راهکارهاي تقويت اتحاد ملي و انسجام اسلامي

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

راهکارهاي تقويت اتحاد ملي و انسجام اسلامي

بازديد: 165

همايش کشوري تمدن ايراني و ظرفيتهاي وحدت ساز

 

 

راهکارهاي تقويت اتحاد ملي و انسجام اسلامي

الف نقش دين در تقويت اتحاد ملي و انسجام اسلامي

 

چکيده

اين مقاله به بررسي نقش دين در تقويت اتحاد ملي و انسجام اسلامي مي پردازد و به خوانندگان خاطرنشان مي کند که اتحاد و انسجام در هيچ ملتي به وجود نمي آيد مگر اينکه آحاد آن ملت با هم مراوده و آمد و رفت داشته باشند يعني اجتماع و گردهمايي افراد در ايجاد اتحاد نقش بسزايي دارد از اين رو شارع مقدس اسلام که خواهان سعادت مسلمانان بوده است براي رسيدن به اين هدف والا مسلمانان را به گردهمايي هاي متنوع ملزم ساخته که برخي از آنها واجب و برخي مستحب مي باشد :

الف :  اجتماع شبانه روزي ( برگذار کردن نمازهاي يوميه به جماعت)

ب : اجتماع هفتگي ( شرکت در نماز جمعه) با شرايط خود

ج : اجتماع سالانه : اقامه نماز عيد فطر و عيد قربان در بيابان با شرايط ويژه

د : اجتماع بيت المللي اسلامي : اجتماع مسلمانان در خانه خدا و مکه براي انجام مناسک حج

 

کليد واژه : نقش ، دين ، تقويت ، اتحاد ملي ، انسجام اسلامي

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه : انسان بر اساس طبيعت و سرشت خود ، خواستار عزت ، محبوبيت ، سعادت و خوشبختي است ، ليکن اگر راهنماي مطمئني چون عقل و شرع نداشته باشد ، دچار سردرگمي مي شود و به بيراهه مي افتد و گمراه مي گردد ، چرا که شيطان و هواهاي نفساني بويژه نفس اماره راههاي ديگري به او نشان مي دهند و وانمود مي کنند که سعادت و عزت و محبوبيت در کسب و جمع مال است ، در نتيجه به دام شيطان مي افتد و رهائي اش از آن دام بعيد به نظر مي رسد.

بدون ترديد اگر انسان از وحي و حاملان آن که اهل بيت عصمت (ع) هستند کمک بگيرد يه راه راست هدايت مي شود و به خواسته ها و آرزوهاي شرعي خود مي رسد خداوند سبحان راههاي رسيدن به عزت را معين کرده و به وسيله پيامبر اکرم (ص) و اوصياي گرامي اش به مردم ابلاغ فرموده ، در حديثي قدسي خداوند خطاب به موساي کليم (ع) فرموده است : اي موسي من عزت را در بندگي و اطاعت خود قرار داده ام و مردم عزت را در معصيت و نافرماني من مي جويند پس کي آن را مي يابند! [1]( هرگز آن را نمي يابند).

عزت انبياء و اوصيا و اولياي الهي ، در طول تاريخ بشر ، ريشه در بندگي خدا دارد و هر چه عبوديت و بندگي و سرسپردگي در برابر خدا بيشتر باشد ، دايره عزت وسيعتر و گسترده تر مي شود ، ( آنان که منکرند بگو روبرو کنند!) هر کس در اين حقيقت محسوس و ملموس شک دارد به نمونه هاي آشکار آن بنگرد.

پيامبران الهي بويژه پيامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار و اولاد طاهرين آنها و علماي عاملين و عرفاي کملّين و شهداي واصلين نمونه هاي بارز اين عزت و محبوبيت مي باشند البته عزت دنيوي آنان براي محسوس و مشهود است و عزت اخرويشان بسي فراتر است چون خداوند آن را چنين توصيف کرده و فرموده است : براي بندگان شايسته ام چيزهايي در آخرت (بهشت) مهيا کرده ام که نه چشمي ديده و نه گوشي شنيده و نه به قلب بشري خطور کرده است.[2]

لازم به ذکر است که براي رسيدن به عزت فردي بهترين راه همين بندگي و طاعت است اما تواضع هم که در بطن عبوديت است نقش بسزايي در محبوبيت و عزت فردي دارد و مفاد روايات فراواني است که تواضع در برابر خدا و خلق خدا و موجب عزت و رفعت است پيامبر (ص) فرمود : هر کس در برابر خدا و براي خدا تواضع کند خدا به او رفعت درجه و مقام مي دهد[3]

( سعدي : تواضع سر رفعت اندازدت        تکبر به خاک اندر اندازدت ) 

عزت جمعي : اما راه رسيدن به عزت و شوکت جمعي و برون رفت از حالت غربت که پيامبر سلام (ص) فرمود : اسلام در آغاز غريب بود و همانند آغاز ، به غربت بر مي گردد[4] منحصر به اتحاد و انسجام و پرهيز از جدايي و تفرقه است ، و آن حاصل نمي شود مگر با ارتباط و پيوند دوستانه و برادرانه مسلمانان با يکديگر ، و مراوده و رفت و آمد و اجتماع و گردهمايي ، از اين رو خداي منان به منظور رسيدن مسلمانان به اين هدف ، اجتماعاتي گوناگون براي آنها مقرر فرمود به شرح زير :

الف : اجتماع شبانه روزي (نماز جماعت)

ب : اجتماع هفتگي (نماز جمعه)

ج : اجتماع سالانه (نماز عيدين)

د : اجتماع بين المللي (حجّ) که هر کدام مقاله اي مستقل مي طلبد ، و سعي نگارنده بر اجمال است.

اتحاد ، در لغت : يکي شدن ، وحدت ، توافق ، يگانگي کردن.[5]

اتحد يتحد اتحاد ، اتحد القوم ، آن قوم با هم متحد و هم پيمان شدند.[6]

انسجام : انسجم الکلام ، سخن انسجام يافت يعني منتظم شد.[7]

انسجام : يکپارچي استواري ، روان بودن.[8]

انساجم من المطر ، باران ريزان ، و معٌ ساجم ، اشک ريزان.[9]

انسجام : توافق ، تناسق در اجزا ، انسجام در سليقه ها ، مصالح ، آرا. [10]( Harmony)

انسجام : هماهنگي ( unison ) ، سازش و موافقت (agrement)[11]

انسجام از منظر قرآن کريم : با توجه به معاني گوناگوني که براي واژه در فرهنگ لغتها آمده است نوعي پيوستگي و وابستگي امت اسلام با يکديگر در سراسر جهان است که به نظر مي رسد با اتحاد کمي متفاوت است چون اتحاد ملي کمي محدودتر از انسجام اسلامي است ، انسجام اسلامي هماهنگي ، سازگاري ، همصدايي، همنوايي ، ارتباط تنگاتنگ همه ملت هاي اسلامي با يکديگر است ، اين انسجام مرزهاي جغرافيايي را در مي نوردد و به کشور خاصي مربوط نمي شود به عنوان نمونه : راهپيمايي مسلمانان جهان حتي مسلمانان اروپا و آمريکا و شوروي و غيره در روز جهاني قدس به حمايت از ملت مظلوم فلسطين و اعتراض به اشغالگري و جنايات رژيم صهيونيستي ، انسجام اسلامي محسوب مي شود و نگارنده مقاله سعي دارد به خواست خدا در اين محدوده و کادر از کتاب و سنت مطالبي ارائه کند. 

بدون ترديد مسلمانان جهان اعم از شيعه و سني در جاي جاي جهان ، غريب و مظلوم واقع شده اند همان طور که رسول اکرم (ص) خبر داد و فرمود : اسلام غريب آغاز مي شود و سرانجام به غربت برمي گردد[12] ، وحدت اسلامي براستي چه غربتي بالاتر از اين قابل تصور است که مسلمانان در نقاط مختلف جهان پراکنده اند يعني در قاره هاي مختلف ، کشورهاي اسلامي و مسلمانان وجود دارند و به خاطر اختلافات عقيدتي و فرقه اي و ديگر عوامل تفرقه که به دست دشمنانشان ايجاد مي شود پراکنده شده و در مقابل دشمنان ”يد واحده“ نمي شوند حال آنکه پيامبر (ص) فرمود : المسلمون يدٌ واحده علي من سواهم. مسلمانان بر ضد غير مسلمانان مشابه يک دست هستند.[13] و نيز فرمود : المسلمون اخوه لافضل لاحدٍ علي احدٍ الا بالتقوي ، مسلملنان برادران يکديگرند هيچکس را بر ديگري برتر نيست مگر به تقوا[14] کدام غربت از اين بالاتر که گروهي از مسلمانان باگروهي ديگر به خاطر امور پوچ و واهي با هم بجنگند و دشمنان شاد شوند يا يک حاکم کشور اسلامي از يک کشور دشمن اسلام ، عليه مسلمانان يک کشور کمک بگيرد ( مانند حمله صدام معدوم به ايران ) يا کمک برخي سران کشورهاي اسلامي يا برخي شخصيتهاي به ظاهر مسلمان با اسرائيل همسو و هم جهت باشند عليه فلسطين و سخن خدا را فراموش مي کنند که فرمود : لاتجدُ قوماً يؤمنون بالله و اليوم الآخِر يوادّون من حادّ الله و رسوله[15] هيچ قومي را که ايمان به خدا و روز قيامت دارد ، نمي يابي که با دشمنان خدا و رسولش دوستي کنند. و کدام غربت از اين دردناک تر است که رهبران آزاد انديش برخي ممالک اسلامي و در رأس آنها ايران اسلامي سران ديگر کشورهاي اسلامي را به وحدت و انسجام دعوت کنند و پاسخ مثبت نشنوند در طول تاريخ اسلام وضع بدين منوال بوده است ، سيد جمال الدين اسدآبادي در سالهاي حکومت سلسله قاجار و سلطنت ناصرالدين شاه ضرورت چنين وحدت و انسجامي را تشخيص داد و تلاش فراواني هم کرد و به نتيجه دلخواه نرسيد اما در بيداري برخي از کشورهاي اسلامي بي تأثير نبود ، و جاي بسي تأسف است که فرياد او را در گلو خفه کردند و خود مسلمانان و سران آنها مانع پيشرفت و موفقيت او شدند پادشاه عثماني سيد را به کشور خود دعوت کرد و او وارد قسطنطنيه شد و به اجبار در همانجا ماند.[16] و در حقيقت حبس نظر شد و سرانجام در شوال1314 يا 1315 هجري قمري در استانبول درگذشت و در سبب مرگ او اختلاف بسيار است که در ذيل به اجمال اشاره مي شود.[17] دشمنان قسم خورده اسلام فرياد وحدت طلبانه ديگر آزادي خواهان و درد آشنايان اعم از علما و غير علما را از نطفه خفه کردند ، و در هر فرصتي که زمينه هاي اتحاد و انسجام مسلمانان جهان فراهم شود دشمنان اسلام سنگ اندازي و توطئه مي کنند و با شگردهاي شيطاني خود زمينه تفرقه مسلمانان را فراهم مي آورند اما در هيچ شرايطي براي يک مسلمان درد آشنا ، سکوت جايز نيست چون سکوت مايه خواري و ذلت است ، ما نبايد مأيوس شويم چون تا قرآن و سنت نبوي را داريم زمينه هاي اتحاد و انسجام براي ما فراهم است چرا که نبي مکرم اسلام فرمود : در ميان شما چيزي برجاي گذاشتم که اگر به آن تمسک کنيد پس از من گمراه نشويد ، کتاب خدا (قرآن) و سنتم ، و در روايت (ترمذي) بجاي سنتم ، و عترتي (عترتم) آمده است.[18]

و نيز فرمود : شما را در راهي روشن رها کردم که شبش مانند روزش روشن است.[19]

پس راه روشن است و رونده گمراه نمي شود ، و رهبران بيدار و آگاه و شجاع هم داريم پس چيزي کم نداريم ، دليلي ندارد ساکت باشيم ، چرا معطليد ، رهبران فرياد وحدت سر مي دهند و رهنمود انسجام مي دهند ، زمينه هاي جهاني و شرايط زماني و مکاني هم فراهم است ، يا علي اين گوي و اين ميدان !!!

امام راحل از معدود فقها و رهبراني بود که آگاهانه و دلسوزانه به اين دعوت عام اقدام کرد ولي بيشتر سران ممالک اسلامي نپذيرفتند و به انسجام اسلامي دلخواه نرسيديم اگرچه انقلاب اسلامي به برکت خون شهدا به ديگر کشورها صادر شده واغلب ملتها را بيدار کرده است ولي اتحاد ملي در سايه رهنمودهاي امام راحل و به برکت خون شهدا و مقاومت دليرانه ملت قهرمان ايران و ابتکارات راهيانه و برنامه ريزيهاي خردمندانه و آينده نگريهاي مدبرانه مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي حفظه الله تعالي ، در کشور ايران بوجود آمده و روز به روز پايه هاي وحدت محکمتر مي شود و تأثيرات عميقي هم در سطح جهاني گذاشته و تاحدودي مسلمانان جهان را از خواب غفلت بيدار کرده است البته نبايد تلاشهاي بازوان محکم رهبر عزيز انقلاب يعني قواي سه گانه و مجمع تشخيص مصلحت نظام و مجلس خبرگان را ناديده گرفت ، اتحاد نيروهاي مردمي ، قواي سه گانه در شرايط کنوني به وضوح مشاهده مي شود و انتظار مي رود بيش از اين گسترش يابد و غربت جهاني مسلمانان به عزت جهاني تبديل شود انشاءالله ، و آن زماني است که همه سران کشورهاي اسلامي و ملتهايشان تعصبات قومي و فرقه اي و مذهبي و سليقه هاي فردي و مناقشات جغرافيايي کنار بگذارند و يک زبان را به عنوان زبان مشترک بين تمام مسلمانان معين کنند (زبان عربي) چون وحدت زبان در انسجام ملتها تأثير بسزايي دارد – آمريکا و انگليس براي ترويج زبان خودشان که انگليسي است تبليغات بسيار و هزينه هاي زيادي کردند يعني بيش از صد سال تلاش کردند تا يک زبان ، زبان زنده جهان شد . دقيقاً به خاطر دارم که در سال دوم دبيرستان انگليسي تدريس مي کردم ، در سالهاي 39 به بعد از سوي يک مؤسسه آمريکايي براي دبيران زبان انگليسي کلاس مکالمه رايگان گذاشتند و يک آمريکايي در آن کلاس تدريس مي کرد و من آن کلاس را گذراندم ، ايجاد وحدت سياسي ، نظامي ، اقتصادي ، فرهنگي در گرو وحدت زبان است ، بايد با تمام عوامل تفرقه زا در کشورهاي اسلامي مبارزه کرد و عوامل ايجاد اتحاد و انسجام اسلامي را در همه کشورها تقويت کنيم.

 

الف : اجتماعات شبانه روزي مسلمانان (نمازهاي يوميه)

خداوند در قرآن کريم فرموده است : نماز را برپا داريد و زکات را بپردازيد و با رکوع کنندگان رکوع کنيد (نماز را به جماعت برگزار کنيد).[20]  

مقصود از جمله « و ارکعوا مع الراکعين » خواندن نمازهاي يوميه به جماعت است بنابراين خداوند منان در اين آيه همان طوري که به اقامه نماز امر کرده ، به خواندن نماز به جماعت نيز امر فرموده است . در اين جمله با اين که خدا امر کرده که نماز به جماعت خوانده شود ولي از ميان تمام افعال نماز فقط رکوع را بيان کرده است .

نکته : شايد خداوند به اين جهت اين تعبير را آورده باشد تا خاطر نشان کند که يکي از ارکان نماز مسلمانان رکوع است تا از نماز يهود که مطلقاً رکوع ندارد ، ممتاز گردد.

نکته ديگر اينکه خداوند نمي فرمايد نماز بخوانيد ، بلکه مي گويد : نماز را برپا داريد (اقيموالصلوه) يعني تنها خودتان نماز خوان نباشيد بلکه چنان کنيد که آئين نماز در جامعه انساني برپا شود و مردم با شور و عشق به نماز روي بياورند.

برخي از مفسران گفته اند : معناي « اقيموالصلوه » اين است که نماز شما تنها ، اذکار و اوراد نباشد بلکه آن را بطور کامل بپا داريد که مهمترين رکن آن ، توجه قلبي و حضور دل در پيشگاه خدا و تأثير نماز در روح و جان آدمي است.[21]  

و ارکعو مع الراکعين : يعني در نماز جماعت مسلمانان شرکت کنيد زيرا نماز جماعت 27 درجه بر نماز فرادا فضيلت دارد براي اين که در نماز جماعت افراد و نفوس پشتيبان هم هستند. زيرا نماز همانند جنگ است و محراب همانند ميدان جنگ ، و در قتال و جنگ صفهاي جماعت ضروري است بنابراين جماعت نوعي قوه و قدرت است (مخاطب در اين آيه يهود است)[22]

مخاطب در اين آيه يهود است که در نمازشان رکوع نبوده. «مع الراکعين» يعني همانند اين مسلمانان که رکوع مي کنند ، نماز  بگزاريد و منظور اين است که نمازگزاران را تشويق کنند تا نماز را به جماعت برگزار کنند ، چون در آغاز آيه «اقيموا الصلوه» فرموده است.[23]  

اهتمام به جماعت در روايات : در روايتي صحيح از زراره و فضيل نقل شده که به امام باقر (ع) گفتيم آيا خواندن نمازها به جماعت واجب است ؟ فرمود : خواندن نمازها واجب است ولي خواندن همه نمازها به جماعت واجب نيست ليکن مستحب است و هر کس نماز جماعت را بي دليل به خاطر بي ميلي به آن و به جماعت مؤمنان ، ترک کند نمازش ارزشي ندارد.[24]

2- امام صادق (ع) فرمود : نماز جماعت بر نماز فرادا (24) نماز برتري دارد که خود آن نماز (25) نماز مي شود.[25]

3- محمدبن مسلم از امام باقر (ع) روايت کرده که فرمود : همسايگان مسجد که به جماعت حاضر نشوند نمازشان ارزشي ندارد مگر مريض باشد يا گرفتار و مشغول.[26]

4- رسول خدا فرمود : جماعت رحمت است و تفرقه و جدايي عذاب است.[27]

5- امام صادق (ع) از پدر بزرگوارشان روايت کرده که آن حضرت فرمود : رسول خدا با همسايگان مسجد شرط کرد که در نماز جماعت حاضر شوند و فرمود : گروههايي که به جماعت حاضر نمي شوند بايد از اين کار منتهي شوند (نهي پذير شوند) يا دستور مي دهم مؤذني اذان بگويد آنگاه نماز اقامه شود پس از آن شخصي از اهل بيتم را فرمان مي دهم (و او علي است) تا خانه کساني را که به نماز جماعت حاضر نمي شوند با هيزم به آتش بکشند.[28]

نتيجه گيري : براستي دليل اين همه تشويق و تأکيد و تهديد براي برگزاري نمازهاي يوميه به جماعت چيست به يقين نه خدا را در اين عمل نفعي است و نه رسول خدا را ، بلکه منافع اين کار به خود مسلمانان برمي گردد چون فلسفه برگزاري نمازهاي يوميه به جماعت و تشکيل صفوک بهم پيوسته يکي از عوامل همبستگي و دلبستگي مسلمانان به يکديگر است و اين همه تشويق براي اين است که علاوه بر اجر و ثواب اخروي از فوايد و منافع دنيوي آن بي بهره نمانند زيرا اگر فرهنگ حضور در نماز جماعت در جامعه اسلامي شهرها ، روستاها ، وزارتخانه ها ، دانشگاهها ، کارخانه ها ، کارگاهها ، مدارس و غيره نهادينه شود و نمازگزاران در هر کوي و برزن و هر منطقه اي از احوال هم مطلع شوند و در حل مشکلات فرهنگي ، ديني ، سياسي ، اقتصادي يکديگر همکاري کنند ، محبت به هم در آنها ايجاد مي شود و محبت و همدلي ، موجب اتحاد در برابر دشمن مي شود و يکي از اهداف مهم برگزاري نماز به جماعت ايجاد اتحاد است چرا اسلام بر دو پايه مهم استوار شده است : 1- کلمه توحيد (لا اله الا الله) ؛ 2- توحيد کلمه ، همه يک سخن بگويند ، يکدست شوند در مقابل بيگانگان و دشمنان اسلام که پيامبر (ص) فرمود : مسلمانان بر ضد غير مسلمانان (يک دست مي باشند و هم نسخ)[29]

 

ب : نماز جمعه  

اجتماع هفتگي مسلمانان و نقش آن در وحدت و انسجام از ديدگاه قرآن يا ايها الذينَ آمنوا اذا نودي للصلوه من يوم الجمعه فاسعوا الي ذکرالله و ذروا البيعَ ذلکم خيرٌ لکم إن کنتم تعلمون . فاذا قُضيتِ الصلوه فانتشروا في الارض و ابتغوا من فَضِل الله و اذکروا الله کثيراً لعلکم تفلحون .

اي کساني که ايمان آورده ايد هرگاه در روز جمعه براي نماز ندا در داده شد به سوي ذکر خدا (نماز) بشتابيد و خريد و فروش رها کنيد ، آن کار برايتان بهتر است اگر بدانيد. و چون نماز پايان يافت پس در زمين پراکنده شويد و از فضل خدا طلب کنيد و خدا را بسيار ياد کنيد باشد که رستگار شويد.[30] فلسفه نماز عبادي سياسي جامعه ، نماز جمعه قبل از هر چيز يک عبادت بزرگ دسته جمعي است و اثر عمومي عبادات را در بر دارد که تلطيف روح و جان و زدودن گناه از قلب مي باشد ، بويژه دو خطبه آن که علاوه بر اندرزها به مسائل و مشکلات مسلمانان پرداخته مي شود و از نظر اجتماعي و سياسي يک کنگره عظيم هفتگي است که پس از کنگره سالانه حج بزرگترين کنگره اسلامي مي باشد. در حقيقت مي توان ادعا کرد که اگر در اين اجتماعات بزرگ بعد از اجتماعات شبانه روزي نماز جماعت خود بهره برداري شود و اهداف مسلمانان و راههاي پيروزي بر دشمنان اسلام و رسيدن به عزت که همان وحدت و انسجام است تعقيب شود و مشکلات مسلمانان حل خواهد شد.[31]

 

نماز جمعه و نقش آن در وحدت و انسجام از ديدگاه روايات

1- پيامبر اکرم (ص) فرمود : هر که به خدا و روز جزا ايمان دارد مواظب جمعه و روز جمعه باشد مگر طفلي يا زني يا بيماري يا بنده مملوکي باشد و هر که از جمعه بي نيازي کند خدا از او بي نيازي کند که خدا بي نياز و ستوده است ، من عملي که شما را به خدا نزديک کند ندانسته ام مگر شما را بدان فرمان داده ام و عملي را که شما را به دوزخ نزديک کند ندانسته ام مگر شما را از آن منع کرده ام.[32]

2- پيامبر گرامي اسلام فرمود : بدانيد که خداي عزيز وجليل حضور جمعه را در اين مقام من در اين سال ، در اين ماه تا روز قيامت بر شما واجب کرد ، هر که امامي داشته باشد و جمعه را ترک کند خدا پراکندگي اش را فراهم نياورد وکارش را مبارک و فرخنده نکند.[33]  

3- علي(ع) فرمود : يکي از شما در روز پنجشنبه دارويي ننوشد! به آن حضرت عرض شد چرا دارو مصرف نکند ؟ حضرت فرمود : براي اينکه دچار ضعف نشود و از رفتن به نماز جمعه باز نماند.[34]

4- حلبي از امام صادق (ع) از جمع شدن هر يک از فطر و قربان با روز جمعه پرسيد ، حضرت فرمود : در زمان حضرت علي (ع) يکي از اين دو عيد با روز جمعه مصادف شد پس حضرت فرمود : هر که خواهد در جمعه شرکت کند و کسي که در خانه بنشيند اشکالي ندارد و بايد نماز ظهر را بخواند پس حضرت دو خطبه خواند و خطبه عيد و جمعه را با هم جمع کرد.[35]

نتيجه اهتمام ورزيدن قرآن کريم و روايات اهل بيت به نماز جمعه براي اين است مردم يک شهر هفته اي يکبار در مصلاي جمعه جمع شوند و به خطبه هاي خطيب و امام جمعه گوش جان بسپارند و از اوضاع فرهنگي ، سياسي اجتماعي ، و اقتصادي مسلمانان جهان آگاه شوند ، چرا که امام جمعه علاوه بر سفارش به تقواي الهي و امر به معروف موظف است مسائل روز مسلمانان را تشريح کند و مشکلات جهان اسلام را بازگونمايد و به نمازگزاران رهنمودهاي لازم را ارائه کند و آنها را به وحدت و انسجام دعوت نمايد و از تفرقه و جدايي و اختلاف بر حذر دارد و از دشمنان سلام و کفار و مشرکان برائت بجويد ، براي پيروزي اسلام و مسلمين دعا کند و زوال و نابودي دشمنان اسلام را از خدا بخواهد ، و خنثي شدن نقشه و توطئه هاي آنان را از خدا درخواست کند و راه دشمن شناسي و دشمن ستيزي را به آنان بياموزد ، چرا که عمل پيامبر (ص) و امامان معصوم (ع) براي ما شيعيان الگوست.

برائت علي (ع) از مشرکان در خطبه نماز جمعه

حضرت علي (ع) در خطبه نماز جمعه به درگاه خدا عرض کرد : بار خدايا کفار و اهل کتاب را که مردم را از راه تو باز مي دارند و آيات تو را انکار مي کنند و پيامبرانت را تکذيب مي نمايند کيفر ده و عذاب کن !

خدايا بين آنها اختلاف کلمه ايجاد کن ، و ترس در دلشان بيافکن و عذاب را بر آنها نازل فرما.

خدايا لشکريان و پيش قراولان و مرزبانان اسلام را در شرق و غرب عالم نصرت فرما.

خدايا مردان و زنان مؤمن ، زنان و مردان مسلمان را بيامرز.[36]

 

ج : 1- نماز عيد فطر 

خداوند در قرآن فرموده است : قد افلح من تزکي و ذکر اسمَ ربّه فصلّي[37] ، محققاً رستگار شد کسي که زکات پرداخت و نام پروردگار را ذکر کرد و نمازگزارد.

حديث 1- از امام صادق (ع) از گفته خداوند (قد افلح من تزکي) سؤال شد ، حضرت فرمود : پس به حضرت عرض شد «و ذکر اسمَ ربّه فصلّي» به چه معناست؟ فرمود : به بيابان خارج شود و نماز بگزارد[38]

حديث 2- جابر از امام باقر (ع) روايت کرده که پيامبر (ص) فرمود : هرگاه روز اول شوال شود سروشي فرياد مي زند : اي مؤمنان براي گرفتن جايزه خارج شويد ، آنگاه فرمود اي جابر ، جايزه هاي الهي مثل جايزه هاي اين شاهان نيست ، سپس فرمود : امروز ، روز جايزه گرفتن است.[39]

حديث 3- امام حسن مجتبي (ع) در روز عيد فطر به مردماني نگريست که بازي مي کردند ومي خنديدند پس به يارانش توجه کرد و فرمود : خدا ماه رمضان را ماه مسابقه براي بندگانش قرار داده که با بندگي در رسيدن به رضوان خدا با هم مسابقه دهند پس گروهي در اين مسابقه شرکت کردند و رستگار شدند و ديگران شرکت نکردند و زيان بردند پس شگفت بسيار از کسي که خنديد و بازي کرد ، روزي که نيکوکاران اجر مي برند و تقصيرکاران در آن نوميد مي شوند و به خدا اگر پرده کنار زده شود نيکوکار به کار نيکش مشغول و بدکار به کار بدش سرگرم است.[40]

خطبه امام علي (ع) در عيد فطر : امام (ع) در آخر اين خطبه طولاني فرمود : امروز روزي است که خدا آن را براي شما عيد قرار داده پس فطره خود را بپردازيد که سنت پيامبر شما و واجبي است از پروردگارتان و براي هر انساني از عائله خود مرد ، زن ، صغير ، کبير ، آزاد ، بنده ، صاعي گندم يا خرما يا جو بپردازيد ، اوامر خدا را اطاعت کنيد ، نماز را برپا داريد ، زکات را بپردازيد، روزه رمضان را بگيريد ، حج بگزاريد ، امر به معروف و نهي از منکر کنيد ، به زنان نيکي کنيد ، از منهيات الهي پرهيز کيد ، از ميگساري ، کم فروشي ، شهادت به ناحق دوري کنيد.[41]

 

ج : 2- نماز عيد قربان  

1- زراره در حديثي صحيح از امام باقر (ع) روايت کرده که فرمود : کسي که در جماعت روز عيد با امام نماز نگزارد نمازش درست نيست و قضا هم ندارد.[42]

2- محمدبن مسلم از امام باقر (ع) يا امام صادق (ع) روايت کرده که از امام درباره نماز فطر و قربان پرسيدم حضرت فرمود : نماز خواندن جز با امام درست نيست.[43]

3- به نقل زراره ، امام صادق (ع) فرمود : نماز عيدين بر مقيم واجب است (نه بر مسافر) و خواندن آن جز با امام روا نيست.[44] ( ظاهر روايات اين است که نماز عيدين با وجود شرايط مثل نماز جمعه واجب است و مي توان حمل بر استجاب کرد)

خطبه امام علي (ع) در عيد قربان : حضرت علي (ع) در پايان خطبه قربان خطاب به مردم فرمود : امر به معروف ونهي از منکر کنيد ، ستمگر را بترسانيد و ستمديده را ياري کنيد ، شبهه افکنان در دين را بگيريد و شبهاتشان را با دلائل محکم پاسخ دهيد و اگر سودمند نشد محبوس کنيد يا مانع شبهه افکني آنان شويد ، به زنان نيکي کنيد ، راستگو باشيد ، امانت را به صاحبش رد کنيد ، حق را برپا داريد ، و دنيا شما را نفريبد.[45]  

 

حج يا کنگره بين المللي اسلامي 

حج در قرآن کريم به معناي زيارت کردن خانه خدا (10) بار آمده است و کعبه و بيت (بيت الحرام ) در قرآن ذکر شده است.

جَعَل الله الکعبه البيتَ الحرام قياماً للناس و الشهرَ الحرامَ و الهدي و القلائد ذلک لتعلموا أن الله يعلم ما في السموات و ما في الارض و أن الله بکلّ شئي عليم.[46] خداوند ، کعبه ، بيت الحرام را وسيله اي براي سامان بخشيدن به کار مردم قرار داده و همجنين ماه حرام و قربانيهاي بي نشان و قربانيهاي نشان دار ، اين گونه احکام(حساب شده و دقيق) به خاطر آن است که بدانيد خداوند آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است مي داند و خداوند به هر چيزي داناست. خانه مقدس کعبه رمز وحدت مردم و مرکزي براي اجتماع دلها و کنگره اي عظيم براي استحکام پيوندهاي گوناگون است ، با توجه به معناي گسترده «قياماً للناس» مسلمانان مي توانند در پناه آن همه کارهاي خود را سامان بخشند. قوام و قيام ، چيزي است که انسان يا هر چيز ديگر به وسيله آن برپا مي شود مثل ستون و تکيه گاه ، و در آيه به همين معناست[47] لغت کعبه در اصل به معناي برآمدگي پشت پا آمده و سپس به هر نوع بلندي و برآمدگي اطلاق شده است.

اين کلمه هم به بلندي ظاهري خانه خدا و هم به عظمت و بلندي مقام آن اشاره دارد.

امام باقر (ع) فرموده است : شايسته نيست کسي خانه خود را برتر از کعبه بسازد.[48]

اعتبار بيت الحرام و شهر الحرام  احکامي که بر آن دو تشريع شده مبني بر حقيقتي علمي و اساسي و جدي است و آن اين است که اين بيت الله و احکام و مناسکش مايه قوام و حيات مردم است.[49]

پيوند قيام حج با قيام امام حسين (ع) : گفته شد که قيام ، در آيه 97 سوره مائده به معناي سامان بخشيدن به کارهاي انسان است و حج و مناسکش مايه قوام و حيات مردم مي باشد. امام حسين سامان بخشيدن به کارهاي انبياء بويژه زحمات 23 ساله جدش خاتم انبياء (ص) و پدرش علي (ع) و برادرش حسن مجتبي و زنده کردن احکام دين اسلام ، قيام تاريخي و رهايي بخش خود را با قيام حج گره زد و به افشاگري  ماهيت يزيد پرداخت و به سران شيعه در يمن و ديگر بلاد اسلام نامه نوشت و قيام خود عليه يزيد و ظلم حاکم بر جامعه اسلامي را به مسلمانان و شيعيان اعلام کرد و با شيعياني که از نقاط مختلف به مکه آمده بودند تا مناسک حج انجام دهند ، ملاقات کرد و خطر زوال دين و احکام آن را به آنان گوشزد فرمود و خاطر نشان کرد که تکليف من قيام در برابر ظلم و ظالم است ، و امر به معروف و نهي از منکر و اصلاح امت جدم رسول خدا پس هر که مايل است در اين جهاد مقدس شرکت کند به ما بپيوندد هدف امام حسين (ع) در قيام عاشورا مبارزه با ظلم و يازي مظلوم و حفظ دين بود که خود فرمود : اي مردم رسول خدا فرمود کسي که سلطاني ستمگر را ببيند حرامهاي خدا را حلال شمرده ، عهد و پيمان هاي خدا را شکسته ، مخالف سنت رسول خدا رفتار مي کند و بر بندگان خدا با گناه و ستمگري حکومت مي راند و با کردار و گفتار عليه وي شورش نکند ، بر خدا رواست که او را به جايگاه همان سلطان ظالم بکشاند . هشدار که اينان اطاعت شيطان را همراه شد و از اطاعت خداوند رحمان سر  ، باز زدند ، فساد را آشکار ، حدود الهي را تعطيل ، اموال عمومي را در اختيار خود و حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام شمردند و من سزاوارترين کسي هستم که اين وضع را تغيير دهم و عليه اينها بشورم.[50]

اسرار حج : تمام مناسک حج داراي اسرار است که هم مربوط به حل مشکلات دنيوي مسلمانان مي شود و هم مربوط به حل مشکلات ديني آنها.

پس از محرم شدن بايد نيت حج کند يعني برخود تحريم کند هر چه را خدا بر اوحرام کرده است ، و نيز از غير خدا دل ببرد و با چنين اراده اي آن حرکت عاشقانه را شروع کند.

تلبيه پاسخ به نداي الهي است و بر زائران عارف در حال تلبيه گفتن چنان خوف و خشيتي غالب مي شد که نزديک بود قالب تهي کنند ، رنگ از چهره شان مي پريد و مي گفتند مي ترسيم به ما بگويند به نداي الهي جواب ندادي « لالبيک و لا سعديک»[51]  سعي صفا و مروه به سوي حق دويدن است ، فرار ، هجرت پناهندگي به او از او (خدا)

و تردد ميان آن دو کوه به معناي بودن بين خوف و رجا است[52] که از نشانه هاي مؤمن است اما اسرار دنيوي مناسک حج ، پوشيدن احرام و يکرنگ شدن همه حاجيان با هم ، دور افکندن لباسهاي مخصوص که موجب امتياز افراد است ، به ياد قيامت افتادن ، وحدت همرنگي هماهنگي در طواف انسجام ، همبستگي وجود دارد و نيز در ديگر اعمال و از همه مهمتر تبادل افکار مسلمانان نقاط مختلف جهان و چاره انديشي براي ايجاد وحدت و انسجام مسلمانان و جبهه گيري در برابر دشمنان اسلام است. نتيجه گيري نهايي : نقش دين در تقويت وحدت ملي و انسجام اسلامي در عوامل زير خلاصه مي شود :

1- نهادينه کردن اجتماعات اسلامي و هر چه بيشتر بهره مند شدن از آن در راستاي اعتلاي اسلام و مسلمين ترويج و اهميت دادن به نماز جماعت بويژه ايجاد جاذبه هاي مادي و معنوي ، جهت جلب جوانان به مساجد.

2- انتخاب امام جمعه هاي باسواد و خوش بيان و خوش ذوق و آشنا به مسائل روز به منظور جذب بيشتر مردم بويژه افراد تحصيل کرده به نماز جمعه که به لطف خدا تاکنون چنين بوده است مثلاً امام جمعه محترم مشهد هر هفته در خطبه هاي نماز جمعه يا در هر سخنراني و به هر مناسبتي مطلب بکري ارائه مي کند و اين خود عامل مؤثري در جذب نمازگزاران مي باشد.

3- اقامه نماز عيد فطر و قربان نيز از اين مسأله مستثني نيست.

4- حج يا کنگره بين المللي هم تاکنون در راستاي اهداف جمهوري اسلامي برگزار شده و تلاشهاي مسؤلان قابل تقدير است اما بجاست که در اين کنگره تصميمات اساسي و جدي براي ايجاد وحدت و انسجام گرفته شود ، وحدت زبان ، چه مانعي دارد که همه ملتهاي مسلمان غير عرب با حفظ زبان رسمي و مادري خود و فرهنگ کهن خويش بجاي آموختن انگليسي و يا ديگر زبان خارجي ، زبان عربي را تقويت کنند تا سطح خواندن و نوشتن و مکالمه اين زبان بالا رود ، چرا که زبان عربي زبان کتاب آسماني و سنت مسلمانان است ، تمام آثار فرهنگي و علمي وهنري ما مسلمانان به زبان عربي است و اگر عربي زبان همگاني شود همه از فلسفه ، کلام ، عرفان ، فقه ، اصول ، طب و تاريخ و نجوم و تفسير و ديگر علوم بهره مند مي شوند و از آبشخور سيراب مي شوند. در صادرات و واردات ، مسلمانان هر منطقه کمبودهاي خود را از ديگر کشورها تأمين کنند و نگذارند دشمناني مثل آمريکا و اسرائيل و مانند آنها يک کشور اسلامي را تحريم کند و آن کشور در جامعه از نظر سياسي و اقتصادي سقوط کند و همچنين تبادل فرهنگها تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.

 

 

 

منابع و مآخذ

 

1- قرآن کريم

2- نهج الفصاحه ، صص 279 ، 625 ، 661 ، 663.

3- آژنگ ، نصرالله ، گنجينه لفات ج1 ، حرف (الف) ، ص 120.

4- ابن اثير ، علي بن ابي الکرام ، الکامل في التاريخ ، ج4 ص48.

5- ابن منظور ، محمدبن مکرم ، لسان الوب ، ج 12 ، ماده (سجم)

6- ابوزهره ، محمد ، الوحده الاسلاميه ،ص5 و 7.

7- امين عاملي ، محسن ، اعيان الشيعه ، ج6 ص 283.

8- نجاري ، صحيح ، ج2 ، ص139.

9- بعلبکي ، روحي ، المورد ، قاموس عربي انگليسي حرف (س) ص624.

10- بعلبکي ، منير ، المورد ، قاموس انگليس عربي حرف (H) ص414.

11- بندر ريگي ، محمد ، فرهنگ عربي فارسي ، ج1 ص20 حرف (الف).

12- تهراني ، آقابزرگ ، الذريعه ، ج24 ، ص433.

13- حقي بروسوي ، شيخ اسماعيل ، تفسير روح البيان ، ج1 ، ص121 ، دارالحياء التراث.

14- راغب اصفهاني ، مفردات القرآن ص416.

15- شرتو لبناني ، سعيد ، اقرب الموارد ، ج3 ، ماده (سجم ).

16- شيخ صدوق ، محمدبن علي بن الحسين ، عقاب الاعمال ، باب من ترک الجماعه ، حديث 2 و 3 ، ص224.

17- طباطبائي ، محمدحسين (علامه) تفسيرالميزان ، ترجمه موسوي همداني ، ج6 ص 210- 209.

18- طبري ، محمدبن جرير ، تاريخ الامم و الملوک ج7 ص300.

19- طبرسي ، فضل بن حسن ، تفسير مجمع البيان ج1 ص97 ، چاپ مکتبه علميه اسلاميه .

20- شيخ طوسي ، محمدبن حسن تهذيب الاحکام ، ابواب زيادات ، حديث (2) .

21- مجلسي ، محمدباقر ، سجاد ، ج50 ص160 و ج67 ص237.

22- مجلسي ، محمدتقي ، روضه المتقين في شرح من لايحفر ، الفقيه ، ج2 ص483 ، 596 ، 746 ، 747 ، 748 ، 763 ، 770.

24- مسلم ، صحيح ، ج8 ، ص143.

25- مکارم شيرازي ، ناصر(آيت الله) ، تفسير نمونه ، ج1 ص 209.

26- نوري طبرسي ، ميرزا حسين ، مستدرک الوسائل ج10 ص166.  

 


 

 



[1]- يا موسي انّي وَضعُت العزّ في طاعتي و الناس يطلبون في معصيتي فمتي يجدون. احاديث قدسي  

[2]- قال الله تعالي : اعددتُ لعبادي الصالحين ما لا عينٌ رأت و لااُذنٌ سمعت و لا خطر علي قلبِ بشرٍ. صحيح نجاري ج2، ص139 ، ج8، ص 143.

[3]- قال النبي (ص) : من تواضع لله رفعه الله و من تکبر وضَعَه الله ، نهج الفصاحه ص578 .

[4]- قال رسول الله (ص) : بداء الاسلام غريباً و عاد غريباً کما بداء . محمد ابوزهره ، الوحده الاسلاميه ، ص5 .

[5]- آژنگ ، نصرالله ، گنجينه لفات ج1 ص50 ، حرف (الف) .

[6]- بندر ريگي ، محمد ، فرهنگ عربي فارسي ، ج1 ص20 حرف (الف).

[7]-  شرتو لبناني ، سعيد ، اقرب الموارد ، ج ، ماده (سجم ).

[8]- آژنگ ، نصرالله ، گنجينه لفات ج1 ص120 ، حرف (الف).

[9]- ابن منظور ، محمدبن مکرم ، لسان الوب ، ج 12 ، ماده (سجم).

[10]- بعلبکي ، منير ، المورد ، قاموس انگليس عربي حرف (H) ص414.

[11]- بعلبکي ، روحي ، المورد ، قاموس عربي انگليسي حرف (س) ص624.

[12]- ابوزهره ، محمد ، الوحده الاسلاميه ،ص5.

[13]- شيخ الفصاحه ، ص625. 

[14]- همان/ 629 .

[15]- مجادله/ 22.

[16]- ابوهمزه ، محمد ، الوحده الاسلاميه ص 6، دارالرائد العربي ، بيروت ، لبنان.

[17]- بنا به نقل صاحب اعيان الشيعه ، شاگرد سيد جمال ، سيد صالح شهرستاني در مجله عرفان از شاگرد سيد جمال ، صادق خان بروجردي نقل کرده که با يک فنجان قهوه مسموم کشته شده است جرجي زيدان نقل کرده که به مرض سرطان در گذشته است ، بعضي گفته اند که در عمل جراحي مرده است. امين عاملي ، سيد محسن ، اعيان الشيعه ، ج6 ص283. يکي از کتابهاي با ارزش او ( نيچريه يا ناتور السيم) است که در رد طبيعيون نوشته است ، آقابزرگ تهراني ، ذريعه ج24 ص433.  

[18]- قال النبي (ص) : ترکتُ فيکم ما إن أخذتم به لن تَضلّوا بعدي أبداً ، کتاب الله و سنتي و في روايه الترمذي ، « وعترتي» محمد ابوهمزه ، الوحده الاسلاميه ، دار الرائد العربي ، بيروت ، لبنان ص7.

[19]- قال (ص) : ترکتم علي المحجه البيضاء التي ليلها کنهارها ، همان ، ص7.

[20]- بقره/ 43.

[21]- مکارم شيرازي ، ناصر ، تفسير نمونه ، ج1 ص 209.

[22]- و ارکعوا مع الراکعين : اي في جماعاتهم فان صلوه الجماعه تفضل صلوه الغذّ بسبع و عشرين درجه لما فيها من تظاهر النفوس فان الصلوهَ کالغزو و المحراب کمحلّ الحرب و الابدّ للقتال من صفوف الجماعه فالجماعه قوه (و المخاطب اليهود) ، حقّي بروسوي ، شيخ اسماعيل ، تفسير روح البيان ج 1 ص 121.  

[23]- طبرسي ، فضل بن حسن ، تفسير مجمع البيان ج1 ص97 ، چاپ مکتبه علميه اسلاميه ، تهران ، ايران

[24]- شيخ طوسي ، محمدبن حسن تهذيب الاحکام ، ابواب زيادات ، حديث (2) ؛ شيخ صدوق ، عقاب الاعمال ، باب من ترک الجماعه ، حديث 3.

[25]- مجلسي ، محمدتقي ، روضه المتقين في شرح من لايحفر ، الفقيه ، ج2 ص483.

[26]- همان ، همان جا.

[27]- نهج الفصاحه ، ترجمه پاينده ، ابوالقاسم ، ص279.

[28]- شيخ صدوق ، محمدبن علي بن الحسين ، عقاب الاعمال ، باب من ترک الجماعه ، حديث 2 ، ص224 ، چاپ تهران.

[29]- قال رسول الله (ص) : المسلمون يدٌ واحدهٌ علي من سواهم ، نهج الفصاحه ص625.

[30]- جمعه / 10- 9 .

[31]- مکارم شيرازي ، تفسير نمونه ، ج24 ص134 با توضيحات نگارنده مقاله.

[32]- قال رسول الله (ص) : من کان يؤمن بالله و اليوم و الآخر فعليه الجمعه يوم الجمعه الّا صبيا او امرأهً او مريضاً او عبيداً مملوکاً و من استغني عنها استغني الله عنه والله غني حميز ما اعلم من عمل يقرّبکم الي الله الّا و قد امرتکم به و لا اعلم من عملٍ يقربکم الي النار الّا و قد نهيتکم عنه . نهج الفصاحه ، ص661.

[33]- واعلمو أن الله فرض عليکم الجمعه في مقامي هذا ، في عامي هذا ، في شهري هذا ، الي يوم القيامه فمن ترکها و له امامٌ فلا جمع الله شملَه و لا بارکَ له في امره . همان ، ص663.

[34]- قال علي (ع) : لايشرب احدکم الدواء يومَ الخميس فقيل يا اميرالمؤمنين و لم ذلک؟ قال : لئلا يضعف عن اتيان الجمعه . مجلسي ، محمدتقي ، روضه المتقين ، ج2 ص596.  

[35]- همان ، ص746.

[36]- مجلسي ، محمدتقي ، روضه المتقين ، ج2 ص605.  

[37]- اعلي / 12.

[38]- مجلسي ، محمدتقي ، روضه المتقين ، ج2 ص747.

[39]- همان/ 748.

[40]- همان/ 748 ، و نظر احسنُ بن علي الي ناسٍ في يوم فطر يلعبون و يضحکون فقال (ع) لاصحابه و التفت اليهم : إنّ الله جعل شهر رمضان مضماراً لخلقه يستبقون فيه بطاعته الي رضوانه فسبق فيه قومٌ ففازوا و تخلّف آخرون فخابوا ، فالعجب کل العجب من الضاحک اللّاعب الخ.  

[41]- مجلسي ، محمدتقي ، روضه المتقين في شرح من لايحفر ، الفقيه ، ج2 ص763.

[42]- شيخ طوسي ، تهذيب الاحکام ، ابواب زيادات ، باب صلوه العيدين ، حديث 5.   

[43]- همان حديث 7.

[44]- همان حديث 18.

[45]- مجلسي ، محمدتقي ، روضه المتقين ، ج2 ص770 ؛ لازم به ذکر است که جمله امام علي (ع) در خطبه که فرمود و خذوا علي يد المريب ، تکليف دانشمندان را در برابر شبهه افکنان که نوعي شبيخون فرهنگي است دو چندان مي کند ، در درجه اول آمادگي براي پاسخگوئي و  در درجه دوم که هدف منطقي را نپذيرفت حبس و زندان يا از شبهه افکني او منع کنيم و مرزباني علما در اينجا مصداق پيدا مي کند. نويسنده مقاله   

[46]- مائده/ 97.

[47]- راغب اصفهاني ، مفردات القرآن ص416.

[48]- لاينبغي لِأحَدٍ أن يرفَع بنائه فوق الکعبه ، محدث قمي ، حاج شيخ عباس ، سفينه البحار ج2 / 482.

[49]- طباطبائي ، محمد حسين (علامه) تفسيرالميزان ، ترجمه موسوي همداني ، محمدباقر ، ج6 ص209 و210.

[50]- ايها الناس إن رسول الله (ص) قال : من رأي سلطاناً جائراً مستحلاً لِحرام الله ناکثاً لعهدِ الله ، مخالفاً لسنّه رسول الله (ص) يعمل في عباد الله بالأثم و العدوان فلم يغير عليه بفعلٍ و لا قولٍ کانَ حقاً علي الله أن يدخله مدخله الا و إنّ هؤلاء قد لزموا طاعه الشيطان و ترکوا طاعه الرّحمن ، و اظهر و الفساد ، و و عطلّوا الحدود و استأثروا بالفي و أحلّوا حرام الله و حرّموا حلاله و أنا حق من غير. طبري ، محمدبن جرير ، تاريخ طبري ، ج7 ص300 ، ابن امير ، علي بن ابي الکرام الکامل في التاريخ ، ج4 ص48.    

[51]- مجلسي ، محمدباقر ، سجاد ، ج50 ص160 و ج67 ص237.

[52]- نوري طبرسي ، ميرزا حسين ، مستدرک الوسائل ج10 ص166.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 30 بهمن 1393 ساعت: 23:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس