگر خود را در رسیدن به موفقیت درسی عاجز و ناتوان می بینند و بالاخره گروهی بی عدالتی و رفتار غیر منصفانه ی معلم را مسئول شکست خود می پندارند و به دنبال راههایی جهت خالی کردن کینه و دشمنی خویش بر می آیند.
مشکلاتی چون پر جمعیتی کلاسها ، نبودن وسائل و امکانات لازم اعم از درسی و بازی و غیره نامناسب بودن تکالیف درسی ، عدم شناخت معلم از دانش آموزان و عدم توانایی وی در تدریس و تفهیم مطالب درسی ، از جمله مواردی است که شرایط نامطلوب و نامناسب را در مدرسه فراهم می سازد و باعث بدرفتاری دانش آموزان می شود .
4.      رفتار معلم ، معلمی که پیوسته با کودکان در مبارزه بر سر قدرت است و بر رفتاری چون تمسخر ، سرزنش ، تحقیر و... دست می زند . نفرت را به جایی می رساند که اکثر دانش آموزان و حتی بچه های خوب کلاس را به شورش رفتار خصمانه می کشاند این گونه معلمان هیچ توجهی به احساسات دانش آموزان نمی کنند ، بدیهی است که مسئولان در حد امکان افراد شایسته و سالم را از نظر روانی استخدام و تربیت کنند تا بتوانند از عهده ی رسالت این حرفه ی تخصصی مهم آموزش و پرورش برآیند.
معلم باید کودک را بپذیرد هرچند که نمی تواند رفتار کودک را بپذیرد و تنها به خاطر شکل ظاهری دانش آموز از جهت این که مثلا لباس های نامنظم دارد یا دست و صورتی نشسته دارد دانش اموز را طرد نکند و سعی کند که این خلاء ها را پر کند مثلا به او آموزش دهد که نظافت سر و صورت  و لباس ها باعث زیبایی ظاهری و سلامت جسمانی روحی شود یا اینکه به دانش آموز یاد بدهد که بعد از رفتن به دست شویی از صابون استفاده کند و مشکلاتی که در صورت نشستن دست برای او رخ می دهد را برای او تشریح کند . مثلا در مورد رشد انگل ها و میکروب ها در حد شناخت کودک برای او بیان کند .
همچنین در خصوص بهداشت محیط در خانه و مدرسه به او آموزش بدهد که از کثیف کردن خانه ، مدرسه ، کلاس خود ، خودداری کند چون همه ی این عوامل در سلامت و رشد اجتماعی و تربیتی دانش آموز تاثیر دارد .
معلم باید کودک را به عنوان یک شخص احترام نمود به عنوان انسانی با تواناییهای بالقوه برای آینده ارج نهد ، معلم نباید کوشش خویش را صرف حکمرانی بر کودک کند بلکه باید سعی در جهت دادن اعمال کودک به سوی پیشرفت .
معلم باید قادر به بیان و ابراز احساسات واقعی خویش باشد تا آن که کودک بتواند او را به عنوان یک انسان شریف و قابل اعتماد ببیند چنین مهمی در عین حال که در صدد ایجاد تغییر مطلوب در رفتار کودک است هرگز برای او تهدیدآمیز نیست .
همکاری متقابل خانه و مدرسه
همخوانی و هماهنگی خانه و مدرسه در تربیت کودک او را در نیل به تماس و درک بهتر واقعیت و همچنین در تثبیت شخصیت یاری می دهد و در حالی که ناهمخوانی در فعالیت های خانه و مدرسه احتمالا به تعارض و حتی اضطراب رفتاری در کودک می انجامد .
مدرسه باید والدین را در درک و شناخت فرزندانشان کمک کنند یکی از این اقدامات جلساتی است که با حضور والدین ، فرزندان و معلمان تشکیل می شود
هدف های جلسات بین والدین و معلمان
1.      ایجاد یک رابطه ی دوستانه و صمیمانه بین معلمان و والدین
2.      کمک به والدین برا یدرک بهتر فرزندان خود
3.      شناخت عملکرد مدرسه برای دانش آموز و تشریح آن برای والدین
4.      آشنا شدن معلم با وضع خانوادگی دانش آموز
5.      قادر ساختن معلم و والدین برای برنامه ریزی برای دانش آموز
خانواده و نقش آن در تربیت فرزند خود
اولین محیطی که کودک پیش روی خود می بیند مدرسه است ، نوع روابط والدین با یکدیگر ، ارتباط والدین و فرزندان و نیز روابط فرزندان با هم در تربیت اجتماعی آنان نقش مهمی ایفا می نماید . خانواده می تواند الگوهای سالم دوست یابی ، آداب و سنن اجتماعی را به کودکان معرفی کند . این نهاد تربیتی می تواند آموزنده و سازنده باشد و آثار سوء بر روی کودک بگذارد و بعضا باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای کودک در اجتماع و همچنین در مواردی وقوع جرم و جنایت توسط این قبیل کودکان در سطح جامعه است .
محیط خانواده شخصیت فرزندان را شکل می دهد از این رو تعامل بین معلم و  والدین باعث شناخت این وضعیت ها برای والدین می شود و از بروز احتمالی این قبیل رفتار جلوگیری می کند .
در خانواده های از هم گسیخته یعنی خانواده هایی که روابط اعضاء در آن به نحو بارزی از هم پاشیده و روابط بین اعضای آن قطع شده است  مانند خانواده های طلاق آثار سویی بر فرزندان خواهد گذاشت . فرزندان در این چنین خانواده هایی ممکن است به صورت های مختلف آسییب خورده و یا آسیب زا شوند .
 روش هایی برای کمک به دانش آموز توسط معلم
1.      برای دانش آموزان خود وقت کافی در نظر بگیرند و دقیقا توضیح دهند که چه رفتاری پذیرفتنی نیست و هنگام سرزنش کودک رفتار او را مورد خطاب قرار دهد نه شخصیت کودک را .
2.      بعضی از مواقع عدم وجود مهارتی خاص موجب اضطراب می شود مثلا قرار گرفتن دانش آموز در جمع دوستان فرد که نمی تواند به راحتی این کار را انجام دهد . معلم باید این ایراد را شناسایی و از او دور نماید .
3.      وقتی دانش آموز هنگام آموختن درس خود دچار مشکل است به او کمک کند تا مشکل خود را تشخیص دهد و برطرف نماید
4.      وقتی دانش آموز اشتباهی را مرتکب می شود  معلم باید تا جایی که امکان دارد برای اصلاح آن اشتباه وقت کافی بگذارد.
5.      دادن آموزش های اجتماعی ـ تربیتی ـ بهداشتی و ... به دانش آموز
6.      تشویق و تنبیه در وقت و زمان مناسب البته نه تشویق اغراق آمیز و بی جا و بیش از حد .
امید است که با این کار کوچک جهت مثبتی در معلم و والدین ایجاد شود تا دانش آموزان و فرزندان خود را بیشتر درک و بشناسند و رفتار و فعالیت های معمولی خویش را براساس اصول و ضوابط سلامت روان مورد آزمون و ارزشیابی قرار دهند تا دانش آموز معلم خود را به عنوان یک الگوی مناسب بشناسد  تا از این طریق بتوانیم یک آموزش و پرورش خوب و سالم و عاری از هرگونه اعمال قدرت و تمسخر ، سرزنش و تحقیر داشته باشیم .
رشد و سلامت دانش‌آموزان تحت تاثیر شرایط دوران کودکی و نفوذ تربیتی والدین است. خانواده اولین کانونی است که کودک در آن پرورش می‌یابد. در واقع پایه و بنیان رفتار و عادات کودک در خانه گذاشته می‌شود.
محیط خانوادگی مناسب و سالم یکی از عوامل ایجادکننده شخصیت مطلوب و متعادل است. والدین باید کودک خود را دوست داشته باشند و به او احترام بگذارند. احساس احترام و مورد قبول واقع شدن کودک از سوی والدین در تشدید حسن اعتماد به نفس کودک بسیار موثر است.
اگر بیش از یک کودک در خانواده وجود دارد، اولیا به هیچ وجه نباید میان کودکان خود تبعیض قائل شده و آنها را با هم مقایسه کنند بلکه لازم است هر کدام از فرزندان را برای استعدادها و خصوصیاتی که دارند مورد احترام و تشویق قرار دهند.
خانه باید مکانی باشد که کودک در آن احساس امنیت کرده و بتواند علایق، استعداد و عواطف خود را بدون واهمه و ترس ابراز نموده و از افراد دیگر خانواده در حل مشکلات خود کمک بگیرد.
در خانواده‌ای که صمیمت و محبت وجود دارد کودک قادر است تغییرات مطلوب در شخصیت خود ایجاد کند. در جریان رشد، کودک می‌آموزد که والدین از او انتظاراتی دارند و به تدریج که رشد می‌کند این انتظارات را درونی می‌کند و انتظارات والدین تبدیل به توقعاتی می‌شود که کودک از خود انتظار دارد و اگر نتواند به آنها دست یابد، آزرده می‌شود و چه بسا تعادل روانی او به هم می‌خورد.
اگر انتظار والدین از کودک در حد پایین باشد، این انتظار مشکلاتی در رفتار کودک ایجاد می‌کند و حرکات او را به سمت پایین سوق می‌دهد. همچنین اگر انتظار خارج از حد توان کودک باشد و او نتواند به آنها دست یابد، در این صورت عزت نفس و اعتماد به نفس کودک کاهش می‌یابد.
برخورد با کودک در خانواده‌های گوناگون، متفاوت است. برخی از والدین خرده‌گیر، سرزنش‌گر و سلطه‌جو هستند و اعتنایی به نیازها و خواسته‌های فرزندان خود ندارند. گروهی دیگر به عکس همواره بر طبق خواسته‌های کودکان خود عمل می‌کنند که روش هر دو خانواده نادرست است.
والدین نباید انتظار داشته باشند که باوجود رفتار نادرست خودشان، کودکان‌شان رفتار مطلوبی بروز دهند.آنچه مورد توجه و قبول کودک است صراحت، صداقت، کنترل معتدل و قاطعیت والدین است.
والدین بی‌ثبات و بی‌تفاوت و غیرمسوول بیش از هر کس دیگری بهداشت روانی کودک خود را به خطر می‌اندازند و الگوی رفتاری مناسبی برای کودک خود نیستند 
نقش خانواده در تامين بهداشت روان دانش‌آموزان
رشد و سلامت دانش‌آموزان تحت تاثير شرايط دوران کودکي و نفوذ تربيتي والدين است. خانواده اولين کانوني است که کودک در آن پرورش مي‌يابد. در واقع پايه و بنيان رفتار و عادات کودک در خانه گذاشته مي‌شود.
محيط خانوادگي مناسب و سالم يکي از عوامل ايجادکننده شخصيت مطلوب و متعادل است. والدين بايد کودک خود را دوست داشته باشند و به او احترام بگذارند. احساس احترام و مورد قبول واقع شدن کودک از سوي والدين در تشديد حسن اعتماد به نفس کودک بسيار موثر است   

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس