رمانتیسم و واكنش نسبت به آن، دكتر عبدالحسین زرین‌كوب

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

رمانتیسم و واكنش نسبت به آن، دكتر عبدالحسین زرین‌كوب

بازديد: 249

رمانتیسم و واكنش نسبت به آن، دكتر عبدالحسین زرین‌كوب




 


غوغای رمانتیسم، چنان‌كه مشهور است، اول‌بار در 1816 و با مقاله‌ای از مادام دواشتال (1817-1766) نویسنده‌ی فرانسوی، كه در یك مجله‌ی ایتالیایی انتشار یافت، آغاز شد. این مقاله «در باب آیین و فایده‌ی ترجمه» (1) بود و نویسنده در طی آن به نویسندگان ایتالیا توصیه كرده بود به اساطیر و افسانه‌های كلاسیك یونان و روم كه تمام اروپا آنها را دیگر ترك كرده‌اند اكتفا نكنند، بلكه به ترجمه‌ی آثار شكسپیر و همچنین شعر جدید انگلیسی و آلمانی بپردازند. با آنكه تسلط خانواده‌ی بناپارت بر ایتالیا با احیاء نوعی شیوه‌ی متصنع كلاسیك همراه بود و در این ایام سقوط نهایی بناپارت می‌توانست به تمایلات ضد كلاسیك میدان داده باشد، لحن سرزنش‌آمیز این بانوی فرانسوی بعضی نویسندگان متعصب و پرشور ایتالیا را بر ضد نفوذ خارجه به خشم آورد؛ چنان‌كه جاكومو لئو پاردی (1837-1794) كه درین هنگام تازه‌جوانی پرشور بود، با عتاب تمام بر این سخنان مادام دواشتال اعتراض كرد و با اشاره به شاعران معروف عصر خویش نوشت كه «اگر اروپا پارینی، آلفیه ری، مونتی، و بوتا را نمی‌شناسد، به نظر من، گناه ایتالیا نیست.»(2) معهذا، نقادان قرن هجدهم ایتالیا از مدتها قبل جنبه‌های افراط آمیز كلاسیك را انتقاد كرده بودند و حتی تعدادی از شاعران ایتالیا در دوره‌ی استیلای بناپارتها بعضی اشعار انگلیسی را نیز به ایتالیایی نقل كرده بودند. ازین‌رو، صلای رمانتیسم، مخصوصاً در بین تعدادی از شاعران و نویسندگان تازه‌جوی كه از مضامین كهنه‌ی دوره‌ی رنسانس خسته شده بودند، با شوق و علاقه تلقی شد و در دنبال آن بازار مشاجره و نقد ادبی رونق یافت. در بین كسانی كه ادبیات كلاسیك و انحطاط ذوق ادبی عصر خویش را انتقاد كردند یا این ندای تجدد را با نظر قبول تلقی نمودند لودوویكودی برمه (1820-1781)، و جووانی بركت (1851-1783) را مخصوصاً باید نام برد. لودویكو از انحطاط و ركود ادبیات عصر خویش با اظهار تأسف سخن گفت و ضرورت توجه به مسایل تازه را كه رمانتیسم در ادب فرانسوی آن عصر مطرح كرده بود، خاطرنشان نمود. جووانی بركت، رساله‌ای را كه بیانیه‌ی رمانتیسم ایتالیا تلقی می‌شود، نشر كرد، و به صراحت مدعی شد كه شعر كلاسیك شعر مرده است، شعر رمانتیك است كه شعر زنده محسوب است.(3)
مكتب رمانتیسم ایتالیا، در واقع، نخست در میلان پا گرفت، چرا كه در آنجا مجله‌ای بنیاد شد به نام «آشتیگر» (=il Concliatore) و كسانی چون لودوویكودی برمه، سیلویو پلیكو (1854-1788)، و دیگران در آنجا به تبلیغ و ترویج این شیوه‌ی ادبی تازه پرداختند. بعضی ازین منتقدین مخصوصاً، ادب كلاسیك را به خاطر سوءاستفاده‌ای كه آكادمی آكاریا در قرن گذشته از آن كرده بود به شدت انتقاد می‌كردند و خاطرنشان می‌كردند كه شعر جدید می‌بایست معرف مضمونهای وطن‌پرستانه، مسیحی، و مأخوذ از تاریخ ایتالیا باشد. گفتگوهایی كه در مجله‌ی آشتیگر در باب رمانتیسم در گرفت، اندكی بعد (1820)، با توقیف چند تن از نویسندگان مجله از طرف عوانان حكومت اتریش خاتمه یافت. در بین این نویسندگان، نام سیلویو پلیكو در خور ذكرست كه بعدها در 1832 كتابی مشهور درباره‌ی احوال مربوط به حبس و توقیف خویش نشر كرد، به نام «زندانهای من». معهذا، از مقالات مجله و از سایر آثار این رمانتیكها چنین برمی‌آید كه مكتب تازه در عین آنكه محدودیتهای ادبیات كلاسیك را انتقاد می‌كرد و لزوم آشنایی با ادبیات خارجی را تأیید می‌نمود، باز نسبت به سنتهای قومی و محلی علاقه‌ی خاص نشان می‌داد و این نكته‌ای است كه مخصوصاً در آثار الساندرو مانزونی به خوبی فرصت تجلی یافته است.
در واقع، الساندرو مانزونی (1873-1785)، با آنكه عضو گروه نویسندگان مجله‌ی آشتیگر نبود، با آن پیوند بارز داشت و نخستین نویسنده‌ی ایتالیایی بود كه خود را آشكارا یك رمانتیست خواند. البته، باید در نظر داشت كه مكتب رمانتیك ایتالیایی قبل از هر چیز می‌خواست یك ادب تازه، مسیحی، ملی، سودمند و حقیقی به ملت عرضه كند و این‌همه، آن را با فكر رستاخیز كه هدف آن ایجاد ایتالیایی مستقل و آزاد بود پیوند می‌داد. وجود همین علاقه به سنتهای ملی ایتالیایی در این مكتب از عوامل و اسبابی است كه بعضی را واداشته است تا اصلاً ظهور و وجود یك رمانتیسم جدی را در ادبیات ایتالیا انكار كنند.(4) درست است كه رمانتیسم ایتالیا، بدان‌گونه كه از مشاجرات مربوط به مقاله‌ی مادام دواشتال حاصل آمد، از حیث زمان، بر مكتب رمانتیك فرانسوی تا حدی مقدم بود، لیكن این امر مانع از آن نبود كه بعدها تدریجاً از رمانتیكهایی مثل لامارتین و هوگو هم متأثر شود.(5) مانزونی در جوانی یك‌چند در پاریس اقامت كرد و در آنجا با تعدادی از ادیبان و هنرمندان آشنایی یافت كه از آن‌جمله نام كلود شارل فوریل (184-1772) از نقادان و ادیبان سرشناس آن زمان را باید ذكر كرد. همچنین وی در نمایشنامه‌ی معروف خود به نام «كنت كارما نیولا»، كه یك اثر رمانتیك واقعی است، ظاهراً تا حدی از یك نمایشنامه‌ی شیلر آلمانی موسوم به «والنشتاین» متأثر بود(6)، و این نكته ارتباط او را با ادب آلمانی هم، كه مادام دواشتال آشنایی با آن را به ایتالیایی‌ها توصیه كرد، نشان می‌دهد. آنچه جنبه‌ی رمانتیك مانزونی را درین اثر به روشنی ارائه می‌كند عدم اعتنای وی به قاعده‌ی وحدتهای ارسطویی بود كه به همان سبب یك منتقد فرانسوی به نام ویكتور شووه بر وی اعتراض كرد و وی جوابی تحت عنوان «نامه به آقای شووه» به زبان فرانسوی به اعتراض وی داد كه در عین حال معرف قریحه‌ی نقادی اوست. درین نامه، كه احتمال می‌روید فوریل هم در تحریر یا تنظیم آن به وی كمك كرده باشد، وی در عین آنكه «وحدت كردار» را برای نمایشنامه ضروری شناخت، رعایت وحدتهای زمان و مكان را غیرلازم شمرد، و اصول رمانتیسم خود را به بیان آورد. به علاوه، در مقدمه‌ی كنت كارمانیولا نیز كوشیده بود تا نمایشنامه‌ی خویش را كه بر خلاف نمایشنامه‌های كلاسیك نه از تاریخ باستانی یونان و روم بلكه از تاریخ ایتالیا مأخوذ بود، در عین اجتناب از رعایت وحدت زمان و مكان، با حقیقت، مسیحیت و اخلاق هماهنگ فرانماید. در «نامه به آقای شووه» مانزونی كوشیده بود با دلایلی كه بعضی از آنها مأخوذ از نویسندگان آلمانی از جمله لسینگ (1781-1729) و فریدریش شلگل (1772-1829) بود، سعی كرد نشان دهد كه درام كلاسیك فرانسوی با اصراری كه در پیروی از قاعده‌ی «وحدتها» دارد، در واقع، آنچه را اساس مكتب كلاسیك محسوب است و عبارت از حقیقت‌نمایی و احتمال است، نقض می‌كند.(7) كنت دو كارمانیولا، علاوه بر این نامه، كه خطاب به آقای شووه بود، مانزونی را به مكاتبه با گوته هم واداشت. قضیه این بود كه مانزونی، به سبب علاقه‌ای كه به حقیقت داشت، در این نمایشنامه كوشیده بود تا از طریق سعی در توافق داستان با تاریخ و از طریق جهد در ادراك درست عوالم روانی مربوط به حوادث تاریخی، درام را حتی‌المقدور با «حقیقت» نزدیك كند. همچنین، در مقدمه‌ی آن سعی كرده بود نشان دهد كه ابداع داستانی كه حقیقت ندارد، شاعر را از حقیقت دور می‌كند. به علاوه، جوهر واقعی شعر و داستان، ابداع «واقعه» نیست. چنان‌كه آثار بسیاری از نویسندگان بزرگ از تاریخ یا از سنتهای ملی مأخوذ است و البته ابداع شاعر در این آثار همان توفیقی است كه در فهم احساسات و عواطف اشخاص داستان داشته است نه در اختراع اصل داستان. به خاطر همین ملاحظات، وی درین مقدمه‌ی خویش كوشیده بود آنچه را در داستان كامانیولا تاریخی است، آشكارا نشان دهد و اشخاص نمایشنامه‌ی خویش را به اشخاص تاریخی، و اشخاص اختراعی یا خیالی تقسیم كرده بود. گوته كه نقدی در باب اثر وی نوشت و آن را با چشم تحسین و علاقه نگریست، در عین حال، لازم دیده بود این نكته را خاطرنشان كند كه «برای شاعر هیچ شخصی تاریخی نیست» و در واقع، تمام اشخاص داستان مانزونی، حتی آنها هم كه جنبه‌ی تاریخی دارند، در اثر شاعرانه‌ی وی به صورت خیالی و آرمانی درآمده‌اند و جز این نیز نمی‌توانست باشد. مانزونی، طی نامه‌ای كه به شاعر بزرگ آلمانی نوشت، این نكته‌گیری وی را پذیرفت و تصدیق كرد كه اقدام او به اینكه اشخاص داستان خویش را به تاریخی و خیالی تقسیم كند، در واقع، خطایی بوده است كه به سبب افراط وی در علاقه به جنبه‌ی تاریخی برایش دست داده است و ازین‌رو در نمایشنامه‌ی دیگر خویش، كه دو سال بعد نشر داد، نیز دیگر اشخاص داستان را به تاریخی و خیالی تقسیم نكرد، اما فكر حقیقت‌جویی هم البته او را رها نكرد و در همان اثر نیز كوشید نشان دهد كه جزئیات داستان جنبه‌ی تاریخی دارد، معهذا از علاقه و اعجاب گوته هم نسبت به قریحه و استعداد او چیزی كاسته نشد و وقتی وی به مناسبت مرگ ناپلئون بناپارت، در 5 مه 1821، مرثیه‌ی مؤثر و معروف خویش را تحت عنوان «پنجم مه» سرود، اولین كسی كه این مرثیه را به آلمانی ترجمه كرد گوته بود.(8)
برای مانزونی هدف واقعی رمانتیسم نیل به حقیقت بود. اساطیر یونانی و افسانه‌های عهد شرك را كه مضمون عادی تراژدیهای كلاسیك بود، مخصوصاً به همین سبب طرد می‌كرد كه باطل و خلاف حقیقت بود. همین علاقه به حقیقت هم بود كه او را به تاریخ دوران جدید مسیحی علاقمند كرد و رمان معروف «نامزدها» را به وی الهام داد. با آنكه این داستان سعی در بازآفرینی یك حقیقت– یك حقیقت گذشته– بود، مانزونی، به سبب وسواسی كه در امر مذهب و مسأله حقیقت پیدا كرده بود، بعدها در یك رساله‌ی انتقادی به نام «رمان تاریخی» كوشید نشان دهد كه رمان تاریخی نوعی اثر دو رگه است كه نه جویندگان حقیقت را خرسند می‌كند، نه طالبان داستان خیالی را. ظاهراً به همین ملاحظه بود كه وی بعدها قلمرو شعر و هنر را تقریباً به كلی ترك كرد و بعدها تا پایان عمر جز آثاری معدود، كه به تاریخ، فلسفه، و عقاید مذهبی مربوط بود، چیزی ننوشت.
در بین كسانی كه در مشاجرات مربوط به رمانتیسم با آرای مانزونی و تعالیم مكتب تازه به معارضه برخاستند ذكری از دو شاعر معروف این قرن، اوگوفوسكولو و جاكومو لئوپاردی، هم لازم است كه، در عین اظهار مخالفت با رمانتیسم، خود نیز تا حد زیادی معرف روح رمانتیك ایتالیایی بشمارند. اوگوفوسكولو (1827-1778)، كه در انگستان به حالت تبعید به سر می‌برد، در اواخر عمر، مقاله‌ای در رد بر تعلیم مانزونی و در نقد نمایشنامه‌ی كنت كارمانیولا نوشت. لحن تند مقاله‌ی وی البته تا حدی جنبه‌ی شخصی داشت اما نكته‌ی جالبی كه از لحاظ نقد ادبی در آن مخصوصاً قابل توجه است، همان است كه مایه‌ی اعتراض گوته هم واقع شد: تفاوت بین اشخاص تاریخی و خیالی در داستان. فوسكولو خاطرنشان می‌كرد كه آنچه در اثر هنری مایه‌ی قوت و تأثیر تواند شد اختلاط بین واقعیت و خیال است و مانزونی كه ازین نكته غافل است آنچه می‌گوید در حقیقت تجاوزی به حریم تخیل و آزادی خیال شاعرانه است و وی بازگشت به واقعیت را طلب می‌كند كه شاعر در واقع می‌خواهد به بیرون از آن راه فرار بجوید. فوسكولو، كه شاعر و نویسنده‌ای متحرك و مبارز بود، در جوانی نسبت به ناپلئون اظهار علاقه كرد، یك داستان هم به شیوه‌ی نامه‌های مسلسل نوشت كه تا حدی از احوال زندگی خود وی مأخوذ بود، اما در آن شیوه‌ی گوته را در ورتر تقلید می‌كرد. با این‌همه، نسبت به رمانتیسم، كه در واقع با این احوال و سوابق سازگاری تمام داشت، عكس‌العمل نشان می‌داد. در هر حال، فوسكولو چون در 1815 در جریانی كه پیش آمد حاضر نشد نسبت به حكومت اتریش سوگند وفاداری یاد كند، ایتالیا را به اجبار ترك كرد و غالباً در لندن به سر برد. درین سالهای پایان عمر نیز اشتغال عمده‌ی او در آنجا نقد ادبی و تحقیقات در ادب گذشته و معاصر ایتالیا بود. از جمله‌ی این تحقیقات وی مجموعه‌ی «مقالات در باب پتراركا» و «اصول نقد شعر» را می‌توان یاد كرد، ولیكن شاهكار نقد او همان انتقادی است كه بر مانزونی و كنت كارمانیولا نوشت و سایر آثار انتقادیش آن مایه طراوت و اصالت را نشان نمی‌دهد.
اما جاكومو لئوپاردی (1837-1798)، كه در اوایل حال اعتراض تند و پرخاشجویانه‌ای بر ضد مقاله‌ی معروف مادام دواشتال نوشت، در نقد رمانتیسم اصالت و اصرار بیشتری ارائه می‌كند. وی نیز در رد كلام مانزونی تا حدی مثل آنچه فوسكولو بیان كرده بود در ضمن «گفتار یك ایتالیایی در باب شعر رمانتیك»– كه مثل اعتراض نخستین وی بر مقاله‌ی مادام دواشتال همچنان تا پایان عمر نویسنده منتشر ناشده ماند– ادعا كرد كه طرفداران مكتب رمانتیك به راه خطا می‌پویند و این اندازه نمی‌دانند كه شعر توهم و تخیل است و این نیز حاجت به اساطیر و رؤیاهای روزگاران طلایی دارد و بدین سبب به‌هیچ‌وجه نمی‌توان اساطیر یونان و رم را رها كرد و به داستانهای مربوط به روزگار معاصر یا قریب به عصر حاضر پرداخت. جالب آن است كه لئوپاردی ادعای رمانتیستها را كه از تجدد و سودگرایی در شعر سخن می‌گفتند و در عین حال به اعتقاد وی می‌خواستند شعر و ادب را تصویر زندگی قرون وسطایی اقوام شمالی سازند، متضمن تناقض و تضاد می‌یافت، اما توجه نداشت كه خود او نیز، در شوقی كه به یونانی‌مآبی نشان می‌داد، شعر و هنر یونانی را همچون فرهنگ دوران كودكی انسانیت در خور دلبستگی و ستایش می‌یافت و این خود ادعای كسانی بود كه در خارج از ایتالیا رمانتیسم را به همان سبب تشویق و ترویج می‌كردند.(9) در هر حال، این گرایش به دنیای اساطیر یونانی، در واقع، یك گریزگاه مطبوع و دلپسند برای روح انزواجوی و بدبینی دردناك شاعر بود. نه آیا در یك قطعه‌ی معروف خویش– تحت عنوان «به بهار» (Alla primavera, 1822)– از اینكه افسانه‌های كهن ناپدید شده‌اند و طبیعت، كه پیش ازین خدایان و پروردگاران محبوب پر بود، اكنون به‌كلی خالی مانده است با لحن تأسف و شكایت یاد می‌كند؟ به طور قطع، برای بدبینی شاعری كه در پایان قطعه‌ی معروف «نغمه‌ی چوپان» فریاد می‌زند كه «برای آن‌كس كه به دنیا می‌آید، روز ولادت شوم است.»(10) دنیای افسانه‌ها و اساطیر یونان یك پناهگاه روانی بود– پناهگاه كلاسیك برای یك رمانتیك ناخودآگاه.
در نقد ادبی، نام دیگری كه درین دوره شهرت یافت، نام جوزپه ماتزینی (1872-1805) نویسنده‌ی تبعیدی ایتالیا بود. وی نویسنده‌ای پركار، آوازه‌گر و اهل تحرك و تبلیغات بود و جاذبه‌ی شخصیت و تأثیر قلم و بیانش به‌قدری بود كه مریدان و پیروان بسیار جدی و پرحرارت برای وی به وجود آورد. بعضی آرای وی از لحاظ اجتماعی مخصوصاً ارزش بسیار داشت و گفته‌اند كه اگر ایتالیا به كلام ماتزینی، مخصوصاً به آنچه در كتاب «وظایف انسان» می‌گوید، بیشتر گوش داده بود، جریان تاریخ آن تفاوت یافته بود.(11) وی كه در واقع مرشد و قهرمان اخلاقی نهضت رستاخیز ایتالیا (=Risorgimento) به شمار می‌آمد، در مدت اقامت در انگلستان، مقالات انتقادی چندی در بعضی مجلات انگلیسی نشر كرد كه از آن‌جمله آنچه در باب ادبیات معاصر ایتالیا بود، ازین لحاظ كه طرز تلقی نهضت رستاخیز را از ادب معاصر وی بیان می‌كند، در خور توجه مخصوص است. ماتزینی درین مقاله از وینچنتسو مونتی (1828-1754)، شاعر انقلابی كه مخصوصاً انقلاب فرانسه و اعتلای ناپلئون را با چشم اعجاب و تقدید می‌نگریست، انتقاد كرد، اما نسبت به او گوفوسكولو، كه او نیز مدتها با فرانسه و ناپلئون ارتباط و همكاری داشت، تحسین بسیار نمود، در باب رمانتیسم بحث كرد و در آن نهضت مكتب مانزونی و پلیكو را كه به اعتقاد وی مكتب «تسلیم» بود از مكتب فوسكولو كه به اعتقاد وی مكتب «عمل» و اقدام به شمار می‌آمد جدا كرد و مطالعاتی را هم كه در آن به‌تازگی در زمینه‌ی تاریخ و فلسفه در ایتالیا انجام یافته بود، مطرح بحث نمود. مقالات انتقادی دیگری هم در باب دانته، در باب گوته، و در باب تامس كارلایل به وسیله‌ی وی انتشار یافت كه روی‌هم‌رفته وی را در نقد ادبی جانشین فوسكولو و در عین حال پیشرو دسانكتیس و كاردوچی نشان می‌دهد.(12)

پی‌نوشتها:
1-4. Wellek, R., A History of Modern Criticism, II/259, 272, 259, 264 c.f. 419
5. Van Tieghem, Paul, Histoire Litteraire de L'Europe, 1946/157
6. Des Granges, Ch.-M., Op.Cit./58
7. به نظر می‌رسد پاره‌ای از آنچه «ویكتور هوگو» در مقدمه‌ی «كرومول»، كه در واقع بیانیه‌ی مكتب رمانتیك فرانسوی است، نوشته است، از همین نامه‌ی مانزونی مأخوذ باشد. مقایسه شود با:
Wilkins, E.A., A History of Italian Literature, 1954/397
8. ایضاً، همان كتاب/ 191
9. Wellek, R., Op.Cit./273
10. بدبینی رمانتیك‌گونه‌ی لئوپاردی در طی این قطعه‌ی معروف وی به طور بارزی جلوه دارد. لئوپاردی مطالعات مفصل و عمیقی در زبان و ادبیات یونانی و لاتینی داشت و همین نكته بود كه او را از توجه به ادب و فكر اقوام شمالی بازمی‌داشت، خاصه كه نزد خود می‌اندیشید آنچه مادام دواشتال پیشنهاد می‌كند، در واقع، خود به نوعی تقلید محض از ادبیات خارجی منتهی خواهد شد. این بدگمانی ناشی از بدبینی بود كه یك ویژگی عمده‌ی اندیشه‌ی لئوپاردی محسوب است و شاید بیماریهای او نیز از اسباب تقویت این بدبینی باشد. برای تفصیل بیشتر در باب ارزش شعر و فلسفه‌ی او مخصوصاً رجوع شود به:
Gentile, G., Poesia E Filosofia di Leopasdi, 1940
11. Whitfield, J.H., A Shorl history of Italian Literature, 1960/235
12. Wilkins, E. H., Op.Cit./425

- به نقل از «نقد ادبی»، دكتر عبدالحسین زرین‌كوب. جلد اول، تهران، امیركبیر، 1382، صص378-371.
 


 



منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 21 فروردین 1395 ساعت: 9:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس