مقاله کامل خلاقیت در مدیریت
خلاقیت در مدیریت
مقدمه
در آغاز قرن 21 ، تغییرات سریع و همه جانبه جهانی آنچنان محیط فعالیتهای سازمانها را دگرگون کرده است که سازمانها و مدیران آنها برای سازگاری با تغییرات و تحولات جهانی مجبورند راه های نوینی برای اقدامات خود بیابند تا بتوانند در صحنه رقابت داخلی و جهانی باقی بمانند .
علاوه بر ضرورت آشنایی دانشجویان یا سیر تحول اندیشه مدیریت و وظایف مدیر ، آگاهی آنها از خلاقیت نیز الزامی است تا بتوانند با زمینه ای از آگاهی های مورد نیاز و نو وارد عرصه کار و فعالیت شوند و در آنجا با آفرینندگان ، نقش موثری در تحقق اهداف و پیشرفت سازمانهای خود داشته باشند .
خلاقیت چیست ؟
بشر به فرا رفتن از نقش فعل پذیری (مخلوق بودن) نیاز دارد .
انسان با عمل خلق از ماهیت فعل پذیر فرا می رود و به احساس آزادی و هدف داشتن دست پیدا می کند.
مازلو :
اعتقاد دارد که آفرینندگی یکی از ویژگی های مورد انتظار از افراد خود شکوفاست .
این افراد مبتکر و نوآورند ، هر چند آفریننگی آنها همواره چون آفرینش هنری نیست و همه آنها نویسنده و هنرمند و سراینده نیستند .
پس آفرینندگی بیشتر یک گرایش ،بیان سلامت درون و مربوط به شیوه ادراک و طرز واکنش انسان نسبت به جهان است تا آفریده ی هنری ، پس هر کس در هر شغلی می تواند آفریننده باشد .
1.7 تعریف و اهمیت و فرایند خلاقیت
1.1.7 تعریف خلاقیت
درباره ی تعریف و ماهیت خلاقیت در روانشناسان و محققان تفاوت نظر وجود دارد و هر کدام آن را از دیدگاه خاصی تعریف کرده اند .
- یکی خلاقیت را به عنوان پدید آورنده ی فکری نو تعریف کرده .
- دیگری خلاقیت را ترکیب افکار به شیوه ای بی نظیر و یا ایجاد ارتباط غیر معمول بین نظرات تعریف کرده .
- خلاقیت فرایند تکامل بخشیدن به دیدگاه های بدیع و تخیلی درباره ی موقعیتهای مختلف تعریف کرده .
- خلاقیت بکارگیری توانا یی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید دانسته اند .
تفاوت خلاقیت و نوآوری :
خلاقیت
1- نقطه ی آغاز نوآوری موفق
2- نیاز به پرورش و توسعه دارد
3- به اعتقاد نویسنده به توانایی و قدرت پرورش نو مربوط است .
نوآوری
1- به معنای استفاده از این افکار
2- فرایند دریافت فکر خلاق و تبدیل آن به محصول خدمت یا شیوه ای نو برای انجام دادن کارها
3- در کل بهره برداری موفقیت آمیز از ایده ی نو
خلاقیت ← نوآوری ← بازار
اهمیت خلاقیت :
تداوم حیات سازمانهای مختلف به خلاقیت و نوآوری بستگی دارد .
عوامل موثر بر سازمانها :
1- فشار روز افزون رقابت
2- بازارهای جهانی شده
3- گامهای شتابان پیشرفت فناوری
4- دگرگونی سریع ارزش های مصرف کنندگان و روش های زندگی
4.1.7 فرآیند خلاقیت
در آن راه های خلاق برای مسایل شکل میگیرد .
مراحل فرایند خلاقیت :
1- آمادگی
2- نهفتگی
3- اشراق
4- اثبات
1- آمادگی :
فرایند فعالی است که به کوششی مستمر و پی گیر نیاز دارد و فراتر از نشستن و منتظر وقوع چیزی ماندن است مثل دانشمندی که بیشتر وقت خود را در آزمایشگاه میگذراند .
2- نهفتگی :
ظاهرا نوعی توقف در کاردیده می شود و فرد هیچ گونه تلاشی برای رسیدن به نتیجه انجام نمی دهد حتی ممکن است درباره آن فکر هم نکند .
بعضی از روانشناسان معتقدند در این مرحله ذهن ناخود آگاه شروع به فعالیت می کند یعنی در ظاهر پیشرفتی نیست اما در واقع مسئله نشده است .
اسبودن اعتقاد دارد که نهفتگی استراحت توام با هدف است و منجر به اندیشه های درخشان می شود .
3- اشراق :
متفکران ظهور این مرحله را ناگهانی می دانند . این مرحله توام با جنبه ی عاطفی است چون فرد با تحقق مسئله ای که از آن جدا بوده احساس لذت می کند و انگیزه ی تلاش و کار بیشتر می شود.
فرد خلاق در روند کار با موانعی برخورد می کند و کار متوقف می شود ولی ناگهان موضوع روشن می شود و او موانع را از سر راه بر می دارد .
4- اثبات :
فرد خلاق آنچه را که به دست آورده اعم از اختراع یا نظریه ای تازه ارزیابی می کند و شواهد آن را دوباره می سنجد و از نظر منطقی آزمایش می کند و ارزش کار در این مرحله روشن می شود و ممکن است اثر نو کاملا تغییر کند تا نتیجه ی بهتری داشته باشد .
عوامل موثر در خلاقیت :
1- مهارت های مربوط به خلاقیت
2- مهارت های مربوط به موضوع
3- انگیزه ی درونی
1- مهارت مربوط به خلاقیت :
نوعی از ویژگیهای شخصی ست که موجب خلاقیت فردی می شود .
2- مهارت مربوط به موضوع :
برای حل مسائل معین و اجرای کار خاص استفاده می شود .
انسان در صورتی خلاق است که مهارت هایی درباره آن داشته باشد .
اگر کسی بالاترین مهارت را داشته باشد اما فاقد عنصر خلاقیت باشد هرگز نمی تواند کار خلاق ارائه دهد .
3- انگیزه ی درونی :
- انرژی لازم برای تحقق کار خلاق است .
- موجب می شود کار به خاطر خود عمل انجام شود .
- امری کاملا فردی ست .
- قسمت اعظم آن علاقه است که منجر به تعهد کاری می شود .
- موجب می شود فرد همه ی مسائل جنبی را رها کند و به فعالیت اصلی متمرکز شود .
اما انگیزه ی بیرونی :
- کار برای تحقق هدف بیرونی یعنی بر اساس عوامل خارجی (بودن جایزه و اجرای دستورو...)
- اغلب با رضایت مندی درونی همراه نیست .
2.7 انواع خلاقیت :
1-خلاقیت فردی
2-خلاقیت گروهی
3-خلاقیت سازمانی
1.2.7 خلاقیت فردی :
خلاقیت موضوع مهمی از تفاوت های فردی ست .
افراد خلاق ممکن است با نادیده گرفتن خط مش ها و قوانین و مقررات نقش مخرب در سازمان داشته باشند.
نویسندگان گوناگون ویژگی هایی را برای افراد خلاق برشمرده اند که به شرح زیر است:
- انعطاف پذیرتر از افراد غیر خلاق اند و هنگام برخورد با مشکل تمایل دارند نگرش خود را تغییر دهند.
- پیچیدگی کارها را بر سهولت آن ترجیح می دهند .
- بیشتر تمایل به استقلال دارند .
- هنگام چالش درباره ی اندیشه هایشان سرسختانه از مواضع خود دفاع می کنند .
- صاحبان قدرت را زیر سوال می برند و از دستوراتی که معنی و مفهومی ندارد سرپیچی می کنند .
- انگیزش درونی برای آنان امری حیاتی است .
- برای رسیدن به موفقیت سخت کار می کنند .
- بسیار کنجکاوند و با افکار نو و غیر معمول زیادی رشد می کنند .
- به ندرت از موقعیت اجتماعی خود راضی اند .
- مشتاقانه به حل مسائل میپردازند حتی اگر مسئله سخت باشد .
- نسبت به خود و توانایی آزادانه خود آگاهی دارند .
- خود را متفاوت از دیگران می بینند و مخالف همرنگ شدن یا اجتماع اند .
- وجود خود را وقف کارشان می کنند .
- زمان بیشتری را صرف کار خود می کنند .
- پرتکاپو و دارای انرژی اند .
- از مخاطره درکار استقبال می کنند .
2.2.7 خلاقیت گروهی :
سه شیوه مشهور همکاری خلاق گروهی :
1-توفان مغزی
2-تلفیق نامتجانسها
3-داستان سازی
1-توفان مغزی :
شیوه ای برای گردهمایی ست که در آن گروهی می کوشند با ارائه ی اندیشه های تخیلی کنترل شده و سازمان نیافته برای مسئله ی بخصوصی راه حلی بیابند .
4 قانون که باید در گردهمایی ها رعایت شود :
1-انتقاد ممنوع است
2-هر چه عقاید بنیادی نو باشد بهتر است
3-کمیت مورد نظر است (نه قابلیت اجرا)
4-افراد برای اصلاح عقاید دیگران تشویق می شوند
2- تلفیق نامتجانسها :
برای برانگیختن تفکر خلاق میان گروهی از افرادی که گرد هم می آیند و به گونه ای با مسئله آشنا هستند به کار می رود .
در این روش خلاقیت از سازماندهی مجدد روابط میان افکار به ظاهر غیر مرتبط ناشی می شود .
برخلاف روش توفان مغزی ، نظرات ارائه شده غالبا بررسی و ارزیابی می شود و سعی برآن است که نظر مطلوب و نو پدید آید .
در این روش رهبر گروه نقش حیاتی به عهده دارد . نسبت به ماهیت خاص مسئله آگاهی دارد .
داستان سازی
تفکر خلاق شرکت کنندگان در جلسه با طرح سوال هایی برانگیخته می شوند تا بتوانند :
1- بر مسئله مشخص تاکید ورزند
2- افکار خود را درباره آن مسئله به سرعت روی کارتها بنویسند .
3- کارت ها را بر اساس موضوع های گوناگون روی دیوار سنجاق کنند .
3.2.7 خلاقیت سازمانی
ویژگی های سازمان های خلاق :
- شرایط را فراهم می کند تا کارکنانش در رده ی بالای سلسله مراتب نیازهای مازلو قرار گیرند تا بتوانند نیروهای خلاق خود را بروز دهند .
- کارکنان از کار خود در سازمان لذت می برند و آزادند تا موضوعات مورد علاقه خود را انتخاب و روی آن کار کنند و برای ابراز آزادانه فکر و نظر خود تشویق می شوند .
- کارکنان سازمان از احترام برخوردارند و می توانند با نیازهای سازمان ترقی و صعود کنند .
- سازمان مشتری مدار است .
- علاوه بر نیاز مشتری ، منبع ایجاد تحول و تنوع در بازار است و سلایق مشتری را هدایت می کند .
- فضا برای کار گروهی و نظرات جدید کارکنان آماده است و از پیشنهاد عجیب و قریب استقبال می شود .
- کارکنان روابط دائمی و بلند مدت دارند و از امنیت شغلی برخوردارند .
- تغییر در این سازمان ارزش مثبت دارد و همه مدیران این تغییر را عامل مثبت و گریز ناپذیر تلقی می کنند .
- هدف این سازمان ارزش های انسانی است و به این دلیل کارکنان سازمان به محصول خود افتخار می کنند .
- امکان آزاد اندیشی وفضای طرح پیشنهاد وجود دارد .
- نظام های نظارت از بالا و نظام های بیرونی جای خود را با روابط مناسب و مطلوب بین همکاران و خود نظارتی داده است .
- افراد خلاق و مهمتر از همه رهبری و مدیریت خلاق در سازمان فعال اند .
- فعالیت مداومی برای بهبود محصولات فعلی اجرا می شود .
- خود را اسیر ساختار و روشهای اجرایی موجود نمی کنند .
- سطح آموزش و پرورش اعضای خود را به طور مستمر ارتقاء می دهند تا دانش و آگاهی آنها به روز باشد .
- مجاری ارتباطی در سازمان باز و چند جانبه است .
- کارکنان از تیپ و قشر خاصی انتخاب نمی شوند .
- سیاستها و خط مشیهای فعلی سازمان در زمینه های مختلف الزامی تلقی نمی شود .
- برای تحقیق سرمایه گذاری می شود و برنامه ریزیها دراز مدت و انعطاف پذیرند .
سه عامل حیاتی برای نهادی کردن خلاقیت و نوآوری :
1-برنامه ریزی
2-فرهنگ سازمانی
3-ساختار سازمانی
نقش برنامه ریزی:
نوآوری با برنامه ریزی آغاز می شود .
برنامه های سازمانی باید جسور ، واقع بینانه وانعطاف پذیر باشند تا بتوانند راه را برای نوآوری مطلوب هموار کنند .
نقش فرهنگ سازمانی :
شخصیت : به مجموعه ای از ویژگی های نسبتا ثابت هر فرد .
هر سازمان شخصیتی دارد که به آن فرهنگ سازمانی نامیده می شود . منظور از آن نظام معنایی مشترک در سازمان .
مشخصه های فرهنگ سازمان
1-پذیرش ابهام
2-تحمل غیر عملی بودن
3-نظارتهای خارجی کم
4-تحمل مخاطره
5-تحمل تعارض
6-تاکید بر نظام بازار
نقش ساختار سازمانی:
ساختارهای زنده و پویای سازمانی اثر مثبت بر خلاقیت و نوآوری دارند .
شیوه های مختلف از ساختار سازمانی (برای نهادی کردن خلاقیت و نوآوری)
1- واگذار کردن اختیار به مدیران و کارکنان تا خلاق و نوآور شوند .
2- مشاغل سازمان کاملا مشخص و تعریف شده نباشد .
3- قوانین رسمی کمتری برکار سازمان حاکم باشد .
4- افراد براساس عملکردشان ارزیابی شوند .
5- بخش جداگانه ای مخصوص فعالیتهای خلاق و نوآور در سازمان ایجاد شود .
6- تیم های میان رشته ای از متخصصانی از حوزه های بازاریابی و عملیات تحقیق و توسعه و سایر تخصصها تشکیل شود .
3.7 مدیریت خلاقیت
1.3.7 نقش مدیر در پرورش خلاقیت
ویژگی های مدیر خلاق :
1- به استقبال خلاقیت و نوآوری می روند ، از آن هراس ندارند و فرصت خطرپذیری به زیردستان و همکاران می دهند .
2- بر تشویق ، بیش از تنبیه تاکید می ورزد .
3- خود و سازمان خود را با تغییر و تحول جامعه هماهنگ می کنند .
4- به کارکنان شهامت می دهند تا خیال بافیهای خود را بنویسند و در اختیار سازمان قرار دهند .
5- مثبت اندیش و امیدوارند و بر خدا توکل می کنند .
6- پرانرژی و با هیجان اند و قدرت هیجان خود را به دیگران دادند .
7- به سرعت فرهنگ خلاقیت را ترویج می کنند .
8- هم از قلب و هم از مغز همکاران خود بهره می گیرند .
9- از اجرای کارهای جاری و یکنواخت دلزده و آزرده و در انجام کارهای خود پشتکار دارند .
10-خود انگیخته اند و استقلال تفکر و آزادی اندیشه و عمل دارند .
11-قدرت تخیل و اعتماد به نفس زیادی دارند .
12-نسبت به رخدادهای محیطی حساس اند .
13-جامعه نگرند و به جای توجه به نشانه های ظاهری مسایل و مشکلات به عمق آن ها توجه می کنند .
14-با کارکنان مشورت و به رشد اجتماعی آنان کمک می کنند .
15-سبک رهبری مناسب دارند .
16-به کارکنان وقت کافی می دهند .
17-نظام دریافت پیشنهادها را ایجاد می کنند و برای پیشنهادهای مفید و سازنده جایزه تعیین می کنند
2.3.7 موانع خلاقیت
1-موانع فردی
2-موانع اجتماعی
موانع فردی :
ترس از شکست لازمه خلاقیت مخاطره کردن و بررسی راه های مختلف است که ممکن است بسیاری از مواقع با شکست توام باشد تا در نهایت به موفقیت منجر شود . فرد خلاق به شکست به عنوان ضرورت می نگرد .
موانع فردی ظهور خلاقیت :
1-رویگردانی از ابهامات
2-عادت
موجب می شود انسانها در چارچوب خاصی قرار گیرند و کارهای خود را طبق دستورالعملی خاص انجام دهند .
3-نداشتن اعتماد به نفس
مانع بروز قوای خلاق می شود .
4-عدم انعطاف پذیری
5-ترس از انتقاد و تمایل به همرنگی با جماعت ، فقدان تمرکز ذهنی
موانع اجتماعی :
قوانین
شغل
آداب و رسوم
ترس از عدم استقبال اجتماعی
مطابقت
آزمون مهارت
1-باانتخاب کلمه ی ناسب عبارت زیر را کامل کنید .
پایبندی دایمی به آداب ورسوم و قوانین ، نمونه ای از ..... است .
2-کدام یک از گزینه های زیر به معنای نظاممعنایی مشترک در سازمان است ؟
1)ارزش های سازمان 2) ساختار سازمان
3)فرهنگ سازمان 4)خلاقیت سازمان
3-روانشناسان اعتقاد دارند در کدام مرحله فرآیند خلاقیت ذهن ناخودآگاه شروع به فعالیت می کند ؟
1)آمادگی 2)اثبات
3)اشراق 4)نهفتگی
4-با توجه به عبارت زیر ، گزینه درست را انتخاب کنید .
نوآوری توانایی پرورش افکار نو و خلاقیت استفاده از این افکار است .
1)درست است 2)درست نیست
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 14 فروردین 1393 ساعت: 19:10 منتشر شده است
برچسب ها : مقاله کامل خلاقیت در مدیریت,تحقیق کامل درباره خلاقیت در مدیریت,خلاقیت چیست,